

برای بسیاری از دانش آموزان کنکور همواره این سوال وجود دارد که چگونه سریع تر لغات را یاد بگیریم؟ من کامران معتمدی هستم و در این مقاله قصد دارم راهکارهایی ساده ولی کاربردی را به شما دوست خوبم نشان دهم که با استفاده از آنها می توانید لغات را سریع تر به خاطر بسپارید.
10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی
آیا می خواهید بدانید 10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی چه هستند؟ برای بسیاری از دانش آموزان کنکور همواره این سوال وجود دارد که چگونه سریع تر لغات را یاد بگیریم؟
من کامران معتمدی هستم و در این مقاله قصد دارم راهکارهایی ساده ولی کاربردی را به شما دوست خوبم نشان دهم که با استفاده از آنها می توانید لغات را سریع تر به خاطر بسپارید.
این راهکارها هر چند ساده به نظر می رسند ولی حاصل تجربه بیش از دو دهه آموزش من در زمینه تدریس و نیز تالیف بیش از 22 جلد کتاب در حوزه کنکور هستند.
پس، اگر می خواهید سریع تر به واژگان زبان انگلیسی مسلّط شوید و آن ها را به حافظه درازمدت خود بسپارید، به روش های ارائه شده در زیر توجه بفرمایید و سعی کنید از آنها استفاده کنید.
1- از مثال استفاده کنید.
اگر لغات را با مثال بیاموزید، با کاربردشان در جمله هم آشنا می شوید. یادگیری هر واژه با کمک مثال، بهترین و مؤثرترین روش آموزش لغات محسوب می شود. مثال لزوماً یک جمله طولانی نیست؛ بلکه می تواند تنها یک عبارت کوتاه باشد.
مثلاً blood pressure (فشار خون) مثال خوبی برای هر دو واژه blood و pressure است. درک مثال ها نباید دشوار باشد. بهترین مرجع برای پیدا کردن مثال، دیکشنری انگلیسی به انگلیسی Oxford یا Longman است. می توانید جمله متنی که خوانده اید را عیناً به عنوان مثال بازنویسی کنید و یا این که از مثال های ساده شخصی استفاده کنید.
2- از مترادف / متضاد استفاده کنید.
بهتر است که هر کلمه انگلیسی را با مترادف یا متضاد آن یاد بگیریم. با این روش احتمال فراموش کردن کلمات کاهش می یابد. به عنوان مثال:
اتفاق افتادن = happen = take place = occur
جمع ≠ مفرد plural ≠ singular
پیدا کردن مترداف ها و متضاد ها کار دشواری نیست. کافی است به دیکشنری انگلیسی به انگلیسی Oxford یا Longman مراجعه کنید و یا این که یک فرهنگ مترادف و متضاد (dictionary of synonyms and antonyms) و یا فرهنگ موسوم به thesaurus خریداری نمایید.
3- از کلمات هم خانواده استفاده کنید.
وقتی به کلمه ای مانند Certain (مطمئن) برخورد می کنید، با کمک دیکشنری کلمات هم خانواده آن را هم یاد بگیرید: Certainly (مطمئناً) و Certainty (اطمینان). با این کار، با یک تیر چند هدف را نشان می زنید.
یعنی چند کلمه جدیدتر هم یاد می گیرید؛ ضمن این که ماندگاری و تثبیت آن کلمه را در ذهنتان عمیق تر و بیشتر خواهید کرد. یک کلید به راحتی گم می شود اما بعید است که یک دسته کلید را به یکباره گم کنید. یادگیری کلمات هم خانوده، حکم آن دسته کلید را دارد که امکان گم شدنش کمتر خواهد بود.
4- از پسوند، پیشوند و ریشه کلمات استفاده کنید.
تسلط به پسوندها، پیشوندها و ریشه کلمات، تسلط به واژگان بیشماری را برایتان میسر می سازد. مثلاً پسوند -less به معنی without (بدونِ) در واژه های زیر دیده می شود:
آواره = homeless
بیشمار = countless
بی دقت = careless
بی سیم = wireless
نترس و دلیر = fearless
ناامید = hopeless
پیشوند pre- (پیش، قبل) در کلمات زیر به کار رفته است:
دوران قبل از جنگ = prewar period
پیش دانشگاهی = pre-university
پیشگویی کردن = predict
پیش پرداخت/ بیعانه = prepayment
به ریشه geo (زمین) در واژه های زیر دقت کنید:
هندسه = geometry
(شناسی study = logy) زمین شناسی = geology
گیتا شناسی/ جغرافی = geography
ژئوفیزیک = geophysics
لیست کامل پسوندها، پیشوندها و ریشه کلمات را می توانید در انتهای دیکشنری های معتبر یا از اینجا ببینید.
5- از کلمات مشابه استفاده کنید.
کلمات شبیه به هم برای زبان آموزان گیج کننده و دردسر آفرین هستند. آن ها را زیر هم بنویسید و به صورت گروهی یاد بگیرید تا ذهن شما تفاوت بین آن ها را درک کند. مثلاً:
پذیرفتن accept
جنبه، وجه، لحاظ aspect
انتظار داشتن expect
به جز except
لهجه accent
احترام، احترام گذاشتن respect
برای هر کدام یک مثال بنویسید تا آن ها را راحت تر به ذهن بسپارید. با توجه نشان دادن به این دسته کلمات، به کابوس یادگیری آنها پایان بدهید.
6- از روش تصویرسازی ذهنی استفاده کنید.
چینی ها ضرب المثلی دارند که می گوید: “یک تصویر از هزار کلمه قدرتمند تر است.” اگر تصویری از یک کلمه در ذهن ساخته نشود، آن کلمه محکوم به فراموشی خواهد بود. چون ذهن انسان ابر رایانه ای است که با تصاویر کار می کند. به یک مثال توجه بفرمایید.
واژه vessel به معنای “ظرف، کشتی و رگ” مربوط می شود و همانطور که می بینید، بین این معانی هیچ ارتباط منطقی وجود ندارد. اما با تصویرسازی ذهنی می توان آن ها را برای همیشه فرا گرفت و هیچ گاه فراموش نکرد!
