

IELTS مخفف (International English Language Testing System) است و توانایی افراد را در چهار بخش لیسنینگ, ریدینگ, رایتینگ و اسپیکینگ ارزیابی می کند. متقاضیان اصلی این آزمون افرادی هستند که قصد مهاجرت و یا ادامه تحصیل در یکی از کشورهای بین المللی را دارند.
همه چیز در مورد آزمون آیلتس
آیلتس چیست؟
IELTS مخفف (International English Language Testing System) است و توانایی افراد را در چهار بخش لیسنینگ, ریدینگ, رایتینگ و اسپیکینگ ارزیابی می کند. آیلتس در واقع آزمونی بریتانیایی بوده و از این نظر در برابر تافل، آزمون آمریکایی، قرار میگیرد. سالانه بیش از 2 میلیون نفر در این آزمون، که کمتر از 3 ساعت به طول می انجامد شرکت می کنند. این آزمون به دست دانشگاه کمبریج انگلستان، شورای فرهنگی بریتانیا و مرکز آیلتس استرالیا برگزار میشود متقاضیان اصلی این آزمون افرادی هستند که قصد مهاجرت و یا ادامه تحصیل در یکی از کشورهای بین المللی را دارند.
داشتن مدرک آیلتس، برای تحصیل در دانشگاه های معتبر لازم بوده و مدرکی مورد تأیید برای کار در بسیاری از کشورهای مهم به شمار می رود که از سوی کارفرماها شناخته و درخواست می شود.
چه کسانی باید IELTS بدهند؟
مدرک آیلتس از طرف بسیاری از دانشگاه ها و کارفرمایان بین الملی از جمله استرالیا، کانادا، ایرلند، نیوزلند، انگلستان و آمریکا پذیرفته می شود. بنابراین اگر قصد ادامه تحصیل و مهاجرت به کشورهای ذکر شده را دارید، می بایست در این آزمون شرکت کنید.
IELTS از چه بخش هایی تشکیل شده است؟
در این آزمون 4 مهارت اصلی سنجیده می شود که مهارت ها و زمان بندی پاسخ دهی به هر بخش به شرح زیر است:
- Listening (مهارت شنیداری): دارای 4 بخش، 40 سوال و 30 دقیقه.
- Speaking (مهارت صحبت کردن): مصاحبه، 15 دقیقه.
- Reading (مهارت خواندن درک مطلب): 3 بخش، 40 سوال، 60 دقیقه.
- Writing (مهارت نوشتاری): 2 بخش نوشتاری، 60 دقیقه.
کدام آزمون را انتخاب کنیم؟
آزمون آیلتس به سه شکل آکادمیک (Academic) ، جنرال (General Training) و یا درخواست ویزای بریتانیا (IELTS Life Skills) برگزار می شود که متقاضیان بنا به نیاز و هدف خود در آزمون مورد نیاز شرکت می کنند.
تفاوت آزمون آیلتس آکادمیک و آیلتس جنرال چیست؟
به طور کلی تفاوت آزمون آکادمیک و جنرال به این صورت می باشد:
- مهارتهای اسپیکینگ (Speaking) و لیسنینگ (Listening) در هر دو نوع آزمون مشترک و یکسان است.
- کل زمان هر دو آزمون 2 ساعت و 45 دقیقه است.
- بخشهای اسپیکینگ، لیسنینگ و ریدینگ در یک روز و بدون وقفه برگزار میشوند، اما بخش اسپیکینگ در یک روز جداگانه برگزار میگردد.
- تفاوت اصلی آیلتس آکادمیک و آیلتس جنرال در بخشهای رایتینگ (Writing) و ریدینگ(Reading) است.
آیلتس آکادمیک (IELTS Academic)
آیلتس آکادمیک مختص داوطلبانی است که قصد ادامه تحصیل در مقاطع بالای دانشگاهی و یا گزینش در مشاغل حرفه ای در خارج از کشور را دارند. این آزمون برای ارزیابی مهارت و دانش شما در استفاده مؤثر از زبان انگلیسی در ارتباطات علمی و آکادمیک مورد استفاده قرار میگیرد.
چطور برای آزمون آیلتس آکادمیک آماده شویم؟
برای آمادگی در آزمون آیلتس آکادمیک ابتدا باید نمره هدف خود را مشخص کنید. سیستم نمره دهی آزمون آیلتس آکادمیک بر اساس نمره (0 تا 9) در هر مهارت و نمره کلی است. بنابراین حتماً آموزش خود را بر اساس نمره هدفی که در نظر دارید برنامه ریزی کنید. این برنامه ریزی از دو لحاظ اهمیت دارد.
اول این که، برنامه ریزی برای رسیدن به نمره هدف، بسیار وابسته به سطح نمره است. مثلا برنامه ریزی مناسب برای رسیدن به سطح آیلتس 5 overall تفاوت زیادی با برنامه ریزی برای رسیدن به نمره 7 overall دارد.
دوم باید مشخص کنید که نوع نمره مورد درخواست از طرف مؤسسه مقصد به چه صورت است. زیرا این نمره معمولاً به دو صورت overall و یا per skills درخواست میشود. تفاوت بین این دو نوع محاسبه نمره نیز تأثیر زیادی در برنامه ریزی آموزشی در یادگیری هر مهارت دارد. زیرا نمره overall ، همان میانگین نمرات شما در چهار مهارت است و به عنوان مثال اگر حداقل نمره overall مورد درخواست از شما 7 باشد، شما میتوانید با گرفتن نمره 8 در مهارتی که در آن قویتر هستید و نمره 6 در مهارتی که در آن ضعف دارید، به نمره overall مورد نظر دست یابید. توجه کنید اگر از شما خواسته شده باشد که در هر مهارت (به صورت per skills) نمره 7 داشته باشید، باید با برنامه ریزی صحیح حداقل نمره 7 را کسب کنید و داشتن نمره 6 در یک مهارت، شما را از هدفتان دور می سازد.
آزمون جنرال آیلتس (IELTS General Training)
آزمون جنرال به نسبت آزمون آکادمیک، کمی آسان تر بوده و بیشتر در پرونده های مهاجرتی، آموزش های مرتبط با کار و عموماً برای رده های پایین تحصیلی در یکی از کشورهای انگلیسی زبان (استرالیا، کانادا، نیوزلند، بریتانیا) کاربرد دارد.
درخواست ویزای بریتانیا (IELTS Life Skills)
این نوع آزمون آیلتس مختص داوطلبانی است که قصد زندگی در بریتانیا را داشته و زبان اولشان انگلیسی نیست. در فرمت Life Skills فقط دو مهارت Speaking و Listening ارزیابی می شوند.
آزمون UKVI چیست؟
UKVI مدرک آیلتس مورد تأیید کشور انگلیس است. چنانچه هدف شما از شرکت در آزمون آیلتس آکادمیک تحصیل و یا کار در این کشور است، برای دریافت ویزای انگلستان حتماً باید این مدرک را دریافت کنید. توجه داشته باشید که UKVI یکی از انواع آزمون آیلتس نیست و نباید آن را با آزمون آیلتس لایف اسکیلز (Life Skills) اشتباه گرفت!
آیلتس UKVI تنها به مرکز برگزارکننده آزمون ارتباط دارد و این مراکز بایستی مورد تأیید دولت انگلیس باشند. تا مدتی پیش با تعلیق فعالیت های بخش کنسولی سفارت انگلستان، دریافت آیلتس UKVI منوط به شرکت در یکی از مراکز مورد تأیید در خارج از ایران بود، اما در حال حاضر مؤسسه ایرسافام مورد تأیید دولت انگلستان می باشد و با انتخاب این آزمون در سایت ایرسافام و همچنین ثبت اطلاعات در سایت UKVI می توانید این نوع مدرک را برای تقاضای ویزای انگلستان دریافت کنید.
تفاوت آزمون های آیلتس آکادمیک و جنرال را به ترتیب در مهارت های اسپیکینگ، لیسنینگ، ریدینگ و رایتینگ به تفصیل در جداول زیر بررسی می کنیم.
بخش اسپیکینگ (مهارت مکالمه) آیلتس
سؤالات رایج با بخش اسپیکینگ آیلتس:
1. پاسخهای بلند یا کوتاه؟
از پاسخ های کوتاه و مختصر بپرهیزید. باید پاسخهای خود را کامل بیان کنید. در بحث های دونفره باید بیشتر از ممتحن صحبت کنید.
2. اگر در مورد سؤال ممتحن ایده یا نظر خاصی نداشته باشیم، چه کنیم؟
ممتحن به درست یا غلط بودن آنچه بیان می کنید اهمیت نمیدهد. آنچه برای و اهمیت دارد “چگونه صحبت کردن” شما است. پس اگر درباره سوال ممتحن ایدهای به ذهنتان نرسید، بهتر است بحث را به سمت موضوعی بکشانید که توانایی بهتری برای صحبت کردن در آن زمینه دارید. در این حالت شاید به دلیل انحراف از موضوع مورد نظر ممتحن نمره لغت را از دست بدهید، اما در عوض فلوانسی و تسلط خود را در اسپیکینگ به رخ او میکشید.
3. آیا وجود مکث های زیاد در اسپیکینگ در نمرهدهی تاثیر گذار است؟
بله، سعی کنید تا جایی که میتوانید روان و بدون مکث صحبت کنید. صحبت کردن بدون مکث و البته حفظ آرامش و اعتماد به نفس در نمره شما تاثیری بسزا دارد.
4. آیا می توان تقاضای تکرار سوال را از ممتحن نمود؟
بله. در صورت لزوم از ممتحن بخواهید که سؤال خود را تکرار کند. اگر سؤالی را متوجه نشدید، هرگز پاسخ بی ربط به موضوع ندهید، بلکه با سؤالات زیر از مصاحبه کننده بخواهید برای شما توضیح بیشتری بدهد:
?would you mind telling me what you exactly mean by –
?Would you explain the meaning of the word –
?Excuse me I didn’t quite get what you said would you repeat that –
5. آیا سؤالات این بخش قابل پیش بینی می باشند و میتوان پاسخ سؤال های قابل پیش بینی را حفظ کرد؟
بله. سؤالات بخش اسپیکینگ تا حدی قابل پیشبینی هستند. پس از قبل تمرین کافی داشته باشید و صدای خود را ضبط کنید. در کتاب مکالمه بدون گرامر تمرینات متنوعی تحت عنوان اسپیکینگ چلنج ارائه شده که تمرین فوق العاده ای برای تقویت مهارت اسپیکینگ می باشد.
بخش لیسنینگ آیلتس
سؤالات مرتبط با بخش لیسنینگ آیلتس:
1. آیا قبل از پخش فایل صوتی فرصت کافی برای مطالعه سؤالات وجود دارد؟
بله، قبل از پخش و شنیدن فایل صوتی فرصت دارید تا با مطالعه و خواندن سؤالات، آمادگی بیشتری برای پاسخگویی داشته باشید.
