

کالوکیشن های مربوط به کلمه GOAL
کالوکیشن ترکیب رایج کلمات با همدیگر است.
کلمه goal در دو معنای ورزشی و غیر ورزشی بکار می رود.
Goal در مفهوم ورزش
در فوتبال کلمه goal به معنای دروازه و تور و یا قرار دادن توپ در دروازه است.
برخی اصطلاحات مربوط به goal در ورزش به شرح زیر هستند:
score a goal = put the ball into the net گل زدن

goalkeeper = the player who defends the goal; the only player on the field who can use the hands
دروازه بان
goalposts = the two posts on the sides of the net
تیر دروازه
crossbar = the horizontal bar between the two upright posts of a goal in football, rugby, hockey, etc.
تیر عرضی دروازه
let in a goal = when the goalkeeper fails to prevent the ball from entering the goal
گل زدن
making a save = When the goalkeeper stops the ball from entering.
گرفتن توپ (توسط دروازه بان)
a spectacular goal = a goal that was especially impressive
گُل محشر، معرکه
the winning goal / the decisive goal = the goal that won the game
گُل سرنوشت ساز
a tying goal = a goal that made the score equal
گُل مساوی
an own goal = when a player accidentally puts the ball into their own team’s goal
گُل به خودی
disallow a goal = when the referee cancels a goal because of some illegal play before the goal
گُل رد شده (توسط داور)
کلمه goal در ورزشهایی مثل فوتبال، هاکی، لِکراس، چوگان و واترپلو استفاده می شود.
کلمه goal در مفاهیم غیر ورزشی
کلمه goal به غیر از مفهوم ورزش به معنای هدف نیز هست. در اینجا به معرفی چند کالوکیشن پرکاربرد با goal می پردازیم:
establish / set a goal هدفگذاری کردن
به دو روش می توانیم اهداف را بیان کنیم:
goal of + gerund(اسم مصدر)
goal + ( “to be”) + infinitive (مصدر)
My goal is to visit every country in the world. . هدفم این است که همه کشورهای دنیا را ببینم
I have a goal of visiting every country in the world. .هدفم این است که همه کشورهای دنیا را ببینم
Our goals are to reduce pollution and preserve the environment.
هدف ما کاهش آلودگی و حفظ محیط زیست است.
Our work is focused on the goals of reducing pollution and preserving the environment.
کار ما تمرکز بر اهداف مربوط به کاهش آلودگی و حفظ محیط زیست است.
pursue a goal / work towards a goal دنبال کردن یک هدف
achieve / attain / reach a goal رسیدن به یک هدف
short-term goal / long-term goal اهداف کوتاه مدت/ بلند مدت
common goal هدف مشترک
ambitious goal / modest goal هدف خیلی سخت/ هدف آسان
attainable / achievable / realistic goals اهداف قابل دسترسی
unattainable / unachievable / unrealistic goals اهداف غیر قابل دستیابی

12 اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن – قسمت دوم
اشتباه شماره ۷: دنبال نکردن علایق
یکی از رایج ترین دلایلی که فراگیران یادگیری زبان را رها می کنند این است که از آن زبان خسته می شوند. ممکن است شما هم از یک پروسه یادگیری خسته شوید.
مثلا مرور لیستهای لغت، استفاده از فلش کارت و خواندن داستانهایی که اصلا و ابدا به آنها علاقه ای ندارید. بسیاری از زبان آموزان به این نکته واقف نیستند که قادرند یادگیری زبان را برای خود جذاب کنند.
یادتان باشد مجبور نیستید کتابهای خسته کننده ای را مطالعه کنید که هیچگاه به کارتان نمی خورند. بدیهی است که اگر به مطلبی علاقه مند نباشید یادگیری موثری اتفاق نخواهد افتاد.
راهکار:
فعالیتهای یادگیری تان را با علائق خود پیوند بزنید. ببینید به چه چیزی علاقه مندید. مثلا اگر به ورزش علاقه مندید برای تقویت مهارت ریدینگ، مقالات ورزشی را بخوانید.
یا با یک دوست انگلیسی زبان که طرفدار تیم فوتبال مورد علاقه شماست چت کنید. لغات بدرد بخور در زمینه فوتبال را یاد بگیرید. در کانال آپارات و غیره ویدئوهای مربوط به ورزش را تماشا کنید. خلاصه فقط به ندای دلتان گوش کنید و یادتان باشد که یادگیری یک زبان به هیچ وجه نباید خسته کننده باشد.
اشتباه شماره ۸: صحبت نکردن به اندازه کافی
اگر می خواهید یک زبان را به طور موثر یاد بگیرید، باید تئوری و عمل را با هم ترکیب کنید. اشتباه بسیاری از زبان آموزان این است که به اندازه کافی صحبت نمی کنند.
البته یادگیری لغت و خواندن مطالب فراوان در پیشرفت شما بسیار موثر است، اما این موارد را باید با مهارت های اسپیکینگ و رایتینگ ترکیب کنید. در غیر این صورت فقط در مهارتهای خواندن و شنیدن مسلط می شوید ولی در مهارت صحبت کردن خیر.
راهکار:
وقتی لغات جدید را یاد می گیرید سعی کنید سریعا با آنها جمله سازی کنید حتی اگر شده یک جمله. هنگامی که به طور همزمان به تمرین مهارت اسپیکینگ می پردازید در واقع به بهترین شکل ممکن لغات را به خاطر می سپارید.
حتی اگر کسی را سراغ ندارید که با او به تمرین اسپیکینگ بپردازید، روشهای متعددی را می توانید استفاده کنید. مثلا می توانید با صدای بلند به توصیف پیرامون خودتان بپردازید. یا در مورد اخبار نظر بدهید و یا در مورد موضوعی که به آن علاقه مندید سخنرانی کنید.
فقط مطمئن شوید که تا جایی که می توانید صحبت کنید. به این ترتیب پیشرفت می کنید و در عین حال انگیزه اتان هم افزایش می یابد.
اشتباه شماره ۹: داشتن انتظارات نامعقول
یکی دیگر از اشتباهات رایج اغلب زبان آموزان این است که از خودشان و میزان پیشرفتشان انتظاری نامعقول دارند. یعنی می خواهند راه صدساله را یک شبه طی کنند. نتیجه این دیدگاه این است که فقط به خودشان فشار بی مورد می آورند!
راهکار:
دوباره به الگوی SMART باز می گردیم. همانگونه که در این الگو گفته ایم، اهداف شما باید واقع بینانه باشند. یعنی این که بتوانید به آنها برسید.
مثلا آیا می توانید در همین هفته صد لغت یاد بگیرید؟ و یا ظرف یک ماه با تسلط کامل به زبان انگلیسی صحبت کنید؟ احتمال زیاد نه! پس، از خودتان انتظار معقول داشته باشید تا سریعتر موفق شوید و رضایت بیشتری از خودتان داشته باشید.
یادتان باشد که یادگیری یک زبان پروسه ای است که نیازمند تعهد و انضباط شخصی است. و با رعایت این دو دیر یا زود نتایج خیلی خوبی خواهید گرفت.
اشتباه شماره ۱۰: نداشتن ثبات و تعهد
آیا تا بحال برای یادگیری یک زبان به خودتان قول داده اید؟
برخی از فراگیران فقط “می خواهند که یاد بگیرند” اما تعهد لازم برای یادگیری را ندارند. این افراد دائما برای یادگیری اهمال کاری می کنند و کلاسهای خود را کنسل می کنند و به این ترتیب پیشرفتشان لاک پشتی می شود.
راهکار:
تعهد به انجام یک چیز مثل این است که به خودتان یک قول بدهید. فرمول موفقیت شخصا برای من دو کلمه است: کار سخت + تعهد. فقط کار سخت کافی نیست، باید پیشرفت و یادگیری منظم را به صورت آگاهانه انتخاب کنید.
اگر با این مسئله مشکل دارید، این سوال را از خودتان بپرسید: کمترین زمان و آسانترین چیزی که می توانم خودم را به انجامش متعهد کنم چیست؟
سپس آن کار را انجام دهید. بعد از آن زمان و حجم کار بعدی را کمی بیشتر کنید. درست مثل نخ زدن دندان. ابتدا یک دندان را نخ می زنیم سپس دندان بعدی و بعدی و به این ترتیب همه دندانها را نخ می زنیم!
اشتباه شماره ۱۱: مقایسه خود با دیگران
اینکه اطراف خود را با زبان آموزان الهام بخش پر کنیم، امری بسیار ضروری است. این افراد می توانند کسانی باشند که شخصا آنها را می شناسید و یا کسانی که در رسانه های اجتماعی دنبال می کنید و یا به خواندن مقالات و کتابهای آنها علاقه مندید.
شاید این افراد تا حدی برای شما الهام بخش و انگیزه بخش باشند، اما سطح بالای آنها در زبان انگلیسی نباید موجب نا امیدی شما شود. اشتباه بزرگ بسیاری از زبان آموزان این است که خودشان را با دیگران مقایسه می کنند. مثلا “فلانی لهجه بهتری از من داره.
” یا ” فلانی انگلیسی محاوره ای را بهتر از من می فهمه.” راستش حاصل این دیدگاه فقط یک چیز است و آن اینکه شما را از پیشرفت عقب می اندازد و اعتماد به نفس تان را به شدت کاهش می دهد.
راهکار:
شما هر روز سخت کار می کنید و پیشرفت می کنید. همه کسانی که الان از شما “بهتر” هستند همین روال را طی کرده اند. شما هم اگر پشتکار به خرج دهید به همین نقطه خواهید رسید.
خلاصه این که شما ساختار منحصر به فرد خودتان را دارا هستید! و فقط هم همین نکته مهم است. شما فوق العاده اید و باید به جای اینکه مدام دیگران را ببینید و از آنها بُت بسازید، به پیشرفتهای خودتان افتخار کنید.
