11. the lull (or calm) before the storm
آرامش قبل از طوفان
It was like the calm before the storm, as I knew difficult times were to come.
مثل آرامش قبل از طوفان بود، چون می دونستم که دوران سختی پیش رو است.
12. full of hot air
چرت و پرت گفتن
I did not believe a word she said. She was full of hot air.
حتی یک کلمه از حرف های او را باور نمی کنم، خیلی چرت و پرت می گوید.
13. under the sun
در جهان / در دنیا
London’s Oxford Street has every shop under the sun; it is always at its busiest on a Thursday.
در خیابان آکسفورد لندن همه نوع فروشگاههای جهان را شامل میشه و همیشه روزهای پنج شنبه در اوج شلوغیه.
14. a/(one’s) place in the sun
جایگاه یا موقعیت مطلوب
He was one of those people who was always looking for his place in the sun.
او یکی از کسانی بود که همیشه دنبال موقعیتی مطلوب می گشت.
Your place in the sun will be assured when you win this match.
وقتی در این مسابقه برنده بشین، جایگاه و موقعیت مطلوبتون قطعی خواهد شد.
15. a cold day in July
یک روز سرد در جولای (مرداد)، اتفاق محال
It’ll be a cold day in July before I buy you a new car.
از محالاته که یک ماشین جدید برات بخرم.

16. stay out of the sun
خودداری از قرارگرفتن در معرض آفتاب / دور ماندن از آفتاب
Be careful when you’re on holiday. Apply lots of sun cream, keep hydrated and keep out of the midday sun if you can.
وقتی در تعطیلات هستید مراقب باشید. از کرم ضد آفتاب به مقدار زیاد استفاده کنید، پوست خود را مرطوب نگه دارید و از قرار گرفتن در معرض آفتاب نیم روزی خودداری کنید.
17. sit in the sun
نشستن زیر نور آفتاب
I can’t sit in the sun for very long with my fair skin.
من نمی تونم مدت زمان زیادی با پوست زیبا و سفیدم زیر نور آفتاب بنشینم.
18. the sun is in your eyes
تابیدن نور آفتاب در چشم ها
The sun is in my eyes, I can’t see a thing.
نور خورشید توی چشمام می تابه، نمی تونم چیزی رو ببینم.
19. shield your eyes from the sun
محافظت از چشم ها دربرابر نور آفتاب
I wear a wide hat to shield my eyes from the sun.
من یک کلاه لبه پهن روی سرم می گذارم تا از چشمانم در برابر نور خورشید محافظت کنم.
20. a drop of rain
یک قطره باران
Their simple wedding ceremony couldn’t have been more perfect, and there wasn’t a drop of rain that day.
مراسم ازدواج ساده آن ها نمی توانست بهتر از این برگزار شود، در آن روز حتی یک قطره باران هم نبارید.

21. glorious weather
هوای عالی
Yesterday’s match was played in glorious weather with plenty of warm sunshine.
مسابقه دیروز در هوایی عالی و با تابش آفتابی گرم برگزار شد.
22. the best of the weather
بهترین شرایط آب و هوایی
It got clearer as I went north, so we must have got the best of the weather.
هرچه به سمت شمال حرکت کردم، هوا صاف تر شد. پس باید با بهترین شرایط آب و هوایی مواجه شویم.
23. feel the heat
احساس گرما کردن
I could feel the heat of the sun on my back as I cycled through the park.
همان طور که در پارک می چرخیدم، می توانستم گرمای خورشید را روی پشتم احساس کنم.
24. escape from the heat
فرار کردن از گرما
In summer, many people leave the city for the seaside to escape from the heat.
بسیاری از مردم در تابستان و برای فرار از گرما، از شهر خارج می شوند و به ساحل می روند.
25. dive into water
شیرجه زدن در آب
He dove into the water and started swimming.
او در آب شیرجه زد و شروع کرد به شنا کردن.
26. get a suntan
برنزه شدن
She’s on the beach all day, trying to get a really deep suntan.
اون تمام روز توی ساحل بود و سعی می کرد تا تنش حسابی برنزه بشه.

