درس بیست و ششم: English Grammar in Use

توی این درس قراره درباره‌ی استفاده از can، could و (be) able to صحبت کنیم. اینا همشون برای بیان توانایی یا امکان انجام کاری به کار میرن، اما هر کدوم توی موقعیت‌های مختلفی استفاده میشن. مثلا، can بیشتر برای زمان حال و could برای گذشته به کار میره.

درس بیست و ششم: English Grammar in Use

can, could and (be) able to

 

توی این درس قراره درباره‌ی استفاده از can، could و (be) able to صحبت کنیم. اینا همشون برای بیان توانایی یا امکان انجام کاری به کار میرن، اما هر کدوم توی موقعیت‌های مختلفی استفاده میشن. مثلا، can بیشتر برای زمان حال و could برای گذشته به کار میره. اما وقتی بخوایم در مورد توانایی خاصی توی گذشته حرف بزنیم، معمولا از was/were able to یا managed to استفاده می‌کنیم تا بگیم که تونستیم کاری رو انجام بدیم.

 

این درس کمک می‌کنه که بدونیم کی باید از can و could استفاده کنیم و کی از (be) able to، تا جملاتمون طبیعی‌تر و درست‌تر باشه.

 

Part A:

“can” برای بیان توانایی انجام کاری در زمان حال یا اجازه داشتن برای انجام آن استفاده می‌شود. از این فعل همراه با مصدر بدون “to” استفاده می‌کنیم.

مثال‌ها:

می‌تونم اینجا پارک کنم؟

Can I park here?

علی می‌تونه پیانو بزنه.

Ali can play the piano.

 

اگر بخوای، می‌تونم فردا بهت سر بزنم.

I can visit you tomorrow if you like.

 

تو می‌تونی از لپ‌تاپ من استفاده کنی.

You can use my laptop.

 

 

Part B:

 

وقتی می‌خواهیم بگوییم نمی‌توانیم کاری را انجام دهیم یا انجام آن ممنوع است، از “can’t” استفاده می‌کنیم.

 

متأسفم، ولی نمی‌تونم امشب بیام مهمونی.

Sorry, I can’t come to the party tonight.

 

اون نمی‌تونه رانندگی کنه؛ هنوز گواهینامه نداره.

She can’t drive; she doesn’t have a license yet.

 

Part C:

 

بعضی وقتا “could” حالت گذشته‌ی “can” هست. ما “could” رو مخصوصاً برای این افعال استفاده می‌کنیم:

 see, hear, smell, taste, feel, remember, understand

 

وقتی بچه بودم، می‌تونستم خیلی سریع بدوم.

When I was a kid, I could run very fast.

 

همین که وارد آشپزخونه شدم، بوی قهوه رو حس کردم.

As soon as I walked into the kitchen, I could smell coffee.

 

دیشب نمی‌تونستم بخوابم.

I couldn’t sleep last night.

 

 

Part D:

از “could” برای بیان توانایی کلی در گذشته استفاده می‌کنیم، اما وقتی می‌خواهیم درباره موفقیت در یک موقعیت خاص صحبت کنیم، از “was/were able to” یا “managed to” استفاده می‌کنیم.

 

وقتی بچه بود، سارا می‌تونست سه تا زبان یاد بگیره.

Sara could learn three languages when she was a child.

 

آتش خیلی سریع پخش شد، ولی همه تونستن فرار کنن.

The fire spread quickly, but everyone was able to escape.

 

دیروز دنبال کیفم گشتم، ولی نتونستم پیداش کنم.

I looked for my bag yesterday, but I couldn’t find it.

از “couldn’t” در تمام موقعیت‌ها برای بیان ناتوانی در گذشته استفاده می‌کنیم.

 

پدرم نمی‌تونست شنا کنه.

My father couldn’t swim.

 

اندی تلاش کرد، ولی نتونست مسابقه رو ببره.

Andy tried, but he couldn’t win the match.

 

امروزه یادگیری زبان انگلیسی دیگه یه مهارت اضافه نیست، بلکه یه نیازه! از کار و تحصیل گرفته تا سفر و حتی دسترسی به اطلاعات بیشتر، همه جا با زبان انگلیسی سر و کار داریم. بدون دونستن انگلیسی، انگار داریم خودمون رو از یه دنیای بزرگ محروم می‌کنیم.

 

اما یادگیری زبان هم روش خودش رو داره و باید اصولی جلو رفت. توی دوره‌های ما، هم اصول پایه‌ای زبان رو یاد می‌گیرین و هم مهارت‌های کاربردی رو که توی دنیای واقعی بهش نیاز دارین. پس اگه واقعا می‌خواین زبانتون رو تقویت کنین و به هدفای زبانیتون برسین، ما کنارتون هستیم تا توی این مسیر موفق بشین!

