
لایو شماره 74
فایل صوتی این آموزش را دانلود کنید!
1- How dare you call me fat! (chubby, heavy, overwight)
چطور جرات میکنی به من بگی چاق!
I got very/deeply offended.
خیلی دلخور شدم.
2- How dare you speak to me like that!
چطور جرات میکنی این جور با من حرف بزنی!
I’ll wring your neck when I get hold of you!
اگه دستم بهت برسه پدرتو در میارم!
I managed to wring the information out of
تونستم از زیر زبونش اطلاعات بکشم.
She wrung out the shirt and hung it out on the line to dry.
اون پیرهن رو چلوند و بیرون روی طناب آویزونش کرد تا خشک بشه.
3- How dare he do that to me!
اون چطور جرات میکنه این کار رو با من بکنه!
4- How dare you turn him down!
چطور جرات میکنی اونو ردش کنی؟
5- How dare you use my car without asking!
چطور جرات میکنی بدون اجازه، از ماشین من استفاده کنی؟
6. How dare he tell me what to do!
اون چطور جرات میکنه به من بگه چکار کنم؟
نکته: کلمه dare یک فعل مُداله و بعد از اون هم فعل به صورت ساده میاد.
7. I daren’t go home.
جرات نمی کنم برم خونه.
8. How dare she criticize us?
اون چطور جرات میکنه از ما انتقاد کنه؟
سطح پیشرفته
1. To be on your mind: To be something you think a lot about
ذهن مشغولی، موضوعی فکر را درگیر کردن
You seem quiet today. Do you have something on your mind?
امروز ساکت به نظر میای! چیزی ذهنت رو مشغول کرده؟
Honey, There’s S on My Mind . . .
2. To spring something on someone: To give someone unexpected news with no preparation or warning
خبری را به طور ناگهانی به کسی دادن
They just sprang it on me at the office meeting.
اون ها تو جلسه ی شرکت یهو اون خبر رو به من دادن.
3. To break up with someone: To end a romantic relationship
بهم زدن یک رابطه
She’s just broken up with George.
اون به تازگی رابطه اش را با جرج بهم زده.
4. To dump someone: To stop being in a romantic relationship with someone
کسی را ول کردن (رابطه عاشقانه)
If he’s so awful, why don’t you just dump him?
اگه اون اینقدر بده، چرا ولش نمی کنی؟
مثال های بیشتر آموزش لایو 74 – همگی این جملات با ترجمه از طرف نگین و پانیذ عزیز هستند.
How dare you interrupt dr zaban’s speech ?you know that he will get deeply offended.
چطورجرأت میکنی وسط صحبت دکترزبان بپری؟میدونی که او خیلی دلخور میشه.
After soaking her to the bone by torrential rain,she washed and wrung out her clothes and let them to dry.
بعدازاینکه تامغزاستخوان ازبارون سیل آسا خیس آب شد،اون خانم لباسهاشوشست وچلوندوگذاشت تاخشک بشند.
The lawyer probed the villain’s mind to see if he was innocent or not and then wrung the truth out of him.
وکیل ذهن خلافکار رو کاوش کرد تابفهمه که آیا اون بیگناهه یانه و بعد از زیرزبونش حقیقت را کشیدبیرون.
Since coronavirus showed up,my husband has got overweight,he gets belly fat!
ازوقتی که ویروس کروناسروکله اش پیداشده همسرمن اضافه وزن پیداکرده ،اون شکم درآورده!
How dare the eye-witness tell a lie before the judge in the court?
اون شاهدعینی چطورجرأت کردنزدقاضی تودادگاه دروغ بگه؟
On account of making a tiny mistake, the little boy didn’t dare talk to his mother.
به خاطریه اشتباه کوچولو،پسرک جرأت نکردبامادرش حرف بزنه.
Now that I come to think about it,it has been a couple of days,something is on my mind that I am not able to focus on my work.
حالا که فکرشومیکنم میبینم که یه چندروزیه چیزی ذهنمومشغول کرده ونمیتونم روی کارم تمرکزکنم.
The doctor said to me that,under no circumstances aren’t you allowed to spring bad news on your father.he is at stake and maybe have a heart attack.
دکتربهم گفت تحت هیچ شرایطی اجازه نداریدخبرهای بدراناگهانی به پدرتون بدید .اون درمعرض خطره وممکنه سکته قلبی کنه.
Only recently,did I realize that newlyweds broke up with each other.
همین اخیرا فهمیدم که اون نوعروس وداماد باهم به هم زدن.
That selfish man dumped his wife with 3 little kids and quite a lot of problems.
اون مردخودخواه زنش راباسه تابچه ی کوچیک ویه عالمه مشکل رهاکرد.
At the end,We English learners know you always are doing your best to do your live streams on social networks for free ,rain or shine ,and for this we really appreciate it.
درپایان مازبان آموزان میدونیم که شماتمام تلاشتونو میکنیدتاهرطورشده برنامه لایورایگانتون راتوشبکه های اجتماعی داشته باشیدبرای همین ماواقعا سپاسگزارتونیم.
very good and perfect
سپاس ایمان عزیزم