

10 عبارت انگلیسی در مورد هیجان بیش از حد
1. “My boss hit the ceiling when I told him I’d lost the documents.”
وقتی به رییسم گفتم که اسناد رو گم کردم از کوره در رفت.
( بجای اصطلاح “hit the ceiling” می توان از دو اصطلاح “go ballistic” و “blow a fuse.” نیز استفاده کرد.)
2. “I’m dying to see the new movie.”
خیلی دلم می خواد این فیلم جدید رو ببینم.
3. “Going to the World Cup Final was a dream come true.“
رفتن به فینال جام جهانی رویایی بود که به حقیقت پیوست.
4. “My heart sank when I saw my test grade – I got a 54.”
وقتی نمره امتحانم رو دیدم دلم هری ریخت – ۵۴ گرفتم.
5. “We were on pins and needles waiting to hear if we won the contest.”
وقتی منتظر شنیدن خبر برد یا باخت مسابقه بودیدم دل ما مثل سیر و سرکه می جوشید.
6. “I’m kicking myself for not booking the flight yesterday – the price just went up $200.”
افسوس می خورم که چرا دیروز بلیط پرواز رو رزرو نکردم – قیمت بلیط الان شده ۲۰۰ دلار.
بعد از این اصطلاح فعل به صورت –ING به کار می رود.
7. “I was shaking like a leaf after I heard an explosion on the train.”
وقتی خبر انفجار در قطار رو شنیدم داشتم مثل بید می لرزیدم.
8. “I’m pumped about the concert this weekend – it’s gonna be awesome!”
بخاطر کنسرت این هفته خیلی ذوق زده هستم – حتما خیلی فوقالعاده خواهد بود.
9. “I was floored by all the help we received after our son was in a serious accident.”
بعد از تصادف ناجوری که پسرم داشت از این همه کمکی که به ما شد حیرت زده شدم.
10. “It drives me up the wall when people answer their cell phones in English class.”
وقتی افراد سر کلاس انگلیسی جواب موبایلشون رو می دن عصبی می شم.
بجای این اصطلاح می توان از اصطلاح “drives me crazy” و “drives me nuts.” نیز استفاده کرد.

۱۰۰ پاسخ به متداول ترین سوالات رایج در مکالمات انگلیسی
چرا با هزار تا لغت، یه جمله ساده رو نمیتونیم درست کنیم؟
حتماً تا حالا برات پیش اومده که کلی لغت انگلیسی بلدی، اما وقتی میخوای با یه خارجی صحبت کنی، انگار زبونت میبنده! یا بدتر از اون، جملههایی رو میسازی که کلی خندهدار و بامزه میشه!
چرا این اتفاق میافته؟ چون یاد گرفتن لغات یه بخش از ماجراست، اما مهمتر از اون، بلد بودن نحوهی درست چیدن این لغات توی جملههاست.
تو این مقاله میخوام یه سری از رایجترین سوالهایی که ممکنه تو مکالمات روزمره باهاشون روبرو بشی رو بررسی کنیم و بهت یاد بدیم که چطوری بهشون جواب بدی.
پس اگر میخوای انگلیسیت رو از حالت تئوری دربیاری و بتونی روان و راحت با هر کسی انگلیسی صحبت کنی، این مقاله رو از دست نده.
سوالات متداول
۱. What do you do? (“What is your job/profession?”) شغل شما چیه؟
I work in a bank. .در بانک کار می کنم
I’m unemployed at the moment. .فعلا بیکار هستم
I run my own business. .برای خودم کار می کنم
I’m retired now. I used to be an engineer. .الان بازنشسته ام. قبلا مهندس بودم
۲. Are you married? آیا متاهل هستید؟
Yes, I’ve been married for two years now. .دو ساله که ازدواج کرده ام
I’m divorced. .از همسرم جدا شدم
I’m engaged – we’re getting married next year. .نامزد هستم. سال آینده ازدواج می کنیم
No, but I’m in a relationship. .نه، فعلا با یک نفر آشنا شدم
Nope, I’m single. .نه، مجرد هستم
۳. Why are you studying English? چرا زبان انگلیسی می خونی؟
For work. .برای کار
So I can communicate when I travel. .برای اینکه بتونم موقع مسافرت ارتباط ایجاد کنم
I love learning new languages. .عاشق یادگیری زبانهای جدید هستم
Because I’d like to immigrate to the U.S. .چون می خوام به آمریکا مهاجرت کنم
I’m thinking of studying in England. .در نظر دارم در کشور انگلیس ادامه تحصیل بدم
دقت کنید نگویید “thinking to study.” بلکه بگویید “thinking of studying”.
۴. Where/How did you learn English? کجا/چطور انگلیسی رو یاد گرفتید؟
I took classes for three years. .سه سال کلاس رفتم
I did an intensive course. .در یک دوره فشرده شرکت کردم
I’ve been studying on my own. .خودم خوندم
بجای studying on my own نیز می توان از عبارت studying by myself. استفاده کرد.
I picked it up from movies and songs. .از طریق فیلم و آهنگ یاد گرفتم
My friend taught. .دوستم به من یاد داد
۵. What do you do in your free time? اوقاتی بیکاری چه کار می کنی؟
I don’t have any free time. .من اصلا وقت آزاد ندارم
I usually hang out with friends. .با دوستانم وقت می گذرونم
I go running a lot. .خیلی می دوم
I do volunteer work. .کارهای داوطلبانه انجام می دم
I like reading and relaxing at home. .کتاب خوندن و استراحت در منزل را دوست دارم
۶. What’s the weather like? / How’s the weather? هوا چطوره؟
Hot and humid. .گرم و مرطوبه
It’s pouring – take an umbrella. .به شدت بارون می باره- با خودت چتر بردار
A little chilly – you might wanna bring a jacket. .کمی سرده – بهتره یه کاپشن همراه خودت بیاری
Gorgeous – a perfect summer day! !عالیه- یه روز فوق العاده تابستونیه
It’s quite cold – make sure to bundle up. .خیلی سرده- حسابی خودتو بپوشون
۷. What time is it? / Do you have the time? ساعت چنده؟
It’s ten o’clock. .ساعت ده است
It’s half past four. .ساعت چهار و نیم است
It’s a quarter to twelve. .ساعت یه ربع به یازده است
Let me check my phone. .اجازه بدید تلفنم رو چک کنم
Sorry, I don’t know. .ببخشید. نمی دونم
سوالات مربوط به خرید و روابط اجتماعی
۸. Can I help you? / Do you need any help? می توانم کمکتون کنم؟
No thanks, I’m just browsing. .نه مرسی، فقط نگاه می کنم
Yes – do you have this in a larger size? بله، سایز بزرگتر این رو دارید؟
Yes – where are the try-on rooms? بله، اتاقهای پرو کجا هستند؟
Yeah, can you tell me how much this is? بله، میشه بگید قیمت این چنده؟
Yeah, I’m looking for something under $30. . بله، یه چیزی می خوام که زیر ۳۰ دلار باشه
۹. How’s it going? چطوری؟
Great! Couldn’t be better! .عالی! بهتر از این نمی شم
Fine. How are things with you? خوبم. شما چطوری؟
Not bad. .بد نیستم
I can’t complain. چی بگم؟
Do you really wanna know? واقعا می خوای بدونی؟
۱۰. How are you feeling? اوضاع احوالت چطوره؟
Great! Never better. .عالی! بهتر از این نمی شه
I’m all right. .خوبم
Like I need a vacation. .فکر کنم به یه تعطیلی نیاز دارم
A little depressed. .کمی دلمرده ام
Really awful. .خیلی حالم خرابه
۱۱. How was your day? امروز اوضاع چطور بود؟
Really good! !خیلی خوب
Pretty uneventful. . خبر خاصی نبود
Very productive. ( ……..خیلی عالی. ( از نظر درآمد و
Super busy. .خیلی کار داشتم
A total nightmare. .وحشتناک بود
۱۲. Did you like the movie? از فیلم خوشت آمد؟
It was fantastic. .عالی بود
It was terrible. .افتضاح بود
It wasn’t bad. .بد نبود
It’s one of the best I’ve ever seen. .یکی از بهترین فیلمهایی بود که تا بحال دیدم
No, I didn’t think it lived up to the hype. .نه، اون چیزی که انتظار داشتم نبود
۱۳. How was the party? مهمونی چطور بود؟
Crazy – it was absolutely packed. .مسخره- خیلی شلوغ بود
It was a good time. .خوش گذشت
Small, but fun. .تعداد زیادی نبودن اما خوب بود
There was hardly anybody there. . تعداد خیلی کمی حضور داشتند
Boring – I couldn’t wait to get outta there. .خسته کننده بود- فقط لحظه شماری میکردم زودتر تموم بشه
۱۴. Can you give me a hand? میشه بهم کمک کنی؟
Of course! !البته
I’d be glad to. .با کمال میل
Will it take long? خیلی طول می کشه؟
Sure – just a sec. .حتما- یه لحظه صبر کنید
Sorry – I’m a bit busy at the moment. .ببخشید- الان کمی کار دارم
۱۵. What have you been up to lately? چه کارها می کنی؟
I’ve been working a lot. .خیلی کار می کنم
Mostly studying. .بیشتر وقتها درس می خونم
I’ve been taking it easy. .استراحت می کنم
Planning my summer vacation. .در حال برنامه ریزی برای تعطیلات تابستون هستم
Nothing much. .هیچی
۱۶. What’s the matter? چی شده؟
Oh, I’m just having a rough day. .روز خیلی سختی داشتم
I’m not feeling so good. .حالم خیلی خوش نیست
I just found out my mother’s in the hospital. .تازگی ها خبر دار شدم که مادرم در بیمارستانه
I’d rather not talk about it. .ترجیح می دم راجع بهش صحبت نکنم
Nothing, I’m fine. .چیزی نیست، خوبم
سوالات مربوط به رستوران
۱۷. What would you like to drink? نوشیدنی چی میل دارید؟
Iced tea, please. .آیس تی، لطفا
Just water for me. .برای من آب بیارید
What do you have? چی دارید؟
Could we see the beverages list? میشه لیست نوشیدنی ها رو ببینیم؟
Nothing for me, thanks. .من چیزی نمی خوام، ممنون
۱۸. Are you ready to order? آماده سفارش دادن هستید؟
Not quite – I think we need a little more time. .کاملا نه- فکر کنم کمی وقت بیشتری نیاز داریم
What are the specials today? غذای ویژه امروز چیه؟
Yes, I’ll have a Caesar salad and then the grilled chicken with potatoes.