 

 

پاسخنامه تمرین درس 26ام

 

26.1

 

3. can

 

4. be able to

 

5. been able to

 

6. can (or will be able to)

 

7. be able to

 

8. can

 

9. be able to

 

26.2

 

Example answers:

 

2. I used to be able to run fast.

 

3. I’d like to be able to play the piano.

 

4. I’ve never been able to get up early.

 

26.3

 

2. could run

 

3. can wait

 

4. couldn’t sleep

 

5. can’t hear

 

6. couldn’t believe

 

26.4

 

2. was able to finish it

 

3. were able to solve it

 

4. was able to get away

 

26.5

 

4. couldn’t

 

5. managed to

 

6. could

 

7. managed to

 

8. could

 

9. couldn’t

 

10. managed to

درس بیست و چهارم: English Grammar in Use

در درس 24 کتاب English Grammar in Use، می‌خواهیم دو ساختار مهم آینده یعنی “will be doing” و “will have done” رو یاد بگیریم.

درس بیست و چهارم: English Grammar in Use

will be doing and will have done

 

در درس 24 کتاب English Grammar in Use، می‌خواهیم دو ساختار مهم آینده یعنی “will be doing” و “will have done” رو یاد بگیریم. این دو زمان هر کدوم کاربرد خاص خودشون رو دارن و در موقعیت‌های متفاوتی استفاده می‌شن.

 

تو زندگی روزمره، وقتی می‌خوایم بگیم یه کاری در آینده در حال انجام خواهد بود (مثل «فردا این موقع دارم می‌رم باشگاه»)، از “will be doing” استفاده می‌کنیم. اما وقتی می‌خوایم بگیم یه کاری رو توی آینده تموم کردیم و انجام شده (مثل «تا آخر این هفته این پروژه رو تموم کرده‌ام»)، از “will have done” استفاده می‌کنیم.

 

این درس کمک می‌کنه بتونیم این دو زمان رو از هم تشخیص بدیم و راحت‌تر بگیم توی آینده دقیقاً چه اتفاقی می‌افته یا چه چیزی به نتیجه رسیده.

 

Part A:

 

این مثال رو ببین:

 

These people are standing in a queue to get into the cinema.

این آدما تو صف ایستادن که برن داخل سینما.

 

Half an hour from now, the cinema will be full. Everyone will be watching the film.

نیم ساعت دیگه سینما پر می‌شه. همه دارن فیلم رو تماشا می‌کنن.

 

Three hours from now, the cinema will be empty. The film will have finished.

سه ساعت دیگه سینما خالی می‌شه. فیلم تموم شده.

 

Everyone will have gone home.

همه رفتن خونه.

 

Part B:

 

آینده استمراری، یعنی من وسط انجام کاری هستم.

 

This time next week I’ll be on holiday. I’ll be lying on the beach or swimming in the sea.

این موقع هفته دیگه من تو تعطیلاتم. دارم کنار ساحل دراز کشیدم یا تو دریا شنا می‌کنم.

 

You have no chance of getting the job. You’ll be wasting your time if you apply.

هیچ شانسی برای گرفتن این کار نداری. اگه درخواست بدی، وقتتو هدر می‌دی.

 

مقایسه آینده استمراری با آینده ساده:

 

Don’t phone between 7 and 8. We’ll be eating.

بین ساعت ۷ تا ۸ زنگ نزن. داریم شام می‌خوریم.

 

Let’s wait for Liz to arrive and then we’ll eat.

بذار منتظر بمونیم تا لیز برسه و بعد شام می‌خوریم.

 

مقایسه کن:

 

At 10 o’clock yesterday, Tina was in her office. She was working. (past continuous)

ساعت ۱۰ دیروز، تینا تو دفترش بود. داشت کار می‌کرد. (گذشته استمراری)

 

It’s 10 o’clock now. She is in her office. She is working. (present continuous)

الان ساعت ۱۰ه. تینا تو دفترشه. داره کار می‌کنه. (حال استمراری)

 

At 10 o’clock tomorrow, she will be in her office. She will be working. (future continuous)

فردا ساعت ۱۰، تینا تو دفترشه. داره کار می‌کنه. (آینده استمراری)

 

Part C:

 

از “آینده استمراری” برای کارهایی که قراره تو آینده کامل بشن هم استفاده می‌کنیم.

 

مثلاً:

 

The government will be making a statement about the crisis later today.

دولت امروز بعداً یه بیانیه درباره بحران می‌ده.

 

Later in the programme, I’ll be talking to the Minister of Education.

بعداً تو برنامه، با وزیر آموزش صحبت می‌کنم.

 

The team’s star player is injured and won’t be playing in the game on Saturday.

ستاره تیم مصدوم شده و شنبه تو بازی حضور نداره.