اشتباه شماره ۱۲: ترس از اشتباه کردن
این مورد آخر مرتبط با مورد قبلی است. ترس از اشتباه یعنی اینکه:
- هنگامی که فرصتش را دارید کمتر صحبت می کنید و در نتیجه کند تر پیشرفت می کنید.
- بیشتر بر جنبه های منفی تمرکز می کنید تا جنبه های مثبت. در نتیجه کلافه شده و از انگیزه کمتری برخوردارید.
- دایما به خودتان فشار می آورید تا بدون عیب و نقص صحبت کنید و درنتیجه مدام استرس دارید و از خلاقیت کمتری برخوردارید.
راهکار:
به اشتباهات خود جور دیگری نگاه کنید. اشتباهات، شکست نیستند بلکه فرصتهایی هستند برای یادگیری. اشتباهات خود را به دید یک درس بنگرید. از آنها چه چیزی آموخته اید؟
چگونه می توانید دفعه بعدی متفاوت تر عمل کنید؟ آموختن از اشتباهات، خیلی هم عالی است. هیچ کسی کامل نیست. همه افراد از جمله خود بومی زبانها اشتباه می کنند! پس به خودتان ایمان داشته باشید و رویاهای خود را دنبال کنید!
لطفا اولین کسی باشید که نظر خود را در خصوص مطالب گفته شده در این مقاله برای ما می نویسید.

12 اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن – قسمت اول
موضوع این مقاله اشتباهاتی است که مربوط به فرایند یادگیری یک زبان می شوند نه اشتباهات مربوط به خود زبان.
ابتدا باید بگویم که اشتباه کردن نه تنها ایرادی ندارد، بلکه در فرایند یادگیری هر مهارتی یک ضرورت محسوب می شود.
خاطرم هست در دوران دانشجویی اولین کته برنجی را که درست کردم بیشتر شبیه سیمان شد تا کته. و بیچاره میهمانان من که ناچار شدند از این شبه غذا میل کنند و تازه به من امیدواری هم بدهند که چقدر با استعدادم!
اما حالا بعد از گذشت سالها در پختن برنج خیلی حرفه ای تر شده ام. پخته شدن در فرایند یادگیری زبان هم به همین صورت است.
خب، و حالا می پردازیم به توضیح ۶ اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن.
اشتباه شماره ۱: طراحی نکردن اهداف
بسیاری از زبان آموزان فقط به “یادگیری” زبان می پردازند. اگر از آنها بپرسیم که در حال یادگیری چه چیزی هستید، احتمالا خواهند گفت دارم انگلیسی یاد می گیرم. یا دارم تلفظ یاد می گیرم. باید بگویم که این اهداف، اهداف روشنی نیستند.
اگر اهداف خود را دقیق و شفاف تعریف نکنید به سرعت از ادامه کار برای رسیدن به آنها نا امید می شوید. آنگاه به سختی می توانید میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید و در نتیجه در تله بی تفاوتی نسبت به یادگیری زبان گرفتار می شوید.
راهکار:
اگر نمی دانید چه هدفی دارید، یعنی اینکه هدفتان خیلی ضعیف است. با طراحی اهداف خود بر اساس الگوی SMART می توانید با تمرکز و سرعت بیشتری پیش بروید.
اهداف شما باید دقیق، قابل اندازه گیری، جاه طلبانه و واقع بینانه باشند. مثلا به جای آنکه بگویید “می خواهم انگلیسی یاد بگیرم.” بگویید ” تا آخر این ماه ۱۰ تا از پرکاربردترین اصطلاحات مربوط به خرید را یاد خواهم گرفت.”
برای جزییات بیشتر به مقاله ام تحت عنوان “ یادگیری زبان انگلیسی و هدف گذاری با تکنیک SMART” مراجعه کنید.
اشتباه شماره ۲: ارزیابی نکردن میزان پیشرفت خود
اشتباه رایج شماره یک منجر به اشتباه شماره دو می شود، یعنی ارزیابی نکردن میزان پیشرفت.
در نتیجه این اشتباه هیچگاه از میزان پیشرفت خود راضی نخواهیم بود. اگر اهداف را بر اساس الگوی SMART طراحی نکنیم، قادر نخواهیم بود ارزیابی دقیقی از میزان پیشرفت خود داشته باشیم.
در بهترین حالت فقط می توانیم بگوییم ” احساس می کنم” یا ” فکر می کنم” که مهارت اسپیکینگ یا دایره واژگانی ام نسبت به ماه قبل بهتر شده است.
راستش این کافی نیست! ارزیابی، چیزی فراتر از تشویق و تمجید خودمان است. باید ببینیم دقیقا کجا اشتباه کرده ایم و چگونه می توانیم آن اشتباه را تصحیح کنیم. اگر ارزیابی عمیقی از عملکرد خود نداشته باشیم دایما اشتباهاتمان را تکرار خواهیم کرد.
راهکار:
یادگیری یک زبان مانند یک سفر است. فرض کنید می خواهید از بیابانی وسیع و سوزان عبور کنید. در این میان راه را هم گم کرده اید و بسیار هم خسته اید. بدیهی است که با این اوصاف به پایان بردن این سفر کار چندان ساده ای نیست. چگونه می توانید به خودتان انگیزه لازم را برای ادامه این سفر بدهید؟
یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که بایستید و ببینید با هدفتان چقدر فاصله دارید. راه دیگر آنست که به پشت سر خود نگاهی بیندازید و ببینید چه مسافت زیادی را طی کرده اید و به خودتان بارک الله بگویید.
اشتباه شماره ۳: مرور دایمی یک مطلب تکراری
این اشتباه به دو دلیل رخ می دهد. یا مطلب مورد نظر را خوب هضم نکرده اید و یا در یادگیری آن مطلب تمرکز کافی به خرج نمی دهید.
مثلا برخی زبان آموزان برای یادگیری مفهوم یک ساختار گرامری همیشه چند مثال ثابت را بررسی می کنند. یا موقع یادگیری لغت، لیست ثابتی از لغات را مرور می کنند.
افراد با این روش زمان ارزشمند خود را برای یادگیری مفاهیم جدید و بررسی صدها مثال متنوع دیگر عملا از دست می دهند.
راهکار:
اگر می خواهید ۱۰ لغت یاد بگیرید، ابتدا لیست آن لغات را مرور کنید. سپس برخی از کلمات را به انتخاب خودتان به لیست ماه بعد منتقل کنید. به این ترتیب، فعلا خیالتان از بابت این کلمات راحت شده و هر موقع بخواهید می توانید در ماه بعد به مرور آن کلمات بپردازید.
همین قاعده را باید برای مرور مطالب تکراری اعمال کنید. البته می دانم که خواندن یک کتاب برای چندین بار وسوسه کننده است اما می تواند خسته کننده نیز باشد.
کلید یادگیری موثر مفاهیم یک زبان این است که به مثالهای متعدد نگاه کنید. هرچه مثالهای بیشتری ببینید، مفاهیم جدیدتری برایتان ملموس تر خواهند شد و به این ترتیب کمتر دچار خستگی می شوید.
اشتباه شماره ۴: تمرکز بیش از حد روی یک منبع خاص
سمیرا برای یادگیری زبان فرانسه از منابع مختلفی استفاده می کند. این کار سمیرا نیز اشتباه است و منجر به اشتباه شماره ۴ می شود یعنی تمرکز بیش از حد بر روی یک منبع خاص.
مثلا سمیرا فقط کتاب می خواند یا فقط به پادکستهای فرانسه گوش می کند و یا فقط گرامر یاد می گیرد.
خب، می دانید که سمیرا با این کار یادگیری را یکنواخت کرده و قطعا پس از مدتی یادگیری زبان فرانسه را کنار خواهد گذاشت.
بعلاوه از این طریق نمی تواند مهارت های مختلفی را که برای رسیدن به سطح حرفه ای زبان فرانسه نیاز دارد به دست بیاورد. او تنها قادر خواهد بود در زمینه گرامر و یا لیسنینگ به یکسری مهارتها برسد.
راهکار:
یادگیری یک زبان پروسه ای جامع است. تا می توانید باید به آن تنوع ببخشید. مثلا با خواندن کتاب، مرور فیلمها و دستور العمل های آشپزی، گوش کردن به پادکستها، داستانها و آهنگهای جدید، یادگیری لغت از کتاب و از مکالمات و …
صرفا برای یادگیری لغات جدید روی فلش کارت تمرکز نکنید. خلاق باشید و سعی کنید هر دفعه یک کار متفاوت انجام دهید.
اشتباه شماره ۵: یادگیری لغات به صورت پراکنده
برخی زبان آموزان لغات را به صورت موضوعی حفظ می کنند. مثلا لغات مربوط به حیوانات، لباس، خانواده و غیره. این افراد لغات بسیار زیادی را می دانند اما هنگام مکالمه با دیگران قادر به مکالمه سلیس و روان نیستند.
راهکار:
لغات را بر اساس میزان نیاز خود در مکالمات کاربردی انتخاب کنید. ببینید پر کاربردترین کلمات در زبان انگلیسی و یا هر زبان دیگری که تمایل به یادگیری آن دارید کدام است.
آیا فکر می کنید موقعیت های خاصی وجود دارد که برای صحبت کردن در این موقعیت ها به مشکل بر بخورید و هیچ چیز به ذهنتان نرسد؟
هر بار که چنین اتفاقی می افتد لیستی از کلماتی که در این گونه موقعیتها نیاز داشته اید را یادداشت کنید و سعی کنید هنگام یادگیری لغت این مطالب را در الویت قرار دهید.
اشتباه شماره ۶: تمرکز بیش از حد روی گرامر
آیا شما هم مثل خیلی از افراد برای یادگیری زبان سعی می کنید کتابهای گرامر را قورت دهید؟ متاسفانه بسیاری از فراگیران زبان در این تله گیر می افتند و فراموش می کنند که برای مکالمه لزوما نیازی به دانستن گرامر نیست.
همانگونه که از ابتدا در زبان مادریمان مکالمه کردن را بدون دانستن گرامری آغاز کردیم. با تمرکز بیش از حد و حفظ کردن قواعد گرامر قادر به دیدن بخشهای دیگر یک زبان نیستیم.
