Pictorial vocabularies/around house 1
1. House
خانه
A body without knowledge is like a house without a foundation.
جسم بدون علم و دانش مثل خانهی بدون پی است.
2. Hut
کلبه
The hut is in the midst of the forest.
کلبه درمیان جنگل قرار دارد.
3. Hotel
هتل
The hotel can accommodate up to 500 guests.
این هتل میتواند بیش از 500 مهمان را اسکان دهد.
4. Building
ساختمان
The college needs money to repair the building.
دانشکده برای تعمیر این ساختمان به پول نیاز دارد.
5. Farmhouse
خانهی رعیتی
For the first ten years of our married life we lived in a farmhouse.
در ده سال اول زندگی مشترکمان در یک خانه رعیتی زندگی کردیم.
6. Barn
انبار غله / طویله
He is living in a barn.
او در یک انبار غله زندگی میکند.
7. Dormitory
خوابگاه شبانه روزی
She lived in a college dormitory.
او در خوابگاه دانشگاه زندگی میکرد.
8. Log cabin
کلبه ی چوبی
They lived in a little log cabin in the mountains.
آنها در یک کلبهی چوبی در کوهها زندگی میکردند.
9. Lighthouse
فانوس دریایی
A lighthouse was flashing in the distance.
فانوس دریایی از فاصلهی دور چشمک میزد.
10. Nursing home
خانه ی سالمندان
He had to move his mother into a nursing home.
او مجبور شد مادرش را به خانهی سالمندان ببرد.
11. Castle
کاخ / قصر / قلعه
An Englishman’s home is his castle.
خانه ی یک مرد انگلیسی به مانند قلعه ی اوست.