قانون 80/20 در یادگیری زبان انگلیسی

استفاده از قانون ۸۰/۲۰ در یادگیری زبان انگلیسی در یادگیری زبان انگلیسی موضوعی است که در این مقاله به آن می پردازیم. اما قبل از هر چیز ببینیم این قانون از کجا شکل گرفت.

قانون 80/20 در یادگیری زبان انگلیسی

استفاده از قانون 80/20 در یادگیری زبان انگلیسی در یادگیری زبان انگلیسی موضوعی است که در این مقاله به آن می پردازیم. اما قبل از هر چیز ببینیم این قانون از کجا شکل گرفت. اگر علاقه مند به مطالعه نسخه انگلیسی این کتاب هستید، می توانید به رایگان آن را از اینجا دانلود کنید! 🙂

در سال 1906 اقتصاددانی ایتالیایی به نام ویلفردو ­پاراتو متوجه نکته جالبی شد. او دید 80 درصد نخود فرنگی­ های باغچه ­اش در 20درصد غلاف­های نخود فرنگی قرار دارند.

 

همچنین متوجه قانون مشابهی در رابطه با مالکان زمین شد. او فهمید که 80 درصد زمین­های ایتالیا در دست 20 درصد افراد این کشور هستند. این نسبت را می توان در موقعیت­ های بسیاری پیدا کرد.

 

به ویژه در دنیای کسب و کار. مثلا 80 درصد فروش­ها توسط 20 درصد مشتریان انجام می شوند. یا20 درصد افراد در دنیا صاحب 80 درصد ثروت جهان هستند. یا 80 درصد کارها توسط 20 درصد کارمندان یک مجموعه انجام می شوند.

 

امروزه این اصل در دنیا به نام اصل پاراتو شناخته می شود. هرچند همیشه این نسبت ثابت نیست. مثلا ممکن است به 70/30 یا 90/10 هم تغییر پیدا کند. اما نکته مهم و کلیدی این است که همه تلاش­ها نتیجه یکسان در برندارند. یعنی برخی تلاش­ها بیشترین نتیجه و برخی دیگرکمترین نتیجه را ایجاد می کنند.

 

یکی از سریع ترین روشها برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده از قانون 80/20 است.

شیوه ما در استفاده از زمان همیشه شیوه ی مؤثری برای رسیدن به نتایج دل­خواه نیست. با درنظر گرفتن اصل پاراتو (قانون 80/20) در امر یادگیری زبان انگلیسی، می­توان گفت که 20 درصد تلاش ما بیشترین پیشرفت در یادگیری مهارت­های مختلف زبان انگلیسی را ایجاد می کنند و 80 درصد دیگر تلاش­ها منجر به کمترین پیشرفت می­شوند.

 

در نتیجه باید همه تلاش و انرژی خود را روی 20 درصد مواردی متمرکز کنید که بیشترین فایده را برایتان دارند و 80 درصد مواردی که کمترین بازدهی را دارند را حذف کنید.

 

سه کاری که برای به کار گیری قانون 80/20 در یادگیری زبان انگلیسی باید باید انجام دهید عبارتند از:

 

1. هدف خود را از یادگیری انگلیسی مشخص کنید.

مشخص کردن هدف شاید 20 درصد مسیر باشد، اما قطعا 80 درصد موفقیت شما را در یادگیری انگلیسی تعیین می کند. آیا می­­ خواهید فیلم­های زبان اصلی و اخبار را متوجه شوید؟ اگر می خواهید در یک کشور انگلیسی زبان زندگی کنید، سعی کنید رایج ترین اسلنگ ها و لغاتی که در مکالمات روزمره استفاده می شوند را یاد بگیرید. اگر می خواهید در یک آزمون شرکت کنید، باید تمرکزتان روی هر چهار مهارت اصلی زبان باشد.

 

2. بدانید که همه لغات و ساختارهای گرامری ارزش یکسان ندارند.

رایج­ ترین کلمات انگلیسی مفید­ترین و کاربردی ترین کلمات در این زبان هستند. این کلمات درصد بسیار کمی از لغات در زبان انگلیسی را شامل می­شوند، اما اگر این درصد کم را به طور عمقی یاد گرفته و تمرین کنید می­توانید به بیشترین تسلط در صحبت کردن به زبان انگلیسی برسید.

 

قانون ۸۰/۲۰ در یادگیری زبان انگلیسی

 

تنها 2000 لغت انگلیسی در 80 درصد مکالمات روزمره به کار می روند. پس نیازی نیست همه لغات را حفظ کنید! سعی کنید 20 درصد کلمات، عبارات و ساختارهای گرامری را یاد بگیرید. به عبارتی در حوزه لغت 2000 کلمه رایج و در حوزه گرامر زمانها، جملات معلوم مجهول و عبارات وصفی را یاد بگیرید. به تدریج می توانید این دامنه را افزایش دهید.

 

3. تلاش کنید تا بتوانید در مورد رایج ترین موقعیت ها صحبت کنید.

کلاسهای سنتی آموزش زبان سعی می کنند تقریبا همه موضوعات را به شما آموزش بدهند. اما اگر قصد ندارید این موقعیت ها را تجربه کنید راستش این کار فقط وقت تلف کردن است.  سعی کنید رایج ترین موقعیت ها را یاد بگیرید. مثل:

رفتن به رستوران

خرید کردن

استفاده از حمل و نقل عمومی و …

 

وقتی به اندازه کافی برای صحبت در مورد این موقعیت ها احساس راحتی کردید، اعتماد به نفس شما بالاتر رفته و می توانید به یادگیری و صحبت در مورد موقعیت های دیگر بپردازید.

 

آیا آماده هستید تا به سرعت مهارتهای اسپیکینگ خود را افزایش دهید؟ پیشنهاد می کنم حتما نگاهی به دوره مکالمه آنلاین فرمول یک بیندازید!

 

این دوره بر اساس قانون 20/80 طراحی شده و مهمترین مطالبی که برای یادگیری زبان انگلیسی به آن نیازمندید نیز در آن گنجانده شده اند!

طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت دومدانلود فایل صوتی این مقاله 8-  منابع درست را انتخاب کنید. اگر به دنبال یک داروی جادویی هستید که با مصرف آن بتوانید یک شبه استاد زبان شوید، لطفا خودتان را خسته نکنید. چون چنین دارویی وجود ندارد یا حداقل من نمی شناسم!   سعی کنید به دنبال منابع درست یادگیری زبان باشید. کافی است در سایتهایی مثل YouTube، iTunes، Spotify یا Netflix جستجو کنید تا متناسب برای هر علاقه ای مطلبی را پیدا کنید.   اگر سرتان آنقدر شلوغ [...]

طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت دوم

8-  منابع درست را انتخاب کنید.
اگر به دنبال یک داروی جادویی هستید که با مصرف آن بتوانید یک شبه استاد زبان شوید، لطفا خودتان را خسته نکنید. چون چنین دارویی وجود ندارد یا حداقل من نمی شناسم!

 

سعی کنید به دنبال منابع درست یادگیری زبان باشید. کافی است در سایتهایی مثل YouTube، iTunes، Spotify یا Netflix جستجو کنید تا متناسب برای هر علاقه ای مطلبی را پیدا کنید.

 

اگر سرتان آنقدر شلوغ است که نمی توانید روی همه مهارتها کار کنید می توانید به اخبار انگلیسی گوش کنید. اگر هم به داستان علاقه مندید می توانید از سایت آمازون کتابهای دو زبانه سفارش دهید. با مطالعه منابع درست نه تنها مهارتهای زبانی شما افزایش می یابد بلکه درک شما از فرهنگ یک زبان افزایش یافته در نتیجه درک کلی شما از آن زبان افزایش می یابد.

 

9- به شیوه یادگیری خود اهمیت بدهید.
در یادگیری زبان نمی توان برای همه افراد یک نسخه نوشت. هر فردی شیوه یادگیری مختص خود را داراست. بنابراین برای اینکه از پتانسیل واقعی خود در یادگیری استفاده کنید ابتدا باید شیوه یادگیری خود را امتحان کنید و منابعی را انتخاب کنید که با شیوه یادگیری شما بیشترین تناسب را داشته باشد. وقت خود را برای دوره ها و محصولاتی که هیچ تناسبی با علاقه مندی های شما ندارند تلف نکنید.

 

منابع و شیوه های یادگیری فراوانند. مهم نیست که چه شیوه یادگیری مناسب شماست. مثلا:

  • فراگیران بصری استفاده از تصاویر و درک فضایی را ترجیح می دهند. بنابراین فیلمها و کتابهای پر از عکس مناسب این دسته از فراگیران است.
  • فراگیران شنیداری از آموزشهای صوتی بیشتر نتیجه می گیرند. بنابراین دوره ها و منابع صوتی برای این دسته از فراگیران مناسب تر است.
  • فراگیران کلامی استفاده از کلمات را ترجیح می دهند و از نرم افزارهایی لذت می برند که علاوه بر صوت امکان به خاطر آوری کلمات و نیز فعالیتهای مرتبط با اسپیکینگ را به فراگیر می دهد.
  • فراگیران اجتماعی کار کردن در جمع را دوست دارند. بنابراین پیوستن به گروههای مکالمه در اسکایپ می تواند مناسب ترین گزینه برای این دسته افراد باشد.

 

10- قبل از رفتن به درس جدید مطالب قبل را مرور کنید.
قبل از پرداختن به درس جدید همیشه مطالب قبل را مرور کنید. به این ترتیب علاوه بر اینکه ذهن خود را در مورد مطالب فراموش شده تمرین می دهید بلکه موارد خوانده شده را در ذهنتان پایدار می کنید. این مرور می تواند به صورت یک آزمونک باشد.

 

هنگامی که مطالعه می کنید حافظه کوتاه مدت خود را از کلمات، اصطلاحات، گرامر و … پر می کنید. برای اینکه بتوانید این مطالب را در ذهن خود نگه دارید و به راحتی بخاطر بیاورید باید آنها را به حافظه بلند مدت خود منتقل کنید.

 

با مرور و تکرار می توانید مطالب را منتقل کنید. کافی است روزانه 5 دقیقه به این کار اختصاص دهید. در پایان هفته مطالب آموخته شده را مرور کنید. و اگر همین مطالب را هر ماه برای خود تکرار کنید مطالب فراموش شده را بخاطر آورده و میزان پیشرفت خود را هم می سنجید!

 

11- با صدای بلند صحبت کنید.
مطالعه زبان به صورت خود آموز کار دشواری است. با این وجود، تمرین اسپیکینگ مهارتهای ریدینگ، رایتینگ و لیسنینگ نیز مهم است. این مهارت کمی زمان بر است. بویژه در یک کشور غیر انگلیسی زبان در حال یادگیری انگلیسی هستید. برای اینکه بتوانید به تمرین اسپیکینگ بپردازید روشهای متعددی وجود دارد:

  • با صدای بلند به خواندن کتاب های انگلیسی بپردازید.
  • همراه با یک آهنگ انگلیسی زمزمه کنید.
  • از تکنیک سایه استفاده کنید. به این صورت که همراه با گوینده انگلیسی زبان جملات را تکرار کنید.
  • از نرم افزارهایی استفاده کنید که دارای تمرینات اسپیکینگ هستند.
  • لیست کارهای روزانه خود را با صدای بلند به انگلیسی بخوانید.
  • در مقابل آینه صحبت کنید.
  • روال انجام کارها را به انگلیسی توضیح دهید. مثلا آشپزی، نظافت و …

 

خاطرتان باشد هر چند ممکن است این کار کمی احمقانه به نظر برسد، ولی در واقع با این کار دارید در حق مهارتهای زبانی خود لطف می کنید. عادت کنید مطالب را با صدای بلند بخوانید و توضیح دهید – قول می دهم بعد از مدتی خودتان تفاوت های بی نظیر آنرا احساس خواهید کرد!

 

12- هدفمند باشید.
اگر ندانید به چه علت کاری را انجام می دهید انجام آن کار چه فایده ای خواهد داشت؟ در انتخاب فعالیت های مربوط به زبان هدفمند و دارای استراتژی باشید. در پایان هر فعالیت میزان یادگیری، پیشرفت خود را ارزیابی کنید. و ببینید دفعه بعد چه کارهایی را بهتر است انجام ندهید.

 

حتی اگر در حال گوش کردن به یک پادکست صوتی و یا خواندن یک مقاله آنلاین هستید سعی کنید دقیقا مشخص کنید که می خواهید چه چیزی از آن مطلب یاد بگیرید. آیا قصد دارید دایره لغت خود را در یک موضوع خاص گسترش دهید؟ آیا می خواهید یک موضوع گرامری خاص را یاد بگیرید؟ ببینید که از هر مطلب چگونه می توانید در جهت یادگیری مطالب مورد نظر خود استفاده کنید. در پایان ببینید آیا توانسته اید به اهداف خود برسید و اینکه تا چه میزان در این راستا موفق بوده اید.

