

شاید بپرسید سریعترین راه روان شدن در مکالمه انگلیسی چیست. در این مقاله به معرفی ۴ راه کار می پردازیم که با اجرای آن ها می توانید هر چه سریعتر مکالمه خود را تقویت کنید. گام اول: گرامر را کنار بگذارید غالب افرادی که تمایل به یادگیری زبان انگلیسی دارند نسبت به یادگیری گرامر وسواس عجیبی دارند. به مثالی از این دست افراد که عموما با آنها برخورد می کنم توجه کنید: «میخوام انگلیسیام خوب بشه. گرامرم خیلی […]
روغن کاری چرخ دنده های زنگ خورده ذهن (قسمت اول)
شاید بپرسید سریعترین راه روان شدن در مکالمه انگلیسی چیست. در این مقاله به معرفی ۴ راه کار می پردازیم که با اجرای آن ها می توانید هر چه سریعتر مکالمه خود را تقویت کنید.
گام اول: گرامر را کنار بگذارید
غالب افرادی که تمایل به یادگیری زبان انگلیسی دارند نسبت به یادگیری گرامر وسواس عجیبی دارند. به مثالی از این دست افراد که عموما با آنها برخورد می کنم توجه کنید:
«میخوام انگلیسیام خوب بشه. گرامرم خیلی ضعیفه و موقع صحبت با دیگران بهشدت دچار استرس میشم. در خواندن روزنامهها و فهمیدن صحبتهای دیگران هیچ مشکلی ندارم، اما وقتی شروع به صحبت کردن میکنم کلی غلط گرامری دارم برای اینکه بهتر صحبت کنم باید گرامرم رو قوی کنم. آیا ممکنه یه کتاب گرامر کامل زبان انگلیسی یا نرمافزار اندروید خوب به من معرفی کنید تا گرامرم بهتر بشه؟»
هر موقع این درخواستها را میخوانم یا میشنوم بهشدت کلافه میشوم.
«چرا این افراد نمی خواهند متوجه شوند که تسلط بر گرامر لزوما ارتباطی با روان صحبت کردن ندارد؟!»
البته این قاعده شامل افرادی که پایه انگلیسیشان خیلی ضعیف است نمیشود. زیرا این افراد قطعا باید در نخستین گام، مبانی گرامر و لغت را بیاموزند. این موضوع در مورد کسانی صادق است که از دانش خوبی برخوردارند، اما نمیتوانند روان و با اعتمادبهنفس صحبت کنند.
این افراد بهجای آنکه تا حد امکان از محاورههای انگلیسی لذت ببرند، فکرشان را درگیر کتابهای گرامر و جملهنویسی میکنند. شاید از گفتههای من دلخور شوید، اما من گفتهام را پس نمیگیرم و معتقدم که بعضیاوقات شوکدرمانی تنها راه باز کردن دیده افراد به حقیقت است.
از خواب غفلت بیدار شوید! شما به گرامر انگلیسی نیازی ندارید!
آیا از این حرف شوکه شدید؟ نمیگویم گرامر انگلیسی بد است فقط میگویم به آن نیازی ندارید.
اعتقاد من بر آن است که، تنها درصورتیکه بخواهید یک زبانشناس حرفهای شوید باید بتوانید پیچیدهترین قواعد دستور زبان انگلیسی را توضیح دهید. در غیر این صورت، کافی است بتوانید درست صحبت کنید و این امر بدون دانستن حتی یک دستور زبان کتابی نیز امکانپذیر است، زیرا هنگامیکه درست و بهطور طبیعی صحبت میکنید، در نتیجه گرامر درست را هم بهطور طبیعی رعایت میکنید.
اکنون متوجه منظورم شدید؟ اگر انگلیسی عمومی شما خوب است باید تمرکز اصلی شما بر صحبت کردن باشد، نه گرامر.
