طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت دومدانلود فایل صوتی این مقاله 8-  منابع درست را انتخاب کنید. اگر به دنبال یک داروی جادویی هستید که با مصرف آن بتوانید یک شبه استاد زبان شوید، لطفا خودتان را خسته نکنید. چون چنین دارویی وجود ندارد یا حداقل من نمی شناسم!   سعی کنید به دنبال منابع درست یادگیری زبان باشید. کافی است در سایتهایی مثل YouTube، iTunes، Spotify یا Netflix جستجو کنید تا متناسب برای هر علاقه ای مطلبی را پیدا کنید.   اگر سرتان آنقدر شلوغ [...]

طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت دوم

8-  منابع درست را انتخاب کنید.
اگر به دنبال یک داروی جادویی هستید که با مصرف آن بتوانید یک شبه استاد زبان شوید، لطفا خودتان را خسته نکنید. چون چنین دارویی وجود ندارد یا حداقل من نمی شناسم!

 

سعی کنید به دنبال منابع درست یادگیری زبان باشید. کافی است در سایتهایی مثل YouTube، iTunes، Spotify یا Netflix جستجو کنید تا متناسب برای هر علاقه ای مطلبی را پیدا کنید.

 

اگر سرتان آنقدر شلوغ است که نمی توانید روی همه مهارتها کار کنید می توانید به اخبار انگلیسی گوش کنید. اگر هم به داستان علاقه مندید می توانید از سایت آمازون کتابهای دو زبانه سفارش دهید. با مطالعه منابع درست نه تنها مهارتهای زبانی شما افزایش می یابد بلکه درک شما از فرهنگ یک زبان افزایش یافته در نتیجه درک کلی شما از آن زبان افزایش می یابد.

 

9- به شیوه یادگیری خود اهمیت بدهید.
در یادگیری زبان نمی توان برای همه افراد یک نسخه نوشت. هر فردی شیوه یادگیری مختص خود را داراست. بنابراین برای اینکه از پتانسیل واقعی خود در یادگیری استفاده کنید ابتدا باید شیوه یادگیری خود را امتحان کنید و منابعی را انتخاب کنید که با شیوه یادگیری شما بیشترین تناسب را داشته باشد. وقت خود را برای دوره ها و محصولاتی که هیچ تناسبی با علاقه مندی های شما ندارند تلف نکنید.

 

منابع و شیوه های یادگیری فراوانند. مهم نیست که چه شیوه یادگیری مناسب شماست. مثلا:

  • فراگیران بصری استفاده از تصاویر و درک فضایی را ترجیح می دهند. بنابراین فیلمها و کتابهای پر از عکس مناسب این دسته از فراگیران است.
  • فراگیران شنیداری از آموزشهای صوتی بیشتر نتیجه می گیرند. بنابراین دوره ها و منابع صوتی برای این دسته از فراگیران مناسب تر است.
  • فراگیران کلامی استفاده از کلمات را ترجیح می دهند و از نرم افزارهایی لذت می برند که علاوه بر صوت امکان به خاطر آوری کلمات و نیز فعالیتهای مرتبط با اسپیکینگ را به فراگیر می دهد.
  • فراگیران اجتماعی کار کردن در جمع را دوست دارند. بنابراین پیوستن به گروههای مکالمه در اسکایپ می تواند مناسب ترین گزینه برای این دسته افراد باشد.

 

10- قبل از رفتن به درس جدید مطالب قبل را مرور کنید.
قبل از پرداختن به درس جدید همیشه مطالب قبل را مرور کنید. به این ترتیب علاوه بر اینکه ذهن خود را در مورد مطالب فراموش شده تمرین می دهید بلکه موارد خوانده شده را در ذهنتان پایدار می کنید. این مرور می تواند به صورت یک آزمونک باشد.

 

هنگامی که مطالعه می کنید حافظه کوتاه مدت خود را از کلمات، اصطلاحات، گرامر و … پر می کنید. برای اینکه بتوانید این مطالب را در ذهن خود نگه دارید و به راحتی بخاطر بیاورید باید آنها را به حافظه بلند مدت خود منتقل کنید.

 

با مرور و تکرار می توانید مطالب را منتقل کنید. کافی است روزانه 5 دقیقه به این کار اختصاص دهید. در پایان هفته مطالب آموخته شده را مرور کنید. و اگر همین مطالب را هر ماه برای خود تکرار کنید مطالب فراموش شده را بخاطر آورده و میزان پیشرفت خود را هم می سنجید!

 

11- با صدای بلند صحبت کنید.
مطالعه زبان به صورت خود آموز کار دشواری است. با این وجود، تمرین اسپیکینگ مهارتهای ریدینگ، رایتینگ و لیسنینگ نیز مهم است. این مهارت کمی زمان بر است. بویژه در یک کشور غیر انگلیسی زبان در حال یادگیری انگلیسی هستید. برای اینکه بتوانید به تمرین اسپیکینگ بپردازید روشهای متعددی وجود دارد:

  • با صدای بلند به خواندن کتاب های انگلیسی بپردازید.
  • همراه با یک آهنگ انگلیسی زمزمه کنید.
  • از تکنیک سایه استفاده کنید. به این صورت که همراه با گوینده انگلیسی زبان جملات را تکرار کنید.
  • از نرم افزارهایی استفاده کنید که دارای تمرینات اسپیکینگ هستند.
  • لیست کارهای روزانه خود را با صدای بلند به انگلیسی بخوانید.
  • در مقابل آینه صحبت کنید.
  • روال انجام کارها را به انگلیسی توضیح دهید. مثلا آشپزی، نظافت و …

 

خاطرتان باشد هر چند ممکن است این کار کمی احمقانه به نظر برسد، ولی در واقع با این کار دارید در حق مهارتهای زبانی خود لطف می کنید. عادت کنید مطالب را با صدای بلند بخوانید و توضیح دهید – قول می دهم بعد از مدتی خودتان تفاوت های بی نظیر آنرا احساس خواهید کرد!

 

12- هدفمند باشید.
اگر ندانید به چه علت کاری را انجام می دهید انجام آن کار چه فایده ای خواهد داشت؟ در انتخاب فعالیت های مربوط به زبان هدفمند و دارای استراتژی باشید. در پایان هر فعالیت میزان یادگیری، پیشرفت خود را ارزیابی کنید. و ببینید دفعه بعد چه کارهایی را بهتر است انجام ندهید.

 

حتی اگر در حال گوش کردن به یک پادکست صوتی و یا خواندن یک مقاله آنلاین هستید سعی کنید دقیقا مشخص کنید که می خواهید چه چیزی از آن مطلب یاد بگیرید. آیا قصد دارید دایره لغت خود را در یک موضوع خاص گسترش دهید؟ آیا می خواهید یک موضوع گرامری خاص را یاد بگیرید؟ ببینید که از هر مطلب چگونه می توانید در جهت یادگیری مطالب مورد نظر خود استفاده کنید. در پایان ببینید آیا توانسته اید به اهداف خود برسید و اینکه تا چه میزان در این راستا موفق بوده اید.

 

13- هر روز یک کلمه یاد بگیرید.
اغلب زبان آموزان حرفه ای به شما خواهند گفت که هر روز با زبان درگیر باشید. حتی اگر این میزان روزانه 15-10 دقیقه باشد. یکی از آسان ترین راها برای این منظور این است که هر روز یک لغت جدید یاد بگیرید. البته منظورم این نیست که فقط به دیدن لغت و معنای آن اکتفا کنید. بلکه باید آن لغت را یاد گرفته و در طول روز تا می توانید از آن کلمه در گفتار و نوشتار خود استفاده کنید.

 

با عضویت در سایتهایی مثل http://wordsmith.org/ می توانید هر روز یک ایمیل شامل یک لغت جدید همراه با تلفظ صوتی و مثال دریافت کنید. برای استفاده بیشتر از این نوع ایمیلها می توانید موارد زیر را انجام دهید:

 

  • لغت جدید را در جمله بندی های خود استفاده کنید و آنرا توییت کرده یا در صفحه فیس بوک خودتان قرار دهید.
  • جملات معروفی که بزرگان با استفاده از این لغات گفته اند را پیدا کرده و در دفتری تحت عنوان سخنان بزرگان ثبت کنید.
  • اسلنگها و اصطلاحاتی که با این کلمات به کار رفته اند را پیدا کنید و در گفتار و نوشتار خود از آنها استفاده کنید.
  • برای هر کلمه یک ریتم آهنگین بسازید و سعی کنید در طول روز آنرا با خودتان تکرار کنید.

 

سعی کنید هر روز از یادگیری لغات لذت ببرید و به هر شکل ممکن از آنها استفاده کنید. هر روز این روال را ادامه دهید تا ذهن خود را با زبان درگیر سازید. این روش هر چند بسیار ساده است اما بعد از مدتی از میزان اثرگذاری آن حیرت خواهید کرد!

 

14- میزان پیشرفت خود را ثبت کنید.
وقتی دوستی به شما می گوید که هفت کیلو وزن کم کرده شما هم تحت تاثیر قرار می گیرید. اما آیا می دانید واقعا چه چیزی شما را متعجب کرده است؟
وقتی دوست شما عکس قبل و بعد خود را به شما نشان دهد می توانید این تفاوت را نسبت به خود ببینید. همین ایده را می توان در مورد یادگیری زبان عنوان کرد. بعضی اوقات نمی دانید واقعا چه میزان پیشرفت کرده اید تا زمانی که این مقدار پیشرفت را ببینید. میزان پیشرفت خود را دایما ثبت کنید تا بعد از مدتی بتوانید به ارزیابی خود بپردازید. ساده ترین راه برای این منظور نوشتن است. برای این کار یک دفتر تهیه کنید و هفته ای یکبار به ثبت میزان پیشرفت خود بپردازید. می توانید در مورد چیزهایی که به آن علاقه مندید بنویسید:

  • مقالات جدید انگلیسی را بخوانید و آنها را در دفتر خود خلاصه کنید.
  • خلاقیت به خرج دهید و یک داستان کوتاه بنویسید.
  • برای دوستان و اعضای خانواده نامه بنویسید. ( قبل از ارسال نامه یک کپی برای خودتان نگه دارید.)
  • طرز تهیه غذای مورد علاقه خود را به انگلیسی بنویسید.

 

همیشه نوشته های خود را مرتب و با ذکر تاریخ مشخص کنید. هر موقع دچار نا امیدی می شوید دفتر خود را ورق بزنید و ببینید چقدر از مسیر را طی کرده اید: لغات جدید، قواعد گرامری و اصطلاحاتی را که استفاده کرده اید را بازنگری کنید. به این ترتیب با زبان درگیر می شوید و هر کجا به یک محرک نیازمندید می توانید به عنوان یک عامل انگیزشی قوی از آن استفاده کنید!

 

آیا آماده هستید عادت یادگیری انگلیسی را در خود ایجاد کنید؟

مکالمه آنلاین فرمول 1 دکتر زبان

طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت اولدانلود فایل صوتی این مقاله چگونه یک برنامه یادگیری زبان طراحی کنیم و به آن عمل کنیم؟ We are what we repeatedly do. Excellence, then, is not an act, but a habit.                                                                                         – Aristotle ما همان [...]

طراحی برنامه یادگیری زبان انگلیسی – قسمت اول

چگونه یک برنامه یادگیری زبان طراحی کنیم و به آن عمل کنیم؟

We are what we repeatedly do. Excellence, then, is not an act, but a habit.

                                                                                        – Aristotle

ما همان چیزی هستیم که مدام انجام می دهیم. بنابراین تعالی یک رفتار نیست بلکه یک عادت است. – ارسطو

یادگیری زبان مثل یادگیری ریاضیات است. همانگونه که در ریاضیات باید مباحث گوناگونی را یاد گرفت در زبان هم مباحث مختلفی مثل لغت، گرامر، معنا، تلفظ، سیستم نگارش و البته مقولات فرهنگی را باید آموخت. خب سوال این است که همه این موارد را چگونه یاد بگیریم؟

 

بسیاری از زبان آموزان ابتدا با شتاب شروع به یادگیری کرده و در این راه بیشتر از حد توان خود زمان و پول خرج می کنند. اما پس از مدتی انگیزه آنها فروکش می کند و ابرهای نا امیدی و سردرگمی مجددا فرا می رسند.

 

زبان آموزان موفق اما در یادگیری زبان استراتژی دیگری دارند. آنها سعی می کنند عاداتهای خوب را در خود ایجاد کنند. فراگیرانی که در مراحل اولیه یادگیری زبان عادات موثر و پایداری را ایجاد می کنند روال عادات خوب را بیشتر ادامه داده و در نتیجه زودتر به هدف های یادگیری خود می رسند.

 

در قسمت اول این مقاله به ذکر 7 راز و عادات مهم زبان آموزان موفق می پردازیم که قطعا با بکار بستن آنها شما نیز می توانید در امر یادگیری زبان نتایجی عالی به دست بیاورید.

 

1-  هدفگذاری کنید.
یکی از شیوه های رایج در توسعه هر کاری تنظیم اهداف به روش SMART است. به عبارتی:
Smart (هوشمندانه)
Measurable (قابل اندازه گیری)
Attainable ( قابل دستیابی)
Relevant (مرتبط)
Time-bound (زمان بندی شده)

 

در خصوص یادگیری زبان تنظیم اهداف به روش SMART امری بسیار ضروری است. یادگیری زبان مادام العمر است. بنابراین مشخص کردن اهداف در این مسیر به شما جهت و انگیزه می دهد.

