لغات و مکالمات مربوط به رستوران

آشنایی با لغات و مکالمات مربوط به رستوران از جمله مواردی است که در یادگیری زبان انگلیسی برای هر زبان آموز لازم است. طبیعی است برای سفارش غذا در یک رستوران خارجی بایستی با یک دسته لغات و جملاتی آشنا باشیم.

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

آشنایی با لغات و مکالمات مربوط به رستوران از جمله مواردی است که در یادگیری زبان انگلیسی برای هر زبان آموز لازم است. طبیعی است برای سفارش غذا در یک رستوران خارجی بایستی با یک دسته لغات و جملاتی آشنا باشیم.

 

بر این اساس در این مقاله با عنوان لغات و مکالمات مربوط به رستوران به معرفی گروهی از کلمات و جملات ضروری می پردازیم که برای رزرو کردن میز، منوی غذا، مشکلات مربوط به غذا و درخواست صورتحساب به آنها نیازمندیم.

 

ابتدا به معرفی لیست مربوط به لغات و مکالمات مربوط به رستوران می پردازیم.

 

اگر به مکالمه در خصوص غذا و دیگر موضوعات روزمره علاقه مند هستید پیشنهاد می کنیم حتما نگاهی به کتاب مکالمه بدون گرامر بیندازید. نتایج استفاده از این کتاب را  در صفحه محصول ببینید.

Meanings

Words

Meanings

Words

پیش‌غذا

 

appetizer


غذای رستوران که قیمت جداگانه دارد

 

à la carte

 

نوشیدنیbeverage

مغز پخت به اندازه کافیa point (French, pronunciation: /pwah)


صندلی کودکbooster seat

در آب جوش فرو کردن (به منظور سفید کردن یا پوست کندن و غیره)blanch

ریز ریز شدهchopped

غذا شامل برش های کوچک نان (سرخ شده در روغن)breaded

سرخ شده با روغن زیادdeep fried

شکایت کردن

(make a) complaint

تزئین غذا / تزئین کردنgarnish

کف

froth

برش لیموlemon wedge

پارچ

jug/ pitcher

گوشت چرخ کردهminced

گوشت بریده شده به شکل گرد یا بیضی (به ویژه گوشت گاو یا گوساله)

medallion

سرخ کردن در ماهیتابه با روغن کمpan fry

با یخ (نوشیدنی)

on the rocks

گوشت سرخ شده در دیگpot-roast

آب پز کردن

poach

تفت دادن در روغن یا کرهsauté

سادهplain

چاشنی / ادویهseason

خوش طعم / خوش مزهsavory

گوشت به سیخ کشیدن و کبابی کردنspit-roast

خوراک جانبی / مخلفاتside dish

خورشتstew

بخارپز کردنsteam

پرشده (از ماده‌ای) / شکم‌پر (غذا)stuffed

نی (برای نوشیدن)straw

چاشنی که روی یک غذا قرار می ریزند (به عنوان مثال، قارچ و ژامبون روی پیتزا)topping

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

آب شیر / آب لوله کشیtap water

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 بیش از حد پخته شدهoverdone

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

رزرو کردن

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

“I booked a table for two for … (8pm).

“من یه میز برای دو نفر برای ساعت … (8 بعدازظهر) رزرو کردم.”

“It’s under the name of …”
“A table for two please.”

“به نام …. یه میز برای دو نفر، لطفاً.”

 

جملاتی که کارمند رستوران می گوید:

 

“Of course. Please come this way.”

“البته . از این طرف لطفاً.”

 

Certainly. This way please. I’ll show you to your table.

حتماً. از این طرف لطفاً. من میزتون رو به شما نشون میدم.

 

Or…

یا

 

“Your table isn’t quite ready yet.”

“میزتون فعلاً  آماده نیست.”

 

I’m afraid you’ll have to wait. There will be a table for you in ten minutes.

متأسفم باید منتظر بمونید. ظرف ده دقیقه دیگه یه میز براتون خالی میشه.

 

“Would you like to wait in the bar?”

“مایلید توی بار منتظر بمونید؟”

“We’re fully booked at the moment. Could you come back a bit later?”

“الان تمام میزهامون پر هستند. می تونید کمی بعد برگردید؟”

 

Is this table OK for you?

این میز براتون مناسبه؟

 

Can I take your coats?

می تونم کتتون رو بگیرم؟

 

Do you need a booster seat for the child?

یه صندلی کودک برای فرزندتون احتیاج دارید؟

 

Do you need a high chair for the baby?

یه صندلی بلند برای کودکتون نیاز دارید؟

 

انواع سوال درباره منو

 

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 “What’s … exactly?”

“این غذای …. دقیقاً چی هست؟”

“Is this served with … (salad)?”

“این غذا با … (سالاد) سرو میشه؟”

“Does this have any … (seafood) in it?”

“آیا داخل این غذا … (غذای دریایی) هست؟”

“What do you recommend?”

“پیشنهاد شما چیه؟”

 

مکالمه شماره 1

 

 

Hello. Are you ready to order?

سلام. برای سفارش آماده اید؟

We’d like a little longer, please.

کمی بعد سفارش می دیم.

 

OK.

بسیار خب.

 

مکالمه شماره 2

 

 

Can I take your order?

می تونم سفارشتون رو بگیرم؟

 

Is there anything you recommend?

غذایی هست که پیشنهاد بدید؟

 

The chef’s special is very popular.

غذای مخصوص سرآشپز خیلی طرفدار داره.

