Pictorial vocabularies/kitchen 2
1. Dessert fork
چنگال دسر
We use a dessert fork to eat food.
برای خوردن غذا از چنگال دسر استفاده میکنیم.
2. Tea spoon
قاشق چایخوری
I need a tea spoon to stir my tea.
یک قاشق چایخوری لازم دارم تا چای را هم بزنم.
3. White wine glass
گیلاس شراب سفید
Her white wine glass was still quite full.
گیلاس شراب سفید هنوز کاملاً پر بود.
4. Red wine glass
گیلاس شراب قرمز
He drank from a red wine glass.
او یک گیلاس شراب قرمز نوشید.
5. Water goblet
گیلاس آب خوری
I cut myself on a piece of broken water goblet.
من دستم را با یک تکه گیلاس آبخوری شکسته بریدم.
6. Bread and butter knife
کارد کره خوری
Could you bring us another bread and butter knife, please?
آیا میتوانی یک کارد کره خوری دیگر برای من بیاوری؟
7. Coffee cup
فنجان قهوه
I’d like a coffee cup, please.
یک فنجان قهوه میل دارم، لطفاً.
8. Saucer
نعلبکی
I replaced the cup carefully in the saucer.
من با دقت فنجان را در نعلبکی قرار دادم.
9. Bread and butter plate
بشقاب نان و کره / پیش دستی
The bread and butter plate is part of a set.
بشقاب نان و کره بخشی از سرویس میز غذاخوری است.
10. Napkin
دستمال سفره
He dabbed at his lips with the napkin.
او لبهایش را با دستمال سفره پاک کرد.
11. Salad fork
چنگال سرو سالاد
I prefer to use a salad fork.
ترجیح میدهم از یک چنگال سالاد خوری استفاده کنم.
12. Dinner fork
چنگال غذاخوری
I stabbed at my meat with my dinner fork.
چنگال غذاخوری را در تکه گوشت فرو کردم.
13. Dinner plate
بشقاب غذاخوری
The pizza is about the size of a dinner plate.
پیتزا تقریباً اندازهی یک بشقاب غذاخوری است.
14. Dinner knife
کارد غذاخوری
He used a dinner knife instead of chopsticks.
او به جای چاپ استیک از کارد غذاخوری استفاده کرد.
15. Salad knife
کارد سرو سالاد
I think I need a salad knife.
فکر میکنم به یک کارد سالادخوری نیاز دارم.