

سلام دوستان! میخوایم بریم سراغ درس سوم کتاب English grammar in use دو تا از مهمترین زمانهای فعل در زبان انگلیسی، یعنی حال ساده و حال استمراری. این دو تا زمان خیلی به هم شبیه هستن، اما کاربردهای خیلی متفاوتی دارن.
درس سوم: English Grammar in Use
Present continuous and present simple
زمان حال استمراری و زمان حال ساده – قسمت اول
سلام دوستان! میخوایم بریم سراغ درس سوم کتاب English grammar in use دو تا از مهمترین زمانهای فعل در زبان انگلیسی، یعنی حال ساده و حال استمراری. این دو تا زمان خیلی به هم شبیه هستن، اما کاربردهای خیلی متفاوتی دارن.
حال ساده رو میشه یه جور عادت یا روتین روزانه تصور کرد. مثلاً وقتی میگیم “I eat breakfast every morning” یعنی هر روز صبح صبحانه میخورم، یه عادت روزمره. یا وقتی میگیم “She likes coffee” یعنی اون قهوه رو دوست داره، یه علاقه دائمی.
حال استمراری اما یه کم فرق داره. این زمان برای کارهایی استفاده میشه که همین الان در حال انجام هستن یا یه کار موقتی و در حال تغییر. مثلاً وقتی میگیم “I am watching TV now” یعنی الان دارم تلویزیون نگاه میکنم، یه کار موقت. یا وقتی میگیم “It is raining” یعنی الان بارون میاد، یه اتفاقی که همین الان داره میافته.
A) Compare:
مقایسه کنید:
Present continuous (I am doing) زمان حال استمراری
برای کارهایی که موقع صحبت کردن یا نزدیک اون اتفاق میوفته، از زمان حال استمراری استفاده می کنیم. یعنی کار کامل و تموم نشده .
The water is boiling. Be careful. آب داره می جوشه. مراقب باش.
Listen to those people. What language are they speaking? به اون آدما گوش کن. اونا به چه زبونی صحبت میکنن؟
Let’s go out. It isn’t raining now. بیایید بریم بیرون. الان بارون نمیباره.
‘I’m busy.’ ‘What are you doing?’ “مشغولم.” “چیکار میکنی ؟”
I’m getting hungry. Let’s go and eat. داره گرسنم میشه . بیا بریم غذا بخوریم.
Kate wants to work in Italy, so she’s learning Italian. کیت میخواد توی ایتالیا کار کنه، پس اون زبان ایتالیایی یاد میگیره.
The population of the world is increasing very fast. جمعیت جهان با سرعت داره زیاد میشه .
برای موقعیتهای موقتی (چیزایی که برای مدت کوتاهی ادامه دارن)، از زمان حال استمراری استفاده میکنیم:
I’m living with some friends until I find a place of my own. من با چندتا دوست زندگی میکنم تا یه جایی برای خودم پیدا کنم.
A: You’re working hard today. الف: امروز داری حسابی کار میکنی.
B: Yes, I have a lot to do. ب: بله، کارای زیادی دارم که انجام بدم .
| Present simple (I do) زمان حال ساده
برای چیزایی که به طور کلی یا به طور مکرر اتفاق میوفته، از زمان حال ساده استفاده میکنیم.
Water boils at 100 degrees Celsius. آب توی دمای 100 درجه سانتیگراد میجوشه.
Excuse me, do you speak English? ببخشید، انگلیسی صحبت میکنید؟
It doesn’t rain very much in summer. تابستونا بارون زیاد نمی باره.
What do you usually do at weekends? معمولاً آخر هفتهها چیکار میکنید؟
I always get hungry in the afternoon. همیشه بعد از ظهر گرسنم میشه.
Most people learn to swim when they are children. بیشتر مردم وقتی بچه ان، شنا یاد میگیرن.
Every day the population of the world increases by about 200,000 people. هر روز به جمعیت جهان حدود 200،000 نفر اضافه میشه .
برای موقعیتهای دائمی (چیزایی که برای مدت طولانی ادامه دارن)، از زمان حال ساده استفاده میکنیم:
My parents live in London. They have lived there all their lives. پدر و مادرم توی لندن زندگی میکنن. اونا کل عمرشون رو آنجا زندگی کردن.
Joe isn’t lazy. He works hard most of the time. جو تنبل نیست. اون بیشتر اوقات زیاد کار میکنه.
|
B)
I always do and I’m always doing
همیشه انجام میدم و همیشه در حال انجام هستم
I always do something = I do it every time:
من همیشه این کار رو انجام میدم:
I always go to work by car. (not I’m always going)
همیشه با ماشین میرم سر کار.
I’m always doing something = I do it too often or more often than normal.
همیشه در حال انجام یه کاری هستم: من این کار رو بیش از حد یا بیشتر از حد معمول انجام میدم.
I’ve lost my keys again . I’m always loosing them .
دوباره کلیدم رو گم کردم . مدام گمشون میکنم .
I’m always losing them = I lose them too often ,or more often than normal.
من همیشه اونا رو گم میکنم. (من اونا رو بیش از حد یا بیشتر از حد معمول گم میکنم.)
Paul is never satisfied. He’s always complaining. (= he complains too much)
پال اصلا راضی نیست. اون همیشه شکایت میکنه. (اون بیش از حد شکایت میکنه)
You’re always looking at your phone. Don’t you have anything else to do?
همیشه به گوشیت نگاه میکنی. کار دیگه ای نداری انجام بدی؟
خب دوستان بریم و تمرین های این درس رو حل کنیم تا مشخص بشه چقدر خوب این درس رو یاد گرفتید. حتما جوابهای خودتون رو با پاسخنامه چک کنید.
ما با استفاده از روشهای نوین و جذاب، یادگیری زبان انگلیسی را برای شما به یک تجربه لذتبخش تبدیل کردهایم. در دوره جامع 13 ماهه مکالمه آنلاین، نه تنها گرامر و لغات جدید رو یاد میگیرید، بلکه مهارتهای مکالمه خودتون رو در شرایط واقعی تقویت میکنید.
پاسخنامه درس سوم
3.1
3. is trying 4. phones
5. OK 6. are they talking
7. OK 8. Ok
9. It’s getting / It is getting
10. I’m coming / I am coming
11. He always starts
12. OK
3.2
2. a Are you listening
b Do you listen
3. a flows
b is flowing / ’s flowing
4. a I don’t do
b do you usually do
5. a She’s staying / She is staying
b She always stays
3.3
2. She speaks
3. Everybody’s waiting / Everybody is waiting
4. do you pronounce
5. isn’t working / is not working / ’s not working
6. is improving
7. lives
8. I’m starting / I am starting
9. They’re visiting / They are visiting
10. does your father do
11. it doesn’t take
12. I’m learning / I am learning …
Is teaching / ’s teaching
3.4
2. It’s always breaking down.
3. I’m always making the same mistake. / … that mistake.
4. You’re always leaving your phone at home.

چرا زمان حال ساده مهمه؟ چون با استفاده از این زمان میتونیم درباره خودمون، اطرافیانمون و چیزهایی که همیشه اتفاق میافته، صحبت کنیم. مثلاً میتونی بگی: “دوستم هر روز صبح ساعت 7 بیدار میشه.” یا “گربه من موهای نرمی داره.”
درس دوم: English Grammar in Use
Unit 2: Present Simple (I do)
زمان حال ساده (انجام میدهم)
سلام بچه ها! بیایید با هم زمان حال ساده رو فتح کنیم!
