لغات تصویری – ویژه اعضای الماسی
6. List of Places in the City
لیست مکانها در شهر
City centre (UK)/ City center (US)
مرکز شهر
– There’s a shuttle service from the city center to the airport.
در مسیر مرکز شهر به فرودگاه خدمات اتوبوس سریع السیر وجود داره.
Car park (UK)/ Parking lot (US)
پارکینگ
– John’s car was easily recognizable in the car park.
ماشین جان در پارکینگ به راحتی قابل تشخیصه.
Telephone box (UK)/ Telephone booth (US)
کیوسک تلفن
– He vented his fury on a telephone box.
اون خشم خودش رو روی یک کیوسک تلفن خالی کرد.
Pavement (UK)/ Sidewalk (US)
پیاده رو
– I dropped my camera on the pavement and bust it.
دوربینم روی پیاده رو افتاد و شکست.
Cycle path (UK)/ Bicycle path (US)
مسیر عبور دوچرخه
– He is riding his bicycle on the cycle path.
او در مسیر عبور دوچرخه، دوچره سواری می کنه.
Traffic jam
ترافیک و راهبندان سنگین
– Sorry we’re late. We got stuck in a traffic jam.
ببخشید دیر کردیم. ما توی ترافیک سنگین موندیم.
Street lights
تیر چراغ برق خیابان
– The street lights are usually turned on at 7.
چراغهای خیابان معمولا ساعت هفت شب روشن میشه.
Crossroads
چهارراه
– The two vans collided at the crossroads.
دو کامیون سر چهار راه با هم تصادف کردند.
Flyover (UK)/ Overpass (US)
پل هوایی
– Another flyover will be opened to traffic by the end of this year.
تا پایان امسال یک پل هویی دیگه افتتاح میشه تا ترافیک ازبین بره.
Underpass
زیر گذر
– Keep the underpass clean.
زیرگذر را تمیز نگه دارید
Roundabout
میدان
– We leave the roundabout at the second exit.
در خروجی دوم از میدان خارج می شویم.
Pedestrian crossing (UK)/ Crosswalk (US)
پیاده رو
– They ought to stop at the pedestrian crossing.
آنها باید از پیاده رو حرکت کنند.
Road sign
تابلو راهنمایی رانندگی
– The road sign points left.
تابلو راهنمایی به چپ اشاره میکنه.
Traffic lights
چراغ راهنما
– The car stopped at the traffic lights.
ماشین جلو چراغ راهنما توقف کرد.
5. List of Common Health Problems
لیست مشکلات رایج سلامت
Runny nose
آبریزش بینی
– I’ve got a runny nose today.
امروز آبریزش بینی دارم.
Broken bone
شکستگی استخوان
– The broken bone should begin to knit in a few days.
استخوان شکسته باید ظرف چند روز جوش بخوره.
Bruise
کبودی
– I’ve got many little bruises on my hand.
چند کبودی روی دستم دارم.
Sunburn
آفتاب سوختگی
– A good sun cream will help prevent sunburn.
یک کرم ضد آفتاب خوب از آفتاب سوختگی جلوگیری میکنه.
Chills
سرما، سوز
– Cold chills moved around her body.
سرمای سوزان بدنش را احاطه کرد.
Backache
کمردرد
– Judy had a backache, but she worked her body hard.
جودی کمر درد داشت، اما حسابی کار کرد.
Nausea
حالت تهوع
– Many women experience feelings of nausea during pregnancy.
بسیار از خانمها در دوران بارداری حالت تهوع را تجربه می کنند.
Dizziness
سرگیجه
– He complained of headaches and dizziness.
او از سردرد و سرگیجه شکایت داشت.
Flu
آنفلوانزا
– She had a bout of flu over Christmas.
در ایام کریسمس به آنفلوانزا مبتلا شد.
Stomachache
دل درد
– He had so a stomachache that went to the hospital.
او به حدی دل درد داشت که به بیمارستان مراجعه کرد.
Fever
تب
– Aspirin should help reduce the fever.
آسپرین بایستی به کاهش تب کمک کند.
Snakebite
مارگزیدگی
– This was afflicted twice by snakebite.
این دومین باری بود که او از مارگزیدگی دچار رنجش می شد.
Cough
سرفه / سرفه کردن
– You should see a doctor about that cough.
باید بخاطر این سرفه به دکتر مراجعه کنی.
8. Herbs and Spices Vocabulary
لغات مربوط به سبزیجات و ادویه جات
Cilantro / coriander
گشنیز
Fresh cilantro/coriander is readily available in most supermarkets.
گشنیز تازه در اغلب سوپرمارکت ها به راحتی در دسترس است.
Artichoke
کنگر
Artichoke leaf has been shown to lower cholesterol.
ثابت شده که برگ کنگر کلسترول کمتری دارد.
Rosemary
رزماری
They were served lamb and rosemary and she surprised herself by eating greedily.
از آنها با گوشت بره و رزماری پذیرایی شد و از بس خورد خودشه خفه کرد.
