

8 کتاب فوقالعاده که حتماً باید بخوانید!
مطالعه کتابهای انگلیسی پنجره ذهن را به دنیایی باشکوه میگشاید و شما را به سطح جدیدی از یادگیری زبان انگلیسی سوق میدهد. هر چند این روش کند و آهسته به نظر میرسد لیکن بسیار تأثیرگذار است.
مطالعه کتابهایی که بر اساس داستان آنها فیلمهای معروفی ساختهشدهاند نیز به شما کمک میکند تا سریع تر از همیشه انگلیسی خود را تقویت کنید.
محاسن مطالعه کتابهای انگلیسی
هر چه بیشتر بخوانید، بیشتر میفهمید.هر چه بیشتر بدانید به مکانهای بیشتری خواهید رفت.
دکتر سوس گایزل
الف) مطالعه، اقناع کننده است.
توانایی خواندن و فهمیدن یک رمان دستاورد بزرگی به شمار میرود. هنگامی که آخرین صفحات یک کتاب را میخوانید و سپس کتاب را میبندید و در مورد پیام نویسنده فکر میکنید احساس پختگی میکنید.
ب) مطالعه کتابهای انگلیسی نوعی تمرین برای یادگیری زبان انگلیسی است. با مطالعه کتابهای انگلیسی دایره لغت، گرامر و حتی اطلاعات شما در مورد کشورها و فرهنگهای گوناگون افزایش مییابد.
ج) مطالعه ذهن را باز میکند.
از طریق مطالعه به تجارب و چشم اندازهای جدیدی دست مییابید. از طریق مطالعه، اطلاعات جدیدتری در خصوص زبان، فرهنگ، جامعه و تاریخ به دست میآوریم.
د) مطالعه، لذتبخش است.
انتخاب یک کتاب مناسب و مطالعه آن در یک مکان و زمان مناسب بسیار لذتبخش است. در این مقاله به معرفی ۸ کتاب انگلیسی میپردازیم که حتماً باید آنها را مطالعه کنید.
۱. لانه شارلوت – نویسنده B. White
این کتاب رمانی زیباست که مناسب همه گروههای سنی است. این کتاب یکی از کتابهای مورد علاقه بزرگسالان است و اغلب بومیهای انگلیسی زبان حداقل یکبار آن را خواندهاند.
خلاصه داستان:
بچه خوکی به خاطر جثه بسیار نحیف و کوچکش تا مرز مرگ پیش میرود. دخترکی به نام فِرِن این بچه خوک را نجات میدهد و از آن نگهداری میکند و نامش را ویلبر میگذارد.
بعد از اینکه ویلبر بزرگ میشود و به مزرعه عمویش فرستاده میشود فِرِن خیلی غمگین میشود. وقتی ویلبر به مزرعه میرود مورد بیتوجهی حیوانات دیگر مزرعه نیز قرار میگیرد و هر روز برای صاحبش فِرِن گریه میکند. روزی ویلبر صدای عنکبوتی به نام شارلوت را میشنود که به او قول دوستی میدهد.
شارلوت میداند که مزرعهداران قصد کشتن ویلبر را دارند. شارلوت قول میدهد نقشهای بکشد تا جان او را نجات دهد. روز بعد مزرعهداران با صحنهای عجیب رو به رو میشوند آنها روی تارهای عنکبوت کلمه “چند خوک” را مشاهده میکنند. شارلوت از حیوانات دیگر نیز میخواهد تا همین عبارت را در جاهای مختلف مزرعه بنویسند. پس از مدتی شارلوت ناپدید میشود اما فرزندش برای ویلبر دوست خوبی میشود. آنها از همدیگر مراقبت میکنند و داستان پایان خوبی دارد.
۲. مایکو و پنجمین گنج – نویسنده الینور کواِر
هر چند این کتاب چندان معروف نیست اما جزء ۸ کتابی است که حتما باید بخوانید. نکته قابل توجه در مورد این کتاب کوتاه بودن آن است. خواندن این کتاب ۷۷ صفحهای بسیار ساده است در این کتاب با نکات جالبی در مورد کشور ژاپن و فرهنگ آن آشنا میشوید.
خلاصه داستان:
داستان این کتاب یک داستان احساسی در مورد دختری به نام مایکو است. مایکو یک هنرمند و خوشنویس با استعداد است و دست او در جنگ به شدت مجروح میشود و سپس والدینش او را به محیطی امنتر نزد پدربزرگ و مادربزرگش در یک روستا میفرستند.
مایکو به خاطر از دست دادن پنجمین گنج خود – زیبایی قلبش – بسیار ناراحت است.
این گنج شاه کلید او برای رسیدن به شادی و هنر زیبایش است. مایکو به مدرسهای جدید میرود اما همکلاسیهایش بسیار بدجنساند. آنها دائما او را مسخره میکنند و باعث عصبانیتش میشوند.
پدربزرگ و مادربزرگ او بالاخره موفق میشوند با صبر و درایت این مشکل را حل کنند و مایکو بالاخره یک دوست خوب به نام یوشی پیدا میکند. مایکو به خاله یوشی که زنی مهربان اما بسیار سختگیر و اخموست نزدیک میشود و او مایکو را تشویق میکند تا دوباره قلممو به دست بگیرد و به تمرین هنرش بپردازد.
۳. بیگانگان (غریبهها) – نویسنده E.Hinton
این کتاب برای فراگیران زبان انگلیسی کتابی بسیار سودمند است . جملهبندیهای این کتاب بسیار ساده و قابلفهم است – سطح لغات به کار رفته در این کتاب نیز ساده است و بنابراین بدون هیچ مشکلی میتوانید این کتاب را مطالعه کنید.
خلاصه داستان:
یکی از شخصیتهای اصلی داستان نوجوانی به نام پانی است. او عضو یک گروه شرور به نام پانی بونی است. پانی یک روز بعد از خروج از سینما ناگهان توسط افراد گروه رقیب مورد حمله قرار میگیرد. اما بالاخره توسط دوستانش نجات پیدا میکند. عصر فردا دوباره پانی و دوستانش به سینما میروند آنها پشت سر تعدادی از دوستان دختر گروه رقیب مینشینند. پانی و چری متوجه میشوند که خیلی چیزها را میتوانند از دیگران یاد بگیرند حتی اگر این افراد گروه رقیب باشند.
پسرها و دخترها بعد از سینما به اتفاق به سمت خانه حرکت میکنند که در مسیر با پسران گروه رقیب مواجه میشوند. دختران گروه برای جلوگیری از زدوخورد به سرعت از محل دور میشوند. پانی دیر به منزل میرسد و برادرش که از دستش عصبانی است با او دعوا میکند. در نتیجه پانی از خانه فرار میکند. بعد از آن بین دو گروه مجددا درگیری ایجاد میشود که در نتیجه این درگیری یکی از افراد گروه کشته میشود. پانی به شدت ترسیده است. آنها در یک کلیسا مخفی شده و موهای خود را رنگ میکنند تا شناخته نشوند.
بعد از چند درگیری دیگر بین این دو گروه بالاخره پانی راهی بیمارستان میشود. دادگاهی برگزار میشود و قاضی باید در مورد بیگناهی یا گناهکار بودن پانی تصمیم بگیرد.
۴. خانه خیابان منگو– نویسنده: سندرا سینرو
این کتاب جالب به معرفی دیدگاه نویسنده میپردازد. جمله بندیها کوتاه و قابل فهم هستند. این کتاب علاوه بر سادگی، دیدگاهی عمیق در مورد فرهنگ های مختلف به خواننده ارائه میکند.
خلاصه داستان:
این داستان در مورد زندگی دختری مکزیکی به نام اسپرانزا است. اسپرانزا به خانهای در خیابان منگو نقل مکان میکند. اسپرانزا چندان از منزل جدیدش راضی نیست چرا که این خانه نسبت به خانه قبلی قدیمیتر و کوچکتر است.
این خانه در محلهای شلوغ واقع شده و بنابراین اسپرانزا احساس میکند زمان کافی برای خلوت کردن با خود در اختیار ندارد. او به خودش قول میدهد که بلاخره روزی از این خانه برود و خانهای برای خودش بخرد. پس از تعطیلات و بازگشت به مدرسه خانواده اسپرانزا دچار فقر شده و اسپرانزا برای تسکین دردهای خود به شعر گفتن روی میآورد.
۵. سیزده دلیل – نویسنده: جِی آشِر
زمان این داستان به زمان حال است و بنابراین از گرامر سادهای برخوردار است. جملات و لغات به کار رفته بسیار سادهاند. این کتاب برنده یک جایزه آموزشی است و جزو لیست کتابهای برتر مجله تایمز نیویورک است.
خلاصه داستان:
قهرمان داستان پسری دبیرستانی به نام کِلی جنسین است. یک روز بعد از بازگشت از مدرسه، کِلی بستهای مقابل درب منزل خود پیدا می کند. او نمی داند بسته از طرف چه کسی فرستادهشده است. او بسته را باز می کند و هفت نوار کاست می بیند. این نوارها متعلق به همکلاسی سابق او حناست.
حنا دچار مشکلات روحی بوده و خودکشی کرده است. همراه با این کاستها یک دستورالعمل هم وجود دارد. بر اساس این دستورالعمل نوارها باید دست به دست بین دوازده دانش آموز که نام آنها مشخصشده بچرخند. حنا در نامهاش با ذکر سیزده دلیل به این دوازده نفر توضیح داده که چگونه هر یک از این دوازده نفر باعث مرگ او شدهاند.
او این افراد را تهدید کرده که درصورتیکه نامه و نوارها را به افراد نامبرده نرسانند همه مدرسه از این موضوع باخبر خواهند شد زیرا علاوه بر آنها یک نفر دیگر هم این نوارها را در اختیار دارد. برای دانلود رایگان این داستان کلیک کنید.
۶. پیتر پَن – نویسنده: جِی بَری
این کتاب معروف برای کودکان نوشته شده است لیکن به جهت جذابیت بیش از اندازه تقریبا برای همه بزرگسالان در سراسر دنیا آشناست.
