اوج گرفتن در آسمان زبان در 4 مرحلهاخیراً در حال خواندن یک رمان انگلیسی بودم که ناگهان متوجه نکته جالبی شدم. من داشتم صفحات داستان را پشت سر هم بدون آنکه در دیکشنری به دنبال معنی کلمه‌ای بگردم می‌خواندم. حال اینکه سال‌ها پیش خواندن داستان‌های انگلیسی یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن برایم بود چرا که برای پیدا کردن هر کلمه باید به دیکشنری مراجعه می‌کردم. اما امروز خواندن داستان‌های انگلیسی به‌عکس روزهای نخست برایم بسیار لذت‌بخش است.   چندی پیش در حال مطالعه مطلبی بودم که به [...]

اوج گرفتن در آسمان زبان در 4 مرحله

اخیراً در حال خواندن یک رمان انگلیسی بودم که ناگهان متوجه نکته جالبی شدم. من داشتم صفحات داستان را پشت سر هم بدون آنکه در دیکشنری به دنبال معنی کلمه‌ای بگردم می‌خواندم. حال اینکه سال‌ها پیش خواندن داستان‌های انگلیسی یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن برایم بود چرا که برای پیدا کردن هر کلمه باید به دیکشنری مراجعه می‌کردم. اما امروز خواندن داستان‌های انگلیسی به‌عکس روزهای نخست برایم بسیار لذت‌بخش است.

 

چندی پیش در حال مطالعه مطلبی بودم که به یک راز مهم پی بردم و آن آینکه برای تبدیل‌شدن به یک‌زبان آموز مؤثر باید عمل‌گرا بود. هر چه بیشتر عمل کنید سریع‌تر یاد می‌گیرید. البته باید گفت که عمل‌گرایی نسبی است.

 

منظورم این است که در مراحل اولیه یادگیری زبان، خواندن مطالب انگلیسی نه ساده است و نه لذت‌بخش. اگر بپذیرید که ارزشمندترین چیز برای یادگیری یک‌زبان خارجی عبارت است از عمل‌گرایی آنگاه باید دو سؤال مهم زیر را از خود بپرسید:

مهم‌ترین فعالیت‌هایی که باید انجام بدهم کدام‌اند؟ و هر فعالیت را در چه مرحله‌ای باید انجام دهم؟

یادگیری یک زبان را می توان به بلند شدن هواپیما از زمبن تشبیه کرد. یک ‌زبان آموز در آغاز مسیر یادگیری زبان مانند یک هواپیما است که باید چهار حرکت منظم و دقیق را به ترتیب زیر انجام دهد.

مرحله 1: بلند شدن از زمین
هواپیما برای بلند شدن از زمین ابتدا باید سرعت بگیرد. سپس باله‌های خود را بخواباند تا روی باند به‌اندازه کافی بلند شود. بعد از آن باید در خط مستقیم و در مسیری درست حرکت کند. همچنین برای بلند شدن از زمین باید سرعت ثابتی را برای مدت طولانی حفظ کند.
یادگیری زبان نیز به همین‌گونه است. شما نیز برای اوج گرفتن باید روی مجموعه‌ای از کارهای منظم متمرکز شوید. اگر در مسیر درست سرعت نگیرید و یا سرعت خود را برای مدتی طولانی حفظ نکنید، شروع این سفر قطعا زمان بیشتری از شما خواهد گرفت و به‌مراتب سفر دشوارتری پیش رو خواهید داشت.

 

مرحله 2: کنترل چاله‌های هوایی
وقتی هواپیما از زمین بلند می‌شود کارها کمی راحت‌تر می‌شود. باله‌ها بالا می‌آیند، چرخ‌ها جمع شده و شما می‌توانید هواپیما را به هر سمتی که بخواهید هدایت کنید.
البته هنوز قبل از رسیدن به چاله‌های هوایی در زیر ابرها کارهای زیادی هست که باید انجام دهید. در خصوص یادگیری زبان نیز در این مرحله باید بتوانید از پس مشکلات برآیید. در این مرحله مکالمه کردن چندان راحت نیست، اما هر چه این مرحله ی چالش‌برانگیز را بیشتر طی‌کنید سریع‌تر می‌توانید از دل مشکلات عبور کنید.

 

مرحله 3: ارتفاع گرفتن
حالا که از چاله‌های هوایی و تکان‌های ابرها عبور کرده‌اید چراغ کمربند صندلی تان خاموش می‌شود و می‌توانید آزادانه در کابین حرکت کنید. و تنها کاری که الآن باید انجام دهید این است که آنقدر اوج بگیرید تا به سطح ارتفاع مناسب برسید. در این مرحله از یادگیری زبان مکالمات شما از ساختارهای بهتر و عمق بیشتری برخوردار می شوند. زبان مقصد برای شما آسان تر شده و دیگر احتیاجی به کمک گرفتن از زبان فارسی ندارید.

 

مرحله 4: ارتفاع مناسب
در آخرین مرحله پرواز به ارتفاع مناسب رسیده اید و این راحتترین بخش سفر است. حالا می توانید به هر کجا که دلتان می خواهد بروید. یادگیری زبان در این مرحله بسیار لذت بخش است. با رعایت تمام حرکات برنامه ریزی شده قبلی به نقطه دلخواه رسیده اید. حالا می توانید یادگیری یک زبان دیگر را هم شروع کنید.

 

خب فکر می کنید در حال حاضر در کدام یک از این مراحل قرار دارید؟

اوایل که یادگیری زبان انگلیسی را شروع کرده بودم اشتباه بزرگی مرتکب می شدم و آن تمرکز بیش از حد بر گرامر بود. به عبارتی سعی می کردم قبل از بلند شدن از زمین پرواز کنم. یکی از روش های رایج برای ارزیابی توانایی زبان استفاده از چهارچوب مشترک اروپایی برای زبان ها است. هر چند به لحاظ تجربه بنده معتقدم که این چهارچوب نیز اغوا کننده است. مثلا گاهی اوقات زبان آموز علی رقم تسلط به همه قواعد گرامری کتاب هنوز قادر نیست به خوبی دیگر همکلاسی های خود مکالمه کند.در حالی که همه زبان آموزان کلاس بر اساس این چهارچوب در یک سطح قرار دارند. توصیه می کنم در مرحله اول یادگیری زبان به جای تمرکز بر قواعد گرامر بیشتر روی واژگان تمرکز کنید. و البته نه فقط یادگیری واژگان بلکه استفاده از لغاتی که می دانید.

 

با در نظر گرفتن این اصل می توان توانایی زبانی افراد را به شکل زیر نشان داد:

توانایی هر فرد در یک زبان خارجی = تعداد لغات فعال بانک واژگان آن فرد

بنابراین هر یک از 4 مرحله یادگیری زبان بر اساس تعداد لغات فعالی (پرکاربرد) که استفاده می کنید تعریف می شوند. حال نگاهی به این 4 مرحله می اندازیم و ببینیم چگونه می توان به موثرترین شکل ممکن از هر مرحله عبور کرد.

 

مرحله 1: بین 0 تا 100 لغت
در اولین مرحله از یادگیری زبان باید بر دو گام تمرکز کنید:

  • گام اول: یادگیری صداها و تلفظ یک زبان
  • گام دوم: انتخاب واژگان

ابتدا بایستی نحوه تولید صداها در آن زبان را بشناسید. به سه دلیل باید روی تلفظ خود کار کنید: اول اینکه نیاز دارید پیام خود را به شکلی موثر منتقل کنید. دوم اینکه هماهنگی با اصوات زبان مقصد مهارت شما را در لیسنینگ تقویت می کند. و بلاخره اینکه تلفظ یک عادت است – شکل دادن یک عادت در مراحل اولیه خیلی ساده تر از زمانی است که آن عادت در فرد ریشه دار شود.یک مدرس زبان آنلاین پیدا کنید و نحوه تلفظ خود را با وی چک کرده و راهکارهای لازم جهت تقویت تلفظ را از او بپرسید.

 

گام بعدی انتخاب کلماتی است که برای بیان ضروری ترین جملات خود به آنها نیازمندید. فرض کنید سفری دو هفته ای به اسپانیا دارید و زمان کافی هم برای یادگیری این زبان ندارید. در چنین موقعیتی باید ضروری ترین کلماتی که در حین سفر نیازمندید را یاد بگیرید. کلماتی مثل “بله”، ” خیر”، ” می خواهم”، “نیاز دارم”، ” می توانم”، “پیدا کردن”، “صحبت کردن”، “این”، “لطفا”، “مرسی” “سلام” و …

 

با استفاده از این کلمات می توانید خرید کنید یا یک آدرس بپرسید و خلاصه برخی کارهای ضروری را انجام دهید. به عبارتی حتی در این مرحله می توانید ( و باید) زبان مقصد را به کار ببرید و به آن زبان صحبت کنید. فرقی نمی کند آن زبان انگلیسی باشد یا فرانسه یا هر زبان دیگر!

 

در این مرحله، مهارتهای زبانی شما مثل هواپیمایی است که در حال سرعت گرفتن از روی پهنای باند است. هنوز تا رسیدن به ارتفاع مناسب خیلی فاصله دارید، اما اگر به دقت لغات کاربردی را انتخاب کنید و نحوه درست بیان کردن آن کلمات را تمرین کنید قادر به مکالمه کردن خواهید شد.

 

مرحله 2: بین 100 تا 1000 لغت

  • گام اول: یادگیری مکالمات پایه 
  • گام دوم: ادامه دادن به مطالعه لغات پر تکرار

در این مرحله هنوز زیر ابرها قرار دارید. چراغ کمربند صندلی شما روشن است. مکالمه به زبان مقصد برای شما دشوار است اما باید هر طور شده فعالانه لغاتی را که آموخته اید استفاده کنید. در این نقطه مکالمات مختلف به شما امکان می دهند تا منظور خود را بیشتر بیان کنید و با استفاده از سوالات کاربردی شروع به بررسی پیرامون خود و نیز جنبه های مختلف آن زبان می کنید. حالا می توانید سوالاتی از این دست بپرسید:

“What is the difference between these two verbs?”

تفاوت این دو فعل چیست؟

“Can you help me with the translation of this sentence?”

ممکنه در ترجمه این جمله به من کمک کنید؟

“What are the best things to do and see in this city?”

بهترین چیزی که در این شهر می شه انجام داد چیه و بهترین مکان دیدنی این شهر کجاست؟

“Where is a good place to go to try the local food?”

کدام رستوران برای خوردن غذاهای محلی مناسبه؟

 

در این مرحله هدف شما تمرکز بر لغاتی خاص راجع به یک موضوع خاص نیست بلکه روی عبارات و لغاتی تمرکز می کنید که به شما در پرسش سوالات عمومی کمک می کنند. لغات ویژه صفر کیلومترها در زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری که می خواهید را پیدا کنید. سپس لغاتی را که نمی دانید مشخص کرده و آنها را در اولویت یادگیری قرار دهید. سپس هر بار که یک لغت پرکاربرد پیدا می کنید سعی کنید از آن لغت در مکالمات خود استفاده کنید.

 

مرحله سوم: بین 1000 تا 2000 لغت

  • گام اول: تقویت دانش گرامر
  • گام دوم: پرداختن به موضوعات مورد علاقه خود در زبان مقصد

اکنون در این مرحله با دانستن هزار لغت فعال تقریبا می توانید هر مفهومی را به طور عمومی بیان کنید. در این مرحله باید روی یادگیری گرامر تمرکز کنید. توصیه می کنم وقتی به این مرحله رسیدید یک کتاب گرامر خوب بخرید. هر چند عده زیادی معتقدند که یادگیری یک زبان را باید با گرامر آغاز کرد اما به نظر من برای یادگیری سریع یک زبان باید از اولین روز روی مکالمه تمرکز کنید. تمرکز بیش از حد روی گرامر و اجتناب از یادگیری لغات فعال همان اشتباهی است که من خودم در سالهای اولیه یادگیری زبان انگلیسی مرتکب می شدم. به همین دلیل است که برای رسیدن به ارتفاع مناسب مراحل 1 و 2 ضروری هستند.

 

دومین کاری که باید در مرحله 3 انجام دهید این است که به دنبال موضوعات مورد علاقه خود بگردید. موضوعاتی مثل آهنگ، ورزش، هنر، سفر، آشپزی، کوهنوردی و …

 

همچنین می توانید افرادی را پیدا کنید که با شما علاقه مشترکی دارند و در این خصوص با آنها به زبان مقصد صحبت کنید. در این مرحله مکالمات شما شامل سوالاتی مثل این موارد می شود:

“Where do you think the best place is to pitch a tent?”

فکر می کنید مناسب ترین مکان برای نصب یک چادر کجاست؟

“Do you have any spare pegs?”

آیا گیره اضافه دارید؟

“My portable stove has run out of gas, do you have a spare canister?”

گاز اجاق گازم تمام شده آیا یک کپسول اضافه دارید؟

 

اکنون می توانید آزادانه در کابین خود بچرخید و در زبان مقصد آزادی عمل بیشتری داشته باشید. هنوز لغات زیادی هست که باید یاد بگیرید اما حداقل دیگر ناچار نیستید هنگام مکالمه انگلیسی از زبان فارسی استفاده کنید.

