فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

در این مقاله قصد دارم در مورد کاربردهای need و نکات مهم اون براتون بگم. فعل Need یک فعل نیمه مداله. به این معنا که هم نقش فعل اصلی رو داره هم نقش فعل کمکی.

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

در این مقاله قصد دارم در مورد فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی براتون بگم. فعل Need یک فعل نیمه مداله. به این معنا که هم نقش فعل اصلی رو داره هم نقش فعل کمکی.

در نقش فعل اصلی

در نقش فعل اصلی به معنای نیاز داشتن هست. و بعد از اون سه ساختار داریم:

۱. اسم

۲. مصدر با to

۳. فعل ing- دار

 

Do you need any help?

کمکی نیاز دارید؟

 

He needs our help.

اون به کمک ما نیاز داره.

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

You don’t really need a car.

واقعا به ماشین نیازی نداری.

 

Most people need to feel loved.

اغلب افراد نیاز به دوست داشته شدن دارند.

 

This room needs cleaning.

این اتاق به نظافت احتیاج داره.

 

 

نکته: وجود فعل ing- دار بعد از need مفهوم مجهول به جمله می دهد.

 

This room needs to be cleaned.

 این اتاق نیاز به تمیز کازی داره.

 

 

در نقش فعل کمکی

 

فعل need در نقش فعل ناقص به معنای “لازم بودن” ضرورت داشتن” هست و در زمانهای حال و آینده بکار می رود.

 

نکته 1: need در جملات مثبت و سوالی کمتر استفاده میشه. در عوض از need to استفاده می شود. مثال:

 

Does she need to go out for a walk?

آیا اون واقعا نیاز داره برای قدم زدن بیرون بره ؟

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

Mary needs you to help her with the cooking.

مری برای آشپزی به کمکت نیاز داره.

 

فرم منفی:

 

کاربرد need در جملات منفی خیلی متداول هست. در این جملات:

Needn’t = don’t/ doesn’t need to

 

You needn’t take off your shoes. (don’t need to)

نیازی نیست کفشهاتونو در بیارید.

 

He needn’t ask my permission. (doesn’t need to)

اون نیازی به اجازه من نداره.

 

They needn’t make such a fuss over it. (don’t need to)

نیازی نیست سر این موضوع این قدر قشقرق راه بندازن.

 

نکته 2: فعل Need بعد از فاعل سوم شخص به s- نیاز ندارد.

 

نکته 3: گاهی اوقات کلمه Need در نقش فعل کمکی همراه با hardly (به ندرت) به کار می رود. که معنای اون میشه “نیازی نیست که.

 

We need hardly say that we are very grateful.

نیازی نیست بگم که چقدر سپاسگزاریم.

 

I need hardly remind you that this information is confidential.

نیازی نیست بگم که این اطلاعات محرمانه است.

 

کلمه Need با only هم به کار میره. که معنیش میشه “فقط کافیه که.

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

You need only sign this paper and I’ll do the rest.

کافیه این برگه رو امضا کنی من خودم بقیه اش رو انجام میدم.

 

 

در اغلب موارد در ابتدای جمله یکی از این عبارتهای منفی وجود دارد:

no one, nobody, nothing

 

Nobody need know the name of the person who made the complaint.

نیازی نیست کسی نام شخصی که شکایت کرده رو بدونه.

 

فرم سوالی:

 

در فرم رسمی Need در نقش فعل کمکی در ابتدای جمله قرار می گیرد و نیازی به افعال کمکی do/does/did نیست.

 

Need we wait any longer?

نیازی هست بیشتر از این منتظر بمونیم؟

 

نکته 4: در پاسخ مثبت  باید از must استفاده کنیم.

 

No, you needn’t.

Yes, you must.

 

البته اگر از need در نقش فعل اصلی استفاده کنیم در ابتدای جمله از افعال کمکی do/does/did استفاده می کنیم.

 

Need it be so dark in here? (formal)

آیا نیازه اینجا اینقدر تاریک باشه؟ (رسمی)

 

Does it need to be so dark in here? (Informal)

آیا نیازه اینجا اینقدر تاریک باشه؟ (غیر رسمی)

 

Need she go? (Formal)

نیازه که اون بره.

 

Does she need to go? (Informal)

نیازه که اون بره.

 

عدم اجبار در گذشته:

 

وقتی می خواهیم بگوییم برای انجام کاری در زمان گذشته اجبار نداشتیم از needed استفاده نمی کنیم. به جای آن از دو عبارت didn’t have to یا didn’t need to  استفاده می کنیم. مثلا:

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی 

I didn’t need to buy any books. They were all in the library.

مجبور نبودم هیچ کتابی بخرم. کتابخانه همه شو داشت.

 

I didn’t have to buy any books. They were all in the library.

مجبور نبودم هیچ کتابی بخرم. کتابخانه همه شو داشت.

 

نکته 5: برای بیان کاری در گذشته که لزومی نداشته انجام شود اما انجام شده از ساختار زیر استفاده می کنیم.

 

Needn’t have +p.p

این دو جمله را با هم مقایسه کنید:

 

You needn’t have lost your temper (but you did).

نیازی نبود از کوره در بروی (ولی در رفتی).

 

You didn’t need to lose your temper (so you didn’t).

نیازی نبود از کوره در بروی (پس در نرفتی).

 

 

We needn’t have wasted our time and energy on that project. (but we did).

نیازی نبود وقت و انرژی مون رو روی اون پروژه هدر بدهیم (اما دادیم).

 

We didn’t need to waste our time and energy on that project (so we didn’t).

نیازی نبود وقت و انرژی مون رو روی اون پروژه هدر بدهیم (پس ندادیم).

 

 

Can I ask why you’ve changed your mind please?

میشه لطفا بپرسم چرا نظرتون عوض شد؟

 

The customers started pouring in, as soon as the doors opened!

به محض این که درها باز شد، مشتریها یهو ریختن داخل.

 

I couldn’t decide which one to buy, so I ended up buying both of them.

نمی تونستم تصمیم بگیرم کدوم رو بخرم. بلاخره تصمیم گرفتم هر دو را بخرم.

 

I need to buy a gift for my friend, his birthday is coming up.

باید برای دوستم یک کادو بخرم، تولدش نزدیکه.

 

 

امیدوارم از مقاله فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی لذت بده باشید. مطالب بیشتر گرامر رو از این قسمت ببینید. لطفا نظرتون رو در بخش نظرات برای من بنوییسد!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انگلیسی در فرودگاهانگلیسی در فرودگاه

در این مقاله، اصطلاحات پرکاربرد در فرودگاه و هنگام سوار شدن به هواپیما رو بهتون معرفی کنم. با به خاطر سپردن این عبارات، اعتماد به نفس شما در سفرهای بعدی بالاتر خواهد رفت، در شرایط پر تنش قرار نخواهید گرفت و می تونین مثل یک مسافر حرفه ای رفتار کنین.

انگلیسی در فرودگاه

انگلیسی در فرودگاه جزو ضروریات در تعطیلات نوروزی است. احتمالا شما هم می خواهید بعد از یک سال کاری چند روزی رو به مسافرت و تجدید قوا اختصاص بدین. فرض کنین که چمدون هاتون رو بستین، پاسپورت و ویزاتون آماده است و قصد دارین برای مدتی از محل زندگی و محل اقامتتون دور بشین و برای دیدن جاذبه های گردشگری، رهسپار خارج از کشور بشین.

 

همانطور که می دونین، هواپیما و سفر هوایی، یکی از محبوب ترین و سریع ترین روش ها برای سفر به خارج از کشور هست.

 

اگرچه سفر کردن با هواپیما بسیار هیجان انگیره، اما به همان میزان هم میتونه برای بعضی افراد استرس زا باشه.

 

در هر فرودگاه خارجی قدم می گذارید، تمامی مکالمات انگلیسی در فرودگاه به زبان انگلیسی انجام می شه. و اینجاست که اهمیت یادگیری زبان انگلیسی بر شما بیشتر از پیش اثبات می شه. حالا فرض کنید خیلی هم انگلیسی بلد نیستین. بدیهیه که مشکلتون دو چندان خواهد بود.

 

ندونستن انگلیسی فرودگاه میتونه باعث سردرگمی و گیجی مسافران در فرودگاه بشه. مخصوصاً اگه در سفر خارج و در فرودگاه یک کشور دیگه باشید و با واژه های مربوط به سفرهای هوایی و اصطلاحات انگلیسی در فرودگاه آشنایی چندانی نداشته نباشید.

 

البته انگلیسی فرودگاه دیگه اونقدر رایج شدن که ممکنه حتی در سفرهای داخلی هم با اون ها مواجه بشید. اما شما با یادگیری اصطلاحات انگلیسی در فرودگاه، لطف بزرگی به خودتون می کنین و می تونین با خیال راحت در فرودگاه کارتون رو راه بندازین. جالبه بدونید که حتی اگه یک کلمه هم بلد باشید، باز هم می تونین مشکلتون رو در بسیاری از شرایط گیج‌کننده حل کنید؛ کما این که با یادگیری این لغات و اصطلاحات، اعتماد به نفس شما هم بالاتر میره و از میزان استرستون کاسته میشه.