 

گفتن اینکه می خواهم به انگلیسی مسلط شوم هدف روشنی نیست و به سختی می توان آنرا اندازه گیری کرد. بجای آن مثلا باید بگوییم:

  • می خواهم هر روز صبح ساعت 10 به مدت نیم ساعت لغت بخوانم تا بتوانم با یک فرد انگلیسی زبان به راحتی مکالمه کنم.
  • هر روز عصر یک مقاله از روزنامه تهران تایمز را می خوانم و لغات و اصطلاحات جدید آنرا پیدا می کنم تا بتوانم همه مفهوم یک مقاله را بفهمم.
  • هر روز وقت ناهار نیم ساعت عبارات فعلی مهم را مطالعه می کنم تا بتوانم به مدت یک هفته بدون هیچ مشکلی در یک کشور انگلیسی زبان کارهایم را انجام دهم.

 

دایما برای خود اهداف کوتاه مدت تعیین کنید تا همیشه کاری برای انجام دادن داشته باشید. با تکمیل همین اهداف کوچک پس از مدتی به هدف بزرگتر خود که تسلط به زبان است می رسید.

 

2- مکانی به مطالعه کردن اختصاص دهید.
اختصاص یک مکان خاص برای یادگیری می تواند در امر یادگیری زبان به شما کمک کند.

 

در منزل خود یک اتاق یا یک قسمت خاص را با نام فقط ویژه زبان مشخص کنید و فقط برای مطالعه به آنجا بروید. اطراف خود را با مطالب آموزشی و انگیزشی پر کنید. البته ناچار نیستید فقط خودتان را به خانه محدود کنید. می توانید هر مکان دیگری که به شما تمرکز می بخشد را انتخاب کنید. مثلا یک کافی شاپ دنج، نیمکت راحت در پارک ، سایه یک درخت و یا کتابخانه عمومی می توانند برای مطالعه راحت مکانهای مناسبی باشند.

 

3- از زمانهای مرده استفاده کنید.
ممکن است بعضی روزها وقت نداشته باشید که 30 دقیقه به مطالعه بپردازید. در این گونه مواقع باید عادت کنید حتی در کمترین وقفه زمانی از زمانهای مرده خود استفاده کنید. این زمانها می تواند هنگام رفت و آمد به محل کار، صف اتوبوس، آشپزی و … باشد.

 

طبق یک برنامه سعی کنید هر روز از زمانهای مرده خود استفاده کنید. به نمونه های زیر توجه کنید:

  • هنگام رفتن به محل کار به پادکستهای انگلیسی گوش کنید.
  • هنگام آشپزی، تمیزکاری و انجام کارهای منزل به آهنگهای انگلیسی گوش کنید.
  • هنگام پخش برنامه های بازرگانی یک شبکه انگلیسی زبان را تماشا کنید.
  • هنگامی که در صف اتوبوس، نانوایی و … هستید موبایل خود را به دست بگیرید و با استفاده از اپلیکیشن های موبایلی به مرور چند لغت بپردازید.

این عادات به شما کمک می کنند تا حتی زمانی که وقت ندارید به طور عمیق به مطالعه بپردازید با زبان درگیر باشید. به این ترتیب این روال در ذهن شما جا افتاده و به روش همیشگی شما در یادگیری زبان تبدیل می شود.

 

4- یک چالش 30 روزه را تجربه کنید.
هنگام یادگیری زبان هر عادت خوب و کوچک را می توانید به مدت 30 روز در خود ایجاد کنید. بعد از یک ماه که آن عادت در شما ایجاد شد سراغ عادت بعدی بروید. شاید بپرسید چرا این عادت موثر است؟ برای یافتن پاسخ این سوال و گرفتن انگیزه بیشتر توصیه می کنم فیلم مت کاتس و چالش 30 روزه او را در کانال دکتر زبان در آپارات ببینید.

  • سعی کنید اخبار را به زبان انگلیسی بخوانید.
  • حین انجام تمرینات ورزشی در باشگاه به آهنگهای انگلیسی گوش کنید.
  • هنگام رفتن به محل کارتان به پادکستهای انگلیسی گوش کنید.
  • به یک دوست یا حتی به خودتان نامه ای به زبان انگلیسی بنویسید.
  • هر روز 20 دقیقه برنامه یادگیری زبان را دنبال کنید.

 

5- از اشتباهات نترسید، فقط صحبت کنید.
یکی از عادتهایی که در امر یادگیری زبان باید در خود ایجاد کنید این است که سعی نکنید هنگام مکالمه لزوما جملات درست و بی عیب و نقص بسازید. هر چه پیشرفت کنید قطعا جمله بندی شما نیز بهتر و کامل تر خواهد شد. درست همانگونه که زبان مادری خود را یاد گرفته ایم.

 

6-  تلوزیون را روشن کنید.
تماشای فیلمهای زبان اصلی یا اخبار انگلیسی در تقویت واژگان، درک مطلب و تلفظ (در صورت تکرار آنچه می شنوید) موثر است. سعی کنید برنامه های گوناگونی را تماشا کنید. اگر در سطح مبتدی هستید کارتونها می توانند یکی از بهترین گزینه ها باشند.

پس از مدتی می توانید به تماشای سریالها و فیلمها پرداخته و به یادگیری اصطلاحات، اسلنگها و مسایل فرهنگی موجود در فیلم بپردازید.
حتی پیامهای بازرگانی نیز مطالبی برای آموختن دارند. سعی کنید عادت کنید که هر روز یک برنامه را تماشا کنید. حتی اگر وقت ندارید که فیلمی را تماشا کنید اشکالی ندارد. تلوزیون را روشن کنید و به کارهایتان بپردازید. با گوش سپردن به برنامه می توانید مهارت لیسنینگ خود را تقویت کنید.

 

7-  پیروزیهای کوچک را جشن بگیرید.
هنگام یادگیری زبان خیلی مواقع نا امید می شویم. کافی است کمی هنگام مکالمه خراب کنیم تا برخی از ما زبان آموزان به ورطه نا امیدی بیافتیم. بجای تمرکز بر اشتباهات خود سعی کنید هر پیروزی کوچکی را جشن بگیرید. این عادت مثبت در یادگیری زبان شما را خوش بین نگاه می دارد. مواردی که می توانید به بهانه شان به خود جایزه دهید:

  • وقتی اولین مکالمه خود را کامل به زبان انگلیسی انجام می دهید.
  • وقتی یک کلمه را در جمله به صورت درست به کار می برید.
  • وقتی بدون نیاز به دیکشنری قادر به فهم معنای یک کلمه هستید.
  • وقتی مفهوم یک جوک را بدون درخواست برای توضیح بیشتر متوجه می شوید.
  • وقتی اولین نامه خود را به انگلیسی بنویسید.

 

همه این موارد را به عنوان یک پیروزی بزرگ در نظر بگیرید و بعد از هر پیروزی به خودتان بارک الله بگویید. با مرور موفقیت های خود متوجه خواهید شد چه مقدار از مسیر را طی کرده اید. در نتیجه انگیزه لازم را برای ادامه راه پیدا خواهید کرد.

مکالمه آنلاین فرمول 1

۲ راز مهم زبان آموزان برتردانلود فایل صوتی این مقاله امروز تصمیم دارم در مورد دو راز مهم روان صحبت کردن سریع برای شما صحبت کنم.   امروزه زبان انگلیسی با سرعتی خیره کننده رو به گسترش است. زبان اینترنت، علوم، پزشکی، فن آوری، سفر و … انگلیسی است. و برای افرادی که دوست دارند اوج موفقیت زندگی فردی و شغلی را تجربه کنند صحبت کردن در حد تسلط یک ضرورت محسوب می شود…!   شاید توانایی شما در نوشتن و فهمیدن جملات انگلیسی خیلی [...]

۲ راز مهم زبان آموزان برتر

امروز تصمیم دارم در مورد دو راز مهم روان صحبت کردن سریع برای شما صحبت کنم.

 

امروزه زبان انگلیسی با سرعتی خیره کننده رو به گسترش است. زبان اینترنت، علوم، پزشکی، فن آوری، سفر و … انگلیسی است. و برای افرادی که دوست دارند اوج موفقیت زندگی فردی و شغلی را تجربه کنند صحبت کردن در حد تسلط یک ضرورت محسوب می شود…!

 

شاید توانایی شما در نوشتن و فهمیدن جملات انگلیسی خیلی خوب باشد اما هنگام صحبت کردن دچار ترس می شوید. شاید هم هنگام مکالمه برای پیدا کردن کلمه مناسب دچار مشکل می شوید و از آرام و با وقفه صحبت کردن و همین طور به کار بردن جملات نادرست انگیسی کلافه هستید.

 

خوشبختانه همه زبان آموزان برتر دنیا دارای نقشه ای برای رسیدن به این مرز تسلط هستند که هر کسی از جمله شما می توانید از این نقشه الگو برداری کنید. صرف نظر از اینکه در ایران زندگی کنید یا هر کشور دیگری.

 

امروز می خواهیم یک case study واقعی را با هم بررسی کنیم. این case study در مورد تلاش برادرم هست زمانی که سعی می کرد زبان کره ای را با تسلط صحبت کند. اوتوانست نقشه بسیار ساده ای پیدا کندکه بواسطه آن توانست سریع تر از آنچه 90 درصد مدرسین و زبان آموزان فکر می کنند در صحبت کردن به اعتماد به نفس برسد.

 

پاییز سال 1373 بود که برادرم حمید از طرف وزارت کار عازم کُره جنوبی شد. حمید قبل از این سفر حتی یک کلمه کُره ای هم بلد نبود، اما همواره در آرزوی سفر و آشنایی با افراد جدید بود. وقتی برادرم به کشور کُره رسید متوجه شد که قادر به ایجاد ارتباط با مردم این کشور نیست و در نتیجه بسیار احساس تنهایی و سرخوردگی می کرد.

 

پس از مدتی تصمیم گرفت که در کلاسهای آموزش زبان کره ای شرکت کند. اما او که همیشه در دوران مدرسه بر خلاف درس ریاضیات، درس انگلیسی را با نمرات ناپلئونی پاس می کرد و حتی یکسال به خاطر این درس کلا مردود شده بود، برای صحبت کردن از اعتماد به نفس کافی برخوردار نبود و هنگام صحبت به سرعت دستپاچه می شد. حمید همیشه فکر می کرد که جزء آن دسته از افرادی است که اصلا استعداد یادگیری زبان را ندارد.

 

پس از 4 ماه کلاس های زبان کره ای را هم رها کرد. روزها مثل برق و باد می گذشت و او می بایست برای مشکل خود راه حلی پیدا می کرد. پس تصمیم گرفت یادگیری زبان کره ای را به صورت خودآموز شروع کند. کتابهای متعددی خرید. به مکالمات کره ای با استفاده از سی دی گوش می داد و هفته های زیادی را به نوشتن لغت بر روی فلش کارت اختصاص می داد و خلاصه هر آنچه فکر می کرد ممکن است به او کمکی کند را امتحان می کرد.

 

اما انگار هر چه بیشتر تلاش می کرد اوضاع بدتر می شد. هیچ یک از این ترفندها به صحبت کردن روان و راحت کمترین کمکی به او نکردند! هر چه که می خواند اصلا متوجه نمی شد. حتی قادر به فهمیدن تلفظ و لهجه مردم کره نمی شد و اصطلاحات و گویش هایی را که آنها در مکالماتشان به کار می بردند را نمی فهمید. به شدت می ترسید دهانش را برای صحبت کردن باز کند و بیشتر برای آنکه وانمود کند متوجه صحبتهای افراد می شود سرش را تکان می داد.

 

چند کلمه ای هم که به سختی حفظ کرده بود موقع صحبت کردن از ذهنش می پریدند. هنگام صحبت ناچار می شد به سختی کلمات را در ذهنش مرتب کند و آهسته جملاتی شکسته و غلط را سر هم کند.

 

او در فهمیدن صحبت های سریع، لهجه های نا مفهوم و اصطلاحاتی که کره ای ها هنگام حرف زدن به کار می بردند به شدت دچار مشکل بود. هنگام شنیدن لطیفه ها سعی می کرد وانمود کند که مفهومشان را فهمیده و خنده ای مصنوعی بر لبان خود بنشاند.
با هر کسی صحبت می کرد ناچار می شد بخاطر تلفظ اشتباه، جملاتش را دوباره تکرار کند. خلاصه این قدر از این وضع عصبانی، خجالت زده و احساس حماقت می کرد که کم کم به این باور رسیده بود که هیچ وقت نخواهد توانست روان و بی وقفه به زبان کره ای حرف بزند…

 

حالا ببینیم تنها دلیلی که باعث می شد حمید نتواند به صورت روان و بی وقفه صحبت کند چه بود؟
یک روز در اوج نا امیدی وقتی در حال قدم زدن در پارک بازی بچه ها را تماشا می کرد، ناگهان همه چیز برایش روشن شد. مشکل حمید در یادگیری زبان کُره ای، او نبود. او به این دلیل نمی توانست صحبت های کُره ای ها را خوب بفهمد و خوب صحبت کند چون دقیقا مانند یک فرد کُره ای نبود.

 

بچه ها همه چیز را به کُره ای یاد می گرفتند اما او داشت کُره ای را از طریق زبان مادری یعنی فارسی یاد می گرفت و همیشه سعی می کرد قبل از صحبت کردن جملات را ترجمه کند.

