انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

این مقاله برگرفته از کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی است. استفاده از این مقاله با ذکر منبع بلامانع است!

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟ چرا باید انگلیسی واقعی را یاد بگیریم؟

ما در دوره های انگلیسی محاوره ای بیشتر بر یادگیری انگلیسی واقعی تاکید می کنیم نه انگلیسی کتابی. حالا ببینیم منظور از انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی دقیقا چیست و چرا یادگیری انگلیسی واقعی موثرتر از یادگیری انگلیسی کتابی است؟

 

به چند دلیل کلیدی می توان گفت که انگلیسی واقعی به خصوص در زمینه اسپیکینگ موثرتر از انگلیسی کتابی است.

 

1. بومی های انگلیسی زبان هیچ گاه با انگلیسی کتابی صحبت نمی کنند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

اگر کتاب های انگلیسی را خوانده باشید حتما اصطلاح “It is raining cats and dogs” (باران به شدت در حال باریدن است) را دیده اید. راستش هیچ یک از بومی های انگلیسی زبان در مکالمات واقعی چنین اصطلاحی را به کار نمی برند.

 

اگر هدف شما این است که اسپیکینگ مدرن را به صورت فلوئنت (روان) یاد بگیرید باید به تمرین مکالماتی بپردازید که توسط بومی های انگلیسی زبان هر روز استفاده می شوند. این منطقی ترین راه برای تقویت مهارت اسپیکینگ است.

 

 

2. اصطلاحات و اسلنگهای موجود در کتاب های انگلیسی غالبا قدیمی هستند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

به جز گرامر اغلب اصطلاحات، اسلنگ ها، عبارات فعلی و غیره که در کتاب های انگلیسی وجود دارند عموما در مکالمات روزمره  توسط بومی های انگلیسی زبان استفاده نمی شوند و خارج از رده هستند. پس چرا باید مطالبی را یاد بگیریم که قدیمی هستند و کاربردی هم ندارند. زبان یک موجود زنده است پس باید جدیدترین مطالب را در هر زبان یاد گرفت.

 

 

3. اغلب کتاب های انگلیسی بر گرامر تاکید می کنند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

اغلب کتاب های انگلیسی با ذهنیت گرامر و لغت نوشته می شوند به همین دلیل در هر بخش از این کتاب ها دایما با گرامر و لغت رو به رو هستیم.

 

واقعیت یادگیری انگلیسی یا هر زبان دیگر این است که اگر بخواهید فلوئنت (روان) به آن زبان صحبت کنید، هر چقدر هم که گرامر بخوانید باز هم کافی نیست. شما می توانید قواعد گرامر را یاد بگیرید اما اگر از آن ها استفاده نکنید به سرعت از ذهنتان پاک خواهند شد. برای تسلط به یک زبان باید گرامر، لغت، تلفظ، اصطلاحات و مهارت های مکالمه ای را با همدیگر ترکیب کرد. دوره مکالمه آنلاین فرمول 1 نیز بر همین مبنا طراحی شده است.

یادگیری مهارت اسپیکینگ مانند یادگیری رانندگی است. هیچ گاه نمی توانید با مطالعه در مورد قطعات اتومبیل یا تماشای فیلم رانندگان فرمول یک رانندگی را یاد بگیرید. فقط با انجام دادن می توانید یاد بگیرید!

4. اغلب کتاب های انگلیسی از متدهای حفظ کردن استفاده می کنند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

نمی توان مهارت اسپیکینگ را با حفظ کردن هزاران قاعده یاد گرفت. مهارت اسپیکینگ در بهترین شکل خود از طریق مکالمات واقعی آموخته می شود. به همین ترتیب فقط از طریق گوش کردن دقیق به بومی های انگلیسی زبان و تکرار اصوات و کلمات دشوار می توان مهارت تلفظ را تقویت کرد.

 

کتاب های انگلیسی در این خصوص بسیار محدود هستند. زیرا این کتاب ها قادر نیستند مغز را به گونه ای تربیت کنند که به طور طبیعی صحبت کند. این کتاب ها با مجبور کردن مغز به حفظ کردن مطالب، سرعت آن را کاهش می دهد. در نتیجه کتاب های انگلیسی سرعت زبان آموزان را بسیار کند می کنند.