 

به همین دلیل تصمیم گرفتم در این مقاله، اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در فرودگاه و هنگام سوار شدن به هواپیما رو بهتون معرفی کنم. با به خاطر سپردن این عبارات، اعتماد به نفس شما در سفرهای بعدی بالاتر خواهد رفت، در شرایط پر تنش قرار نخواهید گرفت و می تونین مثل یک مسافر حرفه ای رفتار کنین.

 

برای سهولت در یادگیری، این مقاله به چهار بخش اصلی تقسیم شده است:

1- مکالمات پیش از مراجعه به فرودگاه

2- لغات و اصطلاحات داخل فرودگاه و قبل از سوار شدن به هواپیما

3- لغات و اصطلاحات داخل هواپیما

4- لغات و اصطلاحات بعد از پیاده شدن از هواپیما

در نهایت هم  نمونه ای از مکالمات در فرودگاه به زبان انگلیسی آورده شده است.

 

اگه سفری در پیش دارید، امیدوارم بهتون خوش بگذره. همچنین امیدوارم مقاله انگلیسی در فرودگاه براتون مفید و سودمند باشه.

 

 

1- مکالمات پیش از مراجعه به فرودگاه:

 

در بعضی از خطوط هوایی نیاز هست که مسافران از چند روز قبل، تاریخ پرواز خودشون رو از طریق تماس با فرودگاه تأیید کنن. در این بخش، سوالاتی که از مسافران پرسیده می شه به همراه نمونه پاسخ هایی که میشه به اون ها داد براتون ارائه می کنم.

 

انگلیسی در فرودگاه

1. Confirming Flight Date  انگلیسی در فرودگاه

تأیید تاریخ پرواز

 

 

Passenger: I would like to confirm my flight.

مسافر: می خواهم پروازم رو تأیید کنم.

 

Airport: Can I get your ticket number?

فرودگاه: میتونم شماره بلیطتون رو بگیرم؟

 

Passenger: The number is 76-3-43.

مسافر: شماره 76-3-43 .

 

Airport: You are scheduled to depart on December 18th at 4:00 pm.  Is this correct?

فرودگاه: پرواز شما برای روز 18 دسامبر ساعت 4 بعدازظهر ثبت شده. درسته؟

 

Passenger: Yes, it is.

مسافر: بله، درسته.

 

Airport: Is anybody else traveling with you?

فرودگاه: آیا شخص دیگه ای شما رو در پرواز همراهی میکنه؟

 

Passenger: Yes, my son.

مسافر: بله پسرم.

 

Airport: Could I get your son’s ticket number too?

فرودگاه: میتونم شماره بلیط پسرتون رو هم بگیرم؟

 

Passenger: It is 76-3-44.

مسافر: شماره 76-3-44 .

 

Airport: Your tickets have been confirmed. Please arrive at the airport 2 hours before your flight departs. Thank you for calling.

فرودگاه: بلیط های شما تأیید شده اند. لطفاً 2 ساعت قبل از پرواز در فرودگاه حاضر باشید. از تماس شما سپاسگذاریم.

 

 

 

2. Changing Flight Date  انگلیسی در فرودگاه

تغییر تاریخ پرواز

 

در صورتی که بخواهید تاریخ پروازتون رو تغییر بدید، میتونین از جملات زیر برای این کار استفاده کنین:

 

I am scheduled to depart on December 15th.  Can I change this to a later date?

تاریخ پرواز من برای 15 دسامبر ثبت شده. میتونم این رو به یه تاریخ بعدتر تغییر بدم؟

 

I am scheduled to depart on December 15th.  I wish to see if there is an earlier flight available.

تاریخ پرواز من برای روز 15 دسامبر ثبت شده. می خواهم بدونم آیا پروازی قبل از این آزاد هست؟

 

در ابتدا در پاسخ به این سوالات، شماره بلیطتون پرسیده میشه و اگه امکان تغییر وجود داشته باشه، سوالات بیشتری نیز پرسیده می شه:

What date would you like to change it to?

می خواهید اون (تاریخ بلیط) رو به چه تاریخی تغییر بدید؟

 

When do you want to depart?

کی می خواهید عزیمت کنید؟

 

نمونه هایی از جواب هایی که به سوالات بالا داده می شه:

I would like to change it to December 19th if possible

اگر امکان داره می خواهم اونو به نوزدهم دسامبر تغییر بدم.

 

Is December 19th available?

آیا نوزدهم دسامبر آزاده؟

 

Can you check if December 19th is possible?

میتونید چک کنید ببینید آیا برای 19 دسامبر امکان پذیره؟

 

 

2- لغات و اصطلاحات داخل فرودگاه و قبل از سوار شدن به هواپیما

 

3. Travel agent (N)  انگلیسی در فرودگاه

آژانس مسافرتی

 

I tried looking for a flight online, but I couldn’t book it with my credit card.

سعی کردم از طریق اینترنت به دنبال یک پرواز بگردم، اما نتونستم با کارت اعتباریم یک بلیط رزرو کنم.

 

You should visit the travel agent in the mall, she is very good and they have great offers.

بهتره به آژانس مسافرتی داخل بازار سر بزنی. اون خیلی کمکت میکنه و پیشنهادهای فوق العاده ای دارند.

 

 

4. Visa (N)  انگلیسی در فرودگاه

ویزا

 

 

A: Could you tell me if a person from Albania needs a visa to travel to Italy?

میتونی بهم بگی که یک فرد آلبانیایی برای سفر به ایتالیا نیاز به ویزا داره یا نه؟

 

B: How long are you going for?

برای چه مدت داری میری؟

 

A: 3 weeks.

سه هفته.

 

B: No, you don’t require (need) a visa. Albanian citizens can travel up to 3 months without a visa to any EU country.

نه. به ویزا نیاز نداری. شهروندان آلبانی می تونن تا سه ماه بدون ویزا به هر کشور اتحادیه اروپا سفر کنند.

 

 

5. Airline (N)  انگلیسی در فرودگاه

خط هوایی / شرکت هواپیمایی

 

 

Passenger: I need to book a flight to Berlin next week. Which airline do you suggest I fly with?

مسافر: من باید هفته آینده یک پرواز به برلین رزرو کنم. پیشنهاد می کنید با کدوم یک از خط هوایی پرواز کنم؟

 

Travel agency: The cheapest airline that flies to Germany is Lufthansa. It’s a German carrier.

آژانس مسافرتی: ارزونترین خط هوایی که به آلمان پرواز می کنه، لوفتانزا است که یک شرکت هواپیمایی آلمانیه.

 

 

6. Book (a ticket) (V)  انگلیسی در فرودگاه

رزرو کردن (بلیط)

 

 

Travel agency: Hi, how can I help you?

آژانس مسافرتی: سلام. چطور میتونم کمکتون کنم؟

 

Passenger: I’d like to book a return ticket to Paris, please.

مسافر: من می خواهم یک بلیط رفت و برگشت به پاریس رزرو کنم، لطفاً.

 

 

 

7. One-way (ticket) (N)  انگلیسی در فرودگاه

بلیط رفت / بلیط یکسره

 

 

Passenger: Hi, I’d like to book a one-way ticket to Hong Kong.

مسافر: سلام. می خواهم یه بلیط رفت به هنگ کنگ رزرو کنم.

 

Travel agency: What’s your purpose (reason) for traveling?

آژانس مسافرتی: دلیل سفرتون چیه؟

 

Passenger: We’re emigrating (moving for a new life) there.

مسافر: ما داریم به اون جا مهاجرت می کنیم.

 

 

8. Buying a ticket  انگلیسی در فرودگاه

خریدن بلیط

 

 

Passenger: I’d like to reserve two seats to New York.

مسافر: می خواهم دو صندلی به مقصد نیویورک رزرو کنم.

 

Travel agency: Will that be one way or round trip?

آژانس مسافرتی: بلیطتتون یک طرفه باشه یا دو طرفه (رفت یا برگشت)؟

 

Passenger: How much is a round trip ticket?

مسافر: هزینه بلیط دو طرفه چند است؟

 

Travel agency: It’s $819. Will you pay by check or by credit card?

آژانس مسافرتی: 819 دلار. هزینه رو با چک پرداخت می کنید یا با کارت اعتباری؟

 

Passenger: Here’s my Visa Card. Can we get an aisle seat please?

مسافر: این ویزا کارتمه. می تونیم یک صندلی کنار راهرو داشته باشیم؟

 

Travel agency: You can choose your seat when you check in.

آژانس مسافرتی: صندلیتون رو می تونید وقتی پذیرش شدید، انتخاب کنید.