 

وقتی از فرم will be (doing) استفاده می‌کنیم، will (do) “آینده استمراری” شبیه going to (do) آینده ساده عمل می کنه.

 

Part D:

 

“آینده کامل” یعنی کاری تا یه زمانی تو آینده کامل می‌شه.

 

مثلاً:

 

Sally always leaves for work at 8.30 in the morning. She won’t be at home at 9 o’clock – she’ll have gone to work.

سالی همیشه ساعت ۸:۳۰ صبح می‌ره سر کار. ساعت ۹ خونه نیست – رفته سر کار.

 

We’re late. The film will already have started by the time we get to the cinema.

ما دیر کردیم. وقتی برسیم سینما، فیلم شروع شده.

 

مقایسه کن:

 

Ted and Amy have been married for 24 years. (present perfect)

تد و امی ۲۴ ساله که ازدواج کردن. (حال کامل)

 

 

Next year they will have been married for 25 years. (future perfect)

سال دیگه ۲۵ سال از ازدواجشون گذشته. (آینده کامل)

 

When their son was born, they had been married for three years. (past perfect)

وقتی پسرشون به دنیا اومد، سه سال از ازدواجشون گذشته بود. (گذشته کامل)

 

تا حالا چند بار شده که توی مسافرت، کار، یا حتی اینترنت با انگلیسی مواجه شدید و حس کردید که کاش می‌تونستید راحت‌تر مکالمه کنید؟ انگلیسی فقط یه زبان نیست؛ یه کلید برای دنیای بزرگ‌تره!

 

ما توی دوره‌های مکالمه انگلیسی‌مون، بهت کمک می‌کنیم که بدون استرس، راحت و روان صحبت کنی. تمرینات کاملاً عملی و کاربردی هستن، یعنی از همون جلسات اول می‌تونی جملات ساده بسازی و توی موقعیت‌های مختلف ازشون استفاده کنی. هر چی زودتر شروع کنی، زودتر نتیجه می‌بینی!

 

پس اگه می‌خوای بدون دردسر، انگلیسی رو مثل یه دوست یاد بگیری و توی موقعیت‌های مختلف ازش استفاده کنی، دوره‌های مکالمه ما دقیقاً همون چیزیه که دنبالش بودی. بیا و با ما همراه شو!

 

پاسخنامه تمرین درس 24ام

 

24.1

 

2. b is true

 

3. a and c are true

 

4. b and d are true

 

5. c and d are true

 

6. c is true

 

24.2

 

2. be going

 

3. won’t be playing

 

4. will be starting

 

5. be watching

 

6. will you be doing

 

7. won’t be going

 

8. will be landing

 

24.3

 

2. we’ll be playing / we will be playing

 

3. She’ll be waiting / She will be waiting

 

4. it will have finished (or it will be finished)

 

5. you’ll still be living / you will still be living

 

6. she’ll have travelled / she will have travelled

 

7. I’ll be staying / I will be staying

 

8. he’ll have spent / he will have spent

 

9. I won’t be doing / I will not be doing

 

درس بیست و دوم: English Grammar in Use

خب بریم قسمت دوم دو تا از کلمات کوچولو اما پرکاربردی که برای حرف زدن از آینده تو انگلیسی استفاده می‌کنیم: will و shall. شاید براتون سوال پیش بیاد که این دو تا چه فرقی با هم دارن؟ بریم نکات مهمی رو با هم تو این درس یاد بگیریم. 

درس بیست و دوم: English Grammar in Use

will and shall – Part 2

 

خب بریم قسمت دوم دو تا از کلمات کوچولو اما پرکاربردی که برای حرف زدن از آینده تو انگلیسی استفاده می‌کنیم: will و shall. شاید براتون سوال پیش بیاد که این دو تا چه فرقی با هم دارن؟ بریم نکات مهمی رو با هم تو این درس یاد بگیریم.

 

Part A:

 

 

وقتی که کسی قبلاً برنامه‌ریزی کرده یا تصمیم گرفته کاری رو انجام بده از “will” استفاده نمی‌کنیم:

 

Lisa is working next week. (not Lisa will work)

لیزا هفته بعد کار می‌کنه.

 

Are you going to watch TV this evening? (not will you watch)

امشب می‌خوای تلویزیون نگاه کنی؟

 

وقتی می‌خوایم بگیم که چیزی رو می‌دونیم یا باور داریم که در آینده اتفاق می‌افته (نه چیزی که کسی قبلاً تصمیم گرفته) از “will” استفاده می‌کنیم. مثلاً:

 

Kate has her driving test next week. Chris and Joe are talking about it.

کیت هفته بعد امتحان رانندگی داره. کریس و جو دارن در موردش صحبت می‌کنن.

 

 

Joe believes that Kate will pass the driving test.