خب بچهها، آمادهاید که یکی از سادهترین و در عین حال مهمترین زمانهای فعل در انگلیسی رو یاد بگیریم؟ زمان حال ساده یه جور عکس فوری از کارهایی که ما هر روز انجام میدیم، عادتهامون و چیزهایی که همیشه صادقه، میگیره.
مثلاً میتونی بگی: “من هر روز صبح قهوه میخورم.” یا “آسمان آبی است.”
چرا زمان حال ساده مهمه؟ چون با استفاده از این زمان میتونیم درباره خودمون، اطرافیانمون و چیزهایی که همیشه اتفاق میافته، صحبت کنیم. مثلاً میتونی بگی: “دوستم هر روز صبح ساعت 7 بیدار میشه.” یا “گربه من موهای نرمی داره.”
تو این درس یاد بگیریم:
- چطور جملههای ساده با زمان حال بسازیم.
- چه وقت از زمان حال ساده استفاده کنیم.
- چه کلماتی بهمون کمک میکنن تا بفهمیم که باید از زمان حال ساده استفاده کنیم.
پس آماده باشید تا با هم این زمان رو کامل یاد بگیریم و جملههای انگلیسیمون رو روانتر و طبیعیتر کنیم.
A)
این مثال رو ببینید:
Alex is a bus driver, but now he is in bed asleep.
الکس یک راننده اتوبوسه، اما الان در تخت خوابیده.
He is not driving a bus. (He is asleep.)
او الان اتوبوس نمیرونه (او خوابه).
but he drives a bus. He is a bus driver.
اما او اتوبوس می رونه. او راننده اتوبوسه.
B)
از زمان حال ساده برای صحبت درباره چیزهای کلی استفاده میکنیم. از این زمان برای گفتن اینکه چیزی همیشه یا مکرراً اتفاق میافته یا به طور کلی درسته، استفاده میکنیم. مثلا:
Nurses look after patients in hospitals.
پرستارها از بیماران در بیمارستان مراقبت میکنند.
I usually go away at weekends.
من معمولاً آخر هفتهها به سفر میرم.
The earth goes round the sun.
زمین به دور خورشید میچرخه.
The café opens at 7:30 in the morning.
کافه ساعت ۷:۳۰ صبح باز میشه.
نکته مهم: در زمان حال ساده، وقتی فاعل جمله آقا، خانم یا یک غیر انسان است به فعل جمله s یا es اضافه می کنیم. به مثالهای زیر دقت کن!
I work, but he works.
من کار میکنم، او کار میکند.
You go, but it goes.
تو میروی، آن میرود.
They teach, but my sister teaches.
آنها تدریس میکنند، خواهرم تدریس میکند.
I have, but he has.
من دارم، او دارد.
C)
از دو فعل کمکی do/does برای ساختن جملات سوالی و منفی استفاده میکنیم.
Do I/we/you/they work?
آیا من/ما/شما/آنها کار میکنیم؟
Does he/she/it work?
آیا او کار میکند؟
I/we/you/they don’t work.
من/ما/شما/آنها کار نمیکنیم.
He/she/it doesn’t work.
او کار نمیکند.
به این مثالها دقت کن!
I come from Canada. Where do you come from?
من اهل کانادا هستم. شما اهل کجا هستید؟
I don’t go away very often.
من زیاد سفر نمیکنم.
What does this word mean? (Not “What means this word?”)
معنی این کلمه چیست؟
Rice doesn’t grow in cold climates.
برنج در آب و هوای سرد رشد نمیکند.
در مثالهای زیر، do فعل اصلی هم هست.
What do you do? (I work in a shop.)
شما چه کار میکنید؟ (من در یک مغازه کار میکنم.)
He’s always so lazy. He doesn’t do anything to help.
او همیشه خیلی تنبله. او هیچ کمکی نمی کنه.
D)
از زمان حال ساده برای بیان گفتن میزان دفعات انجام یک کار استفاده میکنیم.
I get up at 8 o’clock every morning.
من هر روز صبح ساعت ۸ بیدار میشوم.
How often do you go to the dentist?
چند وقت یک بار به دندانپزشک میروی؟
Julie doesn’t drink tea very often.
جولی خیلی زیاد چای نمینوشد.
Robert usually goes away two or three times a year.
رابرت معمولاً دو یا سه بار در سال به سفر میره.
E)
I promise / I apologize etc.
از زمان حال ساده برای قول دادن، عذرخواهی کردن، پیشنهاد دادن و … استفاده میشه.
I promise I won’t be late. (not I’m promising)
قول میدم دیر نیام.
‘What do you suggest I do?’ ‘I suggest that you …’
پیشنهاد میدی چکار کنم؟ پیشنهاد میدم که…
به چند نمونه دیگه دقت کنید:
I apologize
عذرخواهی میکنم…
I advise
…، توصیه میکنم…
I insist …
اصرار می کنم…
I agree …
موافقم…
I refuse …
قبول نمیکنم…
امروز با هم زمان حال ساده رو یاد گرفتیم. یادمون باشه که زمان حال ساده برای بیان عادتها، حقایق و اتفاقات همیشگی استفاده میشه. برای ساختن جمله در زمان حال ساده، معمولاً فعل رو به شکل ساده میاریم، اما در سوم شخص مفرد “s” یا “es” به فعل اضافه میکنیم.
حالا نوبت شماست. از دکمه زیر سوالات درس رو دانلود کن بهشون جواب بده و بعد با پاسخنامه چک کن. هرچی بیشتر تمرین کنید، به این زمان مسلط تر میشید. اگه سوالی داشتید، حتما زیر همین مقاله بپرسید. موفق باشید!”
دوره فرمول یک یا دوره کمربند مشکی راهی سریع برای تسلط به گرامر و مکالمه
اگه میخوای سریع و درست حسابی هم گرامر و هم مکالمه انگلیسی رو یاد بگیری، دورههای ما برای همین منظور طراحی شدن. تو دوره فرمول یک، گرامر رو به صورت کاربردی و ساده یاد میگیری و بلافاصله تو مکالمات واقعی ازش استفاده میکنی. تو دوره کمربند مشکی مکالمه هم میتونی به سطحی برسی که با خیال راحت انگلیسی حرف بزنی و هر جایی که بخوای ارتباط برقرار کنی.
این دورهها بر اساس تمرینهای واقعی طراحی شدن که تو کوتاهترین زمان ممکن بهترین نتیجه رو بگیری. پس اگه میخوای انگلیسی رو توی زندگی واقعی حرف بزنی، همین الان یکی از دورههای ما رو انتخاب کن و یه تجربه متفاوت از یادگیری زبان داشته باش!
پاسخنامه درس دوم
2.1
2. go 3. causes
4. closes 5. live
6. take 7. connects
2.2
2. do the banks close
3. don’t use
4. does Maria come
5. do you do
6. does this word mean
7. doesn’t do
8. takes … does it take
2.3
3. rises 4. make
5. don’t eat 6. doesn’t believe
7. translates 8. don’t tell
9. flows
2.4
2. Does your sister play tennis?
3. How often do you go to the cinema?
4. What does your brother do?
5. Do you speak Spanish?
6. Where do your grandparents live?
2.5
2. I promise 3. I insist
4. I apologise 5. I recommend
6. I agree

تو زبان انگلیسی، زمانها نقش مهمی توی حرف زدن دارن. یکی از زمانهایی که خیلی کاربرد داره، حال استمراری هست. این زمان برای گفتن کارهایی استفاده میشه که الان یا دور و بر همین موقع دارن انجام میشن. اگه درست از این زمان استفاده کنیم، خیلی راحتتر و با اعتماد به نفس بیشتر میتونیم درباره کارهای روزمره حرف بزنیم.
