

درس ۲۳ کتاب English Grammar in Use درباره دو تا از پرکاربردترین ساختارهای آینده در زبان انگلیسی یعنی “I will” و “I’m going to” صحبت میکنه. این دو تا ساختار رو هر دو برای صحبت دربارهی آینده استفاده میکنیم، ولی هر کدوم یه حالت خاصی دارن.
درس بیست و سوم: English Grammar in Use
I will and I’m going to
درس ۲۳ کتاب English Grammar in Use درباره دو تا از پرکاربردترین ساختارهای آینده در زبان انگلیسی یعنی “I will” و “I’m going to” صحبت میکنه. این دو تا ساختار رو هر دو برای صحبت دربارهی آینده استفاده میکنیم، ولی هر کدوم یه حالت خاصی دارن.
وقتی از “I will” استفاده میکنیم، معمولاً داریم درباره یه تصمیم ناگهانی حرف میزنیم، چیزی که همون لحظه تصمیم گرفتیم انجام بدیم، مثل وقتی که میگیم: «اوه، در رو باز میکنم». ولی “I’m going to” بیشتر برای وقتی استفاده میشه که از قبل برای یه کاری برنامهریزی کردیم، مثلاً: «قراره فردا برم خرید».
این درس به شما کمک میکنه تا بتونید این تفاوت رو بهتر درک کنید و بدونید کِی و کجا از هر کدوم استفاده کنید.
Part A:
تفاوت بین “”will و “be going to”
Will (We’ll invite …)
Let’s have a party
بیا یه مهمونی بگیریم
That’s a great idea. We’ll invite lots of people.
فکر خوبیه. خیلیها رو دعوت میکنیم.
از “Will” (… We’ll invite ما دعوت میکنیم…) برای اعلام یه تصمیم جدید استفاده میکنیم. مهمونی یه فکر جدیده.
بعد همون روز، هلن مکس رو میبینه:
Sarah and I have decided to have a party.
من و سارا تصمیم گرفتیم یه مهمونی بگیریم.
We’re going to invite lots of people.
میخوایم خیلیها رو دعوت کنیم.
ما از “(be) going to” استفاده میکنیم وقتی از قبل تصمیم گرفتیم کاری رو انجام بدیم. هلن قبل از اینکه با مکس حرف بزنه، تصمیم گرفته بود که خیلیها رو دعوت کنه.
مقایسه کن:
‘Gary has been trying to contact you.’ ‘Has he? OK, I’ll call him.’
گری سعی کرده باهات تماس بگیره. – «واقعاً؟ باشه، بهش زنگ میزنم.»
‘Gary has been trying to contact you.’ ‘Yes, I know. I’m going to call him.’
گری سعی کرده باهات تماس بگیره. – «آره، میدونم. قراره بهش زنگ بزنم.»
‘Anna is in hospital.’ ‘Really? I didn’t know. I’ll go and visit her.’
آنا بیمارستانه. – «واقعاً؟ نمیدونستم. میرم بهش سر بزنم.»
‘Anna is in hospital.’ ‘Yes, I know. I’m going to visit her this evening.’
آنا بیمارستانه. – «آره، میدونم. قراره امشب بهش سر بزنم.»
Part B :
اتفاقات و وضعیتهای آینده (پیشبینی آینده)
از “will” و “going to” برای اتفاقات و وضعیتهای آینده استفاده میکنیم. پس میتونی بگی:
I think the weather will be nice later. Or I think the weather is going to be nice later.
فکر کنم هوا بعداً خوب بشه. یا فکر کنم هوا قراره بعداً خوب بشه.
Those shoes are well-made. They’ll last a long time. Or Those shoes are well-made. They’re going to last a long time.
اون کفشها خوب ساخته شدن. خیلی دوام میارن. یا اون کفشها خوب ساخته شدن. قراره خیلی دوام بیارن.
وقتی میگیم قراره چیزی اتفاق بیفته، به خاطر وضعیت فعلی بهش باور داریم. چیزی که الان داره اتفاق میافته، نشون میده یه اتفاقی تو آینده میافته. مثلاً:
Look at those black clouds. It’s going to rain. (not it will rain)
اون ابرهای سیاه رو نگاه کن. قراره بارون بیاد.
