

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟!! بله، احتمالا افراد یا سایتهایی را دیده اید که مدعی هستند که ظرف ۳۰ روز یا حتی ۱۰ روز (!!!!!) به شما زبان انگلیسی را به طور کامل آموزش میدهند!
یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟
این مقاله را در مجله موفقیت شماره 393 به چاپ رسانده ام!
یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟ بله، احتمالا افراد یا سایتهایی را دیده اید که مدعی هستند که ظرف ۳۰ روز یا حتی ۱۰ روز به شما زبان انگلیسی را به طور کامل آموزش میدهند! و چه بسا افرادی که فریب این تبلیغات دروغین را می خورند!
بله، می توان ظرف ۳۰ روز سرعت صحبت کردن را افزایش داد، اما آیا ممکن است به زبان مسلط شد؟ پاسخ: اگر سطح شما مبتدی است قطعا خیر، اما اگر در سطح متوسط به بالا هستید، بله! شما می توانید سطح زبان خود را ظرف 30 روز تقویت کنید، اما هرگز نمی توانید ظرف این مدت به مرز تسلط به یک زبان برسید!
برای اثبات این مدعا علاوه بر تجربیات چند ده ساله ای که در حوزه آموزش زبان انگلیسی داشته ام، می خواهم به اصول اساسی یادگیری یک مهارت توسط مغز نیز استناد کنم. قبل از پرداختن به این اصول ابتدا به یک اصل مهم توجه کنید.
بسیاری از سازمانها را می بینید که به استخدام افراد مسلط به زبان می پردازند و سپس ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی مهارت های فنی را به این افراد آموزش می دهند. سوال این است که چرا این سازمانها تسلط به زبان انگلیسی را جزو شرایط مهم استخدامی خود قرار می دهند و بیخیال این موضوع نمی شوند؟
پاسخ ساده است. زیرا مهارت های فنی را می توان ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی آموزش داد، اما مهارت زبان انگلیسی را خیر! به یکی از توئیت های رند فیش کین مدیر عامل شرکت اسپارک تورو توجه کنید:
حالا می پردازیم به ارایه دو دلیل تا نشان دهیم چرا نمی توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت.
1. روزانه نمی توان بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی مطالعه کرد!
پیش فرض افرادی که مدعی می شوند می توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت این است که فراگیر روزانه بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی بخواند!! طبیعی است که این پیش فرض فقط “سنگ بزرگ” است که علامت نزدن است! می پرسید چطور؟ بگذارید توضیح دهم.
الف) مغز انسان با بخش های کوچک یاد می گیرند نه بخش های بزرگ!
فکر می کنید اگر بخواهیم کل محتوای یک ترم دانشگاه را فقط ظرف یک ماه یاد بگیریم چه اتفاقی میافتد؟ قطعاً مغزمان هنگ خواهد کرد. زیرا برای پردازش هر ورودی به زمان نیاز داریم. تنها موقعی میتوانیم اطلاعات را پردازش کنیم که مطالب را با حجم کم دریافت کنیم نه به صورت بهمنی از اطلاعات! دکتر جان مدینا مدیر دو موسسه مطالعه مغز و نویسنده کتاب قوانین ذهن در مورد بزرگترین اشتباه یادگیری می گوید:
“بزرگترین اشتباهات یادگیری چیست؟ این که حجم زیادی از اطلاعات را در مدت زمانی اندک وارد مغز کنیم و فرصت لازم را برای اتصال بین داده ها ایجاد نکنیم. هر چه میزان داده ها بیشتر باشد، امکان هضم مطالب کمتر خواهد شد. این روش به فراگیرانی که تحت نام “سرعت یادگیری” قربانی می شوند هیچ کمکی نمی کند. اغلب متخصصان آنقدر در مورد موضوع تدریس خود مسلط اند که گاهی فراموش می کنند مطالبی که تدریس می کنند برای یک فرد تازه کار چه مفهومی دارد.”
تزریق بیش از حد مطالب بدون در نظر گرفتن زمان برای هضم آنها و اتصال داده ها، صرفا منجر به برداشت نادرست مطالب و در نتیجه هدر دادن زمان یادگیری می شود. شاید شما هم بسیاری از دانشجویان به اصطلاح شب امتحانی را دیده باشید که شب های امتحان حجم زیادی از مطالب کتاب را بخاطر می سپارند، ولی بعد از چند روز اغلب مطالب از ذهنشان پاک می شود.
جمله آخر دکتر مدینا بسیار قابل تامل است. وی معتقد است که در اغلب موارد متخصصین فراموش می کنند که خودشان را به جای فراگیران تازه کار قرار دهند. در نتیجه قادر نیستند مشکل فراگیران را برای جذب مطالب آن هم با این سرعت زیاد درک کنند.
ب) بهبود یک مهارت ذاتا خسته کننده است و بنابراین نمی توانید روزانه بیش از یک میزان خاص به خودتان فشار بیاورید.
وقتی در حال یادگیری مطالب جدید هستیم، معمولا سعی می کنیم از تمام توان خود برای یادگیری (یا پیشرفت) استفاده کنیم زیرا با بسیاری از مطالب جدید مواجه هستیم. این روش بر خلاف زمانی که بدون تلاش تمرین می کنیم، دشوار بوده و مغز را آزار می دهد. در نتیجه ادامه به این نوع تمرین در طول یک روز بسیار دشوار است. دنییل کویل در کتاب خود با عنوان ”کد استعداد” می گوید:
“به نظر می رسد در خصوص این واقعیت که انسان تا چه اندازه می تواند در یک روز تمرین عمیق (تمرین همراه با تمرکز و پیشرفت) انجام دهد در کل دنیا نوعی محدودیت وجود دارد. تحقیقات اریکسون نشان می دهد که اکثر کارشناسان در سطح جهانی – از جمله پیانیست ها، شطرنج بازها، رمان نویس ها و ورزشکاران – روزانه سه تا پنج ساعت تمرین می کنند و اصلا به این امر توجه نمی کنند که چه مهارتی را دنبال می کنند.”
من نمی گویم شما نیز مثل حرفه ای ها تمرین کنید، اما باید حداقل یکی از اصول اساسی افراد حرفه ای را مد نظر داشته باشید و آن این که مدام پیشرفت کرده و سطح فلوانسی (روان صحبت کردن) خود را افزایش دهید. تلاش برای ایجاد این پیشرفت بسیار سریعتر از زمانی که صرفا یک کار تکراری انجام می دهید شما را در مسیر پیشرفت قرار می دهد. (تجربه شما چه می گوید؟ چه موقع از لحاظ ذهنی سریع تر خسته می شوید – زمانی که در حال یادگیری چیزی جدید هستید یا زمانی که یک کار تکراری انجام می دهید؟) و البته فراموش نکنید که متخصصین در سطح جهانی یکی از با انگیزه ترین افراد برای رسیدن به اهداف خود هستند.
حتی تمرین روزانه 3 تا 5 ساعت نیز کشنده خواهد بود. به طور خلاصه اگر در حال تلاش برای بهبود یک مهارت هستید، بسیار بسیار دشوار است که بتوانید روزانه 8 تا 10 ساعت یادگیری موثر داشته باشید زیرا پیشرفت بر خلاف یک کار تکراری، ذاتا دشوار و خسته کننده است.
اگر در طول این 30 روز به مدت 8 تا 10 ساعت در روز تمرین نکنید، آنگاه این ادعا که ظرف 30 روز می توان به یک زبان مسلط شد از اعتبار ساقط می گردد. مجددا تکرار می کنم، موضوع بحث ما صرفا در مورد انجام یک کار تکراری نیست که می توان به راحتی با 10 ساعت کار یاد گرفت.
2. ساخت مسیرهای عصبی جدید در مغز – یعنی روشی که ما مهارت جدید را یاد می گیریم – نیازمند زمان است.
الف) هنگامی که یک مهارت جدید را یاد می گیریم، نورون های مغز برای ساخت مسیرهای عصبی مجددا خود را تنظیم می کنند. مغز انسان حاوی حدود 100 میلیارد نورون است، که هر کدام به حدود هزار نورون دیگر متصل است که در مجموع حدود یک تریلیون مسیر عصبی را ایجاد می کنند.
هنگامی که برای اولین بار یک فعالیت را انجام می دهیم (مثلا: صحبت کردن، راه رفتن، برنامه نویسی، یک بازی و غیره)، برخی از این نورونها برای ایجاد مجموعه ای جدید از مسیرهای عصبی که این فعالیت جدید را مدیریت می کنند، مجددا سازماندهی می شوند.
این ویدیو را تماشا کنید تا متوجه شوید که چگونه این مرتب سازی مجدد چگونه اتفاق می افتد. (زمان 2:03 دقیقه)
ب) قدرت این مسیر ها میزان مهارت شما را در انجام یک فعالیت تعیین می کند.