درس اول: English Grammar in Use
Unit 1: Present Continuous (I am doing)
زمان حال استمراری
تو زبان انگلیسی، زمانها نقش مهمی توی حرف زدن دارن. یکی از زمانهایی که خیلی کاربرد داره، حال استمراری هست. این زمان برای گفتن کارهایی استفاده میشه که الان یا دور و بر همین موقع دارن انجام میشن. اگه درست از این زمان استفاده کنیم، خیلی راحتتر و با اعتماد به نفس بیشتر میتونیم درباره کارهای روزمره حرف بزنیم.
چرا باید گرامر رو توی دل مکالمه یاد بگیریم؟
یاد گرفتن گرامر انگلیسی فقط حفظ کردن چندتا قاعده سخت نیست. گرامر چیزی نیست که فقط تو کتاب بمونه؛ بلکه باید تو مکالمات واقعی به کار بره. تو دنیای امروز، انگلیسی یه ابزار قدرتمند برای برقراری ارتباطه و اگه نتونیم گرامر رو توی حرف زدن استفاده کنیم، دانستههامون بیفایده میشه.
مثلاً تو درس اول کتاب English Grammar in Use، با زمان حال استمراری آشنا میشیم که خیلی تو مکالمات روزانه استفاده میشه. فرض کن میخوای به کسی بگی “دارم درس میخونم” یا “دارم روی پروژهم کار میکنم”، از همین زمان استفاده میکنی. اگه نتونی درست از این زمان استفاده کنی، حرفهات ممکنه عجیب به نظر برسه.
اما این فقط یه مثاله. یادگیری گرامر باید تو دل مکالمه باشه و با تمرین مداوم. فقط اینجوریه که میتونی سریع و با اعتماد به نفس مکالمهت رو قوی کنی و تو موقعیتهای واقعی بهتر عمل کنی.
Sarah is in her car. She is on her way to work.
سارا سوار ماشینشه و داره میره سر کار.
She’s driving to work.
داره با ماشین میره سر کار.
این به این معناست که او همین الان در حال رانندگیه، در لحظهای که ما صحبت میکنیم. این عمل هنوز تمام نشده است.
ساختار زمان حال استمراری:
am/is/are + -ing + فاعل
I am (= I’m) driving.
من دارم رانندگی میکنم.
He/She/It (= he’s etc.) is working.
او (مذکر/مونث) داره کار میکنه.
We/You/They (= we’re etc.) are doing.
ما/شما/آنها دارند کاری انجام میدهند.
دارم کاری انجام میدهم = اون کار رو شروع کردهام و هنوز تمام نشده. وسط انجام اون کارم.
Please don’t make so much noise. I’m trying to work. (not “I try”)
لطفاً اینقدر سر و صدا نکن. دارم سعی میکنم کار کنم.
‘Where’s Mark?’ ‘He’s having a shower.’ (not “He has a shower”)
«مارک کجاست؟» «داره دوش میگیره.»
Let’s go out now. It isn’t raining any more. (not “It doesn’t rain”)
بیا الان بریم بیرون. دیگه باران نمیاد.
How’s your new job? Are you enjoying it?
کار جدیدت چطوره؟ ازش لذت میبری؟
What’s all that noise? What’s happening?
این همه سر و صدا برای چیه؟ چه اتفاقی داره میافته؟
گاهی اوقات عمل در لحظه صحبت کردن رخ نمیده. مثلا:
Steve is talking to a friend on the phone. He says: “I’m reading a really good book at the moment. It’s about a man who … “
استیو داره با تلفنی با یک دوستش صجبت می کنه. او می گه: «الان دارم یک کتاب خیلی خوب میخونم. کتاب درباره مردیه که …
استیو میگه “در حال خوندنم”، اما در زمان صحبت کردن، کتاب رو نمیخونه. منظورش اینه که خوندن کتاب رو شروع کرده.،اما هنوز اون رو تموم نکرده. او در حال خوندن کتابه.
Kate wants to work in Italy, so she’s learning Italian.
(but perhaps she isn’t learning Italian at the time of speaking)
کیت میخواد در ایتالیا کار کنه، بنابراین داره ایتالیایی یاد میگیره.
(اما شاید در لحظه صحبت کردن او مشغول یادگیری ایتالیایی نیست.)
He is not reading the book at the time of speaking. He means that he has started it, but has not finished it yet.
او در لحظه صحبت کردن، در حال خواندن کتاب نیست. منظورش اینه که کتاب را شروع کرده، اما هنوز تمام نکرده.
Some friends of mine are building their own house. They hope to finish it next summer.
چند تا از دوستانم دارند خانه خودشون رو میسازند. اونا امیدوارند که تابستان آینده خونه رو تمام کنند.
میتونیم از زمان حال استمراری همراه با today امروز / this week (این هفته) / this year (امسال) و غیره استفاده کنید:
You’re working hard today.
امروز داری خیلی سخت کار میکنی.
Yes, I have a lot to do.
بله، خیلی کار دارم.
The company I work for isn’t doing so well this year.
شرکتی که براش کار میکنم امسال خوب عمل نمی کنه
وقتی درباره تغییری صحبت میکنیم که شروع به اتفاق افتادن کرده از زمان حال استمراری استفاده میکنیم. در این حالت معمولا از این افعال به این شکل استفاده میکنیم:
getting: گرفتن، بدست آوردن، رسیدن به، دریافت کردن
becoming: شدن، تبدیل شدن، گردیدن
changing: تغییر کردن، دگرگون شدن
improving: بهبود یافتن، پیشرفت کردن
starting: شروع کردن، آغاز کردن
increasing: افزایش یافتن، زیاد شدن
rising: بالا رفتن، افزایش یافتن، طلوع کردن
falling: افتادن، کاهش یافتن
growing: رشد کردن، بزرگ شدن
Is your English getting better?
انگلیسیت داره بهتر میشه؟
The population of the world is increasing very fast.
جمعیت جهان بسیار سریع در حال افزایشه.
At first I didn’t like my job, but I’m starting to enjoy it now.
در ابتدا از شغلم خوشم نمیاومد، اما الان دارم ازش لذت میبرم.
دوره فرمول یک یا دوره کمربند مشکی راهی سریع برای تسلط به گرامر و مکالمه
اگه میخوای سریع و درست حسابی هم گرامر و هم مکالمه انگلیسی رو یاد بگیری، دورههای ما برای همین منظور طراحی شدن. تو دوره فرمول یک، گرامر رو به صورت کاربردی و ساده یاد میگیری و بلافاصله تو مکالمات واقعی ازش استفاده میکنی. تو دوره کمربند مشکی مکالمه هم میتونی به سطحی برسی که با خیال راحت انگلیسی حرف بزنی و هر جایی که بخوای ارتباط برقرار کنی.
این دورهها بر اساس تمرینهای واقعی طراحی شدن که تو کوتاهترین زمان ممکن بهترین نتیجه رو بگیری. پس اگه میخوای انگلیسی رو توی زندگی واقعی حرف بزنی، همین الان یکی از دورههای ما رو انتخاب کن و یه تجربه متفاوت از یادگیری زبان داشته باش!