(میتونیم ببینیم که قراره بارون بیاد – الان ابرهای سیاه تو آسمون هستن)
مقایسه کن:
We’re going to be late. The meeting starts in five minutes and it takes 15 minutes to get there.
قراره دیر کنیم. جلسه پنج دقیقه دیگه شروع میشه و رسیدن به اونجا 15 دقیقه طول میکشه.
(الان مشخصه که وقت کافی برای رسیدن به اونجا نداریم)
Jane will be late for the meeting. She’s always late.
جین دیر میرسه به جلسه. همیشه دیر میاد.
(این رو میگم چون میدونم جین چه جوریه)
اگه میخوای توی مکالمههای روزمره روان و راحت باشی و همه این قواعد رو توی صحبتات درست به کار ببری، دوره مکالمه ۳ ماهه کمربند مشکی مکالمه سریع من دقیقا برای تو طراحی شده! توی این دوره، همزمان با یادگیری گرامر، کلی تمرین مکالمه داریم تا بتونی به راحتی ازشون استفاده کنی.
اگه قصد مهاجرت یا سفر داری و میخوای توی مکالمهها کم نیاری، همین الان ثبتنام کن و یه قدم بزرگ بردار!
پاسخنامه درس 23
23.1
2. I’ll lend
3. I’m going to wash
4. I’ll show
5. are you going to paint
6. I’m going to buy
7. I’ll have
8. I’m not going to finish
9. (What) is he going to study / (What)’s he going to study
10. I’ll call
11. he’s going to have … he’s going to do
23.2
2. I’ll see
3. I’m going to sell
4. you’ll find (you’re going to find is also possible)
5. a I’m going to throw
5. b I’ll have it.
6. a I’ll take
6. b Amy is going to take (or Amy is taking)
23.3
2. d
3. h
4. g
5. c
6. a
7. e
8. b

درس بیستم کتاب English Grammar in Use به معرفی ساختار “I’m going to (do)” میپردازد که برای بیان قصد یا برنامهای که از قبل برای آینده داریم، استفاده میشود.
درس بیستم: English Grammar in Use
I’m going to (do)
درس بیستم کتاب English Grammar in Use به معرفی ساختار “I’m going to (do)” میپردازد که برای بیان قصد یا برنامهای که از قبل برای آینده داریم، استفاده میشود.
در این درس، فراگیران با چگونگی بیان تصمیمها و برنامههای شخصی که قبلاً در موردشان فکر کردهاند، آشنا میشوند. این ساختار به زبانآموزان کمک میکند تا موقعیتهایی که تصمیمگیری و نیت انجام یک عمل از قبل مشخص شده است را به درستی در زبان انگلیسی بیان کنند. به علاوه، این درس به تفاوتهای ظریفی که میان استفاده از “I’m going to” و سایر زمانهای آینده مثل “will” وجود دارد، اشاره میکند.
Part A:
I am going to do something یعنی من تصمیمم رو گرفتم که یه کاری رو انجام بدم و قصد دارم انجامش بدم:
‘Are you going to eat anything?’ ‘No, I’m not hungry.’
«میخوای چیزی بخوری؟» «نه، گشنه نیستم.»
A: I hear Sarah won the lottery. What is she going to do with the money?
الف: شنیدم سارا تو قرعهکشی برنده شده. با پولش میخواد چیکار کنه؟
B: She’s going to buy a new car.
ب: میخواد یه ماشین نو بخره.
I’m just going to make a quick phone call. Can you wait for me?
فقط میخوام یه تماس سریع بگیرم. میتونی منتظر من بمونی؟
This cheese smells horrible. I’m not going to eat it.
این پنیر بوی بدی میده. من نمیخوام بخورمش.
Part B:
I am doing and I am going to do
من دارم انجام میدم و من قراره انجام بدم
I am doing = یعنی قبلاً قطعی شده یا ترتیبش داده شده. مثلاً ترتیبش رو دادی که جایی بری یا کسی رو ببینی:
I’m leaving next week. I’ve booked my flight.
من هفته دیگه دارم میرم. بلیط پروازم رو رزرو کردم.
What time are you meeting Emily this evening?