در دنیای فیزیکی چگونه عمل می کنیم؟
اگر بخواهیم راه برویم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که راه رفتن را کنترل می کنند ارسال می کند. اگر بخواهیم یک فعالیت پیچیده تر مانند تنیس را انجام دهیم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که وظیفه آنها کنترل انبوهی از حرکات مورد نیاز برای بازی تنیس است، ارسال می کند.
فاصله زمانی بین ارسال این سیگنالها و انجام یک حرکت آنقدر کوتاه است که ما متوجه این فرایند نمی شویم. بعضی از این عادات مانند راه رفتن طی چندین سال آنقدر در ما به صورت خودکار در آمده اند که شاید حتی نتوانیم تصور کنیم که روش کنترل این عادات نیز مانند یادگیری یک مهارت جدید است – یعنی ارسال سیگنال های الکتریکی از طریق مسیرهای عصبی مرتبط.
به یاد دارید زمانی که کودکی نو پا بودید حتی ایستادن برایتان دشوار بود چه برسد به راه رفتن؟ علتش این بود که مسیرهای عصبی مرتبط هنوز به اندازه کافی در مغز شما رشد نکرده بودند. اگر می خواهید در یادگیری یک مهارت بهتر شوید، ناچارید مسیرهای عصبی مربوط به آن مهارت را تقویت کنید تا سیگنالهای الکتریکی که از طریق آنها عبور می کنند قوی تر شوند.
ج) چگونه می توان مسیرهای عصبی را قوی کرد؟
پاسخ: با تمرین هر چه بیشتر یک مهارت! البته به شرطی که در کنار این تمرین پیشرفت را احساس کنید! (نکته کلیدی و مهم)
برای درک بهتر این موضوع به مثالی در مورد تقویت عضلات از طریق وزنه زدن دقت کنید. اگر به تدریج وزنه ها را اضافه کنید (که البته این روش برای ساخت عضلات منطقی تر است)، سایز عضلات شما رشد می کنند. اما اگر وزنه ها را حد 30 کیلوگرم نگه دارید، عضلات شما نیز از رشد باز می مانند. اما این نکته نیز مهم است که بعد از آن باید وزنه 30 کیلوگرمی را حفظ کنید (این یعنی تمرین در یک سطح خاص) در غیر این صورت عضلات شما شروع به کوچک شدن می کنند.
حالا بر گردیم به موضوع یادگیری زبان. اگر سطح شما در انگلیسی مبتدی است، مسیرهای عصبی شما در ابتدا ضعیف هستند.
همچنان که پیشرفت می کنید، اطراف مسیرهای عصبی با ماده ای به نام میلین پوشیده می شوند. این ماده که به عنوان عایق در مسیرها عمل می کند مانع از نشت سیگنال های الکتریکی می شود. (تصور کنید میلین مثل روکش سیم های برق است که از نشت جریان برق جلوگیری می کند.)
هر چه میزان نشتی کمتر باشد، سیگنال ها قوی تر هستند. هر چقدر سیگنال ها قوی تر باشند شما می توانید آن مهارت را قوی تر و بهتر اجرا کنید. هر چه بیشتر در یک مهارت تقویت می شوید، میلین بیشتری در مسیرهای عصبی ذخیره می شود. (آیا تا بحال از خودتان پرسیده اید که چرا بسیاری از افراد با وجود این که سالها روی یک مهارت – مثل زبان انگلیسی – کار کرده اند همچنان در سطح متوسط باقی مانده اند ولی برخی دیگر درست ظرف همین بازه زمانی در همان مهارت به شکلی چشمگیر پیشرفت کرده اند؟ دلیلش این است که افراد گروه اول دایما یک سری تمرین را انجام می دهند بدون این که پیشرفت کنند. در واقع این افراد مسیرهای عصبی خود را به اندازه کافی با میلین عایق بندی نمی کنند. اما دسته دوم در مقابل، پذیرای رنج شده اند تا پیشرفت کنند.)
حالا بیایید پس از این توضیحات ببینیم که: چرا تسلط به زبان انگلیسی ظرف 30 روز واقعا دشوار است؟
د) ساخت مسیرهای عصبی به زمان نیاز دارد.
تعدیل نورون ها، ساخت مسیرهای جدید و تقویت آنها از طریق عایق بندی با میلین یک شبه اتفاق نمی افتد. این روند بسته به سطح مهارت و سطح تخصصی که می خواهید به آن برسید، به ماه ها و سال ها زمان نیاز دارد. مثلا، یادگیری رانندگی نسبت به یادگیری تنیس به زمان کمتری نیاز دارد. همین طور یادگیری اصول رانندگی در بزرگراه ها نسبت به یادگیری رانندگی در خیابانهای شلوغ شهر نیازمند زمان کمتری است.
صحبت کردن به زبان انگلیسی، با تمام ظرایف و متغیرهای آن، مهارت پیچیده ای است. مثلا دو کلمه با دو دیکته مشابه دارای تلفظی متفاوت هستند. مثل (cut vs. put) پیچیدگی های بسیار دیگری نیز در تلفظ، لغت و … وجود دارد. بعد از عبور از این سد مشکلات دیگری مانند فکر کردن به زبان مادری و سپس ترجمه به زبان انگلیسی برای زبان آموزان پیش می آید.
تسلط به زبان انگلیسی صرفا یاد گرفتن چند قاعده نیست که بتوان با یادگیری این قواعد به راحتی صحبت کرد. علاوه بر یادگیری قوانین، استثنائات و ظرایف گوناگون بایستی به اندام صوتی خود – زبان، گلو و لب ها – فرصت کافی بدهید تا به تولید صداها به زبان انگلیسی عادت کنند. به همین دلیل است که برخی افراد علیرغم این که می توانند به راحتی به انگلیسی بخوانند، بنویسند و به مطالب گوش کنند و بفهمند، ولی قادر نیستند به راحتی به انگلیسی صحبت کنند.
نتیجه:
یادگیری زبان مهارتی بسیار پیچیده است. و بی شک مغز شما برای عایق بندی مسیرهای عصبی با میلین به زمانی بسیار بسیار بیشتر از 30 روز نیاز دارد تا شما بتوانید به زبان انگلیسی مسلط شوید. باز هم اگر باور ندارید می توانید در دوره هایی که مدعی هستند ظرف 10 جلسه زبان انگلیسی را به شما به طور کامل آموزش می دهند شرکت کنید و خودتان بعد از پایان دوره نتیجه را ببینید و قضاوت کنید. انتخاب با خودتان است!

یادگیری زبان جدید کار ساده ای نیست، با این حال هستند زبان آموزان بسیاری که خود با دست خودشان این فرایند را دشوارتر می سازند. این دسته از زبان آموزان اغلب مرتکب اشتباهاتی رایج شده و خود را در موانعی بزرگ محصور می سازند.
15 مانع جدی در یادگیری زبان
یادگیری زبان جدید کار ساده ای نیست، با این حال هستند زبان آموزان بسیاری که خود با دست خودشان این فرایند را دشوارتر می سازند. این دسته از زبان آموزان اغلب مرتکب اشتباهاتی رایج شده و خود را در موانعی بزرگ محصور می سازند که به راستی یادگیری زبان را با چالش روبرو می سازد. لطفا پس از خواندن این مقاله شما دیگر جزو این دسته افراد نباشید! و حالا می پردازیم به معرفی این موانع.
1. ترجمه کردن را کنار بگذارید!
ترجمه فقط باید در مراحل اولیه یادگیری زبان انجام شود. وقتی لغات اولیه یک زبان را یاد گرفتید، باید از فکر کردن به زبان مادری و تلاش برای ترجمه کلمه به کلمه دست بردارید. زیرا این عامل سرعت شما را پایین آورده و تمرکز تان را محدود می سازد! وقتی از کسی جمله ای می شنوید، روی کلمات و اصطلاحاتی که بلد هستید تمرکز کنید و درک خود از صحبت های آن فرد را بر اساس مواردی که می دانید افزایش دهید.
2. از اشتباه کردن نترسید!
ترس مانع بسیار بزرگی برای پیشرفت کردن است. اگر قواعد گرامری را بلدید اما توانایی انجام یک مکالمه صحیح را ندارید، بدین معنا نیست که باید از صحبت کردن به زبان انگلیسی خودداری کنید. از فکر کردن به اینکه مردم ممکن است چه واکنشی نشان دهند و در موردتان چه خواهند گفت دست بردارید. هر فردی ممکن است اشتباه کند و از اشتباهاتش نی درس می گیرد – و این روش در یادگیری موثر به شما کمک می کند.
3. از منفی بافی دست بردارید.