خلاصه داستان:
پیتر هر شب به خانه خانواده دارلینگ سر میزند و به داستانهایی که خانم دارلینگ هنگام خواب برای فرزندانش تعریف میکند گوش میدهد. یک شب هنگام گوش دادن به داستان آنها متوجه پیتر شده و سعی میکنند پیتر را بگیرند. پیتر سعی میکند فرار کند اما سایهاش را گم میکند.
وقتی برای برداشتن سایهاش بازمیگردد، دختر آقای دارلینگ به نام وِندی از خواب بیدار میشود. وندی به پیتر کمک میکند تا دوباره سایهاش را به بدنش بچسباند. وندی به پیتر میگوید که او هم داستانهای فراوانی میداند. پیتر از وندی دعوت میکند تا با او به نِوِرلند بیاید. او میخواهد تا وندی مادر پسران گمشده شود. وندی قبول میکند و از برادرانش مایکل و جان هم میخواهد تا به او بپیوندند.
آنها در پروازی جادوی خود به نِوِرلند با مخاطرات فراوانی رو به رو میشوند. وندی تقریبا کشته میشود و پسرها برای او خانهای بر روی درختان میسازند تا خوب شود. او بعد از بهبودی دوباره نقش مادری را از سر میگیرد. بعد از مدتی وندی تصمیم به بازگشت به خانه میگیرد که با مخالفت پیتر رو به رو میشود. هر چند پیتر میداند که مادر وندی به شدت دلتنگ نبودنش است. بالاخره پیتر تصمیم میگیرد به وندی اجازه برگشت به خانه را بدهد.
۷. پیرمرد و دریا – نویسنده: ارنست همینگوی
تقریبا همه بومیهای انگلیسی زبان در مقاطعی از مدرسه این کتاب کلاسیک معروف را خواندهاند . بنابراین هر موقع جایی صحبت از ادبیات انگلیسی به میان بیاید میتوانید در مورد این اثر ادبی صحبت کنید.
خلاصه داستان:
داستان این کتاب به نبرد بین یک ماهیگیر با تجربه و یک ماهی است. ۸۴ روز است که سانتیاگو هیچ صیدی نکرده و همچنان دست خالی به خانه بر میگردد. پسری که همیشه به سانتیاگو کمک میکند به خواسته والدینش ناچار برای کار کردن به قایق دیگری میرود هر چند پسرک جوان شبانه نیز به کمک سانتیاگو میرود.
روز ۸۵ ام بخت با سانتیاگو یار میشود . او با قایقش دورتر از جای همیشگی میرود و قلاب ماهیگیریاش را در آب میاندازد. در نیمههای شب یک ماهی بزرگ طعمه را میبلعد. پیرمرد سعی میکند ماهی را از آب بیرون بکشد اما ماهی بیش از حد بزرگ است و در عوض ماهی شروع به کشیدن قایق میکند.
پیرمرد هر چه تلاش میکند بیفایده است. ماهی دو روز تمام قایق را با خود میکشد تا بالاخره روز سوم خسته میشود … سانتیاگو بالاخره ماهی را صید میکند. این بزرگترین صیدی است که پیرمرد تا به حال به دام انداخته است. پیرمرد با حالی خسته به سمت دهکده باز میگردد اما خون ماهی آنقدر زیاد است که کوسهها را به سمت خود جذب میکند.
قایق توسط کوسهها مورد حمله قرار میگیرد اما پیرمرد تقریبا همه آنها را می کشد. او پس از کشتن همه کوسهها ناگهان متوجه مشکلی بزرگ میشود و آن اینکه کوسهها همه گوشت ماهی را خوردهاند و از ماهی تنها اسکلتی باقیمانده است. پیرمرد خسته به خانه برمیگردد و به خواب میرود. همه مردم دهکده از اندازه اسکلت ماهی حیرت کردهاند. پسر جوان نیز میپذیرد که دوباره در کنار پیرمرد کار کند. برای دانلود رایگان این داستان کلیک کنید.
۸. بخشنده – نویسنده: لوئیس لاری
کتاب بخشنده شروعی جذاب دارد و از همان آغاز خواننده را به خود جذب میکند. گرامر این کتاب اغلب به زمان گذشته ساده و ماضی بعید است. جملات داستان کوتاه بوده و خواننده داستان در فهم آنها چندان دچار مشکل نمیشود.
خلاصه داستان:
یونس پسری جوان است. او زندگی امن اما پر از قوانین است. همه افراد به قوانین احترام میگذارند و اغلب نقش چندانی در تصمیمگیری برای خود ندارند. یکی از قوانین این است که هرگز اجازه ندارید حرفی بزنید که دیگران دلخور شوند. کمیتهای خاص برای ازدواج افراد تصمیم میگیرد.
هر خانواده فقط میتواند یک پسر و یک دختر داشته باشد. وقتی یونس و بقیه اعضای گروه تعدادشان به ۱۲ نفر میرسد، به آنها شغل خاصی داده میشود. از آنجایی که یونس از بقیه باهوشتر است و مورد احترام همگان نیز هست وظیفه دیگری نیز به او محول میشود. او میتواند تمام خاطرات گذشته را ببیند و تا زمانی که کسی را به عنوان جانشین خود تربیت نکند حق بازگو کردن هیچ یک از این خاطرات را ندارد. این کار بسیار دشوار است.
او چیزهایی میداند که دیگران نمیدانند. ابتدا یونس از این موضوع خیلی خرسند است اما پس از مدتی به این نتیجه میرسد که این نوع زندگی به هیچ وجه عادلانه نیست. او میخواهد دیگران بتوانند خودشان در مورد زندگیشان تصمیم بگیرند. او برای تغییر وضعیت افراد گروه نقشهای جالب میکشد و تصمیمی میگیرد گروه را به مکانی جدید منتقل کند. افراد در این مکان خاطرات خود را پس میگیرند و زندگی بهتری پیدا میکنند. برای دانلود رایگان این داستان کلیک کنید.
امیدوارم از معرفی این کتابها لذت برده باشید. هر چند کتابهای خوب بسیارند لیکن بهتر است همیشه کتابهایی در حد دانش آموزان دبیرستان آمریکا انتخاب کنید تا به راحتی متوجه مفهومشان بشوید. مطالعه کتابهای انگلیسی یکی از روشهای مؤثر برای تقویت زبان انگلیسی است. از این طریق میتوانید تعداد زیادی لغت فرابگیرید و علاوه بر لذت بردن از مطالعه افق دید خود را توسعه ببخشید.
خُب چرا معطلید؟ همینالان به سایت آمازون بروید و کتاب موردعلاقه خود را سفارش دهید. راستی اگر تا به حال عضو کانال تلگرام دکتر زبان نشده اید کلی مطلب جدید ویدئویی و صوتی را از دست داده اید. توصیه می کنم همین امروز عضو کانال تلگرام دکتر زبان شوید!

مطالعه برای مغز به مثابه ورزش کردن است. این مهارت به افزایش تمرکز و تقویت حافظه کمکی شایان می کند. از طریق ریدینگ واژگان جدید و نیز مطالبی را که قبلا نمی دانستید فرا می گیرید. افراد به منظور استراحت، یادگیری و حتی لذت مطالعه می کنند. اما مطالعه مطالب انگلیسی به ویژه زمانی که سطح مبتدی هستید کار چندان آسانی نیست. شاید فکر کنید برای رفع مشکل خود در مهارت ریدینگ نیاز به دوره های خاصی دارید اما […]
تقویت مهارت ریدینگ به صورت جهشی
مطالعه برای مغز به مثابه ورزش کردن است. این مهارت به افزایش تمرکز و تقویت حافظه کمکی شایان می کند. از طریق ریدینگ واژگان جدید و نیز مطالبی را که قبلا نمی دانستید فرا می گیرید.
افراد به منظور استراحت، یادگیری و حتی لذت مطالعه می کنند. اما مطالعه مطالب انگلیسی به ویژه زمانی که سطح مبتدی هستید کار چندان آسانی نیست. شاید فکر کنید برای رفع مشکل خود در مهارت ریدینگ نیاز به دوره های خاصی دارید اما لزوما ناچار نیستید این کار را انجام دهید. می توانید این کار را در منزل و در اوقات فراغت انجام دهید. همه آنچه نیاز دارید دانستن چند راهکار است که خوشبختانه در این مقاله به معرفی همین راهکارها می پردازیم.
آمادگی برای مطالعه
قبل از شروع مطالعه کمی زمان برای آمادگی در این زمینه اختصاص دهید. برای این منظور موارد زیر را انجام دهید:
الف) سطح ریدینگ خود را مشخص کنید.
اطلاع از سطح ریدینگ خود به شما کمک می کند تا منابعی متناسب با سطح خود انتخاب کنید و دائما میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید. برای این منظور می توانید از روشهای گوناگونی استفاده کنید. با شرکت در آزمون Oxford Bookworms – با کامل کردن جاهای خالی از یک داستان – می توانید به راحتی سطح ریدینگ خود را مشخص کنید.
سایت A2Z Home’s Cool برای نشان دادن سطح ریدینگ روشهای جالب دیگری مثل لیست واژگان دارد. حتی اگر نمی خواهید از این منابع هم استفاده کنید یک روش ساده برای تعیین سطح ریدینگ این است که منبعی که انتخاب می کنید برایتان قابل فهم و در عین حال کمی دشوار باشد.
ب) قبل از انتخاب هر منبع ریدینگ سطح آن منبع را مشخص کنید.
روی جلد برخی کتابها سطح آنها مشخص شده است. اگر می خواهید از سطح یک کتاب یا مقاله مطلع شوید، می توانید یک صفحه از آن را در readability-score.com قرار دهید تا بلافاصله همه جزییات در مورد سطح آن کتاب یا مقاله برایتان نمایش داده شود.
ج) مشخص کنید چه مطلبی را می خواهید مطالعه کنید.
آیا می خواهید کتابهای کودکان بخوانید یا بزرگسالان؟ تخیلی بخوانید یا غیر تخیلی؟ آیا هدفتان از خواندن انگلیسی برای یافتن شغل است یا دوستان جدید؟ پاسخ به تک تک این سوالات برای انتخاب موضوع مطالب ریدینگ بسیار مهم است. اگر نسبت به پاسخ این سوالات چندان مطمن نیستید می توانید از اینجا با کتابهای ساده انگلیسی آشنا شوید.
