

درس ۲۵ کتاب English Grammar in Use دربارهی تفاوت استفاده از عبارتهای when I do و when I’ve done هست و اینکه چطور با کلمهی if ترکیب میشن.
درس بیست و پنجم: English Grammar in Use
when I do and when I’ve done if and when
درس ۲۵ کتاب English Grammar in Use دربارهی تفاوت استفاده از عبارتهای when I do و when I’ve done هست و اینکه چطور با کلمهی if ترکیب میشن. این فصل بهتون یاد میده که چه موقع باید از زمان حال ساده (مثل when I do) استفاده کنید و چه موقع باید سراغ زمان حال کامل (مثل when I’ve done) برید.
این موضوع بهویژه توی مکالمههای روزمره خیلی مهمه، چون استفاده درست از این عبارتها باعث میشه صحبتهاتون طبیعیتر و حرفهایتر به نظر برسه. در واقع، یادگیری این نکته کمک میکنه تا بتونید وقتی دارید دربارهی کارهایی که قراره انجام بشن یا بعد از اتمامشون صحبت میکنید، دقیقتر و واضحتر منظور خودتون رو برسونید.
Part A:
Amy is on a train. She’s calling a friend
امی توی قطاره. داره به یکی از دوستاش زنگ میزنه.
‘I’ll call you again later when I arrive’ is a sentence with two parts:
«بعداً وقتی برسم دوباره بهت زنگ میزنم» یه جمله است که از دو قسمت تشکیل شده:
The main part: I’ll call you again later
قسمت اصلی: «بعداً دوباره بهت زنگ میزنم»
And when … : when I arrive
و قسمت بعدی «وقتی که…»: «وقتی که برسم»
زمان جمله آیندهست، ولی امی میگه:
… when I arrive (not when I will arrive)
«وقتی که برسم» (نه «وقتی که خواهم رسید»)
ما میگیم
When I do something (not will do)
وقتی که کاری رو انجام میدم (نه انجام خواهم داد)
When something happens (not will happen)
وقتی که اتفاقی میافته (نه اتفاق خواهد افتاد)
چندتا مثال دیگه:
We’ll go out when it stops raining. (not when it will stop)
میریم بیرون وقتی که بارون بند بیاد. (نه وقتی که بارون خواهد ایستاد)
When you are here again, you must come and see us. (not When you will be)
وقتی دوباره اینجا بودی، باید بیای و ما رو ببینی. (نه وقتی که خواهی بود)
Don’t forget to lock the door when you go out. (not will go)
فراموش نکن در رو قفل کنی وقتی میری بیرون. (نه وقتی که خواهی رفت)
همین قانون برای کلمات while / before / after / as soon as / until هم صدق میکنه:
What are you going to do while I’m away? (not while I will be)
میخوای چی کار کنی وقتی من نیستم؟ (نه وقتی که خواهم بود)
Before you go, there’s something I want to ask you.
قبل از اینکه بری، یه چیزی هست که میخوام ازت بپرسم.
Wait here until I come back. Or … till I come back.
اینجا منتظر بمون تا برگردم.
Part B :
میتونی بعد از کلمات when / after / until / as soon as از حال کامل (have done) هم استفاده کنی:
Can I have the newspaper when you’ve finished with it?
میشه روزنامه رو بهم بدی وقتی خوندیش؟
Don’t say anything while Ian is here. Wait until he has gone.
وقتی ایان اینجاست چیزی نگو. صبر کن تا بره.
از حال کامل زمانی استفاده میکنیم تا نشون بدیم یه کار قبل از کار دیگهای تموم شده. این دوتا کار همزمان اتفاق نمیافتن:
When I’ve phoned Kate, we can go out. (= first I’ll phone Kate and after that we can go out)
وقتی به کیت زنگ زدم، میتونیم بریم بیرون. (یعنی اول به کیت زنگ میزنم و بعدش میتونیم بریم بیرون)
اگه دوتا کار همزمان اتفاق میافتن از حال کامل استفاده نکن :
When I phone Kate, I’ll ask her about the party. (not when I’ve phoned)
وقتی به کیت زنگ میزنم، درباره مهمونی ازش میپرسم. (نه «وقتی که زنگ زدم»)
خیلی وقتا میتونیم هم از حال ساده هم از حال کامل استفاده کنیم :
I’ll come as soon as I finish.
میام همین که تموم کنم.
یا
I’ll come as soon as I’ve finished.
میام همین که تموم کرده باشم.
You’ll feel better after you have something to eat.