 

 

تفاوت انگلیسی کتابی و انگلیسی گفتاری چیست؟

 

بسیاری از زبان آموزان قادرند به راحتی بنویسند و بخوانند، اما در مهارت لیسنینگ و بویژه اسپیکینگ با مشکل روبرو هستند. بخشی از این مشکل به این علت است که ما هنگام لیسنینگ و اسپیکینگ، زمان خیلی کمی برای فکر کردن و تحلیل جملات فرد مقابل در اختیار داریم.

 

دانستن تفاوتهای انگلیسی گفتاری و انگلیسی نوشتاری به شما کمک می کند تا درک مطلب شنیداری خود را بهبود داده و اسپیکینگ خود را به بومی های انگلیسی زبان نزدیک تر سازید!

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

در اینجا به ذکر چهار مورد از تفاوتهای انگلیسی کتابی با انگلیسی گفتاری می پردازیم.

 

1. در انگلیسی گفتاری تقریبا همیشه از فرمهای مخفف استفاده می شود. (لیست کامل را در بخش ضمائم تلفظ ببینید.)

بومی های انگلیسی زبان هیچ گاه در محاورات روزمره فرم کامل جملات را به کار نمی برند. مثال:

 

I do not like it. = I don’t like it.

 

He is really smart. = He’s really smart.

 

I will call you. = I’ll call you.

 

What time is the party? = What time’s the party?

 

You would love this book. = You’d love this book.

 

We have already seen that movie. = We’ve already seen that movie.

 

They are not happy. = They’re not happy (or: They aren’t happy.)

 

I could not access the website. = I couldn’t access the website.

علاوه بر فرمهای بالا بومی های انگلیسی زبان، افعالی مثل is, are, has, have,  had, did, will, would را نیز مخفف می کنند.

 

How did you do that? = How’d you do that?

 

They might have gone out. = They might’ve gone out.

 

You should have called me. = You should’ve called me

 

That would be great! = That’d be great!

 

The road was closed because there had been an accident. = The road was closed because there’d been an accident.

 

What are you thinking about? = What’re you thinking about?

 

Where did she go? = Where’d she go?

 

Why is he angry? = Why’s he angry?

 

The food is delicious! = The food’s delicious!

 

My husband has been traveling a lot lately. = My husband’s been traveling a lot lately.

 

 

2. در انگلیسی گفتاری از عبارات فعلی به میزان فراوان استفاده می شود.

 

عبارات فعلی بخش اعظمی از انگلیسی محاوره ای را تشکیل می دهند. عبارات فعلی متشکل از دو یا سه بخش بوده و مرکب از یک فعل و معمولا یک حرف اضافه هستند. از آنجایی که عبارات فعلی معمولا بیش از یک معنی دارند لذا یادگیری آنها برای زبان آموزان تا حدی دشوار است. مثال:

 

to get off:  to dismount    پیاده شدن

 He got off the horse/bicycle/motorcycle.

او از اسب، دوچرخه، موتور سیکلت پیاده شد.

 

to make out:  to kiss passionately   بوسیدن

The newlyweds made out for two straight hours.

اون نو عروس و داماد دو ساعت مدام همدیگه را بوسیدند.

 

to tune out:  to ignore توجه نکردن به

 The boy tunes out his mom when she tells him to do his homework.

وقتی مادر اون پسر بهش گفت تکالیفتو انجام بده اون پسر توجه نکرد.

 

 “The price increased.” = “The price went up.”

 

 “I won’t tolerate this!” = “I won’t put up with this!”

 

 “He contracted pneumonia.” = “He came down with pneumonia.”

 

 “Can you discover the hotel’s phone number?” = “Can you find out the hotel’s phone number?”

 

 “He removed his jacket.” =  “He took off his jacket.”

 

 “She understood quickly.” = “She caught on quickly.”

 

3. در انگلیسی گفتاری گرامر چندان دقیق رعایت نمی شود.

 

نگرانی بسیاری از زبان در اسپیکینگ این است که مبادا اشتباه گرامری داشته باشند. اما حقیقت این است که گرامر در انگلیسی گفتاری نسبت به انگلیسی نوشتاری از اهمیت کمتری برخوردار است. پس لزومی ندارد بی عیب و نقص صحبت کنید … زیرا خود بومی های انگلیسی زبان نیز در محاورات روزمره چندان گرامر را به صورت دقیق رعایت نمی کنند!

 

به چند نمونه از اشتباهات گرامری که در اسپیکینگ چندان رعایت نمی شوند توجه کنید.

 

  • شروع جمله با “but” یا “and”و اتمام جمله با یک حرف اضافه. مثلا:

 

“To whom did you talk?” →  “And who did you talk to?”

