افعال کمکی ناقص برای اجبار

این افعال مفاهیمی مثل توانایی، احتمال، اجازه، الزام و ترجیح را به فعل اصلی اضافه می کند. این افعال s سوم شخص نمی گیرند و برای همه فاعل ها به صورت یکسان استفاده می شود. این افعال فقط به دو شکل حال و گذشته استفاده می شود یعنی فرم قسمت سوم ندارد.  در اینجا به معرفی رایج ترین افعال مُدال برای نشان دادن اجبار می پردازیم.

 

ردیف بیان ضرورت توضیحات
1 must

“must” نشان دهنده اجبار شدید است. مثال:

You must wear seat belts.”

باید کمربند ایمنی را ببندید. ( چون من به شما می گویم.)

 

“I must stop smoking!”

باید سیگار را ترک کنم. ( چون فکر می کنم برای سلامتی ام بهتر است.)

 

نکته مهم: بعد از همه این افعال فعل به صورت ساده به کار می رود. مثال:

“She must phone me” .(درست)

 “She must phones me”.(غلط)

وقتی بخواهیم ممنوعیت یک کار را نشان دهیم از “mustn’t” استفاده می کنیم. مثال:

“You mustn’t play here – it’s dangerous!”

نباید اینجا بازی کنید – خطرناکه!

“He mustn’t eat peanuts. He’s allergic to nuts.”

اون نباید بادام زمینی بخوره. اون به آجیل حساسیت داره.

 

بجای “mustn’t” می توان از “can’t” استفاده کرد. مثال:

“You can’t go out tonight. You’ve got homework.”

امشب نمی تونی بیرون بروی. مشق داری.

2 had to / didn’t have to

برای نشان دادن اجبار در زمان گذشته از had to که فرم گذشته “must” هست یا از didn’t have to استفاده می کنیم. مثال:

I had to wear a school uniform when I was a child.

وقتی بچه بودم مجبور بودم یونیفرم مدرسه بپوشم.

 

We didn’t have to go to school on Saturdays.

ما مجبور نبودیم روزهای یکشنبه به مدرسه برویم.

 

3 have to

فعل “have to” نشان دهنده اجبار بیرونی است. یعنی قوانین. مثال:

“If you earn more than £5,000, you will have to pay tax.”

اگر درآمد شما بالای پنج هزار پوند باشد بایستی مالیات بپردازید.

 

“You have to check everyone’s ID.”

شما باید کارت شناسایی همه افراد را چک کنید.

 

برای سوالی کردن “have to” از “do” یا “does” و برای فرم منفی از “don’t”  یا “doesn’t”  استفاده کنید. مثال:

“Do you have to get up so early?”

آیا مجبوری صبح به این زودی بیدار شوی؟

“Amy doesn’t have to wear a uniform to school.”

ایمی مجبور نیست برای رفتن به مدرسه یونیفرم بپوشد.

 

4 have got to

در انگلیسی بریتانیایی استفاده از  “Have got to” متدوال بوده و نسبت به “have to” اجبار بیشتری را نشان می دهد.

“I have got to fill in this form. The deadline is tomorrow.”

باید این فرم را پر کنم. آخرین موعدش فرداست.

“My brother has got to study hard to pass the exam.”

برادرم باید سخت درس بخواند تا در امتحان قبول شود.

 

برای ساخت فرم سوالی از “have” و “has” و برای فرم منفی از “haven’t” و “hasn’t” استفاده کنید. مثال:

“Have you got to leave early tomorrow?”

آیا باید فردا زود بروید؟

 

5 need to

از “need to” برای بیان ضرورت استفاده می شود. مثال:

“You need to go to the hairdresser’s. Your hair is very long.”

باید به آرایشگاه بروی. موهات خیلی بلنده.

“She needs to go to the doctor. She gets headaches every day.”

او باید پیش دکتره برود. هر روز سر درد می شود.

 

برای ساخت سوال از do / does استفاده کنید. مثال:

“Do you need to pass the IELTS exam to get into university?”

آیا برای ورود به دانشگاه باید در ازمون آیلتس قبول شوی؟

“Does she need to get that job?”

آیا او نیاز داره اون کار رو بگیره؟

 

برای منفی کردن “Need to” از “don’t / doesn’t need to” استفاده کنید. مثال:

“You don’t need to pay now. You can pay later.”

نیازی نیست الان پول پرداخت کنید. می تونید بعدا پرداخت کنید.

 

اجبار به صورت توصیه توضیحات
6 should

فعل “should” برای توصیه به کار می رود. مثال:

“He should see a dentist.”

باید پیش یک دندانپزشک بروی.

 

برای ساخت فرم منفی از “shouldn’t” استفاده کنید. مثال:

“You shouldn’t smoke. It’s bad for your health.”

نباید سیگار بکشی. سیگار برای سلامتی شما بد است.

 

اجبار در گذشته توضیحات
7 should have + pp / shouldn’t have + pp

You should have gone to bed earlier, now you have missed the train.

باید زودتر به رختخواب می رفتی، حالا از قطار جا مانده ای.

 

You shouldn’t have taken that job, it was a bad idea.

نباید آن کار را قبول می کردی، ایده بدی بود.

 

نکته: وقتی می خواهیم بر اساس شواهد موجود نتیجه گیری کنیم از ساختار must have + pp استفاده می کنیم. مثال:

Julie must have left. Her coat’s not here.

لابد جولی از اینجا رفته. پالتواش اینجا نیست.

 

مجاز بودن به

توضیحات
8

be allowed to

“We’re allowed to take an hour for lunch.”

برای خوردن ناهار یک ساعت اجازه داریم.

“We aren’t allowed to leave early.”

ما اجازه نداریم زود از اینجا برویم.

“Are you allowed to use the internet at work?

آیا مجاز هستید سر کار از اینترنت استفاده کنید؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.