بله، سالاد سزار بعدش هم مرغ بریان همراه با سیب زمینی.
Uh-huh. To start off, we’ll split an order of tomato soup.
برای شروع یه کاسه سوپ گوجه فرنگی با هم می خوریم.
Almost – I just have a couple of questions. .تقریبا بله- چند تا سوال داشتم
۱۹. Is everything OK? همه چیز مرتبه؟
Yes, everything’s fine, thanks. .بله همه چیز خوبه ممنون
It’s all delicious! !خیلی خوشمزه است
Could we have some more water, please? میشه لطفا یه کم دیگه آب برای ما بیارید؟
Actually, I’m still waiting for my side dish. .راستش منتظر غذای فرعی هستم
To be honest, my food is kinda cold. Could you heat it up?
راستشو بخواین غذای من کمی سرده. ممکنه گرمش کنید؟
۲۰. Can I get you anything else? چیز دیگه ای میل دارید برای شما بیارم؟
Two decaf coffees, please. . دو تا قهوه بدون کافیین لطفا
Just the check, please. .لطفا صورت حساب را بیارید
Could I have a look at the dessert menu? میشه یه نگاهی به منو دسر بندازم؟
I’ll have a slice of apple pie. .یه تکه کیک سیب می خورم
No thanks – I think we’re just about done. .نه مرسی- فکر کنم سیر شدیم
حالا که با مهمترین سوالات و جوابهای مکالمهای آشنا شدی، چطور میتونی این مهارتها رو تقویت کنی و به یه مکالمهگوی حرفهای تبدیل بشی؟
ما توی دورههای مکالمه آنلاین فرمول یک و کمربند مشکی، یه سیستم آموزشی فوقالعاده طراحی کردیم که بهت کمک میکنه تا در کمترین زمان ممکن به هدفت برسی. این دورهها با تمرکز بر روی مکالمههای واقعی و کاربردی، بهت یاد میدن که چطوری با اعتماد به نفس و روان انگلیسی صحبت کنی.
چرا دورههای ما متفاوتن؟
- تمرکز بر روی نتیجه: ما نه تنها بهت زبان یاد میدیم، بلکه بهت یاد میدیم که چطور از زبانت استفاده کنی و به نتیجه برسی. و البته نتایج واقعی دوره های ما سند این مدعاست!
- مکالمه محور: در دورههای ما، بیشترین تمرکز روی تمرین مکالمه هست تا بتونی به راحتی با هر کسی در هر موقعیتی صحبت کنی.
- آموزش گام به گام: مطالب به صورت ساده و روان آموزش داده میشه تا به راحتی بتونی اونها رو یاد بگیری.
- تضمینی: ما به کیفیت دورههایمون اطمینان داریم و به همین دلیل، ضمانت بازگشت وجه رو بهت ارائه میکنیم.
پس اگر میخوای انگلیسی صحبت کردن رو یاد بگیری و به هدفت برسی، همین الان ثبتنام کن و به جمع زبانآموزان موفق ما بپیوند.

10 عبارت برای بیان تغییر نظر
1 – I changed my mind. .نظرم رو عوض کردم
“I was going to buy a car, but then I changed my mind and bought a motorcycle instead.”
قصد داشتم یک اتومبیل بخرم، اما بعد نظرم عوض شد و بجاش یک موتور سیکلت خریدم.
2 – I’ve had a change of heart. .دلم نمیاد
“The boss told us we would have to work on the holiday, but then he had a change of heart and gave us the day off.”
رییس گفت باید روز تعطیل بیاییم سر کار، اما بعد دلش سوخت و اون روز رو به ما مرخصی داد.
3 – Hang on a minute / a second. .یک لحظه صبر کنید
Sally’s on the other phone – would you like to hang on a second?
سالی داره با اون یکی خط صحبت می کنه – می خواین یک لحظه صبر کنید؟
4 – On second thought… …الان که فکر می کنم می بینم
“Let’s go to the mall this afternoon.” . بیا امروز بعد از ظهر بریم بازار
“OK.” . باشه
“On second thought… it’s probably going to be really crowded because it’s Friday. How about we go the movies instead?”
الان که فکر می کنم می بینم چون امروز جمعه است ممکنه خیلی شلوغ باشه. چطوره بجاش بریم سینما؟
5 – On/upon reflection… …خوب و حسابی فکر کردن راجع به
“I was thinking of becoming an engineer, but upon reflection, I decided that teaching would be a better career choice for me.”
در این فکر بودم که مهندس بشم، اما بعد از کلی فکر کردن به این نتیجه رسیدم که برای من تدریس شغل بهتری است.
6 – After further consideration… …بعد از تامل و بررسی بیشتر
“We appreciate your taking the time to prepare the proposal, but after further consideration, we’ve decided not to continue this project.”
از اینکه برای تهیه طرح پیشنهادی وقت گذاشتید از شما ممنونیم اما بعد از بررسی بیشتر تصمیم گرفته ایم این پروژه را ادامه ندهیم.
7 – He convinced/persuaded me to… …متقاعد کردن
“I was planning on traveling to Mexico, but Dan convinced me to go to Costa Rica instead.”
برای سفر به مکزیک برنامه ریزی میکردم اما دن منو متقاعد کرد بجای مکزیک بخ کاستا ریکا بروم.
8 – I’m not sure what I was thinking when I… … نمی دونم چه فکری کردم وقتی
“I’m sorry, I really don’t have the time to help organize the event. I don’t know what I was thinking when I said yes.”
متاسفم، اصلا وقت کمک برای سازماندهی این برنامه را ندارم. نمی دونم چه فکری کردم گفتم بله.
9 – I did a 180. . صد و هشتاد درجه تغییر کردم
“I used to make fun of people who don’t eat meat, but after learning more about the subject, I did a 180 and I’m now a vegetarian myself.”
قبلا کسانی راکه گوشت نمی خوردند مسخره می کردم اما بعداز اینکه بیشتر راجع به این موضوع فهمیدم ۱۸۰ درجه تغییر عقیده دادم و الان خودم گیاه خوار هستم.
10 – he tends to be fickle. ( .اون مودیه. (دایما نظرشو عوض می کنه
Because John tends to be fickle , he will probably never settle down with one woman.
از آنجاییکه جان آدم مودی هستش بعیده بتونه با یک زن زندگی کنه.