 

مرحله 4: + 2000 لغت

  • گام اول: بخوانید.
  • گام دوم: اغلب فعالیت های مورد علاقه تان برای کسب انگیزه باشد.

در این مرحله به ارتفاع مناسب رسیده اید. حالا می توانید به راحتی به زبان مقصد مکالمه کنید و لذت ببرید.

 

اکنون می توانید ساعتها در مورد یک موضوع صحبت کنید بی آنکه در پایان شب از فرط دشواری ساختارها و کلمات سردرد بگیرید. اگر می خواهید از این سطح بالا بروید باید مثل سه سطح قبلی به توسعه دایره واژگان فعال خود ادامه دهید. این کار در این مرحله دشوار تر است زیرا به لغاتی بر می خورید که بارها و بارها در مراحل 1 تا 3 با آنها برخورد کرده اید.

 

برای من شخصا بهترین راه برخورد با لغات جدید عبارت است از مطالعه کردن. لغات محاوره ای نسبت به لغات ادبی از محدودیت بیشتری برخوردارند. در این مرحله متوجه می شوید که به ازای لغاتی که در مکالمات خود استفاده می کنید کلمات بسیار بیشتری هم وجود دارد که هیچ گاه در مکالمات از آنها استفاده نمی کنید.

در این مرحله به دنبال خواندن کتابهایی باشید که برایتان جذاب باشند. هر بار موقع خواندن به کلمه جدیدی برخورد می کنید آن کلمه را یادداشت کنید و به دنبال فرصتی برای استفاده از آن در مکالمات بعدی باشید. این پروسه به طور تضمینی و سیستماتیک کلمات جدید را به دایره واژگان فعال شما اضافه می کند.

 

همین طور که پیشرفت می کنید سعی کنید فعالیتهای یادگیری زبان را تغییر دهید. هر مرحله از یادگیری زبان نیازمند یک روش متفاوت است. در مراحل مقدماتی فعالیت هایی مثل خواندن کمی خسته کننده است. اگر بانک مناسبی از لغات پرتکرار نداشته باشید دانستن قواعد گرامری چندان مفید نخواهد بود. و هنگامی که از این نوع بانک واژگان برخوردار شدید باید به دنبال یادگیری لغات خاص با موضوعات خاص باشید.

 

همچنان که مهارتهای خود را افزایش می دهید خود را به طرق مختلف به چالش بکشید. هر چه بیشتر فعالیتهای مناسب با سطح خود را انجام دهید سریع تر به ارتفاع مناسب می رسید و راحت تر به نقطه ای که می خواهید حرکت می کنید. خب، حالا فکر می کنید در کدام مرحله از یادگیری زبان انگلیسی هستید؟ لطفا پاسخ این سوال را در بخش نظرات برایم ارسال کنید!

66 دیکشنری آنلاین برای 25 زبانتقریبا هیچ زبان آموزی از جمله خودم وجود ندارد که هر روز با دیکشنری سر و کار نداشته باشد. کافی است در اینترنت جستجو کنید تا صدها دیکشنری پیدا کنید. اما سوال بسیاری از کاربران این است که از این بین کدام دیکشنری برای هر زبان مناسب تر است. در این مقاله به معرفی معتبرترین دیکشنریهای رایگان آنلاین پرداخته ام. هر چند بنده خود به همه این زبانها مسلط نیستم لیکن از آنجاییکه همواره تقاضاهای متعددی از سوی دوستان در خصوص معرفی [...]

66 دیکشنری آنلاین برای 25 زبان

تقریبا هیچ زبان آموزی از جمله خودم وجود ندارد که هر روز با دیکشنری سر و کار نداشته باشد. کافی است در اینترنت جستجو کنید تا صدها دیکشنری پیدا کنید. اما سوال بسیاری از کاربران این است که از این بین کدام دیکشنری برای هر زبان مناسب تر است. در این مقاله به معرفی معتبرترین دیکشنریهای رایگان آنلاین پرداخته ام. هر چند بنده خود به همه این زبانها مسلط نیستم لیکن از آنجاییکه همواره تقاضاهای متعددی از سوی دوستان در خصوص معرفی دیکشنری های مختلف برای زبانهای گوناگون وجود داشت، تصمیم گرفتم پس از تحقیق در این زمینه لیستی از۶۶ دیکشنری برتر آنلاین برای ۲۵ زبان رایج دنیا را به شما خوبان معرفی کنم. امیدوارم این مجموعه که با تلاش فراوان تهیه شده است برای شما مفید باشد.

 

۱. زبان انگلیسی    

Oxford dictionaries

 

dictionary.com

 

Longman dictionary

خودم شخصا از این دیکشنری خیلی استفاده می کنم!

 Collins dictionary 

یک دیکشنری چند زبانه فوق العاده

Urban dictionary 

یکی از دیکشنری های مورد علاقه خودم که بیشتر برای پیدا کردن اسلنگ های جدید از آن استفاده می کنم.

 

Cambridge Learner’s dictionary

 ۲. زبان فرانسه   2

http://www.larousse.fr 

http://littre.reverso.net 

این دیکشنری یکی از محبوبترین دیکشنری ها بین فرانسوی زبان ها است.

Le grand dictionnaire terminologique

اگر به دنبال اصطلاحات فنی در زبان فرانسه هستید این دیکشنری برای شماست.

 

 http://www.crisco.unicaen.fr/des/ 

این دیکشنری مترادف کلمات فرانسه را به چندین زبان معرفی می کند.

 

http://dictionnaire.sensagent.com/a/fr-fr/

۳. زبان آلمانی   3

dwds.de

http://www.duden.de/ 

این دیکشنری مانند دیکشنری بالا دریایی از اطلاعات در مورد هر کلمه ارائه می کند.

http://dict.leo.org/ 

از طریق این دیکشنری می توانید ترجمه بسیاری از لغات را از زبان آلمانی به زبان های انگلیسی، اسپانیایی، فرانسه، ایتالیایی، لهستانی، روسی، پرتغالی و چینی پیدا کنید.

 

۴. زبان ایتالیایی    4

 

http://www.treccani.it/vocabolario/italiano/

http://www.dict.cc/ 

http://de.pons.eu/ 

http://dict.tu-chemnitz.de/

۵. زبان اسپانیایی   5

http://lema.rae.es/drae 

http://www.tubabel.com/ 

http://www.spanishdict.com/ 

۶. زبان هلندی  

http://www.vandale.nl/ 

این وبسایت دارای دیکشنری تک زبانه و دو زبانه است!

 

 

۷. زبان روسی   7

 Multitran

۸. زبان عربی مصری   

http://www.lisaanmasry.com/online/search.php 

این دیکشنری برای افرادی که به دنبال یادگیری زبان عربی با لهجه مصری هستند بسیار فوق العاده است.

 

۹. زبان چینی (مندرین)   

http://www.iciba.com/

http://dict.youdao.com/

http://dict.cn/

http://www.nciku.com/

http://www.zdic.net/

http://www.mdbg.net/chindict/chindict.php

 

https://www.moedict.tw/

اگر به دنبال یک دیکشنری چینی – چینی هستید به این لینک مراجعه کنید:

  http://dict.baidu.com/

 

۱۰. زبان چینی (کنتونیز) 10

 http://www.cantonese.sheik.co.uk/scripts/wordsearch.php

۱۱. زبان ژاپنی    

http://www.excite.co.jp/dictionary/ 

دیکشنری یک زبانه و دو زبانه

http://dictionary.goo.ne.jp/ 

این دیکشنری به شما امکان می دهد به طور همزمان یک لغت را در دیکشنری یک زبانه، چند زبانه و ژاپنی – چینی جستجو کنید.

http://www.alc.co.jp/

 در این دیکشنری می توانید جملات فراوانی برای هر مثال پیدا کنید.

http://jisho.org/

http://tangorin.com/

http://dic.yahoo.co.jp/

http://nihongo.monash.edu/cgi-bin/wwwjdic?1C 

این دیکشنری ژاپنی به انگلیسی است.

http://www.sanseido.net/

۱۲. زبان کره ای   

http://m.endic.naver.com/ 

این دیکشنری چند زبانه است.

 

http://www.zkorean.com/english-korean-dictionary

 

۱۳. زبان ترکی   

http://www.seslisozluk.net/

 

۱۴. زبان سوئدی   14

http://www.ord.se/

http://g3.spraakdata.gu.se/saob/

 

۱۵. زبان پرتغالی  15

http://www.dicionarioinformal.com.br/ 

http://www.priberam.pt/dlpo/ 

 

۱۶. زبان لهستانی   16

 http://lektorek.org./polish/

http://ling.pl/

 

۱۷. زبان ایرلندی   17

http://focal.ie/ 

http://www.potafocal.com 

 

 

۱۸. زبان مجارستانی  

http://szotar.sztaki.hu/angol-magyar 

http://topszotar.hu/angolmagyar/ 

 

۱۹. زبان یونانی (کلاسیک)   19

http://www.perseus.tufts.edu/hopper/resolveform?redirect=true

 

۲۰. زبان چکسلواکیایی   

 Slovnik

Seznam

http://prirucka.ujc.cas.cz/ 

تعاریف موجود در این دیکشنری چندان جالب نیستند اما از نظر صرف افعال می توان آنرا دیکشنری مناسبی دانست.

 

۲۱. زبان ویلز   

http://www.geiriadur.net/

 

 

۲۲. زبان اسپرانتو    

http://lernu.net/  

Reta Vortaro 

http://esperanto-panorama.net/vortaro/eoen.htm 

http://vortaro.net/

 

۲۳. زبان لاتین

http://www.latin-dictionary.org/

 

 ۲۴. زبان اشاره آمریکایی

زبان اشاره سیستمی از زبان است که برای انتقال معنا، به جای الگوهای صوتی یا نوشتاری از الگوهای علایم دیداری (ترکیب همزمان شکل، جهت و حرکت دستان، بازوها یا بدن و حالات صورت)  در یک کلمه از “اشاره” استفاده می‌کند. این زبان برای ارتباط با ناشنوایان استفاده می شود.

ASL pro

Signing Savvy

 

 

۲۵. زبان اشاره (انواع مختلف)

http://www.spreadthesign.com/ 

این دیکشنری همه لغات را پوشش نمی دهد اما بر اساس نوع کشور علامتها را تفکیک می کند.

 

امیدوارم این مجموعه که با تلاش فراوان تهیه شده است برای شما مفید باشد. ما با حمایتهای شما توانسته ایم یکی از برترین مرجع مقالات آموزش زبان انگلیسی در ایران باشیم. از لطف همه شما سپاسگزاریم. لطفا اولین فردی باشید که نظر خود را در مورد این مقاله برای ما می نویسید.

اصطلاحات ورزشی پرکاربرد برای ورزش دوستاناصطلاحات در محاورات روزمره کاربرد فراوانی دارند. به همین دلیل آشنایی با آنها برای فراگیران انگلیسی زبان بسیار ضروری است.   بخصوص اگر قصد شرکت در آزمون آیلتس با نمره ۷ یا بالاتر را دارید، استفاده از اصطلاحات برای قبولی در آزمون بسیار بسیار حائز اهمیت هستند!   اصطلاحات در اغلب زبانهای مدرن وجود دارند و نمی توان همه آنها را کلمه به کلمه ترجمه کرد.بلکه باید معنا و مفهوم سمبلیک آنها را در نظر گرفت.   بنابراین توصیه می [...]

اصطلاحات ورزشی پرکاربرد برای ورزش دوستان

اصطلاحات در محاورات روزمره کاربرد فراوانی دارند. به همین دلیل آشنایی با آنها برای فراگیران انگلیسی زبان بسیار ضروری است.

 

بخصوص اگر قصد شرکت در آزمون آیلتس با نمره ۷ یا بالاتر را دارید، استفاده از اصطلاحات برای قبولی در آزمون بسیار بسیار حائز اهمیت هستند!

 

اصطلاحات در اغلب زبانهای مدرن وجود دارند و نمی توان همه آنها را کلمه به کلمه ترجمه کرد.بلکه باید معنا و مفهوم سمبلیک آنها را در نظر گرفت.

 

بنابراین توصیه می کنم برخی اصطلاحات را از زبان فارسی به انگلیسی برگردانید و ببینید کدام اصطلاحات در زبان انگلیسی با زبان فارسی مشترک هستند.

در این مقاله به معرفی چند عبارت و اصطلاح پرکاربرد در زمینه ورزش می پردازیم. استفاده از این عبارات و اصطلاحات در مکالمات روزمره در موقعیتهای اجتماعی، کاری و البته ورزشی بسیار متداول است.