جو فکر می‌کنه کیت امتحان رانندگی رو قبول می‌شه.

 

He is predicting the future.

اون داره آینده رو پیش‌بینی می‌کنه.

 

وقتی اتفاق یا شرایطی رو در آینده پیش‌بینی می‌کنیم، از “will” یا “won’t” استفاده می‌کنیم. چندتا مثال دیگه:

 

They’ve been away a long time. When they return, they’ll find a lot of changes here.

اونا خیلی وقته که رفته‌ان. وقتی برگردن، می‌بینن که اینجا خیلی تغییر کرده.

 

‘Where will you be this time next year?’ ‘I’ll be in Japan.’

“سال دیگه همین موقع کجا هستی؟” “تو ژاپن خواهم بود.”

 

That plate is hot. If you touch it, you’ll burn yourself.

اون بشقاب داغه. اگه دست بزنی، خودتو می‌سوزونی.

 

Anna looks completely different now. You won’t recognise her.

آنا الان کاملاً متفاوت به نظر میاد. نمی‌تونید بشناسیدش.

 

When will you get your exam results?

کی نتایج امتحانتو می‌گیری؟

 

مقایسه کن:

 

I think James is going to the party on Friday. (= I think he has already decided to go)

فکر می‌کنم جیمز جمعه به مهمونی می‌ره. (یعنی فکر می‌کنم اون قبلاً تصمیم گرفته که بره)

 

I think James will go to the party on Friday. (= I think he will decide to go)

فکر می‌کنم جیمز جمعه به مهمونی بره. (یعنی فکر می‌کنم اون تصمیم می‌گیره که بره)

 

Part B:

 

ما معمولاً از “will” (یا “’ll”) همراه با این کلمات استفاده می‌کنیم:

 

Probably

احتمالاً

 

I’ll probably be home late tonight.

احتمالاً امشب دیر می‌رسم خونه.

 

I’m sure

مطمئنم

 

Don’t worry about the exam. I’m sure you’ll pass.

نگران امتحان نباش. مطمئنم قبول می‌شی.

 

I think

فکر می‌کنم

 

 

Do you think Sarah will like the present we bought her?

فکر می‌کنی سارا کادویی که براش خریدیم رو دوست داشته باشه؟

 

I don’t think

فکر نمی‌کنم

 

I don’t think the exam will be very difficult.

فکر نمی‌کنم امتحان خیلی سخت باشه.

 

I wonder

با خودم می‌گم / نمی‌دونم

 

I wonder what will happen.

نمی‌دونم چه اتفاقی می‌افته.

 

بعد از I hope عموما از زمان حال استفاده می کنیم. 

I hope Kate passes the driving test.

امیدوارم کیت امتحان رانندگی رو قبول بشه.

 

I hope it doesn’t rain tomorrow.

امیدوارم فردا بارون نیاد.

 

Part C:

معمولاً از “will” برای صحبت درباره آینده استفاده می‌کنیم، اما بعضی وقت‌ها از “will” برای صحبت درباره الان هم استفاده می‌کنیم:

 

Don’t phone Amy now. She’ll be busy. (= she’ll be busy now)

الان به امی زنگ نزن. احتمالاً مشغوله. (یعنی الان مشغوله)

 

 

Part D:

 

معمولاً “shall” رو فقط با “I” و “we” استفاده می‌کنیم. می‌تونی بگی:

 

I shall or I will (I’ll)  / We shall or we will (we’ll)

من خواهم / ما خواهیم 

 

I shall be late this evening. (or I will be)

من امشب دیر می‌رسم. (یا من خواهم رسید)

 

We shall probably go to France in June. (or We will probably go)

احتمالاً ماه ژوئن می‌ریم فرانسه. (یا ما خواهیم رفت)

 

توی انگلیسی محاوره‌ای معمولاً از “I’ll” و “we’ll” استفاده می‌کنیم:

 

We’ll probably go to France.

احتمالاً می‌ریم فرانسه.

 

منفی “shall” می‌شه “shall not” یا “shan’t”:

 

I shan’t be here tomorrow. (or I won’t be)

من فردا اینجا نخواهم بود. (یا من نخواهم بود)

 

معمولاً از “shall” با “he/she/it/you/they” استفاده نمی‌کنیم:

 

She will be very angry. (not She shall be)

اون خیلی عصبانی می‌شه. (نه “اون خواهد شد”)

 

اگه می‌خواین مکالمه‌تون رو به سطح حرفه‌ای برسونین، یه خبر خوب براتون دارم! ما یه دوره ۳ ماهه کمربند مشکی مکالمه سریع داریم که به شما کمک می‌کنه تو مکالمات روزمره‌تون مثل یک بومی‌زبان حرفه‌ای بشین. این دوره دسترسی دائمی داره، یعنی هر زمانی که خواستین می‌تونین دوباره مطالب رو مرور کنین. تازه، همراه این دوره پشتیبانی هم هست که هر وقت سوالی داشتین، راهنماییتون می‌کنیم. این یه فرصت عالیه برای کسایی که می‌خوان تو کمترین زمان بیشترین پیشرفت رو تو مکالمه داشته باشن!