 

بچه ها به طور خودکار صحبت می کردند زیرا همه چیز را به کُره ای یاد می گرفتند. آنها خودشان را در زبان کُره ای غرق می کردند. همین طور مکالمات محاوره ای روز و نحوه ارتباط برقرار کردن به صورت طبیعی، مهارتهای پیشرفته لیسنینگ و تلفظ را از افراد بومی زبان یاد می گرفتند.

 

حمید همیشه قبل از صحبت کردن فکر می کرد و تردید داشت زیرا همه چیز را به زبان فارسی یاد می گرفت. او نمی توانست به طور خودکار جمله سازی کند زیرا به یادگیری لیست های لغت و گرامر مشغول بود. او نمی توانست به صورت محاوره ای و طبیعی صحبت کند، زیرا فقط به یادگیری زبان رسمی کُره ای از طریق کتابهای زبان کُره ای مشغول بود. و این کتابها عملا به او کمکی برای درک صحبت سریع بومی زبان ها و یادگیری تلفظ طبیعی نمی کرد.

 

باید بگویم متدهای یادگیری سنتی فقط مسیر شما را طولانی تر می کنند. این روشها به شما کمک می کنند تا مهارتهای خواندن و نوشتن را فرا بگیرید اما ناقصند زیرا روش آموزش آنها بسیار کند بوده و نمی توانند شما را برای مکالمات واقعی آماده کنند.

 

این سیستم ها غیر از این که نمی توانند مهارتها و دانش مورد نیاز را برای داشتن یک مکالمه روان به زبان آموز ارایه کنند، از همان اولین درس عادتهای مخربی در فراگیر ایجاد می کنند که این عادات مانع بزرگی برای روان صحبت کردن می شوند…

 

 

افراد بومی زبان یک زبان را به طور کامل و طبیعی یاد می گیرند. بنابراین همه عاداتی که برای یک مکالمه روان به آن نیاز دارند را در مکالمات رسمی و غیر رسمی همراه با اعتماد به نفس به صورت خودکار و درست یاد می گیرند.

 

آنها از طریق متدهای سنتی با مهارت های خواندن و نوشتن آشنا می شوند اما آن وجه دیگر یادگیری زبان – یعنی تسلط به مکالمات طبیعی – را در خانه و محیط بازی یاد می گیرند.

 

بنابراین اگر شما توان خواندن و نوشتن دارید اما برای صحبت کردن با مشکل رو به رو هستید و در نقطه ای قرار گرفته اید که دیگر متدهای سنتی توان پاسخگویی به نیاز شما را ندارند، باید به سیستم آموزشی کاملی دست پیدا کنید که شما را برای صحبت کردن آماده کند، وگرنه پیشرفتتان با مشکل مواجه خواهد شد. اگر احساس می کنید که در سیستمهای غلط قبلی به شما اجحاف شده حداقل می توانید اکنون خوشحال باشید زیرا الان با راز موفقیت زبان آموزان برتر جهان آشنا شده اید! یادتان باشد هیچکس به طور مادرزادی مسلط به زبان به دنیا نمی آید.

 

اگر شما هم با همان سیستمی که انگلیسی زبان ها برای سلیس صحبت کردن استفاده می کنند منطبق شوید شما هم می توانید به همان درجه از تسلط برای سلیس صحبت کردن برسید، فی البداهه پاسخ دهید و بدون مکث یا ترس جملات زیبای خود را تولید کنید. این بزرگترین و واقعی ترین درسی بود که برادرم حمید در آن روز در پارک آموخت. درسی که هیچگاه در مدارس به ما یاد نداده اند.

 

اگر می خواهید در اسپیکینگ به موفقیت برسید باید از بهترین مدل الگوبرداری کنید! اما شاید بپرسید بومی زبان ها برای اینکه به اسپیکینگ مسلط شوند سالها وقت می گذارند، من چگونه می توانم به سرعت مانند آنها به این درجه از اسپیکینگ برسم؟ در پاسخ باید بگویم که باید به اهمیت یادگیری و تمرین مثل بومی های انگلیسی زبان پی ببرید. یعنی هر چه سریعتر خود را در فیلمها، پادکست ها، آهنگها و مکالمات انگلیسی غرق کنید.

 

نکته ای که باید به خاطر داشته باشید این است که بومی زبان ها از همان ابتدا یک راست با سلیس صحبت کردن شروع می کنند. سپس به مرور دانش و مهارت های زبانی خود را کامل می کنند.

 

قطعا نمی توانید با یک گام خلاء صحبت کردن به انگلیسی روان را پر کنید. پس لطفا دست آویز افرادی هم که ادعا می کنند انگلیسی را در حد تسلط به زبان مادری صرفا با چند جزوه کلی به شما آموزش می دهند نشوید! همانطور که گفتم برای یادگیری زبان نیازمند یک سیستم هستیم.

 

اما، اگر گامهای کوچک و ساده از جایی که هستید تا نقطه ای که می خواهید برسید بردارید می توانید با سرعت این خلاء را پر کنید!

 

حالا می توانید لقمه بزرگتر از دهان بر دارید. کاری که باید انجام دهید این است که اهداف زبانی را به بخشهای کوچک تقسیم کنید و هر بار تکه ای از آن را قورت دهید…

 

در پایان مطالب این مقاله را به صورت زیر خلاصه می کنیم.

2 راز مهم زبان آموزان برتر جهان برای یادگیری سریع این است که:
اول برای تسلط به گرامر یک پروسه دو مرحله ای را باید انجام دهید تا بتوانید به صورت خودکار از گرامر استفاده کنید.
روش کار هم به این صورت است که ابتدا باید روی پر کاربردترین عبارات و اصطلاحات محاوره ای تمرکز کرده سپس تا آنجا که می توانید با افراد مختلف آنها را تمرین کنید تا بتوانید به راحتی با اعتماد به نفس و بدون تردید آنها را بیان کنید.

 

دوم باید جنبه های فرهنگی آن زبان یاد بگیرید تا به شما در درک معانی نهفته در پشت آن زبان کمک کنند. همچنین برای ساخت اعتماد به نفس در اسپیکینگ و افزایش سرعت صحبت کردن و پیدا کردن دوستان بومی زبان در سراسر دنیا باید برنامه های خاصی را طراحی کنید.

 

بنابراین باید دو اصل مهم یادگیری سریع صحبت کردن را با همدیگر ترکیب کنید:
1- یادگیری مانند بومی های انگلیسی زبان
2- انجام یادگیری با مراحل ساده و آسان.

 

همواره سعی کنید نحوه صحبت افرادی که به آنها علاقه مندید را الگو برداری کنید. و به این ترتیب شاهد رشد سریع صحبت کردن و اعتماد به نفس خود خواهید بود.

 

اگر دوست دارید به شما کمک کنیم تا هر چه سریعتر در مکالمه زبان انگلیسی تقویت شوید می توانید در دوره مکالمه آنلاین فرمول 1 شرکت کنید. کمک به شما عزیزان برای رسیدن به اهداف مورد نظر در یادگیری زبان انگلیسی باعث افتخار ماست.

مکالمه آنلاین فرمول 1

آسان ترین و سخت ترین زبان هادانلود فایل صوتی این مقاله سخت ترین و آسان ترین زبانها کدامند؟ احتمالا تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید. در این مقاله می پردازیم به تحقیقی که سرویس زبانهای خارجی وزارت امریکا در خصوص سخت ترین و آسان ترین زبانها انجام داده است تا به پاسخ این سوال برسیم. مبنای این تحقیق تعداد ساعاتی هستند که افراد انگلیسی زبان برای تسلط به یک زبان خارجی در دو مهارت ریدینگ و اسپیکینگ به آن نیاز دارند. همانطوری که [...]

آسان ترین و سخت ترین زبان ها

سخت ترین و آسان ترین زبانها کدامند؟

احتمالا تا بحال این سوال را از خود پرسیده اید. در این مقاله می پردازیم به تحقیقی که سرویس زبانهای خارجی وزارت امریکا در خصوص سخت ترین و آسان ترین زبانها انجام داده است تا به پاسخ این سوال برسیم.

مبنای این تحقیق تعداد ساعاتی هستند که افراد انگلیسی زبان برای تسلط به یک زبان خارجی در دو مهارت ریدینگ و اسپیکینگ به آن نیاز دارند. همانطوری که در تصویر می بینید،

طبق تحقیقات، زبانها به سه گروه ساده، متوسط و دشوار تقسیم شده اند. بر اساس این تحقیقات زبان عبری جزء زبانهای متوسط محسوب شده است.

بر اساس تحقیقاتی که بنده انجام داده م متوجه شدم که زبان فارسی جزء گروه دوم یعنی زبانهای متوسط قرار می گیرد. و بنابراین ترجیح دادم زبان پرصلابت فارسی را جایگزین زبان عبری کنم که در این دسته بندی قرار گرفته است.

 

6 روش کوتاه سازی زمان یادگیری یک زباندانلود فایل صوتی این مقاله دانلود فایل PDf این مقاله اگر میخواهید یادگیری زبان را شروع کنید احتمالاً از خود می پرسید برای رسیدن به این هدف چقدر زمان لازم دارم؟   اگر هم یادگیری زبان را شروع کرده اید احتمالاً از خودتان می‌پرسید آیا تا به حال باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟ راستش باید بگویم که اگر در خواب هم انگلیسی را یاد بگیرید نمی توانید یک شبه به این زبان یا هر زبان دیگری [...]

6 روش کوتاه سازی زمان یادگیری یک زبان

اگر میخواهید یادگیری زبان را شروع کنید احتمالاً از خود می پرسید برای رسیدن به این هدف چقدر زمان لازم دارم؟

 

اگر هم یادگیری زبان را شروع کرده اید احتمالاً از خودتان می‌پرسید آیا تا به حال باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟ راستش باید بگویم که اگر در خواب هم انگلیسی را یاد بگیرید نمی توانید یک شبه به این زبان یا هر زبان دیگری مسلط شوید.

 

اما خبر خوب این است که راهکارهایی وجود دارد که از طریق آنها می‌توانید میزان زمان یادگیری یک زبان را تا حد بسیار زیادی کاهش دهید.

 

اساسا برای یادگیری یک زبان به چه مقدار زمان نیازمندیم؟

 

ابتدا باید ببینیم منظور از یادگیری سریع یک زبان چیست. پاسخ به این سوال بستگی دارد به زبانی که می‌خواهیم یاد بگیریم. ساده ترین زبان ها مثل اسپانیایی، ایتالیایی یا اسپرانتو به چند صد ساعت مطالعه نیاز دارند در حالیکه برای یادگیری زبان های دشواری مثل چینی، روسی یا کره ای ناچاریم چند هزار ساعت مطالعه کنیم.

 

البته باید در نظر داشت که تعداد این ساعتها به طور تقریبی است و میزان سختی و آسانی یک زبان به عوامل متعددی مثل میزان نزدیک بودن زبان مادری با زبان مقصد، انگیزه، پیچیدگی زبان مقصد، منابع و میزان زمان صرف شده برای یادگیری بستگی دارد.

 

در اینجا به معرفی 6 راهکار می پردازیم که با استفاده از آنها می توان زمان یادگیری یک زبان را به حداقل زمان ممکن کاهش داد.

 

1-  تعداد جلسات مطالعه یک زبان را کوتاه تر اما بیشتر کنید.
وقتی به این موضوع فکر می کنید که برای یادگیری یک زبان نیاز به صدها یا هزاران ساعت تمرین دارید، احتمالا با خود فکر می کنید که بهترین راه این است که روزانه 10 ساعت پیاپی تمرین کنید تا هر چه زودتر به آن زبان مسلط شوید. اما عجله نکنید نردبان پله پله! اگر می خواهید زمان یادگیری یک زبان را به حداقل برسانید راهش این نیست که تا جایی که می توانید بخوانید بلکه باید تعداد دفعات مطالعه را کوتاه تر ولی بیشتر کنید.

 

این روش 2 فایده دارد:

  • با مطالعه تعداد جلسات بیشتر همیشه آن زبان را در ذهن خود تازه نگه می دارید. وقفه های طولانی بین هر جلسه یادگیری باعث می شود که رشته کار را از دست بدهید و برای شروع مجدد نیازمند زمان بیشتری باشید.
  • با اجتناب از جلسات طولانی و غیر ضروری ذهن خود را تیز نگه می دارید و اصطلاحا چهار نعل می تازید. که این امر باعث می شود یادگیری اثربخش تر و سریعتر انجام شود.

 

البته مطالعه کوتاه اما با تناوب بیشتر، اساسا این فایده را در پی دارد که چیزی متفاوت در مغز شما اتفاق می افتد. به خصوص وقتی به کاری غیر از مطالعه می پردازید مغز شما به تحکیم مطالب یاد گرفته شده می پردازد. و مطالب آموخته شده در ذهن شما تقویت می شوند. مثلا فرض کنید می خواهید لیستی از لغا ت و عبارات پرتکرار را یاد بگیرید. فرض کنید این کار را به دو روش می توانید انجام دهید:

الف: ابتدا دو بار آن لیست را مطالعه کنید، بعد از آن دو روز صبر کنید و سپس دو بار دیگر آن لیست را مطالعه کنید.

ب: هر روز به مدت 4 ساعت آن لیست را مطالعه کنید.

 

در هر دو حالت شما به یک میزان مطالعه می کنید اما روش دوم احتمالا مفیدتر است. چرا؟ زیرا هر چه تعداد جلسات مطالعه کوتاه تر و بیشتر باشد تعادل بهتری در تحکیم و تقویت مطالب یاد گرفته شده ایجاد می شود.