 

13- هر روز یک کلمه یاد بگیرید.
اغلب زبان آموزان حرفه ای به شما خواهند گفت که هر روز با زبان درگیر باشید. حتی اگر این میزان روزانه 15-10 دقیقه باشد. یکی از آسان ترین راها برای این منظور این است که هر روز یک لغت جدید یاد بگیرید. البته منظورم این نیست که فقط به دیدن لغت و معنای آن اکتفا کنید. بلکه باید آن لغت را یاد گرفته و در طول روز تا می توانید از آن کلمه در گفتار و نوشتار خود استفاده کنید.

 

با عضویت در سایتهایی مثل http://wordsmith.org/ می توانید هر روز یک ایمیل شامل یک لغت جدید همراه با تلفظ صوتی و مثال دریافت کنید. برای استفاده بیشتر از این نوع ایمیلها می توانید موارد زیر را انجام دهید:

 

  • لغت جدید را در جمله بندی های خود استفاده کنید و آنرا توییت کرده یا در صفحه فیس بوک خودتان قرار دهید.
  • جملات معروفی که بزرگان با استفاده از این لغات گفته اند را پیدا کرده و در دفتری تحت عنوان سخنان بزرگان ثبت کنید.
  • اسلنگها و اصطلاحاتی که با این کلمات به کار رفته اند را پیدا کنید و در گفتار و نوشتار خود از آنها استفاده کنید.
  • برای هر کلمه یک ریتم آهنگین بسازید و سعی کنید در طول روز آنرا با خودتان تکرار کنید.

 

سعی کنید هر روز از یادگیری لغات لذت ببرید و به هر شکل ممکن از آنها استفاده کنید. هر روز این روال را ادامه دهید تا ذهن خود را با زبان درگیر سازید. این روش هر چند بسیار ساده است اما بعد از مدتی از میزان اثرگذاری آن حیرت خواهید کرد!

 

14- میزان پیشرفت خود را ثبت کنید.
وقتی دوستی به شما می گوید که هفت کیلو وزن کم کرده شما هم تحت تاثیر قرار می گیرید. اما آیا می دانید واقعا چه چیزی شما را متعجب کرده است؟
وقتی دوست شما عکس قبل و بعد خود را به شما نشان دهد می توانید این تفاوت را نسبت به خود ببینید. همین ایده را می توان در مورد یادگیری زبان عنوان کرد. بعضی اوقات نمی دانید واقعا چه میزان پیشرفت کرده اید تا زمانی که این مقدار پیشرفت را ببینید. میزان پیشرفت خود را دایما ثبت کنید تا بعد از مدتی بتوانید به ارزیابی خود بپردازید. ساده ترین راه برای این منظور نوشتن است. برای این کار یک دفتر تهیه کنید و هفته ای یکبار به ثبت میزان پیشرفت خود بپردازید. می توانید در مورد چیزهایی که به آن علاقه مندید بنویسید:

  • مقالات جدید انگلیسی را بخوانید و آنها را در دفتر خود خلاصه کنید.
  • خلاقیت به خرج دهید و یک داستان کوتاه بنویسید.
  • برای دوستان و اعضای خانواده نامه بنویسید. ( قبل از ارسال نامه یک کپی برای خودتان نگه دارید.)
  • طرز تهیه غذای مورد علاقه خود را به انگلیسی بنویسید.

 

همیشه نوشته های خود را مرتب و با ذکر تاریخ مشخص کنید. هر موقع دچار نا امیدی می شوید دفتر خود را ورق بزنید و ببینید چقدر از مسیر را طی کرده اید: لغات جدید، قواعد گرامری و اصطلاحاتی را که استفاده کرده اید را بازنگری کنید. به این ترتیب با زبان درگیر می شوید و هر کجا به یک محرک نیازمندید می توانید به عنوان یک عامل انگیزشی قوی از آن استفاده کنید!

 

آیا آماده هستید عادت یادگیری انگلیسی را در خود ایجاد کنید؟

مکالمه آنلاین فرمول 1 دکتر زبان

طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت اولدانلود فایل صوتی این مقاله چگونه یک برنامه یادگیری زبان طراحی کنیم و به آن عمل کنیم؟ We are what we repeatedly do. Excellence, then, is not an act, but a habit.                                                                                         – Aristotle ما همان [...]

طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت اول

چگونه یک برنامه یادگیری زبان طراحی کنیم و به آن عمل کنیم؟

We are what we repeatedly do. Excellence, then, is not an act, but a habit.

                                                                                        – Aristotle

ما همان چیزی هستیم که مدام انجام می دهیم. بنابراین تعالی یک رفتار نیست بلکه یک عادت است. – ارسطو

یادگیری زبان مثل یادگیری ریاضیات است. همانگونه که در ریاضیات باید مباحث گوناگونی را یاد گرفت در زبان هم مباحث مختلفی مثل لغت، گرامر، معنا، تلفظ، سیستم نگارش و البته مقولات فرهنگی را باید آموخت. خب سوال این است که همه این موارد را چگونه یاد بگیریم؟

 

بسیاری از زبان آموزان ابتدا با شتاب شروع به یادگیری کرده و در این راه بیشتر از حد توان خود زمان و پول خرج می کنند. اما پس از مدتی انگیزه آنها فروکش می کند و ابرهای نا امیدی و سردرگمی مجددا فرا می رسند.

 

زبان آموزان موفق اما در یادگیری زبان استراتژی دیگری دارند. آنها سعی می کنند عاداتهای خوب را در خود ایجاد کنند. فراگیرانی که در مراحل اولیه یادگیری زبان عادات موثر و پایداری را ایجاد می کنند روال عادات خوب را بیشتر ادامه داده و در نتیجه زودتر به هدف های یادگیری خود می رسند.

 

در قسمت اول این مقاله به ذکر 7 راز و عادات مهم زبان آموزان موفق می پردازیم که قطعا با بکار بستن آنها شما نیز می توانید در امر یادگیری زبان نتایجی عالی به دست بیاورید.

 

1-  هدفگذاری کنید.
یکی از شیوه های رایج در توسعه هر کاری تنظیم اهداف به روش SMART است. به عبارتی:
Smart (هوشمندانه)
Measurable (قابل اندازه گیری)
Attainable ( قابل دستیابی)
Relevant (مرتبط)
Time-bound (زمان بندی شده)

 

در خصوص یادگیری زبان تنظیم اهداف به روش SMART امری بسیار ضروری است. یادگیری زبان مادام العمر است. بنابراین مشخص کردن اهداف در این مسیر به شما جهت و انگیزه می دهد.

 

گفتن اینکه می خواهم به انگلیسی مسلط شوم هدف روشنی نیست و به سختی می توان آنرا اندازه گیری کرد. بجای آن مثلا باید بگوییم:

  • می خواهم هر روز صبح ساعت 10 به مدت نیم ساعت لغت بخوانم تا بتوانم با یک فرد انگلیسی زبان به راحتی مکالمه کنم.
  • هر روز عصر یک مقاله از روزنامه تهران تایمز را می خوانم و لغات و اصطلاحات جدید آنرا پیدا می کنم تا بتوانم همه مفهوم یک مقاله را بفهمم.
  • هر روز وقت ناهار نیم ساعت عبارات فعلی مهم را مطالعه می کنم تا بتوانم به مدت یک هفته بدون هیچ مشکلی در یک کشور انگلیسی زبان کارهایم را انجام دهم.

 

دایما برای خود اهداف کوتاه مدت تعیین کنید تا همیشه کاری برای انجام دادن داشته باشید. با تکمیل همین اهداف کوچک پس از مدتی به هدف بزرگتر خود که تسلط به زبان است می رسید.

 

2- مکانی به مطالعه کردن اختصاص دهید.
اختصاص یک مکان خاص برای یادگیری می تواند در امر یادگیری زبان به شما کمک کند.

 

در منزل خود یک اتاق یا یک قسمت خاص را با نام فقط ویژه زبان مشخص کنید و فقط برای مطالعه به آنجا بروید. اطراف خود را با مطالب آموزشی و انگیزشی پر کنید. البته ناچار نیستید فقط خودتان را به خانه محدود کنید. می توانید هر مکان دیگری که به شما تمرکز می بخشد را انتخاب کنید. مثلا یک کافی شاپ دنج، نیمکت راحت در پارک ، سایه یک درخت و یا کتابخانه عمومی می توانند برای مطالعه راحت مکانهای مناسبی باشند.

 

3- از زمانهای مرده استفاده کنید.
ممکن است بعضی روزها وقت نداشته باشید که 30 دقیقه به مطالعه بپردازید. در این گونه مواقع باید عادت کنید حتی در کمترین وقفه زمانی از زمانهای مرده خود استفاده کنید. این زمانها می تواند هنگام رفت و آمد به محل کار، صف اتوبوس، آشپزی و … باشد.

 

طبق یک برنامه سعی کنید هر روز از زمانهای مرده خود استفاده کنید. به نمونه های زیر توجه کنید:

  • هنگام رفتن به محل کار به پادکستهای انگلیسی گوش کنید.
  • هنگام آشپزی، تمیزکاری و انجام کارهای منزل به آهنگهای انگلیسی گوش کنید.
  • هنگام پخش برنامه های بازرگانی یک شبکه انگلیسی زبان را تماشا کنید.
  • هنگامی که در صف اتوبوس، نانوایی و … هستید موبایل خود را به دست بگیرید و با استفاده از اپلیکیشن های موبایلی به مرور چند لغت بپردازید.

این عادات به شما کمک می کنند تا حتی زمانی که وقت ندارید به طور عمیق به مطالعه بپردازید با زبان درگیر باشید. به این ترتیب این روال در ذهن شما جا افتاده و به روش همیشگی شما در یادگیری زبان تبدیل می شود.

 

4- یک چالش 30 روزه را تجربه کنید.
هنگام یادگیری زبان هر عادت خوب و کوچک را می توانید به مدت 30 روز در خود ایجاد کنید. بعد از یک ماه که آن عادت در شما ایجاد شد سراغ عادت بعدی بروید. شاید بپرسید چرا این عادت موثر است؟ برای یافتن پاسخ این سوال و گرفتن انگیزه بیشتر توصیه می کنم فیلم مت کاتس و چالش 30 روزه او را در کانال دکتر زبان در آپارات ببینید.

  • سعی کنید اخبار را به زبان انگلیسی بخوانید.
  • حین انجام تمرینات ورزشی در باشگاه به آهنگهای انگلیسی گوش کنید.
  • هنگام رفتن به محل کارتان به پادکستهای انگلیسی گوش کنید.
  • به یک دوست یا حتی به خودتان نامه ای به زبان انگلیسی بنویسید.
  • هر روز 20 دقیقه برنامه یادگیری زبان را دنبال کنید.

 

5- از اشتباهات نترسید، فقط صحبت کنید.
یکی از عادتهایی که در امر یادگیری زبان باید در خود ایجاد کنید این است که سعی نکنید هنگام مکالمه لزوما جملات درست و بی عیب و نقص بسازید. هر چه پیشرفت کنید قطعا جمله بندی شما نیز بهتر و کامل تر خواهد شد. درست همانگونه که زبان مادری خود را یاد گرفته ایم.

 

6-  تلوزیون را روشن کنید.
تماشای فیلمهای زبان اصلی یا اخبار انگلیسی در تقویت واژگان، درک مطلب و تلفظ (در صورت تکرار آنچه می شنوید) موثر است. سعی کنید برنامه های گوناگونی را تماشا کنید. اگر در سطح مبتدی هستید کارتونها می توانند یکی از بهترین گزینه ها باشند.

پس از مدتی می توانید به تماشای سریالها و فیلمها پرداخته و به یادگیری اصطلاحات، اسلنگها و مسایل فرهنگی موجود در فیلم بپردازید.
حتی پیامهای بازرگانی نیز مطالبی برای آموختن دارند. سعی کنید عادت کنید که هر روز یک برنامه را تماشا کنید. حتی اگر وقت ندارید که فیلمی را تماشا کنید اشکالی ندارد. تلوزیون را روشن کنید و به کارهایتان بپردازید. با گوش سپردن به برنامه می توانید مهارت لیسنینگ خود را تقویت کنید.

 

7-  پیروزیهای کوچک را جشن بگیرید.
هنگام یادگیری زبان خیلی مواقع نا امید می شویم. کافی است کمی هنگام مکالمه خراب کنیم تا برخی از ما زبان آموزان به ورطه نا امیدی بیافتیم. بجای تمرکز بر اشتباهات خود سعی کنید هر پیروزی کوچکی را جشن بگیرید. این عادت مثبت در یادگیری زبان شما را خوش بین نگاه می دارد. مواردی که می توانید به بهانه شان به خود جایزه دهید:

  • وقتی اولین مکالمه خود را کامل به زبان انگلیسی انجام می دهید.
  • وقتی یک کلمه را در جمله به صورت درست به کار می برید.
  • وقتی بدون نیاز به دیکشنری قادر به فهم معنای یک کلمه هستید.
  • وقتی مفهوم یک جوک را بدون درخواست برای توضیح بیشتر متوجه می شوید.
  • وقتی اولین نامه خود را به انگلیسی بنویسید.

 

همه این موارد را به عنوان یک پیروزی بزرگ در نظر بگیرید و بعد از هر پیروزی به خودتان بارک الله بگویید. با مرور موفقیت های خود متوجه خواهید شد چه مقدار از مسیر را طی کرده اید. در نتیجه انگیزه لازم را برای ادامه راه پیدا خواهید کرد.