Bay leaves
برگ بو
Bay leaves are very helpful to our health.
برگ بو برای سلامتی ما مفید است.
Mint leaves
برگهای نعناع
When your stomach feels sick, drinking a cup of tea from mint leaves can give you relief.
هنگامی که دچار درد معده می شوید نوشیدن یک فنجان چای برگهای نعناع می تواند شما را آرام کند.
Basil
ریحان
It’s the basil that gives the sauce its essential character.
طعم اصلی این سس بخاطر ریحونه.
Clove
میخک
Clove oil has a numbing effect in addition to bacteria-fighting powers.
روغن میخک علاوه بر خاصیت ضد باکتریایی ،اثر بی حس کننده هم دارد.
Olive
زیتون
She likes olive because it symbolizes peace.
او زیتون را دوست دارد چون سمبل صلح است.
Shallot
موسیر
They blend deliciously with garlic, shallots , basil, tarragon, thyme, bay leaf, oregano, and cumin, and are often combined with olives and peppers.
آنها با سیر، موسیر، ریحان، ترخون، آویشن، برگ بو، پونه کوهی و زیره سبز ترکیب خوشمزه ای می دهند و بیشتر وقتها با روغن زیتون و فلفل مخلوط می شوند.
Turmeric
زردچوبه
Her turmeric pies are a great favourite.
پای زردچوبه او ، طعم فوق العاده ای دارد.
Garlic
سیر
I love the taste of garlic.
من طعم سیر را دوست دارم.
Ginger
زنجبیل
It didn’t taste much of ginger.
اون خیلی مزه زنجبیل نداشت.
Onion
پیاز
As you peel away the onion skin, you will find another skin underneath.
همانطور که پوست پیاز را پوست می کنید، پوستی دیگر را در زیر پیدا خواهید کرد.
Spring onions/green onions
پیاز بهاره / پیازچه سبز
Lunch was a collation of local salami, black olives, spring onions/green onions and dark soft rye-bread.
نهار ترکیبی از گوشت خشک محلی، زیتون سیاه،پیازچه سبز و نان گندم داشتیم.
Lemongrass
علف لیمو
Lemongrass has an unusual and rather interesting entree segment in its menu.
در منو غذای این رستوران یکی از غذاهای عجیب و نسبتا جالب غذاهایی است که با علف لیمو درست می شن.
Chives
پیاز کوهی (تره فرنگی)
When vegetables are cooked, I often add the chives and drained scallops.
بیشتر اوقات وقتی سبزیجات پخته می شوند، من پیاز کوهی و حلزون خشک اضافه می کنم .
Green chili
فلفل سبز تند
She added some green chili peppers to her cheese dip to make spicier.
او مقداری فلفل سبز تند به پنیرش اضافه کرد تا طعم آن را تندتر کند .
7. لیست لوازم ضروری اتاق نشیمن
Wing chair
مبل دسته دار
– He was sitting in a wing chair.
او روی یک مبل دسته دارمی نشست.
TV stand
میززیرتلویزیون
– The TV was put on the TV stand.
تلویزیون روی میز زیر تلویزیونی قرار داشت.
Sofa
مبل راحتی
– I sat down on the sofa next to Barbara.
من روی مبل راحتی کنار باربارا نشستم.
Cushion
کوسن
– He lay on the sofa with a cushion under his head.
او روی مبل، با یک کوسن زیر سرش خوابید.
Speaker
بلندگو
– She has already bought a new speaker.
او قبلا یک اسپیکر جدید خریده است.
End table
میز عسلی /میز کوچک دم دستی
– There is a phone on the end table.
تلفن روی میز عسلی است.
Tea set
سرویس چایخوری
– What is the price of this tea set?
قیمت این سرویس چایخوری چقدره؟
Fireplace
شومینه
– He is reading beside the fireplace.
او کنار شومینه در حال مطالعه است.
Remote control
کنترل
– Have you seen the remote control for the TV anywhere?
کنترل تلویزیون رو جایی ندیدی؟
Fan
پنکه
– It’s so hot please turn the fan on.
خیلی گرمه. لطفا پنکه رو روشن کن.
Floor lamp
پایه دار آواژور
– I bought a floor lamp in the store.
یک آباژور پایه دار در فروشگاه خریدم.
Carpet
قالی
– The floor is covered with a red carpet.
کف اتاق با فرش قرمز پوشیده شده.
Blinds
پرده کرکره ای
– The buyers don’t want to buy blinds.
خریداران نمی خواهند پرده کرکره بخرند.
Curtains
پرده
– The curtains had faded in the sun.
پرده نور خورشید را کمتر کرد.
Picture
عکس
– I like this picture.
من این تابلو نقاشی رو دوست دارم.
Vase
گلدان
– I’ll replace the vase as soon as possible.
بزودی اینجا یک گلدان خواهم گذاشت.
Grandfather clock
ساعت شماته دار
– He sat listening to the tick of the grandfather clock.
او نشت و به صدای تیک تیک ساعت شماته دار گوش داد.