یادگیری سریع واژگان با سه تکنیک فانتومی
وقتی افراد مختلف از من میپرسند که چگونه واژگان خود را به سرعت افزایش دهم. و آنها را در ذهن ماندگار کنم، خیلی کنجکاو میشوم ببینم این افراد از چه روشهایی استفاده میکنند.
برخی از این افراد سعی میکنند هر لغتی را که میبینند حفظ کنند حتی اگر این لغات چندان در مکالمات واقعی کاربرد نداشته باشند.
از طرفی دیگر عده ایی هستند که نمیدانند از کجا باید شروع کنند. و امیدوارند که لغات بدون تلاش در ذهنشان نقش ببندد. و بالاخره گروهی دیگر هستند که مستقیم سراغ دیکشنری میروند و هر نوبت یک حرف از کلمات دیکشنری را حفظ میکنند.
میدانیم که یکی از عوامل مهم توانایی در مکالمه به یک زبان خارجی دارا بودن بانک واژگان قدرتمند است. متأسفانه بسیاری از زبان آموزان برای یادگیری و نگاه داشت لغات از روش مناسبی برخوردار نیستند.
همه چیز به روش یادگیری بستگی دارد. برای آنکه بتوانید به طور مؤثری لغات انگلیسی را فرابگیرید به دو چیز نیازمندید. اول نقشه یادگیری لغات، دوم روشهای مؤثر حفظ واژگان. باید دانست که حفظ واژگان در قدم اول لزوما به معنی تسلط بر واژگان نیست.
آنچه از فراموش شدن لغات جلوگیری میکند عبارت است از مرور و استفاده کلمات به تناوب در موقعیتهای مختلف.
این جمله حضرت علی (ع) که میفرماید دانش همراه با عمل است و نیز سعدی شیرازی که میگوید عالم بی عمل به چه ماند؟ به زنبور بی عسل، مصداق همین واقعیت است.
در این مقاله به معرفی سه روش اثرگذار میپردازیم که به کمک آنها میتوانید بانک واژگان خود را به سرعت افزایش دهید:
۱- تا جایی که امکان دارد با خودتان حرف بزنید
توانایی درک کلمات، اصطلاحات و جملات در یک زبان خارجی قطعاً بسیار لذتبخش است. لیکن رسیدن به این توانایی به تنهایی چندان کارساز نخواهد بود. برای آنکه بتوانید در مکالمات مؤثر عمل کنید باید به یک دیکشنری سیار تبدیل شوید.
به عبارت دیگر پس از اسکن کلمات در ذهن خود باید بلافاصله آنها را در دنیای واقعی و مکالمات به کار بگیرید. بسیاری از افراد از خلأ لغت و گرامر خود چندان آگاه نیستند ولی زمانی که شروع به صحبت کردن میکنند تازه متوجه این خلأ میشوند.
به همین دلیل یکی از بهترین تکنیکها برای هر زبانآموز این است که هر روز با خود صحبت کند با گزارش کارهای روزمره، توصیف چیزهایی که میبینید، برنامههایی که برای پایان روز دارید، توضیح در مورد علت انجام دادن یا انجام ندادن کارها، ناگهان متوجه میشوید که چه اصطلاحات و کلماتی نیاز دارید تا خلأ موجود را پر کنید.
همراه با خود یک نوت پد با خود همراه داشته باشید و کلماتی را که میخواهید یاد بگیرید ثبت کنید تا هر موقع به آنها احتیاج داشتید به راحتی در اختیارتان باشد. این روش به شما کمک میکند تا در بیان کلمات به سرعت روان شوید
همچنین این روش در به خاطرآوری کلماتی که از قبل یاد گرفتهاید بسیار اثرگذار است. هر چه بیشتر یک کلمه را در ذهن خود فعال کنید عمیقتر در ذهنتان نقش بسته و احتمال فراموش کردن آن کاهش مییابد. اگر امکان صحبت کردن با یک فرد انگلیسیزبان را ندارید صحبت کردن با خود روشی بسیار تأثیرگذار است.
۲- از نمانیک (mnemonic) و تخیل استفاده کنید.
نمانیک عبارت است از همراه کردن یک داستان یا تصویر با کلمه مربوطه به نحوی که راحت تر و سریع تر بتوانیم آن لغت را به خاطر بیاوریم. در این روش از سه اهرم ارتباط، تصویر و ریتم استفاده میشود.
یکی از افرادی که در استفاده از نمانیک ها بسیار ماهرانه عمل میکند استاد مرتضی جاوید هستند. در ادامه این مبحث به ۴ تکنیک حفظ واژگان به نقل از ایشان میپردازم.
الف) تکنیک ریشهیابی:
در این تکنیک کلمات از یک ریشه هستند. مثلا run (دویدن) runner (دونده) – water (آب) watery (آبکی)
ب) تکنیک همآوایی:
در این تکنیک از شباهتهای آوایی بین لغت و معنی استفاده میکنیم که این شباهت میتواند یا در حروف باشد یا در ریتم. مثال همآوایی در حروف مشترک: kettle – کتری sugar – شکر
مثال همآوایی در ریتم: soar – اوج quote – نقلقول
ج) قطعهقطعه سازی:
ابتدا واژه انگلیسی را به چند قطعه تقسیم میکنیم، بهترین قطعه را انتخاب میکنیم (هر قطعه که تصویر بهتری به ما میدهد) درنهایت تصویر آن قطعه را به تصویر معنی پیوند میدهیم. مثال:
expand: گسترش دادن → ex + pand
تصور کنید دارید پندهای بزرگان را گسترش میدهید و میخواهید که او نیز آن پند را گسترش دهد.
information : اطلاعات = in + form + ation
فرمی را مجسم کنید که روی آن اطلاعات را ثبت کردهاید.