یک کشتی بادبانی به رنگ مشکی را تصور کنید که در دریایی آرام با هوایی آفتابی حرکت می کند. کنجکاو می شویم که نام آن را بدانیم. وقتی اطراف بدنه کشتی را نظاره می کنیم، کلمه vessel را می بینیم که به رنگ سفید در قسمت جلو کشتی از پایین به بالا نوشته شده است. پس نام کشتی را پیدا کردیم: vessel . وقتی قدم به عرشه کشتی می گذاریم، از یک بلندگو اعلام می شود که به کشتی vessel خوش آمدید.
اما کسی در آن اطراف به چشم نمی خورد. وارد یکی از کابین ها می شویم. بر روی یک میز، ظرفی بزرگ وجود دارد که بر روی آن هم کلمه vessel به راحتی دیده می شود. کنجکاو می شویم که داخل ظرف را نگاه کنیم. یک صندلی پیدا می کنیم، روی صندلی می ایستیم و داخل ظرف را با زحمت نگاه می کنیم.
از وحشت جیغ می زنیم چون داخل آن ظرف پر از رگ است. ناگهان متوجه می شویم که آن کشتی متعلق به خون آشامانی است که رگ های قربانیان خود را در آن ظرف ها ریخته اند و با کشتی به جزیره ای مخوف می برند تا با آن برای کودکان گرسنه خود اسپاگتی درست کنند!
حال قبل از این که از شدت ترس بیهوش شویم، کلمه vessel را با سه معنی مختلف و بی ربط آن تکرار می کنیم: کشتی، ظرف، رگ. بعید می دانم که شما با این تصویرسازی، کلمه vessel را فراموش کنید. 🙂
7- از روش کدگذاری استفاده کنید.
کدگذاری به این معنی است که هر بخش از یک کلمه انگلیسی را به یک کلمه فارسی ربط دهیم و بعد از مجموع آن بخش ها، معنی آن کلمه را استنباط کنیم. مثلاً برای یادگیری کلمه bother به معنی “اذیت کردن” بگوییم: این کلمه شبیه به brother است و همانطور که می دانیم برادر مهربان است و هرگز اذیت نمی کند، مگر این که بی عار (بی r) باشد. به عبارت دیگر برادر (بی brother (r اذیت خواهد کرد. پس bother به معنی اذیت کردن است.
باید توجه داشت که نمی توان همه کلمات را با این روش یاد گرفت؛ چون گاهی داستانی که از آن کلمه نقل می کنیم، از معنی آن دور شده و پیچیدگی آن به حدی می رسد که اگر آن کلمه را بدون آن روایت یاد می گرفتیم، کارمان راحت تر بود.
متأسفانه عده ای سودجو به اسم استاد زبان، جلساتی ترتیب می دهند و به زبان آموزان وعده می دهند که ما در یک روز به شما لغات زیادی را با روش کدگذاری یاد می دهیم و از قِبَل این وعده پوچ و توخالی، ثروت هنگفتی به جیب خود سرازیر می کنند. باز هم تکرار می کنیم: تعداد کمی از واژه ها را می توان با این روش یاد گرفت اما چون روش تأثیرگذاری است، به آن اشاره کردیم.
8- از فلش کارت استفاده کنید.
یک ورق A4 را به هشت قسمت مساوی تقسیم کنید. برای این کار، آن را از وسط تا کنید و بعد از جدا کردن آن به دو نیمه، هر نیمه را مجدداً به دو قسمت تقسیم کنید. و این کار را مجدداً انجام دهید تا ورق شما به صورت 8 قسمت مساوی درآید. بر روی یکی از برگه ها، پنج کلمه انگلیسی مهم که اغلب فراموش می کنید را بنویسید.
سپس در پشت برگه، معانی فارسی آن ها را به ترتیب یادداشت کنید. این برگه ها را همه جا به همراه داشته باشید: در تاکسی، مترو، مطب دندانپزشکی، فرودگاه و … تا زمانی که نتوانسته اید معانی آن ها را بدون مراجعه به پشت برگه بگویید، آن برگه را دور نریزید. مثلاً:
توجه داشته باشید که: اولاً تعداد کلمات از 5 تا بیشتر نشود چون برای ذهن سردرگمی ایجاد می کند، ثانیاً فقط کلمات دشوار را روی این برگه ها یادداشت کنید؛ یعنی کلماتی که با روش های معمول جذب ذهنتان نمی شوند.
9- ساختن فایل صوتی از واژگان
شما می توانید از دبیر زبان یا دوستی که تسلط نسبی به واژگان زبان دارد بخواهید که از روی کلمات به همراه معانی آن ها با سرعتی آهسته بخوانند و شما با گوشی موبایلتان یک فایل صوتی از صدای آن ها بسازید و با استفاده از هدفون، هر کجا که می روید به آن کلمات گوش بدهید.
بعد از چند بار گوش کردن سعی کنید بلافاصله بعد از پخش آن کلمه از گوشی، معنی آن را جلوتر از گوینده بگویید. هرگاه توانستید بدون اشکال همه آن کلمات فایل صوتی را معنی کنید، مجاز خواهید بود که آن فایل را از حافظه گوشی پاک نمایید.
10- دفترچه لغات تهیه کنید.
یک دفتر 100 برگ یا 200 برگ معمولی را بردارید و هر صفحه آن را به سه ستون تقسیم کنید. در ستون سمت چپ، کلمه انگلیسی، درستون میانی، مترادف یا متضاد آن کلمه به همراه معانی فارسی و در ستون سمت راست، مثالی از آن کلمه را بنویسید. برای مثال به دو واژه زیر اشاره می کنیم:
بهتر است در ستون سمت چپ، تلفظ هر کلمه را به صورت IPA که در دیکشنری موجود است، جلوی آن بنویسید. در ضمن بهتر است هم خانواده ها هم حتی المقدور در زیر آن کلمه به صورت تفکیک شده نوشته شوند.
این دفترچه در حکم حساب بانکی شما در زبان انگلیسی است. هر لغتی که به آن اضافه می کنید، موجودی حسابتان را افزایش می دهد و سود حاصله، موجبات رضایت خاطرتان را فراهم می نماید.