پاسخنامه درس اول
1.1
2. He’s tying / He is tying 3. They’re crossing / They are crossing
4. He’s scratching / He is scratching 5. She’s hiding / She is hiding
6. They’re waving / They are waving
1.2
2. e 3. g 4. a 5. d 6. h 7. b 8. c
1.3
2. Why are you crying? 3. Is she working today?
4. What are you doing these days? 5. What is she studying? / What’s she studying?
6. What are they doing? 7. Are you enjoying it?
8. Why are you walking so fast?
1.4
3. I’m not listening / I am not listening
4. She’s having / She is having
5. He’s learning / He is learning
6. they aren’t speaking / they’re not speaking / they are not speaking
7. it’s getting / it is getting
8. isn’t working / ’s not working / is not working
9. I’m looking / I am looking
10. It’s working / It is working
11. They’re building / They are building
12. He’s not enjoying / He is not enjoying
13. The weather’s changing / The weather is changing
14. He’s starting / He is starting

کالوکیشنها: کلید روانتر صحبت کردن در زبان انگلیسی وقتی شروع به یادگیری زبان انگلیسی میکنیم، معمولاً بر روی گرامر و واژگان تمرکز داریم. اما یکی از مهمترین عواملی که باعث میشه صحبتهای ما طبیعیتر و نزدیکتر به زبان مادری باشه، استفاده از کالوکیشنهاست (همنشینیهای واژگانی). کالوکیشنها عباراتی هستند که در زبان انگلیسی به طور طبیعی در کنار هم قرار میگیرند و توسط بومی های انگلیسی زبان به کار میروند. برای مثال، ما به جای “make a mistake” نمیگیم “do […]
۵۰ کالوکیشن که دایره لغاتت رو می ترکونه!
کالوکیشنها: کلید روانتر صحبت کردن در زبان انگلیسی
وقتی شروع به یادگیری زبان انگلیسی میکنیم، معمولاً بر روی گرامر و واژگان تمرکز داریم. اما یکی از مهمترین عواملی که باعث میشه صحبتهای ما طبیعیتر و نزدیکتر به زبان مادری باشه، استفاده از کالوکیشنهاست (همنشینیهای واژگانی).
کالوکیشنها عباراتی هستند که در زبان انگلیسی به طور طبیعی در کنار هم قرار میگیرند و توسط بومی های انگلیسی زبان به کار میروند. برای مثال، ما به جای “make a mistake” نمیگیم “do a mistake”، یا به جای “heavy rain” نمیگیم “strong rain”.
کالوکیشنها علاوه بر اینکه صحبتهای ما را روانتر و طبیعیتر میکنن، به ما کمک میکنن تا بهتر متوجه بشیم که بومی های انگلیسی زبان چی می گن.
درک و استفاده صحیح از این ترکیبهای واژگانی، یکی از گامهای مهم در تسلط بر زبان انگلیسی است. در این مقاله، به بررسی کالوکیشنهای رایج در زبان انگلیسی میپردازیم تا به شما کمک کنیم زبان خود را بهبود بخشید و به سطح بالاتری از تسلط زبانی دست یابید.
High (زیاد):
1. High school: A period in education between middle school and university.
دورهای از تحصیل بین راهنمایی و دانشگاه.
She graduated from high school last year and is now applying to universities.
او سال گذشته از دبیرستان فارغالتحصیل شد و اکنون در حال اقدام برای دانشگاهها است.
2. High ground: Elevated land, often used when seeking safety.
زمین مرتفع، معمولاً وقتی که دنبال امنیت هستید استفاده میشه.
They climbed to the high ground to get a better view of the valley.
آنها به زمین بلندتری رفتند تا دید بهتری از دره داشته باشند.
3. High tech: Advanced technology.
تکنولوژی پیشرفته.
This new smartphone is really high tech, with features I’ve never seen before.
این گوشی هوشمند جدید واقعاً پیشرفته است و قابلیتهایی دارد که قبلاً ندیده بودم.
4. High standards: The expectation of the best quality.
انتظار بهترین کیفیت.
She has high standards when it comes to choosing her friends.
او در انتخاب دوستانش استانداردهای بالایی دارد.
Big (بزرگ):
5. Big mistake: A significant error.
اشتباه بزرگ.
Forgetting her birthday was a big mistake.
فراموش کردن تولد او یک اشتباه بزرگ بود.
6. Big surprise: An unexpected event of large significance.
سورپرایز بزرگ.
They threw a big surprise party for his 30th birthday.
آنها برای تولد ۳۰ سالگی او یک مهمانی بزرگ و غافلگیرکننده برگزار کردند.
7. Big deal: Something very important.
موضوع خیلی مهم.
Getting the promotion was a big deal for him.
ارتقاء گرفتن برای او یک مسئله بزرگ بود.
8. Big decision: An important choice.
تصمیم مهم.
Moving to another country is a big decision that requires careful thought.
مهاجرت به کشور دیگر تصمیم بزرگی است که نیاز به فکر دقیق دارد.
Little (کم یا کوچک):
9. Little boy/girl: Refers to a young child, but be cautious as it can be considered impolite depending on the context.
اشاره به یه بچه کوچیک داره، ولی باید مراقب باشید چون بسته به موقعیت ممکنه بیادبانه باشه.
The little boy was excited to see the circus for the first time.
پسر کوچولو از دیدن سیرک برای اولین بار هیجانزده بود.
10. Little thought: Minimal consideration.
کمترین فکر.
He gave little thought to the consequences of his actions.
او خیلی کم به عواقب کارهایش فکر کرد.
11. Little bit: A small amount.
یه ذره.
Could you add a little bit of sugar to my tea?
میتونی یکم شکر به چای من اضافه کنی؟
12. Little time: Not much time available.
زمان کم.
We have very little time left to finish the project.
زمان بسیار کمی برای اتمام پروژه باقیمانده است.
Heavy (سنگین یا زیاد):
13. Heavy drinker/smoker: Someone who drinks or smokes a lot.
کسی که زیاد مشروب میخوره یا سیگار میکشه.
He’s a heavy smoker, going through a pack of cigarettes a day.
او خیلی سیگار میکشد و روزی یک پاکت سیگار مصرف میکند.
14. Heavy traffic: Many cars on the road, leading to congestion.
ترافیک سنگین.
We were stuck in heavy traffic for over an hour.
ما بیش از یک ساعت در ترافیک سنگین گیر کرده بودیم.
15. Heavy rain: Intense rainfall.
باران شدید.
The heavy rain caused flooding in several areas.
باران شدید باعث سیلاب در چندین منطقه شد.
16. Heavy sleeper: A person who doesn’t wake up easily.
کسی که به سختی از خواب بیدار میشه.
She’s such a heavy sleeper that even the alarm clock doesn’t wake her up.
او آنقدر خواب سنگینی دارد که حتی صدای ساعت زنگدار هم او را بیدار نمیکند.
17. Heavy heart:
دلی پر از غم و اندوه.
She left with a heavy heart, knowing she might never return.
او با دلی پر از غم رفت، چون میدانست ممکن است هرگز برنگردد.
18. Heavy workload:
حجم زیادی از کار که به عهده فرد قرار دارد.
This week, I have a heavy workload and might need to work overtime.
این هفته حجم کاری سنگینی دارم و ممکن است مجبور باشم اضافهکاری کنم.
Light (سبک یا کم):
19. Light drinker/smoker: Someone who drinks or smokes only a little.
کسی که فقط کمی مشروب میخوره یا سیگار میکشه.
He’s a light drinker, usually just having one glass of wine with dinner.
او کم مشروب میخورد، معمولاً فقط یک لیوان شراب با شام مینوشد.
20. Light sleeper: A person who wakes up easily.
کسی که به راحتی از خواب بیدار میشه.
I’m a light sleeper, so any noise wakes me up.
من خواب سبکی دارم و هر صدایی من را بیدار میکند.
21. Light rain: Gentle rainfall.
باران سبک.
There was only a light rain this morning, so I didn’t need an umbrella.
امروز صبح فقط یک باران سبک بارید، بنابراین نیازی به چتر نداشتم.
22. Light breeze: A soft wind.
نسیم ملایم.
A light breeze was blowing, making it a perfect day for a walk.
