

واقعیت اینه که خیلی از زبانآموزا توی IELTS Speaking و Writing اشتباهات کوچیکی میکنن که شاید خودشون متوجهش نشن، ولی ممتحن آیلتس بهوضوح میفهمه — مخصوصاً وقتی پای گرامر آیلتس وسط باشه! در این مقاله، قراره ۱۰ تا از پرتکرارترین و مخربترین اشتباهات گرامری در آیلتس رو با هم بررسی کنیم. این همون چیزیه که ممکنه باعث بشه از band 7 یا 7.5 بیفتی به 6.5 — بدون اینکه حتی حواست باشه.
این ۱۰ اشتباه گرامری باعث میشه نمره آیلتست بیاد پایین!
اگه داری خودتو برای آزمون آیلتس آماده میکنی، احتمالاً این سؤال به ذهنت رسیده:
«چرا با اینکه کلی لغت بلدم و تمرین کردم، هنوز نمره رایتینگ یا اسپیکینگم اونقدری که میخوام بالا نیست؟»
واقعیت اینه که خیلی از زبانآموزا توی IELTS Speaking و Writing اشتباهات کوچیکی میکنن که شاید خودشون متوجهش نشن، ولی ممتحن آیلتس بهوضوح میفهمه — مخصوصاً وقتی پای گرامر آیلتس وسط باشه!
در این مقاله، قراره ۱۰ تا از پرتکرارترین و مخربترین اشتباهات گرامری در آیلتس رو با هم بررسی کنیم. این همون چیزیه که ممکنه باعث بشه از band 7 یا 7.5 بیفتی به 6.5 — بدون اینکه حتی حواست باشه.
میخوای بدونی چه اشتباهاتی باعث کاهش نمره آیلتس میشن؟
میخوای یاد بگیری چطوری با grammar tips for IELTS و چند تا تکنیک ساده، گرامر اسپیکینگ و رایتینگ آیلتس رو بهتر کنی؟
پس این مقاله برای توئه — با زبانی ساده، خودمونی، و پر از نکتههای واقعی که توی کتابهای رسمی کمتر پیدا میکنی.
بزن بریم، که نمره آیلتس فقط با دانستن لغت و حفظ فرمول نیست… با دقت گرامری و پرهیز از اشتباهات رایجه که نتیجه واقعی میگیری!
۱. استفاده اشتباه از زمانها: حال ساده vs. حال کامل
مثال اشتباه:
I live here since 2015.
جمله صحیح:
I have lived here since 2015.
توضیح کامل:
وقتی درباره کاری صحبت میکنی که در گذشته شروع شده و هنوز ادامه داره، باید از زمان حال کامل (present perfect) استفاده کنی.
کلمات کلیدی این زمان: since, for, already, yet, ever, never.
فرمول زمان حال کامل:
have/has + past participle
(برای he/she/it = has، بقیه = have)
کِی استفاده کنیم؟
وقتی کاری در گذشته شروع شده و هنوز ادامه داره:
→ I have lived here since 2015.
یا وقتی تجربهای در زندگی تا الان داریم:
→ She has never eaten sushi.
نکته آیلتسی:
در رایتینگ Task 1 (توصیف نمودار) و اسپیکینگ Part 1 یا 2، خیلی وقتا باید درباره تجربیات یا روندهای طولانیمدت حرف بزنی. زمان حال کامل، دقیقترین انتخابه.
۲. فراموش کردن «-s» سوم شخص مفرد
مثال اشتباه:
She go to work every day.
جمله صحیح:
She goes to work every day.
توضیح کامل:
در زمان حال ساده (present simple)، برای فاعلهای سوم شخص مفرد (he, she, it) باید به فعل اصلی یک s یا es اضافه بشه.
این اشتباه ساده باعث میشه اگزمینر فکر کنه هنوز ساختارهای پایه رو کامل یاد نگرفتی.
نکته آیلتسی:
این اشتباه توی Speaking Part 1 خیلی شایعه. اگزمینر به دقت گوش میده ببینه تو استفاده از ساختارهای ساده تسلط داری یا نه.
۳. ترتیب اشتباه در جملات پرسشی
مثال اشتباه:
What you are doing?
جمله صحیح:
What are you doing?
توضیح کامل:
در سوالات با افعال کمکی (do/does/did/is/are/have…)، باید ترتیب فاعل و فعل کمکی رو رعایت کنی.
ساختار درست سوال:
Question word + Auxiliary (do/does/is/are) + Subject + Main Verb
مثال:
What do you do?
Where is she going?
نکته آیلتسی:
در Speaking Part 3 که سوالات پیچیدهتری پرسیده میشه، اگه بخوای سوال رو بازگویی کنی یا جواب بلند بدی، باید ساختار سوالی رو درست نگهداری.
۴. اشتباه در استفاده از «a» و «the»
مثال اشتباه:
The teacher gave us the interesting idea.
جمله صحیح:
The teacher gave us an interesting idea.
توضیح کامل:
از «a/an» وقتی استفاده میکنی که برای اولین بار از چیزی نام میبری.
«the» وقتی استفاده میشه که چیز موردنظر برای شنونده یا خواننده شناختهشده باشه.
نکته آیلتسی:
تو رایتینگ، استفاده غلط از مقالهها (articles) نشون میده که دقت کافی توی زبان نداری. اگزمینر اینو تو نمره Grammar لحاظ میکنه.
۵. جمع بستن اسمهای غیرقابلشمارش (Uncountable Nouns)
مثال اشتباه:
She gave me some advices.
جمله صحیح:
She gave me some advice.
یا
She gave me a piece of advice.
توضیح کامل:
برخی اسامی در انگلیسی قابلشمارش نیستن (information, advice, furniture, news)، حتی اگه تو فارسی جمع بسته بشن.
برای اشاره به بخشی از اونها از «a piece of… / some… / a bit of…» استفاده کن.
نکته آیلتسی:
تو رایتینگ Task 2 که بیشتر تحلیلیه، استفاده از این اسمها زیاده. باید بدونی چطوری درست به کارشون ببری تا طبیعی و نیتیووار به نظر برسه.
۶. اشتباه در استفاده از “much” و “many”
مثال اشتباه:
I don’t have many money.
جمله صحیح:
I don’t have much money.
توضیح کامل:
- many برای اسامی قابلشمارش: apples, cars, books
- much برای اسامی غیرقابلشمارش: time, water, money
نکته آیلتسی:
استفاده از too much / too many / a lot of / lots of / some در اسپیکینگ باعث میشه دایره لغاتت قویتر دیده بشه… البته اگه درست به کار بره.
۷. شرطیهای غلط (If Sentences)
مثال اشتباه:
If I will study more, I will pass.
جمله صحیح:
If I study more, I will pass.
توضیح کامل:
در شرطی نوع اول (واقعی)، فعل بعد از “if” حال ساده هست، نه آینده!
ساختار درست:
If + Present Simple, will + base verb
نکته آیلتسی:
استفاده از شرطیها تو Task 2 یه راه عالی برای بیان نتایج و پیشبینیهاست. مثلاً:
If people continue to ignore climate change, the consequences will be severe.
۸. اشتباه در کاربرد “too” و “very”
مثال اشتباه:
The movie was too amazing.
جمله صحیح:
The movie was very amazing.
توضیح کامل:
“Too” بار منفی داره و وقتی استفاده میشه که چیزی بیش از حد لازمه و معمولاً خوب نیست.
Too spicy = زیادی تنده (بد)
Very spicy = خیلی تنده (شاید خوب!)
نکته آیلتسی:
تو اسپیکینگ، خیلیها برای تأکید از “too” بهجای “very” استفاده میکنن. این کار نمره رو پایین میاره چون نشون میده درک معنایی ضعیفه.
۹. ترتیب نادرست صفات (Adjective Order)
مثال اشتباه:
She wore a red long beautiful dress.
جمله صحیح:
She wore a beautiful long red dress.
ترتیب صفات در انگلیسی:
Opinion → Size → Age → Color → Origin → Material → Purpose → Noun
مثلاً:
a lovely small old Italian leather handbag
نکته آیلتسی:
تو اسپیکینگ Part 2 (وقتی دربارهی چیزی توصیف میکنی)، استفاده درست از این ترتیب باعث میشه حرفهایتر به نظر برسی.
۱۰. اشتباه در استفاده از حروف اضافه (Prepositions)
مثال اشتباه:
I’m married with a teacher.
جمله صحیح:
I’m married to a teacher.
مثال اشتباه:
We discussed about the issue.
جمله صحیح:
We discussed the issue.
توضیح کامل:
بعضی افعال با حرف اضافه نمیان. مثلاً:
Discuss → بدون about
Enter → بدون to
Marry → married to, نه with
نکته آیلتسی:
استفادهی درست از افعال و prepositionها یکی از معیارهای ارزیابی دقت زبانی (Grammatical Range and Accuracy) توی Speaking و Writing هست.
خب، حالا که با این ۱۰ تا اشتباه رایج گرامری در آیلتس آشنا شدی، وقتشه یه قدم مهم برداری:
این اشتباهات رو تبدیل به نقاط قوت کن!
یادت باشه:
حتی اگه لغات پیشرفته بلد باشی یا ساختارهای پیچیده بنویسی، اما گرامر اسپیکینگ یا رایتینگت مشکل داشته باشه، ممتحن آیلتس خیلی راحت نمره رو پایین میاره.
اما خبر خوب اینه که الان با خوندن این مقاله، یه دید واضح گرفتی از اینکه چه چیزایی باعث افت نمره میشن — و چطور با تمرین میتونی این خطاها رو حذف کنی.
اگه دنبال نمره ۷ یا بالاتر در آیلتس هستی، تمرکز روی دقت گرامری (grammatical accuracy) باید بخشی جدی از برنامهت باشه.
✅ اشتباهات کوچیک مثل استفادهی اشتباه از زمانها، ترتیب کلمات، یا حرف اضافه، ممکنه ساده به نظر برسن، ولی دقیقاً همینا نمره رو جابهجا میکنن!
اگه این مقاله برات مفید بود، حتماً یه نگاه هم به مطالب دیگهی سایت بنداز که پر از نکات کاربردی آیلتس، گرامر آکادمیک و ترفندهای نوشتن و صحبت کردن طبیعی هستن.
و در آخر، یادت نره: تمرین کن، اشتباه کن، اصلاح کن — این دقیقاً همون مسیره که باعث میشه نمرهی آیلتس فقط یه عدد نباشه، بلکه یه افتخار باشه!

در این مقاله، نکات کلیدی گرامر را با رویکردی کاربردی برای شما توضیح میدهیم. اگر قصد دارید در آزمون تافل موفق شوید، این نکات میتوانند به شما کمک کنند.
گرامر تافل: نکات کلیدی و مثالها
آزمون تافل (TOEFL)، یکی از معتبرترین آزمونهای زبان انگلیسی در جهان، مهارتهای زبانی شما را در چهار بخش اصلی میسنجد: خواندن، شنیدن، نوشتن و صحبت کردن.
با این حال، در پشت صحنه، یکی از ارکان اصلی موفقیت در این آزمون، گرامر است. گرامر، اگرچه ممکن است برای برخی دشوار به نظر برسد، ابزار کلیدی برای بیان صحیح و روان افکار شما در زبان انگلیسی است.
در این مقاله، نکات کلیدی گرامر را با رویکردی کاربردی برای شما توضیح میدهیم. اگر قصد دارید در آزمون تافل موفق شوید، این نکات میتوانند به شما کمک کنند.
اهمیت گرامر در آزمون تافل
گرامر نه تنها در بخش نوشتاری و گفتاری آزمون تافل، بلکه در بخشهای شنیداری و خواندن نیز اهمیت دارد. گرامر قوی به شما کمک میکند جملات پیچیده را بهتر بفهمید و پاسخهای دقیقی ارائه دهید. حال بیایید نکات مهم را بررسی کنیم.
۱. تطابق فعل و فاعل: کلید هماهنگی جملات
یکی از اصول پایه در گرامر انگلیسی، تطابق فعل و فاعل است. این قانون میگوید که فعل باید از نظر تعداد با فاعل هماهنگ باشد. سوالات تافل معمولاً با استفاده از عبارات اضافی، این تطابق را پیچیده میکنند.
مثال:
اشتباه: The list of items are on the desk.
لیست آیتمها روی میز هستند.
درست: The list of items is on the desk.
لیست آیتمها روی میز است.
در این مثال، فاعل “list” است، نه “items”. بنابراین، فعل باید با فاعل “list” تطابق داشته باشد.
مثالهای بیشتر:
اشتباه: Each of the books have a different cover.
هر یک از کتابها جلد متفاوتی دارند.
درست: Each of the books has a different cover.
هر یک از کتابها جلد متفاوتی دارد.
۲. زمانها: استفاده صحیح از زمان افعال
زمانبندی درست افعال در زبان انگلیسی، معنای جمله را به طور کامل تغییر میدهد. یادگیری زمانها به شما کمک میکند تا جملات دقیقتری بسازید.
مثال:
حال ساده: برای بیان عادات یا حقایق عمومی.
Water boils at 100 degrees Celsius.
آب در دمای ۱۰۰ درجه سلسیوس میجوشد.
I usually wake up at 7 a.m.
من معمولاً ساعت ۷ صبح بیدار میشوم.
حال کامل: برای اقداماتی که در گذشته شروع شده و هنوز به حال مرتبط هستند.
I have studied English for three years.
من به مدت سه سال انگلیسی خواندهام.
گذشته ساده: برای اقداماتی که در گذشته تمام شدهاند.
She visited New York last summer.
او تابستان گذشته به نیویورک رفت.
نکته تافل: به کلمات کلیدی مثل “yesterday,” “already,” “for,” و “since” توجه کنید. این کلمات زمان فعل را مشخص میکنند.
۳. حروف تعریف: جزئیات کوچک، تأثیر بزرگ
استفاده از حروف تعریف (a, an, the) ممکن است ساده به نظر برسد، اما تأثیر زیادی بر وضوح جملات شما دارد.
مثال:
اشتباه: I saw bird in the park.
من پرندهای در پارک دیدم.
درست: I saw a bird in the park.
من یک پرنده در پارک دیدم.
مثالهای بیشتر:
برای موارد نامشخص:
A student asked me a question.
یک دانشآموز از من سوالی پرسید.
برای موارد مشخص:
The student who asked the question was very polite.
دانشآموزی که سوال پرسید بسیار مؤدب بود.
۴. قیدها و صفات: موقعیت صحیح آنها
جایگاه قیدها و صفات در جمله میتواند معنای آن را به کلی تغییر دهد.
مثال:
اشتباه: He almost drove his kids to school every day.
او تقریباً هر روز بچههایش را به مدرسه میبرد.
درست: He drove his kids to school almost every day.
او تقریباً هر روز بچههایش را به مدرسه میبرد.
نکته تافل: قیدها و صفات را نزدیک به کلمهای که توصیف میکنند قرار دهید.
6. ساختار شرطیها
شرطیها یکی از بخشهای پرتکرار در آزمونهای زبان هستند. توضیح ساختارهای شرطی میتواند کمککننده باشد.
شرطی نوع اول: If you study hard, you will pass the TOEFL.
اگر سخت درس بخوانید، در تافل قبول خواهید شد.
شرطی نوع دوم: If I were you, I would practice grammar more.
اگر جای تو بودم، بیشتر گرامر تمرین میکردم.
شرطی نوع سوم: If she had taken the test earlier, she would have had more time.
اگر زودتر امتحان داده بود، زمان بیشتری داشت.
7. استفاده از افعال مدال (Modal Verbs)
افعال مدال برای نشان دادن توانایی، احتمال، اجازه یا اجبار استفاده میشوند.
توانایی: I can speak English fluently.
من میتوانم روان انگلیسی صحبت کنم.
اجبار: You must complete the essay in 30 minutes.
باید مقاله را در ۳۰ دقیقه تمام کنید.
احتمال: She might be late because of traffic.
ممکن است به خاطر ترافیک دیر کند.
اضافه کردن نکات مربوط به تفاوتهای ظریف افعال مدال (مثل تفاوت بین “must” و “have to”) نیز میتواند مفید باشد.
8. عبارات فعلی (Phrasal Verbs)
در بخش شنیداری و گفتاری تافل، افعال عبارتی بسیار رایج هستند. توضیح و ارائه مثال از آنها میتواند کمک کند.
مثال:
Turn off the lights before you leave.
قبل از رفتن چراغها را خاموش کن.
She looks up to her teacher.
او به معلمش احترام میگذارد.
9. جملات مجهول (Passive Voice)
داوطلبان باید بدانند چه زمانی از جملات مجهول استفاده کنند.
مثال:
The essay was written by a talented student.
این مقاله توسط یک دانشجوی بااستعداد نوشته شد.
The project will be completed next week.
پروژه هفته آینده تکمیل خواهد شد.
10. جملات پیچیده (Complex Sentences)
به داوطلبان بیاموزید که چگونه از جملات پیچیده استفاده کنند تا مهارت خود را در نوشتن نشان دهند.
مثال:
Although she was tired, she completed her homework.
با اینکه خسته بود، تکالیفش را تمام کرد.
Students who study regularly often perform better in exams.
دانشآموزانی که مرتب درس میخوانند، اغلب عملکرد بهتری در امتحانات دارند.
11. نشانهگذاری (Punctuation)
نشانهگذاری درست، بخش مهمی از مهارتهای نوشتاری است.
اشتباه رایج: Let’s eat grandma.
بیایید مادربزرگ را بخوریم.
درست: Let’s eat, grandma.
بیایید غذا بخوریم، مادربزرگ.
نتیجهگیری
گرامر یکی از مهمترین بخشهای آزمون تافل است و یادگیری آن نیازمند تمرین مداوم و توجه به جزئیات است. با رعایت نکات مطرح شده و تمرین مکرر، میتوانید مهارتهای گرامری خود را تقویت کرده و در آزمون تافل موفق شوید.
برای اطلاعات بیشتر، پیشنهاد میکنم مقاله آیلتس یا تافل؟ تافل معتبره تره یا آیلتس؟ بررسی و مقایسه
را مطالعه کنید. این مقاله پر از نکات کاربردی است که میتواند به شما کمک کند.
با آرزوی موفقیت برای شما!

داشتن مدرک زبان بستگی به روشی داره که برای مهاجرت انتخاب می کنید، اما در اکثر موارد داشتن مدرک زبان مزیت بزرگی محسوب میشه و شانس شما رو برای پذیرش در کشور مورد نظرتان افزایش میده. اما به طور کلی، میتوان گفت که برای زندگی راحت در یک کشور انگلیسی زبان، به سطح متوسطی از مهارت زبانی در آن کشور نیاز دارید. این به معنای توانایی درک و صحبت کردن در مورد طیف گستردهای از موضوعات روزمره، مانند خرید، غذا […]
آیا برای مهاجرت حتما باید مدرک زبان داشته باشیم؟
داشتن مدرک زبان بستگی به روشی داره که برای مهاجرت انتخاب می کنید، اما در اکثر موارد داشتن مدرک زبان مزیت بزرگی محسوب میشه و شانس شما رو برای پذیرش در کشور مورد نظرتان افزایش میده. اما به طور کلی، میتوان گفت که برای زندگی راحت در یک کشور انگلیسی زبان، به سطح متوسطی از مهارت زبانی در آن کشور نیاز دارید. این به معنای توانایی درک و صحبت کردن در مورد طیف گستردهای از موضوعات روزمره، مانند خرید، غذا خوردن، حمل و نقل و معاشرت با دوستان و همکاران است.
در دوره کمربند مشکی مکالمه سریع در 3 ماه به تسلط بر مکالمات روزمره می رسید!
برای مهاجرت موارد زیر رو در نظر داشته باشید:
کشور مقصد: هر کشوری قوانین و الزامات خاص خود رو برای مهاجران داره. برخی از کشورها برای اکثر برنامههای مهاجرتی به مدرک زبان نیاز دارن، در حالی که برخی دیگر ممکنه برای موارد خاص یا روشهای مهاجرتی خاص، مدرک زبان رو الزامی ندونن.
کشورهایی که به طور کلی برای اکثر روش های مهاجرتی به مدرک زبان نیاز دارند:
- آلمان: اکثر مشاغل در آلمان به سطح B1 یا B2 زبان آلمانی نیاز دارند. برخی از مشاغل تخصصی ممکن است به سطح C1 یا C2 نیاز داشته باشند. برای سنجش سطح زبان آلمانی خود می توانید در آزمونهای زیر شرکت کنید:
آزمون TestDaF: این آزمون برای ارزیابی مهارتهای شما در درک مطلب، خواندن، نوشتن و صحبت کردن به زبان آلمانی در سطح دانشگاهی طراحی شده است.
آزمون DSH: این آزمون مشابه TestDaF است و برای ارزیابی مهارتهای شما در درک مطلب، خواندن، نوشتن و صحبت کردن به زبان آلمانی در سطح دانشگاهی طراحی شده است.
آزمون Goethe-Zertifikat: این آزمون در سطوح مختلف از A1 (مبتدی) تا C2 (مسلط) ارائه میشود و میتواند برای اهداف مختلفی از جمله مهاجرت، تحصیل و کار استفاده شود.
- فرانسه: برای ویزای کاری و تحصیلی به مدرک زبان فرانسوی در سطح TCF B2 یا DALF C1 نیاز است.
- ایتالیا: برای ویزای کاری به مدرک زبان ایتالیایی در سطح B1 و برای ویزای تحصیلی به سطح B2 نیاز است.
- اسپانیا: برای ویزای کاری و تحصیلی به مدرک زبان اسپانیایی در سطح DELE B2 نیاز است.
- انگلستان: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح UKVI Standard یا IELTS 5.5 نیاز است.
- ایالات متحده آمریکا: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح TOEFL IBT 80 یا IELTS 6.5 و برای ویزای تحصیلی به سطح TOEFL IBT 100 یا IELTS 7.0 نیاز است.
- کانادا: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی یا فرانسوی در سطح Canadian English Language Benchmarks (CELB) 7 یا IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح CELB 7 یا IELTS 6.5 نیاز است.
- استرالیا: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح IELTS 6.5 نیاز است.
- نیوزیلند: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح IELTS 6.5 نیاز است.
کشورهای آرژانتین، برزیل، شیلی، پرتغال، یونان، ترکیه و امارات متحده عربی برای برنامه ویزای طلایی به مدرک زبان نیازی ندارند
روش مهاجرت: روشهای مختلفی برای مهاجرت وجود دارد، از جمله مهاجرت تحصیلی، کاری، سرمایهگذاری و خانوادگی. برخی از روشهای مهاجرت، مانند مهاجرت تحصیلی، به طور کلی به مدرک زبان قوی نیاز دارند، در حالی که برای روشهای دیگر ممکن است الزامی نباشد.
با این حال، به طور کلی میتوان گفت که روشهای مهاجرتی که به طور کلی به قویترین مدرک زبان نیاز دارند عبارتند از:
- مهاجرت تحصیلی: برای پذیرش در دانشگاههای اکثر کشورهای جهان، به مدرک زبان قوی مانند آیلتس یا تافل با نمره بالا نیاز دارید.
- مهاجرت کاری: برای دریافت ویزای کار در بسیاری از کشورها، به مدرک زبان قوی در سطح حداقل B1 یا B2 نیاز دارید.
- مهاجرت از طریق برنامههای امتیازمحور: برخی از کشورها برنامههای مهاجرتی امتیازمحور دارند که در آنها مدرک زبان یکی از عوامل مهم برای کسب امتیاز است. برای دریافت امتیاز بالا در این برنامهها، معمولاً به مدرک زبان قوی در سطح حداقل B2 یا C1 نیاز دارید.
از سوی دیگر، روشهای مهاجرتی که ممکن است به مدرک زبان قوی نیاز نداشته باشند عبارتند از:
- مهاجرت از طریق سرمایهگذاری: بسیاری از کشورها برنامههای مهاجرتی سرمایهگذاری دارند که به شما امکان میدهد با سرمایهگذاری در آن کشور، اقامت دائم را دریافت کنید. این برنامهها معمولاً الزامات زبانی سختی ندارند و ممکن است بتوانید با مدرک زبان در سطح پایه یا بدون مدرک زبان مهاجرت کنید.
- مهاجرت از طریق تمکن مالی: برخی از کشورها به افراد ثروتمند که میتوانند ثابت کنند میتوانند از خود و خانواده خود حمایت مالی کنند، اقامت دائم اعطا میکنند. این برنامهها معمولاً الزامات زبانی سختی ندارند و ممکن است بتوانید با مدرک زبان در سطح پایه یا بدون مدرک زبان مهاجرت کنید.
- مهاجرت از طریق پیوستن به خانواده: اگر یکی از اعضای خانواده شما در حال حاضر تابعیت کشور مورد نظر را داشته باشد، ممکن است بتوانید از طریق پیوستن به خانواده به آن کشور مهاجرت کنید. این روش معمولاً به مدرک زبان قوی نیاز ندارد، به خصوص اگر قبلاً با عضو خانواده خود به زبان مشترکی صحبت میکردید.
- مهارتها و شرایط شما: علاوه بر مدرک زبان، عوامل دیگری نیز وجود دارند که بر شانس شما برای مهاجرت تأثیر میگذارند، مانند مهارتها، تحصیلات، تجربه کاری و سابقه شغلی شما.
در اینجا چند نمونه از روشهای مهاجرت بدون نیاز به مدرک زبان آورده شده است:
- مهاجرت از طریق کارآفرینی: برخی از کشورها برنامههایی برای کارآفرینان دارند که به آنها اجازه میدهد با سرمایهگذاری در آن کشور، اقامت دائم را دریافت کنند. این برنامهها معمولاً به مدرک زبان نیاز ندارند.
مراحل کلی مهاجرت از طریق کارآفرینی به شرح زیر است:
- کشور مورد نظر خود را انتخاب کنید: اولین قدم انتخاب کشوری است که میخواهید به آن مهاجرت کنید. هر کشوری قوانین و الزامات خاص خود را برای برنامههای مهاجرت کارآفرینی دارد، بنابراین مهم است که کشوری را انتخاب کنید که برنامه آن با شرایط و اهداف شما مطابقت داشته باشد.
موارد زیر را هنگام انتخاب کشور در نظر بگیرید:
- شرایط اقتصادی: ثبات اقتصادی، نرخ رشد و فرصتهای تجاری در کشور را بررسی کنید.
- محیط کسب و کار: قوانین و مقررات مربوط به راه اندازی و اداره کسب و کار را بررسی کنید.
- حمایت از کارآفرینان: برنامههای حمایتی دولت برای کارآفرینان، مانند مشوقهای مالی و کمکهای مالی را بررسی کنید.
- هزینه زندگی: هزینه زندگی در کشور را بررسی کنید و مطمئن شوید که میتوانید از پس آن بربیایید.
- زبان: اگر به زبان رسمی کشور تسلط ندارید، در نظر بگیرید که آیا یادگیری آن برای شما امکانپذیر است یا خیر.
برخی از کشورهایی که برنامههای مهاجرت کارآفرینی محبوبی دارند عبارتند از:
- کانادا: کانادا به دلیل داشتن اقتصاد قوی، محیط کسب و کار پایدار و برنامههای حمایتی متعدد از کارآفرینان، کشوری محبوب برای مهاجران کارآفرین است.
- استرالیا: استرالیا کشوری دیگر با اقتصاد قوی و فرصتهای تجاری فراوان است. برنامههای مهاجرت کارآفرینی استرالیا امتیازات مختلفی را به کارآفرینان با تجربه و ایدههای تجاری نوآورانه ارائه میدهد.
- ایالات متحده آمریکا: ایالات متحده آمریکا به دلیل داشتن اقتصاد بزرگ و متنوع و همچنین مراکز متعدد استارتاپی، کشوری محبوب برای کارآفرینان است. با این حال، برنامههای مهاجرت کارآفرینی ایالات متحده میتواند پیچیده و رقابتی باشد.
- آلمان: آلمان کشوری با اقتصاد قوی و محیط کسب و کار پایدار است. برنامههای مهاجرت کارآفرینی آلمان به کارآفرینانی که میتوانند ثابت کنند ایدههای تجاری آنها پتانسیل ایجاد شغل و رشد اقتصادی را دارد، اقامت اعطا میکند.
- انگلستان: انگلستان کشوری با اقتصاد متنوع و مرکز مهم تجارت بینالمللی است. برنامههای مهاجرت کارآفرینی انگلستان به کارآفرینانی که میتوانند ثابت کنند سرمایه کافی برای سرمایهگذاری در یک کسب و کار در انگلستان را دارند، اقامت اعطا میکند.
- تحقیق در مورد برنامه مهاجرت کارآفرینی: پس از انتخاب کشور مورد نظر، باید در مورد برنامه مهاجرت کارآفرینی آن کشور به طور کامل تحقیق کنید. وب سایت دولت مربوطه را بررسی کنید و با یک وکیل مهاجرت یا مشاور باتجربه مشورت کنید تا مطمئن شوید که تمام الزامات را برآورده میکنید.
موارد زیر را هنگام تحقیق در مورد برنامه مهاجرت کارآفرینی در نظر بگیرید:
- شرایط واجد شرایط بودن: چه شرایطی را باید برای واجد شرایط بودن برای برنامه داشته باشید؟ این شرایط ممکن است شامل سن، تحصیلات، تجربه کاری، سابقه شغلی و منابع مالی شما باشد.
- فرآیند درخواست: فرآیند درخواست چگونه است؟ چه مدارکی باید ارائه دهید؟
- هزینهها: هزینههای مربوط به درخواست و دریافت ویزا چقدر است؟
- شرایط اقامت: پس از دریافت ویزا، چه شرایطی را باید برای حفظ اقامت خود در کشور برآورده کنید؟
- طرح کسب و کار خود را تهیه کنید: برای موفقیت در برنامه مهاجرت کارآفرینی، به یک طرح تجاری قوی نیاز دارید. طرح تجاری شما باید ایده کسب و کار شما، نحوه کسب درآمد، بازار هدف شما، برنامههای بازاریابی شما و پیشبینیهای مالی شما را شرح دهد.
طرح تجاری شما باید متقاعد کننده و به خوبی نوشته شده باشد و نشان دهد که ایده شما viable و دارای پتانسیل موفقیت در کشور مورد نظر است.
- تأمین مالی کسب و کار خود: بسیاری از برنامههای مهاجرت کارآفرینی نیاز به اثبات تمکن مالی شما دارند. این به این معنی است که باید
- مهاجرت از طریق تمکن مالی: برخی از کشورها به افراد ثروتمند که میتوانند ثابت کنند میتوانند از خود و خانواده خود حمایت مالی کنند، اقامت دائم اعطا میکنند. این برنامهها معمولاً به مدرک زبان نیاز ندارند.
شرایط مهاجرت از طریق تمکن مالی (که به آن اقامت سرمایهگذاری، اقامت خودحمایتی یا ویزای ثروتمندان نیز گفته میشود) در هر کشور متفاوت است، اما به طور کلی، متقاضیان باید شرایط زیر را داشته باشند:
- اثبات تمکن مالی: شما باید ثابت کنید که از نظر مالی توانایی حمایت از خود و خانواده خود را در کشور جدید دارید. این اثبات معمولاً از طریق ارائه صورتحسابهای بانکی، اسناد مالکیت املاک و مستغلات یا سایر مدارک مربوط به داراییهای شما انجام میشود.
- سرمایهگذاری: در برخی از کشورها، شما باید مبلغ مشخصی را در آن کشور سرمایهگذاری کنید. این سرمایهگذاری میتواند در قالب خرید ملک، راهاندازی کسب و کار، اوراق قرضه دولتی یا سایر ابزارهای سرمایهگذاری باشد.
- سابقه شغلی تمیز: برخی از کشورها ممکن است سابقه شغلی شما را بررسی کنند تا مطمئن شوند که در فعالیتهای غیرقانونی یا مجرمانه شرکت نداشتهاید.
- سلامت: شما باید از نظر جسمی و روحی سالم باشید و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر بگذارید.
- عدم سوء پیشینه: شما باید سابقه کیفری پاک داشته باشید.
- سن: برخی از کشورها برای متقاضیان برنامههای تمکن مالی محدودیت سنی قائل میشوند.
موارد زیر نمونههایی از الزامات تمکن مالی در برخی از کشورها است:
- پرتغال: متقاضیان باید 1 میلیون یورو در املاک و مستغلات، اوراق قرضه دولتی یا صندوقهای سرمایهگذاری پرتغالی سرمایهگذاری کنند.
- اسپانیا: متقاضیان باید 500000 یورو در املاک و مستغلات اسپانیا سرمایهگذاری کنند یا 2 میلیون یورو اوراق قرضه دولتی اسپانیا را خریداری کنند یا 1 میلیون یورو در یک شرکت اسپانیایی سرمایهگذاری کنند.
- یونان: متقاضیان باید 250000 یورو در املاک و مستغلات یونان سرمایهگذاری کنند یا 300000 یورو اوراق قرضه دولتی یونان را خریداری کنند.
- ایرلند: متقاضیان باید 2 میلیون یورو سرمایهگذاری واجد شرایط در ایرلند انجام دهند.
- امارات متحده عربی: متقاضیان باید 5 میلیون درهم (معادل 1.36 میلیون دلار آمریکا) در املاک و مستغلات دبی سرمایهگذاری کنند یا 10 میلیون درهم (معادل 2.72 میلیون دلار آمریکا) در اوراق قرضه دولتی امارات متحده عربی سرمایهگذاری کنند یا در یک کسب و کاری در امارات متحده عربی سرمایهگذاری کنند.
موارد ذکر شده فقط اطلاعات کلی هستند و ممکن است در شرایط خاص استثناهایی وجود داشته باشد. برای اطلاعات دقیق و به روز در مورد الزامات برنامه تمکن مالی در هر کشور خاص، همیشه باید با مقامات دولتی مربوطه یا یک وکیل مهاجرت مشورت کنید.