شروع کردن، آغاز کردنkick off
شروع کردن، آغاز کردنget the ball rolling
شروع کردن، آغاز کردنget a head start
شروع کردن، آغاز کردنbe first out of the gate
شروع کردن، آغاز کردنplay ball
شروع کردن، آغاز کردنmake a flying start
زود شروع کردن، عجله کردنjump the gun
گُل به خودی زدنscore an own goal
خارج از فهم و تجربه شما بودنbe out of your depth
غرق در مشکلات، گرفتارin deep water
کار کسی زار بودن، تو دردسر افتادنbe for the high jump
ازکسی حمایت کردنgo to bat for someone
ازکسی حمایت کردنbeing in your corner
شانس باهات نیست./ احتمال داره شکست بخورید.the odds may be against you
دست به اقدام زدنstep up to the plate
خراب کردنdrop the ball
کوتاه نیا، رحم نکن.Don’t pull your punches
اون روی سکه را نشان دادنplay hardball
تسلیم شدن، لُنگ انداختنdon’t throw in the towel
یک موقعیت کاملا متفاوت و دشوارa whole new ball game
بی دردسر، آسانPlain sailing
تصمیم با شماست.The ball is in your court
صاحب اختیار بودنCall the shots
در آخرین لحظه شانس آوردنSaved by the bell
در شرایط برابر و مساویA level playing field

افزایش فانتومی عملکرد در 5 مرحلهآیا تا بحال برایتان پیش آمده  که تا دیر وقت پشت کامپیوترتان بنشینید و برای بیدار ماندن مدام چای و قهوه بنوشید. بعد از آنجاییکه بدنتان نسبت به کافین مقاوم شده ناچار باشید حداقل پنج فنجان چای یا قهوه بنوشید. قطعا در این گونه مواقع دوست نداشتید تمام شب را به این صورت سپری کنید. اما انگار چاره دیگری نداشتید چون موضوع مرگ و زندگی در میان بوده است. مدت زیادی امروز فردا کرده اید و  کارها را به تعویق [...]

افزایش فانتومی عملکرد در 5 مرحله

آیا تا بحال برایتان پیش آمده  که تا دیر وقت پشت کامپیوترتان بنشینید و برای بیدار ماندن مدام چای و قهوه بنوشید. بعد از آنجاییکه بدنتان نسبت به کافین مقاوم شده ناچار باشید حداقل پنج فنجان چای یا قهوه بنوشید.

قطعا در این گونه مواقع دوست نداشتید تمام شب را به این صورت سپری کنید. اما انگار چاره دیگری نداشتید چون موضوع مرگ و زندگی در میان بوده است.

مدت زیادی امروز فردا کرده اید و  کارها را به تعویق انداخته اید و حالا با  نا امیدی تمام با کوهی از کارها مواجه شده اید. خب راستش اکثر ما این تجربه را داشته ایم.

اما نگران نباشید! در این مقاله به معرفی پنج راهکار می پردازیم که با بکارگیری آنها می توانید سطح عملکرد خودتان را به سرعت افزایش دهید.

 

مهمترین تفاوت افراد موفق با افراد شکست خورده در “چگونگی صرف زمان” است.
                                                                                                                      (تور رفسلند)

 

Octopus In Business

۱. برنامه ریزی بلند مدت
برای اینکه بتوانید یک برنامه ریزی بلند مدت انجام دهید،  دقیقا باید بدانید چه می خواهید و قصد دارید به کجا برسید. هنر افراد موفق، در گرفتن تصمیماتی است که آنها را در رسیدن به اهداف بلند مدت کمک می کند. در حالیکه افراد ناموفق تصمیماتی می گیرند که آنها را پاداشهای سریع می رساند.

زندگی و کار، شبیه بازی شطرنج هستند. یک شطرنج باز حرفه ای می تواند تا چندین حرکت را پیش بینی کند. بهترین مقصد برای کار و زندگی شما کدام است؟ آیا می دانید دقیقا می خواهید به چه چیزی برسید؟ به این سوال فکر کنید و اهداف خود را بر روی کاغذ بنویسید.

 

۲. برنامه ریزی و الویت بندی کردن
برایان تریسی، سخنران معروف، معتقد است به ازای هر دقیقه ای که برای برنامه ریزی صرف می کنید، ده دقیقه عملکرد خود را افزایش می دهید. برای این کار باید یک لیست اصلی طراحی کنید و همه کارهایتان را فقط در همین یک لیست بنویسید.

به ازای هر دقیقه که برای برنامه ریزی صرف می کنید می توانید ده دقیقه عملکرد خود را افزایش دهید.                                                                                                            (برایان تریسی)

 

به منظور رسیدگی به لیست اهداف سه روش وجود دارد.
الف) لیست کارهای خود را از یک هفته قبل آماده کنید.
ب) لیست کارها را شب قبل مرور کنید.
ج) هر روز صبح قبل از هر کاری لیست کارهایتان را مرور کنید.

 

روش اول کمی وقت گیر است اما سطح عملکرد شما را بسیار افزایش می دهد. این برنامه بیشتر به درد افراد با اراده ای می خورد که به دنبال نتایج بزرگ هستند.

اگر روش اول برای شما مناسب نیست می توانید روشهای الف یا ج را امتحان کنید. همانطور که گفتم مهمترین تفاوت افراد موفق با افراد شکست خورده در نحوه صرف کردن زمان آنهاست.

 

پس اگر لیست کارهای روزمره ندارید حتما آنرا طراحی کنید. و اگر چند لیست دارید فقط از یک لیست استفاده کنید.

برای الویت بندی کارها می توانید از روش ABCDE استفاده کنید:
A: کارهایی که باید انجام دهم – اگر این کارها را انجام ندهم برایم عواقب بدی در پی خواهند داشت.
B: کارهایی که بهتر است انجام دهم – اگر آنها را انجام ندهم عواقب آنها چندان جدی نیست.
C: کارهایی که می توانم انجام دهم _ انجام ندادن آنها برایم هیچ عواقبی در پی نخواهد داشت.
D: کارهایی که می توانم واگذار کنم.
E: کارهایی که هرگز انجام نمی دهم.

هیچگاه تا کارهای گروه A را به طور کامل انجام نداده اید سراغ کارهای گروه B نروید. به همین ترتیب تا قبل از اتمام کارهای گروه B سراغ کارهای گروه C نروید و … .

 

۳. قانون ۸۰/۲۰
از آنجاییکه در شبانه روز فقط بیست چهار ساعت وقت داریم، بایستی خیلی با احتیاط و عاقلانه آنرا استفاده کنیم. قانون پارتو می گوید که ۲۰ درصد کارهایی که انجام می دهیم، ۸۰ درصد  نتایج را به بار می آورد.

 

مثلا  اگر در لیست کارهای خود ۱۰ کار باید انجام دهید، ۲ تا از آن کارها ۸۰ درصد ارزش بقیه کارها را ایجاد می کنند. بنابراین اگر بتوانید ۲ تا از آن کارها را انجام دهید ارزش این ۲ کار به اندازه ۸۰ درصد بقیه کارها خواهد بود.

 

قانون پارتو: ۲۰ درصد کارها، ۸۰ درصد  نتایج را به بار می آورند.

 

در چه ساعاتی از شبانه روز کارایی شما در بالاترین سطح قرار دارد؟

 

yki8vj10difqgijkyeie
صبح زود (۵۰%)
قبل از ظهر (۲۰%)
ظهر (۶%)
بعد از ظهر (۶%)
عصر (۱۱%)
نیمه شب (۶%)

 

بعد از انجام مراحل فوق نوبت به مرحله بعدی می رسد.

 

۴. تمرکز
کسی که بتواند به مدت ۲ دقیقه ذهن خود را بر یک موضوع متمرکز کند، به هر هدفی که بخواهد برسد. یکی از مهمترین مهارتهایی که برای رسیدن به اهداف در بازه زمانی کوتاه لازم است عبارتست از توانایی تمرکز کردن. برای داشتن تمرکز سه عامل زیر ضروری هستند:

الف) دقیقا بدانید چه کار باید انجام دهید. (عمل کردن بر اساس برنامه و لیست روزانه)

ب) حذف کلیه عوامل حواس پرت کن ( بی صدا کردن موبایل و فاصله گرفتن از فیس بوک، تلگرام و رسانه های اجتماعی)

ج) پرهیز از انجام چند کار همزمان

 

تمرکز یعنی حذف همه عوامل حواس پرت کن و حضور در لحظه.
                                                                                                       (تور رفسلند)

 

۵- زمانی که از بالاترین  سطح کارایی برخوردارید کار کنید.
تحقیقات نشان داده است که اغلب  افراد ۲ ساعت بعد از بیدار شدن از بیشترین سطح کارایی برخوردارند. برخی افراد شب زنده دار هستند و کارایی آنها در طول شب بیشتر از دیگر اوقات شبانه روز است.

ببینید کدام موقع از شبانه روز  از بیشترین میزان کارایی برخوردارید و مهمترین کارهای روزانه خود را در این ساعات انجام دهید.

مثلا من خودم در ساعات ۴ تا ۸ صبح از بیشترین میزان کارایی برخوردارم و بنابراین مهمترین برنامه های کاری ام را در این ساعت انجام می دهم.

 

خب، حالا قدم بعدی چیست؟

اکنون که دستورالعمل افزایش فانتومی عملکرد را در اختیار دارید، از هر لحظه خود بیشترین استفاده را ببرید.

 

شما در کدام ساعت از شبانه روز از بیشترین سطح کارایی برخوردار هستید؟  لطفا نظر و تجربیات خود را در زیر این مقاله درج کنید.

کالوکیشن های مربوط به کلمه GOALکالوکیشن ترکیب رایج کلمات با همدیگر است.   کلمه goal در دو معنای ورزشی و غیر ورزشی بکار می رود.   Goal در مفهوم ورزش در فوتبال کلمه goal به معنای دروازه و تور  و یا قرار دادن توپ در دروازه است.   برخی اصطلاحات مربوط به goal در ورزش به شرح زیر هستند: score a goal = put the ball into the net                                گل زدن [...]

کالوکیشن های مربوط به کلمه GOAL

کالوکیشن ترکیب رایج کلمات با همدیگر است.

 

کلمه goal در دو معنای ورزشی و غیر ورزشی بکار می رود.

 

Goal در مفهوم ورزش
در فوتبال کلمه goal به معنای دروازه و تور  و یا قرار دادن توپ در دروازه است.

 

برخی اصطلاحات مربوط به goal در ورزش به شرح زیر هستند:

score a goal = put the ball into the net                                گل زدن

Soccer Ball in Net

goalkeeper = the player who defends the goal; the only player on the field who can use the hands

دروازه بان

goalposts = the two posts on the sides of the net

تیر دروازه

crossbar = the horizontal bar between the two upright posts of a goal in football, rugby, hockey, etc.

تیر عرضی دروازه

let in a goal = when the goalkeeper fails to prevent the ball from entering the goal

گل زدن

making a save = When the goalkeeper stops the ball from entering.

گرفتن توپ (توسط دروازه بان)

 

spectacular goal = a goal that was especially impressive

گُل محشر، معرکه

the winning goal / the decisive goal = the goal that won the game

گُل سرنوشت ساز

tying goal = a goal that made the score equal

گُل مساوی

an own goal = when a player accidentally puts the ball into their own team’s goal

گُل به خودی

 

 disallow a goal = when the referee cancels a goal because of some illegal play before the goal

گُل رد شده (توسط داور)

 

کلمه goal در ورزشهایی مثل فوتبال، هاکی، لِکراس، چوگان و واترپلو استفاده می شود.

 

کلمه goal در مفاهیم غیر ورزشی 
کلمه goal به غیر از مفهوم ورزش به معنای هدف نیز هست. در اینجا به معرفی چند کالوکیشن پرکاربرد با goal می پردازیم:

establish / set a goal                     هدفگذاری کردن           

 
به دو روش می توانیم اهداف را بیان کنیم:

goal of + gerund(اسم مصدر)
goal + ( “to be”) + infinitive (مصدر)  

My goal is to visit every country in the world.                  . هدفم این است که همه کشورهای دنیا را ببینم

I have a goal of visiting every country in the world.          .هدفم این است که همه کشورهای دنیا را ببینم

Our goals are to reduce pollution and preserve the environment.

هدف ما کاهش آلودگی و حفظ محیط زیست است.

Our work is focused on the goals of reducing pollution and preserving the environment.

کار ما تمرکز بر اهداف مربوط به کاهش آلودگی و حفظ محیط زیست است.

 

pursue a goal / work towards a goal                     دنبال کردن یک هدف    

achieve / attain / reach a goal                                رسیدن به یک هدف       

short-term goal / long-term goal                      اهداف کوتاه مدت/ بلند مدت     

common goal                                                                    هدف مشترک                

ambitious goal / modest goal                              هدف خیلی سخت/ هدف آسان     

attainable / achievable / realistic goals                    اهداف قابل دسترسی

unattainable / unachievable / unrealistic goals         اهداف غیر قابل دستیابی

12 اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن – قسمت دومدانلود فایل صوتی این مقاله اشتباه شماره ۷: دنبال نکردن علایق یکی از رایج ترین دلایلی که فراگیران یادگیری زبان را رها می کنند این است که از آن زبان خسته می شوند. ممکن است شما هم از یک پروسه یادگیری خسته شوید. مثلا مرور لیستهای لغت، استفاده از فلش کارت و خواندن داستانهایی که اصلا و ابدا به آنها علاقه ای ندارید. بسیاری از زبان آموزان به این نکته واقف نیستند که قادرند یادگیری زبان را برای خود جذاب [...]