 

 

انگلیسی در فرودگاه

9. Economy class (N)  انگلیسی در فرودگاه

(بلیط) درجه دو / کلاس اکونومی

 

 

افراد غالبا با بلیط های کلاس اکونومی ارزون تره هستن. به همین دلیل اغلب افراد با این نوع بلیط ها سفر می کنن.

 

Passenger: I’d like to book an economy class ticket to Rome next Friday.

مسافر: می خواهم هفته آینده یک بلیط اکونومی به رم رزرو کنم.

 

Travel agency: Would you like to make it return or one-way?

آژانس مسافرتی: می خواهید بلیط رفت و برگشت رزرو کنید یا یک طرفه؟

 

Passenger: A return ticket. I’d like to come back the following Friday.

مسافر: یک بلیط رفت و برگشت. می خواهم جمعه بعدی برگردم.

 

Travel agency: Okay then, for one week?

آژانس مسافرتی: بسیار خب، پس برای یک هفته؟

 

 

 

10. Business class (N)  انگلیسی در فرودگاه

(بلیط) درجه یک / بیزنس کلاس

 

بیزنس کلاس بخشی از هواپیماست که مختص افرادیه که بیشتر جهت سفرهای تجاری عازم هستن. نوع پذیرایی و خدمات کمی متفاوت‌ تر از پرواز اکونومی و معمولی است و معمولاً در قسمت جلویی هواپیما قرار داره. قیمت این بلیط ها طبیعتا گرونتره!

 

We’d like to invite all our passengers flying in business class to start boarding.

از تمام مسافرانی که دارای بلیط بیزنس کلاس هستند دعوت می کنیم تا سوار هواپیما شوند.

 

 

11. First class (N)  انگلیسی در فرودگاه

(بلیط) درجه یک (از لحاظ امکاناتی که به مسافران داده می شود این نوع بلیط از دو نوع دیگه بهتره)

 

 

فرست کلس، گرون‌ترین بلیط هواپیماییه. به مسافرین این نوع بلیط خدمات بیشتری مثل فضای بسیار باز و راحت، صندلی های بزرگتر و سرویس های بهتر ارائه میشه.

 

A: Next time I want to fly first class.

می خواهم دفعه بعدی با بلیط درجه یک برم.

 

B: Why? It’s so expensive!

چرا؟ خیلی گرونه!

 

A: I’m just too tall. I have no leg room in economy.

قدم خیلی بلنده و در قسمت اکونومی فضا برای پاهام ندارم.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

12. Arrivals (N)  انگلیسی در فرودگاه

بخش پروازهای ورودی فرودگاه

 

بخشی از فرودگاه که خانواده و دوستانتون در آن جا منتظر شما هستن و شما بعد از زمین نشستن هواپیما، اونها رو در آنجا ملاقات می کنید.

 

Jane, I’ll meet you in the arrivals lounge. I’ll be holding a sign to tell you I’m looking for you.

جین، من در سالن انتظار پروازهای ورودی فرودگاه به پیشوازت خواهم اومد؛ در حالی که یه تابلو در دستانم نگه داشتم تا متوجه بشی که دنبالت می گردم.

 

 

13. Check in (V/N)  انگلیسی در فرودگاه

پذیرش / ورود به فرودگاه و ارائه بلیط / بازرسی کردن/ چک کردن ورودی

 

در این قسمت چمدان‌ های خودتون رو تحویل می‌ دین و boarding pass یا کارت پروازتون رو دریافت می کنید.

 

این مرحله، یکی از اصلی ترین مراحل سوار شدن به هواپیماست و ممکنه سوالات گوناگونی در این مرحله از شما پرسیده بشه. چند نمونه از سوالات احتمالی را در اینجا عنوان کرده ایم.

 

 

 

Check-in desk: How many passengers are checking in with you?

پیشخوان فرودگاه: چه تعداد مسافر به همراه شما حضور دارند؟

 

Passenger: It’s a large school group. We have 45 people in our party (group).

مسافر: این یک گروه بزرگ مدرسه ای است. گروه ما شامل 45 نفر است.

 

Check-in desk: Please be at the airport three hours before check in.

پیشخوان فرودگاه: لطفاً قبل از چک کردن بلیط ها در فرودگاه حاضر باشید.

 

 

 

14. Checking In  انگلیسی در فرودگاه

پذیرش شدن

 

 

 

Check-in desk: Can I see your ticket and passport, please?

پیشخوان فرودگاه: می تونم بلیط و پاسپورتتون رو ببینم، لطفاً؟

 

Passenger: Here they are. Can we get one seat near the aisle?

مسافر: بفرمایید. می تونیم یک صندلی کنار راهرو داشته باشیم؟

 

Check-in desk: Yes, that’s no problem. You’re in seats 27B and 27C.

پیشخوان فرودگاه: بله. مشکلی نیست. شماره های صندلی شما 27B و 27C است.

 

Passenger: Thanks. Where do we go next?

مسافر: متشکرم. بعد از این جا کجا بریم؟

 

Check-in desk: Go to Gate A8, straight ahead then turn left.

پیشخوان فرودگاه: مستقیم برید جلو بعد بپیچید سمت چپ گیت A8 .

 

 

 

15. Gate (N)  انگلیسی در فرودگاه

درب خروجی (به باند)

 

در قسمت Departure lounge (سالن خروج) فرودگاه تعداد زیادی درب خروجی وجود داره که مسافران رو به پروازهای مشخص و جداگانه ای هدایت می کنه.

 

Can you tell me where flight AZ672 to New York departs from, please?

می تونید لطفاً بهم بگید پرواز شماره AZ672 به مقصد نیویورک از کجا بلند میشه؟

 

Yes, it leaves from gate A27.

بله. از گیت A27 بلند میشه.

 

 

16. Identification (N)  انگلیسی در فرودگاه

اطلاعات (کارت) شناسایی

 

I’d like to book a flight to New Jersey for tomorrow.

می خواهم یک بلیط پرواز به نیوجرسی برای فردا رزرو کنم.

 

Certainly, can I see your ID please?

البته، می تونم کارت شناساییتون رو ببینم؟

 

 

انگلیسی در فرودگاه

 

17. Board (V)  انگلیسی در فرودگاه

سوار شدن مسافران به هواپیما

 

All passengers on Belle Air flight 2216 must go to the gate. The plane will begin boarding in 10 minutes.

تمامی مسافران پرواز شماره 2216 خط هوایی Belle باید به سمت گیت حرکت کنن. هواپیما تا ده دقیقه دیگه شروع به سوار کردن مسافرین می کنه.

 

 

 

18. Boarding pass (N)  انگلیسی در فرودگاه

کارت (بلیط) مخصوص سوار شدن به هواپیما

 

کارت پرواز یا Boarding pass شامل اطلاعاتی مثل شماره‌ گیت، شماره صندلی و زمان ورود به هواپیما هست.

 

Sir, this is your boarding pass. You will be boarding at gate 22 at 6.35.

این کارت پرواز شماست قربان. شما در ساعت 6:35 و از گیت (ورودی) 22 سوار خواهید شد.

 

 

 

19. Boarding time (N)  انگلیسی در فرودگاه

زمان ورود (به هواپیما)

 

Boarding time was changed due to a technical problem. We would like to apologize for the delay.

زمان ورود به هواپیما به خاطر مشکلات فنی تغییر کرد. از تأخیر پیش آمده عذرخواهی می کنیم.

 

 

 

20. Departures (N)  انگلیسی در فرودگاه

حرکت (وقتی که پرواز شما فرودگاه مبدا را ترک می کند)

 

All passengers flying to Istanbul are kindly requested to go to the departures lounge.

از مسافرانی که قصد پرواز به استانبول را دارند خواهشمندیم به سالن عزیمت مراجعه کنن.

 

 

21. On time (Adj)  انگلیسی در فرودگاه

به موقع / سر وقت

22. Delayed (Adj)  انگلیسی در فرودگاه

با تأخیر

 

Ladies and gentlemen, this is an announcement that flight NZ245 has been delayed. Your new departure time is 2.25.

خانم ها و آقایان، به اطلاع می رسانم که پرواز NZ245 با تأخیر انجام می شه. زمان جدید پرواز شما ساعت 2:25 است.

 

 

23. Carry on (luggage) (N) انگلیسی در فرودگاه

ساک مسافرتی کوچک

 

این چمدان ها معمولاً اندازه ای مشخص و وزنی کمتر از ۸ کیلوگرم دارند.

 

I’m sorry, but your carry on is too heavy. You will have to check it.

متأسفم، اما چمدان دستی شما خیلی سنگین است. باید اونو بررسی کنید.

 

 

24. Oversized baggage/Overweight baggage (N)  انگلیسی در فرودگاه

بارهای بزرگتر و سنگین تر از حد مجاز

 

 

 

هر مسافر مجازه بیست تا سی کیلوگرم بار با خودش حمل کنه و اگه مقدار باری که حمل می‌کنه بیشتر از حد مجاز باشه، قبل از Check in هزینه‌ اونو باید پرداخت کنه.