حالت بهتر میشه بعد اینکه یه چیزی بخوری.
یا
You’ll feel better after you’ve had something to eat.
حالت بهتر میشه بعد اینکه یه چیزی خورده باشی.
Part C :
If و when
بعد از if معمولاً از حال ساده (مثل if I do / if I see) برای آینده استفاده میکنیم:
I’ll be angry if it happens again. (not if it will happen)
اگه دوباره اتفاق بیفته، عصبانی میشم.
Hurry up! If we don’t hurry, we’ll be late.
عجله کن! اگه عجله نکنیم، دیر میرسیم.
از if (نه when) برای چیزهایی استفاده میکنیم که ممکنه اتفاق بیفتن (یا نیفتن):
If it is raining this evening, I won’t go out. (not when it is raining)
اگه امشب بارون بیاد، نمیرم بیرون. (نه «وقتی که بارون میاد»)
Don’t worry if I’m late tonight. (not when I’m late)
نگران نباش اگه امشب دیر کردم. (نه «وقتی دیر میکنم»)
If they don’t come soon, I’m not going to wait for them.
اگه زود نیان، منتظرشون نمیمونم.
از when برای چیزهایی که حتماً اتفاق میافتن استفاده میکنیم. مقایسه کن:
I might go out later. (it’s possible) If I go out, I’ll get some bread.
ممکنه بعداً برم بیرون. (یعنی ممکنه) اگه برم بیرون، یه کم نون میگیرم.
I’m going out later. (for sure) When I go out, I’ll get some bread.
قطعاً بعداً میرم بیرون. (یعنی حتماً) وقتی میرم بیرون، یه کم نون میگیرم.
اگه میخواید صحبت کردنتون مثل نیتیوها طبیعی به نظر برسه، باید زبان رو مثل خودشون یاد بگیرید و یه بانک پر و پیمون از لغات و اصطلاحاتی داشته باشید که توی انگلیسی روزمره و محاورهای استفاده میشن.
توی این کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی، کلی اصطلاح و عبارت رو معرفی کردم که همشون توی انگلیسی واقعی به کار میرن و بهتون کمک میکنن مثل نیتیوها حرف بزنید.
پاسخنامه تمرین درس 25 ام
25.1
2. we’ll let
3. starts
4. it changes
5. I’ll make
6. I’m 40
7. I’ll wait
8. he grows up
9. you’re
10. is
11. will be
12. you’ve had
25.2
2. she goes
3. you know
4. I’ll wait / I will wait … you’re / you are
5. Will you still be … I get
6. there are … I’ll let / I will let
7. You won’t recognise / You will not recognise … you see
8. you need … I’m / I am
25.3
2. it gets dark
3. you decide or you’ve decided / you have decided
4. you’re in Hong Kong / you go to Hong Kong
5. build the new road or ’ve built the new road / have built the new road
6. she apologises or she’s apologised / she has apologised
25.4
2. if 3. If
4. when 5. If
6. When 7. if
8. if

در درس 24 کتاب English Grammar in Use، میخواهیم دو ساختار مهم آینده یعنی “will be doing” و “will have done” رو یاد بگیریم.
درس بیست و چهارم: English Grammar in Use
will be doing and will have done
در درس 24 کتاب English Grammar in Use، میخواهیم دو ساختار مهم آینده یعنی “will be doing” و “will have done” رو یاد بگیریم. این دو زمان هر کدوم کاربرد خاص خودشون رو دارن و در موقعیتهای متفاوتی استفاده میشن.
تو زندگی روزمره، وقتی میخوایم بگیم یه کاری در آینده در حال انجام خواهد بود (مثل «فردا این موقع دارم میرم باشگاه»)، از “will be doing” استفاده میکنیم. اما وقتی میخوایم بگیم یه کاری رو توی آینده تموم کردیم و انجام شده (مثل «تا آخر این هفته این پروژه رو تموم کردهام»)، از “will have done” استفاده میکنیم.
این درس کمک میکنه بتونیم این دو زمان رو از هم تشخیص بدیم و راحتتر بگیم توی آینده دقیقاً چه اتفاقی میافته یا چه چیزی به نتیجه رسیده.
Part A:
این مثال رو ببین:
These people are standing in a queue to get into the cinema.
این آدما تو صف ایستادن که برن داخل سینما.
Half an hour from now, the cinema will be full. Everyone will be watching the film.
نیم ساعت دیگه سینما پر میشه. همه دارن فیلم رو تماشا میکنن.