مواردی مثل مهارتهای ارتباطی، تقویت واژگان و تقویت مهارت های شنیداری. درست مثل این است که آن قدر روی تنه یک درخت تمرکز کنیم که دیگر قادر به دیدن شاخه های آن نباشیم.
به این ترتیب تصویر بزرگتر را از دست خواهیم داد. گرامر مانند تنه و مهارت های دیگر مانند شاخه های آن درخت هستند.
راهکار:
سعی کنید گرامر را در متن یاد بگیرید. اگر علاقه مند به یادگیری موضوعی خاص هستید، می توانید به یک کتاب گرامر مراجعه کنید.
اما حواستان باشد که مثالهای متعددی از آن موضوع را بررسی کنید و حتما و بلافاصله آن موضوع را استفاده کنید، در نوشتار و گفتار خودتان .
با این کار این مطلب گرامری بخشی از حافظه بلند مدت شما می شود و دیگر هنگام صحبت کردن نیازی به فکر کردن در مورد آن نخواهید داشت.
پایان بخش اول – برای خواندن ادامه این مطلب به قسمت دوم مقاله “۱۲ اشتباه رایج زبان آموزان و راهکارهای اصلاح آن” مراجعه کنید. لطفا اولین کسی باشید که نظر خودتون را در مورد این مقاله برای ما می گذارید.

چگونه در بخاطر سپاری مطالب از دیگران پیشتازتر باشیم؟
شاید شما هم این جمله را شنیده اید که تنها چیزی که در مدارس “یاد می گیریم” این است که چطور مطالب را حفظ کنیم.
این واقعیت شاید در مورد درصد کمی از افراد صدق کند اما در مورد اکثریت ما این چنین نیست. اگر از دیگران بپرسید که چطور مطالب را سریع تر حفظ کنم، احتمالا به شما خواهند گفت: ” با تکرار”.
راستش این گفته خیلی درست نیست و من موافق نیستم و بیشتر به یک شوخی شبیه است. اگر بخواهید مطلبی را سریع و به طور کامل حفظ کنید،
از طریق تکرار فقط می توانید بخشهایی از آن مطلب را به خاطر بیاورید اما نه همه جزییات آن مطلب را. مسئله این است که بخاطر آوردن یک مطلب نیازمند یادگیری است. و هر یک از ما به شیوه ای متفاوت یاد می گیریم.
در این مقاله به معرفی ۹ گام طلایی می پردازیم که با کمک آنها می توانید حجم زیادی از اطلاعات را در کمترین زمان به خاطر بسپارید.
قبل از شروع ابتدا باید مشخص کنید که شما جزء کدام دسته از فراگیران هستید: فراگیران شنیداری، فراگیران دیداری و یا فراگیران تجربی؟
اگر از دسته فراگیران شنیداری هستید موثرترین راه برای بخاطر سپاری اطلاعات از طریق گوش است. اگر قدرت تصویر سازی شما بالاست از جمله فراگیران بصری محسوب شده و در نتیجه از طریق دیدن اطلاعات، سریع تر مطالب را به خاطر خواهید سپرد.
و بلاخره اگر جز گروه تجربه گرها هستید، با انجام و آزمایش مطالب می توانید اطلاعات را بهتر به خاطر بسپارید. اغلب ما حداقل ترکیبی از دو گروه هستیم.
گام اول: آماده سازی
ابتدا به منظور بالا بردن سطح محفوظات به دقت، محیط خود را انتخاب کنید. برای برخی افراد محیط های ساکت و برای گروهی دیگر محیطهای عمومی تر مناسب تر است. بعد از آن مقداری چای بنوشید. تحقیقات بسیاری ثابت کرده اند که چای سبز یک کاتالیست طبیعی برای افزایش حافظه به شمار می رود.
به عبارت دیگر توانایی ما در بخاطر آوردن اطلاعات به قدرت بین نورونها بستگی دارد. نورونها توسط سیناپسها بهم متصل شده اند. هر چه سیناپسها را بیشتر تمرین دهیم (تکرار)، قوی تر می شوند و در نتیجه توانایی بخاطر سپاری ما بالاتر می رود.
با افزایش سن، مواد شیمیایی سمی به نورونها و سیناپسها آسیب می زنند. و منجر به از دست رفتن حافظه و در موارد حادتر آلزایمر می شوند. چای سبز حاوی ترکیباتی است که ترکیبات شیمیایی سمی را از بین می برد و کمک می کند تا سلولهای مغز بهتر و به مدتی طولانی تر کار کنند.
گام دوم: هر چه را حفظ می کنید ضبط کنید.
ضبط مطالب بویژه اگر سعی دارید آن مطالب را از روی یک متن سخنرانی حفظ کنید بسیار موثر است. اگر می خواهید متن یک سخنرانی را حفظ کنید. با صدای بلند متن سخنرانی را بخوانید و صدای خود را ضبط کنید.
بعد به صدای خود گوش کنید. البته این روش برای فراگیران شنیداری موثرتر است، اما برای سایر فراگیران هم می تواند موثر باشد. چون از این طریق می توانند مطمئن شوند که مطالب بیشتری از متن سخنرانی فهمیده اید و در نتیجه به آنها کمک می کند تا اطلاعات را سریعتر یاد بگیرند.
گام سوم: همه چیز ر ا یادداشت کنید.
قبل از اینکه سعی کنید چیزی را به خاطر بیاورید باید آن چیز را بارها و بارها بنویسید. این روش به شما کمک می کند تا آشنایی بیشتری با آنچه سعی می کنید به خاطر بسپارید پیدا کنید.
نوشتن مطالب حین گوش کردن، تا حد زیادی کمک می کند تا اطلاعات را به خاطر بسپارید. این روش برای فراگیران تجربی یکی از بهترین روش ها محسوب می شود.
گام چهارم: نوشته های خود را دسته بندی کنید.
پس از نوشتن مطالب، آن ها را دسته بندی کنید. این روش برای فراگیران بصری بسیار ایده آل است. بخصوص اگر موضوعات مختلف را با رنگهای متفاوت ثبت کنید. با این روش می توانید همه چیز را به اجزای کوچکتر تقسیم کرده و اطلاعات ثبت شده در مغز خود را بخش بندی کنید.
گام پنجم: تکرار کنید.
سعی کنید هر خط از یک متن را چندین بار تکرار کنید. و سپس بدون نگاه کردن به آن خطوط آنها را به خاطر بیاورید. و به این ترتیب هر بار بخش های بیشتری از آن متن را به مطالب قبلی اضافه کنید.
این روش به شما کمک می کند تا اطلاعات از حافظه کوتاه مدت شما به سرعت محو نشود. به همین روش ادامه دهید تا بتوانید تمام اطلاعات موجود در یک بخش را به خاطر بیاورید.
توجه کنید تا زمانی که یک بخش را به طور کامل حفظ نکرده اید سراغ بخش بعدی نروید. این روش بیشتر روش یادگیری بصری محسوب می شود. اما اگر مطالب با صدای بلند خوانده بشوند می توان آن را برای فراگیران شنیداری نیز استفاده کرد.
گام ششم: مطالب را از حفظ بنویسید.
حالا که می توانید همه اطلاعات موجود را به خاطر بیاورید آنها را از حفظ بنویسید. با بکار گیری عملی با استفاده از این روش مطالب عمیقا در ذهن تان نقش می بندند.
گام هفتم: مطلب یاد گرفته شده را به دیگران (یا حتی خودتان) آموزش دهید.
همیشه از دوران دبیرستان تا کنون برای خودم شخصا موثرترین روش برای یادگیری این بوده که مطلبی را به دیگران آموزش دهم. شما نیز می توانید به روش های مختلف این کار را انجام دهید. مثلا می توانید در مقابل عده ای (یا در مقابل آینه) بایستید و در باره آنچه می دانید برایشان صحبت کنید.
روش من شخصا برای این منظور طراحی آزمون است. می توانید سوالاتی را که ممکن است پیرامون یک موضوع طرح شود را پیش بینی کنید. و بر اساس آن انواع سوالات مثل چهار گزینه ای، هماهنگ کنید، تشریحی و … طرح کنید. همه این روشها روشهای تجربی محسوب می شوند. زیرا از این طریق به تمرین و تقویت اطلاعات آموخته شده می پردازید.
گام هشتم: دایما به فایلهای صوتی ضبط شده گوش کنید.
همیشه هنگام انجام کارهای مختلف مثل رانندگی، انجام کارهای منزل و غیره سعی کنید به فایل های صوتی ضبط شده خود گوش کنید. این روش برای فراگیران شنیداری مناسب است. اما به سایر فراگیران نیز کمک می کند تا اطلاعات در حافظه کوتاه مدت آنها پایدارتر شود.
گام نهم: استراحت کنید.
در این مرحله کمی به مغز خود استراحت دهید. مدت کوتاهی از فکر کردن به آنچه یاد گرفته اید دست بردارید. و سپس به یادگیری مجدد بپردازید. به این ترتیب می توانید بفهمید که چه مقدار یاد گرفته اید. و بهتر می توانید روی بخش هایی که در آنها ضعیف تر هستید تمرکز کنید.
امیدوارم با بکارگیری این موارد بتوانید سریعتر از دیگران مطالب را به خاطر بسپارید. لطفا اولین کسی باشید که نظر خود را در مورد این مطلب برای ما بیان می کنید. همچنین خواهش می کنم تجربیات خود را در این خصوص با ما به اشتراک بگذارید تا به دیگران کمک کنیم سرعت به خاطرسپاری آنها افزایش یابد.

6 باور غلط زبان آموزان ناموفق
آیا تا به حال پیش آمده احساس کنید که عاملی مرموز شما را از پیشرفت در یادگیری زبان باز میدارد؟ آیا احساس میکنید علیرغم تلاشهایتان کارها آنگونه که میخواهید پیش نمیروند؟ شاید دلیلش باورهای محدود کنندهای باشد که شما را محصور کردهاند.