 

Check-in desk: I’m sorry madam, but your bag is overweight.

پیشخوان فرودگاه: متأسفم خانم، اما چمدان شما سنگین تر از حد مجازه.

 

Passenger: By how many kilos?

مسافر: چند کیلو اضافه وزن داره؟

 

Check-in desk: Two.

پیشخوان فرودگاه: دو کیلو.

 

Passenger: One minute, let me just take a few things out.

مسافر: یک دقیقه اجازه بدید تا چند تا از وسایل رو خالی کنم.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

25. departure lounge  انگلیسی در فرودگاه

سالن عزیمت (ترانزیت)

 

26. Runway  انگلیسی در فرودگاه

باند پرواز

 

27. Fragile (Adj)  انگلیسی در فرودگاه

(وسایل) شکستنی

 

28. Liquids (N)  انگلیسی در فرودگاه

مایعات

 

 

 

مایعات شامل عطر، اسپری و بطری آب می‌شه. هیچ فرودگاهی به مسافرین اجازه نمی‌ده که بیش از 100 میلی‌لیتر مایعات به همراه داشته باشن. تمام مایعات هم باید در یک کیسه‌ پلاستیکی حمل بشه.

 

Check-in desk: Are you traveling with any liquids?

پیشخوان فرودگاه: آیا در پرواز مایعات به همراه دارید؟

 

Passenger: Yes, I have this deodorant.

مسافر: بله. این دئودورانت رو همراه خودم دارم.

 

Checking in desk: I’m sorry, but that is too big. Each container must not exceed (go over) 100ml.

پیشخوان فرودگاه: متأسفم، اما این خیلی بزرگه. هر مسافر نباید بیشتر از 100 میلی لیتر مایعات همراه خودش داشته باشه.

 

 

29. Long-haul flight (N)  انگلیسی در فرودگاه

پرواز طولانی(دور برد)

 

 

I really don’t like long-haul flights and wished we had a stopover somewhere, but we really need to get back on that day and we don’t have time.

من واقعاً پروازهای طولانی مدت رو دوست ندارم و دلم می خواست بین راه در جایی توقف کنیم، اما باید تا اون روز برگردیم و وقت نداریم.

 

 

30. Stopover (N) انگلیسی در فرودگاه

توقف بین مسیر

 

اگه مسافت سفرتون طولانی باشه، هواپیما ابتدا در کشوری بین مبدا و مقصد برای مدت کوتاهی نشسته و دوباره پرواز می کنه. این کشور میانجی stopover یا layover نام داره.

 

If you’re traveling from Europe to Australia, it’s recommended that you have a stopover either in Los Angeles or Dubai because the flight is very long otherwise.

اگه از اروپا به استرالیا سفر می کنید، توصیه میشه که یک توقف در لس آنجلس یا دبی داشته باشید؛ چون در غیر این صورت پرواز بسیار طولانی است.

 

We have a stop- over/ lay-over in Singapore. We’ll change planes there.

در سنگاپور توقف داریم . در اون جا هواپیما رو عوض می کنیم.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

31. flight schedule board  انگلیسی در فرودگاه

تابلوی برنامه پرواز

 

 

 

3- لغات و اصطلاحات داخل هواپیما

 

32. co- passenger  انگلیسی در فرودگاه

همسفر، هم قطار

 

33. Switch/Change seat انگلیسی در فرودگاه

تغییر دادن / عوض کردن صندلی

 

Passenger: Excuse me, would it be possible to switch/change seats with someone? My wife and I would like to sit together.

مسافر: ببخشید، امکانش هست صندلیهامون رو با شخص دیگه ‌ای عوض کنید؟ من و همسرم دوست داریم کنار هم بنشینیم.

 

 

34. Take your seat انگلیسی در فرودگاه

نشستن در صندلی (جای) خود

 

Flight attendant: Certainly, sir. For now, please take your seat, and once the plane takes off, I’ll help you with that.

مهماندار: حتماً قربان. فعلاٌ در جای خودتون بنشینید، بعد از بلند شدن هواپیما، کمکتون می کنم.

 

 

35. Overhead compartment  انگلیسی در فرودگاه

محفظه بالای سر ویژه چمدان

 

 

Passenger: Could you help me put this bag in the overhead compartment?

مسافر: می تونید کمکم کنید این کیف رو در محفظه بالا بگذارم؟

 

Flight attendant: Sure… there you go.

مهماندار: حتماً، بفرمایید.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

36. Customs and Immigration form  انگلیسی در فرودگاه

فرم گمرک و مهاجرت

 

 

 

Flight attendant: Would you like something to drink?

مهماندار: چیزی برای نوشیدن میل دارید؟

 

Passenger: Could I have Coke with no ice?

مسافر: میتونم نوشابه بدون یخ داشته باشم؟

 

Flight attendant: Here you are. Please fill out this form before the plane lands.

مهماندار: بفرمایید. لطفاً این فرم رو قبل از فرود هواپیما پر کنید.

 

Passenger: What is this form for?

مسافر: این فرم برای چیه؟

 

Flight attendant: It’s a Customs and Immigration form. You will use that in the airport before you can enter the country.

مهماندار: این فرم گمرک و مهاجرت است که از اون در فرودگاه و قبل از ورود به کشور استفاده خواهید کرد.

 

 (اگه فردی دیگه ای روی صندلی شما نشسته)

 

 

Passenger: I’m sorry, I think you’re in my seat.

مسافر: ببخشید، فکر می کنم شما جای من نشستید.

 

Other Passenger: Oh, let me check my boarding pass … Yes, I’m sorry, my mistake.

مسافر دیگر: بذارید بلیطم رو چک کنم… بله، ببخشید، اشتباه از من بود.

 

Passenger: No problem. I’m going to move anyway. My wife and I would like to sit together.

مسافر: مشکلی نیست. به هر حال من باید جامو تغییر بدم. من و همسرم می‌خواهیم کنار هم بنشینیم.

 

Other Passenger: Oh, well, I can switch places with your wife. That way you two can sit together.

مسافر دیگر: اوه.. خوبه. من می تونم جامو با همسرتون عوض کنم. بنابراین شما دو نفر می تونید کنار هم بنشینید.

 

Passenger: Really? That would be great! Thanks a lot.

مسافر: واقعاً عالی میشه. خیلی ممنونم.

 

 

 

4- لغات و اصطلاحات بعد از پیاده شدن از هواپیما

 

 

انگلیسی در فرودگاه

 

37. The Arrivals  انگلیسی در فرودگاه

تازه واردها

 

 

Flight attendant: Thank you for flying East West Airlines!

مهماندار: از شما به خاطر پرواز با خطوط هوایی East West سپاسگذاریم.

 

Passenger: I had a good trip. Thanks for your help.

مسافر: سفر خوبی داشتم. از کمکتون ممنون.

 

Flight attendant: It was our pleasure and we hope to see you again.

مهماندار: باعث افتخار ماست و امیدواریم دوباره شما رو ببینیم.

 

 

38. Getting your luggage  انگلیسی در فرودگاه

گرفتن بار و وسایل

 

 

A: At which carrousel will our luggage be?

چمدان های ما در کدام تسمه نقاله خواهند بود؟

 

B: At number 5, over there.

اونجا، در تسمه نقاله شماره 5.

 

A: Great! I’ll get a cart right away.

عالیه! همین الان یک چرخ دستی میارم.

 

B: Be sure you have your luggage ticket.

حتماً بلیط چمدان همراهتون باشه.

 

A: Yes, it’s right here attached to my plane ticket.

آره. همینجاست، به بلیط هواپیمام ضمیمه شده.

 

 

39. Conveyor belt/carousel/baggage claim (N)  انگلیسی در فرودگاه

نوار نقاله / غلتک بار در فرودگاه

 

All passengers arriving from New York can pick up their luggage from carousel 4.

تمام مسافرانی که از نیویورک وارد می شوند، می توانند وسایل خود را از تسمه نقاله شماره 4 بردارند.

 

40. Customs (N)  انگلیسی در فرودگاه

عوارض / هزینه گمرکی

 

بعد از زمین نشستن هواپیما در فرودگاه مقصد و قبل از اینکه به شما اجازه ورود به کشور مقصد داده بشه، باید از قسمت Customs آن کشور رد شده و افسر مربوطه شما را بازرسی می کنه. در اینجا از شما می پرسن:

 

Do you have anything to declare?

آیا چیزی دارید که اظهار کنید؟

 

و اگر شما چیز غیرقانونی به همراه نداشتید، باید پاسخ دهید ” no”

 

 

41. Getting through Customs  انگلیسی در فرودگاه

عبور از بخش گمرک

 

 

Customs officer: Do you have anything to declare?