 

همین حالا ثبت‌نام کنین و مکالمه‌تون رو متحول کنین!

 

 

پاسخنامه

 

22.1

 

2. won’t

 

3. ’ll / will

 

4. won’t

 

5. ’ll / will

 

6. won’t

 

22.2

 

2. It will look

 

3. you’ll like / you will like

 

4. You’ll enjoy / You will enjoy

 

5. You’ll get / You will get

 

6. people will live

 

7. we’ll meet / we will meet

 

8. she’ll come / she will come

 

9. she’ll mind

 

10. it will be

 

22.3

 

2. Do you think it will rain?

 

3. When do you think it will end?

 

4. How much do you think it will cost?

 

5. Do you think they’ll get married? / … they will get married?

 

6. What time do you think you’ll be back? / … you will be back?

 

7. What do you think will happen?

 

22.4

 

Example answers:

 

2. I’ll be in bed.

 

3. I’ll be at work.

 

4. I’ll probably be at home.

 

5. I don’t know where I’ll be.

 

22.5

 

2. I’ll never forget it.

 

3. You’ll laugh

 

4. I’m going

 

5. will win

 

6. is coming

 

7. It won’t hurt

 

8. What will happen

 

9. we’re going

 

 

درس نوزدهم: English Grammar in Use

خیلی وقت‌ها ما از زمان حال استفاده می‌کنیم تا درباره آینده حرف بزنیم. دو تا زمان مهم که این کار رو باهاشون انجام می‌دیم، حال استمراری و حال ساده هستن.

درس نوزدهم: English Grammar in Use

Present tenses (I am doing / I do) for the future

زمان‌های حال برای آینده

 

خیلی وقت‌ها ما از زمان حال استفاده می‌کنیم تا درباره آینده حرف بزنیم. دو تا زمان مهم که این کار رو باهاشون انجام می‌دیم، حال استمراری و حال ساده هستن.

 

1. حال استمراری (I am doing)

 

از حال استمراری استفاده می‌کنیم وقتی که می‌خوایم درباره‌ی برنامه‌های قطعی و کارهایی که از قبل براشون برنامه‌ریزی کردیم، صحبت کنیم. مثلاً:

من فردا دارم میرم باشگاه.

I’m going to the gym tomorrow.

اون دوشنبه داره می‌ره مسافرت.

She’s going on a trip on Monday.

تو اینجا زمان حاله، ولی داریم درباره آینده حرف می‌زنیم. چون این یه کاریه که برنامه‌ریزی شده.

 

2. حال ساده (I do)

ما از حال ساده برای چیزهایی استفاده می‌کنیم که معمولاً طبق برنامه انجام می‌شن، مثل زمان حرکت قطارها، ساعت شروع فیلم‌ها، یا کلاس‌ها. مثلاً:

کلاس زبانم ساعت ۳ شروع می‌شه.

My English class starts at 3.

قطار ساعت ۶ حرکت می‌کنه.

The train leaves at 6.

اینجا هم داریم از حال ساده برای صحبت درباره آینده استفاده می‌کنیم، چون یه برنامه‌ی مشخص و رسمی هست.

 

Part A:

 

حال استمراری (دارم انجام می‌دم) با معنی آینده

 

This is Ben’s diary for next week.

این دفترچه‌ی برنامه‌ی بن برای هفته‌ی بعده.

 

He is playing tennis on Monday afternoon.

اون دوشنبه بعد از ظهر تنیس بازی می‌کنه.

 

He is going to the dentist on Tuesday morning.

اون سه‌شنبه صبح می‌ره دندون‌پزشکی.

 

He is meeting Kate on Friday.

اون جمعه قراره با کیت ملاقات کنه.

 

تو همه‌ی این مثال‌ها، بن از قبل تصمیم گرفته و برنامه‌ریزی کرده که این کارا رو انجام بده.

 

I’m doing something (tomorrow etc.) = I have already decided and arranged to do it:

دارم یه کاری رو انجام می‌دم (فردا و غیره) = از قبل تصمیم گرفتم و برنامه‌ریزی کردم که انجامش بدم:

 

A: What are you doing on Saturday evening? (not What do you do)

الف: شنبه شب داری چیکار می‌کنی؟ (نه اینکه “چیکار می‌کنی”)

 

B: I’m going to the cinema. (not I go)

ب: می‌خوام برم سینما. (نه اینکه “می‌رم سینما”)

 

A: What time is Katherine arriving tomorrow?