 

سفارش دادن

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

سوالاتی که ممکن است پیشخدمت از شما بپرسد:

 

“Are you ready to order?”

“آماده سفارش هستید؟”

 

What would you like to start with?

مایلید با چی شروع کنید؟

“Can I take your order?”

“می تونم سفارشتون رو دریافت کنم؟”

“Here you are. Anything to drink?”

” خدمت شما. چیزی برای نوشیدن میل دارید؟”

 

Can I get you a drink?

می تونم براتون یه نوشیدنی بیارم؟

 

“Would you like … (chips) with that?”

“آیا همراه با غذاتون … (چیپس) میل دارید؟”

 

Can I get you anything else?

می تونم چیز دیگه ای براتون بیارم؟

 

Was everything alright with your meal?

همه چیز در سفارشتون درست بود؟

 

Would you like some dessert?

کمی دسر میل دارید؟

 

جملاتی که شما به عنوان مشتری می توانید استفاده کنید:

 

I’d like some mineral water with a lemon wedge, please.

کمی آب معدنی به همراه یک برش لیمو، لطفاً.

 

Just some tap water, please.

فقط کمی آب از شیر، لطفاً.

 

 I’ll have a Coke, please.

یه نوشابه می خواهم، لطفاً.

 

What non-alcoholic beverages do you have?

چه نوشیدنی های بدون الکلی دارید؟

“We’d like to order …”

“ما می خواهیم … سفارش بدیم.”

 

May I see the menu?

ممکنه منو رو ببینم؟

 

Can you recommend an appetizer?

می تونید یه پیش غذا پیشنهاد بدید؟

 

What’s the chef’s special?

غذای مخصوص سرآشپز چیه؟

 

What’s today’s special?

غذای مخصوص امروز چیه؟

 

Could I have the chicken à la carte?

می تونم مرغ رو جداگانه داشته باشم؟

 

Is there any seasoning on the chicken?

آیا به مرغ چاشنی زده اید؟

 

What’s in the ’Hearty Pasta Soup’?

چی داخل این سوپ پاستای خوشمزه و پر ملات هست؟

 

What side dishes can you recommend?

چه مخلفاتی با غذا می تونید پیشنهاد کنید؟

 

Is the salmon steamed or fried?

ماهی سالمون بخارپزه یا سرخ شده؟

 

 

اگر غذایی که سفارش داده اید تمام شده باشد، پیشخدمت می گوید:

 

“I don’t think we have any more … (lobster) left. I’ll check with the kitchen.”

“فکر می کنم … (خرچنگ دریایی) رو تموم کردیم. با آشپرخونه چک می کنم.”

“I’m sorry, but the king prawn soup is finished.”

“خیلی متأسفم، ولی سوپ شاه میگو تموم شده.”

 

 

مکالمه شماره 3- تغییر دادن سفارش

 

 

I’m sorry, but can I change my order?

عذر می خواهم، اما می تونم سفارشم رو عوض کنم؟

 

Of course. What would you like instead?

البته. بجاش چی میل دارید؟

 

The chicken salad.

سالاد مرغ

 

اشاره کردن به مشکلات در خصوص غذا:

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

مواردی که مشتری می تواند بگوید:

 

I’m sorry, but this isn’t what I’ve ordered.

متأسفم. اما این غذایی نیست که من سفارش دادم.

“I’m sorry, but this is cold.”

“شرمنده، اما این غذا سرده.”

 

This meat is overdone/ burnt.

این گوشت زیادی پخته شده / سوزانده شده.

 

“Can I change my order please?”

“می تونم سفارشمو عوض کنم؟”

 

مواردی که پیشخدمت می تواند بگوید:

 

 “I’m so sorry about that…”

“بابت این مسأله متاسفم که ….”

“Let me take it back for you.” (take it back = return it to the kitchen)

“اجازه بدید اون رو براتون برگردونم.”

“Let me change it for you.”

“اجازه بدید براتون عوضش کنم.”

 

 

مکالمه شماره 4 – حل و فصل مشکلات

 

 

Excuse me, but this is cold.

ببخشید، اما این غذا سرده.

 

Let me take it back for you Madam.

اجازه بدید اون رو براتون برگردونم خانوم.

 

Thank you.

ممنونم.

 

 

مکالمه شماره 5  حل و فصل مشکلات

 

 

Excuse me, but this isn’t what I ordered.

ببخشید، اما این غذایی نیست که من سفارش دادم.

Oh, I’m so sorry. I’ll change it for you straightaway.

اوه، خیلی عذر می خواهم. فوراً اون رو براتون عوض می کنم.

 

Thank you.

ممنونم.

 

درخواست صورتحساب

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

“Can we have the bill please?”

“می تونیم صورتحساب رو داشته باشیم؟”

“Could we get the bill?”

“میشه صورتحساب رو بگیریم؟”

“Could we pay please?”

“میشه صورتحساب رو پرداخت کنیم؟”

 

Is service included?

آیا شامل خدمات است؟

 

The rest is yours./ Keep the change.

بقیه پول برای خودتون.

 

I’m afraid there’s a mistake.

متأسفم اشتباهی پیش اومده.

 

There seems to be a mistake in the bill. We haven’t ordered any champagne.

به نظر می رسه در صورتحساب اشتباهی رخ داده باشه. ما شامپاین سفارش نداده ایم.

 

I’d like to speak to the manager. I want to make a complaint.

مایلم با مدیر صحبت کنم. می خواهم شکایت کنم.

