

می خوام در قالب یک داستان کوتاه معنای ۳۰ لغت ضروری راجع به کووید 19 رو توضیح بدم. لغاتی که بسیار یادگیری آن ها ضروری و مهم است. خب بریم و داستان رو شروع کنیم.
داستان کرونای من و ۳۰ لغت ضروری
داستان بیماری من
می خوام در قالب یک داستان کوتاه معنای ۳۰ لغت ضروری راجع به کووید 19 رو توضیح بدم. لغاتی که بسیار یادگیری آن ها ضروری و مهم است. خب بریم و داستان رو شروع کنیم.
I came down with the Covid-19 last month.
ماه قبل من به ویروس کرونا مبتلا شدم.
come down with
مبتلا شدن به …
I got the PCR test, and I tested positive for the coronavirus.
من تست PCR دادم و تست کرونای من مثبت در اومد.
I tested positive for …
تست … ام مثبت شد
I tested negative for COVID-19.
تست من منفی در اومد.
So I was hospitalized for two weeks.
برای همین دو هفته در بیمارستان بستری شدم.
be hospitalized
بستری شدن (در بیمارستان)
I also stayed in my bedroom for one week to self-isolate. I had meals cooked for me and left outside my door.
همین طور به مدت یک هفته خودم را در اتاقم قرنطینه کردم. برای من غذام رو می پختن و پشت در می گذاشتن.
self-isolate
خود را قرنطینه کردن
As my work is online I spent most of my time home working
از اونجایی که کار من به صورت آنلاینه بیشتر وقتم را به کار در خانه پرداختم.
home working
کار در خانه
What are some of the common symptoms of the coronavirus?
عوارض رایج ویروس کرونا چیه؟
I have (the novel) COVID-19.
من کرونای جدید دارم.
I don’t have (the novel) COVID-19.
من کرونای جدید ندارم.
First one I had a cough.
اول از همه سرفه داشتم.
have a cough
سرفه کردن
I was sneezing.
عطسه می کردم.
Sneeze
عطسه کردن
I had a fever/ temperature. / I was running a temperature.
تب داشتم.
run a temperature
تب داشتن
My body hurt. I had a body ache.
بدنم درد می کرد. بدن درد داشتم.
have a body ache
بدن درد داشتن
I felt fatigue.
احساس خستگی می کردم.
fatigue
خستگی، بی حالی
It was hard for me to breathe.
نفس کشیدن برام سخت بود.
I experienced difficulty breathing.
احساس نفس تنگی نفس داشتم.
Experience difficulty breathing
احساس نفس تنگی داشتن/ نفس کم آوردن
This situation is unprecedented.
این وضعیت بیسابقه است.
Unprecedented
بیسابقه
I hope the situation improves soon and I pray that everything will be alright.
امیدوارم که این وضعیت به زودی درست بشه و دعا می کنم که همه چیز به خیر و خوشی تمام بشه.
30 لغت ضروری کرونا
الف) اسامی مهم
1. Outbreak: Small, but unusual.
شیوع بیماری ( در مقیاس کم)
Coronavirus outbreak started in Wuhan, China.
شیوع ویروس کرونا در ووهان چین آغاز شد.
2. Epidemic: Bigger and spreading
بیماری همه گیر (در مقیاس بزرگتر)
After the novel coronavirus spread across China— it became an epidemic.
پس از شیوع ویروس جدید کرونا در چین، این بیماری به یک بیماری همه گیر تبدیل شد.
3. Pandemic: International and out of control
بیماری جهانگیر (در سطح جهانی و خارج از کنترل)
Then, the WHO declared COVID-19 a pandemic.
سپس سازمان بهداشت جهانی کووید 19 را به عنوان یک بیماری جهانگیر اعلام کرد.
4. Take measures
دست به اقدام زدن
Health authorities took various measures to deal with this situation.
مقامات بهداشت، اقدامات متعددی برای مقابله با این وضعیت انجام دادند.
5. Transmission
انتقال
They wanted to limit the transmission of the virus.
آنها میخواستند انتقال ویروس را محدود کنند.
6. Isolation
قرنطینه، انزوا
People who have the coronavirus must be in isolation.
افرادی که مبتلا به ویروس کرونا هستند باید قرنطینه بشن.
7. Quarantine
قرنطینه
They are asked to be in quarantine.
از آنها خواسته می شه که در قرنطینه به سر ببرند.
Quarantine is the Cambridge Dictionary’s Word of the Year 2020.
کلمه “قرنطینه” لغت سال 2020 دیکشنری کمبریجه.
8. Lockdown
کنترل آمد و شد
A lot of cities and countries right now are in / under / on lockdown.
الان بسیاری از شهرها و کشورها در قرنطینه (کنترل آمد و شد) هستند.
ب) افعال مهم
9. Declare
اعلام کردن
WHO declares the coronavirus outbreak a pandemic.
سازمان بهداشت جهانی شیوع ویروس کرونا را پاندمی ( بیماری جهانگیر – در سطح جهانی و خارج از کنترل) اعلام کرد.
10. Ban large gatherings
ممنوع کردن اجتماعات بزرگ
Large gatherings are banned and, in many countries today, international flights are also banned.
اجتماعات بزرگ ممنوع هستند و امروزه در بسیاری از کشورها پروازهای بین المللی نیز ممنوع هستند.
11. Restrict
محدود کردن
Travel is being restricted.
سفر محدود می شود.
12. Seal
مُهر و موم کردن، بستن
Many countries are sealing their borders.
بسیاری از کشورها مرزهای خود را می بندند.
13. Avoid
خودداری کردن
Avoid contact with other people, in order to keep yourself safe and to keep other people safe.
از تماس با دیگر افراد خودداری کنید تا خودتان و دیگر افراد را سالم نگه دارید.
14. Stock up
ذخیره کردن
Many people are stocking up ( getting a lot of something to use in the future) on groceries, on food and on face masks.
بسیاری از افراد مقادیر زیادی خواربار، غذا و ماسک صورت ذخیره می کنند.
15. Hoard
انبار و احتکار کردن کالا
What’s not okay is to hoard (to buy much, much more than you need ) goods.
چیزی که خوب نیست انبار کردن و احتکار کالا است.
16. Shut
تعطیل کردن، بستن
The government shut non-essential businesses.
دولت کسب و کارهای غیر ضروری را تعطیل کرد.
17. Postpone events
به تعویق انداختن رویدادها
18. Contain (control or limit) the transmission
محدود کردن و کنترل کردن انتقال
Doctors are struggling to contain the epidemic.
پزشکان در تلاش برای محدود کردن این بیماری جهانگیر هستند.
19. Develop symptoms (means to start to have symptoms.)
بُروز دادن عوارض
20. Protect the vulnerable people
محافظت از افراد آسیب پذیر و ضعیف
21. Hunker down at home
پناه گرفتن در خانه
22. livestream a press conference
برگزاری کنفرانس های مطبوعاتی زنده
ج) صفات مهم
23. Contagious
مسری
The COVID virus, is contagious.
ویروس کرونا مسری است.
24. Confirmed
تایید شده
She tested positive, it is a confirmed case.
تست اون مثبت در اومد. این مورد تایید شده است.
25. Symptomatic
حاکی از علامت بیماری
People who show signs of illness are symptomatic.
افرادی که علائم بیماری را از خود نشان می دهند حاکی از علامت بیماری هستند.
26. Asymptomatic
فاقد نشانه بیماری
People who don’t show any signs of the illness are asymptomatic. (not showing any signs of the illness.)
افرادی که هیچ نشانه ای از بیماری را نشان نمیدهند فاقد نشانه بیماری هستند.
27. Mandatory
اجباری
It’s mandatory for him to be in isolation.
اون اجبارا باید قرنطینه بشه.
28. Voluntary
اختیاری
It is voluntary to work from home.
کار کردن از خانه اختیاری است.
29. Fatal
مرگبار و کُشنده
COVID-19 can be fatal. (noun of that is fatality)
بیماری کووید میتونه مرگبار باشه. ( اسمش میشه fatality- مرگ و میر)
30. Unprecedented
بی سابقه
All these events are unprecedented (never happened before) in my lifetime.
همه این وقایع در طول عمرم بی سابقه هستند.
May you and your family stay safe, stay healthy, and stay strong!
امیدوارم که شما و خانواده تون سالم باشید، و سلامت بمونید و قوی!

توی این مقاله 8 تا سایت خفن برای تقویت لیسنینگ رو بهتون معرفی کنم که کمک می کنن تا درک مطلب شنیداری شما خیلی تقویت بشه.
8 سایت برای تقویت لیسنینگ
سلام توی این مقاله 8 تا سایت خفن برای تقویت لیسنینگ رو بهتون معرفی کنم که کمک می کنن تا درک مطلب شنیداری شما خیلی تقویت بشه.
یکی از بزرگترین پاشنه اشیلهای زبان اموزان توانایی درک مطلب شنیداری یا همون listening comprehension هست. البته در کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی به تفصیل آموزش های جامعی در این خصوص ارائه کرده ایم.
یک تکنیک فوق العاده قدرتمند برای تقویت درک مطلب شنیداری و البته افزایش دایره واژگان اینه که به فایلهای صوتی یا ویدیویی گوش کنید و همزمان متن اون فایل رو هم بخونید.
می پرسید این جور فایلهای صوتی -ویدیویی رو از کجا گیر بیاریم؟ تا آخر این ویدیو با من همراه باش می خوام 8 تا سایت خفن برای تقویت لیسنینگ بهت معرفی کنم که با کمک این سایتها می تونی توانایی درک مطلب شنیداری و دایره لغاتت رو به سرعت موشک تقویت کنی.
دو سایت اول برای زبان اموزان سطح مقدماتی مناسبه.
1. Videojug
در این سایت میتونید ویدیو های کوتاه آموزشی با موضوعات مختلف پیدا کنید البته همه این ویدیو ها دارای متن کامل نیستند اما اغلب شون متن دارند.
2. VOA
این سایت مقالات اخبار رو همراه با معانی لغات و اصطلاحات به زبان انگلیسی ارائه میکنه. هر مقاله دارای فایل صوتیه. البته یکی از ضعف های این سایت اینه که متن اخبار خیلی آهسته و غیر طبیعی تلفظ میشه اما برای افراد مبتدی میتونه شروع بسیار مناسبی باشه.
http://learningenglish.voanews.com/
و اما شش سایت دیگه که در ادامه معرفی می کنم مناسب زبان اموزان سطح پیشرفته هست.
3. Freakonomics
این سایت برنامه های رادیویی جذابی رو به صورت پادکست ارائه میکنه. البته این پادکستها صرفا در زمینه پول نیستن و شامل کلی اطلاعات آماری در زمینه مسائل اجتماعی هم میشه.
http://www.freakonomics.com/radio/?radcat=radio-podcasts
4. Mixergy
این سایت یک سری مصاحبه با بیزینسمن های موفق انجام داده که همه این مصاحبه ها در قالب پادکست همراه با متن ارائه شدن. سرعت اسپیکینگ در انگلیسی واقعی رو می تونید در این پادکستها ببینید.
http://mixergy.com/interviews/
5. NPR shows
این سایت یک شبکه رادیویی خیلی معروف در آمریکاست. اغلب این برنامه های رادیویی به صورت آنلاین و همراه با متن ارائه میشن.
محتواهای ترکیبی
6. YouTube
بعضی از ویدیوهای یوتیوب کپشن دار هستند. میتونید همه ویدیوی کپشن دار رو با تایپ کلمات در باکسی که بالای صفحه این سایت هست سرچ کنید. یوتیوب یکی از سایتهای به شدت مورد علاقه منه و نسبت به سایت های دیگه ویدیوهای بیشتری داره. بنابراین به احتمال خیلی زیاد می تونید در زمینه مورد علاقه تون حداقل یک ویدیو پیدا کنید.
http://www.youtube.com/results?search_query=life%2C+cc
7. Dotsub
در این سایت میتونید به ویدیوها زیرنویس اضافه کنید. در این سایت می تونید به زبان های مختلف ویدیو پیدا کنید. البته لینکی که برای شما گذاشتم فقط برای زبان انگلیسیه. در این سایت می تونید هم ویدیوهای سخت پیدا کنید هم ویدیوهای آسون.
http://dotsub.com/view/language/source/eng?order=numberOfViews
8. TED talks
سایت تد به معرفی سخنرانی های جذاب از تمامی افراد در سراسر دنیا می پردازد. این سخنرانی ها شامل موضوعات مختلف و همین طور کلی موضوعات علمی میشه.
در کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش تد نوشته کریس اندرسون می تونید 30 تا از بهترین سخنرانی های تد رو پیدا کنید.

در مقاله ” ۱۲ حرکت فیزیکی مهم به انگلیسی” این عبارت های فعلی را به شما معرفی می کنم. این عبارت ها در انگلیسی واقعی کاربرد های فراوانی دارند.
12 حرکت فیزیکی مهم در انگلیسی
حرکات فیزیکی مهم در زبان انگلیسی کدامند؟ اگر مفاهیمی مثل جمع کردن، بالا کشیدن زیپ، به خود پیچیدن، پخش کردن و مانند اینها را بخواهیم در زبان انگلیسی بیان کنیم از چه عبارت های فعلی باید استفاده کنیم؟
در مقاله “ ۱۲ حرکت فیزیکی مهم به انگلیسی” این عبارت های فعلی را به شما معرفی می کنم. این عبارت ها در انگلیسی واقعی کاربرد های فراوانی دارند. پس لطفاً تا انتهای این مطلب با من همراه باشید!
1. roll up
لوله کردن، جمع کردن
She rolled the mat up.
اون حصیر را لوله کرد.
2. deal out
ورق دادن، پخش کردن
He dealt the cards out.
اون کارتها را پخش کرد.
3. stick out
بیرون آوردن
She stuck her tongue out.
اون زبونش رو بیرون آورد.
4. zip up
بستن زیپ
He zipped his jacket up.
اون زیپ کاپشنش رو بست.
double up = double over
دولا شدن
He doubled up in pain.
اون از درد دولا شد.
6. take up # let sth down
(لباس) تو گرفتن، کوتاه کردن
She took the skirt up.
اون دامن را تو گرفت.
7. prop up
پایه زدن زیرِ، با شمع راست نگه داشتن
We propped the tree up.
ما زیر درخت پایه زدیم.
8. screw up
مچاله کردن (کاغذ، …)
I screwed the letter up.
من نامه را مچاله کردم.
9. curl up
خود را جمع کردن
She curled up on the sofa.
اون روی کاناپه خودش رو جمع کرد.
10. mop up
(آب و غیره) پاک کردن
I mopped up the spilt milk.
من شیر ریخته شده را پاک کردم.
11. chuck away = chuck sth out
دور انداختن
I chucked the packet away.
من پاکت را دور انداختم.
12. spread out
پهن کردن (سفره، فرش، نقشه و …)
She spread the map out on the desk.
اون روی میز نقشه را پهن کرد.
We spread out the tablecloths and set the tables.
ما سفره ها رو پهن کردیم و میزها رو چیدیم.

در این مقاله سعی می کنم آموزش 100% رایگان و سریع زبان انگلیسی رو برای کسانی که در حال یادگیری زبان هستند یا تازه قصد دارن یادگیری زبان رو شروع کنن ارائه کنم. در واقع من در این مقاله به سوالات و یا ابهامات شما در زمینه یادگیری سریع زبان انگلیسی پاسخ داده ام.
آموزش 100% رایگان و سریع زبان انگلیسی
در این مقاله سعی می کنم آموزش 100% رایگان و سریع زبان انگلیسی رو برای کسانی که در حال یادگیری زبان هستند یا تازه قصد دارن یادگیری زبان رو شروع کنن ارائه کنم.
در واقع من در این مقاله به سوالات و یا ابهامات شما در زمینه یادگیری سریع زبان انگلیسی پاسخ داده ام.
خیلی از زبان آموزان می پرسند:
بالاخره می تونم به راحتی و بدون مکث به زبان انگلیسی صحبت کنم؟
پاسخ: بله. حتما می تونید. اما به شرط رعایت کردن چندین نکته مهم و کلیدی.
آیا رسیدن به این هدف آسونه؟
پاسخ:خیر ،اما غیر ممکن هم نیست!
یادگیری زبان انگلیسی هم مثل یادگیری هر مهارت دیگه، شیوه و تکنیک های خاص خودش رو داره. البته که مسیر یادگیری یک زبان خارجی دشوار و ناهمواره، فراز و نشیب داره، در میانه راه گاهی خسته و ناامید می شی. گاهی با رغبت در این مسیر گام بر میداری و دوباره فرایند یادگیری برات کسالت آور می شه و در نهایت شاید برخلاف میل باطنی و اشتیاق به یادگیری،در میانه راه تسلیم بشی و از تلاش برای یادگیری دست بکشی.
در مقاله آموزش 100% رایگان و سریع زبان انگلیسی می خوام بهتون 9 تا نکته کلیدی بگم که اگه در مسیر یادگیری زبان انگلیسی این نکات کلیدی رو رعایت کنید حتما می تونید مثل یک فرد انگلیسی زبان به راحتی به انگلیسی صحبت کنید.
نکته کلیدی شماره 1: هدفگذاری و تمرکز بر تصویر بزرگتر
در این خصوص دو نکته رو مد نظر داشته باشید.
- اهداف خودتون رو دقیقا مشخص کنید.
این، مهمترین اصل یادگیری یک زبان خارجیه. یعنی اول از همه باید ببینید واقعا به دنبال یادگرفتن چه نوع انگلیسی هستید. انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟
اگر هدف شما فقط شرکت در یک آزمون خاصه، در این صورت باید انگلیسی کتابی رو یاد بگیرید. مثلا اگه می خواید در آزمون تافل یا آیلتس شرکت کنید باید انگلیسی کتابی رو یاد بگیرید که شامل یادگیری نکات گرامری ، اصطلاحات، کلمات و عباراتیه که بتونید با استفاده از آنها در این آزمونها قبول بشید.
اما اگر هدف شما سفر کردن و صحبت کردن با افراد بومی زبانه در این صورت باید انگلیسی واقعی رو یاد بگیرید. یعنی کتاب های گرامر و کتاب های لغت و غیره رو بگذاری کنار و انگلیسی ای رو یاد بگیری که افراد بومی زبان در یک کشور خارجی صحبت می کنن.
- روی تصویر بزرگتر تمرکز کنید.
تصویر بزرگتر یعنی چی؟
یعنی با اعتماد به نفس و روان صحبت کردن! یعنی اینکه بدون توجه به گرامر و قواعد زبان صرفا روی دو مهارت لیسینیگ و اسپیکینگ تمرکز کنیم.
اشکال کار خیلی از زبان آموزها اینه که با تمرکز کردن روی یادگیری گرامر و رعایت قواعد گرامری هنگام صحبت کردن، فرصت تمرکز روی تصویر بزرگتر رو از دست میدن.
(که همان مهارتهای لیسنینگ و اسپیکینگ هستند)
البته دونستن مبانی لغت و گرامر در هر زبانی ضروریه. اما تمرکز اصلی شما باید روی Fluency باشه. Fluency یعنی توانایی فهمیدن مطالب انگلیسی و صحبت کردن بدون تلاش و بدون فکر.
این دو تکنیک به شما کمک می کنند تا به راحتی به زبان انگلیسی صحبت کنید.
نکته کلیدی شماره 2: زیاد گوش کنید و تکرار کنید.
در نکته کلیدی شماره 1 گفتیم که گرامر و لغت به تنهایی فایده ای ندارند و باید روی تصویر بزرگتر یعنی fluency تمرکز کنید. برای تمرکز روی تصویر بزرگتر باید دو کار انجام بدید:
۱) تمرکز روی لیسنینگ
۲) استمرار در تکرار کردن
اما برای اینکه روی لیسنینگ تمرکز کنید، باید خودتون رو در زبان انگلیسی غرق کنید. این اولین گام در یادگیری یک زبان جدیده. و برای رسیدن به توانایی بالا در مهارت اسپیکینگ، این قدم خیلی خیلی ضروریه . هر چه بیشتر گوش کنید زودتر می تونید به زبان انگلیسی صحبت کنید و مثل یک فرد انگلیسی زبان سلیس و روان مکالمه کنید.
اگه می خواید خودتون رو در انگلیسی غرق کنید و در نتیجه صحبت کنید، باید سه کار رو انجام بدید:
گوش کنید، گوش کنید و گوش کنید!
و اما دو نکته ای که باید برای لیسنینگ لحاظ کنید:
اول اینکه باید بتونید بیش از 75 درصد آنچه رو می شنوید بفهمید. اگر کمتر از این میزان می فهمید یعنی اینکه این مطلب برای شما سنگینه.
دومین نکته اینه که باید مطلبی که انتخاب می کنید جالب و جذاب باشه تا مغز شما به ادامه مطلب ترغیب بشه.
مثلا گوش کردن به یک موضوع در مورد مهندسی برق در حالیکه هیچ علاقه یا تخصصی به این موضوع ندارید، کاملا بی فایده است. چون این موضوع برای شما جذاب نیست.
و اما یک سوال که برای خیلی از زبان آموزان مطرحه اینه که:
چرا لیسنینگ اینقدر مهمه و لیسنینگ چطوری به اونها کمک می کنه تا به یک اسپیکر بهتر تبدیل بشن؟
پاسخ اینه که چون ما از طریق گوشهامون زبان رو یاد می گیریم. پس یادتون باشه دائما به محتواهای انگلیسی گوش کنید.
برای درک بهتر موضوع یک مثال می زنم.
کودک رو در نظر بگیرید، قبل از اینکه شروع به حرف زدن کند تا دو سالگی فقط به صداها و حرفهای اطرافیان گوش میدهد و بعد از دو سالگی حرف زدن رو با کلماتی ساده مثل مامان و بابا شروع میکنه تا اینکه رفته رفته می تونه جملات بهتری بسازه و نهایتا موفق میشه به راحتی صحبت کنه. یعنی در زبان فارسی غرق میشه، صحبت های پدر و مادر، عمه، خاله و همه اطرافیان رو میشنوه و اونها رو تکرار می کنه.
این متد کاملا منطقیه. بله، اول گوش می کنیم، دوم صحبت می کنیم، بعد می خونیم و در نهایت می نویسیم. این ترتیبی است که به طور طبیعی مهارت های زبانی را یاد می گیریم.
در هر سطحی که هستید یادتون باشه توانایی شما در صحبت کردن ( که هم شامل فلوئنسی است و هم تلفظ) در صورتی تقویت می شه که اون سه کاری که گفتم رو انجام بدید یعنی: گوش کنید، گوش کنید و باز هم گوش کنید!