الف: کاترین فردا چه ساعتی می‌رسه؟

 

B: Half past ten. We’re meeting her at the station.

ب: ده و نیم. قراره تو ایستگاه ببینیمش.

 

I’m not working tomorrow, so we can go out somewhere.

فردا کار نمی‌کنم، پس می‌تونیم بریم یه جایی بیرون.

 

Steve isn’t playing football next Saturday. He’s hurt his leg.

استیو شنبه آینده فوتبال بازی نمی‌کنه. پاش آسیب دیده.

 

معمولاً برای صحبت کردن درباره‌ی کارهایی که برنامه‌ریزی کردیم انجام بدیم از “will” استفاده نمی‌کنیم:

 

What are you doing tonight? (not What will you do)

امشب داری چیکار می‌کنی؟ (نه اینکه “چه کار خواهی کرد”)

 

Alex is getting married next month. (not will get)

الکس ماه بعد ازدواج می‌کنه. (نه اینکه “ازدواج خواهد کرد”)

 

ما از زمان حال استمراری برای عملی که درست قبل از شروعش هستیم استفاده می‌کنیم. این مخصوصاً برای فعل‌های حرکتی مثل “رفتن”، “آمدن”، “ترک کردن” و… استفاده می‌شه.

 

I’m tired. I’m going to bed now. Goodnight. (not I go to bed now)

خسته‌ام. دارم میرم بخوابم. شب بخیر. (نه اینکه “می‌رم بخوابم”)

 

‘Tina, are you ready yet?’ ‘Yes, I’m coming.’ (not I come)

تینا، آماده‌ای؟ آره، دارم میام. (نه اینکه “میام”)

 

Part B:

حال ساده (من انجام میدم) با معنی آینده

 

ما از حال ساده وقتی درباره برنامه‌های زمان‌بندی شده مثل زمان‌های حمل و نقل یا سینما صحبت می‌کنیم، استفاده می‌کنیم .

 

I have to go. My train leaves at 11.30.

من باید برم. قطارم ساعت 11:30 حرکت می‌کنه.

 

What time does the film start tonight?

فیلم امشب چه ساعتی شروع می‌شه؟

 

The meeting is at nine o’clock tomorrow.

جلسه فردا ساعت 9 هست.

 

می‌تونی از حال ساده وقتی درباره افرادی صحبت می‌کنی که برنامه‌هاشون مثل یک جدول زمان‌بندی ثابت شده است استفاده کنی.

 

I start my new job on Monday.

من دوشنبه کار جدیدم رو شروع می‌کنم.

 

What time do you finish work tomorrow?

چه ساعتی فردا کارت تموم می‌شه؟

 

اما زمان استمراری برای سایر قرارهای شخصی بیشتر استفاده می‌شه.

 

What time are you meeting Kate tomorrow? (not do you meet)

فردا چه ساعتی با کیت قرار داری؟

 

مقایسه کن:

 

Present simple

زمان حال ساده

What time does the train arrive?

قطار چه ساعتی می‌رسه؟

The film starts at 8.15.

فیلم ساعت ۸:۱۵ شروع می‌شه.

Present continuous

زمان حال استمراری

What time are you arriving?

کی می‌رسی؟

I’m going to the cinema this evening

امشب دارم می‌رم سینما.

 

وقتی در مورد قرارها، کلاس‌ها، امتحان‌ها و غیره صحبت می‌کنی، می‌تونی از “I have” یا “I’ve got” استفاده کنی.

 

I have an exam next week. Or I’ve got an exam next week.

من هفته دیگه امتحان دارم. یا هفته دیگه امتحان دارم. (هردو درستن)

 

خسته شدی از اینکه انگلیسی‌ت خوب نیست؟

می‌خوای تو هر جمعی حرف بزنی و بدرخشی؟

دوره مکالمه انگلیسی کمربند مشکی، راه حلته!

با این دوره فوق‌العاده، تو فقط ۳ ماه می‌تونی از یه مبتدی کامل تبدیل بشی به یه حرفه‌ای تمام‌عیار!

با دوره کمربند مشکی مکالمه سریع چه چیزی به دست میاری؟

  • انگلیسی روان: دیگه نگران این نیستی که جمله‌ت رو چطوری بگی.
  • اعتماد به نفس بالا: با خیال راحت تو هر جمعی انگلیسی حرف می‌زنی.
  • درهای جدید به روت باز میشه: فرصت‌های شغلی و تحصیلی بیشتری پیدا می‌کنی.

 

برای مشاوره و ثبت نام در تلگرام به آیدی @dr_zaban پیام بده.

