

من خود شخصاً سالها قبل یادگیری گرامر به روش سنتی را کنار گذاشتم. اکنون هم اغلب آن فرمولهایی را که بهسختی وارد مغز خودکرده بودم از یاد بردهام و البته زهی سعادت! چرا که همین ساختارهای دستوپا گیر دائماً مانع از آن میشدند بتوانم بهراحتی صحبت کنم. شاید بپرسید چه ارتباطی دارد؟ پاسخ ساده است. من در تجزیهوتحلیل ساختارها بیشازحد مته به خشخاش میگذاشتم که این امر خود سد روان […]
انگلیسی روان، فقط با 3 ساختار گرامری!
من خود شخصاً سالها قبل یادگیری گرامر به روش سنتی را کنار گذاشتم. اکنون هم اغلب آن فرمولهایی را که بهسختی وارد مغز خودکرده بودم از یاد بردهام و البته زهی سعادت!
چرا که همین ساختارهای دستوپا گیر دائماً مانع از آن میشدند بتوانم بهراحتی صحبت کنم. شاید بپرسید چه ارتباطی دارد؟ پاسخ ساده است. من در تجزیهوتحلیل ساختارها بیشازحد مته به خشخاش میگذاشتم که این امر خود سد روان صحبت کردن بود.
سالها طول کشید تا واقعیت مهمی را دریابم و آن اینکه عبارات و اصطلاحات انگلیسی (collocations) دربرگیرنده تمامی نکات گرامری موردنیاز برای مکالمه کردن هستند. حالا دیگر هنگامیکه انگلیسی صحبت میکنم به گرامر فکر نمیکنم. بلکه به حس ششم خودم اعتماد میکنم. مثلاً دو کلمه “occasion” و “situation” هر دو به معنای “موقعیت” بوده اما هرکدام با حروف اضافه خاص خود بکار میروند. بهاینترتیب: “on the ocassio” و in the situation”.
هنگامیکه این نوع عبارات و اصطلاحات انگلیسی (collocations) را فرامیگیرید بهمرور در ذهن شما حک شده و دیگر هنگام صحبت کردن نیازی به فکر کردن ندارید. با این وجود تعدادی ساختار گرامری وجود دارد که مقدم بر این نوع عبارات و اصطلاحات انگلیسی (collocations) هستند. و البته قصد نداریم بگوییم این ساختارها تمام آن چیزی است که در حوزه قواعد به آن نیازمندید.
این ساختارها نیز به درد کسانی میخورد که سطح انگلیسیشان متوسط به بالا باشد. و اما سه ساختاری که بهشدت به روان صحبت کردن شما کمک میکنند عبارتاند از:
۱- زمان گذشته کامل( ماضی بعید)
کاربرد: برای بیان فعلی که قبل از یک فعل دیگر انجامشده باشد.
ساختار: had+p.p + فاعل + (گذشته ساده)
مثال:
Someone drove into my front yard and completely destroyed the lawn!
یک نفر با ماشین وارد حیاط ما شد و تمام چمنها را خراب کرد! ( گذشته ساده)
حال اگر بخواهیم به عملی اشارهکنیم که پیش از تخریب چمنها رخداده اینجاست که به زمان ماضی بعید نیاز داریم.
Thank God I had taken little Eric inside- who knows what might have happened if he’d been there!
خدا را شکر که اریک کوچولو را داخل برده بودم- خدا میداند اگر آنجا بود چه اتفاقی میافتاد!
۲- جمله شرطی نوع اول
تعریف: جملهای است که انجام کاری را مشروط به کار دیگر میداند.
ساختار: جواب شرط + جمله شرط ( جمله ifدار)
مثال:
If I am sick tomorrow, I won’t come to work.
اگر فردا مریض باشم، سرکار نمیآیم.
۳- زمان آینده
این زمان را با یکی از سه ساختار زیر نشان میدهیم:
الف) حال استمراری
فاعل + am/is/are + فعل + ing
مثال) I’m fixing my car tomorrow so I’m not sure if I can go to the mall with you.
فردا اتومبیلم را تعمیر میکنم بنابراین مطمئن نیستم که بنوا نم با شما به بازار بیایم.
ب) آینده نزدیک
فاعل + am/is/are + going to + فعل ساده
مثال) We are going to rearrange our office next week.
قصد داریم هفته آینده دفتر کارمان را مجدداً بچینیم.
ج) آینده ساده
فاعل + will + فعل ساده
مثال) I will carry this box down the hall for you, no problem.
مسئلهای نیست من خودم این جعبه را برایتان تا انتهای سالن خواهم آورد.
اگر به نکات گرامری علاقه مند هستید حتما بخش “گرامر زبان انگلیسی به روایت دکتر زبان” را از دست ندهید.