داشتن نگرش منفی نه تنها هیچ کمکی به بهتر شدن یادگیری نمی کند، بلکه روند یادگیری را هم سخت تر می کند. اگر متوجه شدید که در حال منفی بافی هستید باید به سرعت نگرش خود را تغییر دهید! به چند نمونه از این قبیل منفی بافی ها دقت کنید:
- چرا همیشه اشتباه می کنم؟ لابد خیلی احمقم.
- همیشه اشتباه می کنم، هیچ وقت در این کارمهارت پیدا نمی کنم.
- نمیدونم چی بگم، انگلیسی حرف زدن خیلی سخته.
سعی کنید این قبیل جملات منفی را به جملاتی مثبت تغییر دهید. بجای این که بگویید “من هرگز در اینکار بهتر نمی شوم” بگویید ” تلاشم را خواهم کرد، مطمئنم که به زودی در اینکار مهارت پیدا خواهم کرد.”
بجای این که بگویید “ببخشید، من انگلیسی صحبت نمی کنم، متوجه نمی شم چی می گین” بگویید “ببخشید، من تازه دارم یاد می گیرم چطور انگلیسی صحبت کنم، ممکنه لطفاً کمی آهسته تر صحبت کنید؟” مثبت اندیشی به شما کمک میکند تا سرعت یادگیری تان خیلی بالاتر برود.
4. اضطراب را کنار بگذارید.
هربار فرصت حرف زدن پیدا کردید به انگلیسی حرف بزنید. اگر به صحبت کردن فکر کنید، بیشتر مضطرب خواهید شد. کافی است خودتان را رها کنید و صحبت کنید! هرچه بیشتر صحبت کنید ، احساس اطمینان و راحتی بیشتری در صحبت کردن پیدا خواهید کرد. و سریع تر یاد خواهید گرفت که چطور بطور صحیح به زبان انگلیسی صحبت کنید! بهتر است ازحاشیه امن خود بیرون بیایید، اما هرچه بیشتر به انگلیسی صحبت کنید بیشتر احساس آرامش و راحتی خواهید کرد.
5. وقتی افراد متوجه منظور شما نمی شوند موضوع را شخصی نکنید و به دل نگیرید.
هر چقدر هم برای یادگیری و انجام یک مکالمه صحیح سخت تلاش کنید، در پاره ای از موارد فردی وجود خواهد داشت که نمی تواند متوجه صحبت های شما شود. این مساله همیشه اتفاق می افتد و کاملا طبیعی است. به دلیل تعداد بالای افراد انگلیسی زبان در جهان ، طیف گسترده ای از لهجه ها وجود دارد که برخی از آنها به سختی قابل فهم هستند! از بین بردن لهجه مادری به طور کامل، کار بسیار دشواری است، بنابراین خیلی به خودتان سخت نگیرید!
6. عذر خواهی نکنید!
هیچ کس همه چیز را نمی داند – ازین رو بخاطر این که بی نقص انگلیسی صحبت نمی کنید عذر خواهی نکنید! شما هنوز در حال یادگیری هستید، یادگیری هر چیزی نیاز به زمان دارد. هرچقدر درباره مهارتهایی که به تازگی آموخته اید صحبت کنید و تمرین کنید، بیشتر پیشرفت خواهید کرد. حتی انگلیسی زبانها نیز طی چند ماه انگلیسی صحبت کردن را یاد نمی گیرند. نکته مهم این است که شما در حال تلاش هستید. بیشتر افراد متوجه این موضوع بوده و آن را درک می کنند. پس فقط آرام باشید و شروع به صحبت کردن کنید!
7. فقط به یادگیری در کلاس بسنده نکنید!
یادگیری در محیط کلاس های حضوری یا دوره های آنلاین عالی است زیرا می توانید سوال بپرسید،اطلاعات دقیق از معلم بگیرید، و آموخته های خود را با همکلاسی هایتان به اشتراک بگذارید، اما علاوه بر به کار گیری زبان انگلیسی در زندگی روزمره، بایستی از هر فرصتی که پیدا می کنید با افراد مختلف به زبان انگلیسی مکالمه کنید. اگر بیرون ازکلاس مکالمه انگلیسی را تمرین نکنید، مهارت شما برای پیشرفت در این زمینه بسیار اندک باقی خواهد ماند. و این یکی از مهمترین نکاتی است که باید بخاطر داشته باشید. این بهترین راه برای یادگیری است و بی شک این موضوع بر سرعت یادگیری شما تاثیر خواهد گذاشت.
8. تسلیم نشوید!
همیشه وقتی در ابتدای یادگیری هر موضوع جدید هستیم آن موضوع به نظر سخت و دشوار می رسد، اما اگر مداومت و پشتکار داشته باشیم یادگیری آسانتر خواهد شد! اگر می خواهید پیشرفت کنید باید به تمرین ادامه دهید، در غیر اینصورت روند پیشرفت شما سخت تر خواهد شد. ورزشکاران حرفه ای ناچارند همین شیوه را در پیش بگیرند. آنها همواره سخت تمرین می کنند زیرا اگر این کار را نکنند، روند پیشرفت شان خیلی سخت خواهد شد!
9. نگرانی را کنار بگذارید!
با فکر کردن به این موضوع که آیا دیگران متوجه صحبتهایم می شوند یا خیر فرصت انگلیسی حرف زدن را بیهوده هدر ندهید. اعتماد به نفس داشته باشید و نگرش مثبت “می توانم از پس این کار بر بیایم” را حفظ کنید. خجالت نکشید! حداقل در مورد یادگیری نگران نباشید زیرا قرار است لذت ببرید. هر چه یادگیری لذت بخش تر باشد، راحت تر یاد می گیرید!
10. دست از مقایسه خود با دیگر افراد انگلیسی زبان بردارید!
مهم نیست سطح زبان انگلیسی شما چیست، فقط سخت کار کنید تا به هدفتان برسید. روند یادگیری در همه افراد یکسان نیست. بعضی افراد زبان انگلیسی را راحت تر از دیگران یاد می گیرند، و برخی دیگرزمان زیادی را صرف پیشرفت در این زمینه می کنند. صِرف این که دوستان شما سریع تر از شما یاد می گیرند به این معنی نیست که شما دارید مسیر را اشتباهی می روید.
11. لطفاً شیوه های آموزشی کهنه و بی مصرف را دور بریزید!
هر چند قبلا برای مدتهای مدید متدهای گرامر- ترجمه و حفظ قواعد، معیار یادگیری زبان انگلیسی به شمار می رفتند، اما احتمالا موثرترین شیوه های یادگیری زبان نیستند. دلیل آن هم این است که بعضی از دانش آموزان سالهای زیادی زبان انگلیسی می خوانند و تمام قواعد ساختار دستور زبان و جمله را می دانند، اما هنوز برای انجام یک مکالمه ساده به زبان انگلیسی با مشکل روبرو هستند. چیزی که مهم است این است که باید زمان قابل توجهی را صرف تمرکز بر کاربرد مکالمه ای زبان و نقش های آن کرده و زبان را از طریق تعامل با افراد در موقعیت های مختلف یاد بگیرید.
12. فقط بر یادگیری یک مهارت تمرکز نکنید و از یادگیری دیگر مهارتها غافل نشوید!
اگر هدف شما فقط صحبت کردن با افراد انگلیسی زبان است، می توانید روی مهارت خواندن و نوشتن تمرکز کمتری داشته باشید، اما فراموش نکنید که نباید بیش از حد این مهارتها را نادیده بگیرید، زیرا این مهارتها نیز برای سلیس صحبت کردن ضروری هستند. نه تنها باید روی بهبود مهارت های اسپیکینگ خود تمرکز کنید، بلکه باید زمان کافی را به تمرین مهارت های ریدینگ، رایتینگ و لیسنینگ اختصاص دهید. هرگز نباید تاثیراتی که این مهارت ها بر یکدیگر دارند را دست کم بگیرید!
13. هیچ گاه به مدت طولانی مطالعه نکنید!
اگر ساعت ها جلوی یک کتاب یا صفحه کامپیوتر بنشینید و مرتبا به مرور قواعد گرامری و فلش کارت بپردازید، این امر باعث نمی شود سریع تر یاد بگیرید! باید زمان مطالعه خود را به بازه های 30 دقیقه ای تقسیم کرده و بعد از آن بیشتر وقت خود را سخاوتمندانه صرف تمرین مهارت های یاد گرفته شده کنید. بهتر است 30 دقيقه مطالعه كنيد، سپس یک زنگ تفریح داشته باشید و در صورت نیاز مجدداً به مطالعه کردن بپردازید ، اما مطالعه طولاني و بدون وقفه بدون هیچ گونه تفریحی، مغزتان را خیلی خسته خواهد کرد.
