طبیعت و 20 اصطلاح کاربردی
سلام به شما اعضای گرامی سایت دکتر زبان. بهار از راه فرا رسیده و عطر خوش شکوفه ها، سرسبز شدن طبیعت و رستن گیاهان همگی نوید زندگی دوباره را می دهند. بر این اساس تصمیم گرفتیم به منظور ارتقاء یادگیری زبان انگلیسی اولین مقاله سال جدید را به معرفی بیست اصطلاحات کاربردی مرتبط با طبیعت اختصاص دهیم. در مقاله بعدی به معرفی لغات و اصطلاحات مربوط به بهار می پردازیم. ضمنا برای آشنایی بیشتر با لغات و اصطلاحات انگلیسی مربوط به 13 بدر ویدئو “سیزده بدر به روایت دکتر زبان” را از دست ندهید!
1. “Oops-a-daisy!”
آخ، عیبی نداره، چیزی نشد!
Oops-a-daisy!” I nearly dropped it.
آخ! نزدیک بود بندازمش.
2. a late bloomer
کسی که دیر شکوفا می شود
Joseph was a late bloomer, but turned out to be a formidable scholar in the long run.
جوزف دیر شکوفا شد، اما بلاخره در دراز مدت به یک اندیشمند برجسته تبدیل شد.
3. a needle in a haystack
سوزن در انبار کاه
Finding out which file you want can be like looking for a needle in a haystack.
پیدا کردن پرونده ای که میخوای مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاهه.
4. a shrinking violet
آدم کمرو خجالتی
Normally, you wouldn’t expect your local councillor to be a shrinking violet.’
قاعدتاً توقع ندارید که نماینده شورای شما آدمی خجالتی باشه.
5. as fresh as a daisy
سرحال و قبراق، پرانرژی
‘You look as fresh as a daisy!’
سرحال و قبراق بنظر میرسی.
6. flowery
پر از استعاره
Don’t use long words or flowery sentences.
از کلمات یا جملات پر از استعاره استفاده نکنید.
7. grass roots
افراد عادی، سطح پایین
We are hoping for full participation at grass roots level.
امیدواریم همه افراد سطح پایین (عادی) مشارکت کامل انجام دهند.
8. out of the woods
بی خطر، امن
‘We are not out of the woods but we have been thrown a lifeline’
از خطر در امان نیستیم اما برای ما راه فرار و نجات در نظر گرفته شده.
9. pushing up the daisies
هفت تا کفن پوسوندن
It’s lucky I was sent here, or I’d be pushing up daisies.
شانس آوردم که منو به اینجا فرستادن اگه نه تا حالا هفت کفن پوسونده بودم.
10. the grass is always greener on the other side
مرغ همسایه غازه
” The grass is always greener on the other side—the sooner you realize that and stop comparing your life to others’, the happier you’ll be!
“مرغ همسایه غازه” – هر چه زودتر این حقیقت رو بفهمی و دست از مقایسه زندگی خودت با دیگران برداری شادتر خواهی بود!
11. to bark up the wrong tree
سوراخ دعا را گم کردن، راه را عوضی رفتن
If you think I’m the guilty person, you’re barking up the wrong tree.
اگه فکر می کنی که من گناهکار م، راه را اشتباه میری.
12. to beat about the bush
غیر مستقیم صحبت کردن و طفره رفتن
He never beat about the bush when something was annoying him.
وقتی موضوعی آزارش میداد هرگز طفره نمیرفت. مستقیم اونو مطرح میکرد.
13. to come up (smelling) roses
سربلند بیرون آمدن
When the results of the fraud investigation were announced last week, the staff came up smelling of roses.
هفته قبل وقتی نتایج تحقیقات کلاهبرداری اعلام شد، کارکنان سربلند بیرون آمدند.
14. to have green fingers/a green thumb
مهارت داشتن در باغبانی
You really do have green fingers.
تو واقعا در باغبانی ماهری.
15. to let the grass grow under your feet
اهمال کردن، از دست دادن فرصت
‘Want to promote your business? Don’t let the grass grow under your feet.’
میخوای حرفه و کارت را ارتقا بدی؟ اهمال کاری نکن.
16. to hold out an olive branch
پیشنهاد صلح دادن
The government is holding out an olive branch to the demonstrators.
دولت به تظاهرات کنندگان پیشنهاد صلح داد.
17. to lead someone up the garden path
گمراه کردن، به کسی درِ باغ سبز نشون دادن
In a crime novel, the reader has to be led up the garden path.
در یک رمان جنایی باید خواننده باید گمراه بشه.
18. to let something go/run to seed
رو به زوال رفتن، از سکه افتادن
Wow, Sara’s really started going to seed ever since he had kids.
وای، سارا از موقعی که بچه آورده از بین رفته.
19. to hit the hay
خوابیدن
‘We got home safely, sat chatting for a while over steaming mugs of tea and then hit the hay for a couple of hours.’
ما بسلامت به خونه رسیدیم، برای مدتی حرف زدیم و چای داغ نوشیدیم و بعدش هم چند ساعتی خوابیدیم.
20. to nip something in the bud
در نطفه خفه کردن
It’s important to nip this problem in the bud.
مهمه که از همون ابتدا مشکل رو در نطفه خفه کنیم.
در ادامه لغات و صفات مربوط به آب و هوا، جغرافیا و گیاهان را معرفی می کنیم.
اسامی مرتبط با آب و هوا
مِه | Fog |
شبنم منجمد | Frost |
تگرگ | Hail |
رعد و برق | Lightning |
غبار | Mist |
برف و بوران | Sleet |
طوفان | Storm |
آسمان غرش | Thunder |
صفات مرتبط با آب و هوا
ابری | Cloudy |
مِه آلود | Foggy |
یخ زده | Frosty |
مرطوب | Humid |
غبارآلود | Misty |
ابری | Overcast |
بارانی | Rainy |
برفی | Snowy |
طوفانی | Stormy |
آفتابی | Sunny |
مرطوب | Wet |
بادی | Windy |
لغات مربوط به جغرافیا
تنگه | Canyon |
غار | Cave |
صخره | Cliff |
ساحل | Coast |
قاره | Continent |
کشور | Country |
بیابان | Desert |
جنگل | Forest |
یخچال | Glacier |
تپه | Hill |
جزیره | Island |
دریاچه | Lake |
کوه | Mountain |
اقیانوس | Ocean |
دشت | Plain |
تپه دریایی | Reef |
دره | Valley |
آبشار | Waterfall |
لغات مربوط به گیاهان
کاکتوس | Cactus |
سرخس | Fern |
گُل | Flower |
چمن | Grass |
علف | Herb |
خزه | Moss |
نخل | Palm |
بوته | Shrub, Bush |
تاک | Vine |
شکوفه | Blossom |
سلام استاد گرامی
سال نو بر شما و تیم محترم دکتر زبان مبارک
خیلی عالی بود استفاده کردم. مقالات شما فوق العاده هستن. سپاسگزارم
درود بر شما دوست عزیز
ممنون از محبت شما. با آرزوی بهترین ها در سال جدید برای شما
مرسی از بابت مطلب خوب شما. سال خوبی داشته باشید.
سلام وخدا قوت
عالی..تشکر از شما