۵ ترفند عالی برای یادگیری زبان ویژه افراد پر مشغله
آیا تمایل به یادگیری زبان دارید، اما وقتش را ندارید؟ یادگیری زبان فقط مختص دانش آموزان و افراد بازنشسته نیست. با یک برنامه ریزی و اندکی خلاقیت می توانید حتی با یک برنامه کاری پر ترافیک نیز به یادگیری زبان انگلیسی بپردازید.
راز کار در این است که تا حد ممکن کارهای روزانه خود را با موضوع یادگیری زبان پیوند بزنید. به این ترتیب دیگر نیازی نیست هر روز بخشی از برنامه خود را اختصاصا به یادگیری زبان بپردازید. با این روش نه تنها در زمان صرفه جویی می کنید، بلکه ثانیه هایی که برای دیگران معمولی می گذرد را به بخشی از سفر لذت بخش یادگیری زبان تبدیل می سازید.
در این مقاله می خواهیم در مورد پنج ترفند جالب صحبت کنیم که با استفاده از آنها می توانید با داشتن هر نوع برنامه کاری پر ترافیک به یادگیری زبان انگلیسی بپردازید.
۱. با خوابیدن به یادگیری زبان انگلیسی بپردازید.
احتمالا شنیده اید که اگر درست قبل از خواب به یادگیری یک زبان جدید بپردازید، مغزتان مطالب یادگرفته شده را تحلیل کرده و پس از برخاستن از خواب نسبت به قبل از زمان خوابیدن تسلط بیشتری به مطالب خواهید داشت. اما آیا تا بحال بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب به یادگیری زبان پرداخته اید؟
احتمالا خواهید گفت یادگیری به این صورت بسیار شکنجه آورست. راستش من هم با شما موافقم. اگر شما هم مثل من باشید، جدا شدن از تخت گرم و نرم، شستن دست و صورت، مسواک زدن و خوردن صبحانه به اندازه کافی سخت هستند تا چه رسد به این که بلافاصله بخواهیم به یادگیری زبان هم بپردازیم .
اما، حالا فرض کنید می توانید روز خود را با یادگیری زبان شروع کنید بدون اینکه از تخت خود بلند شوید. اگر ساعت کوکی یا گوشی هوشمندی دارید که می توانید صدای زنگ مورد دلخواهتان را به آن اضافه کنید، می توانید چند ملودی درست کنید که شامل لغات جدید، ساختارهای گرامری و یا هر مطلب دیگری که می خواهید “مطالعه کنید” باشد. بعد می توانید به راحتی در تخت خود دراز بکشید و صبح را با یادگیری زبان آغاز کنید.
با استفاده از این ملودی ها به عنوان زنگ ساعت، بلافاصله با شروع روز ذهن خود را برای یادگیری زبان مشتاق می کنید. بهترین قسمت این تکنیک این است که هر چه بیشتر بخوابید، بیشتر یاد می گیرید. اپلیکیشن های زیادی برای گوشی هوشمند وجود دارند که به شما این امکان را می دهند تا بجای زنگ ساعت از این نوع ملودی ها استفاده کنید. مثلا برنامه ی “Wake Up Babe” در گوشی های آیفون یکی از این برنامه هاست.
یکی دیگر از برنامه های کاربردی برای گوشی آیفون، اپلیکیشن My Voice Alarm است که به کمک آن می توانید صدای خودتان را به عنوان زنگ ساعت ضبط کنید.
برای گوشی های اندروید می توانید از برنامه هایی مانند “Recording Alarm Clock” و “Voice Alarm” استفاده کنید.
اگر از آیفون استفاده می کنید و حوصله ی دانلود کردن برنامه های جدید را ندارید، می توانید خیلی راحت ملودی صوتی خودتان را بسازید و با استفاده از آی تیون به زنگ گوشی خودتان اضافه کنید.
۲. یادگیری زبان را با همه کار های روزانه خود مرتبط کنید.
هر فرد به طور متوسط در روز حدود یک و نیم لیتر آب می نوشد. اگر خوب فکر کنید می بینید که این میزان آب نسبتا زیاد است و برای انجام این کار بایستی متعهد باشیم. نوشیدن این مقدار آب به صورت یکجا هم دشوار است و غیر عملی.