Three hours from now, the cinema will be empty. The film will have finished.
سه ساعت دیگه سینما خالی میشه. فیلم تموم شده.
Everyone will have gone home.
همه رفتن خونه.
Part B:
آینده استمراری، یعنی من وسط انجام کاری هستم.
This time next week I’ll be on holiday. I’ll be lying on the beach or swimming in the sea.
این موقع هفته دیگه من تو تعطیلاتم. دارم کنار ساحل دراز کشیدم یا تو دریا شنا میکنم.
You have no chance of getting the job. You’ll be wasting your time if you apply.
هیچ شانسی برای گرفتن این کار نداری. اگه درخواست بدی، وقتتو هدر میدی.
مقایسه آینده استمراری با آینده ساده:
Don’t phone between 7 and 8. We’ll be eating.
بین ساعت ۷ تا ۸ زنگ نزن. داریم شام میخوریم.
Let’s wait for Liz to arrive and then we’ll eat.
بذار منتظر بمونیم تا لیز برسه و بعد شام میخوریم.
مقایسه کن:
At 10 o’clock yesterday, Tina was in her office. She was working. (past continuous)
ساعت ۱۰ دیروز، تینا تو دفترش بود. داشت کار میکرد. (گذشته استمراری)
It’s 10 o’clock now. She is in her office. She is working. (present continuous)
الان ساعت ۱۰ه. تینا تو دفترشه. داره کار میکنه. (حال استمراری)
At 10 o’clock tomorrow, she will be in her office. She will be working. (future continuous)
فردا ساعت ۱۰، تینا تو دفترشه. داره کار میکنه. (آینده استمراری)
Part C:
از “آینده استمراری” برای کارهایی که قراره تو آینده کامل بشن هم استفاده میکنیم.
مثلاً:
The government will be making a statement about the crisis later today.
دولت امروز بعداً یه بیانیه درباره بحران میده.
Later in the programme, I’ll be talking to the Minister of Education.
بعداً تو برنامه، با وزیر آموزش صحبت میکنم.
The team’s star player is injured and won’t be playing in the game on Saturday.
ستاره تیم مصدوم شده و شنبه تو بازی حضور نداره.
وقتی از فرم will be (doing) استفاده میکنیم، will (do) “آینده استمراری” شبیه going to (do) آینده ساده عمل می کنه.
Part D:
“آینده کامل” یعنی کاری تا یه زمانی تو آینده کامل میشه.
مثلاً:
Sally always leaves for work at 8.30 in the morning. She won’t be at home at 9 o’clock – she’ll have gone to work.
سالی همیشه ساعت ۸:۳۰ صبح میره سر کار. ساعت ۹ خونه نیست – رفته سر کار.
We’re late. The film will already have started by the time we get to the cinema.
ما دیر کردیم. وقتی برسیم سینما، فیلم شروع شده.
مقایسه کن:
Ted and Amy have been married for 24 years. (present perfect)
تد و امی ۲۴ ساله که ازدواج کردن. (حال کامل)
Next year they will have been married for 25 years. (future perfect)
سال دیگه ۲۵ سال از ازدواجشون گذشته. (آینده کامل)
When their son was born, they had been married for three years. (past perfect)
وقتی پسرشون به دنیا اومد، سه سال از ازدواجشون گذشته بود. (گذشته کامل)
تا حالا چند بار شده که توی مسافرت، کار، یا حتی اینترنت با انگلیسی مواجه شدید و حس کردید که کاش میتونستید راحتتر مکالمه کنید؟ انگلیسی فقط یه زبان نیست؛ یه کلید برای دنیای بزرگتره!
ما توی دورههای مکالمه انگلیسیمون، بهت کمک میکنیم که بدون استرس، راحت و روان صحبت کنی. تمرینات کاملاً عملی و کاربردی هستن، یعنی از همون جلسات اول میتونی جملات ساده بسازی و توی موقعیتهای مختلف ازشون استفاده کنی. هر چی زودتر شروع کنی، زودتر نتیجه میبینی!
پس اگه میخوای بدون دردسر، انگلیسی رو مثل یه دوست یاد بگیری و توی موقعیتهای مختلف ازش استفاده کنی، دورههای مکالمه ما دقیقاً همون چیزیه که دنبالش بودی. بیا و با ما همراه شو!
