Pictorial vocabularies/ medicine

 

 

1. Solution

محلول

 

Make a salt solution by dissolving 9 tablespoonfuls of cooking salt in a pint of water.

 با حل کردن 9 قاشق سوپ خوری نمک آشپزی در یک پیمانه آب، محلول آب نمک درست کنید.

 

2. Oral rinse

دهانشویه

 

I use an oral rinse to keep my breath fresh.

 من از دهانشویه برای تازه نگهداشتن هوای دهانم استفاده می­کنم.

 

3. Cough syrup

شربت سرفه

 

The drugstore offered a typical array of cold pills and cough syrups.

 داروخانه یک مشت قرص سرماخوردگی معمولی و شربت سرفه به من داد.

 

4. Antiseptic

ماده ضدعفونی کننده

 

We don’t have enough antiseptic or syringes.

به مقدار کافی ماده ضدعفونی کننده یا سرنگ نداریم.

 

5. Lotion

محلول

 

She rubbed the lotion into her skin.

او روی پوستش، لوسیون مالید.

 

6. Decongestant spray

اسپری ضد گرفتگی (بینی)

 

Decongestant sprays and pills may reduce the swelling in your nasal passages.

 اسپری ضد گرفتگی و قرص می­تواند تورم مجرای بینی تان را کاهش دهد.

 

7. Soft gel

قرص سافت ژل

 

A while ago, I bought some soft gel vitamin D supplements.

مدتی پیش، مقداری قرص مکمل سافت ژل ویتامین دی خریدم.

 

8. Blood

خون

 

The heart pumps blood round the body.

قلب، خون را در اطراف بدن پمپاژ می­کند.

 

9. Ointment

پماد

 

We put some ointment and a bandage on his knee.

 ما مقداری پماد و یک گاز پانسمان روی زانویش قرار دادیم.

 

10. Lozenges

قرص مکیدنی سرفه

 

I bought some lozenges to soothe my sore throat.

برای تسکین گلو دردم، مقداری قرص مکیدنی خریدم.

 

11. Powder

پودر

 

The bark is made into powder for stomach and kidney ailments.

 برای دردهای معده و کلیه، پوست درخت را به پودر تبدیل کرده اند.

 

12. Eye drops

قطره چشم

 

Doctor initially gave her eye drops but they did not work.

دکتر ابتدا برای او قطره چشم تجویز کرد؛ اما اثر نکرد.

 

13. Effervescent tablet

قرص جوشان

 

The production of effervescent tablets is the chief work of SwissCo.

تولید قرص­های جوشان، از محصولات مهم شرکت سوییسی است.

 

14. Tablet

قرص

 

The medicine can be taken in tablet or capsule form.

دارو می­تواند به شکل قرص یا کپسول خورده شود.

 

15. Toothpaste

خمیر دندان

 

She carefully screwed the cap back onto the toothpaste.

 او با دقت در خمیردندان را بست.

 

16. Aspirin

آسپرین

 

Aspirins should help reduce the fever.

آسپرین می­تواند به کاهش تب کمک کند.

 

17. Caplet

کپسول کوچک

 

She took a caplet and went to bed.

 اوکپسول کوچک را خورد و به رختخواب رفت.

 

18. Capsule

کپسول

 

The doctor advised me to take a capsule this morning.

امروز صبح دکتر به من توصیه کرد که کپسول بخورم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.