شما می توانید از سایتهایی مثل Goodreads یا Amazon لیست کتابهایی که توسط اعضا نوشته شده اند را جستجو کنید.
د) از کتابخانه های عمومی استفاده کنید.
می توانید از کتابهای موجود در کتابخانه های عمومی استفاده کنید. اگر کتابهای این مجموعه ها کافی نیستند، می توانید کتابخانه های دیجیتالی را امتحان کنید. همچنین می توانید از وب سایتهایی مثل Amazon و Half.com کتابها را با تخفیف بخرید. سایتهایی مثل Project Gutenberg و آمازون دارای منابع عظیمی از کتابهای دیجیتالی هستند.
ه) زمان مناسبی برای مطالعه اختصاص دهید.
زمان و مکان مناسبی برای مطالعه اختصاص دهید که بتوانید بدون هیچ مزاحمتی مطالعه کنید. مکان مطالعه شما باید از نور، دما و سکوت مناسب برخوردار باشد.
و) یک دفتر کنار خود داشته باشید.
همیشه نزدیک خود یک خودکار، مداد و دفترچه قرار دهید تا بتوانید در حین مطالعه کلمات و اصطلاحات جدید را یادداشت کنید. خب تا اینجا همه مقدمات لازم برای مطالعه فراهم شده است، اما چند لحظه صبر کنید قبل از شروع باید چند نکته مهم را به شما یادآوری کنم!
چگونه skimming کنیم؟
Skimming درست مثل تماشای تبلیغ یک فیلم است. شما با دیدن تبلیغ یک فیلم می توانید به کلیات و موضوع فیلم پی ببرید هر چند از جزییات آن اطلاعی نداشته باشید. با استفاده از این تکنیک می توانید به کلیات موضوع یک متن پی برده و نیازی به پرداختن جزئیات آن ندارید. برای استفاده از این تکنیک مراحل زیر را انجام دهید:
۱. عنوان و اولین پاراگراف را بخوانید.
۲. همه عنوانهای اصلی و فرعی را بخوانید.
۳. اولین جمله از چند پاراگراف را بخوانید.
۴. به کلمات بولد (برجسته)، کج، نمودارها، لیست ها و تصاویر دقت کنید.
۵. چشمان خود را روی متن بلغزانید و روی کلماتیکه نمی دانید مکث کنید.
۶. سعی کنید مفهوم اصلی متن را بفهمید. برای این منظور ساده ترین کار پاسخ به این پنج کلمه است: چه کسی؟ چه چیزی؟ کجا؟ کِی؟ چرا؟
۷. بیش از ۵ دقیقه به skimming نپردازید.
چگونه مطالعه کنیم؟
۱. برای بالا رفتن مهارت مطالعه باید زیاد مطالعه کنید.
همانگونه که می دانید کار نیکو کردن از پَر کردن است.
۲. عجله نکنید.
هنگام مطالعه عجله نکنید. مهم نیست که یک صفحه مطالعه می کنید یا صد صفحه. مهم این است که آنچه را می خوانید بفهمید. اگر خسته هستید مطالعه نکنید. اگر متوجه یک بخش نشدید مجددا آن مطلب را بخوانید.
۳. در صورت امکان همراه با یک کتاب صوتی مطالعه کنید.
اگر کتابی را که مطالعه می کنید دارای فایل صوتی است متن آن را همراه با گوینده کتاب بخوانید. با این کار ناچار می شوید کمی سریع تر بخوانید. در نتیجه صحبت کردن شما نیز سلیس تر خواهد شد.
۴. عبارات را بخوانید نه کلمات را.
به جای خواندن تک تک کلمات سعی کنید یک عبارت را با هم بخوانید. سعی نکنید معنی تک تک کلمات را بفهمید بلکه ببینید این کلمات در کنار هم چه معنایی دارند. (اگر اغلب در معنی کلمات گیر می کنید احتمالا دلیلش این است که آن کتاب برای شما دشوار است و باید یک کتاب ساده تر انتخاب کنید.)
۵. از نشانه های متن استفاده کنید.
استفاده از نشانه های متن به این معناست که معنی یک کلمه را از کلمات اطرافش حدس بزنید. مثلا در جمله:
The cerulean cat is in a tree.
شاید ندانید که کلمه cerulean به معنی “آبی نیلگون” است اما حداقل می توانید بفهمید که این جمله توصیف یک گربه است. فقط هنگامی به جستجوی معنی یک کلمه در دیکشنری بپردازید که خواندن ادامه یک متن بدون فهمیدن آن کلمه خاص امکان پذیر نباشد.
۶. از تخیل خود کمک بگیرید.
سعی کنید هنگام خواندن متن های انگلیسی بجای ترجمه فارسی، جملاتی را که می خوانید در ذهن خود تصویر سازی کنید.
۷. هدفتان فهمیدن مفهوم متن باشد و سپس میزان درک خود را ارزیابی کنید.
بعد از مطالعه، چند دقیقه به خودتان فرصت دهید و راجع به آنچه خوانده اید فکر کنید و ببینید چقدر فهمیده اید. سعی کنید هر چه را خوانده اید خلاصه کنید. می توانید آنرا بنویسید یا با صدای بلند بیان کنید. اگر همچنان قادر به انجام این کار نیستید، احتمالا به این دلیل است که بجای تمرکز روی معنا و مفهوم متن بیشتر روی تک تک کلمات تمرکز کرده اید. دفعه بعد هنگام خواندن باید کمتر روی کلمات تمرکز کنید و بیشتر روی مفهوم کلی متن تمرکز کنید.
چگونه سرعت مطالعه خود را افزایش دهیم؟
هر چند برای آموزش دوره های تند خوانی باید به افراد متخصص در زمینه آموزش تندخوانی مراجعه کنید، لیکن در اینجا به معرفی چند روش می پردازیم که می تواند در بالا بردن سرعت شما برای مطالعه موثر باشد.
۱. هنگام مطالعه زمان بگیرید.
در هر دقیقه چند کلمه میتوانید بخوانید؟ میزان سرعت مطالعه خود را اندازه گیری کنید. برای این منظور از فرمول زیر استفاده کنید:
تعداد خطوط آن صفحه x تعداد کلمات یک خط
۲. هر دفعه یک موضوع خاص را مطالعه کنید.
شاید خواندن یک مقاله غیر تخیلی نسبت به خواندن چند صفحه کتاب جناحی زمان بیشتری ببرد. اگر می خواهید میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید هر بار که برای بالا بردن سرعت خود تمرین می کنید حتما یک نوع متن را مطالعه کنید.
۳. واقع بینانه هدف گزاری کنید.
هدف اولیه شما باید”تند خوانی”باشد اما سوال این است که تا چه اندازه می خواهید سریع بخوانید؟ تند خوانی فقط شامل تند خواندن کلمات نیست بلکه مهم این است که تا چه میزان مطالب خوانده شده را درک می کنید. اگر ظرف یک دقیقه یک مقاله را مطالعه می کنید اما در پایان هیچ چیز از آن مطلب را به خاطر نمی آورید در این صورت سرعت مطالعه شما معقول نیست.
موقع مطالعه برای دنبال کردن خطوط از انگشت اشاره یا خودکار استفاده کنید. با این روش سرعت مطالعه خود را بالا می برید.
۴. همه کلمات را نخوانید.
چشمهای ما هنگام مطالعه در یک زمان فقط قادر به دیدن چند کلمه هستند. بنابراین سعی کنید بیشترین تعداد کلمات را ببینید اما نه همه کلمات را. بهتر است کلمات را به صورت بخش بخش بخوانید.
۵. بی صدا مطالعه کنید.
نه تنها نباید با صدای بلند مطالعه کنید بلکه هنگام مطالعه نباید صدای کلمات را در سر خود بشنوید. با این عمل سرعت مطالعه شما به شدت کاهش خواهد یافت. شاید در ابتدا انجام این کار دشوار باشد اما به تدریج همراه با تمرین به این امر مسلط خواهید شد.
سخن آخر اینکه بهترین راه برای یادگیری مهارت مطالعه یک چیزاست، ” تمرین”. پس بخوانید، بخوانید و باز هم بخوانید!

انگلیسی از قدم صفر تا قله موفقیت
یادگیری یک زبان جدید همانند سوار شدن ترن هوایی شور انگیز است.
بعد از سوار شدن به ارتفاعی بلند می رسید و حالا می خواهم به شما کمک کنم که همچنان در آن بالا بمانید. ابتدا که یادگیری یک زبان را آغاز می کنید، نوعی حس جادویی به شما دست می دهد –
اصوات جدید، کلمات جدید و فرهنگ جدیدی که در حال غوطه ور شدن در آن هستید. فرقی نمی کند داخل یا خارج از کشور باشید، یادگیری یک زبان جدید تماما همراه با حس شادمانی و شعف است.
پس از مدتی خود را در بن بستی می یابید که برای خروج از آن هیچ راهکاری نمی شناسید. چیزی که در ابتدا لذت بخش بود حالا تبدیل به عاملی مهیب شده است.
این چرخه احساسی برای همه زبان آموزان و هر کسی که در حال یادگیری هر مطلبی جدید باشد امری کاملا عادی است. زمانی هست که دیگر یادگیری شما راه به جایی نمی برد و انگار هر چه تلاش می کنید بی فایده است اما زمانی دیگر فرا می رسد که سرعت یادگیری تان دوباره شروع با زیاد شدن می کند.
این موضوع برای کسانی که می خواهد یک زبان جدید را فرا بگیرید تا حدی ترسناک است. دیگر هیچ اثری از تجربه لذت بخشی که در ابتدای یادگیری داشتید وجود ندارد و حتی نمی دانید دقیقا چه باید بکنید تا بتوانید با همان سرعت اولیه به یادگیری زبان ادامه دهید.
اینجاست که این مقاله برای کمک به شما وارد میدان می شود. در زیر به طراحی و توضیح یک نقشه می پردازیم که می تواند سفر شما را در مسیر یادگیری زبان تسهیل کند.
از آنجائیکه هر فردی یک فراگیر خاص است و نیازهای او از زبان می تواند جنبه های مختلف داشته باشد، بنابراین طراحی برنامه ای که بتواند برای همگان موثر باشد تا حدی دشوار است. اما عمل کردن به موارد زیر می تواند تا حد زیادی مهارتهای شما را در یادگیری یک زبان خارجی افزایش دهد.