مزایای مهاجرت از طریق تمکن مالی:
- فرآیند نسبتاً سریع: برنامههای تمکن مالی معمولاً سریعتر از سایر روشهای مهاجرت مانند مهاجرت از طریق کار یا تحصیل پردازش میشوند.
- عدم نیاز به سابقه کار یا تحصیلات: برخلاف برنامههای مهاجرت مبتنی بر کار یا تحصیلات، برنامههای تمکن مالی نیازی به سابقه کار یا تحصیلات مرتبط ندارند.
- ثبات و امنیت: اقامت در یک کشور جدید از طریق برنامه تمکن مالی میتواند ثبات و امنیت بیشتری را برای شما و خانوادهتان به ارمغان بیاورد.
- دسترسی به آموزش و مراقبتهای بهداشتی: شما و خانوادهتان معمولاً به آموزش و مراقبتهای بهداشتی با کیفیت بالا در کشور جدید دسترسی خواهید داشت.
- فرصتهای تجاری: اقامت در یک کشور جدید میتواند فرصتهای تجاری جدیدی را برای شما باز کند.
معایب مهاجرت از طریق تمکن مالی:
- سرمایهگذاری اولیه بالا: برنامههای تمکن مالی معمولاً نیاز به سرمایهگذاری اولیه قابل توجهی دارند.
- عدم ضمانت موفقیت: هیچ تضمینی برای موفقیت در برنامه تمکن مالی وجود ندارد و ممکن است درخواست شما رد شود.
- مهاجرت از طریق پیوستن به خانواده: اگر یکی از اعضای خانواده شما در حال حاضر تابعیت کشور مورد نظر را داشته باشد، ممکن است بتوانید از طریق پیوستن به خانواده به آن کشور مهاجرت کنید. این روش معمولاً به مدرک زبان نیاز ندارد.
شرایط پیوستن به خانواده در برنامههای مهاجرت به کشور مقصد و وضعیت اقامتی حامی شما (فردی که در آن کشور زندگی میکند) بستگی دارد.
به طور کلی، الزامات کلی برای پیوستن به خانواده عبارتند از:
- رابطه خانوادگی: شما باید با حامی خود رابطه خانوادگی قانونی مانند همسر، فرزند، والدین یا در برخی موارد، پدربزرگ و مادربزرگ یا نوه داشته باشید.
- حمایت مالی: حامی شما باید ثابت کند که از نظر مالی توانایی حمایت از شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند را دارد.
- سلامت: شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند باید از نظر جسمی و روحی سالم باشید و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر بگذارید.
- عدم سوء پیشینه: شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند باید سابقه کیفری پاک داشته باشید.
- اقامت: حامی شما باید اقامت دائم یا موقت در کشور مقصد داشته باشد.
مراحل کلی درخواست پیوستن به خانواده به شرح زیر است:
- حامی شما باید برای شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند، اسپانسر شود. این شامل تکمیل فرمهای درخواست، ارائه مدارک اثبات رابطه خانوادگی، ارائه مدارک اثبات توانایی مالی و پرداخت هزینههای مربوطه میشود.
- پس از تأیید درخواست شما، از شما خواسته میشود که برای ویزا یا مجوز اقامت اقدام کنید. این فرآیند ممکن است شامل مصاحبه با مقامات مهاجرت و ارائه مدارک اضافی باشد.
پس از دریافت ویزا یا مجوز اقامت، میتوانید به کشور مقصد سفر کنید و به حامی خود بپیوندید.
موارد زیر نمونههایی از الزامات خاص برای پیوستن به خانواده در برخی از کشورها است:
- کانادا: همسران، شرکای حقوقی، فرزندان وابسته و والدین واجد شرایط میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم کانادا درخواست دهند.
- استرالیا: همسران، شرکای حقوقی، فرزندان وابسته، والدین و در برخی موارد، پدربزرگ و مادربزرگ و نوهها میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم استرالیا درخواست دهند.
- ایالات متحده آمریکا: همسران، فرزندان مجرد زیر 21 سال، و در برخی موارد، والدین میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم ایالات متحده آمریکا درخواست دهند.
- انگلستان: همسران، شرکای حقوقی، فرزندان وابسته و در برخی موارد، والدین و پدربزرگ و مادربزرگ میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم انگلستان درخواست دهند.
- آلمان: همسران، فرزندان وابسته و در برخی موارد، والدین میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم آلمان درخواست دهند.
اگه قصدت رفتنه با تمام وجود کمکتون می کنیم تا در بهترین شرایط و در کمترین زمان مهاجرت کنید. کافیه فرم زیر رو پر کنی!
مهاجرت
منابع مفید:
- سازمان بینالمللی مهاجرت: https://www.iom.int/
- پناهندگان سازمان ملل: https://www.unhcr.org/
- شبکه جهانی مهاجران: https://www.globalmigrationlaw.com/

آزمون ماک آیلتس (IELTS Mock) شبیه سازی سوالات، محیط و نحوه برگزاری آزمون اصلی آیلتس هست. در آزمون ماک، همه 4 مهارت آیلتس سنجیده میشه
همه چیز درباره آزمون ماک آیلتس
آزمون ماک آیلتس (IELTS Mock) شبیه سازی سوالات، محیط و نحوه برگزاری آزمون اصلی آیلتس هست. در آزمون ماک، همه 4 مهارت آیلتس سنجیده میشه تا کاندیدیت (یا همون آزمون دهنده) با اتمسفر استاندارد این آزمون بینالمللی آشنا بشه و استرسهاش پایین بیاد.
این آزمون در موسسات مختلف و در اکثر استانهای کشور برگزار میشه؛ با این حال، کیفیت برگزاری و سنجش آزمون بسیار متفاوته و تنها چند مرکز خاص هستن که آزمون ماک آیلتس رو در سطح بالا و شبیه به آزمون اصلی برگزار میکنن.
توی این مقاله قصد داریم به آزمون ماک آیلتس به صورت مفصل بپردازیم، جواب سوالهای رایج درباره این آزمونو بدیم و شمارو با نحوه پیدا کردن محل برگزاری و هزینهها آشنا کنیم.
آزمون ماک آیلتس چیست؟
اول اینکه، آزمون آکادمیک یا جنرال آیلتس یه آزمون تعیین سطح شخص از نظر سواد انگلیسی هست که در چهار مهارت زیر برگزار میشه
- گفتاری یا اسپیکینگ (Speaking)
- شنیداری یا لسنینگ (Listening)
- نوشتاری یا رایتینگ (Writing)
- خواندن یا ریدینگ (Reading)
آزمون آیلتس برای سالهای ساله که برگزار میشه و تقریبا همه کشورها و موسسات آموزشی اونو قبول دارن. بنابراین، سال به سال این آزمون سختتر به نظر میاد، هرچند چهارچوب و سطح فنی آزمون تقریبا ثابته و این سوالات و محتواها هستن که تغییر میکنن.
برای کم کردن استرس آزمون و آشنا شدن با شیوه برگزاری و هر چیز دیگهای که لازم هست شخص درباره آزمون آیلتس بدونه، آزمون ماک یا Mack Test به وجود اومده. آزمون ماک آیلتس تقریبا همون آزمون آیلتس هست که به صورت غیررسمی و با کیفیت نسبتا پایینتری برگزار میشه.
توی آزمون ماک آیلتس شما تمام 4 مهارت اصلی رو امتحان میدید و سوالات بخش لسنینگ و ریدینگ نمونههایی انتخابی از آزمونهای قبلی آیلتس هستن. بخش اسپیکینگ آزمون ماک آیلتس هم توسط یک متخصص زبان انگلیسی برگزار میشه (هرچند با کیفیتی پایینتر از آزمون اصلی).
چرا باید آزمون ماک آیلتس شرکت کنم؟
خیلی سادهس، برای اینکه خودتو با شرایط و شیوه انجام آزمون اصلی وفق بدی. در آزمون آیلتس شما فرصت اشتباه کردن و تجربه موقعیت رو ندارید. برای همین، بهتره قبل از ورود به آزمون اصلی یه آزمون ماک آیلتس بدید و با زیر و بم این آزمون از نزدیک آشنا بشید.
از نظر روانشناسی، شرکت در آزمون ماک باعث میشه شما اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید، چونکه دیگه محیط آزمون و شرایط برگزاری اون براتون غریبه نیست و واکنش سریعتری به هر سوال، بخش و نحوه انجام مرحله به مرحله آزمون IELTS دارید.
علاوه بر این، آزمون ماک، از همون سوالاتی استفاده میکنه که استاندارد آیلتس هست. واسه همین، شما با نحوه سوال دهی و سختی هر بخش از سوالات آشنا میشید. مهمتر اینکه، توی آزمون ماک IELTS شما مدیریت زمان رو یاد میگیرید که یکی از مهمترین فاکتورها برای موفقیت در آزمون آیلتس هست.
بخشهای مختلف آزمون ماک آیلتس
همونطور که گفتیم، آزمون ماک شبیه سازی آزمون اصلیه، بنابراین، از همون قواعد پیروی میکنه. باهم، بخشهای مختلف آزمون و زمانبندی انجام اونهارو مرور میکنیم.
- آزمون کتبی با Listening شروع میشه و 40 تا سوال داره که باید در 30 دقیقه پاسخ بدید. یه 10 دقیقه هم فرصت انتقال جوابها به پاسخنامه رو دارید (البته این 10 دقیقه هم میتونه صرف جواب دادن به سوالات بشه).
- بخش ریدینگ که در ادامه میاد از لسنینگ سختتر هست و افراد معمولا با برنامهریزی زمانی این بخش مشکل دارن و اکثرا وقت کم میارن. سعی کنید یک متد برای خودتون پیدا کنید که با سبک پاسخدهی شما سازگار باشه. این بخش هم 40 تا سوال داره که باید در 60 دقیقه پاسخ بدید.
- رایتینگ یا Writing آخرین مرحله از آزمون کتبی هست که در دو بخش برگزار میشه. Part1 یک جدول، نمودار، فرایند و …، هست که باید تشریح کنید و Part2 هم یک موضوع عمومی هست که باید دربارهش یه essay یا همون انشاء بنویسید.
- بخش اسپیکینگ هم مشابه با آزمون اصلی به صورت مجزا برگزار میشه (در همون روز یا روزهای قبل و بعد از آزمون) و تقریبا 11 تا 14 دقیقه هم طول میکشه.
جواب آزمون ماک آیلتس
جواب آزمون ماک یک کارنامه حاوی عملکرد شما در آزمون شبیه سازی آیلتس هست. در برگه جواب، برای هر بخش یک نمره 1 تا 9 تعیین شده و یک Overall به عنوان نمره مجموع که تقریبا میانگینی از نمره بخشهای مختلف آزمونه ارائه میشه.
تفاوت آزمون ماک آیلتس با آزمون اصلی IELTS
تفاوت شاخص بین آزمون ماک و آزمون اصلی، ارزش جواب نهایی این دو آزمون هست. آزمون Mack قابل ارجاع به هیچ موسسه، دانشگاه، سفارت یا هر سازمان و شخص خاصی نیست. تنها یک آزمون برای تعیین سطح شما و آشنایی با شیوه برگزاری آزمون اصلیه.
تفاوت دیگه آزمون ماک با آزمون اصلی آیلتس، سطح امتحان هست. مطمئنا آزمون آیلتس شرایط استرسزا تری داره، سوالاتش به روز هست و با رسمیت و نظارت بیشتری برگزار میشه. همچنین، آزمون اسپیکینگ ماک سطحش از آزمون اصلی پایینتر هست و Examiner آیلتس تجربه بیشتری داره و قواعد رو با دقت بیشتری رعایت میکنه. قیمت این دو آزمون هم آسمون تا زمین با هم فرق دارن!
قیمت آزمون ماک آیلتس
هزینه آزمون IELTS 88900000 ریاله که مصوبه سال 1402 بوده و نزدیک به 3 میلیون نسبت به سال قبل افزایش قیمت داشته و در همه جای ایران یکسان هست. در مقابل، قیمت آزمون ماک کاملا سلیقهای و بستگی به سطح آزمون، شهر و نحوه برگزاری آزمون داره.
در شهر تهران قیمت آزمون ماک آیلتس از 600 هزار تومان شروع میشه و تا 1200 هزار تومان هم اعلام شده. در شهرستانها این رقم کمتره و تا حدود 500 هزار تومان هزینه برگزاری هر آزمون ماک میشه. بعضی از موسسات بابت تحلیل نحوه جواب دادن شما به سوالات رقم بیشتری رو میگیرن و انتخاب این گزینه اختیاریه.
کجا آزمون ماک آیلتس برگزار میکنه؟
تقریبا همه موسساتی که آزمون آیلتس رو برگزار میکنن، برگزارکننده آزمونهای ماک هم هستن. موسسههایی مثل ایرسافام، آفرینش و تهران آیلتس ازجمله این موسسهها هستن. علاوه بر این، موسسات آموزش زبان انگلیسی هم کم و بیش آزمون ماک دارن.
جمعبندی:
اگر قصد شرکت در آزمون آیلتس رو دارید، حتما قبل از پرداخت هزینه 9 میلیون تومانی اون، یه آزمون ماک شرکت کنید. این آزمون خیلی به شما در کاهش استرس و آمادگی برای آزمون اصلی کمک میکنه. بخصوص، آزمون ماک هزینه پایینی داره و اگر نمرههای کمتر از 5 گرفتید، بهتره فعلا سراغ آزمون اصلی نرید و کمی بیشتر تمرین کنید.
آزمون ماک رو بهتره در یکی از موسسات برگزار کننده رسمی آزمون IELTS بدید. چونکه اونها برگزار کننده آزمون اصلی IELTS هستن و با همه جزئیات برگزاری آزمون آشنایی دارن و شما رو در موقعیتی تقریبا مشابه قرار میدن. با وجود این، موسسات دیگهای هم هستن که آزمون رو در سطح بالایی برگزار میکنن و اگر به گروه اول دسترسی ندارید، حتما از موسسات معتبر برای شرکت در ماک بهره بگیرید.
سوالات متداول
۱. آیا آزمون ماک آیلتس اعتبار ارائه به دانشگاه رو داره؟
به هیچ وجه، این آزمون چنانکه از نامش پیداس، یه آزمون آزمایشیه و هیچ اعتبار قابل استنادی نداره.
۲. اگر در آزمون ماک، نمره خوبی بگیرم، توی آزمون اصلی هم نمره خوبی خواهم گرفت؟
آزمون اصلی سطح بالاتری از استرس رو داره و غالبا سختتر هم به نظر خواهد اومد. بنابراین، شما همیشه یک اختلاف 1 نمرهای رو در نظر بگیرید. مثلا اگر آزمون ماک 7 شدید، بدونید که سطحتون 6 یا نهایت 6.5 هست. با این حال، گاهی عملکرد شما در آزمون اصلی بهتر میشه و ممکنه نمره بالاتری هم بگیرید. با وجود این، بهتره چند آزمون بدید و وقتی نمرهتون به ثبات رسید (مثلا حول 6.5) آزمون اصلی رو شرکت کنید.
۳. مراکز برگزاری آزمون آیلتس کجاها هستن؟
تقریبا هر موسسهای که نماینده برگزاری آزمون اصلی IELTS هست، آزمون ماک هم برگزار میکنه. موسسات آموزش زبان معتبر هم این آزمون رو برگزار میکنن.
۴. فرق آزمون ماک با Practice Test چیست؟
منظور از Practice Test نمونه سوالهایی هست که برگزار کنندههای آزمون آیلتس سالانه منتشر میکنن. مثل کتابهای Cambridge English IELTS with Answers که در هر کتاب اون، 4 تست کامل آزمون آیلتس وجود داره. استفاده از این کتابها بهترین نوع آماده شدن برای آزمون ماک آیلتس و آزمون اصلیه.

در این مقاله می خوام همه چیز درباره مصاحبه آیلتس ترفندها و منابع مصاحبه آیلتس رو بهتون بگم! در واقع همون بخش Speaking از آزمون IELTS هست که به صورت مجزا از بخش کتبی از آزمون دهنده یا همون Candidate گرفته میشه. مصاحبه آیلتس برای هر دو فرمت آکادمیک و جنرال یکی هست و هیچ فرقی از نظر نوع سوالات، دشواری و شیوه نمرهدهی ندارن. حتی اگر شما آزمون رو به صورت آنلاین بخواید شرکت کنید، مصاحبه آیلتس همون […]
همه چیز درباره مصاحبه آیلتس ترفندها و منابع
در این مقاله می خوام همه چیز درباره مصاحبه آیلتس ترفندها و منابع مصاحبه آیلتس رو بهتون بگم! در واقع همون بخش Speaking از آزمون IELTS هست که به صورت مجزا از بخش کتبی از آزمون دهنده یا همون Candidate گرفته میشه. مصاحبه آیلتس برای هر دو فرمت آکادمیک و جنرال یکی هست و هیچ فرقی از نظر نوع سوالات، دشواری و شیوه نمرهدهی ندارن.
حتی اگر شما آزمون رو به صورت آنلاین بخواید شرکت کنید، مصاحبه آیلتس همون فرمت رو دنبال میکنه، فقط به جای مصاحبه حضوری، به صورت آنلاین مصاحبه میشید. توی این مقاله قصد داریم به همه جنبههای مصاحبه آیلتس بپردازیم و نکاتی رو که برای نمره گرفتن از اسپیکینگ مهم هستن با شما به اشتراک بذاریم.
مصاحبه آیلتس یا اسپیکینگ چگونه هست؟
در این بخش به کلیات مصاحبه آیلتس میپردازیم و سعی میکنیم صفر تا صد این مرحله از IELTS رو براتون تشریح کنیم.
- مصاحبه آیلتس یک آزمون فیس تو فیس هست که یک طرف اون آزمون دهنده (Candidate) هست و طرف دیگه ممتحن یا همون Examiner
- این آزمون توی یک اتاق کوچیک با یه میز و دو صندلی انجام میشه
- برخلاف بخش رایتینگ یا ريدینگ، هیچ فرقی بین Speaking آکادمیک و جنرال نیست
- تمام آزمون با یک رکوردر ضبط میشه تا در نمرهدهی و اعتراضهای ممکن استفاده بشه
- سبک آزمون غیررسمی هست، درست شبیه یه مکالمه بین دو شخص معمولی
- کل آزمون در حدود 11 تا 14 دقیقه طول میکشه (نه کمتر و نه بیشتر)
- کنترل زمانی به عهده ممتحن هست و هرجا که صلاح بدونه به شما میگه کافیه و میره سراغ سوال بعدی
- مصاحبه کننده بخش اسپیکینگ، همون کسی هست که نمره این بخش از آزمون آیلتس رو به شما میده
فرمت انجام مصاحبه آیلتس
آگاهی از نحوه برگزاری آزمون خیلی مهمه و کمک زیادی به کاهش استرس شما و بهره گرفتن از پتانسیل دانش زبانتون میکنه
- وقتی واسه آزمون آیلتس ثبت نام میکنید، معمولا از شما خواسته میشه که یک روز رو برای شرکت در بخش مصاحبه آیلتس خودتون تعیین کنید (معمولا دو سه روز قبل یا بعد از آزمون کتبی)
- بعد از اینکه روز و ساعت دقیق آزمون اسپیکینگ آیلتس تعیین شد، باید در زمان مشخص به مکان تعیین شده مراجه کنید (همیشه سعی کنید نیم ساعت زودتر اونجا باشید)
- بعد از ورود به محل برگزاری، آیدی چک میشید و از شما عکس میگیرن؛ یادتون باشه این عکس بعدا برای قرار دادن در مدرک زبان آیلتس شما استفاده میشه، پس خوشتیب برید!
- مرحله بعد نشستن و منتظر موندن برای نوبت مصاحبه هست. وقتی صداتون زدن به اتاق مصاحبه آیلتس میرید
- ممتحن بعد از سلام علیک، از شما میخواد که پاسپورت خودتونو بهش نشون بدید تا احراز هویت کنه
- بخش اول یا Part 1 آیلتس: سوال و جواب درباره اسمتون، خانواده، شغلتون، شهرتون و سوالای عمومی از این دست
- بخش دو یا Part 2 آیلتس: ممتحن در این بخش یک برگه به شما میده که روش یک موضوع با چندتا سوال نوشته شدن. ازتون میخواد 1 دقیقه به این موضوع فکر کنید و برای پاسخ دادن به سوالهاش آماده بشید. حتی بهتون یک قلم و کاغذ میده که اگر دوست داشتید یادداشت بردارید (حتما نکته برداری کنید و برای هر سوال یک جواب کوتاه بنویسید و حتما به همه سوالات دقیقا پاسخ بدید!)
- مرحله سوم یا Part 3 آیلتس: توی مرحله سوم، شبیه یک مکالمه دو طرفه، ممتحن با شما درباره موضوع بخش قبلی بحث میکنه. بیشتر این بحث شبیه پرسیدن نظر شما در مورد وجههای مختلف از موضوع Part 2 هست.
معیارهای نمرهدهی در مصاحبه آیلتس
برای اینکه نمره خوبی از بخش اسپیکینگ آزمون آیلتس دریافت کنید، باید بدونید که نحوه نمرهدهی به چه شکل هست. بندهای زیر کمک زیادی به درک نحوه نمرهدهی و تلاش برای گرفتن نمره خوب از مصاحبه آیلتس میکنن
- روان بودن و انسجام در مکالمه (25 درصد از نمره): به زبان ساده، باید شبیه یه آدم عادی در یه شرایط معمولی حرف بزنید، سرعت مناسبی در حرف زدن داشته باشید و ایدهها و طرز فکرتونو به شکل پیوسته ارائه بدید. نباید از این شاخه به اون شاخه بپرید، زیاد مکث کنید یا خیلی تند حرف بزنید. حتما حتما، جملاتتون مرتبط و حول سوالات باشه، حاشیه نرید و کمگویی یا اضافهگویی نکنید
- دایره لغات (25 درصد از نمره): خیلی مهمه که از یه دایره لغات گسترده در آزمون استفاده کنید، اما به هیچ وجه نیازی نیست از کلمات خیلی قلمبه و سلمبه بهره بگیرید. انتخابهای منطقی و به جا داشته باشید و کلمات مختص اون موضوع رو انتخاب کنید. برای داشتن چنین توانی، حتما باید کتابهای لغات خوبی مثل Oxford Word skills رو مطالعه کنید.
- گرامر (25 درصد از نمره): گرامر خیلی به نمره گرفتن شما در مصاحبه آیلتس کمک میکنه. هرچند نیازی نیست که گرامر رو مو به مو بلد باشید، ولی استفاده به جا و کافی از گرامرهای پیچیده میتونه نمرهآور و نشانهای از قدرت تکلم شما به زبان انگلیسی باشه.
- تلفظ (25 درصد از نمره): همه موارد بالا بدون یک عملکرد خوب در تلفظ کلمات، یعنی شکست در مصاحبه آیلتس. حتما در تلفظ درست کلمات تاکید داشته باشید، تمرین کنید، از گوگل ترانسلیت یا لغتنامههای الکترونیکی معتبر برای شنیدن تلفظ درست کلمات استفاده کنید و تا میتونید فیلم انگلیسی با زیرنویس انگلیسی ببینید.
ترفندها و پیشنهاداتی برای موفقیت در مصاحبه آیلتس
موارد زیر نکاتی مهم از آزمون آیلتس هستن که رعایت اونها تضمینی بر موفقیت در Speaking آیلتس خواهد بود.
- تا میتونید نمونه سوالهای مصاحبه آیلتس رو بررسی کنید، ولی هرگز سعی نکنید جوابها رو حفظ کنید؛ به دو دلیل، اول اینکه شما نمیتونید همه موضوعات رو پوشش بدید و حتما در زمان مصاحبه جوابها یادتون میره، دوم اینکه مصاحبه کننده بسیار باتجربه هست و پس از سالها آزمون گرفتن، خوب میدونه چه کسی سوالها رو حفظ و چه کسی اونها رو تولید کرده.
- از کلمات نامتعارف و پیچیده پرهیز کنید: فقط به صرف اینکه یک لغت انگلیسی پیچیده بلدید، به این معنی نیست که حتما باید استفاده کنید؛ برعکس، استفاده نابجا و بیش از حد از کلمات سنگین و خیلی رسمی، باعث کم شدن نمره اسپیکینگ آیلتس میشه.
- همه انواع گرامرهای گذشته، حال و آینده رو استفاده کنید: اینکه فقط در یک زمان جمله بسازید یه نکته خیلی منفیه. حتما سعی کنید در موقع حرف زدن درباره زمانهای مختلف با گرامر مختص اونها حرف بزنید.
- منسجم و پیوسته حرف بزنید: نه خیلی من من کنید، نه خیلی تند حرف بزنید. یک ریتم آروم و پیوسته رو در مکالمه رعایت کنید. مطمئن باشید که اگه examiner از طرز حرف زدن شما کلافه بشه، نمره خوبی به شما نمیده.
- لهجه نمره منفی نداره: تا زمانی که منسجم، مرتبط و با تلفظ درست حرف میزنید، لهجه هیچ تأثیری در نمره شما نداره. حتی گاهی تلفظ اشتباه بعضی کلمات به حساب لهجه گذاشته میشه و نمره منفی بهشون تعلق نمیگیره.
- مکث کردن یک عمل طبیعی و حتی مثبت هست: همه ما برای جواب دادن به یک سوال ممکنه چند لحظه صبر کنیم بعد شروع به حرف زدن کنیم. این صبر کوتاه باعث درک بهتر سوال و برنامهریزی مغز برای جواب درست به اونها میشه. اصطلاحهای زیر خیلی برای گرفتن وقت و فکر کردن به سوال خوبن:
Let me think
Give me a second
That is an interesting question
That is a very difficult question, but I’ll try my best
I would say
- خیلی کوتاه جواب ندید: در مصاحبه آیلتس، مهمه که به سوالات جواب بدید، اما مهمتر توضیح مختصر جواب هست. سعی نکنید از سوال فرار کنید.
- برای کاهش استرس، آزمون رو شبیهسازی کنید: حتما قبل از ورود به جلسه، بارها و بارها آزمون رو برای خودتون شبیهسازی کنید. از یه دوست کمک بگیرید، یا تنهایی این کارو انجام بدید (مثلا جلو آینه)، یا از ویدیوها و فایلهای صوتی مرتبط با آزمون استفاده کنید.
- موضوعات معمول رو تمرین کنید: مهمترین فعالیت برای گرفتن یه نمره خوب از مصاحبه آیلتس، تمرین مستمر موضوعهایی هست که توی آزمونهای آیلتس به مراتب پرسیده میشه: کتاب IELTS Speaking Actual Tests کتاب خوبی برای تمرین موضوعهای مختلف از مصاحبه آیلتس هست.
منابع مصاحبه آیلتس
موارد زیر بهترین منابع برای یادگیری شیوههای درست انگلیسی حرف زدن و داشتن یک ذهن سازنده برای خلق جملات به زبان انگلیسی هستن
- گوش دادن به پادکستهای مختلف مثل 6 minutes English که از هر دری حرف میزنن
- تماشای ارائههای برنامه Ted با زیرنویس انگلیسی
- Shadowing: کافیه در یوتیوب سرچ کنید تا صدها ویدیو با امکان تمرین این تکنیک را پیدا کنید
- پادکستهای انگلیسی مانند IELTS Energy 7+ و All Ears English
بهترین کتابها برای تمرین اسپیکینگ آیلتس
- IELTS Speaking Strategies
- Official IELTS Practice Materials
- Target Band 7: IELTS Academic Module
- Cambridge Books
- IELTS Speaking Masterclass
سوالات متداول درباره مصاحبه آیلتس
اشکالی نداره توی مصاحبه آیلتس دروغ بگیم؟
آزمون Speaking آیلتس برای سنجش توان سخنوری شما به زبان انگلیسی هست. برای همین، دروغ گفتن هیچ ایرادی نداره. ولی یادتون باشه که دروغ گفتن درباره موضوعات گاهی باعث گم کردن موضوع و نیاز به وقت و زمان بیشتر برای پاسخگویی میشه.
میشه در حین آزمون از مصاحبه کننده سوال بپرسم؟
در زمان آزمون شما میتونید از ممتحن بخواید که سوالی رو که خوب متوجه نشدید تکرار کنه، ولی غیر از این نمیتونید سوال دیگهای از اون بپرسید. بخصوص، هرگز درباره معنی یا مفهوم یک کلمه یا سوال از Examiner سوال نپرسید.
کدوم بخش از مصاحبه آیلتس برای نمره گرفتن مهمه؟
همه بخشهای آزمون به یک اندازه در دریافت یک نمره خوب مهم هستن.
بهترین روش برای یادگیری اسپیکینگ آیلتس چیه؟
بهترین روش برای موفقیت در مصاحبه آیلتس، حرف زدن مکرر به زبان انگلیسیه. هرچقدر بیشتر حرف بزنید، مغزتون بیشتر و بهتر به این زبان و تولید فکر از این طریق عادت میکنه. بنابراین، از هر فرصت برای مکالمه انگلیسی بهره بگیرید. بخصوص، از آزمونهای مشابهی که در اینترنت هستن برای تمرین ساختار امتحان و شیوه جواب دادن استفاده کنید.
اگه می خواید تمرینات تسک ۲ اسپیکینگ رو راحتتر انجام بدید و دایره اصطلاحات شما افزایش پیدا کنه کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی خیلی بهتون کمک می کنه!

مدرک زبان، یکی از مهم ترین مدارکی که برای مهاجرت و یا ادامه تحصیل در کشورهای خارجی انگلیسی زبان ضروری و لازم است. این روزا، بیشترین سوالی که بچه ها در خصوص زبان ازم میپرسن اینه که تافل بدم یا آیلتس؟! آیلتس راحت تره یا تافل؟! تافل معتبرتره یا آیلتس؟
آیلتس یا تافل؟ تافل معتبره تره یا آیلتس؟ بررسی و مقایسه
آیلتس یا تافل؟ تافل معتبر تره یا آیلتس؟ در این مقاله به بررسی و مقایسه این دو آزمون می پردازیم. همونطور که می دونید و بارها هم اشاره کردم، مدرک زبان، یکی از مهم ترین مدارکی است که برای مهاجرت و یا ادامه تحصیل در کشورهای خارجی انگلیسی زبان ضروری و لازم است. این روزا، بیشترین سوالی که بچه ها در خصوص زبان ازم میپرسن اینه که تافل بدم یا آیلتس؟! آیلتس راحت تره یا تافل؟! تافل معتبرتره یا آیلتس؟ چه فرقی با هم دارن؟ چطوری باید بخونیم و …
از اونجا که پاسخ این سوال ها میتونه دغدغه خیلی از شما هم باشه، تصمیم گرفتم در این مقاله بر حسب تجربه و مطالعات کاملی که داشتم، به شما بگم که چه تفاوت هایی بین IELTS و TOEFL وجود داره؟ و برای شما بهتره که در کدوم یکی شرکت کنین؟
ابتدا به طور خلاصه به معرفی این دو آزمون می پردازم.
هدف اصلی آزمون آیلتس و تافل، ارزیابی چهار مهارت شنیداری (listening)، خواندن (Reading)، نوشتن (Writing) و مکالمه (Speaking) است.
همانطور که در مقاله همه چیز در مورد آزمون آیلتس هم اشاره کرده ایم، این آزمون ریشه بریتانیایی داره و به دو شکل جنرال و آکادمیک برگزار میشه. نوع آکادمیک اون همونطور که از اسمش پیداست، صرفاً برای اهداف تحصیلی در دانشگاههای کشورهای انگلیسی زبان کاربرد داره و نوع جنرال اون بیشتر برای افرادی مناسبه که قصد مهاجرت دارن. این آزمون به صورت کاغذی و اخیراً در برخی مراکز به صورت اینترنتی برگزار میشه. نمره این آزمون هم از ۰ تا ۹ محاسبه میشه.
در مقابل، آزمون تافل (Test of English as a Foreign language) ریشه ای آمریکایی داره و به دو صورت کاغذی ( PBT ) و اینترنتی (IBT) یا همان کامپیوتری برگزار میشه. در حال حاضر تقریباً 95 درصد دنیا فقط آزمون تافل iBT برگزار می کنن و تافل سنتی یا PBT فقط در کشورهایی که از نظر اینترنت بسیار ضعیف هستند برگزار میشه.
در ایران هم چند سالی هست که فقط تافل اینترنتی iBT ارائه میشه و تافل کاغذی یا سنتی PBT دیگه برگزار نمیشه. این آزمون بیشتر کاربرد آکادمیک داره و نمره اون هم معمولاً بین ۰ تا ۱۲۰ است.
زمان آزمون تافل حدود 4 ساعت می باشد (که ممکنه بر اساس اینکه reading یا listening به صورت long باشه، اندکی تفاوت پیدا کنه در ادامه بهتون میگم که منظور از long یعنی چی 🙂 و زمان آزمون آیلتس کمتر و حدود 2 ساعت و 45 دقیقه است.
آیلتس یا تافل؟ کدوم یکی بهتره؟
پاسخ به این سوال بستگی بسیار زیادی به شرایط شما داره. در بسیاری از مواقع شما حق انتخابی ندارید و دانشگاه، سفارت و دیگر مراکزی که میخواهید مدرک زبان رو ارائه کنید، برای شما تعیین میکنه که نمره چه آزمونی رو نیاز دارن. البته امروزه بسیاری از دانشگاهها برای هر دوی این آزمونها نمره معیار جداگانه ای رو در نظر میگیرن تا در صورتی که دانشجو هر کدوم از این مدرک های زبان رو داشته باشه بتونه اپلای کنه.