 

نکته: کلمه صورتحساب در انگلیسی بریتانیایی bill و در انگلیسی آمریکایی chek گفته می شود.

 

 

مکالمه شماره 6 گرفتن صورتحساب

 

 

Can I help you?

می تونم کمکتون کنم؟

 

Yes, could we have the bill?

بله. میشه صورتحساب رو داشته باشم؟

Of course.

البته.

با شرکت در دوره مکالمه آنلاین فرمول یک روان تر به انگلیسی صحبت کنید!

در پایان مقاله لغات و مکالمات مربوط به رستوران به چند مکالمه کاربردی توجه کنید:

 

مکالمه شماره 7 –  انتخاب یک رستوران خوب

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Devi, have you thought about where would you like to go to dinner on Friday for your birthday?

دیو، آیا فکر کرده ای که روز جمعه برای شام جشن تولدت کجا می خواهی بری؟

 

B: I am not sure. I don’t know that many restaurants around here.

مطمئن نیستم. این اطراف خیلی رستوران های زیادی رو نمی شناسم.

 

A: You know, we could look online at the local Internet sites.

راستش، می تونیم به صورت آنلاین یه سری به سایت رستوران های محلی بزنیم.

 

B: Good. Let’s take a look!

خوبه. بیا یه نگاهی بندازیم!

 

A: What kind of food would you like for your birthday?

برای تولدت چه نوع غذایی دوست داری؟

 

B: I enjoy Thai or Japanese the best.

بیشتر تایوانی یا ژاپنی باب میلم هست.

 

A: This one, Shogun, looks good.

این یکی، رستوران شوگان، به نظر خوب میاد.

 

B: Oh yes, I’ve heard of that one. Everyone I’ve spoken with says that it is great!

اوه آره، قبلاً دربارش شنیده بودم. با هرکی که صحبت کردم، میگه رستوران عالی هست.

 

A: Would you like to go there then?

پس می خوای بری اونجا؟

 

B: I think that that would be a really good choice! Let’s call and make a reservation.

فکر می کنم انتخاب خیلی خوبی باشه. بیا زنگ بزنیم و یک جا رزرو کنیم.

 

مکالمه شماره 8 – جا رزرو کردن

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Hello, Shogun Restaurant.

سلام، رستوران شوگان بفرمایید.

 

B: Hi, I would like to make a dinner reservation.

سلام. می خواهم برای شام میز رزرو کنم.

 

A: Of course, what evening will you be joining us on?

البته، چه شبی تشریف میارید؟

 

B: We will need the reservation for Tuesday night.

ما رزرو رو برای سه شنبه شب لازم داریم.

 

A: What time would you like the reservation for?

رزرو برای چه ساعتی هست؟

 

B: We would prefer 7:00 or 7:30.

ساعت 7 یا 7:30 رو ترجیح می دیم.

 

A: How many people will you need the reservation for?

برای چند نفر میز رزرو می کنید؟

 

B: There will be 4 of us.

برای 4 نفر

 

A: Fine, I can seat you at 7:00 on Tuesday, if you would kindly give me your name.

بسیار خُب. اگه لطف کنید و اسمتون رو بگید، می تونم برای ساعت 7 روز سه شنبه به شما صندلی بدم.

 

B: Thank you. The last name is Foster.

ممنونم. با فامیلی فاستر.

 

A: See you at 7:00 this Tuesday, Mr. Foster.

ساعت 7 همین سه شنبه می بینمتون آقای فاستر.

 

B: Thank you so much. I appreciate your help.

خیلی متشکر. از کمکت ممنونم.

 

 

مکالمه شماره 9 – هدایت به سمت میز

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Good evening, sir, and welcome to Chez Attitude.

شبتون بخیر آقا، به ش اتیتود خوش آمدید.

 

B: We have a dinner reservation for four at 7:00 under the name of  Foster.

ما یه میز شام چهار نفره برای ساعت 7 به اسم فاستر رزرو کردیم.

 

A: Yes, Mr. Foster, if you would please be seated over in the waiting area, our hostess will be with you in a moment.

بله آقای فاستر، اگه لطف کنید و در محوطه انتظار بنشینید، مهماندارمون به زودی پیش شما میاد.

 

B: Thank you. Would it be OK if we have a cocktail while we are waiting?

ممنون. اشکالی نداره اگه برای زمانی که منتظر هستیم، یه کوکتل سفارش بدیم؟

 

A: Of course, I will tell her.

البته. به مهماندار میگم.

 

B: I would really prefer an outside table. Would that be possible?

من میز بیرون رو بیشتر ترجیح میدم. امکانش هست؟

 

A: Sure, if you would like one of those tables, I could seat you right away.

البته. اگه یکی از اون میزهای بیرون رو میخواهید، همین الان ترتیبشو میدم.

 

B: Sure, that would be great! Thank you!

بله البته، عالی میشه! ممنون.

 

A: Here are your menus and the beverage menu, and would you like to order your drinks now?

منو غذای اصلی و منو نوشیدنی ها خدمت شما، الان چیزی برای نوشیدن میخواهید سفارش بدید؟

 

B: Yes, I would like a fanta, please.

بله، یه فانتا میل دارم. لطفا.ً

 

A: Sure, no problem, sir.

بله آقا حتماً. مشکلی نیست.

B: Thank you very much.

بسیار ممنونم.

 

مکالمه شماره 10 – سفارش دادن غذا و نوشیدنی

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Can I start you off with anything to drink?

می تونم پذیراییتون رو با نوشیدنی شروع کنم؟

 

B: Yes, may I have some water, please?