امشب چه ساعتی با امیلی قرار داری؟
I am going to do something = یعنی تصمیم گرفتم انجامش بدم. شاید ترتیبش رو داده باشم، شاید هم نه.
A: Your shoes are dirty.
الف: کفشهات کثیفه.
B: Yes, I know. I’m going to clean them. (= I’ve decided to clean them, but I haven’t arranged this with anybody)
ب: آره، میدونم. میخوام تمیزشون کنم. (یعنی تصمیم گرفتم تمیزشون کنم، ولی با کسی اینو هماهنگ نکردم)
I don’t want to stay here. Tomorrow I’m going to look for somewhere else to stay.
نمیخوام اینجا بمونم. فردا میخوام یه جای دیگه برای موندن پیدا کنم.
مقایسه کن:
I don’t know what I’m doing tomorrow. (= I don’t know my schedule or plans)
نمیدونم فردا چی کار دارم میکنم. (یعنی نمیدونم برنامم چیه یا چه کارهایی دارم)
I don’t know what I’m going to do about the problem. (= I haven’t decided what to do)
نمیدونم با این مشکل چی کار کنم. (یعنی هنوز تصمیم نگرفتم که چی کار کنم)
اغلب فرقشون کوچیکه و هر دو حالت ممکنه درست باشه.
Part C:
همچنین میتونی بگی «قراره یه اتفاقی بیفته» در آینده. مثلاً:
The man isn’t looking where he is going.
اون مرد حواسش نیست داره کجا میره.
He is going to walk into the wall.
اون داره میره بخوره به دیوار.
When we say that ‘something is going to happen’, the situation now makes this clear.
وقتی میگیم «قراره یه چیزی اتفاق بیفته»، موقعیت الان این رو واضح میکنه.
The man is walking towards the wall now, so we can see that he is going to walk into it.
اون مرد الان داره به سمت دیوار میره، پس میتونیم ببینیم که داره میره بخوره بهش.
چند تا مثال دیگه:
Look at those black clouds! It’s going to rain. (we can see the clouds now)
به اون ابرهای سیاه نگاه کن! قراره بارون بگیره. (میتونیم الان ابرها رو ببینیم)
I feel terrible. I think I’m going to be sick. (I feel terrible now)
حالم خیلی بده. فکر کنم قراره مریض بشم. (الان حالم بده)
The economic situation is bad now and things are going to get worse.
وضعیت اقتصادی الان بده و اوضاع بدتر هم میشه.
Part D:
من قرار بود یه کاری رو انجام بدم = یعنی قصد داشتم انجامش بدم، ولی انجامش ندادم:
We were going to travel by train, but then we decided to drive instead.
ما قرار بود با قطار سفر کنیم، ولی بعد تصمیم گرفتیم که با ماشین بریم.
I was just going to cross the road when somebody shouted ‘Stop!’
من فقط داشتم میرفتم از خیابون رد بشم که یکی داد زد «بایست!»
میتونی بگی «قراره یه چیزی اتفاق بیفته» (ولی نیفتاد):
I thought it was going to rain, but it didn’t.
فکر کردم قراره بارون بگیره، ولی نگرفت.
در آخر باید بگم که توی دورههای مکالمهمون، گرامر رو خیلی راحت و بیدردسر یاد میدیم. طوری که توی دل مکالمه، کم کم خودت یاد میگیری بدون اینکه نیاز باشه کلی قواعد حفظ کنی. هر چی بیشتر حرف بزنی، بیشتر گرامر رو به کار میبری و یاد میگیری.
پس اگه میخوای راحت و طبیعی گرامر رو قوی کنی، دورههای ما برات بهترین انتخابه! برای مشاوره به ما ایمیل بزن یا در تلگرام به آیدی dr_zaban پیام بده!
خب بریم سراغ تمرین های این درس!