yell / shout / scream / shriek= فریاد زدن در موارد زیر از این افعال استفاده می شود: صدا زدن کسی که در فاصله دور ایستاده است. “The soccer coach shouted instructions to the players on the field.” مربی فوتبال با فریاد دستورات را به بازیکنان اعلام می کرد. عصبانیت “I saw you and Tom yelling at each other yesterday. ” دیروز تو و تام رو دیدم که سر هم داد می زدید. ترسیدن یا شگفت زده شدن “Barbara shrieked […]
لغات پیشرفته انگلیسی: 16 لغت برای صحبت کردن
yell / shout / scream / shriek= فریاد زدن
در موارد زیر از این افعال استفاده می شود:
- صدا زدن کسی که در فاصله دور ایستاده است.
“The soccer coach shouted instructions to the players on the field.”
مربی فوتبال با فریاد دستورات را به بازیکنان اعلام می کرد.
- عصبانیت
“I saw you and Tom yelling at each other yesterday. ”
دیروز تو و تام رو دیدم که سر هم داد می زدید.
- ترسیدن یا شگفت زده شدن
“Barbara shrieked when she found a giant spider in her bed.”
وقتی باربارا یک عنکبوت بزرگ در رختخواب خودش دید جیغ زد.
- موقع درد کشیدن
“The little boy started screaming when he accidentally closed his finger in the car door.”
وقتی انگشت پسرک لای درب اتومبیل موند جیغ کشید.
cheer = هورا کشیدن
“Everyone cheered when the Brazilian team scored a goal.”
بعد از گل تیم برزیل همه هورا کشیدن
whisper = پچ پچ کردن
mumble = زیر لب سخن گفتن
“My son mumbled an apology to my daughter after breaking her favorite toy.”
پسرم بعد از شکستن اسباب بازی مورد علاقه دخترم زیر لب از او معذرت خواهی کرد.
mutter / murmur/ grumble = غرغر کردن
“He left the store muttering about the terrible customer service.”
او غرغرکنان از وضعیت افتضاح خدمات به مشتریان،فروشگاه را ترک کرد.
whine = ناله و شکایت کردن
“My kids started whining when I told them they couldn’t watch TV until they had finished their homework.”
بعد از اینکه به بچه ه گفتم تا تکالیفتون رو تمام نکنید نمی تونین تلوزیون تماشا کنید شروع به نالیدن کردن.
(“But mooooom, that’s not faaaaiiir, I’ll miss my favorite prograaaaam!”)
آخه ماماااااااااااان، بی انصافیهههههههههههههه، تااون موقع دیگه برنامه تمااااااااااااااااااااام شده.
ramble = حرف بی ربط زدن
“You shouldn’t ramble during a job interview. Try to keep your answers concise and relevant.”
نباید در حین مصاحبه کاری حرف بی ربط بزنی. سعی کن دقیق و مرتبط صحبت کنی.
chat = اختلاط کردن- گپ زدن
“The teacher was chatting with a few students in the hallway.”
معلم داشت با چند تا دانش آموز در راهرو صحبت می کرد.
stutter / stammer = با لکنت زبان صحبت کردن
gossip = غیبت کردن
“My neighbor loves to gossip – I think she’s got some dirt on everyone who lives in this apartment building.”
همسایه من عاشق غیبت کردنه- فکر کنم از تمام کسانی که در این ساختمون زندگی می کنن آتو داره.
snap at (someone) = داد و بیداد کردن
There’s no need to snap at me – it’s not my fault that you lost your wallet.
چرا سر من داد و بیدا دمیکنی- تقصیر من چیه که تو کیف پولتو گم کردی؟

39 لغت مرکب در زبان انگلیسی
کلمات مرکب با book
1. bookstore کتابفروشی
2. bookcase کتابخانه
3. bookshelf قفسه کتاب
4. bookmark چوب الف
کلمات مرکب با door
5. doorstep آستانه در
6. doormat پادری
7. doorbell زنگ در
8. doorknob دستگیره در
9. doorway درگاه
10. doorstop ( زیر دری (لاستیک پای درب
11. doorman دربان
کلمات مرکب با fire
12. fireplace شومینه
13. campfire . آتشی که در اردو روشن می شود
14. bonfire (. آتش بازی (آتشی که در مراسم هایی مثل چهارشنبه سوری روشن می کنیم
15. firewood هیزم
16. fire fighter آتش نشان
17. fireworks مواد آتش زای رنگی ویژه مراسم

18. handwriting دست خط
19. handrail نرده
20. handshake دست دادن
21. handstand بالانس
22. lifeguard مامور نجات غریق
23. lifeboat قایق نجات
24. life jacket = life preserver = life vest جلیقه نجات
25. lifestyle شیوه زندگی
کلمات مرکب با night
26. nightlife (. شب زنده داری (به طور کلی منظور تعداد کلوپ ها و سرگرمی های شبانه است
27. nightgown لباس خواب زنانه
28. nightmare کابوس
کلمات مرکب با sun
29. sunrise طلوع خورشید
30. sunset غروب خورشید
31. sunshine نور آفتاب
32. sunbathing حمام آفتاب
33. sunburn آفتاب سوختگی
کلمات مرکب با water
34. watermelon هندوانه
35. waterfront اسکله
36. waterproof ضد آب
37. waterlogged خیس آب
- سطح انگلیسی شما چیست؟
- آیا میتوانید رکورد خود یا دوستانتان را بشکنید؟
- با کلیک بر روی شکل زیر و شرکت در این آزمون پاسخ سوالات خود را بیابید!

آیا شما نیز هنگام انگلیسی صحبت کردن بخاطر ضعف بانک واژگان از بیان منظور خود عاجز هستید؟ دانستن لغات کلید سلیس صحبت کردن است. آیا آماده هستید تا دایره واژگان خود را افزایش دهید؟ امروز به آموزش ۲۶ لغت برای توصیف ظاهر افراد می پردازیم. 1. beautiful […]
26 لغت برای توصیف ظاهر افراد
آیا شما نیز هنگام انگلیسی صحبت کردن بخاطر ضعف بانک واژگان از بیان منظور خود عاجز هستید؟ دانستن لغات کلید سلیس صحبت کردن است. آیا آماده هستید تا دایره واژگان خود را افزایش دهید؟ امروز به آموزش ۲۶ لغت برای توصیف ظاهر افراد می پردازیم.
1. beautiful زیبا
2. handsome ( خوش قیافه (برای آقایان
3. pretty=lovely= gorgeous=stunning (خیلی زیبا (برای خانمها
4. She turns heads .اون اینقدر زیباست که نظر همه را به خودش جلب میکنه
5. attractive جذاب
6. good-looking (خوش قیافه ( هم برای آقایان هم خانمها
7. cute ( بامزه (برای بچه ها- حیوانات
8. hot خیلی زیبا
9. ugly زشت
10. plain قیافه معمولی
لغات انگلیسی برای کلمه “چاق”
11. overweight=heavy=big= large چاق
12. obese خیلی چاق
13. chubby ( خپل ( برای بچه ها
14. husky = heavy set ( چاق (برای مردها
15. plump = curvy ( چاق (برای خانمها
16. flabby ( گوشتالو (برای توصیف توصیف دست، شکم، ران و باسن
لغات انگلیسی برای کلمه “لاغر”
17. skinny لاغر مردنی
18. lean= wiry لاغر و عضلانی
19. petite ( کوتاه و لاغر (فقط برای خانمها
20. lanky بلند قد و لاغر
21. thin=slim= slender لاغر ترکه ای
لغات انگلیسی برای کلمه “عضلانی”
22. muscular عضلانی
23. Fit خوش هیکل
24. Strong قوی
25. in good shape خوش اندام
26. “ripped” فرد با اندام ماهیچه ای

- سطح انگلیسی شما چیست؟
- آیا میتوانید رکورد خود یا دوستانتان را بشکنید؟
- با کلیک بر روی شکل زیر و شرکت در این آزمون پاسخ سوالات خود را بیابید!

فعل “Get” در زبان انگلیسی کاربردهای بسیار زباد و معانی مختلفی دارد. در این مقاله به بررسی دقیق معانی مختلف get و ۳۰ کاربرد رایج آن می پردازیم. GET + adjective (get+ صفت) 1. get married ازدواج کردن We’re getting married next year – the wedding will be in August. ما سال آینده ازدواج خواهیم کرد- عروسی در ماه آگوست خواهد بود. 2. get divorced طلاق گرفتن Brenda got divorced ten years ago, and she hasn’t […]
30 عبارت پرکاربرد و معانی مختلف ”get”
فعل “Get” در زبان انگلیسی کاربردهای بسیار زباد و معانی مختلفی دارد. در این مقاله به بررسی دقیق معانی مختلف get و ۳۰ کاربرد رایج آن می پردازیم.
GET + adjective (get+ صفت)
1. get married ازدواج کردن
We’re getting married next year – the wedding will be in August.
