تفاوت So و Such در انگلیسی با مثال و ترجمه | آموزش کامل گرامر

خیلی‌ها فکر می‌کنن که so و such تقریباً یک معنی دارن و هر وقت خواستن می‌تونن جاشون رو عوض کنن!

اما حقیقت اینه که هر کدوم ساختار و کاربرد مخصوص خودشون رو دارن و اگر درست استفاده نشن، هم جمله غلط می‌شه هم نمره گرامرت توی آیلتس پایین میاد.

 

تو این مقاله، همه‌ی نکات مهم، مثال‌های واقعی رو می‌بینی و یاد می‌گیری کی از so استفاده کنی و کی such.

 

همچنین، تمام استثناها و موارد ویژه که اکثر زبان‌آموزها اشتباه می‌کنن هم پوشش داده شده.

 

کاربرد So

 

کلمه‌ی so برای تأکید روی صفت‌ها (adjectives) و قیدها (adverbs) استفاده می‌شه.
معمولاً معنی “خیلی” یا “آن‌قدر” می‌ده.

 

She is so beautiful.

او خیلی زیباست.

 

He runs so quickly.

او خیلی سریع می‌دود.

 

It’s so cold today.

امروز هوا خیلی سرده.

 

The children speak so fluently.

بچه‌ها خیلی روان صحبت می‌کنن.

 

ساختار نتیجه با So … that …

 

وقتی می‌خوای نتیجه‌ای رو نشون بدی:

 

It was so cold that we stayed inside.

هوا اون‌قدر سرد بود که داخل خونه موندیم.

 

She was so tired that she fell asleep immediately.

اون‌قدر خسته بود که فوراً خوابش برد.

 

He spoke so loudly that everyone heard.

اون‌قدر بلند صحبت کرد که همه شنیدن.

 

I was so busy that I couldn’t reply.

اون‌قدر سرم شلوغ بود که نتونستم جواب بدم.

 

So + much / many / little / few

 

وقتی اسم قابل شمارش یا غیرقابل شمارش داریم، بعد از so باید از این‌ها استفاده کنیم:

 

I have so many books to read.

کتاب‌های خیلی زیادی برای خوندن دارم.

 

She has so much work to do.

کار خیلی زیادی داره انجام بده.

 

There were so few people in the class.

آدم‌های خیلی کمی توی کلاس بودن.

 

We have so little time

زمان خیلی کمی برامون مونده.

 

نکته 1: حذف “that” در مکالمه

 

در گفتار محاوره‌ای، معمولاً “that” بعد از so حذف می‌شه:

 

The movie was so good (that) I watched it twice.

فیلم اون‌قدر خوب بود (که) دوبار دیدمش.

 

 نکته 2: so that = in order to

 

گاهی so that به معنی “تا اینکه / برای اینکه” میاد.

 

I’m studying hard so that I can pass the exam.

دارم سخت درس می‌خونم تا بتونم امتحان رو قبول شم.

 

She spoke slowly so that everyone could understand.

آروم حرف زد تا همه بتونن بفهمن.

 

نکته 3:  so … as در مقایسه‌های منفی (انگلیسی بریتیش)

She isn’t so tall as her sister.

او به اندازه‌ی خواهرش قدبلند نیست.

 

This book isn’t so interesting as the other one.

این کتاب به اندازه‌ی اون یکی جالب نیست.

 

نکته 4: So برای تأکید احساسی

 

در مکالمه روزمره، so برای نشان دادن هیجان و احساس استفاده می‌شه.

 

That’s so funny!

خیلی بامزه‌ست!

 

You’re so kind!

خیلی مهربونی!

 

It was so amazing!

خیلی فوق‌العاده بود!

 

کاربرد Such

 

کلمه‌ی such برای تأکید روی اسم (noun) یا صفت + اسم (adjective + noun) استفاده می‌شه.

 

She is such a kind person.

او واقعاً آدم مهربونیه.

 

It was such an amazing movie.

فیلم واقعاً فوق‌العاده‌ای بود.

 

They have such beautiful gardens.

اونا باغ‌های خیلی زیبایی دارن.

 

He is such a genius.

او واقعاً نابغه‌ست.

 

ساختار نتیجه با such … that …

 

It was such an expensive car that they couldn’t afford it.

ماشین اون‌قدر گرون بود که نتونستن بخرنش.

 

They had such a long wait that many people left.

اون‌قدر منتظر موندن که خیلی‌ها رفتن.

 

She told such stories that we were frightened.

اون‌قدر داستان ترسناکی گفت که ترسیدیم.

 

 such بدون اسم (وقتی اسم واضحه)

 

I’ve never seen such before!

تا حالا همچین چیزی ندیده بودم!

 

He’s never done such in his life!

او تا حالا همچین کاری نکرده!

 

عبارات ثابت با such

 

such as = مانند / از جمله
I like fruit such as apples and bananas.

من میوه‌هایی مثل سیب و موز دوست دارم.

 

as such = به‌خودی‌خود / در همین عنوان

He isn’t a teacher as such, but he gives lessons.

او در واقع معلم نیست، اما درس می‌دهد.

 

and such = و از این چیزها / و امثال اینها
We talked about movies, music, and such.

درباره فیلم، موسیقی و چیزهای مشابه حرف زدیم.

 

 such a lot of

There was such a lot of traffic

امروز ترافیک خیلی زیادی بود.

 

They had such a lot of problems at work.

اون‌ها مشکلات خیلی زیادی سر کار داشتن.

 

تفاوت So و Such

 

so + صفت/قید → so beautiful / so quickly

such + اسم یا صفت+اسم → such a day / such a talented student

 

نکته:
هیچ‌وقت نگیم: so a beautiful girl یا such cold.

اگر بخوای نتیجه هم بگیری، از ساختار so … that یا such … that استفاده کن.

 

 اشتباهات رایج زبان‌آموزان

 

She is so a talented singer. → ✅ She is such a talented singer.

It was such cold. → ✅ It was so cold.

He is so smart he passed all the test. → ✅ He is so smart that he passed all the tests.

 

نکات آیلتس

 

در رایتینگ آیلتس، استفاده درست از so و such می‌تواند نمره‌ی گرامر شما را بالا ببرد.

جملات خودت را با so + adjective/adverb و such + adjective + noun تمرین کن. اول سوالات رو جواب بده بعد با پاسخنامه چک کن

 

1. The cake was ___ delicious that everyone wanted more.
2. It was ___ a delicious cake that everyone wanted more.
3. She is ___ kind!
4. He’s ___ a kind boy.
5. I’ve never seen ___ a funny movie before!
6. That music was ___ relaxing.

پاسخ‌نامه:


1. so – (بعدش صفته)
2. such – (بعدش a + صفت + اسم)
3. so – (فقط صفت)
4. such – (a + صفت + اسم)
5. such – (a + صفت + اسم)
6. so – (صفت بدون اسم)

ساختارهای so … that و such … that را فراموش نکن.

 

 جمع‌بندی

 

so برای صفت و قید

such برای اسم یا صفت + اسم

از so … that و such … that برای نتیجه‌گیری استفاده کن

مراقب استثناها و عبارات ثابت باش

تمرین مداوم و مثال‌های واقعی یادگیری را تثبیت می‌کنه

 

 

با شرکت در آزمون زیر، میزان یادگیری خود را از این مبحث بسنجید!

 

 

تقویت رایتینگ آیلتس در ۶ هفته – برنامه گام به گام و نکات کاربردی

تصور کن روز آزمون آیلتس روبه‌روی برگه‌ی Writing نشسته‌ای. ۶۰ دقیقه وقت داری، سؤال رو بروته، اما ذهنت پر از ایده‌هایی است که نمی‌دانی چطور بنویسی.

 

خبر خوب؟ در عرض فقط ۶ هفته می‌توانی به مرحله‌ای برسی که نوشتن برایت طبیعی، ساختاریافته و حتی لذت‌بخش شود.

 

در این مقاله، گام‌به‌گام یاد می‌گیری چطور مهارت رایتینگ آیلتس را در شش هفته تقویت کنی — با تکنیک‌های به‌روز، تمرین‌های هدفمند و نکات کاربردی بر اساس معیارهای رسمی آیلتس.

 

هفته اول: درک معیارها و شناخت سطح واقعی خودت

 

اولین اشتباه بیشتر زبان‌آموزها این است که بدون شناخت معیارهای رسمی آیلتس تمرین می‌کنند.
آیلتس Writing بر اساس چهار معیار نمره می‌دهد:

 

Task Response یا Task Achievement: پاسخ کامل به سؤال و پوشش تمام بخش‌ها

 

Coherence and Cohesion: نظم، ارتباط منطقی و استفاده از Linking Words

 

Lexical Resource: دایره‌ی واژگان و طبیعی بودن استفاده از آن‌ها

 

Grammatical Range and Accuracy: تنوع و دقت در ساختارهای گرامری

 

تمرین هفته اول:

یک نمونه Writing رسمی بنویس (Task 2). سپس با Band Descriptor رسمی کمبریج مقایسه‌اش کن و نقاط ضعف خودت را مشخص کن: واژگان؟ انسجام؟ ساختار جمله‌ها؟

 

نکته‌ی طلایی: تمرکز بر معیارها باعث می‌شود دقیق‌تر پیشرفت کنی، نه فقط بیشتر بنویسی.