پاسخنامه تمرین درس بیستم
20.1
2. What are you going to wear?
3. Where are you going to put it?
4. Who are you going to invite?
5. How are you going to cook it?
20.2
2. I’m going to try
3. I’m going to say
4. I’m going to wash
5. I’m not going to accept
6. I’m going to learn
7. I’m going to run
8. I’m going to complain
9. I’m not going to tell
20.3
2. He’s going to be late.
3. The boat is going to sink.
4. They’re going to run out of petrol.
5. It’s going to cost a lot (of money) to repair the car.
20.4
2. was going to buy
3. were going to play
4. was going to phone
5. was going to be
6. was going to give up
7. were you going to say

در این درس، تفاوت بین زمان حال کامل (Present Perfect) و گذشته ساده (Past Simple) را یاد میگیریم. هر دو زمان برای صحبت کردن در مورد اتفاقاتی که در گذشته رخ دادهاند، استفاده میشوند، اما کاربردهای خاص خود را دارند.
درس سیزدهم: English Grammar in Use
Present perfect and past 1 (I have done and I did)
حال کامل و گذشته ساده
در این درس، تفاوت بین زمان حال کامل (Present Perfect) و گذشته ساده (Past Simple) را یاد میگیریم. هر دو زمان برای صحبت کردن در مورد اتفاقاتی که در گذشته رخ دادهاند، استفاده میشوند، اما کاربردهای خاص خود را دارند.
Present Perfect بیشتر برای زمانی استفاده میشود که به نتیجه یا تأثیر اتفاقی که در گذشته رخ داده، توجه داریم و این اتفاق تا زمان حال مرتبط است. به عنوان مثال:
- I have lived in Tehran for 10 years. (من ۱۰ سال در تهران زندگی کردهام و هنوز هم زندگی میکنم.)
Past Simple بیشتر برای صحبت درباره اتفاقات کاملاً گذشته استفاده میشود، زمانی که آن اتفاق تمام شده و دیگر ارتباطی به زمان حال ندارد. به عنوان مثال:
- I lived in Tehran for 10 years. (من ۱۰ سال در تهران زندگی کردم، اما حالا دیگر آنجا زندگی نمیکنم.)
در طول این درس، با مثالها و تمرینها میبینیم که چگونه این دو زمان به درستی در جملات مختلف استفاده میشوند.
Part A:
این مثال رو مطالعه کنید:
Tom is looking for his key. He can’t find it.
تام دنبال کلیدش میگرده. نمیتونه پیداش کنه.
He has lost his key. (present perfect)
اون کلیدش رو گم کرده.
یعنی الان کلیدش رو نداره.
ده دقیقه بعد :
Now Tom has found his key. He has it now.
الان تام کلیدش رو پیدا کرده. الان کلیدش رو داره.
Has he lost his key? No, he has found it.
کلیدش رو گم کرده؟ نه، اون رو پیدا کرده.
Did he lose his key? Yes, he did.
آیا او کلیدش را گم کرد؟ بله، گم کرد.
He lost his key (past simple)
اون کلیدش رو گم کرد (گذشته ساده)
But now he has found it. (present perfect)
ولی الان پیداش کرده. (حال کامل)
زمان حال کامل (چیزی اتفاق افتاده است) یک زمان حال است. به ما دربارهی وضعیت فعلی میگوید.
‘Tom has lost his key’ = he doesn’t have his key now (see Unit 7).
“تام کلیدش رو گم کرده” یعنی الان کلیدش رو نداره (ببینید درس 7).
گذشته ساده (چیزی که اتفاق افتاده) فقط در مورد گذشته بهمون میگه. اگه کسی بگه “تام کلیدش رو گم کرده”، نمیدونیم که الان کلید رو داره یا نه. فقط میدونیم که اون کلیدش رو در زمانی در گذشته گم کرده.
مقایسه زمان حال کامل با گذشته ساده
They’ve gone away. They’ll be back on Friday. (they are away now)
اونا رفتن. جمعه برمیگردن. (اونا الان نیستن)
They went away, but I think they’re back at home now. (not They’ve gone away)
اونا رفتن، ولی فکر میکنم الان برگشتن خونه. (نه اینکه هنوز رفته باشن)
It has stopped raining now, so we don’t need the umbrella. (it isn’t raining now)
الان بارون قطع شده، پس نیازی به چتر نداریم. (الان بارون نمیاد)
It stopped raining for a while, but now it’s raining again. (not It has stopped)
یه مدت بارون بند اومده بود، ولی الان دوباره داره میباره. (نه اینکه هنوز متوقف شده باشه)
Part B:
میتونی از زمان حال کامل برای اتفاقات جدید یا اخیر استفاده کنی:
I’ve repaired the washing machine. It’s working OK now.