باورهای محدودکننده چیزهایی هستند که آنها را باور کردهایم و سد راه ما شده و ما را از رسیدن به پتانسیل واقعی درونمان باز میدارند.
در این مقاله به بررسی ۶ تا از رایجترین باورهای بازدارنده میپردازیم که بسیاری از ما با آنها درگیر هستیم. با شناخت این موارد میتوانید اولین قدم در جهت خلاصی از شر این باورها را بردارید.
۱. گذشته من تعیینکننده آینده من است!
زبان آموزان موفق اعتقادی به این باور ندارند زیرا آنها در گذشته با موضوعی مشکل داشتهاند اما میدانند که دوباره تلاش خواهند کرد. آنها شکست میخورند و اشتباه میکنند اما هرگز اجازه نمیدهند این عامل آنها را از تحلیل مشکل و یافتن راه حل منطقی باز دارد.
در دوره راهنمایی همیشه در درس عربی با موضوع ضمایر مشکل داشتم اما وقتی وارد دوران دبیرستان شدم از آنجایی که رشته علوم انسانی میخواندم باید این ضمایر را یاد میگرفتم و یاد گرفتم.
چون مشکل من در یادگیری ضمایر مربوط به زمانی بود که ۱۴ ساله بودم! حتی اگر مشکل شما مربوط به سال پیش و یا حتی هفته پیش باشد باز هم باید بدانید که امروز یک روز جدید است و فرصتی دوباره تا چیزی که برایتان سخت بوده را به مطلبی آسان و لذتبخش تبدیل کنید!
هرگز فکر نکنید که شکست یا اشتباهات گذشته میتوانند مانع همیشگی شما بشوند. شما میتوانید فارغ از این که در گذشته چه سابقهای در خصوص یادگیری زبان انگلیسی داشتهاید، موفق شوید.
۲. وقت ندارم!
زبان آموزان موفق همان اندازه وقت دارند که شما در ۲۴ ساعت وقت دارید. نکته این است که آنها به جای بهانه تراشیدن، وقت میتراشند.
طی هفته گذشته چند ساعت وقت خود را بیهدف برای سرکشی به فیس بوک یا کانال تلگرام و اینستاگرام اختصاص دادهاید؟
چند ساعت وقت برای چک کردن ایمیلهای خود از دست دادهاید؟
زبان آموزان موفق میدانند که چطور وقت خود را بگذرانند و کجا میتوانند مؤثرتر عمل کرده و برای یادگیری زبان زمان خلق کنند.
۳. یادگیری فلان چیز خیلی سخته!
آیا زمانی که اولین لغت انگلیسی را یاد گرفتید به خاطر دارید؟ یادتان هست مکالمه کردن با یک انگلیسی زبان تا چه حد برایتان دشوار بود؟ خاصه این که حتی یک کلمه هم بلد نبودید.
هر چه بیشتر یاد گرفتید و بیشتر تمرین کردید صحبت کردن برایتان آسانتر شد. دشواری، مفهومی ذهنی است تا یک ویژگی مطلق. به یاد داشته باشید در یادگیری زبان هیچ چیز دشوار نیست. تنها مفاهیم، کلمات و مهارتهایی وجود دارند که هنوز با آنها آشنا نشدهاید و یا برای مسلط شدن به آنها بهاندازه کافی تمرین نکردهاید.
۴. دیگران در موردم قضاوت میکنند!
زبان آموزان موفق اعتقاد دارند که دیگران سطح دانش و میزان تسلط شان در صحبت کردن را مورد قضاوت قرار نمیدهند. زیرا اگر این گونه بود همیشه موقع صحبت دستپاچه میشدند و هیچگاه برای صحبت در میان جمع ریسک نمیکردند و در نتیجه پیشرفت نمیکردند.
پس هیچگاه نگران قضاوت دیگران در مورد خودتان نباشید. به احتمال زیاد دیگران از پیشرفت شما خرسند و شگفتزده خواهند شد. تکرار میکنم هیچ چیز دشواری در خصوص یادگیری زبان وجود ندارد. موضوع فقط مهارتهایی هستند که هنوز یاد نگرفته اید.
۵. من ذاتا استعداد یادگیری زبان را ندارم!
آیا برای یادگیری دوچرخه سواری نیاز به استعداد ذاتی هست؟ احتمالاً خیر! یادگیری دوچرخه سواری مستلزم یادگیری یک سری اصول اولیه است و سپس باید این مهارتها را به مقدار زیاد تمرین کرد.
برخی افراد در مسابقات دوچرخه سواری Tour de France مقامهای بالایی کسب میکنند به این دلیل که هر روز به سختی تمرین میکنند. همانگونه که برخی از زبان آموزان به چندین زبان مسلط میشوند.
یادگیری یک زبان مستلزم زمان و تلاش است و من شخصاً معتقدم که همه افراد توانایی یادگیری زبان را دارند. زبان آموزان موفق هرگز تسلیم نمیشوند زیرا اعتقادی به استعداد ندارند. در عوض موانعی که در مسیر پیشرفت و یادگیری دارند را به دقت شناسایی و سپس روی این موانع تمرکز میکنند.
۶. دیگران زبان را آسانتر از من یاد میگیرند!
افراد با هم متفاوتاند و هنگام یادگیری زبان با چالشهای متفاوتی رو به رو میشوند. شاید مطالبی که در زبان ژاپنی برای من دشوار است برای فرد دیگر اینگونه نباشد.
به همین ترتیب فهم چیزهایی که یادگیریشان برای من آسان است ممکن است برای دیگری به این راحتی نباشد. گفتن اینکه هر چه برای من آسان است برای دیگران نیز همینگونه است نوعی کلیگویی است. آیا شما میدانید که این افراد در مسیر یادگیری زبان چه تجربیاتی را پشت سر گذاشتهاند ؟
شاید آنها متدها و روشهایی را تجربه کردهاند که شما تا بحال فرصت امتحانش را نداشتهاید. هیچکسی نمیتواند یک شبه زبان را فرا بگیرد و تا آنجاییکه من میدانم هنوز هیچ دارویی پیدا نشده که با خوردن آن بتوان یک شبه یک زبان را فرا گرفت.
آیا باورهایی که تا اینجا گفتم تا به حال ذهن شما را به خود مشغول کردهاند؟ لطفاً اولین کسی باشید که تجربیات خود را در این خصوص در زیر همین مقاله برای ما مینویسید! شما فوقالعادهاید و دکتر زبان به شما ایمان دارد!

فکر کردن به زبان انگلیسی: چگونه و چرا؟
فکر کردن به زبان انگلیسی یکی از قدمهای مهم برای تسلط به زبان انگلیسی است لیکن بسیاری از فراگیران زبان انگلیسی این نکته مهم را نادیده میگیرند.
شاید فکر کردن به زبان انگلیسی ساده نباشد اما حداقل آن این است که میتوانید در هر بخش از شبانهروز آن را انجام دهید.
نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که تصمیم به فکر کردن به زبان انگلیسی به عهده شخص شماست و این تصمیم باید از همان اولین روزهای یادگیری زبان انگلیسی گرفته شود.
چرا باید به زبان انگلیسی فکر کرد؟
شاید بپرسید چرا باید این همه به خودمان دردسر دهیم و از همان ابتدا به زبان انگلیسی فکر کنیم؟ در پاسخ باید گفت فکر کردن به زبان انگلیسی به ویژه در آغاز کار سادهترین روش برای مرور لغات و فکر کردن به ساختارهای دستوری آموخته شده است. بعلاوه وقتی مغز را مجبور به فکر کردن میکنید اطلاعات آموخته شده قبلی نیز فعال میشوند و در نتیجه کاربرد واقعی کلمات و ساختارها را در موقعیتهای واقعی یاد میگیرید. همچنین سرعت انتقال لغات غیرفعال به فعال افزایش مییابد.
لغات غیرفعال لغاتی هستند که در حافظه کلامی ذخیره میشوند و برعکس لغات فعال هنگام استفاده برای اسپیکینگ و رایتینگ به سرعت قابل دسترسی نیستند.
دلیل دیگری که باید به زبان انگلیسی فکر کنیم این است که بر اساس یکی از تحقیقات انجام شده توسط تیم روانشناسی دانشگاه شیکاگو مشخص شده است که زبان در استدلال نقش مهمی ایفا میکند.
بر این اساس افراد نسبت به موضوعاتی که نسبت به آنها تعصب کمتری دارند تصمیماتی منطقیتر میگیرند چرا؟ زیرا بر اساس گفته مدیر این تیم یادگیری زبان بسیار اثرگذار است.
بنابراین با فکر کردن به زبان انگلیسی نه تنها مهارتهای یادگیری شما از همان ابتدا به سرعت تقویت میشوند بلکه میتوانید تصمیمات هوشمندانهتری بگیرید.
چگونه به انگلیسی فکر کنیم؟
برای فکر کردن به زبان انگلیسی تنها راه این است که آگاهانه تلاش کنید. در اینجا به معرفی چند راهکار میپردازیم:
۱. اولین کار مهم این است که پیرامون خود باید حبابی از زبان ایجاد کنید به خصوص اگر سطح شما متوسط یا بالاتر است. منظور از حباب زبان این است که زبان انگلیسی را باید در زندگی خود وارد کنید.
۲. دومین قدم این است که به صورت آگاهانه چیزهای پیرامون خود را به زبان انگلیسی توصیف کنید. اگر دایره لغات شما ضعیف است یکی از بهترین راهها این است که پیرامون اتاق، محیط کار، مدرسه و محله خود را نگاه کنید و هر چه را میبینید به صورت ذهنی نامگذاری کنید.
اگر رنگها را میشناسید چیزهای اطراف خود را به دقت نگاه کنید و برای هر یک رنگ مرتبط آن را در نظر بگیرید مثلاً orange folder (پوشه نارنجی) – اگر به تازگی یادگیری کلمات مربوط به لوازم منزل، صفات و یا کلمات مربوط به توصیف افراد را شروع کردهاید به همین روش عمل کنید.