“I don’t know what purpose that machine serves”  → “But I don’t know what that machine’s used for.”

 

 

  • استفاده از جملات ناقص و جملات پشت سرهم

در انگلیسی نوشتاری یک جمله حداقل باید دارای فاعل و فعل باشد. جمله ای که یکی از این دو مورد را نداشته باشد را جمله ناقص می گویند. استفاده از جملات ناقص در رایتینگ غیر قابل قبول است اما در انگلیسی گفتاری به هیچ وجه مشکل محسوب نمی شود. مثال:

 

You did a nice job on your presentation!” →  “Nice job on your presentation!”

 

“I’m gonna buy a new dress. And maybe I’ll buy a new pair of shoes, too.” → “ … And maybe a new pair of shoes, too.”

 

در انگلیسی گفتاری استفاده از جملات طولانی همراه با وقفه های متعدد بسیار متداول است. اما در انگلیسی نوشتاری این گونه جملات با نقطه گذاری دقیقا از هم دیگر تفکیک می شوند. مثال:

 

 “The first time I took an art class was in college, and I decided to try it because I felt like I was more of a… I dunno, I’d always been more interested in science, like, the more “practical” and analytical stuff, and I never had any interest in art – so I wanted to develop my creative side, because I think it’s important to be a well-rounded person, you know what I mean?”

 

 

  • در مکالمات دوستانه جملات سوالی کوتاه می شوند.

به این مثالها دقت کنید:

 

Are you hungry?” → “You hungry?” “Hungry?”

 

Did you sleep well?” → “Sleep well?”

 

Have you finished your work?” →  “Finished your work?”

 

Have you been waiting long?” → “Been waiting long?”

 

Is it OK if I make a quick phone call?” → “OK if I make a quick phone call?”

 

  • قیدحالت

قید حالت کلمه ای است که حالت انجام فعل را نشان داده و اغلب در پایان آن “ly” وجود دارد. مثال:

“He walked (verb) quickly (adverb).”

 

اما در اغلب موارد در انگلیسی گفتاری قید حالت استفاده نمی شود یا “ly” حذف می شود. مثال:

 

انگلیسی کتابی:

“She ate her lunch quickly.”

انگلیسی واقعی:

“The rabbit ran away quick.”

 

انگلیسی کتابی:

“That necklace is really pretty.”

انگلیسی واقعی:

 “But it is real expensive.”

 

یکی از رایج ترین اشتباهات در انگلیسی گفتاری استفاده از کلمه “good” بجای قید حالت “well” می باشد. مثال:

“He draws very good.”

بجای

 “He draws very well.”

 

انگلیسی کتابی:

 “She isn’t feeling well.”

انگلیسی واقعی:

 “She isn’t feeling good.”

 

  • استفاده از دو کلمه منفی ساز:

 

 “I didn’t say nothing

 

انگلیسی کتابی:

“I don’t have any complaints.”

انگلیسی واقعی:

“I don’t have no complaints.”

 

انگلیسی کتابی:

“He is not an idiot.”

انگلیسی واقعی:

“He ain’t no idiot.”

 

 توضیح: کلمه “ain’t” یک اسلنگ بوده و به عنوان مخفف برای این کلمات استفاده می شود:

 “am not”; “are not”; “is not”; “has not”; “have not”

 

  • کاربرد نادرست جمع و مفرد

 

 

انگلیسی کتابی:

“How many puppies can we see?”

انگلیسی واقعی:

 “How much puppies can we see?”

 

انگلیسی کتابی:

“He does not have many friends.”

انگلیسی واقعی:

 “He does not have much friends.”

 

انگلیسی کتابی:

“The toddlers have a lot of toys.”

انگلیسی واقعی:

 “The toddlers has a lot of toys.”

 

انگلیسی کتابی:

“The workers concentrate on their job.”

انگلیسی واقعی:

 “The workers concentrates on their job.”

 

  • صفات تفضیلی

 

انگلیسی کتابی:

“I liked the ending of this movie better than the ending of the other movie.”

انگلیسی واقعی:

 “I liked the ending of this movie better than the other movie.”

 

انگلیسی کتابی:

Jimmy’s handwriting is much neater than Edwardo’s handwriting.”

انگلیسی واقعی:

 “Jimmy’s handwriting is much neater than Edwardo.”