مأمور گمرک: آیا موردی برای اعلام کردن دارید (آیا جنس گمرکی دارید)؟

 

Passenger: I just have one bottle of juice. It’s a gift for my friend.

مسافر: فقط یک بطری آبمیوه دارم. یک هدیه از طرف دوستمه.

 

Customs officer: How much juice is in the bottle?

مأمور گمرک: چه مقدار آبمیوه داخل بطری است؟

 

Passenger: It contains 750ml.

مسافر: 750 میلی لیتردارد.

 

Customs officer: That’s fine. Have a nice stay.

مأمور گمرک: مشکلی نیست. اقامت خوبی داشته باشید.

 

 

 

42. Going through Immigration  انگلیسی در فرودگاه

عبور از بخش مهاجرت

 

 

Customs officer: What’s in the small bag?

مأمور گمرک: داخل این کیف کوچک چیه؟

 

Passenger:I have a laptop computer and some books.

مسافر: داخلش یک لپ تاپ دارم و چند تا کتاب.

 

Customs officer: Could you open it please and turn on your computer.

مأمور گمرک: میشه لطفاً کیف رو باز و کامپیوترتون رو روشن کنید.

 

Passenger:Sure. It will take a few moments to boot up.

مسافر: حتماً. مقداری زمان میبره تا بالا بیاد.

 

Customs officer: Okay, everything seems okay. You can go.

مأمور گمرک: بسیار خب. به نظر همه چیز روبراهه. می تونید تشریف ببرید.

 

 

 

43. Lost and Found  انگلیسی در فرودگاه

بخش اشیاء و چمدان های گمشده و پیدا شده

 

44. Luggage storage  انگلیسی در فرودگاه

بخش امانات فرودگاه

 

اگر توقف چند مسیره دارید و قرار است چند ساعتی در فرودگاه باشید و می خواهید چمدان ها و وسایلتان را به جایی بسپرید، می توانید به بخش امانات فرودگاه مراجعه کنید. با تحویل چمدان ها به این بخش می توانید بدون حمل بار اضافی، به گردش در شهر و اطراف بپردازید.

 

45. Get out!  انگلیسی در فرودگاه

خارج شدن

 

 

Excuse me, where can I get a taxi?

ببخشید، از کجا میتونم یک تاکسی بگیرم؟

 

Go down to the end of the hall and the taxis are waiting just outside.

به انتهای سالن بروید، تاکسی ها دقیقاً اونجا در بیرون منتظر هستن.

 

Thank you!

متشکرم.

 

اشتباهات رایج در کلمات ضروری انگلیسی در سفر و فرودگاه

یکی از اشتباهاتی که معمولاً اشخاص غیر انگلیسی زبان انجام می دهند، این است که واژه های Luggage و Bag را اشتباهاً به جای یکدیگر استفاده می کنند. توجه داشته باشید که کلمه Bag قابل شمارش است؛ در حالی که luggage غیر قابل شمارش و به معنی اسباب و وسایل سفر است. اگر بخواهید این واژه را جمع ببندید، باید اونو با “…piece of ” به کار ببرید.

 

 

Check-in desk: How many pieces of luggage do you want to check in today sir?

پیشخوان فرودگاه: امروز می خواهید چه تعداد چمدان تحویل دهید قربان؟

 

Passenger: 2 pieces.

مسافر: دو عدد.

 

Check-i desk: Okay, that’s fine.

پیشخوان فرودگاه: بسیار خب. مشکلی نیست.

 

 

چند لغت مهم دیگه

 

46. pass through انگلیسی در فرودگاه

عبور کردن از

 

47. a metal detector  انگلیسی در فرودگاه

دستگاه فلزیاب

 

48. duty free shopping  انگلیسی در فرودگاه

فروشگاه معاف از عوارض گمرکی

 

49. Baggage claim  انگلیسی در فرودگاه

بخش تحویل بار

 

50. Steward  انگلیسی در فرودگاه

مهماندار مرد

 

51. Stewardess  انگلیسی در فرودگاه

 مهماندارخانم

 

راستی اگه می‌خواهید بدونید عبارت “سفر بخیر” به انگلیسی چی میشه، می تونید از این عبارت استفاده کنید:

 

52. Safe travels. Bon voyage!  انگلیسی در فرودگاه

سفر به سلامت. سفر بخیر!

 

 

چند عبارت پرکاربرد که به احتمال زیاد در سفر بعدی در فرودگاه با اونها مواجه می شید و می شنوین:

 

53. Check in  انگلیسی در فرودگاه

پذیرش

 

Can I see your passport?

می تونم پاسپورتتون رو ببینم؟

 

Would you like an aisle seat or a window seat?

صندلی کنار راهرو می خواهید یا کنار پنجره؟

 

How many bags do you have to check in?

چه تعداد چمدان برای تحویل دارید؟

 

Do you have any hand luggage?

آیا چمدان دستی همراه خود دارید؟

 


54. Airport announcements  انگلیسی در فرودگاه

اطلاعیه های انگلیسی در فرودگاه

 

Please proceed to gate number 8.

لطفاً به سمت گیت شماره 8 حرکت کنید.

 

Please do not leave any bags unattended.

لطفاً وسایل خود را بدون مراقب رها نکنید (لطفاً مراقب وسایل خود باشید).

 

Flight KM 106 is now boarding

پرواز KM 106 هم اکنون در حال سوار کردن مسافرینه.

 

Flight KM106 has been delayed

پرواز KM106 با تأخیر انجام می شه.

 

Flight KM 106 has been cancelled

پرواز KM106 لغو شده .

 

Would passenger Tom Smith please come to the information desk?

مسافر با نام تام اسمیت به بخش اطلاعات لطفاً.

 

This is the final call for flight BA204 to New York

این آخرین درخواست برای پرواز BA204 به مقصد نیویورک است.

 

 

و این هم یک نمونه از مکالمه انگلیسی در فرودگاه در فرودگاه 

 

انگلیسی در فرودگاه

 

 

 

 

 

Check-in desk: Welcome. Please can I see your tickets?

پیشخوان فرودگاه: می تونم بلیطتون رو ببینم لطفاً؟

 

Mr Mrs Jones: Yes here you are.

آقا و خانوم جونز: بفرمایید.

 

Check-in desk: Is it just you two traveling or is there anyone else?

پیشخوان فرودگاه: فقط شما دو نفر مسافرت می کنید یا کس دیگری هم همراهتون هست؟

 

Mr Mrs Jones: No. It’s just the two of us.

اقا و خانوم جونز: نه. فقط ما دو نفر.

 

Check-in desk: Do you both have your passports with you?

پیشخوان فرودگاه: آیا هر دوتون پاسپورتاتون رو با همراهتون دارید.

 

Mr Mrs Jones: Yes. Here they are.

آقا و خانوم جونز: بله بفرمایید پاسپورت ها رو.

 

Check-in desk: I will be going to ask some questions. Just answer with a simple yes or a no.

پیشخوان فرودگاه: می خوام ازتون چند تا سؤال بپرسم. فقط با بله یا خیر ساده جواب بدید.

 

Mr Mrs Jones: OK, no problem.

آقا و خانوم جونز: بسیار خب، اشکالی نداره.

 

Check-in desk: As anyone you don’t know asked you to take anything on the plane for them?

پیشخوان فرودگاه: آیا شخصی ناشناس از شما خواست که چیزی در هواپیما براشون ببرید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Checking in desk: Have you have sole possession of all your luggage since you packed?

پیشخوان فرودگاه: آیا از لحظه ای که ساکهاتون رو بستید، همه وسایل رو با خودتون داشتید؟

 

Mr Mrs Jones: Yes.

آقا و خانوم جونز: بله.

 

Check-in desk: Have you at any time left your luggage unattended while being in the airport?

پیشخوان فرودگاه: هنگامی که در فرودگاه بودید وسایلتون رو بدون مراقب رها کردید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Check-in desk: Do you have any weapons or firearms in your possession?

پیشخوان فرودگاه: تو وسایلتون سلاح یا اسلحه گرم دارید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Check-in desk: Have you any flammable material in your luggage?

پیشخوان فرودگاه: آیا ماده قابل اشتعال در ساکتون دارید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Check-in desk: Do you have any perishable food items in your bags or suitcases?

پیشخوان فرودگاه: آیا ماده غذایی فاسد شونده در ساک یا کیف دستیتون دارید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جنز: خیر.

 

Check-in desk: That’s good. Can you put your luggage here please

پیشخوان فرودگاه: خوبه. می تونید ساکتون رو اینجا بزارید لطفاً؟

 

Mr Mrs Jones: OK.

آقا و خانوم جونز: بسیار خب.

 

Check-in desk: What seat would you like? an aisle seat or a window?

پیشخوان فرودگاه: چه نوع صندلی رو می خواهید؟ صندلی کنار راهرو یا صندلی کنار پنجره؟

 

Mr Mrs Jones: Can I have 2 seats near the emergency exit.

