Pictorial vocabularies/kitchen 1
1. Tea maker
چای ساز
Guests enjoy use of a tea maker and bathtub.
مهمانها به استفاده از چای ساز و وان حمام علاقه دارند.
2. Toaster
نان برشته کن / توستر
Do you want to exchange this toaster for another or do you want your money back?
آیا میخواهید این توستر را با یکی دیگر عوض کنید یا میخواهید پول خود را پس بگیرید؟
3. Kettle
کتری
Could you plug in the electric kettle,please?
میتوانی کتری برقی را به پریز بزنی، لطفاً؟
4. Mixer
مخلوط کن
You can take the mixer apart to clean it.
میتوانی برای تمیز کردن مخلوط کن قطعاتش را جدا کنی؟
5. Refrigerator
یخچال
My parents can’t even afford a new refrigerator.
پدر و مادرم حتی نمیتوانند یک یخچال جدید بخرند.
6. Blender
مخلوط کن
The two liquids homogenized in the blender.
هردوی مایعات را در مخلوط کن با هم مخلوط کنید.
7. Cabinet
کابینت
He took out the cups from the cabinet.
او فنجانها را از کابینت بیرون آورد.
8. Cupboard
کابینت / قفسه
A cupboard stands in the corner of the kitchen.
یک قفسه در گوشهی آشپز خانه قرار دارد.
9. Cooker hood (U.K) – range hood (U.S)
هود آشپزخانه
Cooker hood/ range hood is an electrical kitchen device fitted over a cooker and connected to a flue designed to suck off any vapours from cooking.
هود آشپزخانه، یک وسیله ی برقی آشپزخانه است که بالای اجاق گاز نصب شده و به یک دودکش متصل است تا بخار آشپزخانه را به بیرون بکشد.
10. Microwave
مایکروویو
I’ll heat it up in the microwave.
من آن را در مایکروویو گرم میکنم.
11. Dish soap
صابون مایع
If you need to clean your bicycle chain, then you can use a degreaser or dish soap.
اگر باید زنجیر دوچرخهات را تمیز کنی، پس میتوانی از یک مادهی چربی زدا یا صابون مایع استفاده کنی.
12. Kitchen counter
پیشخوان آشپزخانه
She leaned against the kitchen counter.
او به پیشخوان آشپزخانه تکیه داد.
13. Dinner table
میز شام
She was gathering flowers for dinner table.
او گلها را برای میز شام جمع کرد.
14. Kitchen scale
ترازوی آشپزخانه
A kitchen scale is one of the handiest tools a cook can have.
ترازوی آشپزخانه یکی از مفیدترین وسایلی است که یک آشپز میتواند داشته باشد.
15. Pedal bin
سطل زباله پدالی
She emptied the ashtray into the pedal bin.
او زیرسیگاری را داخل سطل زباله پدالی خالی کرد.
16. Grill
کباب پز
You can heat it up under the grill or microwave it.
آن را میتوانی روی کباب پز یا مایکروویو گرم کنی.
17. Drawer
کشو
She put a spoon into the drawer.
او قاشق را داخل کشو گذاشت.