27. cool off
خنک شدن
It can get hot in the summer so you may want to cool off with an ice dessert.
در فصل تابستان هوا بقدری داغ میشود که شاید بخواهید با یک دسر یخی خنک شوید.
28. floaties
بازوبند شنا
I used to hate wearing floaties when I was a kid. I just wanted to swim like all the adults.
وقتی بچه بودم، از پوشیدن بازوبند شنا متنفر بودم. فقط می خواستم مثل همه بزرگسالان شنا کنم.
29. life guard
غریق نجات
The life guard blew his whistle to tell the people they were swimming too far away.
غریق نجات سوت زد که به مردم بگوید آنها در فاصله خیلی دور در حال شنا کردن بودند.
30. popsicle
بستنی یخی
I have great memories of going to the beach with my grandparents when we were younger. They would always buy us popsicles.
من خاطرات بسیارخوبی از رفتن به ساحل با پدربزرگ و مادربزرگم دارم وقتی جوانتر بودیم، آنها همیشه برای ما بستنی یخی می خریدند.
31. take a dip
آب تنی کردن
I’m going to take a quick dip and then I’ll come home.
من قصد دارم یه آب تنی کنم و سپس به خانه بر گردم.
32. peak season
فصل اوج شلوغی
July and August are the peak season months. This is when everything becomes more expensive.
جولای و آگوست ماه های اوج شلوغی جمعیت هستند. این زمانی است که همه چیز گرانتر می شود.
33. rates
نرخ قیمت ها
The rates of the resort are always higher in the summer months.
نرخ اقامتگاه های تفریحی همیشه در ماه های تابستان بیشتر است.

34. sun lounger
تختخواب آفتابگیر
We had to wake up early to make sure we got the sun loungers we wanted by the pool.
برای اطمینان ازین که تخت های آفتابگیری را که در کنار استخرمیخواستیم گرفته ایم باید زود بیدار شویم.
35. flip flops
دمپایی لاشصتی
No one wears shoes when they go to the beach. You can only see people who are barefoot or wearing flip flops.
هیچ کس موقع رفتن به ساحل کفش نمی پوشه. کافیه یه نگاهی به افرادی که پابرهنه هستند یا دمپایی لاشصتی پوشیدند ببندازی.
36. tank top
تیشرت بدون آستین
When you wear a tank top, your arms get nice and brown.
وقتی تیشرت بدون آستین می پوشی بازوهای زیبا و قهوه ای ات نمایان میشن.
37. blistering heat
گرمای شدید
No one stays in the city during the summer because of the blistering heat.
هیچ کس درطول تابستان به دلیل گرمای شدید در شهر نمی ماند.
38. breeze
نسیم
I love being by the sea because there’s always a breeze and I don’t get too hot.
عاشقاین هستم که کنار دریا بمانم چون آنجا همیشه نسیمی می وزه و خیلی گرمم نمیشه.
39. humid
مرطوب
In many parts of Europe it’s very humid in the summer and it’s easy to sweat.
در بسیاری از مناطق اروپا تابستان بسیار مرطوب است و براحتی عرق می کنی.

40. scorching hot
بسیار گرم و سوزان
It’s scorching hot today and every one is swimming in the pool.
امروز هوا خیلی گرم و سوزان است و همه در استخر شنا می کنند.
41. fishing rod
چوب ماهیگیری
Tim just got a new fishing rod for his birthday and he hopes to go fishing this weekend.
تیم تازه برای جشن تولدش یک چوب ماهیگیری هدیه گرفته و امیدواره آخر این هفته به ماهیگیری برود.
42. hiking trail
مسیرپیاده روی مسیری که شما در هنگام پیاده روی بر روی آن راه میروید.
We’re going to go on an easy (hiking) trail because it is our first time.
ما قصد داریم پیاده روی را در یک مسیر آسان ادامه دهیم چون این اولین بارمان است.
43. pitch
برپا کردن، زدن
We should pitch our tent here away from the water.
ما باید چادرمان را اینجا دور از آب برپا کنیم.
44. get away
به تعطیلات رفتن
I really need to get away this year.
امسال واقعا باید به تعطیلات برم.