12 اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن – قسمت دوم

اشتباه شماره ۷: دنبال نکردن علایق
یکی از رایج ترین دلایلی که فراگیران یادگیری زبان را رها می کنند این است که از آن زبان خسته می شوند. ممکن است شما هم از یک پروسه یادگیری خسته شوید.

مثلا مرور لیستهای لغت، استفاده از فلش کارت و خواندن داستانهایی که اصلا و ابدا به آنها علاقه ای ندارید. بسیاری از زبان آموزان به این نکته واقف نیستند که قادرند یادگیری زبان را برای خود جذاب کنند.

یادتان باشد مجبور نیستید کتابهای خسته کننده ای را مطالعه کنید که هیچگاه به کارتان نمی خورند. بدیهی است که اگر به مطلبی علاقه مند نباشید یادگیری موثری اتفاق نخواهد افتاد.

 

راهکار:
فعالیتهای یادگیری تان را با علائق خود پیوند بزنید. ببینید به چه چیزی علاقه مندید. مثلا اگر به ورزش علاقه مندید برای تقویت مهارت ریدینگ، مقالات ورزشی را بخوانید.

یا با یک دوست انگلیسی زبان که طرفدار تیم فوتبال مورد علاقه شماست چت کنید. لغات بدرد بخور در زمینه فوتبال را یاد بگیرید. در کانال آپارات و غیره ویدئوهای مربوط به ورزش را تماشا کنید. خلاصه فقط به ندای دلتان گوش کنید و یادتان باشد که یادگیری یک زبان به هیچ وجه نباید خسته کننده باشد.

 

اشتباه شماره ۸: صحبت نکردن به اندازه کافی
اگر می خواهید یک زبان را به طور موثر یاد بگیرید، باید تئوری و عمل را با هم ترکیب کنید. اشتباه بسیاری از زبان آموزان این است که به اندازه کافی صحبت نمی کنند.

البته یادگیری لغت و خواندن مطالب فراوان در پیشرفت شما بسیار موثر است، اما این موارد را باید با مهارت های اسپیکینگ و رایتینگ ترکیب کنید. در غیر این صورت فقط در مهارتهای خواندن و شنیدن مسلط می شوید ولی در مهارت صحبت کردن خیر.

 

راهکار:
وقتی لغات جدید را یاد می گیرید سعی کنید سریعا با آنها جمله سازی کنید حتی اگر شده یک جمله. هنگامی که به طور همزمان به تمرین مهارت اسپیکینگ می پردازید در واقع به بهترین شکل ممکن لغات را به خاطر می سپارید.

حتی اگر کسی را سراغ ندارید که با او به تمرین اسپیکینگ بپردازید، روشهای متعددی را می توانید استفاده کنید. مثلا می توانید با صدای بلند به توصیف پیرامون خودتان بپردازید. یا در مورد اخبار نظر بدهید و یا در مورد موضوعی که به آن علاقه مندید سخنرانی کنید.

فقط مطمئن شوید که تا جایی که می توانید صحبت کنید. به این ترتیب پیشرفت می کنید و در عین حال انگیزه اتان هم افزایش می یابد.

 

اشتباه شماره ۹: داشتن انتظارات نامعقول
یکی دیگر از اشتباهات رایج اغلب زبان آموزان این است که از خودشان و میزان پیشرفتشان انتظاری نامعقول دارند. یعنی می خواهند راه صدساله را یک شبه طی کنند. نتیجه این دیدگاه این است که فقط به خودشان فشار بی مورد می آورند!

 

راهکار:
دوباره به الگوی SMART باز می گردیم. همانگونه که در این الگو گفته ایم، اهداف شما باید واقع بینانه باشند. یعنی این که بتوانید به آنها برسید.

مثلا آیا می توانید در همین هفته صد لغت یاد بگیرید؟ و یا ظرف یک ماه با تسلط کامل به زبان انگلیسی صحبت کنید؟ احتمال زیاد نه! پس، از خودتان انتظار معقول داشته باشید تا سریعتر موفق شوید و رضایت بیشتری از خودتان داشته باشید.

یادتان باشد که یادگیری یک زبان پروسه ای است که نیازمند تعهد و انضباط شخصی است. و با رعایت این دو دیر یا زود نتایج خیلی خوبی خواهید گرفت.

 

اشتباه شماره ۱۰: نداشتن ثبات و تعهد
آیا تا بحال برای یادگیری یک زبان به خودتان قول داده اید؟

برخی از فراگیران فقط “می خواهند که یاد بگیرند” اما تعهد لازم برای یادگیری را ندارند. این افراد دائما برای یادگیری اهمال کاری می کنند و کلاسهای خود را کنسل می کنند و به این ترتیب پیشرفتشان لاک پشتی می شود.

 

راهکار:
تعهد به انجام یک چیز مثل این است که به خودتان یک قول بدهید. فرمول موفقیت شخصا برای من دو کلمه است: کار سخت + تعهد. فقط کار سخت کافی نیست، باید پیشرفت و یادگیری منظم را به صورت آگاهانه انتخاب کنید.

اگر با این مسئله مشکل دارید، این سوال را از خودتان بپرسید: کمترین زمان و آسانترین چیزی که می توانم خودم را به انجامش متعهد کنم چیست؟

سپس آن کار را انجام دهید. بعد از آن زمان و حجم کار بعدی را کمی بیشتر کنید. درست مثل نخ زدن دندان. ابتدا یک دندان را نخ می زنیم سپس دندان بعدی و بعدی و به این ترتیب همه دندانها را نخ می زنیم!

 

اشتباه شماره ۱۱: مقایسه خود با دیگران
اینکه اطراف خود را با زبان آموزان الهام بخش پر کنیم، امری بسیار ضروری است. این افراد می توانند کسانی باشند که شخصا آنها را می شناسید و یا کسانی که در رسانه های اجتماعی دنبال می کنید و یا به خواندن مقالات و کتابهای آنها علاقه مندید.

شاید این افراد تا حدی برای شما الهام بخش و انگیزه بخش باشند، اما سطح بالای آنها در زبان انگلیسی نباید موجب نا امیدی شما شود. اشتباه بزرگ بسیاری از زبان آموزان این است که خودشان را با دیگران مقایسه می کنند. مثلا “فلانی لهجه بهتری از من داره.

” یا ” فلانی انگلیسی محاوره ای را بهتر از من می فهمه.” راستش  حاصل این دیدگاه فقط یک چیز است و آن اینکه شما را از پیشرفت عقب می اندازد و اعتماد به نفس تان را به شدت کاهش می دهد.

 

راهکار:
شما هر روز سخت کار می کنید و پیشرفت می کنید. همه کسانی که الان از شما “بهتر” هستند همین روال را طی کرده اند. شما هم اگر پشتکار به خرج دهید به همین نقطه خواهید رسید.

خلاصه این که شما ساختار منحصر به فرد خودتان را دارا هستید! و فقط هم همین نکته مهم است. شما فوق العاده اید و باید به جای اینکه مدام دیگران را ببینید و از آنها بُت بسازید،  به پیشرفتهای خودتان افتخار کنید.

 

اشتباه شماره ۱۲: ترس از اشتباه کردن
این مورد آخر مرتبط  با مورد قبلی است. ترس از اشتباه یعنی اینکه:

  • هنگامی که فرصتش را دارید کمتر صحبت می کنید و در نتیجه کند تر پیشرفت می کنید.
  • بیشتر بر جنبه های منفی تمرکز می کنید تا جنبه های مثبت. در نتیجه کلافه شده و از انگیزه کمتری برخوردارید.
  • دایما به خودتان فشار می آورید تا بدون عیب و نقص صحبت کنید و درنتیجه مدام استرس دارید و از خلاقیت کمتری برخوردارید.

 

راهکار:
به اشتباهات خود جور دیگری نگاه کنید. اشتباهات، شکست نیستند بلکه فرصتهایی هستند برای یادگیری. اشتباهات خود را به دید یک درس بنگرید. از آنها چه چیزی آموخته اید؟

چگونه می توانید دفعه بعدی متفاوت تر عمل کنید؟ آموختن از اشتباهات، خیلی هم عالی است. هیچ کسی کامل نیست. همه افراد از جمله خود بومی زبانها اشتباه می کنند! پس به خودتان ایمان داشته باشید و رویاهای خود را دنبال کنید!

 

لطفا اولین کسی باشید که نظر خود را در خصوص مطالب گفته شده در این مقاله برای ما می نویسید.

12 اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن – قسمت اولدانلود فایل صوتی این مقاله موضوع این مقاله اشتباهاتی است که مربوط به فرایند یادگیری یک زبان می شوند نه اشتباهات مربوط به خود زبان. ابتدا باید بگویم که اشتباه کردن نه تنها ایرادی ندارد، بلکه در فرایند یادگیری هر مهارتی یک ضرورت محسوب می شود. خاطرم هست در دوران دانشجویی اولین کته برنجی را که درست کردم بیشتر شبیه سیمان شد تا کته. و بیچاره میهمانان من که ناچار شدند از این شبه غذا میل کنند و تازه به [...]

12 اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن – قسمت اول

موضوع این مقاله اشتباهاتی است که مربوط به فرایند یادگیری یک زبان می شوند نه اشتباهات مربوط به خود زبان.

ابتدا باید بگویم که اشتباه کردن نه تنها ایرادی ندارد، بلکه در فرایند یادگیری هر مهارتی یک ضرورت محسوب می شود.

خاطرم هست در دوران دانشجویی اولین کته برنجی را که درست کردم بیشتر شبیه سیمان شد تا کته. و بیچاره میهمانان من که ناچار شدند از این شبه غذا میل کنند و تازه به من امیدواری هم بدهند که چقدر با استعدادم!

اما حالا بعد از گذشت سالها در پختن برنج خیلی حرفه ای تر شده ام. پخته شدن در فرایند یادگیری زبان هم به همین صورت است.

خب، و حالا می پردازیم به توضیح  ۶ اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن.

 

اشتباه شماره ۱: طراحی نکردن اهداف
بسیاری از زبان آموزان فقط به “یادگیری”  زبان می پردازند. اگر از آنها بپرسیم که در حال یادگیری چه چیزی هستید، احتمالا خواهند گفت دارم انگلیسی یاد می گیرم. یا دارم تلفظ یاد می گیرم. باید بگویم که این اهداف، اهداف روشنی نیستند.

اگر اهداف خود را دقیق و شفاف تعریف نکنید به سرعت از ادامه کار برای رسیدن به آنها نا امید می شوید. آنگاه به سختی می توانید میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید و در نتیجه در تله بی تفاوتی نسبت به یادگیری زبان گرفتار می شوید.

 

راهکار:
اگر نمی دانید چه هدفی دارید، یعنی اینکه هدفتان خیلی ضعیف است. با طراحی اهداف خود بر اساس الگوی SMART  می توانید با تمرکز و سرعت بیشتری پیش بروید.

اهداف شما باید دقیق، قابل اندازه گیری، جاه طلبانه و واقع بینانه باشند. مثلا به جای آنکه بگویید “می خواهم انگلیسی یاد بگیرم.” بگویید ” تا آخر این ماه ۱۰ تا از پرکاربردترین اصطلاحات مربوط به خرید را یاد خواهم گرفت.”

برای جزییات بیشتر به مقاله ام تحت عنوان “ یادگیری زبان انگلیسی  و هدف گذاری با تکنیک SMART”  مراجعه کنید.

 

اشتباه شماره ۲: ارزیابی نکردن میزان پیشرفت خود
اشتباه رایج شماره یک منجر به اشتباه شماره دو می شود، یعنی ارزیابی نکردن میزان پیشرفت.

در نتیجه این اشتباه هیچگاه از میزان پیشرفت خود  راضی نخواهیم بود. اگر اهداف را بر اساس الگوی SMART طراحی نکنیم، قادر نخواهیم بود ارزیابی دقیقی از میزان پیشرفت خود داشته باشیم.

در بهترین حالت فقط می توانیم بگوییم ” احساس می کنم” یا ” فکر می کنم” که مهارت اسپیکینگ یا دایره واژگانی ام نسبت به ماه قبل بهتر شده است.
راستش این کافی نیست! ارزیابی، چیزی فراتر از تشویق و تمجید خودمان است. باید ببینیم دقیقا کجا اشتباه کرده ایم و چگونه می توانیم آن اشتباه را تصحیح کنیم. اگر ارزیابی عمیقی از عملکرد خود نداشته باشیم دایما اشتباهاتمان را تکرار خواهیم کرد.

 

راهکار:
یادگیری یک زبان مانند یک سفر است. فرض کنید می خواهید از بیابانی وسیع و سوزان عبور کنید. در این میان راه را هم گم کرده اید و بسیار هم خسته اید. بدیهی است که با این اوصاف به پایان بردن این سفر کار چندان ساده ای نیست. چگونه می توانید به خودتان انگیزه لازم را برای ادامه این سفر بدهید؟

یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که بایستید و ببینید با هدفتان چقدر فاصله دارید. راه دیگر آنست که به پشت سر خود نگاهی بیندازید و  ببینید چه مسافت زیادی را طی کرده اید و به خودتان بارک الله بگویید.