بله، کمی آب می خواهم، لطفاً.

 

A: Sure, would you like any appetizers today?

البته. الان چیزی برای پیش غذا میل دارید؟

 

B: May I get an order of  barbeque wings?

میشه سفارش بال بریانی بدم؟

 

A: No problem, can I get you anything else?

مشکلی نیست، چیز دیگه ای هم می خواهید براتون بیارم؟

 

B: No, thank you, that’ll be all for now.

نه. ممنون. فعلاً همینا کافیه.

 

A: Let me know when you’re ready to order your food.

اجازه بدید بدونم چه موقع برای سفارش دادن آماده اید؟

 

B: I’m ready.

آماده ام.

 

A: What can I get you?

چی می تونم براتون بیارم؟

 

B: May I have the fettuccine Alfredo?

ممکنه غذای فتوچینی آلفردو سفارش بدم؟ (فتوچینی آلفردو: یک غذای ایتالیایی که با پاستا درست می شود.)

 

A: Will that be all?

همین کافیه؟

 

B: Yes, that’s it.

بله. همش همین.

 

 

مکالمه شماره 11 – سفارش دادن پیش غذا

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: I am your waitress, Mary.

من مری، پیشخدمت شما هستم.

 

B: Hello, Mary. We are all pretty hungry tonight!

سلام مری. ما امروز خیلی گرسنه هستیم.

 

A: While you are looking over the menu, can I interest you in an appetizer?

تا زمانی که به منو نگاه می ندازین، می تونم با پیش غذا ازتون پذیرایی کنم؟

 

B: An appetizer sounds good. Do you have a special menu?

پیش غذا فکر خوبیه. منو مخصوصی داری؟

 

A: They are listed on the first page of the menu.

پیش غذاها در صفحه اول منو لیست شدن.

 

B: The coconut shrimp looks good. Have you ever had that?

میگوی نارگیلی به نظر خوبه. تاحالا امتحانش کردی؟ (یک نوع پیش غذا که با میگو و نارگیل درست می­شود)

 

A: Yes, it is excellent!

بله. عالیه.

 

B: Good, I’ll take that then.

خوبه. پس همین رو سفارش میدم.

 

A: Would you like to split that and choose another appetizer for half price to share?

می خواهید که اون رو با یه پیش غذای دیگه و با نصف قیمت همراه کنید؟

 

B: Good. In that case, we’ll also take an order of onion rings. Thank you!

خوبه. پس سفارش پیاز حلقه‌ای سوخاری هم میدیم. ممنون

 

 

مکالمه شماره 12 – سفارش دادن غذای اصلی

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Have you had enough time to look over the menu?

وقت کافی برای نگاه کردن به منو داشتید؟

 

B: Yes, we are almost ready to order.

بله. تقریباً آماده سفارش دادن هستیم.

 

A: Let me remind you of the specials of the day, which are posted on the board.

اجازه بدید غذاهای مخصوص امروز رو بهتون یادآوری کنم؛ که روی تخته نوشته شدن.

 

B: Oh, that all sounds so good! Can we get the sauce on the side?

اوه، همشون خوب به نظر میان! می تونیم سس هم کنارشون داشته باشم؟

 

A: Yes, we would be happy to prepare the food to meet your special needs.

بله، باعث افتخاره تا غذایی رو آماده کنیم که خواسته های ویژه شما رو برآورده کنه.

 

B: I was wondering if you have any vegetarian choices.

می خواستم بدونم که آیا گزینه ای دیگه ای برای افراد گیاهخواری دارید؟

 

A: Yes, the roasted vegetable salad is good, and the portabella mushroom burger is also a good choice.

بله. سالاد سبزیجات سرخ شده خوبه، همبرگر قارچ دکمه ای هم گزینه خوبیه.

 

B: I think that I would like to order the broccoli noodles, please.

فکر می کنم نودل بروکلی میل داشته باشم، لطفاً.

 

A: That is an excellent choice, and I could bring you your salads now or bring them with your dinner.

انتخابتون عالی هست، سالادتون رو الان بیارم یا همراه با شام؟

 

B: Please bring our salads to us now. We are hungry!

لطفاً سالادمون رو الان بیارید. گرسنه هستیم.

 

 

حالا که با لغات و مکالمات مربوط به رستوران بیشتر آشنا شدید سعی کنید در اولین فرصت ممکن از آن ها استفاده کنید. یادتان باشد بهترین روش ماندگاری مطالب در ذهن استفاده از آن ها در نوشتار و گفتار روزمره است. پس همین امروز شروع کنید!

 

از اینکه نظر خود را در مورد موضوع لغات و مکالمات مربوط به رستوران برای ما درج می کنید از شما بی نهایت سپاسگزارم!

 

 

 

کتاب اسپیکینگ تیک آف

پرکاربردترین جملات انگلیسی در زندگی روزمره

 

 

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟!! بله، احتمالا افراد یا سایتهایی را دیده اید که مدعی هستند که ظرف ۳۰ روز یا حتی ۱۰ روز (!!!!!) به شما زبان انگلیسی را به طور کامل آموزش می‌دهند!

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

این مقاله را در مجله موفقیت شماره 393 به چاپ رسانده ام!

 

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟ بله، احتمالا افراد یا سایتهایی را دیده اید که مدعی هستند که ظرف ۳۰ روز یا حتی ۱۰ روز به شما زبان انگلیسی را به طور کامل آموزش می‌دهند! و چه بسا افرادی که فریب این تبلیغات دروغین را می خورند!