45. check out
رفتن و بازدید کردن از
While we were in France, we checked out some of the food markets.
وقتی فرانسه بودیم، به بازارهای اغذیه رفتیم و دیدن کردیم.
46. kick back
استراحت کردن
All I did on holiday was kick back and take it easy.
در تعطیلات فقط استراحت کردم.
47. take in
وقت اختصاص دادن برای یک فعالیت
While we were there, we took in the sights. It’s such an interesting city.
وقتی اونجا بودیم وقت گذاشتیم و از نقاط دیدنی بازدید کردیم. عجب شهر قشنگی.
48. burn up
تب بالا داشتن
I asked to see a doctor because I was burning up.
درخواست کردم که پیش دکتر بروم چون داشتم از تب می سوختم.
49. come down with / go down with
مبتلا شدن به
He came down with food poisoning on holiday, so we stayed in the hotel most of the time!
او در سفر دچار مسمومیت غذایی شد، بنابراین بیشتر اوقات رو در هتل ماندیم.

50. come out in (spots / a rash)
لکه/ کهیر زدن
“I bought a local sun cream, but I came out in a horrible rash.”
کرم ضد آفتاب محلی خریدم، اما به طور وحشتناکی کهیر زدم.
52. keep (something) down
چیزی را در معده نگه داشتن
I got terrible food poisoning and I couldn’t keep anything down.
به شدت دچار مسمومیت غذایی شدم و نمی تونستم چیزی توی معده ام نگه دارم.
52. pick up
ویروس گرفتن
I think I picked up a bug when I was on holiday.
فکر کنم وقتی در تعطیلات بودم مبتلا به ویروس شدم.
از شما سپاسگزارم که مقاله 52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی را مطالعه نمودید. برنامه شما برای این تابستان چیست؟ قصد دارید به کجا سفر کنید؟ در چه دوره آموزشی شرکت کنید؟ لطفا اگر لغت و اصطلاح دیگری را هم لازم می دانید به ما بگویید تا به این مقاله اضافه کنیم. ممنون خواهم شد اگر نظر ارزشمند خود را در زیر همین مقاله برای ما و خوانندگان گرامی سایت درج کنید.

سلام به دکتر زبان و تیم خوبشون
واقعا زحمت کشیدید خیلی استفاده کردم. خدا قوت. پاینده باشید
سلام احمد جان
ممنون ار لطفت
سلام و خسته نباشید به شما دکتر زبان عزیز و تیم خوبتان. من خودم معلم هستم و در مدارس یکی از روستاهای شیراز تدریس می کنم. واقعا از مطالب شما استفاده می کنم. راستش خودم خیلی از این اصطلاحات را نمی دانستم. خواستم از شما بابت این همه زحمت و تلاش تشکر کنم. پیشنهاد می کنم صوت این کلمات را هم قرار بدهید تا همه بتوانند با تلفظ درست این اصطلاحات اشنا بشوند. ممنونم
سلام امید جان. چشم حتما در اولین فرصت قرار می دیم. ممنون از شما
واي سوختم از اين اصطلاحات چقدر داغ بودن(: ولي خدايي خيلي مطلب كاملي بود دمتون گرم. ضمنا اون آب ميوه خوردنتون منو به هوس انداخت…
Hi dr Zaban, my dear English language teacher, the first of all I would like to get special thanks for perfect words and vocabularies in the summer on vacation and I was wondering if it was baking, I would drink a glass of watermelon juice or a cup of warm black tea for quenching my thirst.Of course The resent one according to a scientific research it is better for our body.
Hi dear Negin tnx a million for the fantastic comment. Actually You Made The Difference!