 

اشتباه شماره ۳: مرور دایمی یک مطلب تکراری
این اشتباه به دو دلیل رخ می دهد. یا مطلب مورد نظر را خوب هضم نکرده اید و یا در یادگیری  آن مطلب تمرکز کافی به خرج نمی دهید.

مثلا برخی زبان آموزان برای یادگیری مفهوم یک ساختار گرامری همیشه چند مثال ثابت را بررسی می کنند. یا موقع یادگیری لغت، لیست ثابتی از لغات را مرور می کنند.

افراد با این روش  زمان ارزشمند خود را برای یادگیری مفاهیم جدید و بررسی صدها مثال متنوع دیگر عملا از دست می دهند.

 

راهکار:
اگر می خواهید ۱۰ لغت یاد بگیرید، ابتدا لیست آن لغات را مرور کنید. سپس برخی از کلمات را به انتخاب خودتان به لیست ماه بعد منتقل کنید. به این ترتیب، فعلا خیالتان از بابت این کلمات راحت شده و هر موقع بخواهید می توانید در ماه بعد به مرور آن کلمات بپردازید.

همین قاعده را باید برای مرور مطالب تکراری اعمال کنید. البته می دانم که خواندن یک کتاب برای چندین بار وسوسه کننده است اما می تواند خسته کننده نیز باشد.

کلید یادگیری موثر مفاهیم یک زبان این است که به مثالهای متعدد نگاه کنید. هرچه مثالهای بیشتری ببینید، مفاهیم جدیدتری برایتان ملموس تر خواهند شد و به این ترتیب کمتر دچار خستگی می شوید.

 

اشتباه شماره ۴: تمرکز بیش از حد روی یک منبع خاص
سمیرا برای یادگیری زبان فرانسه از منابع مختلفی استفاده می کند. این کار سمیرا نیز اشتباه است و منجر به اشتباه شماره ۴ می شود یعنی تمرکز بیش از حد بر روی یک منبع خاص.

مثلا سمیرا فقط کتاب می خواند یا فقط به پادکستهای فرانسه گوش می کند و یا فقط گرامر یاد می گیرد.

خب، می دانید که سمیرا با این کار یادگیری را یکنواخت کرده و قطعا پس از مدتی یادگیری زبان فرانسه را کنار خواهد گذاشت.

بعلاوه از این طریق نمی تواند مهارت های مختلفی را که برای رسیدن به سطح حرفه ای زبان فرانسه نیاز دارد به دست بیاورد. او تنها قادر خواهد بود در زمینه گرامر و یا لیسنینگ به یکسری مهارتها برسد.

 

راهکار:
یادگیری یک زبان پروسه ای جامع است. تا می توانید باید به آن تنوع ببخشید. مثلا با خواندن کتاب، مرور فیلمها و دستور العمل های آشپزی، گوش کردن به پادکستها، داستانها و آهنگهای جدید، یادگیری لغت از کتاب و از مکالمات و …

صرفا برای یادگیری لغات جدید روی فلش کارت تمرکز نکنید. خلاق باشید و سعی کنید هر دفعه یک کار متفاوت انجام دهید.

 

اشتباه شماره ۵: یادگیری لغات به صورت پراکنده
برخی زبان آموزان لغات را به صورت موضوعی حفظ می کنند. مثلا لغات مربوط به حیوانات، لباس، خانواده و غیره. این افراد لغات بسیار زیادی را می دانند اما هنگام مکالمه با دیگران  قادر به مکالمه سلیس و روان نیستند.

 

راهکار:
لغات را بر اساس میزان نیاز خود در مکالمات کاربردی انتخاب کنید. ببینید پر کاربردترین کلمات در زبان انگلیسی و یا هر زبان دیگری که تمایل به یادگیری آن دارید کدام است.

آیا فکر می کنید موقعیت های خاصی وجود دارد که برای صحبت کردن در این موقعیت ها به مشکل بر بخورید و هیچ چیز به ذهنتان نرسد؟

هر بار که چنین اتفاقی می افتد لیستی از کلماتی که در این گونه موقعیتها نیاز داشته اید را یادداشت کنید و سعی کنید هنگام یادگیری لغت این مطالب را در الویت قرار دهید.

 

اشتباه شماره ۶: تمرکز بیش از حد روی گرامر
آیا شما هم مثل خیلی از افراد برای یادگیری زبان سعی می کنید کتابهای گرامر را قورت دهید؟ متاسفانه بسیاری از فراگیران زبان در این تله گیر می افتند و فراموش می کنند که برای مکالمه لزوما نیازی به دانستن گرامر نیست.

همانگونه که از ابتدا در زبان مادریمان مکالمه کردن را بدون دانستن گرامری آغاز کردیم. با تمرکز بیش از حد و حفظ کردن قواعد گرامر قادر به دیدن بخشهای دیگر  یک زبان نیستیم.

مواردی مثل مهارتهای ارتباطی، تقویت واژگان و تقویت مهارت های شنیداری. درست مثل این است که آن قدر روی تنه یک درخت تمرکز کنیم که دیگر قادر به دیدن شاخه های آن نباشیم.

به این ترتیب تصویر بزرگتر را از دست خواهیم داد. گرامر مانند تنه و مهارت های دیگر مانند شاخه های آن درخت هستند.

 

راهکار:
سعی کنید گرامر را در متن یاد بگیرید. اگر علاقه مند به یادگیری موضوعی خاص هستید، می توانید به یک کتاب گرامر مراجعه کنید.

اما حواستان باشد که مثالهای متعددی از آن موضوع را بررسی کنید و حتما و بلافاصله آن موضوع را استفاده کنید، در نوشتار و گفتار خودتان .

با این کار این مطلب گرامری بخشی از حافظه بلند مدت شما می شود و دیگر هنگام صحبت کردن نیازی به فکر کردن در مورد آن نخواهید داشت.

 

پایان بخش اول – برای خواندن ادامه این مطلب به قسمت دوم مقاله “۱۲ اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن” مراجعه کنید. لطفا اولین کسی باشید که نظر خودتون را در مورد این مقاله برای ما می گذارید.

چگونه در بخاطر سپاری مطالب از دیگران پیشتازتر باشیم؟دانلود فایل صوتی این مقاله شاید شما هم این جمله را شنیده اید که تنها چیزی که در مدارس "یاد می گیریم" این است که  چطور مطالب را حفظ کنیم.   این واقعیت  شاید در مورد درصد کمی از افراد صدق کند اما در مورد اکثریت ما این چنین نیست. اگر از دیگران بپرسید که چطور مطالب را سریع تر حفظ کنم، احتمالا به شما خواهند گفت: " با تکرار".   راستش این گفته خیلی درست نیست و من موافق نیستم و [...]

چگونه در بخاطر سپاری مطالب از دیگران پیشتازتر باشیم؟

شاید شما هم این جمله را شنیده اید که تنها چیزی که در مدارس “یاد می گیریم” این است که  چطور مطالب را حفظ کنیم.

 

این واقعیت  شاید در مورد درصد کمی از افراد صدق کند اما در مورد اکثریت ما این چنین نیست. اگر از دیگران بپرسید که چطور مطالب را سریع تر حفظ کنم، احتمالا به شما خواهند گفت: ” با تکرار”.

 

راستش این گفته خیلی درست نیست و من موافق نیستم و بیشتر به یک شوخی شبیه است. اگر بخواهید مطلبی را سریع و به طور کامل حفظ کنید،

 

از طریق تکرار فقط می توانید بخشهایی از آن مطلب را به خاطر بیاورید اما نه همه جزییات آن مطلب را. مسئله این است که بخاطر آوردن یک مطلب نیازمند یادگیری است. و هر یک از ما به شیوه ای متفاوت یاد می گیریم.

 

در این مقاله به معرفی ۹ گام طلایی می پردازیم که با کمک آنها می توانید حجم زیادی از اطلاعات را در کمترین زمان به خاطر بسپارید.

 

قبل از شروع ابتدا باید مشخص کنید که شما جزء کدام دسته از فراگیران هستید: فراگیران شنیداری، فراگیران دیداری  و یا فراگیران تجربی؟

 

اگر از دسته فراگیران شنیداری هستید موثرترین راه برای  بخاطر سپاری اطلاعات از طریق گوش است. اگر قدرت تصویر سازی شما بالاست از جمله فراگیران بصری محسوب شده و در نتیجه از طریق دیدن اطلاعات، سریع تر مطالب را به خاطر خواهید سپرد.

 

و بلاخره اگر جز گروه تجربه گرها هستید، با انجام  و آزمایش مطالب می توانید اطلاعات را بهتر به خاطر بسپارید. اغلب ما حداقل ترکیبی از دو گروه هستیم.

 

گام اول: آماده سازی
ابتدا به منظور بالا بردن سطح محفوظات به دقت، محیط خود را انتخاب کنید. برای برخی افراد محیط های ساکت و برای گروهی دیگر محیطهای عمومی تر مناسب تر است. بعد از آن مقداری  چای بنوشید. تحقیقات بسیاری ثابت کرده اند که چای سبز یک کاتالیست طبیعی برای افزایش حافظه به شمار می رود.

 

به عبارت دیگر توانایی ما در بخاطر آوردن اطلاعات به قدرت بین نورونها بستگی دارد. نورونها توسط سیناپسها بهم متصل شده اند. هر چه سیناپسها را بیشتر تمرین دهیم (تکرار)، قوی تر می شوند و در نتیجه توانایی بخاطر سپاری ما بالاتر می رود.

با افزایش سن، مواد شیمیایی سمی به نورونها و سیناپسها آسیب می زنند. و منجر به از دست رفتن حافظه و در موارد حادتر آلزایمر می شوند. چای سبز حاوی ترکیباتی است که  ترکیبات شیمیایی سمی را از بین می برد و کمک می کند تا سلولهای مغز بهتر و به مدتی طولانی تر کار کنند.

 

گام دوم: هر چه را حفظ می کنید ضبط کنید.
ضبط مطالب بویژه اگر سعی دارید آن مطالب را از روی یک متن سخنرانی حفظ کنید بسیار موثر است. اگر می خواهید متن یک سخنرانی را حفظ کنید. با صدای بلند متن سخنرانی را بخوانید و صدای خود را ضبط کنید.

 

بعد به صدای خود گوش کنید. البته این روش برای فراگیران شنیداری موثرتر است، اما برای سایر فراگیران هم می تواند موثر باشد. چون از این طریق می توانند مطمئن شوند که مطالب بیشتری از متن سخنرانی فهمیده اید و در نتیجه به آنها کمک می کند تا اطلاعات را سریعتر یاد بگیرند.

 

گام سوم: همه چیز ر ا یادداشت کنید.
قبل از اینکه سعی کنید چیزی را به خاطر بیاورید باید آن چیز را بارها و بارها بنویسید. این روش به شما کمک می کند تا آشنایی بیشتری با آنچه سعی می کنید به خاطر بسپارید پیدا کنید.

 

نوشتن مطالب حین گوش کردن، تا حد زیادی کمک می کند تا اطلاعات را به خاطر بسپارید. این روش برای فراگیران تجربی یکی از بهترین روش ها محسوب می شود.

 

گام چهارم: نوشته های خود را دسته بندی کنید.
پس از نوشتن مطالب، آن ها را دسته بندی کنید. این روش برای فراگیران بصری بسیار ایده آل است. بخصوص اگر موضوعات مختلف را با رنگهای متفاوت ثبت کنید. با این روش می توانید همه چیز را به اجزای کوچکتر تقسیم کرده و اطلاعات ثبت شده در مغز خود را بخش بندی کنید.

 

گام پنجم: تکرار کنید.
سعی کنید هر خط از یک متن را چندین بار تکرار کنید. و سپس بدون نگاه کردن به آن خطوط آنها را به خاطر بیاورید. و به این ترتیب هر بار بخش های بیشتری از آن متن را به مطالب قبلی اضافه کنید.

 

این روش به شما کمک می کند تا اطلاعات از حافظه کوتاه مدت شما به سرعت محو نشود. به همین روش ادامه دهید تا بتوانید تمام اطلاعات موجود در یک بخش را به خاطر بیاورید.

 

توجه کنید تا زمانی که یک بخش را به طور کامل حفظ نکرده اید سراغ بخش بعدی نروید. این روش بیشتر روش یادگیری بصری محسوب می شود. اما اگر مطالب با صدای بلند خوانده بشوند می توان آن را برای فراگیران شنیداری نیز استفاده کرد.

 

گام ششم: مطالب را از حفظ بنویسید.
حالا که می توانید همه اطلاعات موجود را به خاطر بیاورید آنها را از حفظ بنویسید. با بکار گیری عملی با استفاده از این روش مطالب عمیقا در ذهن تان نقش می بندند.

 

گام هفتم: مطلب یاد گرفته شده را به دیگران (یا حتی خودتان) آموزش دهید.
همیشه از دوران دبیرستان تا کنون برای خودم شخصا موثرترین روش برای یادگیری این بوده که مطلبی را به دیگران آموزش دهم. شما نیز می توانید به روش های مختلف این کار را انجام دهید. مثلا می توانید در مقابل عده ای (یا در مقابل آینه) بایستید و در باره آنچه می دانید برایشان صحبت کنید.