پس ابتدا باید مشخص کنید که دانشگاه هدفتون کدوم مدرک رو و با چه نمره ای می خواد. برای فهمیدن این موضوع می تونین وارد سایت دانشگاه مورد نظرتون بشید و قسمتEnglish Language Requirement رو بررسی کنید.
نکته دیگه ای که باید مد نظر قرار بدید، مرکز آزمون است. ببینید که مراکز آزمون آیلتس یا تافل در شهر محل سکونت شما قرار داره یا برای شرکت در اون باید به شهر دیگه ای سفر کنید.
پس هدف شما از شرکت در آزمون و محل برگزاری آزمون، دو نکته ای است که ابتدا باید برای خود روشن کنید. اگه قصد مهاجرت دارین و به خاطر همین دنبال مدرک زبان هستین، آیلتس جنرال بیشتر مناسب هدف شماست؛ اما اگه برای ادامه تحصیل و پذیرش از دانشگاه ها میخواید اقدام کنین، تفاوت چندانی بین این دو آزمون از نظر اعتبار وجود نداره و هر دو این آزمون نزد دانشگاه ها معتبر هستند و اون رو به رسمیت می شناسند. اما این موضوع باعث نمیشه که واقعاً فرقی نکنه شما در آیلتس شرکت کنید یا در تافل. چند موضوع خیلی مهم دیگه هم هست که باید مد نظر داشته باشید.
آیلتس یا تافل؟ تفاوت ها:
علیرغم ماهیت اصلی این دو آزمون که چهار مهارت اصلی لیسنینگ، رایتینگ، اسپیکینگ و ریدینگ شما رو مورد سنجش قرار میده، اما این دو آزمون تفاوت های زیادی در جزئیات با همدیگه دارن. در ادامه تفاوت های اساسی بین این دو آزمون را شرح می دهیم.
بخش اسپیکینگ (Speaking)
اسپیکینگ تافل و آیلتس از چندین جهت با هم تفاوت دارند:
اول این که در آزمون آیلتس، شما سه مهارت رو در یک روز امتحان میدید و مهارت اسپیکینگ رو در یک روز جداگانه. ولی در تافل کل آزمون در یک روز انجام میشه. زمان بخش اسپیکینگ تافل حدود ۲۰ دقیقه است، ولی زمان این بخش در آیلتس حدود ۱۴ دقیقه است.
تفاوت دیگه این دو آزمون در نوع ممتحن است. در تافل شما با صفحه مانیتور صحبت میکنید و در نتیجه هیچ احساس یا درکی از ممتحن ندارید (شما در میکروفون به سوالاتی که از قبل طراحی شده و برای همه یکسان است جواب می دهید). حرف زدن جلوی یک کامپیوتر برای خیلی ها عجیب و غیر عادی است و برای بعضی ها هم (مخصوصاً افراد خجالتی) خوب و دوست داشتنی است و بازده اون ها رو افزایش میده.
ولی در آزمون آیلتس شما با یک شخص حقیقی صحبت میکنید. این موضوع میتونه یه امتیاز مثبت باشه، از این نظر که اگه سوالی رو به درستی متوجه نشدید یا براتون ابهام داشت، می تونید از ممتحن بخواهید که اون رو براتون تکرار کنه یا توضیح بیشتری بده؛ در حالی که در آزمون تافل این امکان وجود نداره.
تفاوت اصلی دیگه این است که بخش اسپیکینگ تافل از چند لیسنینگ تشکیل شده که باید بشنوید و خلاصهای از اون رو در میکروفون بگید. پس بهتره بدونید که لیسنینگ ضعیف ممکنه تاثیر منفی در نمره اسپیکینگ شما داشته باشه؛ حتی اگر اسپیکنیگتون قوی باشه. آیا لیسنینگتون به قدر کافی قوی هست؟
و تفاوت آخر این که در بخش اسپیکینگ تافل، شما به ۶ سوال ضبط شده در کامپیوتر پاسخ میدید که جواب شما بعد از ضبط شدن در کامپیوتر به صورت اتوماتیک برای ۶ نفر جهت تصحیح فرستاده میشه. در حالی که در آیلتس جواب های شما توسط یک نفر یعنی ممتحن تصحیح میشه.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله اسپیکینگ آیلتس مراجعه کنید.
بخش لیسنینگ (Listening)
وقتی بحث مقایسه بین لیسنینگ آیلتس و تافل پیش می آید، باید به تفاوت های اصلی این دو در مدت زمان تست، متن، نوع سوال و لهجه باید اشاره کرد.
مدت زمان لیسنینگ تافل 60 دقیقه و لیسنینگ آیلتس 30 دقیقه است. اکثر زبان آموزان تنها به فایل های صوتی کوتاه و چند دقیقه ای زبان انگلیسی گوش کرده اند؛ به همین دلیل طولانی بودن مدت زمان لیسنینگ تافل باعث خستگی و از بین رفتن تمرکز زبان آموزان میشه و در نتیجه عملکرد اون ها رو کاهش میده.
متن لیسنینگ آزمون تافل حول موضوعات علمی و دانشگاهی است، درحالی که متن لیسنینگ آیلتس هم موضوعات دانشگاهی رو پوشش میده و هم موضوعات اجتماعی رو.
نوع سوال لیسنینگ تافل به صورت چهارگزینه ای و تستی است که میتونید در حین گوش دادن به اون ها یادداشت برداری کنید و بعد از تمام شدن فایل صوتی، به سوالات چند گزینه ای پاسخ بدید. پس اگه به سوالات چهارگزینه ای علاقه دارید، این آزمون مناسب شماست. اما در آیلتس، علاوه بر سوالات چهارگزینه ای، سوالات جای خالی هم هست که اگر غلط املایی داشته باشید و یا مثلاً حرف اضافه مرتبط رو ننویسید و … از شما نمره کم میشه! بنابراین ریسک اشتباه بیشتری وجود داره.
و تفاوت آخر این دو آزمون دربخش لیسنینگ یعنی نوع لهجه. نوع لهجه لیسنینگ آیلتس طیف وسیعی از لهجه های مختلف کشورهای انگلیسی زبان مثل ایرلند، ولز، اسکاتلند، ایالات متحده، کانادا و استرالیا رو شامل میشه؛ در حالی که لهجه آزمون تافل همیشه انگلیسی استاندارد آمریکایی خواهد بود.
در نتیجه اگر با لهجه آمریکایی آشنایی بیشتری دارید، آزمون تافل گزینه بهتری برای شما خواهد بود.
بخش رایتینگ (Writing)
رایتینگ آزمون تافل به صورت تایپی، و رایتینگ آیلتس بصورت نوشتاری و بر روی کاغذ انجام میشه.
خود من از تایپ کردن و کار با کامپیوتر زیاد خوشم نمیاد. اما خیلی ها عاشق تایپ کردن هستن، چون دستخط خوبی ندارن. پس ببینید که دستخطتتون چقدر تمیز و خوانا هست یا در تایپ کردن چقدر سریع هستید. به عنوان مثال اگر دستخط خوبی ندارید و سرعت تایپ خوبی دارید، در این صورت آزمون تافل برای شما مناسب تر خواهد بود.
رایتینگ آیلتس و تافل هر دو شامل دو بخش هستند.
در سوال اول رایتینگ TOEFL باید ابتدا یک متن رو بخونید و بعد به یک سخنرانی ۲ دقیقهای در مورد یک موضوع گوش بدید. سپس باید یک پاسخ کوتاه به یک سوال خاص در مورد این موضوع بنویسید. زمان پاسخگویی به این بخش 20 دقیقه است.
سوال دوم، یک مقاله طولانی تر در مورد یک موضوع خاص و مشابه مقالات علمی دانشگاهی است. زمان پاسخ دهی به سوال دوم 30 دقیقه است.
رایتینگ آزمون آیلتس هم دو بخش داره و هر دو روی هم رفته 1 ساعت طول می کشه. 20 دقیقه برای پاسخ به سوال اول و 40 دقیقه برای پاسخ به سوال دوم. اما با این تفاوت که رایتینگ آیلتس به دو صورت است: آکادمیک و جنرال.
در بخش اول رایتینگ آکادمیک از شما خواسته میشه که مقاله ای کوتاه درباره یک گراف، یک نمودار، یک نقشه یا یک فرآیند بنویسید و در بخش اول رایتینگ جنرال شما باید به زبان خودتان یک نامه کوتاه از شرایطی خاص بنویسید. در قسمت دوم هر دو نوع، از شما خواسته میشه تا مقاله ای کوتاه درباره یک موضوع خاص بنویسید.
فرق مهم این دو آزمون در بخش writing این است که در آزمون تافل باید تایپیست خوبی باشید و در آزمون آیلتس می بایست فردی خوش خط باشید. بدین صورت که آزمون تافل توسط نرم افزار تصحیح میشه و آزمون آیلتس توسط مصحح خوانده میشه.
ریدینگ (Reading)
اگرچه بخش ریدینگ برای هر دو آزمون کاملاً مشابه است، اما نوع سوالات اون ها، تفاوت اصلی این دو آزمون در این بخش است.
ریدینگ آزمون تافل از ۳ تا ۵ زیربخش تشکیل شده و شما ۲۰ دقیقه زمان دارید تا به اون ها پاسخ بدید. ریدینگ آیلتس هم ۳ زیربخش داره که مثل تافل، برای پاسخ به هر کدوم ۲۰ دقیقه زمان نیاز دارید.
نوع سوالات ریدینگ تافل تنها به صورت چهارگزینه ای است و سوالات آیلتس طیف متنوعی از سوالات چهارگزینه ای، جای خالی، پیدا کردن عنوان پاراگراف و True، False یا Not Given است. بنابراین باز هم اگه به سوالات چهارگزینه ای علاقه دارید، تافل برای شما مناسب تر است. این در صورتی است که بعضی داوطلبین احساس می کنند که اگه با طیف متنوعی از سوالات رو به رو باشند، شانس بیشتری برای گرفتن نمره بالاتر دارند.
موضوعات مطرح شده در ریدینگ تافل عمدتاً موضوعات دانشگاهی یا علمی بوده و موضوعات مطرح شده در ریدینگ آیلتس هم عمدتاً موضوعات طبیعی (Natural) و دانشگاهی هستند.
آیلتس یا تافل؟ کدامیک برای من مناسب تر است؟
دوباره بر میگردیم سراغ همون سوال اول که بالاخره آیلتس بدم یا تافل؟ با جمع بندی زیر دیگه حتماً از این سردرگمی خارج میشید.
اگه:
دوست دارید در آزمون با یک کامپیوتر صحبت کنید تا با یک انسان
کار با کامپیوتر براتون راحت تره
سرعت تایپ خوبی دارید
گوش دادن به لهجه امریکایی برای شما آسون تره
به سوالات چهارگزینه ای و تستی علاقه دارید
ترجیح میدید بخش های ریدینگ و لیسنینگ امتحان شما محتوای آکادمیک داشته باشید
توانایی تمرکز برای مدت زمان طولانی دارید
و می توانید به طور همزمان گوش دهید و نت برداری کنید …
آزمون تافل رو انتخاب کنید
اما اگه:
دوست دارید به صورت رو در رو با یک شخص صحبت کنید
ترجیح میدید با دست بنویسید
سوالات چهار گزینه ای به دلتون نمیشینه
ترجیح میدید نوع سوالات متنوع باشه
خیلی با مباحث آکادمیک راحت نیستید
میتونید لهجه های متعدد انگلیسی را متوجه بشید
دوست دارید مدت زمان امتحانتون کوتاه تر باشد
و نمی تونید برای مدت زمان طولانی تمرکز کنید …
آزمون آیلتس برای شما مناسبتر خواهد بود.
در ادامه چند نکته تکمیلی در مورد این دو آزمون آورده شده تا با اطمینان خاطر و آگاهی کامل برای شرکت در این دو آزمون تصمیم بگیرید.
هزینه:
آزمون تافل و آیلتس تفاوت چندانی از نظر هزینه ثبت نام ندارن. هزینه این دو آزمون بین 210 تا 255 دلار و بستگی به محل آزمون شما متغیر است.
سیستم نمره دهی:
همونطور که گفتیم، مقیاس نمره دهی آزمون TOEFL iBT از 0 تا 120(یک به یک افزایش پیدا می کنه) و آزمون IELTS از 0 تا 9 می باشد (نیم به نیم افزایش پیدا می کنه)
تبدیل نمرات تافل و آیلتس:
در شکل زیر ببینید که هر نمره تافل برابر نمره چند آیلتس است:
موضوع آزمون:
مطالب آزمون تافل تمامأ آکادمیک و دانشگاهی است، ولی آزمون آیلتس از هر دو مطلب جنرال و آکادمیک استفاده می کند.
انقضای مدرک:
مدت اعتبار تافل چقدر است؟ مدت اعتبار آیلتس چقدر است؟
مدت اعتبار مدرک تافل همانند مدرک آیلتس ۲ سال است. هر زمان که احساس کردید سطح زبانتون پیشرفت کرده و یا حتی افت کرده است، می توانید مجدداً در این آزمون ها شرکت کنید. همچنین به خاطر داشته باشید که 2 سال بعد مدرک شما ارزشی نخواهد داشت، پس حتماً برای ارتقاء سطح زبان و نمره آزمون خود در تلاش باشید.
چه زمانی برای شرکت در آزمون مناسب است؟
تا زمانی که نیاز پیدا نکردید در آزمون اصلی شرکت نکنید، چون هزینه این آزمون ارزان نیست و ضمن اینکه مدت اعتبار مدرک آن فقط 2 سال می باشد. پس فقط اگر قصد ادامه تحصیل یا اقدام برای ویزای کاری و دائمی کشورهای انگلیسی زبان را دارید، در این آزمون شرکت کنید.
همچنین برای دکترای داخل کشور، می توانید از آزمون های ساده داخلی استفاده کنید.
منظور از تافل long format چیست؟
در آزمون تافل، می توان گفت بر حسب شانس، بخش listening و یا بخش reading دارای فرمت لانگ خواهند بود. بدین معنی که یا به جای 3 متن ریدینگ ،4 متن ریدینگ خواهید داشت و یا به جای 2 ست 3 تایی (6 سری) اسپیکینگ ،3 ست 3 تایی (9 سری) اسپیکینگ خواهید داشت .
تاریخ های برگزاری آزمون آیلتس و تافل در ایران و امکان شرکت در آزمون:
در دنیا 8500 مرکز برگزاری آزمون تافل و 1200 مرکز برگزاری آزمون آیلتس وجود دارد. آزمون تافل و آیلتس هر دو در ایران برگزار می شوند و فقط تعداد دفعات برگزاری آزمون تافل بیشتره و تقریباً یک هفته در میان برگزار میشه. در اکثر شهرهای بزرگ هم مراکز برگزاری این آزمون وجود داره که برای اطمینان از مورد تأیید بودن مرکز برگزاری، حتماً از سایت خود ETS یا IELTS اقدام به ثبت نام کنید.
منابع اصلی آزمون تافل و آیلتس کدامند؟
منابع تافل: (از ساده تا سخت)
- تافل لانگمن (Longman Preparation Course for the TOEFL® iBT Test)
- تافل دلتا (Delta’s Key to the TOEFL iBT) و یا تافل بارُن (Barron’s TOEFL iBT, 14th Edition)
- تافل کمبریج (Cambridge Preparation for the TOEFL Test) و یا تافل رسمی ETS ای تی اس(Official Guide to the TOEFL Test)
- تست های آزمون اصلی که تحت نام TPO در اینترنت برای دانلود موجود است.
منابع آیلتس:
- آیلتس کمبریج (Cambridge IELTS)
- آیلتس کالینز (Collins English for IELTS)
- سوپرپک آیلتس بارُن (Barron’s IELTS Superpack, 3rd Edition)
نتایج آزمون چند روز بعد منتشر می شود؟
نتیجه آزمون تافل ظرف 10 روز و آزمون آیلتس 13 روز پس از آزمون، از طریق پروفایل شما در وب سایت رسمی این دو آزمون قابل مشاهده است.
آدرس وب سایت رسمی آزمون های آیلتس و تافل:
- (IELTS.org ) آیلتس
- (ETS.org/toefl ) تافل
نتیجه گیری:
برای انتخاب بین آزمون آیلتس یا تافل باید فاکتورهای متعددی رو در نظر بگیرید. فاکتورهایی مثل: رویکرد دانشگاه یا مقصد مد نظر شما، مهارت لیسنینگ خود، میزان آشنایی با لهجه های زبان انگلیسی، سرعت تایپ و غیره.
زبان آموزان زیادی داشته ام که در هر دو آزمون شرکت کرده اند و تقریباً همه اون ها آزمون آیلتس رو ترجیح داده اند، کما اینکه بیشتر اون ها در آزمون آیلتس نمره نسبتاً بالاتری نسبت به تافل گرفته اند.
همچنین با نگاهی که به انجمن های آیلتس و تافل انداخته ام، متوجه شدم که اون ها هم با این نظر موافقند که آزمون آیلتس نسبت به آزمون تافل راحت تره.
حالا می خواهم نظر شما رو بشنوم. از تجربیات خودتون برام بگید. آیا در این آزمون ها شرکت کرده اید؟ و به نظر شما بین آیلتس و تافل کدوم یکی آسون تره؟

یادگیری لغت پاشنه آشیل خیلی از زبان آموزانه. نگران نباشید من مسعود اکبری هستم و می خوام در یک ویدیوی سه قسمتی براتون توضیح بدم که چجوری سریع تر لغات انگلیسی رو یاد بگیریم، به یاد بیاریم و ازشون استفاده کنیم.
4 روش جادویی حفظ لغات
در مقاله 4 روش جادویی حفظ لغات می خوام چند روش اثبات شده و علمی بهتون بگم که در واقع بهترین روش یادگیری لغات تافل، بهترین روش یادگیری لغات ایلتس، بهترین روش یادگیری لغات 504، بهترین روش یادگیری اصطلاحات انگلیسی و خلاصه بهترین روش یادگیری سریع لغات انگلیسی محسوب میشه.
در واقع با این روش حتی یادگیری 200 کلمه در روز و همین طور یادگیری لغات پرکاربرد انگلیسی مثل آب خوردن میشه.
اغلب زبان آموزان موقع یادگیری لغت یک گلایه رایج دارن. و اون این که:
“اصلا لغات انگلیسی به خاطرم نمی مونه. کلی لغت می دونم ولی اصلا نمی تونم در اسپیکینگ و رایتینگ ازشون استفاده کنم. چکار کنم؟”
یادگیری لغت پاشنه آشیل خیلی از زبان آموزانه. نگران نباشید من مسعود اکبری هستم و می خوام در یک ویدیوی سه قسمتی براتون توضیح بدم که چجوری سریع تر لغات انگلیسی رو یاد بگیریم، به یاد بیاریم و ازشون استفاده کنیم.
اول از همه بریم 5 اشتباه رایج و کشنده که اغلب زبان آموزان در یادگیری لغت مرتکب میشن رو با هم بررسی کنیم.
1. try to memorize words.
سعی کنید لغات را حفظ کنید.
2. learn words that you don’t need
کلماتی را که نیاز ندارید را یاد بگیرید.
3. learn words out of context
کلمات را خارج از متن یاد بگیرید.
یادگیری لغت به تنهایی کاملا اشتباه است. باید حتماً کلمات را داخل جمله یا یک عبارت یاد بگیرید. هیچوقت کلمات را خارج از متن و به تنهایی یاد نگیرید.
4. not apply words
از کلمات استفاده نکنید.
5. not jotting down words.
کلمات را یادداشت نکنید.
یادتون باشه:
Said words or spoken words fly away like birds.
کلماتی که بر زبان رانده میشوند مثل پرنده گان پرواز می کنند و می روند.
در حالی که کلمات ثبت شده ماندگار هستند.و حالا 4 روش تضمینی وکاربردی برای افزایش سریع بانک واژگان رو با هم یاد می گیریم.
تکنیکی که می خوام بهتون بگم اسمش هست “بثام” یعنی:
بخون، ثبت کن، استفاده کن، مرور کن
Read, Record, Use and Review
1. بخوانید.
بزرگترین راز افزایش بانک واژگان عبارت است از ریدینگ. بهتره که روزانه حداقل نیم ساعت تا یک ساعت مطالعه داشته باشید. سعی کنید در مورد مطالبی که مورد علاقه شما هست مثل مطالب ورزشی، فیلم، موسیقی، ماشین و یا هر چیز دیگه مطالعه کنید.
یک منبع عالی برای ریدینگ در مورد هر موضوعی، سایت ویکیپدیا است که شامل میلیون ها مقاله در زمینه های مختلف هست.
موقع خوندن یک مطلب با کلمات دشوار زیادی برخورد می کنید که ممکنه معنای آنها را نفهمید. اما سعی نکنید به دنبال معنی تک تک کلمات باشید. چون این باعث میشه که از موضوع مطالعه منحرف شده و در نتیجه خسته بشید.
به جای اون تمرکز خودتون رو بگذارید روی درک کلی مفهوم اون متن. سعی کنید که معنی کلمات دشوار را از کلمات مجاور اون لغت حدس بزنید. اگه موفق نشدید، این کلمات را هایلایت کنید یا زیرشون خط بکشید و بعداً معنای اونها رو از دیکشنری پیدا کنید.
نکته طلایی: قبل از خواب داستان بخونید.
ریدینگ به شما کمک میکنه تا مهارت جمله سازی تون تقویت بشه. بنابراین در رختخواب به جای اینکه دو ساعت با گوشی وقت خودتون رو صرف چک کردن شبکه های اجتماعی کنید، سعی کنید یک مطلبی که ذهنتان رو آروم میکنه مطالعه کنید و به این ترتیب دایره واژگان خودتون رو هم تقویت کنید.
اگه سطح شما مقدماتی هست و می خواهید فلوئنت به انگلیسی صحبت کنید باید یک کتاب ساده و جذاب انتخاب کنید؛ کتابی که نتونید اونو زمین بگذارید.
در اینجا ۵ سبک کتاب رو بهتون معرفی می کنم که میتونید با خوندن اونها عادت مطالعه را در خودتان ایجاد کنید.
1. کتاب های فکاهی، مثل:
Tinkle Digest
کتاب های رمز آلود، مثل:
Nancy Drew
Hardy Boys
Goosebumps by R.L.Stine!
3. داستان های عاشقانه، مثل:
Fault in our Stars
Twilight
زندگینامه، مثل:
Born a Crime
Elon Musk
5. داستان های تخیلی، مثل:
A Thousand Splendid Suns
The Alchemist
The White Tiger
Deception Point by Dan Brown
Harry Potter
توجه کنید که 80 درصد مهارت جمله سازی (sentence formational skills) از خواندن کتاب ایجاد میشه نه از مطالعه کتاب های گرامر!!
هر بار که به یک جمله قشنگ بر می خورید زیر اون خط بکشید و سعی کنید ۲ تا ۳ بار با صدای بلند تکرارش کنید. به این ترتیب میتونید هنگام صحبت کردن با افراد این جملات رو به کار ببرید.
می تونید این جملات را در نوت پد ذخیره کنید و اسمشون رو هم بذارید ‘Good sentences‘.
اگر علاقه مند به مطالعه کتابهای غیر داستانی هستید، اپلیکیشن Blinkist یک انتخاب فوق عالیه. این اپلیکشن فوق العاده هزاران کتاب غیر داستانی با موضوعات مختلف رو به صورت خلاصه های 15 دقیقه ای آماده کرده.
با استفاده از این اپلیکیشن می توانید هر روز یک کتاب رو بخونید و همزمان به فایل صوتی اون هم گوش کنید. تازه اگر ورژن پریمیوم این اپلیکیشن را عضو بشید می توانید به همه محتوای کتابخانه دسترسی نامحدود داشته باشید.
چند کتاب پیشنهادی از این کتابخانه به این صورته:
1. Storyworthy
2. The Art of Public Speaking
3. Never Split The Difference
4. Essentialism
5. How to Win Friends and Influence People
6. The Airbnb Story
7. The Daily Stoic
8. Ego is the Enemy
9. How to Talk to Anyone
10. No Excuses!
11. The Courage to be Disliked
12. Tribe of Mentors
2. ثبت کنید.
در انگلیسی جمله ای هست که میگه:
“Spoken words fly while written words stay.”
کلماتی که به زبان میان پرواز می کنن در حالی که کلمات ثبت شده باقی می مونن. این جمله اهمیت نوشتن و ثبت کردن لغات رو نشون میده.
در قدم دوم باید به متن برگردید و لغات جدید را ثبت کنید.
سعی کنید هر روز ۵ تا ۱۰ لغت جدید را جمع آوری کنید. پس از جمع آوری لغت ها آنها را در یک دفترچه، یا در فایل ورد یا اکسل یا گوشی خودتون ثبت کنید. سپس سعی کنید معنی آنها را در دیکشنری پیدا کنید.
اپلیکیشن های زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند تا لغت هایی را که می خونید ثبت کنید و یاد بگیرید.
حالا ببینیم بهترین روش ثبت لغات به چه صورته.
با این روش می تونید روزانه حداقل 5 تا 10 لغت را ثبت کنید.
خیلی از کلمات دارای معانی و کارکردهای مختلف بر اساس کانتکست خودشون هستند. پس سعی کنید معانی مختلف هر کلمه را یاد بگیرید. و شبکه ای از کلمات بسازید.
به مثالهای زیر دقت کنید.
I was hunting game.
در حال شکار بودم.
Are you game?”
پایه ای؟
fire
آتش، اخراج کردن
date
خرما، دوست دختر دوست پسر، قرار عاشقانه، تاریخ
miss
بیخیال چیزی شدن، دلتنگ شدن برای کسی
3. بلافاصله از کلمات استفاده کنید.
اول ببینیم لغت چیست؟
بسیاری افراد فکر میکنند که منظور از vocabulary فقط word هست. اما در واقع کلمات بخشی از vocabulary هستند. vocabulary شامل collocations، phrases می شود. Phrasal verb
بنابراین سعی کنید عبارات، ترکیبات و حتی جملات را یاد بگیرید چون این همون چیزیه که موقع صحبت کردن و نوشتن بهش نیاز دارید.
سعی کنید با صدای بلند کلمات را در نوشتار و گفتار روزانه خود استفاده کرده و جمله سازی کنید. تکرار با صدای بلند به تقویت ماهیچه های صورت، حلق و دهان و نهایتا تلفظ کمک میکنه.
تکنیکهای کاربردی برای افزایش دایره واژگان فعال:
دو نوع لغت وجود داره: لغات فعال active vocabulary – که معنای آنها را می دانیم و در نوشتار و گفتار ازشون استفاده می کنیم. و لغات غیر فعال passive vocabulary – یعنی لغت هایی که معنی اونها رو می دونیم اما به ندرت از اونها در نوشتار و گفتار استفاده می کنیم.
با این چهار روش می تونید دایره واژگان فعالتون رو تقویت کنید:
نوشتن داستان یا سه تا پنج مثال شخصی برای هر لغت جدید. چون مغز کلماتی را به خاطر میاره که مرتبط به خودتون هستند. باید جملاتی که می نویسید مرتبط به خودتان، زندگی خودتان، رفتار خودتان و احساسات تان باشد. تنها در صورتی یک لغت یا اصطلاح را یاد بگیرید که آن لغت واقعا برای شما مفید و معنادار باشد. مثلاً اگر اصطلاح “!I am all ears” به معنی “سراپاگوش هستم.” را یاد گرفتید بعد از تماشای این ویدیو در کپشن بنویسید:
“Mr Akbari, I was all ears!”
آقای اکبری، من سراپا گوش بودم.
چند مثال دیگه با کلمه challenge:
I’m bored at work. I need a new challenge.
از سرِ کار خسته شدم. به یک چالش جدید نیاز دارم.
Teaching teenagers is fun, but it can be very challenging.
تدریس به نوجونها باحاله، اما خیلی چالش بر انگیزه.
Running a full marathon was one of the biggest challenges I’ve ever faced.
دویدن یک ماراتن کامل، یکی از بزرگترین چالشهایی بود که تا بحال باهاش روبرو شدم.
I set myself a challenge last year: to learn English to a native-equivalent level.
پارسال برای خودم یک چالش گذاشتم که زبان انگلیسی را در حد یک بومی زبان یاد بگیرم.
My sister is a really determined person; she’s not someone who’ll run away from a challenge.
خواهرم واقعا آدم با اراده ایه؛ اون کسی نیست که از چالش فرار کنه.
- استفاده از کلمات در مکالمات مختلف.
- تعریف کردن از دیگران
هر روز یک کلمه در مورد تعریف از افراد یاد بگیرید و آن را برای تعریف از دیگران به کار بگیرید. به این ترتیب آن کلمه را برای همیشه یاد می گیرید، همین طور باعث خوشحالی فرد مقابل تون هم میشوید. مثلاً تعریف از کسی با لغت impeccable به معنی “بی عیب و نقص”.
OMG! She has taught her children impeccable manners.
وای خدای من چقدر بچه هایش را با تربیت بار آورده.
Your English is impeccable.
انگلیسی ات خیلی عالیه.
What an impeccable Youtube channel, Instagram page, and English website this is!
این چه کانال یوتیوب، چه پیج اینستاگرامی و چه سایت انگلیسی فوق العادهایه!
- یادگیری تصادفی – یعنی انجام چیزهایی که از آنها لذت می برید؛ بدون تلاش برای یادگیری.
مثل تماشای فیلم های زبان اصلی، یا گوش کردن به آهنگهای انگلیسی یا خواندن کتاب.
در این حالت به طور طبیعی خودتان رو در مجاورت لغاتی قرار می دهید که به آنها نیاز دارید. و اما به منظور یادگیری تصادفی می تونید از این منابع استفاده کنید: اگر وکیل هستید می توانید سریال Suits را ببینید یا اگر در حوزه تکنولوژی کار میکنید سریال Silicon Valley را ببینید.
تماشای سریال های تلویزیونی مثل سریال فرندز یکی از بهترین روشها برای این منظور هست. همچنین گوش کردن به پادکست ها نیز یک روش فوق العاده دیگر برای تقویت دایره واژگان فعال هست.
یک راهکار جالب هنگام یادگیری لغات جدید این است که آن لغت را در بخش تصاویر گوگل سرچ کنید. بعضی اوقات می توانید تصویری مرتبط با یک کلمه را پیدا کنید. مثلاً کلمه Spear بریتنی اسپیرز خواننده را به ذهن متبادر میکند. یا Beetle به معنی سوسک تداعی کننده ماشین فولکس واگن بیتل است.
4. مرور کنید.
یادگیری لغات جدید آسونه، اما چیزی که مشکله اینه که این لغات رو به دایره لغات فعال active vocabulary وارد کنید. یعنی رسیدن به توانایی استفاده از لغات در گفتار و نوشتار.
برای تقویت لغات فعال باید دائماً آنها را مرور کنید. پیشنهاد من اینه که یک روز مشخص در هفته مثلاً روزهای جمعه را برای این کار اختصاص دهید. در این روز لغاتی که طی هفته یاد گرفتید رو مرور کنید. بعد از اون برگردید و لغات قبلی رو هم مرور کنید.
و اما نکته مهم در خصوص مرور کردن لغات این هست که همیشه خودتون رو تست کنید.
یک روش اینه که معنی لغات را بپوشونید. لغت رو بخونید و سعی کنید معنی آن را به یاد بیاورید. بهتر از همه این که از کسی بخواهید از شما این کلمات رو بپرسه.
اگر میخواهید به تنهایی لغات رو تمرین کنید بهترین تکنیک استفاده از فلش کارت هست. اپلیکیشنهای زیادی وجود داره که بر اساس سیستم SRS یا همون سیستم تکرار با فاصله طراحی شده اند و به شما کمک می کنن تا به مرور به یادگیری لغات بپردازید.
یکی از معروف ترین این اپلیکیشن ها Anki است. اگر به دنبال اپلیکیشن پیچیدهتری هستید میتوانید از اپلیکیشن های Memrise یا Quizlet استفاده کنید.
قبل از رفتن به رختخواب لغات را مرور کنید و بلافاصله بعد از برخاستن از خواب نیز این لغات را تکرار کنید. به این ترتیب خیلی سریع تر لغات به حافظه بلند مدت شما وارد خواهند شد.
اگر علاقه مند هستید که ببینید افراد مختلف از سراسر دنیا چگونه یک کلمه را تلفظ می کنند می تونید از سایت forvo.com استفاده کنید.
اگر می خواهید یک مقاله را در اینترنت بخونید می تونید extention Google Dictionary را نصب کنید روی هر لغتی که معنی آن را نمی دونید کلیک کنید با باز کردن دیکشنری از روی مرورگرتون (طبق شکل زیر) معنی اون لغت را می توانیدمشاهده کنید.
همچنین اگر در حال یادگیری زبانهای اسپانیایی، فرانسه، آلمانی، پرتغالی و یا ایتالیایی هستید می توانید از یک امکان فوق العاده در سایت www.jointoucan.com (تو کَن) استفاده کنید. این سایت به شما این امکان رو میده تا یک اکستنشن رایگان را مرورگر کروم نصب کنید و هر موقع در اینترنت می چرخید معنی کلمات را به شما نشان می دهد. البته این وب سایت در حال توسعه و افزودن زبان های دیگر به این اکستنشن هست.
و اما هدیه امروز (Today’s Bonus Tip) این که هیچ وقت نترسید!
از انگلیسی غلط غلوط تا انگلیسی Fluent مسیر زیادی هست و این مسیر طولانی زمانی کوتاه می شود که سعی کنید نیشخند ها و تمسخرهای دیگران را نادیده بگیرید.
اگر این روش ها را انجام دهید تضمین می کنم که می توانید یک بانک واژگان قدرتمند بسازید. امیدوارم از این آموزش لذت برده باشید.