 

 

19.1

 

2. How long are you going for?

 

3. When are you leaving?

 

4. Are you going alone?

 

5. Are you travelling by car?

 

6. Where are you staying?

 

19.2

 

2. We’re having

 

3. I’m not working

 

4. I’m leaving

 

5. are you going

 

6. Laura isn’t coming / Laura’s not coming

 

7. I’m going

 

8. He’s working / He is working

 

19.3

 

Example answers:

 

2. I’m working tomorrow morning.

 

3. I’m not doing anything tomorrow evening.

 

4. I’m going swimming next Sunday.

 

5. I’m going to a party this evening.

 

19.4

 

2. Are you going

 

3. he’s moving / he is moving

 

4. I’m going / I am going … does it start

 

5. we’re meeting / we are meeting

 

6. Are you doing

 

7. does this term end … starts

 

8. We’re going / We are going … Who’s getting / Who is getting

 

9. Are you watching

 

10. leaves … arrives

 

11. It finishes

 

12. I’m not using / I am not using

 

درس هجدهم: English Grammar in Use

درس 18 کتاب English Grammar in Use به موضوع “used to (do)” اختصاص دارد. در این بخش، از این ساختار برای صحبت کردن درباره‌ی کارهایی استفاده می‌شود که در گذشته به‌طور مداوم انجام می‌دادیم اما اکنون دیگر انجام نمی‌دهیم. به عبارت دیگر، “used to” به رفتارها و عادت‌های گذشته اشاره دارد.

درس هجدهم: English Grammar in Use

used to (do)

 

درس 18 کتاب English Grammar in Use به موضوع “used to (do)” اختصاص دارد. در این بخش، از این ساختار برای صحبت کردن درباره‌ی کارهایی استفاده می‌شود که در گذشته به‌طور مداوم انجام می‌دادیم اما اکنون دیگر انجام نمی‌دهیم. به عبارت دیگر، “used to” به رفتارها و عادت‌های گذشته اشاره دارد.

نکات کلیدی:

1. “used to” برای توصیف عادات و رویدادهای گذشته: این ساختار برای بیان کارهایی است که در گذشته به‌طور مرتب انجام می‌گرفت ولی دیگر تکرار نمی‌شوند.

مثال:

I used to play football every weekend when I was younger.

(من در جوانی هر آخر هفته فوتبال بازی می‌کردم، ولی حالا دیگر این کار را نمی‌کنم.)

 

2. “used to” برای توصیف حالت‌های گذشته: همچنین از این ساختار می‌توان برای توصیف وضعیت‌ها یا شرایطی که در گذشته وجود داشته و اکنون تغییر کرده‌اند، استفاده کرد.

مثال:

There used to be a cinema in this town, but it closed down a few years ago.

(قبلاً در این شهر یک سینما وجود داشت، ولی چند سال پیش تعطیل شد.)

 

Part A:

 

Nicola doesn’t travel much these days.

نیکولا این روزا زیاد سفر نمی‌کنه.

 

She prefers to stay at home.

ترجیح می‌ده خونه بمونه.

 

But she used to travel a lot.

ولی قبلا زیاد سفر می‌کرد.

 

She used to go away two or three times a year.

قبلا سالی دو سه بار می‌رفت سفر.

 

She used to travel a lot = she travelled often in the past, but she doesn’t do this any more.

قبلا زیاد سفر می‌کرد = قبلا زیاد سفر می‌رفت، ولی دیگه این کارو نمی‌کنه.

 

Part B :

 

I used to do something = I did it often in the past, but not any more:

من قبلا یه کاری رو انجام می‌دادم = قبلا زیاد انجامش می‌دادم، ولی دیگه نه:

 

I used to play tennis a lot, but I don’t play very much now.

من قبلا خیلی تنیس بازی می‌کردم، ولی الان زیاد بازی نمی‌کنم.

 

David used to spend a lot of money on clothes. These days he can’t afford it.

دیوید قبلا خیلی پول لباس می‌داد. این روزا دیگه نمی‌تونه از پسش بربیاد.

 

‘Do you go to the cinema much?’ ‘Not now, but I used to.’ (= I used to go)

“زیاد سینما میری؟” “الان نه، ولی قبلا می‌رفتم.”

 

ما همچنین از used to برای چیزایی استفاده می‌کنیم که قبلا درست بودن، ولی الان دیگه نیستن:

 

This building is now a furniture shop. It used to be a cinema.

این ساختمون الان یه مغازه مبلمانه. قبلا یه سینما بود.

 

I used to think Mark was unfriendly, but now I realise he’s a very nice person.

من قبلا فکر می‌کردم مارک آدم سردیه، ولی الان فهمیدم آدم خیلی خوبیه.

 

I’ve started drinking coffee recently. I never used to like it before.

من تازگیا شروع کردم به قهوه خوردن. قبلا اصلا دوست نداشتم.