آقا و خانوم جونز: می تونیم 2 تا صندلی نزدیک خروج اضطراری داشته باشیم؟

 

Check-in desk: Wait I will check for you. Yes that’s OK, I am placing you two in 21A and 21B. The gate number is A22. You can start boarding the plane in 30 minutes and the plane will take off in 1 hour.

پیشخوان فرودگاه: صبر کنید چک می کنم. بله میشه. شما رو در صندلی 21A  و 21B  جا میدم. شماره گیت ورودی A22 است. می تونید 30 دقیقه دیگه وارد هواپیما بشید و هواپیما 1 ساعت دیگه پرواز می کنه.

 

Mr Mrs Jones: Can you tell me how to get to gate A22?

آقا و خانوم جونز: می تونید بهم بگید چجوری به گیت A22 بریم؟

 

Check-in desk: yes, go straight ahead and turn left at the end turn right and A22 is there. follow the signs for your gate number on the bottom of ticket.

پیشخوان فرودگاه: بله، مستقیم برید و به سمت چپ و در آخر به راست برگردید و A22 اونجاست. علامت ها رو برای گیت ورودیتون در پایین بلیطتون دنبال کنید.

 

Mr Mrs Jones: Thank you for all your help.

آقا و خانوم جونز: بابت تمام کمک هاتون ممنون.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

 

 

امیدوارم ازمقاله انگلیسی در فرودگاه لذت برده باشید و مطالب اون مفید بوده باشه. برای من بنویسید آخرین سفر خارجی که داشتید کدوم کشور بوده و چند درصد این موارد رو استفاده کردید؟

دوست دارید سفر بعدی تون به کدوم کشور باشه؟ به نظرتون تعطیلات نوروزی برای سفر به خارج از ایران مناسبتره یا تعطیلات تابستون؟ لطفا نظرات خودتون در مورد مقاله انگلیسی در فرودگاه رو در همین صفحه برای ما بنویسید.

 

 

کتاب اسپیکینگ تیک آف

پرکاربردترین جملات انگلیسی در زندگی روزمره

 

 

 

 

زمانها در زبان انگلیسی

برخی از زبان آموزان می خواهند بدانند که اهمیت گرامر در زبان انگلیسی چیست؟ و اساسا گرامر آری یا خیر؟ در پاسخ به این سوال که آیا باید گرامر بخوانیم یا نه باید گفت نمی توان نقش گرامر را به عنوان سنگ زیر بنای یک زبان نادیده گرفت.

زمانها در زبان انگلیسی

برخی از زبان آموزان می خواهند بدانند که اهمیت گرامر در زبان انگلیسی چیست؟ و اساسا گرامر آری یا خیر؟ در پاسخ به این سوال که آیا باید گرامر بخوانیم یا نه باید گفت نمی توان نقش گرامر را به عنوان سنگ زیر بنای یک  زبان نادیده گرفت. لیکن همان طور که در دوره 9 استراتژی یادگیری سریع زبان انگلیسی توضیح داده ام ابتدا باید مشخص کنید هدف شما از یادگیری انگلیسی چه نوع انگلیسی هست؛ انگلیسی واقعی یا انگلیسی رسمی؟

 

اگر هدف شما سفر کردن و صحبت کردن با افراد بومی زبان است در این صورت باید انگلیسی واقعی را یاد بگیرید. یعنی تمرکز اصلی خودتان را بر توانایی درک مطالبی که می شنوید و صحبت کردن بدون تلاش و بدون فکر کردن بگذارید. پیشنهاد می کنم توضیحات بیشتر را در این باره در کتاب 4 راز یادگیری زبان انگلیسی بخوانید.

 

اما اگر هدف شما صرفا شرکت در یک آزمون خاص است، در این صورت باید انگلیسی کتابی را یاد بگیرید. یعنی نکات گرامری خاص تا بتوانید در بخش سوالات مربوط به گرامر نمره قابل قبولی کسب کنید.

 

پس اگر هدف شما یادگیری انگلیسی کتابی است و می خواهید با زمانها در زبان انگلیسی بیشتر آشنا شوید، به خواندن این مقاله ادامه دهید.

 

زمان ها در زبان انگلیسی به 4 گروه کلی تقسیم می شوند:

  1. حال
  2. گذشته
  3. آینده
  4. آینده در گذشته

 

هر کدام از این زمانها دارای 4 حالت می باشد. بنابراین در زبان انگلیسی 16 زمان وجود دارد.

1. مهمترین کاربردهای زمان حال ساده:

 

بیان فعالیتهای  تکراری و عادی

 

We usually go fishing at weekends.

ما معمولاً آخر هفته ها به ماهیگیری میرویم.

 

بیان واقعیتهای علمی

An ostrich has two legs.

شتر مرغ دو پا دارد.

 

بیان کارهایی که در آینده نزدیک حتما اتفاق می افتد

My cousin leaves Shiraz for the U.S.A tomorrow.

پسرخاله ام فردا شیراز را به مقصد آمریکا ترک خواهد کرد.

 

در گزارشات ورزشی یا روایت کردن داستان

In the story, the father kills his son by mistake.

در این داستان، پدر به اشتباه پسر خویش را می کشد.

 

Ali Daee passes the ball to Ronaldo.

علی دایی توپ را به رونالدو پاس می ده.

 

در عناوین روزنامه ها

President Rouhani Returns From His Trip to China.

رئیس جمهور روحاتی فردا از سفر خود به چین باز می گردد.

 

2. مهمترین کاربردهای زمان حال استمراری

بیان کارهایی که در لحظه صحبت کردن در حال انجام شدن هستند.

I’m watching a film on TV now.

الان در حال تماشای فیلمی در تلویزیون هستم.

 

بیان کارهایی که در آینده نزدیک انجام می شوند.

We are visiting the museum tomorrow.

ما فردا به دیدن موزه می ریم.

 

برای بیان جملات حال با افعال غیر حرکتی ارادی

Be quite please; I’m thinking.

لطفا ساکت باشید، دارم فکر می کنم.

 

با افعال هشدار دهنده

Be careful! The car is coming.

مراقب باش! ماشین داره میاد.

 

3. مهمترین کاربردهای زمان حال کامل (ماضی نقلی)

 

3. مهمترین کاربردهای زمان حال کامل (ماضی نقلی)

بیان کاری که در گذشته رخ داده اما اثر آن به صورت فیزیکی یا ذهنی موجود است.

I have seen that movie.

من آن فیلم را دیده ام.

 

در بندهای وصفی پس از صفات عالی به شرطی که زمان حال باشد.

This is the best meal I have ever eaten.

این بهترین غذایی است که تا به حال خورده ام.

 

بیان کاری که در گذشته آغاز شده و تا زمان حال ادامه داشته است. در این مورد معولا یکی از حروف اضافه since, for به کار می رود.

I have studied for IELTS with Dr Zaban since last month.

از ماه پیش برای آزمون آیلتس با مجموعه دکتر زبان خوانده ام.

 

She has lived in London for 5 years.

او به مدت 5 سال در لندن زندگی کرده است.

 

4. مهمترین کاربردهای حال کامل استمراری

بیان کاری که در گذشته شروع شده تا زمان حال ادامه یافته و پس از این ممکن است در آینده نیز ادامه یابد.

Mom has been cleaning the kitchen since this morning.

مامان از امروز صبح مشغول تمیزکاری آشپزخانه بوده است.

 

بیان کاری که طی دوره ای به طور مکرر انجام شده است.

Every morning they meet in the same café. The have been going there for years.

اون ها هر روز صبح همدیگر را در همان کافه می بینند. اون ها سال هاست که به اونجا می روند.

 

6. مهمترین کاربردهای گذشته ساده

بیان کاری که در گذشته مشخص انجام و اتمام یافته است.

We watched the football game last night.

ما دیشب مسابقه فوتبال را دیدیم.

 

بیان کاری که در گذشته به صورت عادت انجام گرفته است.

He got up at 5 every morning.

او هر روز صبح ساعت 5 از خواب بیدار می شود.

 

در جملات شرطی نوع دوم

If I were you, I would be more careful.

اگه جای تو بودم بیشتر احتیاط می کردم.

 

برای بیان جملات آرزو مرتبط با زمان حال

I wish he called me now.

ایکاش اون الان بهم زنگ می زد.

 

6. مهمترین کاربردهای زمان گذشته استمراری

بیان کاری که در زمان مشخصی در گذشته ادامه داشته است.

They were swimming at 7 o’clock yesterday.

اونها دیروز ساعت 7 در حال شنا کردن بودن.

 

بیان کاری که در گذشته ادامه داشته و کار دیگری با آن تلاقی پیدا کرده است.

 I was jogging in the park when it started to rain.

داشتم در پارک می دویدم که باران شروع به باریدن کرد.

 

بیان کارهایی که همزمان با هم در گذشته ادامه داشته اند.