۱. برنامه ریزی، برنامه ریزی، برنامه ریزی
ابتدا اهداف خود را بنویسید. این اهداف بایستی ترکیبی از هر چهار مهارت زبان باشد: صحبت کردن، شنیدن، خواندن و نوشتن.
میزان انرژی و زمانی که به هریک از این مهارتها اختصاص می دهید بر اساس علاقه شخصی، اهداف و مدل یادگیری شما متفاوت است اما بهتر است به همه این مهارتها بپردازید، زیرا که این ۴ مهارت مکمل همدیگر هستند.
علاوه بر چهار مهارت اصلی باید به مهارتهای تقویتی که شالوده یک زبان را تشکیل می دهند نیز بپردازید مثل گرامر، لغت و تلفظ. می توانید این مهارتها را به صورت جداگانه تمرین کنید و یا آنها را با چهار مهارت اصلی ترکیب کنید.
مثلا می توانید هنگام صحبت کردن از طریق اسکایپ از فرد مقابل بخواهید تا اشکالات شما را در تلفظ تصحیح کند. بهتر است یادگیری چهار مهارت اصلی و مهارتهای تقویتی را به صورت تناوبی انجام دهید. مثلا دوشنبه یک ساعت لغت مطالعه کنید سپس یک ساعت تمرین ریدینگ انجام دهید.
به این ترتیب هم به یکی از چهار مهارت اصلی (ریدینگ) پرداخته اید و هم به یک مهارت کلیدی تقویتی (لغت). از طریق ریدینگ بانک واژگان خود را توسعه می دهید و برعکس. سپس روز سه شنبه می توانید به تمرین تلفظ (مهارت تقویتی) و لسینینگ (مهارت اصلی) بپردازید.
مهارت های تقویتی را دست کم نگیرید اگر لازم است آنها را ساده سازی کنید و برای تمرین هر کدام یک روز کامل اختصاص دهید. منظورم از ساده سازی این است که مثلا می توانید به جای فلش کارت از اپلیکیشن SRS استفاده کنید.
در ادامه پیرامون موضوع لغت صحبت خواهیم کرد اما در مورد گرامر می توانید از افزونه sentence mining استفاده کنید و برای تقویت تلفظ می توانید یک لغت دشوار را روی برگه و فونتیک آن را در پشت برگه بنویسید. برای رسیدن به هر هدفی باید اهدافتان شفاف، قابل اندازه گیری و زمان بندی شده باشند. برای این منظور توصیه می کنم مقاله ” یادگیری زبان و هدفگذاری با تکنیک SMART” را مطالعه کنید.
۲. لغات و اصطلاحات پایه ای را یاد بگیرید.
شاید اولین چیزی که در یادگیری زبان روی آن تمرکز می کنید حفظ کردن تعدادی لغات و عبارات پر کاربرد باشد. در زمینه لغت بهتر است ابتدا ۹۰۰ کلمه پر کاربرد در زبان انگلیسی را فرا بگیرید.
برای یادگیری جملات پرکاربرد نیز می توانید به انگلیسی ترافیکی مراجعه کنید همچنین می توانید این لغات و اصطلاحات را با استفاده از اپلیکیشن Anki سریع تر بیاموزید.
۳. مهارتهای زبانی خود را فعال کنید.
اغلب فراگیران زبان ابتدا به یادگیری لغت و گرامر می پردازند و پس از آن دیگر استفاده چندانی از آموخته های خود نمی کنند. در آغاز یادگیری صحبت کردن با افراد کمی ترسناک به نظر می رسد و متن های انگلیسی به نظر مشتی از کلمات عجیب و غریب به نظر می رسند.
اما پس از مدتی باید آنچه را آموخته اید به کار بگیرید. یعنی به شدت در صحبت کردن و نوشتن از آموخته های خود استفاده کنید. به این دو مهارت مهارتهای مولد گفته می شود. باید با استفاده از دانش خود زبان تولید کنید.
وقتی لسینینگ و ریدینگ تمرین می کنید می توانید تا حدی یک کلمه را بفهمید و به طور کلی متوجه معنا و مفهوم کلی موضوع بشوید اما وقتی می خواهید یک کلمه را در گفتار و نوشتار به کار بگیرید ناچار خواهید بود دقیقا روی نحوه کاربرد آن کلمه تمرکز کنید.
برای حصول اطمینان از بکارگیری مطالب آموخته شده می توانید چند کار را انجام دهید. هنگام تمرین اسپیکینگ می توانید موضوع مکالمه را انتخاب کنید و مکالمه را به سمت مطلبی که در حال یادگیری آن هستید سوق دهید.
برای تمرین رایتینگ نیز می توانید مواردی چون نوشتن داستان، وبلاگ، مقاله را امتحان کنید و از این طریق لغات و نکات گرامری آموخته شده را به کار بگیرید.
۴. آتش اشتیاق خود را روشن نگه دارید.
اشتیاق، فیتیله شمع یادگیری است. انگیزه، یکی از کلیدی ترین عوامل در تبدیل شدن به یک زبان آموز موفق است. بنابراین حتما برای یادگیری یک زبان دلایل کافی داشته باشید و برای زنده نگه داشتن انگیزه همواره به منابع الهام بخش تکیه کنید –
مثلا ورود به انجمن های انگلیسی زبان، چت کردن با یک دوست انگلیسی زبان، ثبت نام در دوره های آنلاین مکالمه و .. یا حتی ترجمه کتابهای کودکان.
۵. استفاده از اپلیکیشن
استفاده از اپلیکیشن های یادگیری لغت یکی از بهترین ابزارها برای غوطه ور شدن در زبان است. برای آشنایی بیشتر با این اپلیکیشن ها به مقالات مراجعه کنید:
- تقویت یادگیری سریع زبان انگلیسی از طریق SRS
- یادگیری زبان انگلیسی با ۱۰ اپلیکیشن برتر ipad
- ۷ اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی
۶. کمی بخوابید.
حتما سرتان خیلی شلوغ است و کارهای بسیاری برای انجام دادن دارید – باید طوری برنامه ریزی کنید که روزانه کمی وقت برای خوابیدن در نظر بگیرید –
مرحله نخست خواب، در یادگیری زبان کمکی شایان به مغز ما می کند. بر اساس مطالعات انجام شده دانش آموزانی که خواب کافی ندارند ساعتهایی را که به مطالعه می پردازند به مغز خود آسیب می رسانند.
اگر واقعا به یادگیری زبان علاقه مندید باید خواب را جزء اولویت های خود قرار دهید. شاید گاهی اوقات یادگیری زبان به نظر بسیار مهیب بیاید اما این تصور توهمی بیش نیست.
با استفاده از چهارچوب ذهنی درست، ابزارهای مناسب، علاقه و پشتکار، زبان به یک موجود رام تر از آنچه فکر می کردید تبدیل خواهد شد.

همه ما میدانیم که در یادگیری زبان یکی از عوامل اساسی تقویت بانک واژگان است اما همواره سعی میکنیم از این کار شانه خالی کنیم. چگونه لغات بیشماری را یاد میگیریم تا در زبان به تکیهگاهی مهم دست پیدا کنیم؟ پاسخ ساده است: خلق عادت. برای یادگیری لغت باید در خود اشتیاقی ایجاد کنید و سپس طبق برنامه پیش بروید تا موفق شوید. هر چند این پروسه بسیار ساده است لیکن بسیاری از افراد از درک چنین قانونی عاجزند. […]
چگونه استاد لغت شویم؟
همه ما میدانیم که در یادگیری زبان یکی از عوامل اساسی تقویت بانک واژگان است اما همواره سعی میکنیم از این کار شانه خالی کنیم. چگونه لغات بیشماری را یاد میگیریم تا در زبان به تکیهگاهی مهم دست پیدا کنیم؟
پاسخ ساده است: خلق عادت. برای یادگیری لغت باید در خود اشتیاقی ایجاد کنید و سپس طبق برنامه پیش بروید تا موفق شوید. هر چند این پروسه بسیار ساده است لیکن بسیاری از افراد از درک چنین قانونی عاجزند.
ریشه کلمات و اهمیت آنها را بررسی کنید.
در هر زبانی، لغت به مثابه تنه درخت آن زبان محسوب می شود. هر چند کلمات بسیاری در هر زبان وجود دارد که از زبانهای دیگر وام گرفته شدهاند لیکن هر زبان دارای ماهیت خاص خود است و زیبایی زبان نیز به همین تفاوتهاست.
وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ
و از نشانه های الهی، آفرینش آسمانها و زمین، و تفاوت زبانها و رنگهای شماست؛ همانا در این امر برای دانشمندان نشانه هایی قطعی است. (سوره روم – آیه ۲۲)
کلماتی که هنگام صحبت کردن به کار میبریم از صداها و ویژگیهایی استفاده میکنند تا تصویر و یا مفهومی را منتقل کنند.
وقتی در مسیر یادگیری یک زبان گام برمیداریم یادگیری لغات جدید بایستی مهمترین اولویت برایمان باشد. چرا؟ زیرا شالوده یک زبان چیزی جز لغت و ساختار گرامری نیست.
البته باید گفت که جایگاه لغت از گرامر به مراتب خیلی بالاتر است. درست است که گرامر به مثابه ستون فقرات یک زبان محسوب میشود اما اگر مفاهیم و کلمات برای شما در همان برخورد اول ناآشنا باشند پس فایده گرامر چیست؟
برای آنکه همواره در یادگیری لغت با انگیزه بمانید سعی کنید سه ویژگی را در خود ایجاد کنید:
الف) رقابتطلبی – این ویژگی به ویژه زمانی مؤثرتر عمل میکند که با فرد دیگری که در حال یادگیری زبان انگلیسی است به رقابت برخیزید. مثلا با آنها شرط ببندید که ظرف یک هفته بیشتر از آنها لغت حفظ خواهید کرد و در صورت برنده شدن آنها باید شما را برای شام به یک رستوران خوب دعوت کنند.
ب) طنز – این ویژگی بسیار عالی است. با شوخ طبعی یادگیری لغات را به بازی تبدیل کنید.