هرچی بیشتر گوش کنید بهتره. بارها و بار ها یک فایل صوتی یا تصویری رو گوش کنید تا نتیجه بهتری بگیرید.
نکته مهم اینه که دائماً و به طور منظم باید گوش کنید. هر روز حداقل ۱۰ دقیقه گوش کنید. اگر هر روز 10 دقیقه مرتب گوش کنید بهتر از این است که هر هفته یک ساعت به فایلهای صوتی گوش کنید.
چند پیشنهاد برای تقویت لیسنینگ برای شما دارم:
- به برنامه های انگلیسی زبان گوش کنید. چشمان خودتون رو ببندید و سعی کنید به ریتم، اینتونیشن و اصطلاحات انگلیسی واقعی گوش کنید.
- فیلم های زبان اصلی ترجیحا بدون زیرنویس تماشا کنید. (برای این منظور محصول انگلیسی واقعی به سبک فرندز رو به شما پیشنهاد می کنم.)
- به پادکستها و رادیو های انگلیسی زبان گوش کنید. صدها نمونه از این پادکستها رو می تونید در سایت دکتر زبان بشنوید و دانلود کنید.
- به آهنگ های انگلیسی گوش کنید. سعی کنید همراه با آهنگ، متن آهنگ رو بخونید. برای این منظور پیشنهاد می کنم مقاله انگلیسی از طریق آهنگ با 8 راهکار عالی رو در سایت دکتر زبان بخونید.
- به کتابهای صوتی گوش کنید.
- موقع پیاده روی، توی کافی شاپ، اتوبوس، و مهمانی به مکالمات انگلیسی گوش کنید. مجددا می تونید صدها نمونه از این مکالمات رو همراه با ترجمه در سایت دکتر زبان پیدا کنید.
- هر موقع کلمه جدیدی را می شنوید، بارها و بارها اون رو تکرار کنید و باهاش جمله بسازید. ببینید آیا متوجه آن کلمه می شوید.
- از منابع عظیم اینترنت برای گوش کردن و تمرین کردن استفاده کنید. برای شروع می تونید به این سایت ها مراجعه کنید:
http://home.gwu.edu/~meloni/eslstudyhall/shlistening.htm
http://iteslj.org/links/ESL/Listening/
نکته کلیدی شماره 3: تا می توانید بخوانید.
یکی از بزرگترین مزایای ریدینگ اینه که دایره واژگان شما را تقویت می کنه. شما می تونید از طریق ریدینگ، لغات جدید زیادی رو یاد بگیرید.صحیح ترین شیوه یادگیری لغات، یادگرفتن معنای این لغات در داخل متنه. به جز این، از طریق خوندن می تونید مهارت رایتینگ رو هم تقویت کنید.
فرض کنید کلمه “shout” به معنی “فریاد زدن” رو یاد می گیرید. ولی آیا میتونید از آن استفاده کنید؟
مثلا اگر یک داستان می خونید و جمله ای به این صورت می بینید:
“He shouted so loudly, it hurt her ears.”
بعد داستان دیگری می خونید که این جمله رو نوشته است:
“Don’t shout so loud – you’ll wake the baby!”
الان می بینید که با خوندن همین دو جمله به درک بهتری از کلمه “shout” به معنی “فریاد زدن” می رسید.بنابراین ریدینگ روشی بسیار عالی برای ساختن بانک قدرتمند واژگان است.
فراموش نکنید که هنگام ریدینگ از دیکشنری استفاده نکنید. یا حداقل کمتر استفاده کنید. (لیست معروفترین دیکشنری ها رو می تونید در مقاله 66 دیکشنری آنلاین برای 25 زبان ببینید.)
دلیل دیگه در خصوص اهمیت ریدینگ اینه که این مهارت به شما کمک می کنه تا به طور کلی در معرض جملات انگلیسی قرار بگیرید (غرق شدن در انگلیسی). به عبارت دیگر از طریق ریدینگ میتونید اصطلاحات و موارد دیگه رو بیشتر یاد بگیرید.
راهکار های عالی برای انجام موثر ریدینگ:
- بدون استفاده از دیکشنری بخونید. وقتی یک متن را می خونید سعی کنید معنای کلمات ناآشنا را حدس بزنید و به آنها توجهی نکنید. نگران جزئیات نباشید. سعی کنید معنا و مفهوم کلی رو بفهمید.
- سریع بخونید. اگر ریتم طبیعی و جریان کلمات را حفظ کنید، می تونید معانی لغات رو بفهمید.
- با صدای بلند برای خودتون یا دیگران بخونید. این روش به تقویت تلفظ شما هم کمک می کنه. اگه یک کتاب، خسته کننده یا دشواره،خوندن آن رو کنار بگذارید و کتاب دیگه ای رو انتخاب کنید.
- به منظور کسب لذت و بدون اضطراب بخونید. یک فنجان چای یا قهوه کنار خودتون بگذارید و استراحت کنید. دائماً بخوانید. هر روز ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بخونید. اگه هر روز ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بخونید بهتر از اینه که در هفته یک ساعت بخونید.
پیشنهاد می کنم به مقاله “8 کتاب فوق العاده که باید بخوانید” هم نیز مراجعه کنید.
و اما یک روش عالی برای تمرین مهارت لیسنینگ و ریدینگ:
کتابهایی رو بخوانید که دارای فایل صوتی هستند. وقتی به فایل صوتی گوش می کنید و همزمان کتاب رو می خونید در واقع دارید مهارت های دریافتی یعنی لیسنینگ و ریدینگ رو تقویت میکنید. این تمرین بسیار بسیار موثره.
تحقیقات علمی فراوان ثابت کرده اند که وقتی زبان آموزان زیاد می خوانند میزان اعتماد به نفس آنها بیشتر می شه و بنابراین سطح انگلیسی آنها هم تقویت می شه. می تونید یک وبلاگ ریدینگ راه اندازی کنید. یعنی همه آنچه رو می خونید ثبت کنید.
یادتون باشه همونطور که گفتم اگر روزانه ۱۰ دقیقه بخونید بهتر از اینه که در هفته یک ساعت بخونید.
نکته کلیدی شماره ۴: اسپیکینگ
باید تا می تونید در هر موقعیتی به انگلیسی صحبت کنید. حتی اگر خجالت می کشید یا مطمئن نیستید که بقیه متوجه صحبت های شما می شن، باز هم باید به انگلیسی صحبت کنید. شاید بگین من یک آدم کم رو و خجالتی هستم. پس خوب گوش کنید.
من همیشه به زبان آموزانم می گم: خجالتی بودن بسیار پر هزینه است. منظورم اینه که هزینه خجالتی بودن مساوی است با از دست دادن بسیاری از فرصت ها. اگه می خواید خیلی روان و سلیس و بدون مکث به زبان انگلیسی صحبت کنید باید از هر فرصتی برای صحبت کردن استفاده کنید. همیشه یادتون باشه” تمرین اسپیکینگ ” تنها چیزی است که برای تقویت مکالمه به شما کمک میکنه.
این یک حقیقت ساده است که جز با “تمرین اسپیکینگ” نمی تونید به هیچ شکل ممکن به زبان انگلیسی مسلط بشید. شما زبان مادری خودتون رو هم از طریق تمرین اسپیکینگ یاد گرفتید. تمرین اسپیکینگ تنها روشی است که هر کسی می تونه به زبان مسلط شود.
واقعیت اینه که بسیاری از زبان آموزان صحبت نمی کنند و در کلاسهای مکالمه سرشان رو پایین می اندازند و با کتاب و دیکشنری سر خودشون رو گرم می کنند. به جای سوال پرسیدن از معلم به دیکشنریهای دو زبانه مراجعه میکنند. بعضی اوقات از یک دوست یا همکلاسی میخواهند تا چیزی را به آنها به زبان فارسی توضیح دهد.
و اما چه کارهایی می تونید انجام بدید تا اسپیکینگ شما تقویت بشه؟
پاسخ به این سوال بستگی به این داره که کجا زندگی می کنید.
اگه در کشور خودتون زندگی می کنید می تونید در دوره های مکالمه شرکت کنید که صرفا بر مبنای مکالمه برنامه ریزی شده اند و صد البته نه دوره هایی که به گرامر و یادگیری لغت بپردازند.
اما اگه در یک کشور انگلیسی زبان زندگی می کنید گزینه های بیشتری دارید که توصیه می کنم حتما تا زمانی که در این کشورها زندگی می کنید، بیشترین استفاده را از این موقعیت ها ببرید.
چند نمونه از این ایده ها:
- در کلاس های مختلف شرکت کنید مثل کلاس های هنری، آشپزی، عکاسی، موسیقی و غیره.
- عضو یک گروه مکالمه بشید.
- کارهای داوطلبانه انجام بدید.
- به کلیسا برید.
- همراه با یک خانواده انگلیسی زبان زندگی کنید.(نه با دانشجویان هموطن خودتان.)
- سفر کنید.
- خرید برید و تا میتونید از فروشندگان سوالات انگلیسی بپرسید.اساساً هر جایی که انگلیسی زبان ها می روند شما هم برید.
و اما شش ایده کلی برای تقویت اسپیکینگ:
- با صدای بلند بخونید.
خوندن متن با صدای بلند روش بسیار موثری برای تقویت اسپیکینگ برای زبان آموزان مبتدی و روشی بسیار عالی برای تقویت پایه تلفظ، لحن و صدا است.
- با خودتون صحبت کنید.
یک موضوعی رو که دوست دارید انتخاب کنید و در مورد اون موضوع در مقابل آینه ۲ تا ۳ دقیقه بدون توقف صحبت کنید.بسیار مهمه که حتی اگر فکر می کنید که کلمات کافی برای صحبت کردن ندارید یا حتی نمی تونید کلمه مناسب رو پیدا کنید همچنان به صحبت کردن ادامه بدید و سعی کنید افکار خودتون رو به روش های مختلف به زبون بیارید. به مرور زمان خودتون متوجه می شید که این تمرین واقعا چقدر موثره.
- از تکنیک تقلید استفاده کنید.
یکی دیگر از تکنیک هایی که به تقویت اسپیکینگ کمک می کند گوش کردن و تکرار کردن جملاتیه که در فایل های صوتی و تصویری می شنوید. برای این منظور به گوینده گوش کنید، استاپ کنید و سعی کنید مو به مو سرعت صحبت کردن ، لهجه و اینتونیشن رو تقلید کنید.
نکته کلیدی شماره 5: هر روز بنویسید.
هر چه بیشتر بنویسید، بیشتر مسلط می شوید درست مثل هر مهارت دیگه. حتما شما هم با این گفته موافقید که practice makes perfect یعنی کار نیکو کردن از پر کردن است. (البته تمرین با متد و اصول صحیح.)
اگر روزانه ۱۰ دقیقه بنویسید پس از مدت کوتاهی مهارت نوشتن و اسپیکینگ شما تا حد زیادی بهبود پیدا می کنه.
اما ببینیم تمرین روزانه رایتینگ چطور می تونه به شما کمک کند تا به مرز تسلط به زبان انگلیسی برسید؟
اول این که اگه هر روز بنویسید کم کم زبان انگلیسی و صحبت های افراد انگلیسی زبان را بیشتر و بهتر می فهمید. چون در نوشته هاتون از ارکان زبان که شامل اسلنگها، اصطلاحات و ضرب المثل ها و غیره هستند استفاده می کنید و کم کم از این طریق هم می تونید به زبان انگلیسی مسلط بشید.
و اما دومین دلیلی که رایتینگ روزمره به شما کمک می کنه تا به مرز تسلط به زبان انگلیسی برسید اینه که اگه هر روز بنویسید، بیشتر و بیشتر با انگلیسی آشنا می شوید.
حتی اگه روزانه ۱۰ دقیقه تمرین کنید، به مرور مهارت شما در رایتینگ تقویت می شه. تمرین مهارت روزانه رایتینگ به شما کمک می کنه تا از لغات و ساختارهای گرامری استفاده کنید و اینجوری با نحوه کاربرد و استفاده از اونها در زبان انگلیسی بیشتر آشنا می شید.
بعضی اوقات زبان آموزان برای نوشتن به انگلیسی دچار اضطراب می شن یا دوست ندارن بنویسند. یا اینکه از اشتباه کردن در نوشتن می ترسند. اگر این طوره سعی کنید “خاطره نویسی” کنید. یعنی فقط برای خودتون بنویسید. پیشنهاد می کنم حتی اگه از نوشتن نمی ترسید، باز هم خاطره نویسی کنید. چون این یک روش جالب برای تسلط به زبان انگلیسیه.
حالا ببینیم چطور خاطره نویسی کنیم؟
- ابتدا یک مکان راحت پیدا کنید.
- یک موضوع انتخاب کنید. مثلا کارهایی که دیروز انجام داده اید یا ورزش، موسیقی، سفر و غیره. مثلا آخرین سفری که به یکی از شهرهای ایران داشتید.
- بی وقفه تا جایی که می تونید بنویسید.
- سعی کنید تا می تونید از کلمات عبارات و جملات مختلف استفاده کنید.
- اصلا به اشتباهات فکر نکنید و نگران اشتباهات گرامری نباشید. این موضوع رو در مورد اسپیکینگ بهتون گفتم.
- بعد از اتمام کار، نوشته خودتون رو بخونید و اون رو ادیت کنید.
یک نوع دیگه از نوشتار، نوشته هایی هستن که بر اساس یک فرمت خاص نوشته میشن. فرض کنید متقاضی کار در یک شرکت خارجی هستید. برای این منظور بایستی رزومه خودتون رو بنویسید و از طریق ایمیل برای اونها ارسال کنید. اگر رزومه شما شبیه رزومه های انگلیسی نباشد، احتمال زیاد رزومه شما رو نمی خونن. در نتیجه آن کار رو از دست می دید. چون رزومه شما با فرمت درست نوشته نشده است. فرمت یعنی قوانین مربوط به چینش کلمات در یک صفحه. مثلا فرمت رزومه با فرمت نامه متفاوت است.
فرمت شامل این دو مورد است:
الف) قواعد مربوط به فرم پاراگرافها
ب) قواعد مربوط به محل نوشتن تاریخ، نام، سلام، محتوا، اطلاعات تماس و غیره
بهترین روش برای یادگیری فرمت صحیح اینه که تا می تونید بخونید و هر روز بنویسید. برای این منظور می تونید از وبسایت ها و کتاب های مختلف استفاده کنید.
http://www.ohiou.edu/esl/english/writing/index.html
برای نوشته هایی با فرمت خاص می تونید به طریق زیر پیش برید:
- اول مشخص کنید که چه کسی قراره نوشته شما رو بخونه.
- سبک نوشتن خودتون رو انتخاب کنید.
- نمونه های از سبک نوشتاری که انتخاب کرده اید رو بخونید.
- به چیزهایی که می خواهید بگید خوب فکر کنید.
- ایده های خودتون رو در چند جمله بنویسید.
- جملات خودتون رو با فرمت درست روی کاغذ بیارید.
- نوشته خودتون رو چندین بار با دقت بخونید و ادیت کنید. ببینید آیا از فرمت صحیح استفاده کرده اید؟ آیا شبیه نمونههایی که خونده اید هست یا نه؟
- حالا به خودتان ببالید.
و اما چند راهکار دیگر که می تواند به شما کمک کند تا از طریق نوشتن به زبان انگلیسی مسلط شوید:
- یک دوست مکاتبه ای یا pen pal پیدا کنید.
- به انگلیسی ایمیل یا پیام های متنی بنویسید.
نکته کلیدی شماره 6: گرامر را فراموش کنید!
می خوام آب پاکی رو روی دستتون بریزم و خیالتون رو راحت کنم و بگم که گرامر را فراموش کنید! شاید بگین استاد اکبری بی خیال آخه چطور می شه بی خیال گرامر شد؟
راستش برای تسلط به زبان انگلیسی فراموش کردن گرامر نکته بسیار بسیار مهمیه. در واقع این رازیه که خیلی از زبان آموزان نمی دونن و خیلی از مدرسین این موضوع رو به شما نمی گن.
البته این قاعده شامل افرادی که پایه انگلیسی اونها خیلی ضعیفه نمیشه. چون این افراد قطعا باید در نخستین گام، مبانی گرامر و لغت رو یاد بگیرن. این موضوع در مورد زبان آموزانی صادقه که از دانش زبانی خوبی برخوردارند، اما نمیتونن روان و با اعتماد به نفس صحبت کنند.
چند سال در مدارس و دانشگاه انگلیسی خوندیم؟ چقدر برای کتابهای کمک آموزشی و کلاسهای کنکور و تقویتی هزینه کردیم؟ آیا بعد از این همه هزینه می تونیم به راحتی و با اعتماد به نفس به انگلیسی صحبت کنیم؟ پاسخ رو خودتون بهتر می دونید. پس زمان تغییر فرا رسیده. زمان اون رسیده که گرامر رو فراموش کنیم.
همونطور که می دونید اغلب بومی های انگلیسی زبان درک خیلی خوبی از مبحث گرامر ندارند. شاید افرادی رو بشناسید که میتونن نمرات خیلی خوبی در گرامر بگیرند اما نمی تونن به راحتی به انگلیسی صحبت کنن یا بفهمند.
شاید بگید در جمله سازی خیلی اشتباه میکنم. یا تلفظم خوب نیست. بله، البته که اشتباه می کنید.
اولا همه افراد و از جمله خود من اشتباه می کنیم. این به این معناست که همه بومی های انگلیسی زبان از جمله مدرسین زبان انگلیسی اشتباه میکنند. اشتباه کردن بخشی طبیعی از یادگیری زبانه.
دوما شما اشتباه می کنید چون در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید. اشتباه کردن بخش طبیعی از پروسه یادگیری هر مهارتیه. یادگیری و اشتباه کردن دو جزء جدایی ناپذیرند. مثل عشق و ازدواج، اسب و کالسکه. خلاصه این که اشتباه کردن بخش مهمی از فرایند یادگیریه. در واقع اگر اشتباه نکنید، هیچ وقت چیزی یاد نخواهید گرفت.
یک کودک تا قبل از اینکه بتونه درست راه بره، بارها و بارها به زمین می خوره اما باز بلند میشه.گاهی خودش گاهی به کمک اطرافیان. در یادگیری یک زبان جدید شما هم همان کودک هستید که بارها و بارها به زمین می خورید و اشتباه می کنید تا اینکه نهایتا یاد می گیرید.
نکته کلیدی شماره ۷: دایره واژگان خود را بسازید.
در این بخش می خوام بهتون در مورد اهمیت دایره واژگان و پنج روش موثر برای تقویت دایره واژگان بگم.
1) قانون ۸۰ /۲۰ را در یادگیری لغات انگلیسی اعمال کنید.
کلمات و عبارات پر تکرار را یاد بگیرید. نیاز نیست هر کلمه و عبارتی رو که می بینید یاد بگیرید.در عوض سعی کنید کلمات و عباراتی که دائم تکرار می شن و کاربرد بیشتری دارند رو یاد بگیرید و کار درست اینه که اون کلمات رو در قالب جملات و عبارت یاد بگیرید. وقتی کلمات رو در قالب عبارت یا جمله یاد می گیرید می تونید در موقعیت های مورد نیاز،بدون فکر کردن،خیلی راحت توی صحبت کردن از اون عبارت یا کلمه استفاده کنید.
2) انگلیسی رو در کانتکست (در متن و فضای مرتبط) یاد بگیرید؛ یعنی از طریق جملات.
در مورد یک موضوع مورد علاقه مطلب بخونید، فیلم های زبان اصلی رو ببینید و به اخبار مربوط به اون موضوع گوش کنید. اینجوری گرامر و لغت رو یکجا و به صورت طبیعی یاد می گیرید
۳) از اپلیکیشن آنکی استفاده کنید.
یک شیوه بسیار کاربردی برای حفظ لغت استفاده از اپپلیکیشن آنکی است. این افزونه که بر اساس سیستم تکرار با فاصله عمل می کنه بسیار موثر بوده و قابلیت نصب روی کامپیوتر، مک، لینوکس، آیفون، اندروید و هر وسیله دارای جستجوگر رو داره. این افزونه در بسیاری از پلت فرم ها به غیر از اپل استور رایگانه. بعد از نصب این افزونه می تونید هر موقع چند دقیقه فرصت داشتید مروری سریع بر لغات داشته باشید و به سرعت لغات رو به خاطر بسپارید.
4) از نمانیک ها استفاده کنید.
نمانیک یعنی از همراه کردن یک داستان یا تصویر با کلمه مربوطه به نحوی که راحت تر و سریع تر بتونیم آن لغت را به خاطر بیاریم. در مقاله “سه روش حرفه ای حفظ لغات” در سایت دکتر زبان این موضوع را توضیح داده ام.
به سایت https://www.memrise.com/ مراجعه کنید. در این سایت می تونید کلی نمانیک پیدا کنید.
5) لغات رو تحلیل کنید.
احتمالا تا به حال با لگو بازی کردهاید.زبان انگلیسی به جورایی مثل بازی لگو است. با این تفاوت که به جای قطعات مختلف کلمات رو در اختیار دارید و می تونید آنها رو سرهم کنید و چیز جدیدی بسازید.
نکته کلیدی شماره ۸: تلفظ خود را تقویت کنید.
یادگیری تلفظ صحیح کلمات خیلی مهمه. چون در فهم فیلمها، اخبار و مکالمات نیتیو ها و همینطور شبیه تر شدن لهجه شما به این افراد نقشی کلیدی ایفا می کنه. وقتی تلفظ کلمه ای رو بلد نیستید یا با چیزی که خودتون تلفظ می کنید متفاوته، اون رو یادداشت کنید و بعد به دیکشنری های آنلاین مراجعه و طریقه تلفظ اون روچک کنید.
روش تقویت تلفظ:
در مقاله “چگونه تلفظ خود را تقویت کنیم؟” در مورد تقویت تلفظ به طور کامل صحبت کرده ام. اما به طور خلاصه می تونید برای تقویت تلفظ از این چهار روش قوی استفاده کنید:
- صداهای مختلف رو تلفظ کرده و صدای خود رو ضبط کنید. در پایان با فایل اصلی مقایسه کنید. به مواردی مثل ریتم، اینتونیشن، وضوح کلام و اعتماد به نفس خود توجه کنید.تمرین کنید تمرین کنید و تمرین کنید.
- نحوه صحبت کردن افراد بومی زبان را تقلید کنید.
یک فایل صوتی متناسب با سطح خودتون رو انتخاب کنید و بهش گوش بدید و تکرارش کنید.در واقع هر چقدر بتونید نحوه صحبت کردن بومی زبانها رو کپی کنید سریعتر می تونید پیشرفت کنید.
