
ورود/عضویت
On thin ice: توی دردسر جدی افتادن
Your eyes are bigger than stomach: حرص زیادی زدن
Wish: (آرزو کردن (صحبت در مورد گذشته
Hope: (امیدوار بودن (صحبت در مورد آینده
On the same page = I agree with sth. Or sb. موافق بودن با
Trainer: مربی
Trainee: کارآموز
Wander: پرسه زدن
Wonder: متعجب بودن/از خود پرسیدن