ج) جدیت – همواره با اراده باشید. برای رسیدن به هدف خود با تمرکز و جدیت پیش بروید تا نتایج عالی پس از مدتی ظاهر شوند.
سعی کنید به یادگیری واژگان نگاه مثبت داشته باشید. درست به خاطرم هست در دوران مدرسه دانش آموزان شکست خورده و ناکام که خودم نیز یکی از آنها بودم!!
کسانی بودند که نسبت به موقعیت خود نگاه منفی داشتند. اگر فرد به یادگیری زبان نگاه منفی داشته باشد دیر یا زود یادگیری آن زبان را رها خواهد ساخت. پس ذهنیت منفی را تغییر دهید. یادگیری لغات را به عنوان یک گام ضروری در زندگی ببینید نه یک وظیفه اجباری .
همواره برای یادگیری واژگان از دو اهرم زیر کمک بگیرید:
۱- استفاده از اپلیکیشن – به طور جدی با لغات روبهرو شوید. برای این کار میتوانید از اپلیکیشن های فراوانی که در اینترنت وجود دارد استفاده کنید. سه تا از اپلیکیشن های معروف که از بقیه اپلیکیشن های موجود نتیجه بهتری برای خودم داشته عبارتند از :
Quizlet
۲- مرور – پس از یادگیری لغات باید مرتب به مرور آنها بپردازید. با این کار میتوانید متوجه شوید که چه کلماتی را خوب یاد گرفتهاید و چه کلماتی باید بیشتر تمرین کنید. همچنین با مرور دائم لغات میتوانید میزان پیشرفت خود را ارزشیابی کنید.
نحوه پیدا کردن لغات و برنامهریزی برای یادگیری آنها
مرحله فوق برای بسیاری از مبتدیان مثل رد شدن از پست ایست و بازرسی است. اما اگر کمی دقت کنید متوجه می شوید که موضوع به این سختی ها هم که فکر میکنید نیست.
قطعاً هنگامی که در دوران کودکی در حال یادگیری زبان بودید لغاتی مثل مولکول و زیستشناسی را یاد نگرفتید. بلکه ابتدا با کلماتی مثل مامان، بابا، آب، غذا و … شروع کردید. بعد هر چه بزرگتر شدید تعداد لغات نیز با شما رشد کردند.
پس شما نیز همچون یک کودک باید ابتدا از لغات ساده شروع کنید و سپس به مرور حجم لغات را زیادتر کنید. هیچ گاه یادگیری مکالمه را با کتابهای قدیمی و دشواری مثل ۵۰۴ واژه شروع نکنید. این کتابها مملو از لغات قدیمی و دشواری هستند که در انگلیسی محاوره ای به ندرت استفاده می شوند.
شاید هم خود شما جز هزاران شاهدی بر این مدعا هستید که ماه ها وقت خود را برای مطالعه این کتاب تلف کرده اید و هنوز برای صحبت کردن دچار مشکل هستید! شما برای مکالمه به منبعی از لغت نیازمندید که لغات مورد استفاده در انگلیسی واقعی را آموزش دهد.
نحوه یادگیری لغات
برای یادگیری لغت روشهای مختلفی وجود دارد. واقعیت این است که هر فردی ممکن است از یک روش خاص منتفع شود. شاید همه روشها برای شما مناسب نباشند اما قطعاً یک روش وجود دارد که برای شما بهترین نتیجه را در بر خواهد داشت.
Quizlet
فلش کارت – هر چند برخی افراد تصور میکنند فلش کارت قدیمی شده اما استفاده از فلش کارتها برای افرادی که از طریق نوشتن بهتر یاد میگیرند نتیجه مطلوب تری در بر خواهد داشت.
استیکر لغت – با استفاده از استیکر لغات میتوانید مدام در طول روز خود را در محاصره لغات قرار دهید.
دفترچههای لغت – این دفترچهها به ویژه زمانی که تبلت یا موبایل همراه خود ندارید ابزارهای سودمندی هستند.
چگونگی به کار بردن لغات جدید
حالا نوبت استفاده از کلمات است تا بتوانید بین آنها رابطه معنایی ایجاد کنید. در اینجا میخواهم یک شیوه عالی به شما معرفی کنم. برای این کار به یک دفتر نیاز دارید. (steno notebook)
بعد از آنکه تعدادی لغت یاد گرفتید وقت آن است که دفتر خود را برداشته و با تمامی کلماتیکه تا به حال یاد گرفتهاید یک داستان بنویسید.
کافی است خلاقیت خود را به کار بگیرید و با همه کلمات یاد گرفته شده یک داستان بامزه بنویسید. این کار باعث ایجاد یک رابطه قوی بین کلمات میشود و از آنجاییکه این داستان محصول ذهن شماست بهتر میتوانید کلمات را به خاطر بسپارید. اکنون زمان مرور کردن است.
مرورکردن بسیار آسان اما فوقالعاده مهم است. حالا همان روشی را که در ابتدا برای یادگیری لغات به کار میگرفتید دوباره به کار بگیرید. یکی از ویژگیهای جالب در روش SRS که در اپلیکیشن های Memories و Anki نیز وجود دارد، این است که عملکردتان در کار کردن با این افزونهها به شما یادآوری میکند که برای مرور کلمات به چه مقدار زمان نیاز دارید.
لغات بسیار مهم هستند. آنها را دست کم نگیرید و هنگام یادگیری زبان نهایت سعی خود را برای حفظ و یادگیری آنها صرف کنید.

10 اصل یادگیری زبان
سلام به شما خوانندگان عزیز سایت دکتر زبان!
در این مقاله به معرفی ۱۰ اصل میپردازیم که بسیاری از زبان آموزان برای یادگیری بهتر زبان از این اصول استفاده میکنند. قطعاً بهکارگیری این ۱۰ اصل میتواند برای بسیاری از شما عزیزان مؤثر باشد.
توصیه می کنم تا جایی که نیاز است این ده اصل را بارها و بارها بخوانید. حتی توصیه میکنم این اصول را کپی کنید و آنها را در اتاق خود جایی نزدیک خودتان قرار دهید.
راستش دلم میخواهد با پیشنهادها ی شما عزیزان به تعداد این اصول اضافه کنم. بنابراین اگر فکر میکنید شما هم پیشنهاد بهتری دارید لطفاً آن را در پایین همین صفحه برای ما ارسال کنید تا در یادگیری هر چه بهتر زبان به دیگران نیز کمک کنیم. منتظر نظرات شما عزیزان هستم. از خواندن این مقاله لذت ببرید…
۱. هر فردی با استفاده از ذهنیت درست، نگرش و روش درست میتواند در یادگیری هر زبانی موفق شود.
۲. برای یادگیری یک زبان باید آرام و خونسرد باشید. استرس مانع از جذب و یادآوری مؤثر اطلاعات توسط مغز میشود.
۳. شما میتوانید به زبانی که در حال یادگیری آن هستید صحبت کنید. وقتی صحبت میکنید دارای اعتماد به نفس هستید و میدانید که در حال پیشرفت هستید. ارزیابی میزان پیشرفت خود به شما اعتماد و نیز رضایت بیشتری میبخشد.
۴. اشتباهات، فرصتهای بینظیر یادگیری هستند. بزرگترین اشتباهی که هنگام یادگیری یک زبان میکنیم این است که با ترس از اشتباه کردن زندگی میکنیم.
۵. یادگیری یک زبان به تجربه خوشایند نیاز دارد. با لذت بردن از یادگیری، مغز و به تبع آن حافظه شما خیلی بهتر کار میکند و در نتیجه در نگهداری اطلاعات مؤثرتر عمل میکند.
۶. برای صحبت کردن روان به هر زبانی ۵۰% اعتماد به نفس و ۵۰% نگرش و انگیزه فرد نقش دارند. نداشتن اعتماد به نفس یکی از دلایل عمدهای است که باعث میشود افراد هنگام صحبت کردن با این همه مشکل مواجه شوند.
۷. اگر میخواهید صحبت کردنتان روان باشد باید خود را آزاد بگذارید و هنگام صحبت کردن فکر نکنید. هر چه بیشتر هنگام صحبت کردن به گرامر و قوانین صحبت کردن فکر کنید صحبت کردنتان به همان اندازه کندتر خواهد شد. وقتی قوانین را آموختید باید یاد بگیرید که آنها را فراموش کنید و به آنها فکر نکنید.
۸. از هر چیزی که در زبان مادری خود از آن لذت میبرید میتوانید همان ها را برای یادگیری یک زبان مورداستفاده قرار دهید. مثلاً کتاب خواندن، خواندن مقالات، انجام بازیهای کامپیوتری، دیدار دوستان، گوش کردن به موسیقی و … یادگیری یک زبان نباید یک تکلیف باشد بلکه باید پروسهای خوشایند برای رسیدن به یک هدف باشد. البته همیشه یادتان باشد که رسیدن به یک هدف نیازمند زمان و تلاش فراوان است!
۹. توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که لذت بردن از یادگیری یک زبان هنگامی حاصل میشود که مطالبی را برای یادگیری انتخاب کنید که مناسب با سطح شما باشند. اگر مطالبی که با آنها به یادگیری میپردازید از سطح شما خیلی بالاتر باشند درنتیجه علاقه و اعتماد به نفس خود را از دست خواهید داد. اگر مطالب برایتان خیلی دشوار است باید آن را با یک مطلب سادهتر جایگزین کنید.
۱۰. اگر میخواهید به یک زبان خارجی به راحتی صحبت کنید، باید سه کار انجام دهید: به آن زبان صحبت کنید! صحبت کنید! صحبت کنید!
تکرار و تمرین بالاخره نتیجه خواهد داد و اگر حداکثر سعی خود را به کار بگیرید قطعا صحبت کردن شما به سرعت پیشرفت خواهد کرد. میتوانید در تمام ساعات شبانهروز با خودتان صحبت کنید!
با استفاده از یک زبان و اشتیاق به ایجاد ارتباط برای انتقال پیامهای مختلف، کلمات نیز به طور غیرقابل باوری در ذهن شما حک خواهد شد.