 

به زبانی ساده تر می توان گفت که یادگیری یک زبان مانند یک جنگ است که باید تعداد حملات را کوتاه تر ولی بیشتر کرد. در اینجا به چند تکنیک اشاره می کنیم که با استفاده از آنها می توانید برنامه ریزی خود را به ترتیبی که گفتیم طراحی کنید.

 

  • برای هر جلسه اهدافی کوتاه و مشخص تعریف کنید. “مثلا می خواهم این متن را ترجمه کنم.” “می خواهم لغات و اصطلاحات اپیزود اول سریال فرندز را مرور کنم.” یا “می خواهم به مطالب انگلیسی ترافیکی گوش کنم” و …
  • روزهایی که سرتان به شدت شلوغ است و نمی توانید به یادگیری زبان بپردازید سه کار به شما پیشنهاد می کنم: الف) لیستی از کارهای روزانه را تهیه کنید و ببینید آیا می توانید از هر یک از این کارها 5 تا 10 دقیقه کم کنید. ب) در ابتدای صبح 5 تا 10 دقیقه مطالعه کنید. ج) قبل از رفتن به رختخواب 5 تا 10 دقیقه مطالعه کنید.
  • مرور کردن مطالب قبلی نسبت به یادگیری کامل مطالب جدید نیازمند زمان کمتری است. بنابراین بهتر است هر روز مرور سریعی به مطالب قبل داشته باشید.
  • یکی از نکات مهم در مدیریت زمان این است که تا جاییکه می توانید از قبل در مورد نحوه استفاده از زمان برنامه ریزی کنید تا بتوانید زمان بیشتری در اختیار داشته باشید. با این نگاه سعی کنید تا جاییکه می توانید برای هر جلسه مطالعه از قبل برنامه ریزی کنید.

 

2-  از تکرار به شکلی استراتژیک استفاده کنید.
یادگیری یک زبان بدون وجود میزان مناسبی از تکرار اتفاق نمی افتد مگر اینکه حافظه شما یک حافظه تصویری باشد. باید دائما مطالب را مرور کنید. البته موضوع این نیست که “چه مقدار” تکرار کنید. در واقع سریعترین راه یادگیری لغات لزوما تکرار زیاد آنها نیست.

 

علت این امر هم این است که “زمان تکرار” نیز مهم است. روانشناسان دریافته اند که وقتی یک چیز را به دفعات بیشتری تکرار می کنید یادگیری آسانتر اتفاق می افتد. مثلا اگر برای یادگیری یک لیست لغت ابتدا به آن لیست نگاه کنید سپس چند ثانیه بعد،چند دقیقه بعد، چند ساعت بعد و یا چند روز بعد و … آن را مرور کنید بهتر از این است که تمام روز آن لیست را مرور کنید. این سیستم یادگیری معروف به یادگیری با فاصله می باشد و بسیاری از نرم افزارهای آموزش زبان از این سیستم بهره می برند.

 

بنابراین توصیه می کنم وقتی مطلبی را یاد می گیرید بین جلسات مرور چندین بار آن مطلب را همراه با فاصله های متعدد زمانی مرور کنید.

 

3-  زبان را با زندگی خود پیوند بزنید.
این حقیقت ساده را همیشه به خاطر داشته باشید که ما چیزهایی را که برایمان مهم هستند به یاد می آوریم و آنچه را مهم نیست فراموش می کنیم. زبان نیز از این قاعده مستثنی نیست. وقتی نگاه ما به زبان مجموعه ای از کلمات مکتوب باشد، در واقع به مغز این فرمان را می دهیم که اینها چیز مهمی نیستند.

 

اگر می خواهید به طور سریع و موثر یک زبان را یاد بگیرید باید راههایی را پیدا کنید که آن زبان در زندگی شما از الویت برخوردار شود. اگر سعی کنید زبانی را یاد بگیرید که به زندگی شما مربوط نباشد دائما هر چه را یاد می گیرید فراموش می کنید و فراموشی باعث می شود که زمان زیادی را برای یادگیری همان مطالب از دست بدهید!

 

حالا شاید بپرسید چگونه می توانم زبان را با زندگی خود پیوند بزنم؟ در بلند مدت باید اهداف خود را به طور شفاف مشخص کنید و این که “چرا” می خواهید آن زبان را یاد بگیرید. در کوتاه مدت باید از آن زبان “استفاده” کنید نه اینکه فقط آن را مطالعه کنید. باید به فعالیتهایی بپردازید که در آن زبان به آنها علاقه مند هستید. مثل خواندن کتاب، تماشای فیلم، آشپزی و …

 

اگر هنوز نمی دانید که چگونه یک زبان را مستقیما به چیزهایی که علاقه دارید پیوند بزنید کمی زمان بگذارید و جملات زیر را به هر شکل ممکن که می دانید کامل کنید:

  • می خواهم زبان انگلیسی را یاد بگیرم تا ….
  • وقتی زبان انگلیسی را مسلط شوم خواهم توانست …
  • اگر نتوانم زبان انگلیسی را یاد بگیرم نخواهم توانست …

 

به این ترتیب به مغز خود این فرمان را می دهید که این مطالب برای من مفید هستند، پس بهتر است آنها را به خاطر بسپاری! در نتیجه هر چه بیشتر به خاطر بیاورید کمتر تکرار کرده و در نتیجه سریعتر یاد می گیرید.

 

4-  طوری زبان را بخوانید که انگار زندگیتان به آن بستگی دارد.
باید بدانید که خواندن زبان با یادگیری آن متفاوت است. خواندن یک زبان یعنی حفظ لغات جدید، یادگیری ساختارهای گرامری جدید و یا شرکت در یک دوره. اما یادگیری زبان یعنی درونی سازی آن زبان و رسیدن به مرحله ای که بتوانید با آن زبان ارتباط ایجاد کنید.

 

خواندن زبان مهم است اما، هدف اصلی ما یادگیری زبان است نه فقط خواندن آن. اگر می خواهید یک زبان را واقعا یاد بگیرید باید از آن زبان “استفاده” کنید. با مطالعه یک زبان مواد خام اولیه ای را که برای یادگیری به آنها نیازمندید به دست می آورید، اما برای اینکه این مواد را به چیزی معنی دار و به یاد ماندنی تبدیل کنید باید از آنها استفاده کنید. و با تبدیل آنها به جملات، ایده خود را منتقل کنید. بنابراین برای اینکه یک زبان را سریعتر یاد بگیرید باید از هر فرصتی استفاده کرده و به آن زبان صحبت کنید.

 

وقتی با صحبت کردن به آن زبان چیزهایی که یاد گرفته اید را به کار ببرید آن زبان بخشی از شما شده و زمان کمتری برای تکرار مکررات صرف خواهید کرد. یکی از بهترین روشها برای صحبت کردن به یک زبان این است که افرادی را برای این کار پیدا کنید.

 

هرچند نباید لزوما خود را به صحبت کردن با دیگران محدود کنید. سعی کنید “با خودتان” حرف بزنید. به هر حال شما تنها کسی هستید که 24 ساعت هفته در دسترس هستید. چند روش صحبت کردن با خود به شکل زیر است:

  • با خودتان با صدای بلند صحبت کنید. در مورد موضوعاتی که دائما به آن فکر می کنید با خود صحبت کنید یا حتی شخصیت های خیالی ایجاد کرده و یک مکالمه بسازید.

 

  • یک دفتر خاطرات درست کنید. کارها و افکار روزانه یا هر چیزی که به آن علاقه مندید را یادداشت کنید.

 

  • صدای خود را ضبط کنید. بعد از ضبط صدای خود به آن گوش کنید و سعی کنید تلفظ و دستور زبان و موارد دیگر را اصلاح کنید. همچنین می توانید از روی یک متن بخوانید و سپس صدای خود را ضبط کرده و به آن گوش کنید.

 

5- از اپلیکیشن های یادگیری استفاده کنید.
سعی کنید اپلیکیشن های لغت را روی گوشی خود نصب کنید و در طول روز از زمانهای مرده برای یادگیری استفاده کنید.

 

هر جا می خواهید معنی کلمه جدیدی را پیدا کنید می توانید از اپلیکیشن های Google Translate و iTranslate استفاده کنید.

 

با استفاده از اپلیکیشن های فلش کارت Anki و Brainscape تقریبا می توانید همه اوقات شبانه روز را به یادگیری اختصاص دهید.

6-  برنامه ای قابل دوام و موثر برای یادگیری طراحی کنید.
یادگیری موثر یک زبان چیزی نیست که به خودی خود اتفاق بیفتد. اگر می خواهید سریع یاد بگیرید باید برای این منظور برنامه ریزی کنید. برنامه شما یک نقشه راه است که باید در آن به استراتژی های صرفه جویی در زمان، استفاده از اپلیکیشن های یادگیری، تکرار، صحبت کردن تا حد ممکن، پیوند دادن آن زبان با فعالیت های مرتبط به زندگی خود توجه کنید. اما از طرفی باید برنامه یادگیری ایجاد کنید که مستمر باشد.

 

ممکن است اوایل یادگیری یک زبان گاها وسوسه شوید تا هر چه سریعتر به آن زبان مسلط شوید، اما اگر در ابتدا خیلی تندحرکت کنید انگیزه خود را به مرور از دست خواهید داد. به همین دلیل باید اصل آهستگی و پیوستگی را رعایت کنید. در طراحی برنامه خود باید برای یادگیری و ارتقا حوزه های زیر دارای استراتژی باشید:

لغت، گرامر، لیسنینگ، اسپیکینگ، راتینگ و ریدینگ. در برنامه خود باید تعادل ایجاد کنید. اگر در یکی از این حوزه های نسبت به بقیه رشد بیشتری داشتید باید در برنامه خود تجدید نظر کرده و به بخشهایی که در آنها ضعیف مانده اید وقت بیشتری اختصاص دهید. همچنین اگر دائما از برنامه خود عقب می افتید به این معناست که برنامه شما قابل دوام نیست و باید از حجم آن کمتر کنید. بنابراین باید با رویکردی شروع کنید که هم تکنیک های یادگیری موثر را به کار ببرید و هم بتوانید انرژی و تعهد خود را از ابتدا تا انتهای کار حفظ کنید.

 

اگر موارد خواسته شده را انجام دهید، قطعا از سرعت یادگیری خود شگفت زده خواهید شد و بعد به جای اینکه بپرسید “آیا تا الان باید به این زبان مسلط شده باشم یا نه؟” از پرسش این سوال متعجب خواهید شد که “چطور توانستم تا الان این زبان را یاد بگیرم؟”

مراحل فکر کردن به انگلیسیدانلود فایل صوتی این مقاله رای یادگیری سریع زبان انگلیسی چرا باید به انگلیسی فکر کنیم؟ و اساسا این کار چه اهمیتی دارد؟   اگر هنگام صحبت کردن دایما مکث می کنید و به دنبال کلمات مناسب می گردید، اما از طرفی هم دوست دارید مثل بومی زبانها و بدون وقفه صحبت کنید راز کار در یک چیز نهفته است…   این که به انگلیسی فکر کنید!   وقتی با برخی از زبان آموزانم در این خصوص صحبت می کنم [...]

مراحل فکر کردن به انگلیسی

رای یادگیری سریع زبان انگلیسی چرا باید به انگلیسی فکر کنیم؟ و اساسا این کار چه اهمیتی دارد؟

 

اگر هنگام صحبت کردن دایما مکث می کنید و به دنبال کلمات مناسب می گردید، اما از طرفی هم دوست دارید مثل بومی زبانها و بدون وقفه صحبت کنید راز کار در یک چیز نهفته است…

 

این که به انگلیسی فکر کنید!

 

وقتی با برخی از زبان آموزانم در این خصوص صحبت می کنم معمولا این گونه پاسخها را می شنوم:

  • فکر کردن به انگلیسی خیلی دشوار است!
  • دایره واژگانم فعلا کافی نیست!
  • ناچارم اول به فارسی فکر کنم بعد کلمات و جملاتم را به انگلیسی ترجمه کنم.

نکته ای که باید توجه داشته باشید که فارسی فکر کردن و ترجمه واو به واو کلمات منجر به تولید جملاتی می شود که در انگلیسی غیر عادی به نظر می رسند. زیرا بر اساس ساختاری غیر از ساختار زبان انگلیسی ساخته شده اند.

 

بعلاوه فکر کردن به فارسی و ترجمه جملات از فارسی به انگلیسی هم بسیار زمان بر است و هم منجر به تپق زدنهای مکرر، تردید و خلاصه ترمزهای بی وقفه هنگام صحبت کردن می شود.

 

مراحل فکر کردن به انگلیسی
قبلا در مقاله “فکر کردن به زبان انگلیسی: چگونه و چرا؟” در این خصوص توضیحاتی داده ام. در اینجا به معرفی 4 مرحله می پردازیم که شما می توانید بسته به سطح زبان خود یکی از آنها را برای فکر کردن به انگلیسی به کار ببرید. این مراحل می توانند برای همه زبان آموزان از پایه تا پیشرفته مناسب باشند.

 

مرحله 1 – فکر کردن به لغات به صورت انفرادی

مثلا صبح بعد از بیدار شدن از خواب به این کلمات فکر کنید:

bed, toothbrush, bathroom, breakfast, eat, apple, tea, clothes, shoes

سپس موقع رفتن سر کار به این کلمات فکر کنید:

car, traffic jam, job, company, desk, computer, paper, pencil, colleague, boss

در طول روز نیز سعی کنید نام انگلیسی هر چیزی که می بینید یا می شنوید را بخاطر آورده و به آن فکر کنید.