یک نسیم ملایم میوزید که روزی عالی برای پیادهروی ایجاد کرده بود.
23. Light shade: A pale color.
رنگ روشن.
She painted the walls in a light shade of blue.
او دیوارها را با سایه روشنی از رنگ آبی رنگ کرد.
Strong (قوی):
24. Strong argument: A well-founded point in a debate.
استدلال قوی.
He presented a strong argument in favor of the new policy.
او یک استدلال قوی در حمایت از سیاست جدید ارائه داد.
25. Strong feeling: A powerful emotion.
احساس قوی.
I have a strong feeling that we’re going to win this game.
احساس قوی دارم که این بازی را خواهیم برد.
26. Strong desire: An intense want.
خواسته شدید.
She has a strong desire to travel the world.
او میل شدیدی به سفر به سراسر جهان دارد.
27. Strong evidence: Convincing proof.
مدرک قوی.
The police have strong evidence linking him to the crime.
پلیس مدارک قویای دارد که او را به جرم مرتبط میکند.
28. Strong relationship: A stable and trusting connection with someone.
رابطه محکم.
They have a strong relationship based on trust and mutual respect.
آنها رابطه قویای دارند که بر اساس اعتماد و احترام متقابل بنا شده است.
29. Strong possibility:
احتمال قوی وقوع یک رویداد.
There’s a strong possibility of rain tomorrow.
احتمال قویای برای بارش باران فردا وجود دارد.
Deep (عمیق):
30. Deep thought: Serious consideration.
فکر عمیق.
He was lost in deep thought, trying to solve the problem.
او در فکر عمیقی فرو رفته بود و تلاش میکرد مشکل را حل کند.
31. Deep voice: A low-pitched voice.
صدای عمیق.
His deep voice made him a perfect choice for the role of the narrator.
صدای عمیق او باعث شد که انتخاب مناسبی برای نقش راوی باشد.
32. Deep sleep: Restful and uninterrupted sleep.
خواب عمیق.
She finally fell into a deep sleep after a long, stressful day.
او بالاخره پس از یک روز طولانی و پر استرس، به خوابی عمیق فرو رفت.
33. Deep breath: Taking a long, full breath.
نفس عمیق.
Take a deep breath and try to relax before the exam.
یک نفس عمیق بکش و سعی کن قبل از امتحان آرام شوی.
34. Deep depression: Severe sadness.
افسردگی عمیق.
After losing his job, he fell into a deep depression.
پس از از دست دادن شغلش، به افسردگی عمیقی دچار شد.
35. Deep understanding:
درک عمیق و کامل از یک موضوع.
She has a deep understanding of the subject, which makes her an excellent teacher.
او درک عمیقی از این موضوع دارد که او را به یک معلم عالی تبدیل میکند.
Fast (سریع):
36. Fast start: A quick beginning.
شروع سریع.
The team got off to a fast start, scoring two goals in the first five minutes.
تیم با شروع سریعی کار را آغاز کرد و در پنج دقیقه اول دو گل زد.
37. Fast talker: Someone who speaks quickly.
کسی که سریع حرف میزنه.
Be careful, she’s a fast talker and might try to trick you.
مواظب باش، او خیلی سریع صحبت میکند و ممکن است سعی کند تو را فریب دهد.
38. Fast asleep: Sleeping soundly.
در خواب عمیق.
The baby was fast asleep by the time we got home.
تا زمانی که به خانه رسیدیم، نوزاد عمیقاً خوابیده بود.
39. Fast pace: Moving quickly and continuously.
سرعت سریع.
The fast pace of city life can be overwhelming at times.
سرعت سریع زندگی شهری گاهی میتواند طاقتفرسا باشد.
40. Fast food: Quickly prepared food, often from a restaurant.
فست فود.
We grabbed some fast food on our way to the movie.
در راه رفتن به سینما، مقداری فست فود خریدیم.
41. Fast learner: Someone who learns quickly.
کسی که سریع یاد میگیره.
She’s a fast learner, quickly picking up new skills.
او خیلی سریع یاد میگیرد و به سرعت مهارتهای جدید را میآموزد.
Quick (سریع):
42. Quick glance: A very brief look.
نگاه سریع.
He gave the report a quick glance before the meeting.
او قبل از جلسه یک نگاه سریع به گزارش انداخت.
43. Quick bite: A fast meal.
یه لقمه سریع.
Let’s grab a quick bite before the show starts.
بیا قبل از شروع نمایش یک لقمه سریع بخوریم.
44. Quick shower: A short shower.
دوش سریع.
I’ll take a quick shower before heading out.
قبل از بیرون رفتن یک دوش سریع میگیرم.
45. Quick recap: A brief review.
مرور سریع.
Here’s a quick recap of what we discussed in the meeting.
اینجا یک مرور سریع از آنچه در جلسه بحث کردیم آمده است.
46. Quick decision: A decision made rapidly.
تصمیم سریع.
We had to make a quick decision to avoid missing the opportunity.
ما مجبور بودیم یک تصمیم سریع بگیریم تا فرصت را از دست ندهیم.
Slow (آهسته):
47. Slow growth/progress: Development happening at a gradual pace.
رشد/پیشرفت کند.
The project has seen slow progress due to a lack of resources.
این پروژه به دلیل کمبود منابع پیشرفت آهستهای داشته است.
48. Slow motion: Movement at a reduced speed.
حرکت آهسته.
They watched the replay of the goal in slow motion.
آنها بازپخش گل را به صورت حرکت آهسته تماشا کردند.
49. Slow day: A day with little activity, often at work.
روزی که فعالیت کمی داره، اغلب توی محل کار.
It was a slow day at the office, with very few customers coming in.
روز آرامی در دفتر بود و مشتریان بسیار کمی مراجعه کردند.
50. Slow learner: Someone who takes more time to learn.
کسی که برای یادگیری بیشتر وقت میگیره.
He’s a slow learner, but with patience, he can grasp the concepts.
او آهسته یاد میگیرد، اما با صبر، میتواند مفاهیم را درک کند.
اگه مطمئنی خوب یاد گرفتی بیا تست پایین رو جواب بده حتما نتیجه رو برام این زیر کامنت کن!
1. Which of the following is a correct collocation?
a) Strong mistake
b) High desire
c) Big decision
d) Little evidence
2. Which adjective best completes the collocation: “______ rain”?
a) Fast
b) Heavy
c) Strong
d) Slow
3. “Light sleeper” refers to someone who:
a) Sleeps for a long time
b) Wakes up easily
c) Snores loudly
d) Has a deep voice
4. What is the correct collocation for a person who drinks a lot?
a) Big drinker
b) Heavy drinker
c) Strong drinker
d) Light drinker
5. Which phrase is correct for describing a quick meal?
a) Fast food
b) Slow bite
c) High snack
d) Little bite
6. Which of the following collocations is correct?
a) Strong rain
b) High standards
c) Deep mistake
d) Quick growth
7. What is a “deep thought”?
a) A quick decision
b) A sudden surprise
c) Serious consideration
d) A big mistake
8. “High school” refers to:
a) Advanced technology
b) A period in education between middle school and university
c) An important decision
d) A small child
9. “Slow motion” refers to:
a) Fast movement
b) Gradual movement
c) Heavy movement
d) Quick movement
10. Which collocation best describes a well-founded point in a debate?
a) Fast argument
b) Strong argument
c) High argument
d) Light argument
پاسخها:
1. c) Big decision
2. b) Heavy
3. b) Wakes up easily
4. b) Heavy drinker
5. a) Fast food
6. b) High standards
7. c) Serious consideration
8. b) A period in education between middle school and university
9. b) Gradual movement
10. b) Strong argument
برای شرکت در دوره های مکالمه تضمینی ما – دوره 3 ماهه کمربند مشکی و دوره مکالمه آنلاین فرمول یک می تونید با شماره زیر تماس بگیرید یا بهمون ایمیل بزنید:
شماره تماس: 02188487845
ایمیل: drzaban@gmail.com

می خوام تو این مقاله 10 نکته طلایی برای بهبود دستور زبان انگلیسی رو بهت بگم جتما اول جواب رو خودت حدس بزن و بعد با پاسخ چک کن!