و اما سخن آخر این که شما می توانید برای یاد گیری کلمات انگلیسی از مجموعه ای از این روش ها به صورت ترکیبی استفاده کنید. مثلاً برای یک کلمه هم مثال بزنید، هم مترادف و متضاد بیاورید و همچنین هم خانواده های آن را یاد بگیرید.
امید دارم که با خواندن مقاله 10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی، شوق وعلاقه تان برای یادگیری واژه های انگلیسی افزون شده باشد. تا این روش ها را در عمل اجرا نکنید، متوجه تأثیر آن ها در یادگیری تان نخواهید شد. پس چه بهتر که از همین امروز شروع کنید! و مطالعه این مقاله را به دوستانتان سفارش کنید. مؤید باشد.
از این که نظر خود را در انتهای مقاله 10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی برای ما و خوانندگان مان درج می کنید از شما بینهایت سپاسگزاریم.

تقویت حافظه: غذای سالم + ورزش
در بسیاری موارد افراد از ضعیف بودن حافظه شان شکایت دارند. یکی از مشکلات آنها این است که می گویند لغت در ذهنمان نمی ماند و سریعا آنها را فراموش می کنیم.
و اغلب این موضوع را به مواردی مثل بالا بودن سن و سال، نداشتن استعداد، مشغله زیاد و مواردی از این دست نسبت می دهند. هر چند در فراموشی لغات عوامل متعددی نقش دارند لیکن یکی از مهمترین موثر در این زمینه نداشتن تغذیه و ورزش مناسب است.
حتما شنیده اید که “عقل سالم در بدن سالم است.” ذهن انسان نیز همچون دیگر اعضای بدن نیازمند الگوی سالم زندگی است. این الگو البته شامل تغذیه سالم، ورزش، استراحت و محرکات فکری است. این چهار عامل در داشتن ذهنی قدرتمند نقش حیاتی بازی می کنند و بدیهی است که برای حفظ و نگه داشتن مطالب به مدت طولانی داشتن ذهن قوی بسیار مهم است.
سلولهای بدن و از جمله سلولهای مغز برای زنده ماندن و موثر کار کردن، نیازمند اکسیژن و مواد غذایی هستند. از آنجاییکه اکسیژن و مواد غذایی از طریق جریان خون منتقل می شوند، لذا هر چیزی که مانع جریان خون شود سلولهای مغز را از این دو عامل حیاتی محروم می سازد.
شاید خوردن فست فود ها ارزان و خوشمزه به نظربرسد، اما از نظر تغذیه به هیچ برای بدن و مغز افراد مناسب نیستند.
بر اساس آزمایشات انجام شده مشخص شده که برخی از غذاهای خاص تاثیری چشمگیر روی حافظه کوتاه مدت و بلند مدت فرد می گذارند و حتی خطر ابتلا به بیماری هایی چون آلزایمر را کاهش می دهند.
آقای اِد کوک، استاد جهانی حافظه و موسس Mermise برنامه غذایی ویژه ای تحت عنوان “غذاهای برتر” در لیست برنامه غذایی هفتگی خود دارد.
این برنامه شامل زغال اخته، روغن کبد ماهی کاد و امگا ۳ می باشد. همچنین تحقیقات نشان داده است که خوردن ماهی های چرب امگا ۳، برگ سبزیجات تیره و غذاهای سرشار از ویتامین E و نان سبوس دار می توانند تا زیادی در تقویت حافظه افراد موثر باشند.
در خصوص ورزش نیز دامینک اُبرایان در مقاله “چگونه یک حافظه عالی بسازیم” به معرفی برنامه روزانه گری کاسپارف – قهرمان سابق شطرنج جهان – می پردازد.
آقای اُبرایان به بیان این نکته می پردازد که هرگاه برای یکی از مسابقات حافظه آماده می شوم ۵ هفته قبل مصرف الکل را کنار می گذارم و طبق یک برنامه فشرده به دوندگی و دوچرخه سواری می پردازم و تاثیر این تمرینات به وضوح در بالا ر فتن میزان تمرکز و عملکرد من هویداست.
من خود به وضوح نقش تغذیه و ورزش را در سلامت بدن و ذهن تجربه کرده ام. نمی دانم آخرین باری که به کوه پیمایی، فوتبال، یا به دویدن در پارک رفته اید چه زمانی بوده اما مطمئن ام وقتی به خانه باز می گشتید آرامش بیشتری احساس کرده اید و نسبت به خودتان حسی بهتر داشته اید و تمرکز شما بیشتر شده است.
البته از تاثیرات مدیتیشن نیز نباید غافل شد. دفعه دیگر سعی کنید قبل از امتحان کمی راه بروید و یا کمی مدیتیشن کنید. خب نظر شما چیست؟ آیا به اندازه کافی ورزش می کنید؟ آیا برنامه غذایی سالمی دارید؟ آیا بین کار و درس به اندازه کافی استراحت می کنید؟
اگر پاسخ شما به هر یک از این سوالات منفی است توصیه می کنم شیوه زندگی خود را تغییر دهید و بدون شک فواید این تغییرات را در سلامت و حافظه خود شاهد خواهید بود.
اگر موضوع این مقاله برایتان جالب است برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تقویت حافظه می توانید به سایت مطالعه شریف مراجعه کنید.
امیدوارم خواندن این مقاله بتواند کمکی هر چند کوچک برای شما در یادگیری زبان انگلیسی باشد.

گام سوم: لغتهای جدید را داخل متن بیاموزید. لطفاً یک کاغذ و خودکار بردارید و پیش از دنبال کردن این مقاله در یک تست کوچک شرکت کنید. میخواهم نشان دهم که یادگیری لغتها در متن چقدر اهمیت دارد و با حفظ لغتها بهصورت جداگانه یا حتی بدتر از آن، یادگیری لغات انگلیسی از طریق معنای فارسی آنها تا چه حد وقت خود را هدر میدهید. با انجام آزمون زیر […]
روغن کاری چرخ دنده های زنگ خورده ذهن (قسمت دوم)
گام سوم: لغتهای جدید را داخل متن بیاموزید.