هیچگاه نمی شنویم که کسی بگوید “ای بابا، خیلی دلم می خواهد روزانه یک و نیم لیتر آب بنوشم اما خیلی کار دارم” یا “برنامه ام اجازه نمی دهد- فکر کنم امروز ناچارم بی خیال آب نوشیدن شوم.” یا ” واقعا دلم می خواهد روزانه یک و نیم لیتر آب بنوشم اما فکر می کنم باید تا دوران بازنشستگی صبر کنم.” یک ترفند جالب که میلیارد ها انسان برای نوشیدن یک و نیم لیتر آب هر روز از آن استفاده می کنند این است که در فواصل مختلف برنامه کاری روزانه مقداری از این میزان آب را می نوشند.
پس اگر شما هم می خواهید روزانه یک و نیم لیتر زبان انگلیسی مصرف کنید، چرا از همین روش استفاده نمی کنید؟ یک روش ساده این است که یادگیری زبان را با کارهای کوچکی که در طول روز انجام می دهید، مرتبط کنید. مثلا به خودتان قول بدهید که هر بار یک لیوان آب می نوشید همراه با آن یک لغت جدید هم یاد بگیرید.
بعد از آن دیگر هر بار که تشنه می شوید خاطرتان می آید که نه تنها باید یک لیوان آب بنوشید، بلکه باید یادگیری زبان را نیز به این کار اضافه کنید. به علاوه در برنامه پر ترافیک کاری خود بخش عمده ای از یادگیری زبان را به صورت جرعه های کوچک و پی در پی کامل می کنید و نیاز نیست که در برنامه خود یک زمان جداگانه برای این کار اختصاص دهید و به اصطلاح همه مطالب را یک باره سر بکشید.
با پیوند زدن تمرینات یادگیری زبان با کارهای روزمره، می توانید کارهای روزمره خود را به ابزاری قدرتمند برای یادگیری زبان تبدیل کنید. در نتیجه بی آنکه متوجه شوید هر روز به راحتی یک و نیم لیتر یادگیری زبان را نوش جان می کنید. قدرت این تکنیک بستگی به تخیل شما و تکرار برنامه کاری روزانه تان دارد.
اینجاست که حتی اعتیاد به چک کردن گوشی هوشمندتان می تواند به نفع تان باشد. اگر به خودتان قول بدهید که روزانه یک لغت جدید یاد بگیرید و هر بار که به گوشی همراهتان نگاه می کنید آن کلمه را در قالب جمله ای جدید به کار ببرید، از میزان پیشرفت خود متحیر خواهید شد.
۳. از فلش کارت ها ی بدون خط استفاده کنید.
اگر دوست دارید از فلش کارت استفاده کنید، احتمالا می دانید که فلش کارت ها ابزار بسیار موثری برای پیوند دادن زبان با کارهای روزمره هستند. زیرا قابل حمل، راحت و به شدت قدرتمندند. ( توصیه می کنم اگر از فلش کارت استفاده نمی کنید، حتما در این مورد تجدید نظر کنید)
اما اگر سعی دارید با یک برنامه کاری پر ترافیک به یادگیری زبان بپردازید، بعضا استفاده از فلش کارت به تنهایی کافی نیست. گاهی اوقات به یک یادآوری کننده هم نیاز دارید تا اول از همه نگاهی به فلش کارت ها یتان بیندازید.
اینجاست که فلش کارت های کاغذی می تواند موثر باشد. بعد از نوشتن فلش کارت ها، آن ها را در جاهایی که در طول روز از آن قسمت ها می گذرید پخش کنید. تعدادی را در آشپزخانه بگذارید. چند فلش کارت در اتومبیل، چند تایی را روی میز کارتان و … .
با آغاز روز خود، شانس بازخوانی لغت ها (یا هر چیز دیگری که که روی فلش کارت ها نوشته اید) را پیدا می کنید بدون اینکه هیچ گونه بخواهید برای پیدا کردن زمان در جدول کاری خود زحمتی بکشید. وقتی در انتهای روز به رختخواب می روید، از اینکه با این تلاش اندک چقدر زبان یاد گرفته اید شگفت زده خواهید شد. و ممکن است زمانی که چند فلش کارت زیر بالشتان پیدا می کنید به همان اندازه شگفت زده شوید. زیرا می توانید در دقایق آخر قبل از رفتن به سرزمین رویاها چند لغت دیگر نیز یاد بگیرید.
۴. پیرامون خود را توصیف کنید.