به تدریج که دایره واژگان شما قویتر میشود شروع کنید به ساخت عبارت و توصیف اتفاقات پیرامون خود. سعی نکنید که مطالبی را که بالاتر از سطح شماست را بیان کنید. مثلاً اگر در سطح مبتدی هستید احتمالاً جمله زیر برای شما دشوار خواهد بود:
“I wish I would’ve been there” . ایکاش آنجا بودم
در عوض میتوانید همین جمله را سادهتر بکنید. مثلاً:
I want to go there . میخواهم آنجا بروم
یا یک جملهای مثل این:
I wanted to go there but I couldn’t.” . میخواستم آنجا بروم اما نتوانستم
۳. اگر سطح شما بالاتر از متوسط است به مکالماتی که در طول روز به زبان فارسی انجام میدهید فکر کنید و سعی کنید معادل انگلیسی آنها را بسازید. وقتی صبح هنگام از منزل خارج میشوید با همسایه خود احوالپرسی میکنید میتوانید فکر کنید که همین مکالمه را چگونه باید به انگلیسی انجام داد.
شاید در مسیر رفتم به سر کار به مغازهای بروید و بخواهید چیزی خرید کنید. کافی است با خود بیاندیشید که همین سفارش خرید را چگونه به انگلیسی باید انجام دهم.
اگر کلمات و یا عباراتی هستند که معادل انگلیسی آنها را نمیدانید آنها را در گوشی خود ثبت کنید و پس از بازگشت به منزل معادل آنها را در Google translate پیدا کنید. بدین ترتیب میتوانید کلمات و عبارات کاربردی که هر روز با آنها سر و کار دارید را به سرعت یاد بگیرید.
۴. آخرین راهکار این که با خودتان در مقابل دوربین صحبت کنید. با این کار علاوه بر سازماندهی افکار تلفظ خود را نیز تقویت میکنید. همچنین میتوانید از خودتان فیلم بگیرید و مراحل پیشرفت خود را در هر فیلم ارزیابی کنید. مثلاً در یک فیلم در مورد آب و هوا صحبت کنید.
در فیلم دیگر به مخاطبان فرضی خود داستان شروع یادگیری زبان انگلیسیتان را توضیح دهید و اینکه در حال حاضر از چه روشی استفاده میکنید. بسیاری از زبان آموزان و حتی افراد چندزبانه معروف دقیقاً همین کار را میکنند و دائماً ویدئوهای خود را در یوتیوب منتشر میکنند. شما با این کار میتوانید هم زبان انگلیسی را تمرین کنید و هم با بسیاری از زبان آموزان ارتباط پیدا کنید.
انگلیسی را بخشی از زندگی خود کنید.
اگر میخواهید دائماً به انگلیسی فکر کنید باید از منطقه امن خود خارج شوید. اصلاً نترسید قول میدهم هیچ مشکلی برایتان پیش نخواهد آمد.
برخی افراد نسبت به یادگیری زبان نگاهی بسته دارند به این معنا که فکر میکنند زبان را باید در پارهای از اوقات خاص خواند و همین کافی است. و جالب اینکه بعد از آن هر چه انجام میدهند هیچ ربطی به زبان انگلیسی ندارد.
وقتی از بسیاری از افراد میپرسم که بیرون از کلاس برای تقویت مهارتهای انگلیسی خود چکار میکنند اغلب یا هیچ کاری انجام نمیدهند و یا خیلی کم آنها بررسی میکنند. اصطلاحاً بعد از کلاس انگلیسی را میبوسند و کنار میگذارند
به همین دلیل حتی پس از سالها کلاس رفتن هنوز برای صحبت کردن مشکل دارند. یکی از بهترین روشها برای یادگیری زبان زندگی کردن در یک کشور خارجی است اما این امر به تنهایی کافی نیست چرا که
اولاً افراد را متعهد به استفاده از زبان انگلیسی نمیکند دوما هزینههای زندگی در یک کشور خارجی در توان هر کسی نیست. خبر خوش این که ناچار نیستید برای یادگیری زبان انگلیسی به خارج از ایران سفر کنید. بسیاری از افراد زبان انگلیسی را در کشورهای عربی و یا افغانستان از طریق دوره مکالمه آنلاین دکتر زبان یاد گرفتهاند.
در اینجا چند راهکار معرفی میکنم که میتوانید تا حد زیادی آنها را در زندگی روزمره به کار بگیرید:
- خواندن اخبار و مقالات انگلیسی را آغاز کنید.
- تنظیمات گوشی همراه خود را به زبان انگلیسی تنظیم کنید.
- فیلمها را به زبان انگلیسی تماشا کنید. اگر به تماشای یک فیلم ایرانی نشستهاید سعی کنید آن را با زیرنویس انگلیسی یا دوبله انگلیسی تماشا کنید. با این کار سرعت ریدینگ خود را بالا میبرید.
- فیلمهای مورد علاقه خود را در یوتیوب تماشا کنید.
- به آهنگهای انگلیسی گوش کنید. بهتر است آهنگها را همراه با متن گوش کنید.
- در سایتهایی مثل Couchsurfing.com به افراد انگلیسی زبان بپیوندید. یادتان باشد برای صحبت کردن به زبان انگلیسی راه های گوناگونی وجود دارد، پس بهانه ممنوع!
خب نظرتان چیست؟
آیا تا به حال برای یادگیری زبان انگلیسی خود را در فشار قرار دادهاید؟ چقدر حاضرید از نقطه امن خود خارج شوید؟ برای آنکه زبان انگلیسی جزئی از زندگی شما شود چه گامهایی برداشتهاید؟
مطمئن هستم فقط با به کار بستن دو سه مورد از موارد گفته شده در این مقاله شاهد تغییرات بسیاری در صحبت کردن خود و نیز بالا رفتن قدرت تفکر خود به انگلیسی خواهید بود.
یادگیری زبان را مثل یک بازی ببینید و دائما در مورد آن مطالعه کنید. یادتان باشد مهمترین چیز این است که از یادگیری لذت ببرید و مدام خود را به چالش بکشید.

تقویت حافظه: غذای سالم + ورزش
در بسیاری موارد افراد از ضعیف بودن حافظه شان شکایت دارند. یکی از مشکلات آنها این است که می گویند لغت در ذهنمان نمی ماند و سریعا آنها را فراموش می کنیم.
و اغلب این موضوع را به مواردی مثل بالا بودن سن و سال، نداشتن استعداد، مشغله زیاد و مواردی از این دست نسبت می دهند. هر چند در فراموشی لغات عوامل متعددی نقش دارند لیکن یکی از مهمترین موثر در این زمینه نداشتن تغذیه و ورزش مناسب است.
حتما شنیده اید که “عقل سالم در بدن سالم است.” ذهن انسان نیز همچون دیگر اعضای بدن نیازمند الگوی سالم زندگی است. این الگو البته شامل تغذیه سالم، ورزش، استراحت و محرکات فکری است. این چهار عامل در داشتن ذهنی قدرتمند نقش حیاتی بازی می کنند و بدیهی است که برای حفظ و نگه داشتن مطالب به مدت طولانی داشتن ذهن قوی بسیار مهم است.
سلولهای بدن و از جمله سلولهای مغز برای زنده ماندن و موثر کار کردن، نیازمند اکسیژن و مواد غذایی هستند. از آنجاییکه اکسیژن و مواد غذایی از طریق جریان خون منتقل می شوند، لذا هر چیزی که مانع جریان خون شود سلولهای مغز را از این دو عامل حیاتی محروم می سازد.
شاید خوردن فست فود ها ارزان و خوشمزه به نظربرسد، اما از نظر تغذیه به هیچ برای بدن و مغز افراد مناسب نیستند.
بر اساس آزمایشات انجام شده مشخص شده که برخی از غذاهای خاص تاثیری چشمگیر روی حافظه کوتاه مدت و بلند مدت فرد می گذارند و حتی خطر ابتلا به بیماری هایی چون آلزایمر را کاهش می دهند.
آقای اِد کوک، استاد جهانی حافظه و موسس Mermise برنامه غذایی ویژه ای تحت عنوان “غذاهای برتر” در لیست برنامه غذایی هفتگی خود دارد.
این برنامه شامل زغال اخته، روغن کبد ماهی کاد و امگا ۳ می باشد. همچنین تحقیقات نشان داده است که خوردن ماهی های چرب امگا ۳، برگ سبزیجات تیره و غذاهای سرشار از ویتامین E و نان سبوس دار می توانند تا زیادی در تقویت حافظه افراد موثر باشند.
در خصوص ورزش نیز دامینک اُبرایان در مقاله “چگونه یک حافظه عالی بسازیم” به معرفی برنامه روزانه گری کاسپارف – قهرمان سابق شطرنج جهان – می پردازد.
آقای اُبرایان به بیان این نکته می پردازد که هرگاه برای یکی از مسابقات حافظه آماده می شوم ۵ هفته قبل مصرف الکل را کنار می گذارم و طبق یک برنامه فشرده به دوندگی و دوچرخه سواری می پردازم و تاثیر این تمرینات به وضوح در بالا ر فتن میزان تمرکز و عملکرد من هویداست.
من خود به وضوح نقش تغذیه و ورزش را در سلامت بدن و ذهن تجربه کرده ام. نمی دانم آخرین باری که به کوه پیمایی، فوتبال، یا به دویدن در پارک رفته اید چه زمانی بوده اما مطمئن ام وقتی به خانه باز می گشتید آرامش بیشتری احساس کرده اید و نسبت به خودتان حسی بهتر داشته اید و تمرکز شما بیشتر شده است.