- یک منبع دیگه فیلمهای زبان اصلی هستن که حتی موثرتر از فایلهای صوتی هم هستن. از طریق تماشای فیلمهای زبان اصلی هم اکسنت (لهجه) شما تقویت میشه و هم دایره واژگانتون به سرعت افزایش پیدا می کنه.
یکی از بهترین منابع آموزش بر اساس فیلم مجموعه انگلیسی واقعی به سبک فرندز هست که قدم به قدم توضیحات مربوط به فیلم رو به شما توضیح میده. در هر اپیزود نحوه تلفظ جملات کلیدی و همین طور صدها اصطلاح، اسلنگ، عبارت فعلی رو یاد می گیرید.
- کوتاه سازی یا ریدکشن های رایج رو یاد بگیرید.
یکی از مواردی که افراد بومی زبان در مکالمات غیر رسمی به وفور انجام می دهند، کوتاه سازی کلمات است که بهش می گیم ریداکشن. در کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی که مکمل محصول انگلیسی واقعی به سبک فرندز هست، لیست کامل این ریداکشن فرمها و همین طور کلیدهای تلفظ امریکن رو آوردم. این کتاب به شدت به شما کمک می کنه تا علاوه بر درک سریع جملات در فیلمها بتونین به اکسنت قابل قبولی در اسپیکینگ برسید. در اینجا به چهارده تا از این نمونه ریداکشن ها اشاره می کنیم.
Wanna = want to
E.g. I wanna go home.
……………………………………………..
Gotta = Got to
E.g. You’ve gotta go.
………………………………………………….
Outta = Out of
E.g. I’m outta money.
…………………………………………………
Hafta = Have to
E.g. We hafta go.
…………………………………………………….
Dunno = Don’t know
E.g. I dunno.
……………………………………………………………
Needa = Need to
E.g. You needa know about Jame.
………………………………………………………
Cos = Because
E.g. I cry cos I’m in pain.
…………………………………………………….
Kinda = Kind of
Anna’s kinda cute.
……………………………………………………
Lemme = Let me
E.g. Lemme see!
……………………………………………………
Gonna = Going to
E.g. I’m gonna tell you the truth.
……………………………………………………..
Gimme = Give me
E.g. Gimme the book!
…………………………………………………
Sorta = Sort of
E.g. She’s sorta tired.
………………………………………………..
Ya = You/ you are
I miss ya.
………………………………………………..
Dontcha = Don’t you
E.g. Dontcha see it?
نکته کلیدی شماره ۹: اصول موفقیت در یادگیری زبان انگلیسی!
می خوام پنج اصل طلایی اثبات شده رو بهتون بگم که اگر فقط همین پنج اصل مهم رو رعایت کنید، قول می دم حتما موفق بشید.
اصل اول: به خودتون ایمان داشته باشید.
هنری فورد میگه: “چه فکر کنید می توانید یا نمی توانید در هر دو حالت حق با شماست.”
باید ایمان داشته باشید که می توانید در مسیر یادگیری زبان انگلیسی موفق شوید. اگر واقعا تمرین و پشتکار داشته باشید قطعاً به هدف خود خواهید رسید. چون در مسیر یادگیری زبان گاهی اوقات دچار تردید، استرس و خستگی می شید، اما اگه به خودتون و تصمیم و هدفتون برای یادگیری زبان باور داشته باشید همه سختی ها رو پشت سر می گذارید.
اصل دوم: با خودتون مهربان باشید.
با خودتون مانند یک کودک برخورد کنید. همه ما به شیوه خودمون و در یک بازه زمانی، متناسب با شرایط خودمان راه رفتن و حرف زدن را یاد گرفتیم.این نکته خیلی مهمه.یادگیری زبان هم همینطوره. هر فرد روش یادگیری مخصوص به خودش رو داره. بعضی از ما باید برای درک بهتر اطلاعات، اونها رو ببینیم. برخی دیگه نیاز داریم تا از طریق شنیدن، اطلاعات رو جذب کنیم. این که بدونید جزء کدوم دسته از این فراگیران هستید خیلی خیلی مهمه؛ دیداری، شنیداری یا عملگرا؟ یادگیری یک زبان نیازمند زمان و تمرینه و هیچ راه میانبری وجود نداره.به خودتان ایمان داشته باشید تا از پس انجام این کار به راحتی بر بیایید.
اصل سوم: برای موفق شدن باید انگیزه و دیدگاهی مثبت نسبت به خودتون داشته باشید!
بنابراین ابتدا انگیزه و اهداف خودتون رو مورد اینکه چرا می خواهید زبان انگلیسی رو یاد بگیرید و چرا می خواهید وقت، انرژی و پول خود رو برای این منظور هزینه کنید.
مطمئنا همه توانایی هایی را که امروز در حرفه خودتون صاحب اون هستید یک شبه بدست نیاورده اید بلکه برای بدست آوردنش تلاش کرده اید و وقت و انرژی گذاشته اید. در مورد یادگیری زبان انگلیسی هم داستان به همین منوال است.
اصل چهارم چیه؟ از همین امروز خودتون رو یک بومی انگلیسی زبان تصور کنید!
شاید انگلیسی شما عالی نباشد اما شما یک فرد انگلیسی زبان هستید که مثل یک کودک در حال یادگیری زبان مادری خود یعنی زبان انگلیسی هستید. فقط مقدار کمی از این زبان رو بلدید و هر روز دارید بهتر و بهتر می شید. با صدای بلند صحبت کنید و تا می تونید اشتباه کنید و از اشتباه کردن نترسید. به قول انگلیسی ها:
Fake it until you make it.
اول وانمود کن تا از پس انجامش برآیی.
در انتهای مقاله آموزش 100% رایگان و سریع زبان انگلیسی می خوام چند تا سایت رو بهتون معرفی کنم که بطور کلی برای تقویت مهارت های زبان از جمله لغت، ریدینگ، رایتینگ، اسپیکینگ، لیسنینگ و گرامر به شما خیلی کمک می کنه.
این سایتها چت روم هایی دارن که می تونید از طریق اونها به دانش زبانی خودتون رو تقویت کنید.
تقویت مهارت نوشتاری
ELanguageSchool (رایگان)
برای کسانی که قصد دارند مهارت نوشتاری خودشون رو تقویت کنن،این سایت رایگان، گزینه خوبیه.
تقویت مهارت شنیداری
- podcastsinenglish.com (رایگان)
مجموعهای آنلاین از دورههای عمومی زبان . اکثر این دورهها به صورت کلیپهای صوتی به شکل گفتگوهای کوتاه هستند. پس این دوره برای کسانی مناسبه که میخوان مهارت شنیداری خود را تقویت کنند و برای زبانآموزان تازه کار گزینه خیلی خوبیه!
از طریق این سایت می تونید در زبان انگلیسی غرق بشید
- Livemocha (رایگان تا 29 دلار در ماه)
این سایت یک انجمن بزرگ یادگیری زبانه که دستورالعمل یادگیری 38 زبان را ارائه میده.
تقویت بانک واژگان
- Memrise (رایگان)
یک دورۀ آموزشی است اما نه به شکلی که در بقیه سایت ها متداوله.یعنی این دوره شامل مجموعهای از دورههای 12 زبانه است که توسط خود کاربران تعبیه شده.با این دوره میتونید بر اساس تکنیک تکرار، لغات کلیدی و مهم رو حفظ کنید. حتی میتونید خودتون دورهای رو درست کنید و صرفا همون واژه هایی رو که همیشه یادتون میره،حفظ کنید و برای خودتون تکرار کنید.
- mylanguages.org (رایگان)
برای زبان آموزان سطح متوسط در زمینه تقویت گرامر،واژگان و عبارات کوتاه این سایت گزینه خوبیه.دروس مربوط به 95 زبان به صورت رایگان وجود دارد که می تونید سطح مهارت و اطلاعات خودتون رو ارزیابی کنید. دورههای ارائه شده در این سایت اغلب کتبی هستند که البته ویدئو و فایل صوتی هم دارند.
تقویت تمام مهارت های زبان
- Open Culture (رایگان)
این سایت شامل کلی فایل صوتی و متنی، دوره های آنلاین یادگیری زبان،دوره های آنلاین برای کسب کار و تجارت، پادکست، و کلی منبع دیگه برای تقویت تمام مهارت های زبان انگلیسیه. اگه به این سایت سری بزنید می بینید که با دنیای وسعی از منابع برای یادگیری همه مهارت های زبان روبرو هستید.
- My Language Exchange (رایگان)
برای زبان آموزانی که در میونه راه یادگیری زبان خسته و نومید میشن این سایت و روش آموزشی اون گزینه خوبیه.روش آموزشی این سایت بر اساس ارتباط با افراد در سراسر دنیاست. به کمک تعامل اجتماعی که اساس آموزشی این سایت هست می تونید در زبان پیشرفت کنید و دیگه از اون حالت خستگی و بی حوصلگی هم خبری نیست. این سایت بیش از 3 میلیون عضو داره از 175 کشور.
- LingQ (رایگان تا 39 دلار در ماه)
یک سیستم اینترنتی چند زبانه برای یادگیری زبان است که توسط “استیو کافمن” در یوتیوب راهاندازی شد. درسها در LingQ به شکل متن همراه با فایل صوتی هستن و این دروس به صورت رایگان در دسترس هستند. میتونید با گوش دادن به این فایل های صوتی مهارت شنیداری خودتون رو تقویت کنید و حتی برای تقویت اسپیکینگ می تونید خلاصه مطلب فایلهای صوتی رو برای خودتون چندین بار بگید.از متن این فایل های صوتی برای تقویت مهارت نوشتاری خودتون استفاده کنید.ساختارهای به کار رفته در اون رو یاد بگیرید و در گوشه ای یادداشت کنید و در تمرین رایتینگ خودتون از این ساختارها استفاده کنید.
خب دوستان، امیدورام از خوندن مقاله آموزش 100% رایگان و سریع زبان انگلیسی لذت برده باشید. نظرتون رو در مورد این مطلب برای ما بگین. همین طور اگه سایت مناسبی هم در زمینه تقویت انگلیسی می شناسید معرفی کنید.
برای دریافت آموزش کاملتر در دوره رایگان 9 استراتژی یادگیری سریع زبان ثبت نام کنید!
این مطلب چکیده ای از دوره 9 استراتژی یادگیری سریع زبان است و توسط تیم دکتر زبان طراحی و آماده شده است. استفاده از مطالب این مقاله با ذکر منبع بلا اشکال است.

میتونم انگلیسی صحبت کنم اما قبل از اینکه چیزی بگم ناچارم جملاتم رو به زبان فارسی بگم و بعد اون رو به انگلیسی ترجمه کنم و بگم. به همین خاطر فکر می کنم اصلا نمیتونم راحت به انگلیسی صحبت کنم.
چجوری بدون فکر کردن و ترجمه کردن به راحتی صحبت کنیم؟
چجوری بدون فکر کردن و ترجمه کردن به راحتی صحبت کنیم؟ میتونم انگلیسی صحبت کنم اما قبل از اینکه چیزی بگم ناچارم جملاتم رو به زبان فارسی بگم و بعد اون رو به انگلیسی ترجمه کنم و بگم. به همین خاطر فکر می کنم اصلا نمیتونم راحت به انگلیسی صحبت کنم. این یکی از رایج ترین مشکلاتیه که اغلب زبان آموزان دارن.
در این مقاله می خوام 10 روش کاربردی بهتون بگم که بهتون کمک می کنه تا موقع صحبت کردن، فکر کردن به فارسی رو کنار بذارید.
خب، شاید بپرسید اصلا چه اشکالی داره که اول به فارسی فکر کنیم و بعدا همان جمله رو به انگلیسی ترجمه کنیم؟ خب این روش دوتا ضرر داره. اول اینکه باعث کندی فلوئنسی و سرعت اسپیکینگ شما میشه. و دوم اینکه باعث ایجاد اضطراب و نگرانی موقع صحبت کردن میشه و خراب کردن مکالمه.
نتیجه اون هم میشه فراموش کردن کلمات و اصطلاحات.
البته ترجمه کلمات و جملات برای زبان آموزان سطح مبتدی اجتناب ناپذیره اما زبان آموزان سطح متوسط به بالا باید حتما به انگلیسی فکر کنن نه فارسی.
1. Name objects around you in English.
اشیا پیرامون خودتون رو به انگلیسی نام ببرید.
کلماتی را که بلد نیستید یادداشت کنید و بعدا آنها را در دیکشنری پیدا کنید یا از معلمتون بپرسید.
2. Make simple sentences in your head or out loud.
در ذهن خودتون یا با صدای بلند جملات ساده بسازید.
هر روز ۲ دقیقه وقت بگذارید و با خودتون یک مکالمه ساده انجام بدید. در مورد چیزهایی که پیرامون تان اتفاق میافتد صحبت کنید و جمله بسازید.
مثلاً میتوانید در مورد لباس پوشیدن صبحانه خوردن، دوش گرفتن، مسواک زدن یا هر چیزی مثل این صحبت کنید.
حتی می تونید در مورد نحوه انجام یه چیز مثل پختن یک کیک در اینترنت تحقیق کنید و مراحل آن را به انگلیسی بگید.
مثلاً فرض کنید در تاکسی هستید می تونید با خودتون بگید:
Look at that couple sitting over there.
اون زوجی که اونجا هستن رو ببین.
They are slim and tall.
لاغر و قد بلند هستن.
They have brown hair.
موهای قهوه ای دارن.
What are they wearing?
چی تنشونه؟
They are wearing green t-shirts and jeans.
تی شرت های سبز و شلوار جین پوشیدن.
They look very happy.
خیلی خوشحال به نظر میرسن.
They’re joking and laughing about something.
دارن در مورد یه چیزی جوک می گن و می خندن.
یا مثلا توی اتاقتون هستید و می گید:
This chair is comfy.
این صندلی راحته.
My desk is messy.
میزم بهم ریخته است.
شاید در ابتدا انجام این کار برایتان دشوار باشه و ناچار باشید که به زبان فارسی ترجمه کنید اما اشکالی نداره ادامه بدید تا اینکه این موضوع در شما به یک عادت تبدیل بشه.
3. Prepare sentences for conversations in advance.
از قبل برای مکالمات جمله آماده کنید.
دائماً وقت بگذارید و برای مکالمات مورد نیاز خودتون از قبل جملاتی را آماده کنید. مثلاً فرض کنید قراره که فردا یک جلسه کاری داشته باشید و شما می خواهید در جلسه یک ایده ای رو مطرح کنید میتونید بگید:
“I strongly believe this strategy will boost our sales.”
قویا معتقدم این استراتژی فروشمون رو افزایش میده.
یا فرض کنید همکاری دارید که دائما وسط حرف شما میپره و شما میتونید این جمله رو آماده کنید و بهش بگید.
“Hold on a sec John. Please don’t interrupt me while I’m talking.
یه لحظه صبر کن جان. وقتی صحبت می کنم وسط حرفم نپر.
به این ترتیب میتوانید برای مکالمات پیش رو، کلی جمله آماده کنید و همه اونها رو توی ذهن خودتون بسپارید یا حتی آنها را بنویسید و بعداً مرورشون کنید. همچنان که این تمرین را انجام بدید میتونید در مکالمات بعدی به صورت خودکار و بدون فکر کردن از این جملات استفاده کنید.
4. Change just one of your life things into English.
یکی از چیزهای زندگی تون رو به انگلیسی تغییر بدید.
مثلاً لیست برنامه روزانه (to-do lists) یا زبان کامپیوتر یا لپ تاپ یا موبایلتون و یا فیس بوک تون رو به انگلیسی تغییر بدید.
5. Listen to English as much as possible.
تا می تونید به انگلیسی گوش کنید.
حتی پیشنهاد می کنم به آهنگ مورد علاقه تون گوش کنید و متن شعرش رو بنویسید.
6. Stop using a bilingual dictionary. Use a learner’s dictionary for new words, like Merriam-Webster
استفاده از دیکشنری های فارسی-انگلیسی رو کنار بگذارید. بجای اون از دیکشنریهای معتبری مثل لانگمن، یا مریام وبستر استفاده کنید.
همینطور می تونید از یک سایت فوق العاده استفاده کنید. در این سایت می توانید هر لغتی را که مد نظر شما است تایپ کنید تا بخشی از یک فیلم رو نشونتون بده که این لغت در آن به کار رفته است. به این صورت با تلفظ صحیح و نحوه بیان بومی زبان ها بیشتر آشنا می شوید.
7. Start thinking in English with a Mantra or a motto.
هر روز یک مانترا یا شعار رو با خودتون تکرار کنید.
مثلا:
“My English is getting better each day.
هر روز انگلیسی ام بهتر میشه.
8. Memorize language chunks rather than individual words.
بجای کلمات سعی کنید قطعات زبان رو حفظ کنید.
یک سرگرمی به زبان انگلیسی انتخاب کنید و به مقدار زیاد باهاش درگیر بشید. مثل پیج های انگلیسی در اینستاگرام یا کتاب خوندن.
تا می تونید مطلب انگلیسی بخونید.
بجای این که ابتدا کلمات رو به هم بچسبونید و یک جمله بسازید، از همون ابتدا سعی کنید عبارتها و جملات رو حفظ کنید. مثلا:
How are you?
چطوری؟
What’s the weather like today?
هوا چطوره؟
How are things going at work?
اوضاع سر کار چطوره؟
I think that…
فکر می کنم که…
Could you tell me…?
میشه بهم بگی …؟
9. Watch TV and movies in English without subtitles.
تلوزیون و فیلم های انگلیسی را بدون زیر نویس ببینید.
همانطوری که در دستورالعمل مطالعه فیلم در محصول انگلیسی واقعی به سبک فرندز هم گفته ام دوستانی که سطح مقدماتی هستند برای آشنایی با موضوع فیلم اول با زیرنویس فارسی ببینند تا با موضوع داستان آشنایی پیدا کنن. در مرحله بعدی با زیرنویس انگلیسی فیلم را ببینید و در مراحله آخر زیرنویس را حذف کنن. می توانید دستورالعمل مطالعه یادگیری انگلیسی از طریق فیلم را در صفحه انگلیسی واقعی به سبک فرندز دانلود و مطالعه نمایید.
10. Recap your day in English.
این کلمه یعنی به یاد آوردن و خلاصه کردن نکات مهم یک موضوع.
پس سعی کنید در پایان روز خلاصه اتفاقات مهمی که براتون افتاده رو برای یک دوست فرضی انگلیسی زبان تعریف کنید. مثلاً:
Today was a regular day for the most part.
امروز در بیشتر موارد یک روز معمولی بود.
I got up late in the morning because it was Friday.
صبح از خواب دیر بلند شدم چون جمعه بود.
First, I had a shower and then I went to the kitchen downstairs for some breakfast.
اول، دوش گرفتم و برای صبحانه رفتم آشپزخونه طبقه پایین.
After breakfast it was time to check my email and Instagram page.
بعد از صبحانه موقع چک کردن ایمیل و پیج اینستاگرام بود.
I spent about two hours online talking with my friends in the U.S.
حدودا دو ساعت به صورت آنلاین با دوستانم در آمریکا حرف زدم.
In the afternoon I went to the cinema with a friend.
بعد از ظهر با یه دوست رفتم سینما.
We saw Toy Story 3. I thought it was fantastic.
فیلمداستان اسباب بازی 3 رو دیدیم.
I didn’t do much in the evening apart from watching TV.
بجز تماشای تلوزیون کار خاصی نکردم.
I should do some more exercise before I become a couch potato.
باید قبل از این که خوره تلوزیون بشم کمی بیشتر ورزش کنم.
استمرار کلید موفقیته. برای خودتان یک چالش ۳۰ روزه بگذارید چون تحقیقات نشون میده که برای اینکه بتوانید یک عادت جدید رو در خودتان ایجاد کنید حداقل ۳۰ روز باید این کار رو تکرار کنید.
من خودم این روشها رو امتحان کردم و مطمئن ام جواب میده. حالا به من بگید که شما برای فکر کردن به انگلیسی چه تمرینی را بهصورت منظم انجام دادید؟
لطفاً توی کامنت برای ما بنویسید تا بقیه دوستان هم بتونن استفاده کنن. ضمنا به من بگید که کدام یکی از این راهکارها برای شما جدید بوده یا از کدومش بیشتر خوشتون اومد.

آیا واقعا کاری بهتر از این هم هست که آخر هفته روی مبل لم بدهید و با یک کاسه پاپ کورن یک فیلم عالی تماشا کنید؟ و چقدر عالی می شود اگر بتوانید این اوقات فراغت خود را با یادگیری زبان انگلیسی همراه کنید.
بهترین فیلم ها برای یادگیری انگلیسی
بهترین فیلم ها برای یادگیری انگلیسی کدامند؟ آیا واقعا کاری بهتر از این هم هست که آخر هفته روی مبل لم بدهید و با یک کاسه پاپ کورن یک فیلم عالی تماشا کنید؟ و چقدر عالی می شود اگر بتوانید این اوقات فراغت خود را با یادگیری زبان انگلیسی همراه کنید.
صدها فیلم باورنکردنی به زبان انگلیسی وجود دارد که تماشای هر کدام می تواند تجربه ای متفاوت به شما بدهند. یک فیلم عالی می تواند ذهن شما را مثل یک وعده غذایی خوب برای بدن تغذیه کند.
اگر مقالات ما را دنبال کرده باشید، می دانید که در مقاله ای با عنوان “یادگیری زبان انگلیسی از طریق فیلم” به اهمیت فیلم و نقش آن در یادگیری زبان انگلیسی اشاره کردیم و نیز به ده راهکار برای استفاده بهتر از فیلم به منظور یادگیری زبان اشاره کردیم.
اما در این مقاله می خواهم به لیستی از فیلم های مورد علاقه ام اشاره کنم که به نظرم جزء بهترین فیلم ها برای یادگیری انگلیسی محسوب میشوند. پس با من همراه باشید.
بهترین فیلم ها برای یادگیری انگلیسی مناسب زبان آموزان سطح مبتدی (Beginners)
1. Despicable Me 3
ژانر: انیمیشن، ماجراجویی، کمدی
توضیحات: فیلم Despicable Me به یکی از محبوب ترین فیلم های انیمیشنی در جهان تبدیل شده، به طوری که مینیون های زرد که در واقع شخصیت های فرعی این فیلم هستند، اکنون فیلم مخصوص به خود را دارند. در این قسمت “گرو” با برادر دو قلویش “درو” که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق تر از او است ره به رو می شود و زندگی به دور از شرارت “گرو” را به چالش میکشد.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
اگر چه داستان اصلی فیلم درباره “گرو” است، اما ستاره های واقعی این فیلم سه دختری هستند که توسط وی به فرزندی قبول شده اند. “آگنس”، کوچکترین دختر، دارای شخصیتی ستودنی است. صحبت های او کوتاه اما بسیار خنده دار هستند. و این باعث می شود او یک الگوی خوب برای زبان آموزانی باشد که تازه یادگیری زبان انگلیسی را شروع کرده اند.