مکالمه آنلاین فرمول 1

۲ راز مهم زبان آموزان برتردانلود فایل صوتی این مقاله امروز تصمیم دارم در مورد دو راز مهم روان صحبت کردن سریع برای شما صحبت کنم.   امروزه زبان انگلیسی با سرعتی خیره کننده رو به گسترش است. زبان اینترنت، علوم، پزشکی، فن آوری، سفر و … انگلیسی است. و برای افرادی که دوست دارند اوج موفقیت زندگی فردی و شغلی را تجربه کنند صحبت کردن در حد تسلط یک ضرورت محسوب می شود…!   شاید توانایی شما در نوشتن و فهمیدن جملات انگلیسی خیلی [...]

۲ راز مهم زبان آموزان برتر

امروز تصمیم دارم در مورد دو راز مهم روان صحبت کردن سریع برای شما صحبت کنم.

 

امروزه زبان انگلیسی با سرعتی خیره کننده رو به گسترش است. زبان اینترنت، علوم، پزشکی، فن آوری، سفر و … انگلیسی است. و برای افرادی که دوست دارند اوج موفقیت زندگی فردی و شغلی را تجربه کنند صحبت کردن در حد تسلط یک ضرورت محسوب می شود…!

 

شاید توانایی شما در نوشتن و فهمیدن جملات انگلیسی خیلی خوب باشد اما هنگام صحبت کردن دچار ترس می شوید. شاید هم هنگام مکالمه برای پیدا کردن کلمه مناسب دچار مشکل می شوید و از آرام و با وقفه صحبت کردن و همین طور به کار بردن جملات نادرست انگیسی کلافه هستید.

 

خوشبختانه همه زبان آموزان برتر دنیا دارای نقشه ای برای رسیدن به این مرز تسلط هستند که هر کسی از جمله شما می توانید از این نقشه الگو برداری کنید. صرف نظر از اینکه در ایران زندگی کنید یا هر کشور دیگری.

 

امروز می خواهیم یک case study واقعی را با هم بررسی کنیم. این case study در مورد تلاش برادرم هست زمانی که سعی می کرد زبان کره ای را با تسلط صحبت کند. اوتوانست نقشه بسیار ساده ای پیدا کندکه بواسطه آن توانست سریع تر از آنچه 90 درصد مدرسین و زبان آموزان فکر می کنند در صحبت کردن به اعتماد به نفس برسد.

 

پاییز سال 1373 بود که برادرم حمید از طرف وزارت کار عازم کُره جنوبی شد. حمید قبل از این سفر حتی یک کلمه کُره ای هم بلد نبود، اما همواره در آرزوی سفر و آشنایی با افراد جدید بود. وقتی برادرم به کشور کُره رسید متوجه شد که قادر به ایجاد ارتباط با مردم این کشور نیست و در نتیجه بسیار احساس تنهایی و سرخوردگی می کرد.

 

پس از مدتی تصمیم گرفت که در کلاسهای آموزش زبان کره ای شرکت کند. اما او که همیشه در دوران مدرسه بر خلاف درس ریاضیات، درس انگلیسی را با نمرات ناپلئونی پاس می کرد و حتی یکسال به خاطر این درس کلا مردود شده بود، برای صحبت کردن از اعتماد به نفس کافی برخوردار نبود و هنگام صحبت به سرعت دستپاچه می شد. حمید همیشه فکر می کرد که جزء آن دسته از افرادی است که اصلا استعداد یادگیری زبان را ندارد.

 

پس از 4 ماه کلاس های زبان کره ای را هم رها کرد. روزها مثل برق و باد می گذشت و او می بایست برای مشکل خود راه حلی پیدا می کرد. پس تصمیم گرفت یادگیری زبان کره ای را به صورت خودآموز شروع کند. کتابهای متعددی خرید. به مکالمات کره ای با استفاده از سی دی گوش می داد و هفته های زیادی را به نوشتن لغت بر روی فلش کارت اختصاص می داد و خلاصه هر آنچه فکر می کرد ممکن است به او کمکی کند را امتحان می کرد.

 

اما انگار هر چه بیشتر تلاش می کرد اوضاع بدتر می شد. هیچ یک از این ترفندها به صحبت کردن روان و راحت کمترین کمکی به او نکردند! هر چه که می خواند اصلا متوجه نمی شد. حتی قادر به فهمیدن تلفظ و لهجه مردم کره نمی شد و اصطلاحات و گویش هایی را که آنها در مکالماتشان به کار می بردند را نمی فهمید. به شدت می ترسید دهانش را برای صحبت کردن باز کند و بیشتر برای آنکه وانمود کند متوجه صحبتهای افراد می شود سرش را تکان می داد.

 

چند کلمه ای هم که به سختی حفظ کرده بود موقع صحبت کردن از ذهنش می پریدند. هنگام صحبت ناچار می شد به سختی کلمات را در ذهنش مرتب کند و آهسته جملاتی شکسته و غلط را سر هم کند.

 

او در فهمیدن صحبت های سریع، لهجه های نا مفهوم و اصطلاحاتی که کره ای ها هنگام حرف زدن به کار می بردند به شدت دچار مشکل بود. هنگام شنیدن لطیفه ها سعی می کرد وانمود کند که مفهومشان را فهمیده و خنده ای مصنوعی بر لبان خود بنشاند.
با هر کسی صحبت می کرد ناچار می شد بخاطر تلفظ اشتباه، جملاتش را دوباره تکرار کند. خلاصه این قدر از این وضع عصبانی، خجالت زده و احساس حماقت می کرد که کم کم به این باور رسیده بود که هیچ وقت نخواهد توانست روان و بی وقفه به زبان کره ای حرف بزند…

 

حالا ببینیم تنها دلیلی که باعث می شد حمید نتواند به صورت روان و بی وقفه صحبت کند چه بود؟
یک روز در اوج نا امیدی وقتی در حال قدم زدن در پارک بازی بچه ها را تماشا می کرد، ناگهان همه چیز برایش روشن شد. مشکل حمید در یادگیری زبان کُره ای، او نبود. او به این دلیل نمی توانست صحبت های کُره ای ها را خوب بفهمد و خوب صحبت کند چون دقیقا مانند یک فرد کُره ای نبود.

 

بچه ها همه چیز را به کُره ای یاد می گرفتند اما او داشت کُره ای را از طریق زبان مادری یعنی فارسی یاد می گرفت و همیشه سعی می کرد قبل از صحبت کردن جملات را ترجمه کند.

 

بچه ها به طور خودکار صحبت می کردند زیرا همه چیز را به کُره ای یاد می گرفتند. آنها خودشان را در زبان کُره ای غرق می کردند. همین طور مکالمات محاوره ای روز و نحوه ارتباط برقرار کردن به صورت طبیعی، مهارتهای پیشرفته لیسنینگ و تلفظ را از افراد بومی زبان یاد می گرفتند.

 

حمید همیشه قبل از صحبت کردن فکر می کرد و تردید داشت زیرا همه چیز را به زبان فارسی یاد می گرفت. او نمی توانست به طور خودکار جمله سازی کند زیرا به یادگیری لیست های لغت و گرامر مشغول بود. او نمی توانست به صورت محاوره ای و طبیعی صحبت کند، زیرا فقط به یادگیری زبان رسمی کُره ای از طریق کتابهای زبان کُره ای مشغول بود. و این کتابها عملا به او کمکی برای درک صحبت سریع بومی زبان ها و یادگیری تلفظ طبیعی نمی کرد.

 

باید بگویم متدهای یادگیری سنتی فقط مسیر شما را طولانی تر می کنند. این روشها به شما کمک می کنند تا مهارتهای خواندن و نوشتن را فرا بگیرید اما ناقصند زیرا روش آموزش آنها بسیار کند بوده و نمی توانند شما را برای مکالمات واقعی آماده کنند.

 

این سیستم ها غیر از این که نمی توانند مهارتها و دانش مورد نیاز را برای داشتن یک مکالمه روان به زبان آموز ارایه کنند، از همان اولین درس عادتهای مخربی در فراگیر ایجاد می کنند که این عادات مانع بزرگی برای روان صحبت کردن می شوند…

 

 

افراد بومی زبان یک زبان را به طور کامل و طبیعی یاد می گیرند. بنابراین همه عاداتی که برای یک مکالمه روان به آن نیاز دارند را در مکالمات رسمی و غیر رسمی همراه با اعتماد به نفس به صورت خودکار و درست یاد می گیرند.

 

آنها از طریق متدهای سنتی با مهارت های خواندن و نوشتن آشنا می شوند اما آن وجه دیگر یادگیری زبان – یعنی تسلط به مکالمات طبیعی – را در خانه و محیط بازی یاد می گیرند.

 

بنابراین اگر شما توان خواندن و نوشتن دارید اما برای صحبت کردن با مشکل رو به رو هستید و در نقطه ای قرار گرفته اید که دیگر متدهای سنتی توان پاسخگویی به نیاز شما را ندارند، باید به سیستم آموزشی کاملی دست پیدا کنید که شما را برای صحبت کردن آماده کند، وگرنه پیشرفتتان با مشکل مواجه خواهد شد. اگر احساس می کنید که در سیستمهای غلط قبلی به شما اجحاف شده حداقل می توانید اکنون خوشحال باشید زیرا الان با راز موفقیت زبان آموزان برتر جهان آشنا شده اید! یادتان باشد هیچکس به طور مادرزادی مسلط به زبان به دنیا نمی آید.

 

اگر شما هم با همان سیستمی که انگلیسی زبان ها برای سلیس صحبت کردن استفاده می کنند منطبق شوید شما هم می توانید به همان درجه از تسلط برای سلیس صحبت کردن برسید، فی البداهه پاسخ دهید و بدون مکث یا ترس جملات زیبای خود را تولید کنید. این بزرگترین و واقعی ترین درسی بود که برادرم حمید در آن روز در پارک آموخت. درسی که هیچگاه در مدارس به ما یاد نداده اند.

 

اگر می خواهید در اسپیکینگ به موفقیت برسید باید از بهترین مدل الگوبرداری کنید! اما شاید بپرسید بومی زبان ها برای اینکه به اسپیکینگ مسلط شوند سالها وقت می گذارند، من چگونه می توانم به سرعت مانند آنها به این درجه از اسپیکینگ برسم؟ در پاسخ باید بگویم که باید به اهمیت یادگیری و تمرین مثل بومی های انگلیسی زبان پی ببرید. یعنی هر چه سریعتر خود را در فیلمها، پادکست ها، آهنگها و مکالمات انگلیسی غرق کنید.

 

نکته ای که باید به خاطر داشته باشید این است که بومی زبان ها از همان ابتدا یک راست با سلیس صحبت کردن شروع می کنند. سپس به مرور دانش و مهارت های زبانی خود را کامل می کنند.

 

قطعا نمی توانید با یک گام خلاء صحبت کردن به انگلیسی روان را پر کنید. پس لطفا دست آویز افرادی هم که ادعا می کنند انگلیسی را در حد تسلط به زبان مادری صرفا با چند جزوه کلی به شما آموزش می دهند نشوید! همانطور که گفتم برای یادگیری زبان نیازمند یک سیستم هستیم.

 

اما، اگر گامهای کوچک و ساده از جایی که هستید تا نقطه ای که می خواهید برسید بردارید می توانید با سرعت این خلاء را پر کنید!

 

حالا می توانید لقمه بزرگتر از دهان بر دارید. کاری که باید انجام دهید این است که اهداف زبانی را به بخشهای کوچک تقسیم کنید و هر بار تکه ای از آن را قورت دهید…

 

در پایان مطالب این مقاله را به صورت زیر خلاصه می کنیم.

2 راز مهم زبان آموزان برتر جهان برای یادگیری سریع این است که:
اول برای تسلط به گرامر یک پروسه دو مرحله ای را باید انجام دهید تا بتوانید به صورت خودکار از گرامر استفاده کنید.
روش کار هم به این صورت است که ابتدا باید روی پر کاربردترین عبارات و اصطلاحات محاوره ای تمرکز کرده سپس تا آنجا که می توانید با افراد مختلف آنها را تمرین کنید تا بتوانید به راحتی با اعتماد به نفس و بدون تردید آنها را بیان کنید.

 

دوم باید جنبه های فرهنگی آن زبان یاد بگیرید تا به شما در درک معانی نهفته در پشت آن زبان کمک کنند. همچنین برای ساخت اعتماد به نفس در اسپیکینگ و افزایش سرعت صحبت کردن و پیدا کردن دوستان بومی زبان در سراسر دنیا باید برنامه های خاصی را طراحی کنید.

 

بنابراین باید دو اصل مهم یادگیری سریع صحبت کردن را با همدیگر ترکیب کنید:
1- یادگیری مانند بومی های انگلیسی زبان
2- انجام یادگیری با مراحل ساده و آسان.

 

همواره سعی کنید نحوه صحبت افرادی که به آنها علاقه مندید را الگو برداری کنید. و به این ترتیب شاهد رشد سریع صحبت کردن و اعتماد به نفس خود خواهید بود.

 

اگر دوست دارید به شما کمک کنیم تا هر چه سریعتر در مکالمه زبان انگلیسی تقویت شوید می توانید در دوره مکالمه آنلاین فرمول 1 شرکت کنید. کمک به شما عزیزان برای رسیدن به اهداف مورد نظر در یادگیری زبان انگلیسی باعث افتخار ماست.