البته از تاثیرات مدیتیشن نیز نباید غافل شد. دفعه دیگر سعی کنید قبل از امتحان کمی راه بروید و یا کمی مدیتیشن کنید. خب نظر شما چیست؟ آیا به اندازه کافی ورزش می کنید؟ آیا برنامه غذایی سالمی دارید؟ آیا بین کار و درس به اندازه کافی استراحت می کنید؟
اگر پاسخ شما به هر یک از این سوالات منفی است توصیه می کنم شیوه زندگی خود را تغییر دهید و بدون شک فواید این تغییرات را در سلامت و حافظه خود شاهد خواهید بود.
اگر موضوع این مقاله برایتان جالب است برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تقویت حافظه می توانید به سایت مطالعه شریف مراجعه کنید.
امیدوارم خواندن این مقاله بتواند کمکی هر چند کوچک برای شما در یادگیری زبان انگلیسی باشد.

چگونه یادگیری زبان را به جهنم تبدیل کنیم؟
در مقاله امروز به معرفی ۷ روش می پردازم که استفاده از آنها می تواند یادگیری زبان را به جهنم تبدیل کند.
۱. معنی تک تک کلمات را در دیکشنری جستجو کنید.
به هر کلمه یا اصطلاح جدیدی بر می خورید سعی کنید بلافاصله معنی آن را در دیکشنری پیدا کنید و هرگز سعی نکنید به خودتان زحمت داده و معنی آن کلمه را از روی متن حدس بزنید.
هرگز به خودتان زحمت ندهیدکه فقط معنای کلمات کلیدی متن را پیدا کنید. در عوض معنی تک تک کلمات را در دیکشنری جستجو کنید و مطمئن شوید که خواندن یک صفحه حداقل نیم ساعت از وقت شما را تلف کند.
۲. لیست کلمه به کلمه مکالمات را حفظ کنید.
همه می دانند که حفظ کردن مطالب با تکرار زیاد نتیجه بخش است. باید کلمه به کلمه یک متن را حفظ کنید تا صحبت کردن تان با یک فرد بومی زبان کاملا طبیعی به نظر برسد.
همچنین سعی کنید هر روز لیستی بالا بلند از کلمات بی فایده و بدون متن را حفظ کنید. مثلا اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید استفاده از کلماتی مانند:
(tendentious, propitious, jocose, coruscating, antediluvian) در مکالمه با بومی زبانها حسابی آنها را شوکه خواهد کرد.
۳. صبر کنید تا انگلیسی تان کامل شود و بعد از آن بدون اشتباه صحبت کردن را آغاز کنید.
تا ۱۰۰ درصد مطمئن نشده اید که انگلیسی را بدون نقص صحبت می کنید هرگز با افراد بومی زبان صحبت نکنید در غیر اینصورت قطعا از خجالت خواهید مرد.
آخر می دانید که اگر هنگام صحبت با بومی زبانها کمترین اشتباهی بکنید همه آنها به طور دسته جمعی به شما خواهند خندید. بنابراین باید خودتان را در میان انبوهی از کتاب در یک اتاق حبس کنید. زیرا این تنها راهی است که می توانید با بکار گیری آن انگلیسی را روان صحبت کنید.
۴. همواره به خود یادآوری کنید که یادگیری یک زبان تا چه حد دشوار و خسته کننده است.
تماشای فیلم، خواندن مقالات و گوش کردن به آهنگهای انگلیسی را مطلقا فراموش کنید. همه می دانند که یادگیری یک زبان فرایندی بسیار دردآور و ترسناک است.
استفاده از مطالب جالبی مثل فیلم، آهنگ و یادگیری در مورد فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان را هم فراموش کنید. یادگیری یک زبان باید خسته کننده و سخت باشد و نباید فراتر از سبک کتابهای آموزشی دهه ۱۹۵۰ باشد.
۵. سعی کنید تک تک قواعد دستور زبان را یاد بگیرید.
حتما تا اینجا حدس زده اید که خواندن کتابهای قطور گرامری تنها راه ممکن برای تسلط به یک زبان است. سعی نکنید که قواعد دستوری را با گوش کردن به نحوه صحبت افراد در مکالمات واقعی یاد بگیرید.
۶. هدفتان فقط پاس کردن آزمونهای ترم و میان ترم باشد نه چیز دیگر.
هیچگاه زبان را برای خود زبان یا حتی برای مواردی مثل سفر و دوست یابی فرا نگیرید. هدفتان فقط گرفتن نمرات عالی در آزمونهای ترم و میان ترم باشد زیرا با این نمرات می توانید حسابی همه را تحت تاثیر قرار دهید. در واقع می دانیم که آزمون های ترم و میان ترم معمولا دانش گرامری شما را ارزیابی می کنند و همانطور که در بالا گفتیم تسلط به تک تک قواعد گرامری امری است اجتناب ناپذیر.
۷. هرگز شیوه های مختلف یادگیری را امتحان نکنید.
اگر احساس می کنید که طی سه سال گذشته فقط از یک شیوه آموزشی استفاده کرده اید و پیشرفت چشمگیری نداشته اید، تحت هیچ شرایطی شیوه دیگری را امتحان نکنید. به مطالعه با همان شیوه یادگیری را با جدیت بیشتر و صرف زمان بیشتری ادامه دهید.
باز هم بگویم؟!
امیدوارم این چند پیشنهاد کوتاه و شیرین به شما کمک کند تا به اهدافتان برسید. هر چند فکر می کنم باید موارد دیگری نیز وجود داشته باشد.
لطفا روشهای پیشنهادی خود را در همین صفحه در بخش دیدگاه برای دیگر دوستداران یادگیری زبان بنویسید تا آنها نیز بتوانند یادگیری زبان را برای خود به جهنم تبدیل کنند!!!
لطفا تجربیات خود را برای ما در همین صفحه بنویسید. 🙂
منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان هستم!

5 باید ضروری هر زبان آموز در روز جمعه
جمعه بهترین فرصت برای بالا بردن پتانسیل سطح یادگیری زبان به حساب میآیند. در این مقاله به معرفی پنج کار میپردازیم که هر زبانآموز با انجام آنها میتواند میزان پیشرفت خود را در یادگیری هر زبان به شدت افزایش دهد. شما میتوانید بر اساس نیاز و برنامه کاری خود این موارد را تغییر دهید.
۱- میزان پیشرفت آخرین هفته خود را ارزیابی کنید.
با ارزیابی عملکرد هفته گذشته میتوانید میزان یادگیری خود را بسنجید. روز جمعه از این جهت حائز اهمیت است که شما از آرامش لازم برای فکر کردن و برنامهریزی برخوردارید. از خودتان سؤالات زیر را بپرسید:
۱ . چه چیزی یاد گرفتهام؟
۲. آیا به همه اهدافی که در ابتدای هفته برای خودم تعریف کردهام رسیدهام؟
۳. از چه دستاوردی راضی هستم؟(نسبت به چه چیزی احساس غرور میکنم؟)
۴. هنوز روی چه چیزی باید بیشتر کارکنم؟
این ارزیابی به شما کمک میکند تا یادگیری خود را تحت کنترل داشته باشید. همچنین از میزان پیشرفتی که طی شش روز گذشته به دست آوردهاید انگیزه میگیرید و بلاخره اینکه متوجه میشوید که در چه زمینههایی باید بیشتر تمرکز کنید.
۲- برای هفته آینده خود برنامهریزی کنید.
جمعه زمان مناسبی است تا به اهداف هفته بعد بیشتر فکر کنید. روزهای شنبه روز پرمشغلهای به شمار میرود و اگر برنامهریزی اهداف زبانی خود را به شنبه موکول کنید ممکن است آنقدر گرفتار باشید که نتوانید برنامهریزی کنید و درنتیجه بیخیال آن شوید. و حتماً میدانید که از دست دادن یک هفته در روند یادگیری زبان زمان بسیار زیادی به شمار میآید.
۳- کمی الهام بگیرید.
یادگیری زبان محدود به حوزههای واژگان، گرامر و تلفظ صحیح کلمات میشود لیکن نباید قدرت الهام گرفتن را در راستای پیشرفت و دستیابی به اهدافتان دست کم بگیرید. بهتر است مثل بسیاری از شاگردان من در اتاق خود تابلویی به نام”تابلو الهام” نصب کنید. میتوانید هر چیزی که باعث ترغیب شما میشود را روی یک کاغذ بنویسید و بر روی این تابلو بچسبانید. چیزهای دیگر که میتوانید از آن انگیزی بگیرید خواندن مقالات مورد علاقه و یا تماشای ویدیوهای فراوان در یوتیوب است و همچنین خواندن جملات الهام بخش در اینستاگرام یا کانال تلگرام دکتر زبان.
۴- از لاک خود بیرون بیایید.
وقتی از نقطه امن خود خارج شوید بیشتر یاد میگیرید. این قاعده در مورد فراگیران زبان به این معنی است که باید با افراد انگلیسی زبان به صحبت کردن بپردازند، مقابل جمع صحبت کنند و به زبان انگلیسی مقاله بنویسند. کجای این کار برایتان دشوار است؟ ترس شما از چیست؟ پاسخ هر چه که باشد توصیه من این است که فقط انجامش بدهید! اگر هر جمعه اندکی خود را به مبارزه و چالش بکشید آرام آرام توان شما برای غلبه بر مشکلات و ترسهایتان بیشتر خواهد شد.
در اینجا برایتان چهار توصیه دارم:
۱. ۱۰ لغت حفظ کنید و آنها را در مکالمات با یک فرد دیگر به کار ببرید.
۲. به یک انجمن انگلیسی زبان بروید و حداقل با ۵ نفر صحبت کنید.
۳. یک مقاله در مورد یک موضوع به زبان انگلیسی بخوانید.
۴. نظر دیگران را در مورد نحوه تلفظ انگلیسی خود جویا شوید.
۵- نقاط کور خود را مشخص کنید.
نقاط کور شما چیزهایی هستند که ممکن است شما از وجودشان اطلاع نداشته باشید. این موارد میتوانند از شما یک زبانآموز قوی بسازند و یا حتی مانع پیشرفت شما شوند. هر جمعه میتوانید بر روی یکی از این نقاط کور تمرکز کنید. بعد از آن میتوانید با تمرکز بر آن موضوع ، مشکل را ریشهیابی کنید.