2. نحوه پاسخگویی به سوالات چگونه است؟
هم زمان با گوش کردن به فایل صوتی می توانید در دفترچه سؤالات پاسخ ها را مشخص کنید. پس از پایان آزمون ، 10 دقیقه فرصت دارید تا پاسخ ها را در پاسخنامه وارد کنید. دقت کنید هیچ کدام از جواب ها در دفترچه سؤال مورد ارزیابی قرار نخواهد گرفت. پس سعی کنید حتما در مدت زمان تعیین شده، همه جواب ها را در پاسخنامه وارد کنید.
3. چند بار امکان پخش فایل صوتی وجود دارد؟
فایل صوتی فقط یک بار پخش میشود. پس سعی کنید تمرکز خود را در زمان پخش فایل صوتی حفظ کنید.
4. آیا باید پاسخ را همان گونه که عینا در فایل صوتی پخش می شود نوشت؟
بله، کلمه مورد نظر را همان طور که می شنوید، بنویسید.
5. چگونه برگه پاسخنامه را تکمیل کنیم؟
پاسخنامه حتما باید با مداد پر شود. پس با توجه به این که شما تنها یک بار برای پاسخگویی فرصت دارید، به اشتباه از خودکار و یا سایر موارد استفاده نکنید.
6. سؤالات جای خالی را چگونه باید پاسخ دهیم؟
هنگام پاسخ دادن به سؤالات جای خالی (کامل کردن خلاصه / جمله / یادداشت … ) به این موارد دقت کنید:
- محدودیت تعداد واژگان را در نظر داشته باشید.
مثلا اگر از شما خواسته شده تا جمله ای را با بیش از دو واژه کامل نکنید (No more than two words) و پاسخ صحیح “metal chair” است، جواب به صورت “chair made of metal” اشتباه است.
- فقط کلمه لازم را در پاسخ نامه بنویسید.
مثلاً اگر باید عبارت “on the table“ را کامل کنید هنگامی که پاسخ صحیح “table” است، نوشتن عبارت “on the table” در پاسخ نامه، غلط محسوب میشود.
7. آیا اشتباهات املایی باعث کسر نمره در این بخش میشود؟
بله، اشتباه املایی باعث کسر نمره میگردد. پس دیکته کلمات را به خوبی تمرین کنید.
8. آیا فرقی می کند که در پاسخنامه با حروف بزرگ بنویسیم یا با حروف کوچک؟
خیر، می توانید جواب ها را با حروف بزرگ یا کوچک بنویسید.
بخش ریدینگ (مهارت خواندن درک مطلب) آیلتس
سؤالات مرتبط با بخش ریدینگ آیلتس:
1. آیا در بخش ریدینگ نیازی به تغییر دستوری کلمات است؟
خیر. پاسخ صحیح را همان گونه که در متن میبینید، بنویسید. نیازی به تغیر شکل دستوری کلمه نیست.
2. چگونه برگه پاسخنامه را تکمیل کنیم؟
جوابها را باید با مداد بنویسید.
3. چگونه باید به سؤالات این بخش پاسخ داد؟
میتوانید جواب ها را بلافاصله در پاسخنامه بنویسید و یا در دفترچه سؤال جواب دهید و قبل از پایان آزمون خواندن و درک مطلب، به پاسخنامه منتقل کنید. دقت داشته باشید که در این بخش، زمان اضافی برای انتقال جوابها به پاسخنامه نخواهید داشت. به جواب های شما در دفترچه سؤال ترتیب اثر داده نخواهد شد.
4. سؤالات بخش ریدینگ به چه صورت است؟
انواع سؤالات این بخش به صورت زیر است:
Multiple choice
TRUE/FALSE/NOT GIVEN
YES/NO/NOT GIVEN
Matching information
Matching headings
Matching features
Matching sentence endings
Sentence completion
Summary completion
Note completion
Table completion
Flow-chart completion
Diagram label completion
Short answer questions
4. نحوه پاسخ دادن به سؤالات کامل کردنی چگونه است؟
هنگام پاسخ دادن به سؤالات کامل کردنی (کامل کردن خلاصه / جمله / یادداشت … ) به نکات زیر دقت کنید:
- به محدودیت تعداد واژگان توجه داشته باشید. به عنوان مثال اگر از شما خواسته شده که جمله را با بیش از دو واژه کامل نکنید (No more than two words) و پاسخ صحیح “Leather Coat” است، جواب به صورت “Coat made of leather” اشتباه است.
- فقط کلمه لازم را به پاسخنامه منتقل کنید. مثلاً اگر باید یادداشت زیر را کامل کنید:
“in the … “
و پاسخ صحیح “morning” است، نوشتن عبارت “in the morning” در پاسخنامه، غلط محسوب میشود.
5. آیا نوشتن با حروف کوچک یا بزرگ در پاسخنامه تفاوت دارد؟
خیر. شما می توانید جواب هایتان را با حروف بزرگ و یا کوچک بنویسید.
بخش رایتینگ (مهارت نوشتاری) آیلتس
سؤالات متداول در مورد بخش رایتینگ آیلتس:
1. قالب نوشته تا چه میزان حائز اهمیت است؟
باید محتوای نوشته خود را در قالب چند پاراگراف سازمان دهی کنید. هر پاراگراف باید یک ایده اصلی (main point) داشته باشد. پیشنهاد می کنیم مقاله خود را در چهار یا پنج پاراگراف سازماندهی کنید. یک پاراگراف برای مقدمه (introduction)، دو یا سه پاراگراف برای بدنه مقاله (body) و یک پاراگراف برای جمع بندی (conclusion).
در مقدمه، ابتدا پیش زمینه موضوع را بررسی کرده و موضع خود را به طور غیر مستقیم اعلام کرده و به طور خلاصه مواردی را که قرار است در مقاله بررسی کنید نام ببرید. در پاراگراف های بدنه، نکات کلیدی مورد نظر به همراه مثال ها و دلایل کافی برای دفاع از موضع خود را بیان کنید. در پاراگراف جمع بندی، نکات کلیدی مقاله را جمع بندی کرده و موضع خود را به طور مستقیم تکرار کنید.
2. زمان پاسخ دهی به هر Task چند دقیقه می باشد؟
برای Task 1 بیست دقیقه و برای Task 2 چهل دقیقه زمان اختصاص دهید.
3. آیا می توان در این بخش جملات را به صورت خلاصه نوشت؟
خیر. نوشتن خلاصه وار یا لیست کردن مطالب باعث کسر نمره می شوند. پس، پاسخها را به صورت کامل بنویسید.
4. چگونه باید به سؤالات پاسخ دهیم؟
به تعداد لغات خواسته شده در هر Task توجه کنید. اگر برای Task 1 کمتر از 150، و Task 2 کمتر از 250 لغت بنویسید، نمره از دست خواهید داد.
5. چگونه برگه پاسخنامه را تکمیل کنیم؟
این بخش را می توانید با مداد یا خودکار کامل کنید.
6. آیا اشتباهات املایی باعث کسر نمره در این بخش میشود؟
بله. به املای صحیح واژگان، ساختار به کار رفته و علامت گذاری ها توجه کنید. اشتباه در هر یک از این موارد، باعث کسر نمره خواهد شد.
7. آیا یادداشت های قسمت های خالی دفترچه در نمره دهی تأثیری دارند؟
خیر. می توانید از قسمت های خالی دفترچه سؤال برای یادداشت برداری استفاده کنید،
سیستم نمره دهی آزمون آیلتس چگونه است؟
آزمون آیلتس یک آزمون غَربالکننده برای تعیین سطح مهارتهای چهارگانه زبان انگلیسی است. نمره بندی آزمون IELTS از صفر تا 9 (شاملِ “9 دسته” یا اصطلاحا “۹ band بَند”) می باشد و نمره قبولی در این آزمون وجود ندارد. نمره 6 به بالا خوب تلقی می شود. کسب نمره نیم (مثلاً 6.5) نیز امکان پذیر است. بَندِ 1 ضعیفترین و بَند 9 توانمندترین شرکتکنندگان در این آزمون را شامل می شود.
آزمون آیلتس یک آزمون رقابتی نیست. و عملکردِ شما مستقل از سایر شرکتکنندگان بررسی و امتیازدهی میشود و در نهایتِ «بَندِ شما» تعیین میگردد.
به عنوان مثال، اگر قصد پذیرفته شدن در دانشگاهی را داشته باشید که کفِ سطح زبان را «بَندِ ۶» میداند، نیاز دارید که این امتیاز را از این آزمون کسب کنید. و در صورت عدم موفقیت، مجددا باید هزینه آزمون را به طور کامل بپردازید و در این آزمون شرکت کنید.
هر نمره بیانگر سطح مشخصی از مهارت فرد در زبان انگلیسی می باشد که عبارت است از:
مراکز برگزاری، تاریخ برگزاری، هزینه آیلتس و …
مراکز برگزاری امتحان IELTS کجا هستند؟
امتحان آیلتس در مراکز معتبر این آزمون که در سرتاسر جهان وجود دارند، گرفته می شود. در حال حاضر بیش از ۵۰۰ مرکز در ۱۲۰ کشور جهان دایر شده است. متقاضی می تواند با مراجعه به وب سایت رسمی آزمون IELTS ، مرکز معتبر مربوطه به کشور و شهر خود را بیابد. در ایران، سازمان سنجش تنها مرجع صادرکننده مجوز فعالیت جهت برگزاری آزمون های بین المللی در ایران می باشد و فعالیت مراکزی که از این سازمان مجوز اخذ نکرده اند فاقد اعتبار و غیرقانونی می باشد. مراکزی که مجوز برگزاری آزمون IELTS را از این سازمان دریافت کرده اند عبارتند از:
1. آیلتس تهران
نشانی: فرمانیه، خیابان لواسانی، بعد از آقایی، ساختمان نامی، پلاک 118، طبقه 5
شماره تماس: 02191008007
2. دانشگاه آزاد اسلامی
http://english.iau.ac.ir/ielts
نشانی: تهران، خیابان حافظ، پایین تر از خیابان جمهوری، روبروی تالا بورس اوراق بهادار، ساختمان فرهیختگان، طبقه چهارم
شماره تماس: 66348856 و 66348862
3. موسسه آموزش عالی عصر دین و دانش
نشانی: تهران، خیابان ولی عصر ، ضلع شمالی پارک ساعی،کوچه ساعی یکم، بن بست دانش،موسسه آموزش عالی عصر دین و دانش
شماره تماس: 88644690 و 88644691
4. موسسه فرهنگی و هنری ایرسافام
نشانی: تهران، شریعتی، بالاتر از پل صدر، خیابان شهید میرزاپور، قلندری شمالی، بن بست ساناز، پلاک 3
شماره تماس: 02175292
5. موسسه آموزش عالی آزاد پروشات نوین
نشانی: تهران، بزرگراه شهید مدرس شمال، خیابان شهید دستگردی (ظفر)، پلاک ۲۱۵، برج های طلایی کیش، طبقه اول
شماره تماس: ۰۲۱۲۲۹۲۱۵۲۴
6. موسسه پارسیان
نشانی: تهران- خیابان کریمخان زند- خیابان خردمند شمالی- نبش کوچه اعرابی 2- ساختمان 97
شماره تماس: 53 2 53 710 021 – 86071660 021
7. موسسه شکوه تهران
نشانی: تهران – جنت آباد شمالی – نرسیده به اتوبان نیایش – ساختمان بانک سینا – پلاک 268 – طبقه سوم
شماره تماس: 44899277
8. موسسه شکوه سمنان
نشانی: سمنان، بلوار جمهوری، خیابان شانزدهم، پلاک 583
شماره تماس: 33457731 و 33447322
تاریخ برگزاری آزمون IELTS چه زمانی است؟
در مراکز برگزاری آزمون آیلتس در ایران این آزمون یک بار در ماه یرگزار می شود. برای اطلاع از تاریخ دقیق آزمون به یکی از این مراکز مراجعه کنید.