لطفاً یک کاغذ و خودکار بردارید و پیش از دنبال کردن این مقاله در یک تست کوچک شرکت کنید.
میخواهم نشان دهم که یادگیری لغتها در متن چقدر اهمیت دارد و با حفظ لغتها بهصورت جداگانه یا حتی بدتر از آن، یادگیری لغات انگلیسی از طریق معنای فارسی آنها تا چه حد وقت خود را هدر میدهید.
با انجام آزمون زیر متوجه تفاوت یادگیری لغتها بهصورت انفرادی و یادگیری کلمهها به صورت یک مجموعه خواهید شد.
در این آزمون باید چند صفت دشوار را حفظ کنید. حتی اگر معانی برخی کلمهها یا همه آنها را میدانید، ایرادی ندارد. کلمههایی که در این آزمون آمدهاند، چندان در مکالمههای روزمره و مطبوعات کاربرد ندارند. کلمههای زیر را همراه با معانی هرکدام بخوانید و سعی کنید آن ها را همراه با معانی شان به خاطر بسپارید:
Detrimental – causing damage, harm or injury. مخرب
Untenable – being such that defense or maintenance is impossible. غیرقابلدفاع
Precarious – dangerously lacking in security or stability. پرمخاطره
Impertinent – rude, lacking good manners. گستاخ
Adverse – opposite to one’s interests or welfare; harmful or unfavorable مغایر – مضر
تمام این صفات دارای مفهوم منفی بوده و به خاطر سپاری آنها تا حدی دشوار است. اما با یادگیری آنها بهصورت متن خواهید دید که تا چه میزان به خاطر سپاری آنها راحت است.
توضیح هر کلمه را بخوانید و سعی کنید صفت مربوط به هر یک را به خاطر آورید. پاسخهای خود را روی یک برگ کاغذ نوشته و آنها را از ۱ تا ۵ شمارهگذاری کنید.
1. Rude, lacking good manners – …
2. Causing damage, harm or injury – …
3. Opposite to one’s interests or welfare; harmful or unfavorable – …
4. Being such that defense or maintenance is impossible – …
5. Dangerously lacking in security or stability – …
حالا پاسخهای خود را با فهرست مقایسه کنید و ببینید چند کلمه را درست نوشتهاید.
1. Impertinent
2. Detrimental
3. Adverse
4. Untenable
5. Precarious
خب، چطور بودید؟ امیدوارم تعدادی از آنها را درست نوشته باشید و البته اگر تمامی پاسخهایتان درست بوده، آفرین بر شما…!
سعیام بر این است که به شما نشان دهم؛ یادگیری لغتهای جدید در متن بسیار سادهتر است. و بهراحتی با روشی ساده و آسان میتوانید این کلمهها را در گفتار و نوشتار خود استفاده کنید.
حالا فکر میکنید بتوانید این کلمهها را حین صحبت کردن باهم ترکیب کرده و با آنها جملههای جدیدی بسازید؟
قصد ناامید ساختن شما را ندارم اما بعید می دانم بتوانید و احتمالاخودتان نیز موافقید.
سؤال: مشکل کجاست؟ چرا هنگامیکه ما فارسیزبانها یک کلمه انگلیسی را با شیوه سنتی یاد میگیریم. بهکار بردن آن کلمه در متن برایمان تا این حد دشوار است؟ و چرا هنگام به کار بردن آنها صحبت کردنمان با مکث روبهرو میشود و هنگام توصیف مفهوم یک کلمه یا یک رویداد یا یک فرد مدام فکر میکنیم؟
پاسخ : دلایل آن بسیار ساده است. وقتی معنای یک لغت جدید انگلیسی را بهتنهایی یاد میگیرید. ذهن شما نمیتواند بین آن کلمه و کلمههای دیگری که در ذهن دارید، رابطه برقرار کند.
احتمالا لغتهای مشابه انگلیسی فراوانی را میشناسید و مهمتر از همه اینکه در موقعیتها و متنهای خاص آنها را بهکاربردهاید. بنابراین، برای ذهن شما به کار بردن آموختههای قبلی بسیار آسانتر از به کار بردن کلمههای جدید است.
از سوی دیگر، هنگام بهکارگیری لغتهای جدید حین صحبت کردن با مشکل مواجه میشوید، زیرا ناچارید زمان زیادی را برای تجزیهوتحلیل آن لغت صرف کنید و ببینید که چگونه باید یک لغت خاص را در یک موقعیت خاص استفاده کرد. این یعنی همان کار کردن ذهن به «شیوه نگارش».
مشکل عمده دیگر این است که چگونه باید بفهمیم. یک کلمه خاص را در کجا استفاده کنیم احتمالا میدانید که نمیتوان کلمههای انگلیسی را آنگونه که معادل فارسی آنها کاربرد دارند، استفاده کرد. زیرا هر زبان شیوه منحصربهفرد خود را در استفاده از کلمههای خاص دارد. و اگر با ترجمه کلمهها از فارسی به انگلیسی زنجیرهای از کلمهها را ایجاد کنیم. آنگاه جملههایی که میسازیم در انگلیسی بسیار مضحک خواهند بود.
حال میرسیم به این سؤال بسیار مهم: چگونه میتوانیم کلمههای جدید را مؤثرتر حفظ کنیم و آنها را دقیقا مثل یک انگلیسیزبان بهکارگیریم؟
پیش از پاسخ به این سؤال میخواهم شمارا با مفهومی جدید آشنا کنم. فرض کنید به هر کلمه انگلیسی از هر طرف یک قلاب چسبیده و هنگامیکه یک جمله میسازید، این کلمهها به یکدیگر قلاب میشوند.
حالا در نظر بگیرید که برخی کلمههای خاص با یک سری کلمهها بیشتر و با گروهی دیگر از کلمهها کمتر قلاب میشوند. مثلاً ترکیب ‘keep in touch’ (در تماس بودن) توسط انگلیسیزبانها بسیار استفاده میشود. این سه کلمه اصولاً به همدیگر چسبیدهاند.
