

سلام دوستان! یادتون هست که در درس قبل گفتیم زمانهای حال ساده و حال استمراری هر کدوم کاربرد خاص خودشون رو دارن. توی این درس میخوایم با مثالهای جدید و موقعیتهای مختلف، درکمون رو از این دو زمان کاملتر کنیم.
درس چهارم: English Grammar in Use
Present continuous and present simple
زمان حال استمراری و زمان حال ساده – قسمت دوم
سلام دوستان! یادتون هست که در درس قبل گفتیم زمانهای حال ساده و حال استمراری هر کدوم کاربرد خاص خودشون رو دارن. توی این درس میخوایم با مثالهای جدید و موقعیتهای مختلف، درکمون رو از این دو زمان کاملتر کنیم. مثلاً یاد میگیریم که چطور از حال استمراری برای توصیف اتفاقاتی که همین الان در حال وقوعه استفاده کنیم و از حال ساده برای بیان عادتها و حقایق. آمادهاید تا زبان انگلیسیتون رو قویتر کنیم؟
A)
از زمان های استمراری ( منتظرم ، داره بارون میباره و….) برای کار ها و اتفاقایی که شروع شدن اما هنوز تموم نشدن استفاده می کنیم.
بعضی از فعل ها (مثلا دونستن و دوست داشتن) معمولاً اینجوری استفاده نمیشن . نمی گیم «دارم می دونم»، «اونا دارن دوست می دارن». می گیم «می دونم»، «اونا دوست دارن».
فعل های زیر معمولاً تو زمان حال استمراری استفاده نمیشن:
Like – Want – Need – Prefer – Know – Realise – Understand – Recognise – Believe – Suppose – Remember – Mean – Belong – Fit – Contain – Consist – seem
I’m hungry. I want something to eat. (not I’m wanting)
من گرسنمه . یه چیزی میخوام بخورم . «نه دارم میخوام»
Do you understand what I mean?
فهمیدی چی میگم؟
Anna doesn’t seem very happy right now.
آنا الان خیلی خوشحال به نظر نمیرسه.
B) Think=فکر کردن
نکته: وقتی که « think » به معنای «اعتقاد داشتن» یا « نظرداشتن» باشه، از زمان استمراری استفاده نمیکنیم:
I think Mary is Canadian, but I’m not sure . (not I’m thinking)
فکر کنم ماری کاناداییه، اما مطمئن نیستم.
What do you think of my idea?(= what is your opinion?)
نظر شما در مورد ایده من چیه؟( نظر شما چیه؟)
نکته: وقتی کلمه “think” به معنای “فکر کردن” (به چیزی) استفاده میشود، میتوان از زمانهای استمراری (مانند حال استمراری یا گذشته استمراری) استفاده کرد.
I’m thinking about what happened. I often think about It.
دارم به اتفاقایی که افتاد فکر میکنم. بیشتر به اون فکر میکنم.
Nicky is thinking of giving up her job.(= she is considering it)
نیکی داره به ترک کردن شغلش فکر میکنه ( اون داره اونو بررسی میکنه )
C : See / hear / smell / taste / look / feel
معمولاً با فعل های دیدن/شنیدن/بو کردن/چشیدن از زمان حال ساده (نه استمراری) استفاده میکنیم
Do you see that man over there?(not are you seeing)
اون مرد رو اونجا میبینی ؟
The room smells. Let’s open a window.
اتاق بو میده. بیایید یه پنجره باز کنیم.
This soup doesn’t taste very good.
این سوپ خیلی خوشطعم نیست.
میتونید از زمان حال ساده یا استمراری برای توصیف اینکه یه نفر چجوری به نظر میرسه یا احساس میکنه استفاده کنید:
You look well today.
Or
You’re looking well today.
امروز خوب بنظر میرسی
How do you feel now?
Or
How are you feeling now?
چجوری حس میکنی؟
But = اما
I usually feel tired in the morning. (not I’m usually feeling)
من معمولا صبح ها احساس خستگی میکنم .
D: Am/is/are being
می تونید بگید «اون در حال … بودنه»، «تو در حال … بودنی» و …. تا رفتار کسی رو در حال حاضر توصیف کنید:
I can’t understand why he’s being so selfish. He isn’t usually like that.