ما سال آینده ازدواج خواهیم کرد- عروسی در ماه آگوست خواهد بود.
2. get divorced طلاق گرفتن
Brenda got divorced ten years ago, and she hasn’t seen her ex-husband since!
بِرِنا ۱۰ سال پیش طلاق گرفت و از اون موقع تا بحال شوهر سابقش رو ندیده.
3.get angry عصبانی شدن
My sister gets really angry when I borrow her clothes without telling her.
خواهرم وقتی بدون هماهنگی لباسهاشو قرض می گیرم به شدت عصبانی می شه.
4. get tired خسته شدن
It’s late and I’m getting tired. Let’s go home.
الان دیر وقته و من هم خسته شدم. بیا بریم خونه.
5. get dark تاریک شدن
The theater’s getting dark – I think the movie is starting!
سینما داره تاریک میشه- فکر کنم فیلم داره شروع می شه.
6. get lost گم شدن
Philip got lost in the NYC subway and had to ask for directions to Times Square.
فیلیپ در مترو نیویورک گم شد و مجبور شدن مسیرهای منتهی به سمت تایم اسکوار رو سوال کنه.
GET + comparative (get+تفضیلی صفت)
7. get better بهتر شدن
Larissa’s getting better at dancing. She practices every day.
رقص لاریسا داره بهتر می شه. او هر روز داره تمرین میکنه.
8. get worse بدتر شدن
If your headache gets worse, you should see a doctor.
اگر سر درد شما بدتر شد باید پیش دکتر برید.
9. get more expensive گران تر شدن
It’s getting more and more expensive to buy an apartment in Rio de Janeiro.
قیمت آپارتمان در ریو دژنرو داره گران و گرانتر می شه.
10. get safer ایمن تر شدن
Buying things online has gotten safer with tools like PayPal.
با استفاده از ابزارهایی مثل پی پل، خریدهای اینترنتی مطمن تر شده است.
11. get more important مهم تر شدن
It’s getting more important to speak multiple languages in today’s globalized world.
در دهکده جهانی امروزی صحبت کردن به چند زبان داره اهمیت بیشتری پیدا می کنه.
12. get deeper عمیق تر شدن
Be careful – the water gets deeper quickly on that side of the pool.
مراقب باش- آب در آن سمت استخر به سرعت عمیق می شه.
GET + preposition (phrasal verbs) get + عبارتهای فعلی) حرف اضافه)
13. get up بیدار شدن
My alarm clock goes off at 6:30, but I don’t get up until 7:15.
ساعت ۶:۳۰ ساعتم زنگ می زنه، اما من تا ساعت ۷:۱۵ بیداره نمی شم.
14. get along with کنار آمدن با
I get along really well with my colleagues. They’re a pleasure to work with.
من خیلی خوب با همکارانم کنار میام. کار کردن با آنها خیلی لذت بخشه.
15. get into داخل شدن به
How did the dog get into the house? He’s supposed to stay outside!
این سگ چطوری داخل خونه شده؟ قرار بود بیرون بمونه!
16. get out بیرون آمدن از
Randall got out of the car to check the tires.
رندل از اتومبیل بیرون آمد تا تایرها رو چک کنه.
17. get around گشتن اطرافِ
It’s very easy to get around Berlin – there’s a great subway system.
خیلی راحت می شه اطراف برلین رو گشت- چون سیستم مترو خیلی فوق العاده ای هست.
18. get together دور هم جمع شدن
My family always gets together for major holidays like Christmas and New Year’s.
خانواده من همیشه در تعطیلات مهمی مثل کریسمس و سال نو دور هم جمع می شن.
GET + a place = arrive (get+ رسیدن =یک مکان )
19. get to the office رسیدن به دفتر کار
My boss always gets to the office by 7:30 AM.
رییسم همیشه تا ساعت ۷:۳۰ به دفتر کار میرسه.
20. get home رسیدن به خانه
I had to work overtime, so I didn’t get home until midnight.
مجبور به اضافه کار بودم، به همین خاطر نصفه شب به خونه رسیدم.
21. get to the train station رسیدن به ایستگاه قطار
When they got to the train station, they realized they’d left their tickets at home.
وقتی آنها به ایستگاه قطار رسیدن متوجه شدن که بلیطها رو در خانه جا گذاشتن.
22. get there رفتن به آنجا
I don’t know exactly where the post office is. Could you tell me how to get there?
دقیقا اداره پست رو بلد نیستم. میشه بهم بگید چطوری اونجا برم؟
GET = receive (get =دریافت کردن )
23. get an e-mail ایمیل دریافت کردن
Did you get my e-mail?
آیا ایمیل من رو دریافت کردید؟
24. get a present کادو گرفتن
I got lots of presents for my birthday this year.
امسال برای تولدم یه عالمه کادو گرفتم.
25. get grades نمره گرفتن
If you get good grades in high school, you can get into a good college.
اگه در دبیرستان نمرات خوب بگیری میتونی وارد یه دانشگاه خوب بشی.
26. get a certification مدرک- گواهینامه
I got my scuba diving certification last year.
پارسال مدرک غواصی ام را گرفتم.
27. get an award جایزه گرفتن
Ted got an award for being the best salesperson in the company.
تِد به عنوان بهترین فروشنده شرکت جایزه گرفت.
GET = buy / obtain (get = خریدن/ گیرآوردن)
28. get a job شغل گیر آوردن
Tanya moved to Los Angeles because she got a job there.
تانیا به لس آنجلس رفت چون در اونجا یه شغل گیر آورد.
29. get an apartment آپارتمان خریدن/ گیر آوردن
“Have you found a place to live?”
جایی برای زندگی گیر آوردی/ خریدی؟
“Yeah, I just got a great apartment right in the city center!”
آره، یه آپارتمان عالی درست در مرکز شهر گیر آوردم/ خریدم.
30. get [something] for a good price به قیمت خوب خریدن
We got this TV for a good price during the spring sale.
این تلویزیون رو در حراج بهاره به قیمت خوبی خریدیم.
- سطح انگلیسی شما چیست؟
- آیا می توانید رکورد خود و دوستانتان را بشکنید؟
- روی شکل زیر کلیک کنید و با شرکت در این آزمون پاسخ سوالات خود را بیابید!

6 راهکار برای ایجاد عادت مطالعه ریشه دار (قسمت دوم)
۴- هر مطلبی که میخواهید را سفارش دهید تا ضبط شود.
برای این منظور میتوانید از معلم خود یا یک دوست بخواهید تا بخشی از یک متن را برایتان بخواند.
همچنین میتوانید با مراجعه به سایت Rhinospike متنهایی را که میخواهید به انگلیسی خوانده شوند را در این سایت قرار دهید.
اما در عوض باید مطلبی را برای فردی که قصد دارد زبان فارسی را یاد بگیرد بخوانید. و بعد میتوانید مطلبی را که سفارش داده بودید را بهصورت فایل Mp3 دانلود کنید.
۵- خیلی درگیر جزییات نشوید.
برای سریع شدن در حوزه درک مطلب سعی کنید خیلی درگیر پیدا کردن لغات و اصطلاحات جدید نشوید. سعی کنید ابتدا همه یک صفحه یا پاراگراف را کامل بخوانید.
از مراجعه دائم به دیکشنری خودداری کنید.
همانگونه که قبلاً نیز گفتم جستجوی سریع کلمات یکی از مزایای کتابهای الکترونیکی است. اما همین مزیت میتواند در صورت اعتیاد به یافتن هر لغت جدید تبدیل به یک مشکل بزرگ شود. دلیل این امر نیز آن است که وقتی درگیر پیدا کردن لغات میشوید. ناگهان متوجه میشوید که فراموش کردهاید که از ابتدا قرار بوده یک متن را بخوانید. و تمام وقت خود را صرف پیدا کردن لغات نمودهاید.
اگر بخواهید تکتک لغات جدید در یک متن را پیدا کنید نهتنها رشته داستان از دستتان در میرود بلکه سرعت خواندنتان نیز بهشدت افت میکند. شاید با این کار چند لغت و اصطلاح را از دست بدهید اما این روش چند مزیت دارد:
- سرعت خواندن شما بالاتر میرود.
- سلیس و روان خواندن شما افزایش مییابد.
- در حدس زدن معانی کلمات به شما کمک میکند.
۶- هرروز خود را موظف کنید که یک یا چند صفحه را بخوانید.