افعال بی قاعده افعالی هستند که شکل گذشته و سوم آنها ed نمیگیرد. یعنی شکل گذشته و سوم آنها در بیشتر مواقع با فعل تفاوت دارد. به همین دلیل به آنها افعال بی قاعده میگوییم و باید آنها را حفظ کرد.
کاملترین لیست افعال بی قاعده (Irregular Verbs)
در این مقاله به معرفی کاملترین لیست افعال بی قاعده (Irregular Verbs) در انگلیسی می پردازیم. در بخش گرامر به روایت دکتر زبان مبحث زمان گذشته ساده گفتیم که افعال در گذشته به دو شکل با قاعده و بی قاعده هستند.
افعال بی قاعده افعالی هستند که زمان گذشته آنها از قاعده خاصی پیروی نمی کند. (این افعال را باید حفظ کرد.)
do انجام دادن —————–> did
begin شروع شدن —————-> began
مثال:
او تکالیفش را دیشب انجام داد. .He did his homework last night
نکته: طرز سوالی کردن، منفی کردن و پاسخ دادن به زمان گذشته ساده به همان روشی است که در بالا بیان گردید. تنها تفاوت افعال با قاعده و افعال بی قاعده تغییر در فعل جمله است. به مثال زیر دقت کنید:
Did you see Ali in the street yesterday?
Yes, I did. I saw him in the street yesterday.
No, I didn’t. I didn’t see him in the street yesterday.
به منظور راحتی شما زبان آموزان عزیز سعی کرده ایم در جدول زیر کاملترین لیست افعال بی قاعده (Irregular Verbs) را همراه با تلفظ و ترجمه ارائه کنیم. در جدول همانطور که ملاحظه می کنید بعضی از فعل ها هم بصورت بی قاعده (تغییر شکل) و هم بصورت افعال با قاعده (ed) مورد استفاده قرار می گیرد.
معنی | Past Participle | Simple Past | Infinitive |
A | |||
بلند شدن، برخاستن | arisen | arose | arise |
بیدار شدن، بیدار کردن | awakened / awoken | awakened / awoke | awake |
B | |||
بازگشتن، پس لغزیدن | backslidden / backslid | backslid | backslide |
بودن، شدن | been | was, were | be |
تحمل کردن، تاب آوردن | born / borne | bore | bear |
ضربه زدن، شکست دادن | beaten / beat | beat | beat |
شدن | become | became | become |
شروع کردن، آغاز کردن | begun | began | begin |
خم شدن، تعظیم کردن | bent | bent | bend |
احاطه کردن، به ستوه آوردن | beset | beset | beset |
شرط بستن، شرطبندی کردن | bet / betted | bet / betted | bet |
خداحافظی کردن | bidden | bid / bade | bid (farewell) |
پیشنهاد کردن، تعیین قیمت کردن | bid | bid | bid (offer amount) |
بهم پیوستن، چسباندن | bound | bound | bind |
گاز گرفتن، نیش زدن | bitten | bit | bite |
خونریزی داشتن، خونریزی کردن | bled | bled | bleed |
دمیدن، وزیدن | blown | blew | blow |
شکستن، از هم باز کردن | broken | broke | break |
پرورش دادن، تربیت کردن | bred | bred | breed |
موجب شدن، به بار آوردن | brought | brought | bring |
منتشر کردن، پخش کردن | broadcast / broadcasted | broadcast / broadcasted | broadcast |
اخم و تخم کردن، تشر زدن | browbeaten / browbeat | browbeat | browbeat |
ساختن، ایجاد کردن | built | built | build |
اتش زدن، سوختن | burned / burnt | burned / burnt | burn |
ترکیدن، منفجر شدن | burst | burst | burst |
ورشکست شدن، بیچاره کردن | busted / bust | busted / bust | bust |
خریدن، خریداری کردن | bought | bought | buy |
C | |||
نور تاباندن، سایه انداختن | cast | cast | cast |
گرفتن، جلب کردن | caught | caught | catch |
انتخاب کردن، برگزیدن | chosen | chose | choose |
چسبیدن، وفادار بودن | clung | clung | cling |
به تن کردن، پوشیدن | clothed / clad | clothed / clad | clothe |
رسیدن، آمدن | come | came | come |
قیمت داشتن، ارزیدن | cost | cost | cost |
چهار دست و پا رفتن، سینه خیز رفتن | crept | crept | creep |
پیوند زدن | crossbred | crossbred | crossbreed |
بریدن، قطع کردن | cut | cut | cut |
D | |||
خیال پردازی کردن | daydreamed / daydreamt | daydreamed / daydreamt | daydream |
معامله کردن، سر و کار داشتن | dealt | dealt | deal |
حفر کردن | dug | dug | dig |
رد کردن، تکذیب کردن | disproved / disproven | disproved | disprove |
شیرجه رفتن، با سر پریدن | dived | dove / dived | dive |
غواصی کردن | dived | dived / dove | dive |
انجام دادن، عمل کردن | done | did | do |
کشیدن، رسم کردن | drawn | drew | draw |
خواب دیدن | dreamed / dreamt | dreamed / dreamt | dream |
نوشیدن، آشامیدن | drunk | drank | drink |
راندن، سوق دادن | driven | drove | drive |
ساکن شدن، اقامت گزیدن | dwelt / dwelled | dwelt / dwelled | dwell |
E | |||
خوردن | eaten | ate | eat |
F | |||
سقوط کردن، تنزل کردن | fallen | fell | fall |
غذا دادن، تغذیه کردن | fed | fed | feed |
احساس کردن | felt | felt | feel |
مبارزه کردن، جنگیدن | fought | fought | fight |
پیدا کردن، کشف کردن | found | found | find |
متناسب کردن | fitted / fit | fitted / fit | fit (tailor, change size) |
اندازه بودن | fit / fitted | fit / fitted | fit (be right size) |
فرار کردن، گریختن | fled | fled | flee |
انداختن، پرت کردن | flung | flung | fling |
پرواز کردن | flown | flew | fly |
ممنوع کردن، اجازه ندادن | forbidden | forbade | forbid |
پیش بینی کردن | forecast | forecast | forecast |
جلوتر بودن، مقدم بودن | foregone | forewent | forego (also forgo) |
پیش بینی کردن، از پیش دانستن | foreseen | foresaw | foresee |
پیش گویی کردن | foretold | foretold | foretell |
فراموش کردن | forgotten / forgot | forgot | forget |
بخشیدن، عفو کردن | forgiven | forgave | forgive |
رها کردن، دست کشیدن | forsaken | forsook | forsake |
منجمد شدن، یخ زدن | frozen | froze | freeze |
سرما زده کردن | frostbitten | frostbit | frostbite |
G | |||
رسیدن، گرفتن، به دست آوردن | gotten / got | got | get |
تقدیم کردن، دادن | given | gave | give |
رفتن، عازم شدن | gone | went | go |
آسیاب کردن، ساییدن | ground | ground | grind |
رشد کردن، بزرگ شدن | grown | grew | grow |
H | |||
با دست خوراک دادن به، دستخور کردن | hand-fed | hand-fed | hand-feed |
با دست نوشتن | handwritten | handwrote | handwrite |
آویزان کردن | hung | hung | hang |
به دار آویختن | hanged | hanged | hang |
داشتن، دارا بودن | had | had | have |
شنیدن، گوش کردن | heard | heard | hear |
قطع کردن، بریدن | hewn / hewed | hewed | hew |
پنهان شدن، مخفی کردن | hidden | hid | hide |
اصابت کردن، خوردن | hit | hit | hit |
نگه داشتن | held | held | hold |
آسیب رساندن، صدمه زدن | hurt | hurt | hurt |
I | |||
تولید کردن، بوجود اوردن | inbred | inbred | inbreed |
منبت کاری کردن، خاتم کاری کردن | inlaid | inlaid | inlay |
درون داد کردن، ورودی دادن | input / inputted | input / inputted | input |
اصلاح نژاد کردن | interbred | interbred | interbreed |
با هم آمیختن، در هم تنیدن | interwoven / interweaved | interwove / interweaved | interweave |
در هم آمیختن | interwound | interwound | interwind |
J | |||
سرهم بندی کردن، بنا سازی کردن | jerry-built | jerry-built | jerry-build |
K | |||
نگه داشتن، حفظ کردن | kept | kept | keep |
زانو زدن | knelt / kneeled | knelt / kneeled | kneel |
بهم پیوستن، بافتن | knitted / knit | knitted / knit | knit |
دانستن، خبر داشتن | known | knew | know |
L | |||
تخم گذاشتن، قرار دادن | laid | laid | lay |
راهنمایی کردن، هدایت کردن | led | led | lead |
تکیه کردن، خم شدن | leaned / leant | leaned / leant | lean |
جهیدن، پریدن | leaped / leapt | leaped / leapt | leap |
آموختن، یاد گرفتن | learned / learnt | learned / learnt | learn |
رها کردن، ترک کردن | left | left | leave |
قرض دادن، وام دادن | lent | lent | lend |
اجازه دادن | let | let | let |
دراز کشیدن | lain | lay | lie |
دروغ گفتن | lied | lied | lie |
روشن کردن | lit / lighted | lit / lighted | light |
لب خوانی کردن | lip-read | lip-read | lip-read |
از دست دادن، باختن | lost | lost | lose |
M | |||
ساختن، درست کردن | made | made | make |
قصد داشتن، معنی و مفهوم خاصی داشتن | meant | meant | mean |
مواجه شدن، ملاقات کردن | met | met | meet |
در نقش نامناسب گذاشتن | miscast | miscast | miscast |
بد راهی دادن | misdealt | misdealt | misdeal |
غلط انجام دادن | misdone | misdid | misdo |
اشتباه شنیدن | misheard | misheard | mishear |
گم کردن، جا گذاشتن | mislaid | mislaid | mislay |
گمراه کردن، به اشتباه انداختن | misled | misled | mislead |
اشتباه یاد گرفتن | mislearned / mislearnt | mislearned / mislearnt | mislearn |
اشتباه خواندن، بد تعبیر کردن | misread | misread | misread |
اشتباه تنطیم کردن | misset | misset | misset |
غلط حرف زدن، اشتباه گفتن | misspoken | misspoke | misspeak |
اشتباه املایی کردن | misspelled / misspelt | misspelled / misspelt | misspell |
ناروا خرج کردن، هدر دادن | misspent | misspent | misspend |
اشتباه کردن | mistaken | mistook | mistake |
اشتباه درس دادن | mistaught | mistaught | misteach |
اشتباه فهمیدن، سو تعبیر کردن | misunderstood | misunderstood | misunderstand |
اشتباه نوشتن | miswritten | miswrote | miswrite |
چمن زدن | mowed / mown | mowed | mow |
N | |||
معمولاً حرف “N”هیچ فعل بی قاعده ای ندارد. | |||
O | |||
خنثی کردن، جبران کردن | offset | offset | offset |
روی دست کسی بلند شدن، پیشنهاد بالاتر دادن | outbid | outbid | outbid |
جفت گیری کردن | outbred | outbred | outbreed |
بهتر کار کردن، جلو زدن | outdone | outdid | outdo |
بیرون کشیدن | outdrawn | outdrew | outdraw |
بیش از حد نوشیدن | outdrunk | outdrank | outdrink |
بهتر راندن، سریعتر راندن | outdriven | outdrove | outdrive |
بهتر جنگیدن، پیروز شدن | outfought | outfought | outfight |
در پرواز پیش افتادن | outflown | outflew | outfly |
تندتر رشد کردن | outgrown | outgrew | outgrow |
بالاتر یا بیشتر پریدن | outleaped / outleapt | outleaped / outleapt | outleap |
بیش از حد دروغ گفتن | outlied | outlied | outlie |
در سواری پیش افتادن | outridden | outrode | outride |
در دویدن جلو افتادن | outrun | outran | outrun |
بیشتر یا بهتر فروختن | outsold | outsold | outsell |
بیشتر درخشیدن | outshined / outshone | outshined / outshone | outshine |
بهتر تیراندازی کردن | outshot | outshot | outshoot |
بهتر آواز خواندن | outsung | outsang | outsing |
بیش از دیگران نشستن | outsat | outsat | outsit |
بیش از دیگران خوابیدن | outslept | outslept | outsleep |
بهتر از دیگران بوییدن | outsmelled / outsmelt | outsmelled / outsmelt | outsmell |
بهتر حرف زدن، موثرتر گفتن | outspoken | outspoke | outspeak |
سرعت بیشتری داشتن | outsped | outsped | outspeed |
بیشتر خرج کردن | outspent | outspent | outspend |
بسیار قسم خوردن | outsworn | outswore | outswear |
بهتر یا سریعتر شنا کردن | outswum | outswam | outswim |
بهتر اندیشیدن | outthought | outthought | outthink |
بهتر یا بیشتر پرتاب کردن | outthrown | outthrew | outthrow |
بهتر نوشتن | outwritten | outwrote | outwrite |
پیشنهاد بهتر یا زیادتر دادن | overbid | overbid | overbid |
بیش از حد زاد و ولد کردن | overbred | overbred | overbreed |
ساختمان سازی بیش از حد | overbuilt | overbuilt | overbuild |
بیش از نیاز خرید کردن، در خرید افراط کردن | overbought | overbought | overbuy |
غلبه کردن، پیروز شدن | overcome | overcame | overcome |
افراط کردن | overdone | overdid | overdo |
اضافه برداشت کردن پول | overdrawn | overdrew | overdraw |
بیش از حد نوشیدن | overdrunk | overdrank | overdrink |
پرخوری کردن | overeaten | overate | overeat |
بیش از اندازه غذا دادن | overfed | overfed | overfeed |
از بالای چیزی آویزان بودن | overhung | overhung | overhang |
از فاصله دور شنیدن، اتفاقی شنیدن | overheard | overheard | overhear |
پوشاندن، زیاد بار کردن | overlaid | overlaid | overlay |
اضافه پرداخت کردن | overpaid | overpaid | overpay |
برتری جستن، پیشی گرفتن | overridden | overrode | override |
فراتر رفتن از حد مجاز | overrun | overran | overrun |
زیر نظر داشتن، پاییدن | overseen | oversaw | oversee |
فزون فروشی کردن | oversold | oversold | oversell |
دوزندگی کردن، ترکیب دوزى کردن | oversewn / oversewed | oversewed | oversew |
فراتر رفتن، از حد خارج شدن | overshot | overshot | overshoot |
بیش از حد معمول خوابیدن | overslept | overslept | oversleep |
بیش از حد صحبت کردن | overspoken | overspoke | overspeak |
ولخرجی کردن | overspent | overspent | overspend |
جمعیت مازاد داشتن | overspilled / overspilt | overspilled / overspilt | overspill |
جلو زدن، چیره شدن | overtaken | overtook | overtake |
زیادی فکر کردن به چیزی | overthought | overthought | overthink |
بالاتر پرتاب کردن | overthrown | overthrew | overthrow |
زیادی کوک کردن، زیاد پیچیدن | overwound | overwound | overwind |
زیاد نوشتن | overwritten | overwrote | overwrite |
P | |||
شریک شدن، سهم گرفتن | partaken | partook | partake |
پرداخت کردن | paid | paid | pay |
درخواست کردن | pleaded / pled | pleaded / pled | plead |
از پیش ساختن | prebuilt | prebuilt | prebuild |
از پیش انجام دادن | predone | predid | predo |
از پیش درست کردن | premade | premade | premake |
از پیش پرداختن | prepaid | prepaid | prepay |
پیش فروش کردن | presold | presold | presell |
از پیش تنظیم کردن | preset | preset | preset |
از پیش شستن و آبرفته کردن | preshrunk | preshrank | preshrink |
تصحیح کردن، غلط گیری کردن | proofread | proofread | proofread |
ثابت کردن | proven / proved | proved | prove |
قرار دادن | put | put | put |
Q | |||
به سرعت منجمد کردن | quick-frozen | quick-froze | quick-freeze |
دست کشیدن، تسلیم شدن | quit / quitted | quit / quitted | quit |
R | |||
خواندن | read (sounds like “red”) | read (sounds like “red”) | read |
دوباره زنده کردن، دوباره برانگیختن | reawaken | reawoke | reawake |
دوباره پیشنهاد کردن | rebid | rebid | rebid |
دوباره صحافی کردن | rebound | rebound | rebind |
باز پخش کردن | rebroadcast / rebroadcasted | rebroadcast / rebroadcasted | rebroadcast |
بازسازی کردن | rebuilt | rebuilt | rebuild |
از نو طرح کردن | recast | recast | recast |
دوباره بریدن | recut | recut | recut |
دوباره معامله کردن | redealt | redealt | redeal |
دوباره انجام دادن | redone | redid | redo |
دوباره رسم کردن | redrawn | redrew | redraw |
دوباره آماده کار کردن | refit / refitted | refit / refitted | refit (replace parts) |
دوباره جور کردن | refitted / refit
| refitted / refit | refit (retailor) |
دوباره سابیدن | reground | reground | regrind |
دوباره روییدن | regrown | regrew | regrow |
دوباره آویختن | rehung | rehung | rehang |
دوباره شنیدن | reheard | reheard | rehear |
دوباره شنیدن | reheard | reheard | rehear |
دوباره بافتن | reknitted / reknit | reknitted / reknit | reknit |
دوباره چیدن | relaid | relaid | relay (for example tiles) |
بازگو کردن | relayed | relayed | relay (pass along) |
بازآموزی کردن | relearned / relearnt | relearned / relearnt | relearn |
دوباره برافروختن | relit / relighted | relit / relighted | relight |
از نو ساختن | remade | remade | remake |
بازپرداخت کردن | repaid | repaid | repay |
بازخوانی کردن | reread | reread | reread |
دوباره دویدن | rerun | reran | rerun |
دوباره فروختن | resold | resold | resell |
دوباره فرستادن | resent | resent | resend |
تنظیم مجدد | reset | reset | reset |
دوباره دوختن | resewn / resewed | resewed | resew |
دوباره گرفتن | retaken | retook | retake |
دوباره درس دادن | retaught | retaught | reteach |
دوباره پاره کردن | retorn | retore | retear |
بازگو کردن | retold | retold | retell |
بازاندیشیدن | rethought | rethought | rethink |
دوباره لگد کردن | retread | retread | retread |
بازسازی کردن | retrofitted / retrofit | retrofitted / retrofit | retrofit |
دوباره بیدار کردن | rewaken / rewaked | rewoke / rewaked | rewake |
دوباره پوشیدن | reworn | rewore | rewear |
بازآمیختن | rewoven / reweaved | rewove / reweaved | reweave |
دوباره وصلت کردن | rewed / rewedded | rewed / rewedded | rewed |
دوباره خیس کردن | rewet / rewetted | rewet / rewetted | rewet |
دوباره برنده شدن | rewon | rewon | rewin |
دوباره کوک کردن | rewound | rewound | rewind |
دوباره نوشتن | rewritten | rewrote | rewrite |
رها کردن، خلاص کردن | rid | rid | rid |
راندن | ridden | rode | ride |
زنگ زدن | rung | rang | ring |
افزایش یافتن، بالا رفتن | risen | rose | rise |
اجمالادرست کردن | roughcast | roughcast | roughcast |
دویدن | run | ran | run |
S | |||
ماسه ریزی کردن | sand-cast | sand-cast | sand-cast |
اره کردن | sawed / sawn | sawed | saw |
گفتن | said | said | say |
دیدن | seen | saw | see |
جستجو کردن | sought | sought | seek |
فروختن | sold | sold | sell |
فرستادن | sent | sent | send |
تنظیم کردن | set | set | set |
دوختن | sewn / sewed | sewed | sew |
تکان دادن، لرزاندن | shaken | shook | shake |
تراشیدن | shaved / shaven | shaved | shave |
پشم چیدن | sheared / shorn | sheared | shear |
ریختن، انداختن | shed | shed | shed |
درخشیدن | shined / shone | shined / shone | shine |
گول زدن، فریب دادن | shit / shat / shitted | shit / shat / shitted | shit |
شلیک کردن | shot | shot | shoot |
نشان دادن | shown / showed | showed | show |
کوچک شدن، آب رفتن | shrunk | shrank / shrunk | shrink |
بستن | shut | shut | shut |
فی البداهه خواندن یا اجراکردن | sight-read | sight-read | sight-read |
آواز خواندن | sung | sang | sing |
فرو بردن، غرق شدن | sunk | sank / sunk | sink |
نشستن | sat | sat | sit |
کشتن | slain / slayed | slew / slayed | slay (kill) |
تحت تاثیر قرار دادن | slayed | slayed | slay (amuse) |
خوابیدن | slept | slept | sleep |
لغزیدن، سر خوردن | slid | slid | slide |
پرتاب کردن | slung | slung | sling |
دزدکی گام برداشتن | slinked / slunk | slinked / slunk | slink |
بریدن | slit | slit | slit |
بو کردن، بو دادن | smelled / smelt | smelled / smelt | smell |
ضربه زدن، کوباندن | smitten | smote | smite |
یواشکی رفتن پاورچین رفتن | sneaked / snuck | sneaked / snuck | sneak |
تخم پاشیدن، کاشتن | sown / sowed | sowed | sow |
صحبت کردن | spoken | spoke | speak |
با سرعت رفتن | sped / speeded | sped / speeded | speed |
هجی کردن | spelled / spelt | spelled / spelt | spell |
صرف کردن، خرج کردن | spent | spent | spend |
ریختن پراکنده شدن | spilled / spilt | spilled / spilt | spill |
چرخیدن | spun | spun | spin |
تف کردن | spit / spat | spit / spat | spit |
شکافتن، از هم جدا کردن | split | split | split |
از بین بردن، خراب کردن | spoiled / spoilt | spoiled / spoilt | spoil |
باقاشق غذا دادن | spoon-fed | spoon-fed | spoon-feed |
گسترش یافتن | spread | spread | spread |
پریدن، جهش کردن | sprung | sprang / sprung | spring |
ایستادن | stood | stood | stand |
دزدیدن | stolen | stole | steal |
چسباندن، وصل کردن | stuck | stuck | stick |
نیش زدن، گزیدن | stung | stung | sting |
بوی گند دادن | stunk | stunk / stank | stink |
پاشیدن، پراکندن | strewn / strewed | strewed | strew |
با گامهای بلند راه رفتن | stridden | strode | stride |
اعتصاب کردن، ضربه زدن | struck | struck | strike |
بصف کردن، نخ کردن | strung | strung | string |
کوشش کردن | striven / strived | strove / strived | strive |
حق اجاره دادن | sublet | sublet | sublet |
آفتاب سوخته شدن | sunburned / sunburnt | sunburned / sunburnt | sunburn |
قسم خوردن | sworn | swore | swear |
عرق کردن | sweat / sweated | sweat / sweated | sweat |
جارو زدن | swept | swept | sweep |
باد کردن، ورم کردن | swollen / swelled | swelled | swell |
شنا کردن | swum | swam | swim |
تاب خوردن | swung | swung | swing |
T | |||
بردن، گرفتن | taken | took | take |
یاد دادن، آموختن | taught | taught | teach |
پاره کردن | torn | tore | tear |
از تلویزیون بخش کردن | telecast | telecast | telecast |
گفتن | told | told | tell |
به طور آزمایشی راندن | test-driven | test-drove | test-drive |
به طور آزمایشی پرواز کردن | test-flown | test-flew | test-fly |
فکر کردن | thought | thought | think |
رونق یافتن، رشد کردن | thrived /thriven | thrived /throve | thrive |
پرتاب کردن | thrown | threw | throw |
پرتاب کردن، هل دادن | thrust | thrust | thrust |
پامال کردن، لگدکوب کردن | trodden / trod | trod | tread |
نقش مشابه دادن | typecast | typecast | typecast |
حروفچینی کردن | typeset | typeset | typeset |
با ماشین تحریر نوشتن | typewritten | typewrote | typewrite |
U | |||
باز کردن، شل کردن | unbent | unbent | unbend |
باز کردن، گشودن | unbound | unbound | unbind |
لخت شدن، لباس درآوردن | unclothed / unclad | unclothed / unclad | unclothe |
قیمت کمتری پیشنهاد کردن | underbid | underbid | underbid |
تخفیف دادن | undercut | undercut | undercut |
کمتر از نیاز خوراک دادن | underfed | underfed | underfeed |
تحمل کردن | undergone | underwent | undergo |
زمینه ساز چیزی بودن | underlain | underlay | underlie |
ارزان تر فروختن | undersold | undersold | undersell |
کمتر خرج کردن | underspent | underspent | underspend |
فهمیدن، متوجه شدن | understood | understood | understand |
بر عهده گرفتن | undertaken | undertook | undertake |
تضمین کردن، ضامن شدن | underwritten | underwrote | underwrite |
برگرداندن به حالت قبلی | undone | undid | undo |
انجمادزدایی کردن | unfrozen | unfroze | unfreeze |
از حالت آویزان خارج کردن | unhung | unhung | unhang |
از حالت مخفی خارج کردن | unhidden | unhid | unhide |
گشودن، باز کردن | unknitted / unknit | unknitted / unknit | unknit |
از یاد بردن | unlearned / unlearnt | unlearned / unlearnt | unlearn |
کوک چیزی راشکافتن | unsewn / unsewed | unsewed | unsew |
پرتاب کردن، رها کردن | unslung | unslung | unsling |
از حالت چرخش خارج کردن | unspun | unspun | unspin |
آزاد کردن، از گیر درآوردن | unstuck | unstuck | unstick |
از نخ درآوردن | unstrung | unstrung | unstring |
از پیچیدگی دراوردن | unwoven / unweaved | unwove / unweaved | unweave |
کوک چیزی را باز کردن | unwound | unwound | unwind |
تایید کردن | upheld | upheld | uphold |
ناراحت کردن، دلخور کردن | upset | upset | upset |
V | |||
معمولاً حرف “V”هیچ فعل بی قاعده ای ندارد. | |||
W | |||
از خواب بیدار کردن | woken / waked | woke / waked | wake |
کمین کردن | waylaid | waylaid | waylay |
پوشیدن | worn | wore | wear |
بافتن | woven / weaved | wove / weaved | weave |
وصلت کردن | wed / wedded | wed / wedded | wed |
گریستن، اشک ریختن | wept | wept | weep |
خیس کردن | wet / wetted | wet / wetted | wet |
بر انگیختن، تهییج کردن | whetted | whetted | whet |
پیروز شدن | won | won | win |
پیچاندن، کوک کردن | wound | wound | wind |
صرف نظر کردن | withdrawn | withdrew | withdraw |
امتناع کردن، خودداری کردن | withheld | withheld | withhold |
تحمل کردن، مقاومت کردن | withstood | withstood | withstand |
فشردن، چلاندن | wrung | wrung | wring |
نوشتن | written | wrote | write |
X | |||
معمولاً حرف “X”هیچ فعل بی قاعده ای ندارد. | |||
Y | |||
معمولاً حرف “Y”هیچ فعل بی قاعده ای ندارد. | |||
Z | |||
معمولاً حرف “Z”هیچ فعل بی قاعده ای ندارد. |

اگر تا به حال برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی تلاش کرده باشید، پس حتماً با مشکلات یادگیری آن ها آشنا هستید. شاگردان من معمولاً از این موضوع شاکی اند که حافظه ضعیفی دارند و موارد خوانده شده را فراموش می کنند؛ و این یک موضوع کاملاً طبیعی است.
یادگیری سریع لغات با آنکی
چطوری یادگیری سریع لغات با آنکی امکان پذیر است؟ اگر تا به حال برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی تلاش کرده باشید، پس حتماً با مشکلات یادگیری آن ها آشنا هستید. شاگردان من معمولاً از این موضوع شاکی اند که حافظه ضعیفی دارند و موارد خوانده شده را فراموش می کنند؛ و این موضوع کاملاً طبیعی است.
چرا؟ چون داده ها در آموزش زبان بسیار زیاد هستند. یعنی شما همیشه در حال یادگیری کلمه، عبارات و نکات جدید هستید، ولی یا آن ها را به طور مرتب مرور نمی کنید و یا به شیوه ای غیر اصولی و برنامه ریزی نشده مرور می کنید.
فراموش کردن مطالب خوانده شده به خاطر مشکلات حافظه ای نیستند. در واقع حافظه شما دارای ویژگی هایی است که باید به طریقی با آن ها کنار بیایید. مطالعه و یادگیری غیراصولی دیگر منسوخ شده و بیشتر در گذشته و زمانی استفاده می شد که تکنیک مناسبی برای آن نبوده است.
اما امروزه شیوه یادگیری بسیار متفاوت تر از قبل شده . شما می توانید با استفاده از نرم افزارهایی که بر اساس جعبه لایتنر طراحی شده اند، خیلی راحت و با تلاشی کمتر نتیجه ای چندین برابری بگیرید.
روش لایتنر که توسط سباستین لایتنر طراحی شده است، شیوهای است که برای یادگیری و حفظ اطلاعات مختلف ازجمله لغات استفاده میشود. لایتنر معمولاً بهصورت جعبهای است که جعبه لایتنر نامیده میشود و پنج قسمت دارد. در این روش شما روی یک طرف فلشکارت مثلاً یک لغت انگلیسی را مینویسید و در پشت آن معنی فارسی آن لغت را یادداشت میکنید. تعدادی از این فلشکارتها را آماده و شروع به مطالعه میکنید.
هر یک از لغات را که بلد باشید، به خانه بعدی منتقل میکنید و اگر معنای آن را فراموش کرده باشید، آن را به خانه اول باز میگردانید. بدین صورت و با مرور مرتب، فواصل به یاد ماندن کلمه در ذهن شما زیاد و زیادتر می شود تا جایی که وارد حافظه بلند مدت شما می شوند.
روش لایتنر روز به روز پیشرفته تر می شود به نحوی که ابتدا به صورت جعبه فیزیکی بود، سپس نرم افزارهای کامپیوتری وارد عرصه شدند. این نرم افزارها ارتقاء پیدا کردند تا تبدیل به نرم افزاری شد که امروز می خواهم به شما معرفی کنم.
نرم افزار یادگیری آنکی
نرم افزار آنکی، یک نرم افزار استثنایی برای یادگیری سریع لغات است که به کمک آن می توانید حافظه ای شکست ناپذیر داشته باشید. حافظه ای که در آن هیچ کلمه، هیچ جمله، و هیچ نکته ای فراموش نمی شود. نرم افزار آنکی مطمئناً اگر بهترین نرم افزار برای آموزش زبان نباشد، قطعا یکی از پنج نرم افزاریست که باید در پروسه زبان آموزی خود از آن استفاده نمایید. شما با استفاده از برنامه آنکی میتوانید خودتان هم فلش کارت بسازید و هم دسته های لغوی ایجاد و اطلاعات خود را به آن ها اضافه کنید.
نرم افزار یادگیری سریع لغات با آنکی قابلیت های زیادی دارد از جمله:
- مرور منظم و قابل تطبیق با توجه به سختی یک لغت برای هر فرد.
- امکان اضافه کردن صوت و تصویر.
- امکان استفاده از مجموعه های آماده شدن توسط دیگران.
- امکان اصلاح و ویرایش کارت ها با توجه به نیازهای هر فرد.
- امکان تایپ هر لغت.
- قابلیت همگامسازی (synchronize) بین دستگاه های مختلف.
مزایا و معایب نرم افزار یادگیری سریع لغات با آنکی
مزایای آنکی عبارتند از:
1- صرفه جویی در وقت.
2- در دسترس بودن سوابق مطالعه در هر زمان و مکان.
3- کمک به حفظ کردن راحت تر مطالب.
4- محدود نبودن به یک زمینه خاص.
5- رایگان بودن (به جز نسخه ios).
از معایب آنکی هم می توان به غیر رقابتی بودن و سرگرم کننده نبودن آن اشاره کرد که باعث می شود به مرور زمان کسل کننده شود.
شروع یادگیری زبان با آنکی
گام اول: نرم افزار آنکی را دانلود و نصب کنید.
برنامه آنکی در نسخههای وب، ویندوز، اندروید و آیاواس موجود است. شما میتوانید با توجه به نیاز خود هر یک را دانلود کنید.
دانلود نسخه دسکتاپ Anki (رایگان):
دانلود نسخه اندروید Anki (رایگان):
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.ichi2.anki
دانلود نسخه آی او اس Anki (پولی، 24.99$):
https://apps.apple.com/us/app/ankimobile-flashcards/id373493387?ign-mpt=uo%3D4
خوشبختانه می توانید از نرم افزار رایگان مشابه به آن به نام ankiapp برای نسخه ios استفاده کنید:
https://apps.apple.com/us/app/ankiapp-flashcards/id689185915
دانلود بستههای از پیش آماده شده:
https://ankiweb.net/shared/decks/english
پس از دانلود، مراحل نصب را دنبال کنید تا برنامه آنکی روی دستگاه شما نصب شود.
گام دوم: اولین Deck خود را ایجاد کنید.
پس از نصب آنکی روی کامپیوتر، پنجره زیر ظاهر می شود:
برای ساخت فلش کارت، باید ابتدا یک deck ایجاد کنید. به همین دلیل مانند شکل بالا روی گزینه create deck کلیک کرده و نام deck مورد نظر خود را بنویسید.
حال برای ایجاد فلشکارت جدید، کافیست در بالای پنجره باز شده، روی عبارت Add کلیک نمایید.
پس از کلیک روی Add، پنجره زیر باز می شود که دارای 5 بخش: (1)Type (نوع کارت)، (2) Deck (دسته)، (3) Front (روی کارت)، (4) Back (پشت کارت)، و (5) Tags (برچسب ها) است.
اگر تازه آنکی را نصب کرده باشید و هنوز دستهای ایجاد نکرده باشید، در قسمت deck عبارت Default انتخاب شده است. با انتخاب Type ، گزینه های زیر نشان داده خواهند شد:
Basic
کارت دو طرفه: یک طرف سؤال و یک طرف جواب دارد.