(being selfish = behaving selfishly now)
نمی تونم بفهمم چرا اون اینقدر خودخواه رفتار می کنه. اون معمولاً اینطوری نیست.
‘The path is icy. Don’t slip.’ ‘Don’t worry. I’m being very careful.’
«مسیر یخیه. لیز نخور.» «نگران نباش. من خیلی مراقبم.»
Compare: مقایسه کنید
He never thinks about other people. He’s very selfish.
(= he is selfish generally, not only now)
اون اصلا به بقیه فکر نمیکنه. اون خیلی خودخواهه. (اون کلا خودخواهه ، نه فقط الان .)
I don’t like to take risks. I’m a very careful person.
من دوست ندارم ریسک کنم. من یه آدم خیلی محتاطم.
ما از «am/is/are being» برای توصیف رفتار یک شخص (= انجام کاری که میتونه کنترل کنه) در حال حاضر استفاده میکنیم. این حالت معمولاً توی موقعیتهای دیگه ممکن نیست:
Sam is ill. (not is being ill)
سم بیماره.
Are you tired? (not are you being tired)
خستهای؟
خب دوستان حتما تمرینات درس رو کار کنید و با پاسخنامه چک کنید.
پاسخنامه
4.1
2. believes
3. I don’t remember / I do not remember or I can’t remember
4. I’m using / I am using
5. I need
6. consists
7. does he want
8. is he looking
9. Do you recognise
10. I’m thinking / I am thinking
11. do you think
12. he seems
4.2
2. I’m thinking.
3. Who does this umbrella belong to?
4. This smells good.
5. Is anybody sitting there?
6. These gloves don’t fit me.
4.3
3. OK (I feel is also correct) 4. does it taste
5. OK 6. do you see
7. OK
4.4
2. ’s / is 3. ’s being / is being
4. ’re / are 5. are you being
6. Are you

یادگیری گرامر با فرمول بودا
آیا می خواهید گرامر زبان انگلیسی خود را به راحتی تقویت کنید؟
در این مقاله می خواهم به معرفی فلسفه بودا برای یادگیری زبان انگلیسی بپردازم. البته شاید برایتان عجیب به نظر برسد. ولی به خواندن این مقاله ادامه دهید تا بهتر متوجه منظورم بشوید.
نام این متد، فرمول بوداست. البته من بودایی نیستم. اما با معرفی این فرمول قصد دارم به علاقه مندان یادگیری زبان انگلیسی کمک کنم تا با اعتماد به نفس بیشتری انگلیسی را صحبت کنند.
بر اساس فلسفه بودا شخص نباید سعی کند اتفاق و یا رویدادی را به اجبار ایجاد کند. در آئین بودیسم موضوعی وجود دارد تحت عنوان”تلاش صحیح”. و آن عبارتست از استفاده از خِرَد و بینش در جهت به کارگیری تلاش لازم برای رسیدن به یک هدف.
حال ببینیم که چه طور مفهومِ “تلاش صحیح” را برای یادگیری گرامر استفاده کنیم.
این سوال که بلاخره گرامر بخوانیم یا نه موضوع پیچیده ای است.
در خصوص اینکه چه قدر گرامر بخوانیم هنوز بین علما اختلاف نظر وجود دارد!
برخی معتقدند که گرامر یعنی همه چیز و آنرا از نان شب هم واجب تر می دانند. گروهی دیگر اما مطالعه گرامر را وقت تلف کردن می دانند.
خب، حالا حق با کدام گروه است؟ به نظرم با هیچ یک.
افرادی را دیده ایم که با مطالعه فراوان گرامر توانسته اند انگلیسی را در حد تسلط و به خوبی صحبت کنند. از طرفی نیز کسانی را می بینیم که اصلا گرامر نخوانده اند، اما آنها هم انگلیسی را خیلی عالی صحبت می کنند.
به نظر من اگر گرامر را دوست دارید، حتما آن را یاد بگیرید. چون خیلی مفید و کاربردی است.