من ماشین لباسشویی رو تعمیر کردم. الان درست کار میکنه.
‘Hannah has had a baby! It’s a boy.’ ‘That’s great news.’
“هانا بچهدار شده! یه پسره.” “چه خبر خوبی!”
معمولاً میتونی از گذشته ساده هم استفاده کنی:
I repaired the washing machine. It’s working OK now.
من ماشین لباسشویی رو تعمیر کردم. الان درست کار میکنه.
برای چیزهایی که جدید یا اخیر نیستند، از گذشته ساده استفاده کن (نه حال کامل):
Mozart was a composer. He wrote more than 600 pieces of music. (not has been … has written)
موتزارت آهنگساز بود. اون بیشتر از 600 قطعه موسیقی نوشت. (نه اینکه بگیم “بوده” یا “نوشته”)
My mother grew up in Italy. (not has grown)
مادرم تو ایتالیا بزرگ شد. (نه اینکه بگیم بزرگ شده)
مقایسه کن:
Somebody has invented a new type of washing machine.
یه نفر یه مدل جدید از ماشین لباسشویی اختراع کرده.
Who invented the telephone? (not has invented)
چه کسی تلفن رو اختراع کرد؟ (نه اینکه بگیم اختراع کرده)
Part C:
از زمان حال کامل برای دادن اطلاعات جدید استفاده میکنیم (ببینید درس 7). ولی اگه بخوایم در موردش بیشتر صحبت کنیم، معمولاً از گذشته ساده استفاده میکنیم:
A: Ow! I’ve burnt myself.
آخ! خودم رو سوزوندم.
B: How did you do that? (not have you done)
چطوری این کار رو کردی؟
A: I picked up a hot dish. (not have picked)
یه ظرف داغ برداشتم.
A: Look! Somebody has spilt something on the sofa.
نگاه کن! یه نفر یه چیزی روی مبل ریخته.
B: Well, it wasn’t me. I didn’t do it. (not hasn’t been … haven’t done)
خب، من نبودم. من این کار رو نکردم.
اگه قصد مهاجرت داری و میخوای مکالمهات رو تقویت کنی، میتونی تو دوره جامع مکالمه آنلاین فرمول یک ما شرکت کنی. این دوره کمکت میکنه با اعتماد به نفس بیشتر حرف بزنی و برای مهاجرت آماده بشی. تازه، پشتیبانی هم داریم که همه سوالاتت رو جواب میدیم!
پاسخنامه درس 13
13.1
2. has gone
3. forgot
4. went
5. had
6. has broken
13.2
3. did William Shakespeare write
4. OK
5. Who invented
6. OK
7. We washed
8. Where were you born?
9. OK
10. Albert Einstein was the scientist who developed
13.3
3. I’ve forgotten / I have forgotten
4. arrested
5. it’s improved / it has improved
6. Have you finished
7. I applied
8. It was
9. There’s been / There has been
10. did you find … It was
11. He’s / He has broken … or He broke … did that happen … He fell

در این درس میخواهیم به تفاوت بین حال کامل استمراری و حال کامل ساده بپردازیم. این دو زمان برای توصیف کارهایی که در گذشته شروع شده و تا الان ادامه داشته یا بهتازگی تموم شدهاند، استفاده میشوند، ولی هر کدومشون کاربرد خاص خودشون رو دارن.
درس دهم: English Grammar in Use
Present perfect continuous and simple
(I have been doing and I have done)
زمان حال کامل استمراری و حال ساده
در این درس میخواهیم به تفاوت بین حال کامل استمراری و حال کامل ساده بپردازیم. این دو زمان برای توصیف کارهایی که در گذشته شروع شده و تا الان ادامه داشته یا بهتازگی تموم شدهاند، استفاده میشوند، ولی هر کدومشون کاربرد خاص خودشون رو دارن.
حال کامل استمراری بیشتر روی طول مدت یک فعالیت تمرکز داره. مثلاً:
- دارم میگم: «چند ساعت که دارم کار میکنم.» (I’ve been working for hours.) اینجا مهمه که مدت زمان انجام کار چقدر بوده.