 

بله، می توان ظرف ۳۰ روز سرعت صحبت کردن را افزایش داد، اما آیا ممکن است به زبان مسلط شد؟ پاسخ: اگر سطح شما مبتدی است قطعا خیر، اما اگر در سطح متوسط به بالا هستید، بله! شما می توانید سطح زبان خود را ظرف 30 روز تقویت کنید، اما هرگز نمی توانید ظرف این مدت به مرز تسلط به یک زبان برسید!

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

برای اثبات این مدعا علاوه بر تجربیات چند ده ساله ای که در حوزه آموزش زبان انگلیسی داشته ام، می خواهم به اصول اساسی یادگیری یک مهارت توسط مغز نیز استناد کنم. قبل از پرداختن به این اصول ابتدا به یک اصل مهم توجه کنید.

 

بسیاری از سازمانها را می بینید که به استخدام افراد مسلط به زبان می پردازند و سپس ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی مهارت های فنی را به این افراد آموزش می دهند. سوال این است که چرا این سازمانها تسلط به زبان انگلیسی را جزو شرایط مهم استخدامی خود قرار می دهند و بیخیال این موضوع نمی شوند؟

 

پاسخ ساده است. زیرا مهارت های فنی را می توان ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی آموزش داد، اما مهارت زبان انگلیسی را خیر! به یکی از توئیت های رند فیش کین مدیر عامل شرکت اسپارک تورو توجه کنید:

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

حالا می پردازیم به ارایه دو دلیل تا نشان دهیم چرا نمی توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت.

 

1. روزانه نمی توان بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی مطالعه کرد!

پیش فرض افرادی که مدعی می شوند می توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت این است که فراگیر روزانه بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی بخواند!! طبیعی است که این پیش فرض فقط “سنگ بزرگ” است که علامت نزدن است! می پرسید چطور؟ بگذارید توضیح دهم.

 

الف) مغز انسان با بخش های کوچک یاد می گیرند نه بخش های بزرگ!

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

فکر می کنید اگر بخواهیم کل محتوای یک ترم دانشگاه را فقط ظرف یک ماه یاد بگیریم چه اتفاقی می‌افتد؟ قطعاً مغزمان هنگ خواهد کرد. زیرا برای پردازش هر ورودی به زمان نیاز داریم. تنها موقعی می‌توانیم اطلاعات را پردازش کنیم که مطالب را با حجم کم دریافت کنیم نه به صورت بهمنی از اطلاعات! دکتر جان مدینا مدیر دو موسسه مطالعه مغز و نویسنده کتاب قوانین ذهن در مورد بزرگترین اشتباه یادگیری می گوید:

 

“بزرگترین اشتباهات یادگیری چیست؟ این که حجم زیادی از اطلاعات را در مدت زمانی اندک وارد مغز کنیم و فرصت لازم را برای اتصال بین داده ها ایجاد نکنیم. هر چه میزان داده ها بیشتر باشد، امکان هضم مطالب کمتر خواهد شد. این روش به فراگیرانی که تحت نام “سرعت یادگیری” قربانی می شوند هیچ کمکی نمی کند. اغلب متخصصان آنقدر در مورد موضوع تدریس خود مسلط اند که گاهی فراموش می کنند مطالبی که تدریس می کنند برای یک فرد تازه کار چه مفهومی دارد.”

 

تزریق بیش از حد مطالب بدون در نظر گرفتن زمان برای هضم آنها و اتصال داده ها، صرفا منجر به برداشت نادرست مطالب و در نتیجه هدر دادن زمان یادگیری می شود. شاید شما هم بسیاری از دانشجویان به اصطلاح شب امتحانی را دیده باشید که شب های امتحان حجم زیادی از مطالب کتاب را بخاطر می سپارند، ولی بعد از چند روز اغلب مطالب از ذهنشان پاک می شود.

 

جمله آخر دکتر مدینا بسیار قابل تامل است. وی معتقد است که در اغلب موارد متخصصین فراموش می کنند که خودشان را به جای فراگیران تازه کار قرار دهند. در نتیجه قادر نیستند مشکل فراگیران را برای جذب مطالب آن هم با این سرعت زیاد درک کنند.

 

ب) بهبود یک مهارت ذاتا خسته کننده است و بنابراین نمی توانید روزانه بیش از یک میزان خاص به خودتان فشار بیاورید.

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

وقتی در حال یادگیری مطالب جدید هستیم، معمولا سعی می کنیم از تمام توان خود برای یادگیری (یا پیشرفت) استفاده کنیم زیرا با بسیاری از مطالب جدید مواجه هستیم. این روش بر خلاف زمانی که بدون تلاش تمرین می کنیم، دشوار بوده و مغز را آزار می دهد. در نتیجه ادامه به این نوع تمرین در طول یک روز بسیار دشوار است. دنییل کویل در کتاب خود با عنوان ”کد استعداد” می گوید:

 

“به نظر می رسد در خصوص این واقعیت که انسان تا چه اندازه می تواند در یک روز تمرین عمیق (تمرین همراه با تمرکز و پیشرفت) انجام دهد در کل دنیا نوعی محدودیت وجود دارد. تحقیقات اریکسون نشان می دهد که اکثر کارشناسان در سطح جهانی – از جمله پیانیست ها، شطرنج بازها، رمان نویس ها و ورزشکاران – روزانه  سه تا پنج ساعت تمرین می کنند و اصلا به این امر توجه نمی کنند که چه مهارتی را دنبال می کنند.”