پاسخنامه تمرین درس 24ام
24.1
2. b is true
3. a and c are true
4. b and d are true
5. c and d are true
6. c is true
24.2
2. be going
3. won’t be playing
4. will be starting
5. be watching
6. will you be doing
7. won’t be going
8. will be landing
24.3
2. we’ll be playing / we will be playing
3. She’ll be waiting / She will be waiting
4. it will have finished (or it will be finished)
5. you’ll still be living / you will still be living
6. she’ll have travelled / she will have travelled
7. I’ll be staying / I will be staying
8. he’ll have spent / he will have spent
9. I won’t be doing / I will not be doing

درس بیست و یکم: English Grammar in Use
will and shall – part 1
درس بیست و یکم از کتاب “English Grammar in Use” به بررسی استفاده از “will” و “shall” در زبان انگلیسی میپردازد. این دو فعل مدلهایی هستند که برای بیان آینده در زبان انگلیسی استفاده میشوند، هرچند با تفاوتهایی که در کاربرد آنها وجود دارد.
“Will” به عنوان یک فعل کمکی برای بیان آینده و تصمیمگیری فوری استفاده میشود، مانند بیان نقطه نظر شخص درباره آینده یا اظهار فرمایشات عمومی.
“Shall” به عنوان یک فعل کمکی معمولاً برای بیان پیشنهاد، درخواست، یا تعهدات شخصی استفاده میشود، به ویژه در زمانی که صحبت از آینده نزدیک یا فرمال تر است.
در این درس، ما به تفاوتها و موارد کاربردی این دو فعل مدل خواهیم پرداخت و نمونههایی از استفادههای آنها را خواهیم دید تا بتوانیم بهترین شکل ممکن را برای بیان آینده در مکالمات خود انتخاب کنیم.
Part A:
ما از “I’ll” وقتی استفاده میکنیم که تازه تصمیم گرفتهایم کاری انجام بدیم.
“Oh, I left the door open. I’ll go and shut it.”
“اوه، در رو باز گذاشتم. میرم و میبندمش.”
“What would you like to drink?” “I’ll have orange juice, please.”
“چی دوست داری بنوشی؟” “یه آب پرتقال لطفاً.”
“Did you call Max?” “Oh no, I forgot. I’ll call him now.”
“به مکس زنگ زدی؟” “اوه نه، یادم رفت. الان بهش زنگ میزنم.”
ما از زمان حال ساده (مثل I do یا I go) تو این جملهها استفاده نمیکنیم:
“I’ll phone him now.” (not “I phone him now”)
الان بهش زنگ میزنم.
ما معمولاً از … I think I’ll … / I don’t think I’ll (فکر کنم یا فکر نکنم) استفاده میکنیم:
I’m a little hungry. I think I’ll have something to eat.
یکم گشنمه. فکر کنم یه چیزی بخورم.
I don’t think I’ll go out tonight. I’m too tired.
فکر نکنم امشب برم بیرون. خیلی خستهام.
توی انگلیسی محاورهای، “will not” معمولاً به “won’t” تبدیل میشه:
I can see you’re busy, so I won’t stay long. (= I will not stay long)
میبینم که سرت شلوغه، پس زیاد نمیمونم.
Part B :
ما معمولاً از “I’ll” تو این موقعیتها استفاده میکنیم:
پیشنهاد دادن برای انجام کاری
That bag looks heavy. I’ll help you with it. (not I help)
به نظر میاد کیفت سنگینه. من کمکت میکنم.
قبول کردن انجام کاری
A: Can you give Tom this book?
میتونی این کتاب رو به تام بدی؟
B: Sure, I’ll give it to him when I see him this afternoon.
حتماً، بعدازظهر که دیدمش بهش میدم.
قول دادن برای انجام کاری
Thanks for lending me the money. I’ll pay you back on Friday.
مرسی که بهم پول قرض دادی. جمعه بهت پس میدم.
I won’t tell anyone what happened. I promise.
قول میدم به کسی نگم چی شده.
ما از “won’t” استفاده میکنیم وقتی کسی از انجام کاری امتناع میکنه:
I’ve tried to give her advice, but she won’t listen.
سعی کردم بهش مشاوره بدم، ولی گوش نمیکنه.
The car won’t start. (= the car ‘refuses’ to start)
ماشین روشن نمیشه. (یعنی ماشین “نمیخواد” روشن بشه)
“ ?(do something) Will you” یعنی لطفاً این کار رو انجام بده:
Will you please turn the music down? It’s too loud.
میشه لطفاً صدای موزیک رو کم کنی؟ خیلی بلنده.