اما حال کامل ساده برای وقتی هست که میخوایم نتیجه یک کار رو بگیم، نه خود فرآیند رو. مثلاً:
- «کارمو تموم کردم.» (I’ve finished my work.) تو این جمله نتیجه مهمه، نه اینکه چقدر طول کشیده.
حالا تو این درس میخوایم یاد بگیریم که چطور بین این دوتا انتخاب کنیم و ازشون به درستی استفاده کنیم.
Part A :
![]()
The bedroom was green. Now it is yellow. اتاق خواب قبلاً سبز بود. الان زرد شده .
She has painted her bedroom. اون اتاق خوابش رو رنگ کرده.
has painted به زمان حال کامل ساده اشاره داره. اینجا مهم اینه که کاری تموم شده. ‘She has painted یه عمل کامل شده است. ما در مورد نتیجه فعالیت (the painted bedroom) فکر میکنیم، نه خود فعالیت. | ![]()
There is paint on Kate’s clothes. روی لباسهای کیت رنگه.
She has been painting her bedroom. اون داشته اتاق خوابش رو رنگ میکرده .
‘has been painting’ به زمان حال کامل استمراری اشاره داره. ما در مورد انجام یه فعالیت فکر میکنیم. مهم نیست که این فعالیت تموم شده یا نه. توی این مثال، فعالیت (painting the bedroom) هنوز تموم نشده. |
Part B:
مقایسه این مثالها
My bike is OK again now. I’ve repaired it. (= I’ve finished repairing it.) دوچرخهام الان دوباره درست شده. تعمیرش کردم. (= تعمیرش رو تموم کردم.)
Somebody has eaten all the chocolates. The box is empty. یه نفر همه شکلاتها رو خورده. جعبه خالیه.
Where’s the book I gave you? What have you done with it? کتابی که بهت دادم کجاست؟ باهاش چیکار کردی؟
Have you ever played tennis? تا حالا تنیس بازی کردی؟ | My hands are very dirty. I’ve been repairing my bike. دستام خیلی کثیفن. داشتم دوچرخهام رو تعمیر میکردم.
Joe has been eating too much recently. He should eat less. جو اخیراً خیلی زیاد غذا میخوره. باید کمتر بخوره.
It’s nice to see you again. What have you been doing since we last met? خوشحالم دوباره میبینمت. از آخرین باری که دیدیمت چیکارا کردی؟
Where have you been? Have you been playing tennis? کجا بودی؟ داشتی تنیس بازی میکردی؟ |
Part C:
ما از حالت ساده استفاده میکنیم تا بگیم چقدر، چند تا یا چند بار (برای کارهایی که تموم شدن).
How many pages of that book have you read? چند صفحه از اون کتاب رو خوندی؟
Amy has sent lots of emails this morning. اِمی امروز صبح کلی ایمیل فرستاده.
They’ve played tennis three times this week. اونا این هفته سه بار تنیس بازی کردن.
I’m learning Arabic, but I haven’t learnt very much yet. دارم عربی یاد میگیرم، اما هنوز خیلی چیزا یاد نگرفتم.
| ما از حالت استمراری استفاده میکنیم تا بگیم چقدر طول کشیده (برای چیزی که هنوز در حال انجامه).
How long have you been reading that book? چند وقته داری اون کتاب رو میخونی؟
Amy is writing emails. She’s been writing emails all morning. اِمی داره ایمیل مینویسه. کل صبح ایمیل مینوشت.
They’ve been playing tennis since 2 o’clock. اونا از ساعت ۲ دارن تنیس بازی میکنن.
I’m learning Arabic, but I haven’t been learning it very long. دارم عربی یاد میگیرم، اما خیلی وقت نیست که شروع کردم. |
Part D :
بعضی از فعلها (مثل know) معمولا به شکل استمراری (be + -ing) استفاده نمیشن.
I’ve known about the problem for a long time. (not I’ve been knowing)
من مدت زیادیه که از این مشکل خبر دارم.
How long have you had that camera? (not have you been having)
چند وقته که اون دوربین رو داری؟
اما توجه داشته باشید که میتونید از want و mean توی حال کامل استمراری (have/has been + -ing) استفاده کنید:
I’ve been meaning to phone Anna, but I keep forgetting
من میخواستم به آنا زنگ بزنم، اما مدام فراموش میکنم.