حال اگر بخواهیم بهجای فعل‘keep’ از معادلهای آن مانند‘stay’ یا ‘remain’ استفاده کنیم، اصطلاحی قابلفهم بهدست میآید، چندان درست به نظر نمیرسد. برمیگردیم به سؤال اول که چگونه میتوان لغتهای جدید را به شکلی مؤثر حفظ کرد و مانند خارجی زبانها آنها را در جای درست به کار برد؟
راز کار این است که کلماتی را که به کلمه اصلی قلاب شدهاند حفظ کنید. به این طریق حفظ کردن کلمات برایتان بهشدت آسان میشود! و دیگر نیازی نیست برای استفاده از آن کلمه در ذهن خود به دنبال معنای آن بچرخید زیرا حالا دیگر میدانید که آن کلمه با چه کلمات دیگری به کار میرود.
میخواهیم یکبار دیگر آزمون قبل را انجام دهیم. اما این بار بهجای تعریف کلمهها، ترکیب کلمهها را به شما میدهم تا ببینید با استفاده از این روش تا چه حد حفظ کردن لغتهای جدید سادهتر است.
Detrimental effect – a negative effect.
Adverse weather conditions – bad weather conditions.
Precarious work – part-time, temporary and fixed term employment where there’s
less certainty and stability for the employee.
Untenable position – a position you can no longer hold.
Impertinent behavior – rude behavior.
اکنون هنگامیکه ترکیبات اسم و صفت را میخوانید بین صفاتی که قبلاً با آنها آشنا نبودید و اسامی که برای شما بسیار آشنا هستند، نوعی ارتباط ایجادشده است.
البته برای آنکه این کلمهها در ذهن شما خوب نقش ببندند باید چندین بار آنها را تکرار کنید. اما امیدوارم اکنون تفاوت سرعت به یادآوردن کلمهها را نسبت به قبل متوجه شده باشید. اکنون آزمون حافظه را یکبار دیگر انجام میدهیم با این تفاوت که این بار باید ترکیبات هر کلمه را بنویسید.
1. Negative effect – …
2. Bad weather conditions – …
3. Part-time, temporary and fixed term employment where there’s less certainty and stability for the employee – …
4. A position you can no longer hold – …
5. Rude behavior – …
پاسخها را با مجموعه پاسخهای خود مقایسه کنید.
1. Detrimental effect
2. Adverse weather conditions
3. Precarious work
4. Untenable position
5. Impertinent behavior
این مرحله را چگونه پاسخ دادید؟ آیا متوجه تفاوت این دو روش شدید؟ البته که متوجه شدید. بنابراین، از این به بعد برای به خاطر سپاری لغتها سعی کنید آنها را در متن بیاموزید.
پس دیگر هیچگاه سعی نکنید لغتها را بهزور به ذهن خود بسپارید. زیرا هرگز نمیتوانید بهراحتی از آنها در حین صحبت کردن استفاده کنید. از این پس سعی کنید هر کلمه جدیدی را که میبینید یا میشنوید، همراه با متن یاد بگیرید.
دستورالعمل اجرایی:
شروع کنید عبارتها و اصطلاحهای معروف انگلیسی را بیاموزید. با استفاده از این روش، الگوهای گفتاری انگلیسی را یاد میگیرید و خواهید دید که چقدر صحبت کردن با این روش نسبت به اینکه بخواهید تکتک کلمهها را به هم بچسبانید، آسانتر خواهد شد.
گام چهارم: تا جایی که میتوانید انگلیسی صحبت کنید
تنها دلیل پیدایش زبانها طی دوران تکامل انسان این بوده که انسانها بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. انتقال دانش با فرمت نوشتاری هدف ثانویه یادگیری زبان است. اما در صدر همه مهارتها «صحبت کردن» قرار دارد.
آری، روان صحبت کردن، دیگر مهارتهای زبان یعنی خواندن، نوشتن و شنیدن را تقویت میکند. بهاحتمال تاکنون متوجه شدهاید که شیوههای سنتی آموزش زبان انگلیسی نتایج چندان چشمگیری به بار نمیآورد. زیرا تأکید اصلی این روشها بر مهارتهای نوشتن و خواندن است. و باور کنید اگر بتوانید خوب صحبت کنید، میتوانید خوب بخوانید و خوب بنویسید،
درحالیکه عکس این حالت هیچگاه اتفاق نمیافتد. از هر فرصت برای صحبت با انگلیسیزبانها و صحبت با خودتان استفاده کنید. آری، تعجب کردید با خودتان صحبت کنید!
شیوههای آموزش سنتی زبان هماه با مقادیر زیادیتمرینهای شنیداری معتقدند که، برای روان شدن در صحبت کردن تنها چیزی که نیازمندید، این است که تا میتوانید به مطالب انگلیسی گوش کنید.
همچنین مدعی هستند، بچهها برای یادگیری زبان ابتدا مهارت گوش کردن را تمرین میکنند. برخلاف ادعای بسیاری از مدعیان آموزش زبان این ادعا کاملاً نادرست است!
شاید بپرسید، مگر جز این است که کودکان در یک سال اول فقط گوش میکنند، زیرا قادر به صحبت کردن نیستند؟
کاملاً بدیهی است که یادگیری زبان اول در سنین کودکی، تفاوتی فاحش با یادگیری زبان در سنین نوجوانی دارد. من و شما برخلاف یک کودک قادر به صحبت کردن هستیم، درحالیکه یک کودک در یک سال اول فقط گوش میکند، زیرا نیاز دارد مهارتهای درک مطلب خود را بسازد، زیرا مغز او نمیتواند مثل مغز یک بزرگسال اطلاعات را پردازش کند.
وقتی میگوییم باید روی شنیدن مکالمهها و داستانهای انگلیسی تمرکز کنیم مثل این است که بگوییم مغز و دهان ما نمیتواند بهطور هماهنگ با همدیگر کار کند. بنابراین باید مانند یک کودک هنگامیکه خود را برای صحبت کردن آماده میسازد، مغزمان را طبقهبندی کنیم.