 

تمرین کاربردی:
همین الان به اطراف خود نگاه کنید و معادل انگلیسی حداقل 10 چیزی که می بینید یا می شنوید را در بخش نظرات در انتهای همین صفحه بنویسید.

 

مرحله 2 – فکر کردن به جملات کامل

 

در این مرحله سعی کنید در طول روز به عبارات یا جملات فکر کنید.

مثلا هنگام ناهار خوردن به این جملات فکر کنید:

I’m eating rice and chicken.                                   .دارم برنج و مرغ می خورم

My friend is drinking soda.                           .دوستم در حال نوشیدن نوشابه است

This pizzeria is very inexpensive.                        .این پیتزا فروشی خیلی ارزونه

 

یا هنگام تماشای تلوزیون به این جملات فکر کنید:

That actress is famous.                                          .اون بازیگر خانم معروفه

The journalist has black hair.                              .این خبر نگار موهای مشکی داره

He’s talking about politics.                             .اون در مورد سیاست صحبت می کنه

 

حتی اگر نمی توانید جملاتی با ساختارهای پیچیده بگویید اشکالی ندارد. مهمترین چیز این است که عادت فکر کردن به انگلیسی را در خود تقویت کنید.

 

مرحله 3 – انگلیسی کاربردی

در این مرحله تصور کنید که برای هر کاری که انجام می دهید از انگلیسی استفاده می کنید. هر بار بعد از اینکه چیزی را به زبان فارسی بیان می کنید، به این فکر کنید که همین جملات را چگونه باید به انگلیسی بیان کرد. مثلا فرض کنید الان در یک کشور انگلیسی زبان هستید. برای خرید بلیط قطار یا یک نوشیدنی چه جملاتی باید بکار ببرید؟

A round-trip ticket to Central Station, please.
Could I have a lemonade with no sugar?

این روش به شما کمک می کند تا بر اساس موقعیت های واقعی به انگلیسی واقعی فکر کنید، هر چند در این حالت فقط دارید فکر می کنید و صحبت نمی کنید.

 

اگر در این مرحله برای پیدا کردن کلمات به دیکشنری نیاز مندید می توانید به مقاله 66 دیکشنری برای 25 زبان مراجعه کنید. اگر دایما به این نوع تمرین ذهنی ادامه دهید، قول می دهم از این که به زودی قادر خواهید بود در هر موقعیتی به راحتی از زبان انگلیسی استفاده کنید متحیر خواهید شد. شما هم به من قول بدهید روزانه حداقل به مدت 15 دقیقه این تمرینات ساده ولی فوق موثررا انجام دهید!

 

مرحله 4 – انگلیسی روایی (بیان یک داستان یا بی وقفه انگلیسی صحبت کردن)
هنگامی که در صف اتوبوس، نانوایی و … هستید بهترین فرصت برای انجام این تمرین در اختیار شماست. ابتدا به یک داستان یا خاطره ای که مایل هستید آنرا برای یک دوست انگلیسی زبان تعریف کنید فکر کنید. سپس آن داستان را در ذهن خود به انگلیسی بازگو کنید.

 

یادتان باشد مجبور نیستید صحبت کنید فقط دارید فکر می کنید. پس عجله نکنید و با آرامش در ذهن خود ماجرا را به زبان انگلیسی تعریف کنید!

 

چیزی که می خواهم عمیقا باور داشته باشید این است که قطعا می توانید به انگلیسی فکر کنید!

 

همانطوری که می بینید در هر سطحی که باشید می توانید به راحتی به انگلیسی فکر کنید. پس بهانه ها را کنار بگذارید و از همین امروز شروع کنید. فکر کردن به انگلیسی یکی از مهمترین مواردی است که به کمک آن می توانید بدون وقفه و با اعتماد به نفس صحبت کنید. توصیه می کنم از همین هفته یکی از مراحلی را که گفتیم تمرین کنید. تجربیات خود را در هر کدام از این مراحل که هستید در پایین همین مقاله ثبت کنید.

خلاقیت و یادگیری یک زبان جدیددانلود فایل صوتی این مقاله یادگیری یک زبان جدید خلاقیت ما را افزایش می دهد. ما در این مقاله به بررسی 7 مورد می پردازیم تا ببینیم که چه ارتباطی بین یادگیری یک زبان جدید و خلاقیت وجود دارد.   1-  یادگیری زبان دیدگاه جدیدی از دنیا به ما می دهد.   برای گفتن شب بخیر در انگلیسی از دو عبارت “Goodnight” یا “Sweet dreams”استفاده می کنیم. در زبان ویتنامی از عبارت “Chúc ngủ ngon” استفاده می شود، به این [...]

خلاقیت و یادگیری یک زبان جدید

یادگیری یک زبان جدید خلاقیت ما را افزایش می دهد. ما در این مقاله به بررسی 7 مورد می پردازیم تا ببینیم که چه ارتباطی بین یادگیری یک زبان جدید و خلاقیت وجود دارد.

 

1-  یادگیری زبان دیدگاه جدیدی از دنیا به ما می دهد.

 

برای گفتن شب بخیر در انگلیسی از دو عبارت “Goodnight” یا “Sweet dreams”استفاده می کنیم. در زبان ویتنامی از عبارت “Chúc ngủ ngon” استفاده می شود، به این معنی که خواب خوشمزه ای داشته باشید. (راستی، برای یافتن تلفظ کلماتی که نمی دانید می توانید به سایت forvo.com مراجعه کنید!) وقتی به کلمه “خوشمزه” فکر می کنیم احتمالا کلماتی مثل پیتزا، چلوکباب، استیک و فالوده شیرازی و … در نظر ما تداعی می شود و دیگر به رفتن به رختخواب فکر نمی کنیم. بسته به زبانی که یاد می گیریم عبارات مختلف به خلاقیت ما انعطاف می دهند و ما را مجبور می کنند تا ببینیم که چگونه می توان چیزها را به شکل های مختلف بیان کنیم. هر چه تعداد زبان بیشتری یاد بگیریم در توصیف موقعیتها و چیزهای مختلف خلاق تر می شویم.

 

2-  یادگیری زبان به ما کمک می کند تا ناگفتنی ها را بیان کنیم.
در زبان های دیگر هزاران کلمه وجود دارد که نمی توان در زبان فارسی برای آنها معادلی پیدا کرد. کشف این کلمات بانک واژگان ما را افزایش داده و جهان بینی ما را نیز وسیعتر می کند.

 

3-  یادگیری زبان جدید حس شوخ طبعی را افزایش می دهد.

یادگیری یک زبان جدید بسیار لذت بخش است. وقتی یادگیری یک زبان جدید را شروع می کنیم متوجه می شویم که باید حس شوخ طبعی جدیدی را یاد بگیریم که منطبق با فرهنگ آن زبان است. بعضی اوقات لطیفه هایی که در زبان فارسی خنده دار هستند در زبان انگلیسی، فرانسه یا ژاپنی بی معنا هستند یا برعکس.

 

4- یادگیری یک زبان جدید به تقویت زبان بدن کمک می کند.

 

وقتی مطمئن نیستیم برای گفتن یک چیز از چه کلمه یا عبارتی استفاده کنیم با استفاده از زبان بدن می توانیم منظور خودمان را راحتتر بیان کنیم. به همین منوال اگر تلفظ ما چندان عالی نیست زبان بدن در این گونه مواقع می تواند مثل آچار فرانسه عمل کند.
هنگام یادگیری یک زبان جدید هر چه بیشتر بتوانیم از زبان بدن استفاده کنیم بهتر است. هیچگاه از بیان کلمات دشوار خجالت نکشید. زیرا بیان کلمات دشوار بهترین روش برای فعال سازی خلاقیت است. هر چه یک کلمه دشوارتر باشد باید در نشان دادن احساسات و حرکات خلاق تر عمل کنیم. مثلا کلمه “call” (تماس گرفتن) را از طریق زبان بدن راحتتر می توان تفهیم کرد تا کلمه “responsibility” (مسئولیت).

 

5- یادگیری یک زبان ابتکار ما را بالاتر می برد.
وقتی یک زبان دوم را یاد می گیریم آنقدر وقت ندارید یک جا بنشینیم و به ترجمه کلمات بپردازیم. بعضی اوقات ناچاریم فورا عکس العمل نشان داده و با آنچه می دانیم منظور خود را بیان کنیم. فرض کنید به جای کلمات duck/penguin بگویید “A bird that swims” یا بجای (ice cream) بگویید “really, really cold milk”.

 

اگر تا بحال به زبانی غیر از فارسی مکالمه کرده باشید می دانید که چه می گویم! (اگر چنین نیست نگران نباشید بزودی شانس شما هم فرا می رسد.)

 

6- یادگیری یک زبان جدید ذهن را باز می کند.
وقتی یک زبان جدید یاد می گیریم ناچاریم تعداد زیادی لغت، ساختارهای گرامری، اصطلاح و بسیاری چیزهای دیگر یاد بگیریم. برای این منظور ناچاریم تکنیکهای حفظ کردن را فرا بگیریم. مثل استفاده از فلش کارت، دیدن فیلم، استفاده از نمانیکس. نکته این است که از هر تکنیک به خاطر سپاری که استفاده کنیم آن تکنیک خلاقیت ما را افزایش می دهد. علاوه بر این تحقیقات نشان می دهد که به خاطرسپاری مطالب برای مغز ورزش مناسبی بوده و به خلاقیت بیشتر کمک میکند.

 

7- یادگیری زبان به ما کمک می کند تا با شکست راحتتر کنار بیاییم.
خلاق بودن کار دشواری است. ایده های بسیاری از نویسندگان، فیلم سازان یا مقاله نویسان از سطل زباله سر در آورده اند. افراد خلاق با شکست میانه خوبی دارند. شما باید در صورت رد شدن ایده هایتان انعطاف پذیر باقی بمانید. وقتی یک زبان جدید یاد می گیرید ناچارید هر روز بارها و بارها شکست بخورید. در واقع هر چه بیشتر شکست می خورید سریعتر رشد می کند.

 

شما مرتکب همه جور اشتباه می شوید. مثلا ممکن است کلمات را اشتباه به کار ببرید، یا افراد متوجه لهجه شما نشوند یا ساختار گرامری یک جمله را اشتباها به کار ببرید.
بله، قطعا در این مسیر شکست خواهید خورد اما هیچ ایرادی ندارد. زیرا هر بار که شکست می خورید نکته جدیدی یاد می گیرید. هر شکست پله ای است به سوی موفقیت. شکست خوردن، خلاقیت شما را افزایش می دهد زیرا هر چه به عنوان یک فرد خلاق بیشتر شکست بخورید ناچارید دست به خلاقیتی جدیدتر بزنید. اگر شکست را بپذیرید خلاقیت خود را به کام نابودی خواهید کشاند.

 

و بالاخره سخن آخر در مورد خلاقیت و یادگیری زبان اینکه یادگیری زبان می تواند به هر اندازه که شما بخواهید جالب باشد. هر چه خلاقیت شما در آن زبان بیشتر باشد تجربه شیرین تری از یادگیری آن زبان خواهید داشت. و از آنجاییکه یادگیری زبان خلاقیت شما را تقویت می کند هر چه مطالب بیشتری در مورد یک زبان یاد بگیرید ایده های خلاقانه بیشتری برای یادگیری زبان به ذهن شما خطور می کند. اگر هنوز برای یادگیری یک زبان جدید تردید دارید، توصیه می کنم یادگیری مکالمه انگلیسی را امتحان کنید. یادگیری یک زبان بیشتر از آنچه فکر کنید برای شما سودمند خواهد بود!

 

شما فکر می کنید یادگیری یک زبان جدید به چه طرق دیگری خلاقیت را افزایش می دهد؟از شما ممنونم که به این مطلب آموزشی توجه کردید. لطفا اولین کسی باشید که نظر خود را در پایین همین مقاله ثبت می کنید.

یادگیری انگلیسی به روش مهربان ترین راننده تاکسی ایراندانلود فایل صوتی این مقاله مدتی پیش هنگام سوار شدن به تاکسی در یکی از خیابانهای تهران به مورد عجیبی برخورد کردم که حسابی شگفت زده شدم: یک راننده تاکسی که به زبان انگلیسی صحبت می کرد! هنوز در صندلی خودم جا نگرفته بودم که جمله زیبایی توجه مرا به خودش جلب کرد. ” لطفا با لبخند وارد شوید!” همین طور که در حال خواندن این نوشته بودم راننده با خوش اخلاقی از من پرسید : “آقا با زبانی غیر [...]

یادگیری انگلیسی به روش مهربان ترین راننده تاکسی ایران

مدتی پیش هنگام سوار شدن به تاکسی در یکی از خیابانهای تهران به مورد عجیبی برخورد کردم که حسابی شگفت زده شدم: یک راننده تاکسی که به زبان انگلیسی صحبت می کرد!

هنوز در صندلی خودم جا نگرفته بودم که جمله زیبایی توجه مرا به خودش جلب کرد. ” لطفا با لبخند وارد شوید!”

همین طور که در حال خواندن این نوشته بودم راننده با خوش اخلاقی از من پرسید : “آقا با زبانی غیر از فارسی آشنایی دارید یا خیر؟” من هم که هنوز ایشان را نمی شناختم و انتظار چنین سوالی را نداشتم با کمی تعجب گفتم “بله، انگلیسی.”