در این درس یاد گرفتیم که چطور از حال کامل استمراری و حال کامل ساده استفاده کنیم و تفاوتهای مهم این دو رو فهمیدیم. برای درک بهتر و تمرین بیشتر، بهترین راه اینه که ازشون در مکالمههای روزمره استفاده کنید. اگر به دنبال بهبود مهارتهای مکالمه خودتون هستید،
ما دورههای مکالمه ی بسیار کاربردی داریم که به شما کمک میکنه راحتتر و طبیعیتر انگلیسی صحبت کنید. برای مشاوره یا اطلاعات بیشتر میتونید به آیدی dr_zaban در تلگرام به ما پیام بدید تا راهنماییتون کنیم.
پاسخنامه درس دهم
10.1
2. She’s been travelling / She has been travelling … She’s visited / She has visited …
3. He’s won / He has won … He’s been playing tennis / He has been playing …
4. They’ve been making / They have been making … They’ve made / They have made …
10.2
2. Have you been waiting long?
3. Have you caught any fish?
4. How many people have you invited?
5. How long have you been teaching?
6. How many books have you written? How long have you been writing books?
7. How long have you been saving (money)? How much money have you saved?
10.3
2. Somebody’s broken / Somebody has broken
3. Have you been working
4. Have you ever worked
5. has she gone
6. I’ve had / I have had
7. I’ve been watching / I have been watching
8. He’s appeared / He has appeared
9. I haven’t been waiting
10. you’ve been crying / you have been crying
11. it’s stopped / it has stopped
12. They’ve been playing / They have been playing
13. I’ve lost / I have lost … Have you seen
14. I’ve been reading / I have been reading … I haven’t finished
15. I’ve read / I have read

در درس هفتم کتاب English Grammar in Use، به یکی از پرکاربردترین زمانهای زبان انگلیسی یعنی زمان حال کامل (Present Perfect) میپردازیم.
درس هفتم: English Grammar in Use
Present perfect 1 (I have done)
حال کامل (ماضی نقلی)
در درس هفتم کتاب English Grammar in Use، به یکی از پرکاربردترین زمانهای زبان انگلیسی یعنی زمان حال کامل (Present Perfect) میپردازیم.
این زمان برای بیان اتفاقاتی که در گذشته رخ دادهاند اما تأثیر آنها تا کنون ادامه دارد، بسیار مفید است. در این درس، ساختار، کاربردها و تفاوتهای زمان حال کامل با سایر زمانها را بررسی خواهیم کرد.”
Part A :
به این مثال دقت کن:
Tom can’t find his key. He’s lost his key. (= He has lost …)
He has lost his key = He lost it and he doesn’t have it now.
تام نمیتونه کلیدش رو پیدا کنه. اون کلیدش رو گم کرده . (= اون کلیدش رو گم کرده و هنوز هم اونو نداره.)
Have lost / has lost ساختار زمان حال کامل ساده است.
زمان حال ساده به شکل have/has + قسمت سوم فعل (past participle) ) ساخته میشه . قسمت سوم فعل معمولا به ed- ختم میشه ( مثل finished/decided ) ، اما خیلی از فعل ها بی قاعده هستن ( مثل lost/done/written )
Part B :
برای بیان یک چیز ی که به تازگی اتفاق افتاده:
Ow! I’ve cut my finger.
آخ! انگشتم رو بریدم.
The road is closed. There’s been an accident. (= There has been …)
جاده بسته است. یه تصادف اتفاق افتاده.
Police have arrested two men in connection with the robbery.
پلیس دو مرد رو در ارتباط با سرقت دستگیر کرده .
وقتی از زمان حال کامل استفاده میکنیم، ارتباطی با زمان حال وجود داره. عملی که توی گذشته انجام شده، الان نتیجه داره:
Tom has lost his key. (= he doesn’t have it now)
تام کلیدش رو گم کرده . (= اون هنوز کلیدش رو نداره.)
He told me his name, but I’ve forgotten it. (= I can’t remember it now)
اون اسمش رو به من گفت، اما من اونو فراموش کردم. (= الان نمیتونم اونو به یاد بیارم.)
