The jar of life
!The jar of life
شیشه (ظرف) عمر
One day in a small town a local philosophy Professor known for his unique teaching methods made a special visit to a primary school.
یه روز تو یه شهر کوچیک، یه استاد فلسفه که به خاطر روشهای خاص آموزشیش معروف بود، تصمیم گرفت یه بازدید خاص از یه مدرسه ابتدایی داشته باشه
The day of his visit he arrived in a classroom an intriguing glint in his eyes and a large empty glass jar tucked under his arm.
روزی که قرار بود بره، وارد کلاس شد، چشماش برق میزد و یه شیشه بزرگ خالی هم زیر بغلش بود
This caught the kid’s attention instantly with an air of playful mystery.
این حرکتش بلافاصله توجه بچهها رو جلب کرد، یه جور رمز و راز بازیگوشانه تو هوا بود
It was clear this wasn’t going to be your usual school day.
معلوم بود که امروز یه روز معمولی مدرسه نخواهد بود
He placed it on the table in front of everyone and then from under the table he brought out a pile of large Stones each about the size of a fist.
شیشه رو روی میز جلوی همه گذاشت و بعد از زیر میز یه سری سنگ بزرگ درآورد که هر کدوم اندازه یه مشت بودن
Carefully he began placing these stones into the jar one by one until he could fit no more.
با دقت شروع به گذاشتن این سنگها تو شیشه کرد، یکی یکی تا وقتی که دیگه جا برای سنگا نبود
He turned to the class and asked is this Jar full?
رو به بچهها کرد و پرسید: آیا این شیشه پر شده؟
Seeing that no more Stones could fit the students nodded and replied yes.
بچهها که دیدن دیگه نمیشه سنگی تو شیشه گذاشت، سرشون رو تکون دادن و گفتن: بله
To their surprise the professor then pulled out a bag of Pebbles.
به تعجب بچهها، استاد بعدش یه کیسه سنگریزه درآورد
He started pouring them into the jar shaking it slightly the Pebbles much smaller than the stones rolled into the open spaces between the stones.
شروع کرد به ریختن سنگریزهها تو شیشه و شیشه رو کمی تکون داد. سنگریزهها که خیلی کوچیکتر از سنگها بودن، تو فضای خالی بین سنگها جا شدن
Again he asked the class is this Jar full now?
دوباره از بچهها پرسید: آیا این شیشه حالا پر شده؟
Some of the students started to understand his point and hesitated but many agreed again yes now it’s full.
بعضی از بچهها شروع به فهمیدن منظورش کردن و مردد شدن، ولی خیلیا دوباره گفتن: بله، حالا پر شده
The professor then produced a bag of sand and started pouring it into the jar the tiny grains filled all the remaining interstitial spaces between the stones and Pebbles.
استاد بعدش یه کیسه شن درآورد و شروع به ریختن شن تو شیشه کرد. ذرات کوچیک شن همه فضای خالی بین سنگها و سنگریزهها رو پر کردن
For the third time he asked is the Jar full now?
برای بار سوم پرسید: آیا این شیشه حالا پر شده؟
The students catching on responded probably not.
بچهها که متوجه موضوع شدن، جواب دادن: احتمالا نه
Lastly the professor pulled out a jug of water and poured it into the jar saturating the sand only then did he agree that the jar was indeed full.
آخرین بار استاد یه پارچ آب درآورد و اون رو تو شیشه ریخت، شن رو کاملا خیس کرد و فقط اون موقع بود که قبول کرد شیشه واقعاً پر شده
He looked at his students and explained I want you to realize that this jar signifies your life.
او به دانشآموزانش نگریست و توضیح داد: میخوام بدونید که این شیشه نماد زندگی شماست
The stones are the important things your family health and Friends things that if everything else was lost and only they remained your life would still be full.
سنگها چیزای مهم هستن: خانواده، سلامتی و دوستاتون. چیزایی که اگه همه چیز دیگه از بین بره و فقط اینا باقی بمونن، زندگیتون هنوز هم کامل میمونه
The Pebbles are the other things that matter your job your house your car.
سنگریزهها چیزای دیگه مهم هستن: شغلتون، خونه و ماشینتون
The sand represents the small stuff the trivial things.
شن نشونه چیزای کوچیک و جزئیاته: مسائل جزئی و بیاهمیت
He continued if you put the sand or the Pebbles into the jar first there’s no room for the stones.
او ادامه داد: اگه اول شن یا سنگریزهها رو داخل شیشه بریزید، جایی برای سنگها نمیمونه
The same goes for life if you spend all your time and energy on the small stuff the daily to-dos and the mundane tasks you’ll never have room for the things that truly matter most.
این در زندگی هم صدق میکنه. اگه تمام وقت و انرژیتون رو صرف چیزای کوچیک و کارای روزمره کنید، هیچوقت برای چیزای مهمتر جا نخواهید داشت
The stones are those things critical to your true Essence and happiness they represent spending quality time with your loved ones caring for your health but also pursuing your dreams and passions.
سنگها اون چیزایی هستن که برای جوهره واقعی شما و خوشبختیتون حیاتیان. اونها نشونه گذروندن وقت با کیفیت با عزیزانتونه، مراقبت از سلامتیتون و همچنین دنبال کردن آرزوها و علایقتون
If you don’t prioritize these you may find at the end that you’ve left out the most important parts of your life.
اگه اینا رو اولویت ندید، ممکنه در پایان بفهمید که مهمترین بخشهای زندگیتون رو نادیده گرفتید
He then concluded powerfully make sure you put the stones in first they are your foundation your main pillars.