 

Lisa used to have very long hair when she was a child.

لیزا وقتی بچه بود موهاش خیلی بلند بود.

 

Part C:

 

‘I used to do something’ is past. There is no present. You cannot say ‘I use to do’.

“قبلا یه کاری رو انجام می‌دادم” برای گذشته‌ست. برای زمان حال نیست. نمی‌تونی بگی “من عادت دارم یه کاری رو انجام بدم.”

 

برای حرف زدن درباره حال، از زمان حال ساده استفاده می‌کنیم (مثلا: I do).

 

 

We used to live in a small village, but now we live in a city.

ما قبلا تو یه دهکده کوچیک زندگی می‌کردیم، ولی الان تو شهر زندگی می‌کنیم.

 

There used to be four cinemas in the town. Now there is only one.

قبلا تو شهر چهار تا سینما بود. الان فقط یه دونه مونده.

 

Part D:

 

فرم سوالی معمولی اینه: ? …did (you) use to

 

Did you use to eat a lot of sweets when you were a child? (= did you do this often?)

وقتی بچه بودی زیاد شیرینی می‌خوردی؟ (= آیا این کارو زیاد می‌کردی؟)

 

فرم منفی به صورت … didn’t use to هست (used not to … هم ممکنه):

 

I didn’t use to like him. (or I used not to like him.)

من قبلا ازش خوشم نمی‌اومد. (یا: من قبلا ازش خوشم نمی‌اومد.)

 

Part E:

 

مقایسه کن I used to do و I was doing:

 

I used to watch TV a lot. (= I watched TV often in the past, but I don’t do this any more)

من قبلا زیاد تلویزیون تماشا می‌کردم. (= تو گذشته زیاد تلویزیون می‌دیدم، ولی دیگه این کارو نمی‌کنم)

 

I was watching TV when Rob called. (= I was in the middle of watching TV)

داشتم تلویزیون می‌دیدم که راب زنگ زد. (= وسط تماشای تلویزیون بودم)

 

Part F:

 

I used to do و I am used to doing رو با هم قاطی نکن (به درس ۶۱ نگاه کن). ساختار و معانیشون فرق داره:

 

I used to live alone. (= I lived alone in the past, but I no longer live alone.)

من قبلا تنها زندگی می‌کردم. (= قبلا تنها زندگی می‌کردم، ولی دیگه تنها زندگی نمی‌کنم.)

 

I am used to living alone. (= I live alone, and it’s not a problem for me because I’ve lived alone for some time.)

من به تنها زندگی کردن عادت دارم. (= الان تنها زندگی می‌کنم و برام مشکلی نیست چون مدتیه اینطوری زندگی می‌کنم.)

 

 

یادگیری زبان جدید مثل باز کردن دری به روی یه دنیای تازه‌ست! با دونستن یه زبان دیگه، می‌تونی راحت‌تر با آدمای جدید ارتباط بگیری، سفر کنی، شغل‌های بهتر پیدا کنی، و حتی فیلم‌ها و کتاب‌های زیان اصلی رو بدون زیرنویس و ترجمه بخونی.

 

حالا اگه بخوای به هدفت برسی و یه زبان رو سریع و راحت یاد بگیری، دوره‌های ما دقیقاً همون چیزیه که نیاز داری! با ما یادگیری زبان رو قدم به قدم و تو فضای دوستانه‌ای تجربه می‌کنی. فرقی نداره از کجا شروع کنی، ما اینجاییم تا کمکت کنیم تا به نتیجه‌ای که می‌خوای برسی.

 

 

پاسخنامه تمرین های درس هجدهم

 

18.1

 

2. used to have/ride

 

3. used to live

 

4. used to be

 

5. used to eat/like/love

 

6. used to take

 

7. used to be

 

8. used to work

 

18.2

 

2. used

 

3. used to be

 

4. did

 

5. used to

 

6. use

 

7. to

 

8. be able

 

9. didn’t

 

18.3

 

2–6

 

She used to be very lazy, but she works very hard these days.

 

She didn’t use to like cheese, but she eats lots of cheese now. or She used not to like cheese, but …

 

She used to play the piano, but she hasn’t played the piano for a long time. / … played it for a long time.

 

She didn’t use to drink tea, but she likes it now. or She used not to drink tea, but …

 

She used to have a dog, but it died two years ago

18.4

 

Example answers:

 

3. I used to be a vegetarian, but now I eat meat sometimes.

 

4. I used to watch TV a lot, but I don’t watch it much now.

 

5. I used to hate getting up early, but now it’s no problem.

 

7. I didn’t use to drink coffee, but I drink it every day now.

 

8. I didn’t use to like hot weather, but now I love it

 

صفحه اصلی فروشگاه مقالات حساب کاربری