تقویت گرامر با 10 نکته طلایی
می خوام تو این مقاله 10 نکته طلایی برای بهبود دستور زبان انگلیسی رو بهت بگم جتما اول جواب رو خودت حدس بزن و بعد با پاسخ چک کن!
پس اگه فکر میکنی گرامر انگلیسیت خوبه اول به این آزمون رو بده! اگه بتونی به این 10 سوال گرامری پاسخ بدی، مشخصا سطح گرامر انگلیسیت واقعاً عالیه! البته فراموش نکن که حتما باید روی مکالمت وقت بزاری که خیلی خیلی مهمه.
خب اگه آماده ای شروع کنیم!
1. جمله شرطی نوع دوم با ساختار معکوس (inversion)
پاسخ: کلمه صحیح “were” است و در جملات شرطی نوع دوم، میتوانیم «If» را حذف کنیم و از ساختار were + subject + to استفاده کنیم. این ساختار رو اغلب در نوشتار و گفتار رسمی میشنوید.
این نوع جملهها معمولاً برای بیان شرایط غیرواقعی، فرضی یا بسیار غیرمحتمل در زمان حال یا آینده به کار میروند.
If he were to win the lottery, what would he do with the money?
مثال:
If the project were to fail, what would be the consequences? (formal)
If the company were to expand, how would it impact the market? (formal)
2. ضمیر فاعلی: اشتباه رایج
پاسخ: اشتباه “myself” است. به جای استفاده از ضمیر انعکاسی “myself” در این جمله باید از ضمیر فاعلی “I” استفاده کنید. پس جمله صحیح اینطوریه:
Sarah or I will handle the presentation tomorrow.
این یک اشتباه بسیار رایج است، حتی در بین زبان مادری.
3. استفاده نادرست از “not only” و “but also”
پاسخ: جمله صحیح این است
“Not only did they skip breakfast, but they also left their homework at home.
وقتی قید منفی “not only” در ابتدای جمله قرار می گیرد ترتیب معمول فاعل و فعل کمکی تغییر میکند. این ساختار اغلب در نوشتار رسمی انجام می شود تا جمله دراماتیکتر شده و تأکیدی بیشتری را نشان دهیم. ساختار به این صورت است:
adverbial + auxiliary verb + subject
4. اسمهای جمع: مفرد یا جمع؟
پاسخ: هر دو درسته! در انگلیسی بریتانیایی، اسمهای جمعی مانند “team” هم مفرد محسوب می شوند هم جمع. اما در انگلیسی آمریکن، این اسمها معمولاً به صورت مفرد به کار می روند و بنابراین کاربرد “is” رایجتره.
5. افعال مشابه Lay و Lie
جواب درست به ترتیب “lie” و “lay” هستند “Lie” به معنای دراز کشیدنه، و “lay” به معنای گذاشتن یک چیز است. بعد از “Lie” مفعول نیاز نیست، اما بعد از به مفعول “lay” نیاز داریم.
حتما این آموزش رو ببین تقاوتش رو کامل برات گفتم
A .6یا An: تلفظ مهم است!
باید از “an” استفاده کنیم چون دو کلمه honor و honest هر دو با حرف صدا دار (صدای مصوت) شروع میشوند، پس از “an” استفاده میکنیم.
Who .7 یا Whom
پاسخ: هر دو جمله صحیح هستند.
“To whom should I address the letter?”
این جمله رسمیتر است و در موقعیتهای رسمیتر استفاده میشود.
“Who should I address the letter to?”
این جمله غیررسمیتر است و در موقعیتهای روزمره استفاده میشود.
در زبان انگلیسی، میتوان از هر دو ساختار برای پرسیدن این سوال استفاده کرد. انتخاب بین این دو ساختار بستگی به موقعیت و سبک نوشتاری شما دارد.
8. استفاده از قید تکرار برای بیان عادات
پاسخ: کلمهای که میتوان اضافه کرد تا نشان دهد این جمله به یک عادت اشاره دارد، “always” است!
9. عبارات فعلی جدا نشدنی
پاسخ: هر دو جمله صحیح هستند. انتخاب بین این دو ساختار بستگی به سبک نوشتاری و ترجیح شخصی شما دارد.
10- کاما
پاسخ: جمله دوم به درستی علامتگذاری شده است.
در جمله اول، بعد از “eggs” باید از علامت ویرگول استفاده شود تا سه مورد “a slice of toast”، “scrambled eggs” و “orange juice” به درستی از هم جدا شوند. این سه مورد، اجزای یک فهرست همگن (همنوع) هستند که با ویرگول از هم جدا میشوند.
بنابراین، جمله صحیح به این شکل است:
For breakfast, I had a slice of toast, scrambled eggs, and orange juice.
حتما پیشنهاد می کنم مطالب بخش گرامر به روایت دکتر زبان رو مطالعه کنید و در آزمونهای رایگانش هم شرکت کنید. اگر این مقاله رو مفید دیدی برای دوستانت هم بفرست!

شروع یه حرف زدن، مخصوصا به زبونی که زبون مادریت نیست، می تونه خیلی ترسناک باشه. ولی نترس! من اومدم تا کمکت کنم با یه سری راهکار خوب که اعتماد به نفس تو بالا میبره و می تونی با هر کسی، هر جایی حرف بزنی.
حرف زدن به انگلیسی، دیگه سخت نیست!
سلام بچه ها! امروز میخوام در مورد حرف زدن به انگلیسی صحبت کنم.
شروع یه حرف زدن، مخصوصا به زبونی که زبون مادریت نیست، می تونه خیلی ترسناک باشه. ولی نترس!
من اومدم تا کمکت کنم با یه سری راهکار خوب که اعتماد به نفس تو بالا میبره و می تونی با هر کسی، هر جایی حرف بزنی.
1. ساده باش اگه حرفای الکی زدن اذیتت می کنه، خودتو تحت فشار نزار که خیلی خلاق باشی. یه سلام ساده و از ته دل می تونه معجزه کنه. مثلا می تونی بگی
Hello, my name is Lisa. It’s a pleasure to meet you.
سلام، من لیسا هستم. خوشبختم.
این برای مهمونیایی که خیلی آدم نمی شناسی عالیه. تو محیط کار هم می تونی بگی
My name is Alex. I’m new to the sales team and wanted to say hello.
اسم من الکسه. من تازه به تیم فروش پیوستهام و خواستم سلام کنم.
.” اینجوری نشون میدی که واقعا دوست داری با آدمای جدید آشنا بشی و کمک می کنه راحت تر با بقیه ارتباط برقرار کنی.
یا می تونی جمله های زیر رو استفاده کنی:
What do you do for a living/work?
شغل شما چیه؟
Have you seen any good movies lately?
اخیرا فیلم خوبی دیدی؟
What have you been up to today?
امروز چه کار میکردی؟
What’s the last book you devoured?
آخرین کتابی که خوندیش چی بود؟
Do you have any travel plans coming up?
برنامه سفر برای آینده نزدیک دارید؟
2. تعریف کن، ولی از ته دل تعریف کردن یه راه خوبیه که آدمو خوب و مهم نشون میده.