Part C:
ما از “will” برای چیزهایی که از قبل تصمیمگیری یا برنامهریزی شدن استفاده نمیکنیم:
I’m going on holiday next Saturday. (not I’ll go)
شنبهی آینده میرم تعطیلات.
مقایسه کن:
I’m meeting Kate tomorrow morning. (decided before)
من فردا صبح با کیت قرار دارم. (از قبل تصمیمگیری شده)
A: I’ll meet you at half past ten, OK?
ساعت ۱۰:۳۰ میبینمت، اوکی؟
B: Fine. See you then. (decided now)
خیلی خوب، تا بعد. (الان تصمیم گرفته شد)
Part D:
ما بیشتر از “shall” تو سوالات “?… shall I … ?” / “shall we” استفاده میکنیم.
ما از “?… shall I … ?” / “shall we” برای پرسیدن اینکه انجام دادن کاری اوکیه یا برای پیشنهاد گرفتن استفاده میکنیم:
Shall I open the window? (= do you want me to open it?)
پنجره رو باز کنم؟ (یعنی میخوای پنجره رو باز کنم؟)
I’ve got no money. What shall I do? (= what do you suggest?)
من هیچ پولی ندارم. چیکار کنم؟ (پیشنهادی داری؟)
‘Shall we go?’ ‘Just a minute. I’m not ready yet.’
«بریم؟» «یه لحظه صبر کن. هنوز آماده نیستم.»
‘Where shall we have lunch?’ ‘Let’s go to Marino’s.’
«کجا ناهار بخوریم؟» «بیا بریم مارینو.»
“ ?… shall I” رو با ” ?… will you ” مقایسه کن:
Shall I shut the door? (= do you want me to shut it?)
در رو ببندم؟ (یعنی میخوای من در رو ببندم؟)
Will you shut the door? (= I want you to shut it)
در رو میبندی؟ (یعنی میخوام تو در رو ببندی)
ما با استفاده از روشهای نوین و جذاب، یادگیری زبان انگلیسی را برای شما به یک تجربه لذتبخش تبدیل کردهایم. در دوره جامع 13 ماهه مکالمه آنلاین، نه تنها گرامر و لغات جدید رو یاد میگیرید، بلکه مهارتهای مکالمه خودتون رو در شرایط واقعی تقویت میکنید.
پاسخنامه
21.1
2. I’ll turn / I’ll switch / I’ll put
3. I’ll check
4. I’ll do
5. I’ll show
6. I’ll have
7. I’ll stay / I’ll wait
8. I’ll try
21.2
2. I think I’ll go to bed.
3. I think I’ll go for a walk.
4. I don’t think I’ll have (any) lunch.
5. I don’t think I’ll go swimming today.
21.3
3. I’ll meet
4. I’ll stay
5. I’m having
6. I won’t forget
7. we’re going
8. Are you doing
9. Will you do
10. Do you go
11. won’t tell
12. I’ll do
21.4
2. Where shall we go (on holiday)?
3. Shall I buy it?
4. Shall we get a taxi (or) (shall we) walk?
5. What shall I give/buy/get Helen (for her birthday)?
6. What time shall we meet?

خیلی وقتها ما از زمان حال استفاده میکنیم تا درباره آینده حرف بزنیم. دو تا زمان مهم که این کار رو باهاشون انجام میدیم، حال استمراری و حال ساده هستن.
درس نوزدهم: English Grammar in Use
Present tenses (I am doing / I do) for the future
زمانهای حال برای آینده
خیلی وقتها ما از زمان حال استفاده میکنیم تا درباره آینده حرف بزنیم. دو تا زمان مهم که این کار رو باهاشون انجام میدیم، حال استمراری و حال ساده هستن.
1. حال استمراری (I am doing)
از حال استمراری استفاده میکنیم وقتی که میخوایم دربارهی برنامههای قطعی و کارهایی که از قبل براشون برنامهریزی کردیم، صحبت کنیم. مثلاً:
من فردا دارم میرم باشگاه.
I’m going to the gym tomorrow.
اون دوشنبه داره میره مسافرت.
She’s going on a trip on Monday.
تو اینجا زمان حاله، ولی داریم درباره آینده حرف میزنیم. چون این یه کاریه که برنامهریزی شده.
2. حال ساده (I do)
ما از حال ساده برای چیزهایی استفاده میکنیم که معمولاً طبق برنامه انجام میشن، مثل زمان حرکت قطارها، ساعت شروع فیلمها، یا کلاسها. مثلاً:
کلاس زبانم ساعت ۳ شروع میشه.
My English class starts at 3.
