کاملترین آموزش در مورد تفاوت holiday و vacation
خیلی از شما در مورد تفاوت holiday و vacation پرسیدید. در این مقاله تفاوت این دو کلمه رو به همراه چند تا اصطلاح با حال با هم بررسی می کنیم و یاد می گیریم که به غیر از این دو کلمه از چه کلمات دیگه ای برای تعطیلی استفاده میشه!
انواع تعطیلات
1. holiday
در انگلیسی امریکن holiday (تعطیلات) برای عموم افراده و اشاره به تعطیلات عمومی و ملی مذهبی داره. مثل
Christmas
Nowrooz
Ramadan
نکته 1: اصطلاح the holiday of a lifetime یعنی سفر استثنایی، بهترین سفر
I took the family on a holiday of a lifetime to Orlando, Florida.
من خانواده را به یک سفر استثنایی به اورلاندو فلوریدا بردم.
نکته 2: در انگلیسی بریتیش وقتی می خواهیم بگیم کسی موقتا سر کار یا کلاس و دانشگاه نیست بجای on holiday از off استفاده میکنیم. مثلا:
‘Where’s Kate?’ ‘She’s off this week.’
“کیت کجاست؟”” این هفته مرخصیه/ مریضه.”
نکته 3: کلمه holiday فعل هم هست که با in/at میاد.
They’re holidaying in Paris.
اونها در پاریس در حال گذروندن تعطیلی هستن.
2. vacation
و اما Vacation مرخصی، تعطیلاتی هست که همراه با سفره.
I took a vacation last week.
هفته پیش رفتم مرخصی.
We’re planning to go on vacation soon.
داریم برنامه ریزی می کنیم که به زودی بریم تعطیلات.
نکته 4: کلمه vacation فعل هم هست که با in/at میاد.
I was vacationing in Europe with my family
من با خانواده در حال گذروندن تعطیلات در اروپا بودم.
نکته 5: در انگلیسی بریتیش برای هم تعطیلات عمومی و هم تعطیلاتی که همراه با سفره از کلمه holiday استفاده میشه.
The school holidays start tomorrow.
تعطیلات مدارس از فردا شروع میشه.
3. staycation
کلمه staycation از دو واژه ی Stay و vacation تشکیل شده و به معنای تعطیلاتی است که در خانه یا در نزدیکی خانه خود می گذرانید.
You can save money by having a staycation rather than a vacation.
با گذروندن تعطیلات توی خونه بجای رفتن به تعطیلات می تونی پول پس انداز کنی.
4. day off
و اما برای روزهایی که برای استراحت در خانه می مونیم، و این روزها تعطیلی عمومی نیستند و قرار هم نیست مسافرت برویم از عبارت day off استفاده می کنیم.
I’ve got some errands to do/ to run, so I’m going to take a day off this week.
یک سری کار دارم که باید انجام بدم، برای همین می خوام این هفته یک روز مرخصی بگیرم.
What do you have planned for your days off?
برای مرخصی ات چه برنامه ریزی کردی؟
5. the weekend
و برای تعطیلات آخر هفته از کلمه “the weekend” استفاده می کنیم.
I can’t wait for the weekend!
بی صبرانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
6. break
برای اشاره به فرجه تعطیلات دانشگاه و مدرسه از کلمه “break” استفاده می کنیم.
What did you do over summer break?
در تعطیلات تابستون چکار کردی؟
Linda and I went on a three-week cruise.
من و لیندا به یک سفر دریایی سه هفته ای رفتیم.
7. leave
مرخصی
We get four weeks’ annual leave.
ما چهار هفته مرخصی سالانه داریم.
He has been taking a lot of sick leave recently.
اخیراً او خیلی مرخصیه استعلاجی گرفته.
Angela is on maternity leave.
آنجلا در مرخصی زایمانه.
He was given compassionate leave to go to his father’s funeral.
به او مرخصی اضطراری/ ارفاقی (ویژه فوت یا بیماری عزیزان) داده شد تا بتونه به مراسم خاکسپاری پدرش بره.
8. sabbatical
فرصت مطالعاتی
She was on sabbatical for one year.
اون به مدت یک سال در فرصت مطالعاتی بود.
I’m thinking of taking a sabbatical.
فکر می کنم که یک فرصت مطالعاتی بگیرم.
I could take a sabbatical.
می تونستم یه فرصت مطالعاتی بگیرم.
9. furlough
مرخصی سربازی
While on furlough, he and his girlfriend got married.
وقتی اون در مرخصی سربازی بود با دوست دخترش ازدواج کرد.
10. R & R (rest and relaxation)
مرخصی استراحت و آرامش (ویژه نیروهای نظامی)
Soldiers in Vietnam were taken to Hawaii for R & R.
سربازان در ویتنام برای مرخصی استراحت و آرامش به هاوایی برده شدن.
با سپاس
خیلی عالی