10 ضربالمثل معروف در خصوص یادگیری زبان
شاید شما هم این جمله معروف را شنیده اید که ضربالمثلها عطرهای دل انگیز خرد هستند و گنجهای معروف دانش. این سخنان کوتاه حکمتآمیز در عین کوتاه بودن و سادگی بیانگر حقیقتی هستند که بر اساس نوع تجربه عملی بشر، خصیصههای ذاتی افراد و فرهنگ آدم ها در طی زمان و تاریخ شکل گرفتهاند.
در این مقاله به معرفی ۱۰ ضربالمثل معروف در خصوص مزایای یادگیری زبان میپردازیم.
۱. یادگیری یک زبان یعنی داشتن بیش از یک پنجره برای دیدن دنیا! (ضربالمثل چینی)
To learn a language is to have one more window from which to look at the world.
–chinese proverb
این عبارت به زبان چینی:
学一门语言,就是多一个观察世界的窗户。(xué yì mén yǔyán, jiù shì duō yí ge guānchá shìjiè de chuānghu.)
۲. کسانیکه چندین زبان میدانند به تعداد همان زبانها زندگی میکنند. (ضربالمثل چک)
Those who know many languages live as many lives as the languages they know.
‒czech proverb
۳. کسی که به یکزبان صحبت میکند یک نفر است اما کسی که به دو زبان صحبت میکند برابر با دو نفر است. ( ضربالمثل ترکی)
One who speaks only one language is one person, but one who speaks two languages is two people.
‒turkish proverb
۴. یک زبان جدید یعنی یک زندگی جدید. (ضربالمثل ایرانی)
A new language is a new life.
–persian proverb
۵. یک زبان را بیاموز و از وقوع یک جنگ جلوگیری کن. (ضربالمثل عربی)
Learn a language, and you’ll avoid a war.
–arab proverb
به عربی: من تعلم لغه قوم أمن مکرهم
۶. با دانستن یک زبان میتوانی به شهر روم وارد شوی. (ضربالمثل کِبک)
With a language, you can go to rome.
–quebec proverb
به زبان فرانسوی: . Avec une langue, on peut aller à Rome
۷. اگر میخواهی افراد حرف تو را بفهمند، به زبان خودشان صحبت کن. (ضربالمثل آفریقایی)
If you want people to understand you, speak their language.
–african proverb
۸. عشق زبان خاص خود را دارد، اما ازدواج به گویش محلی پشتگرم است. (ضربالمثل روسی)
Love has its own language, but marriage falls back on the local dialect.
–russian proverb
۹. یادگیری یک زبان جدید یعنی یافتن یک روح جدید. (ضربالمثل چک)
Learn a new language and get a new soul.
–czech proverb
۱۰. بهترین زمان برای یادگیری زبان ۲۰ سال پیش بود. بهترین زمان بعدی همین حالا است.
The best time to learn a language was 20 years ago. the second best time is now.
–lingholic

افراد بسیاری در سراسر جهان وجود دارند که بیش از ده زبان می دانند. حال آنکه هستند بسیاری افراد که همچنان در یادگیری یک زبان مانند زبان انگلیسی اندر خم یک کوچه اند. یکی از این افراد موفق چهره ای ایرانی است. شاید نام آقای علی پیرهانی را شنیده باشید. وقتی به بررسی عوامل موفقیت افراد چند زبانه مانند علی پیرهانی می پردازیم، در همه این افراد هفت ویژگی مشترک را می بینیم. این ویژگیها به قرار زیر هستند: […]
7 ویژگی زبان آموزان برتر
افراد بسیاری در سراسر جهان وجود دارند که بیش از ده زبان می دانند. حال آنکه هستند بسیاری افراد که همچنان در یادگیری یک زبان مانند زبان انگلیسی اندر خم یک کوچه اند. یکی از این افراد موفق چهره ای ایرانی است.
شاید نام آقای علی پیرهانی را شنیده باشید. وقتی به بررسی عوامل موفقیت افراد چند زبانه مانند علی پیرهانی می پردازیم، در همه این افراد هفت ویژگی مشترک را می بینیم. این ویژگیها به قرار زیر هستند:
آنها از خود سوالات درست می پرسند و با دلایل درست شروع به یادگیری می کنند. به قول معروف شروع درست نیمی از پیروزی در مبارزه است.
اولین سوالی که هنگام یادگیری یک زبان باید به آن پاسخ دهید این است که چرا؟پس ابتدا به این سوال پاسخ دهید:
چرا می خواهید یک زبان جدید یاد بگیرید؟
در ابتدا ممکن است این سوال بسیار بدیهی به نظر برسد اما همین سوال حد فاصل بین یک زبان آموز موفق و یک زبان آموز شکست خورده است. افرادی که در مسیر یادگیری زبان ناکام می مانند کسانی هستند که در شروع یادگیری زبان هیچ ایده روشن و دقیقی ندارند.
این افراد ابتدا اشتیاق فراوانی دارند اما بلافاصله بعد از گذشت چند هفته یا چند ماه از ادامه راه دلسرد می شوند. اگر می خواهید شما جز این افراد نباشید باید یادگیری را با دلایل درست شروع کنید.
فرض کنید در مدرسه شما همه در حال یادگیری زبان فرانسه هستند. شما هم می خواهید زبان فرانسه را انتخاب کنید. انتخاب زبان فرانسه صرفا به این علت که دیگران آن را انتخاب کرده اند یک دلیل ضعف محسوب می شود. چرا که این احتمال وجود دارد که شما نیز پس از مدتی از یادگیری زبان فرانسه ناامید شوید زیرا هیچ دلیلی برای یادگیری این زبان ندارید.
دلیل بهتر می تواند این باشد که من زبان فرانسه را یاد می گیرم زیرا می تواند زندگی ام را تغییر دهد. اگر با افراد فرانسوی زبان برخورد داشته باشید و یا بخواهید از فرانسه دیدن کنید و یا یک کتاب فرانسه بخوانید. می توانید دلایل کافی برای ترغیب خود به یادگیری زبان فرانسه داشته باشید. در واقع دلایل خوب دلایلی هستند که قادر به تغییر زندگی و توسعه افق های فکری شما باشند.
همواره به زبانجویانم توصیه می کنم لیستی از همه دلایل ممکن را تهیه کنند و مشخص کنند که چرا می خواهند زبان انگلیسی را یاد بگیرند. شما نیز همین کار را انجام دهید – دلایل ارزشمند خود را برای یادگیری زبان انگلیسی پیدا کنید و هر روز به خودتان یادآوری کنید که چرا این دلایل برای شما مهم اند.
۲. آنها می دانند که چگونه زمان و انرژی خود را سازماندهی کنند.
اگر واقعا خواهان انجام کاری باشید، راهش را خواهید یافت و اگر نخواهید بهانه انجام ندادنش را.
(جیم ران)
در زندگی مدرن اغلب افراد از کمبود وقت گلایه دارند در حالیکه در همین زندگی مدرن برخی دیگر می توانند زمان خود را برای یادگیری یک زبان به خوبی مدیریت کنند. برخی دیگر حتی موفق به یادگیری چندین زبان می شوند. سوال این است این افراد چگونه این کار را انجام می دهند؟
واقعیت این است که ما دائما بهانه می تراشیم. افرادی که موفق به یادگیری زبان می شوند افراد عملگرا هستند. به عبارت دیگر این افراد برای انجام آنچه می خواهند زمان خلق می کنند.
زمان و انرژی بر روی هم دیگر تاثیر متقابل دارند. اگر زمان پیدا کنید ناچار خواهید بود برای به سرانجام رساندن یک هدف انرژی فکری داشته باشید. برای آنکه انرژی ذهنی مورد نیاز داشته باشید باید زمان خود را سازماندهی کنید. محسن و تورج هر دو شاغل و دارای فرزند هستند.
هر دو آنها باید صبح زود از خواب بیدار شوند و بچه های خود را به مدرسه ببرند. محسن در برنامه روزانه اش می تواند وقت پیدا کند. او الویت های خود را در برنامه هفتگی اش مشخص کرده و برای رسیدن به چیزهایی که می خواهد زمان خلق می کند.
او هر روز نیم ساعت زودتر از خواب بیدار می شود تا انگلیسی بخواند. او انرژی لازم برای انجام این کار را دارد زیرا در هر بخش از شبانه روز اوقاتی را ایجاد می کند. او هر روز به این کار ادامه می دهد و اما تورج …
تورج نیز هم اندازه محسن وقت دارد یعنی ۲۴ ساعت در هر روز. اما تورج فکر می کند زمان چیزی است که بعضی اوقات در اختیارش هست و بعضی اوقات نیست.
تورج اما همیشه با کمبود وقت مواجه است زیرا فکر می کند اصلا وقت ندارد چون بچه دارد و شاغل است. تورج سعی می کند وقتی خسته و کوفته به خانه می رسد انگلیسی یاد بگیرد اما خیلی یاد نمی گیرد و می گوید بی فایده است زیرا اصلا وقت ندارد. نتیجه آنکه دیدگاه خود را تغییر دهید.
۳. آنها به طور جامع یاد می گیرند.
چنان زندگی کن که گویی همین فردا از دنیا خواهی رفت و چنان یادبگیر گو اینکه تا ابد خواهی زیست.
(مهاتما گاندی)
زبان یک ارگانیسم زنده است . ما از چهار طریق زیر می توانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم:
شنیدن، خواندن، صحبت کردن و نوشتن.
اغلب تصور می کنیم که تمامی افراد از طریق همه این کانالها ارتباط برقرار می کنند. لیکن همیشه اینگونه نیست. در بخش عظیمی از نیمکره جنوبی بسیاری از افراد توانایی خواندن و نوشتن ندارند.
ما به عنوان فراگیران یک زبان خارجی می توانیم انتخاب کنیم که مهارتهای چهارگانه زبان را به چه ترتیبی بیاموزیم و حتی این ریسک را بپذیریم که تقویت بیش از حد یک مهارت می تواند به تضعیف مهارت دیگر زبانی مان منجر شود.
آیا تا بحال کسی را دیده اید که توان فهمیدن متن را داشته باشد اما قادر به صحبت کردن نباشد؟ و یا بتواند صحبت کند اما متوجه معنای کلام خود نباشد؟
زبان آموزان حرفه ای همواره به طور جامع می آموزند. آنها همه مهارتهای چهارگانه را همگام یاد می گیرند.