مکالمه آنلاین فرمول 1

غلبه بر ترس از صحبت کردن در 3 مرحلهدانلود فایل صوتی مقاله انگلیسی صحبت کردن؟ اوه اوه اوه خیلی سخته!!! این جمله ای است که معمولا از بسیاری از افراد می شنوم. البته نگران نباشید فقط شما این احساس رو ندارید. اوایل که می خواهید به انگلیسی صحبت کنید قاعدتا خیلی سخت است و ممکن است احساس خجالت بکنید و احساس کنید که اعتماد به نفس خودتان را کاملا از دست داده اید. در واقع هنگام صحبت کردن احساس ترس و ناتوانی به شما دست می دهد.   [...]

غلبه بر ترس از صحبت کردن در 3 مرحله

انگلیسی صحبت کردن؟
اوه اوه اوه خیلی سخته!!!

این جمله ای است که معمولا از بسیاری از افراد می شنوم. البته نگران نباشید فقط شما این احساس رو ندارید. اوایل که می خواهید به انگلیسی صحبت کنید قاعدتا خیلی سخت است و ممکن است احساس خجالت بکنید و احساس کنید که اعتماد به نفس خودتان را کاملا از دست داده اید. در واقع هنگام صحبت کردن احساس ترس و ناتوانی به شما دست می دهد.

 

این مشکل زمانی حادتر می شود که داستان شما به این صورت باشد… یک عالمه داستان های انگلیسی خوانده اید و حجم زیادی از لغات و ساختارهای گرامر را می دانید. و حالا فکر می کنید خب دیگر کار تمام است و من دیگر آماده هستم. بعد با خیال راحت وارد جمع گروهی از افراد انگلیسی زبان می شوید تا در مورد چند موضوع صحبت کنید.
بعد ناگهان… ترس سراپای وجودتان را فرا می گیرد. بله، استارت زدن برای صحبت کردن نیازمند شجاعت است. حتی در اوایل کار می تواند خیلی دشوار باشد. خب، حالا چه باید کرد؟

خبر خوب اینکه می توانید از پس این کار بر بیایید. در این مقاله به معرفی یک پروسه 3 مرحله ای می پردازم که مطمئن هستم تا حد بسیار زیادی به شما کمک می کند تا بر ترس خود برای صحبت کردن غلبه کنید.

 

مرحله 1: از ذهنیت وفور نعمت برخوردار باشید.(abundance mindset)

ترس از صحبت چیزی است که در ذهن شماست نه در دنیای واقعی. ترس شما مربوط به الگوهای فکری و باور شما نسبت به مهارتهای خودتان است. به همین دلیل اگر می خواهید بر ترس از صحبت کردن فائق شوید ابتدا باید از افکارتان و بویژه ذهنیت خود شروع کنید.

 

منظور از ذهنیت وفور نعمت چیست؟ این ذهنیت شیوه ای از تفکر است که فرصتهایی را ببینید که معمولا خیلی به آنها توجه نمی کنید. با این دیدگاه همواره می توانید از حداقل امکانات موجود بیشترین بهره برداری را ببرید. بنابراین به جای اینکه بر چیزهایی که نمی دانید تمرکز کنید باید مهارتها و دانش فعلی خودتان ببینید و بیشترین استفاده را ببرید.

 

شاید یکی از دلایل تردید شما هنگام صحبت کردن این باشد که به اندازه کافی با گرامر آشنا نیستید. مثلا با زمان آینده آشنا نیستید و می خواهید در مورد آینده صحبت کنید.

خب راه حلش ساده است. کافی است به زمان حال ساده صحبت کنید. سعی کنید از لغات و ساختارهای گرامری که فعلا می دانید استفاده کنید و منظور خود را منتقل کنید. حتی اگر نتوانید به طور عالی صحبت کنید باز هم می توانید با دیگران ارتباط برقرار کنید.

 

مرحله 2: بپذیرید که دیگرانی هستند که به شما کمک کنند.

یکی دیگر از مواردی که زبان آموزان و همینطور اعضای سایت ما می گویند باعث می شود هنگام صحبت کردن تردید کنند این است که حس می کنند مورد قضاوت قرار می گیرند. یا ممکن است دیگران آنها را مسخره کنند.

باید گفت که این مشکل بسیار رایج است و فقط زبان آموزان را تحت تاثیر قرار نمی دهد بلکه بسیاری از افرادی را که می خواهند در جمع حتی به زبان فارسی صحبت کنند را تحت تاثیر قرار می دهد!

 

مهمترین نکته ای که هنگام مکالمه به یک زبان خارجی باید مد نظر قرار دهید این است که فرد مقابل تمایل دارد با شما ارتباط ایجاد کند. آنها بیشتر به آنچه می گویید علاقه مندند نه به شکلی که آن چیز را بیان می کنید.

 

بهتر است خودتان به نحوه بیان آنچه می گویید علاقه مند باشید زیرا هر چه باشد دارید بیشترین تلاشتان را می کنید تا درست صحبت کنید. با اینحال اغلب اوقات فردی که با او مکالمه می کنید علاقه مند به خود موضوع مکالمه است.

مثلا اگر در خصوص فوتبال صحبت می کنید آنها بیشتر مایلند تا نظرات شما را در مورد فوتبال بدانند یا اگر در مورد خانواده خودتان صحبت می کنید آنها می خواهند در مورد خانواده تان بدانند.

 

این افراد اصلا قصد ندارند مهارت های شما را در زبان انگلیسی تست کنند و ببینند چند اشتباه مرتکب می شوید.

و اغلب اوقات اگر موقع صحبت کردن تپق بزنید و کلمه مناسب و یا تلفظ درست یک لغت را ندانید به شما کمک خواهند کرد. پس به فردی که با او مکالمه می کنید به چشم یک دوست نگاه کنید نه یک دشمن. دفعه بعد که با یک فرد به انگلیسی صحبت می کنید سعی کنید ذهنیت وفور را به کار بگیرید و ببینید که چه اتفاقاتی می افتد.

 

سعی کنید احساسات خود را بیان کنید و ببینید چه چیزی را می توانید متفاوت انجام دهید تا هنگام صحبت اضطراب کمتری داشته باشید.

 

مرحله 3: قبل از اینکه فکر کنید صحبت کنید.

آیا تا بحال این احساس را داشته اید که بخواهید چیزی بگویید و نتوانید؟ آن هم فقط به این دلیل که با خودتان می گویید: “چند ثانیه صبر می کنم بعد صحبت می کنم.” و بعد اوضاع بدتر می شود زیرا شروع به ترسیدن می کنید و بعد قبل از اینکه صحبت کنید دوباره چند دقیقه دیگر به خودتان فرصت می دهید تا صحبت کنید و بعد دوباره اوضاع بدتر می شود.
هر چه بیشتر صبر کنید مغز شما بیشتر احساس اضطراب و دلهره را ثبت می کند و آنقدر این روند ادامه میابد تا اضطراب کاملا به شما مستولی شود. در این گونه مواقع راز کار این است که نگذارید مغز شما بفهمد که تا چه حد اضطراب دارید. به همین دلیل باید در هر فرصتی که به دست می آورید سریعا به صحبت کردن بپردازید – یعنی قبل از آنکه فکر کنید صحبت کنید.

 

به این ترتیب وقتی شروع به صحبت کردن می کنید خواهید دید که کار چقدر ساده تر از آن چیزی است که تا چند دقیقه قبل فکر می کردید.

 

آیا آماده مکالمه هستید؟ مطمئن ام که هستید! امیدوارم از این راهکارهای کوچک لذت برده باشید!

 

راهکار شما برای خلاص شدن از ترس از انگلیسی صحبت کردن چیست؟ شاید هم از جمله افرادی باشید که هنگام صحبت کردن اصلا نمی ترسید! لطفا نظرات خودتان را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

مکالمه آنلاین فرمول 1

آسان ترین و سخت ترین زبان هادانلود فایل صوتی این مقاله سخت ترین و آسان ترین زبانها کدامند؟ احتمالا تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید. در این مقاله می پردازیم به تحقیقی که سرویس زبانهای خارجی وزارت امریکا در خصوص سخت ترین و آسان ترین زبانها انجام داده است تا به پاسخ این سوال برسیم. مبنای این تحقیق تعداد ساعاتی هستند که افراد انگلیسی زبان برای تسلط به یک زبان خارجی در دو مهارت ریدینگ و اسپیکینگ به آن نیاز دارند. همانطوری که [...]

آسان ترین و سخت ترین زبان ها

سخت ترین و آسان ترین زبانها کدامند؟

احتمالا تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید. در این مقاله می پردازیم به تحقیقی که سرویس زبانهای خارجی وزارت امریکا در خصوص سخت ترین و آسان ترین زبانها انجام داده است تا به پاسخ این سوال برسیم.

مبنای این تحقیق تعداد ساعاتی هستند که افراد انگلیسی زبان برای تسلط به یک زبان خارجی در دو مهارت ریدینگ و اسپیکینگ به آن نیاز دارند. همانطوری که در تصویر می بینید،

طبق تحقیقات، زبانها به سه گروه ساده، متوسط و دشوار تقسیم شده اند. بر اساس این تحقیقات زبان عبری جزء زبانهای متوسط محسوب شده است.

بر اساس تحقیقاتی که بنده انجام داده م متوجه شدم که زبان فارسی جزء گروه دوم یعنی زبانهای متوسط قرار می گیرد. و بنابراین ترجیح دادم زبان پرصلابت فارسی را جایگزین زبان عبری کنم که در این دسته بندی قرار گرفته است.

 

6 روش کوتاه سازی زمان یادگیری یک زباندانلود فایل صوتی این مقاله دانلود فایل PDf این مقاله اگر میخواهید یادگیری زبان را شروع کنید احتمالاً از خود می پرسید برای رسیدن به این هدف چقدر زمان لازم دارم؟   اگر هم یادگیری زبان را شروع کرده اید احتمالاً از خودتان می‌پرسید آیا تا به حال باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟ راستش باید بگویم که اگر در خواب هم انگلیسی را یاد بگیرید نمی توانید یک شبه به این زبان یا هر زبان دیگری [...]

6 روش کوتاه سازی زمان یادگیری یک زبان

اگر میخواهید یادگیری زبان را شروع کنید احتمالاً از خود می پرسید برای رسیدن به این هدف چقدر زمان لازم دارم؟

 

اگر هم یادگیری زبان را شروع کرده اید احتمالاً از خودتان می‌پرسید آیا تا به حال باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟ راستش باید بگویم که اگر در خواب هم انگلیسی را یاد بگیرید نمی توانید یک شبه به این زبان یا هر زبان دیگری مسلط شوید.

 

اما خبر خوب این است که راهکارهایی وجود دارد که از طریق آنها می‌توانید میزان زمان یادگیری یک زبان را تا حد بسیار زیادی کاهش دهید.

 

اساسا برای یادگیری یک زبان به چه مقدار زمان نیازمندیم؟

 

ابتدا باید ببینیم منظور از یادگیری سریع یک زبان چیست. پاسخ به این سوال بستگی دارد به زبانی که می‌خواهیم یاد بگیریم. ساده ترین زبان ها مثل اسپانیایی، ایتالیایی یا اسپرانتو به چند صد ساعت مطالعه نیاز دارند در حالیکه برای یادگیری زبان های دشواری مثل چینی، روسی یا کره ای ناچاریم چند هزار ساعت مطالعه کنیم.

 

البته باید در نظر داشت که تعداد این ساعتها به طور تقریبی است و میزان سختی و آسانی یک زبان به عوامل متعددی مثل میزان نزدیک بودن زبان مادری با زبان مقصد، انگیزه، پیچیدگی زبان مقصد، منابع و میزان زمان صرف شده برای یادگیری بستگی دارد.

 

در اینجا به معرفی 6 راهکار می پردازیم که با استفاده از آنها می توان زمان یادگیری یک زبان را به حداقل زمان ممکن کاهش داد.

 

1-  تعداد جلسات مطالعه یک زبان را کوتاه تر اما بیشتر کنید.
وقتی به این موضوع فکر می کنید که برای یادگیری یک زبان نیاز به صدها یا هزاران ساعت تمرین دارید، احتمالا با خود فکر می کنید که بهترین راه این است که روزانه 10 ساعت پیاپی تمرین کنید تا هر چه زودتر به آن زبان مسلط شوید. اما عجله نکنید نردبان پله پله! اگر می خواهید زمان یادگیری یک زبان را به حداقل برسانید راهش این نیست که تا جایی که می توانید بخوانید بلکه باید تعداد دفعات مطالعه را کوتاه تر ولی بیشتر کنید.

 

این روش 2 فایده دارد:

  • با مطالعه تعداد جلسات بیشتر همیشه آن زبان را در ذهن خود تازه نگه می دارید. وقفه های طولانی بین هر جلسه یادگیری باعث می شود که رشته کار را از دست بدهید و برای شروع مجدد نیازمند زمان بیشتری باشید.
  • با اجتناب از جلسات طولانی و غیر ضروری ذهن خود را تیز نگه می دارید و اصطلاحا چهار نعل می تازید. که این امر باعث می شود یادگیری اثربخش تر و سریعتر انجام شود.