هزینه آزمون IELTS چقدر است ؟
هزینه این آزمون 233 دلار است که در ایران با احتساب قیمت دلار امسال می شود سه میلیون و پنجاه هزار تومان می باشد. پس با توجه به هزینه بالای این آزمون توصیه می کنم به هر پکیجی که به عنوان منبع آیلتس معرفی می شود اعتماد نکنید و حتما قبل از شرکت در آزمون اصلی در آزمونهای آزمایشی (IELTS MOCK) شرکت کنید تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید.
البته قیمت قطعی هر آزمون توسط سازمان سنجش محاسبه و اعلام می شود تا در صورت افزایش قیمت نسبت به مبلغ علی الحساب، داوطلبان مبلغ مابه التفاوت را به حساب مرکز مربوطه واریز کنند و چنانچه قیمت قطعی کمتر از قیمت علی الحساب باشد، مراکز می بایست مابه التفاوت را به ذینفعان مسترد کنند. لذا تا زمانی که سازمان سنجش اطلاعیه ای در این زمینه اعلام نکرده هزینه آزمون، همان هزینه علی الحساب اعلام شده خواهد بود.
با انتخاب هر یک از موسسات یاد شده و ثبت نام در سایت رسمی آنها تاریخ آزمون مشخص شده می توانید متقاضی این آزمون شوید. مدارک مورد نیاز برای ثبت نام در سایتهای رسمی نوشته شده است. شرکت کننده میتواند از کشورهای همسایه نیز برای شرکت در آزمون ثبت نام کرده و شرکت کند.
چه مدارکی در روز برگزاری آزمون آیلتس مورد نیاز است؟
هویت شما در روز آزمون و قبل از شروع آزمون بخش اسپیکینگ احراز می گردد. باید مدرک شناسایی معتبری که با آن ثبت نام کرده اید ارائه کنید. عکس شما گرفته می شود و بعد برای TRF شما استفاده می گردد. به علاوه جهت ایمن سازی از هر گونه تقلب، انگشت نگاری نیز به عمل می آید.
نتایج آزمون آیلتس چه موقع اعلام می شود؟
نتایج آزمون، 13 روز به صورت حضوری و 28 روز به صورت آنلاین پس از برگزاری آزمون قابل مشاهده است. در بعضی از مراکز آزمون، شرکت کنندگان نتایج خود را شخصاً از مرکز برگزاری آزمون می خواهند و در برخی از مراکز دیگر، نتایج در روز سیزدهم برای شرکت کنندگان روی سایت نمایش داده می شود و سپس پست خواهد شد. برخی از مراکز مجاز برگزاری آزمون در ایران نتیجه را از طریق پیامک و ایمیل ارسال می کنند.
نتایج آنلاین فقط برای اطلاع شماست و اعتبار قانونی ندارد. نتیجه آزمون شما در سایت بین المللی IELTS Essentials نیز نمایش داده می شود. توجه کنید که فقط یک کپی از کارنامه خود را دریافت می کنید و امکان صدور مجدد آن وجود ندارد. پس، در نگهداری آن بکوشید. مراکز آزمون می توانند کارنامه شما را برای 5 سازمان به صورت رایگان ارسال کنند.
شرط موفقیت در آزمون آیلتس چیست؟
موفقیت در آزمون آیلتس دارای یک سری جزییات و شرایط است. یکی از شرایط، و احتمالا آخرین شرط، خواندن نمونه سوالات ielts و آشنایی با نحوه امتحان و دستورالعمل آن باشد اما مهمترین موضوع همان سطح دانش زبانی شماست. باید به اندازه کافی در مهارت های لیسنینگ، اسپیکینگ، ریدینگ و رایتینگ تسلط پیدا کنید. قطعا لازمه این امر آن است که سطح واژگان و گرامر ایلتس خود را تقویت کنید و و با انتخاب منابع مفید آیلتس ساعتها تمرین کنید.
متاسفانه برخی افراد به دنبال آیلتس پولی و خرید مدرک ielts هستند. باید به این دسته دوستان بگویم که این موارد را کاملا فراموش کنید و سعی کنند دانش زبانی خود را تقویت کنید و به جای اینکه به دنبال راه هایی مانند آیلتس بدون آزمون برای اخذ مدرک آیلتس باشید به فکر ارتقاء سطح دانش خود باشند. هر چه باشد بلاخره وقتی در محیط واقعی قرار می گیرید، مدرک اصلی شما دانش زبانی شماست نه صرفا یک مدرک!!!
اعتبار مدرک آیتلس چقدر است؟
مدرک آیلتس تنها 2 سال اعتبار دارد و بعد از دو سال مورد تأیید هیچ سازمانی قرار نمی گیرد. مگر این که مدرکی داشته باشید که ثابت کند در این مدت به صورت مستمر در زمینه ارتقاء دانش زبانی خود فعالیت داشته اید.
شرکت مجدد در آزمون IELTS به چه صورت است؟
هیچ محدودیتی برای شرکت در آزمون IELTS وجود ندارد و شما هر زمان برای این آزمون آمادگی داشته باشید، می توانید در آن شرکت کنید.
چگونه می توان نسبت به نتایج آزمون آیلتس اعتراض کرد؟
اگر از نتیجه خود رضایت ندارید، فرم اعتراض خود را به مرکزی که آزمون داده اید بفرستید. اعتراض شما تا 6 هفته بعد از برگزاری آزمون قابل بررسی است. شما می توانید یک یا چند ماژول از آزمون را برای اعتراض انتخاب کنید. اعتراض به آزمون شامل هزینه می شود که در صورت ارتقاء نمره مبلغ به شما بازگردانده می شود. این فرآیند بین 6 تا 8 هفته زمان می برد.
منابع آزمون آیلتس
کتاب ها در کنار نرم افزار بهترین متریال ها برای یادگیری زبان انگلیسی هستند و در آزمون آیلتس هم همینطور هست. 6 کتاب زیر توسط آزمون دهندگان و معتبرترین موسسات آموزش آیلتس در دنیا بعنوان بهترین کتاب های حال حاضر برای آزمون آیلتس معرفی شده اند که 4 تای آنها به مهارت های 4 گانه بصورت همزمان می پردازند و نیازی به کتاب های دیگر برای تقویت مهارت ها بصورت جداگانه ندارید:
کتاب های Complete IETLS
این مجموعه عالی شامل سه سطح برای آموزش مهارت های آزمون آیلتس است و همراه با تمرین، مثال و پاسخ می باشد. با استفاده از این مجموعه سه سطحی زبان آموز به کمک موضوعات متنوع، برای کسب نمرات مختلف در آزمون آیلتس آماده می شود. هر سطح از این مجموعه شامل یک کتاب دانش آموز به همراه فایل صوتی است. هر جلد از این مجموعه، مهارت های زبان آموزان را در یکی از بازه های زیر تقویت می کند:
Complete IELTS Bands 4-5:
سطح اول این مجموعه که دارای 10 درس هست، برای رسیدن به سطح B1 و کسب نمره آیلتس 4 تا 5 مناسب می باشد.
Complete IELTS Bands 5-6.5:
سطح دوم این مجموعه نیز در قالب 10 درس برای رسیدن به سطح B2 و کسب نمره آیلتس 5 تا 6.5 مناسب است.
Complete IELTS Bands 6.5-7.5:
سطح سوم این مجموعه است و مانند دو جلد قبلی شامل 10 درس می باشد. با استفاده از این جلد زبان آموز به سطح C1 رسیده و می تواند در آزمون آیلتس نمره 6.5 تا 7.5 را کسب نماید.
کتاب استراتژی ها و تکنیک های آیلتس Kaplan IELTS Premier with 8 Practice Tests
این کتاب که معروف به کاپلان هست کتابی است که برای زبان آموزان بالاتر از سطح متوسط مناسب می باشد. تکنیک های ارایه شده در این کتاب در زمینه تقویت مهارتهای چهارگانه لیسنینگ، ریدینگ، رایتینگ و اسپیکینگ آیلتس بسیار کاربردی هستند.
کتاب تکنیک های آزمون آیلتس The Official Cambridge Guide to IELTS
این کتاب که یکی از کتابهای انتشارات کمبریج است نیز مثل کتاب کاپلان شامل تکنیک هایی بسیار کاربردی برای کسب نمره بهتر در آزمون آیلتس می باشد.
کتاب Mindset for IELTS
این مجموعه چهار جلدی توسط مدرسان اصلی آزمون ایلتس طراحی شده و مناسب سطوح Pre-intermediate تا Advanced برای کسب نمره 7.5 آزمون آیلتس است. دروس این مجموعه بر اساس موضوعات مختلف بوده و همه چهار مهارت اسپیکینگ، رایتینگ، لیسنینگ و ریدینگ را شامل می شود. این مجموعه اعتماد به نفس زبان اموزان را تضمین می کند و برای آزمون آکادمیک نیز مناسب می باشد.
کتاب نمونه سوالات آزمون (official IELTS Practice Materials (۱ and 2
بی شک این کتاب یکی از بهترین کتاب های موجود در بازار از نوع نمونه سوالات آزمون آیلتس برای آمادگی آزمون آیلتس است.
کتاب واژگان ضروری Barron’s
واژگان بخشی مهم از آزمون آیلتس را تشکیل می دهند. این کتاب یکی از معروف ترین کتاب های آمادگی لغت برای آزمون آیلتس است.
کتاب Barron’s essential words for the IELTS تمرینات متعددی در زمینه لغات و جملات انگلیسی ارائه می کند. از بین لغات کتاب روی ۶۰۰ لغت پرکاربرد از دسته بندی های مختلف که به صورت دوره ای در آزمون های آیلتس آمده است،تاکید بیشتری می شود. خلاصه این که تقریبا هر لغت مهمی که در آزمون با آن سر و کار دارید در این کتاب وجود دارد.
کتاب واژگان تکمیلی Collins COBUILD
کتاب Collins COBUILD یکی از بهترین منابع برای یادگیری لغات کلیدی IELTS محسوب می شود. این کتاب را به عنوان یک مکمل عالی برای کتاب بارونز در نظر بگیرید.
کتاب گرامر Cambridge
کتاب گرامر آیلتس انتشارات کمبریج یکی از بهترین کتابها در این حوزه و مناسب سطوح متوسط به بالا است.