اگر بخواهید از ابتدا برای خود اهداف بزرگ مشخص کنید شاید در انجام آن تنبلی کنید. همانگونه که در مقاله “یادگیری انگلیسی بدون معلم” گفتم مشخص کردن اهداف بهتنهایی کافی نیست. برای آنکه به اهداف خود برسید باید از قانون S.M.A.R.T پیروی کنید. (مشخص، قابلاندازهگیری، قابلدستیابی، مرتبط و زمانبندیشده)
در اینجا میخواهم بگویم که ابتدا باید با میزان مشخصی از مطالعه روزانه شروع کنید. مثلاً با خودتان قرار بگذارید که روزانه یک پاراگراف انگلیسی بخوانید. قطعاً بعد از گذشت چند روز مقدار بیشتر از مطالب را مطالعه خواهید کرد. اما اگر از ابتدا بنا را بر خواندن یک مقاله در روز بگذارید مسلماً از ترس کمبود زمان و زیاد بودن کارهای روزانه از این کار صرفنظر خواهید کرد.
هر زمان که فرصت پیدا میکنید مقدار کمی مطلب بخوانید.
از هر زمان اندکی که پیش میآید استفاده کنید و میزان کمی از یک متن انگلیسی را بخوانید:
- اگر از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنید از این زمان برای خواندن مطالب انگلیسی استفاده کنید.
- اگر در صف نانوایی، اتوبوس و … ایستادهاید سریعاً گوشی خود را از جیبتان بیرون بیاورید و چند جمله از یک سایت انگلیسی را بخوانید.
- اگر در یک جلسه خستهکننده گیرکردهاید چند تیتر روزنامهای انگلیسی را بخوانید. و خلاصه نگذارید وقتتان بیهوده هدر برود.
هر چقدر برنامهریزی منسجمی در خواندن داشته باشید و بدون وقفه ادامه دهید مطالب بیشتری را خواهید خواند. اما اگر یک روز را از دست بدهید احتمال زیاد روز بعد را نیز از دست خواهید داد.
و بهاینترتیب روزها یکی پس از دیگری از دست خواهند رفت. تا اینکه عادت مطالعه کلاً از زندگیتان محو شود. پس همین امروز مطلبی را انتخاب کنید و با بهکارگیری روشهای فوق اعتیاد به مطالعه را در خود ایجاد کنید.

آیا می خواهید نسبت به کلمات اعتیاد پیدا کنید؟ این کار از آنچه تصور می کنید ساده تر است. مطالعه مطالب یک زبان خارجی در ابتدا رعب آور به نظر می رسد که البته قابل درک است. خبر خوش اینکه به محض شروع مطالعه مطالب انگلیسی دیگر نمی خواهید از این عادت دست بکشید. بسیاری از فراگیران زبان انگلیسی در ابتدا از خود نا امید شده و مطالعه را کنار می گذارند. دلیلش هم اینست که آنها نمی دانند از […]
6 راهکار برای ایجاد عادت مطالعه ریشه دار (قسمت اول)
آیا می خواهید نسبت به کلمات اعتیاد پیدا کنید؟ این کار از آنچه تصور می کنید ساده تر است. مطالعه مطالب یک زبان خارجی در ابتدا رعب آور به نظر می رسد که البته قابل درک است. خبر خوش اینکه به محض شروع مطالعه مطالب انگلیسی دیگر نمی خواهید از این عادت دست بکشید. بسیاری از فراگیران زبان انگلیسی در ابتدا از خود نا امید شده و مطالعه را کنار می گذارند. دلیلش هم اینست که آنها نمی دانند از کجا باید آغاز کنند.
در این مقاله ۶ راهکار به شما معرفی میکنم که میتوانید سریعتر ازآنچه تصور میکنید بهتمامی اهداف خود در خصوص یادگیری زبان انگلیسی برسید.
این راهکارها آنقدر سادهاند که با احتمالاً با خواندنشان از خود میپرسید: “چطور این راهکارها قبلاً به ذهنم نرسیده بود؟” البته باید همینگونه هم باشد. قصدم این است که با این روشها مطالعه انگلیسی را برایتان آسان، جالب و سرگرمکننده کنم. مطالعه انگلیسی اصلاً دشوار نیست و با بهکارگیری این ۶ روش بهنوعی اعتیاد روزانه برای شما تبدیل خواهد شد.
۱- مطالب جالبی را انتخاب کنید که در زبان فارسی نیز برای شما جالب باشند.
هیچگاه خود را مجبور به خواندن مطالب خستهکنندهای که فکر میکنید مهم هستند نکنید. اینیکی از شایعترین اشتباهاتی است که خود شاهدم که دائماً زبان جویان انجام میدهند. آنها همیشه خود را مجبور میکنند مطالبی را مطالعه کنند که اصلاً جذابیت ندارند. مثلاً مقالاتی که در والاستریت ژورنال و یا مجله The Harvard business Review وجود دارد را مطالعه میکنند چون فقط فکر میکنند این مطالب مفید هستند . این مطالب علیرغم وجود مقالات، اصطلاحات و لغات تخصصی فراوان ، مطالبی نیستند که اغلب زبان آموزان از آنها لذت ببرند. بنابراین ….
مطالبی را پیدا کنید که در حوزه علاقهمندیهای شما نیز باشند – به وبلاگها، مجلات، کتابها و یا کارتونهایی مراجعه کنید که قبلاً مطالبشان را خواندهاید و اکنون میخواهید معادل انگلیسیشان را پیدا کنید. وب سایتهای آشپزی و یا مجلات ماشین را مطالعه کنید.
یک مهارت یا سرگرمی جدید را به زبان انگلیسی یاد بگیرید. علاوه بر مطالعه مطالبی که به آنها علاقهمند هستید یکی دیگر از راهکارهای فوقالعاده این است که از طریق زبان انگلیسی یادگیری یک مهارت یا سرگرمی را دنبال کنید. این روش بسیار مؤثر به شما کمک میکند تا بدون نیاز دائم به دیکشنری بتوانید رابطه زبانشناسی بین زبانهای فارسی و انگلیسی را درک کنید و خلأ موجود درزمینهٔ لغات را بسیار سریعتر از شکلهای دیگر یادگیری درک کنید.
۲- هرکجا امکان دارد از منابع دیجیتال استفاده کنید.
حس لمس کردن و بوییدن یک کتاب و بررسی جلد و گرافیک آن برای من شخصاً بسیار لذتبخش است لیکن کتابهای دیجیتال در مقایسه با کتابهای چاپی از مزیتی بسیار بیشتر برخوردارند.
-کتابهای دیجیتال سریعتر هستند.
یکی از بزرگترین امتیاز مطالب دیجیتال آن است که نسبت به دیکشنری کاغذی میتوانید لغات و یا اصطلاحات جدید را سریعتر جستجو کنید. برای کتابهای کاغذی نیازمندید همراه خودتان یک دیکشنری داشته باشید. مزایای این امر عبارت است از :
- اگر بخواهید مقالهای را بهصورت آنلاین مطالعه کنید میتوانید دیکشنریهای پاپ آپ نصب کنید.
- در افزونه کیندل امکان دانلود دیکشنری برای اکثر زبانها وجود دارد. وقتی کتابهای کیندل را میخوانید میتوانید هر کلمه جدید را همراه بامعنی و تلفظ آن ببینید. همچنین وقتی از منابع دیجیتال استفاده میکنید میتوانید کلمات و عبارات جدید را ذخیره کنید و بعداً مرور کنید. مثلاً pera pera kun به شما این امکان را میدهد لغاتی را که جستجو میکنید ذخیره و بعداً دانلود کنید. برخی دیکشنریهای آنلاین مثل Tangorin.com امکان ذخیرهسازی و طبقهبندی لغات رادارند که بهراحتی امکان گرفتن خروجی و واردکردن لغات را در افزونه فلش کارت Anki flashcard app میدهد.
- همچنین میتوانید کلمات و عبارات جدید را در افزونه Evernote کپی کنید و بعداً آنها را مرور کنید. مطالب دیجیتال ارزانتر هستند.
مطالب دیجیتال در مقایسه با کتب چاپی علاوه بر سریعتر بودنشان خیلی ارزانترند.
- کتابهای کیندل در آمازون معمولاً کمتر از ۱۰ دلار هستند درحالیکه قیمت نسخه چاپی همان کتابها دو برابر است.