 

من نمی گویم شما نیز مثل حرفه ای ها تمرین کنید، اما باید حداقل یکی از اصول اساسی افراد حرفه ای را مد نظر داشته باشید و آن این که مدام پیشرفت کرده و سطح فلوانسی (روان صحبت کردن) خود را افزایش دهید. تلاش برای ایجاد این پیشرفت بسیار سریعتر از زمانی که صرفا یک کار تکراری انجام می دهید شما را در مسیر پیشرفت قرار می دهد. (تجربه شما چه می گوید؟ چه موقع از لحاظ ذهنی سریع تر خسته می شوید – زمانی که در حال یادگیری چیزی جدید هستید یا زمانی که یک کار تکراری انجام می دهید؟) و البته فراموش نکنید که متخصصین در سطح جهانی یکی از با انگیزه ترین افراد برای رسیدن به اهداف خود هستند.

 

حتی تمرین روزانه 3 تا 5 ساعت نیز کشنده خواهد بود. به طور خلاصه اگر در حال تلاش برای بهبود یک مهارت هستید، بسیار بسیار دشوار است که بتوانید روزانه 8 تا 10 ساعت یادگیری موثر داشته باشید زیرا پیشرفت  بر خلاف یک کار تکراری، ذاتا دشوار و خسته کننده است.

 

اگر در طول این 30 روز به مدت 8 تا 10 ساعت در روز تمرین نکنید، آنگاه این ادعا که ظرف 30 روز می توان به یک زبان مسلط شد از اعتبار ساقط می گردد. مجددا تکرار می کنم، موضوع بحث ما صرفا در مورد انجام یک کار تکراری نیست که می توان به راحتی با 10 ساعت کار یاد گرفت.

 

2. ساخت مسیرهای عصبی جدید در مغز یعنی روشی که ما مهارت جدید را یاد می گیریم نیازمند زمان است.

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

الف) هنگامی که یک مهارت جدید را یاد می گیریم، نورون های مغز برای ساخت مسیرهای عصبی مجددا خود را تنظیم می کنند. مغز انسان حاوی حدود 100 میلیارد نورون است، که هر کدام به حدود  هزار نورون دیگر متصل است که در مجموع حدود یک تریلیون مسیر عصبی را ایجاد می کنند.

 

هنگامی که برای اولین بار یک فعالیت را انجام می دهیم (مثلا: صحبت کردن، راه رفتن، برنامه نویسی، یک بازی و غیره)، برخی از این نورونها برای ایجاد مجموعه ای جدید از مسیرهای عصبی که این فعالیت جدید را مدیریت می کنند، مجددا سازماندهی می شوند.

 

این ویدیو را تماشا کنید تا متوجه شوید که چگونه این مرتب سازی مجدد چگونه اتفاق می افتد. (زمان 2:03 دقیقه)

ب) قدرت این مسیر ها میزان مهارت شما را در انجام یک فعالیت تعیین می کند.

در دنیای فیزیکی چگونه عمل می کنیم؟

اگر بخواهیم راه برویم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که راه رفتن را کنترل می کنند ارسال می کند. اگر بخواهیم یک فعالیت پیچیده تر مانند تنیس را انجام دهیم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که وظیفه آنها کنترل انبوهی از حرکات مورد نیاز برای بازی تنیس است، ارسال می کند.

 

فاصله زمانی بین ارسال این سیگنالها و انجام یک حرکت آنقدر کوتاه است که ما متوجه این فرایند نمی شویم. بعضی از این عادات مانند راه رفتن طی چندین سال آنقدر در ما به صورت خودکار در آمده اند که شاید حتی نتوانیم تصور کنیم که روش کنترل این عادات نیز مانند یادگیری یک مهارت جدید است – یعنی ارسال سیگنال های الکتریکی از طریق مسیرهای عصبی مرتبط.

 

به یاد دارید زمانی که کودکی نو پا بودید حتی ایستادن برایتان دشوار بود چه برسد به راه رفتن؟ علتش این بود که مسیرهای عصبی مرتبط هنوز به اندازه کافی در مغز شما رشد نکرده بودند. اگر می خواهید در یادگیری یک مهارت بهتر شوید، ناچارید مسیرهای عصبی مربوط به آن مهارت را تقویت کنید تا سیگنالهای الکتریکی که از طریق آنها عبور می کنند قوی تر شوند.

 

ج) چگونه می توان مسیرهای عصبی را قوی کرد؟

پاسخ: با تمرین هر چه بیشتر یک مهارت! البته به شرطی که در کنار این تمرین پیشرفت را احساس کنید! (نکته کلیدی و مهم)

برای درک بهتر این موضوع به مثالی در مورد تقویت عضلات از طریق وزنه زدن دقت کنید. اگر  به تدریج وزنه ها را اضافه کنید (که البته این روش برای ساخت عضلات منطقی تر است)، سایز عضلات شما رشد می کنند. اما اگر وزنه ها را حد 30 کیلوگرم نگه دارید، عضلات شما نیز از رشد باز می مانند. اما این نکته نیز مهم است که بعد از آن باید وزنه 30 کیلوگرمی را حفظ کنید (این یعنی تمرین در یک سطح خاص) در غیر این صورت عضلات شما شروع به کوچک شدن می کنند.

 

حالا بر گردیم به موضوع یادگیری زبان. اگر سطح شما در انگلیسی مبتدی است، مسیرهای عصبی شما در ابتدا ضعیف هستند.