درواقع اکنون مغز ما برای پردازش مفاهیم انتزاعی و استدلالهای منطقی سیمکشی شده، پس چرا باید بامغزمان مانند مغز یک کودک برخورد کنیم؟
البته شکی نیست که در یادگیری زبان دوم، تمرینهای شنیداری نقش بسیار عمدهای ایفا میکند.
اما آنچه در اینجا سعی دارم نشان دهم این است که اگر میخواهید در صحبت کردن و توانایی ارتباط با دیگران پیشرفت کنید باید دائم درگیر تمرینهای مربوط به صحبت کردن باشید.
شما نمیتوانید فقط با خواندن و گوش کردن، صحبت کردن روان را بیاموزید. بلکه باید همانگونه که بدن خود را در باشگاه میسازید، دهان خود را نیز برای صحبت کردن تمرین دهید. شما با خواندن انبوهی از مطالب ادبی توانمندتر نمیشوید و بدون انجام مکالمه زیاد نباید انتظار داشته باشید که در مهارت صحبت کردن پیشرفت چشمگیری داشته باشید.
دستورالعمل اجرایی:
از هر فرصتی برای صحبت با انگلیسیزبانها استفاده کنید و هرگز از اشتباه کردن نترسید. اگر امکان صحبت کردن با دیگران برایتان فراهم نیست، با خودتان به انگلیسی صحبت کنید. این تمرینی است که من دائم انجام میدهم و بهیقین تا حد زیادی صحبت کردن شما را نیز بهبود میبخشد.
اگر واقعا مصمم به یادگیری مکالمه انگلیسی هستید، اینجا کلیک کنید!

شاید بپرسید سریعترین راه روان شدن در مکالمه انگلیسی چیست. در این مقاله به معرفی ۴ راه کار می پردازیم که با اجرای آن ها می توانید هر چه سریعتر مکالمه خود را تقویت کنید. گام اول: گرامر را کنار بگذارید غالب افرادی که تمایل به یادگیری زبان انگلیسی دارند نسبت به یادگیری گرامر وسواس عجیبی دارند. به مثالی از این دست افراد که عموما با آنها برخورد می کنم توجه کنید: «میخوام انگلیسیام خوب بشه. گرامرم خیلی […]
روغن کاری چرخ دنده های زنگ خورده ذهن (قسمت اول)
شاید بپرسید سریعترین راه روان شدن در مکالمه انگلیسی چیست. در این مقاله به معرفی ۴ راه کار می پردازیم که با اجرای آن ها می توانید هر چه سریعتر مکالمه خود را تقویت کنید.
گام اول: گرامر را کنار بگذارید
غالب افرادی که تمایل به یادگیری زبان انگلیسی دارند نسبت به یادگیری گرامر وسواس عجیبی دارند. به مثالی از این دست افراد که عموما با آنها برخورد می کنم توجه کنید:
«میخوام انگلیسیام خوب بشه. گرامرم خیلی ضعیفه و موقع صحبت با دیگران بهشدت دچار استرس میشم. در خواندن روزنامهها و فهمیدن صحبتهای دیگران هیچ مشکلی ندارم، اما وقتی شروع به صحبت کردن میکنم کلی غلط گرامری دارم برای اینکه بهتر صحبت کنم باید گرامرم رو قوی کنم. آیا ممکنه یه کتاب گرامر کامل زبان انگلیسی یا نرمافزار اندروید خوب به من معرفی کنید تا گرامرم بهتر بشه؟»
هر موقع این درخواستها را میخوانم یا میشنوم بهشدت کلافه میشوم.
«چرا این افراد نمی خواهند متوجه شوند که تسلط بر گرامر لزوما ارتباطی با روان صحبت کردن ندارد؟!»
البته این قاعده شامل افرادی که پایه انگلیسیشان خیلی ضعیف است نمیشود. زیرا این افراد قطعا باید در نخستین گام، مبانی گرامر و لغت را بیاموزند. این موضوع در مورد کسانی صادق است که از دانش خوبی برخوردارند، اما نمیتوانند روان و با اعتمادبهنفس صحبت کنند.
این افراد بهجای آنکه تا حد امکان از محاورههای انگلیسی لذت ببرند، فکرشان را درگیر کتابهای گرامر و جملهنویسی میکنند. شاید از گفتههای من دلخور شوید، اما من گفتهام را پس نمیگیرم و معتقدم که بعضیاوقات شوکدرمانی تنها راه باز کردن دیده افراد به حقیقت است.
از خواب غفلت بیدار شوید! شما به گرامر انگلیسی نیازی ندارید!
آیا از این حرف شوکه شدید؟ نمیگویم گرامر انگلیسی بد است فقط میگویم به آن نیازی ندارید.
اعتقاد من بر آن است که، تنها درصورتیکه بخواهید یک زبانشناس حرفهای شوید باید بتوانید پیچیدهترین قواعد دستور زبان انگلیسی را توضیح دهید. در غیر این صورت، کافی است بتوانید درست صحبت کنید و این امر بدون دانستن حتی یک دستور زبان کتابی نیز امکانپذیر است، زیرا هنگامیکه درست و بهطور طبیعی صحبت میکنید، در نتیجه گرامر درست را هم بهطور طبیعی رعایت میکنید.
اکنون متوجه منظورم شدید؟ اگر انگلیسی عمومی شما خوب است باید تمرکز اصلی شما بر صحبت کردن باشد، نه گرامر.
شاید شما بتوانید با قوی شدن در گرامر رسمی، در شناخت قواعد دستور زبان و نگارش پیشرفت کنید، اما هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی، دانش گرامری چندان به کارتان نمیآید، زیرا توجه بیشازحد به گرامر هنگام صحبت کردن موجب میشود، صحبت کردن تان با تپق زدن همراه شود و نوعی تردید را در گفتار شما نشان دهد «شیوه نگارش» را که به خاطر دارید؟
همانگونه که پیشتر نیز به آن اشاره شد؛ اعتقاد به گرامر، از شیوه سنتی آموزش زبان انگلیسی ریشه میگیرد و اغلب افراد به این سمت گرایش دارند و علت این امر آن است که چون این شیوه را در مدرسه یاد گرفتهایم. پس بهیقین درست است. اما هر چه قدر هم به این امر اصرار داشته باشید، لیکن حقیقت چیزی دیگری است.