به طور کلی، این فیلم یکی از بهترین فیلم ها برای یادگیری زبان انگلیسی به شیوه آمریکایی زبان ها است. اما شاید برای مبتدی ها بهتر باشد روی این سه خواهر و صحبت هایشان تمرکز کنند، زیرا بیشتر شخصیت های دیگر لهجههای متفاوتی دارند که برای زبان انگلیسی استاندارد محسوب نمیشوند.
لینک دانلود فیلم Despicable Me 3
2. The LEGO Batman Movie
ژانر: انیمیشن، اکشن، کمدی
توضیحات: این فیلم سعی دارد جنبه خنده دار زندگی بتمن را نشان دهد. حتماً از قبل بتمن را می شناسید، چون او یکی از معروف ترین ابرقهرمانان جهان است. بتمن در این فیلم با چالشی به نام جوکر رو به رو می شود که بدترین دشمن اوست. شخصیت های این فیلم درست شبیه سایر فیلم های LEGO از آجرهای LEGO ساخته شده اند که این نیز خود به فیلم ظاهری طنز آمیز می بخشد.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
اکثر شخصیت های این فیلم از انگلیسی محاوره ای استفاده می کنند. اما بعضی شخصیت ها مانند آلفرد همیشه با لهجه رسمی و انگلیسی بریتیش صحبت می کند.
لینک دانلود فیلم The LEGO Batman
3. The Boss Baby
ژانر: کمدی، انیمیشن
توضیحات: تیم تمپلتون پسر بچه هفت ساله ای است که والدین مهربان و معرکه ای دارد که هیچ چیزی در دنیا را به اندازه او دوست ندارند. اما یک روز متوجه می شود که والدینش نوزاد دیگری را به خانه آورده اند. با گذشت زمان، پدر و مادر تیم او را نادیده می گیرند، وتمام محبت خود را صرف نوزادی می کنند که کت و شلوار پوشیده و کروات می زند.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
این فیلم ترکیبی منحصر به فرد از زبان انگلیسی محاوره ای و اصطلاحات و لغات مربوط به کسب و کار است. مثلاً چون نوزاد قرار است مدیر یک شرکت تجاری شود، از کلماتی مانند ” closers” (افرادی که معامله تجاری را نهایی می کنند) و ” power nap” (استراحتی کوتاه برای انرژی بخشیدن به کار) استفاده می کند. همچنین تیم و بقیه نوزادان از زبان انگلیسی ابتدایی و بچه گانه استفاده می کنند.
لینک دانلود فیلم The Boss Baby
4. Beauty and the Beast
ژانر: فانتزی، افسانه ای
توضیحات: این یک فیلم کلاسیک قدیمی است که توسط دیزنی بازسازی شده است. اما واتسون، در نقش اصلی دختر این فیلم یعنی بِل بازی می کند. در این داستان، او یک دختر معمولی است که در روستا زندگی می کند. پدرش توسط یک هیولا ربوده می شود. او به قلعه ای که هیولا در آن زندگی می کند می رود و برای نجات پدرش مجبور می شود در آنجا بماند. این هیولا در واقع، یک شاهزاده است که نفرین شده و فقط عشق واقعی می تواند او را دوباره به انسان تبدیل کند. به همین دلیل می خواهد بِل نزدیک او بماند تا عاشق او شود.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
این یک داستان قدیمی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و مورد علاقه مردم سراسر جهان است. بیشتر شخصیت های این فیلم با لهجه انگلیسی بریتیش صحبت می کنند، چون این لهجه فیلم را به زمان های قدیم ربط می دهد. همچنین برخی اهالی روستا با لهجه Cockney (لهجه لندنی) صحبت می کنند. این لهجه معمولاً توسط طبقه کارگر لندن مورد استفاده قرار می گیرد و انگلیسی محاوره ای محسوب می شود.
لیتک دانلود فیلم Beauty and the Beast
5. Wonder
ژانر: درام، خانوادگی
توضیحات: این داستان در مورد پسر بچه ای به نام آگوست پولمن است که با چهره ای متفاوتی به دنیا آمده است. او معمولاً کلاه ایمنی می پوشد تا دیگران متوجه چهره او نشوند. اما وقتی برای اولین بار وارد مدرسه می شود، می فهمد که بعضی اوقات اختلافات نیز می تواند افراد را به هم نزدیک کند.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
این فیلم بر تعامل بین کودکان، مدرسه و خانواده تمرکز دارد. همچنین با تماشای این فیلم می توانید اسامی اشیاء معمول در یک کلاس را یاد بگیرید، نحوه عملکرد یک مدرسه معمولی آمریکایی را مشاهده کنید و ببینید مردم آن جا چگونه با یکدیگر حرف می زنند.
هنگام تماشای این فیلم ببینید آیا می توانید متوجه تفاوت در نحوه تعامل بزرگسالان و کودکان شوید؟ همچنین به تفاوت در لحن، دایره لغات و نیز سرعت صحبت کردن آن ها دقت کنید.
6. The Son of Bigfoot
ژانر: فانتزی، انیمیشن
توضیحات: آدام پسر بچه ای است که در کودکی پدر خود را از دست داده است. در نوجوانی نیز پسری تنهاست و دوستان کمی در مدرسه دارد. او علی رغم اینکه در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، وانمود می کند که خوشحال است. بنابراین مادرش نگران او نیست. اما یک روز، او تعداد زیادی نامه پنهانی کشف می کند که توسط پدرش نوشته شده اند.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
این فیلم شما را به سفر در محیط های مختلف از جمله مدرسه، جنگل و حتی مکان های علمی می برد. در ابتدای فیلم شاهد زبان غیررسمی، و اغلب بی ادبانه دانش آموزان مدرسه خواهید بود. علاوه بر این خواهید دید که چگونه مسئولان مدرسه مانند مدیران، از کلماتی مخصوص مانند ” detention” و ” suspended” برای بیان و دفاع از قدرت خود استفاده می کنند. همچنین در صحنه هایی از این فیلم، کلمات بازاریابی زیادی در کنار اصطلاحات علمی به کار می روند. این فیلم برای زبان آموزان سطح مبتدی و متوسط بهترین انتخاب است.
لینک دانلود فیلم The Son of Bigfoot
بهترین فیلم ها برای یادگیری انگلیسی مناسب زبان آموزان سطح متوسط (Intermediate)
7. Thor: Ragnarok
ژانر: ابرقهرمانی، اکشن، اسطوره ای
توضیحات: اگر عاشق جلوه های ویژه، ابرقدرت ها، صحنه های جنگی و لباس های باحال هستید، این فیلم مخصوص شماست. این فیلم بر ثور، خدایی از اساطیر نورس تمرکز دارد. او پس از مدت ها به زادگاه خود باز می گردد و می فهمد که پدرش مرده و خواهرش قصد دارد به شهر او حکومت کند. او سعی دارد با کمک سایر ابرقهرمانان معروف مانند هالک و دکتر استرنج، با خواهرش مبارزه کند و مردم خود را نجات دهد.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
برخی از بازیگران این فیلم برخلاف بسیاری از فیلم های معروف دیگر، با لهجه نیوزلندی صحبت می کنند (که به آن لهجه Kiwi نیز گفته می شود). این فیلم لحظات خنده دار زیادی دارد که به شما کمک می کند بفهمید چه نوع طنز و شوخ طبعی در میان انگلیسی زبانان محبوب و رایج است. این فیلم همچنین به شما اطلاعاتی درباره اسطوره های نورس و ابرقهرمان محبوب می دهد. از آن جا که فیلم های ابرقهرمانی در سراسر جهان بسیار مشهور هستند، می توانید با داشتن این اطلاعات گروه های آنلاین طرفدار این فیلم ها را پیدا کنید و در آن ها به بحث و تبادل نظر بپردازید.
لینک دانلود فیلم Thor: Ragnarok
8. The Big Sick
ژانر: کمدی
توضیحات: عشق با مشکلات زیادی همراه است. یکی از رایج ترین مشکلات آن “تضاد فرهنگی” است. این فیلم به طور دقیق و همچنین خنده دار به این مشکل می پردازد. کمیل نانجیانی یک کمدین اهل پاکستان است که عاشق امیلی گاردنر، دانشجوی کالج در ایالات متحده است. وقتی امیلی بیمار می شود، کمیل با والدین او پیوند غیرمنتظره ای برقرار می کند.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
دیدن تضاد فرهنگ های پاکستانی و آمریکایی می تواند برای زبان آموزان انگلیسی بسیار مفید باشد. از آنجا که آمریکایی های پاکستانی در این فیلم مهاجر هستند، می توانند از این فیلم برای یادگیری فرهنگ آمریکایی استفاده کنند. شما نیز می توانید متوجه تفاوت بین نحوه صحبت کردن هر دو خانواده شوید و به لغات، ریتم، لحن، و سرعت صحبت کردن بومی زبانان و غیر بومی زبانان دقت کنید.
9. It
ژانر: ترسناک
توضیحات: این فیلم در مورد شهر کوچکی است که در آن بچه ها توسط نیروهای عجیب ربوده می شوند. زمانی که تمام بزرگسالان از پیگیری موضوع امتناع می کنند، گروهی از کودکان تصمیم می گیرند خودشان علت آن را کشف کنند. آنچه آن ها می یابند وحشتناک و هیجان انگیز است. این شاید یکی از اولین داستانهایی باشد که در آن دلقک ها به هیولا تبدیل شده اند.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
این فیلم برای یادگیری انگلیسی آمریکایی اصیل و محاوره ای بسیار عالی است. دیالوگ های بین کودکان به شما کمک می کند با اصطلاحات عامیانه و کوچه بازاری آشنا شوید.
10. Wonder Woman
ژانر: اکشن، ابرقهرمانی
توضیحات: دیانا شاهزاده قبیله آمازون ها است. در این قبیله زنان برای جنگجو شدن آموزش می بینند. او در جزیره ای دور افتاده و بدون تماس با جهان خارج بزرگ شده است. وقتی او با یک خلبان ملاقات می کند و او به دیانا راجع به جنگی که قرار است اتفاق بیافتد می گوید، تصمیم می گیرد آن جا را ترک کند. سپس با استفاده از قدرت های ویژه خود به Wonder Woman تبدیل می شود و امیدوار است که بتواند جنگ بزرگ را متوقف کند.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
جنگ جهانی اول یک اتفاق بسیار مهم برای دنیای انگلیسی زبانان بود و این فیلم سعی دارد شما را با آنچه در آن زمان اتفاق افتاد آشنا کند. پس طبیعتاً در این فیلم از لغات و اصطلاحات نظامی زیادی استفاده شده است.
11. Knocked Up
ژانر: کمدی، درام
توضیحات: ست روگن که به بازی در فیلم های خنده دار معروف است، نقش اصلی این فیلم را بر عهده دارد. در این فیلم او در نقش مردی به نام بن استون بازی می کند و با زنی به نام آلیسون اسکات آشنا می شود که به تازگی ارتقا شغلی پیدا کرده است. این آشنایی کوتاه مدت بن و آلیسون منجر به وقوع رویدادهای غیرمنتظره ای می شود.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
شما با تماشای این فیلم با لغات مربوط به دوران بارداری، روابط عاشقانه و بسیاری از اصطلاحات عامیانه دیگر آشنا خواهید شد. پس تماشای این فیلم را از دست ندهید.
بهترین فیلم ها برای یادگیری انگلیسی مناسب برای زبان آموزان سطح پیشرفته (Advanced)
12. Logan
ژانر: اکشن، ابرقهرمانی
توضیحات: اگر والدین شما ابرقهرمان بودند چه میشد؟ شاید بگویید خیلی عالی و هیجان انگیز میشد! اما زندگی ابرقهرمانان بسیار پیچیده تر از چیزی است که فکر می کنیم.
در فیلم ” Logan” ما می بینیم که یکی از محبوب ترین شخصیت های فیلم سعی می کنید نقش پدر را ایفا کند. ولورین، شخصیت قدرتمند فیلم های X-men، دختر بچه ای به نام لورا را پیدا می کند که یک جنگجوی باورنکردنی است. ولورین بعد از فوت مادر لورا، قول می دهد که از او در برابر یک گروه نظامی محافظت کند. اما زمانی که می فهمد لورا نیز مانند او دارای قدرت است، رابطه ای با یکدیگر ایجاد می کنند که هم دوست داشتنی و هم دشوار است.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
مکالمه بین شخصیت های این فیلم مفید اما کوتاه است. از آنجا که سرعت این مکالمات اغلب سریع است، این فیلم بیشتر برای زبان آموزان سطح پیشرفته مناسب است. همچنین، فرهنگ، جغرافیا و لهجه آمریکایی در این فیلم به شدت مشهود است.
13. Get Out
ژانر: ترسناک، معمایی
توضیحات: کریس یک عکاس سیاه پوست آمریکایی است که همسرش رز، یک زن سفید پوست آمریکایی است. رز او را برای آخر هفته به خانه شان دعوت می کند. اما کریس نمی داند که چه اتفاقاتی قرار است رقم بخورد.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
این فیلم دارای مکالمات غیررسمی و صمیمی زیادی بین خانواده ها و عاشقان است. همچنین تفاوت بین برخی مکالمات رایج در جوامع آفریقایی-آمریکایی و انگلیسی آمریکایی استاندارد را نشان می دهد.
14. Split
ژانر: ترسناک، هیجان انگیز
توضیحات: سه دختر نوجوان ربوده شده و به زور در سلول نگهداری می شوند. اما مجرمی که این کار را کرده، 23 شخصیت مختلف در ذهن خود دارد. این فیلم منحصر به فرد یک شخصیت روانی به نام “شخصیت شکافته” را به تصویر می کشد.
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
از آنجا که یک بازیگر مجبور است نقش 23 نفر مختلف را بازی کند، زبان آموزان می توانند ببینند که چگونه افراد در شخصیت ها و گروه های سنی مختلف صحبت می کنند. تمام شخصیت های این فیلم به زبان انگلیسی آمریکایی حرف می زنند.
15. Loving Vincent
ژانر: انیمیشن، زندگینامه
توضیحات: این فیلم تلاش می کند تا آخرین روزهای زندگی وینسنت ون گوگ یکی از تأثیرگذارترین نقاشان قرن بیستم را به تصویر بکشد. آرمند یک پسر پستچی است که ارتباط نزدیکی با وینسنت داشته است. وینسنت قبل از خودکشی، نامه ای را به او می دهد که باید به برادرش تئو تحویل داده شود.
آرماند مجبور است این نامه را پس از مرگ وینسنت تحویل دهد. این یک فیلم انیمیشن نقاشی با دست است که به تقلید از سبک نقاشی های خود ون گوگ تهیه شده است. این فیلم جوایز زیادی در سراسر جهان به دست آورده و واقعاً در نوع خود بی نظیر است.
دانلود لینک فیلم Loving Vincent
چرا این فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی عالی است
این فیلم جدا از درخشش هنری خود، برای نشان دادن تفاوت بین برخی لهجه های انگلیسی عالی است. شخصیت های گسترده این فیلم با لهجه های انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی صحبت می کنند. سعی کنید این لهجه ها را با لهجه استاندارد آمریکایی اکثر فیلم های دیگر معرفی شده در این لیست، مقایسه کنید. در این فیلم همچنین لغات مربوط به مناطق روستایی شنیده می شوند که بسیار عالی است، مانند ” hay”، ” barn” و ” field”.
این ها برخی از بهترین فیلم ها برای یادگیری زبان انگلیسی هستند، بنابراین سعی کنید آن ها را چندین بار تماشا کنید. هنگام تماشا روی کلمات، سرعت و لهجه شخصیت ها تمرکز کنید. به این ترتیب، همزمان با تماشای فیلم، سطح زبان انگلیسی خود را نیز تقویت می کنید. شک نکنید که یک تجربه لذت بخش خواهد بود.

اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و گوشی همراه هوشمند نیز در اختیاردارید فرصتی بزرگ پیش روی شماست تا در حال حرکت نیز از یادگیری زبان انگلیسی بهرهمند شوید.
12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی
در این ویدیو 4 تا اپلیکیشن خفن بهتون معرفی می کنم که انگلیسی تون رو متحول می کنه. روی لینک های زیر کلیک کنید و دانلود نمایید. (مورد چهارم رو با فیلترشکن دنلود کنید)
1. inshorts app
4. English Conversation Practice
(حتما با فیلترشکن روی لینک کلیک کنید)
12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی کدام است؟ اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و گوشی همراه هوشمند نیز در اختیاردارید فرصتی بزرگ فرا روی شماست تا در حال حرکت نیز از یادگیری زبان انگلیسی بهرهمند شوید.
برای مثال میتوانید از طریق آهنگهای انگلیسی، پادکستهای انگلیسی و نیز اپلیکیشن های موبایل به یادگیری انگلیسی بپردازید. یادگیری با این اپلیکیشن ها بیشتر جنبه بازی دارد و هیچ شباهتی به تمرینات خستهکننده گرامر و لغت ندارد. شاید بخواهید بدانید قصد دارم 12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی به شما معرفی کنم و اولین آنها کدام است. خب، در ادامه چند تا از بهترین اپلیکیشن های یادگیری زبان را به شما معرفی خواهیم کرد، با ما همراه باشید.
1. اپلیکیشن Duolingo: Learn Languages Free
این اپلیکیشن قادر به آموزش زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیولی، آلمانی، پرتغالی، روسی، ترکی، ایتالیایی، سوئدی، نروژی، دانمارکی و در آینده بسیاری از زبانهای دیگر میباشد. به وسیله این اپلیکیشن با صرف روزانه ۲۰ دقیقه قادر خواهید بود جملات ساده را بیان کنید. اگر شما با یکی از این زبانها آشنایی دارید با استفاده از اپلیکیشن و یا وبسایت Doulingo به راحتی میتوانید سایر زبانهای مهم را هم یاد بگیرید. این روش بسیار فوقالعاده است. Duolingo با تاکید بر مهارت های چهارگانه آموختن زبان این امر را به یک سرگرمی و بازی تبدیل کرده است.
اگرچه ممکن است همچنان مشکل فراموشی لغات وجود داشته باشد لیکن اپلیکیشن Duolingo بسیار هوشمندانه این مشکل را رفع میکند. لغات جدید معمولا بهصورت تصاویر به شما آموزش داده میشوند. به این صورت که بعد از حدوداً یک هفته بعد از یادگیری لغات جدید از کلماتی که در آنها ضعیفتر بودهاید تمرینات جدیدی ارائه میکند. به این طریق با چند بار انجام اینگونه تمرینات مروری به خاطر سپردن این کلمات نیز سادهتر میشوند. و بهاینترتیب با صرف روزانه ده تا بیست دقیقه میتوانید به کمک این اپلیکیشن ظرف سه ماه کلیه دروس را به اتمام برسانید. این اپلیکیشن را بهشدت به افرادی که در زبان انگلیسی متوسط هستند و مایلند زبان های دیگر هم فرا بگیرند توصیه میکنم.
website: https://www.duolingo.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/duolingo/id570060128
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.duolingo&hl=en
قیمت: رایگان
2. اپلیکیشن TED
تد یک مجموعه همایش جهانی است که در آن دانشمندان در آن در موضوعات مختلفی صحبت میکنند، شما با استفاده از این برنامه میتوانید مهارت شنیداری خود را گسترش دهید، تقریباً شما در هر زمینه و موضوعی میتوانید ویدیو و پادکست پیدا کنید، این برنامه مناسب کسانی است که سطح زبان مطلوبی دارند و قصد دارند که زبان خود را به صورت تخصصی گسترش دهند. همچنین اکثر ویدیوها در این برنامه دارای زیر نویس فارسی میباشند و در کنار یادگیری زبان، کلی اطلاعات میتوانید در مورد موضوعات مختلف بدست آورید.
website: https://www.ted.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/ted/id376183339
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.ted.android&hl=en
قیمت: رایگان
3. اپلیکیشن Lingvist
یکی از ساده ترین برنامه ها برای یادگیری زبان هایی چون فرانسوی، روسی، آلمانی، اسپانیایی و … برنامه ی Lingvist می باشد. این برنامه دارای رابط کاربری خاصی نیست ، اما شامل فلش کارتها و مفاهیم جدید و رایجی است که می توانید با تکرار آن ها در طول روز، به بالاترین سطح تسلط برسید. گفته شده است که سازنده این اپلیکیشن قصد یادگیری زبان فرانسه را داشته ولی بعد از اینکه ابزارهای سنتی را خسته کننده می بیند، تصمیم میگیرد این مشکل را مانند یک معادله ریاضی برای خود حل کند و این برنامه را طراحی می کند.
این اپلیکیشن جملات مهمی که توسط متخصصان زبان ارائه شده را در برمی گیرد و بیش از چهار هزار لغت را با شما تمرین خواهد کرد. سرویس Lingvist دارای قابلیت تشخیص صوت نیز می باشد و می تواند کار شما را راحت تر کند. در این برنامه فهرستی از تمام کلماتی که یاد گرفته اید ثبت می شود و با پیشرفت و یادگیری کامل شما، برنامه مفاهیم مشکل تری را ارائه خواهد کرد؛ در واقع این برنامه است که تصمیم می گیرد چه زمانی کلمات جدید را بر مبنای رایج ترین کلمات در مکالمات روزمره و موقعیت های شغلی و تجاری، به شما آموزش دهد.
website: https://lingvist.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/lingvist-vocabulary-builder/id969093402
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=io.lingvist.android&hl=en
قیمت: رایگان
4. اپلیکیشن Quizlet
اپلیکیشن quizlet برای زبانآموزان مزایای بسیاری همراه دارد. در این اپلیکیشن، هم میتوانید از فلشکارتهای موجود استفاده کنید و هم اینکه یک مجموعه فلشکارت از موضوعات مورد علاقه خود درست کنید. در هر دو حالت شما در هر زمان امکان دسترسی و استفاده از آنها را دارید. این اپلیکیشن، ابزاری مناسب برای استفاده بهینه از زمانی است که صرف انتظار در ادارات یا صفهای طولانی خرید میکنید.