14. به یادگیری به عنوان یک کار سخت و طاقت فرسا نگاه نکنید!
گاهی اوقات فراگیران مطالعه انگلیسی را با چیزی ناخوشایند پیوند می زنند. این امر باعث می شود که زبان به یک “کار کسل کننده” تبدیل شود. باید کاری را انجام دهید که دوست دارید، نه کاری که مجبور به انجام آن هستید. یادگیری را به یک فعالیت سرگرم کننده تبدیل کنید، در این صورت وقتی در حال یادگیری هستید از انجام آن لذت خواهید برد. مثلا:
- اگر در خیابان قدم میزنید، در مورد چیزهای پیرامون خود در ذهنتان جملاتی ساده بسازید.
- هر روز یک کلمه جدید یاد بگیرید و سعی کنید آن لغت را در مکالمه استفاده کنید.
- یک ویدئو خنده دار در اینترنت تماشا کرده و آن را برای یک نفر تعریف کنید.
- یک مقاله در مورد تیم ورزشی مورد علاقه خود (یا هرچیز دیگری که به آن علاقه دارید) بخوانید.
- با افرادی که در انجمن های اینترنتی هستند در ارتباط باشید.
هر چه زودتر کلاس های خسته کننده ، قوانین گرامری سخت و یا تکالیف طولانی را کنار بگذارید. در عوض به فکر یک برنامه تلویزیونی خنده دار به زبان انگلیسی، مکالمات جالب با افراد مختلف – به زبان انگلیسی و یا یادگیری زبان انگلیسی از طریق آهنگ های مورد علاقه خود باشید! اگر می خواهید یاد بگیرید که تا چه اندازه خوب انگلیسی صحبت کنید، باید این موارد را انجام دهید. آیا تا به حال شنیده اید یا دیده اید که فردی از انجام کاری متنفر باشد و موفق شده باشد؟ قطعا خیر.
15. فرهنگ را نادیده نگیرید!
هر زبانی تشکیل شده از بسیاری از اصطلاحات پیچیده فرهنگی که تقریبا غیرممکن است بتوان در کتابها و دوره های آموزشی به اندازه کافی به این موارد پرداخت. به عنوان مثال، روشی که یک فرد عادی با افراد دیگر در اجتماع خود ارتباط برقرار می کند در کتابهای آموزشی به طور کامل آموزش داده نمی شود. همه فرهنگ ها و جوامع کوچک دارای حرکات مختلف بدن، اینتونیشن ، اصطلاحات عامیانه، نزدیکی، مجاورت، اصوات، پُرکننده ها و میان برها هستند! اگر می خواهید زبان یک گروه افراد را یاد بگیرید بهترین کار این است که با آنها عجین شده و این موارد را از آنها یاد بگیرید.

یادگیری گرامر با فرمول بودا
آیا می خواهید گرامر زبان انگلیسی خود را به راحتی تقویت کنید؟
در این مقاله می خواهم به معرفی فلسفه بودا برای یادگیری زبان انگلیسی بپردازم. البته شاید برایتان عجیب به نظر برسد. ولی به خواندن این مقاله ادامه دهید تا بهتر متوجه منظورم بشوید.
نام این متد، فرمول بوداست. البته من بودایی نیستم. اما با معرفی این فرمول قصد دارم به علاقه مندان یادگیری زبان انگلیسی کمک کنم تا با اعتماد به نفس بیشتری انگلیسی را صحبت کنند.
بر اساس فلسفه بودا شخص نباید سعی کند اتفاق و یا رویدادی را به اجبار ایجاد کند. در آئین بودیسم موضوعی وجود دارد تحت عنوان”تلاش صحیح”. و آن عبارتست از استفاده از خِرَد و بینش در جهت به کارگیری تلاش لازم برای رسیدن به یک هدف.
حال ببینیم که چه طور مفهومِ “تلاش صحیح” را برای یادگیری گرامر استفاده کنیم.
این سوال که بلاخره گرامر بخوانیم یا نه موضوع پیچیده ای است.
در خصوص اینکه چه قدر گرامر بخوانیم هنوز بین علما اختلاف نظر وجود دارد!
برخی معتقدند که گرامر یعنی همه چیز و آنرا از نان شب هم واجب تر می دانند. گروهی دیگر اما مطالعه گرامر را وقت تلف کردن می دانند.
خب، حالا حق با کدام گروه است؟ به نظرم با هیچ یک.
افرادی را دیده ایم که با مطالعه فراوان گرامر توانسته اند انگلیسی را در حد تسلط و به خوبی صحبت کنند. از طرفی نیز کسانی را می بینیم که اصلا گرامر نخوانده اند، اما آنها هم انگلیسی را خیلی عالی صحبت می کنند.
به نظر من اگر گرامر را دوست دارید، حتما آن را یاد بگیرید. چون خیلی مفید و کاربردی است.
اما اگر گرامر را دوست ندارید ایرادی ندارد. فکر نکنید بدون یادگیری گرامر نمی توانید انگلیسی را خوب صحبت کنید.
با مطالعه گرامر به “میزان لازم” می توانید انگلیسی خود را تقویت کنید. که البته این مقدار خیلی هم زیاد نیست. و به این ترتیب آرام آرام گرامرِ شما تقویت خواهد شد.
یادگیری گرامر، اجباری نیست. زیرا اغلب استرس زا و تلف کردن وقت است.
مثالی می زنم. همان طور که می دانید، در زمان حال ساده برای فاعلهای سوم شخص مفرد به انتهای افعال s یا es اضافه می شود. مثل .He goes یا She troubleshoots.
آیا تا به حال پیش آمده است که در این مورد ساده اشتباه کنید؟
مطمئنا بله.
این یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که بسیار شاهد آن هستیم. حتی افراد حرفه ای نیز گاهی اوقات در این مورد، اشتباه می کنند.
اما چرا با این که این همه مطالعه کردیده اید، باز هم اشتباه می کنید؟
دلیلش ساده است. باید آنقدر اشتباه کنید تا به سطحی از زبان انگلیسی برسید که دیگر این اشتباهات را مرتکب نشوید. برای همین در مقالات متعدد گفته ام که یکی از بهترین روشها برای یادگیری سریع زبان انگلیسی این است که تا می توانید اشتباه کنید. در واقع به مرور زمان این نوع اشتباهات دیگر تکرار نمی شوند. زیرا همه چیز ملکه ذهنتان خواهد شد.
نکته ای که می خواهم به شما بگویم این است که صبور باشید و بگذارید زبان انگلیسی تان به مرور زمان و خود به خود تقویت شود. اما به خاطر داشته باشید که این بهبود زمانی اتفاق می افتد که هر روز تمرین کنید.
سپس به جایی میرسید که قواعد گرامری نامفهوم و ساختارهای پیچیده برایتان مفهوم پیدا کرده و دیگر بیش از این برایتان پیچیده و عجیب نخواهند بود.
این پروسه به طور طبیعی و بدون تلاش زیاد اتفاق می افتد یعنی همان روش بودایی که در ابتدا به آن اشاره کردیم.
این موضوع بارها برای من و دیگر زبان آموزان اتفاق افتاده است. پس بی شک برای شما هم اتفاق می افتد. درست زمانی که فکرش را نمی کنید.
چرا این اتفاق می افتد؟
به عقیده برخی از زبانشناسان، گرامر را باید بر اساس توالی یاد گرفت. تحقیقات انجام شده نشان می دهند که بخش هایی از دستور زبان را باید اول از همه یاد گرفت و دنبال کردن این سلسله، موثرترین روش برای یادگیری گرامر است. این سخن به این معنا نیست که از فردا بروید و همه فصول یک کتاب گرامر را یاد بگیرید. بلکه به این معنا است که در هر مرحله خاص از یادگیری زبان مفاهیم خاصی از گرامر به طور طبیعی در کلام ما عجین شده اند.
اگر زبان آموزی مبتدی هستید تلاش برای یادگیری s سوم شخص مفرد بی فایده است. ابتدا بایستی دستور زبان پایه را یاد بگیرید بعد به سراغ s سوم شخص بروید. یادگیری دستور زبان پایه به شما کمک می کند تا s سوم شخص را به درستی در جملات استفاده کنید (مثلا s در goes).
می بینید که کار چندان دشواری نیست . چیزی هم برای نگرانی وجود ندارد. نیازی نیست نگران یادگیری همه مطالب موجود در کتابهای گرامر باشید. هر موقع به سطح مناسبی از تسلط در زبان انگلیسی برسید، خود به خود به طور طبیعی با گرامر عجین خواهید شد.
چگونه از متد بودا استفاده کنیم؟
به یاد داشته باشید که هنگام برخورد با قواعد گرامری دشوار باید بین بی خیالی و استرس گرفتن نسبت به آن مطلب، تعادل ایجاد کنید.