- بسیاری از مجلات و روزنامههای بینالمللی مقالات خود را آنلاین و بهصورت رایگان ارائه میدهند. در برخی سایتها مثل project gutoenberg میتوانید کتابهای الکترونیکی رایگان دانلود کنید. کتابهای الکترونیکی سبکتر هستند و فضای کمتری اشغال میکنند. زمانی که در عصر حجر یعنی دهههای ۶۰ – ۷۰ یادگیری انگلیسی را آغاز کردم ناچار بودم با خود دیکشنریهای غولپیکر جابهجا کنم – که البته حمل چنین غولهای گهها نوعی پُز محسوب میشد- درحالیکه اگر الآن این کار را میکردم همه مطالب و کتابهایی که نیاز داشتم را بهراحتی درگوشی و یا تبلت خود جابهجا میکردم و همزمان در اختیار داشتم. امروز دیگر نیازی نیست موقع بیرون رفتن بین کتابهای کتابخانهتان کتابی را انتخاب کنید بلکه میتوانید همه کتابها را با فرمت دیجیتالی آنها همراه خود داشته باشید.
۳- به مطالبی که قبلاً خواندهاید گوش کنید.
خواندن مطالب انگلیسی بهتنهایی مهارت لیسنینگ و اسپیکینگ شمارا افزایش نمیدهد. هرچند تمرین مهارت ریدینگ بسیار مهم است لیکن شما باید بین این مهارت و سه مهارت دیگر (لیسنینگ، اسپیکینگ و رایتینگ) تعادل ایجاد کنید. در آسیای شرقی اغلب تمرکز بر مهارتهای خواندن، نوشتن و ترجمه است و خیلی کمتر به مهارتهای لیسنینگ و اسپیکینگ توجه می شود. اگر یک محتوا را با فرمتهای گوناگون استفاده کنید پیشرفت بیشتری خواهید داشت.
این امر علاوه بر اینکه مهارتهای لیسنینگ و ریدینگ را تقویت میکند باعث افزایش دامنه واژگان شده و ارتباط بین مطالب آموختهشده و مطالب قبلی را قویتر میسازد. همچنین تکرار یک مطلب با فرمتهای مختلف لذتبخشتر است تا اینکه مدام فقط خوانده شود.
بهترین روش برای گوش کردن به مطالبی که قبلاً آن را خواندهاید چیست؟
- فیلمهای زیرنویسدار تماشا کنید.
- پادکستهای همراه با متن را پیدا کنید.
- کتابهای موردعلاقه خود را بهصورت صوت و متن تهیه کنید. با استفاده از سایتهای project Gutenberg و یا Librivox میتوانید کتابهای صوتی و متنی را بهصورت رایگان پیدا کنید.

6 منبع منحصربهفرد برای تقویت Reading
کتاب، همانند نقشه است و تفاوتی نمیکند یک شهر را چقدر میشناسیم مهم این است که هر چند وقت یکبار به نقشه احتیاج پیدا میکنیم. کتاب خواندن ما را به درک بهتری از گرامر و لغات کاربردیتر سوق میدهد. به همین علت کتاب خواندن درک عمیقتری از یک زبان به ما میبخشد. داییام همیشه مرا تشویق کرد تا کتابی در جیبم داشته باشم و در مواقع بیکاری آن را مطالعه کنم.
حق با او بود. کتابخوانی بهترین روش برای استفاده بهینه در اتوبوس یا قطار و نیز یکی از بهترین روشهای یادگیری زبان است. حتی نویسندگان حرفه ایی نیز دایما با خواندن کتاب بر میزان مهارتهای نویسندگی خود اضافه میکنند. هر چه باشد هر فردی میتواند روزانه حداقل ۵ تا ۱۰ دقیقه برای مطالعه کردن اختصاص دهد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که از همین الان شروع کنید. در راستای کمک به شما من نیز در این مقاله به معرفی 6 منبع عالی میپردازم. قول میدهم از نتیجه کارتان شگفتزده خواهید شد!
همه هر روز در اوقات بیکاری به چک کردن صفحه فیس بوک، اینستاگرام، ایمیل مان و … میپردازیم. چرا کمی زمان هم برای خواندن کتابهای انگلیسی اختصاص ندهیم؟
میتوانید خود را متعهد کنید که هر روز ابتدا ۵ تا ۱۰ دقیقه یک متن انگلیسی بخوانید و سپس به چک کردن رسانههای اجتماعی خود بپردازد.
مروری گذرا بر تکنیکهای کتابخوانی
مشکل عمدهای که افراد در مطالعه کردن دارند این است که میخواهند از همان ابتدا یک کتاب را سریع تمام کنند. یادتان باشد یک پیتزا را نمیتوان درسته خورد بلکه باید آن را لقمهلقمه خورد. اولین بار که شروع به دویدن میکنیم طبعاً در مسابقه ماراتن شرکت نمیکنیم! ابتدا ده دقیقه میدویم و سپس به مرور بر این مقدار میافزاییم. به همین منوال بهترین روش برای شروع کتابخوانی عبارت است از مطالعه قطعههای کوچک. مطالب انگلیسی خیلی کوتاه را برای خواندن انتخاب کنید. سعی کنید به مرور مطالعه روزمره انگلیسی جزئی از عاداتتان شود. در اغلب موارد هنگام مطالعه خودتان معلم خودتان خواهید شد.
با دقت و با حوصله جملات را بخوانید و سعی کنید ساختار آن جمله را به همراه معنی آن خوب بفهمید. بعد سعی کنید به همین ترتیب یک پاراگراف بخوانید، بعد یک صفحه بعد یک فصل و در آخر یک کتاب.
حالا به معرفی منابعی میپردازم که به شما امکان میدهد به راحتی بتوانید با گامهای کوچک وارد ماراتن کتابخوانی شوید.
از مناسب ترین ابزارهای مطالعه و کتابخوانی گوشی های هوشمند هستند. بهترین ویژگی گوشیهای هوشمند این است که میتوان از آنها به عنوان یک ابزار آموزشی استفاده کرد. اپلیکیشن های یادگیری زبان انگلیسی نیز فراوانند ولی این سه اپلیکیشن از اپلیکیشین های مورد علاقه من هستند.
۱- Wattpad
با دانلود وات پد، بیش از 20 میلیون داستان در سبک های علمی تخیلی، فانتزی، رازآلود، رمانتیک و پلیسی از نویسنده های حرفه ای و غیر حرفه ای به صورت رایگان در اختیار شماست تا با خواندن آنها بتوانیدمهارت ریدینگ خود را تقویت کنید. با ورود به اپلیکیشن و ایجاد حساب کاربری، قادرید نویسندگان بزرگی مثل پائولو کوئلیو و مارگارت اَتوود را دنبال کرده، و مستقیما با آنها به گفتگو بپردازید.
جالبه بدونید که اپلیکیشن وات پد برای سه سال متوالی برنده بهترین اپلیکیشن کتاب خوانی شده است. ضمنا از این اپلیکیشن می تونید به صورت آفلاین هم استفاده کنید!
دانلود: اندروید، آیفون، ویندوز
با استفاده از این اپلیکیشن میتوانید تقریبا هر متنی را که بخواهید آپلود کنید تا آن را برایتان بخواند. این افزونه به کاربران امکان میدهد مطالب را بهصورت دیداری و شنیداری دنبال کنند. همچنین در انتخاب مطلب مورد دلخواه خود آزاد هستید و حتی میتوانید سرعت خواندن مطلب را بسته به تند یا آهسته بودن آن مشخص کنید. علاوه بر تمام مزیتهای یادشده استفاده از دیکشنری موجود در این افزونه امتیازی بزرگ برای یافتن معنای لغات جدید در متنها است. درنتیجه دیگر نیازی ندارید که با خود دیکشنری حمل کنید. این اپلیکیشن با قیمت $۹.۹۹ قابل خریداری است.
۳- Reading Comprehension Prep by Peekaboo Studios
مطالب این اپلیکیشن به اندازه کافی کوتاه بوده و شما میتوانید به راحتی آنها را مطالعه کنید و در پایان مطمئن باشید که مطالبی را آموخته و بر میزان مهارت خواندن خود افزودهاید.
معرفی ۲ وبسایت فوقالعاده
منابع موجود برای یادگیری زبان انگلیسی در اینترنت بسیارند. اما اگر به دنبال سایتی هستید که به شما ریدینگ های کوتاه معرفی به این دو سایت مراجعه کنید:
۴- British Council — Learn English Teens
شما میتوانید میزان درک خود را در مورد موضوعات خوانده شده بسنجید. ابتدا یک متن کوتاه در مورد یک موضوع به شما داده میشود و سپس یک آزمون تستی میدهید. همچنین یک اپلیکیشن فوقالعاده در این سایت وجود دارد که میتوانید از طریق آن به پادکستهای مختلف گوش کنید، متن پادکست را دنبال نموده و در پایان تمرینات خواسته شده را انجام دهید.