۴. آنها عاشق کاری که انجام می دهند هستند.
تنها راه انجام یک کار بزرگ این است که عاشق آن کار باشی. (استیو جابز)
قبل از آنکه بتوانید کاری را که عاشقش هستید انجام دهید بایستی بفهمید که عاشق انجام چه کاری هستید. اگر روش مناسبی را که عاشق آن هستید نیافتید همچنان به جستجو ادامه دهید.
یافتن راهی برای یادگیری یک زبان که مناسب شما باشد به آزمون و خطا نیازمند است و توصیه می کنم برای جستجو و امتحان روشهای گوناگون حتما وقت بگذارید.
۵. تمرکز
عموما چیزها را آن اندازه که هستند نمی بینیم. (آلن واتس)
زبان آموزانی که به طور موثر در حال یادگیری زبان هستند دارای تمرکز بالایی هستند. زبان آموزان قوی برای مطالعات خود زمان مشخص اختصاص می دهند و دقیقا می دانند که تا چه اندازه می توانند متمرکز باقی بمانند.
طی ۱۵۰ سال گذشته به دلایل متعدد میزان توجه و دقت ما به طور چشمگیری کاهش یافته است. اینترنت یکی از مهمترین عوامل حواس پرتی ما در زندگی مدرن به شمار می رود.
برای بسیاری از افراد اینترنت به صورت یک هدف در آمده است. البته باید گفت که اینترنت یک گنج ارزشمند است لیکن مادامی که از آن به عنوان یک منبع استفاده شود در غیر اینصورت منبعی بزرگ برای اتلاف وقت و انرژی خواهد بود.
سه پیشنهاد برای استفاده از اینترنت:
الف) مطالب جالب را در اینترنت سرچ کنید، دانلود کنید و سپس از اینترنت خارج شوید.
ب) مطالب را به بخشهای قابل هضم تقسیم کنید.
ج) اوقات مطالعه خود را به بخشهای x دقیقه ای تقسیم کنید. x را مشخص کنید. قبل از اینکه تمرکز خود را از دست دهید و میزان یادگیری اثر بخش شما از بین برود ببینید حداکثر چه مقدار زمان می توانید برای کار کردن اختصاص دهید.
۶. آنها دارای ذهن باز هستند.
تصورات شما پنجره های دنیای شما هستند. هر چند از گاهی آنها را تمیز کنید وگرنه هیچگاه نور از آنها عبور نخواهد کرد. (اسحاق اسیموف)
در یادگیری زبان، نگرش نقش بسیار مهمی ایفا می کند و تفاوت عمده ای بین افرادی که به طور موثر زبان یاد می گیرند و کسانیکه همچنان در یادگیری دچار مشکل هستند بازی می کند.
بسیاری از زبان آموزان همواره در نقطه امن خود باقی می مانند و تنها کلماتی را به کار می برند که از کاربرد آنها مطمئن باشند. در نگاه این افراد اشتباه کردن یک امر فاجعه آمیز است. برخی اوقات این افراد ماهها و سالها صبر می کنند تا بتوانند صحبت کنند.
من همواره زبان آموزان خود را تشویق می کنم که هر چه زودتر شروع به صحبت کردن نمایند. موقع صحبت کردن به اشتباهات به دیده دشمن نگاه نکنید. اشتباهات بهترین دوستان شما هستند. آنها به ما فرصت یادگیری و رشد می دهند.
تصحیح اشتباهات شما به معنی انتقاد از شما نیست بلکه پیشنهادات سازنده ای هستند که به رشد شما کمک می کنند. یادگیری زبان فرصتی است برای یاد گرفتن چیزهای جدید. هر روز و همه جا. اولین گام به سوی یادگیری نامحدود و بی حد و مرز این است که محدودیت هایمان را بپذیریم.
۷. کنجکاوی
ما پیش می رویم، دروازه های جدید می گشاییم و کارهای جدید انجام می دهیم به این علت که کنجکاو هستیم و کنجکاوی، ما را به مسیرهای جدید هدایت می کند. (والت دیزنی)
عاشق باشید و کنجکاو.
کنجکاوی کلید یادگیری دانش است. پرسشگری و یافتن پاسخ را می توان در عصر فن آوری در هر زمان و مکان انجام داد. می توانید همواره یک دفترچه با خود همراه داشته باشید. از خود بپرسید اگر بخواهم فلان چیز را به زبان انگلیسی بگویم چه باید بگویم؟
می توانید از افراد پیرامون خود کمک بگیرید. هر سوالی را یادداشت کنید و هر جا امکان دارد پاسخ آنها را پیدا کنید. برای آنچه یاد می گیرید هزینه کنید. کنجکاو باشید. باور کنید بهترین شیوه برای به یادآوردن کلمات و اصطلاحات از طریق کنجکاوی است و عشق برای کنجکاوی حکم سوخت را دارد.
کنجکاوی فیتله شمع یادگیری است. (ویلیام آرتور وارد)
شما می توانید سوالات خود را از طریق آدرس ایمیل drzaban@gmail.com با ما در میان بگذارید تا در کمتر از ۴۸ ساعت پاسخگو باشیم. سخن جیم ران را فراموش نکنید: اگر واقعا خواهان انجام کاری باشید، راهش را خواهید یافت و اگر نخواهید بهانه انجام ندادنش را.

یادگیری سریع واژگان با سه تکنیک فانتومی
وقتی افراد مختلف از من میپرسند که چگونه واژگان خود را به سرعت افزایش دهم. و آنها را در ذهن ماندگار کنم، خیلی کنجکاو میشوم ببینم این افراد از چه روشهایی استفاده میکنند.
برخی از این افراد سعی میکنند هر لغتی را که میبینند حفظ کنند حتی اگر این لغات چندان در مکالمات واقعی کاربرد نداشته باشند.
از طرفی دیگر عده ایی هستند که نمیدانند از کجا باید شروع کنند. و امیدوارند که لغات بدون تلاش در ذهنشان نقش ببندد. و بالاخره گروهی دیگر هستند که مستقیم سراغ دیکشنری میروند و هر نوبت یک حرف از کلمات دیکشنری را حفظ میکنند.
میدانیم که یکی از عوامل مهم توانایی در مکالمه به یک زبان خارجی دارا بودن بانک واژگان قدرتمند است. متأسفانه بسیاری از زبان آموزان برای یادگیری و نگاه داشت لغات از روش مناسبی برخوردار نیستند.
همه چیز به روش یادگیری بستگی دارد. برای آنکه بتوانید به طور مؤثری لغات انگلیسی را فرابگیرید به دو چیز نیازمندید. اول نقشه یادگیری لغات، دوم روشهای مؤثر حفظ واژگان. باید دانست که حفظ واژگان در قدم اول لزوما به معنی تسلط بر واژگان نیست.
آنچه از فراموش شدن لغات جلوگیری میکند عبارت است از مرور و استفاده کلمات به تناوب در موقعیتهای مختلف.
این جمله حضرت علی (ع) که میفرماید دانش همراه با عمل است و نیز سعدی شیرازی که میگوید عالم بی عمل به چه ماند؟ به زنبور بی عسل، مصداق همین واقعیت است.
در این مقاله به معرفی سه روش اثرگذار میپردازیم که به کمک آنها میتوانید بانک واژگان خود را به سرعت افزایش دهید:
۱- تا جایی که امکان دارد با خودتان حرف بزنید
توانایی درک کلمات، اصطلاحات و جملات در یک زبان خارجی قطعاً بسیار لذتبخش است. لیکن رسیدن به این توانایی به تنهایی چندان کارساز نخواهد بود. برای آنکه بتوانید در مکالمات مؤثر عمل کنید باید به یک دیکشنری سیار تبدیل شوید.
به عبارت دیگر پس از اسکن کلمات در ذهن خود باید بلافاصله آنها را در دنیای واقعی و مکالمات به کار بگیرید. بسیاری از افراد از خلأ لغت و گرامر خود چندان آگاه نیستند ولی زمانی که شروع به صحبت کردن میکنند تازه متوجه این خلأ میشوند.
به همین دلیل یکی از بهترین تکنیکها برای هر زبانآموز این است که هر روز با خود صحبت کند با گزارش کارهای روزمره، توصیف چیزهایی که میبینید، برنامههایی که برای پایان روز دارید، توضیح در مورد علت انجام دادن یا انجام ندادن کارها، ناگهان متوجه میشوید که چه اصطلاحات و کلماتی نیاز دارید تا خلأ موجود را پر کنید.
همراه با خود یک نوت پد با خود همراه داشته باشید و کلماتی را که میخواهید یاد بگیرید ثبت کنید تا هر موقع به آنها احتیاج داشتید به راحتی در اختیارتان باشد. این روش به شما کمک میکند تا در بیان کلمات به سرعت روان شوید
همچنین این روش در به خاطرآوری کلماتی که از قبل یاد گرفتهاید بسیار اثرگذار است. هر چه بیشتر یک کلمه را در ذهن خود فعال کنید عمیقتر در ذهنتان نقش بسته و احتمال فراموش کردن آن کاهش مییابد. اگر امکان صحبت کردن با یک فرد انگلیسیزبان را ندارید صحبت کردن با خود روشی بسیار تأثیرگذار است.
۲- از نمانیک (mnemonic) و تخیل استفاده کنید.
نمانیک عبارت است از همراه کردن یک داستان یا تصویر با کلمه مربوطه به نحوی که راحت تر و سریع تر بتوانیم آن لغت را به خاطر بیاوریم. در این روش از سه اهرم ارتباط، تصویر و ریتم استفاده میشود.
یکی از افرادی که در استفاده از نمانیک ها بسیار ماهرانه عمل میکند استاد مرتضی جاوید هستند. در ادامه این مبحث به ۴ تکنیک حفظ واژگان به نقل از ایشان میپردازم.