گام اول: اولین کاری که باید انجام دهید این است که مشخص کنید دقیقا مشکل شما در کدام موضوع است. زمان افعال مانند زمان حال کامل و یا گذشته کامل یا جملات شرطی می توانند شروع مناسبی باشند. اما یادتان باشد فقط یک مورد را انتخاب کنید.
گام دوم: یک منبع خوب پیدا کنید تا بتوانید گرامر را خیلی سریع مرور کنید (یک کتاب یا جزوه خوب). در این مرحله هدف شما اصلاح اشتباهات نیست. بلکه فقط هدفتان این است که بفهمید اصول این قواعد چیست. اگر لازم بود، چند منبع مختلف برای خودتان داشته باشید و هر زمان که لازم شد به آنها مراجعه کنید.
گام سوم: تا می توانید با زبان انگلیسی در ارتباط باشید. مثلا از پادکست ها استفاده کنید. سریال ها و ویدئوهای آپارات یا یوتیوب را تماشا کنید. اما توصیه می کنم از محتواهای کپی و خسته کننده اجتناب کنید. مثل کتاب هایی که همه محتویاتشان را در اینترنت می توانید به رایگان پیدا کنید و جزء بدیهیات یادگیری زبان انگلیسی هستند. ولی متاسفانه برخی افراد سودجو بابت این مطالب بدیهی و رایگان از شما پول دریافت می کنند! همچنین مکالمات غیرکاربردی و بیهوده.
بهترین راه، این است که با افراد مسلط به زبان انگلیسی ارتباط ایجاد کنید. این افراد می توانند افراد انگلیسی زبان و یا یک معلم حرفه ای باشند. به این طریق می توانید مطمئن باشید که آنها از گرامر به شیوه صحیحی استفاده می کنند. البته این را هم بدانید که افراد بومی زبان نیز گاهی اوقات مرتکب اشتباهات گرامری می شوند!
غالبا بیش از ۷۵ درصد یادگیری عمیق مطالب گرامری در خلال مکالمات واقعی اتفاق می افتد. هنگامی که از روی علاقه – نه نیاز مبرم – با یک انگلیسی زبان ارتباط برقرار می کنید، مغز برای درک قواعد زبان، بیشتر تلاش می کند.
گام چهارم: تکرار کنید. هر روز تمرین کنید و گاهی اوقات هم به دنبال یادگیری بعضی مطالب جدید گرامری باشید. از قانون “تلاش درست” به اندازه کافی استفاده کنید تا مطالب دایما در ذهن تان پایدار بمانند.
این فرایند، ثابت است و به بهبود گرامر شما در آینده کمک می کند. در واقع این فرایند به صورت تدریجی نتیجه خود را نشان می دهد. باز هم تاکید می کنم که صبور بودن و داشتن پشتکار patient AND persistent” ” بسیار مهم هستند. و برای استفاده از این متد شدیدا به هر دوی این دو مورد نیازمندید.
بنابراین دایما با خودتان فکر نکنید که “وای، گرامرم ضعیفه و حالا باید بشینم و سالها گرامر بخوانم.” در عوض ببینید دلیل واقعی مشکلات تان چیست و به دنبال راه حلی برای آن باشید.
زمان بیشتری را به فعالیت های لذت بخش انگلیسی اختصاص دهید. اگر سالهاست که در بند مطالعه دستور زبان اسیر شده اید، این بندها را پاره کنید و شروع به انگلیسی صحبت کردن با افراد انگلیسی زبان کنید.
سخن آخر این که شیوه یادگیری زبان بیشتر از هر چیزی باید متناسب با سبک علاقه شخصی شما باشد. باید متدهایی را پیدا کنید که برای “شخص شما” لذت بخش و اثرگزار باشند. اگر روشی مناسبِ شما نیست به راحتی آنرا رها کنید!
و در پایان سوال من از شما …
آیا تا به حال تجربه جا افتادن یک مطلب را بعد از مدتها در زبان انگلیسی داشته اید؟ زمانی که بلاخره بعد از مدتها استفاده از یک مطلب دشوار برایتان مثل آب خوردن شده باشد؟ لطفا اولین کسی باشید که نظر خودتان را در این خصوص برای ما می نویسید!

6 روش کوتاه سازی زمان یادگیری یک زبان
اگر میخواهید یادگیری زبان را شروع کنید احتمالاً از خود می پرسید برای رسیدن به این هدف چقدر زمان لازم دارم؟
اگر هم یادگیری زبان را شروع کرده اید احتمالاً از خودتان میپرسید آیا تا به حال باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟ راستش باید بگویم که اگر در خواب هم انگلیسی را یاد بگیرید نمی توانید یک شبه به این زبان یا هر زبان دیگری مسلط شوید.
اما خبر خوب این است که راهکارهایی وجود دارد که از طریق آنها میتوانید میزان زمان یادگیری یک زبان را تا حد بسیار زیادی کاهش دهید.
اساسا برای یادگیری یک زبان به چه مقدار زمان نیازمندیم؟
ابتدا باید ببینیم منظور از یادگیری سریع یک زبان چیست. پاسخ به این سوال بستگی دارد به زبانی که میخواهیم یاد بگیریم. ساده ترین زبان ها مثل اسپانیایی، ایتالیایی یا اسپرانتو به چند صد ساعت مطالعه نیاز دارند در حالیکه برای یادگیری زبان های دشواری مثل چینی، روسی یا کره ای ناچاریم چند هزار ساعت مطالعه کنیم.
البته باید در نظر داشت که تعداد این ساعتها به طور تقریبی است و میزان سختی و آسانی یک زبان به عوامل متعددی مثل میزان نزدیک بودن زبان مادری با زبان مقصد، انگیزه، پیچیدگی زبان مقصد، منابع و میزان زمان صرف شده برای یادگیری بستگی دارد.
در اینجا به معرفی 6 راهکار می پردازیم که با استفاده از آنها می توان زمان یادگیری یک زبان را به حداقل زمان ممکن کاهش داد.
1- تعداد جلسات مطالعه یک زبان را کوتاه تر اما بیشتر کنید.
وقتی به این موضوع فکر می کنید که برای یادگیری یک زبان نیاز به صدها یا هزاران ساعت تمرین دارید، احتمالا با خود فکر می کنید که بهترین راه این است که روزانه 10 ساعت پیاپی تمرین کنید تا هر چه زودتر به آن زبان مسلط شوید. اما عجله نکنید نردبان پله پله! اگر می خواهید زمان یادگیری یک زبان را به حداقل برسانید راهش این نیست که تا جایی که می توانید بخوانید بلکه باید تعداد دفعات مطالعه را کوتاه تر ولی بیشتر کنید.
این روش 2 فایده دارد:
- با مطالعه تعداد جلسات بیشتر همیشه آن زبان را در ذهن خود تازه نگه می دارید. وقفه های طولانی بین هر جلسه یادگیری باعث می شود که رشته کار را از دست بدهید و برای شروع مجدد نیازمند زمان بیشتری باشید.
- با اجتناب از جلسات طولانی و غیر ضروری ذهن خود را تیز نگه می دارید و اصطلاحا چهار نعل می تازید. که این امر باعث می شود یادگیری اثربخش تر و سریعتر انجام شود.
البته مطالعه کوتاه اما با تناوب بیشتر، اساسا این فایده را در پی دارد که چیزی متفاوت در مغز شما اتفاق می افتد. به خصوص وقتی به کاری غیر از مطالعه می پردازید مغز شما به تحکیم مطالب یاد گرفته شده می پردازد. و مطالب آموخته شده در ذهن شما تقویت می شوند. مثلا فرض کنید می خواهید لیستی از لغا ت و عبارات پرتکرار را یاد بگیرید. فرض کنید این کار را به دو روش می توانید انجام دهید:
الف: ابتدا دو بار آن لیست را مطالعه کنید، بعد از آن دو روز صبر کنید و سپس دو بار دیگر آن لیست را مطالعه کنید.
ب: هر روز به مدت 4 ساعت آن لیست را مطالعه کنید.
در هر دو حالت شما به یک میزان مطالعه می کنید اما روش دوم احتمالا مفیدتر است. چرا؟ زیرا هر چه تعداد جلسات مطالعه کوتاه تر و بیشتر باشد تعادل بهتری در تحکیم و تقویت مطالب یاد گرفته شده ایجاد می شود.
به زبانی ساده تر می توان گفت که یادگیری یک زبان مانند یک جنگ است که باید تعداد حملات را کوتاه تر ولی بیشتر کرد. در اینجا به چند تکنیک اشاره می کنیم که با استفاده از آنها می توانید برنامه ریزی خود را به ترتیبی که گفتیم طراحی کنید.