یک راهکار کاربردی برای یادگیری زبان این است که هر جا می توانید به توصیف پیرامون خود بپردازید. این روش به شما این امکان را می دهد تا به مرور لغات و ساختارهای گرامری بپردازید. همچنین از طریق تمرین مکالمه تک نفره می توانید به تدریج توانایی خود را برای روان صحبت کردن افزایش دهید. از طرفی این تکنیک هیچ محدودیتی هم ندارد.
مثلا وقتی در حال قدم زدن در خیابان هستید سعی کنید در مورد چیزهای اطرافتان صحبت کنید.
اگر در صف اتوبوس هستید راجع به افرادی که می بینید صحبت کنید. حتی داستان هایی در مورد آن ها بسازید. – البته با صدای درونتان – نه با صدای بلند (:
اگر در یک جلسه خسته کننده گیر افتاده اید، صحبت کردن به انگلیسی در مورد موضوع جلسه با خودتان می تواند موثر باشد.
توصیف موارد پیرامون خود علاوه بر اینکه ابزاری کاربردی برای یادگیری زبان در یک برنامه کاری پر ترافیک است، روشی فوق العاده برای تمرین فکر کردن به انگلیسی نیز هست. توصیف مواردی که پیرامون شماست به شما کمک می کند تا در زبان جدید قوی تر شده و همه ی لغات و ساختار های گرامری جدید آموخته شده را هر لحظه دم دست داشته باشید.
۵. زمانی که سرتان شلوغ است، بنویسید.
اگر سرتان خیلی شلوغ است، یکی از راهکارهای جالب برای یادگیری زبان این است که دفترچه ا ی برای یادگیری زبان اختصاص دهید. این دفترچه را به یکی از بهترین دوستان خود تبدیل کنید. اگر قبلا چنین دفتری را تهیه کرده اید که چه بهتر- زمانی که سرتان شلوغ است شروع به نوشتن کنید.
برای این منظور می توانید بسته به علاقه خود به چند روش عمل کنید. اگر جز افراد عمگرا هستید، می توانید تمرینات مربوط به یادگیری زبان را با برنامه های روزانه تان ترکیب کنید. برای این منظور در دفترچه خود لیست کارهای روزمره و یاداشت های شخصی خود را وارد کنید. . اگر فردی درونگرا هستید، می توانید در مورد تجربیات و افکار خودتان بنویسید. اگر خلاق هستید می توانید به نوشتن داستان و شعر بپردازید. اگر هم تنوع طلب هستید، می توانید ترکیبی از این سه مورد را انجام دهید!
نوشتن در اوقاتی که سرتان شلوغ است تکنیک موثری برای رسیدن به مرز تسلط به یک زبان است. اگر تمرینات مربوط به نوشتن و صحبت کردن را که در این مقاله توضیح دادیم با هم ترکیب کنید، می توانید حجم قابل توجهی از مطالعه زبان را در فواصل کوتاه زمانی – که البته تعدادشان هم در طول روز کم نیست – انجام دهید.
سخن آخر این که نمی توان به طور کلی زمان اختصاصی برای یادگیری زبان را نادیده گرفت. اگر به مثالمان در مورد آب برگردیم باید بگویم که حتی اگر یک ونیم لیتر آب را جرعه جرعه بنوشید، باز هم به خوردن شام نیازمندید. (خوردن شام در یک بازه زمانی دوازده ساعته عملی نیست.)
اما نکته این است که ناچار نباشید همزمان با خوردن شام یک و نیم لیتر آب را هم بنوشید. با استفاده از این تکنیک ها می توانید مقادیر قابل توجهی از تمرینات اسپیکینگ، رایتینگ و لغت را با کارهای روزمره پیوند بزنید. و برای موارد ضروری تر و زمان بر در برنامه خود یک زمان اختصاصی در نظر بگیرید.
و به این ترتیب پس از مدتی کوتاه متوجه خواهید شد که جمله ی “ای کاش می توانستم زبان یاد بگیرم، اما حیف که وقتش را ندارم.” تبدیل می شود به “فکر نمی کردم وقت یادگیری زبان را داشته باشم، اما به هر حال یاد گرفتم چون مدیر هستم!”
ممنون از مقاله خوبتون
درود بر شما
ممنون از نظر لطفتون
سلام. این یکی از بهترین مقالاتی بود که در بحث بادگیری زبان خونده بودم. با تشکر از شما
ممنون علی جان