 

البته مطالعه کوتاه اما با تناوب بیشتر، اساسا این فایده را در پی دارد که چیزی متفاوت در مغز شما اتفاق می افتد. به خصوص وقتی به کاری غیر از مطالعه می پردازید مغز شما به تحکیم مطالب یاد گرفته شده می پردازد. و مطالب آموخته شده در ذهن شما تقویت می شوند. مثلا فرض کنید می خواهید لیستی از لغا ت و عبارات پرتکرار را یاد بگیرید. فرض کنید این کار را به دو روش می توانید انجام دهید:

الف: ابتدا دو بار آن لیست را مطالعه کنید، بعد از آن دو روز صبر کنید و سپس دو بار دیگر آن لیست را مطالعه کنید.

ب: هر روز به مدت 4 ساعت آن لیست را مطالعه کنید.

 

در هر دو حالت شما به یک میزان مطالعه می کنید اما روش دوم احتمالا مفیدتر است. چرا؟ زیرا هر چه تعداد جلسات مطالعه کوتاه تر و بیشتر باشد تعادل بهتری در تحکیم و تقویت مطالب یاد گرفته شده ایجاد می شود.

 

به زبانی ساده تر می توان گفت که یادگیری یک زبان مانند یک جنگ است که باید تعداد حملات را کوتاه تر ولی بیشتر کرد. در اینجا به چند تکنیک اشاره می کنیم که با استفاده از آنها می توانید برنامه ریزی خود را به ترتیبی که گفتیم طراحی کنید.

 

  • برای هر جلسه اهدافی کوتاه و مشخص تعریف کنید. “مثلا می خواهم این متن را ترجمه کنم.” “می خواهم لغات و اصطلاحات اپیزود اول سریال فرندز را مرور کنم.” یا “می خواهم به مطالب انگلیسی ترافیکی گوش کنم” و …
  • روزهایی که سرتان به شدت شلوغ است و نمی توانید به یادگیری زبان بپردازید سه کار به شما پیشنهاد می کنم: الف) لیستی از کارهای روزانه را تهیه کنید و ببینید آیا می توانید از هر یک از این کارها 5 تا 10 دقیقه کم کنید. ب) در ابتدای صبح 5 تا 10 دقیقه مطالعه کنید. ج) قبل از رفتن به رختخواب 5 تا 10 دقیقه مطالعه کنید.
  • مرور کردن مطالب قبلی نسبت به یادگیری کامل مطالب جدید نیازمند زمان کمتری است. بنابراین بهتر است هر روز مرور سریعی به مطالب قبل داشته باشید.
  • یکی از نکات مهم در مدیریت زمان این است که تا جاییکه می توانید از قبل در مورد نحوه استفاده از زمان برنامه ریزی کنید تا بتوانید زمان بیشتری در اختیار داشته باشید. با این نگاه سعی کنید تا جاییکه می توانید برای هر جلسه مطالعه از قبل برنامه ریزی کنید.

 

2-  از تکرار به شکلی استراتژیک استفاده کنید.
یادگیری یک زبان بدون وجود میزان مناسبی از تکرار اتفاق نمی افتد مگر اینکه حافظه شما یک حافظه تصویری باشد. باید دائما مطالب را مرور کنید. البته موضوع این نیست که “چه مقدار” تکرار کنید. در واقع سریعترین راه یادگیری لغات لزوما تکرار زیاد آنها نیست.

 

علت این امر هم این است که “زمان تکرار” نیز مهم است. روانشناسان دریافته اند که وقتی یک چیز را به دفعات بیشتری تکرار می کنید یادگیری آسانتر اتفاق می افتد. مثلا اگر برای یادگیری یک لیست لغت ابتدا به آن لیست نگاه کنید سپس چند ثانیه بعد،چند دقیقه بعد، چند ساعت بعد و یا چند روز بعد و … آن را مرور کنید بهتر از این است که تمام روز آن لیست را مرور کنید. این سیستم یادگیری معروف به یادگیری با فاصله می باشد و بسیاری از نرم افزارهای آموزش زبان از این سیستم بهره می برند.

 

بنابراین توصیه می کنم وقتی مطلبی را یاد می گیرید بین جلسات مرور چندین بار آن مطلب را همراه با فاصله های متعدد زمانی مرور کنید.

 

3-  زبان را با زندگی خود پیوند بزنید.
این حقیقت ساده را همیشه به خاطر داشته باشید که ما چیزهایی را که برایمان مهم هستند به یاد می آوریم و آنچه را مهم نیست فراموش می کنیم. زبان نیز از این قاعده مستثنی نیست. وقتی نگاه ما به زبان مجموعه ای از کلمات مکتوب باشد، در واقع به مغز این فرمان را می دهیم که اینها چیز مهمی نیستند.

 

اگر می خواهید به طور سریع و موثر یک زبان را یاد بگیرید باید راههایی را پیدا کنید که آن زبان در زندگی شما از الویت برخوردار شود. اگر سعی کنید زبانی را یاد بگیرید که به زندگی شما مربوط نباشد دائما هر چه را یاد می گیرید فراموش می کنید و فراموشی باعث می شود که زمان زیادی را برای یادگیری همان مطالب از دست بدهید!

 

حالا شاید بپرسید چگونه می توانم زبان را با زندگی خود پیوند بزنم؟ در بلند مدت باید اهداف خود را به طور شفاف مشخص کنید و این که “چرا” می خواهید آن زبان را یاد بگیرید. در کوتاه مدت باید از آن زبان “استفاده” کنید نه اینکه فقط آن را مطالعه کنید. باید به فعالیتهایی بپردازید که در آن زبان به آنها علاقه مند هستید. مثل خواندن کتاب، تماشای فیلم، آشپزی و …

 

اگر هنوز نمی دانید که چگونه یک زبان را مستقیما به چیزهایی که علاقه دارید پیوند بزنید کمی زمان بگذارید و جملات زیر را به هر شکل ممکن که می دانید کامل کنید:

  • می خواهم زبان انگلیسی را یاد بگیرم تا ….
  • وقتی زبان انگلیسی را مسلط شوم خواهم توانست …
  • اگر نتوانم زبان انگلیسی را یاد بگیرم نخواهم توانست …

 

به این ترتیب به مغز خود این فرمان را می دهید که این مطالب برای من مفید هستند، پس بهتر است آنها را به خاطر بسپاری! در نتیجه هر چه بیشتر به خاطر بیاورید کمتر تکرار کرده و در نتیجه سریعتر یاد می گیرید.

 

4-  طوری زبان را بخوانید که انگار زندگیتان به آن بستگی دارد.
باید بدانید که خواندن زبان با یادگیری آن متفاوت است. خواندن یک زبان یعنی حفظ لغات جدید، یادگیری ساختارهای گرامری جدید و یا شرکت در یک دوره. اما یادگیری زبان یعنی درونی سازی آن زبان و رسیدن به مرحله ای که بتوانید با آن زبان ارتباط ایجاد کنید.

 

خواندن زبان مهم است اما، هدف اصلی ما یادگیری زبان است نه فقط خواندن آن. اگر می خواهید یک زبان را واقعا یاد بگیرید باید از آن زبان “استفاده” کنید. با مطالعه یک زبان مواد خام اولیه ای را که برای یادگیری به آنها نیازمندید به دست می آورید، اما برای اینکه این مواد را به چیزی معنی دار و به یاد ماندنی تبدیل کنید باید از آنها استفاده کنید. و با تبدیل آنها به جملات، ایده خود را منتقل کنید. بنابراین برای اینکه یک زبان را سریعتر یاد بگیرید باید از هر فرصتی استفاده کرده و به آن زبان صحبت کنید.

 

وقتی با صحبت کردن به آن زبان چیزهایی که یاد گرفته اید را به کار ببرید آن زبان بخشی از شما شده و زمان کمتری برای تکرار مکررات صرف خواهید کرد. یکی از بهترین روشها برای صحبت کردن به یک زبان این است که افرادی را برای این کار پیدا کنید.

 

هرچند نباید لزوما خود را به صحبت کردن با دیگران محدود کنید. سعی کنید “با خودتان” حرف بزنید. به هر حال شما تنها کسی هستید که 24 ساعت هفته در دسترس هستید. چند روش صحبت کردن با خود به شکل زیر است:

  • با خودتان با صدای بلند صحبت کنید. در مورد موضوعاتی که دائما به آن فکر می کنید با خود صحبت کنید یا حتی شخصیت های خیالی ایجاد کرده و یک مکالمه بسازید.

 

  • یک دفتر خاطرات درست کنید. کارها و افکار روزانه یا هر چیزی که به آن علاقه مندید را یادداشت کنید.

 

  • صدای خود را ضبط کنید. بعد از ضبط صدای خود به آن گوش کنید و سعی کنید تلفظ و دستور زبان و موارد دیگر را اصلاح کنید. همچنین می توانید از روی یک متن بخوانید و سپس صدای خود را ضبط کرده و به آن گوش کنید.

 

5- از اپلیکیشن های یادگیری استفاده کنید.
سعی کنید اپلیکیشن های لغت را روی گوشی خود نصب کنید و در طول روز از زمانهای مرده برای یادگیری استفاده کنید.

 

هر جا می خواهید معنی کلمه جدیدی را پیدا کنید می توانید از اپلیکیشن های Google Translate و iTranslate استفاده کنید.

 

با استفاده از اپلیکیشن های فلش کارت Anki و Brainscape تقریبا می توانید همه اوقات شبانه روز را به یادگیری اختصاص دهید.

6-  برنامه ای قابل دوام و موثر برای یادگیری طراحی کنید.
یادگیری موثر یک زبان چیزی نیست که به خودی خود اتفاق بیفتد. اگر می خواهید سریع یاد بگیرید باید برای این منظور برنامه ریزی کنید. برنامه شما یک نقشه راه است که باید در آن به استراتژی های صرفه جویی در زمان، استفاده از اپلیکیشن های یادگیری، تکرار، صحبت کردن تا حد ممکن، پیوند دادن آن زبان با فعالیت های مرتبط به زندگی خود توجه کنید. اما از طرفی باید برنامه یادگیری ایجاد کنید که مستمر باشد.

 

ممکن است اوایل یادگیری یک زبان گاها وسوسه شوید تا هر چه سریعتر به آن زبان مسلط شوید، اما اگر در ابتدا خیلی تندحرکت کنید انگیزه خود را به مرور از دست خواهید داد. به همین دلیل باید اصل آهستگی و پیوستگی را رعایت کنید. در طراحی برنامه خود باید برای یادگیری و ارتقا حوزه های زیر دارای استراتژی باشید:

لغت، گرامر، لیسنینگ، اسپیکینگ، راتینگ و ریدینگ. در برنامه خود باید تعادل ایجاد کنید. اگر در یکی از این حوزه های نسبت به بقیه رشد بیشتری داشتید باید در برنامه خود تجدید نظر کرده و به بخشهایی که در آنها ضعیف مانده اید وقت بیشتری اختصاص دهید. همچنین اگر دائما از برنامه خود عقب می افتید به این معناست که برنامه شما قابل دوام نیست و باید از حجم آن کمتر کنید. بنابراین باید با رویکردی شروع کنید که هم تکنیک های یادگیری موثر را به کار ببرید و هم بتوانید انرژی و تعهد خود را از ابتدا تا انتهای کار حفظ کنید.

 

اگر موارد خواسته شده را انجام دهید، قطعا از سرعت یادگیری خود شگفت زده خواهید شد و بعد به جای اینکه بپرسید “آیا تا الان باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟” از پرسش این سوال متعجب خواهید شد که “چطور توانستم تا الان این زبان را یاد بگیرم؟”

۵ راز تقویت سریع لیسنینگدانلود فایل صوتی این مقاله لیسنینگ، مادر همه مهارتهای زبان محسوب می شود. هر چند در سیستم سنتی آموزش این مهارت چندان مورد توجه کافی قرار نگرفته است. همیشه در مدارس خواندن و نوشتن را به ما می آموزند حتی بحث کردن و ارایه سخنرانی را یاد می گیریم اما هیچکس به ما نحوه گوش کردن را نمی آموزد. اگر بخواهیم در یک زبان سلیس و روان شویم باید به صورت جدی روی مهارت لیسنینگ کار کنیم.   چرا لیسنینگ [...]

۵ راز تقویت سریع لیسنینگ

لیسنینگ، مادر همه مهارتهای زبان محسوب می شود. هر چند در سیستم سنتی آموزش این مهارت چندان مورد توجه کافی قرار نگرفته است. همیشه در مدارس خواندن و نوشتن را به ما می آموزند حتی بحث کردن و ارایه سخنرانی را یاد می گیریم اما هیچکس به ما نحوه گوش کردن را نمی آموزد. اگر بخواهیم در یک زبان سلیس و روان شویم باید به صورت جدی روی مهارت لیسنینگ کار کنیم.

