Pictorial vocabularies/baby furniture

 

1. Baby lotion

لوسیون بچه

 

Erin uses Johnson’s Baby Lotion to cleanse and moisturize.

  ارین، از لوسیون کودک جانسون، برای تمیز کردن و مرطوب نگهداشتن استفاده می­کند.

 

2. Baby bottle

شیشه شیر

 

She was feeding from a baby bottle and eating standard baby food.

 او از یک شیشه شیر تغذیه می­کرد و غذای مخصوص کودک می­خورد.

 

3. Bassinet

گهواره

 

The baby was sleeping in a bassinet the boys allegedly tipped over.

بچه در گهواره خوابیده بود که ظاهراً پسرها ادعا کردند گهواره وارونه شده است.

 

4. Bib

پیش بند بچه

 

The baby was slobbering all over her bib.

 کودک، آب دهانش را همه جای پیش بندش می­ریخت.

 

5. Doll

عروسک

 

The little girl is playing with a doll.

 دختر کوچولو مشغول بازی با یک عروسک است.

 

6. Rattle

جغجغه

 

The baby was waving around plastic rattles.

 کودک جغجغه پلاستیکی را با دست در اطراف تکان می­داد.

 

7. Diaper

پوشک بچه

 

The baby had soiled her diaper again.

 بچه دوباره پوشکش را کثیف کرد.

 

8. Pacifier (U.S)/ Dummy (U.K)

پستانک

 

Her baby was sucking on a pacifier.

 کودکش پستانک را می ­مکید.

 

9. Mobile

عروسک آویز

 

She bought a new mobile yesterday.

 او دیروز یک عروسک آویز جدید خرید.

 

10. Puzzle

پازل

 

Another piece of the puzzle fell into place.

تکه دیگر پازل سر جایش قرار گرفت.

 

11. Doll’s house

خانه عروسکی

 

She gave her baby a doll’s house.

 او به کودکش یک خانه عروسکی داد.

 

12. Cot (U.K)/ Crib (U.S)

تختخواب بچه

 

Harry outgrew his cot when he was about two.

 هری حدوداً دو ساله بود که از تختخوابش بیرون آمد.

 

13. Toy chest

صندوق / جعبه اسباب بازی

 

This is the playroom, with a great big toy chest.

 این اتاق بازی است، همراه با یک صندوق بزرگ اسباب بازی.

 

14. Safety pin

سنجاق قفلی

 

Please give me a safety pin.

 لطفاً به من یک سنجاق قفلی بدهید.

 

15. Stroller (U.S)/ Pram (U.K)

کالسکه بچه

 

A woman with a baby in a stroller was looking at clothes.

یک زن با کودکی در کالسکه، مشغول نگاه کردن به لباس­ها نگاه بود.

 

16. Teddy bear

خرس تدی

 

Emily hugged her teddy bear tightly to her chest.

 امیلی خرس تدی خود را محکم بغل کرد و به سینه فشرد.

 

17. Block

مکعب

 

Polly was playing with blocks.

 پولی، مشغول بازی با مکعب­هایش بازی بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.