 

4. در انگلیسی گفتاری از اسلنگهای و اصطلاحات متعدد استفاده می شود.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

اسلنگ ها عبارتند از کلمات و یا عباراتی که معنای آنها با آنچه در دیکشنری وجود دارد کاملا متفاوت است. استفاده از اسلنگ ها در انگلیسی محاوره ای بسیار رایج است. مثال:

beat: really tired           خسته، کوفته

 I’ve been working all day so I’m beat.

تمام روز را کار کرده ام بنابراین خیلی خسته ام.

 

cut:  well-muscled            خوش اندام، خوش تراش

 That guy spent the summer at the gym getting cut.

اون تمام تابستون رو در باشگاه گذروند تا بدنش خوش اندام بشه.

 

laid back: relaxed         آروم، بیخیال

 My boss never yells at anyone because he’s really laid back.

رئیس ام هیچ وقت سر کسی داد نمی زنه چون خیلی آرومه.

 

توجه کنید که معانی اصطلاحات و اسلنگها را نمی توان از ظاهر کلمات تشخیص داد. مثال:

at the drop of a hat : instantly    فورا، بلافاصله

Don’t expect me to appear at the drop of a hat when you call me.

انتظار نداشته باش تا بهم زنگ میزنی یهو ظاهر بشم.

 

for a song: very inexpensive      خیلی ارزون، مفت

I got this car for a song because it was 10 years old.

این ماشین رو مفت خریدم چون 10 سال کار کرده بود.

 

به نمونه های بیشتری از این اصطلاحات توجه کنید.

 

 go-to  (مورد علاقه)

انگلیسی کتابی:

“What are your favorite places to visit around New York City?”

انگلیسی واقعی:

“What are your go-to spots around New York City?”

 

انگلیسی کتابی:

“When I visit that French cafe, I like to order a black coffee and banana muffin.”

انگلیسی واقعی:

“My go-to order at that French cafe is a black coffee and a banana muffin.”

 

What’s up?  (چه خبر؟)

انگلیسی کتابی:

“Why are you feeling sad today? Did something happen at school?”

انگلیسی واقعی:

What’s up? Did something happen at school?”

 

hit the  (رفتن به یک مکان)

انگلیسی کتابی:

“After work today I am going to the store, the gym, and the post office.”

انگلیسی واقعی:

“After work today I’m gonna hit the store, the gym, and the post office.”

 

close  (صمیمی)

انگلیسی کتابی:

“My sister and I have a strong emotional connection.”

انگلیسی واقعی:

 “My sister and I are close.”

 

What in the World?  (این دیگه چیه؟! آخه چطور ممکنه؟!!)

انگلیسی کتابی:

“Why did you get a tattoo of your dog’s face on your arm?”

انگلیسی واقعی:

“What in the world? *points to arm with tattoo*”

 

انگلیسی کتابی:

“This is all very curious and frightening, how did all the snakes escape?”

انگلیسی واقعی:

What in the world! How did all the snakes escape?”

 

I’m (name)  (نام من … است.)

 

انگلیسی کتابی:

“Hello. My name is Clara.”

انگلیسی واقعی:

“Hey. I’m Clara.

 

looking to  (قصد داشتن، خواستن)

انگلیسی کتابی:

“I want to sell my house, so I will put it on the market.”

انگلیسی واقعی:

“I’m looking to put my house on the market.”

انگلیسی واقعی:

“I’m looking into taking classes at my local university.”

 

on edge (کلافه و ناراحت)

انگلیسی کتابی:

“Being at this party with my enemies makes me feel uncomfortable and uneasy.”

انگلیسی واقعی:

“Being at this party is making me on edge.”

 

نکته ای که مهم است این است که نگذارید ترس از اشتباهات گرامری مانع صحبت کردن شما شود! با خیال راحت صحبت کنید! حالا شما به من بگید انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

بهترین کتاب آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان 

 

 

5 دیدگاه برای “انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

  1. فوق العاده کاریردی بودش ممنونم ازتون. این کتاب انگلیسی واقعی را چجوری می تونم بخرم و چند روزه میاد. من ساکن آذرشهر هستم. قبلا فرندز رو از شما خریدم

    1. سلام ممنون از لطفتون
      کتاب را از روی سایت می تونید سفارش بدید معمولا بین سه تا پنج روز کاری به دستتان خواهد رسید.

  2. من قبلا كلاس رفتم و تا فر كورنرز 3 خوندم اين كتاب برام مناسبه؟ البته يك سالي ميشه زبانو ول كردم تقريبا يه سري چيزا يادم رفته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.