 

چرا لیسنینگ اینقدر مهم است؟ چون وقتی در لیسنینگ ضعیف باشید یک مکالمه حالت دو طرفه نخواهد داشت و مکالمه یک طرفه هم چندان لذت بخش نیست. همواره باید در نظر داشته باشیم که گویش ها و لهجه ها نه تنها از کشوری به کشور دیگر بلکه حتی از شهری به شهر دیگر با هم متفاوتند. حتی ممکن است در یک شهر بین یک طبقه اجتماعی یا گروه سنی خاص با لهجه های مختلفی برخورد کنید. در ادامه به معرفی ۵ راز تقویت سریع لیسنینگ می پردازیم.

 

1- تمرین لیسنینگ را به طور منظم و متمرکز انجام دهید.
دنبال هیچ راهکار جادویی نباشید. به نظر من یادگیری زبان از یک معادله ساده پیروی می کند و آن عبارت است از:

علاقه + انگیزه + تلاش = موفقیت در یادگیری!

 

زبانها بسیار گسترده و غنی هستند. تقویت لیسنینگ نیازمند گوش کردن مداوم است. این تمرین را می توان با تماشای فیلمهای مستند، مصاحبه، مسابقات تلوزیونی و یا گوش کردن به پادکست ها و آهنگها انجام داد. نکته مهم این است که باید به طور مرتب و البته با تمام دقت گوش کنید. برای این منظور باید موارد زیر را انجام دهید:

  • کلیه عوامل حواس پرت کن را حذف کنید. مثل ایمیل، فیس بوک، تلگرام، اسکایپ، تلفن و …

از اعضای خانواده خود بخواهید که حداقل به مدت ۱۵ دقیقه مزاحمتان نشوند. اگر هم این کار امکان پذیر نیست به مکانی ساکت بروید زیرا وقتی با نصف مغزتان تمرین لیسنینگ را انجام می دهید قطعا کمترین بهره را خواهید برد.

 

  • علاقه خود را حفظ کنید.

برای اینکه چیزی را عمیقا یاد بگیریم باید از آن چیز لذت ببریم. بنابراین کتابهای خسته کننده را رها کنید و روی مطالبی متمرکز شوید که به آن علاقه مند هستید.

 

  • ناامید نشوید.

همه ما روزهای خوب و بد را تجربه می کنیم. منحنی یادگیری در ابتدا به صورت صعودی است اما پس از مدتی نزولی شده و پیشرفت شما سخت تر می شود. سعی کنید همواره رو به جلو حرکت کنید.

هر روز به مقدار کم اما منظم تمرین کنید. این روش موثرترین راه برای حفظ انگیزه است. اگر هر روز فقط ۱۵ دقیقه مطالعه کنید صدها بار بهتر از این است که بخواهید هر دو هفته یکبار ۴ ساعت تمرین کنید. پیشنهاد می کنم در هر جلسه بیشتر از ۴۵ دقیقه کار نکنید زیرا موجب حواس پرتی می شود.

 

2- برای خود اهداف لیسنینگ مشخص کنید.
وقتی اهداف خود را مشخص می کنید بعد از رسیدن به هر مرحله حس خوبی نسبت به خودتان پیدا می کنید. سعی کنید با اهداف کوچک شروع کنید و با رسیدن به هر هدف به خودتان جایزه بدهید. هر بار که به چیز جدیدی گوش می کنید سعی کنید یک یا دو لغت یاد بگیرید بعد اهداف بزرگتری تعیین کنید. مثلا درک کامل یک مکالمه و یا گوش کردن به یک آهنگ انگلیسی و خواندن همراه با آن آهنگ. اگر از سطح پیشرفته تری برخوردارید می توانید مطالب دشوارتری انتخاب کنید و به یادگیری اصطلاحات جدید و تقویت لهجه خود بپردازید.

 

3-  تصویر بزرگتر را ببینید.

صرفا به صداها گوش کنید. این تکنیک برای شروع بسیار مناسب است. زیرا از این طریق با ملودی زبان آشنا می شوید. کاری که دقیقا کودکان در دوره “سکوت اسفنجی” خود انجام می دهند این است که ساکت مانده و به جذب اصوات، سیلاب ها، سکوت و ریتم زبان می پردازند. به تغییرات زبان هنگام صحبت کردن دقت کنید. اگر بدانید که صداها چگونه با هم ترکیب می شوند سریعتر پیشرفت می کنید. همانطور که می دانید در زبان انگلیسی معمولا بین کلمات مکث نمی کنیم بلکه کلمات به همدیگر متصل شده و برخی اوقات از ترکیب دو صدا صدایی جدید تولید می شود. مثلا جمله “?What are you going to do” به صورت این صورت تلفظ می شود: “?Whaddya gonna do”

 

  • عادت کنید به فضای جمله توجه کنید.

افراد در زبان فارسی عموما در مکالمات خود پایان جملات را حذف می کنند. اما از آنجاییکه الگوهای مکالمات روزمره الگوهایی کلی هستند، اغلب بی آنکه خودمان متوجه باشیم ادامه جملات را در ذهن خودحدس می زنیم. برای یادگیری یک زبان جدید نیز به همین منوال عمل می کنیم فقط با این تفاوت که باید کمی خلاقتر عمل کنیم و از قوه تخیل بیشتری برخوردار باشیم. مثلا فرض کنید در حال تماشای فیلم هستید و مادر در حالیکه داخل یخچال را بررسی می کند چیزی به پدر خانه می گوید و شما این کلمات را می شنوید:

“…go…shops…some things we…dinner?”

خب، مشخصا از فحوای جمله می توانید حدس بزنید که این جمله سوالی است و از فضای مکالمه می توانید کلمات جا افتاده را حدس بزنید:

“Can you go to the shops to pick up some things we need for dinner?”

 

حتی اگر این کلمات دقیقا همان چیزهایی نباشند که در جمله اصلی به کار رفته اند باز هم شما تا حد زیادی متوجه آن جمله شده اید.

 

  • از ابزارها استفاده کنید.

 

وقتی به فضای کلی جملات پی بردید حالا می توانید دقیق تر به دنبال جملات بگردید. اگر به طور صد در صد از چیزی مطمئن نیستید می توانید آنرا چندین بار با خود تکرار کنید. یا می توانید با استفاده از اپلیکیشن Audacity یا VLC سرعت مکالمه را پایین بیاورید و به طور واضح تر به آن متن گوش کنید. اگر باز هم مشکلی وجود دارد از یک دوست انگلیسی زبان کمک بخواهید.

 

4-  هیچ یک از مهارتهای یادگیری زبان را نمی توان در انزوا فرا گرفت.
همه این مهارتها عمیقا در هم تنیده هستند. باید همچنان که به مهارت لیسنینگ توجه می کنید مهارتهای ریدینگ و اسپیکینگ را هم مد نظر قرار بدهید. برای این منظور موارد زیر را انجام دهید:

  • از زیرنویس استفاده کنید. ابتدا فیلم را به زبان فارسی تماشا کنید تا با موضوع فیلم آشنا شوید. سپس آنرا با زیر نویس انگلیسی تماشا کنید.

 

  • برای آهنگها از متن اشعار استفاده کنید. ابتدا بدون نگاه کردن به متن اشعار به یک آهنگ گوش کنید تا با صداهای آن آهنگ آشنا شوید. سپس دوباره همراه با متن به آن آهنگ گوش کنید. معنی لغات جدید را در دیکشنری جستجو کنید و برای شناخت صداها تا جایی که لازم است بخشهای آهنگ را تکرار کنید. سپس یک بار از اول تا آخر بدون متن به آهنگ گوش کنید. این بار سعی کنید تمام صداها و کلماتی که خوانده اید را تشخیص دهید.

 

  • از لیسنیگ به عنوان روشی برای یادگیری لغات و اصطلاحات جدید استفاده کنید. هر بار که مطلبی را تماشا می کنید یا می شنوید سعی کنید کلمات یا اصطلاحات جدیدی را در آن مطلب پیدا کنید. و سپس سعی کنید با استفاده از آنها جملات جدیدی از خود بسازید.

 

  • از تکنیک سایه استفاده کنید. برای تقویت تلفظ و فهم بهتر اصوات و ترکیب صداها از تکنیک سایه استفاده کنید. یعنی سعی کنید با فاصله چند صدم ثانیه همراه با گوینده جملات را عینا با همان لحن و حالت بیان کنید. از صدای درونی خود استفاده کنید. همه ما در سر خود یک صدا داریم. سعی کنید برای یادگیری زبان از این صدا استفاده کنید. حتی از این طریق می توانید به انگلیسی فکر کنید. بنابراین با تکرار چیزهایی که می شنوید می توانید در مغز خود تمرین کرده با خودتان حرف بزنید. منتها سعی کنید این صحبتها را به انگلیسی انجام دهید و البته خوبی این روش این است که هیچ کسی شما را مورد قضاوت قرار نمی دهد!

 

5-  آرام آرام مطالب را دشوارتر کنید.
همواره مطالب را به دقت انتخاب کنید. چیزهایی که انتخاب می کنید باید قابل فهم باشند. باید قادر باشید بیش از ۷۵ درصد مطلبی را که گوش می کنید بفهمید. اگر درک شما کمتر از این میزان است یعنی این که اصلا گوش نمی کنید. ابتدا به مطالبی بین ۳ تا ۵ دقیقه گوش کنید بعد که پیشرفت کردید این میزان را به ۲۰ تا ۳۰ دقیقه یا حتی چند ساعت افزایش دهید. اما نباید مطالبی را انتخاب کنید که آنقدر دشوار باشند که موجب گیج شدن یا نا امیدی شما شوند.

 

ابتدا به بخشهای کوتاه گوش کنید و چندین بار تکرار کنید. وقتی به یک بخش مسلط شدید سراغ بخش بعدی بروید. مهمترین مطالبی که می توانید برای تقویت لیسنینگ استفاده کنید به شرح زیر می باشند:

  • آهنگها، برنامه ها و بازی های کامپیوتری مخصوص بچه ها: این منابع به ساده ترین زبان بوده و اغلب همراه با موارد بصری بسیار واضح بوده و فهم آنها بسیار آسان است.

 

  • برنامه های مستند: بسیار فوق العاده اند. زیرا معیار انتخاب گویندگان این برنامه ها عمدتا به خاطر آرام و واضح صحبت کردنشان است . راوی این فیلم ها مطالب را حین نشان دادن تصویر بیان می کند و شما می توانید از طریق متن و تصویر به راحتی متوجه موضوع فیلم بشوید.

 

  • مصاحبه ها و برنامه های تلوزیونی: می توانید بسیاری از آنها را در سایتهای یوتیوب یا TED و یا پادکستهای آنلاین پیدا کنید. از طرفی می توانید به خاطر تنوع موضوعات مطالب مورد علاقه خود را انتخاب کنید.

 

 

همواره این ۵ راز را در نظر داشته باشید تا به سرعت بتوانید مهارتهای لیسنینگ خود را تقویت کنید.

مراحل فکر کردن به انگلیسیدانلود فایل صوتی این مقاله رای یادگیری سریع زبان انگلیسی چرا باید به انگلیسی فکر کنیم؟ و اساسا این کار چه اهمیتی دارد؟   اگر هنگام صحبت کردن دایما مکث می کنید و به دنبال کلمات مناسب می گردید، اما از طرفی هم دوست دارید مثل بومی زبانها و بدون وقفه صحبت کنید راز کار در یک چیز نهفته است…   این که به انگلیسی فکر کنید!   وقتی با برخی از زبان آموزانم در این خصوص صحبت می کنم [...]

مراحل فکر کردن به انگلیسی

رای یادگیری سریع زبان انگلیسی چرا باید به انگلیسی فکر کنیم؟ و اساسا این کار چه اهمیتی دارد؟

 

اگر هنگام صحبت کردن دایما مکث می کنید و به دنبال کلمات مناسب می گردید، اما از طرفی هم دوست دارید مثل بومی زبانها و بدون وقفه صحبت کنید راز کار در یک چیز نهفته است…

 

این که به انگلیسی فکر کنید!

 

وقتی با برخی از زبان آموزانم در این خصوص صحبت می کنم معمولا این گونه پاسخها را می شنوم:

  • فکر کردن به انگلیسی خیلی دشوار است!
  • دایره واژگانم فعلا کافی نیست!
  • ناچارم اول به فارسی فکر کنم بعد کلمات و جملاتم را به انگلیسی ترجمه کنم.

نکته ای که باید توجه داشته باشید که فارسی فکر کردن و ترجمه واو به واو کلمات منجر به تولید جملاتی می شود که در انگلیسی غیر عادی به نظر می رسند. زیرا بر اساس ساختاری غیر از ساختار زبان انگلیسی ساخته شده اند.

 

بعلاوه فکر کردن به فارسی و ترجمه جملات از فارسی به انگلیسی هم بسیار زمان بر است و هم منجر به تپق زدنهای مکرر، تردید و خلاصه ترمزهای بی وقفه هنگام صحبت کردن می شود.

 

مراحل فکر کردن به انگلیسی
قبلا در مقاله “فکر کردن به زبان انگلیسی: چگونه و چرا؟” در این خصوص توضیحاتی داده ام. در اینجا به معرفی 4 مرحله می پردازیم که شما می توانید بسته به سطح زبان خود یکی از آنها را برای فکر کردن به انگلیسی به کار ببرید. این مراحل می توانند برای همه زبان آموزان از پایه تا پیشرفته مناسب باشند.