- برای هر جلسه اهدافی کوتاه و مشخص تعریف کنید. “مثلا می خواهم این متن را ترجمه کنم.” “می خواهم لغات و اصطلاحات اپیزود اول سریال فرندز را مرور کنم.” یا “می خواهم به مطالب انگلیسی ترافیکی گوش کنم” و …
- روزهایی که سرتان به شدت شلوغ است و نمی توانید به یادگیری زبان بپردازید سه کار به شما پیشنهاد می کنم: الف) لیستی از کارهای روزانه را تهیه کنید و ببینید آیا می توانید از هر یک از این کارها 5 تا 10 دقیقه کم کنید. ب) در ابتدای صبح 5 تا 10 دقیقه مطالعه کنید. ج) قبل از رفتن به رختخواب 5 تا 10 دقیقه مطالعه کنید.
- مرور کردن مطالب قبلی نسبت به یادگیری کامل مطالب جدید نیازمند زمان کمتری است. بنابراین بهتر است هر روز مرور سریعی به مطالب قبل داشته باشید.
- یکی از نکات مهم در مدیریت زمان این است که تا جاییکه می توانید از قبل در مورد نحوه استفاده از زمان برنامه ریزی کنید تا بتوانید زمان بیشتری در اختیار داشته باشید. با این نگاه سعی کنید تا جاییکه می توانید برای هر جلسه مطالعه از قبل برنامه ریزی کنید.
2- از تکرار به شکلی استراتژیک استفاده کنید.
یادگیری یک زبان بدون وجود میزان مناسبی از تکرار اتفاق نمی افتد مگر اینکه حافظه شما یک حافظه تصویری باشد. باید دائما مطالب را مرور کنید. البته موضوع این نیست که “چه مقدار” تکرار کنید. در واقع سریعترین راه یادگیری لغات لزوما تکرار زیاد آنها نیست.
علت این امر هم این است که “زمان تکرار” نیز مهم است. روانشناسان دریافته اند که وقتی یک چیز را به دفعات بیشتری تکرار می کنید یادگیری آسانتر اتفاق می افتد. مثلا اگر برای یادگیری یک لیست لغت ابتدا به آن لیست نگاه کنید سپس چند ثانیه بعد،چند دقیقه بعد، چند ساعت بعد و یا چند روز بعد و … آن را مرور کنید بهتر از این است که تمام روز آن لیست را مرور کنید. این سیستم یادگیری معروف به یادگیری با فاصله می باشد و بسیاری از نرم افزارهای آموزش زبان از این سیستم بهره می برند.
بنابراین توصیه می کنم وقتی مطلبی را یاد می گیرید بین جلسات مرور چندین بار آن مطلب را همراه با فاصله های متعدد زمانی مرور کنید.
3- زبان را با زندگی خود پیوند بزنید.
این حقیقت ساده را همیشه به خاطر داشته باشید که ما چیزهایی را که برایمان مهم هستند به یاد می آوریم و آنچه را مهم نیست فراموش می کنیم. زبان نیز از این قاعده مستثنی نیست. وقتی نگاه ما به زبان مجموعه ای از کلمات مکتوب باشد، در واقع به مغز این فرمان را می دهیم که اینها چیز مهمی نیستند.
اگر می خواهید به طور سریع و موثر یک زبان را یاد بگیرید باید راههایی را پیدا کنید که آن زبان در زندگی شما از الویت برخوردار شود. اگر سعی کنید زبانی را یاد بگیرید که به زندگی شما مربوط نباشد دائما هر چه را یاد می گیرید فراموش می کنید و فراموشی باعث می شود که زمان زیادی را برای یادگیری همان مطالب از دست بدهید!
حالا شاید بپرسید چگونه می توانم زبان را با زندگی خود پیوند بزنم؟ در بلند مدت باید اهداف خود را به طور شفاف مشخص کنید و این که “چرا” می خواهید آن زبان را یاد بگیرید. در کوتاه مدت باید از آن زبان “استفاده” کنید نه اینکه فقط آن را مطالعه کنید. باید به فعالیتهایی بپردازید که در آن زبان به آنها علاقه مند هستید. مثل خواندن کتاب، تماشای فیلم، آشپزی و …
اگر هنوز نمی دانید که چگونه یک زبان را مستقیما به چیزهایی که علاقه دارید پیوند بزنید کمی زمان بگذارید و جملات زیر را به هر شکل ممکن که می دانید کامل کنید:
- می خواهم زبان انگلیسی را یاد بگیرم تا ….
- وقتی زبان انگلیسی را مسلط شوم خواهم توانست …
- اگر نتوانم زبان انگلیسی را یاد بگیرم نخواهم توانست …
به این ترتیب به مغز خود این فرمان را می دهید که این مطالب برای من مفید هستند، پس بهتر است آنها را به خاطر بسپاری! در نتیجه هر چه بیشتر به خاطر بیاورید کمتر تکرار کرده و در نتیجه سریعتر یاد می گیرید.
4- طوری زبان را بخوانید که انگار زندگیتان به آن بستگی دارد.
باید بدانید که خواندن زبان با یادگیری آن متفاوت است. خواندن یک زبان یعنی حفظ لغات جدید، یادگیری ساختارهای گرامری جدید و یا شرکت در یک دوره. اما یادگیری زبان یعنی درونی سازی آن زبان و رسیدن به مرحله ای که بتوانید با آن زبان ارتباط ایجاد کنید.
خواندن زبان مهم است اما، هدف اصلی ما یادگیری زبان است نه فقط خواندن آن. اگر می خواهید یک زبان را واقعا یاد بگیرید باید از آن زبان “استفاده” کنید. با مطالعه یک زبان مواد خام اولیه ای را که برای یادگیری به آنها نیازمندید به دست می آورید، اما برای اینکه این مواد را به چیزی معنی دار و به یاد ماندنی تبدیل کنید باید از آنها استفاده کنید. و با تبدیل آنها به جملات، ایده خود را منتقل کنید. بنابراین برای اینکه یک زبان را سریعتر یاد بگیرید باید از هر فرصتی استفاده کرده و به آن زبان صحبت کنید.
وقتی با صحبت کردن به آن زبان چیزهایی که یاد گرفته اید را به کار ببرید آن زبان بخشی از شما شده و زمان کمتری برای تکرار مکررات صرف خواهید کرد. یکی از بهترین روشها برای صحبت کردن به یک زبان این است که افرادی را برای این کار پیدا کنید.
هرچند نباید لزوما خود را به صحبت کردن با دیگران محدود کنید. سعی کنید “با خودتان” حرف بزنید. به هر حال شما تنها کسی هستید که 24 ساعت هفته در دسترس هستید. چند روش صحبت کردن با خود به شکل زیر است:
- با خودتان با صدای بلند صحبت کنید. در مورد موضوعاتی که دائما به آن فکر می کنید با خود صحبت کنید یا حتی شخصیت های خیالی ایجاد کرده و یک مکالمه بسازید.
- یک دفتر خاطرات درست کنید. کارها و افکار روزانه یا هر چیزی که به آن علاقه مندید را یادداشت کنید.
- صدای خود را ضبط کنید. بعد از ضبط صدای خود به آن گوش کنید و سعی کنید تلفظ و دستور زبان و موارد دیگر را اصلاح کنید. همچنین می توانید از روی یک متن بخوانید و سپس صدای خود را ضبط کرده و به آن گوش کنید.
5- از اپلیکیشن های یادگیری استفاده کنید.
سعی کنید اپلیکیشن های لغت را روی گوشی خود نصب کنید و در طول روز از زمانهای مرده برای یادگیری استفاده کنید.
هر جا می خواهید معنی کلمه جدیدی را پیدا کنید می توانید از اپلیکیشن های Google Translate و iTranslate استفاده کنید.
با استفاده از اپلیکیشن های فلش کارت Anki و Brainscape تقریبا می توانید همه اوقات شبانه روز را به یادگیری اختصاص دهید.
6- برنامه ای قابل دوام و موثر برای یادگیری طراحی کنید.
یادگیری موثر یک زبان چیزی نیست که به خودی خود اتفاق بیفتد. اگر می خواهید سریع یاد بگیرید باید برای این منظور برنامه ریزی کنید. برنامه شما یک نقشه راه است که باید در آن به استراتژی های صرفه جویی در زمان، استفاده از اپلیکیشن های یادگیری، تکرار، صحبت کردن تا حد ممکن، پیوند دادن آن زبان با فعالیت های مرتبط به زندگی خود توجه کنید. اما از طرفی باید برنامه یادگیری ایجاد کنید که مستمر باشد.