Quizlet بسیار سرگرمکننده است و روند به خاطر سپاری کلمات در آن شبیه به یک بازی است. این اپلیکیشن نحوه پیشرفت زبانآموزان را به آنها نشان میدهد که این امر برای برخی از افراد باعث ایجاد تمایل بیشتر و عملکرد بهتر در هر دسته از کارت میشود.
گزینههای زیادی در استفاده از این اپلیکیشن وجود دارد. ویژگیهای صوتی، به زبانآموزان کمک میکند تا تلفظ صحیح کلمات و عبارات را بیاموزند. ویژگیهای بازی گونه آن نیز به زبانآموزان این امکان را میدهد تا مهارت به خاطر سپاری خود را تست کنند.
فلشکارتها در این اپلیکیشن، امکان اشتراکگذاری با سایر زبانآموزان را نیز دارند. امکان بارگزاری کلمات توسط هر فردی از زبانآموزان نیز وجود دارد که به همین خاطر، پتانسیل یادگیری عبارات و اصطلاحات محلی در آن بسیار عالی است.
website: https://quizlet.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/quizlet/id546473125
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.quizlet.quizletandroid&hl=en_US
قیمت: رایگان
5. اپلیکیشن Memrise
اپلیکیشن ممرایز، یک سرویس آنلاین آموزشی است که بیش از صد زبان، از جمله فارسی را پشتیبانی می کند.
این اپلیکیشن برای آموزش زبان انگلیسی ساخته شد اما اکنون به جز آموزش زبان، آموزش های دیگری نظیر هنر، علوم، جعرافیا، تاریخ، ریاضی، تقویت حافظه و غیره را نیز در بر می گیرد.
با این حال هنوز هم سطح وسیع آموزشی در این اپلیکیشن، به زبان اختصاص داده شده است. یکی از ویژگی های جالب این برنامه این است که آموزش ها، در حوزه های مختلف، توسط کاربران توسعه پیدا می کند و اگر شما هم تخصص و علاقه در بخش خاصی دارید، می توانید به گسترش آموزش ها کمک کنید.
برنامه ممرایز از نظر پشتیبانی از آموزش های صوتی و تصویری مشابه برنامه دولینگو است، با این تفاوت که دولینگو بیشتر بر روی عبارات تمرکز دارد و ممرایز بر روی کلمات. یکی از نقاط قوت دولینگو نسبت به ممرایز ترتیب مناسب تر در آموزش مفاهیم و دسته بندی آموزش هاست، دسته هایی مانند رنگها، غذاها، ورزش ها و …، که به یادگیری کاربر کمک شایانی می کند. شیوه عمل اپلیکیشن ممرایز را می توان تا حدودی شبیه به روش آموزشیِ فلش کارت ها دانست. ضمناً برای این که در یادگیری زبان انگیزه داشته باشید، ممرایز یک جدول رده بندی برای هر زبان دارد که در آن می توانید جایگاهتان را با هم دوره ای های خود مقایسه کرده و برای سبقت گرفتن از آن ها در یادگیری زبان بکوشید.
بنابراین اگر به جز یادگیری زبان ها مشتاق هستید تا اطلاعات خود را در دیگر حیطه ها افزایش دهید، پیشنهاد می کنیم این برنامه را حتماً امتحان کنید.
website: http://www.memrise.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/learn-languages-with-memrise/id635966718
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.memrise.android.memrisecompanion&hl=en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامهای
6. اپلیکیشن Rosetta Stone
بهترین برنامه یادگیری زبان برای شروع کنندگان
شیوه آموزش اغلب اپلیکیشن ها به این صورت است که انگلیسی را با استفاده از زبان مادری آموزش میدهند. به طور مثال اگر شما فرانسوی باشید توضیحات مربوط به گرامر انگلیسی را به زبان فرانسه مشاهده میکنید و یا ترجمه فرانسوی لغات انگلیسی را ملاحظه می نمایید.
تمرینات این اپلیکیشن بهگونهای طراحیشدهاند که قبل از پرداختن به عبارات و جملات طولانی به آموزش لغات مقدماتی میپردازد. مثلاً کلماتی مثل “man”, “woman”, “park” را همراه با تصویر یاد میگیرید. در مرحله بعدی جملهای به این صورت مشاهده میکنید: “A man and a woman is sitting in the park”. حالا شاید معنای کلمه “sit” را ندانید اما احتمال زیاد میتوانید معنای آن را حدس بزنید. اگر مایلید انگلیسی را بدون استفاده از زبان فارسی بیاموزید- که البته اینگونه هم باید باشد- این اپلیکیشن را به شما توصیه میکنم.
website: https://www.rosettastone.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/rosetta-stone-learn-languages/id435588892
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=air.com.rosettastone.mobile.CoursePlayer&hl=en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامهای
7. اپلیکیشن Babbel
با Babbel زبان انگلیسی را به راحتی یاد بگیرید.
یکی دیگر از اپلیکیشن های زبان انگلیسی که در نوع خود بسیار کاربردی می باشد اپلیکیشن زبان انگلیسی Babbel می باشد. این اپلیکیشن برای اندروید و اپل طراحی شده است و یک اپلیکیشن رایگان به شمار می رود.
Babbel به عنوان یک اپلیکیشن یادگیری زبان به عنوان یکی از اهداف اساسی و برنامه های دراز مدت خود متعهد شده است تا حوزه زبان آموزی خود را تا ۱۴ زبان معتبر بین المللی توسعه دهد که در نوع خود بی نظیر است.
اپلیکیشن Babbel بیشتر به زبان آموزان زبان انگلیسی کمک می کند تا در کسب مهارت های مختلف مکالمه تمرکز پیدا کنند. بدین معنی که بر خلاف سایر اپلیکیشن های موجود تمرکز این برنامه بیشتر بر جنبه های تقویت مکالمه می باشد.
این برنامه همچنین امکان یادگیری زبان انگلیسی را با تکمیل جملات و عبارات ناقص و تکرار لغات فراهم می سازد. این برنامه همچنین دارای چهار روش مختلف به منظور زبان آموزی از قبیل تشخیص صدا، تشخیص تصویر، نوشتار و تکمیل فرم های مختلف می باشد.
قطعاً این برنامه بر کیفیت یادگیری شما تمرکز دارد و کمیت در آن هیچ نقشی ندارد. Babbel به کاربران اجازه می دهد تا از طریق اهداف تعیین شده و سفارشی به تعیین معیارهای مشخصی برای یادگیری زبان انگلیسی می پردازد که با رعایت این قواعد می توانند در این زمینه به موفقیت های درخشانی دست پیدا کرده و به پیشرفت آن نظارت داشته باشند.
توصیه می کنیم در صورتی که قصد دارید واژگان جدید را به طور موثر یاد بگیرید، حتماً اپلیکیشن Babbel را امتحان کنید.
شما با استفاده از این اپلیکیشن یاد می گیرید چطور خودتان را معرفی کنید، غذا سفارش دهید و یا به مسافرت بروید، به طوری که هر کلمه و عبارتی که مورد استفاده قرار می دهید در نهایت با توجه یک هدف منطقی شکل گرفته باشد. اپلیکیشن Babbel به دانش آموزان این اطمینان را می دهد که می توانند بی درنگ وارد محاورات و گفتگوهای واقعی و معنی دار شوند.
website: https://www.babbel.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/babbel-learn-languages-spanish/id829587759
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.babbel.mobile.android.en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای
8. اپلیکیشن Drops
اپلیکیشن Drops مناسب کسانی است که قصد دارند دایرهی لغات خود را ارتقا دهند، این برنامه لغات را از طریق طراحی مینیمال اشکال و بازی به شما آموزش میدهد، در روز پنج دقیقه از وقتتان را به این برنامه اختصاص دهید تا چند کلمه یاد بگیرید. این برنامه توانسته از وب سایتهای نقد و بررسی مانند Cnet نمرات بسیار خوبی دریافت کند. به شما پیشنهاد میکنیم که نسخه مود شده این برنامه را دریافت کنید تا به تمامی درسهای این برنامه دسترسی پیدا کنید.
website: https://languagedrops.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/drops-language-learning/id939540371
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.languagedrops.drops.international&hl=en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامهای
9. اپلیکیشن Busuu
Busuu نیز یکی دیگر از خارق العاده ترین اپلیکیشن های جهانی در یادگیری زبان انگلیسی است. اپلیکیشن Busuu از اپلیکیشن های قبلی اندکی متفاوتتر است. تمامی اپلیکیشن هایی که تا اینجا بهمنظور یادگیری زبان انگلیسی معرفی کردیم به منظور استفادههای شخصی هستند. به این معنا که شما خودتان تصمیم میگیرید که چه درسی را بخوانید.
با استفاده از این اپلیکیشن میتوانید برای تقویت مهارت اسپیکینگ خود با افراد انگلیسیزبان صحبت کنید. این اپلیکیشن شباهت بسیار زیادی با اپلیکیشن Open Language دارد. به این صورت که هر درس شامل تعدادی کلمه کلیدی، یک مکالمه، تمرین نوشتن، تمرین ضبط صدا (چند کلمه را با صدای بلند تلفظ میکنید)، مرور درس و در پایان بخش تمرین اسپیکینگ با یک فرد انگلیسیزبان میشود.
به این طریق شما تمامی مهارتهای زبان را که شامل خواندن، نوشتن، صحبت و شنیدن است میآموزید که روشی کاملاً متعادل در یادگیری زبان انگلیسی محسوب میشود. شما با نصب این نرم افزار بر روی گوشی های اندروید و یا اپل خود، می توانید در طی یک روز، به اندازه یک ترم از دوره های ترمیک انگلیسی به صورت خودآموز، انگلیسی را فرا بگیرید.
از ویژگی موثر Busuu این است که به کاربر امکان دستیابی به نتایج کار خود را می دهد و در واقع با ارائه یک برنامه ریزی اصولی، به آن ها خواهد گفت که در روزهای آتی قرار است که چه مواردی آموزش داده شود.
website: http://www.busuu.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/busuu-language-learning/id379968583
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.busuu.android.enc&hl=en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامهای
10. اپلیکیشن Tandem
چیزی که این برنامه را از دیگر اپلیکیشن ها متمایز کرده ، ویژگی خاص و جالب آن است. شما به وسیله این برنامه می توانید زبان مورد نظر خود را با صحبت کردن با افراد بومیِ همان زبان تقویت کنید!
فراگیری زبان یک امر بسیار فرّار است؛ اگر کسی را نداشته باشید که با او مکالمه کنید و یا امکان سفر خارجی برایتان فراهم نباشد، سریعتر از چیزی که فکر می کنید معانی لغات از یادتان خواهد رفت. سرویس Tandem دارای انجمنی با بیش از ۲ میلیون عضو است که میخواهند زبان خارجی مورد نظر خود را با کمک افراد زبان اصلی یاد بگیرند.
برنامه تندم از بیشترین زبان های دنیا پشتیبانی می کند و می توان آن را به عنوان یکی از بهترین ها معرفی کرد.
در واقع این برنامه شما را به کسی مرتبط خواهد کرد که تصمیم دارید زبان مادریش را فرا بگیرید و قطعاً هیچکس به اندازه چنین فردی نمی تواند اصطلاحات را برایتان شرح دهد. افرادی که از کلاس های مختلف و گذراندن دوره هایی که هیچ تاثیری روی توانایی مکالمه و ترجمه آنها نداشته، خسته شده اند، قطعاً از این برنامه جذاب لذت خواهند برد.
این اپلیکیشن قابلیت چت با امکان ارسال پیام های صوتی و تصویری را برای شما فراهم خواهد کرد. در این برنامه، قابلیت چت سرویس واتس اپ و سرویس ترجمه همزمان گوگل بکار برده شده است.
website: https://www.tandem.net/
ios: https://apps.apple.com/us/app/tandem-language-exchange/id959001619
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=net.tandem&hl=en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای
11. اپلیکیشن HelloTalk
برنامه HELLOTALK روشی متفاوت و خلاقانه برای آموزش زبان در پیش گرفته. حتماً شما نیز شنیده اید تا زمانی که در محیط قرار نگیرید، نمی توانید به خوبی یک زبان دیگر را صحبت کنید. HELLOTALK نیز به این نکته توجه کرده و امکان صحبت کردن با ساکنان دیگر کشورها را فراهم نموده است.
پس از باز کردن اپلکیشن، باید مشخص کنید که اهل کجا هستید، به چه زبانی صحبت می کنید و قصد دارید چه زبانی را یاد بگیرید. خوشبختانه HELLOTALK کشور ایران و زبان فارسی را نیز در لیست خود قرار داده است. نکته جالب اینکه تقریبا تمامی زبان های دنیا در اپلیکیشن HELLOTALK قابل یادگیری هستند و محدودیتی از این بابت وجود ندارد.
برنامه 5 سطح پیش مبتدی، مبتدی، متوسط، پیشرفته و حرفه ای دارد؛ بنابراین می توانید از پایه همه چیز را یاد بگیرید. پس از انتخاب این گزینه ها، HELLOTALK فهرست افراد متناسب با توانایی های شما را نشان می دهد. این روش آموزش در نوع خود بسیار جالب و خلاقانه است. فرد مناسب خود را که پیدا کردید، HELLOTALK ویژگی ها و مشخصات او را به شما نشان می دهد.
website: https://www.hellotalk.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/hellotalk-language-learning/id557130558
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.hellotalk&hl=en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای
12. اپلیکیشن 50 LANGUAGES؛ همه فن حریف!
همانطور که از نام اپلیکیشن پیداست، آموزش 50 زبان مختلف به رایگان کاری است که این اپلیکیشن انجام می دهد. آموزش هر کدام از زبان های این اپ (که فارسی هم شامل آنها می شود) طی 100 مرحله صورت می پذیرد و از آماتورها تا حرفه ای ها می توانند از آن بهره بگیرند.
روند آموزشی 50Languages تقریباً مشابه کتاب های آموزش زبان در سفر است. بیشتر جملاتی که با آن یاد می گیرید استفاده روزانه دارند و اپلیکیشن بیش از آموزش قواعد دستور زبان، روی تقویت مکالمات کاربر تمرکز می کند.
برای این که با لهجه های مختلف آشنا شوید، در آرشیو 50Languages می توانید هزاران فایل صوتی را به رایگان دانلود کرده و با تمرکز روی آنها مهارت های گوش کردن و صحبت کردن خود را ارتقا دهید.
website: https://www.50languages.com/
ios: https://apps.apple.com/us/app/50-languages/id487070134
android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.goethe.f50languages&hl=en
قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای
در حالی که یادگیری یک زبان جدید ممکن است کار سختی به نظر آید، اما با این وجود، زمانی که از رویکرد درست استفاده کنید، این کار می تواند بسیار آسان گردد. هر چند که می توانید در یک کلاس آموزش زبان ثبت نام کنید، اما این احتمال وجود دارد که نتوانید زمان کافی به یادگیری آن اختصاص دهید.
بعد از خواندن مقاله 12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی سعی کنید با توجه به نیاز خود یکی از آن ها را انتخاب نموده و در کنار حضور در کلاس های آموزش زبان انگلیسی، از آن ها استفاده نمایید. در قسمت کامنت ها برای ما بنویسید که شما برای یادگیری زبان از چه اپلیکیشنی استفاده می کنید و در صورتی که فکر میکنید اپلیکیشن خوب دیگری هست که در این مطلب به آن نپرداختهایم، حتما آن را با ما و خوانندههای دکتر زبان به اشتراک بگذارید.

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟ اگر هدف شما این است که اسپیکینگ مدرن را به صورت فلوئنت (روان) یاد بگیرید باید به تمرین مکالماتی بپردازید که توسط بومی های انگلیسی زبان هر روز استفاده می شوند. این منطقی ترین راه برای تقویت مهارت اسپیکینگ است.
انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟
این مقاله برگرفته از کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی است. استفاده از این مقاله با ذکر منبع بلامانع است!
انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟ چرا باید انگلیسی واقعی را یاد بگیریم؟
ما در دوره های انگلیسی محاوره ای بیشتر بر یادگیری انگلیسی واقعی تاکید می کنیم نه انگلیسی کتابی. حالا ببینیم منظور از انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی دقیقا چیست و چرا یادگیری انگلیسی واقعی موثرتر از یادگیری انگلیسی کتابی است؟
به چند دلیل کلیدی می توان گفت که انگلیسی واقعی به خصوص در زمینه اسپیکینگ موثرتر از انگلیسی کتابی است.
1. بومی های انگلیسی زبان هیچ گاه با انگلیسی کتابی صحبت نمی کنند.
اگر کتاب های انگلیسی را خوانده باشید حتما اصطلاح “It is raining cats and dogs” (باران به شدت در حال باریدن است) را دیده اید. راستش هیچ یک از بومی های انگلیسی زبان در مکالمات واقعی چنین اصطلاحی را به کار نمی برند.
اگر هدف شما این است که اسپیکینگ مدرن را به صورت فلوئنت (روان) یاد بگیرید باید به تمرین مکالماتی بپردازید که توسط بومی های انگلیسی زبان هر روز استفاده می شوند. این منطقی ترین راه برای تقویت مهارت اسپیکینگ است.
2. اصطلاحات و اسلنگهای موجود در کتاب های انگلیسی غالبا قدیمی هستند.
به جز گرامر اغلب اصطلاحات، اسلنگ ها، عبارات فعلی و غیره که در کتاب های انگلیسی وجود دارند عموما در مکالمات روزمره توسط بومی های انگلیسی زبان استفاده نمی شوند و خارج از رده هستند. پس چرا باید مطالبی را یاد بگیریم که قدیمی هستند و کاربردی هم ندارند. زبان یک موجود زنده است پس باید جدیدترین مطالب را در هر زبان یاد گرفت.
3. اغلب کتاب های انگلیسی بر گرامر تاکید می کنند.
اغلب کتاب های انگلیسی با ذهنیت گرامر و لغت نوشته می شوند به همین دلیل در هر بخش از این کتاب ها دایما با گرامر و لغت رو به رو هستیم.
واقعیت یادگیری انگلیسی یا هر زبان دیگر این است که اگر بخواهید فلوئنت (روان) به آن زبان صحبت کنید، هر چقدر هم که گرامر بخوانید باز هم کافی نیست. شما می توانید قواعد گرامر را یاد بگیرید اما اگر از آن ها استفاده نکنید به سرعت از ذهنتان پاک خواهند شد. برای تسلط به یک زبان باید گرامر، لغت، تلفظ، اصطلاحات و مهارت های مکالمه ای را با همدیگر ترکیب کرد. دوره مکالمه آنلاین فرمول 1 نیز بر همین مبنا طراحی شده است.
4. اغلب کتاب های انگلیسی از متدهای حفظ کردن استفاده می کنند.
نمی توان مهارت اسپیکینگ را با حفظ کردن هزاران قاعده یاد گرفت. مهارت اسپیکینگ در بهترین شکل خود از طریق مکالمات واقعی آموخته می شود. به همین ترتیب فقط از طریق گوش کردن دقیق به بومی های انگلیسی زبان و تکرار اصوات و کلمات دشوار می توان مهارت تلفظ را تقویت کرد.
کتاب های انگلیسی در این خصوص بسیار محدود هستند. زیرا این کتاب ها قادر نیستند مغز را به گونه ای تربیت کنند که به طور طبیعی صحبت کند. این کتاب ها با مجبور کردن مغز به حفظ کردن مطالب، سرعت آن را کاهش می دهد. در نتیجه کتاب های انگلیسی سرعت زبان آموزان را بسیار کند می کنند.
تفاوت انگلیسی کتابی و انگلیسی گفتاری چیست؟
بسیاری از زبان آموزان قادرند به راحتی بنویسند و بخوانند، اما در مهارت لیسنینگ و بویژه اسپیکینگ با مشکل روبرو هستند. بخشی از این مشکل به این علت است که ما هنگام لیسنینگ و اسپیکینگ، زمان خیلی کمی برای فکر کردن و تحلیل جملات فرد مقابل در اختیار داریم.
دانستن تفاوتهای انگلیسی گفتاری و انگلیسی نوشتاری به شما کمک می کند تا درک مطلب شنیداری خود را بهبود داده و اسپیکینگ خود را به بومی های انگلیسی زبان نزدیک تر سازید!
در اینجا به ذکر چهار مورد از تفاوتهای انگلیسی کتابی با انگلیسی گفتاری می پردازیم.
1. در انگلیسی گفتاری تقریبا همیشه از فرمهای مخفف استفاده می شود. (لیست کامل را در بخش ضمائم تلفظ ببینید.)
بومی های انگلیسی زبان هیچ گاه در محاورات روزمره فرم کامل جملات را به کار نمی برند. مثال:
I do not like it. = I don’t like it.
He is really smart. = He’s really smart.
I will call you. = I’ll call you.
What time is the party? = What time’s the party?
You would love this book. = You’d love this book.
We have already seen that movie. = We’ve already seen that movie.
They are not happy. = They’re not happy (or: They aren’t happy.)
I could not access the website. = I couldn’t access the website.
علاوه بر فرمهای بالا بومی های انگلیسی زبان، افعالی مثل is, are, has, have, had, did, will, would را نیز مخفف می کنند.
How did you do that? = How’d you do that?
They might have gone out. = They might’ve gone out.
You should have called me. = You should’ve called me
That would be great! = That’d be great!
The road was closed because there had been an accident. = The road was closed because there’d been an accident.
What are you thinking about? = What’re you thinking about?
Where did she go? = Where’d she go?
Why is he angry? = Why’s he angry?
The food is delicious! = The food’s delicious!
My husband has been traveling a lot lately. = My husband’s been traveling a lot lately.
2. در انگلیسی گفتاری از عبارات فعلی به میزان فراوان استفاده می شود.
عبارات فعلی بخش اعظمی از انگلیسی محاوره ای را تشکیل می دهند. عبارات فعلی متشکل از دو یا سه بخش بوده و مرکب از یک فعل و معمولا یک حرف اضافه هستند. از آنجایی که عبارات فعلی معمولا بیش از یک معنی دارند لذا یادگیری آنها برای زبان آموزان تا حدی دشوار است. مثال:
to get off: to dismount پیاده شدن
He got off the horse/bicycle/motorcycle.
او از اسب، دوچرخه، موتور سیکلت پیاده شد.
to make out: to kiss passionately بوسیدن
The newlyweds made out for two straight hours.
اون نو عروس و داماد دو ساعت مدام همدیگه را بوسیدند.
to tune out: to ignore توجه نکردن به
The boy tunes out his mom when she tells him to do his homework.
وقتی مادر اون پسر بهش گفت تکالیفتو انجام بده اون پسر توجه نکرد.
“The price increased.” = “The price went up.”