 

هفته دوم: یادگیری ساختار و پلن‌نویسی (Outlining)

 

نوشتن بدون پلن مثل رانندگی بدون نقشه است.
در این هفته باید یاد بگیری چطور سریع و مؤثر پلن بنویسی.

هر Essay خوب باید سه بخش مشخص داشته باشد:

 

مقدمه (Introduction): بازنویسی سؤال و بیان Thesis واضح

 

بدنه (Body Paragraphs): هر پاراگراف یک ایده‌ی مشخص همراه مثال و توضیح

 

نتیجه‌گیری (Conclusion): جمع‌بندی نهایی و بیان نظر شخصی

 

روش ۵ دقیقه‌ای پلن‌نویسی:
۱ دقیقه برای تحلیل سؤال، ۲ دقیقه برای نوشتن دو ایده‌ی اصلی، و ۲ دقیقه برای ساختاردهی پاراگراف‌ها.

 

تمرین روز سوم هفته دوم:

موضوع: Some people think schools should focus more on creativity than traditional subjects.
فقط پلن بنویس و سپس با نمونه‌ی رسمی آیلتس مقایسه کن.

 

هفته سوم: تقویت واژگان و Collocationها

 

در رایتینگ آیلتس، واژگان مهم‌تر از حفظ لغت است.

داوطلبان باند ۷ به بالا از ترکیب‌های طبیعی (Collocations) استفاده می‌کنند؛ مثلاً:

play a vital role – pose a threat – have a positive impact

 

روش پیشنهادی:
هر روز ۲۰ واژه‌ی موضوعی انتخاب کن (مثلاً در زمینه‌های آموزش، محیط‌زیست یا تکنولوژی) و آن‌ها را در ۵ جمله‌ی واقعی به کار ببر.

 

برای مرور مؤثرتر، از برنامه‌های Anki یا Quizlet استفاده کن تا واژگان در حافظه‌ات ماندگار شوند.

 

هفته چهارم: گرامر هدفمند برای نمره ۷ به بالا

 

در این هفته هدف اصلی، تنوع ساختاری و دقت در گرامر است.
به‌جای تمرکز صرف بر قوانین، ساختارهای پرکاربرد آیلتس را تمرین کن:

 

جملات شرطی (Conditionals):
If governments invested more in education, literacy rates would improve.

 

بندهای موصولی (Relative Clauses):
Students who study abroad often gain valuable experiences.

 

جملات مجهول (Passive Voice):
It is believed that online learning will dominate in the future.

 

وارونگی (Inversion):
Rarely do students realize how important grammar accuracy is.

 

تمرین:
هر روز ۵ جمله با این ساختارها بنویس و آن‌ها را با Grammarly یا ChatGPT بررسی و بازنویسی کن.

بازنویسی جملات اشتباه یکی از مؤثرترین راه‌های تثبیت گرامر است.

 

هفته پنجم: تمرین در شرایط واقعی آزمون

 

در این هفته باید تمرین‌هایت را شبیه به شرایط آزمون واقعی انجام دهی.

دو بار در هفته هر دو تسک (Task 1 و Task 2) را در زمان تعیین‌شده بنویس:

 

برای Task 2 → ۴۰ دقیقه

 

برای Task 1 → ۲۰ دقیقه

 

بدون استفاده از دیکشنری

 

پس از هر آزمون، این سؤالات را از خود بپرس:
آیا به سؤال کامل پاسخ دادم؟

 

آیا مثال‌هایم منطقی و مرتبط بودند؟

 

آیا از واژگان متنوع استفاده کردم؟

 

آیا پاراگراف‌هایم پیوسته و منسجم بودند؟

 

نکته مهم: همیشه با Task 2 شروع کن، چون نمره‌ی بیشتری دارد.

 

هفته ششم: بازبینی، تحلیل خطا و آماده‌سازی نهایی

 

در هفته‌ی پایانی، تمرکزت باید بر کیفیت باشد، نه کمیت.

۶ تا از بهترین نوشته‌هایت را انتخاب کن و آن‌ها را با معیارهای رسمی آیلتس بازبینی کن.

 

روش تحلیل خطا (Error Analysis):

۱. اشتباهات تکراری را علامت بزن.

 

۲. علت اشتباه را مشخص کن (گرامر، واژگان یا ساختار).

 

۳. جمله را به‌درستی بازنویسی کن.

 

مثلاً:

❌ People is like social media.
✅ People like social media.

خطاهای رایج در رایتینگ آیلتس

 

۱. استفاده از کلمات غیررسمی مانند kids → بنویس children

 

۲. نوشتن جملات خیلی بلند بدون نقطه → جمله‌ها را کوتاه‌تر کن.

 

۳. تکرار بیش از حد واژه‌هایی مثل good و bad → از واژه‌های خاص‌تر مثل beneficial یا harmful استفاده کن.

 

۴. نداشتن topic sentence → هر پاراگراف را با جمله‌ی اصلی شروع کن.

 

ابزارهای کاربردی برای تقویت Writing آیلتس

 

برای بهبود سریع‌تر رایتینگ از ابزارهای زیر استفاده کن:

 

Write & Improve (Cambridge): ارزیابی خودکار Writing بر اساس معیارهای آیلتس

 

Grammarly / Quillbot: اصلاح گرامر و بازنویسی ساختارها

 

IELTS Liz / IELTS Advantage: مشاهده‌ی نمونه‌های باند ۷ تا ۹

 

ChatGPT: تمرین پلان‌نویسی و دریافت بازخورد فوری

 

پیشنهاد می‌شود بازخورد هوش مصنوعی را با نظر یک مدرس انسانی ترکیب کنی تا دقت و سرعت تمرین با هم بالا برود.

 

برنامه تمرین روزانه پیشنهادی در ۶ هفته

 

هفته اول را صرف شناخت معیارها و تحلیل نمونه‌های باند بالا کن.

 

در هفته دوم، ساختاردهی و پلن‌نویسی را تمرین کن.

 

در هفته سوم، روی واژگان موضوعی و Collocation تمرکز کن.

 

در هفته چهارم، ساختارهای پیچیده و گرامر پیشرفته را تمرین بده.

 

در هفته پنجم، تمرین‌های زمان‌دار شبیه آزمون انجام بده.

 

و در هفته ششم، نوشته‌های قبلی را بازبینی و خطاها را اصلاح کن.

 

توصیه‌های روز آزمون

 

ابتدا Task 2 را بنویس چون ارزش نمره‌ی بیشتری دارد.

 

زمان را تقسیم کن: ۵ دقیقه پلن، ۳۰ دقیقه نوشتن، ۵ دقیقه بازبینی.

 

جمله‌ها را کوتاه و رسمی نگه دار.

 

در آخر حتماً املاء، نشانه‌گذاری و جمع و مفردها را مرور کن.

 

انگیزه و ذهنیت درست

 

یادت باشد، نمره‌ی بالا در آیلتس پاداش تمرکز و استمرار است، نه استعداد.
اگر اشتباه می‌کنی، یعنی در مسیر یادگیری هستی.
هر اشتباه، یک قدم به نمره‌ی ۷ نزدیک‌ترت می‌کند.

 

اگر واقعاً می‌خواهی در ۶ هفته پیشرفت محسوس ببینی، همین امروز شروع کن.

نکته مهم: واژگان مهم رایتینگ را یادداشت کن و هر روز مرور کن تا نمره‌ی تو در آیلتس ارتقا پیدا کند.

 

پرسش‌های متداول (FAQ)

 

سؤال ۱: آیا واقعاً می‌توان در ۶ هفته نمره Writing را از ۶ به ۷ رساند؟
بله. اگر تمرکز روی معیارها و بازخورد هدفمند باشد، پیشرفت ۰.۵ تا ۱ نمره کاملاً ممکن است.

 

سؤال ۲: چند ساعت در روز باید تمرین کنم؟
حداقل ۶۰ تا ۹۰ دقیقه تمرکز کامل برای تمرین و بازبینی کافی است.

 

سؤال ۳: آیا نوشتن متن زیاد مهم‌تر است یا بازبینی متن‌های قبلی؟
بازبینی مهم‌تر است؛ یادگیری واقعی از تحلیل اشتباهات شروع می‌شود.