 

ایشان در حالیکه لبخندی بر لبان خود داشت با اعتماد به نفس و روان شروع به انگلیسی صحبت کردن نمود. او گفت که چند زبان از جمله آلمانی، عربی و ترکی را هم می داند. برای من جالب بود شخصی یا این سن و سال و در این موقعیت تعداد زبان های بیشتر از خود من می داند.
بعد چند مجله از داشبورت اتومبیل خود بیرون آورد و به من نشان داد. عکس روی مجله و با تیتر درشت نوشته بود مصاحبه با ابراهیم دهباشی زاده خوش اخلاق ترین راننده تاکسی ایران را نشان می داد.
او افزود که “سال ۸۰ نیز به عنوان شهروند نمونه شناخته شدم چهار سکه بهار آزادی جایزه گرفتم که همه را به همسرم هدیه کردم. چون من خودم طلا هستم و نیازی به طلا ندارم!»

 

از آنجاییکه من شخصا خودم همیشه در مورد رموز یادگیری سریع زبان سعی می کنم از افراد مختلف یاد بگیرم و در موردش تحقیق کنم فرصت را مغتنم شمردم و از ایشان پرسیدم راز شما در یادگیری زبان چیست و به چه صورت زبان را یاد گرفتید؟
آقای دهباشی زاده پاسخ داد قبل از انقلاب 10 ترم انگلیسی خواندم. اما بیشتر روی مطالبی تمرکز می کنم که برای کارم لازم دارم و با هر فردی که انگلیسی می داند انگلیسی صحبت می کنم که این خود بهترین روش تمرین کردن برای من است.

 

جالب است بدانید که این دو مورد دقیقا همان چیزهایی هستند که برای روان شدن در هر زبانی به آنها نیازمندیم.
ایشان افزودند شاید نتوانم در مورد اقتصاد، سیاست یا بسیاری موضوعات دیگر خیلی مسلط صحبت کنم اما این موارد برای من اصلا ضروری نیستند. بیشترین چیزی که به آن نیاز دارم این است که بتوانم به مسافرین انگلیسی زبان به انگلیسی خوش آمد بگویم، بتوانم بفهمم دقیقا به چه آدرسی می خواهند بروند و اینکه نهایتا در مورد موضوعات عمومی مثل آب و هوا، ترافیک، رستوران و … صحبت کنم.

 

از آنجاییکه این راننده عزیز امکان انگلیسی صحبت کردن با همه را نداشت روی موردی تمرکز کرده بود که من اصطلاحا آنرا “local fluency” می نامم – یعنی توانایی صحبت کردن با اعتماد به نفس در مورد یک موضوع خاص.
قبل از اینکه از تاکسی پیاده شوم از آقای دهباشی پرسیدم از اینکه می توانید با افراد انگلیسی زبان یا مسافرین خارجی به راحتی به زبان انگلیسی صحبت کنید چه احساسی دارید؟ ایشان پاسخ دادند احساس آزاد بودن.

 

در حالیکه اغلب همکارانم ناچارند به راحتی از کنار مسافرین خارجی عبور کنند من با دیدن آنها هیجان زده می شوم و حس اعتماد به نفس بیشتری به دست می آورم. بنابراین ایشان بدون اینکه نیاز داشته باشند از طریق سیستم کتابی انگلیسی را دنبال کنند با تمرکز بر نوع انگلیسی مورد نیاز درکار خود و استفاده از آن مواردی که هر روز با آن سر و کار دارند توانسته است به این حد از تسلط برسند.

 

این فرمول ساده تسلط در یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر است. یعنی تمرکز کردن روی مواردی که نیاز داریم و استفاده مکرر از آن موارد. حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید می دانید که این شانس را دارید تا با نفر بعدی تمرین کنید و اشتباه خود را تصحیح کنید. و از آنجاییکه روی “local fluency” – یعنی توانایی صحبت کردن با اعتماد به نفس در مورد یک مورد خاص متمرکز می شوید بنابراین می توانید در موضوعات دیگر نیز مسلط شوید.

 

بنابراین اگر می خواهید بدانید چه مطالبی را در انگلیسی فرا بگیرید ابتدا ببینید از نظر شخصی یا حرفه ای چه چیزی برای شما مفیدتر است. با تمرکز روی آن مورد خاص و استفاده از آموخته های خود می توانید به سمت موضوعات دیگر نیز حرکت کنید.

 

روشی که آقای دهباشی زاده در یادگیری بکار برده دقیقا همان روشی است که ما در دوره های آنلاین و حضوری خود از آن استفاده می کنیم. اگر می خواهید با هیجان و اعتماد به نفس به انگلیسی مکالمه کنید می توانید در این دوره ها شرکت کنید.

 

اگر شما هم تجربه ای مشابه با مهربان ترین راننده تاکسی ایران داشته اید نظر خود را در این مورد برای من در بخش نظرات در انتهای همین صفحه بنویسید.

اوج گرفتن در آسمان زبان در 4 مرحلهاخیراً در حال خواندن یک رمان انگلیسی بودم که ناگهان متوجه نکته جالبی شدم. من داشتم صفحات داستان را پشت سر هم بدون آنکه در دیکشنری به دنبال معنی کلمه‌ای بگردم می‌خواندم. حال اینکه سال‌ها پیش خواندن داستان‌های انگلیسی یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن برایم بود چرا که برای پیدا کردن هر کلمه باید به دیکشنری مراجعه می‌کردم. اما امروز خواندن داستان‌های انگلیسی به‌عکس روزهای نخست برایم بسیار لذت‌بخش است.   چندی پیش در حال مطالعه مطلبی بودم که به [...]

اوج گرفتن در آسمان زبان در 4 مرحله

اخیراً در حال خواندن یک رمان انگلیسی بودم که ناگهان متوجه نکته جالبی شدم. من داشتم صفحات داستان را پشت سر هم بدون آنکه در دیکشنری به دنبال معنی کلمه‌ای بگردم می‌خواندم. حال اینکه سال‌ها پیش خواندن داستان‌های انگلیسی یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن برایم بود چرا که برای پیدا کردن هر کلمه باید به دیکشنری مراجعه می‌کردم. اما امروز خواندن داستان‌های انگلیسی به‌عکس روزهای نخست برایم بسیار لذت‌بخش است.

 

چندی پیش در حال مطالعه مطلبی بودم که به یک راز مهم پی بردم و آن آینکه برای تبدیل‌شدن به یک‌زبان آموز مؤثر باید عمل‌گرا بود. هر چه بیشتر عمل کنید سریع‌تر یاد می‌گیرید. البته باید گفت که عمل‌گرایی نسبی است.

 

منظورم این است که در مراحل اولیه یادگیری زبان، خواندن مطالب انگلیسی نه ساده است و نه لذت‌بخش. اگر بپذیرید که ارزشمندترین چیز برای یادگیری یک‌زبان خارجی عبارت است از عمل‌گرایی آنگاه باید دو سؤال مهم زیر را از خود بپرسید:

مهم‌ترین فعالیت‌هایی که باید انجام بدهم کدام‌اند؟ و هر فعالیت را در چه مرحله‌ای باید انجام دهم؟

یادگیری یک زبان را می توان به بلند شدن هواپیما از زمبن تشبیه کرد. یک ‌زبان آموز در آغاز مسیر یادگیری زبان مانند یک هواپیما است که باید چهار حرکت منظم و دقیق را به ترتیب زیر انجام دهد.

مرحله 1: بلند شدن از زمین
هواپیما برای بلند شدن از زمین ابتدا باید سرعت بگیرد. سپس باله‌های خود را بخواباند تا روی باند به‌اندازه کافی بلند شود. بعد از آن باید در خط مستقیم و در مسیری درست حرکت کند. همچنین برای بلند شدن از زمین باید سرعت ثابتی را برای مدت طولانی حفظ کند.
یادگیری زبان نیز به همین‌گونه است. شما نیز برای اوج گرفتن باید روی مجموعه‌ای از کارهای منظم متمرکز شوید. اگر در مسیر درست سرعت نگیرید و یا سرعت خود را برای مدتی طولانی حفظ نکنید، شروع این سفر قطعا زمان بیشتری از شما خواهد گرفت و به‌مراتب سفر دشوارتری پیش رو خواهید داشت.

 

مرحله 2: کنترل چاله‌های هوایی
وقتی هواپیما از زمین بلند می‌شود کارها کمی راحت‌تر می‌شود. باله‌ها بالا می‌آیند، چرخ‌ها جمع شده و شما می‌توانید هواپیما را به هر سمتی که بخواهید هدایت کنید.
البته هنوز قبل از رسیدن به چاله‌های هوایی در زیر ابرها کارهای زیادی هست که باید انجام دهید. در خصوص یادگیری زبان نیز در این مرحله باید بتوانید از پس مشکلات برآیید. در این مرحله مکالمه کردن چندان راحت نیست، اما هر چه این مرحله ی چالش‌برانگیز را بیشتر طی‌کنید سریع‌تر می‌توانید از دل مشکلات عبور کنید.

 

مرحله 3: ارتفاع گرفتن
حالا که از چاله‌های هوایی و تکان‌های ابرها عبور کرده‌اید چراغ کمربند صندلی تان خاموش می‌شود و می‌توانید آزادانه در کابین حرکت کنید. و تنها کاری که الآن باید انجام دهید این است که آنقدر اوج بگیرید تا به سطح ارتفاع مناسب برسید. در این مرحله از یادگیری زبان مکالمات شما از ساختارهای بهتر و عمق بیشتری برخوردار می شوند. زبان مقصد برای شما آسان تر شده و دیگر احتیاجی به کمک گرفتن از زبان فارسی ندارید.

 

مرحله 4: ارتفاع مناسب
در آخرین مرحله پرواز به ارتفاع مناسب رسیده اید و این راحتترین بخش سفر است. حالا می توانید به هر کجا که دلتان می خواهد بروید. یادگیری زبان در این مرحله بسیار لذت بخش است. با رعایت تمام حرکات برنامه ریزی شده قبلی به نقطه دلخواه رسیده اید. حالا می توانید یادگیری یک زبان دیگر را هم شروع کنید.

 

خب فکر می کنید در حال حاضر در کدام یک از این مراحل قرار دارید؟

اوایل که یادگیری زبان انگلیسی را شروع کرده بودم اشتباه بزرگی مرتکب می شدم و آن تمرکز بیش از حد بر گرامر بود. به عبارتی سعی می کردم قبل از بلند شدن از زمین پرواز کنم. یکی از روش های رایج برای ارزیابی توانایی زبان استفاده از چهارچوب مشترک اروپایی برای زبان ها است. هر چند به لحاظ تجربه بنده معتقدم که این چهارچوب نیز اغوا کننده است. مثلا گاهی اوقات زبان آموز علی رقم تسلط به همه قواعد گرامری کتاب هنوز قادر نیست به خوبی دیگر همکلاسی های خود مکالمه کند.در حالی که همه زبان آموزان کلاس بر اساس این چهارچوب در یک سطح قرار دارند. توصیه می کنم در مرحله اول یادگیری زبان به جای تمرکز بر قواعد گرامر بیشتر روی واژگان تمرکز کنید. و البته نه فقط یادگیری واژگان بلکه استفاده از لغاتی که می دانید.

 

با در نظر گرفتن این اصل می توان توانایی زبانی افراد را به شکل زیر نشان داد:

توانایی هر فرد در یک زبان خارجی = تعداد لغات فعال بانک واژگان آن فرد

بنابراین هر یک از 4 مرحله یادگیری زبان بر اساس تعداد لغات فعالی (پرکاربرد) که استفاده می کنید تعریف می شوند. حال نگاهی به این 4 مرحله می اندازیم و ببینیم چگونه می توان به موثرترین شکل ممکن از هر مرحله عبور کرد.

 

مرحله 1: بین 0 تا 100 لغت
در اولین مرحله از یادگیری زبان باید بر دو گام تمرکز کنید:

  • گام اول: یادگیری صداها و تلفظ یک زبان
  • گام دوم: انتخاب واژگان

ابتدا بایستی نحوه تولید صداها در آن زبان را بشناسید. به سه دلیل باید روی تلفظ خود کار کنید: اول اینکه نیاز دارید پیام خود را به شکلی موثر منتقل کنید. دوم اینکه هماهنگی با اصوات زبان مقصد مهارت شما را در لیسنینگ تقویت می کند. و بلاخره اینکه تلفظ یک عادت است – شکل دادن یک عادت در مراحل اولیه خیلی ساده تر از زمانی است که آن عادت در فرد ریشه دار شود.یک مدرس زبان آنلاین پیدا کنید و نحوه تلفظ خود را با وی چک کرده و راهکارهای لازم جهت تقویت تلفظ را از او بپرسید.

 

گام بعدی انتخاب کلماتی است که برای بیان ضروری ترین جملات خود به آنها نیازمندید. فرض کنید سفری دو هفته ای به اسپانیا دارید و زمان کافی هم برای یادگیری این زبان ندارید. در چنین موقعیتی باید ضروری ترین کلماتی که در حین سفر نیازمندید را یاد بگیرید. کلماتی مثل “بله”، ” خیر”، ” می خواهم”، “نیاز دارم”، ” می توانم”، “پیدا کردن”، “صحبت کردن”، “این”، “لطفا”، “مرسی” “سلام” و …

 

با استفاده از این کلمات می توانید خرید کنید یا یک آدرس بپرسید و خلاصه برخی کارهای ضروری را انجام دهید. به عبارتی حتی در این مرحله می توانید ( و باید) زبان مقصد را به کار ببرید و به آن زبان صحبت کنید. فرقی نمی کند آن زبان انگلیسی باشد یا فرانسه یا هر زبان دیگر!