مثلاً مهدی هفته قبل برنامهریزی کرده بود که با یکی از دوستان خود در کانادا از طریق اسکایپ انگلیسی صحبت کند اما موفق به انجام این کار نشد. نقطه کور مهدی که مانع انجام این کار شد چیست؟ چون وقت نداشت. چرا وقت نداشت؟ چون مدتی طولانی وقت خود را در فیس بوک هدر داد. چرا اینقدر وقت خود را در فیس بوک گذراند؟ چون قبل از ورود به فیس بوک برای خودش زمان تعیین نکرده بود. بنابراین نقطه کور مهدی در هفته گذشته “بی نظمی” است. لذا برای هفته جاری مهدی باید هنگام بازدید از رسانههای اجتماعی مثل فیس بوک از یک تایمر استفاده کند.
امیدوارم این ۵ نکته برایتان در زمینه یادگیری زبان مفید واقع شود. اگر هنوز عضو کانال ما در تلگرام نیستید تا اینجا مطالب فراوانی را از دست دادهاید. توصیه میکنم بعد از کلیک روی لینک زیر با لمس کردن کلمه Join به ما بپیوندید. موفق باشید!

3 افسانه قدیمی در خصوص یادگیری زبان
همه ما این تجربه را داشتهایم، لحظهای از شوق یادگیری یک زبان به وجد می آئیم و لحظهای بعد صدها بهانه میتراشیم و این هدف را به قربانگاه میکشیم.
مهم نیست که تا چه حد از زیبایی یک زبان جدید به شوق میآییم مسئله این است که همیشه در ابتدای راه یک دوره تعیین کننده وجود دارد و آن این است که در این دوره تحت آماج بهانههای مختلف قرار میگیریم و این بهانهها به ما اجازه نمیدهند که حتی شروع کنیم!
در این مقاله به معرفی سه افسانه رایج در خصوص یادگیری زبان میپردازیم که همواره برای توجیه تنبلیمان این سه افسانه را دستاویز قرار میدهیم.
سن: “دیگه از من گذشته، هیچ وقت یاد نمیگیرم.”
شاید قدرت یادگیری مغز شما به اندازه یک کودک پنج ساله نباشد اما این بدان معنا نیست که دیگر قادر به یادگیری هیچ چیزی نیستید.
هر چند مطالعات نشان میدهد که کودکان در یادگیری زبان دوم بسیار آماده هستند لیکن هنوز هیچ کسی مدعی نشده که توانایی یادگیری در سنی خاص برای همیشه متوقف میشود.
بنابراین این افسانه را به فراموشی بسپارید و یادگیری هر زبانی را که سالها در آرزویش بودهاید آغاز کنید.
نکته امیدبخش دیگر اینکه شاید کودکان نسبت به شما از مغز آمادهتری برخوردار باشند اما شما نیز به واسطه سنتان از مزیت تمرین کردن برخوردارید و همانگونه که میدانید تمرین زیاد منجر به تسلط در یک مهارت میشود. به هر حال کار نیکو کردن از پر کردن است. Practice makes perfect.
بچههای خردسال را در نظر بگیرید! شما برای مدتی به زبان مادریتان صحبت کردهاید و درک و دانش شما از ساختار گرامری و اصوات زبان مادری تا حد زیادی در یادگیری زبان دوم به کمکتان میآید. خب، چرا معطلید؟ همین الان یادگیری را شروع کنید.( البته یک لحظه صبر کنید تا خواندن این مقاله تمام شود بعد !!)
زمان: “خیلی گرفتارم، وقت ندارم که برای یادگیری زبان تلف کنم.”
ابتدا بگذارید برایتان نکتهای را روشن کنم . “یادگیری یک زبان به هیچ وجه به منزله وقت تلف کردن نیست. “یادگیری یک زبان فوایدی بی شمار در بردارد. از جمله اینکه علاوه بر توانایی ارتباط با دیگران دروازهای نو از موسیقی، ادبیات و فرهنگ به روی شما گشوده میگردد.
در واقع بهتر است نگاهمان را در خصوص یادگیری زبان تغییر دهیم و بجای “اتلاف وقت” از آن به عنوان “نوعی سرمایهگذاری” یاد کنیم که در آینده فواید بیشمار اقتصادی، اجتماعی و فردی را برایمان به همراه خواهد داشت.
همچنین درک این مطلب نیز بسیار مهم است که یادگیری فقط قرار نیست در کلاس اتفاق بی افتد و لزومی ندارد وقتگیر باشد. اگر هنگام رفتن سر کار و یا کار کردن برای گوش دادن به یک پادکست، وقت کافی دارید و یا اگر میتوانید
هنگام انتظار در مطب پزشک یا بردن فرزندتان به مدرسه و یا قبل از شروع جلسه کاری خود یک درس کوتاه را مرور کنید همین کافی است. ابتدا باید با گامهای کوتاه آغاز کنید و رفتهرفته گامهای خود را بلندتر کنید. به خاطر داشته باشید که یادگیری زبان را باید برای خود لذتبخش سازید و به آن به دیده یک وظیفه و تکلیف نگاه نکنید.
نکته مهم در خصوص یادگیری زبان این است که مدام باید پیشرفت خود را ارزیابی کنید تا انگیزه لازم برای حرکت به جلو را داشته باشید.
پول: “یادگیری یک زبان خیلی گرونه. من از این جور پولها ندارم.”
این بهانه یکی از رایجترین بهانهها در یادگیری زبان است. حال آنکه یادگیری زبان میتواند آنقدرها هم گران نباشد. به لطف حضور اینترنت امروزه میتوانیم هزاران مطلب از اینترنت پیدا کنیم.
سایتهایی را سرچ کنیم که هدفشان ترویج مهارتهای زبان است. در این سایتها افرادی عضو هستند که مایل هستند زبان مادری شما را یاد بگیرند و در عوض زبان خود را به شما آموزش دهند.
همچنین میتوانید درسهای گرامر فراوانی را به صورت رایگان دانلود کنید و مهارت رایتینگ خود را بهبود بخشید – و یا در دوره مکالمه آنلاین فرمول 1 شرکت کنید. (افراد بسیاری تا کنون در این دوره شرکت کردهاند و از پیشرفت قابل توجهی برخوردار بودهاند!) و از همین امروز تجربه یادگیری زبان انگلیسی را آغاز کنید.
مهم نیست که چه بهانهای داشته باشید، شما به تنهایی آنقدر قوی هستید که میتوانید به همه تردیدها و ترسهایتان غلبه کنید. به فواید حاصل از یادگیری زبان انگلیسی بیاندیشید.
به مکانهای جدیدی که خواهید رفت و به افرادی که با آنها آشنا خواهید شد فکر کنید. یادگیری یک زبان سفری لذتبخش و تجربهای ماندگار است لیکن تا زمانی که به بهانه تراشی ادامه دهید هرگز قادر به چشیدن طعم شیرین این سفر به یاد ماندنی نخواهید بود!

رازهای موفقیت در مصاحبه شغلی
حضور در مصاحبههای شغلی بهویژه مصاحبههای انگلیسی میتواند تا حدی ترسناک باشد. امیدوارم پس از خواندن این مقاله ترس از وجود شما رخت بربندد.
آمادگی
چند روز قبل از شروع مصاحبه سعی کنید خود را برای مصاحبه آماده کنید تا حس ترس و اضطراب شما کمتر شود. سعی کنید پاسخ سؤالاتی که مرتبط با تجارب ذکرشده در روزمه کاریتان آمده را آماده کنید. برخی از رایجترین سؤالاتی که در مصاحبههای کاری پرسیده میشوند به قرار زیر است:
What do you know about our company? از شرکت ما چه میدانید؟
Why do you believe we should hire you?
به نظر شما چرا باید شما را استخدام کنیم؟
مراقب باشید به هیچ وجه غلو نکنید. سعی کنید دلیلی که فکر میکنید درست است را ارائه کنید.
Why did you leave your last job? چرا آخرین شغل را رها کنید؟
هرگز در مورد همکاران سابق بدگویی نکنید چرا که قطعاً آنها نتیجه خواهند گرفت که در مورد کارمندان این شرکت نیز همین کار را خواهید کرد. به فرمایش حضرت سعدی:
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بیگمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
In what ways do you need to improve as an employee?
به عنوان یک کارمند در چه حوزهای نیاز به آموزش و یادگیری بیشتری دارید؟
بیان ضعفهای خود در پاسخ به این سؤال در واقع نشانگر نقطه ضعف شما نیست بلکه بیان گر آنست که شما فردی هستید که به دنبال رشد خود هستید.
سناریو
اغلب اوقات مصاحبهگر یک مشکل فرضی که ممکن است در شرکت پیش بیاید را برای شما توصیف میکند و از شما میخواهد راهکار خود را برای حل آن مشکل بیان کنید. در این موقعیت سعی کنید به طور واضح راهکارهای خود را برای رفع مشکل توضیح دهید.
سؤالات شما
در پایان مصاحبه، مصاحبهگر سؤال زیر را از شما میپرسد:
“Do you have any questions for us?” آیا سوالی از ما دارید؟
حتماً سعی کنید قبل از حضور در مصاحبه از طریق وبسایت، جزوات و غیره اطلاعاتی در مورد شرکت مورد نظر کسب کنید. به این طریق میتوانید در صورت داشتن هرگونه سؤال سؤالات مناسبی طرح کنید.
مثلاً وقتی در اینترنت در حال تحقیق در مورد شرکت مورد نظر هستید ممکن است به مطلبی در خصوص حضور این شرکت در نمایشگاه سالانه برخورد کنید که طی آن چند نفر از کارکنان شرکت سخنرانی خواهند داشت. با داشتن اینگونه اطلاعات میتوانید سؤالات زیر را بپرسید:
Who is chosen to represent the company each year?
هرساله چه کسی بهعنوان سخنران شرکت انتخاب میشود؟
Can I work my way up to becoming a representative?