Sally is still here. She hasn’t gone out. (= she is here now)
سالی هنوز اینجاست. اون بیرون نرفته . (= اون الان اینجاست.)
I can’t find my bag. Have you seen it? (= do you know where it is now?)
من نمیتونم کیفم رو پیدا کنم. اونو دیدی؟ (= میدونی الان کجاست؟)
مقایسه Gone و been:
James is on holiday. He has gone to Italy. (= he is there now or on his way there)
جیمز توی تعطیلاته. اون به ایتالیا رفته . (= او الان اونجاست یا تو راهه.)
Amy is back home now. She has been to Italy. (= she has now come back)
امی الان به خونه برگشته . اون به ایتالیا رفته بود. (= او الان بازگشته .)
Part C :
شما میتونید از زمان حال کامل با کلمه های just، already و yet استفاده کنید.
just = کمی قبل (مدت کوتاهی پیش)
‘Are you hungry?’ ‘No, I’ve just had lunch.’
«گشنهای؟» «نه، من تازه ناهار خوردم.»
Hello. Have you just arrived?
«سلام. تازه رسیدی؟»
Already = زودتر از انتظار
‘Don’t forget to pay the bill.’ ‘I’ve already paid it.’
«فراموش نکن که صورتحساب رو پرداخت کنی.» «من قبلاً اونو پرداخت کردم.»
‘What time is Mark leaving?’ ‘He’s already left .’
«مارک کی میره؟» «اون قبلاً رفته .»
Yet = تا حالا.
از yet استفاده میکنیم تا نشون بدیم انتظار داریم چیزی اتفاق بیوفته. از yet توی جملات سوالی و منفی استفاده میکنیم.
Has it stopped raining yet?
« آیا بارون بند اومده؟»
I’ve written the email, but I haven’t sent it yet.
«من ایمیل رو نوشتم، اما هنوز اونو ارسال نکردم.»
Part D :
می تونید از گذشته ساده (did, went, had و غیره) هم توی مثالهای این صفحه استفاده کنید. پس میتونید بگید:
Ben isn’t here. He’s gone out. or He went out.
بن اینجا نیست. اون بیرون رفته .
‘Are you hungry?’ ‘No, I’ve just had lunch.’ or ‘No, I just had lunch.’
«گشنهای؟» «نه، من تازه ناهار خوردم.»
“با یادگیری زمان حال کامل، گام مهمی در جهت تسلط بر زبان انگلیسی برداشتهاید. اما یادگیری زبان یک سفر بیپایان است.
برای اینکه بتوانید به طور روان و سیال به زبان انگلیسی صحبت کنید، نیاز به تمرین مداوم و تعامل با زبان دارید. به شما پیشنهاد میکنیم در دوره مکالمه آنلاین فرمول یک ما شرکت کنید تا بتوانید گرامر را در قالب مکالمههای واقعی تمرین کرده و مهارتهای گفتاری خود را تقویت کنید. این دوره تاکنون به بسیاری از زبانآموزان کمک کرده است تا به اهداف زبانی خود برسند.”
پاسخنامه درس هفتم
7.1
2. Her English has improved.
3. My bag has disappeared.
4. Lisa has broken her leg.
5. The bus fare has gone up.
6. Dan has grown a beard.
7. It’s stopped raining. / It has stopped raining.
8. My sweater has shrunk. / My sweater’s shrunk.
7.2
2. been
3. gone
4. gone
5. been
7.3
2. Have you seen it
3. I’ve forgotten / I have forgotten
4. he hasn’t replied
5. has it finished
6. The weather has changed
7. You haven’t signed
8. have they gone
9. He hasn’t decided yet
10. I’ve just seen her / I have just seen her
11. He’s already gone / He has already gone
12. Has your course started yet
You can also use the past simple (Did you see, he didn’t reply etc.) in this exercise.
7.4
2. he’s just gone out / he has just gone out or he just went out
3. I haven’t finished yet. or I didn’t finish yet.
4. I’ve already done it. / I have already done it. or I already did it. / I did it already.
5. Have you found a place to live yet? or Did you find a place …?
6. I haven’t decided yet. or I didn’t decide yet.
7. she’s just come back / she has just come back or she just came back