Basic (and reversed card)
کارت را از هر دو جهت ایجاد می کند.
کارت اول – روی کارت: “کتاب”، پشت کارت: “book”.
کارت دوم – روی کارت: “book”، پشت کارت: “کتاب”.
Basic (optional reversed card)
کارت Basic با گزینه برای انتخاب کارت معکوس.
Cloze
یک متن را انتخاب می کنید و قسمتی که می خواهید حفظ کنید را از آن پاک می کنید.
روی کارت: I ….. ice cream.
پشت کارت: I like ice cream.
نکته: پیشنهاد می کنم در ابتدا گزینه ها را ساده نگه دارید و بگذارید روی همان Basic بماند تا خیلی سردرگم و گیج نشوید.
و بخش آخر یعنی Tags. با استفاده از این بخش می توانید به فلش کارت های خود برچسب اضافه کنید تا پیدا کردن آن ها برایتان آسان تر باشد. به عنوان مثال: اگر برای deck گرامر زبان انگلیسی و مبحث if clause ها فلش کارت درست می کنید، می توانید از برچسب جملات شرطی برای آن استفاده کنید.
گام سوم: از دیگر قابلیت های آنکی استفاده کنید.
پس از ایجاد کارت و شروع مطالعه، می توانید از دیگر امکانات آنکی برای فلش کارت های خود استفاده کنید؛ مانند گذاشتن تصویر یا صوت روی آن ها (از طریق آیکون افزودن فایل که به شکل سنجاق است). من معمولاً برای کلمات و عبارت هایی که به خاطر سپاری آن ها دشوار است، از تصویر استفاده می کنم.
نکته: اگر تمایل داشتید کارتی را که اضافه کرده اید ویرایش کنید، می توانید بر روی دکمه history (تاریخچه) کلیک کنید و پس از یافتن، آن را ویرایش نمایید.
گام چهارم: فلش کارت ها را مرور کنید.
پس از نوشتن و افزودن فلش کارت ها، پنجره را ببندید و در صفحه اصلی آنکی روی گزینه “Study Now” کلیک کنید.
اکنون می توانید مطالب خود را مرور نمایید. در تقویم خود بری مرور فلش کارت ها زمان مشخص کنید. بهتر است هر روز 20 الی 30 دقیقه از وقت خود را به مرور فلش کارت ها اختصاص دهید و هر ده روز، یک روز به خود استراحت دهید.
اصطلاحاتی که در زمان مرور فلش کارت ها با آن ها مواجه می شوید:
New: کارت هایی که تا به حال دیده نشده اند.
Learning: کارت هایی که در حال یادگیری آن ها هستید (امروز).
To Review: کارت هایی که قبلاً مطالعه شده اند و امروز باید مرور شوند.
Again: شما کارت را یاد ندارید. با استفاده از این گزینه، کارت از مرحله مرور خارج شده و به گام اول “یادگیری” برمی گردد.
Hard: در صورتی که لغت را بلدید ولی دوست دارید بیشتر تکرار شود از این گزینه استفاده کنید.
Good: شما لغت را به خاطر داشتید ولی نه آسان بود نه سخت. این گزینه مورد نظر شماست.
Easy: شما کارت را به خاطر داشتید و برایتان خیلی آسان است. پس از Easy استفاده کنید.
گام پنجم: نسخه ویندوز آنکی را با نسخه موبایل آن سینک (Sync) یا همگام سازی کنید.
شاید بخواهید فلش کارت های نسخه ویندوز آنکی را به موبایل خود و آنکی دروید منتقل کنید تا به اقتضای شرایطی که دارید و در بیرون از منزل، در ماشین یا اوقات آزاد خود آن ها را نیز مرور کنید.
برای انجام همگام سازی بین نسخه ویندوز انکی و انکی دروید، باید در سایت Ankiweb یک حساب کاربری ایجاد کنید. خوشبختانه ساخت حساب کاربری در Ankiweb رایگان است.
پس از ساخت حساب و تأیید ایمیل دریافتی، روی گزینه Sync در صفحه اصلی آنکی کلیک کنید.
چنانچه بار اول است که این گزینه را می زنید، باید ابتدا لاگین شوید. به همین دلیل، با زدن این دکمه برای بار اول، یک پنجره باز میشود که باید ایمیل و رمز حساب کاربری آنکی وب خود را در آن وارد کنید.
پس از وارد کردن ایمیل و رمز حساب کاربری با پنجره زیر رو به رو می شوید:
روی گزینه Upload to AnkiWeb کلیک کنید تا از اطلاعات شما در سایت AnkiWeb بک آپ گرفته شود و به راحتی بتوانید فلش کارت ها را به یک دستگاه دیگر منتقل کنید.
درست کردن اولین فلش کارت در آنکی دروید (نسخه موبایل آنکی):
زمانی که وارد برنامه آنکیدروید می شوید، از دکمه آبی + بزرگ در پایین صفحه می توانید برای اضافه کردن محتوای جدید در آنکی دروید استفاده کنید.
پس از کلیک روی این دکمه، فهرستی باز میشود که شامل موارد زیر است:
1- ایجاد کردن دسته خالی (علامت پوشه)
2- دانلود به اشتراک گذاشته شده ها (علامت دانلود)
3- افزودن کارت (علامت +)
تفاوت نسخه موبایل با نسخه ویندوز آنکی این است که در نسخه موبایل می توانید از دوربین، میکروفون و صفحه لمسی گوشی هم استفاده کنید و عکسی که می گیرید، صدایی که ضبط میکنید یا دست نویس خود را به فلشکارت اضافه نمایید.
پرسش پاسخ در مورد یادگیری سریع لغات با آنکی
1- نحوه ادغام دو deck باهم و تبدیل آن ها به یک deck به چه صورت است؟
برای این کار به قسمت browse در صفحه اصلی آنکی بروید، دسته کارتی که می خواهید جابجا کنید را از لیست سمت چپ انتخاب نمایید. حال از لیست سمت راست تمامی لغات را انتخاب کنید و از منوی بالا روی change deck کلیک کنید. در پنجره باز شده دسته مورد نظر را انتخاب کنید و از پایین همان پنجره گزینه move cards را انتخاب نمایید.
2- چطور بسته های از پیش آماده را تهیه کنیم؟
اگر دوست دارید از فایل های دیگران استفاده کنید باید از گزینه Get Shared در پنجره اصلی آنکی استفاده کنید.
3- چطور می توان در آنکی تعداد فلش کارت های مروری را افزایش داد؟
آنکی به صورت پیشفرض، فقط ۲۰ عدد فلشکارت نشان می دهد و نمایش بقیه را به روزهای بعد موکول می کند. برای تغییر این تعداد، پنجره مربوط به تنظیمات دسته فلش کارت ها را باز کنید، و از قسمت New cards/ day تعداد مورد نظر خود را وارد نمایید.
4- چگونه می توان فلش کارت ها را Export کرد؟
برای انجام export، کافیست از منوی File در آنکی ویندوز، گزینه Export را انتخاب کنید. سپس در پنجره باز شده، روبروی گزینه include، دسته مورد نظر را انتخاب کنید و تیک دو گزینه بعدی را بزنید تا هم اطلاعات زمانی مربوط به مرور فلش کارت ها و هم عکس ها و صداهای فلش کارت ها نیز ذخیره شود.
5- چطور می توان فلش کارت های تهیه شده در اپلیکیشن های دیگر را به آنکی منتقل کرد؟:
اگر این فایل را در کامپیوتر دانلود کرده باشید، میتوانید آن را از طریق گزینه import در منوی File وارد برنامه آنکی کنید.
و اگر این فایل در گوشی اندروید شماست، فایل مورد نظر را داخل پوشه Ankidroid در حافظه داخلی گوشی کپی کنید. برنامه Ankidroid را اجرا کنید. با کلیک روی آیکون سه نقطه، در گوشه بالا-راست آنکی، یک فهرست یا منوی عمودی باز میشود. در این منو، گزینه import را بزنید.
سخن آخر
به کمک آنکی و اصول علمی به کار رفته در آن، می توانید مشکل فراموشی را حل کنید و بخش زیادی از فرآیند یادگیری سریع لغات با آنکی را به کاری سرگرمکننده تبدیل نمایید. شما با استفاده از این روش می توانید تا 80 درصد کلمات یادگرفته شده را در ذهن خود ماندگار کنید. این روش تنها نیازمند تکرار روزانه است. اصلاً مهم نیست که وقت برای نوشتن هر روز فلش کارت ندارید، بلکه مهم این است که فلش کارت های خود را هر روز بخوانید و این کار برای شما به یک عادت روزمره تبدیل شود.
شاید ابتدای کار دانلود بسته های بزرگ و جامع لغات پیشرفته وسوسه آمیز باشد. اما صبر داشته باشید و به این فکر کنید که آیا واقعاً در حال حاضر زمان یادگیری این لغات هست یا نه. اگر مبتدی هستید، سعی کنید در ابتدا کلمات متداول و پر کاربرد را یاد بگیرید. همین طور سعی کنید فیش های خود را به صورت مختصر بنویسید، زیرا در این صورت حوصله شما کمتر سر می رود و شانس ماندگاری آن مطلب در ذهن شما بیشتر خواهد شد.

در این مقاله قصد دارم در مورد کاربردهای need و نکات مهم اون براتون بگم. فعل Need یک فعل نیمه مداله. به این معنا که هم نقش فعل اصلی رو داره هم نقش فعل کمکی.
فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی
در این مقاله قصد دارم در مورد فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی براتون بگم. فعل Need یک فعل نیمه مداله. به این معنا که هم نقش فعل اصلی رو داره هم نقش فعل کمکی.
در نقش فعل اصلی
در نقش فعل اصلی به معنای نیاز داشتن هست. و بعد از اون سه ساختار داریم:
۱. اسم
۲. مصدر با to
۳. فعل ing- دار
Do you need any help?
کمکی نیاز دارید؟
He needs our help.
اون به کمک ما نیاز داره.
You don’t really need a car.
واقعا به ماشین نیازی نداری.
Most people need to feel loved.
اغلب افراد نیاز به دوست داشته شدن دارند.
This room needs cleaning.
این اتاق به نظافت احتیاج داره.
نکته: وجود فعل ing- دار بعد از need مفهوم مجهول به جمله می دهد.
This room needs to be cleaned.
این اتاق نیاز به تمیز کازی داره.
در نقش فعل کمکی
فعل need در نقش فعل ناقص به معنای “لازم بودن” ضرورت داشتن” هست و در زمانهای حال و آینده بکار می رود.
نکته 1: need در جملات مثبت و سوالی کمتر استفاده میشه. در عوض از need to استفاده می شود. مثال:
Does she need to go out for a walk?
آیا اون واقعا نیاز داره برای قدم زدن بیرون بره ؟
Mary needs you to help her with the cooking.
مری برای آشپزی به کمکت نیاز داره.
فرم منفی:
کاربرد need در جملات منفی خیلی متداول هست. در این جملات:
Needn’t = don’t/ doesn’t need to
You needn’t take off your shoes. (don’t need to)
نیازی نیست کفشهاتونو در بیارید.
He needn’t ask my permission. (doesn’t need to)
اون نیازی به اجازه من نداره.
They needn’t make such a fuss over it. (don’t need to)
نیازی نیست سر این موضوع این قدر قشقرق راه بندازن.
نکته 2: فعل Need بعد از فاعل سوم شخص به s- نیاز ندارد.
نکته 3: گاهی اوقات کلمه Need در نقش فعل کمکی همراه با hardly (به ندرت) به کار می رود. که معنای اون میشه “نیازی نیست که.”
We need hardly say that we are very grateful.
نیازی نیست بگم که چقدر سپاسگزاریم.
I need hardly remind you that this information is confidential.
نیازی نیست بگم که این اطلاعات محرمانه است.
کلمه Need با only هم به کار میره. که معنیش میشه “فقط کافیه که.”
You need only sign this paper and I’ll do the rest.
کافیه این برگه رو امضا کنی من خودم بقیه اش رو انجام میدم.
در اغلب موارد در ابتدای جمله یکی از این عبارتهای منفی وجود دارد:
no one, nobody, nothing
Nobody need know the name of the person who made the complaint.
نیازی نیست کسی نام شخصی که شکایت کرده رو بدونه.
فرم سوالی:
در فرم رسمی Need در نقش فعل کمکی در ابتدای جمله قرار می گیرد و نیازی به افعال کمکی do/does/did نیست.
Need we wait any longer?
نیازی هست بیشتر از این منتظر بمونیم؟
نکته 4: در پاسخ مثبت باید از must استفاده کنیم.
No, you needn’t.
Yes, you must.
البته اگر از need در نقش فعل اصلی استفاده کنیم در ابتدای جمله از افعال کمکی do/does/did استفاده می کنیم.
Need it be so dark in here? (formal)
آیا نیازه اینجا اینقدر تاریک باشه؟ (رسمی)
Does it need to be so dark in here? (Informal)
آیا نیازه اینجا اینقدر تاریک باشه؟ (غیر رسمی)
Need she go? (Formal)
نیازه که اون بره.
Does she need to go? (Informal)
نیازه که اون بره.
عدم اجبار در گذشته:
وقتی می خواهیم بگوییم برای انجام کاری در زمان گذشته اجبار نداشتیم از needed استفاده نمی کنیم. به جای آن از دو عبارت didn’t have to یا didn’t need to استفاده می کنیم. مثلا:
I didn’t need to buy any books. They were all in the library.
مجبور نبودم هیچ کتابی بخرم. کتابخانه همه شو داشت.
I didn’t have to buy any books. They were all in the library.
مجبور نبودم هیچ کتابی بخرم. کتابخانه همه شو داشت.
نکته 5: برای بیان کاری در گذشته که لزومی نداشته انجام شود اما انجام شده از ساختار زیر استفاده می کنیم.
Needn’t have +p.p
این دو جمله را با هم مقایسه کنید:
You needn’t have lost your temper (but you did).
نیازی نبود از کوره در بروی (ولی در رفتی).
You didn’t need to lose your temper (so you didn’t).
نیازی نبود از کوره در بروی (پس در نرفتی).
We needn’t have wasted our time and energy on that project. (but we did).
نیازی نبود وقت و انرژی مون رو روی اون پروژه هدر بدهیم (اما دادیم).
We didn’t need to waste our time and energy on that project (so we didn’t).
نیازی نبود وقت و انرژی مون رو روی اون پروژه هدر بدهیم (پس ندادیم).
Can I ask why you’ve changed your mind please?
میشه لطفا بپرسم چرا نظرتون عوض شد؟
The customers started pouring in, as soon as the doors opened!
به محض این که درها باز شد، مشتریها یهو ریختن داخل.
I couldn’t decide which one to buy, so I ended up buying both of them.
نمی تونستم تصمیم بگیرم کدوم رو بخرم. بلاخره تصمیم گرفتم هر دو را بخرم.
I need to buy a gift for my friend, his birthday is coming up.
باید برای دوستم یک کادو بخرم، تولدش نزدیکه.
امیدوارم از مقاله فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی لذت بده باشید. مطالب بیشتر گرامر رو از این قسمت ببینید. لطفا نظرتون رو در بخش نظرات برای من بنوییسد!

مصاحبه شغلی، از اون قبیل مصاحبه هاست که معمولاً برای هر فردی در دوره کاری اش اتفاق میافته. ماهیت مصاحبه شغلی به خودی خود استرس زاست و اگه فرد برای اولین بار هست که قصد داره در اون شرکت کنه و یا هیچ شناخت و ایده ای از روند مصاحبه شغلی نداره، نه تنها استرسش چندین برابر میشه، بلکه به کل گیج و سردرگم هم میشه.
سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به انگلیسی
در این مقاله می خوام سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به انگلیسی رو براتون بگم.
مصاحبه شغلی – interview، از اون قبیل مصاحبه هاست که معمولاً برای هر فردی در دوره کاری اش اتفاق میافته. ماهیت مصاحبه شغلی به خودی خود استرس زاست و اگه فرد برای اولین بار هست که قصد داره در اون شرکت کنه و یا هیچ شناخت و ایده ای از روند مصاحبه شغلی نداره، نه تنها استرسش چندین برابر میشه، بلکه به کل گیج و سردرگم هم میشه.
اما اگه از قبل درباره روند شروع تا پایان مصاحبه اطلاع داشته باشید چی؟ باز هم استرس داره؟ البته که داره. اما تا حدودی از میزان سردرگمی و استرسش کاسته میشه و باعث میشه با اعتماد به نفس بیشتری سر قرار حاضر بشین.
از طرف دیگه، گاهی اوقات پیش میاد که مصاحبه شغلی – interview به زبان انگلیسی انجام میشه و نیاز هست که متقاضی به سوالاتی از قبیل سابقه کاری، توانایی هایی که داره و دلایلش برای انتخاب پستی که می خواد در اون مشغول به کار بشه، به زبان انگلیسی پاسخ بده. که بدیهی است تسلط به مکالمه انگلیسی است یکی از شروط لازم برای این منظور است.
برای همین تصمیم گرفتم در این مقاله، به عنوان یک راهنما از سیر تا پیاز روند آماده شدن برای مصاحبه شغلی (قبل از مصاحبه تا بعد از مصاحبه) رو باهاتون به اشتراک بگذارم تا هم با آمادگی و اعتماد به نفس بیشتری در جلسه مصاحبه حاضر بشین و هم مصاحبه کننده ها رو با جواب هاتون تحت تاثیر قرار بدین!
این مقاله شامل دو بخش میشه: بخش اول که روند کلی مصاحبه هست و متعاقب اون شرایط و ابهاماتی که ممکنه در روند مصاحبه داشته باشین و یا باهاشون روبرو بشین و همچنین نحوه برخورد با اون شرایط و پاسخ دادن به اون سوالات. و بخش دوم، رایج ترین پرسش هایی که به احتمال زیاد در مصاحبه شغلی ازتون پرسیده میشه، به همراه پاسخ های مربوطه رو براتون آوردم. امیدوارم مفید واقع بشه و به کارتون بیاد.
سوالات مربوط به قبل از مصاحبه
1- چه لباسی باید بپوشم؟
اگه بخواهید طبق باورهای قدیم برای مصاحبه شغلی آماده بشین، باید یک کت و شلوار تیره رنگ بپوشین، همراه با یه پیراهن یقه بسته و کفش های واکس زده و کاملاً براق! اما واقعیت اینه که نحوه لباس پوشیدن شما تا حد زیادی بستگی به نوع کاری داره که برای اون درخواست دادین.
مثلاً این نوع پوشش بیشتر برای محیط های سنتی و رسمی مثل بانک ها و شرکت های حقوقی مناسب هست، اما برای شرکت های استارت آپی و خلاقانه، لباسهای سبک اسپرت تمیز و مرتب (ترکیبی از لباس رسمی و غیر رسمی)، عالی جواب میده.
2- چه سوالاتی باید از قبل از مصاحبه کننده بپرسم؟
اینکه از تمام جزئیات کوچک اطلاع داشته باشین، در اعتماد به نفس شما در روز مصاحبه تاثیر بسزایی خواهد داشت. برای همین خیلی خوبه که اگه ابهام یا سوالی دارین، رفعش کنین. مثلاً بدونین که قراره با چه کسی یا کسانی ملاقات کنین، یا اینکه آیا باید از مسیر خاصی به محل مصاحبه برسین، مصاحبه چقدر طول میکشه و یا آیا برای مصاحبه باید چیزی آماده کنین یا نه.
3- چه چیزهای باید همراه خودم ببرم؟
بهتره که سه تا کپی از رزومۀ خودتون، چند تا از بهترین نمونه کارهاتون (اگه موجود هست) دفترچه یادداشت، خودکار و وسایل معمول همیشگی (پول، گوشی سایلنت شده، قرص خوشوبوکننده دهان) همراهتون باشه.
4- چه چیزهای باید برای مصاحبه آماده کنم؟
قطعاً قبل از شروع هر مصاحبه شغلی interview، نمونه سوالاتی که احتمال داره تیم استخدامی ازتون بپرسن رو جمع آوری و مرور می کنین. اما این نکته رو به خاطر داشته باشن که هیچ ضرورتی نداره که همون جواب هایی رو بدین که تو نمونه سوال ها آوردن. بلکه خیلی بهتره که خودتون باشین و جواب هاتون براساس تجربیاتی باشه که تا به حال به دست آوردین؛ چون باعث میشه آرامش و اعتماد به نفس بالاتری در روز مصاحبه داشته باشین.
5- چه اندازه باید در مورد شرکت تحقیق کنم؟
در یک کلمه، هرچقدر که می تونین. شما باید از عملکرد شرکت، پیشینه مصاحبه کنندگان، و هر رویداد و خبری که به شرکت مربوط میشه اطلاع کامل داشته باشین. همچنین می تونین از تجربیات موجود در سایت های استخدامی که کاربران مطرح کردن نیز استفاده کنین.
6- بهتر است چه وقت در محل مصاحبه حاضر باشم؟
هرچه زودتر، بهتر. شما باید ترافیک و عوامل دیگه رو در نظر بگیرین و نیم ساعت قبل از شروع مصاحبه اونجا حضور داشته باشین. نکته ای که در اینجا باید بخاطر داشت اینه که: اگه زودتر رسیدین، به منشی اطلاع ندین؛ بلکه روی یک صندلی بنشینین و افکار و جواب هایی که قرار هست بگید رو یک بار دیگه مرور کنین و پنج دقیقه مونده به شروع مصاحبه، به منشی اطلاع بدین. (از اون نکته ها بود:) )
7- اگر احتمال دارد دیرتر برسم، باید چیکار کنم؟
بخاطر همینه که میگیم زودتر حرکت کنین تا نیم ساعت قبل از شروع مصاحبه اونجا باشین. اما گاهی اوقات یکسری عوامل پیش بینی نشده هم اتفاق می افته که اجتناب ناپذیرن. اگه به هردلیلی ممکنه دیرتر به قرار مصاحبه برسین، با منشی تماس بگیرین و بپرسین که آیا برای رسیدن به محل مصاحبه، راه نزدیک تر و بدون تاخیر در ترافیک هست یا نه و اگه باز هم با تأخیر رسیدین، اصلاً به روی خودتون نیارین و خیلی عادی رفتار کنین.
8- اگر برای روز مصاحبه بیمار شده باشم، باید چیکار کنم؟ باید قرار را کنسل کنم؟
بهتره که از این اتفاق اجتناب بشه. اگه از قبل احساس کسالت داشتین و فکر کردین که نمی تونین در روز مصاحبه حاضر بشین، تماس بگیرین و بخواین تا قرار رو به یه روز دیگه موکول کنن. اما اگه در همون روز احساس بیماری کردین، از خودتون بپرسین که آیا واقعا می تونم امروز بهترین خودم رو ارائه کنم و تیم مصاحبه کننده رو تحت تاثیر عملکردم قرار بدم و روز موفقی خلق کنم یا نه؟ اگه جوابتون منفی بود، هرچه سریع تر تماس بگیرین و یا ایمیل بزنین و سعی کنین در نزدیکترین روز ممکن یه قرار جایگزین ترتیب بدین.
سوالات مربوط به هنگام مصاحبه
9- آیا من باید زودتر دست بدهم یا صبر کنم تا مصاحبه کننده اول دست بدهد؟
دست به کار شین و آغازگر ارتباط باشین. با این کار نشون میدین که شخصیتی خونگرم، محکم و قاطع دارین.
10- کجا باید بنشینم؟
بعد از اینکه با مصاحبه کننده ها دست دادین، منتظر شین تا اون ها جای شما رو بهتون نشون بدن و یا بپرسین که کجا باید بشینین. بعد از نشستن، وسایل شخصیتون از قبیل گوشی همراه، سوییچ ماشین و یا کیفتون رو روی میز قرار ندین. این موارد رو داخل کیفتون بگذارید و کیفتون رو کنار میز قرار بدید.
11- با چه حالتی باید بنشینم تا هم حرفه ای به نظر برسم و هم علاقه مند؟
از قدرت زبان بدن غافل نشین. صاف بنشینین، که نشون میده حرفه ای هستین، و کمی به جلو خم بشین تا این مفهوم رو برسونه که به موضوع علاقه مند هستین. دو تا پاهاتون رو روی زمین قرار بدین و یا یه پاتون رو بر روی پای دیگتون بندازین. اگه نمی خواین مضطرب و نگران به نظر برسین، دستاتون رو روی زانوهاتون قرار ندین؛ و بجای اون، با خیال راحت بازوهاتون رو روی صندلی قرار بدین.
12- اگر آب یا چای تعارف کردند، باید قبول کنم؟
صد در صد. حتی اگه تشنه نیستین، این کار رو انجام بدین، چون با اینکار می تونین برای پاسخ دادن به سوالات دشوار زمان بخرین و یا در صورت اضطراب، به خودتون مسلط بشین.
13- اگر قرار مصاحبه در رستوران بود، بهتر است چه چیزی سفارش دهم؟
بهترین کاری که در اینگونه موقعیت ها می تونین انجام بدین، این هست که حق انتخاب رو به مصاحبه کننده ها بسپارین. با حالت خودمانی ازشون بپرسین آیا قبلاً هم به اون رستوران اومدن و اینکه به نظرشون بهتره چه غذایی سفارش بدین – با اینکار می تونین به درکی از محدوده قیمت مناسب برسین.
اگه باز هم چیزی دستگیرتون نشد، اجازه بدین مصاحبه کننده ها اول سفارش بدن و بعد شما هم چیزی در همون رنج قیمت سفارش بدین. حواستون باشه غذایی رو انتخاب کنین که خوردنش در حین صحبت کردن راحت باشه (مثلاً خوردن سالاد خیلی راحت تر از خوردن یک همبرگر بزرگه).
14- چند درصد از زمان رو باید به صحبت کردن و چند درصد رو باید به گوش دادن اختصاص بدم؟
باید بین این دو تعادل برقرار کنین. مکالمه باید طوری باشه که هم بتونین خودتون رو کامل معرفی کنین و هم صحبت های مصاحبه کننده رو در مورد موقعیت شغلی کامل بشنوین. یک مکالمه طبیعی و راحت. اگه فکر می کنین که ممکنه خیلی پرحرفی کنین، به هر سوال فقط با یک جواب یا ایده پاسخ بدین و بعد سکوت کنین. اما اگه به نظرتون ممکنه حرف کم بیارین، از قبل با دوستتون تمرین کنین و با پاسخ به چند سوال درباره خودتون و یا شرکت ببینید که بهتره جواب هاتون رو چطور گسترش بدین.
15- چقدر حرفه ای و چقدر خونگرم به نظر برسم؟
بهتره ترکیبی از هردو رو داشته باشین. بدون شک تمایل دارین حرفه ای به نظر برسین، اما هیچکس دلش نمی خواد یه شخص عبوس و خشک رو استخدام کنه! به عبارت دیگه، خیلی خوبه که لبخند بزنین و به گونه ای رفتار کنین که نشون بده دارید از مصاحبه لذت می برین.
همچنین می تونین از حالت مصاحبه کننده هاتون کمک بگیرین- اگه خشک و جدی هستن، شما هم جدی باشین؛ اما اگه خنده رو هستن و شوخی میکنن، شما هم مقداری شوخ طبعی به جواباتون اضافه کنین. نتایج تحقیقات نشون میده که خونگرم و دوستانه بودن در اکثر مواقع میتونه کمک زیادی به موفقیت در مصاحبه داشته باشه.
16- چطور باید از شغلی که قصد ترک کردنش را دارم، صحبت کنم؟
یکی از سوالاتی که قطعاً ازتون پرسیده میشه اینه که: چرا قصد دارین کار قبلیتون رو ترک کنین؟ سعی کنین در جواب به اون مثبت نگر باشین – چون با بد گفتن از کارفرماهای قبلیتون، چیزی به دست نمیارین. پاسختون به این سوال به گونه ای باشه که نشون بده دلیلتون، علاقه مندی به فرصت های جدید هست و موقعیتی که برای اون درخواست دادین، مناسب تر از موقعیت فعلی یا قبلی شماست. مثلاً بگید: “من واقعاً دوست دارم عضوی از کل فرآیند توسعه محصول باشم، و می دونم که اینجا، این فرصت رو به دست خواهم آورد.”
17- آیا باید به کارفرما بگم که اخراج شدم؟
تا زمانی که ازتون نپرسیدن، لزومی نداره که مطرح کنین و اگه ازتون پرسیده شد، احتیاجی نیست که موضوع رو با تمام جزئیاتش تعریف کنین. جمله ای ساده در حد “متاسفانه، اخراج شدم” کافیست. بیشتر روی موضوعاتی از قبیل اینکه چطور رشد کرده اید و چگونه در نهایت به اهداف کاری و زندگی خودتون نزدیک شده اید مانور بدین- و بعد به اون موقعیت شغلی اشاره کنین و نقاط قوت خودتون رو به عنوان یک کاندید عنوان کنین.
18- اگر با سوالی دستپاچه کننده رو به رو شدم، باید چه کار کنم؟
اگه سوالی غیر منتظره ازتون پرسیده شد، باید کاری کنین تا برای پیدا کردن جواب مناسب به اون زمان بگیرین. بهتره قبل از شروع مصاحبه برای این مورد هم برنامه ریزی و عبارت هایی رو آماده کرده باشین تا در این مواقع از اون ها برای گرفتن زمان برای جمع کردن افکارتون استفاده کنین. دو تا استراتژی که اینجا به کارتون میاد این ها هستن که: خود سوال رو قبل از جواب دادن تکرار کنین و یا با طمأنینه بگین “خب، سوال خوبیه. فکر کنم که باید بگم …” اما اگه هنوز هم سردرگم بودین، ازشون بخواهید براتون یه لیوان آب بیارن یا یه کاغذ بهتون بدن و یا کمی زمان برای فکر کردن در اختیارتون قرار بدن.
19- اگر با سوالی خلاف و نامرتبط رو به رو شدم، چه عکس العملی باید نشان دهم؟
پاسخ به این سوال، بستگی به سوالی داره که ازتون پرسیده میشه. در کل، شما مجبور نیستین که به اینگونه سوالات جواب بدین، اما قطعاً هم نمی خواین که مصاحبه کننده رو ناراحت کنین. بهترین کار اینه که از مصاحبه کننده بپرسین که چرا این سوال رو می پرسه و آیا دلیل منطقی برای اون داره و از چیزی نگران هست؟ سپس جوابی متناسب با رفع اون نگرانی بیان کنین و ادامه صحبت هاتون رو برگردونین به نقاط قوتی که برای اون موقعیت شغلی دارین.
20- آیا باید مسائل مربوط به خانواده، فرزندان، سرگرمی و یا زندگی شخصی خودم را مطرح کنم؟
پاسخ به این سوال هم بستگی به مواردی از قبیل: نوع شرکتی که برای آن درخواست دادین، رابطه ای که با مصاحبه کننده برقرار کردین و جریان کلی مصاحبه داره که مشخص میکنه بهتره به این موارد اشاره کنین یا نه.
21- آیا می توانم یادداشت برداری کنم؟
بله حتماً. اما حواستون باشه در اینکار زیاده روی نکنین. احتیاجی نیست همه چیز رو یادداشت کنین. فقط مواردی رو که قصد دارین درباره اون ها سوال کنین یادداشت کنین. با اینکار نشون میدین که فردی با ملاحظه و مشتاق هستین.
22- چطور متوجه شوم که روند مصاحبه خوب پیش می رود یا نه؟
با دقت در حالات و رفتارهای مصاحبه کننده ها تا حدودی میشه متوجه شد که مصاحبه داره چطور پیش میره. اگه پاهاشون رو به زمین می کوبن، به ساعت نگاه می کنن و یا تمایلی به پرسیدن سوالات تکمیلی ندارن، نشونه هایی از خوب پیش رفتن روند مصاحبه نیست.
23- اگر شرایط خوب پیش نرفت، باید چه کار کنم؟
ابتدا یک بررسی سریع انجام بدین که چرا این اتفاق افتاده: آیا به این دلیل بوده که فقط به یک سوال پاسخ اشتباهی دادین، یا کار دیگه ای هم کردین؟ مثلاً پرحرفی کردین، به پایین نگاه کردین و یا فقط با یک مصاحبه کننده صحبت کردین؟ سعی کنین در یک لحظه خودتون رو جمع و جور کنین و روی خوب پیش رفتن مصاحبه تمرکز کنین – صاف بنشینین، با مصاحبه کننده ها ارتباط چشمی برقرار کنین، واضح، قاطع و مختصر و مفید صحبت کنین. اما اگه باز هم با رعایت تمام این موارد احساس کردین که مصاحبه خوب پیش نمیره، اصلاً نگران یا مأیوس نشین. بهترین خودتون رو ارائه بدین، خیلی بهش فکر نکنین و به این مصاحبه به عنوان یک مصاحبه تمرینی خوب برای مصاحبه های آتی نگاه کنین.
24- چند سوال باید بپرسم؟
اینکه باید چند سوال در روند مصاحبه پرسیده بشه، قاعده و قانون خاصی نداره. بلکه همه چی بستگی به طرف مقابلتون داره و اینکه چقدر زمان دارین. همونطور که می دونین، مصاحبه یه فرآیند دوطرفه است و اگه یه طرف مدام سوال کننده و طرف دیگه مدام پاسخ دهنده باشه، مصاحبه ای کسل کننده خواهد بود.
پس بهتره قبل از شروع مصاحبه، لیستی از سوال هایی که قصد دارین بپرسین رو آماده کنین. اما اون ها رو برای آخر مصاحبه نذارین؛ بلکه هروقت بحثش پیش اومد، شما هم سوال مرتبط خودتون رو مطرح کنین و در زمانی که مشغول جواب دادن به سوال شما هستن، سعی کنین فشاری که روتون هست رو کاهش بدین.