 

روش من شخصا برای این منظور طراحی آزمون است. می توانید سوالاتی را که ممکن است پیرامون یک موضوع طرح شود را پیش بینی کنید. و بر اساس آن انواع سوالات مثل چهار گزینه ای، هماهنگ کنید، تشریحی و … طرح کنید. همه این روشها روشهای تجربی محسوب می شوند. زیرا از این طریق به تمرین و تقویت اطلاعات آموخته شده می پردازید.

 

گام هشتم: دایما به فایلهای صوتی ضبط شده گوش کنید.
همیشه هنگام انجام کارهای مختلف مثل رانندگی، انجام کارهای منزل و غیره سعی کنید به فایل های صوتی ضبط شده خود گوش کنید. این روش برای فراگیران شنیداری مناسب است. اما به سایر فراگیران نیز کمک می کند تا اطلاعات در حافظه کوتاه مدت آنها پایدارتر شود.

 

گام نهم: استراحت کنید.
در این مرحله کمی به مغز خود استراحت دهید. مدت کوتاهی از فکر کردن به آنچه یاد گرفته اید دست بردارید. و سپس به یادگیری مجدد بپردازید. به این ترتیب می توانید بفهمید که چه مقدار یاد گرفته اید. و بهتر می توانید روی بخش هایی که در آنها ضعیف تر هستید تمرکز کنید.

 

امیدوارم با بکارگیری این موارد بتوانید سریعتر از دیگران مطالب را به خاطر بسپارید. لطفا اولین کسی باشید که نظر خود را در مورد این مطلب برای ما بیان می کنید. همچنین خواهش می کنم تجربیات خود را در این خصوص با ما به اشتراک بگذارید تا به دیگران کمک کنیم سرعت به خاطرسپاری آنها افزایش یابد.

6 باور غلط زبان آموزان ناموفقدانلود فایل صوتی این مقاله آیا تا به حال پیش آمده احساس کنید که عاملی مرموز شما را از پیشرفت در یادگیری زبان باز می‌دارد؟ آیا احساس می‌کنید علیرغم تلاش‌هایتان کارها آن‌گونه که می‌خواهید پیش نمی‌روند؟ شاید دلیلش باورهای محدود کننده‌ای باشد که شما را محصور کرده‌اند. باورهای محدودکننده چیزهایی هستند که آن‌ها را باور کرده‌ایم و سد راه ما شده و ما را از رسیدن به پتانسیل واقعی درونمان باز می‌دارند.   در این مقاله به بررسی ۶ تا [...]

6 باور غلط زبان آموزان ناموفق

آیا تا به حال پیش آمده احساس کنید که عاملی مرموز شما را از پیشرفت در یادگیری زبان باز می‌دارد؟ آیا احساس می‌کنید علیرغم تلاش‌هایتان کارها آن‌گونه که می‌خواهید پیش نمی‌روند؟ شاید دلیلش باورهای محدود کننده‌ای باشد که شما را محصور کرده‌اند.

باورهای محدودکننده چیزهایی هستند که آن‌ها را باور کرده‌ایم و سد راه ما شده و ما را از رسیدن به پتانسیل واقعی درونمان باز می‌دارند.

 

در این مقاله به بررسی ۶ تا از رایج‌ترین باورهای بازدارنده می‌پردازیم که بسیاری از ما با آن‌ها درگیر هستیم. با شناخت این موارد می‌توانید اولین قدم در جهت خلاصی از شر این باورها را بردارید.

 

۱. گذشته من تعیین‌کننده آینده من است!
زبان آموزان موفق اعتقادی به این باور ندارند زیرا آن‌ها در گذشته با موضوعی مشکل داشته‌اند اما می‌دانند که دوباره تلاش خواهند کرد. آن‌ها شکست می‌خورند و اشتباه می‌کنند اما هرگز اجازه نمی‌دهند این عامل آن‌ها را از تحلیل مشکل و یافتن راه حل منطقی باز دارد.

 

در دوره راهنمایی همیشه در درس عربی با موضوع ضمایر مشکل داشتم اما وقتی وارد دوران دبیرستان شدم از آنجایی که رشته علوم انسانی می‌خواندم باید این ضمایر را یاد می‌گرفتم و یاد گرفتم.

 

چون مشکل من در یادگیری ضمایر مربوط به زمانی بود که ۱۴ ساله بودم! حتی اگر مشکل شما مربوط به سال پیش و یا حتی هفته پیش باشد باز هم باید بدانید که امروز یک روز جدید است و فرصتی دوباره تا چیزی که برایتان سخت بوده را به مطلبی آسان و لذت‌بخش تبدیل کنید!

 

هرگز فکر نکنید که شکست یا اشتباهات گذشته می‌توانند مانع همیشگی شما بشوند. شما می‌توانید فارغ از این که در گذشته چه سابقه‌ای در خصوص یادگیری زبان انگلیسی داشته‌اید، موفق شوید.

 

۲. وقت ندارم!
زبان آموزان موفق همان اندازه وقت دارند که شما در ۲۴ ساعت وقت دارید. نکته این است که آن‌ها به جای بهانه تراشیدن، وقت می‌تراشند.

طی هفته گذشته چند ساعت وقت خود را بی‌هدف برای سرکشی به فیس بوک یا کانال تلگرام و اینستاگرام اختصاص داده‌اید؟

چند ساعت وقت برای چک کردن ایمیل‌های خود از دست داده‌اید؟

زبان آموزان موفق می‌دانند که چطور وقت خود را بگذرانند و کجا می‌توانند مؤثرتر عمل کرده و برای یادگیری زبان زمان خلق کنند.

 

۳. یادگیری فلان چیز خیلی سخته!
آیا زمانی که اولین لغت انگلیسی را یاد گرفتید به خاطر دارید؟ یادتان هست مکالمه کردن با یک انگلیسی زبان تا چه حد برایتان دشوار بود؟ خاصه این که حتی یک کلمه هم بلد نبودید.

 

هر چه بیشتر یاد گرفتید و بیشتر تمرین کردید صحبت کردن برایتان آسان‌تر شد. دشواری، مفهومی ذهنی است تا یک ویژگی مطلق. به یاد داشته باشید در یادگیری زبان هیچ چیز دشوار نیست. تنها مفاهیم، کلمات و مهارت‌هایی وجود دارند که هنوز با آن‌ها آشنا نشده‌اید و یا برای مسلط شدن به آن‌ها به‌اندازه کافی تمرین نکرده‌اید.

 

۴. دیگران در موردم قضاوت می‌کنند!
زبان آموزان موفق اعتقاد دارند که دیگران سطح دانش و میزان تسلط شان در صحبت کردن را مورد قضاوت قرار نمی‌دهند. زیرا اگر این گونه بود همیشه موقع صحبت دستپاچه می‌شدند و هیچگاه برای صحبت در میان جمع ریسک نمی‌کردند و در نتیجه پیشرفت نمی‌کردند.

 

پس هیچگاه نگران قضاوت دیگران در مورد خودتان نباشید. به احتمال زیاد دیگران از پیشرفت شما خرسند و شگفت‌زده خواهند شد. تکرار می‌کنم هیچ چیز دشواری در خصوص یادگیری زبان وجود ندارد. موضوع فقط مهارت‌هایی هستند که هنوز یاد نگرفته اید.

 

۵. من ذاتا استعداد یادگیری زبان را ندارم!
آیا برای یادگیری دوچرخه سواری نیاز به استعداد ذاتی هست؟ احتمالاً خیر! یادگیری دوچرخه سواری مستلزم یادگیری یک سری اصول اولیه است و سپس باید این مهارت‌ها را به مقدار زیاد تمرین کرد.

برخی افراد در مسابقات دوچرخه سواری Tour de France مقام‌های بالایی کسب می‌کنند به این دلیل که هر روز به سختی تمرین می‌کنند. همانگونه که برخی از زبان آموزان به چندین زبان مسلط می‌شوند.

 

یادگیری یک زبان مستلزم زمان و تلاش است و من شخصاً معتقدم که همه افراد توانایی یادگیری زبان را دارند. زبان آموزان موفق هرگز تسلیم نمی‌شوند زیرا اعتقادی به استعداد ندارند. در عوض موانعی که در مسیر پیشرفت و یادگیری دارند را به دقت شناسایی و سپس روی این موانع تمرکز می‌کنند.

 

۶. دیگران زبان را آسان‌تر از من یاد می‌گیرند!
افراد با هم متفاوت‌اند و هنگام یادگیری زبان با چالش‌های متفاوتی رو به رو می‌شوند. شاید مطالبی که در زبان ژاپنی برای من دشوار است برای فرد دیگر این‌گونه نباشد.

 

به همین ترتیب فهم چیزهایی که یادگیری‌شان برای من آسان است ممکن است برای دیگری به این راحتی نباشد. گفتن این‌که هر چه برای من آسان است برای دیگران نیز همین‌گونه است نوعی کلی‌گویی است. آیا شما می‌دانید که این افراد در مسیر یادگیری زبان چه تجربیاتی را پشت سر گذاشته‌اند ؟

 

شاید آن‌ها متدها و روش‌هایی را تجربه کرده‌اند که شما تا بحال فرصت امتحانش را نداشته‌اید. هیچ‌کسی نمی‌تواند یک شبه زبان را فرا بگیرد و تا آنجاییکه من می‌دانم هنوز هیچ دارویی پیدا نشده که با خوردن آن بتوان یک شبه یک زبان را فرا گرفت.

آیا باورهایی که تا اینجا گفتم تا به حال ذهن شما را به خود مشغول کرده‌اند؟ لطفاً اولین کسی باشید که تجربیات خود را در این خصوص در زیر همین مقاله برای ما می‌نویسید! شما فوق‌العاده‌اید و دکتر زبان به شما ایمان دارد!

یادگیری زبان انگلیسی ازطریق فیلم – چرا و چگونه؟ – رادیو دکتر زبان 1دانلود فایل صوتی این مقاله برای اغلب افراد حرفه ای تماشای سریالهای تلویزیونی یکی از جالب ترین و موثرترین روشها به شمار می رود. شاید تعجب کنید اگر به شما بگویم که مقدار مطلبی که می توان از طریق تماشای تلویزیون، فیلم و سریال یاد گرفت به مراتب خیلی بیشتر از مطالبی است که در روشهای سنتی آموزش مثل انگلیسی کتابی و یا حتی زندگی در خارج از ایران می شود فرا گرفت!   شاید بپرسید مگر می شود؟ چگونه [...]

یادگیری زبان انگلیسی ازطریق فیلم – چرا و چگونه؟ – رادیو دکتر زبان 1

برای اغلب افراد حرفه ای تماشای سریالهای تلویزیونی یکی از جالب ترین و موثرترین روشها به شمار می رود. شاید تعجب کنید اگر به شما بگویم که مقدار مطلبی که می توان از طریق تماشای تلویزیون، فیلم و سریال یاد گرفت به مراتب خیلی بیشتر از مطالبی است که در روشهای سنتی آموزش مثل انگلیسی کتابی و یا حتی زندگی در خارج از ایران می شود فرا گرفت!

 

شاید بپرسید مگر می شود؟ چگونه این دو سبک یادگیری می تواند این همه با هم اختلاف داشته باشد؟
یکی از مهمترین دلایل آن است که هر چه قدر هم که منابع آموزشی جالب باشند باز هم به جذابیت فیلم نمی رسند. در سیستم انگلیسی کتابی فراگیران به شدت از دنیای واقعی زبان دور می شوند و در نتیجه از یادگیری خسته می شوند.

به عکس انگلیسی کتابی، سریالها و فیلمهای زبان اصلی در یادگیری بسیار موثرند چرا که پروسه یادگیری را واقعی و لذت بخش می کنند و به نوعی بخشی از آنچه هستیم را به تصویر می کشند.

 

چرا استفاده از فیلم های زبان اصلی باید جزء مهمی از برنامه یادگیری یک زبان آموز موفق باشد؟

 

۱. افزایش لذت، انگیزه و قدرت اراده
انگیزه در یادگیری هر مهارتی نقشی مهم ایفا می کند. بدون داشتن انگیزه قوی ایجاد اراده برای انجام فعالیتهایی که منجر به یادگیری موثر شود تقریبا غیر ممکن است.

یادگیری انگلیسی از طریق سریالها بر خلاف متدهای خسته کننده مدارس، برای تقویت انگیزه حکم استروئید را دارند. همه می دانیم که مجذوب شدن به یک سریال یا فیلم چه حس و حالی دارد.

وقتی در جای خود میخکوب شده ایم بی صبرانه می خواهیم بدانیم اتفاق بعدی چیست و بعد از اتمام یک مجموعه می خواهیم مجموعه بعدی را دنبال کنیم.

ذهن و حواس پنجگانه ما تحریک شده و احساساتمان شارژ می شوند. حتی اگر فهمیدن یک فیلم دشوار باشد و برای تماشای فیلم وقت کافی نداشته باشیم باز هم هر طور شده سعی می کنیم برای تماشای آن فیلم وقت بتراشیم.