“I won’t tolerate this!” = “I won’t put up with this!”
“He contracted pneumonia.” = “He came down with pneumonia.”
“Can you discover the hotel’s phone number?” = “Can you find out the hotel’s phone number?”
“He removed his jacket.” = “He took off his jacket.”
“She understood quickly.” = “She caught on quickly.”
3. در انگلیسی گفتاری گرامر چندان دقیق رعایت نمی شود.
نگرانی بسیاری از زبان در اسپیکینگ این است که مبادا اشتباه گرامری داشته باشند. اما حقیقت این است که گرامر در انگلیسی گفتاری نسبت به انگلیسی نوشتاری از اهمیت کمتری برخوردار است. پس لزومی ندارد بی عیب و نقص صحبت کنید … زیرا خود بومی های انگلیسی زبان نیز در محاورات روزمره چندان گرامر را به صورت دقیق رعایت نمی کنند!
به چند نمونه از اشتباهات گرامری که در اسپیکینگ چندان رعایت نمی شوند توجه کنید.
- شروع جمله با “but” یا “and”و اتمام جمله با یک حرف اضافه. مثلا:
“To whom did you talk?” → “And who did you talk to?”
“I don’t know what purpose that machine serves” → “But I don’t know what that machine’s used for.”
- استفاده از جملات ناقص و جملات پشت سرهم
در انگلیسی نوشتاری یک جمله حداقل باید دارای فاعل و فعل باشد. جمله ای که یکی از این دو مورد را نداشته باشد را جمله ناقص می گویند. استفاده از جملات ناقص در رایتینگ غیر قابل قبول است اما در انگلیسی گفتاری به هیچ وجه مشکل محسوب نمی شود. مثال:
“You did a nice job on your presentation!” → “Nice job on your presentation!”
“I’m gonna buy a new dress. And maybe I’ll buy a new pair of shoes, too.” → “ … And maybe a new pair of shoes, too.”
در انگلیسی گفتاری استفاده از جملات طولانی همراه با وقفه های متعدد بسیار متداول است. اما در انگلیسی نوشتاری این گونه جملات با نقطه گذاری دقیقا از هم دیگر تفکیک می شوند. مثال:
“The first time I took an art class was in college, and I decided to try it because I felt like I was more of a… I dunno, I’d always been more interested in science, like, the more “practical” and analytical stuff, and I never had any interest in art – so I wanted to develop my creative side, because I think it’s important to be a well-rounded person, you know what I mean?”
- در مکالمات دوستانه جملات سوالی کوتاه می شوند.
به این مثالها دقت کنید:
“Are you hungry?” → “You hungry?” “Hungry?”
“Did you sleep well?” → “Sleep well?”
“Have you finished your work?” → “Finished your work?”
“Have you been waiting long?” → “Been waiting long?”
“Is it OK if I make a quick phone call?” → “OK if I make a quick phone call?”
- قیدحالت
قید حالت کلمه ای است که حالت انجام فعل را نشان داده و اغلب در پایان آن “ly” وجود دارد. مثال:
“He walked (verb) quickly (adverb).”
اما در اغلب موارد در انگلیسی گفتاری قید حالت استفاده نمی شود یا “ly” حذف می شود. مثال:
انگلیسی کتابی:
“She ate her lunch quickly.”
انگلیسی واقعی:
“The rabbit ran away quick.”
انگلیسی کتابی:
“That necklace is really pretty.”
انگلیسی واقعی:
“But it is real expensive.”
یکی از رایج ترین اشتباهات در انگلیسی گفتاری استفاده از کلمه “good” بجای قید حالت “well” می باشد. مثال:
“He draws very good.”
بجای
“He draws very well.”
انگلیسی کتابی:
“She isn’t feeling well.”
انگلیسی واقعی:
“She isn’t feeling good.”
- استفاده از دو کلمه منفی ساز:
“I didn’t say nothing”
انگلیسی کتابی:
“I don’t have any complaints.”
انگلیسی واقعی:
“I don’t have no complaints.”
انگلیسی کتابی:
“He is not an idiot.”
انگلیسی واقعی:
“He ain’t no idiot.”
توضیح: کلمه “ain’t” یک اسلنگ بوده و به عنوان مخفف برای این کلمات استفاده می شود:
“am not”; “are not”; “is not”; “has not”; “have not”
- کاربرد نادرست جمع و مفرد
انگلیسی کتابی:
“How many puppies can we see?”
انگلیسی واقعی:
“How much puppies can we see?”
انگلیسی کتابی:
“He does not have many friends.”
انگلیسی واقعی:
“He does not have much friends.”
انگلیسی کتابی:
“The toddlers have a lot of toys.”
انگلیسی واقعی:
“The toddlers has a lot of toys.”
انگلیسی کتابی:
“The workers concentrate on their job.”
انگلیسی واقعی:
“The workers concentrates on their job.”
- صفات تفضیلی
انگلیسی کتابی:
“I liked the ending of this movie better than the ending of the other movie.”
انگلیسی واقعی:
“I liked the ending of this movie better than the other movie.”
انگلیسی کتابی:
“Jimmy’s handwriting is much neater than Edwardo’s handwriting.”
انگلیسی واقعی:
“Jimmy’s handwriting is much neater than Edwardo.”
4. در انگلیسی گفتاری از اسلنگهای و اصطلاحات متعدد استفاده می شود.
اسلنگ ها عبارتند از کلمات و یا عباراتی که معنای آنها با آنچه در دیکشنری وجود دارد کاملا متفاوت است. استفاده از اسلنگ ها در انگلیسی محاوره ای بسیار رایج است. مثال:
beat: really tired خسته، کوفته
I’ve been working all day so I’m beat.
تمام روز را کار کرده ام بنابراین خیلی خسته ام.
cut: well-muscled خوش اندام، خوش تراش
That guy spent the summer at the gym getting cut.
اون تمام تابستون رو در باشگاه گذروند تا بدنش خوش اندام بشه.
laid back: relaxed آروم، بیخیال
My boss never yells at anyone because he’s really laid back.
رئیس ام هیچ وقت سر کسی داد نمی زنه چون خیلی آرومه.
توجه کنید که معانی اصطلاحات و اسلنگها را نمی توان از ظاهر کلمات تشخیص داد. مثال:
at the drop of a hat : instantly فورا، بلافاصله
Don’t expect me to appear at the drop of a hat when you call me.
انتظار نداشته باش تا بهم زنگ میزنی یهو ظاهر بشم.
for a song: very inexpensive خیلی ارزون، مفت
I got this car for a song because it was 10 years old.
این ماشین رو مفت خریدم چون 10 سال کار کرده بود.
به نمونه های بیشتری از این اصطلاحات توجه کنید.
go-to (مورد علاقه)
انگلیسی کتابی:
“What are your favorite places to visit around New York City?”
انگلیسی واقعی:
“What are your go-to spots around New York City?”
انگلیسی کتابی:
“When I visit that French cafe, I like to order a black coffee and banana muffin.”
انگلیسی واقعی:
“My go-to order at that French cafe is a black coffee and a banana muffin.”
What’s up? (چه خبر؟)
انگلیسی کتابی:
“Why are you feeling sad today? Did something happen at school?”
انگلیسی واقعی:
“What’s up? Did something happen at school?”
hit the (رفتن به یک مکان)
انگلیسی کتابی:
“After work today I am going to the store, the gym, and the post office.”
انگلیسی واقعی:
“After work today I’m gonna hit the store, the gym, and the post office.”
close (صمیمی)
انگلیسی کتابی:
“My sister and I have a strong emotional connection.”
انگلیسی واقعی:
“My sister and I are close.”
What in the World? (این دیگه چیه؟! آخه چطور ممکنه؟!!)
انگلیسی کتابی:
“Why did you get a tattoo of your dog’s face on your arm?”
انگلیسی واقعی:
“What in the world? *points to arm with tattoo*”
انگلیسی کتابی:
“This is all very curious and frightening, how did all the snakes escape?”
انگلیسی واقعی:
“What in the world! How did all the snakes escape?”
I’m (name) (نام من … است.)
انگلیسی کتابی:
“Hello. My name is Clara.”
انگلیسی واقعی:
“Hey. I’m Clara.”
looking to (قصد داشتن، خواستن)
انگلیسی کتابی:
“I want to sell my house, so I will put it on the market.”
انگلیسی واقعی:
“I’m looking to put my house on the market.”
انگلیسی واقعی:
“I’m looking into taking classes at my local university.”
on edge (کلافه و ناراحت)
انگلیسی کتابی:
“Being at this party with my enemies makes me feel uncomfortable and uneasy.”
انگلیسی واقعی:
“Being at this party is making me on edge.”
نکته ای که مهم است این است که نگذارید ترس از اشتباهات گرامری مانع صحبت کردن شما شود! با خیال راحت صحبت کنید! حالا شما به من بگید انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟
بهترین کتاب آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان

آیا می دونید دونستن اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی به عنوان بخشی از حوزه واژگان یک ضرورت محسوب میشه؟ اگه بخواین به انگلیسی در مورد مد و سبک پوشش صحبت کنید چی می گین؟ از چه لغات و اصطلاحات مربوط به مد باید استفاده می کنید تا بتونید در مورد ظاهر و نحوه پوشش یک شخص صحبت کنید؟ این روزها و با توجه به تبلیغاتی که از تلویزیون و رسانه های مختلف میشه، روز به روز به […]
اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی
آیا می دونید دونستن اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی به عنوان بخشی از حوزه واژگان یک ضرورت محسوب میشه؟ اگه بخواین به انگلیسی در مورد مد و سبک پوشش صحبت کنید چی می گین؟ از چه لغات و اصطلاحات مربوط به مد باید استفاده می کنید تا بتونید در مورد ظاهر و نحوه پوشش یک شخص صحبت کنید؟
این روزها و با توجه به تبلیغاتی که از تلویزیون و رسانه های مختلف میشه، روز به روز به تعداد افراد علاقه مند به صنعت مد و پوشاک افزوده میشه و خیلی از کلمه ها و اصطلاحات انگلیسی مربوط به اون وارد زبان ما شده و به کار میره.
اگه شما از اون دسته از افرادی هستین که به این صنعت علاقه دارین و می خواین اصطلاحات خوب و خیلی کاربردی مد و استایل رو به انگلیسی بدونین و از اون ها برای توصیف ظاهر خودتون یا اطرافیانتون استفاده کنین، پس تو این مقاله با من همراه باشین. از این کلمه ها و عبارات مربوط به مد استفاده کنید و سعی کنید مترادف های دیگه ای برای سبک پوشش یاد بگیرید.
تفاوت بین مد و استایل
خیلی از ما، مد و استایل رو با هم یکی می دونیم. اما واقعیت اینه که این دوتا کلمه با هم خیلی فرق دارن. میشه گفت که فشن، مد و استایل، از کلمه های کلیدی دنیای مد هستن و قطعاً اون ها رو بارها و بارها شنیدین. اما معنای دقیق اون ها و تفاوتشون با هم رو هم می دونین؟
الآن معنی دقیق هرکدوم رو توضیح می دم.
مد (فشن) سبکیه که تو یه دوران خاصی محبوب میشه و عده ای ازش استفاده می کنن؛ اما بعد از یه مدتی از تب و تاب می افته. اما استایل (سبک پوشش) روشی هست که شما با اون، ذائقه و سلیقه خودتون در لباس پوشیدن رو به بقیه نشون می دین.
اول چند تا کلمه مربوط به مد و استایل یاد بگیریم و ببینیم چندتاشو می دونستین یا شنیده بودین:
1. fashionable = someone who wears the newest clothes
مد روز
“That style of jeans isn’t very fashionable.” (Opposite – unfashionable / out of fashion)
“اون سبک شلوار جین خیلی مطابق مد روز نیست.”
2. in = if something is “in”, it’s fashionable
مُد روز
“Are skinny jeans still in?”
“آیا شلوار جین های تنگ و چسبان هنوز رو مد هستن؟”
3. a la mode = a French phrase to mean fashionable
مد روز (این لغت فرانسوی است.)
“Vintage fashion is very a la mode at the moment.”
“در حال حاضر سبک لباس های وینتیج خیلی رو مد هستن.”
4. trendy (noun = trend) = fashionable
شیک (اسم = باب روز)
“All her daughters are very trendy.”
“همه دخترانش خیلی شیک و روی مد هستن.”
5. the latest (from the catwalk / runway) = the most recent fashion (from the fashion shows, and modelled on the catwalk / runway)
جدیدترین مد
“I like keeping up with the latest fashions.”
“من دوست دارم طبق جدیدترین مدهای روز پیش برم.”
6. all the rage = currently very fashionable
بسیار رایج
“It’s all the rage to wear your trousers very low on your waist.”
“این که شلوارت رو خیلی پایین تر از کمرت بپوشی بسیار مد هست.”
7. fashion victim = someone who follows fashion but doesn’t think about if it looks good on them
مدپرست / مدگرا
“Why did she get those boots? They’re horrible! I think she’s a bit of a fashion victim.”
” چرا اون چکمهها رو خرید؟ خیلی زشت هستن! به نظرم اون یه جورایی مدپرسته.”
کلمات مترادف استایل (سبک لباس پوشیدن)
اگه بخواین همیشه فقط کلمه style رو تو جملاتتون به کار ببرین، صحبت هاتون خیلی ساده و تکراری به نظر می رسه. پس چند تا کلمه مترادف با اونو یاد بگیرین تا جایگزین style کنین و دیگران رو با دانش واژگانی خودتون حسابی تحت تاثیر قرار بدین.
8. stylish = with style
شیک
“He wore a very stylish waistcoat.”
“اون جلیقه بسیار شیکی پوشید.”
9. chic = elegant
زیبا و شیک
“Parisian women always look so chic.”
“زنان پاریس همیشه بسیار آراسته و شیک به نظر می رسن.”
نکته 1: برای مردان می توانید از کلمه “debonair (متمدن)” یا ” dapper (زنده دل)” استفاده کنید.
“I saw a very debonair man in the street.”
“یک مرد خیلی شیک و متمدن در خیابان دیدم.”
“Who’s that dapper gentleman over there?”
“اون جنتلمن زنده دلی که اونجاست، کیه؟”
نکته 2: (کلمه “dapper” معمولاً برای آقایون سن بالا استفاده می شه.)
10. classy = showing sophisticated taste
خیلی شیک
“She always wears classy jewellery – nothing you can find in the usual high street jewellers.”
“اون همیشه از جواهرات شیک و عالی استفاده می کنه – چیزی که توی خیابون های معمول جواهرفروشی نمی تونین پیدا کنین.”
11. snazzy = stylish
شیک و گیرا
“I like your new shoes. Very snazzy!”
“از کفش های جدیدت خوشم میاد. خیلی شیکن!”
12. a snappy dresser = a person who dresses with great attention to detail and who looks good
فرد شیک پوش
“Colin is a very snappy dresser. He always looks very well presented.”
“کالین یه آدم خیلی شیک پوشه. اون همیشه با ظاهر خیلی خوب دیده میشه.”
13. have a sense of style = know what makes you look good and stylish
داشتن درک از سلیقه و آراستگی
“Carla has such a good sense of style. She always looks fabulous.”
“کارلا درک خیلی خوبی از شیک پوشی داره. اون همیشه فوقالعاده به نظر می رسه.”
14. a style icon = someone who is well known for their sense of style (and who people want to copy)
مظهر شیک پوشی
“Audrey Hepburn is a style icon for millions of women.”
“آدری هپبورن برای میلیون ها زن، نماد و مظهر شیک پوشی است.”
15. to scrub up well = to look good when you make an effort with smart clothes
خوش ظاهر بودن
“I think we’ve scrubbed up pretty well for the wedding!”
“به نظرم به اندازه کافی برای عروسی خوش لباس شدیم!”
انواع استایل
به لباس هایی که پوشیدین نگاه کنین! می دونین تو انگلیسی به ترکیبی که الان پوشیدین چی میگن؟ این جا با چند تا کلمه و مثال براتون توضیح دادم:
16. formal / informal
رسمی / غیر رسمی
“He always wears formal clothes to work. He’s always in a suit.”
“اون همیشه لباس رسمی برای کار می پوشه و کت و شلوار به تن داره.”
17. smart casual = the clothes you can wear which are half way between formal and casual
اسمارت کژوال ( لباس هایی که بین رسمی وغیر رسمی هستند.)
“The invitation says ‘smart casual’ so you don’t need to wear a suit.”
“تو دعوتنامه نوشته که سبک لباس اسمارت کژوال است، بنابراین نیازی نیست کت و شلوار بپوشی.”
18. leisure wear = clothes like tracksuits that you wear to be comfortable at home
لباس راحتی
“We’re always in our ‘leisure wear’ on Sundays.”
“ما همیشه یکشنبه ها لباس راحتی مون رو می پوشیم.”
19. vintage = clothes from more than 30 years ago
وینتیج ( لباس های که متعلق به بیش از 30 سال پیش هستند.)
“If you keep that leather jacket for another few years, it will be vintage!”
اگه چند سال دیگه هم اون کت چرمی رو نگه داری، دوباره مد میشه!”
(به جای کلمه vintage میشه از کلمه ” retro” به معنی “باز رواجی” استفاده کرد.)
عباراتی با “rag“
کلمه “rag” هم از اون عبارت های عامیانه ای هست که برای “لباس و پوشاک” استفاده میشه. تو انگلیسی چند تا اصطلاح داریم که کلمه “rag” در اون ها به کار رفته که فارسی اون رو تا به حال خیلی شنیدین. مثل:
20. the rag trade = the clothing industry
صنعت پوشاک
“Her grandparents worked in the rag trade in East London.”
“پدربزرگ و مادربزگش در صنعت پوشاک در شرق لندن کار می کردن.”
21. from rags to riches = a type of story where someone goes from being poor to very rich
از فرش به عرش ( اشاره به یک داستان که در آن شخصی از فقر به ثروت می رسه.)
“Her new book is a typical rags to riches story.”
“کتاب جدید اون، نوعی داستان از فرش به عرش رسیدنه.”
22. glad rags = your best clothes
لباس پلوخوری
“Look at this photo of us in our glad rags!”
“به این عکس که لباس های پلوخوریمونو پوشیدیم نگاه کن!”
امیدوارم که اگه اهل مد و شیک پوشیدن هستین با استفاده از این کلمات و عبارت ها بتونین خودتون یا استایل و سلیقه خودتون در لباس پوشیدن رو پیدا کنین و خیلی راحت اونو توصیف کنین.
راستی! استایل شما چیه؟ ویژگی های سبک پوششتون رو در بخش نظرات در همین زیر برای ما و دوستان دیگه بنویسید!

تابستان گرم از راه رسیده و بهترین فرصت مهیاست تا ضمن تفریح و مسافرت از درخشش خورشید زیبا لذت ببریم. بیایید در کنار لذت بردن از فرصت تابستان به یادگیری زبان انگلیسی نیز بپردازیم.
52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی
تابستان گرم از راه رسیده و بهترین فرصت مهیاست تا ضمن تفریح و مسافرت از درخشش خورشید زیبا لذت ببریم. “52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی” به شما این فرصت را می دهد تا در کنار لذت بردن از فرصت تابستان به یادگیری زبان انگلیسی نیز بپردازید. البته شاید بخواهید برای یادگیری انگلیسی در تابستان در کلاسهای مکالمه شرکت کنید یا به طور خودآموز به یادگیری انگلیسی بپردازید.
به هر حال هدفتان هر چه که باشد نیکوست. لابد می دانید یادگیری واژگان و اصطلاحات ضروری در مورد تابستان مانند سایر اصطلاحات ضروری در انگلیسی برای یک زبان آموز لازم و ضروری می باشند. پس، از شما دعوت می کنم وسایل خود را جمع کنید، کرم ضد آفتاب بزنید تا قبل از اتمام تابستان در این مسیر گرم و زیبا به راه بیافتیم!
قبل از هر چیز ابتدا ببینیم معنی تابستان به انگلیسی چیست؟
summer
تابستان، تابستان را در جایی گذراندن
summertime
هنگام تابستان
midsummer, dog days
وسط تابستان، چله تابستان
summery
تابستانی
1. to be off on your vacation
گذراندن تعطیلات
My friends are off on their vacation in Turkey at the moment.
دوستانم در حال گذراندن تعطیلات خود در ترکیه هستند.
2. travel on a shoestring
مسافرت کردن با حداقل بودجه ممکن / مسافرت کردن با بودجه بسیار کم
I really learned how to travel on a shoestring when I studied abroad.
وقتی در خارج تحصیل می کردم، یاد گرفتم که واقعا چطور با حداقل بودجه ممکن سفر کنم.
3. to take a shine to someone
از کسی خوش آمدن / (به کسی) علاقه مند شدن
My younger brother has really taken a shine to you.
برادر کوچکترم واقعاً به تو علاقمند شده است.
4. thrown in at the deep end
در عمل انجام شده قرار گرفتن
On my first day in this job, I was asked to give a report to the board of directors. I was really thrown in at the deep end!
در اولین روز کاری ام، از من خواستند که یک گزارش به هیئت مدیره ارائه بدم. واقعاً در عمل انجام شده قرار گرفتم.
5. to make hay while the sun shines
تا تنور داغ است نان را چسباندن / از فرصت استفاده کردن
The tourists won’t be here forever, so we’d better make hay while the sun shines.
توریست ها همیشه این جا نمیان، پس بهتره از فرصت استفاده کنیم و تا تنور داغه، نان رو بچسبونیم.
6. a drop in the ocean
بسیار اندک / خیلی کم
5,000 new schools are to be built, but this is just a drop in the ocean for such a vast country.
پنج هزار مدرسه جدید در دست احداث است، اما این تعداد مدرسه برای چنین کشور بزرگی خیلی کم است.
7. like water off a duck’s back
آب در هاون کوبیدن / بیهوده، بیاثر
Tom always criticizes Larry, but he ignores it and the criticism is like water off a duck’s back.
«تام» همیشه از « لری» انتقاد می کنه، اما او توجهی نمی کنه و این انتقاد ها بی فایده هستند.
8. like a fish out of water
معذب / غریبی کردن
I went to an office party last night, and I really felt like a fish out of water. I have nothing in common with those people.
دیشب به مهمانی شرکت رفتم و واقعاً احساس غریبی می کردم. چون هیچ وجه اشتراکی با افراد حاضر در مهمانی نداشتم.
9. Indian summer
گرمای پاییزه
Indian summer has been unexpectedly long this year.
امسال، گرمای پاییزه به طور غیر منتظره ای طولانی شده است.