25- آیا می تونم درباره مراحل بعدی روند استخدام سوال کنم؟
قطعاً. صبر کنین تا مصاحبه تموم بشه و بعد بپرسین: “مراحل بعدی روند استخدام به چه صورت است؟” و یا “زمان بندی شما برای استخدام در این موقعیت شغلی چگونه است؟” با این سوالات، میزان علاقه خودتون رو نشون میدین؛ بدون اینکه فضول به نظر برسین.
26- آیا باید درمورد میزان حقوق دریافتی هم سوال کنم؟
نه. هنوز زمان مناسبی برای پرسیدن این سوال نیست. سوالاتی از قبیل میزان حقوق دریافتی و یا مزایای شرکت در مراحل بعدی روند استخدام مطرح میشن. بهتره تا قبل از اینکه خود مصاحبه کننده اشاره نکرده، از پرسیدن سوالاتی که نشون میده مطمئن به گرفتن اون شغل هستین، اجتناب کنین.
سوالات مربوط به بعد از مصاحبه
27- آیا باید نامه تشکر بفرستم؟
بله. بعد از تموم شدن مصاحبه اینکار رو انجام بدین.
28- بهتر است نامه تشکر از طریق ایمیل ارسال شود یا به صورت دست نوشته؟
هر فرد برای این کار روش مخصوص به خودش رو داره. اما پیشنهاد ما ایمیل زدنه؛ چون سرعت و امنیت بیشتری داره. اما اگه فکر می کنین که مصاحبه کننده شما فردی سنتی است و یا از اون قبیل افرادیست که علاقه بیشتری به نامه های دست نوشته داره، یک نامه دست نوشته هم برای اطمینان براش بنویسین.
29- آیا باید کسانی را به عنوان معرف پیشنهاد بدهم و یا اطلاعات تکمیلی بفرستم؟
تا زمانی که از شما خواسته نشده، کسی رو به عنوان معرف پیشنهاد ندین (قطعاً تیم استخدامی ازتون خواهند خواست که اشخاصی رو به عنوان معرف پیشنهاد بدین، اما معرفی اون ها قبل از درخواست، غیر منطقی و مطابق با روال کار نیست). اما فرستادن اطلاعات تکمیلی، یک فکر عالیست.
اگه ایده و یا راهکاری برای اون موقعیت شغلی دارین، در نامه تشکرتون مطرح کنین، نمونه کارهای مرتبط و یا هرچیزی که فکر می کنین شانس شما برای گرفتن آن موقعیت رو زیاد می کنه رو بفرستین.
30- اگر خبری از طرف آن ها دریافت نکردم، چه زمانی می توانم پیگیری کنم؟
اگه از موعد زمانی که مصاحبه کننده برای تماس با شما تعیین کرده بود خبری نشد، بهتره با یک ایمیل کوتاه و مختصر وضعیت خودتون رو پیگیری کنین. اما اگه زمان مشخصی برای خبر دادن تعیین نکرده بودن، به طور معمول یک هفته بعد از فرستادن نامه تشکر، زمان مناسبی برای پیگیری است.
31- آیا اشکالی ندارد که برای پیگیری تماس هم بگیرم، یا تنها ایمیل زدن کافیست؟
تلفن کردن رو کنار بگذارید و فقط ایمیل بزنین. این کار به استخدام کننده فرصت میده که از تماس های آزاردهنده پی در پی دور باشه و نگاهی دقیق تر به اسناد و مدارک شما بیانداره. علاوه بر این، استخدام کنندگان علاقه چندانی به تماس های تلفنی ندارند.
32- اگر شغل را به دست نیاوردم، باید چه کارکنم؟
اگه در موقعیت شغلی استخدام نشدین، یک نامه تشکر برای تیم استخدامی بنویسین و از اون ها تشکر کنین که این فرصت رو در اختیار شما قرار دادن. همچنین ازشون بخواهید که رزومه شما رو برای موقعیت های شغلی جدید آینده نزد خودشون نگه دارن. نا امید نشین. حتی اگه این تلاش شما با موفقیت همراه نباشه، یه موقعیت بهتر تا شش ماه آینده در انتظار شما خواهد بود. سعی کنین در مواجهه با موقعیت های مأیوس کننده، بهترین خودتون باشین و روی ویژگی های مثبتتون تمرکز کنین.
بسیار خب. تا اینجا با هم کارهایی رو که باید قبل، هنگام و بعد از مصاحبه انجام بدید، مرور کردیم. حالا میریم سراغ سوالاتی که به احتمال زیاد در مصاحبه ازتون پرسیده میشه. سعی کردم که برای چند پرسش مشترک، چندین پاسخ نمونه به عنوان راهنما ارائه بدم تا شما هم بهتر متوجه شین که جواب هاتون باید به چه صورت بیان بشه.
رایج ترین پرسش های مصاحبه شغلی همراه با جواب
بخش اول: سوالات دست گرمی
همونطور که می دونین سوالات دست گرمی معمولاً برای شکستن یخ رابطه بین مصاحبه کننده و مصاحبه شونده پرسیده میشن. بهتره در این مرحله، سوالات رو با جملات و عبارت های کوتاه جواب ندین و از این فرصت استفاده و با معرفی کردن خود به شیوه ای غیر مستقیم، تاثیر مثبتی روی مصاحبه کننده بذارین.
Question No 1:
How was your journey here today?
اینجا را راحت پیدا کردی؟
جواب دادن به این سوال خیلی راحته، اما شما فقط به یک جواب بله یا خیر بسنده نکنین؛ بلکه بهش کمی شاخ و برگ بدین و به ویژگی های مثبتتون مثل منظم و وقت شناس بودن اشاره کنین.
Question No 2:
Why have you decided to apply for this job?
چرا تصمیم گرفتی برای این کار درخواست بدهی؟
قطعاً این سوال یکی از متداول ترین سوالاتیه که در مصاحبههای شغلی ازتون پرسیده میشه که باید با مهارت خاصی به اون جواب بدین. یادتون باشه که مصاحبه کننده ها یا تیم استخدامی هر روز بارها و بارها جملاتی از قبیل “من از بچگی دوست داشتم اینکاره بشم.” یا “این کار خیلی برام جذابیت داره.” رو میشنون. پس پاسخ شما باید به گونه ای باشه که هم متمایز و منحصر به فرد باشه و هم برای اون ها جذابیت داشته باشه.
برای پاسخ به این سوال موارد زیر را رو رعایت کنین:
- در جوابتون نشون بدین که درباره شرکت و کاری که انجام میده تحقیق کرده اید و اطلاعات کاملی از جایگاه شغلی مورد نظرتون دارین.
- سعی کنین تجربیات و مهارت های خودتون رو به صورت کلی در این پاسخ بگنجانید.
Sample Answers:
I would like to put into practice what I learned at university.
می خواهم آن چه را که در دانشگاه یاد گرفته ام، به صورت عملی تمرین کنم.
I would like to make use of the experience I have gained in the past ten years.
می خواهم از تجربه ای که در ده سال گذشته به دست آورده ام، استفاده کنم.
I believe that your company will allow me to grow both professionally and as a person.
معتقدم که شرکت شما این فرصت را به من خواهد داد تا در زمینه حرفه ای و همین طور شخصی پیشرفت کنم.
I’ve always been interested in E-Commerce / Marketing / Computer Programming and your company excels (is one of the best) in this field.
من همیشه به تجارت الکترونیک / بازاریابی / برنامه ریزی کامپیوتری علاقه مند بوده ام و شرکت شما (یکی از بهترین ها) در این زمینه است.
بخش دوم: سوالات عمومی
حالا میریم سراغ سوالات اصلی مصاحبه. از اونجایی که تعداد این سوالات خیلی زیاد و بسته به جایگاه شغلی متقاضی نیز متفاوت هست، سعی می کنیم به سوالات کلی بپردازیم؛ برای بخش های مهم توضیحی کوتاه اضافه کنیم و نمونه ای از پاسخ های انگلیسی مطلوب رو براتون ارائه بدیم.
Question No 1:
Tell me about yourself
درباره خودت بگو (شما چه شرایط و قابلیت هایی دارید؟)
برای پاسخ به این سوال، نیازی نیست تا از خانواده و آشنایان و سرگرمی های خودتون حرف بزنین! همونطور که می دونین اولین برخورد در مصاحبه از اهمیت بالایی برخورداره و اینجا هم آغاز مصاحبه است. پس باید مصاحبه کننده رو با مهارت ها و تجربیات مرتبط کاری و تخصصی خودتون تحت تأثیر قرار بدید.
Sample Answers:
I graduated in IT from the University of London.
من در رشته IT از دانشگاه لندن فارغ التحصیل شدم.
I hold a master’s degree (MA) / a bachelor’s degree (BA) in Modern Languages from the University of New York.
من دارای مدرک کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) / مدرک لیسانس در زبان های مدرن از دانشگاه نیویورک هستم.
I took a one year accounting training program at Oxford College.
من یک دوره آموزشی یک ساله حسابداری در دانشگاه آکسفورد گذروندم.
I haven’t done any formal training for this job, but I have worked in similar positions and have ten years of experience in this field.
من برای این شغل به صورت رسمی دوره آموزشی نگذرونده ام، اما در موقعیت های مشابه کار کرده ام و در این زمینه ده سال سابقه کار دارم.
Question No 2:
What are your strengths?
نقاط قوت / صفات مثبت شما چیست؟
در پاسخ به این سوال به تخصص شغلی و مهارت های مرتبط با شغل درخواستی اشاره کنین. همچنین می تونین از مثال ها و تجربیات واقعی گذشته برای اثبات ویژگی های مثبتتون استفاده کنین.
Sample Answers:
I consider myself hardworking / reliable / dependable / helpful / outgoing / organised / honest/ cooperative.
من خودم رو سختکوش / قابل اعتماد / قابل اطمینان / مفید / اجتماعی / منظم / صادق / دارای روحیه همکاری با دیگران می دونم.
I’m a an experienced team-leader / a seasoned (experienced) professional / a dedicated worker.
من یک رهبر تیم با تجربه / فرد زبده (کهنه کار) حرفه ای / کارگر متعهد هستم.
I’m good at dealing with people / handling stress.
من در برخورد با افراد / کنترل استرس مهارت دارم.
I pay attention to details.
من به جزئیات توجه می کنم.
I understand my customers’ needs.
من نیازهای مشتریانم را درک می کنم.
I learn quickly and take pride in my work.
من خیلی زود یاد می گیرم و به کارم افتخار می کنم.
I love challenges and getting the job done.
من عاشق چالش و به سرانجام رساندن کارها و وظایف هستم.
Question No 3:
What are your weaknesses?
نقاط ضعف / صفات منفی شما چیست؟
با خودتون روراست باشین. هیچکس اونقدر کامل نیست که هیچ نقطه ضعفی نداشته باشه! اما بهتره در جواب به این سوال کمی محتاطانه عمل کنین و نشون بدین که نسبت به نقاط ضعفتون آگاهید و برای رفع اون ها برنامه دارین و یا نقاط قوت زیادی درکنار نقاط ضعفتون دارین که اون ها رو پوشش میدن.
Sample Answers:
I’m a perfectionist and I may be too hard on myself or my co-workers sometimes.
من آدم کمال گرایی هستم و ممکنه گاهی اوقات به خودم یا همکارانم خیلی سخت بگیرم.
I might need to learn to be more flexible when things are not going according to plan. This is something I’m working on at the moment.
شاید باید یاد بگیرم که وقتی اوضاع طبق برنامه پیش نمی ره انعطاف پذیرتر باشم. این مسئله ایه که در حال حاضر دارم روی اون کار می کنم.
I occasionally focus on details instead of looking at the bigger picture. I’m learning how to focus on the overall progress as well.
من گاهی اوقات به جای تمرکز روی تصویر بزرگتر، به جزئیات توجه می کنم. دارم یاد می گیرم که چطور روی پیشرفت کلی هم تمرکز کنم.
Question No 4:
What do you do in your current role?
در شغل کنونی خود چه وظایفی بر عهده دارید؟
Sample Answers:
I’m responsible for the day-to-day running of the business / for recording and conveying messages for the departments.
من مسئول دوندگی های روزمره شرکت / ثبت و انتقال پیام ها برای بخش ها هستم.
I ensure that high standard of customer care is maintained.
من مطمئن می شوم که استاندارهای بالای امور مشتریان رعایت می شود.
I liaise with the Business Development and Business Services Units.
من با واحد های توسعه کسب و کار و خدمات کسب و کار همکاری می کنم.
I deal with incoming calls and correspond with clients via e-mails.
من با تماس های دریافتی سر و کار دارم و از طریق پست الکترونیکی با مشتریان ارتباط دارم.
I’m in charge of the high-priority accounts.
من مسئول گزارشات با اولویت بالا هستم.
Question No 5:
Why do you want to leave your current employment?
چرا میخواهی از کار فعلی خودت بیرون بیایی؟
همونطور که قبلاً هم گفتم، در پاسخ به این سوال به مشکلاتتون با مدیر، کارفرما، همکاران و یا شرکتی که در اون کار میکنین اشاره نکنین. بهتره بگین چون دنبال چالش ها و فرصت های جدید هستین و فکر میکنین این شرکت و موقعیت شغلی، این امکان رو در اختیارتون قرار میده.
Sample Answers:
I was laid off / made redundant, because the company relocated / downsized / needed to cut costs.
از کار بیکار شدم / تعدیل شدم، چون شرکت تغییر مکان داد / نیاز به کاهش نیروی کاری/ کاهش هزینه ها داشت.
I resigned from my previous position, because I didn’t have enough room to grow with my employers.
از سمت قبلی ام استعفا دادم، زیرا کارفرمایانم فرصت کافی برای رشد و پیشرفت در اختیارم قرار نمی دادن.
I wanted to focus on finding a job that is nearer to home / that represents new challenges / where I can grow professionally / that helps me advance my career.
می خواستم تمرکزم رو روی پیدا کردن شغلی بگذارم که / به خانه نزدیک تر است / چالش های جدیدی ارائه کنه / در اون بتونم به صورت حرفه ای پیشرفت کنم / به پیشرفت شغلی ام کمک کنه.
Question No 6:
Why should we give you the job?
چرا باید این کار را به شما بدهیم؟
در پاسخ به این سوال باید با دلایلی مصاحبهکننده رو قانع کنین که شما همون بهترین فردی هستین که میشه برای این شغل استخدام کرد. مثلاً:
Sample Answers:
I have worked as a Sales Representative for several years.
من چندین سال به عنوان نماینده فروش کار کرده ام.
I have good organizational skills as I have worked as an Event Organizer / Personal Assistant for the last six years.
من مهارت های سازمانی خوبی دارم، چون طی شش سال گذشته به عنوان برگزار کننده رویداد / دستیار شخصی کار کرده ام.
I have great people skills: I’ve been working in Customer Service and been dealing with complaints for five years.
من مهارت های ارتباطی فوق العاده ای دارم: به مدت 5 سال در بخش امور مشتریان مشغول به کار بوده ام و به شکایات رسیدگی می کرده ام.
Question No 7:
What do you know about this company?
درباره این شرکت چی می دونی؟
شما باید قبل از مصاحبه، وضعیت شرکت رو بررسی کنین. برای اینکار می تونین از وب سایت و شبکه های اجتماعی شرکت کمک بگیرین و اخباری که درباره اون منتشر میشه رو مطالعه و پیگیری کنین. از بررسی رقبا و بازار هدف شرکت نیز غافل نشین.
Question No 8:
Do you enjoy working in a team environment?
آیا از کار تیمی لذت می بری؟
اگه برای موقعیتی درخواست دادین که لازمه همراه یک تیم کار کنین، جوابتون باید نشون بده که اهل کار تیمی هستین و اگه لازمه تنها کار کنین، نشون بدین که از تنهایی کار کردن لذت می برین. در کل بهترین استراتژی در پاسخ به این سوال این هست که نشون بدین با تمام شرایط کنار میاین.
Question No 9:
Are you a risk taker?
آیا اهل ریسک کردن هستی؟
برای جواب دادن به این سوال هم لازمه تا شرایط شرکت و نوع کارتون رو در نظر بگیرین و نشون بدین که تنها در صورتی ریسک می کنین که تمام شرایط و جوانب رو بررسی و احتمال شکست رو پایین ارزیابی کرده باشین.
Question No 10:
What are you like at time management?
در مدیریت چطور هستی؟
مهارت در مدیریت زمان، یکی از مهم ترین مهارت ها در هر شرکت و یا جایگاه شغلی است. برای پاسخ به این سوال از روش ها و ابزارهایی حرف بزنین که برای مدیریت زمان استفاده می کنین. همچنین نشون بدین که فردی انعطافپذیر هستین و تغییر در برنامه هاتون، شما رو دچار آشفتگی نمی کنه.
Question No 11:
What are you like at taking criticism from senior managers?
در خصوص انتقاد پذیری از مدیران ارشد به چه صورت هستی؟
اشتباه کردن و به تبع اون مورد انتقاد قرار گرفتن، بخشی از زندگی کاری همه ماست. نکته ای که در جواب به این سوال باید در نظر بگیرین این هست که شما از انتقادات برای یاد گرفتن و پیشرفت استفاده می کنین و ماهیت منفی نقد و سرزنش، مانع پیشروی شما در کار نمیشه.
Question No 12:
Where do you see yourself in five years’ time?
خودت را در پنج سال آینده کجا می بینی؟
این هم یکی دیگه از سوالات معمول مصاحبه است. بهتره در جواب دادن به این سوال هوشیارانه عمل کنین. برخی افراد میگن “نمی دونم. تا چی پیش بیاد” یا “میخوام جایی باشم که الان شما هستین”. اینگونه جواب ها اصلاً مناسب نیستن، چون در جواب اول این مفهوم رسونده میشه که شما برای آینده خودتون برنامه ای ندارین و فاقد انگیزه هستین؛ و جواب دوم تا حدودی اغراق آمیز به نظر میرسه. پس بهتره به شیوه ای جواب بدین که نشون بده نسبت به آینده مثبت نگر و واقع بین هستین.
Question No 13:
If you are successful at interview, how long do you plan staying with our company?
اگر در این مصاحبه قبول شدید، قصد دارید برای چند وقت در این شرکت بمانید؟
در پاسخ به این سوال بگین که تصمیم دارین برای مدت زمان زیادی در اون شرکت کار کنین. به تحقیقاتی که درباره شرکت، آنجام داده اید اشاره کنین و بگین که فکر می کنین اینجا همون جاییه که قصد دارین آیندتون رو در اون سرمایهگذاری کنین.
Question No 14:
Can you tell us about a situation when you have had to work under pressure?
میشه در مورد یک موقعیتی بگی که مجبور شدی تحت فشار کار کنی؟
گاهی در بعضی از شغل ها شرایطی پیش میاد که لازم هست تحت فشار کار کرد. بنابراین اگه تجربه قبلی در این زمینه داشتین، اون رو مطرح کنین و بگین که چطور تونستین کنترلش کنین. بدون شک اگه قبلاً از پس شرایط سخت براومدین، پس احتمالاً باز هم از پسش برمیاین.
Question No 15:
Can you tell me about a time when you have worked as part of a team to achieve a goal?
میشه در مورد یک موقعیتی بگی که به عنوان یکی از اعضای تیم برای رسیدن به یک هدف همکاری کردی؟
توانایی و داشتن مهارت به کار تیمی، یکی از ویژگی هایی است که انتظار میره هر فرد متقاضی دارا باشه. بنابراین با دقت به این سوال پاسخ بدین و از تجربیات مثبتتون بگین.
Question No 16:
Can you provide us with an example of a project you have had to complete and the obstacles you had to overcome?
آیا تا به حال پروژهای را به اتمام رسانده ای؟ برای این کار بر چه مشکلاتی غلبه کرده ای؟
یکی دیگه از ویژگی هایی که مصاحبه کننده ها میخواهند در متقاضی ببینن، قدرت به پایان رساندن کارها و تمام کردن پروژه هاست. چون افراد کمی قادر هستن از پس مشکلات بربیان و کارهاشون رو به سرانجام برسونن.
ابتدا برای جواب دادن به این سوال خوب فکر کنین و پروژه ای رو پیدا کنین که با وجود مشکلات و موانع موجود، موفق شدین به پایان برسونیدش. حتی اگه چنین تجربه ای رو در فضای کاری نداشتین، از تجربه های دانشگاهی یا زندگی که متناسب با جایگاه شغلیتون هست استفاده کنین.
Question No 17:
Can you tell us about a situation where you demonstrated leadership?
درباره موقعیتی بگو که تیمی را رهبری کردی؟
رهبری یعنی هنر انگیزه دادن به آدم ها برای رسیدن به هدفی مشترک. بنابراین با دانستن این تعریف، اگه چنین موقعیت و تجربه ای هر چند ساده، در دوران کاریتون داشتین رو عنوان کنین.
Question No 18:
What has been your biggest failure to date?
بزرگترین شکست شما تا به امروز چه چیزی بوده است؟
مسلماً هر انسانی در زندگی بارها با موانعی روبهرو میشه و شکست میخوره. اما مهم ترین نکته، نحوه رویارویی شما با شکست و درسی است که از اون گرفته اید.
Question No 19:
Do you need other people around to stimulate you, or are you self-motivated?
آیا برای با انگیزه بودن به افراد دیگر نیاز داری یا خودانگیختهای؟
شک نکنین که مصاحبه کننده ها دنبال کارمندان خودانگیخته هستن. آدم هایی که برای انگیزه داشتن به دیگران نیازی ندارن، در هر شرایطی راه خودشون رو پیدا میکنن و از موفقیت ها و یا شکست هاشون درس میگیرن. البته تنها گفتن اینکه آدم خودانگیختهای هستین کافی نیست و مصاحبه کننده منتظره تا شما با یکی دو مثال از زندگی واقعی و کاری، این ادعا رو ثابت کنین.
Question No 20:
Can you tell me about any achievements you have experienced during your life so far?
تا به حال در زندگی به چه موفقیت هایی دست پیدا کردی؟
برای جواب دادن به این سوال، به چیزهایی اشاره کنین که در زندگی به اون ها افتخار میکنین. اهمیت دادن به موفقیت هاتون نشون میده که شما فرد باانگیزهای هستین و برای رسیدن به موفقیت های بیشتر تلاش می کنین.
Question No 21:
How would you feel about working for someone who is younger than yourself, or of the opposite sex?
کار کردن برای شخصی کوچک تر و یا جنس مخالف چه حسی دارد؟
مصاحبه کننده ها با مطرح کردن این سوال قصد دارن متوجه بشن که آیا شما اهل تبعیض جنسیتی یا سنی هستین یا نه. چون این روزها در فضای کاری، ممکنه بارها پیش بیاد که لازم باشه برای فردی کار کنین که ازتون کوچک تره یا جنسیتش با شما فرق داره. پس بهتره به وضوح نشون بدین که سن و جنسیت در کار براتون هیچ اهمیتی نداره و به تنها چیزی که فکر میکنین، درست کار کردنه.
Question No 22:
When can you commence employment with us?
چه زمانی می توانید کار خود را با ما شروع کنید؟
(When can you start work?)
چه زمانی می توانید شروع به کار کنید؟
Sample Answers:
I will be available for work in January, next year.
در ژانویه سال آینده برای همکاری با شما آماده هستم.
I can start immediately.
بلافاصله می توانم شروع کنم.
I have to give three weeks’ notice to my current employer, so the earliest I can start is the first of February.
من باید اخطار 3 هفته ای به مدیر فعلی خودم بدهم، بنابراین زودترین زمانی که می توانم شروع کنم، اول فوریه است.
Question No 23:
What salary are you looking for?
حقوق درخواستی شما چقدر است؟
همیشه حقوقی متناسب با توانمندی ها و جایگاه شغلی مورد نظر درخواست کنین. یادتون باشه که اگه مقداری کمتر از انتظارتون بگید، دیگه راهی برای مذاکره وجود نداره، پس بهتره همیشه بیشترین سطح درخواستیتون رو مطرح کنین.
Question No 24:
What didn’t you like about your last job?
در کار قبلی چه چیزهایی را دوست نداشتی؟
همونطور که گفتیم، بهترین پاسخ به این سوال اینه که از کسی بدگویی نکنین و نشون بدین که به دنبال چالشهای تازه هستین.
Question No 25:
We think that you might be overqualified for this job. What do you think?
به نظر ما توانمندی های شما از این کار بیشتر است، نظر شما چیست؟
هدف مصاحبه کننده از پرسیدن این سوال اینه که دوست نداره شما نسبت به کارتون بی انگیزه و بی حوصله باشین. بنابراین با دلایلی او رو قانع کنین که چالش های این شغل به شما انگیزه یادگیری و تلاش بیشتر رو میده.
Question No 26:
We presume that you have read the job description, so therefore which areas of the job appeal to you the least?
حتماً شرح وظایف شغلی را خوانده ای، کدام یک از این وظایف برایت جذابیت کمتری داشت؟
حتماً قبل از مصاحبه نگاهی دقیق به وظایف موجود در شغل درخواستی بیاندازید و یک نسخه از اون رو در هنگام مصاحبه همراه خودتون داشته باشین. در پاسخ به این سوال از هیچ کدوم از وظایف موجود ابراز تنفر نکنین و بیشتر به مواردی اشاره کنین براتون جذابیت دارن.
Question No 27:
Here’s a pen; sell it to me!
به این خودکار نگاه کن؛ حالا آن را به من بفروش!
اگه برای شغل فروش درخواست داده باشین، این یکی از سوالاتی است که احتمالاً با اون روبهرو میشین. برای اینکار سعی کنین با حفظ تسلط و مهارت های ارتباطی، از مزایای خودکار تعریف کنین.
Question No 28:
What do you think of your current company?
نظر شما درباره شرکتی که در حال حاضر در آن مشغول به کار هستی، چیست؟
یکی از مهم ترین مواردی که در استخدام کارمندان مطرح است، بحث وفاداری به سازمان است. به عنوان یک فرد حرفه ای، هرگز درباره شرکت قبلتون بدگویی نکنین. به هیچ وجه اسرار شرکت رو فاش نکنین؛ در عوض به چیزهایی که در اون یاد گرفتین و ویژگی های مثبتش اشاره کنین.
Question No 29:
We see here that you have only been with your current employer for six months. Why do you want to move so soon?
شما فقط ۶ ماه در شرکت قبلی مشغول بودی، چرا اینقدر زود از آنجا بیرون آمدی؟
اگه خیلی زود کارتون رو عوض کردین، پس احتمالاً حالتون در اون فضا خوب نبوده. بهترین روش برای جواب دادن به این سوال اینه که صادق باشین و به ویژگی هایی اشاره کنین که در شغل جدید به دنبال اون هستین.
Question No 30:
We see there have been some gaps in your employment. Can you explain these?
شما در طول مدت کاری خود چندین خلاء کاری داشته اید، دلیلش چیست؟
برای پاسخ به این سوال از جواب های حرفه ای استفاده کنین که نشون بده در این مدت مشغول پرورش مهارت های خودتون بودید و مصاحبه کننده قانع بشه که شما فرد مسئولیت پذیری هستین. با مواردی شبیه زیر، این شکاف موجود رو پوشش بدین:
– برای تکمیل دوره تحصیلی یا مهارتی
– سفر برای کسب تجربه در خصوص زبان و فرهنگ های مختلف
– کمک به بستگان و یا دوستان بیمار
– شرکت در یک کار داوطلبانه
Question No 31:
How do you define success?
موفقیت را چطور تعریف می کنی؟
از اینکه قراره تعریفی از موفقیت ارائه بدین دستپاچه نشین؛ از موفقیت های کاریتون صحبت کنین تا نشون بدین که کارمندی خوب و بلند همت هستین.
Question No 32:
What are the main issues facing our industry today?
مهم ترین مشکلات ما در این صنعت چیست؟
یکی از مهم ترین ویژگی های هر کارمند، احاطه به مسائل مختلف محیط کسب و کاری است که قصد داره در اون مشغول به کار بشه. حتماً قبل از مصاحبه، به درکی کلی از صنعتی که قراره در اون کار کنین و مشکلات و معضلاتی که با آن روبهرو خواهید بود برسید.
Question No 33:
Do you have any final questions for the panel?
سوال دیگری داری؟
حالا به انتهای مصاحبه رسیدین. در این لحظه، پرسیدن سوالاتی بیربط و یا اشتباه میتونه کل مصاحبه رو خراب کنه. پس اگه میخواهید سوالی بپرسین، سوالی کوتاه و مرتبط انتخاب کنین،
Sample Answers:
این سوالات میزان اشتیاق شما را نشون میدن:
Yes I just have one question please. If I am to be successful, how soon would it be before I start?
بله. یک سوال دارم. اگه در مصاحبه قبول بشم، چقدر طول میکشه تا کارم رو شروع کنم؟
What would be the first project I’d be working on if I was offered the job?
اگه این کار به من پیشنهاد بشه، اولین پروژه ای که روی آن کار می کنم چیه؟
Who would I report to? Who would I be working closely with?
به کی گزارش می دهم؟ با چه کسی از نزدیک همکاری می کنم؟
سوالاتی شبیه زیر، نشون دهنده میزان علاقه شما به شرکت و تحقیقاتی است که درباره اون انجام دادین:
I noticed on your website that you have been running a campaign aimed at attracting more customers to your website. Has this been a success?
متوجه شدم که کمپینی راه اندازی کردین تا مشتریان رو به خرید و بازدید بیشتر از سایت ترغیب کنین. آیا موفق عمل کرده؟”
I notice that you have introduced a new exciting product range. Has this been a success?
متوجه شدم که یک محصول جدید و جالب معرفی کرده اید. آیا موفقیت آمیز بوده؟
و سوالی شبیه به این، نشون دهنده انگیزه و پشتکار شماست:
I appreciate that I am yet to find out whether or not I am successful, but is there anything I can read to prepare myself for the job, just in case I am successful?
درسته که هنوز نمیدونم در مصاحبه قبول شدم یا نه. اما اگه قبول بشم، موردی هست که برای آمادگی بیشتر برای کار باید مطالعه کنم؟
کلام آخر:
یادتون باشه برای موفقیت در هر چیزی، به نگرش، ایده، انگیزه و روحیه ای قوی نیاز دارین؛ پس با اعتماد به نفس کامل در جلسه مصاحبه حاضر بشید. به موقع سر جلسه حاضر شین، از قبل اطلاعات کاملی درباره شرکت داشته باشین. پاسخ سوالات رو حفظ نکنین؛ بلکه از قبل تمرین و بر اساس تجربیاتی که کسب کرده اید به سوالات جواب بدین. ممنون میشم نظرتون رو در مقاله سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی داشته باشم.
کتاب اسپیکینگ تیک آف
یک کتاب ضروری برای تمام کسانی که قصد مسافرت و زندگی در خارج از کشور را دارند!

در این مقاله و در ادامه سری مقالات همه چیز درمورد آزمون آیلتس، قصد دارم اطلاعات جامع و کاملتری از آزمون اسپیکینگ آیلتس در اختیار شما قرار بدم تا از هم نحوه سنجش خود در این آزمون و هم با نمونه سوالات متداول اسپیکینگ آیلتس و نمونه پاسخ به آن ها مطلع و آشنا بشید. پس با ما همراه باشید.
اسپیکینگ آیلتس – پارت 1
در مقاله اسپیکینگ آیلتس – پارت 1 و در ادامه سری مقالات همه چیز درمورد آزمون آیلتس، قصد دارم اطلاعات جامع و کاملتری از آزمون اسپیکینگ آیلتس در اختیار شما قرار بدم تا از هم نحوه سنجش خودتون در این آزمون و هم با نمونه سوالات متداول اسپیکینگ آیلتس و نمونه پاسخ به آن ها مطلع و آشنا بشید. پس با ما همراه باشید.
قبل از هر چیز بهتره بدونید که آزمون اسپیکینگ در یک بازه هفت روزه قبل یا بعد از آزمون کتبی گرفته میشه. در بعضی مراکز خود داوطلب می تونه تاریخ آزمون اسپیکینگ رو مشخص کنه و در برخی مراکز دیگه، خود مرکز تاریخ رو مشخص می کنه.
آزمون اسپیکینگ آیلتس چگونه است؟
قطعاً می دونید که آزمون اسپیکینگ آیلتس، دارای 3 پارت یا بخش است:
پارت 1 اسپیکینگ: سوالات این پارت به مراتب ساده تر از دو بخش دیگه هست، ولی به تمرکز بالایی نیاز داره. سوالات این بخش عمدتاً درباره شغل، اوقات فراغت، مطالعه، مد، آب و هوا، دوران کودکی … است. پاسخگویی به این بخش به شکل بحث گفتگو نیست، بلکه ممتحن یک سوال رو می پرسه و از شما انتظار پاسخ مرتبط رو داره. این بخش معمولاً 4 الی 5 دقیقه طول میکشه.
پارت 2 اسپیکینگ: در این بخش، یک Cue Card در اختیار دواطلب قرار میگیره و از او خواسته میشه تا در مورد موضوع نوشته شده در کارت و سوالاتی که درباره اون پرسیده شده، حدود دو دقیقه صحبت کنه. این بخش حدود 3 الی 4 دقیقه زمان میبره.
پارت 3 اسپیکینگ: در این بخش، تعدای سوال تکمیلی به دنبال موضوع بخش دوم، از داوطلب پرسیده میشه. این بخش یک فرصت عالی برای متقاضی هست تا با بسط دادن جواب ها، تمام مهارت و توان گفتاری خودش رو به نمایش بگذاره و بالاترین نمره رو کسب کنه. به بخش سوم اسپیکینگ، Discussion هم می گویند. این بخش هم همانند بخش اول، 4 الی 5 دقیقه طول میکشه.