الف) تکنیک ریشهیابی:
در این تکنیک کلمات از یک ریشه هستند. مثلا run (دویدن) runner (دونده) – water (آب) watery (آبکی)
ب) تکنیک همآوایی:
در این تکنیک از شباهتهای آوایی بین لغت و معنی استفاده میکنیم که این شباهت میتواند یا در حروف باشد یا در ریتم. مثال همآوایی در حروف مشترک: kettle – کتری sugar – شکر
مثال همآوایی در ریتم: soar – اوج quote – نقلقول
ج) قطعهقطعه سازی:
ابتدا واژه انگلیسی را به چند قطعه تقسیم میکنیم، بهترین قطعه را انتخاب میکنیم (هر قطعه که تصویر بهتری به ما میدهد) درنهایت تصویر آن قطعه را به تصویر معنی پیوند میدهیم. مثال:
expand: گسترش دادن → ex + pand
تصور کنید دارید پندهای بزرگان را گسترش میدهید و میخواهید که او نیز آن پند را گسترش دهد.
information : اطلاعات = in + form + ation
فرمی را مجسم کنید که روی آن اطلاعات را ثبت کردهاید.
د) شبیهسازی:
ابتدا کلمه را پشت سر هم تکرار میکنیم سپس دقت میکنیم که یاد چه کلمهای در زبان مادریمان میافتیم.
مثلا:
shriek : جیغ زدن → شریک
مجسم کنید که شریک شما سر همه مشتریها جیغ میزند.
intentionally: عمدا → تنش
میتوانیم اینگونه شبیهسازی کنیم که این تنش را علی عمدا بر طرف کرد.
۳- لیست لغات درست کنید و به کار ببرید.
لیست واژگان به ویژه اگر در آغاز مراحل یادگیری یک زبان خارجی هستید شیوهای بسیار عالی برای یادگیری و افزایش بانک واژگان است.
علت آنکه لیست لغات در یادگیری و حفظ واژگان میتواند تا این حد قدرتمند باشد در قانونی به نام قانون زیف نهفته است.
بر اساس قانون زیف اگر تمام کلمات یک کتاب را بشماریم و از زیاد به کم مرتب کنیم به این نتیجه میرسیم که رتبه هر کلمه با فراوانی (بسامد) همان کلمه نسبت عکس دارد. یعنی تعداد دفعاتی که هر کلمه در متن ظاهر میشود با رتبه همان کلمه در متن رابطه معکوس دارد.
این نسبت در کلمات کل متن برقرار است؛ که به قانون زیف معروف شده است. بر طبق زیف کلمهای که در رتبه ۱ قرار دارد دو برابر بیشتر از کلمهای در متن ظاهر میشود که در رتبه ۲ قرار دارد و ۳ برابر بیشتر از کلمهای ظاهر میشود که در رتبه ۳ قرار دارد و همینطور تا آخر.
او این قضیه را با اصل کمترین کوشش توجیه کرد. انسانها بر اساس این اصل تمایل دارند کارهای خود را بهگونهای سادهتر انجام دهند و در نوشتن متنی سعی دارند بیشتر از کلمات تکراری استفاده کنند؛ و به همچنین در هنگام صحبت کردن و سخنرانی سعی دارند کلمات کمتری را بیشتر تکرار کنند.
زیف بر مبنای اصل کمترین کوشش، اهمیت کوتاه نویسی مقالهها را از طریق به کارگیری واژههای کمتر برای یک مفهوم مورد تأکید قرار داد.
وی در همین زمینه بیان کرد در شرایطی که میتوان برای بیان یک مفهوم از یک واژه استفاده کرد، به کارگیری واژگان متعدد برای بیان آن مفهوم در یک مقاله بیمعنی است.
مصداق این قانون در یادگیری لغات این است که برخی لغات نسبت به برخی لغات دیگر بیشتر تکرار میشوند و به همین دلیل است که فراگیران زبان خارجی باید روی این دسته از کلمات بیشتر تمرکز کنند.
این سه روش روشهایی هستند که طی چند صدسال به منظور افزایش حجم واژگان دائماً مورد استفاده قرار گرفته است. مطمئنم که افزودن هر کدام از این روشها در برنامه یادگیری و توسعه بانک واژگان قدرتمند کمکی شایان به شما خواهد نمود.
بنابراین اگر کسی از شما راهکارهای افزایش سریع واژگان را پرسید میتوانید این مقاله را معرفی کنید. نظر شما دوست عزیز انگلیسیزبانم چیست؟ لطفاً اگر درزمینهٔ یادگیری لغات ایده یا نظری دارید آن را در پایین همین مقاله برای ما بنویسید تا دیگران نیز استفاده کنند. منتظر شنیدن نظرات شما هستم
.

10 روش برای اجتناب از پاسخ به سوال
1. No comment.
نظری ندارم.
“My doctor’s telling me to lose weight, but he’s 50 pounds overweight himself.”
دکتر بهم میگه وزنم رو کم کنم، اما خودش ۵۰ پوند اضافه وزن داره. (هر پوند ۴۵۳.۵۶ گرم است.)
“No comment.”
نظری ندارم.
2. I’m not at liberty to say.
اجازه ندارم بگم.
“When is your company’s next big product coming out?”
محصول مهم بعدی شرکت شما کی بیرون میاد؟
“I’m not at liberty to say.”
اجازه ندارم که بگم.
3. Wait and see.
بعداَ می فهمی.
“What kind of music are you going to have at your wedding?”
در مراسم عروسی تان چه جور موسیقی خواهید داشت؟
“Wait and see!”
بعدا می فهمی!
4. Let me get back to you.
بعداَ بهت می گم.
“Are you free on June 21?”
آیا ۲۱ ماه ژوئن بیکار هستی؟
“Um… let me get back to you.”
بعدا بهت می گم.
5. I’m sorry, that’s confidential.
متاسفم، این موضوع محرمانه است.
Lawyers and doctors can’t give details about their clients/patients because the information is confidential.
وکلا و پزشکان نمی توانند جزییات مربوط به مشتریان/ بیماران خود را فاش کنند زیرا این اطلاعات محرمانه هستند.
6. (Sorry) That’s personal.
ببخشید، مسئله شخصی است.
“What are the biggest problems in your marriage?”
عمده ترین مشکلات شما در ازدواجتان چیست؟
“Sorry – that’s personal.”
متاسفم – موضوع شخصی است.
7. I’d rather not talk about it.
ترجیح می دم راجع به آن صحبت نکنم.
“How was your day?”
روز کاری چطور بود؟
“I’d rather not talk about it.”
ترجیح میدم راجع بهش صحبت نکنم.
8. Mind your own business.
سرت به کار خودت باشه.
If she asks where we’re going, tell her to mind her own business.
اگر ازت پرسید کجا داری میری بگو به تو ربطی نداره.
9. I’ll tell you when you’re older.
بزرگ شدی بهت می گم.
10. Why do you want to know?
چرا می خوای بدانی؟

10 عبارت برای بیان قیمت
1- That’s a bit steep / pricey.
.کمی قیمتش گرونه
2- It cost a fortune / an arm and a leg.
.خیلی گرون خریدم
3- I’m paying through the nose.
.بیش از حد گرونه،خیلی درد داره
4- That’s a little outside my budget. / I can’t afford it.
.پولشو ندارم
5- That’s quite reasonable.
.قیمتش خوبه
6- It’s 20% off.
.بیست درصد تخفیف داره
7- I got two for the price of one. / It was buy one, get one free.
.یکی بخر دو تا ببر
8- It was a real bargain.
.قیمتش خیلی مناسب بود
9- I got it for a song.
. (خیلی ارزون خریدمش.(مفت خریدم
10- It’s dirt cheap.
خیلی مفته.

10 روش برای بیان با استعداد بودن شخص
۱. She was born to… [sing].
او برای (آواز خواندن) آفریده شده.
۲. He’s a natural.
او استعداد خدادادی دارد.
۳. She could do it in her sleep.
او این کار را چشم بسته انجام می ده.
۴. He knows it inside out.
زیر و بم کار را مثل کف دستش بلده.
۵. She knows [New York] like the back of her hand.
(نیویورک) را مثل پشت دستش می شناسه. (در فارسی = مثل کف دست)
۶. She’s a walking encyclopedia of… [philosophy].
او در … جامع العلوم است. (فلسفه)
۷. He’s in a class of his own.
او در نوع خودش بهترین است.
۸. He’s the best in the business.
او در این حرفه بهترین است.
۹. She’s very gifted.
او خیلی با استعداد است.
۱۰. He’s a [chemistry] whiz.
او در (شیمی) استاد است.

10 عبارت برای اجاره کردن آپارتمان
1. “I checked the classifieds, but I didn’t see anything in my price range.”
بخش نیازمندیها رو چک کردم، اما موردی که به بودجه من بخوره ندیدم.
2. “The apartment is fully furnished and has a balcony overlooking the park.”
این آپارتمان کاملا مبله است و یک بالکن مشرف به سمت پارک داره.
3. “I can’t afford to live there alone, so I’m looking for a roommate.“
توان مالی ندارم که تنها زندگی کنم، بنابراین دنبال یک هم اتاقی می گردم.
4. “We’re looking for a spacious apartment in an upscale neighborhood.”
به دنبال یک آپارتمان بزرگ در یکی از مناطق گران قیمت می گردیم.
5. “To move in, you need to pay the first and last month’s rent plus a security deposit.”
جهت ورود به این ملک باید کرایه ماه اول و ماه آخر رو باضافه پول پیش پرداخت کنید.
6. “On average, the utilities come to about $150 a month.”
به طور میانگین هزینه های قبض ساختمان ماهانه جمعا ۱۵۰ دلار است.
7. “There’s no washing machine or dryer in the apartment building, but there’s a laundromat nearby.”
داخل آپارتمان ماشین لباسشویی و خشکشویی نیست، اما یک مغازه خشکشویی این نزدیک هست.
8. “My sister is subletting her studio apartment for three months while she travels to Europe.”
خواهرم وقتهایی که سه ماه به اروپا سفر می کنه، آپارتمان استودیو اش (آپارتمان بدون اتاق خواب) رو اجاره می ده.
9. “The landlord is offering a two-year lease with an option to renew.”
این صاحب خونه قرارداد دوساله همراه با حق تمدید قرارداد می بنده.
10. “The building is a bit run-down, but the apartment itself was recently renovated.”
این ساختمان کمی درب و داغونه، اما خود آپارتمان اخیرا باز سازی شده.
بجای فعل renovated می توان از دو فعل refurbished یا remodeled استفاده کرد.