My brother was reading book while my sister was cooking pizza.

برادرم در حال خواندن کتاب بود در حالی که خواهرم مشغول درست کردن پیتزا بود.

 

7. مهمترین کاربردهای زمان گذشته کامل (ماضی بعید)

بیان کاری که در گذشته قبل از یک عمل یا یک زمان انجام شده است.

When he came into the class, the teacher had started the lesson.

وقتی وارد کلاس شد، معلم درس را شروع کرده بود.

 

در جملات شرطی نوع سوم

If I had known her phone number I would have called her.

اگر شماره او را می دانستم به اون تلفن کرده وبدم.

 

در جملات آرزو مرتبط با زمان گذشته

I wish he had found my wallet yesterday.

ایکاش او دیروز کیف پولم را پیدا کرده بود.

 

8. مهمترین کاربردهای زمان گذشته کامل استمراری

بیان کاری که قبل از عمل یا زمانی در گذشته برای مدتی ادامه داشته است.

They had been living in Florida before 1978.

آن ها قبل از سال 1978 در فلوریدا زندگی می کردند.

 

بیان کاری که در گذشته مدتی ادامه داشته اما عمل دیگری آن را قطع کرده است.

Everybody had just been talking about her when she suddenly appeared.

همه داشتن در باره او صحبت می کردند که یهو ظاهر شد.

 

9. مهمترین کاربردهای زمان آینده ساده

بیان کاری که در زمان مشخصی انجام خواهد شد.

They will hold the meeting at 7 tomorrow.

آن ها فردا ساعت 7 جلسه را برگزار خواهند کرد.

 

در جملات شرطی نوع اول

If I am late again, dad will be very angry.

اگر باز هم دیر بیایم، پدر خیلی عصبانی خواهد شد.

 

تصمیم گیری در مورد انجام کاری در لحظه ی صحبت کردن.

Oh, wait a minute. I will go and shut the door.

اوه، یک لحظه صبر کن. می رم درب رو می بندم.

 

برای بیان تعارف یا پیشنهاد. در این حالت از shall I / we به صورت جمله سوالی استفاده می کنیم.

Shall I help you with that?

می تونم در آن کار بهتون کمک کنم؟ (تعارف)

 

10. مهمترین کاربردهای زمان آینده استمراری

بیان کاری که در زمان یا دوره معینی از آینده در حال انجام باشد.

Don’t telephone after 9 – she will be having a dinner party.

بعد از ساعت 9 زنگ نزن – او مشغول ترتیب دادن ضیافت شام خواهد بود.

 

پرسش مودبانه در مورد برنامه های افراد

Will you be using the car tomorrow?

آیا فردا از ماشین استفاده خواهی کرد؟

 

11. مهمترین کاربردهای زمان آینده کامل

برای بیان حدس و گمان مربوط به گذشته

You will have seen from my post card that I was in Parris last week.

احتمالا از کارت پستالم متوجه شده ای که من هفته پیش در پاریس بوده ام.

 

بیان کاری که در گذشته شروع شده و پس از مدتی در آینده به اتمام خواهد رسید.

By the end of this summer, he will have been away from home for 10 years.

تا پایان تابستان امسال او 10 سال می شود که دور از خانه بوده است.

 

12. مهمترین کاربردهای زمان آینده کامل استمراری

بیان تکمیل یک کار ادامه دار پیش از زمان یا کار دیگری در آینده

I will have been cleaning my room for 5 hours when you return.

وقتی شما برگردید 5 ساعت می شود که مشغول تمییز کردن اتاقم بوده ام.

 

بیان کاری که تا زمان مشخصی در آینده ادامه خواهد داشت.

I’ll be dirty because I’ll have been paying football.

من کثیف خواهم شد چون مشغول بازی فوتبال خواهم بود.

 

13. مهمترین کاربردهای زمان آینده در گذشته ساده

بیان کاری که در گذشته یک فعل آینده محسوب می شود.

In 1969, I arrived in the city where I should spend 10 happy years.

در سال 1969 وارد شهری شدم که قرار بود 10 سال را به خوشی در آنجا سپری کنم.

 

بیان جملات شرطی نوع دوم

If Shadi knew you live here, she would come to see you.

اگر شادی می دانست که اینجا زندگی می کنید به دیدنتان می آمد.

 

14. مهمترین کاربردهای زمان آینده در گذشته استمراری

مانند آینده در گذشته ساده است، با این تفاوت که بر استمرار عمل تاکید می کند.

If I were you, I should be studying at a university.

اگر جای تو بودم، در یک دانشگاه شروع به درس خواندن می کردم.

 

15. مهمترین کاربردهای زمان آینده در گذشته کامل

بیان کاری که قبل از لحظه معینی که نسبت به زمان گذشته آینده محسوب می شود تمام و کامل شده باشد.

She felt that she would have prepared the report by 9 the following night.

او گمان می کرد تا ساعت 9 شب بعد گزارش را تهیه کرده است.

 

در جملات شرطی نوع سوم

If we had studied well, we would have passed the test.

اگر خوب درس خوانده بودیم در امتحان قبول شده بودیم.

 

16. مهمترین کاربردهای زمان آینده در گذشته کامل استمراری

مانند آینده در گذشته کامل است با این تفاوت که استمرار عمل مورد تاکید قرار می گیرد.

What would you have been buying yesterday if you had had enough money?

اگر دیروز پول کافی می داشتی در حال خریدن چه چیزی می بودی؟

 

اگر می خواهید گرامر را در قالب مکالمه یاد بگیرید، پیشنهاد ما کتاب مکالمه بدون گرامر است. حتما نمونه کتاب را دانلود کنید.

 

از این که نظرخود را در مورد این مقاله در بخش دیدگاهها برای ما و کاربران عزیزمان درج می کنید از شما بینهایت متشکرم!

 

 

اگر به مطالب بیشتر گرامر علاقمند هستید حتما بخش گرامر به روایت دکتر زبان را ببینید!

بهترین مدرس زبان کیست؟ ( قسمت دوم)

در قسمت اول این مقاله معیارهای دانش آموزان را در سنجش یک معلم ایده آل بررسی کردیم. در این مقاله به برسی این موضوع می‌پردازیم که کدام نوع کلاس‌های آموزش زبان مؤثرترند. آیا کلاس‌های آنلاین بهترند یا حضوری؟ کلاس‌های خصوصی مناسب‌ترند یا خصوصی؟   خصوصی یا گروهی؟ کلاس‌های خصوصی و گروهی هرکدام دارای محاسن و معایب خاص خود هستند. اگر برنامه کاری فشرده‌ای دارید احتمالاً کلاس‌های خصوصی گزینه مناسب‌تری هستند چراکه مدرس می‌تواند برنامه کلاس را مطابق با برنامه کاری […]

بهترین مدرس زبان کیست؟ ( قسمت دوم)

در قسمت اول این مقاله معیارهای دانش آموزان را در سنجش یک معلم ایده آل بررسی کردیم. در این مقاله به برسی این موضوع می‌پردازیم که کدام نوع کلاس‌های آموزش زبان مؤثرترند. آیا کلاس‌های آنلاین بهترند یا حضوری؟ کلاس‌های خصوصی مناسب‌ترند یا خصوصی؟

 

خصوصی یا گروهی؟

کلاس‌های خصوصی و گروهی هرکدام دارای محاسن و معایب خاص خود هستند. اگر برنامه کاری فشرده‌ای دارید احتمالاً کلاس‌های خصوصی گزینه مناسب‌تری هستند چراکه مدرس می‌تواند برنامه کلاس را مطابق با برنامه کاری شما تنظیم کند.

از دیگر امتیازات این دسته کلاسها این است که زمان کلاس تماماً به شما اختصاص‌ یافته و بنابراین معلم می‌تواند کلاس را بر اساس نیازهای یادگیری شما طراحی کند که درنتیجه رشد سریع‌تر شما را در یادگیری به دنبال خواهد داشت.

 

بهترین مدرس زبان کیست؟ ( قسمت دوم)از دیگر سو، کلاس‌های گروهی نیز دارای محاسن خاص خود می‌باشند. روش تدریس مدرس در کلاس‌های گروهی کاملاً متفاوت از کلاس‌های خصوصی است. همچنین زبان آموزان فرصت تجربه حضور در گروه را تجربه خواهند کرد.

 

در این دسته کلاس‌ها زبان جویان به تعامل با دیگر همکلاسی‌های خود ترغیب شده و با لهجه‌ها و شیوه‌های بیان گوناگون آشنا می‌شوند. همچنین فعالیت‌های گروهی موجب می‌شوند زبان جویان از لاک دفاعی خود بیرون آمده و در محاورات جسورانه‌تر عمل کنند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که در فعالیت‌های گروهی شرکت می‌کنند از اعتمادبه‌نفس بالاتری برخوردارند. بااین‌حال انتخاب کلاس‌های گروهی یا خصوصی بستگی به نظر خودتان دارد.