معیار نمره دهی آزمون اسپیکینگ آیلتس چیست؟
در کلاس اسپیکینگ آیلتس معمولا 4 بخش مورد توجه مدرسین قرار داره. چون در اسپیکینگ آیلتس چهار بخش اصلی سنجیده میشه و نمره داوطلبین بر همین اساس تعیین و مورد سنجش قرار می گیره:
Fluency
Vocabulary
Grammar
Pronunciation
هر کدوم از این موارد، 25 درصد نمره کل speaking شما رو دربر می گیره:
Fluency (25%)
Vocabulary (25%)
Grammar (25%)
Pronunciation (25%)
در Fluency یا روان بودن چه مواردی بررسی می شود؟
در صورتی که داوطلبین بتونن با سرعت مناسب و بدون مکث مکالمه کنن و در کنار اون، از قدرت خوبی برای کاربرد cohesive devices ها بهره مند باشن، از توانایی مناسب در کسب نمره در این بخش برخوردار خواهند بود.
-Long and well-explained answer
پاسخ های طولانی و البته مرتبط به سوال، همیشه نمره خوبی دارند. پاسخ های کوتاه یا پاسخهایی در حد بله/ خیر مسلماً نمره بالایی نخواهند داشت.
-Hesitation: ohhh, err, umm
مکث های طولانی که معمولاً با اصواتی همچون oh-errr-umm همراه می شوند، نیز جز نکات منفی محسوب می شوند و باعث پایین اومدن نمره می شوند.
-Silence
شاید سکوت در مواقع دیگه خوب باشه، اما در اسپیکینگ مثل سم عمل می کنه.
درVocabulary (لغت) چه مواردی بررسی می شوند؟
یکی دیگه از بخش های مهمی که مورد سنجش قرار می گیرد، کاربرد واژه ها و کلمات متعدد در بخش اسپیکینگ هست. در صورتی که داوطلبین بتونن چند واژه تخصصی مرتبط با موضوع مطرح شده در آزمون به کار ببرن، میتونن نمره مرتبط با این بخش رو هم بدون مشکل به صورت کامل کسب کنن. دقت کنید استفاده از Paraphrase و Synonym از مواردی هستند که نمره بیار هستند.
اشتباهاتی که باید دقت کنید در آزمون اسپیکینگ آیلتس نداشته باشید شامل کلمات اشتباه، کاربرد اشتباه اصطلاحات و Collocation ها، کاربرد اشتباه اسم به جای فعل، صفت به جای اسم، فعل به جای اسم، صفت به جای قید همچنین غلط های املایی است.
در Grammar (گرامر) چه مواردی بررسی می شوند؟
از بخش های مهم دیگه که مورد سنجش قرار می گیره، کاربرد گرامرهای مختلف و متنوع است. در صورتی که داوطلبین بتونن از گرامرهای مختلف به صورت صحیح در این آزمون استفاده کنن، کسب نمره مناسب در بخش Grammatical range and accuracy نیز دور از انتظار نیست.
مواردی که حتما در این بخش باید توجه داشته باشید شامل:
- توانایی در کاربرد همه زمان ها و همه بخش های گرامری اعم از اسم، قید، …
- اینکه در پاسخ ها بیشتر از چه جملاتی استفاده می کنیم: ساده، مرکب، پیچیده – مرکب
- چه غلط های گرامری مرتکب میشیم. اگه مهم هستند، باید خیلی اون ها رو جدی بگیریم و مجدداً مرورشون کنیم.
در Pronunciation (تلفظ) چه مواردی بررسی می شوند؟
تلفظ صحیح کلمات، یکی دیگه از بخش های مهم موجود در آزمون اسپیکینگ آیلتس هست.در صورتی که داوطلبان اشتباهات کمی در زمینه تلفظ صحیح لغات و همچنین بالا و پایین رفتن صدا داشته باشن، می تونن نمره مرتبط با این بخش را هم به راحتی کسب کنن.
– ادای درست حروف الفبای انگلیسی. مثلا: برخی دانشجوها تفاوت V و W را خیلی جدی نمی گیرند.
– تلفظ صحیح تک تک کلمات
– آهنگ کلام جمله (intonation) یا همان تلفظ کلی جمله. آیا Flat صحبت می کنیم یا آهنگ کلام مناسب را داریم.
– استرس.
نمونه سوالات اسپیکینگ آیلتس با جواب
در زیر به نمونه سوالاتی اشاره می کنیم که می توان آن ها را به عنوان نمونه اسپیکینگ آیلتس 7 در نظر گرفت.
همونطور که قبلاً نیز گفته شد، در این بخش از آزمون اسپیکینگ، شما باید به یکسری سوالات در خصوص خودتون پاسخ بدید، پس در خصوص جوابی که میدین راحت باشید و سعی کنین با حفظ آرامش بصورت کاملاً طبیعی و نه ساختگی یا از پیش تعیین شده، به سوالات مربوطه پاسخ بدید. جواب های شما در این بخش نباید خیلی کوتاه یا خیلی طولانی باشه. پس بین دو تا سه جمله برای پاسخگویی به هر سوال کافیست. همچنین میتونین با ذکر مثال و دلیل، جواب های خودتون رو کامل کنید.
شاید به دنبال نمونه مصاحبه اسپیکینگ آیلتس، دانلود اسپیکینگ آیلتس، سمپل اسپیکینگ آیلتس و یا متن اسپیکینگ آیلتس باشید ما سعی کردیم تا در این مقاله، حدود 10 موضوع رایج پارت 1 اسپیکینگ آیلتس به همراه جواب های مرتبط با اون رو در اختیار شما قرار بدیم. جواب هایی که داده شده اند، به عنوان نمونه هستن، سعی نکنین جواب ها رو حفظ کنین، بلکه میتونید از اون ها کمک بگیرید و جواب های مدنظر خودتون رو بدید.
موضوع شماره 1 اسپیکینگ آیلتس: شغل
1. Do you work or study?
شاغل هستی یا محصل؟
I graduated a few years ago and I’m now in full-time employment.
من چند سال پیش فارغ التحصیل شدم و اکنون به صورت تمام وقت کار می کنم.
2. What is your job?
شغل شما چیست؟
I’m currently an English teacher working for the British Council in Ho Chi Minh City.
من درحال حاضر مدرس زبان انگلیسی هستم و برای British Council در شهر Ho Chi Minh کار می کنم.
3. Why did you choose that job?
چرا این شغل رو انتخاب کردی؟
I was previously a lawyer and found it to be really stressful and never had any free time, so after quitting that job I thought teaching might be the complete opposite of being a lawyer, you know not as stressful and more time off.
من قبلاً وکیل بودم، اما متوجه شدم که وکالت شغلی با استرس زیاد هست و هیچ وقت آزادی نداره. بنابراین پس از ترک شغل وکالت، به این فکر افتادم که شاید معلمی برعکس وکالت، میزان استرس کمتر و اوقات فراغت بیشتری داشته باشه.
4. Are there lots of English teachers in Ho Chi Minh City?
آیا شهر Ho Chi Minh مدرسان انگلیسی زیادی داره؟
Oh yes! There is a such a big demand for English as a second language here and it’s also quite a cheap place to live compared to many other big cities in Asia.
بله، در اینجا تقاضای زیادی برای یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم وجود داره، همچنین این شهر، در مقایسه با اغلب شهرهای بزرگ آسیا، مکانی بسیار ارزان برای زندگیست.
5. Do you enjoy your job?
آیا از شغلت راضی هستی؟
Most of the time. It’s very rewarding to be able to help people every day and the students here are very hardworking and fun to teach, but you sometimes have lessons that do go so well.
بیشتر اوقات. خیلی با ارزشه که بتوان هر روز به مردم کمک کرد. دانش آموزان اینجا بسیار سخت کوش هستند و آموزش به اون ها سرگرم کننده است. اما گاهی اوقات هم همراه با تجربیاتی آموزنده است.
6. Do you get on well with your co-workers?
آیا رابطه دوستانه ای با همکاران خود داری؟
Yes, fine. I don’t really see work as part of my social life, so I don’t socialise with them, so I suppose I could be more friendly, but it’s just my nature to be a bit colder with colleagues. I think it’s more professional to be that way.
من به کار به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی نگاه نمی کنم، بنابراین خیلی با همکارانم صمیمی نمی شم. اگرچه فکر می کنم که باید تا حدودی معاشرت کنم و صمیمی باشم؛ اما شخصیت من به گونه ایست که کمی با همکارانم سرد برخورد کنم. همچنین فکر می کنم این نوع برخورد باعث میشه تا حرفه ای تر به نظر بیام.
7. What was your first day at work like?
اولین روز کاری ات چگونه بود؟
There were lots of teachers starting at the same time as me, 10 I think, so we all had a big induction day. The more senior teachers ran workshops with us to familarise us with the different systems they had and then we went for a team dinner in the evening.
معلم های زیادی بودند که همزمان با من شروع به کار می کردند. فکر می کنم 10 نفر بودیم. بنابراین یک روز معارفه بزرگ داشتیم. اکثر معلم های سابقه دار، کارگاه هایی برای ما برگزار کردند تا ما رو با سیستم های متفاوت آموزشی که تجربه کرده اند، آشنا کنند. و بعد، عصر رفتیم تا شام گروهی داشته باشیم.
8. What responsibilities do you have at work?
چه مسئولیت هایی در محل کار داری؟
All of the teachers main responsibility is to plan good lessons and then teach them to the best of our ability. On top of that we have several admin. tasks to carry out like mark homework, fill out attendance sheets and write reports.
وظیفه اصلی تمام معلم ها، تهیه یک طرح درس خوب و آموزش اون به دانش آموزان با حداکثر توانایی است. از طرف دیگه، چند مدیر داریم که انجام وظایفی مثل تصحیح تکالیف، پرکردن برگه های حضور و غیاب و نوشتن گزارش رو برعهده دارند.
9. Would you like to change your job in the future?
آیا قصد داری شغلت رو در آینده عوض کنی؟
Yes, as I said before, I like working by myself, so I would like to be my own boss. I’m currently developing my own website, so if it’s successful I will leave teaching and work on it full time.
بله. همانطور که قبلاً هم گفتم، من می خواهم برای خودم کار کنم و رئیس خودم باشم. درحال حاضر مشغول راه اندازی وب سایت خودم هستم. بنابراین اگه با موفقیت پیش بره، شغل معلمی رو ترک می کنم و تمام وقت روی اون کار می کنم.
10. What is your typical day like at work?
یک روز معمولی در محل کار چطور می گذرد؟
I normally have 2 or 3 classes in the evening and I start the day by doing all the planning at home. This normally takes between an hour or two depending on the lessons. I then take the rest of the day to spend with my family, before going to work around 3 to print off my materials and then I teach all evening.
من معمولاً 2 یا 3 کلاس در عصر دارم. بنابراین روزم رو با برنامه ریزی برای اون ها در خانه شروع می کنم. که بسته به درس، یک یا 2 ساعت طول می کشه. سپس بقیه روز رو با خانواده ام می گذرانم و بعد حدود ساعت 3، مطالب لازم برای تدریس رو جمع آوری می کنم و تمام عصر رو مشغول درس دادن هستم.
11. What would you change about your job?
چه چیزی از شغلت رو می خواهی تغییر بدی؟
As with most English teachers, we have to teach what is on the curriculum and this can mean that you are teaching some things that are quite boring or not very useful for your students, so I would like to have more freedom to teach outside the syllabus.
ما هم مثل تمام معلم های انگلیسی، باید مطابق با آن چه که در برنامه تحصیلی آورده شده، تدریس کنیم و این بدین معنیست که داری مطالبی رو به دانش آموزان آموزش میدی که کاملاً خسته کننده و غیر کاربردی هستند. بنابراین، من می خوام آزادی عمل بیشتری داشته باشم تا مطالب خارج از برنامه درسی رو تدریس کنم.
موضوع شماره 2 اسپیکینگ آیلتس: تحصیل
1. Do you work or study?
شاغل هستی یا محصل؟
I’m currently a student at Queen’s University, Belfast.
من در حال حاضر دانشجوی دانشگاه کویینز در بلفاست هستم.
2. What do you study?
در چه رشته ای تحصیل می کنی؟
I study law because it’s a really well thought of degree and I’m hoping to pursue it as a career in the future.
من رشته حقوق می خوانم، چون یک رشته معتبره و امیدوارم که در آینده هم شغلی در این زمینه داشته باشم.
3. Is it a popular subject at your university?
آیا این رشته، یک رشته پرطرفدار در دانشگاه شماست؟
Very popular, in fact, it’s one of the most sought-after courses. I think there are about 350 people reading law at Queen’s. I think lots of student’s parents want them to study law so they can get a good job after they graduate.
خیلی پرطرفدار. درواقع این یکی از دوره های پرمتقاضی است. فکر می کنم حدود 350 نفر در دانشگاه کویینز مشغول تحصیل رشته حقوق هستند. به نظرم بسیاری از والدین دانش آموزان می خواهند که فرزندشان رشته حقوق بخواند تا بتونه بعد از تحصیل یک شغل خوب داشته باشه.
4. Do you enjoy studying it?
آیا از این که این رشته رو می خوانی راضی هستی؟
It’s such a huge subject that there will always be parts you like and parts you don’t like. I find Human Rights fascinating because it can really make a difference to peoples’ lives. On the other hand, modules like Land Law and Equity are really boring.
این که بعضی قسمت های یک چیز برایمان جذابیت داشته باشه و بعضی قسمت های دیگه اون رو دوست نداشته باشیم، یک موضوع خیلی معمول هست. برای من، قسمت های مرتبط با “حقوق بشر” بسیار جذاب هستند، چون می توانند در زندگی مردم تغییر ایجاد کنند. اما از طرف دیگه، واحد هایی مثل “قانون زمین” و واحد “انصاف”، واقعاً خسته کننده هستند.
5. Do you get along with your classmates?
آیا رابطه دوستانه ای با همکلاسی های خودت داری؟
Yes, they are all really great. Most people like to socialise together in the evenings and this makes us a very tight group. If you know someone socially, it is much easier to work together in class.
بله. همگی اون ها عالی هستند. اکثر مردم دوست دارند در هنگام عصر با همدیگه معاشرت کنند و این موضوع، ما رو به یک گروه محکم تبدیل می کنه. اگه با افراد از لحاظ اجتماعی آشنا باشی، راحت تر می تونی در کلاس با اون ها کار کنی.
6. If you could change to another subject, what would it be?
اگه می تونستی رشته تحصیلی ات رو تغییر بدی، به چه رشته ای تغییر می دادی؟
I planned to study medicine, but then when I went on work experience I fainted at the first sight of blood, so definitely not that. I’m a real history buff and read books about World War 2 all the time, so I suppose it would have to be Modern History.
من تصمیم داشتم پزشکی بخوانم، اما بعد از اینکه در دوره کارورزی با دیدن خون غش کردم، فهمیدم که نمی تونم. من شیفته تاریخ هستم و کتاب های مرتبط با جنگ جهانی دوم رو به طور مرتب مطالعه می کنم. بنابراین فکر می کنم اون رشته، تاریخ مدرن باشه.
7. Do you plan to use the subject you are studying in the future?
آیا تصمیم داری در آینده از اطلاعاتی که در این رشته یاد گرفتی، استفاده کنی؟
Yes, I’ve already started to apply for jobs as a lawyer. We normally have to secure a job a year before we graduate and then work very hard to get a high overall mark. After that, I will probably do a Masters in law to become a specialist in one particular area.
بله. من از قبل برای کار وکالت درخواست داده ام. ما معمولاً باید یکسال قبل از فارغ التحصیلی، یک شغل دست و پا کنیم و بعد به سختی کار کنیم تانمره کل بالایی بگیریم. احتمالاً بعد از اون، در کارشناسی ارشد حقوق شرکت می کنم تا در یک حوزه خاص متخصص بشم.
8. What is the most difficult part of your subject?
سخت ترین قسمت رشته تحصیلی ات چیست؟
You have to remember lots of legislation and cases and not only remember their names but also how the effect each part of the law and how they interact with each other. Physically it can also be exhausting because we have to read very dense texts for a few hours every day.
باید قوانین و مفاد بسیاری رو به خاطر سپرد و نه تنها اسامی اون ها، بلکه تاثیر هر قسمت از قانون و نحوه تعامل اون ها با یکدیگر رو نیز باید به یاد داشت. همچنین به این دلیل که ما باید روزانه چندین ساعت متون حجیم و فشرده ای بخوانیم، از لحاظ فیزیکی، خسته کننده و طاقت فرساست.
9. What would like to study in the future?
می خواهی در آینده در چه رشته ای تحصیل کنی؟
As I said before, my favourite type of law is Human Rights, so I would like to do a masters in International Human Rights Law. it’s right at the cutting edge of my field and there are also lots of very high profile cases in the media, so it’s really exciting and something I would like to become an expert in.
همونطور که قبلاً گفتم، “حقوق بشر”، محبوب ترین قسمت رشته حقوق برایم است. بنابراین می خواهم کارشناسی ارشد رشته “قانون بینالمللی حقوق بشر” بگیرم، زیرا یک حوزه پیشگام در رشته من است. همچنین در رسانه ها بسیار مورد توجه و شناخته شده است. بنابراین بسیار هیجان انگیز است و حوزه ایست که می خواهم در اون تخصص کسب کنم.
10. Why did you choose your university?
چرا دانشگاه خودت رو انتخاب کردی؟
Mostly because it is close to my hometown and most of my friends were going there. I kind of regret it now. It’s a great university, but because it’s so close to home it doesn’t give you much of a chance to experience new things and meet new people. If I were to choose again, I’d study abroad.
بیشتر به خاطر اینکه به محل زندگی ام نزدیکه و اکثر دوستانم هم به اون جا رفته اند. اما الان تا حدودی پشیمونم. چون با این که دانشگاه خوبیه، اما به دلیل نزدیک بودن به محل زندگی، فرصتی برای تجربه چیزهای جدید و ملاقات با افراد جدید فراهم نمی کنه. اگه می تونستم دوباره انتخاب کنم، در خارج از کشور تحصیل می کردم.
موضوع شماره 3 اسپیکینگ آیلتس: محل زندگی
1. Where is your hometown?
زادگاه (محل زندگی) شما کجاست؟
My hometown is on the south-east coast of Northern Ireland. It’s called Dundrum and it’s about 1 hour south of the capital city.
زادگاه من در ساحل جنوب شرقی ایرلند شمالی قرار داره که به اون Dundrum گفته میشه و تقریباً 1 ساعت از پایتخت به سمت جنوب فاصله داره.
2. What do you like about it?
چه چیزی اون رو دوست داری؟
It’s an area of outstanding natural beauty and for me, one of the most beautiful places on earth. It has everything; fantastic beaches, dense forests and picturesque countryside.
اون منطقه ای با طبیعت بکر و یکی از زیباترین مکان های روی زمین برایم است. اون جا همه چیز داره: سواحل فوق العاده، جنگل های متراکم و دشت های بکر و خوش منظره.
3. What do you not like about it?
چه چیزی اون رو دوست نداری؟
It can be a little bit boring because it’s really tiny. There are only a few small shops! In the summer, it’s OK because you can enjoy the outdoors but it would be nice to have a few more indoor facilities for the winter.
اون جا تا حدودی خسته کننده است؛ چون یک محله واقعاً کوچکه و تنها چند مغازه کوچک داره! تابستان خوبی داره چون میشه از دشت و صحرا و هوای آزاد لذت برد، اما اگه امکانات سرپوشیده بیشتری برای فصل زمستان هم داشت، بهتر میشد.
4. How often do you visit your hometown?
هرچند وقت یکبار به زادگاه ات سر می زنی؟
Not as much as I should. I only get to visit about once a year now to see my family because I’m really busy with work and it’s quite far away, but I hope to visit more in the future.
نه خیلی زیاد. من تقریباً سالی یکبار برای دیدن خانواده ام به اون جا سر می زنم، چون واقعاً درگیر کار هستم و اون جا هم خیلی دوره. اما امیدوارم که در آینده بیشتر به اون جا برم.
5. Do many people visit your town?
آیا افراد زیادی از زادگاهت بازدید می کنند؟
Thousands of tourists visit every summer. They come from the capital city mostly to get away from the hustle and bustle and enjoy the peace and quiet. There are more and more international tourists visiting because lots of scenes from the TV show ‘Game of Thrones’ were shot just outside the village.
هر تابستان هزاران توریست به اون جا سر می زنند. اکثر اون ها از پایتخت و به خاطر دور شدن از شلوغی و هرج و مرج شهر و رسیدن به آرامش به اون جا می آیند. بازدید توریست های بین المللی از اون جا بیشتر و بیشتر میشه؛ چون صحنه های زیادی از برنامه تلویزیونی “بازی تاج و تخت” درست در خارج از روستا فیلمبرداری شده.
6. Is there any way your hometown could be made better?
آیا راهی هست که زادگاه ات به محل بهتری تبدیل شود؟
As I said before, the best thing about the town is its rural. If I had to say something, it would be to improve the roads, they are in a terrible state and cause a few car accidents every year.
همونطور که قبلاً گفتم، بهترین ویژگی زادگاه من، زیبایی بکر اون هست. اگه بخواهم به موضوعی اشاره کنم، اینه که وضعیت جاده ها بهتر بشن. جاده ها وضعیت بسیار بدی دارن و سالانه باعث چندین تصادف رانندگی میشن.
7. How has your hometown changed over the years?
زادگاه ات طی سال ها چطور تغییر کرده است؟
Since I was a child the town has almost doubled in size and population. It used to consist of just one main street, but now there are many new housing developments and apartments next to the water. With all these new people moving in, it has changed the character of the town a little bit, people are not as friendly as before.
از زمان کودکی من، شهر از لحاظ اندازه و جمعیت دو برابر شده. قبلاً فقط یک جاده اصلی داشت. اما الان ساخت و سازها و آپارتمان های زیادی در کنار رودخانه انجام شده. با این کار و با ورود افراد جدید، ماهیت شهر تا حدودی تغییر کرده و مردم مثل قبل با همدیگه صمیمی نیستند.
8. Are there good transportation links to your town?
آیا راه های ارتباطی و حمل و نقلی خوبی به شهر شما وجود دارد؟
The public transport system consists of just buses that pass through the town on an hourly basis. One bus goes north to the capital city which is really convenient if you need to do any shopping and the other bus goes south where you can switch buses and go across the border to the Republic of Ireland, so you could say we have international transport links which is not bad for a little town like ours.
سیستم حمل و نقل، شامل اتوبوس هایی میشه که به طور ساعتی از شهر عبور می کنند. یکی از اتوبوس ها به سمت شمال و پایتخت میره که اگه قصد خرید داشته باشید، خیلی راحته. اتوبوس دیگه به سمت جنوب میره که می توانید در اون جا اتوبوس خودتون رو عوض کنید و از مرز به جمهوری ایرلند بروید، بنابراین میشه گفت که راه های ارتباطی و حمل و نقل بین المللی داریم که برای شهر کوچکی مثل شهر ما چندان بد نیست.
9. Would you recommend the town to people with children?
آیا این شهر رو به افرادی که دارای فرزند هستند، پیشنهاد می کنی؟
Yes and no. It is obviously a great place to bring up kids because there are so many things for them to do like swim in the sea, play in the forest and run on the beach. However, the good schools are pretty far away and I remember having to get up really early every morning to catch a bus to school that was 20 miles away.
هم بله و هم نه. شکی نیست که اون جا یک مکان عالی برای بزرگ کردن بچه هاست، زیرا تفریحات زیادی می توانند اون جا داشته باشند، مثل شنا کردن در دریا، بازی کردن در جنگل و دویدن در ساحل. با این وجود، مدارس خوب از اون جا بسیار دور هستند و یادم می آید که باید صبح خیلی زود از خواب بیدار می شدیم تا به اتوبوس برای رفتن به مدرسه ای که 20 مایل دورتر بود، برسیم.
موضوع شماره 4 اسپیکینگ آیلتس: خانه
1. Where do you live?
شما کجا زندگی می کنی؟
I live on the outskirts of Ho Chi Minh City, in a district called Tan Phu, about 15 km from the city center.
من در حومه شهر Ho Chi Minh ، در منطقه ای به نام Tan Phu ، و در حدود 15 کیلومتری مرکز شهر زندگی می کنم.
2. Do you live in a house or a flat?
در خانه و یا در آپارتمان زندگی می کنی؟
I live in a 3 bedroom flat on the 11th floor of a big apartment building.
من در یک آپارتمان 3 خوابه در طبقه یازدهم یک ساختمان آپارتمانی زندگی می کنم.
3. Who do you live with?
با چه کسی زندگی می کنی؟
I live there with my wife and little baby son.
من در اون جا با همسر و پسر کوچکم زندگی می کنم.
4. Is it a big place?
آیا مکان بزرگی است؟
It’s pretty big for a flat. It has 3 large bedrooms, one for my wife and I and one for my son when he gets older. It also has a smaller bedroom that I use as a study and to store things in. The kitchen is small but it is part of a big open plan living room, so there is lots of space for the family.
به عنوان یک آپارتمان تقریباً بزرگ است. 3 اتاق خواب بزرگ داره. یکی برای من همسرم و یکی برای پسرم وقتی که بزرگتر شد. همچنین یک اتاق خواب کوچکتر داره که من از اون برای مطالعه و انبار استفاده می کنم. آشپرخانه کوچکی داره، اما جزئی از یک اتاق نشیمن بزرگ هست. بنابراین فضای زیادی برای خانواده وجود داره.
5. What is your favourite room?
اتاق مورد علاقه ات کدام است؟
That would have to be my study because it’s the only room that I can get peace and quiet in. When I’m in there my wife knows I’m working, so she leaves me alone and I can concentrate on my work.
اتاق مطالعه، اتاق مورد علاقه منه، چون تنها اتاقی است که میتونم در اون آرامش داشته باشم. وقتی اون جا هستم، همسرم می دونه که من مشغول کار هستم، بنابراین من رو تنها می گذاره و میتونم روی کارم تمرکز کنم.
6. How is your apartment decorated?
چیدمان آپارتمان ات چطور است؟
The walls are all white and the furniture is also either white or black. There are very few ornaments or pictures because, I like to keep things quite minimal and I hate clutter.
دیوارها همگی سفید و مبلمان هم سفید و سیاه هستند. وسایل دکوری و تابلو های کمی وجود داره، چون دوست دارم همه چیز رو در حداقل نگه دارم و از درهم ریختگی متنفرم.
7. Is there anything you would like to change about your flat?
آیا موردی هست که دوست داری در آپارتمان ات تغییر بدی؟
I would like to have a big balcony. We have a sort of balcony at the moment, but we mainly use it for washing and drying clothes. It would be really nice to have some tables and chairs on a proper balcony, with maybe a few plants, so we could sit there in the evenings and relax.
من می خواهم یک بالکن بزرگ داشته باشم. در حال حاضر یک بالکن داریم که از اون برای شستن و خشک کردن لباس ها استفاده می کنیم. اگر تعدادی میز و صندلی یا شاید چند گیاه هم در بالکن داشتیم، واقعاً عالی می شد و می تونستیم عصر ها اون جا بنشینیم و ریلکس کنیم.
8. Do you plan to live there for a long time?
آیا تصمیم داری برای مدت زیادی اون جا زندگی کنی؟
I really like where I live but it is really far from where I work in the centre of town. It takes around 45 minutes to drive there by motorbike and in the hot season and wet season it can be really uncomfortable, so we will consider moving closer to the centre in a year or so.
من واقعاً جایی که زندگی می کنم رو دوست دارم، اما خیلی از مرکز شهر و جایی که کار می کنم دوره. تقریباً 45 دقیقه با موتور طول می کشه تا به اون جا برسم و این موضوع در فصل های گرم سال آزار دهنده است. بنابراین، در نظر داریم تا طی یک سال یا بیشتر به محلی نزدیکتر به مرکز شهر نقل مکان کنیم.
9. Do you have a garden?
آیا فضای سبز دارید؟
That’s the best part of where we live, we have a huge garden. It takes around 40 minutes to walk around it. It has a few play parks for the kids, a number of gyms and four small lakes. We are really lucky to have it and I try to go for a walk around it every day, if I have time.
این بهترین قسمت از جایی است که زندگی می کنیم. ما یک فضای سبز بزرگ داریم که قدم زدن در اطراف اون حدود 40 دقیقه طول می کشه. اون جا چند شهر بازی برای بچه ها، چند سالن ورزشی و چهار دریاچه کوچک داره. ما واقعاً خوش شانسیم که اون فضای سبز رو داریم و و اگر وقت داشته باشم، سعی می کنم هر روز دور اون پیاده روی کنم.
10. Are there many amenities?
آیا امکانات رفاهی زیادی وجود دارد؟
Not really, because it is on the edge of town. If you want to go for a nice meal, use a swimming pool, go shopping, you really have to drive for about 30 minutes. That’s the major drawback, but if you are organised and buy everything when you are in the centre of town, it’s not so bad.
نه خیلی، چون در حاشیه شهر قرار داره. اگه بخواهید برای غذا بیرون بروید، از استخر استفاده کنید یا خرید کنید، باید حدود 30 دقیقه رانندگی کنید. این بزرگترین مشکله، اما اگه با برنامه باشید و وقتی در مرکز شهر هستید همه چیز بخرید، چندان هم بد نیست.
موضوع شماره 5 اسپیکینگ آیلتس: فشن
1. Do you care about fashion?
آیا به فشن اهمیت می دهی؟
I used to in my younger days, I remember always looking to see what my favourite musicians were wearing and then try to copy them, but now that I’m older I don’t really care.
قبلاً که جوانتر بودم، اهمیت می دادم. یادم می آید که همیشه نگاه می کردم که موسیقی دان های مورد علاقه ام چجوری لباس می پوشند و بعد سعی کردم از اون ها تقلید کنم، اما الان که بزرگتر شده ام، دیگه اهمیتی نمی دهم.
2. What kind of things do you normally wear?
معمولاً چه می پوشی؟
It depends what I’m doing really. If I’m working I always wear a dress shirt and trousers, but we don’t have to wear a tie. If I’m going out it will be more casual like a polo shirt and jeans and if I’m at home it will be really relaxed, just a t-shirt and shorts.
بستگی داره که مشغول چه کاری هستم. اگر در محل کار باشم، همیشه یک پیراهن و شلوار می پوشم، اما مجبور نیستیم کراوات بزنیم. اگه قراره بیرون برم، بیشتر یک سبک کژوال مانند یک پیراهن آستین کوتاه و شلوار جین می پوشم و اگه در خانه هستم، لباس راحتی، فقط یک پیراهن و شلوار کوتاه می پوشم.
3. Are there any traditional clothes in your country?
آیا کشور شما دارای لباس سنتی است؟
I have no idea. There might be but I can’t recall ever hearing anyone talking about them or seeing someone wearing them.
نمی دونم. ممکنه داشته باشه. اما من به خاطر نمیارم که کسی در مورد اون ها حرفی زده باشد یا کسی اون ها رو پوشیده باشه.
4. Where do you usually purchase your clothes?
لباس هایت رو معمولاً از کجا می خری؟
I used to go to the trendy shops when I was a student, but now I’m older and have little time I just like to go to a big shopping centre or department store and buy everything there. It’s more convenient that way and it means I don’t have to run all over town just for a few clothes.
زمانی که دانشجو بودم، از مغازه هایی خرید می کردم که لباس های مطابق مد می فروخت. اما الان که بزرگتر شدم و وقت کمتری دارم، دوست دارم به یک مرکز خرید یا فروشگاه بزرگ برم و همه چیز رو از اون جا بخرم. این طوری راحت تره و معنیش اینه که مجبور نیستم تمام شهر رو فقط برای چند تکه لباس دور بزنم.
5. Have you ever bought clothes online?
آیا تابحال به صورت آنلاین لباس خریدی؟
No, because I don’t trust their clothes to always fit me. I know a few people who order lots of clothes online and order a few different sizes and then send the ones that don’t fit them back, but I can’t be bothered with all that. It’s much quicker to go into a proper shop and try the clothes on there and make sure they are a proper fit.
نه. چون مطمئن نیستم که لباس های اون ها همیشه اندازه ام باشند. چندین نفر رو می شناسم که لباس های زیادی رو در چند سایز مختلف سفارش می دهند و بعد لباس هایی که اندازه نیستند رو پس می دهند، اما من نمیتوانم این همه به خودم زحمت بدم. خیلی سریع تره که به یک فروشگاه مناسب رفت و لباس های اون جا رو پرو کرد و مطمئن شد که اندازه هستند.
6. Do people from your country think fashion is important?
آیا مردم کشور شما فکر می کنند که مد اهمیت دارد؟
More so these days. Our country wouldn’t be very high on the list of international fashion hot spots, but I notice people following certain trends more. Last year, there was a red trouser craze and everywhere you looked people had red trousers on.
این روزها بیشتر. کشور ما خیلی زیاد در لیست کانون های بین المللی فشن نبوده ، اما می دونم که مردم ترند های خاصی رو دنبال می کنند. سال گذشته، تب شلوار قرمز داغ بود و هرجا که نگاه می کردی، می دیدی که مردم شلوار قرمز پوشیده اند.
7. What is your favourite item of clothing?
لباس مورد علاقه ات چیست؟
Probably my leather jacket. It cost a fortune and it makes me feel really confident when I go out in it. I normally get a few compliments also because it is quite slimming.
احتمالاً کاپشن چرمم باشه. خیلی گرونه و وقتی می پوشمش، واقعاً باعث اعتماد به نفسم میشه و معمولاً ازم تعریف می کنند، چون باعث میشه لاغر تر دیده بشم.