 

این یعنی همان انگیزه – که سریال های تلویزیونی قدرتش ایجادش را در ما دارند. فیلمهای  زبان اصلی در یادگیری نقش قدرتمندی دارند  و اگر بدانید که چگونه از آن استفاده کنید در واقع بهترین همسفر در مسیر یادگیری زبان را برای خود یافته اید.

اگر سریال مورد علاقه تان را به زبان انگلیسی تماشا کنید پس از چند هفته یا چند ماه نه تنها در حوزه درک مطلب، لغت و گرامر پیشرفت چشمگیری خواهید کرد بلکه انگیزه شما برای یادگیری زبان انگلیسی نیز به شدت بالا می رود.

 

۲. قدرت عادات یادگیری روزانه
از آنجاییکه تماشای سریالهای تلوزیونی بسیار لذت بخش است و تعداد این سریالها نیز فراوانند یکی دیگر از مزایای بزرگ تماشای سریال ها این است که به راحتی یک عادت روزانه قدرتمند برای یادگیری زبان در فرد ایجاد می کنند.

به عنوان مثال مجموعه پر طرفدار سریال Friends بیش از ۱۰ سیزن و بالغ بر ۲۳۶ اپیزد ۲۵ دقیقه ای است که جمعا بیش از ۸۶ ساعت آموزش انگلیسی واقعی را شامل می شود. (یعنی هر هفته ۵  اپیزد به مدت یکسال!)

بر اساس تحقیقات انجام شده ۲۶% افراد طرفدار این مجموعه هستند . همچنین ۸۲% افراد اذعان داشته اند که  تماشای این مجموعه تاثیر شگرفی در میزان یادگیری آنان داشته است.

یادگیری زبان انگلیسی ازطریق فیلم – چرا و چگونه؟ - رادیو دکتر زبان 1

 

۷ تکنیک طلایی  یادگیری زبان انگلیسی از طریق فیلم
شاید برای شما هم پیش آمده که یک روز معلم انگلیسی ویدئو به دست وارد کلاس شده و شما هم خوشحال شدید که حداقل برای یک روز هم که شده از دست  کتاب های خسته کننده خلاص شده اید.

 

بعد با دقت به تماشای فیلم نشسته اید اما بعد از گذشت ۱۰ دقیقه به دلیل متوجه نشدن صحبت بازیگران تقریبا از تماشای ادامه فیلم خسته شده اید در نتیجه تماشای آن فیلم به غیر از تنوع فایده دیگری برای شما نداشته است.

 

متاسفانه برخی از معلمین صرفا به پخش کردن یک فیلم بسنده می کنند شاید هم به خود زحمت بدهند و هر چند از گاهی بخش هایی از فیلم را  استاپ کرده  و به پرسش چند سوال و یا توضیح چند کلمه و اصطلاح بپردازند. اما واقعا تمرین کاربردی  برای یادگیری انگلیسی از طرق فیلم چیست؟

از آنجاییکه دوستان زیادی در این خصوص از من سوال می پرسند، در این مقاله تصمیم گرفتم ۷ تکنیک طلایی  برای یادگیری زبان انگلیسی از طریق فیلم را معرفی کنم. توصیه می کنم به منظور قابل اجرا بودن این تکنیکها  هر کدام از قدمهای زیر را در یک روز انجام دهید.

 

قدم اول: فیلم را از ابتدا تا انتها تماشا کنید تا دیدگاهی کلی از موضوع فیلم کسب کنید. می توانید از زیرنویس فارسی نیز استفاده کنید.

 

قدم دوم: سه  تا پنج دقیقه اول فیلم را انتخاب کنید و فقط با زیرنویس انگلیسی تماشا کنید. همزمان هر لغت یا عبارت جدید را در یک دفتر ثبت کنید. حالا معانی تک تک لغات و اصطلاحات ثبت شده را پیدا کنید. ( اگر سطح شما مقدماتی است از دیکشنری انگلیسی- فارسی و اگر سطح شما متوسط به بالاست از دیکشنری انگلیسی استفاده کنید. لیست ۵ دیکشنری برتر را می توانید از اینجا ببینید.)

 

حالا دوباره نگاهی به لیست لغات بیندازید و همان قسمت از فیلم را مجددا همراه با زیر نویس انگلیسی تماشا کنید. لازم نیست لغات را حفظ کنید. این کار را حداقل پنج بار انجام دهید تا لغات کاملا در ذهنتان نقش ببندند.

 

قدم سوم: دوباره همان قسمت اول را بدون زیر نویس تماشا کنید و لیست لغات ثبت شده را سریعا مرور کنید. این کار را حداقل پنج بار انجام دهید.

 

قدم چهارم: تا اینجا تقریبا همه لغات و اصطلاحات را میدانید. حالا نوبت به تمرین تلفظ میرسد. دوباره فیلم را از اول پخش کنید و بعد از هر جمله استاپ کنید و سعی کنید آن جمله را عینا تکرار کنید. گرفتن حس بازیگران فیلم ، حالت چهره، تن صدا و خلاصه همه چیز. این تمرین را حداقل پنج بار انجام دهید.

 

قدم پنجم: در این قدم همراه با زیرنویس فیلم به تمرین تکنیک سایه بپردازید. منظور از این تکنیک این  است که   به فاصله کمتر از دو صدم ثانیه همراه با بازیگران فیلم هر چه را که می شنوید تکرار کنید. می توانید زیر نویس را هم ببینید. تمرین سایه را حداقل پنج بار انجام دهید.

 

قدم ششم: این بار فیلم را از اول بدون زیرنویس همراه با تکنیک سایه تمرین کنید. سعی کنید حرکات بازیگران و نحوه صحبت کردنشان را عینا کپی کنید.

 

قدم هفتم: در حالیکه تمرین مرحله ششم را عینا انجام می دهید صدای خود را نیز ضبط کنید. هر بار که این کار را انجام  می دهید نحوه تلفظ خود را با تلفظ بازیگران فیلم مقایسه کنید.منظورم نوع ریتم، تلفظ ، سرعت کلمات و نوع احساس در بیان دیالوگهای فیلم است.

 

حالا پس از انجام این هفت مرحله می توانید سه تا پنج دقیقه دیگر از فیلم را انتخاب کنید و دوباره همه این مراحل بالا را تکرارکنید. یادتان باشد قرار نیست یک فیلم را یکروزه تمام کنید. این کار شاید چندین ماه طول بکشد.

 

اما همانطور که می دانید یک فیل را باید لقمه لقمه خورد! البته این کار دشواری خاص خود را دارد اما وقتی بعد از چند  ماه شاهد پیشرفت  عظیم خود در زمینه لغت، اصطلاحات، لیسنینگ و اسپیکینگ باشید مطمنا حسابی خستگی از تنتان در می آید و خود را مستحق یک پاداش خواهید دید!

 

مهارتهای زبانی خود را با چه تمریناتی از طریق تماشای فیلم تقویت کنیم؟

 

  • گرامر

قواعد دستور زبان که در یک فیلم یاد می گیریم با نوع گرامری که در کتابها می خوانیم کاملا فرق دارند. علتش هم این است که در انگلیسی واقعی قواعد دستور زبان خیلی رعایت نمی شوند اما در انگلیسی کتابی چرا. مثلا ممکن است به جای “She has just woken up.” (اوهمین الان بیدار شده است.) بشنوید “She just woke up”  . البته باید بگویم که رعایت قواعد صحیح گرامر در مواردی مثل نامه نگاری و نوشتن متون، بسیار بسیار ضروری است.

 

  • اسپیکینگ

بعد از تماشای یک فیلم یا سریال سعی کنید اتفاقات مربوط به فیلم را برای یک دوست و یا یک شخص خیالی توضیح دهید. تا می توانید به جزییات داستان اشاره کنید. جملات را چندین بار تکرار کنید و به تمرین لغات و اصطلاحات جدید بپردازید.

 

  • رایتینگ

مثل تمرین اسپیکینگ می توانید با استفاده از لغاتی که حین تماشای فیلم ثبت کرده اید وقایع داستان را در چند پاراگراف توضیح دهید. توصیه می کنم نوشته خود را به یک فرد مسلط به انگلیسی نشان داده و یا برای دکتر زبان ارسال کنید تا اشکالات شما مورد بررسی قرار بگیرند.

 

همین طور می توانید به جای پاراگراف نویسی از بخش های مختلف فیلم چند مکالمه بنویسید. لازم نیست جملات شما دقیقا مثل گفته های بازیگران فیلم باشد. حتی می توانید بر اساس سلیقه خود یک پایان جدید برای داستان بنویسید. اگر هم دوست دارید می توانید مطالبی در مورد سریال های مورد علاقه خود در وبلاگتان به زبان انگلیسی بنویسید!

 

  • لیسنینگ و ریدینگ

بارها گفته ام و باز هم تاکید می کنم که تمرین لیسنینگ و ریدینگ در یادگیری سریع هر زبان معجزه می کند! هر چه بیشتر بخوانید و گوش کنید با لغات و الگوهای گرامری بیشتری آشنا می شوید. لازم به ذکر است که  آشنایی با فرهنگ یکی دیگر از شاخصه های یادگیری زبان است که این شاخصه به راحتی از طریق فیلم ها و سریال ها منتقل می گردد و این خود یکی دیگر از مزایای بزرگ یادگیری زبان از طریق فیلم به شمار می رود.

 

گزینه های دیگر

اگر برنامه کاری شما به گونه ای است که فرصت کافی برای دنبال کردن سریال ها ندارید، تماشای فیلم  می تواند جایگزین مناسبی باشد. از دیگر گزینه های پیشنهادی دکتر زبان فیلم هایی است که در TED Talks می توانید ببینید. فیلم هایی که در این سایت وجود دارند را می توان تقریبا با انواع مختلف زیرنویس تماشا کرد. این فیلم ها علاوه بر تنوع موضوع ،منابعی الهام بخش و دارای اطلاعات ارزشمند بوده و تماشای آنها برای همه اعضا خانواده خالی از لطف نیست.

 

سخن آخر
به خاطر داشته باشید که یادگیری نیازمند زمان است و نباید مواردی که در خصوص تمرین انگلیسی با ۷ تکنیک طلایی گفته شد را سرسری بگیرید. عجله نکنید. از یادگیری لذت ببرید، هرگاه خسته شدید چند دقیقه استراحت کنید و مجددا به تمرین تکنیک های گفته شده بپردازید. امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید. در صورتی که به یادگیری زبان از طریق سریال علاقه مندید می توانید محصول “انگلیسی واقعی به سبک فرندز” را سفارش دهید.

فکر کردن به زبان انگلیسی: چگونه و چرا؟فکر کردن به زبان انگلیسی یکی از قدم‌های مهم برای تسلط به زبان انگلیسی است لیکن بسیاری از فراگیران زبان انگلیسی این نکته مهم را نادیده می‌گیرند.   شاید فکر کردن به زبان انگلیسی ساده نباشد اما حداقل آن این است که می‌توانید در هر بخش از شبانه‌روز آن را انجام دهید.   نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که تصمیم به فکر کردن به زبان انگلیسی به عهده شخص شماست و این تصمیم باید از همان [...]

فکر کردن به زبان انگلیسی: چگونه و چرا؟

فکر کردن به زبان انگلیسی یکی از قدم‌های مهم برای تسلط به زبان انگلیسی است لیکن بسیاری از فراگیران زبان انگلیسی این نکته مهم را نادیده می‌گیرند.

 

شاید فکر کردن به زبان انگلیسی ساده نباشد اما حداقل آن این است که می‌توانید در هر بخش از شبانه‌روز آن را انجام دهید.

 

نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که تصمیم به فکر کردن به زبان انگلیسی به عهده شخص شماست و این تصمیم باید از همان اولین روزهای یادگیری زبان انگلیسی گرفته شود.

 

چرا باید به زبان انگلیسی فکر کرد؟

شاید بپرسید چرا باید این همه به خودمان دردسر دهیم و از همان ابتدا به زبان انگلیسی فکر کنیم؟ در پاسخ باید گفت فکر کردن به زبان انگلیسی به ویژه در آغاز کار ساده‌ترین روش برای مرور لغات و فکر کردن به ساختارهای دستوری آموخته شده است. بعلاوه وقتی مغز را مجبور به فکر کردن می‌کنید اطلاعات آموخته شده قبلی نیز فعال می‌شوند و در نتیجه کاربرد واقعی کلمات و ساختارها را در موقعیت‌های واقعی یاد می‌گیرید. همچنین سرعت انتقال لغات غیرفعال به فعال افزایش می‌یابد.

 

لغات غیرفعال لغاتی هستند که در حافظه کلامی ذخیره می‌شوند و برعکس لغات فعال هنگام استفاده برای اسپیکینگ و رایتینگ به سرعت قابل دسترسی نیستند.

 

دلیل دیگری که باید به زبان انگلیسی فکر کنیم این است که بر اساس یکی از تحقیقات انجام شده توسط تیم روانشناسی دانشگاه شیکاگو مشخص شده است که زبان در استدلال نقش مهمی ایفا می‌کند.

 

بر این اساس افراد نسبت به موضوعاتی که نسبت به آن‌ها تعصب کمتری دارند تصمیماتی منطقی‌تر می‌گیرند چرا؟ زیرا بر اساس گفته مدیر این تیم یادگیری زبان بسیار اثرگذار است.