قطار ساعت ۶ حرکت میکنه.
The train leaves at 6.
اینجا هم داریم از حال ساده برای صحبت درباره آینده استفاده میکنیم، چون یه برنامهی مشخص و رسمی هست.
Part A:
حال استمراری (دارم انجام میدم) با معنی آینده
This is Ben’s diary for next week.
این دفترچهی برنامهی بن برای هفتهی بعده.
He is playing tennis on Monday afternoon.
اون دوشنبه بعد از ظهر تنیس بازی میکنه.
He is going to the dentist on Tuesday morning.
اون سهشنبه صبح میره دندونپزشکی.
He is meeting Kate on Friday.
اون جمعه قراره با کیت ملاقات کنه.
تو همهی این مثالها، بن از قبل تصمیم گرفته و برنامهریزی کرده که این کارا رو انجام بده.
I’m doing something (tomorrow etc.) = I have already decided and arranged to do it:
دارم یه کاری رو انجام میدم (فردا و غیره) = از قبل تصمیم گرفتم و برنامهریزی کردم که انجامش بدم:
A: What are you doing on Saturday evening? (not What do you do)
الف: شنبه شب داری چیکار میکنی؟ (نه اینکه “چیکار میکنی”)
B: I’m going to the cinema. (not I go)
ب: میخوام برم سینما. (نه اینکه “میرم سینما”)
A: What time is Katherine arriving tomorrow?
الف: کاترین فردا چه ساعتی میرسه؟
B: Half past ten. We’re meeting her at the station.
ب: ده و نیم. قراره تو ایستگاه ببینیمش.
I’m not working tomorrow, so we can go out somewhere.
فردا کار نمیکنم، پس میتونیم بریم یه جایی بیرون.
Steve isn’t playing football next Saturday. He’s hurt his leg.
استیو شنبه آینده فوتبال بازی نمیکنه. پاش آسیب دیده.
معمولاً برای صحبت کردن دربارهی کارهایی که برنامهریزی کردیم انجام بدیم از “will” استفاده نمیکنیم:
What are you doing tonight? (not What will you do)
امشب داری چیکار میکنی؟ (نه اینکه “چه کار خواهی کرد”)
Alex is getting married next month. (not will get)
الکس ماه بعد ازدواج میکنه. (نه اینکه “ازدواج خواهد کرد”)
ما از زمان حال استمراری برای عملی که درست قبل از شروعش هستیم استفاده میکنیم. این مخصوصاً برای فعلهای حرکتی مثل “رفتن”، “آمدن”، “ترک کردن” و… استفاده میشه.
I’m tired. I’m going to bed now. Goodnight. (not I go to bed now)
خستهام. دارم میرم بخوابم. شب بخیر. (نه اینکه “میرم بخوابم”)
‘Tina, are you ready yet?’ ‘Yes, I’m coming.’ (not I come)
تینا، آمادهای؟ آره، دارم میام. (نه اینکه “میام”)
Part B:
حال ساده (من انجام میدم) با معنی آینده
ما از حال ساده وقتی درباره برنامههای زمانبندی شده مثل زمانهای حمل و نقل یا سینما صحبت میکنیم، استفاده میکنیم .
I have to go. My train leaves at 11.30.
من باید برم. قطارم ساعت 11:30 حرکت میکنه.
What time does the film start tonight?
فیلم امشب چه ساعتی شروع میشه؟
The meeting is at nine o’clock tomorrow.
جلسه فردا ساعت 9 هست.
میتونی از حال ساده وقتی درباره افرادی صحبت میکنی که برنامههاشون مثل یک جدول زمانبندی ثابت شده است استفاده کنی.
I start my new job on Monday.
من دوشنبه کار جدیدم رو شروع میکنم.
What time do you finish work tomorrow?
چه ساعتی فردا کارت تموم میشه؟
اما زمان استمراری برای سایر قرارهای شخصی بیشتر استفاده میشه.
What time are you meeting Kate tomorrow? (not do you meet)
فردا چه ساعتی با کیت قرار داری؟
مقایسه کن:
Present simple زمان حال ساده What time does the train arrive? قطار چه ساعتی میرسه؟ The film starts at 8.15. فیلم ساعت ۸:۱۵ شروع میشه. | Present continuous زمان حال استمراری What time are you arriving? کی میرسی؟ I’m going to the cinema this evening امشب دارم میرم سینما. |
وقتی در مورد قرارها، کلاسها، امتحانها و غیره صحبت میکنی، میتونی از “I have” یا “I’ve got” استفاده کنی.
