
انگلیسی واقعی روزانه – شماره 9

انگلیسی واقعی روزانه – خوش اومدی به روز نهم!
امروز هم با چند تا اصطلاح پرکاربرد انگلیسی سر و کار داریم که مستقیم از مکالمههای واقعی نیتیوها برداشته شدن.
این اصطلاحات کمک میکنن وقتی انگلیسی حرف میزنی، لحن و جملهبندیات طبیعیتر، روانتر و حرفهایتر بشه.
مثل همیشه، این عبارتها رو در قالب جملههای واقعی و موقعیتهای روزمره یاد میگیری؛ درست همونطور که خود انگلیسیزبانها استفاده میکنن.
پس آماده باش، ذهنت رو متمرکز کن و با انرژی مثبت، روز نهم رو با یادگیری انگلیسی واقعی شروع کنیم!
عبارت
I resent that
یعنی «از این ناراحت شدم»، «دلخورم»
He said I wasn’t working hard enough. I really resent that.
گفت من به اندازه کافی تلاش نمیکنم. واقعاً از این حرف ناراحت شدم.
I resent the way she always talks down to me.
از طرز حرف زدنش که همیشه تحقیرآمیزه ناراحتم.
Don’t laugh! I resent that!
نخند! ناراحت شدم!
چطوری به انگلیسی بگیم “هرجور شده ” ؟؟؟
By hook or by crook
مثال:
I’ll pass this course, by hook or by crook.
هر جور شده این دوره رو پاس می کنم.
I will reach my goal, by hook or by crook.
هر جور شده به هدفم میرسم.
I ‘ll finish this work, by hook or by crook.
هر جور شده اینکارو تموم میکنیم.
I ‘ll get her to marry me, by hook or by crook.
هر جور شده وادارش میکنم با من ازدواج کنه.
حالا تو به انگلیسی کامنت کن:
“هر جور شده باید برنده بشی.”
۵ جمله واقعی برای مکالمات تلفنی
1. Hi, this is [Masoud] speaking.
سلام، [مسعود] هستم.
2. Can I speak to [Mr. Johnson], please?
ممکنه با [آقای جانسون] صحبت کنم لطفاً؟
3. I’ll call you back in a few minutes.
تا چند دقیقه دیگه بهت زنگ میزنم.
4. You’re breaking up. Can you hear me?
صدات قطع و وصل میشه. صدای منو داری؟
5. Sorry, I think you have the wrong number.
ببخشید، فکر میکنم شماره رو اشتباه گرفتین.
✏️بچه ها اگه این جملات کاربردی رو به صورت کامل می خواین داشته باشید حتما کتاب اسپیکینگ تیک آف رو تهیه کنید.
اصطلاح
!You look fishy
مشکوک به نظر میای
ببین تو این کارتون چطوری این اصطلاح رو استفاده کردن
Oh, don’t you think you look fishy with that stupid squirrel on your head?
«اوه، فکر نمیکنی با اون سنجاب احمق روی سرت، مشکوک به نظر میرسی؟»
عبارتهای “on the ground” و “on the floor” هر دو به معنی “روی سطح پایین” هستن، ولی کاربردشون فرق داره. بیایید با مثال و توضیح ساده تفاوتشون رو ببینیم:
On the ground
روی زمین (زمین بیرون از ساختمان، مثل خیابون، پارک، خاک و چمن) بیشتر در فضای باز استفاده میشه.
مثال:
The kids are playing on the ground.
بچهها دارن روی زمین بازی میکنن.
I dropped my phone on the ground.
گوشیم افتاد روی زمین (مثلاً تو خیابون).
On the floor
روی کف (کف اتاق، کف خانه، محل سرامیکی یا چوبی داخل ساختمان) بیشتر در فضای داخلی استفاده میشه.
مثال:
There’s a spider on the floor.
یه عنکبوت روی کف اتاقه!
I sat on the floor and waited.
روی زمین (کف اتاق) نشستم و منتظر موندم.
یادتون نره این مطلب رو با دیگران به اشتراک بگذارید