 

 

برای یادگیری آیلتس با دکتر زبان


اگر می‌خوای با ما آیلتس رو از پایه تا نمره دلخواه یاد بگیری و تمرینات روزانه و پشتیبانی داشته باشی، همین حالا به تلگرام دکتر زبان پیام بده و مسیر موفقیتت رو شروع کن!

۷۰ اسم غیرقابل شمارش در انگلیسی که همه اشتباه می‌گیرن!

یادگیری اسم‌های غیرقابل شمارش (Uncountable Nouns) در انگلیسی یکی از چالش‌های همیشگی زبان‌آموزهاست. خیلی وقت‌ها ناخواسته می‌گوییم:

❌ an advice یا informations

در حالی که این ساختارها کاملاً اشتباه‌اند.

 

در این مقاله از دکتر زبان یاد می‌گیریم اسم‌های غیرقابل شمارش دقیقاً چی هستن، چطور باید ازشون استفاده کنیم، و فهرستی از ۷۰ اسم پرکاربرد با معنی و مثال واقعی را مرور می‌کنیم.

 

اسم غیرقابل شمارش چیست؟

 

اسم غیرقابل شمارش به واژه‌ای گفته می‌شود که نمی‌توان آن را با عدد یا حرف a/an شمرد.

برای مثال:

درست: some water → مقداری آب

 

نادرست: a water

 

این اسم‌ها معمولاً چیزهایی را بیان می‌کنند که قابل تفکیک نیستند، مثل مواد، احساسات، مفاهیم انتزاعی، یا دسته‌ای از اطلاعات.

 

چند قانون مهم در استفاده از اسم‌های غیرقابل شمارش

 

قبل از آن‌ها a/an نمی‌آید.

✅ I need advice. (من به کمی نصیحت نیاز دارم.)
❌ I need an advice.

 

برای اشاره به مقدار، از some / much / a lot of / a piece of استفاده می‌کنیم.

✅ a piece of information (یک قطعه اطلاعات)

 

فعل همیشه مفرد می‌آید.

✅ The news is bad. (خبر بد است.)

 

فهرست ۷۰ اسم غیرقابل شمارش پرکاربرد در انگلیسی

 

در ادامه لیست کامل و دسته‌بندی‌شده را می‌خوانی تا هیچ‌وقت اشتباه نگی

 

۱. مواد و خوراکی‌ها (Substances & Food)

 

1. water      آب
Water is essential for life.       .آب برای زندگی ضروری است

 

2. milk  شیر
Milk is good for your bones.       .شیر برای استخوان‌ها مفید است

 

3. rice     برنج
Rice is a staple food in many countries.      .برنج غذای اصلی در کشورهای زیادی است

 

4. bread     نان
Bread goes well with cheese.        .نان با پنیر خیلی می‌چسبد

 

5. cheese     پنیر
Cheese is made from milk.      .پنیر از شیر درست می‌شود

 

6. butter     کره
Butter melts quickly in the sun.        .کره زیر آفتاب سریع آب می‌شود

 

7. salt     نمک
Too much salt is unhealthy.      .نمک زیاد برای سلامتی مضر است

 

8. sugar     شکر
Sugar tastes sweet.     .شکر طعم شیرین دارد

 

9. meat     گوشت
Meat is rich in protein.        .گوشت سرشار از پروتئین است

 

10. coffee     قهوه
Coffee helps me stay awake.       .قهوه کمکم می‌کند بیدار بمانم

 

11. tea     چای
Tea is popular in Iran.       .چای در ایران محبوب است

 

12. fruit      میوه
Fruit is good for your health.      .میوه برای سلامتی‌ات مفید است

 

13. vegetables   سبزیجات
Vegetables are important for a balanced diet.    .سبزیجات برای رژیم متعادل ضروری‌اند

 

14. fish    ماهی
Fish contains healthy fats.      .ماهی چربی‌های مفید دارد

 

15. oil     روغن
Too much oil is bad for your heart.    .روغن زیاد برای قلب ضرر دارد

 

16. flour    آرد
Flour is used to make bread and cakes.   .آرد برای تهیه‌ی نان و کیک استفاده می‌شود

 

17. ice    یخ
The ice is melting.     .یخ در حال آب شدن است

 

۲. مواد و اجسام (Materials)

18. wood      چوب
This table is made of wood.         .این میز از چوب ساخته شده است

 

19. gold      طلا
Gold is very expensive.      .طلا بسیار گران است

 

20. silver     نقره
Silver is used in jewelry.      .نقره در جواهرات استفاده می‌شود

 

21. iron     آهن
Iron is a strong metal.       .آهن فلز محکمی است

 

22. glass      شیشه
Glass can be recycled.       .شیشه قابل بازیافت است

 

23. plastic      پلاستیک
Plastic causes pollution.      پلاستیک باعث آلودگی می‌شود

 

24. paper    کاغذ
Paper is made from trees.   .کاغذ از درخت ساخته می‌شود

 

25. cotton     پنبه
Cotton is used for making clothes.   .پنبه برای تهیه‌ی لباس استفاده می‌شود

 

26. leather    چرم
This jacket is made of leather.    .این ژاکت از چرم ساخته شده است

 

27. stone    سنگ
The building is made of stone.   .ساختمان از سنگ ساخته شده است

 

۳. مفاهیم انتزاعی (Abstract Ideas)

 

28. advice     نصیحت
She gave me good advice.    .او به من نصیحت خوبی کرد

 

29. information    اطلاعات
I need some information about your course.       .به کمی اطلاعات درباره‌ی دوره‌ات نیاز دارم

 

30. knowledge    دانش
Knowledge is power.     .دانش، قدرت است

 

31. education     آموزش
Education shapes our future.      .آموزش آینده‌ی ما را می‌سازد

 

32. research     تحقیق
Research takes a lot of time.     .تحقیق زمان‌بر است

 

33. progress      پیشرفت
Your progress is impressive.      .پیشرفتت چشمگیر است

 

34. work     کار
Work keeps me busy.      .کار من را مشغول نگه می‌دارد

 

35. fun       سرگرمی / لذت
We had a lot of fun at the party.      .در مهمانی خیلی خوش گذشت

 

36. freedom    آزادی
Freedom is a basic human right.    .آزادی یک حق اساسی انسانی است

 

37. peace   صلح
Peace is important for every nation.    .صلح برای هر ملتی مهم است

 

38. success موفقیت
Success requires hard work.    .موفقیت به تلاش سخت نیاز دارد

 

39. time    زمان
Time is more valuable than money.    .زمان از پول باارزش‌تر است

 

۴. احساسات و ویژگی‌ها (Feelings & Qualities)

 

40. love     عشق
Love is a beautiful thing.      .عشق چیز زیبایی است

 

41. happiness    خوشبختی
Happiness comes from within.       .خوشبختی از درون می‌آید

 

42. honesty     صداقت
Honesty is the best policy.     .صداقت بهترین سیاست است

 

43. patience       صبر
Patience is important in learning.      .صبر در یادگیری مهم است

 

44. luck      شانس
Luck is on your side today.      .امروز شانس با توست

 

45. anger   خشم
Anger can destroy relationships.   .خشم می‌تواند روابط را از بین ببرد

 

46. fear   ترس
Fear stops people from taking risks.   .ترس مانع خطر کردن مردم می‌شود

 

47. kindness   مهربانی
Kindness makes the world better.   .مهربانی دنیا را جای بهتری می‌کند

 

48. pride   غرور
Too much pride can lead to mistakes.   .غرور زیاد می‌تواند به اشتباه منجر شود

 

49. confidence    اعتمادبه‌نفس
Confidence helps you speak more clearly.    .اعتمادبه‌نفس به تو کمک می‌کند واضح‌تر صحبت کنی

 

۵. موضوعات تحصیلی و علمی (Subjects & Studies)

50. mathematics (math)      ریاضیات
Mathematics is difficult for some students.    .ریاضی برای بعضی دانش‌آموزان سخت است

 

51. physics  فیزیک
Physics explains how the world works.  .فیزیک توضیح می‌دهد دنیا چطور کار می‌کند

 

52. chemistry    شیمی
Chemistry is my favorite subject.     .شیمی درس مورد علاقه‌ی من است

 

53. economics    اقتصاد
Economics studies money and markets.     .اقتصاد درباره‌ی پول و بازارهاست

 

54. politics    سیاست
Politics can be complicated.       .سیاست می‌تواند پیچیده باشد

 

55. biology   زیست‌شناسی
Biology helps us understand living things.  .زیست‌شناسی به ما کمک می‌کند موجودات زنده را درک کنیم

 

56. history   تاریخ
History teaches us about the past.    .تاریخ ما را با گذشته آشنا می‌کند

 

57. geography    جغرافیا
Geography shows how people live around the world.