 

در این مرحله، مهارتهای زبانی شما مثل هواپیمایی است که در حال سرعت گرفتن از روی پهنای باند است. هنوز تا رسیدن به ارتفاع مناسب خیلی فاصله دارید، اما اگر به دقت لغات کاربردی را انتخاب کنید و نحوه درست بیان کردن آن کلمات را تمرین کنید قادر به مکالمه کردن خواهید شد.

 

مرحله 2: بین 100 تا 1000 لغت

  • گام اول: یادگیری مکالمات پایه 
  • گام دوم: ادامه دادن به مطالعه لغات پر تکرار

در این مرحله هنوز زیر ابرها قرار دارید. چراغ کمربند صندلی شما روشن است. مکالمه به زبان مقصد برای شما دشوار است اما باید هر طور شده فعالانه لغاتی را که آموخته اید استفاده کنید. در این نقطه مکالمات مختلف به شما امکان می دهند تا منظور خود را بیشتر بیان کنید و با استفاده از سوالات کاربردی شروع به بررسی پیرامون خود و نیز جنبه های مختلف آن زبان می کنید. حالا می توانید سوالاتی از این دست بپرسید:

“What is the difference between these two verbs?”

تفاوت این دو فعل چیست؟

“Can you help me with the translation of this sentence?”

ممکنه در ترجمه این جمله به من کمک کنید؟

“What are the best things to do and see in this city?”

بهترین چیزی که در این شهر می شه انجام داد چیه و بهترین مکان دیدنی این شهر کجاست؟

“Where is a good place to go to try the local food?”

کدام رستوران برای خوردن غذاهای محلی مناسبه؟

 

در این مرحله هدف شما تمرکز بر لغاتی خاص راجع به یک موضوع خاص نیست بلکه روی عبارات و لغاتی تمرکز می کنید که به شما در پرسش سوالات عمومی کمک می کنند. لغات ویژه صفر کیلومترها در زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری که می خواهید را پیدا کنید. سپس لغاتی را که نمی دانید مشخص کرده و آنها را در اولویت یادگیری قرار دهید. سپس هر بار که یک لغت پرکاربرد پیدا می کنید سعی کنید از آن لغت در مکالمات خود استفاده کنید.

 

مرحله سوم: بین 1000 تا 2000 لغت

  • گام اول: تقویت دانش گرامر
  • گام دوم: پرداختن به موضوعات مورد علاقه خود در زبان مقصد

اکنون در این مرحله با دانستن هزار لغت فعال تقریبا می توانید هر مفهومی را به طور عمومی بیان کنید. در این مرحله باید روی یادگیری گرامر تمرکز کنید. توصیه می کنم وقتی به این مرحله رسیدید یک کتاب گرامر خوب بخرید. هر چند عده زیادی معتقدند که یادگیری یک زبان را باید با گرامر آغاز کرد اما به نظر من برای یادگیری سریع یک زبان باید از اولین روز روی مکالمه تمرکز کنید. تمرکز بیش از حد روی گرامر و اجتناب از یادگیری لغات فعال همان اشتباهی است که من خودم در سالهای اولیه یادگیری زبان انگلیسی مرتکب می شدم. به همین دلیل است که برای رسیدن به ارتفاع مناسب مراحل 1 و 2 ضروری هستند.

 

دومین کاری که باید در مرحله 3 انجام دهید این است که به دنبال موضوعات مورد علاقه خود بگردید. موضوعاتی مثل آهنگ، ورزش، هنر، سفر، آشپزی، کوهنوردی و …

 

همچنین می توانید افرادی را پیدا کنید که با شما علاقه مشترکی دارند و در این خصوص با آنها به زبان مقصد صحبت کنید. در این مرحله مکالمات شما شامل سوالاتی مثل این موارد می شود:

“Where do you think the best place is to pitch a tent?”

فکر می کنید مناسب ترین مکان برای نصب یک چادر کجاست؟

“Do you have any spare pegs?”

آیا گیره اضافه دارید؟

“My portable stove has run out of gas, do you have a spare canister?”

گاز اجاق گازم تمام شده آیا یک کپسول اضافه دارید؟

 

اکنون می توانید آزادانه در کابین خود بچرخید و در زبان مقصد آزادی عمل بیشتری داشته باشید. هنوز لغات زیادی هست که باید یاد بگیرید اما حداقل دیگر ناچار نیستید هنگام مکالمه انگلیسی از زبان فارسی استفاده کنید.

 

مرحله 4: + 2000 لغت

  • گام اول: بخوانید.
  • گام دوم: اغلب فعالیت های مورد علاقه تان برای کسب انگیزه باشد.

در این مرحله به ارتفاع مناسب رسیده اید. حالا می توانید به راحتی به زبان مقصد مکالمه کنید و لذت ببرید.

 

اکنون می توانید ساعتها در مورد یک موضوع صحبت کنید بی آنکه در پایان شب از فرط دشواری ساختارها و کلمات سردرد بگیرید. اگر می خواهید از این سطح بالا بروید باید مثل سه سطح قبلی به توسعه دایره واژگان فعال خود ادامه دهید. این کار در این مرحله دشوار تر است زیرا به لغاتی بر می خورید که بارها و بارها در مراحل 1 تا 3 با آنها برخورد کرده اید.

 

برای من شخصا بهترین راه برخورد با لغات جدید عبارت است از مطالعه کردن. لغات محاوره ای نسبت به لغات ادبی از محدودیت بیشتری برخوردارند. در این مرحله متوجه می شوید که به ازای لغاتی که در مکالمات خود استفاده می کنید کلمات بسیار بیشتری هم وجود دارد که هیچ گاه در مکالمات از آنها استفاده نمی کنید.

در این مرحله به دنبال خواندن کتابهایی باشید که برایتان جذاب باشند. هر بار موقع خواندن به کلمه جدیدی برخورد می کنید آن کلمه را یادداشت کنید و به دنبال فرصتی برای استفاده از آن در مکالمات بعدی باشید. این پروسه به طور تضمینی و سیستماتیک کلمات جدید را به دایره واژگان فعال شما اضافه می کند.

 

همین طور که پیشرفت می کنید سعی کنید فعالیتهای یادگیری زبان را تغییر دهید. هر مرحله از یادگیری زبان نیازمند یک روش متفاوت است. در مراحل مقدماتی فعالیت هایی مثل خواندن کمی خسته کننده است. اگر بانک مناسبی از لغات پرتکرار نداشته باشید دانستن قواعد گرامری چندان مفید نخواهد بود. و هنگامی که از این نوع بانک واژگان برخوردار شدید باید به دنبال یادگیری لغات خاص با موضوعات خاص باشید.

 

همچنان که مهارتهای خود را افزایش می دهید خود را به طرق مختلف به چالش بکشید. هر چه بیشتر فعالیتهای مناسب با سطح خود را انجام دهید سریع تر به ارتفاع مناسب می رسید و راحت تر به نقطه ای که می خواهید حرکت می کنید. خب، حالا فکر می کنید در کدام مرحله از یادگیری زبان انگلیسی هستید؟ لطفا پاسخ این سوال را در بخش نظرات برایم ارسال کنید!

66 دیکشنری آنلاین برای 25 زبانتقریبا هیچ زبان آموزی از جمله خودم وجود ندارد که هر روز با دیکشنری سر و کار نداشته باشد. کافی است در اینترنت جستجو کنید تا صدها دیکشنری پیدا کنید. اما سوال بسیاری از کاربران این است که از این بین کدام دیکشنری برای هر زبان مناسب تر است. در این مقاله به معرفی معتبرترین دیکشنریهای رایگان آنلاین پرداخته ام. هر چند بنده خود به همه این زبانها مسلط نیستم لیکن از آنجاییکه همواره تقاضاهای متعددی از سوی دوستان در خصوص معرفی [...]

66 دیکشنری آنلاین برای 25 زبان

تقریبا هیچ زبان آموزی از جمله خودم وجود ندارد که هر روز با دیکشنری سر و کار نداشته باشد. کافی است در اینترنت جستجو کنید تا صدها دیکشنری پیدا کنید. اما سوال بسیاری از کاربران این است که از این بین کدام دیکشنری برای هر زبان مناسب تر است. در این مقاله به معرفی معتبرترین دیکشنریهای رایگان آنلاین پرداخته ام. هر چند بنده خود به همه این زبانها مسلط نیستم لیکن از آنجاییکه همواره تقاضاهای متعددی از سوی دوستان در خصوص معرفی دیکشنری های مختلف برای زبانهای گوناگون وجود داشت، تصمیم گرفتم پس از تحقیق در این زمینه لیستی از۶۶ دیکشنری برتر آنلاین برای ۲۵ زبان رایج دنیا را به شما خوبان معرفی کنم. امیدوارم این مجموعه که با تلاش فراوان تهیه شده است برای شما مفید باشد.

 

۱. زبان انگلیسی    

Oxford dictionaries

 

dictionary.com

 

Longman dictionary

خودم شخصا از این دیکشنری خیلی استفاده می کنم!

 Collins dictionary 

یک دیکشنری چند زبانه فوق العاده

Urban dictionary 

یکی از دیکشنری های مورد علاقه خودم که بیشتر برای پیدا کردن اسلنگ های جدید از آن استفاده می کنم.

 

Cambridge Learner’s dictionary

 ۲. زبان فرانسه   2

http://www.larousse.fr 

http://littre.reverso.net 

این دیکشنری یکی از محبوبترین دیکشنری ها بین فرانسوی زبان ها است.

Le grand dictionnaire terminologique

اگر به دنبال اصطلاحات فنی در زبان فرانسه هستید این دیکشنری برای شماست.

 

 http://www.crisco.unicaen.fr/des/ 

این دیکشنری مترادف کلمات فرانسه را به چندین زبان معرفی می کند.

 

http://dictionnaire.sensagent.com/a/fr-fr/

۳. زبان آلمانی   3

dwds.de

http://www.duden.de/ 

این دیکشنری مانند دیکشنری بالا دریایی از اطلاعات در مورد هر کلمه ارائه می کند.

http://dict.leo.org/ 

از طریق این دیکشنری می توانید ترجمه بسیاری از لغات را از زبان آلمانی به زبان های انگلیسی، اسپانیایی، فرانسه، ایتالیایی، لهستانی، روسی، پرتغالی و چینی پیدا کنید.

 

۴. زبان ایتالیایی    4

 

http://www.treccani.it/vocabolario/italiano/

http://www.dict.cc/ 

http://de.pons.eu/ 

http://dict.tu-chemnitz.de/

۵. زبان اسپانیایی   5

http://lema.rae.es/drae 

http://www.tubabel.com/ 

http://www.spanishdict.com/ 

۶. زبان هلندی  

http://www.vandale.nl/ 

این وبسایت دارای دیکشنری تک زبانه و دو زبانه است!

 

 

۷. زبان روسی   7

 Multitran

۸. زبان عربی مصری   

http://www.lisaanmasry.com/online/search.php 

این دیکشنری برای افرادی که به دنبال یادگیری زبان عربی با لهجه مصری هستند بسیار فوق العاده است.

 

۹. زبان چینی (مندرین)   

http://www.iciba.com/

http://dict.youdao.com/

http://dict.cn/

http://www.nciku.com/

http://www.zdic.net/

http://www.mdbg.net/chindict/chindict.php

 

https://www.moedict.tw/

اگر به دنبال یک دیکشنری چینی – چینی هستید به این لینک مراجعه کنید:

  http://dict.baidu.com/

 

۱۰. زبان چینی (کنتونیز) 10

 http://www.cantonese.sheik.co.uk/scripts/wordsearch.php

۱۱. زبان ژاپنی    

http://www.excite.co.jp/dictionary/ 

دیکشنری یک زبانه و دو زبانه

http://dictionary.goo.ne.jp/ 

این دیکشنری به شما امکان می دهد به طور همزمان یک لغت را در دیکشنری یک زبانه، چند زبانه و ژاپنی – چینی جستجو کنید.

http://www.alc.co.jp/

 در این دیکشنری می توانید جملات فراوانی برای هر مثال پیدا کنید.

http://jisho.org/

http://tangorin.com/

http://dic.yahoo.co.jp/

http://nihongo.monash.edu/cgi-bin/wwwjdic?1C 

این دیکشنری ژاپنی به انگلیسی است.

http://www.sanseido.net/

۱۲. زبان کره ای   

http://m.endic.naver.com/ 

این دیکشنری چند زبانه است.

 

http://www.zkorean.com/english-korean-dictionary

 

۱۳. زبان ترکی   

http://www.seslisozluk.net/

 

۱۴. زبان سوئدی   14

http://www.ord.se/

http://g3.spraakdata.gu.se/saob/

 

۱۵. زبان پرتغالی  15

http://www.dicionarioinformal.com.br/ 

http://www.priberam.pt/dlpo/ 

 

۱۶. زبان لهستانی   16

 http://lektorek.org./polish/

http://ling.pl/

 

۱۷. زبان ایرلندی   17

http://focal.ie/ 

http://www.potafocal.com 

 

 

۱۸. زبان مجارستانی  

http://szotar.sztaki.hu/angol-magyar 

http://topszotar.hu/angolmagyar/ 

 

۱۹. زبان یونانی (کلاسیک)   19

http://www.perseus.tufts.edu/hopper/resolveform?redirect=true

 

۲۰. زبان چکسلواکیایی   

 Slovnik

Seznam

http://prirucka.ujc.cas.cz/ 

تعاریف موجود در این دیکشنری چندان جالب نیستند اما از نظر صرف افعال می توان آنرا دیکشنری مناسبی دانست.