 

مرحله 1 – فکر کردن به لغات به صورت انفرادی

مثلا صبح بعد از بیدار شدن از خواب به این کلمات فکر کنید:

bed, toothbrush, bathroom, breakfast, eat, apple, tea, clothes, shoes

سپس موقع رفتن سر کار به این کلمات فکر کنید:

car, traffic jam, job, company, desk, computer, paper, pencil, colleague, boss

در طول روز نیز سعی کنید نام انگلیسی هر چیزی که می بینید یا می شنوید را بخاطر آورده و به آن فکر کنید.

 

تمرین کاربردی:
همین الان به اطراف خود نگاه کنید و معادل انگلیسی حداقل 10 چیزی که می بینید یا می شنوید را در بخش نظرات در انتهای همین صفحه بنویسید.

 

مرحله 2 – فکر کردن به جملات کامل

 

در این مرحله سعی کنید در طول روز به عبارات یا جملات فکر کنید.

مثلا هنگام ناهار خوردن به این جملات فکر کنید:

I’m eating rice and chicken.                                   .دارم برنج و مرغ می خورم

My friend is drinking soda.                           .دوستم در حال نوشیدن نوشابه است

This pizzeria is very inexpensive.                        .این پیتزا فروشی خیلی ارزونه

 

یا هنگام تماشای تلوزیون به این جملات فکر کنید:

That actress is famous.                                          .اون بازیگر خانم معروفه

The journalist has black hair.                              .این خبر نگار موهای مشکی داره

He’s talking about politics.                             .اون در مورد سیاست صحبت می کنه

 

حتی اگر نمی توانید جملاتی با ساختارهای پیچیده بگویید اشکالی ندارد. مهمترین چیز این است که عادت فکر کردن به انگلیسی را در خود تقویت کنید.

 

مرحله 3 – انگلیسی کاربردی

در این مرحله تصور کنید که برای هر کاری که انجام می دهید از انگلیسی استفاده می کنید. هر بار بعد از اینکه چیزی را به زبان فارسی بیان می کنید، به این فکر کنید که همین جملات را چگونه باید به انگلیسی بیان کرد. مثلا فرض کنید الان در یک کشور انگلیسی زبان هستید. برای خرید بلیط قطار یا یک نوشیدنی چه جملاتی باید بکار ببرید؟

A round-trip ticket to Central Station, please.
Could I have a lemonade with no sugar?

این روش به شما کمک می کند تا بر اساس موقعیت های واقعی به انگلیسی واقعی فکر کنید، هر چند در این حالت فقط دارید فکر می کنید و صحبت نمی کنید.

 

اگر در این مرحله برای پیدا کردن کلمات به دیکشنری نیاز مندید می توانید به مقاله 66 دیکشنری برای 25 زبان مراجعه کنید. اگر دایما به این نوع تمرین ذهنی ادامه دهید، قول می دهم از این که به زودی قادر خواهید بود در هر موقعیتی به راحتی از زبان انگلیسی استفاده کنید متحیر خواهید شد. شما هم به من قول بدهید روزانه حداقل به مدت 15 دقیقه این تمرینات ساده ولی فوق موثررا انجام دهید!

 

مرحله 4 – انگلیسی روایی (بیان یک داستان یا بی وقفه انگلیسی صحبت کردن)
هنگامی که در صف اتوبوس، نانوایی و … هستید بهترین فرصت برای انجام این تمرین در اختیار شماست. ابتدا به یک داستان یا خاطره ای که مایل هستید آنرا برای یک دوست انگلیسی زبان تعریف کنید فکر کنید. سپس آن داستان را در ذهن خود به انگلیسی بازگو کنید.

 

یادتان باشد مجبور نیستید صحبت کنید فقط دارید فکر می کنید. پس عجله نکنید و با آرامش در ذهن خود ماجرا را به زبان انگلیسی تعریف کنید!

 

چیزی که می خواهم عمیقا باور داشته باشید این است که قطعا می توانید به انگلیسی فکر کنید!

 

همانطوری که می بینید در هر سطحی که باشید می توانید به راحتی به انگلیسی فکر کنید. پس بهانه ها را کنار بگذارید و از همین امروز شروع کنید. فکر کردن به انگلیسی یکی از مهمترین مواردی است که به کمک آن می توانید بدون وقفه و با اعتماد به نفس صحبت کنید. توصیه می کنم از همین هفته یکی از مراحلی را که گفتیم تمرین کنید. تجربیات خود را در هر کدام از این مراحل که هستید در پایین همین مقاله ثبت کنید.

خلاقیت و یادگیری یک زبان جدیددانلود فایل صوتی این مقاله یادگیری یک زبان جدید خلاقیت ما را افزایش می دهد. ما در این مقاله به بررسی 7 مورد می پردازیم تا ببینیم که چه ارتباطی بین یادگیری یک زبان جدید و خلاقیت وجود دارد.   1-  یادگیری زبان دیدگاه جدیدی از دنیا به ما می دهد.   برای گفتن شب بخیر در انگلیسی از دو عبارت “Goodnight” یا “Sweet dreams”استفاده می کنیم. در زبان ویتنامی از عبارت “Chúc ngủ ngon” استفاده می شود، به این [...]

خلاقیت و یادگیری یک زبان جدید

یادگیری یک زبان جدید خلاقیت ما را افزایش می دهد. ما در این مقاله به بررسی 7 مورد می پردازیم تا ببینیم که چه ارتباطی بین یادگیری یک زبان جدید و خلاقیت وجود دارد.

 

1-  یادگیری زبان دیدگاه جدیدی از دنیا به ما می دهد.

 

برای گفتن شب بخیر در انگلیسی از دو عبارت “Goodnight” یا “Sweet dreams”استفاده می کنیم. در زبان ویتنامی از عبارت “Chúc ngủ ngon” استفاده می شود، به این معنی که خواب خوشمزه ای داشته باشید. (راستی، برای یافتن تلفظ کلماتی که نمی دانید می توانید به سایت forvo.com مراجعه کنید!) وقتی به کلمه “خوشمزه” فکر می کنیم احتمالا کلماتی مثل پیتزا، چلوکباب، استیک و فالوده شیرازی و … در نظر ما تداعی می شود و دیگر به رفتن به رختخواب فکر نمی کنیم. بسته به زبانی که یاد می گیریم عبارات مختلف به خلاقیت ما انعطاف می دهند و ما را مجبور می کنند تا ببینیم که چگونه می توان چیزها را به شکل های مختلف بیان کنیم. هر چه تعداد زبان بیشتری یاد بگیریم در توصیف موقعیتها و چیزهای مختلف خلاق تر می شویم.

 

2-  یادگیری زبان به ما کمک می کند تا ناگفتنی ها را بیان کنیم.
در زبان های دیگر هزاران کلمه وجود دارد که نمی توان در زبان فارسی برای آنها معادلی پیدا کرد. کشف این کلمات بانک واژگان ما را افزایش داده و جهان بینی ما را نیز وسیعتر می کند.

 

3-  یادگیری زبان جدید حس شوخ طبعی را افزایش می دهد.

یادگیری یک زبان جدید بسیار لذت بخش است. وقتی یادگیری یک زبان جدید را شروع می کنیم متوجه می شویم که باید حس شوخ طبعی جدیدی را یاد بگیریم که منطبق با فرهنگ آن زبان است. بعضی اوقات لطیفه هایی که در زبان فارسی خنده دار هستند در زبان انگلیسی، فرانسه یا ژاپنی بی معنا هستند یا برعکس.

 

4- یادگیری یک زبان جدید به تقویت زبان بدن کمک می کند.

 

وقتی مطمئن نیستیم برای گفتن یک چیز از چه کلمه یا عبارتی استفاده کنیم با استفاده از زبان بدن می توانیم منظور خودمان را راحتتر بیان کنیم. به همین منوال اگر تلفظ ما چندان عالی نیست زبان بدن در این گونه مواقع می تواند مثل آچار فرانسه عمل کند.
هنگام یادگیری یک زبان جدید هر چه بیشتر بتوانیم از زبان بدن استفاده کنیم بهتر است. هیچگاه از بیان کلمات دشوار خجالت نکشید. زیرا بیان کلمات دشوار بهترین روش برای فعال سازی خلاقیت است. هر چه یک کلمه دشوارتر باشد باید در نشان دادن احساسات و حرکات خلاق تر عمل کنیم. مثلا کلمه “call” (تماس گرفتن) را از طریق زبان بدن راحتتر می توان تفهیم کرد تا کلمه “responsibility” (مسئولیت).

 

5- یادگیری یک زبان ابتکار ما را بالاتر می برد.
وقتی یک زبان دوم را یاد می گیریم آنقدر وقت ندارید یک جا بنشینیم و به ترجمه کلمات بپردازیم. بعضی اوقات ناچاریم فورا عکس العمل نشان داده و با آنچه می دانیم منظور خود را بیان کنیم. فرض کنید به جای کلمات duck/penguin بگویید “A bird that swims” یا بجای (ice cream) بگویید “really, really cold milk”.

 

اگر تا بحال به زبانی غیر از فارسی مکالمه کرده باشید می دانید که چه می گویم! (اگر چنین نیست نگران نباشید بزودی شانس شما هم فرا می رسد.)

 

6- یادگیری یک زبان جدید ذهن را باز می کند.
وقتی یک زبان جدید یاد می گیریم ناچاریم تعداد زیادی لغت، ساختارهای گرامری، اصطلاح و بسیاری چیزهای دیگر یاد بگیریم. برای این منظور ناچاریم تکنیکهای حفظ کردن را فرا بگیریم. مثل استفاده از فلش کارت، دیدن فیلم، استفاده از نمانیکس. نکته این است که از هر تکنیک به خاطر سپاری که استفاده کنیم آن تکنیک خلاقیت ما را افزایش می دهد. علاوه بر این تحقیقات نشان می دهد که به خاطرسپاری مطالب برای مغز ورزش مناسبی بوده و به خلاقیت بیشتر کمک میکند.

 

7- یادگیری زبان به ما کمک می کند تا با شکست راحتتر کنار بیاییم.
خلاق بودن کار دشواری است. ایده های بسیاری از نویسندگان، فیلم سازان یا مقاله نویسان از سطل زباله سر در آورده اند. افراد خلاق با شکست میانه خوبی دارند. شما باید در صورت رد شدن ایده هایتان انعطاف پذیر باقی بمانید. وقتی یک زبان جدید یاد می گیرید ناچارید هر روز بارها و بارها شکست بخورید. در واقع هر چه بیشتر شکست می خورید سریعتر رشد می کند.

 

شما مرتکب همه جور اشتباه می شوید. مثلا ممکن است کلمات را اشتباه به کار ببرید، یا افراد متوجه لهجه شما نشوند یا ساختار گرامری یک جمله را اشتباها به کار ببرید.
بله، قطعا در این مسیر شکست خواهید خورد اما هیچ ایرادی ندارد. زیرا هر بار که شکست می خورید نکته جدیدی یاد می گیرید. هر شکست پله ای است به سوی موفقیت. شکست خوردن، خلاقیت شما را افزایش می دهد زیرا هر چه به عنوان یک فرد خلاق بیشتر شکست بخورید ناچارید دست به خلاقیتی جدیدتر بزنید. اگر شکست را بپذیرید خلاقیت خود را به کام نابودی خواهید کشاند.

 

و بالاخره سخن آخر در مورد خلاقیت و یادگیری زبان اینکه یادگیری زبان می تواند به هر اندازه که شما بخواهید جالب باشد. هر چه خلاقیت شما در آن زبان بیشتر باشد تجربه شیرین تری از یادگیری آن زبان خواهید داشت. و از آنجاییکه یادگیری زبان خلاقیت شما را تقویت می کند هر چه مطالب بیشتری در مورد یک زبان یاد بگیرید ایده های خلاقانه بیشتری برای یادگیری زبان به ذهن شما خطور می کند. اگر هنوز برای یادگیری یک زبان جدید تردید دارید، توصیه می کنم یادگیری مکالمه انگلیسی را امتحان کنید. یادگیری یک زبان بیشتر از آنچه فکر کنید برای شما سودمند خواهد بود!

 

شما فکر می کنید یادگیری یک زبان جدید به چه طرق دیگری خلاقیت را افزایش می دهد؟از شما ممنونم که به این مطلب آموزشی توجه کردید. لطفا اولین کسی باشید که نظر خود را در پایین همین مقاله ثبت می کنید.

چگونه یک زبان آموز خجالتی نباشیم؟دانلود فایل صوتی این مقاله تا کنون چند بار این جمله را شنیده اید که بهترین روش برای صحبت کردن به یک زبان این است که به آن زبان صحبت کنید. حال اگر شما فردی خجالتی باشید و قصد یادگیری زبان هم داشته باشید چه باید کرد؟   اصلا یک زبان آموز خجالتی چه حس و حالی دارد؟ تا جایی که خاطرم هست همیشه خجول بودن یکی از مشکلاتم بود. این موضوع در زمینه یادگیری زبان انگلیسی برای من یک [...]