ممکن است اوایل یادگیری یک زبان گاها وسوسه شوید تا هر چه سریعتر به آن زبان مسلط شوید، اما اگر در ابتدا خیلی تندحرکت کنید انگیزه خود را به مرور از دست خواهید داد. به همین دلیل باید اصل آهستگی و پیوستگی را رعایت کنید. در طراحی برنامه خود باید برای یادگیری و ارتقا حوزه های زیر دارای استراتژی باشید:
لغت، گرامر، لیسنینگ، اسپیکینگ، راتینگ و ریدینگ. در برنامه خود باید تعادل ایجاد کنید. اگر در یکی از این حوزه های نسبت به بقیه رشد بیشتری داشتید باید در برنامه خود تجدید نظر کرده و به بخشهایی که در آنها ضعیف مانده اید وقت بیشتری اختصاص دهید. همچنین اگر دائما از برنامه خود عقب می افتید به این معناست که برنامه شما قابل دوام نیست و باید از حجم آن کمتر کنید. بنابراین باید با رویکردی شروع کنید که هم تکنیک های یادگیری موثر را به کار ببرید و هم بتوانید انرژی و تعهد خود را از ابتدا تا انتهای کار حفظ کنید.
اگر موارد خواسته شده را انجام دهید، قطعا از سرعت یادگیری خود شگفت زده خواهید شد و بعد به جای اینکه بپرسید “آیا تا الان باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟” از پرسش این سوال متعجب خواهید شد که “چطور توانستم تا الان این زبان را یاد بگیرم؟”

اگر قصد دارید زبان انگلیسی را بهصورت خودآموز فرابگیرید، به خواندن این مقاله ادامه دهید تا در ادامه پنج روش جذاب را به شما معرفی کنم. با به کار بردن این پنج روش میتوانید از همین حالا یادگیری زبان انگلیسی را شروع کنید. ۱- متناسب با روانشناسی خودتان عمل کنید. – در امر یادگیری زبان این روش یادگیری است که مهم است نه استعداد. (استیو کافمن) اهداف S.M.A.R.T را مشخص کنید. اگر ندانید به کجا میروید، چگونه انتظار […]
یادگیری زبان انگلیسی بدون معلم با 5 روش جذاب
اگر قصد دارید زبان انگلیسی را بهصورت خودآموز فرابگیرید، به خواندن این مقاله ادامه دهید تا در ادامه پنج روش جذاب را به شما معرفی کنم. با به کار بردن این پنج روش میتوانید از همین حالا یادگیری زبان انگلیسی را شروع کنید.
۱- متناسب با روانشناسی خودتان عمل کنید.
– در امر یادگیری زبان این روش یادگیری است که مهم است نه استعداد. (استیو کافمن)
اهداف S.M.A.R.T را مشخص کنید.
اگر ندانید به کجا میروید، چگونه انتظار دارید بهجایی برسید؟ اگر میخواهید زبان انگلیسی را بهصورت خودآموز فرابگیرید ابتدا باید به این سؤال پاسخ دهید که “میخواهم به کجا برسم؟”
هنگامیکه صحبت از هدفگذاری میشود، تعطیلات نوروز به ذهن همه ما خطور میکند. اولین روز فروردین هرسال به خودمان قول میدهیم که یکزبان جدید یاد بگیریم، درآمدمان را ده برابر کنیم، خوردن فست فودها را کنار بگذاریم و یکشبه دنیا را تغییر دهیم، اما بعد از چند هفته تقریباً همهچیز به فراموشی سپرده میشود و ما دوباره به روال گذشته خود بازمیگردیم.
حال سؤال من این است که چرا چنین چیزی رخ میدهد؟ آیا این امر به خاطر تنبلی و ضعف شخصیتی ما است؟ شاید در مورد بعضی افراد چنین باشد اما من شخصاً معتقدم علت این امر آن است که اهدافمان را خیلی سطحی تعریف میکنیم. به این معنا که اهداف ما نامشخص، غیرقابلاندازهگیری، دستنیافتنی، نامرتبط بازندگی فردیمان و بدون هیچ تاریخ مشخصی هستند. اهداف شما درزمینهٔ یادگیری زبان انگلیسی باید بر اساس چهارچوب S.M.A.R.T تعریف شده باشند یعنی:
Specific (دقیق)
Measurable (قابلاندازهگیری)
Attainable (دستیافتنی)
Relevant (مرتبط)
Time-bound (زمانبندیشده)
بگذارید مثالی بزنم. بهجای آنکه بگویید “میخواهم زبان انگلیسی را یاد بگیرم” باید بگویید “میخواهم با کارمند خارجی زبان شرکتمان هر پنجشنبه به مدت ۱۵ دقیقه طی شش ماه آینده انگلیسی صحبت کنم. حالا متوجه تفاوتها شدید!؟
– به مسیر فکر کنید تا به مقصد
هرچند مثبت اندیشی بسیار خوب است اما مثبت اندیشی در مورد بسیاری افراد بهطور ناخودآگاه منجر به این تصور میشود که “الآن دیگر به هدفم رسیدهام پس چرا باید اینهمه سخت تلاش کنم؟” پس بهجای آنکه خود را در حال عبور از خط پایان مسابقه ببینید، همچنان خود را در حال دویدن در این مسیر تصور کنید.
– یادگیری زبان را نوعی ماجراجویی تلقی کنید نه یک وظیفه
بهجای آنکه به خود بگویید: “امروز مجبورم انگلیسی بخوانم.” بگویید: “امروز فرصت دارم زبان بخوانم.” به خاطر داشته باشید هر زبان دروازهای است به سمت سرزمینی جدید، فرهنگی نو، غذاهای جدید، موسیقیهای جدید و شاید هم عشقهای نو! دقایق و ساعاتی که امروز صرف یادگیری زبان انگلیسی میکنید سالها لذت را برایتان به ارمغان خواهد آورد.
– فعالیتهای یادگیری را انتخاب کنید که لذتبخش باشند.
ببینید از چه چیزهایی لذت میبرید و سعی کنید آنها را با زبان انگلیسی پیوند بزنید. مثلاً اگر از تماشای مسابقات ورزشی لذت نمیبرید نباید خودتان را مجبور کنید که مسابقات ورزشی را به زبان انگلیسی تماشا کنید. باید فعالیتهای لذتبخش و نشاطآور انجام دهید.
۲- محیط پیرامون خود را بهگونهای طراحی کنید که بیشترین ورودی و خروجی زبان انگلیسی را دریافت کنید.
برتری تصادفی نیست بلکه همواره حاصل تمرکز زیاد، تلاش صادقانه و اجرای هوشمندانه است. درواقع برتری نشانه انتخابهای هوشمندانه بسیار زیاد است. این انتخابها هستند که سرنوشت ما را رقم میزنند نه شانس! (ارسطو)
– رسانههای انگلیسیزبان را دنبال کنید.
یکی از بهترین روشها برای یادگیری حداکثر این است که رسانههای فارسی را به انگلیسی تبدیل کنید. ( تلویزیون، فیلم، مجله، روزنامه و…)
– زبان تمامی ابزارهای دیجیتالی خود را به انگلیسی تغییر دهید.
– وسایل موردنیاز در منزل و دفتر کار خود را با برچسب انگلیسی مشخص کنید.
۳- میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید.
هر چیزی را که ارزشیابی کنید قادر به کنترل آن نیز خواهید بود. ( پیتر دراکر)
– میزان پیشرفت خود را با مقیاس “ساعت” بسنجید نه با مقیاس “سال”.
– بجای اینکه ببینید چند سال زبان خواندهاید ببینید چند ساعت را به این کار اختصاص دادهاید. اگر پیشرفت قابلتوجهی نداشتهاید به این معناست که تعداد ساعاتی که به این کار اختصاص دادهاید کافی نیست.
– حداقل ماهیانه یکبار صدای خود را ضبط کنید.
– خاطرات خود را به زبان انگلیسی ثبت کنید.
۴- یک گروه تشکیل دهید.
یادگیری خودآموز به این معنا نیست که نباید از معلم یا دوستان مسلط به زبان انگلیسی کمک بگیرید.
دوستانی را پیدا کنید که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند. این امر باعث افزایش اعتمادبهنفس و نیز حس رقابت سالم بین شما میشود.
۵- هرروز یک گام هرچند کوچک به جلو بردارید.
– هرروز مقدار کمی انگلیسی مطالعه کنید. مقدار آن مهم نیست. این میزان میتواند مرور یک فلش کارت لغت باشد. وقتی یک روز را از دست بدهید روز بعد و روزهای دیگر را به همین منوال از دست خواهید داد.
– از اوقات مرده استفاده کنید.
زمانهایی در طول روز وجود دارد که اصلاً متوجه آنها نیستیم مثل انتظار در صف اتوبوس، نانوایی، آسانسور و … . خب کافی است چند فلش کارت را در این اوقات مرور کنید یا چند دقیقه به یک پادکست گوش کنید. به این صورت در پایان روز خواهید دید که چقدر زبان خواندهاید.