شاید شما بتوانید با قوی شدن در گرامر رسمی، در شناخت قواعد دستور زبان و نگارش پیشرفت کنید، اما هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی، دانش گرامری چندان به کارتان نمیآید، زیرا توجه بیشازحد به گرامر هنگام صحبت کردن موجب میشود، صحبت کردن تان با تپق زدن همراه شود و نوعی تردید را در گفتار شما نشان دهد «شیوه نگارش» را که به خاطر دارید؟
همانگونه که پیشتر نیز به آن اشاره شد؛ اعتقاد به گرامر، از شیوه سنتی آموزش زبان انگلیسی ریشه میگیرد و اغلب افراد به این سمت گرایش دارند و علت این امر آن است که چون این شیوه را در مدرسه یاد گرفتهایم. پس بهیقین درست است. اما هر چه قدر هم به این امر اصرار داشته باشید، لیکن حقیقت چیزی دیگری است.
شکی نیست که یادگیری زبان با شیوه آکادمیک در مدارس شما را از لحاظ گرامر قوی میسازد، اما از سوی دیگر این شیوه در آموزش مهارتهای صحبت کردن بسیار ضعیف عمل می کند. آیا این همان چیزی است که شما میخواهید؟ پس بیدار شوید.
دستورالعمل اجرایی:
تمرینهای گرامر را کنار بگذارید. اگر عاشق کتاب خواندن هستید بهجای کتابهای گرامر، کتابهای داستان بخوانید با این روش شما تمامی گرامر موردنیازتان را یاد میگیرید، زیرا تمامی قواعد در کتابهای داستان وجود دارد.
گام دوم: زبان فارسی را حذف کنید!
به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید، لغت ‘perspective’ (چشمانداز) را با نوشتن آن همراه بامعنای فارسی یاد میگیرید. سپس با تکرارهای فاصله دار، این لغت را حفظ میکنید. درنتیجه بین ‘perspective’ و معنای آن «چشمانداز» رابطهای قوی ایجاد میکنید.
حالا آیا فکر میکنید که پیوستگی بین یک لغت و معنای آن موجب میشود، بتوانید بهراحتی آن را در مکالمه به کار ببرید؟ خیر! زیرا شما نمیدانید که چگونه کلمه ‘perspective’ را به شکل درست آن به کار ببرید. هیچ راه دیگری ندارید، جز آنکه به فارسی فکر کرده و قبل از صحبت کردن جملهسازی کنید.
اگر تمام لغتهای انگلیسی با معادل فارسی آن هماهنگ باشد، دیگر نمیتوانید به انگلیسی فکر کنید.
امیدوارم متوجه شده باشید که مشکل استفاده از زبان فارسی در یادگیری لغتها چیست؟ خود من زمانی که لغتهای انگلیسی را حفظ میکردم آنها را با معانی فارسیشان یاد میگرفتم. درنتیجه هرگاه میخواستم صحبت کنم، تپق میزدم، زیرا زبان فارسی مانع از این میشد که کلمهها را به انگلیسی ترجمه کنم. حال بازگردیم به مثال خودمان:
اگر کلمه جدیدی مانند ‘perspective’ را با توضیح انگلیسی آن بیاموزید، در واقع پروسه ترجمه کلمه از انگلیسی به فارسی را حذف کردهاید که این مسئله برای راحت صحبت کردن به زبان انگلیسی بسیار ضروری است. بنابراین، بهجای نوشتن معنای فارسی ‘perspective’ این توضیحات را بنویسید:
‘.a point of view’, or ‘a different way of looking at something’
بهترین روش برای یادگیری هر کلمه این است که ببینید هر کلمه چگونه و با چه ترکیباتی استفاده میشود. برای مثال، کلمه ‘perspective’ را در مثالهای زیر ببینید:
‘To put things in perspective’ and ‘to look at it from my perspective.’
با حفظ کردن لغتها به این شیوه میتوانید مثل یک انگلیسیزبان صحبت کنید.
دستورالعمل اجرایی:
استفاده از دیکشنریهای دوزبانه انگلیسی –- فارسی را کنار بگذارید. اگر میتوانید متنهای ساده را در اینترنت بخوانید، پس حتماً میتوانید معانی کلمهها را از دیکشنریهای انگلیسی به انگلیسی نیز پیدا کنید.
برای مطالعه دو راه کار دیگر به مقاله «روغن کاری چرخ دنده های زنگ خورده ذهن (قسمت دوم)» مراجعه کنید.