I have an exam next week. Or I’ve got an exam next week.
من هفته دیگه امتحان دارم. یا هفته دیگه امتحان دارم. (هردو درستن)
خسته شدی از اینکه انگلیسیت خوب نیست؟
میخوای تو هر جمعی حرف بزنی و بدرخشی؟
دوره مکالمه انگلیسی کمربند مشکی، راه حلته!
با این دوره فوقالعاده، تو فقط ۳ ماه میتونی از یه مبتدی کامل تبدیل بشی به یه حرفهای تمامعیار!
با دوره کمربند مشکی مکالمه سریع چه چیزی به دست میاری؟
- انگلیسی روان: دیگه نگران این نیستی که جملهت رو چطوری بگی.
- اعتماد به نفس بالا: با خیال راحت تو هر جمعی انگلیسی حرف میزنی.
- درهای جدید به روت باز میشه: فرصتهای شغلی و تحصیلی بیشتری پیدا میکنی.
برای مشاوره و ثبت نام در تلگرام به آیدی @dr_zaban پیام بده.
19.1
2. How long are you going for?
3. When are you leaving?
4. Are you going alone?
5. Are you travelling by car?
6. Where are you staying?
19.2
2. We’re having
3. I’m not working
4. I’m leaving
5. are you going
6. Laura isn’t coming / Laura’s not coming
7. I’m going
8. He’s working / He is working
19.3
Example answers:
2. I’m working tomorrow morning.
3. I’m not doing anything tomorrow evening.
4. I’m going swimming next Sunday.
5. I’m going to a party this evening.
19.4
2. Are you going
3. he’s moving / he is moving
4. I’m going / I am going … does it start
5. we’re meeting / we are meeting
6. Are you doing
7. does this term end … starts
8. We’re going / We are going … Who’s getting / Who is getting
9. Are you watching
10. leaves … arrives
11. It finishes
12. I’m not using / I am not using

در این درس، تفاوت بین زمان حال کامل (Present Perfect) و گذشته ساده (Past Simple) را یاد میگیریم. هر دو زمان برای صحبت کردن در مورد اتفاقاتی که در گذشته رخ دادهاند، استفاده میشوند، اما کاربردهای خاص خود را دارند.
درس سیزدهم: English Grammar in Use
Present perfect and past 1 (I have done and I did)
حال کامل و گذشته ساده
در این درس، تفاوت بین زمان حال کامل (Present Perfect) و گذشته ساده (Past Simple) را یاد میگیریم. هر دو زمان برای صحبت کردن در مورد اتفاقاتی که در گذشته رخ دادهاند، استفاده میشوند، اما کاربردهای خاص خود را دارند.
Present Perfect بیشتر برای زمانی استفاده میشود که به نتیجه یا تأثیر اتفاقی که در گذشته رخ داده، توجه داریم و این اتفاق تا زمان حال مرتبط است. به عنوان مثال:
- I have lived in Tehran for 10 years. (من ۱۰ سال در تهران زندگی کردهام و هنوز هم زندگی میکنم.)
Past Simple بیشتر برای صحبت درباره اتفاقات کاملاً گذشته استفاده میشود، زمانی که آن اتفاق تمام شده و دیگر ارتباطی به زمان حال ندارد. به عنوان مثال:
- I lived in Tehran for 10 years. (من ۱۰ سال در تهران زندگی کردم، اما حالا دیگر آنجا زندگی نمیکنم.)
در طول این درس، با مثالها و تمرینها میبینیم که چگونه این دو زمان به درستی در جملات مختلف استفاده میشوند.
Part A:
این مثال رو مطالعه کنید:
Tom is looking for his key. He can’t find it.
تام دنبال کلیدش میگرده. نمیتونه پیداش کنه.
He has lost his key. (present perfect)
اون کلیدش رو گم کرده.
یعنی الان کلیدش رو نداره.
ده دقیقه بعد :
Now Tom has found his key. He has it now.
الان تام کلیدش رو پیدا کرده. الان کلیدش رو داره.
Has he lost his key? No, he has found it.
کلیدش رو گم کرده؟ نه، اون رو پیدا کرده.
Did he lose his key? Yes, he did.
آیا او کلیدش را گم کرد؟ بله، گم کرد.
He lost his key (past simple)
اون کلیدش رو گم کرد (گذشته ساده)
But now he has found it. (present perfect)
ولی الان پیداش کرده. (حال کامل)
زمان حال کامل (چیزی اتفاق افتاده است) یک زمان حال است. به ما دربارهی وضعیت فعلی میگوید.