سخن آخر
در این مقاله تلاش کردیم جزئیات کامل آزمون آیلتس را بررسی کنیم. اگر به منظور ادامه تحصیل و یا اقامت در کشورهای پیشرفته نیاز به گرفتن مدرک آیلتس دارید، پیشنهاد می کنم ابتدا منابع درست و اساتیدی را انتخاب کنید که واقعا در این حوزه تخصص لازم را دارند و با تمام تمرکز، خودتان را برای شرکت در این آزمون آماده کنید.
اگر سطح زبانتان مبتدی است، ابتدا حتما در دوره های موثر مکالمه شرکت کنید تا زیر ساخت دانش لازم برای شرکت در آزمون آیلتس را پایه ریزی کنید. ضمنا با تهیه پکیج هایی که مدعی هستند مناسب همه نیازهای زبانی هستند، وقت، پول و انرژی خود را هدر ندهید. همه ما می دانیم که یک نسخه واحد نمی تواند برای همه بیماران کارساز باشد!!
اگر می خواهید هر چهار مهارت اصلی را به صورت کاملا اصولی یاد بگیرید، پیشنهاد ما دوره مکالمه آنلاین فرمول یک می باشد. در این دوره دانش زبانی شرکت کنندگان از سطح مبتدی به سطح پیشرفته (نمره 7 آیلتس) می رسد. البته هر زبان آموز از سطح مناسب خود در این دوره شروع می کند و لازم نیست از سطح مبتدی یادگیری را شروع کند. بدیهی است پس از گذراندن این دوره زبان آموز به راحتی می تواند در دوره تکمیلی آیلتس شرکت کرده و با خیال راحت به نمره دلخواه خود برسد. شما می توانید نظرات شرکت کنندگان این دوره را نیز مشاهده کنید.
یادتان باشد آزمون آیتلس هیچگاه آزمون ارزانی نبوده است و البته گره خوردن هزینه این آزمون با قیمت دلار این گرانی را تشدید می کند. پس، هرگز بدون آمادگی در این آزمون شرکت نکنید. اگر پکیجی را تهیه و یا در دوره ای شرکت می کنید، با شرکت در آزمونهای ماک تست آیلتس می توانید بفهمید این پکیجها و دوره ها واقعا تا چه میزان اثر گذار بوده اند. فقط در این صورت می توانید از یک ریسک چند میلیون تومانی و اتلاف وقت و انرژی خود جلوگیری کنید.
اگر هنوز در مورد آزمون آیلتس ابهام یا سؤالی دارید که در این مقاله به آن پاسخ داده نشده، می توانید زیر همین پست آنرا از ما بپرسید. ضمنا لطفا نظر خود را در مورد این مقاله برای ما و سایر خوانندگان سایت درج کنید.

در این مقاله به معرفی 35 عبارت فعلی پرکاربرد می پردازیم. سعی کنید این عبارات را تا جای ممکن در گفتار و نوشتار خود به کار ببرید. مثلا با هر کدام حداقل دو جمله بنویسید و آن جملات را با صدای بلند تکرار کنید تا به خوبی به حافظه بلند مدت شما وارد شوند.
35 عبارت فعلی با Take
مطمئن ام 35 عبارت فعلی با Take لبخند رضایت به لبان همه زبان آموزان خواهد نشاند.
می دانید که عبارات فعلی در محاورات و مکاتبات انگلیسی نقش مهمی ایفا می کنند. یک گروه از عبارتهای فعلی پرکاربرد در زبان انگلیسی عبارتند عبارتهای فعلی که با Take همراه هستند. لذا در این مقاله به معرفی 35 عبارت فعلی پرکاربرد می پردازیم. سعی کنید این عبارات را تا جای ممکن در گفتار و نوشتار خود به کار ببرید.
مثلا با هر کدام حداقل دو جمله بنویسید و آن جملات را با صدای بلند تکرار کنید تا به خوبی به حافظه بلند مدت شما وارد شوند. در نتیجه هنگام صحبت می توانید به راحتی از آنها استفاده کنید. در انتهای این مقاله آزمونی برای شما ارایه کرده ایم که می توانید با شرکت در آن میزان یادگیری خود از مبحث عبارات فعلی با Take را بهتر بسنجید.
Take aback, Take after, Take against Meaning & Examples
1. Take aback: Surprise or shock; to discomfit
جا خوردن، یکه خوردن، متحیر ماندن؛ ناراحت و نگران شدن
The bad news took us aback.
آن خبر ناگوار ما رو شوکه کرد.
We were taken aback by the news.
خبر ما رو نگران و ناراحت کرده بود.
His voice was so loud that it took us aback at first.
صدای او به قدری بلند بود که ابتدا جا خوردیم.
2. Take after: To have similar character or personality to a family member
شباهت داشتن به کسی (در خانواده) از نظر اخلاق و رفتار
She takes after her mother.
اون شبیه مادرشه.
She takes after her mother – they have the same green eyes and curly brown hair.
او شبیه مادرشه، هر دوشون مثل هم چشمای سبز و موهای قهوه ای فرفری دارن.
John is such a funny person. He takes after his grandfather, who was a comedian
“جان” آدم شوخ طبعیه. اون شبیه پدربزرگشه که یه کمدین بود.
Jamie really takes after his father.
“جیمی” واقعاً شبیه پدرشه.
She’s very funny. She takes after her mother.
او خیلی شوخ طبعه، به مادرش رفته.
He takes after his father’s side of the family
اون به طرف خانواده پدریش رفته.
3. Take against (UK): Stop liking someone; to become unfriendly toward
موضع گرفتن علیه کسی، غیر دوستانه رفتار کردن
He took against me when I was promoted over him.
وقتی موقعیت شغلی من از اون بالاتر شد، علیه من موضع گرفت.
Take apart, Take aside Meaning & Examples
4. Take apart: Separate something into its parts
از هم باز کردن، جداکردن
I took the radio apart to find out what was wrong.
من رادیو رو باز کردم تا بفهمم مشکلش چیه.
The technician is taking apart the TV so that he can fix it.
تکنسین داره قطعات تلویزیون رو از هم جدا می کنه تا بتونه اون رو تعمیر کنه.
The technician has to take the machine apart to repair it.
تکنسین باید قطعات دستگاه رو از هم باز کنه تا اون رو تعمیر کنه.
He took my phone apart to fix it.
او تلفنم رو باز کرد تا تعمیرش کنه.
5.1. Take apart: Showing the weakness of an argument or an idea
نقد و بررسی کردن (یک ایده یا دلیل)
They will take our report apart and then give us feedback.
اون ها گزارش ما رو بررسی می کنن و بعد بازخوردش رو در اختیارمون قرار میدن.
5.2. Take apart: To criticize something (British English)
انتقاد کردن از چیزی
The reviewers took apart the new film.
منتقدان، فیلم جدید رو نقد کردن.
6. Take aside: Get someone alone to talk to them
کنار کشیدن (کنار کشیدن فردی برای گفتن چیزی به او)
I was immediately taken aside by the manager.
مدیر یه مرتبه من رو کنار کشید تا باهام حرف بزنه.
Take away, Take away from Meaning & Examples
7.1. Take away: Remove something and put it in a different place
بردن، گرفتن
Mother took our plates away and came back with some fruit for us to eat.
مادر بشقابهامون رو برد و برامون مقداری میوه آورد تا بخوریم.
The doctor gave me tablets to take away the pain.
دکتر بهم قرص داد تا درد رو برطرف کنه.
Take that table away as we don’t need it in here.
اون میز رو بردار، چون این جا بهش احتیاجی نداریم.
7.2. Take away: Remove something, either material or abstract, so that a person no longer has it
چیزی را از کسی گرفتن
The teacher took my mobile phone away until the end of the lesson.
معلم تلفن همراه منو تا آخر کلاس ازم گرفت.
They took away my passport so I can’t travel.
اون ها پاسپورتم رو ازم گرفتن (باطل کردن)، بنابراین نمی تونم سفر کنم.
7.3. Take away: Subtract or diminish something
کم کردن، منها کردن
If I have five apples and you take away two, how many do I have left?
اگه من پنج تا سیب داشته باشم و شما دوتاشو برداری، چندتا برام باقی مونده؟
Six take away four is two.
شش منهای چهار میشه دو.
7.4. Take away: To buy food from a restaurant and eat it elsewhere
غذای بیرون بر
We ordered Chinese food to take away.
ما غذای چینی برای بردن سفارش دادیم.
Two beef curries to take away please.
دوتا خوراک کاری گوشت برای بردن، لطفاً.
7.5. Take away: Leave a memory or impression in one’s mind that you think about later
در ذهن جای گرفتن، برداشت کردن
I took away the impression that the play was under rehearsed.
من این برداشت رو کردم که اون نمایش، یک نمایش تمرینی بود.
What I took away from that film is that neither side wins in a war.
چیزی که من از فیلم برداشت کردم اینه که هیچ کدوم از طرفین، پیروز جنگ نمی شن.
7.6. Take away: Make someone leave a place and go somewhere else
به محلی دیگر بردن
The police took him away for questioning.
پلیس اون رو برای بازجویی به محل دیگه ای برد.
He became very aggressive so we called the police and they took him away.
او خیلی پرخاشگر شد، بنابراین به پلیس زنگ زدیم و اون رو به مکان دیگه ای بردن.
7.7. Take away: Prevent, or limit, someone from being somewhere, or from doing something
مانع شدن، بازداشتن
My job takes me away from home most weekends.
شغلم مانع از این میشه که اکثر آخر هفته ها خونه باشم.
7.8. Take away from: Make something seem not so good or interesting
از جذابیت چیزی کاستن
Even the rain couldn’t take away from the excitement of the match.
حتی بارون هم نتونست از هیجان بازی کم کنه.
The drunken fight after the party took away from the celebration.
دعوایی که بعد از مهمونی با حالت مستی اتفاق افتاد، از لذت جشن کم کرد.
Take back Meaning & Examples
8. Take back: Retract an earlier statement
پس گرفتن (حرف و ادعا)
No, you are not fat; I take it all back.
نه، تو چاق نیستی؛ حرفم رو پس می گیرم.
I’m sorry I said you were stupid. I take it back.
متأسفم که گفتم تو احمقی. حرفم رو پس می گیرم.
You’re not selfish. I take that (comment) back.
تو خودخواه نیستی. من اون حرفم رو پس می گیرم.
I take back what I said about cheating. I didn’t mean it.
چیزی که در مورد خیانت گفتم رو پس میگیرم. منظورم این نبود.
8.1. Take back: Cause to remember some past event or time
گذشته را به یاد آوردن
That tune takes me back to my childhood.
اون آهنگ من رو به دوران کودکیم برمی گردونه.
Playing that game took me back to my childhood.
انجام دادن اون بازی، من رو به دوران کودکی برگردوند.
8.2. Take back: Resume a relationship with someone
ادامه دادن رابطه
“Mary” has forgiven “John”, and taken him back.
“مری”، “جان” رو بخشیده و برگشته پیشش.