موضوع شماره 6 اسپیکینگ آیلتس: اینترنت
1. How important is the internet to you?
اینترنت چقدر برایت مهم است؟
Extremely important. I depend on it for work, research, study, and entertainment, so without it I’d be completely lost.
بسیار مهمه. من برای انجام کار، تحقیق، تحصیل و برای اوقات فراغت به اینترنت نیاز دارم، بنابراین بدون اون، کاملاً از کار می افتم.
2. How often do you use the internet?
چقدر از اینترنت استفاده می کنی؟
I use it constantly throughout the day, every day. I check my emails when I get up in the morning, I use it for work all day and then I watch videos, read books or listen to music through it at night.
من مدام در طول روز از اون استفاده می کنم. وقتی صبح از بیدار میشم، ایمیل هامو چک می کنم. تمام روز از اون برای کار استفاده می کنم و بعد در شب از طریق اون، ویدئو تماشا می کنم، کتاب می خوانم یا به موسیقی گوش می دهم.
3. Do you use it more for work or in your free time?
آیا از اون بیشتر در کار استفاده می کنی یا در اوقات فراغتت؟
I’d say both really. About 50% of my job involves researching and writing on the internet so I would use it for about 4 hours a day. When I get home, I’m normally too tired to go to the gym or play sports so it is really easy to download a movie or stream some music and I normally do that until I fall asleep.
باید بگم هردو. حدود 50 درصد از وظایف شغلی من شامل انجام تحقیقات و نوشتن در اینترنت هست، بنابراین روزانه 4 ساعت از اینترنت به کار اختصاص داره. وقتی به خانه برمی گردم، معمولاً برای رفتن به باشگاه یا ورزش کردن بسیار خسته ام، پس خیلی آسونتره که یک فیلم دانلود کرد یا آنلاین آهنگ بخش کرد. این کار رو تا زمانی که به خواب برم، انجام می دهم.
4. What are your favourite websites?
وب سایت های مورد علاقه ات کدامند؟
For work, my two favourite sites are WordPress and Google. WordPress is a blogging tool that allows you to publish blogs easily and maintain a professional looking website. Google, of course, allows me to find the information I need quickly and accurately. In my spare time, I, of course, use Facebook like everyone else in the world, but my favourite site is The Guardian because it allows me to keep up to date with everything that’s happening.
“وردپرس” و “گوگل”، دوتا از وب سایت های مورد علاقه من برای کار هستند. وردپرس یک ابزار وبلاگ نویسی است که به شما این امکان رو میده تا بلاگ ها رو به راحتی منتشر کنید و یک وب سایت حرفه ای داشته باشید. و گوگل هم به من این امکان رو میده تا اطلاعاتی که نیاز دارم رو به سرعت و به دقت پیدا کنم. در اوقات فراغت هم مانند دیگر افراد دنیا از فیسبوک استفاده می کنم. اما سایت “گاردین”، وب سایت مورد علاقمه، چون از طریق اون میتونم درمورد هرآنچه که اتفاق میوفته، به روز باشم.
5. Do you use apps?
آیا از اپلیکیشن ها استفاده می کنی؟
I’m a bit of an app addict. My favourite app at the moment is one called Stitcher. It allows you to listen to podcasts and helps you discover new podcasts. You can download them and then listen to them whenever you have time.
من تاحدودی معتاد اپلیکیشن ها هستم. در حال حاضر یکی از اپلیکیشن های مورد علاقم Stitcher است. از طریق این اپلیکیشن می تونید به پادکست ها گوش کنید و از پادکست های جدید مطلع بشید. می تونید اون ها رو دانلود کنید و هر زمان که وقت داشتید، بهشون گوش کنید.
6. Do you think you use the internet too much?
آیا فکر می کنی که بیش از حد از اینترنت استفاده می کنی؟
I think most people do these days. My problem is that there are so many sites and apps that you end up checking them way too often and this wastes lots of time. It can also be a bit anti-social if you are checking your phone all the time when you are with other people.
فکر می کنم بیشتر مردم این روزها این کار رو می کنند. مشکل من اینه که سایت ها و اپلیکیشن های زیادی وجود دارند که مجبور به چک کردن چند باره اون ها هستیم و این باعث اتلاف وقت زیادی میشه. علاوه بر این، اگه تمام مدتی که با دیگران هستید، مدام گوشی موبایل رو چک کنید، غیر دوستانه به نظر می آید.
7. How will the internet develop in the future?
اینترنت در آینده چگونه توسعه پیدا خواهد کرد؟
I think it will be more on mobile phones than computers. Smartphones are becoming more powerful and more affordable all the time, so I think we will see a shift from people using the internet on desktop computers to mobiles and apps rather than traditional websites.
فکر می کنم تغییر اینترنت بیشتر بر گوشی های موبایل تاثیر می گذاره تا کامپیوترها. گوشی های هوشمند در طول زمان قدرتمندتر و مقرون به صرفه تر میشن، بنابراین فکر می کنم شاهد یک جهش در استفاده مردم از کامپیوترهای رومیزی به سمت موبایل ها و از اپلیکیشن ها به جای وب سایت های قدیمی خواهیم بود.
8. Are there any negative things about the internet?
آیا موارد منفی درباره اینترنت وجود دارد؟
Being connected all of the time is not a good thing. Now all people have to do is look at their phone and this is too much for me. I’ve been trying to leave my phone at home when I socialise with friends and family to stop myself from focusing too much on the phone rather than them.
همیشه وصل بودن به اینترنت چیز خوبی نیست. این روزها تنها کاری که افراد باید انجام بدن، نگاه کردن به گوشی هایشان است و همان کاری است که من هم بسیار انجام می دهم. من سعی می کردم زمانی که با دوستان یا خانواده ام وقت می گذرانم، موبایلم رو در خانه بگذارم تا بیشتر بر روی اون ها تمرکز کنم تا گوشی.
موضوع شماره 7 اسپیکینگ آیلتس: آب و هوا
1. How is the weather today?
امروز هوا چطور است؟
It’s really lovely today. There were a few showers this morning and it was a bit chilly, but it has brightened up this afternoon and I think it will stay that way for the rest of the day.
امروز واقعاً دل انگیزه. صبح مقداری بارون بارید و تا حدودی سرد بود، اما بعداز ظهر هوا روشن تر شد و فکر می کنم تا آخر روز همینطور بماند.
2. What’s your favourite kind of weather?
آب و هوای مورد علاقه ات چیست؟
It depends what I’m doing really. If I’m doing something outside, I like the weather to be sunny but not too hot because it gets a bit uncomfortable after a while. If I’m inside, I love listening to the rain beating against the window and the wind howling outside.
بستگی به این داره که مشغول چه کاری باشم. اگر مشغول انجام کار در بیرون باشم، دوست دارم هوا آفتابی باشه، اما نه خیلی گرم، چون بعد از مدتی غیر قابل تحمل میشه. اگر مشغول کار در داخل یا فضای سر پوشیده هستم، دوست دارم به صدای برخورد قطرات بارون به شیشه و وزش باد در بیرون گوش بدم.
3. What is the climate like in your country?
آب و هوای کشور شما چطور است؟
I’m from Ireland, so the thing people always complain about is the rain. It is right on the edge of Europe so we get lots of rain rolling in off the Atlantic. However, because we are an island it means that we don’t get very harsh winters and it hardly ever snows. I think temperate is the word to describe our climate- not too hot, not too cold.
من اهل ایرلند هستم، بنابراین چیزی که مردم همیشه از اون گلایه دارند، بارون هست. ایرلند در نوار اروپا قرار داره، بنابراین شاهد بارش های زیادی هستیم که از سمت آتلانتیک می آیند. با این وجود، یک جزیره هستیم و این یعنی زمستان های سختی نداریم و به ندرت برف می باره. به نظرم، معتدل، کلمه ای است که میتونه آب و هوای ما رو توصیف کنه – نه خیلی گرم و نه خیلی سرد.
4. Does the weather affect people’s lives in your country?
آیا در کشور شما، زندگی مردم تحت تاثیر وضعیت آب و هوا قرار می گیرد؟
Yes, very much so. In the winter it is really grey all the time and it gets dark very early in the afternoon. The lack of sunlight leads to some people getting a bit depressed.
بله. خیلی زیاد. آسمان در فصل زمستان تمام مدت تیره است و هوا در بعد از ظهر خیلی زود تاریک میشه. کمبود نور خورشید باعث میشه تا برخی افراد تا حدودی افسرده بشن.
5. Do people change in the summer?
آیا مردم در تابستان تغییر می کنند؟
Absolutely, as soon as the sun starts to shine and it gets warmer, people start to have barbecues, do more outdoor activities and are generally happier. Unfortunately, it doesn’t last very long but people definitely make the most of it while the weather is good.
قطعاً. به محض اینکه خورشید شروع به تابیدن میکنه و هوا گرمتر میشه، مردم در بیرون از خانه مهمانی می گیرند، فعالیت های بیشتری در فضای باز انجام می دهند و در کل شادتر هستند. متاسفانه این روند خیلی طول نمیکشه، اما مردم قطعاً تا زمانی که هوا خوبه، بیشترین استفاده رو از اون می کنند.
6. Is there any type of weather you really don’t like?
آیا آب و هوایی هست که اصلاً دوست نداشته باشی؟
I don’t mind when it’s raining or windy and I don’t mind when it’s cold, but when it’s cold, windy and raining all that the same time, well that’s horrible, especially if you have to work or do something outside. I remember when we were at school we would have to go outside in horrible weather to do P.E. and I detested every minute of it.
برام مهم نیست که هوا بارونی باشه یا باد بیاد یا سرد باشه. اما وقتی هم سرده، هم باد میاد و هم بارون، بسیار ناخوشاینده؛ مخصوصاً اگه باید کاری رو در بیرون انجام داد. یادم میاد وقتی مدرسه بودیم، مجبور بودیم که در هوای بد ورزش کنیم و از هر دقیقه اش متنفر بودم.
7. Does bad weather ever affect transport in your country?
آیا تابحال در کشور شما، آب و هوای بد وضعیت حمل و نقل رو تحت تاثیر قرار داده است؟
As I said before, it rarely snows, but when it does the transportation system collapses. People are just not used to driving in the snow and the whole country pretty much grinds to a halt. Buses and trains normally stop running completely until the snow thaws.
همونطور که قبلاً گفتم، به ندرت برف می باره، اما زمانی هم که می باره، سیستم حمل و نقل از کار می افته. مردم قبلاً تجربه رانندگی در برف رو نداشته اند و کل کشور تقریباً متوقف میشه. اتوبوس ها و قطارها معمولاً تا آب شدن برف فعالیت نمی کنند.
موضوع شماره 8 اسپیکینگ آیلتس: تلویزیون
1. Do you like watching TV?
دوست داری تلویزیون تماشا کنی؟
I don’t get time really to watch TV and I don’t like the fact that you have no choice about what to watch, so no I would say I don’t really like watching normal TV, I much prefer streaming something on my iPad and watching it when I like.
من واقعاً برای تماشای تلویزیون وقت نمی گذارم و این موضوع برایم ناخوشاینده که هیچ حق انتخابی برای اون چه که تماشا میکنی، نداری. بنابراین، میگم نه. من واقعاً علاقه ای به تماشای معمول تلویزیون ندارم. بیشتر ترجیح میدم تا چیزی رو به صورت آنلاین روی آیپدم پخش کنم و وقتی دوست داشتم، اون رو نگاه کنم.
2. How often do you watch TV?
چقدر تلویزیون تماشا می کنی؟
I’d say maybe only a few times a month when there is a good football match on. I prefer watching football on TV with other people around because it’s a great atmosphere, but if it’s a normal TV show I will just watch it alone at home on my tablet.
باید بگم شاید فقط چندبار در ماه و وقتی یک مسابقه فوتبال خوب پخش میشه. من دوست دارم فوتبال رو در کنار افراد دیگه از تلویریون تماشا کنم، چون حس و حال عالی به آدم میده. اما اگه یک برنامه معمولی تلویزیونی باشه، اون رو تنها و در خانه از طریق تبلتم نگاه می کنم.
3. What kind of TV programmes do you like to watch?
دوست داری چه نوع برنامه های تلویزیونی رو تماشا کنی؟
I like dramas and thrillers. I don’t really like anything that is not set in the real world, so I’m not a big fan of sci-fi or fantasy. I also really like to watch documentaries about military history, especially anything to do with the Second World War.
من برنامه های درام و هیجان اگیز رو دوست دارم. واقعاً علاقه ای به برنامه هایی که برمبنای واقعیت نیستند، ندارم. بنابراین خیلی طرفدار برنامه های علمی تخیلی یا خیالی نیستم. همچنین علاقه زیادی به تماشای فیلم های مستند درباره تاریخ نظامی دارم، مخصوصاً هرچیزی که به جنگ جهانی دوم مربوط میشه.
4. What are the most popular TV shows in your country?
مجبوب ترین برنامه های تلویزیونی در کشور شما کدامند؟
TV series, live sports competitions, news programmes, talk shows, cooking shows, documentaries, reality TV shows and weather updates are some of the most popular programme types on the TV in my country.
در کشور من، سریال های تلویزیونی، مسابقات ورزشی زنده، برنامه های خبری، مناظره های تلویزیونی، برنامه های آشپزی، فیلم های مستند، برنامه های تلویزیونی زنده و اخبار هواشناسی، از محبوب ترین برنامه های تلویزیونی هستند.
5. Do you like watching TV shows from other countries?
آیا علاقه ای به تماشای برنامه های تلویزیونی سایر کشورها داری؟
Yes, most of the programmes I watch are from the United States. Networks like HBO and Netflix have the biggest budgets, can make some really high-quality shows. I don’t think Game of Thrones could be made without a huge budget and America is probably the only country that can make a TV show on that scale.
بله. بیشتر برنامه هایی که نگاه می کنم، از کشور آمریکا هستند. شبکه هایی مثل HBO و Netflix، که بیشترین بودجه رو دارند، می توانند برنامه هایی با کیفیت بسیار بالا تولید کنند. فکر نمی کنم سریال Game of Thrones می تونست بدون بودجه بسیار بالا تولید بشه و گویا آمریکا تنها کشوری است که میتونه یک برنامه تلویزیونی در اون حد تهیه کنه.
6. Has the internet affected your viewing habits?
آیا اینترنت روی عادت های تماشای تلویزیون شما تاثیر گذاشته است؟
Absolutely, I watch most TV shows on the internet now, rather than a normal TV. There are so many streaming services like Netflix offering on-demand TV and it suits me to be able to watch what I want when I want. I also like to binge-watch a series of TV shows, just watch a whole series in a day or two rather than waiting for the next episode.
قطعاً، من در حال حاضر اکثر برنامه های تلویزیونی رو به جای تلویزیون، از اینترنت تماشا می کنم. شرکت های زیادی هستند که خدمات تماشای آنلاین ارائه می دهند مثل Netflix که تسهیلات مورد نیاز رو در اختیار کاربران قرار میده و برای من هم مناسبه تا بتونم هر زمان، هر چیزی که می خواهم رو تماشا کنم. من همچنین دوست دارم بجای منتظر شدن برای قسمت های بعدی یک سریال یا برنامه تلویزیونی، اون رو پشت سرهم و در یک روز تماشا کنم.
7. What is your favourite TV show?
برنامه تلویزیونی مورد علاقه ات چیست؟
There was an American show called Fargo that I really loved. It was an adaptation of a film made about 15 years ago. The plot lines and characters were really interesting and the dialogue was well written. Unfortunately, there has only been one season of it so far, so I have to wait another year to see the next season.
یک برنامه تلویزیونی آمریکایی به نام “فارگو” بود که واقعاً عاشقش بودم. این برنامه، اقتباسی از یک فیلمه که حدود ۱۵ سال پیش ساخته شده. موضوع فیلم و شخصیت های اون واقعاً جالب توجه بودند و دیالوگ ها هم خیلی خوب نوشته شده بودند. متاسفانه فقط تنها یک فصل از اون بیرون اومده و باید تا سال آینده برای دیدن فصل بعدیش منتظر باشم.
8. What was your favourite show when you were a child?
وقتی بچه بودی، برنامه مورد علاقه ات چه بود؟
I was a bit of a strange child because I didn’t really like cartoons like most of the other kids. But there were a few shows I loved like Knight Rider, and Air Wolf. They were so cool and always had great action scenes. I was a bit obsessed with violent action films when I was a kid. When I think about them though they weren’t really all that violent compared to shows these days.
من بچه عجیبی بودم چون مانند دیگر بچه ها، علاقه ای به کارتون نداشتم. اما چند برنامه بودند که واقعاً علاقه داشتم مثل Knight Rider و Air Wolf. اون برنامه ها خیلی باحال بودند و صحنه های اکشن زیادی داشتند. وقتی بچه بودم،عاشق فیلم های اکشن بودم. البته الان که فکر می کنم، متوجه میشم که اون ها در مقایسه با فیلم های اکشن کنونی چندان هم خشن نبوده اند.
موضوع شماره 9 اسپیکینگ آیلتس: ورزش
1. Do you play any sports?
آیا ورزش می کنی؟
Not as much as I should. I’m really busy with my job these days, so I don’t get the chance to do as many sports as I would like. I try to play basketball on Saturdays for a couple or hours and I occasionally play golf.
نه اونقدر که باید. من اینروزها واقعاً درگیر کار هستم و فرصت نمی کنم تا اونقدر که می خواهم ورزش کنم. سعی می کنم در روزهای شنبه، دو یا چند ساعت بسکتبال بازی کنم و گاهی هم گلف بازی می کنم.
2. Have you played basketball for long?
آیا خیلی وقت است که بسکتبال بازی می کنی؟
Since I was about 10 years old. I remember playing a computer game about basketball when I was about 10 and it made me obsessed with the sport. From then on I played basketball every day until I went to university and then other things took priority, but I regret not maintaining it because it was something I loved doing.
از وقتی که 10 سالم بود. یادم میاد وقتی 10 ساله بودم، در کامپیوتر بسکتبال بازی می کردم و اون من رو مشتاق کرد تا به طور واقعی ورزش رو دنبال کنم. از اون موقع، هرروز بکستبال بازی کردم تا وقتی که به دانشگاه رفتم و بعد چیزهای دیگه اولویت پیدا کردند. اما افسوس می خورم که چرا ادامش ندادم چون چیزی بود که واقعاً بهش علاقه داشتم.
3. Do you watch sport on TV?
آیا از تلویزیون ورزش تماشا می کنی؟
Football is my favourite sport to watch on TV. I’m terrible at football but I love watching it on TV, especially big games like the Champions League.
فوتبال، ورزش مورد علاقه من برای تماشا از تلویزیون است. فوتبالم اصلاً خوب نیست، اما عاشق نگاه کردن اون از تلویزیونم؛ مخصوصاً بازی های بزرگ مثل لیگ قهرمانی.
4. What is the most popular sport in your country?
محبوب ترین ورزش در کشور شما کدام است؟
In my country, there are two dominant sports Gaelic Football and Hurling. Gaelic is a little like soccer but you are allowed to pick up the ball with your hands and you can kick the ball over the bar. Hurling is played with sticks and a smaller ball and involves hitting the ball over the bar or in the goal. Both of them are really fast-paced and a bit brutal at times.
در کشور من، “فوتبال گیلیک” و “هورلینگ” دو ورزش معروف هستند. “گیلیک” تقریبا شبیه فوتبال معمولی هست با این تفاوت که بازیکنان در اون می تونند توپ رو با دستاشون بردارند و از جایگاه به توپ ضربه بزنند.” هورلینگ” با دسته ای چوبی و یک توپ کوچکتر بازی میشه و شامل ضربه زدن به توپ از جایگاه یا از هدف هست. هر دو این ورزش ها سرعتی و تا حدودی خشن هستند.
5. How do people in your country stay fit?
مردم در کشور شما چگونه تناسب اندام خود را حفظ می کنند؟
We are blessed with beautiful countryside and a nice temperate climate so most people either go running or walking. Lots of young people play field sports, but more and more people are joining gyms. Gyms have really taken off recently as people worry more and more about their appearance.
ما خیلی خوش شانسیم که دارای دشت های زیبا و آب و هوای معتدل هستیم، به همین دلیل اکثر مردم برای دویدن یا پیاده روی بیرون می روند. بیشتر جوانان ورزش های میدانی انجام می دهند، اما تعداد افرادی که به باشگاه می روند، روز به روز در حال افزایش است. اخیراً باشگاه های زیادی افتتاح شده، زیرا مردم بیشتر و بیشتر به ظاهر اندام خود اهمیت می دهند.
6. Is it important for children to play sports?
آیا مهم است که بچه ها ورزش کنند؟
Definitely. Sport not only keeps them healthy, but it also teaches them discipline and keeps them out of trouble. For instance, in my school, the kids who were dedicated to sport also achieved the highest grades in school and went on to good universities where they continued to work hard.
بدون شک. ورزش کردن نه تنها اون ها رو سالم نگه می داره، بلکه به بچه ها نظم و ترتیب یاد میده و اون ها رو از مشکل هم دور نگه می داره. مثلاً وقتی من در مدرسه بودم، بچه هایی که مدام ورزش می کردند، نمرات بالاتری در مدرسه می گرفتند و به دانشگاه های خوبی رفتند تا به تلاش کردن ادامه دهند.
موضوع شماره 10 اسپیکینگ آیلتس: غذا
1. What’s your favourite food?
غذای مورد علاقه ات چیست؟
I would have to say that it’s definitely steak. It’s quite expensive, so it’s a real treat when I get the chance to have steak and I love all the things that come with it like pepper sauce, chips, mushrooms, and onions.
باید بگم که بدون شک استیک، غذای مورد علاقه ام است. غذای واقعاً گرونی است، پس وقتی شانس میارم و می تونم استیک بخورم، حسابی لذت می برم و تمام مخلفاتی که باهاش هستند رو هم واقعاً دوست دارم مثل سس فلفل، چیپس، قارچ و پیاز.
2. Have you always liked steak?
همیشه استیک دوست داشتی؟
I didn’t really like meat when I was younger. My mum said that I only liked to eat sweet things or breakfast cereal when I was a child.
وقتی جوانتر بودم، خیلی علاقه ای به گوشت نداشتم. مادرم میگه وقتی که بچه بودم دوست داشتم فقط چیزهای شیرین یا برای صبحانه فقط برشتوک بخورم.
3. Are there any foods you dislike?
غذایی هست که دوست نداشته باشی؟
I like most foods, but if I had to pick some I don’t like, it would have to be vegetables, especially green ones like broccoli or cabbage. They either taste of nothing at all or really bitter. Although, I try to force them down when I have to because they are very healthy.
من اکثر غذاها رو دوست دارم، اما اگه قرار باشه انتخاب کنم، باید بگم که به سبزیجات علاقه ای ندارم، مخصوصا ً سبزیجات سبز رنگ مثل بروکلی و کلم. اون ها یا اصلاً مزه خاصی ندارند یا تلخ هستند. البته سعی می کنم وقتی که لازمه مصرفشون کنم چون واقعاً برای سلامتی مفید هستند.
4. What are some traditional foods in your country?
غذاهای سنتی کشور شما چیست؟
Everything seems to revolve around the potato where I’m from. If you come to Ireland you have to try a full Irish breakfast. It’s made up of lots of fried meats, plus a range of bread like wheaten, soda and potato bread, of course.
در کشوری که من هستم، تقریباً در همه چیز سیب زمینی به کار رفته. اگه به ایرلند بیایید، باید صبحانه کامل ایرلندی رو امتحان کنید. اون از مقدار زیادی گوشت سرخ شده، به اضافه مقداری نان گندم، سودا و البته نان سیب زمینی درست شده است.
5. Do you have a healthy diet?
آیا شما رژیم غذایی سالمی دارید؟
No, not at all. I like all of the things that are unhealthy like sweets, fatty foods, and junk food. I don’t really have a lot of discipline when it comes to my diet, which is probably why I’m a little overweight.
نه، اصلاً. من همه چیزهایی که برای سلامتی مضر هستند رو دوست دارم مثل شیرینی، غذاهای چرب و غذاهای فست فودی ناسالم. وقتی بحث غذا میشه، خیلی رعایت نمی کنم و احتمالاً به همین دلیله که مقداری اضافه وزن دارم.
پرسش و پاسخ درمورد اسپسکینگ آیلتس – پارت 1
1. آیا باید پاسخ هایم را در اسپیکینگ آیلتس بسط دهم و تلگرافی صحبت نکنم؟
در پاسخ به هر سوالی که از شما پرسیده می شود، شما می بایست از جواب های تلگرافی بپرهیزید. برای گرفتن نمره ای بالاتر از فاکتور Fluency، ممتحن آیلتس می بایست ببیند که شما تمایل دارید جواب های طولانی تری با توضیحات بیشتری بدهید. فراموش نکنید که هرآنچه می گویید در ابتدا یک ادعا می باشد که حتی ممکن است واضح هم نباشد؛ پس باید ادعای خود را توضیح داده، شفاف سازی کنید و سپس به پشتیبانی از آن (مثلا با اوردن مثال) بپردازید.
2. آیا باید در بخش دوم Speaking آیلتس دو دقیقه صحبت کنم؟
گفته می شود که در بخش دوم، حدود یک الی دو دقیقه باید صحبت شود. توصیه می شود که اگر نمره ای حدود 4 الى 5.5 می خواهید، سعی کنید پاسخ سوالات نوشته شده در زیر برگه موضوع را داده و کمی بیشتر از یک دقیقه صحبت کنید؛ اما اگر نمره ای بالاتر از 6 می خواهید، حتماً بیشتر از یک دقیقه و نیم صحبت کرده و توانایی خود را در Fluency به همراه استفاده صحیح از ساختارهای گرامری و دامنه ای بزرگ و متنوع از واژگان انگلیسی نشان دهید.
3. آیا میتوانم بیشتر از زمان مشخص شده صحبت کنم و نمره خود را افزایش دهم؟
خیر. ممتحن پس از زمان مقرر صحبت شما را قطع کرده و قسمت بعد را آغاز می کند.
4. آیا در قسمت دوم در بخش Speaking، می توانم از ممتحن درخواست کنم تا موضوع من را عوض کند؟
خیر. ممتحن موضوع را انتخاب می کند و شما می بایست به همان موضوعی که به شما داده شده است پاسخ دهید. پس سعی کنید تمام تاپیک ها را مطالعه کرده و حرفی برای گفتن داشته باشید.
5. آیا اجباری است که به تمامی سوالات لیست شده روی Cue Card پاسخ دهم؟
اگر شما نمره ای زیر 6 می خواهید و در همان سطح هستید، توصیه می شود که به تمامی سوالات Cue Card پاسخ دهید. اما جوابگویی به آن ها الزامی و اجباری نیست (روی برگه از فعل کمکی should استفاده شده که برای پیشنهاد دادن است) و ممکن است برای نمرات بالاتر، صحبت های شما برد بزرگتری را نیز پوشش دهد.
6. آیا در قسمت دوم در بخش Speaking باید سوالات را به ترتیب پاسخ داد؟
خیر. انتخاب در ترتیب پاسخگویی با شماست.
7. تفاوت دیالوگ های بخش اول و سوم Speaking آیلتس در چیست؟
هر دو دیالوگ هستند، یعنی گفتگوی دو نفره ای بین IELTS Examiner و IELTS Candidate. بخش اول بیشتر شبیه به یک مصاحبه کاری می باشد و ممتحن آیلتس اطلاعاتی در رابطه با خود متقاضی، زندگی اش، تحصیلات و کارش، محل زندگی، شرایط زندگی، خانواده، دوستان، تفریحات و سرگرمی ها، برنامه های مورد علاقه، عادات، … از متقاضی می گیرد. اما در بخش سوم، بحث و گفتگویی در رابطه با موضوعات آکادمیک و انتزاعی (تجرید) وجود دارد. سوالات ریز تر، علمی تر، تخصصی تر، و پیچیده تر می باشند و پاسخ های متقاضی نیز می بایست وسیع تر و با جزییات بیشتری باشد.
8. مثال زدن در پاسخ دادن به سوالات Speaking آیلتس چه تاثیری دارد؟
در کل برای شفاف سازی در هر زمینه ای، آوردن مثال بسیار کمک کننده و روشنگرانه است. توصیه می شود هر کجا ادعایی می شود، سعی شود با آوردن یک مثال به شفاف سازی و پشتیبانی کردن آن ادعا پرداخته شود. این کار در بخش سوم مهارت گفتاری بسیار ضروری می باشد.
9. اگر در آزمون گفتاری آیلتس سوال را متوجه نشوم چه کاری می توانم انجام دهم؟
اگر سوالی را در بخش های اول و سوم مهارت گفتاری آیلتس متوجه نشدید، می توانید از ممتحن درخواست کنید سوال را دوباره از شما بپرسد، اما وی نمی تواند به شما کمک کرده و سوال را برای شما توضیح دهد. در بخش دوم هم سوال روی تکه کاغذی موسوم به Cue Card نوشته شده است و اگر آن را متوجه نمی شوید، نمی توانید چیزی از Examiner بپرسید.
10. اگر در رابطه با سوالات بخش سوم اسپیکینگ آیلتس هیچ جواب یا ایده ای نداشتم، چه باید بکنم؟
تصور کنید سوالی از شما پرسیده می شود که هیچ پاسخ و ایده ای برایش ندارید. همانطور که قبلا گفته شد، آزمون آیلتس نمی خواهد دانش و یا هوش شما را بسنجد؛ بلکه می خواهد توانایی شما در برقراری ارتباط در زبان انگلیسی را مورد ارزیابی قرار دهد. پس اگر سوالی این چنینی از شما پرسیده شد، به این شکل عمل کنید:
Examiner: Do you think that new technologies can help us solve nuclear power problems?
Candidate: Well, to tell you the truth, I don’t know much about problems and nuclear power itself, but I’m pretty sure that in every scientific field, as history has shown, technology development brings marvelous solutions to current issues. I don’t know what problems we are currently facing in terms of nuclear power but I can give you my word that every problem has a solution.
11. در بخش سوم چقدر زمان قبل از پاسخگویی برای فکر کردن دارم؟
هیچی! بلافاصله بعد از اینکه سوال از شما پرسیده شد، شما می بایست شروع به صحبت کردن کنید. در این قسمت می تواند برای اینکه برای خود چند ثانیه ای زمان بخرید از filter expression ها استفاده کنید:
Well, off the top of my head, that’s quite an interesting question. I believe that …
12. آیا داشتن لهجه ای خاص و غیر استاندارد، نمره من را در اسپیکینگ IELTS کم می کند؟
تا زمانی که لهجه ی شما در ارتباط شما با ممتحن خللی ایجاد نکند، اتفاق بدی نخواهد افتاد. اما اگر لهجه ی شما طوری باشد که ممتحن متوجه کلماتی که شما می گویید نشود، نمره ی شما به شدت افت پیدا خواهد کرد.
13. آیا در صورت متوجه نشدن سوال یا لغت و… میتوانم از ممتحن سوال کنم؟
ممتحن فقط در شرایط خاص توضیح بیشتر خواهد داد و سوال شما را پاسخ نمی دهد.
14. آیا در صورت متوجه نشدن بخشی از سوال (و یا سوال به صورت کامل) و درخواست تکرار سوال از ممتحن، نمره من کسر میشود؟
خیر. سعی کنید مکرر این درخواست را نکنید.
15. چرا ممتحن در زمان صحبت حرف من را قطع می کند؟
در سه حالت ممکن است این اتفاق بیافتد. اول، زمان پاسخگویی به آن سوال به اتمام رسیده است. دوم، ممتحن از پاسخ شما راضی است و می خواهد سریع تر به سوال بعدی برود تا بخش دیگری از توانایی زبانی شما را تست کند. سوم، پاسخ شما به بی راهه کشیده شده و بی ربط است و Examiner می خواهد با پرسیدن سوال دیگری شما را به اصل موضوع نزدیک کند. پس اگر ایشان صحبت شما را قطع کرد، نگران نباشید و با خیال راحت به سوال بعدی پاسخ دهید.
16. آیا می توانم با Examiner آیلتس گفتگو کنم و نظر او را هم بپرسم؟
خیر! در این آزمون قرار است توانایی شما ارزیابی شود، نه گپ و گفتگویی بین دو نفر!
17. آیا در صورت اشتباه کردن می توانم خودم را تصحیح کنم؟
اصلاح اشتباهات خود ( self – correction ) کار خوبی می باشد اما قطعا روی Fluency شما تاثیرگذار است و اگر به دفعات برسد تاثیر منفی می گذارد. اما تصحیح اشتباهات خود بسیار بهتر از نادیده گرفتن آنها است. با این کار به ممتحن نشان می دهید که خودتان متوجه اشتباه خود شده اید. این کاریست که حتی خود native speaker ها انجام می دهند. به صحبت کردن خودتان در زبان فارسی هم دقت کنید.
18.آیا داشتن Body-language (حرکت دست ها یا بدن) در زمان صحبت کردن اشکالی دارد؟
خیر. تنها سعی کنید غیر عادی به نظر نرسید.
در این مقاله، سوالات مرتبط با چند موضوع رایج از اسپیکینگ آیلتس پارت 1 و پاسخ های نمونه به آن ها برای شما آورده شد. در مقالات تکمیلی بعدی ، اطلاعات دقیق تر و جامع تری از پارت 2 و 3 اسپیکینگ در اختیارتون قرار میدیم.
مهمترین مسئله در هنگام آزمون Speaking این است که قبل از آزمون، آمادگی ذهنی داشته باشید؛ یعنی با نحوه و نوع سوالات به اندازه کافی آشنا باشید و سوالات مشابه را بارها و بارها پاسخ داده باشید و همینطور جملات کافی در ذهن برای ساختن سخنرانیتان آماده باشد. این کار باعث خواهد شد تا بسیار زیبا و شیوا صحبت کنید و بهترین نمره را بگیرید.