می تونه بهت کمک کنه یه تاثیر خوب بذاری. لازم نیست خیلی اغراق کنی، یه تعریف ساده و واقعی کافیه. مثلا تو مهمونی می تونی بگی
I love how you’ve decorated your house! It feels so cosy.
من عاشق اینم که چطور خونهتو تزئین کردی! خیلی دنجه.
یا
I’m obsessed with your earrings!
من عاشق گوشوارههای توام!
Wow, your shoes are gorgeous! Where’d you get them?
واو، کفشهایت خیلی قشنگه! از کجا خریدیشون؟
تو محیط کار هم می تونی بگی
Your work always shows such attention to detail. How do you do it?
کار شما همیشه دقت زیادی رو نشون میده. چطور این کار رو میکنید؟
That was a great question you brought up in the meeting today.
سوالی که شما امروز در جلسه مطرح کردید، بسیار خوب بود.
You have an excellent way with words; it was a pleasure to hear you speak.
شما استعداد فوقالعادهای در سخنرانی دارید؛ شنیدن صحبتهای شما لذتبخش بود.
اینم می تونه تاثیر خوبی بذاره.
3. در مورد غذا حرف بزن غذا یه موضوعیه که همه باهاش ارتباط برقرار می کنن.
چه تو مهمونی، سر کار یا قرار، حرف زدن در مورد غذا همیشه خوبه. می تونی بپرسی
Where did you get that drink? It looks amazing!
این نوشیدنی رو از کجا گرفتی؟ خیلی عالی به نظر می رسه!
یا
You have to try the spinach dip. It’s delicious — definitely my favourite so far.
باید دیپ اسفناج رو امتحان کنی. خیلی خوشمزهست – تا حالا بهترینش بوده.
Have you tried any of the appetizers? Any recommendations?
آیا پیش غذاها رو امتحان کردید؟ پیشنهاد خاصی دارید؟
Do you know a good place to grab a bite to eat around here?
آيا جاي خوبي براي غذا خوردن توي اين اطراف ميشناسی؟
So, I’m a bit of a foodie; how about you? Do you have a favourite type of cuisine or any must-try restaurants in town?
خب، من عاشق غذا هستم؛ شما چطور؟ غذای مورد علاقهتون چیه یا رستوران خاصی رو پیشنهاد میکنید؟
اینجور سوالا ساده ان ولی می تونن به حرف زدن های طولانی تر هم منجر بشن.
4. یه چیزی از خودت بگو برای اینکه ارتباط بهتری برقرار کنی، یه چیزی از خودت بگو. می تونه یه خاطره خنده دار، یه داستان شخصی یا حتی یه شوخی کوچیک باشه
Speaking of biking, I went biking near here last weekend. The views were incredible. Where do you usually go?
حالا که صحبت از دوچرخهسواری شد، من آخر هفته گذشته اطراف اینجا دوچرخهسواری کردم. منظرهها فوقالعاده بود. شما معمولا کجا میروید؟
I heard you’ve just been to Costa Rica. I actually lived there for 5 years! How was it?
شنیدم که تازه از کاستاریکا برگشتی. من درواقع ۵ سال اونجا زندگی کردم! چطور بود؟
با گفتن اینجور چیزا نشون میدی که آدم واقعی هستی و بقیه رو هم تشویق می کنی که همین کارو کنن.
5. دنبال نقطه مشترک باش علاقه های مشترک یه پایه خوب برای حرف زدنای خوبن. چه تو دفتر کار باشی، مهمونی یا حتی هواپیما، پیدا کردن یه چیز مشترک می تونه باعث بشه راحت تر حرف بزنید. مثلا اگه دیدی یکی داره کتاب همینگوی می خونه، می تونی بگی
I see you’re reading Hemingway. He’s my favourite author. Have you read any of his other books?
میبینم که دارید همینگوی میخوانید. او نویسنده مورد علاقه من است. آیا کتابهای دیگری از او خواندهاید؟
What programs do you recommend for continuing education in software engineering?
چه برنامههایی را برای ادامه تحصیل در مهندسی نرمافزار پیشنهاد میکنید؟
6. سوالای باز بپرس سوال پرسیدن کلید ادامه دادن حرف زدنه. تمرکز کن رو سوالایی که جوابشون فقط “بله” یا “نه” نیست. اینجوری می تونی ادامه بدی و حرف رو باز کنی. سوالایی مثل
What programs do you recommend for continuing education in software engineering?
چه برنامههایی را برای ادامه تحصیل در مهندسی نرمافزار پیشنهاد میکنید؟
Do you have any plans for the weekend?
برای آخر هفته برنامهای داری؟
What is the best part of your job?
بهترین قسمت کار شما چیست؟
Did you always want to work in this field?
همیشه میخواستید در این زمینه کار کنید؟
Are you working on any exciting projects right now?
الان روی پروژه هیجانانگیزی کار میکنید؟
How has AI been impacting your job?
هوش مصنوعی چه تاثیری بر کار شما داشته؟
Do you come from a big family?
شما از یک خانواده بزرگ می آیید؟
Have you always lived in this area?
شما همیشه در این منطقه زندگی کردهاید؟
What helps you relax after a long day?
چه چیزی به شما کمک میکند بعد از یک روز طولانی آروم شوید؟
What is your biggest pet peeve?
بزرگترین چیز آزاردهنده تو چیه؟
What is the craziest thing you’ve ever done?
دیوانهوارترین کاری که تا حالا انجام دادی چی بوده؟
Which presentations have you enjoyed so far?
تا حالا از کدام ارائهها لذت بردید؟
Why did you sign up for this conference?
چرا برای این کنفرانس ثبتنام کردید؟
If you had to give a talk here, what would your topic be?
اگر مجبور بودی اینجا سخنرانی کنی، موضوعت چه میبود؟
Have you attended any other workshops? Any that you recommend?
آیا شما در کارگاههای دیگری شرکت کردهاید؟ آیا کارگاهی را توصیه میکنید؟
7. بیشتر گوش کن تا حرف بزنی یکی از اشتباهات بزرگ در مورد حرف زدن اینه که فکر می کنیم باید همه حرف رو خودمون بزنیم. اما واقعیت اینه که گوش کردن هم به اندازه حرف زدن مهمه.
بعد از اینکه یخ رو شکستی، تمرکز رو بذار روی طرف مقابلت و سوالای خوب بپرس. نشون بده که واقعا به حرفاش علاقه داری، اینجوری می تونی یه حرف زدن جذاب تر داشته باشی.
این تکنیک های ساده می تونن کمکت کنن که ارتباط های بهتری با بقیه برقرار کنی.
خب حالا بیا 2- تا جمله دیگه رو هم یاد بگیر که بتونی مکالمه خوبی داشته باشی
1. Isn’t the weather beautiful today?
امروز هوا قشنگ نیست؟
2. How are you doing today?
امروز حالت چطوره؟
3. Have you been up to anything exciting lately?
این روزا کار هیجانانگیزی کردی؟
4. What do you do to relax and unwind? –
چیکار میکنی تا ریلکس کنی و آرامش پیدا کنی؟
5. Where would you most like to travel?
دوست داری کجا سفر کنی؟
6. Have you tried any new and interesting restaurants lately? –
جدیدا رستوران جدید و جالبی امتحان کردی؟
7. What are you passionate about?
به چی علاقه داری؟
8. Do you have a favorite movie?
فیلم مورد علاقت چیه؟
9. Are you a sports fan?
طرفدار ورزش هستی؟
10. What’s the most unforgettable place you’ve visited?
جالبترین جایی که رفتی کجا بود؟
Personal Questions
11. What made you laugh out loud recently? –
چی باعث شد جدیدا خیلی بخندی؟
12. Are you an early bird or a night owl?
زود بیداری یا دیر خواب؟
13. If you could have any superpower, what would it be and why?
اگه هر تواناییای میتونستی داشته باشی چی بود و چرا؟
14. What’s your personal life philosophy?
فلسفه زندگی تو چیه؟
15. How do you imagine your perfect day would be?
فکر میکنی روز ایدهآلت چهجوریه؟
Fun and Lighthearted
16. Tell me your funniest joke.
بهترین لطیفه تو چیه؟
17. If you were an animal, what would you be and why?
اگه حیوون بودی چی بودی و چرا؟
18. What makes you unique?
چی تورو خاص میکنه؟
19. Are you more of an introvert or an extrovert?
درونگرا هستی یا برونگرا؟
20. What’s the best thing to do in this city?
بهترین کار برای انجام دادن تو این شهر چیه؟
اگه می خوای تو 3 ماه به کل مکالمات عمومی و روزمره مسلط بشی این دوره برای شماست!