10. the dog days of summer
چله تابستان
During the dog days of summer it’s too hot to work outdoors.
هوا در چله تابستان این قدر گرمه که نمیشه بیرون از خانه کار کرد.
11. the lull (or calm) before the storm
آرامش قبل از طوفان
It was like the calm before the storm, as I knew difficult times were to come.
مثل آرامش قبل از طوفان بود، چون می دونستم که دوران سختی پیش رو است.
12. full of hot air
چرت و پرت گفتن
I did not believe a word she said. She was full of hot air.
حتی یک کلمه از حرف های او را باور نمی کنم، خیلی چرت و پرت می گوید.
13. under the sun
در جهان / در دنیا
London’s Oxford Street has every shop under the sun; it is always at its busiest on a Thursday.
در خیابان آکسفورد لندن همه نوع فروشگاههای جهان را شامل میشه و همیشه روزهای پنج شنبه در اوج شلوغیه.
14. a/(one’s) place in the sun
جایگاه یا موقعیت مطلوب
He was one of those people who was always looking for his place in the sun.
او یکی از کسانی بود که همیشه دنبال موقعیتی مطلوب می گشت.
Your place in the sun will be assured when you win this match.
وقتی در این مسابقه برنده بشین، جایگاه و موقعیت مطلوبتون قطعی خواهد شد.
15. a cold day in July
یک روز سرد در جولای (مرداد)، اتفاق محال
It’ll be a cold day in July before I buy you a new car.
از محالاته که یک ماشین جدید برات بخرم.
16. stay out of the sun
خودداری از قرارگرفتن در معرض آفتاب / دور ماندن از آفتاب
Be careful when you’re on holiday. Apply lots of sun cream, keep hydrated and keep out of the midday sun if you can.
وقتی در تعطیلات هستید مراقب باشید. از کرم ضد آفتاب به مقدار زیاد استفاده کنید، پوست خود را مرطوب نگه دارید و از قرار گرفتن در معرض آفتاب نیم روزی خودداری کنید.
17. sit in the sun
نشستن زیر نور آفتاب
I can’t sit in the sun for very long with my fair skin.
من نمی تونم مدت زمان زیادی با پوست زیبا و سفیدم زیر نور آفتاب بنشینم.
18. the sun is in your eyes
تابیدن نور آفتاب در چشم ها
The sun is in my eyes, I can’t see a thing.
نور خورشید توی چشمام می تابه، نمی تونم چیزی رو ببینم.
19. shield your eyes from the sun
محافظت از چشم ها دربرابر نور آفتاب
I wear a wide hat to shield my eyes from the sun.
من یک کلاه لبه پهن روی سرم می گذارم تا از چشمانم در برابر نور خورشید محافظت کنم.
20. a drop of rain
یک قطره باران
Their simple wedding ceremony couldn’t have been more perfect, and there wasn’t a drop of rain that day.
مراسم ازدواج ساده آن ها نمی توانست بهتر از این برگزار شود، در آن روز حتی یک قطره باران هم نبارید.
21. glorious weather
هوای عالی
Yesterday’s match was played in glorious weather with plenty of warm sunshine.
مسابقه دیروز در هوایی عالی و با تابش آفتابی گرم برگزار شد.
22. the best of the weather
بهترین شرایط آب و هوایی
It got clearer as I went north, so we must have got the best of the weather.
هرچه به سمت شمال حرکت کردم، هوا صاف تر شد. پس باید با بهترین شرایط آب و هوایی مواجه شویم.
23. feel the heat
احساس گرما کردن
I could feel the heat of the sun on my back as I cycled through the park.
همان طور که در پارک می چرخیدم، می توانستم گرمای خورشید را روی پشتم احساس کنم.
24. escape from the heat
فرار کردن از گرما
In summer, many people leave the city for the seaside to escape from the heat.
بسیاری از مردم در تابستان و برای فرار از گرما، از شهر خارج می شوند و به ساحل می روند.
25. dive into water
شیرجه زدن در آب
He dove into the water and started swimming.
او در آب شیرجه زد و شروع کرد به شنا کردن.
26. get a suntan
برنزه شدن
She’s on the beach all day, trying to get a really deep suntan.
اون تمام روز توی ساحل بود و سعی می کرد تا تنش حسابی برنزه بشه.
27. cool off
خنک شدن
It can get hot in the summer so you may want to cool off with an ice dessert.
در فصل تابستان هوا بقدری داغ میشود که شاید بخواهید با یک دسر یخی خنک شوید.
28. floaties
بازوبند شنا
I used to hate wearing floaties when I was a kid. I just wanted to swim like all the adults.
وقتی بچه بودم، از پوشیدن بازوبند شنا متنفر بودم. فقط می خواستم مثل همه بزرگسالان شنا کنم.
29. life guard
غریق نجات
The life guard blew his whistle to tell the people they were swimming too far away.
غریق نجات سوت زد که به مردم بگوید آنها در فاصله خیلی دور در حال شنا کردن بودند.
30. popsicle
بستنی یخی
I have great memories of going to the beach with my grandparents when we were younger. They would always buy us popsicles.
من خاطرات بسیارخوبی از رفتن به ساحل با پدربزرگ و مادربزرگم دارم وقتی جوانتر بودیم، آنها همیشه برای ما بستنی یخی می خریدند.
31. take a dip
آب تنی کردن
I’m going to take a quick dip and then I’ll come home.
من قصد دارم یه آب تنی کنم و سپس به خانه بر گردم.
32. peak season
فصل اوج شلوغی
July and August are the peak season months. This is when everything becomes more expensive.
جولای و آگوست ماه های اوج شلوغی جمعیت هستند. این زمانی است که همه چیز گرانتر می شود.
33. rates
نرخ قیمت ها
The rates of the resort are always higher in the summer months.
نرخ اقامتگاه های تفریحی همیشه در ماه های تابستان بیشتر است.
34. sun lounger
تختخواب آفتابگیر
We had to wake up early to make sure we got the sun loungers we wanted by the pool.
برای اطمینان ازین که تخت های آفتابگیری را که در کنار استخرمیخواستیم گرفته ایم باید زود بیدار شویم.
35. flip flops
دمپایی لاشصتی
No one wears shoes when they go to the beach. You can only see people who are barefoot or wearing flip flops.
هیچ کس موقع رفتن به ساحل کفش نمی پوشه. کافیه یه نگاهی به افرادی که پابرهنه هستند یا دمپایی لاشصتی پوشیدند ببندازی.
36. tank top
تیشرت بدون آستین
When you wear a tank top, your arms get nice and brown.
وقتی تیشرت بدون آستین می پوشی بازوهای زیبا و قهوه ای ات نمایان میشن.
37. blistering heat
گرمای شدید
No one stays in the city during the summer because of the blistering heat.
هیچ کس درطول تابستان به دلیل گرمای شدید در شهر نمی ماند.
38. breeze
نسیم
I love being by the sea because there’s always a breeze and I don’t get too hot.
عاشقاین هستم که کنار دریا بمانم چون آنجا همیشه نسیمی می وزه و خیلی گرمم نمیشه.
39. humid
مرطوب
In many parts of Europe it’s very humid in the summer and it’s easy to sweat.
در بسیاری از مناطق اروپا تابستان بسیار مرطوب است و براحتی عرق می کنی.
40. scorching hot
بسیار گرم و سوزان
It’s scorching hot today and every one is swimming in the pool.
امروز هوا خیلی گرم و سوزان است و همه در استخر شنا می کنند.
41. fishing rod
چوب ماهیگیری
Tim just got a new fishing rod for his birthday and he hopes to go fishing this weekend.
تیم تازه برای جشن تولدش یک چوب ماهیگیری هدیه گرفته و امیدواره آخر این هفته به ماهیگیری برود.
42. hiking trail
مسیرپیاده روی مسیری که شما در هنگام پیاده روی بر روی آن راه میروید.
We’re going to go on an easy (hiking) trail because it is our first time.
ما قصد داریم پیاده روی را در یک مسیر آسان ادامه دهیم چون این اولین بارمان است.
43. pitch
برپا کردن، زدن
We should pitch our tent here away from the water.
ما باید چادرمان را اینجا دور از آب برپا کنیم.
44. get away
به تعطیلات رفتن
I really need to get away this year.
امسال واقعا باید به تعطیلات برم.
45. check out
رفتن و بازدید کردن از
While we were in France, we checked out some of the food markets.
وقتی فرانسه بودیم، به بازارهای اغذیه رفتیم و دیدن کردیم.
46. kick back
استراحت کردن
All I did on holiday was kick back and take it easy.
در تعطیلات فقط استراحت کردم.
47. take in
وقت اختصاص دادن برای یک فعالیت
While we were there, we took in the sights. It’s such an interesting city.
وقتی اونجا بودیم وقت گذاشتیم و از نقاط دیدنی بازدید کردیم. عجب شهر قشنگی.
48. burn up
تب بالا داشتن
I asked to see a doctor because I was burning up.
درخواست کردم که پیش دکتر بروم چون داشتم از تب می سوختم.
49. come down with / go down with
مبتلا شدن به
He came down with food poisoning on holiday, so we stayed in the hotel most of the time!
او در سفر دچار مسمومیت غذایی شد، بنابراین بیشتر اوقات رو در هتل ماندیم.
50. come out in (spots / a rash)
لکه/ کهیر زدن
“I bought a local sun cream, but I came out in a horrible rash.”
کرم ضد آفتاب محلی خریدم، اما به طور وحشتناکی کهیر زدم.
52. keep (something) down
چیزی را در معده نگه داشتن
I got terrible food poisoning and I couldn’t keep anything down.
به شدت دچار مسمومیت غذایی شدم و نمی تونستم چیزی توی معده ام نگه دارم.
52. pick up
ویروس گرفتن
I think I picked up a bug when I was on holiday.
فکر کنم وقتی در تعطیلات بودم مبتلا به ویروس شدم.
از شما سپاسگزارم که مقاله 52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی را مطالعه نمودید. برنامه شما برای این تابستان چیست؟ قصد دارید به کجا سفر کنید؟ در چه دوره آموزشی شرکت کنید؟ لطفا اگر لغت و اصطلاح دیگری را هم لازم می دانید به ما بگویید تا به این مقاله اضافه کنیم. ممنون خواهم شد اگر نظر ارزشمند خود را در زیر همین مقاله برای ما و خوانندگان گرامی سایت درج کنید.

آشنایی با لغات و مکالمات مربوط به رستوران از جمله مواردی است که در یادگیری زبان انگلیسی برای هر زبان آموز لازم است. طبیعی است برای سفارش غذا در یک رستوران خارجی بایستی با یک دسته لغات و جملاتی آشنا باشیم.
لغات و مکالمات مربوط به رستوران
آشنایی با لغات و مکالمات مربوط به رستوران از جمله مواردی است که در یادگیری زبان انگلیسی برای هر زبان آموز لازم است. طبیعی است برای سفارش غذا در یک رستوران خارجی بایستی با یک دسته لغات و جملاتی آشنا باشیم.
بر این اساس در این مقاله با عنوان لغات و مکالمات مربوط به رستوران به معرفی گروهی از کلمات و جملات ضروری می پردازیم که برای رزرو کردن میز، منوی غذا، مشکلات مربوط به غذا و درخواست صورتحساب به آنها نیازمندیم.
ابتدا به معرفی لیست مربوط به لغات و مکالمات مربوط به رستوران می پردازیم.
اگر به مکالمه در خصوص غذا و دیگر موضوعات روزمره علاقه مند هستید پیشنهاد می کنیم حتما نگاهی به کتاب مکالمه بدون گرامر بیندازید. نتایج استفاده از این کتاب را در صفحه محصول ببینید.
Meanings | Words | Meanings | Words |
پیشغذا | appetizer | غذای رستوران که قیمت جداگانه دارد | à la carte |
نوشیدنی | beverage | مغز پخت به اندازه کافی | a point (French, pronunciation: /pwah) |
صندلی کودک | booster seat | در آب جوش فرو کردن (به منظور سفید کردن یا پوست کندن و غیره) | blanch |
ریز ریز شده | chopped | غذا شامل برش های کوچک نان (سرخ شده در روغن) | breaded |
سرخ شده با روغن زیاد | deep fried | شکایت کردن | (make a) complaint |
تزئین غذا / تزئین کردن | garnish | کف | froth |
برش لیمو | lemon wedge | پارچ | jug/ pitcher |
گوشت چرخ کرده | minced | گوشت بریده شده به شکل گرد یا بیضی (به ویژه گوشت گاو یا گوساله) | medallion |
سرخ کردن در ماهیتابه با روغن کم | pan fry | با یخ (نوشیدنی) | on the rocks |
گوشت سرخ شده در دیگ | pot-roast | آب پز کردن | poach |
تفت دادن در روغن یا کره | sauté | ساده | plain |
چاشنی / ادویه | season | خوش طعم / خوش مزه | savory |
گوشت به سیخ کشیدن و کبابی کردن | spit-roast | خوراک جانبی / مخلفات | side dish |
خورشت | stew | بخارپز کردن | steam |
پرشده (از مادهای) / شکمپر (غذا) | stuffed | نی (برای نوشیدن) | straw |
چاشنی که روی یک غذا قرار می ریزند (به عنوان مثال، قارچ و ژامبون روی پیتزا) | topping | آب شیر / آب لوله کشی | tap water |
بیش از حد پخته شده | overdone |
رزرو کردن
“I booked a table for two for … (8pm).
“من یه میز برای دو نفر برای ساعت … (8 بعدازظهر) رزرو کردم.”
“It’s under the name of …”
“A table for two please.”
“به نام …. یه میز برای دو نفر، لطفاً.”
جملاتی که کارمند رستوران می گوید:
“Of course. Please come this way.”
“البته . از این طرف لطفاً.”
Certainly. This way please. I’ll show you to your table.
حتماً. از این طرف لطفاً. من میزتون رو به شما نشون میدم.
Or…
یا
“Your table isn’t quite ready yet.”
“میزتون فعلاً آماده نیست.”
I’m afraid you’ll have to wait. There will be a table for you in ten minutes.
متأسفم باید منتظر بمونید. ظرف ده دقیقه دیگه یه میز براتون خالی میشه.
“Would you like to wait in the bar?”
“مایلید توی بار منتظر بمونید؟”
“We’re fully booked at the moment. Could you come back a bit later?”
“الان تمام میزهامون پر هستند. می تونید کمی بعد برگردید؟”
Is this table OK for you?
این میز براتون مناسبه؟
Can I take your coats?
می تونم کتتون رو بگیرم؟
Do you need a booster seat for the child?
یه صندلی کودک برای فرزندتون احتیاج دارید؟
Do you need a high chair for the baby?
یه صندلی بلند برای کودکتون نیاز دارید؟
انواع سوال درباره منو
“What’s … exactly?”
“این غذای …. دقیقاً چی هست؟”
“Is this served with … (salad)?”
“این غذا با … (سالاد) سرو میشه؟”
“Does this have any … (seafood) in it?”
“آیا داخل این غذا … (غذای دریایی) هست؟”
“What do you recommend?”
“پیشنهاد شما چیه؟”
مکالمه شماره 1
Hello. Are you ready to order?
سلام. برای سفارش آماده اید؟
We’d like a little longer, please.
کمی بعد سفارش می دیم.
OK.
بسیار خب.
مکالمه شماره 2
Can I take your order?
می تونم سفارشتون رو بگیرم؟
Is there anything you recommend?
غذایی هست که پیشنهاد بدید؟
The chef’s special is very popular.
غذای مخصوص سرآشپز خیلی طرفدار داره.
سفارش دادن
سوالاتی که ممکن است پیشخدمت از شما بپرسد:
“Are you ready to order?”
“آماده سفارش هستید؟”
What would you like to start with?
مایلید با چی شروع کنید؟
“Can I take your order?”
“می تونم سفارشتون رو دریافت کنم؟”
“Here you are. Anything to drink?”
” خدمت شما. چیزی برای نوشیدن میل دارید؟”
Can I get you a drink?
می تونم براتون یه نوشیدنی بیارم؟
“Would you like … (chips) with that?”
“آیا همراه با غذاتون … (چیپس) میل دارید؟”
Can I get you anything else?
می تونم چیز دیگه ای براتون بیارم؟
Was everything alright with your meal?
همه چیز در سفارشتون درست بود؟
Would you like some dessert?
کمی دسر میل دارید؟
جملاتی که شما به عنوان مشتری می توانید استفاده کنید:
I’d like some mineral water with a lemon wedge, please.
کمی آب معدنی به همراه یک برش لیمو، لطفاً.
Just some tap water, please.
فقط کمی آب از شیر، لطفاً.
I’ll have a Coke, please.
یه نوشابه می خواهم، لطفاً.
What non-alcoholic beverages do you have?
چه نوشیدنی های بدون الکلی دارید؟
“We’d like to order …”
“ما می خواهیم … سفارش بدیم.”
May I see the menu?
ممکنه منو رو ببینم؟
Can you recommend an appetizer?
می تونید یه پیش غذا پیشنهاد بدید؟
What’s the chef’s special?
غذای مخصوص سرآشپز چیه؟
What’s today’s special?
غذای مخصوص امروز چیه؟
Could I have the chicken à la carte?
می تونم مرغ رو جداگانه داشته باشم؟
Is there any seasoning on the chicken?
آیا به مرغ چاشنی زده اید؟
What’s in the ’Hearty Pasta Soup’?
چی داخل این سوپ پاستای خوشمزه و پر ملات هست؟
What side dishes can you recommend?
چه مخلفاتی با غذا می تونید پیشنهاد کنید؟
Is the salmon steamed or fried?
ماهی سالمون بخارپزه یا سرخ شده؟
اگر غذایی که سفارش داده اید تمام شده باشد، پیشخدمت می گوید:
“I don’t think we have any more … (lobster) left. I’ll check with the kitchen.”
“فکر می کنم … (خرچنگ دریایی) رو تموم کردیم. با آشپرخونه چک می کنم.”
“I’m sorry, but the king prawn soup is finished.”
“خیلی متأسفم، ولی سوپ شاه میگو تموم شده.”
مکالمه شماره 3- تغییر دادن سفارش
I’m sorry, but can I change my order?
عذر می خواهم، اما می تونم سفارشم رو عوض کنم؟
Of course. What would you like instead?
البته. بجاش چی میل دارید؟
The chicken salad.
سالاد مرغ
اشاره کردن به مشکلات در خصوص غذا:
مواردی که مشتری می تواند بگوید:
I’m sorry, but this isn’t what I’ve ordered.
متأسفم. اما این غذایی نیست که من سفارش دادم.
“I’m sorry, but this is cold.”
“شرمنده، اما این غذا سرده.”
This meat is overdone/ burnt.
این گوشت زیادی پخته شده / سوزانده شده.
“Can I change my order please?”
“می تونم سفارشمو عوض کنم؟”
مواردی که پیشخدمت می تواند بگوید:
“I’m so sorry about that…”
“بابت این مسأله متاسفم که ….”
“Let me take it back for you.” (take it back = return it to the kitchen)
“اجازه بدید اون رو براتون برگردونم.”
“Let me change it for you.”
“اجازه بدید براتون عوضش کنم.”
مکالمه شماره 4 – حل و فصل مشکلات
Excuse me, but this is cold.
ببخشید، اما این غذا سرده.
Let me take it back for you Madam.
اجازه بدید اون رو براتون برگردونم خانوم.
Thank you.
ممنونم.
مکالمه شماره 5 – حل و فصل مشکلات
Excuse me, but this isn’t what I ordered.
ببخشید، اما این غذایی نیست که من سفارش دادم.
Oh, I’m so sorry. I’ll change it for you straightaway.
اوه، خیلی عذر می خواهم. فوراً اون رو براتون عوض می کنم.
Thank you.
ممنونم.
درخواست صورتحساب
“Can we have the bill please?”
“می تونیم صورتحساب رو داشته باشیم؟”
“Could we get the bill?”
“میشه صورتحساب رو بگیریم؟”
“Could we pay please?”
“میشه صورتحساب رو پرداخت کنیم؟”
Is service included?
آیا شامل خدمات است؟
The rest is yours./ Keep the change.
بقیه پول برای خودتون.
I’m afraid there’s a mistake.
متأسفم اشتباهی پیش اومده.
There seems to be a mistake in the bill. We haven’t ordered any champagne.
به نظر می رسه در صورتحساب اشتباهی رخ داده باشه. ما شامپاین سفارش نداده ایم.
I’d like to speak to the manager. I want to make a complaint.
مایلم با مدیر صحبت کنم. می خواهم شکایت کنم.
نکته: کلمه صورتحساب در انگلیسی بریتانیایی bill و در انگلیسی آمریکایی chek گفته می شود.
مکالمه شماره 6 – گرفتن صورتحساب
Can I help you?
می تونم کمکتون کنم؟
Yes, could we have the bill?
بله. میشه صورتحساب رو داشته باشم؟
Of course.
البته.
در پایان مقاله لغات و مکالمات مربوط به رستوران به چند مکالمه کاربردی توجه کنید:
مکالمه شماره 7 – انتخاب یک رستوران خوب
A: Devi, have you thought about where would you like to go to dinner on Friday for your birthday?
دیو، آیا فکر کرده ای که روز جمعه برای شام جشن تولدت کجا می خواهی بری؟
B: I am not sure. I don’t know that many restaurants around here.
مطمئن نیستم. این اطراف خیلی رستوران های زیادی رو نمی شناسم.
A: You know, we could look online at the local Internet sites.
راستش، می تونیم به صورت آنلاین یه سری به سایت رستوران های محلی بزنیم.
B: Good. Let’s take a look!
خوبه. بیا یه نگاهی بندازیم!
A: What kind of food would you like for your birthday?
برای تولدت چه نوع غذایی دوست داری؟
B: I enjoy Thai or Japanese the best.
بیشتر تایوانی یا ژاپنی باب میلم هست.
A: This one, Shogun, looks good.
این یکی، رستوران شوگان، به نظر خوب میاد.
B: Oh yes, I’ve heard of that one. Everyone I’ve spoken with says that it is great!
اوه آره، قبلاً دربارش شنیده بودم. با هرکی که صحبت کردم، میگه رستوران عالی هست.
A: Would you like to go there then?
پس می خوای بری اونجا؟
B: I think that that would be a really good choice! Let’s call and make a reservation.
فکر می کنم انتخاب خیلی خوبی باشه. بیا زنگ بزنیم و یک جا رزرو کنیم.
مکالمه شماره 8 – جا رزرو کردن
A: Hello, Shogun Restaurant.
سلام، رستوران شوگان بفرمایید.
B: Hi, I would like to make a dinner reservation.
سلام. می خواهم برای شام میز رزرو کنم.