شکی نیست که یادگیری زبان با شیوه آکادمیک در مدارس شما را از لحاظ گرامر قوی میسازد، اما از سوی دیگر این شیوه در آموزش مهارتهای صحبت کردن بسیار ضعیف عمل می کند. آیا این همان چیزی است که شما میخواهید؟ پس بیدار شوید.
دستورالعمل اجرایی:
تمرینهای گرامر را کنار بگذارید. اگر عاشق کتاب خواندن هستید بهجای کتابهای گرامر، کتابهای داستان بخوانید با این روش شما تمامی گرامر موردنیازتان را یاد میگیرید، زیرا تمامی قواعد در کتابهای داستان وجود دارد.
گام دوم: زبان فارسی را حذف کنید!
به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید، لغت ‘perspective’ (چشمانداز) را با نوشتن آن همراه بامعنای فارسی یاد میگیرید. سپس با تکرارهای فاصله دار، این لغت را حفظ میکنید. درنتیجه بین ‘perspective’ و معنای آن «چشمانداز» رابطهای قوی ایجاد میکنید.
حالا آیا فکر میکنید که پیوستگی بین یک لغت و معنای آن موجب میشود، بتوانید بهراحتی آن را در مکالمه به کار ببرید؟ خیر! زیرا شما نمیدانید که چگونه کلمه ‘perspective’ را به شکل درست آن به کار ببرید. هیچ راه دیگری ندارید، جز آنکه به فارسی فکر کرده و قبل از صحبت کردن جملهسازی کنید.
اگر تمام لغتهای انگلیسی با معادل فارسی آن هماهنگ باشد، دیگر نمیتوانید به انگلیسی فکر کنید.
امیدوارم متوجه شده باشید که مشکل استفاده از زبان فارسی در یادگیری لغتها چیست؟ خود من زمانی که لغتهای انگلیسی را حفظ میکردم آنها را با معانی فارسیشان یاد میگرفتم. درنتیجه هرگاه میخواستم صحبت کنم، تپق میزدم، زیرا زبان فارسی مانع از این میشد که کلمهها را به انگلیسی ترجمه کنم. حال بازگردیم به مثال خودمان:
اگر کلمه جدیدی مانند ‘perspective’ را با توضیح انگلیسی آن بیاموزید، در واقع پروسه ترجمه کلمه از انگلیسی به فارسی را حذف کردهاید که این مسئله برای راحت صحبت کردن به زبان انگلیسی بسیار ضروری است. بنابراین، بهجای نوشتن معنای فارسی ‘perspective’ این توضیحات را بنویسید:
‘.a point of view’, or ‘a different way of looking at something’
بهترین روش برای یادگیری هر کلمه این است که ببینید هر کلمه چگونه و با چه ترکیباتی استفاده میشود. برای مثال، کلمه ‘perspective’ را در مثالهای زیر ببینید:
‘To put things in perspective’ and ‘to look at it from my perspective.’
با حفظ کردن لغتها به این شیوه میتوانید مثل یک انگلیسیزبان صحبت کنید.
دستورالعمل اجرایی:
استفاده از دیکشنریهای دوزبانه انگلیسی –- فارسی را کنار بگذارید. اگر میتوانید متنهای ساده را در اینترنت بخوانید، پس حتماً میتوانید معانی کلمهها را از دیکشنریهای انگلیسی به انگلیسی نیز پیدا کنید.
برای مطالعه دو راه کار دیگر به مقاله «روغن کاری چرخ دنده های زنگ خورده ذهن (قسمت دوم)» مراجعه کنید.

اگر علاقه مند به یادگیری زبان انگلیسی هستید حتما بارها برایتان پیش آمده که در حال ساختن جملهای بودهاید که ناگهان کلمهای خاص را فراموش کردهاید…! بعد بهشدت سعی میکنید آن کلمه را به خاطر بیاورید. اما حتی قادر به گفتن یک کلمه هم نیستید. در این مقاله میخواهیم علت فراموشی لغات و راه غلبه بر آن این امر را بررسی کنیم. بدین منظور، ابتدا نگاهی به ساختار مغز میاندازیم. باید بدانیم که متأسفانه مغز انسان پایگاه اطلاعات نیست…! 🙂 […]
علت فراموشی لغات و راه غلبه بر آن
اگر علاقه مند به یادگیری زبان انگلیسی هستید حتما بارها برایتان پیش آمده که در حال ساختن جملهای بودهاید که ناگهان کلمهای خاص را فراموش کردهاید…! بعد بهشدت سعی میکنید آن کلمه را به خاطر بیاورید. اما حتی قادر به گفتن یک کلمه هم نیستید.
در این مقاله میخواهیم علت فراموشی لغات و راه غلبه بر آن این امر را بررسی کنیم. بدین منظور، ابتدا نگاهی به ساختار مغز میاندازیم.
باید بدانیم که متأسفانه مغز انسان پایگاه اطلاعات نیست…! 🙂
شاید بپرسید چرا مغز ما در زمینه پردازش اطلاعات به قدرتمندی کامپیوتر نیست؟ یا اینکه چه خوب میشد اگر سرعت پردازش مغز ما برای جستجوی کلمات هماندازه موتور جستجوی گوگل بود.
در پاسخ باید گفت اگر چنین می بود، آنگاه به ندرت میتوانستیم چیزی را فراموش کنیم مگر در مواردی که تصادفات شدید منجر به تخریب آن دسته از سلولهایی میشد که حاوی آن بخش از اطلاعات بودند.
در این صورت وقتی فقط یک بار کلمهای را میخواندیم، آن را برای همیشه به خاطر می سپردیم. اما متأسفانه- یا شاید هم خوشبختانه- ساختار مغز چنین نیست. مغز لغات را نه به شیوه یک کامپیوتر که بهصورت متن به خاطر میسپارد.
یادگیری لغات در مغز بهصورت متن نتیجه میلیونها سال تکامل است.
شاید این نوع روش ذخیرهسازی اطلاعات در مغز چندان مؤثر به نظر نرسد لیکن بهترین شیوه ممکن برای حفظ بقا محسوب میگردد.