جغرافیا نشان می‌دهد مردم در سراسر جهان چگونه زندگی می‌کنند.

 

58. literature   ادبیات
Literature improves our imagination.   .ادبیات تخیل ما را تقویت می‌کند

 

۶. مکان‌ها، فعالیت‌ها و موقعیت‌ها

 

59. traffic     ترافیک
There’s a lot of traffic this morning.    .امروز صبح ترافیک زیادی هست

 

60. weather    هوا / وضعیت جوی
The weather is nice today.    .هوا امروز خوب است

 

61. transportation   حمل‌ونقل
Transportation is expensive in big cities.    .حمل‌ونقل در شهرهای بزرگ گران است

 

62. furniture   مبلمان
The furniture is new.    .مبلمان نو است

 

63. luggage     چمدان‌ها / بار
Your luggage is too heavy.     .بار شما خیلی سنگین است

 

64. equipment      تجهیزات
The equipment is modern.     .تجهیزات مدرن هستند

 

65. money     پول
Money doesn’t buy happiness.    .پول خوشبختی نمی‌خرد

 

66. news     خبر
The news is shocking.     .خبر شوکه‌کننده است

 

67. homework     مشق / تکلیف
I have too much homework tonight.     .امشب تکلیف زیادی دارم

 

68. clothing   پوشاک
Clothing protects us from the weather.     .لباس ما را از شرایط آب‌وهوا محافظت می‌کند

 

69. traffic jam    ازدحام ترافیک
We were late because of a traffic jam.     .به‌خاطر ترافیک سنگین دیر رسیدیم

 

70. rain    باران
The rain started suddenly.    .باران ناگهان شروع شد

 

71. snow    برف
Snow covers the mountains in winter.    .برف در زمستان کوه‌ها را می‌پوشاند

 

72. pollution    آلودگی
Air pollution is a serious problem in big cities.   .آلودگی هوا در شهرهای بزرگ مشکل جدی‌ای است

 

73. violence   خشونت
Violence should never be accepted in society.    .خشونت نباید در جامعه پذیرفته شود

 

نکته کلیدی برای یادگیری بهتر

 

بهترین روش برای یادگیری این اسم‌ها این است که همیشه با عبارت یا مثال حفظشان کنی.
مثلاً به جای “advice” به‌تنهایی، جمله‌ی کامل را یاد بگیر:

 

She gave me great advice.     .او به من نصیحت خوبی کرد

این روش باعث می‌شود به‌صورت طبیعی ساختار درست را در ذهن بسازی.

 

جمع‌بندی

 

اسم‌های غیرقابل شمارش بخش مهمی از انگلیسی هستند و اگر درست استفاده نشوند، حتی جمله‌های ساده هم اشتباه به نظر می‌رسند.
با یادگیری این ۷۰ اسم و تمرین در جمله، می‌توانی گفتار و نوشتار خود را طبیعی‌تر و دقیق‌تر کنی.

 

اگه می خوای لیست کامل واحدهای شمارش در انگلیسی رو داشته باشی حتما مقاله رو از اینجا بخون!

 

 

 

مکالمه انگلیسی دعوت به عروسی

این ویدئو یک گفت‌وگوی ساده و روزمره درباره دعوت به عروسیه.
تو این مکالمه یاد می‌گیری چطور کسی رو به جشن دعوت کنی، درباره‌ی تاریخ و مکان مراسم حرف بزنی و از تم و لباس مهمونی صحبت کنی.

 

Hi, Evelyn. I’m glad I caught you. How have you been?

سلام، اِولین. خوشحالم که گیرت آوردم. حالت چطور بوده؟

I’m glad I caught you → یعنی خوشحالم دیدمت/پیدات کردم (گذشته‌ی فعل catchcaught)


نکته: catch someone در اینجا یعنی «به موقع دیدن یا رسیدن به کسی».

مترادف: I’m happy I ran into you / I’m glad I saw you.

Hi, Valentina. I’m doing great, thanks. What about you?

سلام، والنتینا. عالیم، ممنون. تو چطوری؟

I’m doing great = «خیلی خوبم»

نکته: ساختار ?What about you برای برگرداندن پرسش به طرف مقابل.

مترادف: How about you?

I’ve been busy, but for a good reason. I wanted to personally invite you to my wedding.

درگیر بودم، اما به خاطر یه دلیل خوب. می‌خواستم شخصاً دعوتت کنم به عروسی‌م.

I’ve been busy → حال کامل استمراری (نشون می‌ده مدتی مشغول بوده‌ای)

for a good reason = «به خاطر دلیل خوبی»

مترادف: I’ve been occupied / I’ve had a lot going on.

personally invite = «شخصاً دعوت کردن»

Oh, how exciting! Congratulations! When is the big day?

وای، چه هیجان‌انگیز! تبریک می‌گم! مراسم چه روزیه؟

how exciting! → یک ساختار تعجبی

the big day → اصطلاح برای روز عروسی

مترادف: What exciting news! / That’s thrilling!

Thank you. It’s on Saturday, the 12th of next month.

ممنون. شنبه، دوازدهم ماه آینده است.

the 12th of next month → تاریخ به شکل رسمی

مترادف: on the twelfth of next month / next month on the 12th.

The ceremony starts at 3 p.m. at St. Mary’s Church, and the reception will follow at the Grand Hotel.

مراسم ساعت ۳ بعدازظهر در کلیسای سنت مری شروع می‌شه و بعد جشن در هتل گرند برگزار می‌شه.

the ceremony = مراسم رسمی (اینجا عقد یا کلیسا)

the reception = جشن بعد از مراسم

will follow → آینده ساده، یعنی بعدش برگزار می‌شود

مترادف: after that, the reception will take place.

That sounds wonderful. I’d be honored to come. Do you have a theme or a dress code?

خیلی عالیه. باعث افتخارمه که بیام. تم یا لباس خاصی هم داری؟

That sounds wonderful = واکنش مثبت به خبر

I’d be honored → حالت مودبانه (شرطی)

theme = تم

dress code = قانون یا سبک لباس

مترادف: I’d love to come / Is there a particular style of clothing?

Yes, it’s semi-formal. The colors are lavender and silver, so feel free to incorporate those if you’d like.

بله، نیمه‌رسمیه. رنگ‌ها اسطوخودوس و نقره‌ای هستن، پس اگر خواستی می‌تونی اون رنگ‌ها رو در لباست داشته باشی.

semi-formal = نیمه‌رسمی

incorporate = به‌کار بردن/اضافه کردن

مترادف: include / use.

Lavender and silver. Such a beautiful combination. I’ll find something that fits.

اسطوخودوس و نقره‌ای. چه ترکیب قشنگی. چیزی پیدا می‌کنم که مناسب باشه.

fits → مناسب باشه (از نظر اندازه یا هماهنگی)

مترادف: I’ll find something suitable / I’ll choose something that matches.

Great. Also, if you’d like, feel free to bring a plus one. Just let me know their name in advance for the seating arrangements.

عالیه. همین‌طور، اگر دوست داشتی می‌تونی یک همراه هم بیاری. فقط زودتر اسمش رو بهم بگو برای چیدمان صندلی‌ها.

plus one = همراه (مهمان اضافه)

in advance = از قبل

seating arrangements = چیدمان صندلی‌ها

مترادف: You may bring a guest / let me know beforehand.

That’s so thoughtful of you. I’ll let you know soon.

خیلی لطف داری. زود بهت خبر می‌دم.

thoughtful = بافکر، با ملاحظه

مترادف: considerate.

Perfect. Oh, and there will be dinner, dancing, and a photo booth at the reception. I hope you stay for all of it.

عالیه. راستی، جشن شام، رقص و غرفه‌ی عکس هم داریم. امیدوارم تا آخرش بمونی.

photo booth = غرفه عکس

stay for all of it → تا آخر مراسم ماندن

مترادف: I hope you can join for the whole event.

I wouldn’t miss it for the world. Thanks so much for inviting me, Valentina.

به هیچ‌وجه از دستش نمی‌دم. خیلی ممنون که دعوتم کردی، والنتینا.

I wouldn’t miss it for the world → اصطلاح: به هیچ قیمتی از دستش نمی‌دم

مترادف: I’ll definitely be there / No way I’d miss it.

Of course. It wouldn’t feel right without you there. I’m really looking forward to it.

معلومه. بدون تو صفا نداره. خیلی ذوق دارم.

wouldn’t feel right → شرطی برای بیان احساس

I’m really looking forward to it = خیلی مشتاقانه منتظرم

مترادف: I can’t wait for it.

Let me know if you need any help with the preparations.

اگر برای آماده‌ کردن کارها کمکی از دستم بر میاد خبرم کن.

preparations = آماده‌سازی‌ها

مترادف: arrangements.

That’s so kind of you, Evelyn. I’ll keep that in mind. Thank you.