اما اگر گرامر را دوست ندارید ایرادی ندارد. فکر نکنید بدون یادگیری گرامر نمی توانید انگلیسی را خوب صحبت کنید.
با مطالعه گرامر به “میزان لازم” می توانید انگلیسی خود را تقویت کنید. که البته این مقدار خیلی هم زیاد نیست. و به این ترتیب آرام آرام گرامرِ شما تقویت خواهد شد.
یادگیری گرامر، اجباری نیست. زیرا اغلب استرس زا و تلف کردن وقت است.
مثالی می زنم. همان طور که می دانید، در زمان حال ساده برای فاعلهای سوم شخص مفرد به انتهای افعال s یا es اضافه می شود. مثل .He goes یا She troubleshoots.
آیا تا به حال پیش آمده است که در این مورد ساده اشتباه کنید؟
مطمئنا بله.
این یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که بسیار شاهد آن هستیم. حتی افراد حرفه ای نیز گاهی اوقات در این مورد، اشتباه می کنند.
اما چرا با این که این همه مطالعه کردیده اید، باز هم اشتباه می کنید؟
دلیلش ساده است. باید آنقدر اشتباه کنید تا به سطحی از زبان انگلیسی برسید که دیگر این اشتباهات را مرتکب نشوید. برای همین در مقالات متعدد گفته ام که یکی از بهترین روشها برای یادگیری سریع زبان انگلیسی این است که تا می توانید اشتباه کنید. در واقع به مرور زمان این نوع اشتباهات دیگر تکرار نمی شوند. زیرا همه چیز ملکه ذهنتان خواهد شد.
نکته ای که می خواهم به شما بگویم این است که صبور باشید و بگذارید زبان انگلیسی تان به مرور زمان و خود به خود تقویت شود. اما به خاطر داشته باشید که این بهبود زمانی اتفاق می افتد که هر روز تمرین کنید.
سپس به جایی میرسید که قواعد گرامری نامفهوم و ساختارهای پیچیده برایتان مفهوم پیدا کرده و دیگر بیش از این برایتان پیچیده و عجیب نخواهند بود.
این پروسه به طور طبیعی و بدون تلاش زیاد اتفاق می افتد یعنی همان روش بودایی که در ابتدا به آن اشاره کردیم.
این موضوع بارها برای من و دیگر زبان آموزان اتفاق افتاده است. پس بی شک برای شما هم اتفاق می افتد. درست زمانی که فکرش را نمی کنید.
چرا این اتفاق می افتد؟
به عقیده برخی از زبانشناسان، گرامر را باید بر اساس توالی یاد گرفت. تحقیقات انجام شده نشان می دهند که بخش هایی از دستور زبان را باید اول از همه یاد گرفت و دنبال کردن این سلسله، موثرترین روش برای یادگیری گرامر است. این سخن به این معنا نیست که از فردا بروید و همه فصول یک کتاب گرامر را یاد بگیرید. بلکه به این معنا است که در هر مرحله خاص از یادگیری زبان مفاهیم خاصی از گرامر به طور طبیعی در کلام ما عجین شده اند.
اگر زبان آموزی مبتدی هستید تلاش برای یادگیری s سوم شخص مفرد بی فایده است. ابتدا بایستی دستور زبان پایه را یاد بگیرید بعد به سراغ s سوم شخص بروید. یادگیری دستور زبان پایه به شما کمک می کند تا s سوم شخص را به درستی در جملات استفاده کنید (مثلا s در goes).
می بینید که کار چندان دشواری نیست . چیزی هم برای نگرانی وجود ندارد. نیازی نیست نگران یادگیری همه مطالب موجود در کتابهای گرامر باشید. هر موقع به سطح مناسبی از تسلط در زبان انگلیسی برسید، خود به خود به طور طبیعی با گرامر عجین خواهید شد.
چگونه از متد بودا استفاده کنیم؟
به یاد داشته باشید که هنگام برخورد با قواعد گرامری دشوار باید بین بی خیالی و استرس گرفتن نسبت به آن مطلب، تعادل ایجاد کنید.