 

کلاس‌های آنلاین یا حضوری؟

در عصر ما که عصر پیشرفت فن‌آوری است ظاهراً بی‌آنکه لازم باشد پای خود را از خانه بیرون بگذاریم دسترسی به همه‌چیز از طریق اینترنت امکان‌پذیر است.

حال سؤال این است که آموزش آنلاین زبان انگلیسی از طریق اینترنت تا چه میزان قابل‌اعتماد است؟ یکی از مزایای اینترنت در این خصوص این است که افراد امکان انتخاب‌های فراوانی دارند.

 

مثلاً شما ناچار نیستید از بین چند گزینه یا فقط از یک منطقه خاص معلم خود را انتخاب کنید. اگر بخواهید ژاپنی یاد بگیرید احتمالاً ناچارید هر معلمی را که آموزشگاه به شما معرفی کند بپذیرید بی‌آنکه نسبت به این امر راضی باشید یا خیر.

لیکن از طریق آموزش آنلاین می‌توانید هر معلم بومی زبان را از هر نقطه جهان برای آموزش خود انتخاب نموده و در کنار یادگیری زبان از او بافرهنگ مردمش نیز آشنا شوید.

بهترین مدرس زبان کیست؟ ( قسمت دوم)

اگرچه در سیستم آموزش آنلاین ظاهراً اختیار همه‌چیز در دست شماست، اما بسیاری از مدرسین بر این باورند که کلاس‌های گروهی یکسر و گردن از کلاس‌های آنلاین بالاترند.

طبق بررسی‌ها، تعامل رودررو بین مدرس و زبان جو در کلاس‌های حضوری نسبت به کلاس‌های آنلاین نه‌تنها مؤثرتر انجام می‌گیرد بلکه باعث ایجاد رابطه‌ای صمیمی‌تر بین مدرس و زبان‌آموز می‌شود و یادگیری را تعمیق می‌بخشد.

ضمناً در آموزش به شیوه آنلاین یادگیری‌هایی که از طریق اشارات کلامی و ایما و اشاره انجام می‌شوند در صفحه چهارده اینچی کامپیوتر زبان جو تماماً از بین می‌روند.

به‌غیراز موارد یادشده آموزش به شیوه آنلاین امکان یافتن شیوه‌های خلاقانه در تعامل بادانش آموزان را از مدرسین تا حدود زیادی سلب می‌کند.

 

خلاصه آنکه یادگیری به شیوه‌های خصوصی و آنلاین یا به‌صورت گروهی هرکدام دشواری‌ها و نیز هیجانات خاص خود را به همراه دارد.

 

بهترین مدرس زبان کیست؟ ( قسمت دوم)

بهتر است قبل از هر اقدامی در مورد یافتن بهترین کلاس آموزش زبان انگلیسی تصمیم بگیرید. سپس خود به تجربه ببینید کدام شیوه برای شما مناسب‌تر است.

و در طول دوره‌ی آموزشی میزان یادگیری خود را با شرکت در آزمون تعیین سطح رایگان ارزیابی کنید. کسی چه می‌داند شاید هر دو گزینه آنلاین و حضوری آن‌قدر موردپسندتان واقع شد که تصمیم بگیرید هر دو را باهم ادغام کنید.

درنهایت تصمیم شما هر چه که باشد با شرکت در دوره آموزش زبان انگلیسی قطعاً مسیر زندگی خود را به‌سوی موفقیت تغییر خواهید داد.

 

 

 

 

 

 

بهترین مدرس زبان کیست؟ (قسمت اول)

اگرمدتی را صرف یادگیری یک زبان خارجی نموده باشید یقینا تجارب مختلفی از مدرسین گوناگون با قیافه ها، سن، اندازه و قومیت های مختلف داشته اید. و اینکه هر کدام از این معلمین در شیوه ای خاص از تدریس دارای تبحری خاص بوده اند.   عموما افراد نسبت به معلمین گوناگون واکنشهایی متفاوت از خود بروز داده و میزاان مقبولیت معلمین را بر اساس معیارهایی چون جنسیت، سن و سابقه تدریس آنها می سنجند. بی شک شما نیز بی آنکه […]

بهترین مدرس زبان کیست؟ (قسمت اول)

اگرمدتی را صرف یادگیری یک زبان خارجی نموده باشید یقینا تجارب مختلفی از مدرسین گوناگون با قیافه ها، سن، اندازه و قومیت های مختلف داشته اید. و اینکه هر کدام از این معلمین در شیوه ای خاص از تدریس دارای تبحری خاص بوده اند.

 

عموما افراد نسبت به معلمین گوناگون واکنشهایی متفاوت از خود بروز داده و میزاان مقبولیت معلمین را بر اساس معیارهایی چون جنسیت، سن و سابقه تدریس آنها می سنجند.

بی شک شما نیز بی آنکه بدانید معلمین خود را بر اساس برخی معیارهای ناخودآگاه انتخاب می کنید. در ادامه معیارهای دانش آموزان را در سنجش یک معلم ایده آل بررسی می کنیم.

 

۱- آقا در مقابل خانم

 

بهترین مدرس زبان کیست؟ (قسمت اول)

 

در حرفه تدریس هنوز تعصب جنسیتی به شدت موج می زند. تمایل دانش آموزان به معلمین خانم در سنین پایین تر بیشتر است . خوشبختانه هر چه سن دانش آموزان بالاتر می رود این تعصب در آنها کم رنگ تر می شود. تا جایی که در بزرگسالی تقریبا محو می شود.

کارشناسان معتقدند فراگیران نوجوان پسرو نیز مردان به منظور الگو برداری از معلمین خود تمایل بیشتری به معلمین مرد دارند.

 

۲- معلمین بومی زبان در مقابل معلمین غیر بومی زبان

از دیگر مواردی که در محافل آموزش زبان موجی تازه ایجاد کرده بحث برسر این است که کدام گروه برترند: مدرسین بومی زبان یا مدرسین غیربومی زبان؟ غالب دانش آموزان ابراز می دارند که با معلمین بومی زبان احساس راحتی بیشتری دارند تا با معلمین غیر بومی زبان.

و البته سر منشا این استدلال نیز آن است که معلمین بومی زبان درک بهتری از آن زبان دارد و علاوه بر لهجه اصیل تر درک عمیق تری از مفاهیم فرهنگی آن زبان دارند.

 

طی تحقیقات انجام شده مشخص شده که بومی بودن یا غیر بودن معلمین به هیچ عنوان معیار برتری به حساب نمی آید. شاید معلمین بومی زبان نسبت به معلمین غیر بومی از سیالی کلام بهتری برخوردار باشند. لیکن باید در نظر داشت که معلمین غیر بومی نیز امتیاز منحصر به فرد خود را دارا هستند و آن اینکه آنها خود پروسه یادگیری یک زبان خارجی را شخصا تجربه نموده و بر اساس تجربه، می توانند مسایل را راحت تر تشریح نموده. و مشکلاتی را که فراگیران در یادگیری زبان با آن مواجه خواهند شد را پیش بینی و به آنان یاد آوری کنند. نتیجه آن که ملیت مدرسین لزوما دلیلی بر توانمند تر بودنشان نیست.

 

۳- معلم جوان در مقابل معلم مسن سال

 

بهترین مدرس زبان کیست؟ (قسمت اول)

 

بحث دیگری که درزمینهٔ آموزش زبان وجود دارد این است که سن مدرسین را نباید معیار برتری یا پایین‌تر بودنشان تلقی نمود. به این دلیل که افراد در تمام گروه‌های سنی دارای ویژگی‌های شخصیتی منحصربه‌فردی هستند که این ویژگی‌ها هر یک درروند آموزش تأثیرات متمایز به خود را ایفا می‌کنند.

معلمین جوان‌تر از انرژی بیشتری برخوردارند از دیگر سو بسیاری از کارفرمایان از استخدام مدرسین جوان به‌ویژه فارغ‌التحصیلان تازه‌کار هراس دارند.

 

مدرسین جوان به‌سرعت بادانش آموزان طرح دوستی می‌ریزند که خود موضوعی است که چندان به مذاق مؤسسات آموزشی خوش در‌نمی‌آید. مدرسین مسن سال دارای تجربه بیشتری هستند و عموماً باسوادتر و در کلاس داری توانمندی بیشتری از خود نشان می‌دهند. لیکن این دیدگاه نیز وجود دارد که مدرسین پیر دارای متدهای آموزشی قدیمی و کسالت‌بار هستند.

که البته هردو این استنباطها اشتباه هستند. بر اساس آمار اینترنتی ۸۴% افراد معتقدند که سنجش توانمندی معلمین بر اساس معیار سن آن‌ها بسیار مخرب نادرست است. ادامه این مطلب را در قسمت دوم این مقاله با همین عنوان مطالعه کنید.

 

 

 

صفحه اصلی فروشگاه مقالات حساب کاربری