خیلی لطف داری، اِولین. حتماً یادم می‌مونه. ممنونم.

keep that in mind = در نظر داشتن

مترادف: I’ll remember that.

Anytime. Congratulations again.

خواهش می کنم. دوباره تبریک می‌گم.

Anytime → یعنی خواهش می‌کنم

مترادف: You’re welcome / No problem.

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 12

سلام دوستان عزیز!

به روز دوازدهم از مسیر جذاب یادگیری زبان انگلیسی خوش اومدید!

 

امروز قراره چند عبارت ساده اما پرکاربرد رو با هم یاد بگیریم که نیتیوها همیشه توی مکالمات روزمره‌شون استفاده می‌کنن. این جملات کمک می‌کنن که صحبت‌هات طبیعی‌تر باشه و راحت‌تر بتونی با دیگران ارتباط برقرار کنی.

 

مثل همیشه، همه چیز همراه با مثال‌های کاربردی و موقعیت‌های واقعی ارائه میشه تا سریع‌تر تو ذهنت بمونه و بتونی تو موقعیت‌های واقعی ازشون بهره ببری.

 

پس بزن بریم و چند جمله برای پرسیدن «کجا میری؟» به انگلیسی یاد بگیریم که توی صحبت‌هات بدرخشی!

 

 

 

چند تا جمله کاربردی برای اینترنت 

 

1. My internet is down.

اینترنتم قطعه.

 

2. My internet speed is very slow.

سرعت اینترنتم پایینه.

 

3. The connection keeps dropping.

قطع و وصل میشه.

 

4. I have no signal at all today.

امروز اصلا آنتن ندارم.

 

5. My internet data plan is finished.

بسته اینترنتم تموم شده.

 

برای دانلود نمونه کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی و سفارش کلیک کنید!

 

چند جمله ساده و رایج برای گفتن «حرفم رو قطع نکن»

 

Don’t interrupt me.

✅Please don’t cut me off.

✅Let me finish, please.

✅Don’t talk over me.

✅Hold on, don’t interrupt.

 

بیا ببین چطوری این جملات رو تو فیلم میگن

 

جمله کاربردی برای تاکسی گرفتن🚖

 

1. Could you take me to [address/place], please?

می‌تونید منو به [آدرس/مکان] ببرید، لطفاً؟

 

2. How much will the fare be to downtown?

کرایه تا مرکز شهر چقدر می‌شود؟

 

3. Please take the fastest route.

لطفاً سریع‌ترین مسیر را بروید.

 

4. Can you wait for me here for 10 minutes?

می‌تونید اینجا ۱۰ دقیقه صبر کنید؟

 

5. Could you stop here, please?

لطفاً اینجا نگه دارید.

 

بچه ها اگه این جملات کاربردی رو به صورت کامل می خواین داشته باشید حتما کتاب اسپیکینگ تیک آف رو تهیه کنید!

 

“Put it on my tab”
بذار به حسابم یا حسابش رو بعداً می‌دم.

 

→ انگلیسی واقعی روزانه – شماره 13 

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 11

به روز یازدهم از مسیر جذاب یادگیری انگلیسی واقعی خوش اومدین!

 

امروز می‌خوایم چند تا عبارت ساده ولی پرکاربرد رو یاد بگیریم که همیشه توی مکالمات روزمره نیتیوها می‌شنوی. این عبارات باعث می‌شن حرف‌هات طبیعی‌تر بشه و راحت‌تر بتونی با بقیه ارتباط برقرار کنی.

 

مثل همیشه، همه چیز با مثال‌های کاربردی و موقعیت‌های واقعی همراهه تا سریع‌تر تو ذهنت بمونه و بتونی تو موقعیت‌های واقعی ازشون استفاده کنی.

 

حالا بزن بریم که چند جمله برای پرسیدن «کجا داری میری؟» به انگلیسی رو یاد بگیریم و توی صحبت‌هات بدرخشی!

 

 

 

می‌خوایم یه گرامر فوق العاده رو یاد بگیریم 😍

 

Simple past + past perfect

 

آماده اید توی جمله به کار ببریمش ببینیم چجوری میشه ؟! 😀

 

She had gone to cinema before she came home.

قبل از اینکه بیاد خونه به سینما رفته بود .

 

حالا برعکسش

 

When I arrived, the movie had started.

وقتی رسیدم فیلم شروع شده بود .

 

حالا این جمله رو شما بگید 

قبل از اینکه شام بخورم ، دستام رو شسته بودم.

 

اگه تو هم توی این گرامر مشکل داری و دوست داری مشکلت رو از ریشه حل کنی حتما بزن رو لینک زیر و این گرامر رو به روایت دکتر زبان یاد بگیر

https://drzaban.com/past-perfect-tense/

وقتی می خوای بگی «سرم خیلی شلوغه» از این اسلنگ های محاوره‌ای استفاده کن:

 

 

1. I’m swamped.

غرق کارم

 

2. I’m slammed.

خیلی درگیرم

 

3. I’m buried in work.

زیر کار دفن شدم

 

4. I’m up to my ears in work.

تا گوش‌هام تو کارم

 

5. I’ve got a lot on my plate.

کارای زیادی رو دستمه

چطوری به انگلیسی بگیم تحت هر شرایطی یا از آسمون سنگ بباره!

 

 

come rain or shine
تحت هر شرایطی، سنگ از آسمون بباره

 

I’ll be there, come rain or shine.

سنگم از آسمون بباره من اونجا هستم.

 

We go jogging every morning, come rain or shine.

هر روز صبح می‌دویم، تحت هر شرایطی.

 

Come rain or shine, she never misses her English class.

سنگم از آسمون بباره، هیچ وقت کلاس انگلیسی‌ش رو از دست نمی‌ده.

چطوری به انگلیسی بگیم از کله سحر تا بوق سگ

 

 

from dawn to dusk
از کله سحر تا بوق سگ

 

They worked from dawn to dusk to finish the project on time.

آنها از صبح تا شب کار کردند تا پروژه را به موقع تمام کنند.

 

She enjoys hiking from dawn to dusk during her vacations.

او در طول تعطیلاتش از صبح تا شب پیاده‌روی می‌کند.

 

The festival lasts from dawn to dusk every summer.

جشنواره هر تابستان از صبح تا شب ادامه دارد.

 

Farmers often labor from dawn to dusk during harvest season.

کشاورزان معمولاً در فصل برداشت از صبح تا شب سخت کار می‌کنند.

 

حالا ببین الان تو فیلم بشنوی متوجه میشی؟

 

He shall see it from dawn to dusk.

او آن را از سپیده‌دم تا غروب خواهد دید.

 

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 10

سلام دوستان عزیز!


خوش اومدین به روز دهم از سفر یادگیری انگلیسی واقعی!

امروز قراره با چند اصطلاح خیلی کاربردی و جذاب آشنا بشیم که توی صحبت‌های روزمره نیتیوها حسابی جا افتاده.
یادگیری این عبارات کمک می‌کنه تا مکالماتت طبیعی‌تر و جذاب‌تر بشه و بتونی راحت‌تر ارتباط برقرار کنی.

مثل همیشه، همه چیز با مثال‌های واقعی و موقعیت‌های زندگی روزمره همراهه تا راحت‌تر یاد بگیری و استفاده کنی.

پس آماده باش، ذهنت رو باز کن و با انرژی مثبت بریم سراغ روز دهم!

چند جمله‌ی رایج برای گفتن «کجا داری میری؟

 

1️⃣Where are you going?

کجا داری میری؟

 

2️⃣Where are you headed?

کجا داری میری؟ (رسمی‌تر یا دوستانه‌تر)

 

3️⃣Where are you off to?

کجا میری؟

 

4️⃣Where you off to?

کجا میری؟ (محاوره‌ای، غیررسمی)

 

5️⃣Where do you think you’re going?

فکر می‌کنی کجا داری میری؟ (کمی جدی‌تر یا شوخ‌طبعانه)

کاربردشم ببین!

 

Where are you heading, mister?

آقا، کجا داری می‌ری؟

بریم ببینیم چطوری به انگلیسی بگیم به خودت مغرور نشو

 

Don’t flatter yourself

زیادی به خودت مغرور نشو

مثال:

A) She must like me. She smiled at me.

حتماً منو دوست داره. بهم لبخند زد.

 

B) Don’t flatter yourself. She smiles at everyone.

زیادی به خودت نگیر. به همه لبخند می‌زنه.

 

A) I’m sure they made this party for me.

مطمئنم این مهمونی رو برای من گرفتن.

 

B) Don’t flatter yourself. It’s not even your birthday.

توهم نزن! حتی تولدت هم نیست.

 

A) He’s trying to impress me.

داره سعی می‌کنه منو تحت تأثیر قرار بده.