چگونه یک زبان آموز خجالتی نباشیم؟

تا کنون چند بار این جمله را شنیده اید که بهترین روش برای صحبت کردن به یک زبان این است که به آن زبان صحبت کنید. حال اگر شما فردی خجالتی باشید و قصد یادگیری زبان هم داشته باشید چه باید کرد؟

 

اصلا یک زبان آموز خجالتی چه حس و حالی دارد؟

تا جایی که خاطرم هست همیشه خجول بودن یکی از مشکلاتم بود. این موضوع در زمینه یادگیری زبان انگلیسی برای من یک معضل بود. بهترین دوستان من کتابهایم بودند.
از مواجهه با گروه زیاد افراد مضطرب می شدم بویژه وقتی برخورد من با آنها برای اولین بار بود. بیشتر ترجیح می دادم در خانه با کتابهایم بمانم و تمرینات سخت گرامری را انجام دهم تا در بیرون از خانه با کسی صحبت کنم. و این همه سختی کشیدن ها فقط به این دلیل بود که از آنچه که باید انجام بدهم یعنی تمرین اسپیکینگ فرار می کردم.

 

در واقع من بزرگترین دشمن خودم بودم.
خب من هم مثل بسیاری از آدمها دوست داشتم راحت و آسان زبان را یاد بگیرم. اما از امتحان کردن چیزهایی که مرا چالش برانگیزمی ترسیدم. بنابراین اجازه می دادم تا خجولی مرا از رسیدن به خیلی از چیزهایی که دوستشان داشتم باز دارد.
در واقع من خودم بزرگترین مانع پیشرفت و خوشحالی خودم بودم. وقتی وضعیت خود و خواسته هایم را بررسی کردم فهمیدم که باید از نقطه امن خودم خارج شوم. می دانستم توانمندیهای بسیاری دارم که خجولی ام مانع از ظهور آنها می شود. بلاخره خسته شدم وتصمیم گرفتم تغییری ایجاد کنم و این کارهایی بود که انجام دادم.

 

قدم اول: اعتراف کنید که خجالتی هستید.

اول از همه با خودتان رو راست باشید. اگر خجالتی هستید به این امر اعتراف کنید و با این موضوع راحت باشید. حال شاید بپرسید از کجا بدانم خجالتی هستم یا نه؟ افراد خجالتی در این موارد مشکل دارند:

  • آشنایی با افراد جدید
  • خطاب قرار گرفتن در جلسات و یا کلاس
  • مرکز توجه قرار گرفتن
  • با صدای بلند نظر خود را بیان کردن
  • باز کردن سر صحبت با دیگران
  • مشاهده شدن توسط دیگران هنگام انجام یک کار
  • تعریف و تمجید شدن از سوی دیگران

 

این افراد با اینکه زبان فارسی را مسلط اند در این گونه شرایط دچار مشکل هستند حال فکر کنید با این وضع پای زبان دیگری هم در میان باشد! خجالتی بودن به طور کلی چیز بدی نیست. اما اگر سعی کنید از آن فرار کنید هرگز نخواهید توانست بهره برداری لازم را از آن ببرید.

 

قدم دوم: از دیگران کمک بخواهید.

یکی از دشوارترین اما در عین حال مهمترین کارهایی که برای درمان خجولی باید انجام دهید این است که از دیگران کمک بخواهید. این کمک را می توانید از اعضا خانواده، دوستان یا افراد متخصص درخواست کنید. البته این درخواست بویژه وقتی خجالتی هستیم کار آسانی نیست اما ارزشش را دارد.

 

قدم سوم: آرام آرام از لاک دفاعی خود بیرون بیایید.

ما انسانها بنده عادات هستیم. وقتی سالها در لاک دفاعی خود فرو رفته ایم حال فرا رفتن از این منطقه امن می تواند هراسناک باشد. باید با برداشتن قدمهای مطمئن بت خجولی را خرد کنید. البته منظورم این نیست که یک شبه این کار را انجام دهید. بلکه باید سعی کنید هر بار قدمی کوچک بردارید. یادتان باشد به قول سعدی

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود            رهرو آن است که پیوسته و آهسته رود

 

قدم چهارم: بخاطر داشته باشید که یادگیری زبان می تواند کمک بزرگی به افزایش سطح اعتماد به نفس شما بکند.

اگر خجالتی هستید، یادگیری یک زبان جدید می تواند به شما در کشف “خود جدیدتان” کمک کند.

 

وقتی به یک زبان دیگر صحبت می کنید می توانید هر کسی که بخواهید باشید. می توانید عالمی دیگر از خود بسازید. دیگر نیازی نیست دایم انتظارات دوستان و خانواده خود را برآورده کنید. هیچ فردی در همه جنبه های زندگی خجالتی نیست و بنابراین نباید هیچگاه اجازه دهید واژه خجول بودن شما را از ظهور خود واقعی تان باز دارد و مانع از رسیدن شما به چیزهایی باشد که دوست دارید.

 

با یادگیری یک زبان جدید می توانید خودتان را به شکلی کاملا متفاوت ارایه کنید و نگاه دیگران را نسبت خود تغییر دهید. یادگیری یک زبان به شما امکان تعامل با افرادی مثل خودتان را می دهد. حتما شنیده اید که به هر زبانی صحبت کنیم ویژگیهای شخصیتی مختلفی را فرا می گیریم. بنابراین ممکن است با یادگیری یک زبان جدید شخصیت شما اجتماعی تر از آن چیزی شود که در زبان فارسی است!

 

تمایل به یادگیری زبان دوم دلیلی عالی برای غلبه بر خجولی و کسب اعتماد به نفس بیشتر است. با یادگیری یک زبان جدید خجولی را برای همیشه از بین ببرید. اگر دوست داشتید می توانید در دوره آنلاین ما شرکت کنید.

 

جالبه بدانید که شما تنها این گونه نیستید. هر کسی از چیزی خجالت می کشد. بر اساس تحقیق پروفسور فلیپ زیمباردو در دانشگاه استنفورد آمریکا، تقریبا نیمی از مردم آمریکا مدعی شده اند که تا حدودی خجالتی هستند. اما همانطور که گفتم خجالتی بودن نباید سد راه شما برای رسیدن به رویاهایتان باشد.
اغلب ما با جمله “نه من خجالت می کشم.” لذت تجربه بسیاری از چیزهای خوب را از دست می دهیم. تنها راه غلبه بر حس خجولی این است که از نقطه امن خود بیرون بیایید و موقعیت های مختلف اجتماعی را تجربه کنید تا اضطراب و سختی ناشی از آن چیز محو شود.

 

مکالمه با افراد می تواند بسیار سودمند باشد. هر چه بیشتر سعی کنید خودتان را در موقعیت های اجتماعی قرار دهید سریع تر می توانید رشد کنید. در نتیجه فرصت بیشتری برای تمرین مکالمات جالب تر خواهید داشت و با افراد فوق العاده ای آشنا می شوید.

 

به دنبال یک سلاح جادویی نباشید. رفع خجولی نیازمند سختکوشی و تلاش منظم است اما مطمن باشید ارزشش را دارد. امیدوارم شما هم از امروز همراه با من برای همیشه با خجولی خداحافظی کنید.

یادگیری انگلیسی به روش مهربان ترین راننده تاکسی ایراندانلود فایل صوتی این مقاله مدتی پیش هنگام سوار شدن به تاکسی در یکی از خیابانهای تهران به مورد عجیبی برخورد کردم که حسابی شگفت زده شدم: یک راننده تاکسی که به زبان انگلیسی صحبت می کرد! هنوز در صندلی خودم جا نگرفته بودم که جمله زیبایی توجه مرا به خودش جلب کرد. ” لطفا با لبخند وارد شوید!” همین طور که در حال خواندن این نوشته بودم راننده با خوش اخلاقی از من پرسید : “آقا با زبانی غیر [...]

یادگیری انگلیسی به روش مهربان ترین راننده تاکسی ایران

مدتی پیش هنگام سوار شدن به تاکسی در یکی از خیابانهای تهران به مورد عجیبی برخورد کردم که حسابی شگفت زده شدم: یک راننده تاکسی که به زبان انگلیسی صحبت می کرد!

هنوز در صندلی خودم جا نگرفته بودم که جمله زیبایی توجه مرا به خودش جلب کرد. ” لطفا با لبخند وارد شوید!”

همین طور که در حال خواندن این نوشته بودم راننده با خوش اخلاقی از من پرسید : “آقا با زبانی غیر از فارسی آشنایی دارید یا خیر؟” من هم که هنوز ایشان را نمی شناختم و انتظار چنین سوالی را نداشتم با کمی تعجب گفتم “بله، انگلیسی.”

 

ایشان در حالیکه لبخندی بر لبان خود داشت با اعتماد به نفس و روان شروع به انگلیسی صحبت کردن نمود. او گفت که چند زبان از جمله آلمانی، عربی و ترکی را هم می داند. برای من جالب بود شخصی یا این سن و سال و در این موقعیت تعداد زبان های بیشتر از خود من می داند.
بعد چند مجله از داشبورت اتومبیل خود بیرون آورد و به من نشان داد. عکس روی مجله و با تیتر درشت نوشته بود مصاحبه با ابراهیم دهباشی زاده خوش اخلاق ترین راننده تاکسی ایران را نشان می داد.
او افزود که “سال ۸۰ نیز به عنوان شهروند نمونه شناخته شدم چهار سکه بهار آزادی جایزه گرفتم که همه را به همسرم هدیه کردم. چون من خودم طلا هستم و نیازی به طلا ندارم!»

 

از آنجاییکه من شخصا خودم همیشه در مورد رموز یادگیری سریع زبان سعی می کنم از افراد مختلف یاد بگیرم و در موردش تحقیق کنم فرصت را مغتنم شمردم و از ایشان پرسیدم راز شما در یادگیری زبان چیست و به چه صورت زبان را یاد گرفتید؟
آقای دهباشی زاده پاسخ داد قبل از انقلاب 10 ترم انگلیسی خواندم. اما بیشتر روی مطالبی تمرکز می کنم که برای کارم لازم دارم و با هر فردی که انگلیسی می داند انگلیسی صحبت می کنم که این خود بهترین روش تمرین کردن برای من است.

 

جالب است بدانید که این دو مورد دقیقا همان چیزهایی هستند که برای روان شدن در هر زبانی به آنها نیازمندیم.
ایشان افزودند شاید نتوانم در مورد اقتصاد، سیاست یا بسیاری موضوعات دیگر خیلی مسلط صحبت کنم اما این موارد برای من اصلا ضروری نیستند. بیشترین چیزی که به آن نیاز دارم این است که بتوانم به مسافرین انگلیسی زبان به انگلیسی خوش آمد بگویم، بتوانم بفهمم دقیقا به چه آدرسی می خواهند بروند و اینکه نهایتا در مورد موضوعات عمومی مثل آب و هوا، ترافیک، رستوران و … صحبت کنم.

 

از آنجاییکه این راننده عزیز امکان انگلیسی صحبت کردن با همه را نداشت روی موردی تمرکز کرده بود که من اصطلاحا آنرا “local fluency” می نامم – یعنی توانایی صحبت کردن با اعتماد به نفس در مورد یک موضوع خاص.
قبل از اینکه از تاکسی پیاده شوم از آقای دهباشی پرسیدم از اینکه می توانید با افراد انگلیسی زبان یا مسافرین خارجی به راحتی به زبان انگلیسی صحبت کنید چه احساسی دارید؟ ایشان پاسخ دادند احساس آزاد بودن.

 

در حالیکه اغلب همکارانم ناچارند به راحتی از کنار مسافرین خارجی عبور کنند من با دیدن آنها هیجان زده می شوم و حس اعتماد به نفس بیشتری به دست می آورم. بنابراین ایشان بدون اینکه نیاز داشته باشند از طریق سیستم کتابی انگلیسی را دنبال کنند با تمرکز بر نوع انگلیسی مورد نیاز درکار خود و استفاده از آن مواردی که هر روز با آن سر و کار دارند توانسته است به این حد از تسلط برسند.

 

این فرمول ساده تسلط در یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر است. یعنی تمرکز کردن روی مواردی که نیاز داریم و استفاده مکرر از آن موارد. حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید می دانید که این شانس را دارید تا با نفر بعدی تمرین کنید و اشتباه خود را تصحیح کنید. و از آنجاییکه روی “local fluency” – یعنی توانایی صحبت کردن با اعتماد به نفس در مورد یک مورد خاص متمرکز می شوید بنابراین می توانید در موضوعات دیگر نیز مسلط شوید.

 

بنابراین اگر می خواهید بدانید چه مطالبی را در انگلیسی فرا بگیرید ابتدا ببینید از نظر شخصی یا حرفه ای چه چیزی برای شما مفیدتر است. با تمرکز روی آن مورد خاص و استفاده از آموخته های خود می توانید به سمت موضوعات دیگر نیز حرکت کنید.

 

روشی که آقای دهباشی زاده در یادگیری بکار برده دقیقا همان روشی است که ما در دوره های آنلاین و حضوری خود از آن استفاده می کنیم. اگر می خواهید با هیجان و اعتماد به نفس به انگلیسی مکالمه کنید می توانید در این دوره ها شرکت کنید.

 

اگر شما هم تجربه ای مشابه با مهربان ترین راننده تاکسی ایران داشته اید نظر خود را در این مورد برای من در بخش نظرات در انتهای همین صفحه بنویسید.

صفحه اصلی فروشگاه مقالات حساب کاربری