 

۲۱. زبان ویلز   

http://www.geiriadur.net/

 

 

۲۲. زبان اسپرانتو    

http://lernu.net/  

Reta Vortaro 

http://esperanto-panorama.net/vortaro/eoen.htm 

http://vortaro.net/

 

۲۳. زبان لاتین

http://www.latin-dictionary.org/

 

 ۲۴. زبان اشاره آمریکایی

زبان اشاره سیستمی از زبان است که برای انتقال معنا، به جای الگوهای صوتی یا نوشتاری از الگوهای علایم دیداری (ترکیب همزمان شکل، جهت و حرکت دستان، بازوها یا بدن و حالات صورت)  در یک کلمه از “اشاره” استفاده می‌کند. این زبان برای ارتباط با ناشنوایان استفاده می شود.

ASL pro

Signing Savvy

 

 

۲۵. زبان اشاره (انواع مختلف)

http://www.spreadthesign.com/ 

این دیکشنری همه لغات را پوشش نمی دهد اما بر اساس نوع کشور علامتها را تفکیک می کند.

 

امیدوارم این مجموعه که با تلاش فراوان تهیه شده است برای شما مفید باشد. ما با حمایتهای شما توانسته ایم یکی از برترین مرجع مقالات آموزش زبان انگلیسی در ایران باشیم. از لطف همه شما سپاسگزاریم. لطفا اولین فردی باشید که نظر خود را در مورد این مقاله برای ما می نویسید.

اصطلاحات ورزشی پرکاربرد برای ورزش دوستاناصطلاحات در محاورات روزمره کاربرد فراوانی دارند. به همین دلیل آشنایی با آنها برای فراگیران انگلیسی زبان بسیار ضروری است.   بخصوص اگر قصد شرکت در آزمون آیلتس با نمره ۷ یا بالاتر را دارید، استفاده از اصطلاحات برای قبولی در آزمون بسیار بسیار حائز اهمیت هستند!   اصطلاحات در اغلب زبانهای مدرن وجود دارند و نمی توان همه آنها را کلمه به کلمه ترجمه کرد.بلکه باید معنا و مفهوم سمبلیک آنها را در نظر گرفت.   بنابراین توصیه می [...]

اصطلاحات ورزشی پرکاربرد برای ورزش دوستان

اصطلاحات در محاورات روزمره کاربرد فراوانی دارند. به همین دلیل آشنایی با آنها برای فراگیران انگلیسی زبان بسیار ضروری است.

 

بخصوص اگر قصد شرکت در آزمون آیلتس با نمره ۷ یا بالاتر را دارید، استفاده از اصطلاحات برای قبولی در آزمون بسیار بسیار حائز اهمیت هستند!

 

اصطلاحات در اغلب زبانهای مدرن وجود دارند و نمی توان همه آنها را کلمه به کلمه ترجمه کرد.بلکه باید معنا و مفهوم سمبلیک آنها را در نظر گرفت.

 

بنابراین توصیه می کنم برخی اصطلاحات را از زبان فارسی به انگلیسی برگردانید و ببینید کدام اصطلاحات در زبان انگلیسی با زبان فارسی مشترک هستند.

در این مقاله به معرفی چند عبارت و اصطلاح پرکاربرد در زمینه ورزش می پردازیم. استفاده از این عبارات و اصطلاحات در مکالمات روزمره در موقعیتهای اجتماعی، کاری و البته ورزشی بسیار متداول است.

شروع کردن، آغاز کردنkick off
شروع کردن، آغاز کردنget the ball rolling
شروع کردن، آغاز کردنget a head start
شروع کردن، آغاز کردنbe first out of the gate
شروع کردن، آغاز کردنplay ball
شروع کردن، آغاز کردنmake a flying start
زود شروع کردن، عجله کردنjump the gun
گُل به خودی زدنscore an own goal
خارج از فهم و تجربه شما بودنbe out of your depth
غرق در مشکلات، گرفتارin deep water
کار کسی زار بودن، تو دردسر افتادنbe for the high jump
ازکسی حمایت کردنgo to bat for someone
ازکسی حمایت کردنbeing in your corner
شانس باهات نیست./ احتمال داره شکست بخورید.the odds may be against you
دست به اقدام زدنstep up to the plate
خراب کردنdrop the ball
کوتاه نیا، رحم نکن.Don’t pull your punches
اون روی سکه را نشان دادنplay hardball
تسلیم شدن، لُنگ انداختنdon’t throw in the towel
یک موقعیت کاملا متفاوت و دشوارa whole new ball game
بی دردسر، آسانPlain sailing
تصمیم با شماست.The ball is in your court
صاحب اختیار بودنCall the shots
در آخرین لحظه شانس آوردنSaved by the bell
در شرایط برابر و مساویA level playing field

افزایش فانتومی عملکرد در 5 مرحلهآیا تا بحال برایتان پیش آمده  که تا دیر وقت پشت کامپیوترتان بنشینید و برای بیدار ماندن مدام چای و قهوه بنوشید. بعد از آنجاییکه بدنتان نسبت به کافین مقاوم شده ناچار باشید حداقل پنج فنجان چای یا قهوه بنوشید. قطعا در این گونه مواقع دوست نداشتید تمام شب را به این صورت سپری کنید. اما انگار چاره دیگری نداشتید چون موضوع مرگ و زندگی در میان بوده است. مدت زیادی امروز فردا کرده اید و  کارها را به تعویق [...]

افزایش فانتومی عملکرد در 5 مرحله

آیا تا بحال برایتان پیش آمده  که تا دیر وقت پشت کامپیوترتان بنشینید و برای بیدار ماندن مدام چای و قهوه بنوشید. بعد از آنجاییکه بدنتان نسبت به کافین مقاوم شده ناچار باشید حداقل پنج فنجان چای یا قهوه بنوشید.

قطعا در این گونه مواقع دوست نداشتید تمام شب را به این صورت سپری کنید. اما انگار چاره دیگری نداشتید چون موضوع مرگ و زندگی در میان بوده است.

مدت زیادی امروز فردا کرده اید و  کارها را به تعویق انداخته اید و حالا با  نا امیدی تمام با کوهی از کارها مواجه شده اید. خب راستش اکثر ما این تجربه را داشته ایم.

اما نگران نباشید! در این مقاله به معرفی پنج راهکار می پردازیم که با بکارگیری آنها می توانید سطح عملکرد خودتان را به سرعت افزایش دهید.

 

مهمترین تفاوت افراد موفق با افراد شکست خورده در “چگونگی صرف زمان” است.
                                                                                                                      (تور رفسلند)

 

Octopus In Business

۱. برنامه ریزی بلند مدت
برای اینکه بتوانید یک برنامه ریزی بلند مدت انجام دهید،  دقیقا باید بدانید چه می خواهید و قصد دارید به کجا برسید. هنر افراد موفق، در گرفتن تصمیماتی است که آنها را در رسیدن به اهداف بلند مدت کمک می کند. در حالیکه افراد ناموفق تصمیماتی می گیرند که آنها را پاداشهای سریع می رساند.

زندگی و کار، شبیه بازی شطرنج هستند. یک شطرنج باز حرفه ای می تواند تا چندین حرکت را پیش بینی کند. بهترین مقصد برای کار و زندگی شما کدام است؟ آیا می دانید دقیقا می خواهید به چه چیزی برسید؟ به این سوال فکر کنید و اهداف خود را بر روی کاغذ بنویسید.

 

۲. برنامه ریزی و الویت بندی کردن
برایان تریسی، سخنران معروف، معتقد است به ازای هر دقیقه ای که برای برنامه ریزی صرف می کنید، ده دقیقه عملکرد خود را افزایش می دهید. برای این کار باید یک لیست اصلی طراحی کنید و همه کارهایتان را فقط در همین یک لیست بنویسید.

به ازای هر دقیقه که برای برنامه ریزی صرف می کنید می توانید ده دقیقه عملکرد خود را افزایش دهید.                                                                                                            (برایان تریسی)

 

به منظور رسیدگی به لیست اهداف سه روش وجود دارد.
الف) لیست کارهای خود را از یک هفته قبل آماده کنید.
ب) لیست کارها را شب قبل مرور کنید.
ج) هر روز صبح قبل از هر کاری لیست کارهایتان را مرور کنید.

 

روش اول کمی وقت گیر است اما سطح عملکرد شما را بسیار افزایش می دهد. این برنامه بیشتر به درد افراد با اراده ای می خورد که به دنبال نتایج بزرگ هستند.

اگر روش اول برای شما مناسب نیست می توانید روشهای الف یا ج را امتحان کنید. همانطور که گفتم مهمترین تفاوت افراد موفق با افراد شکست خورده در نحوه صرف کردن زمان آنهاست.

 

پس اگر لیست کارهای روزمره ندارید حتما آنرا طراحی کنید. و اگر چند لیست دارید فقط از یک لیست استفاده کنید.

برای الویت بندی کارها می توانید از روش ABCDE استفاده کنید:
A: کارهایی که باید انجام دهم – اگر این کارها را انجام ندهم برایم عواقب بدی در پی خواهند داشت.
B: کارهایی که بهتر است انجام دهم – اگر آنها را انجام ندهم عواقب آنها چندان جدی نیست.
C: کارهایی که می توانم انجام دهم _ انجام ندادن آنها برایم هیچ عواقبی در پی نخواهد داشت.
D: کارهایی که می توانم واگذار کنم.
E: کارهایی که هرگز انجام نمی دهم.

هیچگاه تا کارهای گروه A را به طور کامل انجام نداده اید سراغ کارهای گروه B نروید. به همین ترتیب تا قبل از اتمام کارهای گروه B سراغ کارهای گروه C نروید و … .

 

۳. قانون ۸۰/۲۰
از آنجاییکه در شبانه روز فقط بیست چهار ساعت وقت داریم، بایستی خیلی با احتیاط و عاقلانه آنرا استفاده کنیم. قانون پارتو می گوید که ۲۰ درصد کارهایی که انجام می دهیم، ۸۰ درصد  نتایج را به بار می آورد.

 

مثلا  اگر در لیست کارهای خود ۱۰ کار باید انجام دهید، ۲ تا از آن کارها ۸۰ درصد ارزش بقیه کارها را ایجاد می کنند. بنابراین اگر بتوانید ۲ تا از آن کارها را انجام دهید ارزش این ۲ کار به اندازه ۸۰ درصد بقیه کارها خواهد بود.

 

قانون پارتو: ۲۰ درصد کارها، ۸۰ درصد  نتایج را به بار می آورند.

 

در چه ساعاتی از شبانه روز کارایی شما در بالاترین سطح قرار دارد؟

 

yki8vj10difqgijkyeie
صبح زود (۵۰%)
قبل از ظهر (۲۰%)
ظهر (۶%)
بعد از ظهر (۶%)
عصر (۱۱%)
نیمه شب (۶%)

 

بعد از انجام مراحل فوق نوبت به مرحله بعدی می رسد.

 

۴. تمرکز
کسی که بتواند به مدت ۲ دقیقه ذهن خود را بر یک موضوع متمرکز کند، به هر هدفی که بخواهد برسد. یکی از مهمترین مهارتهایی که برای رسیدن به اهداف در بازه زمانی کوتاه لازم است عبارتست از توانایی تمرکز کردن. برای داشتن تمرکز سه عامل زیر ضروری هستند:

الف) دقیقا بدانید چه کار باید انجام دهید. (عمل کردن بر اساس برنامه و لیست روزانه)

ب) حذف کلیه عوامل حواس پرت کن ( بی صدا کردن موبایل و فاصله گرفتن از فیس بوک، تلگرام و رسانه های اجتماعی)

ج) پرهیز از انجام چند کار همزمان

 

تمرکز یعنی حذف همه عوامل حواس پرت کن و حضور در لحظه.
                                                                                                       (تور رفسلند)

 

۵- زمانی که از بالاترین  سطح کارایی برخوردارید کار کنید.
تحقیقات نشان داده است که اغلب  افراد ۲ ساعت بعد از بیدار شدن از بیشترین سطح کارایی برخوردارند. برخی افراد شب زنده دار هستند و کارایی آنها در طول شب بیشتر از دیگر اوقات شبانه روز است.

ببینید کدام موقع از شبانه روز  از بیشترین میزان کارایی برخوردارید و مهمترین کارهای روزانه خود را در این ساعات انجام دهید.

مثلا من خودم در ساعات ۴ تا ۸ صبح از بیشترین میزان کارایی برخوردارم و بنابراین مهمترین برنامه های کاری ام را در این ساعت انجام می دهم.

 

خب، حالا قدم بعدی چیست؟

اکنون که دستورالعمل افزایش فانتومی عملکرد را در اختیار دارید، از هر لحظه خود بیشترین استفاده را ببرید.

 

شما در کدام ساعت از شبانه روز از بیشترین سطح کارایی برخوردار هستید؟  لطفا نظر و تجربیات خود را در زیر این مقاله درج کنید.

صفحه اصلی فروشگاه مقالات حساب کاربری