اگر یکی از دوستان شما را مار نیش بزند و آن فرد از دنیا برود، آنگاه تصویر فرد در حال جان دادن در ذهن شما نقش میبندد و در نتیجه شما یاد میگیرید که مار موجودی خطرناک بوده و بایستی از آن فاصله گرفت.
این واقعیت در مورد هر نوع اطلاعات دیگری که وارد مغز میشود صدق میکند.اطلاعاتی همچون چهره اشخاص، مناظر زیبا، لغات جدید و …
کلیه اطلاعات جدید در مغز همواره با گروه دیگری از اطلاعات پیوند دارند و ما هر نوع اطلاعات جدید را از طریق بایتهای اطلاعاتی مربوطه به خاطر میآوریم.
همکار جدیدی که بهتازگی در شرکت شما مشغول به کار شده را در نظر بگیرید. مطمنا پیوند لباسها، موها یا محیط شرکت در به خاطر آوردن چهره این فرد نقشی اساسی دارند.
به همین منوال در هر زبانی از جمله زبان انگلیسی، کلمات خاصی وجود دارند که با کلمات دیگر در ارتباط هستند.
مثلا عبارت “closely associated with” (خیلی مرتبط با) را در نظر بگیرید. وقتی کلمه “closely” را به کار میبریم خودبهخود عبارت “associated with” نیز با آن بر زبانمان جاری میگردد چرا که این دو کلمه در انگلیسی گفتاری و شنیداری همواره توأم با هم استفاده میشوند.
حال اگر این دو کلمه از پیوند چندان محکمی برخوردار نباشند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ پاسخ روشن است. شما در به یادآوردن این کلمات دچار مشکل می شوید و اینجاست که فراموشی اتفاق میافتد.
دلایل اصلی فراموش کردن لغات
۱- یادگیری لغات خارج از متن
همانطور که گفتیم اگر کلمهای خاص را با کلمات دیگر پیوند ندهید ، احتمال آنکه برای به یادآوردن آن کلمه- بهویژه هنگام اضطراب و عصبانیت- با مشکل مواجه شوید بسیار زیاد خواهد بود. فرض کنید تصویر یک منگنه کوب را در فلش کارتهای لغت میبینید و سپس کلمه منگنه کوب (stapler) را چندین بار تکرار میکنید.
در این مرحله شما این لغت را تقریباً حفظ کردهاید. میپرسید چرا تقریباً؟ زیرا تا زمانی که این لغت را با گروه دیگری از کلمات پیوند ندهید احتمال فراموش کردن این لغت بسیار بالاست. به نمونهای از پیوند کلمات دقت کنید.
لطفاً منگنه کوب را به من بده. .Pass me the stapler, please
آیا کسی می دونه منگنه کوب کجاست؟ ?Does anyone know where the stapler is
۲- یادگیری لغت در متن به صورت اشتباه
فرض کنید کلمه “stapler” را همراه بامعنای فارسی آن در دفتر لغت وارد میکنید. در این روش کاملاً نادرست شما بین کلمه “stapler” و معنای فارسی آن نوعی پیوند غلط ایجاد کردهاید که در نتیجه نه تنها نمیتوانید کلمه “stapler” را به یاد بیاورید بلکه معانی فارسی لغات را نیز باهم دیگر اشتباه میکنید. و اینجاست که رشته افکارتان از هم گسیخته شده و لغاتی را که برای صحبت کردن به آنها نیازمندید به یکباره فراموش میکنید.
برای آنکه لغات از یادمان نروند چه باید کرد؟
پاسخ بسیار ساده است. آنها را در متن یاد بگیرید. یادگیری لغات در متن ، شاهکلید یادگیری لغات به شمار میآید. وقتی شما کلمه “stapler” را در جمله به کار میبرید و همزمان آن را بارها و بارها در محل کارتان میبینید درنتیجه این کلمه در ذهن شما حک میشود.
این شیوه یادگیری واژگان را ” یادگیری لغت از طریق متن” مینامیم. حالا با این روش میتوانید هر کلمهای را به صورت مجزا و حتی در مواقع اضطراب بهراحتی به خاطر بیاورید. و در پایان بهترین توصیه ما به شما این است که …:
هیچگاه برای به خاطر آوردن کلمات خود را تحتفشار قرار ندهید.
گاهی اوقات هر چه تلاش میکنیم نمیتوانیم کلمهای خاص را به خاطر بیاوریم. انگار هر چه بیشتر به مغزمان فشار میآوریم آن کلمه خاص بیشتر از ذهنمان دور میشود و درست وقتی دست از تلاش میکشیم آن کلمه به سمت ما بازمیگردد.
نتیجه اینکه همواره کلمات را در متن بیاموزید تا شبکهای قوی از کلمات در مغز ایجاد کنید. به این طریق شاهد خواهید بود که توانایی شما مثل بومی زبانها هنگام صحبت کردن بهشدت افزایش خواهد یافت!
لغات را همراه با موسیقی بیاموزید!
یادگیری لغات همراه با ریتم و آهنگ یکی از موثرترین روشها برای ماندگار سازی لغات در حافظه بلند مدت است. حتما سوره های قرآن یا اشعاری که با ریتم و آهنگ مدت ها پیش به خاطر سپرده اید را هنوز به یاد دارید. یکی از بهترین محصولات برای یادگیری لغت همراه با آهنگ محصول Word Master می باشد.
این مجموعه با استفاده از علم ترتیب کلمات و نیز موسیقی suggestopedic و اجرای دو گوینده حرفه ای خانم و آقا به شما کمک می کند تا در کمترین زمان ممکن و با حداقل تلاش، بیشترین حجم لغت را فرا بگیرید. این مجموعه شامل 100 درس بوده و هر درس به آموزش 5 لغت می پردازد. مجموع لغات همراه با مترادف ها ی لغات به بیش از 2000 کلمه می رسد. آموزش لغات با تلفظ، دیکته ، معنا، مترادفها و مثالهای ساده و کاربردی برای هر لغت از دیگر ویژگی های این مجموعه ارزشمند است.