 

B) Don’t flatter yourself. He doesn’t even know your name.

به خودت نگیر! حتی اسمت رو هم نمی‌دونه.

چند جمله کوتاه و جذاب که می‌تونی تو بایو استفاده کنی:

 

Keep it simple.

همیشه ساده بگیر.

 

Dream big.

بزرگ رویاپردازی کن.

 

Stay positive.

مثبت بمون.

 

Be yourself.

خودت باش.

 

Good vibes only.

فقط انرژی‌های خوب.

 

Chasing dreams daily.

هر روز دنبال رویاها می‌دوم.

 

Less talk, more action.

کمتر حرف بزن، بیشتر عمل کن.

 

کدومش خوبه به نظرت؟ کامنت کن!🔥

چطوری به انگلیسی بگیم کسی که بیش از حد نگران، مضطرب یا دل‌نگران است؟

worrywart
کسی که بیش از حد نگران، مضطرب یا دل‌نگران است.

 

مثالها رو ببین⚙

 

She’s such a worrywart about her exams.

او درباره امتحان‌هایش خیلی نگران است.

 

ترجمه جمله رو برام کامنت کن!

 

Don’t be a worrywart, everything will be fine.

ببین چطوری تو فیلم استفاده کرده💡

 

Don’t be such a worrywart.

این‌قدر نگران و استرس نداشته باش.

بیا یکبار برای همیشه این ساختار رو یاد بگیر که خیلی کاربردیه

 

 

1. Prefer + noun (اسم)

وقتی دو چیز یا یک چیز کلی رو ترجیح می‌دیم.

 

I prefer tea.

من چای را ترجیح می‌دهم.

 

2. Prefer + verb-ing (اسم مصدر)

وقتی می‌خوایم بگیم انجام دادن کاری رو به طور کلی بیشتر دوست داریم.

 

I prefer reading books to watching TV.

خواندن کتاب را به تماشای تلویزیون ترجیح می‌دهم.

 

3. Prefer + to + verb (مصدر با to)

در زبان محاوره هم زیاد استفاده می‌شه، به جای ing.

 

I prefer to stay at home tonight.

ترجیح می‌دهم امشب در خانه بمانم.

 

4. Prefer + noun/verb-ing + to + noun/verb-ing

وقتی بین دو گزینه یکی رو ترجیح می‌دیم.

 

I prefer coffee to tea.

قهوه را به چای ترجیح می‌دهم.

 

I prefer walking to driving.

پیاده‌روی را به رانندگی ترجیح می‌دهم.

 

5. Prefer + to + verb + rather than + verb

برای مقایسه رسمی‌تر بین دو کار.

 

I prefer to work in the morning rather than work at night.

ترجیح می‌دهم صبح کار کنم تا شب.

 

6. Prefer + object + to + verb

وقتی می‌خوایم بگیم دوست داریم کسی یا چیزی کاری رو انجام بده.

 

I’d prefer you to call me tomorrow.

ترجیح می‌دهم فردا با من تماس بگیری.

 

7. Prefer + object + verb-ing

حالت کمتر رسمی برای جمله قبلی.

 

I prefer people talking honestly.

من ترجیح می‌دهم مردم صادقانه حرف بزنند.

 

8. Would prefer

ترجیح در موقعیت خاص یا حال/آینده نزدیک

I’d prefer to stay home tonight.

ترجیح می‌دهم امشب خانه بمانم.

 

I’d prefer you didn’t tell anyone.

ترجیح می‌دهم به کسی نگویی.

 

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 9

انگلیسی واقعی روزانه – خوش اومدی به روز نهم!

 

امروز هم با چند تا اصطلاح پرکاربرد انگلیسی سر و کار داریم که مستقیم از مکالمه‌های واقعی نیتیوها برداشته شدن.
این اصطلاحات کمک می‌کنن وقتی انگلیسی حرف می‌زنی، لحن و جمله‌بندی‌ات طبیعی‌تر، روان‌تر و حرفه‌ای‌تر بشه.

 

مثل همیشه، این عبارت‌ها رو در قالب جمله‌های واقعی و موقعیت‌های روزمره یاد می‌گیری؛ درست همون‌طور که خود انگلیسی‌زبان‌ها استفاده می‌کنن.

 

پس آماده باش، ذهن‌ت رو متمرکز کن و با انرژی مثبت، روز نهم رو با یادگیری انگلیسی واقعی شروع کنیم!

 

عبارت

 I resent that
یعنی «از این ناراحت شدم»، «دلخورم»

He said I wasn’t working hard enough. I really resent that.

گفت من به اندازه کافی تلاش نمی‌کنم. واقعاً از این حرف ناراحت شدم.

 

I resent the way she always talks down to me.

از طرز حرف زدنش که همیشه تحقیرآمیزه ناراحتم.

 

Don’t laugh! I resent that!

نخند! ناراحت شدم!

 

چطوری به انگلیسی بگیم “هرجور شده ” ؟؟؟

 

By hook or by crook

 

مثال:

I’ll pass this course, by hook or by crook.

هر جور شده این دوره رو پاس می کنم.

 

I will reach my goal, by hook or by crook.

هر جور شده به هدفم میرسم.

 

I ‘ll finish this work, by hook or by crook.

هر جور شده اینکارو تموم میکنیم.

 

I ‘ll get her to marry me, by hook or by crook.

هر جور شده وادارش میکنم با من ازدواج کنه.

 

 حالا تو به انگلیسی کامنت کن:

“هر جور شده باید برنده بشی.”

 

 

۵ جمله واقعی برای مکالمات تلفنی

 

1. Hi, this is [Masoud] speaking.

سلام، [مسعود] هستم.

 

2. Can I speak to [Mr. Johnson], please?

ممکنه با [آقای جانسون] صحبت کنم لطفاً؟

 

3. I’ll call you back in a few minutes.

تا چند دقیقه دیگه بهت زنگ می‌زنم.

 

4. You’re breaking up. Can you hear me?

صدات قطع و وصل می‌شه. صدای منو داری؟

 

5. Sorry, I think you have the wrong number.

ببخشید، فکر می‌کنم شماره رو اشتباه گرفتین.

 

✏️بچه ها اگه این جملات کاربردی رو به صورت کامل می خواین داشته باشید حتما کتاب اسپیکینگ تیک آف رو تهیه کنید.

اصطلاح

 

!You look fishy

مشکوک به نظر میای

 

ببین تو این کارتون چطوری این اصطلاح رو استفاده کردن

 

Oh, don’t you think you look fishy with that stupid squirrel on your head?

«اوه، فکر نمی‌کنی با اون سنجاب احمق روی سرت، مشکوک به نظر می‌رسی؟»

عبارت‌های “on the ground” و “on the floor” هر دو به معنی “روی سطح پایین” هستن، ولی کاربردشون فرق داره. بیایید با مثال و توضیح ساده تفاوتشون رو ببینیم:

 

On the ground

روی زمین (زمین بیرون از ساختمان، مثل خیابون، پارک، خاک و چمن) بیشتر در فضای باز استفاده می‌شه.

 

مثال‌:

 

The kids are playing on the ground.

بچه‌ها دارن روی زمین بازی می‌کنن.

 

I dropped my phone on the ground.

گوشیم افتاد روی زمین (مثلاً تو خیابون).

 

On the floor

روی کف (کف اتاق، کف خانه، محل سرامیکی یا چوبی داخل ساختمان) بیشتر در فضای داخلی استفاده می‌شه.

 

مثال‌:

There’s a spider on the floor.

یه عنکبوت روی کف اتاقه!

 

I sat on the floor and waited.

روی زمین (کف اتاق) نشستم و منتظر موندم.

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 8

انگلیسی واقعی روزانه – خوش اومدی به روز هشتم!

 

امروز هم می‌خوایم بریم سراغ چند تا اصطلاح کاربردی و جذاب که توی مکالمه‌های واقعی حسابی به دردت می‌خورن و باعث می‌شن انگلیسیت طبیعی‌تر و شبیه به نیتیوها بشه.

 

این اصطلاحات رو مثل همیشه توی جمله‌های واقعی و موقعیت‌های روزمره یاد می‌گیری، درست همونجوری که خود نیتیوها ازشون استفاده می‌کنن!

 

پس آماده باش، تمرکز کن و با انرژی فوق‌العاده شروع کن!

 

این لغت رو بلد باش

 

 supper

شام (معمولاً وعده غذایی سبک‌تر و دیرتر از dinner)

 

We usually have supper around 7 PM.

معمولاً شام رو حدود ساعت ۷ شب می‌خوریم.

 

She invited us over for a family supper.

او ما را به یک شام خانوادگی دعوت کرد.

ببین چطوری این لغت تو فیلمها استفاده میشه؟

 

The Last Supper!