– اول صبح انگلیسی بخوانید.
هرروز صبح چند دقیقه به تمرین مهارتهای چهارگانه زبان یعنی شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن بپردازید. با استفاده از همین پنج روش ساده میبینید که میتوانید بهصورت خودآموز به یادگیری زبان انگلیسی بپردازید. امیدوارم این روشها کمک کنند تا سریعتر در مسیر پیشرفت قرار بگیرید، موفق باشید!

یادگیری سریع زبان انگلیسی در ۵ قدم
افراد بسیاری را می شناسم که سالها در مدارس به یادگیری انگلیسی می پردازند اما تنها چیزی که بعد از این همه سال یاد گرفته اند جملاتی در حد “.It is a pen” و چیزهایی در همین حد است. یادگیری یک زبان جدید یکی از پربارترین مهارتهایی است که در طول زندگی می توانیم کسب کنیم اما چرا یادگیری این مهارت این قدر دشوار است؟
اگر در مدارس انگلیسی خواندهاید پس چرا هنوز از انجام یک مکالمه ساده ناتوان هستید؟ مطمئناً نمیخواهید یادگیری انگلیسی را دوباره به همان روش غلط دوران مدرسه تجربه کنید. به این منظور در این مقاله میخواهم پنج روش یادگیری سریع زبان انگلیسی را به شما معرفی کنم.
۱- خودتان را در موقعیتی قرار دهید که ناچار به یادگیری باشید.
اگر استفاده از مهارتهای زبان را به انتخاب خودمان واگذار کنند احتمال زیاد رغبت چندانی به آن نشان نخواهیم داد. مغز ما بهطور غریزی همواره به دنبال راحتی است و طبیعتاً گزینههایی را انتخاب میکند که به کمترین میزان تفکر نیاز دارند. یادگیری یکزبان جدید مثل هر مهارت دیگری نیازمند ارادهای قوی است. شما باید آگاهانه از پناهگاه امن خود خارجشده و هرگز اجازه بازگشت به نقطه اول را به خود ندهید. اغلب افراد تصور میکنند بهترین راه یادگیری یکزبان عبارت است از زندگی کردن در یک کشور خارجی زبان که البته چندان تصور درستی نیست. امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که دانستن زبان انگلیسی در زندگی هر فرد بسیار پرمنفعت است. در اغلب کشورهای خارجی درصدی از جمعیت به زبان انگلیسی صحبت میکنند و اغلب در شهرهای بزرگ متمرکزند در اینگونه موقعیتها رشد کردن اجباری نیست بلکه اختیاری است. روشهای متعددی وجود دارند که با استفاده از آنها میتوان یادگیری انگلیسی را اجباری نمود. مثلاً تغییر زبان موبایل خود و یا هر رسانه اجتماعی دیگر به انگلیسی. همچنین میتوانید اشیا گوناگون آشپزخانه و یا حمام خود را با برچسب بانام انگلیسی آنها نامگذاری کنید. وقتی اینگونه خود را مجبور به استفاده از زبان انگلیسی میکنید درنتیجه یادگیری با سرعت و بهطور تضمینی اتفاق میافتد.
۲- الویت خود را بر روان صحبت کردن بگذارید نه دقیق صحبت کردن.
منظور از روان صحبت کردن این است که قادر باشیم بهراحتی منظور خود را منتقل کنیم و منظور از دقیق صحبت کردن یعنی به صحبت کردن دقیق بدون هیچگونه اشتباه گرامری یا لغوی. باید بدانیم که هدف نهایی از یادگیری زبان روان صحبت کردن است نه دقیق صحبت کردن! البته این جمله به این معنا نیست نباید اهمیتی به دقیق صحبت کردن داد فقط باید بدانید که هنگام صحبت کردن اشتباهاتی داشته باشید اما اهمیتی ندارد. به خاطر بیاورید هنگامیکه زبان فارسی را یاد میگرفتید طبیعتاً بسیاری از قواعد دستور زبان را رعایت نمیکردیم اما درعینحال میتوانستیم منظورمان را بهطور کامل برسانیم. وقتی یادگیری یکزبان را شروع میکنید نیازی نیست از همان ابتدا تمام انرژی خود را وقف حفظ کردن لغات نمایید و یا اینکه سعی کنید هر جملهای را که میگویید بهطور ۱۰۰% بر اساس ساختار درست گرامر باشد. زبان را نمیتوان فقط از طریق کتاب یاد گرفت باید روی موضوعات کاربردی تمرکز کنید و به این طریق تا حد زیادی در وقت خود صرفهجویی کنید.
۳- بهجای اینکه حجم زیادی از کلمات را با زحمت در مغز خود جا دهید میتوانید از “نرمافزار تکرار بافاصله” استفاده کنید.
افرادی که یادگیری زبان را بهصورت خودآموز شروع میکنند همواره وسوسه میشوند که تا میتوانند به هر شکلی شده لغت یاد بگیرند. هرچند این روش در کوتاهمدت مؤثر است اما برای واردکردن اطلاعات به حافظه بلندمدت چندان تأثیرگذار نیست. روش یادگیری زبان انگلیسی با روش آماده سازی آزمون شب امتحان بسیار متفاوت است. نرمافزار تکرار بافاصله “SRS” نوعی برنامه کامپیوتری است که شبیه مدل استفاده از فلش کارت است و روش مؤثرتر برای حفظ اطلاعات و انتقال آنها به حافظه بلندمدت میباشد. این فلش کارتها بر اساس الگوریتمهای پیچیدهای طراحیشدهاند که کارتها را بافاصله زمانی روی صفحه مانیتور نمایش میدهد. در این شیوه لغات سادهتر نسبت به لغات دشوارتر کمتر نمایش داده میشود و لذا کاربر این امکان را مییابد تا زمان بیشتری را برای مطالعه لغات دشوارتر اختصاص دهد. لغات دشوارتر انقدر نمایش داده میشود تا کاربر به حد تسلط برسد. با استفاده از نرمافزار علاوه بر صرفهجویی در زمان میتوانید بهطور رعدآسایی سرعت یادگیری خود را افزایش دهید.
۴- یک دوست انگلیسیزبان پیدا کنید.
سؤال کردن و کمک خواستن هیچ عیب و ایرادی ندارد. پس هیچگاه از سؤال کردن و کمک خواستن خجالت نکشید. این امر نشانه این است که شما در یادگیری مصمم هستید و برای رسیدن به حد تسلط از هیچ تلاشی فروگذار نخواهید کرد. حمایت دیگران میتواند سرعت یادگیری شمارا افزایش دهد. در هر سطحی از زبان هستید یک دوست پیدا کنید که او هم مثل شما در حال یادگیری زبان انگلیسی هست. اوقاتی را برای باهم بودن برنامهریزی کنید و پیشرفتهای خود را باهم به اشتراک بگذارید و به تبادل سایتها و منابع مفید آموزش زبان انگلیسی بپردازید.
۵- از هر اشتباهی درس بگیرید و به خودتان جایزه بدهید.
آماده اشتباهات فراوان باشید. شما میتوانید باهوشترین فرد دنیا شوید اما اگر سماجت به خرج دهید و در لاک دفاعی خود فروروید فرصتهای بیشماری را برای رشد کردن و پیشرفت از دست خواهید داد. به خاطر داشته باشید که اغلب انگلیسیزبانها به تلاش شما برای فراگیری بخش مهم فرهنگشان – یعنی زبان – احترام میگذارند. پس از هر اشتباه ولو جزئی خوشحال باشید چراکه نشانه تلاش صادقانه شماست . همچنین از هر مکالمه بهعنوان فرصتی برای آموختن حتی یک نکته استفاده کنید. هنگام مطالعه به این موارد فکر کنید:
- چه کلمات یا عباراتی در این مکالمه برایم مفید است؟
- چه کلمات یا عبارات جدیدی را شنیدم یا دیدم؟
- چگونه میتوانم در مکالمههای بعدی مکالمهای مشابه ارائه کنم؟
وقتی در فرآیند یادگیری زبان فراز و نشیبهای آن را با آغوش باز میپذیرید از این سفر بیشتر لذت خواهید برد و فرصتهای یادگیری بیشتری برای خود ایجاد میکنید. به خاطر داشته باشید که موفقیت حاصل یک حقیقت ساده است و آن عبارت است از: “تلاش صحیح شما”
امیدوارم با بهکارگیری راهکارهای یادشده هر چه سریعتر در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیرید. موفق باشید!
نظر شما چیست؟ شما تاکنون کدام یک از روشهای یادشده را به کار گرفتهاید؟ فکر میکنید چه روشهای بهتری برای یادگیری سریعتر زبان انگلیسی وجود دارد؟