۵- News in levels
این سایت به بررسی اخبار در سه سطح میپردازد. سطح 1 برای زبان آموزان سطح مبتدی، سطح 2 برای سطوح متوسط و سطح 3 برای افراد سطح پیشرفته مناسب است. لغات هر سطح نیز با زبانی ساده معرفی شدهاند. احبار این سایت همراه با صوت ارائه گردیده و به شما امکان یادگیری تلفظ صحیح کلمات را میدهد. البته باید اضافه کنم که سایت breaking news English نیز از امکانات مشابهی برخوردار است اما سایت News in levels برای سطح مبتدیان مناسبتر است.
۶- و در پایان معرفی یک کتاب داستان فوقالعاده به نام The Curious Incident of the Dog in the Night-Time
این کتاب نوشته مارک هادن است و برای فراگیران زبان انگلیسی کتاب فوقالعاده است. این کتاب داستان پسربچهای است که دچار توهم شده است و کشته شدن سگ همسایه را بررسی میکند. او برای توضیح قسمتهای گوناگون این پرونده از تصاویر استفاده میکند و جملهبندیهای داستان بسیار زیبا است و اغلب فراگیران میتوانند بدون نیاز به ترجمه متوجه داستان کتاب بشوند.
با کلیک روی تصویر زیر می توانید داستان های جذاب بیشتری را همراه با صوت انگلیسی و ترجمه فارسی بخوانید! جالب این که این داستان ها سطح بندی شده نیز هستند!

تمامی فراگیران زبان بر سر یک جمله اتفاق نظر دارند و آن اینکه در هر سطحی از انگلیسی باشیم -چه در سطح مبتدی و چه در سطح پیشرفته ، همواره باید لغات جدید تر و بیشتری یاد بگیریم. یادگیری لغت اولویت اول همه فراگیران با هر سطحی از توانایی و هر سبک یادگیری محسوب می شود. در کتابهای درسی دایما لغات بی شماری را می بینیم که از یک گوشمان وارد شده و از گوش دیگر خارج می شوند و […]
جذب لغات به روش اسفنجی
تمامی فراگیران زبان بر سر یک جمله اتفاق نظر دارند و آن اینکه در هر سطحی از انگلیسی باشیم -چه در سطح مبتدی و چه در سطح پیشرفته ، همواره باید لغات جدید تر و بیشتری یاد بگیریم. یادگیری لغت اولویت اول همه فراگیران با هر سطحی از توانایی و هر سبک یادگیری محسوب می شود.
در کتابهای درسی دایما لغات بی شماری را می بینیم که از یک گوشمان وارد شده و از گوش دیگر خارج می شوند و در مدت کوتاهی به راحتی آنها را به دست فراموشی می سپاریم. آیا دوست دارید بتوانید همه لغات را مثل اسفنج جذب کرده و یکبار برای همیشه در ذهن خود ماندگار کنید؟ در ادامه به معرفی هشت روش می پردازیم که به کمک آنها می توانید به این هدف برسید.
۱- بهترین شیوه ای که برای شما کارآمد است را انتخاب کنید.
مغز هر انسان به روش خاص خود عمل می کند و این یعنی آنکه شیوه های یادگیری ما نیز با همدیگر متفاوت است.
برای همه افراد یک سایزلباس مناسب نیست. اگر یک لباس خاص برازنده تن شما است به این علت است که متناسب با اندام شما طراحی و دوخته شده است. به همین منوال نیز مغز شما زمانی بهتر کار می کند که شما از آن به روش مناسب خودتان استفاده نمایید.
اغلب ما فراگیران بصری هستیم یعنی اینکه برای بخاطر آوردن یک کلمه باید فرم نوشتاری آن را ببینیم. گروهی دیگر از افراد فراگیران حرکتی هستند. یعنی دست و بدن آنها باید چیزی را بنویسد یا کاری انجام دهد یا چیزی را لمس کند تا قادر باشند آن کلمه خاص را بخاطر بیاورند.
خوش اقبال ترین افراد در گروه فراگیران شنیداری قرار دارند. این افراد در یادگیری زبان سریع تر از سایرین عمل می کنند. آنها از طریق شنیدن، به سرعت کلمات را حفظ می کنند. بهترین کاری که می توان انجام داد اینست که هر سه روش بصری، حرکتی و شنیداری را با همدیگر ترکیب کنیم و بیشتر بر روشی که برای ما اثرگذار تر است متمرکزشویم. به این ترتیب می توان بیشترین حجم لغات را یاد گرفت.
۲- کلمات را روی کاغذ های رنگی برچسب دار بنویسید.
لغات مورد نظر را روی این برگه ها نوشته و روی اشیا منزل بچسبانید. وقتی تعداد این برگه ها زیاد شد آنها را به یک پوستر تبدیل کنید و روی دیواری که بیشتر از همه در مسیر دید شما است نصب کنید. این عامل سبب می شود تا مغز به طور ناخودآگاه شروع به جذب لغات کند.
۳- هنرمند درونتان را فعال کنید.
تصویری ازیک کلمه را پرینت و یا طراحی کنید سپس آن کلمه را در اطراف تصویر بنویسید. این تصاویر را در معرض بیشترین تماس چشم قرار دهید. هر چقدر این تصاویر بامزه تر باشند تاثیر مثبت تری خواهند داشت. اگر با فن آوری میانه خوبی دارید می توانید هر روز یک تصویر روی پس زمینه کامپیوتر یا تبلت خود قرار دهید و اینگونه بانک واژگان خود را توسعه دهید. برنامه های آنلاینی مثل wordle نیز وجود دارند که به شما امکان می دهند ابرهایی از کلمات به همراه طرحهای گرافیکی زیبا بسازید وبه این صورت پوستر شخصی خود را ایجاد کنید.
۴- جمله بسازید.
با هر کلمه که می بینید یک جمله بسازید. مغز انسان اساسا کلماتی را که در یک متن به کار رفته اند بهتر بخاطر می آورد. مثلا فرض کنید کلمه donkey را به تازگی فرا گرفته اید. می توانید برای این کلمه مثالهای زیر را بنویسید:
Donkeys are smelly.
Look at that donkey. It’s so fat.
البته توجه کنید که کلمه جدید به کار رفته در یک متن را بارها و بارها تکرار کنید. خود را موظف کنید که هنگام مواجهه با دوستانتان این کلمات را به کار ببرید.
۵- از زبان فارسی استفاده نکنید.
سعی کنید بین کلمات فارسی و انگلیسی نوعی رابطه ایجاد کرده و از پیوند آنها واژه های جدید طنز آمیز درست کنید. این شیوه در روش برخی اساتیدی مانند آقای دکتر شهراد محجوبی – مدرس کنکور- به درستی مورد استفاده قرار می گیرد.
۶- از ایما و اشاره استفاده کنید.
این روش برای فراگیران حرکتی بسیار سودمند است و عبارت است از ایجاد ارتباط بین یک کلمه با حالت حرکت بدن. برای هر کلمه دشوار یک حرکت دست مشخص کنید. در نتیجه وقتی دفعات بعدی با دست خود آن حرکت خاص را انجام دهید مغز شما آن کلمه را بهتر به خاطر می آورد.
۷- از انباشتگی لغات خود داری کنید.
مغز عموما قادر به جذب اطلاعات جدید به مقدار بیش از حد نیست. بنابراین توصیه می کنم روزانه بیش از ۴۰ لغت را حفظ نکنید. بهتر است روزانه ۱۰ لغت حفظ کنید. در بهترین حالت بهتر است ابتدا روزانه ۵ لغت شروع کنید. به این ترتیب هر هفته ۳۵ لغت و هر ماه ۱۴۰ لغت و در یکسال ۱۶۸۰ لغت فرا می گیرید! فراموش نکنید که باید کلمات قبلی را دایما مرور کنید تا از خاطرتان فراموش نشوند.
۸- کار نیکوکردن از پر کردن است.
زمانی را به خاطر بیاورید که سعی میکردید دوچرخهسواری را بیاموزید. یادتان هست چگونه در این کار ماهر شدید؟ بله، ابتدا یک شخص نحوه سوارشدن و راندن دوچرخه را برایمان توضیح داد. ما نیز بهدقت گوش کردیم و تا اینجا نیمی از یادگیری اتفاق افتاده بود. بعد تصمیم گرفتیم امتحان کنیم. سوار بر دوچرخه شدیم و بارها و بارها زمین خوردیم. دستمان و پاهایمان زخمی شد، گریه کردیم و باز ادامه دادیم تا درنهایت موفق شدیم! حال شاید بپرسید چگونه چرخدندههای زنگخورده ذهنم را روغنکاری کنم و کلمات را در حافظه بلندمدت خود جای دهم؟
هیس!!! میخواهم راز این کار را که سه کلمه بیشتر نیست برایتان بگویم. این راز سهکلمهای عبارت است از: تکرار، تکرار و تکرار!