“Jack” cheated on “Alis” but she finally took him back.
“جک” به “آلیس” خیانت کرد، اما “آلیس” در نهایت رابطش رو باهاش ادامه داد.
8.3. Take back: Regain possession of something
برگرداندن
The wedding is off, and he has taken back the ring.
عروسی به هم خورده و او حلقه رو پس داده.
I took back my jacket from Sarah.
من ژاکتم رو از “سارا” پس گرفتم.
8.4. Take back: Return something to a vendor for a refund
پس دادن (چیزی خریداری شده)
Take back faulty goods to the shop where you bought them.
اجناس معیوب رو به همون مغازه ای که اونارو خریدی برگردون.
The jeans I bought were too small, so I took them back and exchanged them for a larger size.
شلوار لی هایی که خریده بودم خیلی کوچک بودن، بنابراین برشون گردوندم و با سایز بزرگتر عوضشون کردم.
The dress was too tight so I took it back to the shop.
لباس خیلی تنگ بود، برای همین به مغازه برگردوندمش.
We will take back the goods only if you can produce the receipt.
تنها در صورتی که قبض ارائه کنید، اجناس رو پس می گیریم.
Take care of Meaning & Example
9. Take care of: Look after
نگهداری کردن، مراقبت کردن
I’ll take care of your plants while you’re away.
من در مدت زمانی که این جا نیستی، از گیاهانت مراقبت می کنم.
Take down Meaning & Examples
10. Take down: Remove something from a wall or similar vertical surface to which it is fixed
پایین بردن
He took down the picture and replaced it with the framed photograph.
من عکس رو از روی دیوار پایین آوردم و اون رو با یه عکس قاب شده عوض کردم.
He took down the book from the top of the bookcase.
او کتاب رو از بالای قفسه کتاب پایین آورد.
10.1. Take down: Remove something from a hanging position
پایین کشیدن
We need to take down the curtains to be cleaned.
ما باید پرده ها رو پایین بیاریم تا شسته بشن.
10.2. Take down: Write down as a note, especially to record something spoken
یادداشت کردن
If you have a pen, you can take down my phone number.
اگه خودکار دم دستته، می تونی شماره تلفنمو یادداشت کنی.
She took down my address and phone number and said she’d call me later.
او شماره تلفن و آدرسم رو یادداشت کرد و گفت بعداً باهام تماس می گیره.
She took down John’s number so she could call him back.
او شماره “جان” رو یادداشت کرد، بنابراین می تونه بهش زنگ بزنه.
10.3. Take down: Remove a temporary structure such as scaffolding
از هم باز کردن
When everything else is packed, we can take down the tent.
هر وقت که تمام وسایل جمع شد، می تونیم چادر رو باز کنیم.
After the circus was over, the workers took down the big tents.
بعد از این که فعالیت سیرک به پایان رسید، کارگرها خیمه های بزرگ رو از هم باز کردن.
After the music festival, they took down the stage.
آن ها بعد از جشنواره موسیقی، صحنه رو جمع کردن.
10.4. Take down: Lower an item of clothing without removing it
پایین کشیدن (شلوار و غیره)
The doctor asked me to take down my trousers.
دکتر ازم خواست که شلوارم رو پایین بکشم.
10.5. Take somebody down: To humble or humiliate someone, to lower/reduce in power
خوار کردن، خفیف کردن، پست کردن
The journalist took the politician down with her difficult questions.
روزنامه نگار با سؤالات سخت خود، وجهه سیاستمدار رو خراب کرد.
10.6. Take somebody down: To hit or shoot someone so they fall down
زمین گیر کردن، از پا در آوردن
My brother would easily take you down in a fight!
بردارم خیلی راحت تورو در مبارزه از پا در میاره.
10.7. Take somebody down: To remove a prisoner from where they stand in court (British)
پایین بردن از جایگاه (در انگلیسی بریتیش)
Court is adjourned. Take him down.
دادگاه به جلسه بعد موکول شده. زندانی رو از جایگاه پایین بیارید.
در انگلیسی بریتانیایی، به طور معمول عبارت هایی مثل ‘to take down a notch’ یا to take down a peg’ در مکالمه برای بیان ” باد کسی را خالی کردن، یا غرور یا جاه طلبی کسی را کم کردن” استفاده میشه. مثل “او خیلی مغرور و متکبره! میخوام روشو کم کنم”.
Take for Meaning & Examples
11. Take for: Regard as
پنداشتن، تصور کردن
Does he take me for a fool?
او من رو احمق تصور کرده؟
You took me for an idiot.
تو من رو یه احمق فرض کردی؟
She looks very mature so I took her for much older than 14.
او خیلی بالغ به نظر می رسه، برای همین فکر کردم که بیشتر از 14 سال سن داره.
11.2. Take for: Consider mistakenly
عوضی (به جای فرد دیگر) گرفتن
Sorry, I took you for someone else.
ببخشید، من تو رو به جای یه نفر دیگه اشتباه گرفتم.
11.3 Take for: Defraud; to rip off
گول زدن، فریب دادن، کلاهبرداری کردن
Pinkett angry that George betrayed trust, took him for $100K.
“پینکت” از این موضوع عصبانیه که “جورج” به اعتمادش خیانت کرد و مبلغ $100K ازش کلاهبرداری کرد.
Take in Meaning & Examples
12. Take in: Allow to stay in one’s home
سرپرستی کسی را به عهده گرفتن و به او جای زندگی دادن
My friend lost his job and his apartment, so I took him in for a month.
دوستم شغل و آپارتمانش رو از دست داد، برای همین من یک ماه به اون پناه دادم.
“Matt” had nowhere to go so “Lisa” took him in.
“مت” جایی برای رفتن نداشت، بنابراین “لیزا” بهش اجازه داد که در خونه اون بمونه.
The old lady next door is always taking in stray cats and dogs!
پیرزن همسایه همیشه سگ و گربه های ولگرد رو تو خونش راه میده.
12.1. Take in: When the police remove someone from their home in order to question them
بازداشت کردن
The police took him in for questioning about the robbery.
پلیس اون رو برای بازجویی در خصوص دزدی، بازداشت کرد.
12.2. Take in: Shorten (a garment) or make it smaller
کوچک کردن، کوتاه کردن
Try taking the skirt in a little around the waist.
سعی کن دور کمر این دامن رو کمی کوچک کنی.
I love this dress, but it’s a little too loose. Could you take it in an inch?
من عاشق این لباسم، ولی یکم گشاده. میشه یه مقدار کوچکش کنی؟
She took in her dress as it was too big.
او لباسش رو کوچک کرد، چون خیلی بزرگ بود.
12.3. Take in: Absorb or comprehend
درک کردن، فهمیدن
I was so sleepy that I hardly took in any of the lecture.
من اون قدر خواب آلود بودم که به سختی چیزی از سخنرانی فهمیدم.
The instructor spoke so fast that I couldn’t take in all the information.
مربی اون قدر سریع حرف زد که نتونستم تمام اطلاعات رو بگیرم.
The man immediately took in the scene and called the police.
مرد بلافاصله متوجه صحنه ارتکاب جرم شد و با پلیس تماس گرفت.
It was a very good speech and I took it all in.
سخنرانی خیلی خوبی بود و من تمامش رو متوجه شدم.
12.4. Take in: See everything at the same time with just one look
با یک نگاه ثبت کردن
When she walked into the room she took it all in.
وقتی او وارد اتاق شده، با یک نگاه متوجه همه چیز شد.
Amanda took in every detail of her rival’s outfit.
“آماندا” تنها با یک نگاه، تمام جزئیات لباس رقیبش رو متوجه شد.
12.5. Take in: Allow something to enter your body, by breathing or swallowing
راه دادن، پذیرفتن، جذب کردن
Some plants take in a lot of water and can’t grow in dry places.
برخی از گیاهان آب زیادی به خود جذب می کنند و قادر نیستند در مناطق خشک رشد کنند.
12.6. Take in: The amount of money a business gets from people buying goods or services
کاسب شدن
It was a successful year as the company took in £1.5 million.
سال موفقیت آمیزی بود، به طوری که شرکت 1.5 میلیون پوندی کاسب شد.
12.7 Take in: To include or constitute something
شامل بودن، حاوی بودن
The book takes in the period between the First and Second World Wars.
مثال: این کتاب، دوره بین جنگ های جهانی اول و دوم را در بر میگیره.
12.8. Take in: Deceive, give a false impression
گول زدن، فریب دادن
Everyone was taken in by his practical joke.
همه فریب شوخی اون رو خورده بودن.
She lied! I can’t believe I was taken in by her.
او دروغ گفت. نمی تونم باور کنم که فریبش رو خورده بودم.
Take it away, Take it out in, Take it out on, Take it upon yourself Meaning & Examples
13. Take it away: Begin, especially used to launch a performance of some sort (usually imperative and/or exclamatory) I’d like to introduce Mumbo the
انجامش بده، شروع کن
We’ve brought in a very talented young band to entertain you this evening. Take it away, girls!
ما همراه خودمون یک گروه جوان بسیار با استعداد آوردیم که شما رو امشب سرگرم کنن. شروع کنین دخترا!
14. Take it out in: Accept as payment
پذیرفتن نحوه پرداخت
I convinced him to take it out in barter instead of cash.
من اون رو متقاعد کردم که پولش رو به جای وجه نقد، کالا بگیره.
15. Take it out on: Unleash one’s anger on [a person or thing other than the one that caused it]
تلافی کاری را سر شخص ثالث درآوردن
Don’t take it out on your husband if you had trouble with your boss at work.
اگه سر کار با رئیست مشکل داشتی، اون رو سر شوهرت تلافی نکن.
Hey, I know you had a terrible day at work – but don’t take it out on me!
هی، می دونم که سر کار یه روز وحشتناک داشتی- اما تلافیشو سر من درنیار.
16. Take it upon oneself: Assume personal responsibility for a task or action
مسئولیت کاری را پذیرفتن، به عهده گرفتن
She took it upon herself to manage the project.
او خودش مسئولیت مدیریت پروژه رو بر عهده گرفت.
Take off Meaning & Examples
17. Take off: To remove something, usually clothing or accessories
درآوردن (البسه)
It was hot so I took my jacket off.
هوا گرم بود، بنابراین ژاکتم رو درآوردم.
I always take off my shoes as soon as I get home.
من همیشه به محض این که می رسم خونه، کفش هامو در میارم.
It was hot in the room so he took off his jumper.
هوا در اتاق گرم بود، بنابراین او پلیورش رو درآورد.
May I take off my jacket? It’s warm in here.
می تونم ژاکتم رو دربیارم؟ هوای این جا گرمه.
17.1. Take off: Imitate, often in a satirical manner
ادای کسی درآوردن
They love to take off all the politicians’ mannerisms.
اون ها دوست دارن ادا و اطوارهای همه سایستمدارها رو تقلید کنن.
She takes off her mother so well.
او خیلی خوب ادای مادرش رو درمیاره.
17.2. Take off: Leave the ground and begin flight; to ascend into the air
بلند شدن هواپیما، اوج گرفتن
The plane has been cleared to take off from runway 3.