شام آخر  (اسم یکی از تابلوهای معروف نقاشی هم هست)

وقتی افعال make، let و have برای رساندن مفهوم “وادار کردن” یا “اجازه دادن” استفاده می‌شن، فعل بعدی بدون to میاد:

 

She made me clean my room.

من رو وادار کرد اتاقم رو تمیز کنم.

 

He let me go out.

اجازه داد برم بیرون.

 

I had my brother fix the car.

ترتیب دادم/وادارش کردم برادرم ماشین رو درست کنه.

 

⚠️استثنا:

وقتی این افعال به شکل مجهول (passive) میان، to برمی‌گرده:

 

I was made to clean my room.

وادارم کردن اتاقم رو تمیز کنم.

 

به این جملات توجه کنید:

 

✅ I broke my hand.
❌ My hand broke.

 

✅ I cut my finger .
❌My finger cut.

 

✅ I burned my finger.
❌My finger burned.

 

این اصطلاح خیلی عالیه💔

 

one way or another
به هر طریقی شده / بالاخره یه راهی پیدا می‌کنم

 

One way or another, I’m going to pass this exam.

هر طور شده، من این امتحان رو پاس می‌کنم.

 

One way or another, we’ll find the money.

هر طور شده پولشو جور می‌کنیم.

 

He always gets what he wants, one way or another.

اون همیشه کاری می‌کنه به خواسته‌ش برسه، به هر طریقی شده.

 

One way or another, I’m going to talk to her.

بالاخره یه کاری می‌کنم باهاش حرف بزنم.

 

آموزش بالا رو گوش کردی؟ حدس بزن چی می گه بعد بزن روی نوشته پایین و چک کن

 

I will get to him one way or another.

من به او می‌رسم، به هر قیمتی که شده.

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 7

به روز هفتم انگلیسی واقعی روزانه خوش اومدی!

 

امروز هم قراره با هم بریم سراغ چند تا اصطلاح کاربردی و بامزه‌ی انگلیسی که توی مکالمه‌های واقعی خیلی به کارت میان و کمک می‌کنن مثل یه نیتیو، طبیعی و روان حرف بزنی.

 

این اصطلاحات رو توی جمله‌های واقعی و موقعیت‌های روزمره یاد می‌گیری، دقیقاً همونجوری که توی مکالمه‌های واقعی استفاده می‌شن.

 

پس مثل همیشه آماده باش، تمرکز کن و با انرژی شروع کن!

 

راستی! ممنون می‌شم اگه توی کامنت‌ها نظرت رو بنویسی و بهم بگی کدوم اصطلاح امروز بیشتر به دلت نشست یا فکر می‌کنی کجا می‌تونی ازش استفاده کنی.

 

 

چطوری بگیم شما به گردن من خيلى حق داريد یا مدیون شما هستم

1. I owe you a lot.

خیلی به شما مدیونم

 

2. I’m deeply indebted to you.

به‌شدت به شما مدیونم.

 

3. I can’t thank you enough.

قدردانتم و نمی‌تونم به‌اندازه کافی تشکر کنم.

 

4. I’m forever grateful to you.

برای همیشه قدردان شما هستم.

 

5. I owe you big time.

خیلی بهت بدهکارم / خیلی به گردنت حق دارم.

 

امروز چند تا جمله خیلی کاربردی یاد گرفتیم که می‌تونی توی مکالمه‌های روزمره استفاده‌شون کنی.

 

حالا بیایید همین آموزش‌ها رو توی ویدئوی پایین ببینید تا بهتر توی ذهنتون بمونه.

 

خیلی خوشحال می‌شم نظرتون رو هم توی کامنت‌ها بگید و بگید کدوم جمله براتون جالب‌تر بود!

 

اینجوری بگو به کی رفتی

 

I take after ……….

به ……. رفتم.

 

Ali takes after his mom.

علی به مامانش رفته.

 

My friend takes after her father.

دوستم به باباش رفته.

 

Your daughter doesn’t take after you at all.

دخترت اصلاً به تو نرفته‌است.

 

🔹 حالا تو بگو ” به کی رفتی؟”

کاربرد آموزش بالا رو تو فیلمها هم ببین

I take after my daughter.

من به دخترم رفته‌ام.

 

قانعم کردی به انگلیسی چی میشه؟

 

“you sold me”

قانعم کردی / قبول کردم پیشنهادتو

 

At first I wasn’t sure about the trip, but you sold me.

اولش مطمئن نبودم که برم سفر، ولی تو قانعم کردی.

 

می‌دونی وقتی می‌خوای ویزا بگیری، اولین جایی که باید بری کجاست؟

 

embassy
سفارت!

 

I need to go to the embassy to apply for a visa.

باید برم سفارت برای درخواست ویزا.

 

The embassy issued a statement about the incident.

سفارت درباره‌ی اون حادثه بیانیه داد.

 

این فقط یه کلمه‌ست از صدها واژه‌ای که باید برای مکالمه و آزمون آیلتس بلد باشی! می‌خوای واژگان مهم رو با مثال واقعی، تلفظ درست، و نکات کاربردی یاد بگیری؟

 

همین حالا اینجا کلیک کن و بخش بعدی آموزش رو از دست نده!

کاربردشم ببین

 

The embassy issued a statement saying no comment.

سفارت بیانیه‌ای صادر کرد و گفت که نظری ندارد.

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 6

به روز ششم انگلیسی واقعی روزانه خوش اومدی!

امروز قراره چند تا اصطلاح پرکاربرد انگلیسی رو یاد بگیری که توی مکالمه‌های روزمره خیلی به کارت میاد و باعث می‌شه طبیعی‌تر و روان‌تر انگلیسی صحبت کنی.

 

این اصطلاحات رو توی جمله‌ها و موقعیت‌های واقعی می‌بینی و یاد می‌گیری چطور توی گفت‌وگوهای روزانه ازشون استفاده کنی.

پس از دستش نده و همین حالا شروع کن!

 

راستی! خیلی خوشحال می‌شم نظرت رو درباره این درس توی کامنت‌ها بنویسی و بگی کدوم اصطلاح بیشتر به دلت نشست.

 

تفاوت Get, Give و Take

راز درک درست این سه فعل پرکاربرد!🔥👀

 

 

Give

وقتی چیزی از خودت به کسی دیگه منتقل می‌کنی

 

She gave me a gift.

او بهم یه هدیه داد.

 

Can you give me some advice?

می‌تونی یه کم راهنماییم کنی؟

 Take

گرفتن (برداشتن از جایی یا کسی) → وقتی چیزی رو از جایی یا کسی برمی‌داری یا در اختیار می‌گیری

He took my book without asking.

او بی اجازه کتابم رو برداشت.

 

Don’t take my phone!

گوشیم رو برندار!

Get

دریافت کردن، به دست آوردن
وقتی چیزی رو دریافت می‌کنی یا به دست میاری

I got a new job!

یه شغل جدید گرفتم!

 

Did you get my email?

ایمیلم رو گرفتی؟

چطور راحت‌تر یاد بگیری؟

یه تصویر ذهنی بساز! Give مثل یه فلشه که چیزی رو از تو به سمت یکی دیگه می‌بره، Take برعکسه و چیزی رو برای خودت برمی‌داری، و Get یعنی اون چیز به دستت می‌رسه👍
اینجوری دیگه هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کنی😉💗

 

10 تا اصطلاح پرکاربرد با “I am”

 

1. I’m broke.

پولم ته کشیده / بی‌پولم.

 

2. I’m starving.

از گرسنگی مردم.

 

3. I’m beat.

کامل خسته‌ام / له شدم.

 

4. I’m in.

من هستم / پایه‌ام (برای انجام کاری).

 

5. I’m out.

من نیستم / بی‌خیال شدم.

 

6. I’m down.

پایم / موافقم (گاهی هم: حالم گرفته‌اس).

 

7. I’m up for it.

پایم / مایلم این کار رو انجام بدم.

 

8. I’m all ears.

سراپا گوشم.

 

9. I’m on it.

دارم انجامش می‌دم / رسیدگی می‌کنم.

 

10. I’m all in.

کامل پای این کارم / صد در صد متعهد.

بین چند بار فیلم رو نگاه کن!

 

این دفعه فقط تماشا نکن؛ روی تلفظ‌ها دقیق شو و خودت معنی رو حدس بزن. بعد با آموزشی که بالا گذاشتم چک کن ببین درست گفتی یا نه.

و یادت نره: حتماً با بازیگرها تکرار کن تا تلفظت روزبه‌روز بهتر بشه!

چطوری بگیم یک لطفی در حق من بکن؟

 

 

1. Do me a favor

یه لطفی در حقم بکن.
(رایج‌ترین و استانداردترین روش برای درخواست کمک.)

 

Do me a favor and pass me the salt.

یه لطفی کن نمک رو بده.

 

Can you do me a favor?