کلمات جدید را گوش کنید، نقاشی کنید، ببینید، بنویسید، پانتومیم اجرا کنید و اینقدر این کارها را انجام دهید تا بالاخره مانند اسفنج تمامی کلمات را جذب و برای همیشه در حافظه بلندمدت خود ثبت کنید.

اگر قصد دارید زبان انگلیسی را بهصورت خودآموز فرابگیرید، به خواندن این مقاله ادامه دهید تا در ادامه پنج روش جذاب را به شما معرفی کنم. با به کار بردن این پنج روش میتوانید از همین حالا یادگیری زبان انگلیسی را شروع کنید. ۱- متناسب با روانشناسی خودتان عمل کنید. – در امر یادگیری زبان این روش یادگیری است که مهم است نه استعداد. (استیو کافمن) اهداف S.M.A.R.T را مشخص کنید. اگر ندانید به کجا میروید، چگونه انتظار […]
یادگیری زبان انگلیسی بدون معلم با 5 روش جذاب
اگر قصد دارید زبان انگلیسی را بهصورت خودآموز فرابگیرید، به خواندن این مقاله ادامه دهید تا در ادامه پنج روش جذاب را به شما معرفی کنم. با به کار بردن این پنج روش میتوانید از همین حالا یادگیری زبان انگلیسی را شروع کنید.
۱- متناسب با روانشناسی خودتان عمل کنید.
– در امر یادگیری زبان این روش یادگیری است که مهم است نه استعداد. (استیو کافمن)
اهداف S.M.A.R.T را مشخص کنید.
اگر ندانید به کجا میروید، چگونه انتظار دارید بهجایی برسید؟ اگر میخواهید زبان انگلیسی را بهصورت خودآموز فرابگیرید ابتدا باید به این سؤال پاسخ دهید که “میخواهم به کجا برسم؟”
هنگامیکه صحبت از هدفگذاری میشود، تعطیلات نوروز به ذهن همه ما خطور میکند. اولین روز فروردین هرسال به خودمان قول میدهیم که یکزبان جدید یاد بگیریم، درآمدمان را ده برابر کنیم، خوردن فست فودها را کنار بگذاریم و یکشبه دنیا را تغییر دهیم، اما بعد از چند هفته تقریباً همهچیز به فراموشی سپرده میشود و ما دوباره به روال گذشته خود بازمیگردیم.
حال سؤال من این است که چرا چنین چیزی رخ میدهد؟ آیا این امر به خاطر تنبلی و ضعف شخصیتی ما است؟ شاید در مورد بعضی افراد چنین باشد اما من شخصاً معتقدم علت این امر آن است که اهدافمان را خیلی سطحی تعریف میکنیم. به این معنا که اهداف ما نامشخص، غیرقابلاندازهگیری، دستنیافتنی، نامرتبط بازندگی فردیمان و بدون هیچ تاریخ مشخصی هستند. اهداف شما درزمینهٔ یادگیری زبان انگلیسی باید بر اساس چهارچوب S.M.A.R.T تعریف شده باشند یعنی:
Specific (دقیق)
Measurable (قابلاندازهگیری)
Attainable (دستیافتنی)
Relevant (مرتبط)
Time-bound (زمانبندیشده)
بگذارید مثالی بزنم. بهجای آنکه بگویید “میخواهم زبان انگلیسی را یاد بگیرم” باید بگویید “میخواهم با کارمند خارجی زبان شرکتمان هر پنجشنبه به مدت ۱۵ دقیقه طی شش ماه آینده انگلیسی صحبت کنم. حالا متوجه تفاوتها شدید!؟
– به مسیر فکر کنید تا به مقصد
هرچند مثبت اندیشی بسیار خوب است اما مثبت اندیشی در مورد بسیاری افراد بهطور ناخودآگاه منجر به این تصور میشود که “الآن دیگر به هدفم رسیدهام پس چرا باید اینهمه سخت تلاش کنم؟” پس بهجای آنکه خود را در حال عبور از خط پایان مسابقه ببینید، همچنان خود را در حال دویدن در این مسیر تصور کنید.
– یادگیری زبان را نوعی ماجراجویی تلقی کنید نه یک وظیفه
بهجای آنکه به خود بگویید: “امروز مجبورم انگلیسی بخوانم.” بگویید: “امروز فرصت دارم زبان بخوانم.” به خاطر داشته باشید هر زبان دروازهای است به سمت سرزمینی جدید، فرهنگی نو، غذاهای جدید، موسیقیهای جدید و شاید هم عشقهای نو! دقایق و ساعاتی که امروز صرف یادگیری زبان انگلیسی میکنید سالها لذت را برایتان به ارمغان خواهد آورد.
– فعالیتهای یادگیری را انتخاب کنید که لذتبخش باشند.
ببینید از چه چیزهایی لذت میبرید و سعی کنید آنها را با زبان انگلیسی پیوند بزنید. مثلاً اگر از تماشای مسابقات ورزشی لذت نمیبرید نباید خودتان را مجبور کنید که مسابقات ورزشی را به زبان انگلیسی تماشا کنید. باید فعالیتهای لذتبخش و نشاطآور انجام دهید.
۲- محیط پیرامون خود را بهگونهای طراحی کنید که بیشترین ورودی و خروجی زبان انگلیسی را دریافت کنید.
برتری تصادفی نیست بلکه همواره حاصل تمرکز زیاد، تلاش صادقانه و اجرای هوشمندانه است. درواقع برتری نشانه انتخابهای هوشمندانه بسیار زیاد است. این انتخابها هستند که سرنوشت ما را رقم میزنند نه شانس! (ارسطو)
– رسانههای انگلیسیزبان را دنبال کنید.
یکی از بهترین روشها برای یادگیری حداکثر این است که رسانههای فارسی را به انگلیسی تبدیل کنید. ( تلویزیون، فیلم، مجله، روزنامه و…)
– زبان تمامی ابزارهای دیجیتالی خود را به انگلیسی تغییر دهید.
– وسایل موردنیاز در منزل و دفتر کار خود را با برچسب انگلیسی مشخص کنید.
۳- میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید.
هر چیزی را که ارزشیابی کنید قادر به کنترل آن نیز خواهید بود. ( پیتر دراکر)
– میزان پیشرفت خود را با مقیاس “ساعت” بسنجید نه با مقیاس “سال”.
– بجای اینکه ببینید چند سال زبان خواندهاید ببینید چند ساعت را به این کار اختصاص دادهاید. اگر پیشرفت قابلتوجهی نداشتهاید به این معناست که تعداد ساعاتی که به این کار اختصاص دادهاید کافی نیست.
– حداقل ماهیانه یکبار صدای خود را ضبط کنید.
– خاطرات خود را به زبان انگلیسی ثبت کنید.
۴- یک گروه تشکیل دهید.
یادگیری خودآموز به این معنا نیست که نباید از معلم یا دوستان مسلط به زبان انگلیسی کمک بگیرید.
دوستانی را پیدا کنید که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند. این امر باعث افزایش اعتمادبهنفس و نیز حس رقابت سالم بین شما میشود.
۵- هرروز یک گام هرچند کوچک به جلو بردارید.
– هرروز مقدار کمی انگلیسی مطالعه کنید. مقدار آن مهم نیست. این میزان میتواند مرور یک فلش کارت لغت باشد. وقتی یک روز را از دست بدهید روز بعد و روزهای دیگر را به همین منوال از دست خواهید داد.
– از اوقات مرده استفاده کنید.
زمانهایی در طول روز وجود دارد که اصلاً متوجه آنها نیستیم مثل انتظار در صف اتوبوس، نانوایی، آسانسور و … . خب کافی است چند فلش کارت را در این اوقات مرور کنید یا چند دقیقه به یک پادکست گوش کنید. به این صورت در پایان روز خواهید دید که چقدر زبان خواندهاید.
– اول صبح انگلیسی بخوانید.
هرروز صبح چند دقیقه به تمرین مهارتهای چهارگانه زبان یعنی شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن بپردازید. با استفاده از همین پنج روش ساده میبینید که میتوانید بهصورت خودآموز به یادگیری زبان انگلیسی بپردازید. امیدوارم این روشها کمک کنند تا سریعتر در مسیر پیشرفت قرار بگیرید، موفق باشید!