هواپیما برای بلند شدن از باند شماره 3 آماده شده است.
What time does the plane take off?
هواپیما چه ساعتی بلند میشه؟
The plane took off at 2pm.
هواپیما ساعت دو بعدازظهر پرواز کرد.
The plane took off at 7 o’clock.
هواپیما ساعت هفت بلند شد.
17.3. Take off: When a service is withdrawn
حذف کردن، پاک کردن
The program was taken off TV because it wasn’t very popular.
اون برنامه از تلویزیون پخش نشد، چون خیلی طرفدار نداشت.
17.4. Take off: Become successful, to flourish
موفق شدن، (کار و بار) گرفتن
The business has really taken off this year and has made quite a profit.
این کسب و کار در سال جاری واقعاً پیشرفت کرده و سود زیادی به دست آورده.
In the last few years, social media sites have taken off all over the world.
طی چند سال گذشته، شبکه های اجتماعی به سرعت در سرتاسر جهان محبوب شده اند.
Her career took off.
شغل او به شهرت و موفقیت رسید.
17.5. Take off: Depart
عزیمت کردن، رفتن
I’m going to take off now.
من الان می خوام برم.
He was at the party for about 15 minutes, and then he took off.
اون حدود 15 دقیقه در مهمونی موند و بعدش جیم شد.
He took off before I had a chance to say bye.
او قبل از این که من بتونم باهاش خداحافظی کنم رفت.
17.6. Take off: Quantify
سنجیدن، مقدار سنجی کردن
I’ll take off the concrete and steel for this construction project.
من مقدار بتن و فولاد مورد نیاز برای این پروژه احداث رو تعیین می کنم.
17.7. Take off: Absent oneself from work or other responsibility, especially with permission
غایب شدن، غیبت کردن (کار یا مدرسه)، مرخصی گرفتن
If you take off for Thanksgiving you must work Christmas and vice versa.
اگه برای روز شکرگذاری غیبت کنی، باید بجاش کریسمس کار کنی و یا بالعکس.
Jamie took three days off to go skiing in the mountains.
“جیمی” سه روز مرخصی گرفت تا به اسکی در کوهستان بره.
She took a week off to go and visit her family.
او یک هفته مرخصی گرفت تا بره و به خانوادش سر بزنه.
Take on Meaning & Examples
18. Take on: Acquire, bring in, or introduce
تحویل گرفتن، وارد کردن، استخدام کردن، به کار گرفتن
The ship took on cargo in Norfolk yesterday.
کشتی دیروز بار رو در نورفوک تحویل گرفت.
The company has taken on three new staff members.
شرکت، سه کارمند جدید استخدام کرده است.
I went for the interview last week and now they’ve decided to take me on.
من هفته پیش برای مصاحبه رفتم و الان اون ها تصمیم گرفتن که من رو استخدام کنن.
Business is good so the company is taking on extra staff.
اوضاع کسب و کار رو به راهه. بنابراین شرکت داره کارکنان بیشتری رو به کار می گیره.
18.1. Take on: Allowing people to get on a vehicle
سوار کردن
We can only take on five more passengers at the next stop.
ما فقط می تونیم 5 تا مسافر دیگه در ایستگاه بعدی سوار کنیم.
18.2. Take on: Begin to have or exhibit
به خود گرفتن، شکل گرفتن
In the dark, the teddy bear took on the appearance of a fearsome monster.
خرس تدی در تاریکی ظاهر یک هیولای ترسناک رو به خود گرفت.
The room took on a 1970s look.
اتاق، ظاهر دهه 1970 رو به خود گرفت.
18.3. Take on: Assume responsibility for
به عهده گرفتن، تقبل کردن
I’ll take on the project if no one else will.
اگه فرد دیگه ای پروژه رو نگیره، من مسئولیت اون رو به عهده می گیرم.
Do you have time to take on a new project?
آیا وقت داری یک پروژه جدید برداری؟
I took on the project.
من پروژه رو قبول کردم.
18.4. Take on: Attempt to fight or compete with
به مبارزه طلبیدن، از پس کسی یا چیزی برآمدن، مقابله کردن
I don’t recommend taking on that bully, since he’s bigger than you are.
از اون جایی هیکل اون فرد قلدر از تو بزرگتره، توصیه نمی کنم که باهاش مبارزه کنی.
In tonight’s boxing match, Antonio will take on an undefeated boxer from Argentina.
در مسابقه مشت زنی امشب، “آنتونیو” با یک بوکسور شکست ناپذیر از آرژانتین مبارزه خواهد کرد.
Germany will take on Mexico in the first round of the World Cup.
آلمان در دور اول جام جهانی به مصاف مکزیک خواهد رفت.
Take out Meaning & Examples
19. Take out: Remove something from its place
بیرون کشیدن، پاک کردن، درآوردن
Please take out the trash before the whole house starts to smell.
لطفاً قبل از این که کل خونه بو بگیره، آشغال ها رو بیرون ببر.
I took the letter out of the envelope.
من نامه رو از پاکت بیرون آوردم.
I got my wisdom tooth taken out.
من دندون عقلم رو درآوردم.
I took out my wallet from my bag.
من کیف پولم رو از کیفم بیرون آوردم.
Try this. It should take out the stain.
این رو امتحان کن. این باید لکه رو پاک کنه.
Sam took out a pen to note down the supplier’s address.
“سم” خودکاری بیرون آورد تا آدرس تهیه کننده رو بنویسه.
19.1. Take out: Obtain something official, such as a loan, license or insurance policy
پر کردن درخواست یا تقاضا به منظور گرفتن وام
She took out a loan from the bank.
او از بانک وام گرفت.
Many homeowners take out a mortgage when they buy property.
بسیاری از صاحب خانه ها موقع خرید ملک، درخواست وام مسکن می دهند.
19.2. Take out: Invite someone out socially, especially on a date
دعوت کردن، همراهی کردن
Let me take you out for dinner.
اجازه بده برای شام همراهیت کنم.
I’m taking my girlfriend out to dinner on our anniversary.
من قصد دارم دوست دخترم رو در سالگرد آشناییمون به شام دعوت کنم.
David took his girlfriend out for dinner.
“دیوید” دوست دخترش رو برای شام همراهی کرد.
Her boyfriend took her out for a meal on her birthday.
دوست پسرش اون رو در روز تولدش برای غذا خوردن دعوت کرد.
19.3. Take out: Buy food from a restaurant and eat it elsewhere
غذای بیرون بر
Do you want that to eat in or take out?
غذا رو همین جا می خورید یا بیرون می برید؟
وقتی بحث غذا میاد وسط، هر دو عبارت ‘take out’ و ‘take away’ یک معنی رو میدن؛ خرید غذا از رستوران و خوردن اون در جای دیگه. اما ‘take away’ بیشتر در بریتانیا و ‘take out’ بیشتر در آمریکا رایج هست و استفاده میشه.
19.4. Take someone out: Kill or destroy someone/something
از بین بردن، نابود کردن
His entire army unit got taken out in Afghanistan.
تمام ارتش او در افغانستان کشته شدند.
20. Take it out of you: Something that requires a lot of effort and makes you tired
طاقت فرسا
The journey to work this morning was a nightmare! It really took it out of me.
سفر کاری امروز صبح ، یه تجربه وحشتناک بود! واقعاً انرژی زیادی ازم گرفت.
21. Take something out on someone: To treat someone badly because you feel upset or angry
دق دل سر کسی خالی کردن
Sorry, I was very upset yesterday and I took it out on you.
ببخشید، دیروز خیلی ناراحت بودم و اون رو سر تو خالی کردم.
Hey, I know you had a terrible day at work – but don’t take it out on me!
ببین، می دونم روز افتضاحی سر کار داشتی – اما دق و دلت رو سر من خالی نکن.
Take over Meaning & Examples
22. Take over: Adopt a responsibility or duty from someone else
به دست گرفتن، عهده دار شدن، کنترل (جایی یا چیزی) به دست کسی افتادن
He will take over the job permanently when the accountant retires.
وقتی که حسابدار بازنشست میشه، او کارش رو به طور دائم تحویل می گیره.
Germany took over several other countries during World War II.
آلمان در طول جنگ جهانی دوم، کنترل چندین کشور دیگر را به دست گرفت.
Susan is taking over from Anna as manager.
“سوزان” به جای “آنا” و به عنوان سرپرست، کنترل امور رو به دست گرفته.
22.1. Take over: Relieve someone temporarily
جایگزین شدن به صورت موقت
If you will take over driving, I’d like to get some sleep.
دوس دارم کمی بخوابم، البته اگه بتونی موقتاً به جای من رانندگی کنی.
22.2. Take over: Buy out the ownership of a business
خرید مالکیت یک کسب وکار
Facebook took over WhatsApp in 2014.
فیسبوک در سال 2014 ، مالکیت واتس آپ رو در اختیار گرفت.
22.3. Take over: Annex a territory by conquest or invasion
تصرف کردن، تصاحب کردن (از سر قدرت و زورگویی)
Ancient Rome took over lands throughout the known world.
رم باستان، سرزمین های زیادی را در سرتاسر جهان به تصرف درآورد.
When the protests started the army took over.
وقتی اعتراضات شروع شد، ارتش قدرت رو به دست گرفت.
22.4. Take over: Become more successful (than someone or something else)
مسلط شدن، چیره شدن
Tiger Woods has taken over as the top golfer.
” Tiger Woods” لقب گلف باز برتر را از آن خود کرده است.
Her desire to win took over.
تمایل به برنده شدن، بر او چیره شد.
Take pity, Take to Meaning & Examples
23. Take pity: Show compassion (towards)
ترحم و دلسوزی کردن
Someone please take pity on that homeless man in the rain and give him a place to stay overnight.
لطفاً یه نفر به این مرد بیخانمان در بارون رحم کنه و یه جا برای موندن بهش بده.
24. Take to: Adapt to; to learn, grasp or master
عادت کردن، خوگرفتن، خیلی خوب آموختن
She took to swimming like a fish.
اون خیلی ماهرانه و مثل ماهی شنا می کرد.
It was only the teacher’s first class but the students really took to him.
این فقط اولین کلاس معلم بود، اما دانش آموزان واقعاً به او خو گرفتن.
My parents took to James immediately
والدینم خیلی زود به “جیمی” عادت کردن.
24.1. Take to: Enter; to go into or move towards
وارد شدن، پا گذاشتن
As the train rushed through, thousands of birds took to the air at once.
همچنان که قطار به سرعت عبور کرد، ناگهان هزاران پرنده در هوا به پرواز در اومدن.
24.2. Take to: Begin, as a new habit or practice
پرداختن، شروع کردن (به کار یا مطالعه و غیره)
After the third one was rejected, she took to asking the department to check the form before she submitted it.
او بعد از رد شدن سومین درخواستش، شروع کرد به پیگیری از دپارتمان تا قبل از فرستادن دوباره فرم، اون رو بررسی کنن.
She’s taken to drinking green tea every morning.