می‌تونی یه لطفی در حقم بکنی؟

2. Do me a solid

یه حال اساسی بهم بده.
(خیلی غیررسمی و محاوره‌ای. معمولاً بین دوست‌ها استفاده می‌شه.)

Come on, do me a solid and help me move this table.

بابا یه حال بده، کمک کن این میز رو جابه‌جا کنیم.

 

Can you do me a solid and cover my shift tomorrow?

میشه لطفاً یه حال بدی و فردا شیفتم رو بگیری؟

کاربردشم ببین😄

Will you please just do me a solid and stay with Vanessa?

می‌شه لطفاً یه حال اساسی بدی و پیش ونسا بمونی؟

چطوری بگیم برات جبران می کنم

 

 

“I’ll make it up to you”
برات جبران می‌کنم

 

Sorry for being late. I’ll make it up to you.

ببخشید دیر کردم. برات جبران می‌کنم.

 

I forgot your birthday, but I’ll make it up to you next week.

تولدت رو فراموش کردم، ولی هفته بعدش جبران می‌کنم.

 

⭐ترجمه کن ببینم بلدی😄👇 برام کامنت کن

 

Thanks for helping me. I’ll make it up to you soon.

اول چند بار ببین و تکرار کن تا مثل خودش تلفظ کنی

 

I’ll make it up to you, Kay.

کِی، برات جبران می‌کنم.

 

5 جمله‌ی خیلی ضروری برای موقعیت رستوران

 

1. Can I see the menu, please?

میشه منو رو بیارید لطفاً؟

 

2. What do you recommend?

چی پیشنهاد می‌کنید؟
(وقتی نمی‌دونی چی سفارش بدی.)

 

3. I’ll have the … , please.

… رو می‌گیرم لطفاً.
(برای سفارش: I’ll have the chicken, please)

 

4. Could I have some water, please?

میشه کمی آب بیارید لطفاً؟

 

5. Can we have the bill, please?

میشه صورتحساب رو بیارید لطفاً؟

 

انگلیسی واقعی روزانه – شماره 5

سلام! به پنجمین درس از سری «انگلیسی واقعی روزانه» خوش اومدی!

 

تو این مسیر یادگیری، هر روز داریم یه قدم مهم برای بهتر حرف زدن به انگلیسی برمی‌داریم؛ قدم‌هایی کوچیک ولی تأثیرگذار که کم‌کم تو رو به حرف زدن مثل یه نیتیو نزدیک می‌کنه.

 

اینجا خبری از درس‌های طولانی و خسته‌کننده نیست.

هر روز فقط یه اصطلاح یا کلمه پرکاربرد انگلیسی یاد می‌گیری؛ همونایی که توی فیلم‌ها و مکالمه‌های واقعی زیاد می‌شنوی، اما همیشه معنیشون برات مبهم بوده.

 

این اصطلاح تو فیلم‌ها خیلی به درد می‌خوره!

یادداشتش کن و برای دوستات بفرست تا اونا هم تو یادگیری سریع انگلیسی کنارت باشن.

 

 

بیا ۷ مدل هوای کسی رو داشتن رو یاد بگیر

 

1. I’m with you

همراهتم / درکت می‌کنم / کنارتم (بیشتر احساسی و حمایتی)

 

Don’t worry, I’m with you all the way.

نگران نباش، تا آخرش کنارت هستم.

 

2. I’ve got your back.

پشتتم / مراقبت هستم (حمایت عملی)

 

Don’t be scared. I’ve got your back.

نترس، پشتتم.

 

3. I’m here for you.

هر وقت نیاز داشتی هستم (حمایت دوستانه و احساسی)

 

If you need anything, I’m here for you.

هرچی خواستی، من اینجام.

 

4. I’ll stand by you.

کنارت می‌ایستم / ترک نمی‌کنم (حمایت وفادارانه)

 

No matter what happens, I’ll stand by you.

هرچی بشه، کنارت می‌مونم.

 

5. You can count on me

می‌تونی رو من حساب کنی (قابل اعتماد بودن)

 

Whenever you need help, you can count on me.

هر وقت کمک خواستی، می‌تونی رو من حساب کنی.

 

6. I’m on your side.

طرف توام / طرف تو رو می‌گیرم (در بحث یا مشکل)

 

Don’t worry about what they say. I’m on your side.

مهم نیست چی می‌گن، طرف توام.

 

7. I’ve got you covered.

خیالت راحت، من حواسم به همه‌چی هست (برطرف کردن نیازها)

 

You don’t need to bring anything. I’ve got you covered.

لازم نیست چیزی بیاری، همه‌چی رو من ردیف کردم.

 

همه این 7 تا جمله‌ای که بالا یاد گرفتید دقیقاً هموناییه که توی فیلم‌ها و سریال‌های معروف هالیوودی هم می‌شنوید.

 

پس اگه اینا رو خوب یاد بگیرید، وقتی فیلم می‌بینید یا حتی با یه دوست انگلیسی‌زبان حرف می‌زنید، دقیقاً متوجه خواهید شد.🌸❤️

 

چند تا جمله ساده که تو محیط کار می تونی ازش استفاده‌ کنی

 

1. I need your help with this.

برای این کار به کمکت نیاز دارم.

 

2. Can you show me how to do this?

می‌تونی نشونم بدی این کار رو چطوری انجام بدم؟

 

3. Let’s take a short break.

بیا یه استراحت کوتاه کنیم.

 

4. I’ll do it right now.

همین الان انجامش می‌دم.

 

5. That’s a good idea.

این فکر خوبیه.

 

 

 

اصطلاحات رنگی در زبان انگلیسی

 

🔴 I’m in red

بدهکارم، تو ضررم

 

After paying all the bills, I’m in red again!

بعد از پرداخت همه قبضا، دوباره رفتم تو ضرر!

 

🟣 I’m in pink / in the pink

سرحال و سالمم

 

After a week of rest, I’m in the pink again.

یه هفته استراحت کردم و دوباره سرحالم.

 

🔵 I feel blue

پکر و ناراحتم

 

I’ve been feeling blue since the trip got canceled.

از وقتی سفر کنسل شد، دلم گرفته.

 

🔴 Catch someone red-handed

مچ کسی رو گرفتن

 

He was caught red-handed stealing the phone.

موقع دزدیدن گوشی، مچشو گرفتن.

 

🟢 Green with envy

از حسادت سبز شدن 😅

 

She was green with envy when she saw my new car.

وقتی ماشین جدیدمو دید، از حسادت سبز شد!

 

 

اگه دوست داشتی بزن روی لینک  و کلی اصطلاح با رنگها یاد بگیر!

 

وارد فروشگاه شدی و فروشنده می‌پرسه

می تونه کمکی بهت کنه یا محصول خاصی مد نظر داری

 

Hi, can I help you? Are you looking for something specific?

سلام، می‌تونم کمکتون کنم؟ دنبال محصول خاصی هستید؟

 

1️⃣I’m just looking.

 

2️⃣I’m just browsing.

فقط دارم نگاه می کنم.

 

🔹اگر نیاز به کمک داری یا می خوای درخواستت رو بیان کنی:

 

3️⃣Excuse me, do you have this in a different size?

ببخشید، این رو سایز دیگه‌ای هم دارین؟

 

4️⃣Can you help me find the milk, please?

لطفاً می‌تونید کمکم کنید شیر رو پیدا کنم؟

 

5️⃣Can you help me find some toothpaste?

می‌تونید کمکم کنید خمیردندان پیدا کنم؟

 

6️⃣Can you help me find the canned food section?

می‌تونید کمکم کنید قسمت کنسروها رو پیدا کنم؟

 

اگر درباره قیمت و پرداخت می خوای صحبت کنی:

 

7️⃣The price tag says $20, but I was charged $25.

روی برچسب قیمت ۲۰ دلار نوشته، ولی ۲۵ دلار از من کم شده.

 

8️⃣Do you accept credit cards?

کارت اعتباری قبول می‌کنین؟

 

وقتی که می خوای محصول رو پس بدی
یا تعویض کنی چون مشکلی داشته:

 

9️⃣I’d like to return this. I have the receipt.

می‌خوام این رو پس بدم. رسیدش رو دارم.

 

1️⃣0️⃣This item is damaged. Can I get a refund or exchange?

این کالا خراب شده. می‌تونم پولم رو پس بگیرم یا تعویضش کنم؟

 

بچه ها اگه این جملات کاربردی رو به صورت کامل می خواین داشته باشید حتما کتاب اسپیکینگ تیک آف رو تهیه کنید

He said, never cry wolf.

او گفت: هیچ‌وقت مثل چوپان دروغگو الکی فریاد نزن (کمک نخواه).

صفحه اصلی محصولات دوره ها حساب کاربری
Social media & sharing icons powered by UltimatelySocial