همچنان که پیشرفت می کنید، اطراف مسیرهای عصبی با ماده ای به نام میلین پوشیده می شوند. این ماده که به عنوان عایق در مسیرها عمل می کند مانع از نشت سیگنال های الکتریکی می شود. (تصور کنید میلین مثل روکش سیم های برق است که از نشت جریان برق جلوگیری می کند.)

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

هر چه میزان نشتی کمتر باشد، سیگنال ها قوی تر هستند. هر چقدر سیگنال ها قوی تر باشند شما می توانید آن مهارت را قوی تر و بهتر اجرا کنید. هر چه بیشتر در یک مهارت تقویت می شوید، میلین بیشتری در مسیرهای عصبی ذخیره می شود. (آیا تا بحال از خودتان پرسیده اید که چرا بسیاری از افراد با وجود این که سالها روی یک مهارت – مثل زبان انگلیسی – کار کرده اند همچنان در سطح متوسط باقی مانده اند ولی برخی دیگر درست ظرف همین بازه زمانی در همان مهارت به شکلی چشمگیر پیشرفت کرده اند؟ دلیلش این است که افراد گروه اول دایما یک سری تمرین را انجام می دهند بدون این که پیشرفت کنند. در واقع این افراد مسیرهای عصبی خود را به اندازه کافی با میلین عایق بندی نمی کنند. اما دسته دوم در مقابل، پذیرای رنج  شده اند تا پیشرفت کنند.)

 

حالا بیایید پس از این توضیحات ببینیم که: چرا تسلط به زبان انگلیسی ظرف  30 روز واقعا دشوار است؟

 

د) ساخت مسیرهای عصبی به زمان نیاز دارد.

تعدیل نورون ها، ساخت مسیرهای جدید و تقویت آنها از طریق عایق بندی با میلین یک شبه اتفاق نمی افتد. این روند بسته به سطح مهارت و سطح تخصصی که می خواهید به آن برسید، به ماه ها و سال ها زمان نیاز دارد. مثلا، یادگیری رانندگی نسبت به یادگیری تنیس به زمان کمتری نیاز دارد. همین طور یادگیری اصول رانندگی در بزرگراه ها نسبت به یادگیری رانندگی در خیابانهای شلوغ شهر نیازمند زمان کمتری است.

 

صحبت کردن به زبان انگلیسی، با تمام ظرایف و متغیرهای آن، مهارت پیچیده ای است. مثلا دو کلمه با دو دیکته مشابه دارای تلفظی متفاوت هستند. مثل  (cut vs. put) پیچیدگی های بسیار دیگری نیز در تلفظ، لغت و … وجود دارد. بعد از عبور از این سد مشکلات دیگری مانند فکر کردن به زبان مادری و سپس ترجمه به زبان انگلیسی برای زبان آموزان پیش می آید.

 

تسلط به زبان انگلیسی صرفا یاد گرفتن چند قاعده نیست که بتوان با یادگیری این قواعد به راحتی صحبت کرد. علاوه بر یادگیری قوانین، استثنائات و ظرایف گوناگون بایستی به اندام صوتی خود – زبان، گلو و لب ها –  فرصت کافی بدهید تا به تولید صداها به زبان انگلیسی عادت کنند. به همین دلیل است که برخی افراد علیرغم این که می توانند به راحتی به انگلیسی بخوانند، بنویسند و به مطالب گوش کنند و بفهمند، ولی قادر نیستند به راحتی به انگلیسی صحبت کنند.

 

نتیجه:

یادگیری زبان مهارتی بسیار پیچیده است. و بی شک مغز  شما برای عایق بندی مسیرهای عصبی با میلین به زمانی بسیار بسیار بیشتر از 30 روز نیاز دارد تا شما بتوانید به زبان انگلیسی مسلط شوید. باز هم اگر باور ندارید می توانید در دوره هایی که مدعی هستند ظرف 10 جلسه زبان انگلیسی را به شما به طور کامل آموزش می دهند شرکت کنید و خودتان بعد از پایان دوره نتیجه را ببینید و قضاوت کنید. انتخاب با خودتان است!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مکالمه آنلاین فرمول ۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

به راستی علت حضور ما در این سیاره چیست؟ بهترین پاسخی که می توان به این سوال داد این است که “برای عشق ورزیدن”. سخن از عشق در کلام عرفا بسیار گفته شده مثلا حضرت حافظ می فرماید:

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

به راستی علت حضور ما در این سیاره چیست؟  بهترین پاسخی که می توان به این سوال داد  این است که “برای عشق  ورزیدن”.  سخن از عشق در کلام عرفا بسیار گفته شده مثلا حضرت حافظ می فرماید:

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی    عشق داند که در این دایره سرگردانند

 

یا شیخ ابو سعید ابوالخیر می فرماید:

وا فریادا زعشق وا فریادا         کارم به یکی طرفه نگار افتادا

گر داد من شکسته دادا دادا       ورنه من و عشق هر چه بادا بادا

 

عشق زیباترین، هیجان انگیزین و وصف ناشدنی ترین احساسی است که بشر می تواند تجربه کند. هر چند عشق زمینی را نمی توان با عشق الهی یکی دانست، اما قطعا عشق زمینی مقدمه ای است بر عشق الهی زیرا همه  ما به کسی احتیاج داریم که عاشقش باشیم.

در این مقاله به معرفی 45 تا از جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی می پردازیم.

 

1. Every day I look at you and feel love and inspiration.

هرروز تو را می نگرم و احساس عشق و الهام بخشی میکنم.