گام اول: اولین کاری که باید انجام دهید این است که مشخص کنید دقیقا مشکل شما در کدام موضوع است. زمان افعال مانند زمان حال کامل و یا گذشته کامل یا جملات شرطی می توانند شروع مناسبی باشند. اما یادتان باشد فقط یک مورد را انتخاب کنید.
گام دوم: یک منبع خوب پیدا کنید تا بتوانید گرامر را خیلی سریع مرور کنید (یک کتاب یا جزوه خوب). در این مرحله هدف شما اصلاح اشتباهات نیست. بلکه فقط هدفتان این است که بفهمید اصول این قواعد چیست. اگر لازم بود، چند منبع مختلف برای خودتان داشته باشید و هر زمان که لازم شد به آنها مراجعه کنید.
گام سوم: تا می توانید با زبان انگلیسی در ارتباط باشید. مثلا از پادکست ها استفاده کنید. سریال ها و ویدئوهای آپارات یا یوتیوب را تماشا کنید. اما توصیه می کنم از محتواهای کپی و خسته کننده اجتناب کنید. مثل کتاب هایی که همه محتویاتشان را در اینترنت می توانید به رایگان پیدا کنید و جزء بدیهیات یادگیری زبان انگلیسی هستند. ولی متاسفانه برخی افراد سودجو بابت این مطالب بدیهی و رایگان از شما پول دریافت می کنند! همچنین مکالمات غیرکاربردی و بیهوده.
بهترین راه، این است که با افراد مسلط به زبان انگلیسی ارتباط ایجاد کنید. این افراد می توانند افراد انگلیسی زبان و یا یک معلم حرفه ای باشند. به این طریق می توانید مطمئن باشید که آنها از گرامر به شیوه صحیحی استفاده می کنند. البته این را هم بدانید که افراد بومی زبان نیز گاهی اوقات مرتکب اشتباهات گرامری می شوند!
غالبا بیش از ۷۵ درصد یادگیری عمیق مطالب گرامری در خلال مکالمات واقعی اتفاق می افتد. هنگامی که از روی علاقه – نه نیاز مبرم – با یک انگلیسی زبان ارتباط برقرار می کنید، مغز برای درک قواعد زبان، بیشتر تلاش می کند.
گام چهارم: تکرار کنید. هر روز تمرین کنید و گاهی اوقات هم به دنبال یادگیری بعضی مطالب جدید گرامری باشید. از قانون “تلاش درست” به اندازه کافی استفاده کنید تا مطالب دایما در ذهن تان پایدار بمانند.
این فرایند، ثابت است و به بهبود گرامر شما در آینده کمک می کند. در واقع این فرایند به صورت تدریجی نتیجه خود را نشان می دهد. باز هم تاکید می کنم که صبور بودن و داشتن پشتکار patient AND persistent” ” بسیار مهم هستند. و برای استفاده از این متد شدیدا به هر دوی این دو مورد نیازمندید.
بنابراین دایما با خودتان فکر نکنید که “وای، گرامرم ضعیفه و حالا باید بشینم و سالها گرامر بخوانم.” در عوض ببینید دلیل واقعی مشکلات تان چیست و به دنبال راه حلی برای آن باشید.
زمان بیشتری را به فعالیت های لذت بخش انگلیسی اختصاص دهید. اگر سالهاست که در بند مطالعه دستور زبان اسیر شده اید، این بندها را پاره کنید و شروع به انگلیسی صحبت کردن با افراد انگلیسی زبان کنید.
سخن آخر این که شیوه یادگیری زبان بیشتر از هر چیزی باید متناسب با سبک علاقه شخصی شما باشد. باید متدهایی را پیدا کنید که برای “شخص شما” لذت بخش و اثرگزار باشند. اگر روشی مناسبِ شما نیست به راحتی آنرا رها کنید!
و در پایان سوال من از شما …
آیا تا به حال تجربه جا افتادن یک مطلب را بعد از مدتها در زبان انگلیسی داشته اید؟ زمانی که بلاخره بعد از مدتها استفاده از یک مطلب دشوار برایتان مثل آب خوردن شده باشد؟ لطفا اولین کسی باشید که نظر خودتان را در این خصوص برای ما می نویسید!