د) شبیهسازی:
ابتدا کلمه را پشت سر هم تکرار میکنیم سپس دقت میکنیم که یاد چه کلمهای در زبان مادریمان میافتیم.
مثلا:
shriek : جیغ زدن → شریک
مجسم کنید که شریک شما سر همه مشتریها جیغ میزند.
intentionally: عمدا → تنش
میتوانیم اینگونه شبیهسازی کنیم که این تنش را علی عمدا بر طرف کرد.
۳- لیست لغات درست کنید و به کار ببرید.
لیست واژگان به ویژه اگر در آغاز مراحل یادگیری یک زبان خارجی هستید شیوهای بسیار عالی برای یادگیری و افزایش بانک واژگان است.
علت آنکه لیست لغات در یادگیری و حفظ واژگان میتواند تا این حد قدرتمند باشد در قانونی به نام قانون زیف نهفته است.
بر اساس قانون زیف اگر تمام کلمات یک کتاب را بشماریم و از زیاد به کم مرتب کنیم به این نتیجه میرسیم که رتبه هر کلمه با فراوانی (بسامد) همان کلمه نسبت عکس دارد. یعنی تعداد دفعاتی که هر کلمه در متن ظاهر میشود با رتبه همان کلمه در متن رابطه معکوس دارد.
این نسبت در کلمات کل متن برقرار است؛ که به قانون زیف معروف شده است. بر طبق زیف کلمهای که در رتبه ۱ قرار دارد دو برابر بیشتر از کلمهای در متن ظاهر میشود که در رتبه ۲ قرار دارد و ۳ برابر بیشتر از کلمهای ظاهر میشود که در رتبه ۳ قرار دارد و همینطور تا آخر.
او این قضیه را با اصل کمترین کوشش توجیه کرد. انسانها بر اساس این اصل تمایل دارند کارهای خود را بهگونهای سادهتر انجام دهند و در نوشتن متنی سعی دارند بیشتر از کلمات تکراری استفاده کنند؛ و به همچنین در هنگام صحبت کردن و سخنرانی سعی دارند کلمات کمتری را بیشتر تکرار کنند.
زیف بر مبنای اصل کمترین کوشش، اهمیت کوتاه نویسی مقالهها را از طریق به کارگیری واژههای کمتر برای یک مفهوم مورد تأکید قرار داد.
وی در همین زمینه بیان کرد در شرایطی که میتوان برای بیان یک مفهوم از یک واژه استفاده کرد، به کارگیری واژگان متعدد برای بیان آن مفهوم در یک مقاله بیمعنی است.
مصداق این قانون در یادگیری لغات این است که برخی لغات نسبت به برخی لغات دیگر بیشتر تکرار میشوند و به همین دلیل است که فراگیران زبان خارجی باید روی این دسته از کلمات بیشتر تمرکز کنند.
این سه روش روشهایی هستند که طی چند صدسال به منظور افزایش حجم واژگان دائماً مورد استفاده قرار گرفته است. مطمئنم که افزودن هر کدام از این روشها در برنامه یادگیری و توسعه بانک واژگان قدرتمند کمکی شایان به شما خواهد نمود.
بنابراین اگر کسی از شما راهکارهای افزایش سریع واژگان را پرسید میتوانید این مقاله را معرفی کنید. نظر شما دوست عزیز انگلیسیزبانم چیست؟ لطفاً اگر درزمینهٔ یادگیری لغات ایده یا نظری دارید آن را در پایین همین مقاله برای ما بنویسید تا دیگران نیز استفاده کنند. منتظر شنیدن نظرات شما هستم
.
سلام
البته تکنینک شبیهسازی و چند روش مشابهی که اینجا ذکر شد برای صحبت کردن روان و دقیق اصلاً کارساز نیستند. اولاً اینکه با رمز گذاری کلمات یادآوری آنها دشوار میگردد و ثانیاً اینکه با استفاده از روش شبیهسازی احتمال انحراف در به یادآوری مفهوم واژه وجود دارد. (به عنوان مثال رمز «تنش» باشد و معنی کلمه «عمداً». اینجا احتمال جابجایی معانی و ایجاد شک و تردید و دستپاچگی وجود دارد.) از طرفی در یادگیری صحیح یک زبان خارجی نباید لغات و اصطلاحات آن را با زبان مادری ترجمه کرد، بلکه نقش بستن مفهوم و تصویر آن در ذهن آموزنده بسنده است. حتی اگر قرار باشد یادگیری با ترجمه لغات صورت گیرد باید این عمل صرفاً برای آشنایی اولیه با واژه باشد و در دفعات بعدی ترجمه آن به زبان آورده نشود.