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

 

 

2. If I were spelling out my favorite thing in the world, it’d be spelled “Y-O-U”

اگر می خواستم چیز مورد علاقه ام را در دنیا رو هجی کنم به این صورت هجی میشد: تو

 

 

3. I don’t even want to think about what life would be like without you.

حتی نمی خواهم  به این موضوع فکر کنم که زندگی بی تو چگونه خواهد بود.

 

 

4. Everything you do in my life adds to my happiness, subtracts from my sadness, and multiplies my joy!

هر چه کنی شادی ام افزون، غمهایم کاسته و شادی ام را دو چندان می کند!

 

 

5. I can’t wait to spend the rest of our lives together.

بی صبرانه منتظرم تا بقیه عمرمان را با هم زندگی کنیم.

 

 

6. Sometimes I can’t stop looking at you… you look too damn good.

گاهی نمیتوانم از نگاه کردن به تو دست بردارم. تو بیش از حد زیبایی.

 

 

7. You are the person I want to spend my life with – my soul mate.

تو تنها کسی هستی که میخواهم عمرم را با او سر کنم – ای همزاد روح من.

 

 

8. You are the sunshine in my day and the moonlight of my nights.

تو درخشش خورشید روزهای منی و نور مهتابِ شبهای من.

 

 

9. I just wouldn’t feel complete without you.

بدون تو حس میکنم که کامل نیستم.

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

 

10. I can’t believe how hard I’ve fallen for you.

باور نمی کنم تا این اندازه تو را این قدر دوست دارم.

 

 

11. I feel such powerful adoration for you and only you.

فقط و فقط بخاطر توست که چنین تحسین قوی را احساس می کنم.

 

 

12. You are my treasure – the most precious thing in my life.

تو گنج منی – با ارزش ترین چیز در زندگی ام.

 

 

13. I love you more and more every day.

هر روز بیشتر و بیشتر عاشق تو می شم.

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

14. When I wake up, I’m smiling, because it’s another day with you.

وقتی از خواب بر می خیزم، لبخند می زنم، چون روز دیگری را با تو آغاز می کنم.

 

 

 

15. I will never love another person with as much intensity as I love you.

هرگز به این اندازه که عاشق تو هستم کسی دیگری را دوست نخواهم داشت.

 

 

16. You are the best friend/spouse in the entire world.

تو بهترین دوست / همسر در تمام دنیا هستی.

 

 

17. Every time I see you, you leave me breathless.

هر زمان که تو را می بینم نفسم بند می آید.

 

 

18. To you – the only person I will ever love.

تقدیم به تو – تنها کسی که همیشه دوستش خواهم داشت.

 

 

19. I can’t say it enough – I love you more than anything.

هر قدر بگویم که تو را بیشتر از هرچیز دیگری دوست دارم، باز هم کم گفته ام.

 

 

20. I’m crazy about you.

دیوانه تو ام.

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

21. I’ve fallen for you.

عاشق تو گشته ام.

 

 

22. I adore you.

تو را می پرستم.

 

 

23. I’m head over heels for you.

برای تو سر از پا نمی شناسم.

 

 

24. You’re the love of my life.

توعشق زند گی ام هستی.

 

 

25. I’m addicted to you.

به تو وابسته ام.

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

 

26. I’m drawn to you.

در وجودت غرق شده ام.

 

 

27. You’re my everything.

تو همه چیز من هستی.

 

 

28. You’re my other half.

تو نیمه دیگر من هستی.

 

 

29. I’m all about you.

فقط به تو فکر میکنم.

 

 

30. I’m smitten with you.

هلاک تو هستم.

 

 

31. You turn me inside out.

تو مرا زیر و رو می کنی.

 

 

32. I just want you be my side always.

دلم میخواد همیشه فقط کنارم باشی.

 

 

33. You make life worth living.

تو به زندگی معنا می بخشی.

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

 

34. I don’t know why, but I can’t stop thinking about you.

نمیدانم چرا ولی نمیتوانم از فکر کردن به تو دست بردارم.

 

 

35. I want you, and only you.

فقط و فقط تو را می خواهم.

 

 

36. I fell in love with you over and over again.

بارها و بارها عاشق تو شدم.

 

 

37. Imagining life without you is impossible.

تصور زندگی، بدون تو نا ممکن است.

 

38. You make my heart warm and happy.

تو به قلبم گرما و شادی می بخشی.

 

 

39. You’re the light of my life.

تو نور زندگی منی.

 

جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی

 

 

40. I will support you through the good times and the bad.

در تمام دوران خوشی و ناخوشی تکیه گاه تو خواهم بود.

 

 

41. I love you more than any word can say.

تو را بیشتر از آنچه در قالب کلام بگنجد دوست دارم.

 

 

42.You are incredible.

تو فوق العاده ای.

 

 

43. I’m out of breath for you.

نفسم برای تو بند می آید.

 

 

44. I’m lost without you.

بدون تو معنایی ندارم.

 

 

45. You make my heart skip a beat.

برای تو قلبم را از ضربان باز می ایستد.

 

بهترین شعر یا جمله ای که در مورد عشق بیشتر از همه دوست داشته اید کدام است؟ لطفا آنرا برای ما و کاربران عزیزمان بنویسید. ضمنا نظر خودتان را در مورد این مقاله برای ما ثبت کنید.

 

 

 

 

 

دوره مکالمه آنلاین فرمول 1

 

 

 

 

 

 

صفحه اصلی فروشگاه مقالات حساب کاربری