سپس با قدرت گفت: مطمئن بشید که اول سنگها رو داخل بگذارید. اونها پایه و ستونهای اصلی شما هستن
They are your family your health your dreams don’t let the Pebbles or the sand the secondary tasks the routine the trivialities take precedence over them.
اونها خانواده، سلامتی و آرزوهای شما هستن. نذارید سنگریزهها یا شن، کارای ثانویه و روزمره و مسائل بیاهمیت بر اونا اولویت پیدا کنن
At the end of your journey it is the stones that will weigh the most in your jar of life defining its value and meaning.
در پایان سفر زندگیتون، این سنگها هستن که بیشترین وزن رو در شیشه زندگیتون دارن و ارزش و معنای اون رو تعریف میکنن
Let your life be driven by the things that enrich your spirit that fulfill your soul and that matter the most the rest is just Pebbles and sand.
بذارید زندگیتون با چیزایی هدایت بشه که روحتون رو غنی میکنن، روحتون رو ارضا میکنن و بیشترین اهمیت رو دارن. بقیه فقط سنگریزه و شن هستن
As the professor concluded his speech a thoughtful student raised her hand and asked but Professor what about the water where does that fit into our lives?
همونطور که استاد سخنرانیش رو تموم کرد، یه دانشآموز با فکر دستش رو بلند کرد و پرسید: اما استاد، آب چطور؟ آب کجای زندگی ما جا میگیره؟
The professor smiled at her insightful question and responded ah the water.
استاد با لبخند به سوال آگاهانهش پاسخ داد: آه، آب
The water signifies that no matter how full your life may seem there’s always room for a cup of coffee or tea with a friend.
آب نشوندهنده اینه که هیچوقت زندگیتون به نظر نمیرسه که پره، همیشه جا برای یه فنجان قهوه یا چای با یه دوست هست
No matter how busy you are there’s always space for small moments of Joy relaxation and connection with others.
مهم نیست چقدر مشغول باشید، همیشه فضا برای لحظههای کوچیک شادی، آرامش و ارتباط با دیگران وجود داره
In our lives we often find ourselves juggling between priorities trying to fit everything into the Limited hours of the day.
در زندگیمون اغلب خودمون رو در حال انجام اولویتهای مختلف پیدا میکنیم و سعی میکنیم همه چیز رو تو ساعتهای محدود روز بگنجونیم
We get so caught up in the hustle and bustle the small tasks that we sometimes forget what truly matters.
ما آنقدر درگیر و مشغول میشیم که گاهی فراموش میکنیم چه چیزی واقعاً مهمه
This jar our life it’s not infinite it has only so much space.
این شیشه، زندگی ما، نامحدود نیست. فقط فضای محدودی داره.
If we choose to fill it first with sand and Pebbles the mundane and the peripheral we leave no room for the stones the things of real value and meaning.
اگر انتخاب کنیم که ابتدا اون رو با شن و سنگریزهها پر کنیم، امور عادی و حاشیهای، جایی برای سنگها، چیزای با ارزش واقعی و معنیدار نمیمونه
So I urge you focus on your Stones first your family your health your passions and your dreams these are the aspects of your life that when everything else is Stripped Away will still leave you fulfilled and content.
پس ازتون میخوام که اول به سنگهای زندگیتون توجه کنید: خانوادهتون، سلامتتون، علایق و آرزوهاتون. اینها اون جنبههای زندگی هستن که وقتی همه چیزهای دیگه از بین برن، هنوز شما رو پر و خشنود میذارن
Take care of these precious stones first make time for those you love and care for nurture your physical and mental well-being pursue your passions fearlessly.
اول به این سنگهای گرانبها توجه کنید. برای کسایی که دوستشون دارید و براشون اهمیت قائلید وقت بذارید. سلامت جسمی و روانیتون رو پرورش بدید. بدون ترس علایقتون رو دنبال کنید
And while you do that never forget to make room for learning growth and kindness and the water that’s the unexpected the unplanned that’s the coffee with a friend the spontaneous laughter the shared moments of Joy.
و در حالی که این کارها رو انجام میدید، هرگز فراموش نکنید که جا برای یادگیری، رشد و مهربانی بذارید. و آب؟ این چیزای غیرمنتظره و برنامهریزی نشدهست. این قهوه با یه دوست، خندههای خودجوش و لحظههای مشترک شادیه
Even when life seems so full there’s always room for these there’s always space to connect to relax to Simply Be.
حتی وقتی زندگی به نظر پر از کار میاد، همیشه جا برای این لحظات وجود داره. همیشه فضا برای ارتباط، آرامش و فقط بودن هست
The Pebbles and the sand they’ll fit in around the important stuff they’re the tasks and responsibilities that are necessary but shouldn’t consume all your time or energy they shouldn’t crowd out the space meant for your stones.
سنگریزهها و شنها کنار چیزای مهم جا میشن. اونها کارها و مسئولیتهایی هستن که ضروریان، ولی نباید تمام وقت یا انرژیتون رو مصرف کنن. اونها نباید فضای مخصوص سنگها رو پر کنن
In the end remember it’s not about having a busy life filled to the brim but about leading a fulfilling life rich with experiences that truly matter to you.
در نهایت یادتون باشه که زندگی پر مشغله تا سر حد پر بودن نیست، بلکه زندگی پرباری که با تجربیات معنادار برای شما غنی شده
It’s about not just counting the days but making the days count it’s about balancing the stones the Pebbles the sand and the water in a way that enriches your life and brings you true Joy.
این در مورد شمردن روزها نیست، بلکه درباره اینه که روزها رو ارزشمند کنید. این درباره تعادل بین سنگها، سنگریزهها، شن و آب به گونهایه که زندگیتون رو غنی کنه و شادی واقعی بیاره
Joy this is take the leap motivation.
شادی این انگیزه جهش هست