او اخیراً هر روز صبح، چای سبز می نوشه.
He’s taken to walking in the park every morning.
او جدیداً هر روز صبح در پارک قدم می زنه.
Take up Meaning & Examples
25. Take up: Pick up
بلند کردن، بالابردن
The reel automatically took up the slack.
قرقره به طور اتوماتیک طناب شُل رو بالا برد.
25.1. Take up: Begin doing (an activity) on a regular basis
شروع کردن (اغلب به عنوان عادت یا سرگرمی)
I’ve taken up knitting.
من بافندگی رو شروع کردم.
I’ve recently taken up yoga.
من اخیراً به طور مرتب یوگا کار می کنم.
She took up swimming and started going twice a week.
او شروع کرد به شنا رفتن و اون رو از دوبار در هفته آغاز کرد.
My father took up golf when he retired.
پدرم بعد از بازنشستگی شروع کرد به گلف بازی.
25.2. Take up: Address (an issue)
مطرح کردن، عنوان کردن (یک موضوع)
Let’s take this up with the manager.
بیا این موضوع رو با مدیر مطرح کنیم.
If you don’t like the way I do my job, take it up with my manager.
اگر از روشی که من کارم رو انجام می دهم خوشت نمیاد، اون رو با سرپرستم عنوان کن.
When she read about the libraries closing, she took up the issue with her MP (Member of Parliament, local politician).
وقتی او درمورد بسته شدن کتابخانه ها مطلع شد، موضوع رو با عضو پارلمان مطرح کرد.
If you’re unhappy with the service, you’ll have to take it up with my manager.
اگه از نحوه رسیدگی راضی نیستی، باید اون رو با مدیر درمیون بگذاری.
25.3. Take up: Occupy; to consume (space or time)
وقت صرف کردن، جا پر کردن
The books on finance take up three shelves.
کتاب های امور مالی، سه قفسه رو پر کردن.
These books are taking up all the space in my room.
این کتاب ها تمام فضای اتاقم رو اشغال کردن.
Last month an urgent project took up all my spare time.
ماه گذشته یک پروژه فوری و ناگهانی تمام وقتم رو گرفت.
I know you’re busy so I won’t take up too much of your time.
میدونم که سرت شلوغه، پس زیاد وقتت رو نمی گیرم.
There’s not much space here. The big table takes up too much room.
دیگه فضای خالی زیادی اینجا نداریم. این میز بزرگ بیش از حد اتاق رو اشغال کرده.
25.4. Take up: Shorten by hemming
تو گرفتن، کوتاه کردن (لباس و غیره)
If we take up the sleeves a bit, that shirt will look much better on you.
اگه آستین های این پیراهن رو کمی کوتاه کنیم، خیلی بهتر به نظر می رسه.
That skirt is too long for you. It will need to be taken up.
این دامن برات خیلی بلنده. لازمه که کوتاه بشه.
25.5. Take up: Accept (a proposal, offer, request, etc.) from
تأیید کردن، قبول کردن (پیشنهاد، درخواست و غیره)
Shall we take them up on their offer to help us move?
آیا باید پیشنهاد اون ها رو برای کمک به اسباب کشی قبول کنیم؟
“When you travel to China, you’re welcome to stay at my house.” “Really? I might take you up on that!”
“وقتی برای مسافرت به چین میای، خوشحال میشم که در خونه من بمونی.” “واقعاً؟ احتمالاً این پیشنهاد رو قبول کنم!”
He was offered a promotion at work and, although it was a lot more work, he took up the challenge.
به او پیشنهاد ترفیع در کار داده شد و اگرچه همراه با انجام وظایف بیشتر بود، اما اون رو قبول کرد.
I can show you round London if you like. – I’ll take you up on that (offer)!
اگه مایل باشی، من می تونم اطراف لندن رو بهت نشون بدم. – پیشنهادتو قبول می کنم.
25.6. Take up: Resume
ادامه دادن، از سر گرفتن
Let’s take up where we left off.
بیا کار رو دوباره از همون جایی که متوقف کردیم، از سر بگیریم.
When David left the police, Anna took up his unfinished case.
وقتی “دیوید” از نیروی پلیس خارج شد، “آنا” پرونده ناتموم اون رو ادامه داد.
She took up the story where Bill had left off.
او داستان رو از همون جایی که “بیل” قطع کرده بود، از سر گرفت.
25.7. Take up: Start working at a job
شروع کار تازه
He will take up his position next week.
او هفته آینده در پست جدیدش مشغول به کار میشه.
While writing his first book Tony took up a job as a teacher.
“تونی” در حالی که مشغول نوشتن اولین کتابش بود، شغل خود رو به عنوان معلم آغاز کرد.
25.8. Take up: Get into a particular position
جای گرفتن
She took up a position in the corner of the room.
او در گوشه ای از اتاق جای گرفت.
26. Take up with: Form a close relationship with (someone)
همدم و همنشین شدن با (کسی)، دوست کسی شدن
I hear that John has taken up with Jane.
شنیدم که “جان” با “جین” دوست شده.
Take upon oneself, Take through Meaning & Examples
27. Take upon oneself: Assume personal responsibility for
مسئولیت کاری را پذیرفتن، به عهده گرفتن
That’s an awful lot of work to take upon yourself.
این کار خیلی بزرگیه که خودت مسئولیت کارهات رو بر عهده بگیری.
He took it upon himself to show the guests around.
او خودش این مسئولیت رو بر عهده گرفت که اطراف رو به مهمان ها نشون بده.
I took it upon myself to give him the bad news.
من مسئولیت رساندن اون خبر ناگوار رو به او برعهده گرفتم.
28. Take through: Explain something; give a tour of a place
توضیح دادن؛ بازدید از یک مکان
Stop by, and I’ll take you through the new headquarters.
صبر کن، من تو رو با مرکز جدید فرماندهی آشنا می کنم.
Let me take you through the procedure for operating this machine. First, you need to…
اجازه بده اصول کار با این دستگاه رو توضیح بدم. اول باید ….
Let me take you through the instructions for the exam.
اجازه بده راهنمایی های لازم برای امتحان رو برات توضیح بدم.
If you don’t understand what you’re meant to do, I can take you through it.
اگه متوجه نمیشی که باید چیکار کنی، من می تونم برات توضیح بدم.
برخی افعال عبارتی دارای معانی متفاوتی به صورت رسمی و غیر رسمی هستن و مفهوم و منظور اصلی رو فقط میشه از متن متوجه شد. مثلاً فعل ‘take in’ هم می تونه معنی “درک کردن و فهمیدن” بده و هم معنی “کوچک کردن لباس” رو داشته باشه. همچنین فعل take something back’ هم به معنی “پس دادن جنس به فروشگاه” هست و هم به معنی “پس گرفتن حرف یا ادعا” و یا فعل ‘take off’ می تونه هم به معنی “بلند شدن هواپیما” باشه و هم به معنی “موفقیت و پیشرفت ناگهانی”.
افعال عبارتی در محاورات بومی زبانان انگلیسی بسیار رایج هستن. مثلاً از عبارت ‘take off’ برای زمانی استفاده کنین که میخواین ناگهان جایی رو ترک کنین، از ‘take up’ برای شروع یه فعالیت یا سرگرمی و از ‘take down’ برای بیان مغلوب و خوار کردن کسی. دفعه بعد وقتی یه برنامه یا فیلم به زبان انگلیسی نگاه کردین، سعی کنین افعال عبارتی که با ‘take’ میشنوین رو یادداشت کنین و ببینین که کجا استفاده میشن.
حالا که توضیحات کامل در مورد عبارات فعلی با take را بررسی کردیم، پیشنهاد می کنم در آزمون زیر شرکت کنید و میزان یادگیری خود را از این مطلب بسنجید!

یادگیری اسلنگها یکی از دشوارترین مباحث یادگیری زبان انگلیسی است. به جهت اهمیت و کاربرد فراوان آنها در انگلیسی واقعی توصیه می کنیم که هر زبان آموز تا حد امکان با انواع اسلنگها در انگلیسی بریتانیایی و امریکایی آشنا شود.
54 اسلنگ ضروری که باید بدانید – قسمت اول
سلام به شما اعضای گرامی سایت دکتر زبان. در این مقاله از سری مجموعه مقالات دکتر زبان می خواهیم شما را با مفهوم اسلنگ و رایج ترین اسلنگ ها در انگلیسی بریتیش و امریکن آشنا کنیم. قبل از اینکه به توضیح مفهوم اسلنگ بپردازیم به مثال زیر توجه کنید.
!I’ve managed to book the best seats at the theatre for us, this weekend
موفق شدم بهترین صندلی های سالن تئاتر رو برای آخر همین هفته رزرو کنم.
Wicked! Thank you. I’m really excited!
ایول! ازت ممنونم. خیلی هیجان زده ام.
” به نظر شما کلمه ‘wicked’ به چه معناست؟ شاید فکرکنید این کلمه به معنی “شرور” یا “بد” باشد اما اینطور نیست. شاید تعجب کنید اما ‘wicked’ یک اسلنگ است که به معنای “عالی” یا “فوق العاده ” است!
اسلنگ به عبارات و اصطلاحات غیر رسمی گفته می شود که تنها در میان گروهی خاص از مردم یک ناحیه، طبقه یا حرفه خاص رایج بوده و در زبان انگلیسی به عنوان کلمات استاندارد محسوب نمی شوند.
یادگیری اسلنگها یکی از دشوارترین مباحث یادگیری زبان انگلیسی است. به جهت اهمیت و کاربرد فراوان آنها در انگلیسی واقعی توصیه می کنیم که هر زبان آموز تا حد امکان با انواع اسلنگها در انگلیسی بریتانیایی و امریکایی آشنا شود. تعداد اسلنگها در زبان انگلیسی بسیار زیاد است و از حوصله این مقاله خارج است. اما امیدواریم اسلنگهای به کار رفته در این آموزش جز مواردی باشند که احتمالا به دنبال آن هستید.
1. UNREAL
باحال، عالی!
I love this party, it’s just unreal!
این مهمانی رو دوست دارم،واقعا باحاله.
2. PROPS
ایول، بارک الله
I know he failed the test, but you’ve got to give him props for trying.
میدونم که اون در امتحان مردود شد، اما تو باید بخاطر تلاشش بهش بارک الله بگی.
3. KUDOS
مرحبا، احسنت
Kudos for organizing this party. It’s brilliant!
احسنت بخاطر تدارک این مهمانی. واقعاً بی نظیره!
4. BUDGE UP
برو اون ور
I want to sit down too, could you budge up a little please?
من هم میخواهم بنشینم، میشه لطفا کمی بری اون طرف؟
5. DISS
لیچار، بد و بیراه
Stop dissing her behind her back. Show some respect!
این قدر پشت سرش بد و بیراه نگو. کمی ملاحظه کن.
6. DIG
حال کردن با چیزی، کیف کردن از
Hey, I dig your new style. Where did you buy that T-shirt?
ببین با تیپ جدیدت خیلی حال می کنم. این تی شرت رو از کجا خریدی؟
7. BOB’S YOUR UNCLE
همین، به همین راحتی
از این اسلنگ در انگلستان خیلی استفاده می شود.