 

بنابراین با فکر کردن به زبان انگلیسی نه تنها مهارت‌های یادگیری شما از همان ابتدا به سرعت تقویت می‌شوند بلکه می‌توانید تصمیمات هوشمندانه‌تری بگیرید.

 

چگونه به انگلیسی فکر کنیم؟

برای فکر کردن به زبان انگلیسی تنها راه این است که آگاهانه تلاش کنید. در اینجا به معرفی چند راهکار می‌پردازیم:
۱. اولین کار مهم این است که پیرامون خود باید حبابی از زبان ایجاد کنید به خصوص اگر سطح شما متوسط یا بالاتر است. منظور از حباب زبان این است که زبان انگلیسی را باید در زندگی خود وارد کنید.

 

۲. دومین قدم این است که به صورت آگاهانه چیزهای پیرامون خود را به زبان انگلیسی توصیف کنید. اگر دایره لغات شما ضعیف است یکی از بهترین راه‌ها این است که پیرامون اتاق، محیط کار، مدرسه و محله خود را نگاه کنید و هر چه را می‌بینید به صورت ذهنی نام‌گذاری کنید.

 

اگر رنگ‌ها را می‌شناسید چیزهای اطراف خود را به دقت نگاه کنید و برای هر یک رنگ مرتبط آن را در نظر بگیرید مثلاً orange folder (پوشه نارنجی) – اگر به تازگی یادگیری کلمات مربوط به لوازم منزل، صفات و یا کلمات مربوط به توصیف افراد را شروع کرده‌اید به همین روش عمل کنید.

 

به تدریج که دایره واژگان شما قوی‌تر می‌شود شروع کنید به ساخت عبارت و توصیف اتفاقات پیرامون خود. سعی نکنید که مطالبی را که بالاتر از سطح شماست را بیان کنید. مثلاً اگر در سطح مبتدی هستید احتمالاً جمله زیر برای شما دشوار خواهد بود:

  “I wish I would’ve been there”                                   . ای‌کاش آنجا بودم

در عوض می‌توانید همین جمله را ساده‌تر بکنید. مثلاً:

I want to go there                  . می‌خواهم آنجا بروم

یا یک جمله‌ای مثل این:

I wanted to go there but I couldn’t.”                   . می‌خواستم آنجا بروم اما نتوانستم

 

۳. اگر سطح شما بالاتر از متوسط است به مکالماتی که در طول روز به زبان فارسی انجام می‌دهید فکر کنید و سعی کنید معادل انگلیسی آن‌ها را بسازید. وقتی صبح هنگام از منزل خارج می‌شوید با همسایه خود احوالپرسی می‌کنید می‌توانید فکر کنید که همین مکالمه را چگونه باید به انگلیسی انجام داد.

 

شاید در مسیر رفتم به سر کار به مغازه‌ای بروید و بخواهید چیزی خرید کنید. کافی است با خود بیاندیشید که همین سفارش خرید را چگونه به انگلیسی باید انجام دهم.

اگر کلمات و یا عباراتی هستند که معادل انگلیسی آن‌ها را نمی‌دانید آن‌ها را در گوشی خود ثبت کنید و پس از بازگشت به منزل معادل آن‌ها را در Google translate پیدا کنید. بدین ترتیب می‌توانید کلمات و عبارات کاربردی که هر روز با آن‌ها سر و کار دارید را به سرعت یاد بگیرید.

 

۴. آخرین راهکار این که با خودتان در مقابل دوربین صحبت کنید. با این کار علاوه بر سازماندهی افکار تلفظ خود را نیز تقویت می‌کنید. همچنین می‌توانید از خودتان فیلم بگیرید و مراحل پیشرفت خود را در هر فیلم ارزیابی کنید. مثلاً در یک فیلم در مورد آب و هوا صحبت کنید.

 

در فیلم دیگر به مخاطبان فرضی خود داستان شروع یادگیری زبان انگلیسی‌تان را توضیح دهید و اینکه در حال حاضر از چه روشی استفاده می‌کنید. بسیاری از زبان آموزان و حتی افراد چندزبانه معروف دقیقاً همین کار را می‌کنند و دائماً ویدئوهای خود را در یوتیوب منتشر می‌کنند. شما با این کار می‌توانید هم زبان انگلیسی را تمرین کنید و هم با بسیاری از زبان آموزان ارتباط پیدا کنید.

 

انگلیسی را بخشی از زندگی خود کنید.

اگر می‌خواهید دائماً به انگلیسی فکر کنید باید از منطقه امن خود خارج شوید. اصلاً نترسید قول می‌دهم هیچ مشکلی برایتان پیش نخواهد آمد.

 

برخی افراد نسبت به یادگیری زبان نگاهی بسته دارند به این معنا که فکر می‌کنند زبان را باید در پاره‌ای از اوقات خاص خواند و همین کافی است. و جالب اینکه بعد از آن هر چه انجام می‌دهند هیچ ربطی به زبان انگلیسی ندارد.

وقتی از بسیاری از افراد می‌پرسم که بیرون از کلاس برای تقویت مهارت‌های انگلیسی خود چکار می‌کنند اغلب یا هیچ کاری انجام نمی‌دهند و یا خیلی کم آن‌ها بررسی می‌کنند. اصطلاحاً بعد از کلاس انگلیسی را می‌بوسند و کنار می‌گذارند

 

به همین دلیل حتی پس از سالها کلاس رفتن هنوز برای صحبت کردن مشکل دارند. یکی از بهترین روش‌ها برای یادگیری زبان زندگی کردن در یک کشور خارجی است اما این امر به تنهایی کافی نیست چرا که

 

اولاً افراد را متعهد به استفاده از زبان انگلیسی نمی‌کند دوما هزینه‌های زندگی در یک کشور خارجی در توان هر کسی نیست. خبر خوش این که ناچار نیستید برای یادگیری زبان انگلیسی به خارج از ایران سفر کنید. بسیاری از افراد زبان انگلیسی را در کشورهای عربی و یا افغانستان از طریق دوره مکالمه آنلاین دکتر زبان یاد گرفته‌اند.

 

در اینجا چند راهکار معرفی می‌کنم که می‌توانید تا حد زیادی آن‌ها را در زندگی روزمره به کار بگیرید:

  • خواندن اخبار و مقالات انگلیسی را آغاز کنید.
  • تنظیمات گوشی همراه خود را به زبان انگلیسی تنظیم کنید.
  • فیلم‌ها را به زبان انگلیسی تماشا کنید. اگر به تماشای یک فیلم ایرانی نشسته‌اید سعی کنید آن را با زیرنویس انگلیسی یا دوبله انگلیسی تماشا کنید. با این کار سرعت ریدینگ خود را بالا می‌برید.
  • فیلم‌های مورد علاقه خود را در یوتیوب تماشا کنید.
  • به آهنگ‌های انگلیسی گوش کنید. بهتر است آهنگ‌ها را همراه با متن گوش کنید.
  •  در سایتهایی مثل Couchsurfing.com به افراد انگلیسی زبان بپیوندید. یادتان باشد برای صحبت کردن به زبان انگلیسی راه های گوناگونی وجود دارد، پس بهانه ممنوع!

 

خب نظرتان چیست؟

آیا تا به حال برای یادگیری زبان انگلیسی خود را در فشار قرار داده‌اید؟ چقدر حاضرید از نقطه امن خود خارج شوید؟ برای آنکه زبان انگلیسی جزئی از زندگی شما شود چه گام‌هایی برداشته‌اید؟

 

مطمئن هستم فقط با به کار بستن دو سه مورد از موارد گفته شده در این مقاله شاهد تغییرات بسیاری در صحبت کردن خود و نیز بالا رفتن قدرت تفکر خود به انگلیسی خواهید بود.

 

یادگیری زبان را مثل یک بازی ببینید و دائما در مورد آن مطالعه کنید. یادتان باشد مهمترین چیز این است که از یادگیری لذت ببرید و مدام خود را به چالش بکشید.

تقویت حافظه: غذای سالم + ورزشدر بسیاری موارد افراد از ضعیف بودن حافظه شان شکایت دارند. یکی از مشکلات آنها این است که می گویند لغت در ذهنمان نمی ماند و سریعا آنها را فراموش می کنیم.   و اغلب این موضوع را به مواردی مثل بالا بودن سن و سال، نداشتن استعداد، مشغله زیاد و مواردی از این دست نسبت می دهند. هر چند در فراموشی لغات عوامل متعددی نقش دارند لیکن یکی از مهمترین موثر در این زمینه نداشتن تغذیه و ورزش مناسب [...]

تقویت حافظه: غذای سالم + ورزش

در بسیاری موارد افراد از ضعیف بودن حافظه شان شکایت دارند. یکی از مشکلات آنها این است که می گویند لغت در ذهنمان نمی ماند و سریعا آنها را فراموش می کنیم.

 

و اغلب این موضوع را به مواردی مثل بالا بودن سن و سال، نداشتن استعداد، مشغله زیاد و مواردی از این دست نسبت می دهند. هر چند در فراموشی لغات عوامل متعددی نقش دارند لیکن یکی از مهمترین موثر در این زمینه نداشتن تغذیه و ورزش مناسب است.

 

حتما شنیده اید که “عقل سالم در بدن سالم است.” ذهن انسان نیز همچون دیگر اعضای بدن نیازمند الگوی سالم زندگی است. این الگو البته شامل تغذیه سالم، ورزش، استراحت و محرکات فکری است. این چهار عامل در داشتن ذهنی قدرتمند نقش حیاتی بازی می کنند و بدیهی است که برای حفظ و نگه داشتن مطالب به مدت طولانی داشتن ذهن قوی بسیار مهم است.

 

سلولهای بدن و از جمله سلولهای مغز برای زنده ماندن و موثر کار کردن، نیازمند اکسیژن و مواد غذایی هستند. از آنجاییکه اکسیژن و مواد غذایی از طریق جریان خون منتقل می شوند، لذا هر چیزی که مانع جریان خون شود سلولهای مغز را از این دو عامل حیاتی محروم می سازد.

 

شاید خوردن فست فود ها ارزان و خوشمزه به نظربرسد، اما از نظر تغذیه به هیچ برای بدن و مغز افراد مناسب نیستند.

 

بر اساس آزمایشات انجام شده مشخص شده که برخی از غذاهای خاص تاثیری چشمگیر روی حافظه کوتاه مدت و بلند مدت فرد می گذارند و حتی خطر ابتلا به بیماری هایی چون آلزایمر را کاهش می دهند.

 

آقای اِد کوک، استاد جهانی حافظه و موسس Mermise برنامه غذایی  ویژه ای تحت عنوان “غذاهای برتر” در لیست برنامه غذایی هفتگی خود دارد.

 

این برنامه شامل زغال اخته، روغن کبد ماهی کاد و امگا ۳ می باشد. همچنین تحقیقات نشان داده است که خوردن ماهی های چرب امگا ۳، برگ سبزیجات تیره و غذاهای سرشار از  ویتامین E و نان سبوس دار می توانند تا  زیادی در تقویت حافظه افراد موثر باشند.

 

در خصوص ورزش نیز دامینک اُبرایان در مقاله “چگونه یک حافظه عالی بسازیم” به معرفی برنامه روزانه گری کاسپارف – قهرمان سابق شطرنج جهان – می پردازد.

 

آقای اُبرایان به بیان این نکته می پردازد که هرگاه برای یکی از مسابقات حافظه آماده می شوم ۵ هفته قبل مصرف الکل را کنار می گذارم و طبق یک برنامه فشرده به دوندگی و دوچرخه سواری می پردازم و تاثیر این تمرینات به وضوح در بالا ر فتن میزان تمرکز و عملکرد من هویداست.

 

من خود به وضوح نقش تغذیه و ورزش را در سلامت بدن و ذهن تجربه کرده ام. نمی دانم آخرین باری که به کوه پیمایی، فوتبال، یا به دویدن در پارک رفته اید چه زمانی بوده اما مطمئن ام وقتی به خانه باز می گشتید آرامش بیشتری احساس کرده اید و نسبت به خودتان حسی بهتر داشته اید و تمرکز شما بیشتر شده است.

 

البته از تاثیرات مدیتیشن نیز نباید غافل شد. دفعه دیگر سعی کنید قبل از امتحان کمی راه بروید و یا کمی مدیتیشن کنید. خب نظر شما چیست؟ آیا به اندازه کافی ورزش می کنید؟ آیا برنامه غذایی سالمی دارید؟ آیا بین کار و درس به اندازه کافی استراحت می کنید؟

 

اگر پاسخ شما به هر یک از این سوالات منفی است توصیه می کنم شیوه زندگی خود را تغییر دهید و بدون شک  فواید این تغییرات را در سلامت و حافظه خود شاهد خواهید بود.

 

اگر موضوع این مقاله برایتان جالب است برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تقویت حافظه می توانید به سایت مطالعه شریف مراجعه کنید.

 

امیدوارم خواندن این مقاله بتواند کمکی هر چند کوچک برای شما در یادگیری زبان انگلیسی باشد.

صفحه اصلی محصولات دوره ها حساب کاربری