آیا من میتوانم به عنوان سخنران انتخاب شوم؟
Which topics do these individuals lecture on?
این افراد پیرامون چه موضوعاتی سخنرانی میکنند؟
با تحقیق پیرامون شرکت نشان میدهید که شما فردی آگاه در خصوص این شرکت هستید و این خود میتواند خیلی خیلی مؤثر باشد!
هرگز، هرگز، هرگز سؤال زیر را نپرسید!
“What will my salary be?” حقوقم چقدر است؟
این سؤال نشان میدهد که شما فقط به دنبال پول هستید نه کار!
لباس مناسب
همیشه برای مصاحبه لباس مناسب بپوشید! سعی کنید از لباسهای رنگ سفید و مشکی که رنگهای رایج کاری هستند استفاده کنید.
شلوار مشکی و پیراهن یقه دار بپوشید از کروات و همچنین کفش مشکیرنگ استفاده کنید. بهتر است خانمها کفش پاشنهبلند و جواهرات کم زرق و برق بپوشند. هرگز شلوار جین، تیشرت و یا لباس پاره نپوشید.
وسایل همراه
حتی اگر قبلاً رزومه خود را ارسال کردهاید حتماً یک نسخه پرینت شده داخل یک کاور تمییز با خود به همراه داشته باشید و هنگام ورود به اتاق آن را به فرد مصاحبهگر تحویل دهید.
زمان رسیدن برای مصاحبه
حتماً چند دقیقه قبل از مصاحبه در محل حاضر باشید. به این ترتیب میتوانید افکار خود را متمرکز کرده و از محیط جدید نیز شناخت بیشتری پیدا کنید. یادتان باشد در صورت دست دادن با مصاحبهگر محکم دست بدهید و هنگام مصاحبه تماس چشمی خود را دائماً حفظ کنید.
مصاحبه
در طی مصاحبه تماس چشمی خود را با فرد مصاحبهگر حفظ کنید و در تمام مدت حواس خود را جمع کنید و خود را علاقهمند نشان دهید. در طی مصاحبه از نکات مهم نتبرداری کنید تا نشان دهید که دوست ندارید هیچ نکته مهمی را از قلم بیاندازید! میتوانید در طی مصاحبه سؤالات مناسب بپرسید اما مراقب باشید که هرگز وسط حرف مصاحبهگر بپرید!
خروج از اتاق مصاحبه
حتماً هنگام خروج از اتاق از فرد مصاحبهگر بابت زمانی که برای مصاحبه با شما اختصاص داده تشکر کنید. اگر مصاحبهگر به زمان تماس بعدی با شما اشارهای نکرد میتوانید در این خصوص از او سؤال کنید.
بعد از مصاحبه
یک روز بعد به فرد مصاحبهگر نامهای تایپشده ارسال کنید و از زمانی که برای آشنایی با شما اختصاص داده تشکر کنید. اگر ایمیل ارسال میکنید یادتان باشد متن آن باید به صورت انگلیسی رسمی نوشته شود.
به خاطر داشته باشید اگر شما هم قصد کار کردن در آن شرکت را دارید میتوانید از شرکت مصاحبه کنید. پس آرامش خود را حفظ کنید نفس عمیق بکشید و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید.
شما برای این پست نیروی قدرتمند به شمار میروید اگر نه هرگز برای این مصاحبه دعوت نمیشدید پس قطعاً در این مصاحبه موفق خواهید شد و دعای خیر دکتر زبان و بهترین آرزوهای قلبی او را برای موفقیت در این مصاحبه به همراه خواهید داشت!
به امید موفقیت شما در مصاحبه کاری انگلیسی

تقویت مهارتهای انگلیسی از طریق ریدینگ
به احتمال زیاد شما دوست عزیز که اکنون در حال خواندن این مقاله هستید، توانایی خواندن متون انگلیسی را دارید لیکن شاید آن میزان توانایی که به طور کلی مدنظر شماست را نداشته باشید.
خبر خوش آنکه خواندن مطالب انگلیسی میتواند همه مهارتهای زبان انگلیسی را در شما تقویت کند. در این مقاله به بررسی ارتباط مهارت ریدینگ و نقش آن در تقویت سایر مهارتهای زبان میپردازیم.
ریدینگ و نقش آن در تقویت مهارت رایتینگ
یکی از فواید مؤثر ریدینگ تقویت مهارت رایتینگ است. اگر نمیدانید چگونه و در مورد چه چیزی بنویسید یکی از بهترین کارها خواندن نوشتههای دیگران است. همیشه در مورد موضوعاتی که قصد دارید بنویسید مطالب مشابه در آن زمینه را مطالعه کنید.
مثلاً اگر دانشجو هستید میتوانید مقالات دانشجویان را در اینترنت بخوانید. یکی از بهترین منابع برای این منظور این سایت است. بسیاری از دانشگاهها گزیده بهترین مقالات دانشجویانشان را در سایت خود منتشر میکنند. از اینجا میتوانید نمونه مقالات دانشجویان دانشگاه ییل را بررسی کنید.
اگر علاقهمند به نمونه رایتینگ های غیر آکادمیک هستید نیز میتوانید رایتینگ های مختلفی را در رسانههای اجتماعی مثل تویتر، اینستاگرام و فیس بوک مطالعه کنید.
اگر در شغل خود نیاز به نوشتن دارید میتوانید کلمات کلیدی مربوط به موضوع مورد نظرتان را در گوگل سرچ کنید و نمونههایی از نوشتههای حوزه تجاری را پیدا کنید.
مادامی که به قصد تقویت مهارت رایتینگ منابع مختلف را مطالعه میکنید یک نکته را در نظر داشته باشید و آن اینکه بقیه نویسندگان نیز مثل شما کامل نیستند. با مطالعه نمونههای ریدینگ میتوانید از آنها تقلید کنید و به این ترتیب اشتباهات خود را در رایتینگ به حداقل برسانید.
ریدینگ و نقش آن در تقویت اسپیکینگ و لیسنینگ
خب شاید بخواهید بدانید نقش ریدینگ در تقویت اسپیکینگ و لیسنینگ چیست. خواندن متون انگلیسی با صدای بلند نوعی تمرین به منظور تقویت تلفظ به حساب میآید. سعی کنید برای یک نفر یک کتاب داستان بخوانید تا به شما گوش کند.
اگر به خواندن مطالب مناسب بزرگسالان علاقهمندید میتوانید متن فیلمهای سایت تد را بخوانید.
سپس به متن سخنرانی در این سایت گوش کنید و همراه با سخنران متن را با صدای بلند بخوانید. بعد از آن سعی کنید همان متن را به سبک صحبت کردن خودتان بخوانید.
خواندن متونی که همراه با صوت هستند ابزار قدرتمندی برای تقویت مهارت شنیداری به شمار میروند. کاری که باید بکنید این است که یک مطلب از سایت تد و یا یک فیلم زیرنویسدار انتخاب کنید. ابتدا بدون زیرنویس به آن گوش کنید. لیست کلماتی را که قادر به خواندنشان هستید اما هنگام شنیدن متوجه شان نشدهاید را بنویسید.
کلمات و عباراتی را که بلد نیستید با ماژیک مشخص کنید همچنین کلماتی را که بلد هستید اما هنگام گوش کردن متوجه آنها نمیشوید را بنویسید. این تمرین به شما کمک میکند تا لغات گفتاری و نوشتاری جدید را یاد بگیرید. همچنین از این طریق یاد میگیرید که چه صداها، کلمات و عباراتی را باید بیشتر گوش کنید.
ریدینگ و نقش کلی آن در یادگیری زبان انگلیسی
یکی از بهترین چیزها در مورد منابع ریدینگ وفور این منابع است. رایتینگ در هر زبانی با موضوعات و سبکهای مختلف انجام میشود. برخی از انواع رایج رایتینگ در اینترنت شامل مطالبی مثل اخبار مربوط به زبان انگلیسی، رایتینگ حرفه ای انگلیسی، رایتینگ مطالب ورزشی و مطالب مرتبط با فرهنگ است.
این مطالب همگی دارای سبک انگلیسی رسمی هستند. اما انواع دیگری از رایتینگ وجود دارد که تا حدی غیررسمی هستند. برای پیدا کردن این نمونه از رایتینگ ها میتوانید به سایتهایی مثل livejournal یا tumblr مراجعه کنید.
نویسندگان این پستها افراد معمولی و یا حتی افراد معروف هستند که هیچ آموزش حرفه ایی در خصوص مهارت رایتینگ ندیدهاند. این نوع انگلیسی، انگلیسی واقعی است که توسط کاربرانی که انگلیسی محاورهای را به کار میبرند استفاده میشود.
آیا این مقاله از نظر شما جالب است؟ توصیه میکنم در دوره مکالمه آنلاین دکتر زبان شرکت کنید.
نکتهای که لازم به ذکر است اینکه اهمیت مطالعه کتابهای داستان را فراموش نکنید. رمانها و داستانهای کوتاه از خلاقانهترین منابع آموزش زبان به شما میروند. آنها علاوه بر اثبات هوشمندی نویسنده به خواننده نگاهی جدید از مکالمات محاورهای میدهند.
اگر میخواهید با تمام انواع مکالمات انگلیسی آشنا شوید بایستی داستانهای فکاهی را هم مطالعه کنید. این نوع داستانها سرشار از اسلنگ و اصطلاحات محاورهای هستند. بعلاوه کارتون نویسان علاقهمند هستند کلمات را آنگونه که تلفظ میکنند بنویسند نه بر اساس دیکته رسمی کلمات. در اینجا میتوانید لیستی از سایتهای فکاهی را پیدا کنید.
تا میتوانید باید سعی کنید انواع مختلفی از متون انگلیسی را مطالعه کنید. در هر نوع ریدینگ به انواع کلمات، عبارات و جملات خاص به کار رفته در آن دقت کنید. این نوع درک عمیق از زبان به شما کمک میکند تا مهارتهای مختلف انگلیسی خود را تقویت کنید.