How did you make this cake? It’s delicious!
چطوری این کیک رو درست کردی؟خوشمزه است!
Well, I just mixed in the batter thoroughly, poured it into a cake pan, baked it for 30 minutes and Bob’s your uncle!
خب، فقط خمیر رو کاملا مخلوط کردم ، بعد داخل قالب کیک ریختم، به مدت نیم ساعت اونو پختم. به همین راحتی!
8. BOTTOM LINE
نکته مهم، موضوع اصلی
The bottom line is we just don’t have enough money to make it work.
اصل مطلب اینه که ما برای به کار انداختن این پول کافی نداریم.
9. ACE
این اسلنگ به دو معناست: یکی به معنی “فوق العاده” و دیگری به معنی ” به راحتی قبول شدن در ”
Ace! I just got a promotion at work!
عالیه! در کارم ترفیع گرفتم!
Robert aced his physics exam!
رابرت در امتحان فیزیک به راحتی نمره آورد!
10. ALL RIGHT?
سلام، خوبی؟
Good thanks, you all right?
خوبم ،ممنون شما خوبی ؟
11. FULL OF BEANS
خیلی پر انرژی بودن
All the children were full of beans at the party today. I couldn’t get any of them to sit still!
امروز در مهمانی همه بچه ها خیلی پر انرژی بودند. نتونستم هیچ کدوم رو ساکت نگه دارم.
12. BLATANT
تابلو، واضح
She’s blatantly very annoyed, everyone can see it apart from you.
واضحه که اون خیلی دلخوره، همه این موضوع رو می ببینن غیر از تو.
13. GO PEAR SHAPED
خراب شدن
I was trying to organize a surprise birthday party for her, but it’s all gone pear-shaped!
سعی داشتم برای اون یه جشن تولد غافلگیری ترتیب بدم اما همه چیز خراب شد!
14. PIECE OF CAKE
مثل آب خوردن
What did you think of the exam? I thought it was really difficult.
نظرت درمورد امتحان چیه؟من فک میکنم خیلی سخت بود.
No, it was a piece of cake!
نه ، مثل آب خوردن بود.
15. BLIMEY
ای وای ! خدای من!
Blimey, look at all this mess here! I’d only left the house for an hour, and look what you’ve done!
ای وای، این جا رو ببین چه افتضاحیه! فقط یک ساعت خانه نبودم ببین چکار کردید!
16. BOTCH
سنبل کردن، ماست مالی کردن
The builder did a terrible job on the roof. He just botched it up, and it still leaks every time it rains!
بنا سقف رو افتضاح کار کرده. فقط سمبلش کرده و هنوز هربار که بارون میبارد سقف چکه میکنه.
17. SMASHING
فوق العاده عالی
I had a smashing time on holiday, it was so much fun!
تعطیلات حسابی کیف کردم، خیلی حال داد!
18. SOD’S LAW
وقتی میاد همه چی با هم میاد
این اسلنگ نام دیگری برای قانون مورفی است. بر اساس قانون مورفی همواره اتفاقات بد همزمان با هم رخ می دهند.
I wore my pretty new dress, because it was a sunny day, but as soon as I stepped out of the house, it started raining, and I got completely soaked!
چون هوا آفتابی بود لباس جدیدم را پوشیدم، اما به محض اینکه از خونه بیرون رفتم بارون شروع به باریدن گرفت و کاملا خیس شدم!
Sod’s Law!
وقتی میاد همه چی با هم میاد!
19. CHIN WAG
گپ زدن، اختلاط کردن
I saw Mary after such a long time yesterday! We had a lovely chin wag together, like the good old days.
دیروز مری را بعد از یک مدت طولانی دیدم. خیلی با هم گپ زدیم ،درست مثل قدیما.

از پادکستها می توان علاوه بر تقویت مهارت لیسنینگ در ارتقا مهارت اسپیکینگ نیز بهره برد.اگر کسی را ندارید که بتوانید با او تمرین اسپیکینگ کنید نگران نباشید. در این مقاله می خواهیم برایتان در مورد نحوه استفاده از پادکستها در زمینه تقویت اسپیکینگ بگویم. قبل از شروع باید بدانیم که پادکستها به دو دسته تقسیم می شوند: پادکستهای مونولوگ و پادکستهای دیالوگ. مونولوگ و دیالوگ مونولوگ یعنی زمانی که شما متکلم وحده هستید و بیشتر شما صحبت […]
۳ روش فوق العاده برای تقویت مهارت اسپیکینگ با استفاده از پادکستها
از پادکستها می توان علاوه بر تقویت مهارت لیسنینگ در ارتقا مهارت اسپیکینگ نیز بهره برد.اگر کسی را ندارید که بتوانید با او تمرین اسپیکینگ کنید نگران نباشید.
در این مقاله می خواهیم برایتان در مورد نحوه استفاده از پادکستها در زمینه تقویت اسپیکینگ بگویم. قبل از شروع باید بدانیم که پادکستها به دو دسته تقسیم می شوند: پادکستهای مونولوگ و پادکستهای دیالوگ.
مونولوگ و دیالوگ
مونولوگ یعنی زمانی که شما متکلم وحده هستید و بیشتر شما صحبت می کنید. مثلا هنگامی که در مورد تعطیلات آخر تابستان، کتابها و فیلم های مورد علاقه خود صحبت می کنید. اما دیالوگ زمانی است که شما با دیگر افراد صحبت می کنید و در این بین گاهی سوال می پرسید و گاهی هم پاسخ می دهید.
مونولوگ و دیالوگ در پادکستها
عبارات و کلماتی که در هر کدام از پادکستها ( مونولوگها و دیالوگها) به کار می رود با هم متفاوت هستند. مثلا در مونولوگها خیلی از زبان خاص (slang) استفاده نمی شود. مثلا کلماتی که در متن زیر آمده اند زبان خاص (slang) هستند.
I like learning English because it’s cool. Don’t know why some people don’t dig it. But I have my own method of learning, and I’mfed up with teachers that tell me they can teach me something, but then they fail.
و حالا می پردازیم به بررسی ۳ روش عالی که با بکار گیری آنها می توانید پادکستها را به ابزاری بی نظیر برای تقویت اسپیکینگ تبدیل کنید.
۱- هر چه را در پادکست می شنوید خلاصه کنید.
برای این منظور ابتدا به پادکستهای کوتاه (۱ دقیقه ای) یا (۴-۳ دقیقه) گوش کنید. سپس با صدای بلند خلاصه آن پادکست را بگویید. موقع گوش کردن به یک پادکست کلمات و عبارات کلیدی را یادداشت کنید. این کلمات و عبارات ممکن است دارای ویژگیهای زیر باشند:
الف) کاملا جدید باشند- یعنی قبلا آنها را نشنیده اید.
ب) جدید نیستند اما معنای آنها را فراموش کرده اید.
ج) برایتان آشنا هستند اما در آن پادکست در معنی دیگری به کار رفته اند.
نکته مهمی که هنگام یادداشت برداری کلمات باید به آن توجه کنید این است که تا جایی که ممکن است کلمات را به صورت جدا و تکی یادداشت نکنید. مثلا بجای نوشتن “launch,” بنویسید “launch a campaign.”. پس از نوشتن لغات باید معانی آنها را در دیکشنری جستجو کنید.
حالا باید ظرف پنج دقیقه با استفاده از کلمات و عبارات ثبت شده آن پادکست را با صدای بلند خلاصه کنید. بعد از آن سرعت خلاصه گویی همان متن را به سه دقیقه کاهش دهید. بعد از تسلط به متن باید صدای خود را ضبط کرده و به آن گوش کنید تا به اشتباهات خود در مورد نحوه تلفظ کلمات و … پی ببرید. دقت کنید که در این مرحله تنها چیزی که می توانید از روی آن بخوانید لیست لغات و اصطلاحات یادداشت شده است نه همه متن پادکست!
چرا فقط باید از کلمات کلیدی استفاده کنیم؟
کودکان هنگام شروع به صحبت، کلمات را به صورت تک تک به کار می برند. مثلا ” شیر، ماما، لطفا.” و مادر در پاسخ فرزند می گوید ” شیر می خواهی عزیزم؟” و اینگونه تک تک کلمات کودک را به جمله تبدیل می کند. و کودک هم با تکرار فراوان صحبت کردن را می آموزد. در اینجا شما نیزدقیقا همین کار را انجام می دهید- با نگاه بهتک تک کلمات و عبارات جمله سازی می کنید. این کار شاید در ابندا دشوار یا وقت گیر باشد اما بلاخره منجر به صحبت کردن به زبان انگلیسی می شود .
۲- عباراتی را که در پادکست می شنوید با صدای بلند تکرار کنید.
به منظور اثر بخشی این تمرین سه کار را انجام دهید:
اول: پادکست مناسب انتخاب کنید.
پادکستهای مونولوگ برای این هدف چندان مناسب نیستند. ( به لیست آدرس سایتهای پادکست در پایان همین مقاله مراجعه کنید)
دوم: بخشی کوچک از یک پادکست را انتخاب کنید ( چند سوال و جواب) و تک تک جملات آنرا بنویسید.
سوم: عبارات ثبت شده را تکرار کنید.
بعد از هر جمله استاپ کرده و آنرا تکرار کنید. سعی کنید صدا و لحن گوینده را تقلید کنید. در انتها می توانید صدای خود را نیز ضبط کنید.
۳- کلمات را نا آشنا در پادکست را جستجو کنید.
برای این منظور دو راه وجود دارد. اول اینکه از اطلاعات موجود در متن به وجود کلمه مورد نظر پی ببرید. فرض کنید گوینده کلمه ی “demolish.” را به کار می برد و شما متوجه این کلمه نمی شوید. با در نظر گرفتن جمله قبل و بعد این کلمه پی می برید که موضوع متن درباره تخریب یک ساختمان است. حالا کافی است معادل این کلمه یعنی “destroy.” را در دیکشنری جستجو کنید تا کلمه مورد نظر خود را پیدا کنید.
و اما روش دوم استفاده از Google Voice Search است. ابتدا به پادکست گوش کرده و کلمات نامفهوم را مشخص کنید. سپس وارد صفحه گوگل شده بر روی میکروفون واقع در سمت راست باکس کلیک کرده و کلمه مورد نظر را با صدای بلند بخوانید. در اغلب موارد کلمه مورد نظر همراه با تلفظ و توضیح انگلیسی آن کلمه بر روی صفحه ظاهر می شودبه همین سادگی!!!
امیدوارم مطالب این مقاله برایتان مفید واقع شود. در پایان به معرفی چند سایت فوق العاده پادکست می پردازم امیدوارم لذت ببرید!
سایتهای مفید برای پادکستهای مونولوگ
BBC News for Language Learners
Scientific American Podcasts
Business News for Language Learners
سایتهای مفید برای پادکستهای دیالوگ
Podcasts in English
Culips Podcasts
BBC 6-minute English podcasts
ELLLO Podcasts