A: Of course, what evening will you be joining us on?
البته، چه شبی تشریف میارید؟
B: We will need the reservation for Tuesday night.
ما رزرو رو برای سه شنبه شب لازم داریم.
A: What time would you like the reservation for?
رزرو برای چه ساعتی هست؟
B: We would prefer 7:00 or 7:30.
ساعت 7 یا 7:30 رو ترجیح می دیم.
A: How many people will you need the reservation for?
برای چند نفر میز رزرو می کنید؟
B: There will be 4 of us.
برای 4 نفر
A: Fine, I can seat you at 7:00 on Tuesday, if you would kindly give me your name.
بسیار خُب. اگه لطف کنید و اسمتون رو بگید، می تونم برای ساعت 7 روز سه شنبه به شما صندلی بدم.
B: Thank you. The last name is Foster.
ممنونم. با فامیلی فاستر.
A: See you at 7:00 this Tuesday, Mr. Foster.
ساعت 7 همین سه شنبه می بینمتون آقای فاستر.
B: Thank you so much. I appreciate your help.
خیلی متشکر. از کمکت ممنونم.
مکالمه شماره 9 – هدایت به سمت میز
A: Good evening, sir, and welcome to Chez Attitude.
شبتون بخیر آقا، به ش اتیتود خوش آمدید.
B: We have a dinner reservation for four at 7:00 under the name of Foster.
ما یه میز شام چهار نفره برای ساعت 7 به اسم فاستر رزرو کردیم.
A: Yes, Mr. Foster, if you would please be seated over in the waiting area, our hostess will be with you in a moment.
بله آقای فاستر، اگه لطف کنید و در محوطه انتظار بنشینید، مهماندارمون به زودی پیش شما میاد.
B: Thank you. Would it be OK if we have a cocktail while we are waiting?
ممنون. اشکالی نداره اگه برای زمانی که منتظر هستیم، یه کوکتل سفارش بدیم؟
A: Of course, I will tell her.
البته. به مهماندار میگم.
B: I would really prefer an outside table. Would that be possible?
من میز بیرون رو بیشتر ترجیح میدم. امکانش هست؟
A: Sure, if you would like one of those tables, I could seat you right away.
البته. اگه یکی از اون میزهای بیرون رو میخواهید، همین الان ترتیبشو میدم.
B: Sure, that would be great! Thank you!
بله البته، عالی میشه! ممنون.
A: Here are your menus and the beverage menu, and would you like to order your drinks now?
منو غذای اصلی و منو نوشیدنی ها خدمت شما، الان چیزی برای نوشیدن میخواهید سفارش بدید؟
B: Yes, I would like a fanta, please.
بله، یه فانتا میل دارم. لطفا.ً
A: Sure, no problem, sir.
بله آقا حتماً. مشکلی نیست.
B: Thank you very much.
بسیار ممنونم.
مکالمه شماره 10 – سفارش دادن غذا و نوشیدنی
A: Can I start you off with anything to drink?
می تونم پذیراییتون رو با نوشیدنی شروع کنم؟
B: Yes, may I have some water, please?
بله، کمی آب می خواهم، لطفاً.
A: Sure, would you like any appetizers today?
البته. الان چیزی برای پیش غذا میل دارید؟
B: May I get an order of barbeque wings?
میشه سفارش بال بریانی بدم؟
A: No problem, can I get you anything else?
مشکلی نیست، چیز دیگه ای هم می خواهید براتون بیارم؟
B: No, thank you, that’ll be all for now.
نه. ممنون. فعلاً همینا کافیه.
A: Let me know when you’re ready to order your food.
اجازه بدید بدونم چه موقع برای سفارش دادن آماده اید؟
B: I’m ready.
آماده ام.
A: What can I get you?
چی می تونم براتون بیارم؟
B: May I have the fettuccine Alfredo?
ممکنه غذای فتوچینی آلفردو سفارش بدم؟ (فتوچینی آلفردو: یک غذای ایتالیایی که با پاستا درست می شود.)
A: Will that be all?
همین کافیه؟
B: Yes, that’s it.
بله. همش همین.
مکالمه شماره 11 – سفارش دادن پیش غذا
A: I am your waitress, Mary.
من مری، پیشخدمت شما هستم.
B: Hello, Mary. We are all pretty hungry tonight!
سلام مری. ما امروز خیلی گرسنه هستیم.
A: While you are looking over the menu, can I interest you in an appetizer?
تا زمانی که به منو نگاه می ندازین، می تونم با پیش غذا ازتون پذیرایی کنم؟
B: An appetizer sounds good. Do you have a special menu?
پیش غذا فکر خوبیه. منو مخصوصی داری؟
A: They are listed on the first page of the menu.
پیش غذاها در صفحه اول منو لیست شدن.
B: The coconut shrimp looks good. Have you ever had that?
میگوی نارگیلی به نظر خوبه. تاحالا امتحانش کردی؟ (یک نوع پیش غذا که با میگو و نارگیل درست میشود)
A: Yes, it is excellent!
بله. عالیه.
B: Good, I’ll take that then.
خوبه. پس همین رو سفارش میدم.
A: Would you like to split that and choose another appetizer for half price to share?
می خواهید که اون رو با یه پیش غذای دیگه و با نصف قیمت همراه کنید؟
B: Good. In that case, we’ll also take an order of onion rings. Thank you!
خوبه. پس سفارش پیاز حلقهای سوخاری هم میدیم. ممنون
مکالمه شماره 12 – سفارش دادن غذای اصلی
A: Have you had enough time to look over the menu?
وقت کافی برای نگاه کردن به منو داشتید؟
B: Yes, we are almost ready to order.
بله. تقریباً آماده سفارش دادن هستیم.
A: Let me remind you of the specials of the day, which are posted on the board.
اجازه بدید غذاهای مخصوص امروز رو بهتون یادآوری کنم؛ که روی تخته نوشته شدن.
B: Oh, that all sounds so good! Can we get the sauce on the side?
اوه، همشون خوب به نظر میان! می تونیم سس هم کنارشون داشته باشم؟
A: Yes, we would be happy to prepare the food to meet your special needs.
بله، باعث افتخاره تا غذایی رو آماده کنیم که خواسته های ویژه شما رو برآورده کنه.
B: I was wondering if you have any vegetarian choices.
می خواستم بدونم که آیا گزینه ای دیگه ای برای افراد گیاهخواری دارید؟
A: Yes, the roasted vegetable salad is good, and the portabella mushroom burger is also a good choice.
بله. سالاد سبزیجات سرخ شده خوبه، همبرگر قارچ دکمه ای هم گزینه خوبیه.
B: I think that I would like to order the broccoli noodles, please.
فکر می کنم نودل بروکلی میل داشته باشم، لطفاً.
A: That is an excellent choice, and I could bring you your salads now or bring them with your dinner.
انتخابتون عالی هست، سالادتون رو الان بیارم یا همراه با شام؟
B: Please bring our salads to us now. We are hungry!
لطفاً سالادمون رو الان بیارید. گرسنه هستیم.
حالا که با لغات و مکالمات مربوط به رستوران بیشتر آشنا شدید سعی کنید در اولین فرصت ممکن از آن ها استفاده کنید. یادتان باشد بهترین روش ماندگاری مطالب در ذهن استفاده از آن ها در نوشتار و گفتار روزمره است. پس همین امروز شروع کنید!
از اینکه نظر خود را در مورد موضوع لغات و مکالمات مربوط به رستوران برای ما درج می کنید از شما بی نهایت سپاسگزارم!
کتاب اسپیکینگ تیک آف
پرکاربردترین جملات انگلیسی در زندگی روزمره

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟!! بله، احتمالا افراد یا سایتهایی را دیده اید که مدعی هستند که ظرف ۳۰ روز یا حتی ۱۰ روز (!!!!!) به شما زبان انگلیسی را به طور کامل آموزش میدهند!
یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟
این مقاله را در مجله موفقیت شماره 393 به چاپ رسانده ام!
یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟ بله، احتمالا افراد یا سایتهایی را دیده اید که مدعی هستند که ظرف ۳۰ روز یا حتی ۱۰ روز به شما زبان انگلیسی را به طور کامل آموزش میدهند! و چه بسا افرادی که فریب این تبلیغات دروغین را می خورند!
بله، می توان ظرف ۳۰ روز سرعت صحبت کردن را افزایش داد، اما آیا ممکن است به زبان مسلط شد؟ پاسخ: اگر سطح شما مبتدی است قطعا خیر، اما اگر در سطح متوسط به بالا هستید، بله! شما می توانید سطح زبان خود را ظرف 30 روز تقویت کنید، اما هرگز نمی توانید ظرف این مدت به مرز تسلط به یک زبان برسید!
برای اثبات این مدعا علاوه بر تجربیات چند ده ساله ای که در حوزه آموزش زبان انگلیسی داشته ام، می خواهم به اصول اساسی یادگیری یک مهارت توسط مغز نیز استناد کنم. قبل از پرداختن به این اصول ابتدا به یک اصل مهم توجه کنید.
بسیاری از سازمانها را می بینید که به استخدام افراد مسلط به زبان می پردازند و سپس ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی مهارت های فنی را به این افراد آموزش می دهند. سوال این است که چرا این سازمانها تسلط به زبان انگلیسی را جزو شرایط مهم استخدامی خود قرار می دهند و بیخیال این موضوع نمی شوند؟
پاسخ ساده است. زیرا مهارت های فنی را می توان ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی آموزش داد، اما مهارت زبان انگلیسی را خیر! به یکی از توئیت های رند فیش کین مدیر عامل شرکت اسپارک تورو توجه کنید:
حالا می پردازیم به ارایه دو دلیل تا نشان دهیم چرا نمی توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت.
1. روزانه نمی توان بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی مطالعه کرد!
پیش فرض افرادی که مدعی می شوند می توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت این است که فراگیر روزانه بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی بخواند!! طبیعی است که این پیش فرض فقط “سنگ بزرگ” است که علامت نزدن است! می پرسید چطور؟ بگذارید توضیح دهم.
الف) مغز انسان با بخش های کوچک یاد می گیرند نه بخش های بزرگ!
فکر می کنید اگر بخواهیم کل محتوای یک ترم دانشگاه را فقط ظرف یک ماه یاد بگیریم چه اتفاقی میافتد؟ قطعاً مغزمان هنگ خواهد کرد. زیرا برای پردازش هر ورودی به زمان نیاز داریم. تنها موقعی میتوانیم اطلاعات را پردازش کنیم که مطالب را با حجم کم دریافت کنیم نه به صورت بهمنی از اطلاعات! دکتر جان مدینا مدیر دو موسسه مطالعه مغز و نویسنده کتاب قوانین ذهن در مورد بزرگترین اشتباه یادگیری می گوید:
“بزرگترین اشتباهات یادگیری چیست؟ این که حجم زیادی از اطلاعات را در مدت زمانی اندک وارد مغز کنیم و فرصت لازم را برای اتصال بین داده ها ایجاد نکنیم. هر چه میزان داده ها بیشتر باشد، امکان هضم مطالب کمتر خواهد شد. این روش به فراگیرانی که تحت نام “سرعت یادگیری” قربانی می شوند هیچ کمکی نمی کند. اغلب متخصصان آنقدر در مورد موضوع تدریس خود مسلط اند که گاهی فراموش می کنند مطالبی که تدریس می کنند برای یک فرد تازه کار چه مفهومی دارد.”
تزریق بیش از حد مطالب بدون در نظر گرفتن زمان برای هضم آنها و اتصال داده ها، صرفا منجر به برداشت نادرست مطالب و در نتیجه هدر دادن زمان یادگیری می شود. شاید شما هم بسیاری از دانشجویان به اصطلاح شب امتحانی را دیده باشید که شب های امتحان حجم زیادی از مطالب کتاب را بخاطر می سپارند، ولی بعد از چند روز اغلب مطالب از ذهنشان پاک می شود.
جمله آخر دکتر مدینا بسیار قابل تامل است. وی معتقد است که در اغلب موارد متخصصین فراموش می کنند که خودشان را به جای فراگیران تازه کار قرار دهند. در نتیجه قادر نیستند مشکل فراگیران را برای جذب مطالب آن هم با این سرعت زیاد درک کنند.
ب) بهبود یک مهارت ذاتا خسته کننده است و بنابراین نمی توانید روزانه بیش از یک میزان خاص به خودتان فشار بیاورید.
وقتی در حال یادگیری مطالب جدید هستیم، معمولا سعی می کنیم از تمام توان خود برای یادگیری (یا پیشرفت) استفاده کنیم زیرا با بسیاری از مطالب جدید مواجه هستیم. این روش بر خلاف زمانی که بدون تلاش تمرین می کنیم، دشوار بوده و مغز را آزار می دهد. در نتیجه ادامه به این نوع تمرین در طول یک روز بسیار دشوار است. دنییل کویل در کتاب خود با عنوان ”کد استعداد” می گوید:
“به نظر می رسد در خصوص این واقعیت که انسان تا چه اندازه می تواند در یک روز تمرین عمیق (تمرین همراه با تمرکز و پیشرفت) انجام دهد در کل دنیا نوعی محدودیت وجود دارد. تحقیقات اریکسون نشان می دهد که اکثر کارشناسان در سطح جهانی – از جمله پیانیست ها، شطرنج بازها، رمان نویس ها و ورزشکاران – روزانه سه تا پنج ساعت تمرین می کنند و اصلا به این امر توجه نمی کنند که چه مهارتی را دنبال می کنند.”
من نمی گویم شما نیز مثل حرفه ای ها تمرین کنید، اما باید حداقل یکی از اصول اساسی افراد حرفه ای را مد نظر داشته باشید و آن این که مدام پیشرفت کرده و سطح فلوانسی (روان صحبت کردن) خود را افزایش دهید. تلاش برای ایجاد این پیشرفت بسیار سریعتر از زمانی که صرفا یک کار تکراری انجام می دهید شما را در مسیر پیشرفت قرار می دهد. (تجربه شما چه می گوید؟ چه موقع از لحاظ ذهنی سریع تر خسته می شوید – زمانی که در حال یادگیری چیزی جدید هستید یا زمانی که یک کار تکراری انجام می دهید؟) و البته فراموش نکنید که متخصصین در سطح جهانی یکی از با انگیزه ترین افراد برای رسیدن به اهداف خود هستند.
حتی تمرین روزانه 3 تا 5 ساعت نیز کشنده خواهد بود. به طور خلاصه اگر در حال تلاش برای بهبود یک مهارت هستید، بسیار بسیار دشوار است که بتوانید روزانه 8 تا 10 ساعت یادگیری موثر داشته باشید زیرا پیشرفت بر خلاف یک کار تکراری، ذاتا دشوار و خسته کننده است.
اگر در طول این 30 روز به مدت 8 تا 10 ساعت در روز تمرین نکنید، آنگاه این ادعا که ظرف 30 روز می توان به یک زبان مسلط شد از اعتبار ساقط می گردد. مجددا تکرار می کنم، موضوع بحث ما صرفا در مورد انجام یک کار تکراری نیست که می توان به راحتی با 10 ساعت کار یاد گرفت.
2. ساخت مسیرهای عصبی جدید در مغز – یعنی روشی که ما مهارت جدید را یاد می گیریم – نیازمند زمان است.
الف) هنگامی که یک مهارت جدید را یاد می گیریم، نورون های مغز برای ساخت مسیرهای عصبی مجددا خود را تنظیم می کنند. مغز انسان حاوی حدود 100 میلیارد نورون است، که هر کدام به حدود هزار نورون دیگر متصل است که در مجموع حدود یک تریلیون مسیر عصبی را ایجاد می کنند.
هنگامی که برای اولین بار یک فعالیت را انجام می دهیم (مثلا: صحبت کردن، راه رفتن، برنامه نویسی، یک بازی و غیره)، برخی از این نورونها برای ایجاد مجموعه ای جدید از مسیرهای عصبی که این فعالیت جدید را مدیریت می کنند، مجددا سازماندهی می شوند.
این ویدیو را تماشا کنید تا متوجه شوید که چگونه این مرتب سازی مجدد چگونه اتفاق می افتد. (زمان 2:03 دقیقه)
ب) قدرت این مسیر ها میزان مهارت شما را در انجام یک فعالیت تعیین می کند.
در دنیای فیزیکی چگونه عمل می کنیم؟
اگر بخواهیم راه برویم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که راه رفتن را کنترل می کنند ارسال می کند. اگر بخواهیم یک فعالیت پیچیده تر مانند تنیس را انجام دهیم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که وظیفه آنها کنترل انبوهی از حرکات مورد نیاز برای بازی تنیس است، ارسال می کند.
فاصله زمانی بین ارسال این سیگنالها و انجام یک حرکت آنقدر کوتاه است که ما متوجه این فرایند نمی شویم. بعضی از این عادات مانند راه رفتن طی چندین سال آنقدر در ما به صورت خودکار در آمده اند که شاید حتی نتوانیم تصور کنیم که روش کنترل این عادات نیز مانند یادگیری یک مهارت جدید است – یعنی ارسال سیگنال های الکتریکی از طریق مسیرهای عصبی مرتبط.
به یاد دارید زمانی که کودکی نو پا بودید حتی ایستادن برایتان دشوار بود چه برسد به راه رفتن؟ علتش این بود که مسیرهای عصبی مرتبط هنوز به اندازه کافی در مغز شما رشد نکرده بودند. اگر می خواهید در یادگیری یک مهارت بهتر شوید، ناچارید مسیرهای عصبی مربوط به آن مهارت را تقویت کنید تا سیگنالهای الکتریکی که از طریق آنها عبور می کنند قوی تر شوند.
ج) چگونه می توان مسیرهای عصبی را قوی کرد؟
پاسخ: با تمرین هر چه بیشتر یک مهارت! البته به شرطی که در کنار این تمرین پیشرفت را احساس کنید! (نکته کلیدی و مهم)
برای درک بهتر این موضوع به مثالی در مورد تقویت عضلات از طریق وزنه زدن دقت کنید. اگر به تدریج وزنه ها را اضافه کنید (که البته این روش برای ساخت عضلات منطقی تر است)، سایز عضلات شما رشد می کنند. اما اگر وزنه ها را حد 30 کیلوگرم نگه دارید، عضلات شما نیز از رشد باز می مانند. اما این نکته نیز مهم است که بعد از آن باید وزنه 30 کیلوگرمی را حفظ کنید (این یعنی تمرین در یک سطح خاص) در غیر این صورت عضلات شما شروع به کوچک شدن می کنند.
حالا بر گردیم به موضوع یادگیری زبان. اگر سطح شما در انگلیسی مبتدی است، مسیرهای عصبی شما در ابتدا ضعیف هستند.
همچنان که پیشرفت می کنید، اطراف مسیرهای عصبی با ماده ای به نام میلین پوشیده می شوند. این ماده که به عنوان عایق در مسیرها عمل می کند مانع از نشت سیگنال های الکتریکی می شود. (تصور کنید میلین مثل روکش سیم های برق است که از نشت جریان برق جلوگیری می کند.)
هر چه میزان نشتی کمتر باشد، سیگنال ها قوی تر هستند. هر چقدر سیگنال ها قوی تر باشند شما می توانید آن مهارت را قوی تر و بهتر اجرا کنید. هر چه بیشتر در یک مهارت تقویت می شوید، میلین بیشتری در مسیرهای عصبی ذخیره می شود. (آیا تا بحال از خودتان پرسیده اید که چرا بسیاری از افراد با وجود این که سالها روی یک مهارت – مثل زبان انگلیسی – کار کرده اند همچنان در سطح متوسط باقی مانده اند ولی برخی دیگر درست ظرف همین بازه زمانی در همان مهارت به شکلی چشمگیر پیشرفت کرده اند؟ دلیلش این است که افراد گروه اول دایما یک سری تمرین را انجام می دهند بدون این که پیشرفت کنند. در واقع این افراد مسیرهای عصبی خود را به اندازه کافی با میلین عایق بندی نمی کنند. اما دسته دوم در مقابل، پذیرای رنج شده اند تا پیشرفت کنند.)
حالا بیایید پس از این توضیحات ببینیم که: چرا تسلط به زبان انگلیسی ظرف 30 روز واقعا دشوار است؟
د) ساخت مسیرهای عصبی به زمان نیاز دارد.
تعدیل نورون ها، ساخت مسیرهای جدید و تقویت آنها از طریق عایق بندی با میلین یک شبه اتفاق نمی افتد. این روند بسته به سطح مهارت و سطح تخصصی که می خواهید به آن برسید، به ماه ها و سال ها زمان نیاز دارد. مثلا، یادگیری رانندگی نسبت به یادگیری تنیس به زمان کمتری نیاز دارد. همین طور یادگیری اصول رانندگی در بزرگراه ها نسبت به یادگیری رانندگی در خیابانهای شلوغ شهر نیازمند زمان کمتری است.
صحبت کردن به زبان انگلیسی، با تمام ظرایف و متغیرهای آن، مهارت پیچیده ای است. مثلا دو کلمه با دو دیکته مشابه دارای تلفظی متفاوت هستند. مثل (cut vs. put) پیچیدگی های بسیار دیگری نیز در تلفظ، لغت و … وجود دارد. بعد از عبور از این سد مشکلات دیگری مانند فکر کردن به زبان مادری و سپس ترجمه به زبان انگلیسی برای زبان آموزان پیش می آید.
تسلط به زبان انگلیسی صرفا یاد گرفتن چند قاعده نیست که بتوان با یادگیری این قواعد به راحتی صحبت کرد. علاوه بر یادگیری قوانین، استثنائات و ظرایف گوناگون بایستی به اندام صوتی خود – زبان، گلو و لب ها – فرصت کافی بدهید تا به تولید صداها به زبان انگلیسی عادت کنند. به همین دلیل است که برخی افراد علیرغم این که می توانند به راحتی به انگلیسی بخوانند، بنویسند و به مطالب گوش کنند و بفهمند، ولی قادر نیستند به راحتی به انگلیسی صحبت کنند.
نتیجه:
یادگیری زبان مهارتی بسیار پیچیده است. و بی شک مغز شما برای عایق بندی مسیرهای عصبی با میلین به زمانی بسیار بسیار بیشتر از 30 روز نیاز دارد تا شما بتوانید به زبان انگلیسی مسلط شوید. باز هم اگر باور ندارید می توانید در دوره هایی که مدعی هستند ظرف 10 جلسه زبان انگلیسی را به شما به طور کامل آموزش می دهند شرکت کنید و خودتان بعد از پایان دوره نتیجه را ببینید و قضاوت کنید. انتخاب با خودتان است!