‘Tom has lost his key’ = he doesn’t have his key now (see Unit 7).
“تام کلیدش رو گم کرده” یعنی الان کلیدش رو نداره (ببینید درس 7).
گذشته ساده (چیزی که اتفاق افتاده) فقط در مورد گذشته بهمون میگه. اگه کسی بگه “تام کلیدش رو گم کرده”، نمیدونیم که الان کلید رو داره یا نه. فقط میدونیم که اون کلیدش رو در زمانی در گذشته گم کرده.
مقایسه زمان حال کامل با گذشته ساده
They’ve gone away. They’ll be back on Friday. (they are away now)
اونا رفتن. جمعه برمیگردن. (اونا الان نیستن)
They went away, but I think they’re back at home now. (not They’ve gone away)
اونا رفتن، ولی فکر میکنم الان برگشتن خونه. (نه اینکه هنوز رفته باشن)
It has stopped raining now, so we don’t need the umbrella. (it isn’t raining now)
الان بارون قطع شده، پس نیازی به چتر نداریم. (الان بارون نمیاد)
It stopped raining for a while, but now it’s raining again. (not It has stopped)
یه مدت بارون بند اومده بود، ولی الان دوباره داره میباره. (نه اینکه هنوز متوقف شده باشه)
Part B:
میتونی از زمان حال کامل برای اتفاقات جدید یا اخیر استفاده کنی:
I’ve repaired the washing machine. It’s working OK now.
من ماشین لباسشویی رو تعمیر کردم. الان درست کار میکنه.
‘Hannah has had a baby! It’s a boy.’ ‘That’s great news.’
“هانا بچهدار شده! یه پسره.” “چه خبر خوبی!”
معمولاً میتونی از گذشته ساده هم استفاده کنی:
I repaired the washing machine. It’s working OK now.
من ماشین لباسشویی رو تعمیر کردم. الان درست کار میکنه.
برای چیزهایی که جدید یا اخیر نیستند، از گذشته ساده استفاده کن (نه حال کامل):
Mozart was a composer. He wrote more than 600 pieces of music. (not has been … has written)
موتزارت آهنگساز بود. اون بیشتر از 600 قطعه موسیقی نوشت. (نه اینکه بگیم “بوده” یا “نوشته”)
My mother grew up in Italy. (not has grown)
مادرم تو ایتالیا بزرگ شد. (نه اینکه بگیم بزرگ شده)
مقایسه کن:
Somebody has invented a new type of washing machine.
یه نفر یه مدل جدید از ماشین لباسشویی اختراع کرده.
Who invented the telephone? (not has invented)
چه کسی تلفن رو اختراع کرد؟ (نه اینکه بگیم اختراع کرده)
Part C:
از زمان حال کامل برای دادن اطلاعات جدید استفاده میکنیم (ببینید درس 7). ولی اگه بخوایم در موردش بیشتر صحبت کنیم، معمولاً از گذشته ساده استفاده میکنیم:
A: Ow! I’ve burnt myself.
آخ! خودم رو سوزوندم.
B: How did you do that? (not have you done)
چطوری این کار رو کردی؟
A: I picked up a hot dish. (not have picked)
یه ظرف داغ برداشتم.
A: Look! Somebody has spilt something on the sofa.
نگاه کن! یه نفر یه چیزی روی مبل ریخته.
B: Well, it wasn’t me. I didn’t do it. (not hasn’t been … haven’t done)
خب، من نبودم. من این کار رو نکردم.
اگه قصد مهاجرت داری و میخوای مکالمهات رو تقویت کنی، میتونی تو دوره جامع مکالمه آنلاین فرمول یک ما شرکت کنی. این دوره کمکت میکنه با اعتماد به نفس بیشتر حرف بزنی و برای مهاجرت آماده بشی. تازه، پشتیبانی هم داریم که همه سوالاتت رو جواب میدیم!
پاسخنامه درس 13
13.1
2. has gone
3. forgot
4. went
5. had
6. has broken
13.2
3. did William Shakespeare write
4. OK
5. Who invented
6. OK
7. We washed
8. Where were you born?
9. OK
10. Albert Einstein was the scientist who developed
13.3
3. I’ve forgotten / I have forgotten
4. arrested
5. it’s improved / it has improved
6. Have you finished
7. I applied
8. It was
9. There’s been / There has been
10. did you find … It was
11. He’s / He has broken … or He broke … did that happen … He fell