میخوای لغات خفن یاد بگیری؟ تو این مقاله میخوام ۱۵ تا کلمه رو باهم مرور کنیم، از اونایی که همه میشناسن تا کلمه های پیچیده که حتی حرفه ایا هم شاید ندونن. ببینیم چندتاشو بلدی!
انگلیسیت رو پرواز بده: ۱۵ لغت جدید که باید بشناسی
بریم سراغ یه عالمه کلمه قشنگ!
میخوای لغات خفن یاد بگیری؟ تو این مقاله میخوام ۱۵ تا کلمه رو باهم مرور کنیم، از اونایی که همه میشناسن تا کلمه های پیچیده که حتی حرفه ایا هم شاید ندونن. ببینیم چندتاشو بلدی!
برای ارزیابی در پایان این مقاله براتون یک آزمون گذاشتم. حتما آزمون رو جواب بدین و پاسخ های خودتون رو با پاسخ نامه چک کنید!
خب بریم سراغ کلمه ها!
یعنی فکر کردن یا باورش داشتن. تو انگلیسی بریتانیایی خیلی استفاده میشه
I reckon it’s going to be a sunny day.
فکر میکنم هوا آفتابی بشه.
Do you reckon we should go to the party?
فکر میکنی باید بریم مهمونی؟
یعنی اصلی ترین یا مهم ترین قسمت چیزی
The core of the apple is rotten.
هسته سیب خراب شده.
Mathematics is at the core of many scientific fields.
ریاضیات هسته اصلی بسیاری از رشتههای علمی است.
یعنی عمدی، برعکس اتفاقی. میتونی به عنوان فعل هم استفاده کنی، یعنی خوب فکر کردن
She made a deliberate mistake to test him.
او عمداً اشتباه کرد تا او را امتحان کند.
They deliberated for hours before making a decision.
آنها ساعتها فکر کردند قبل از تصمیمگیری.
یعنی یه جای دیگه، معمولا بعد از فعل میاد
I can’t find my keys. They must be elsewhere.
کلیدهایم را پیدا نمیکنم. باید جایی دیگر باشند.
If you don’t like this restaurant, we can go elsewhere.
اگر این رستوران را دوست نداری، میتوانیم به جای دیگری برویم.
یعنی سریع چیزی رو گرفتن، معمولا با زور. ولی معمولا برای گرفتن سریع یه چیزی هم استفاده میشه، مثلا یه لقمه غذا
Grab your coat and let’s go.
کتت را بردار و بریم.
I’ll grab a quick bite to eat before the meeting.
قبل از جلسه یه لقمه چیزی میخورم.
یعنی به شدت توصیه کردن یا تشویق کردن کسی برای انجام کاری
I urge you to reconsider your decision.
من شما را تشویق میکنم که تصمیم خود را دوباره بررسی کنید.
The feeling of hunger urged him to eat.
احساس گرسنگی او را به خوردن ترغیب کرد.
یعنی کنسرت، معمولا برای موسیقی پاپ استفاده میشه
They’re playing at a gig in London next week.
هفتهی آینده در لندن کنسرت دارند.
I’m looking for a part-time gig to earn some extra money.
دنبال یه کار پاره وقت میگردم تا کمی پول اضافه دربیارم.
یعنی محکم چسبیدن، معمولا از ترس. آدم چسبناک یعنی کسی که خیلی به بقیه وابسته ست، جوری که انگار خیلی دوست داره
The baby clung to its mother.
بچه به مادرش چسبیده بود.
She clung to the hope that he would return.
او به امید بازگشت او چسبیده بود.
یعنی سریع و نامفهوم حرف زدن، معمولا از استرس
He was so nervous that he started to gabble.
آنقدر عصبی بود که شروع کرد به پچ پچ کردن.
Stop gabbling and tell me what happened.
دیگه پچ پچ نکن و بگو چه اتفاقی افتاد.
یعنی کسی رو طوری دستکاری کردن که شک کنه به واقعیت یا حافظه خودش، معمولا یه جور کنترل ذهنیه
He was gaslighting her into thinking she was crazy.
او داشت او را فریب میداد تا فکر کند دیوانه است.
Gaslighting is a form of emotional abuse.
گازلایتینگ نوعی سوءاستفاده عاطفی است.
یعنی یهو بدون توضیح قطع ارتباط کردن، معمولا تو دوستی یا رابطه عاطفی
She ghosted him after their first date.
بعد از اولین قرار، اون دختر پسر رو ول کرد.
My friend ghosted me for months and then suddenly messaged me.
دوستم چند ماه من رو ول کرد و بعد یهو بهم پیام داد.
یعنی خیلی سختگیر یا بد غذا بودن، معمولا خیلی نگران جزئیات. میتونی برای چیزایی که نیاز به دقت زیاد دارن هم استفاده کنی
She’s so finicky about what she eats.
اون خیلی سختگیره راجع به غذایی که میخوره.
This old car is very finicky; it needs constant attention.
این ماشین قدیمی خیلی حساسه؛ مدام نیاز به رسیدگی داره.
ترکیبیه از “situation” و “relationship”، یعنی یه رابطه عاطفی که بیشتر از دوستیه ولی هنوز رسمی نشده
They’ve been in a situationship for months, but neither of them wants to define it.
اونها چند ماهه تو یه رابطه مبهمه، اما هیچکدومشون نمیخوان بهش اسم بذارن.
I’m tired of being in a situationship; I want a real relationship.
از این رابطه مبهم خسته شدم؛ میخوام یه رابطه واقعی داشته باشم.
یعنی تبعیض علیه معلولین، نشون دهنده رفتارهای بد با آدمای معلول جسمی یا ذهنیه
Ableism is a pervasive problem in our society.
تبعیض علیه معلولین یه مشکل رایج تو جامعه ماست.
The building was not accessible, which is a form of ableism.
اون ساختمان قابل دسترسی نبود، که نوعی تبعیض علیه معلولینه.
یعنی ترس از نبودن گوشی موبایل، یه مشکل رایج تو دنیای امروز
She suffers from nomophobia and can’t go anywhere without her phone.
اون از ترس اینکه از گوشیش دور باشه رنج میبره و بدون گوشی نمیتونه جایی بره.
Nomophobia is a common problem among young people.
ترس از نبودن گوشی موبایل بین جوانان خیلی رایجه.
تموم شد! چندتا از این کلمه هارو می دونستی؟ کدومشونو بیشتر دوست داشتی؟ تو کامنتا بهم بگو. حتما تست پایین رو انجام بده ببینم چقدر یاد گرفتی و نتیجه رو برام این زیر بزار! موفق باشی!
آزمون
Choose the correct word to complete each sentence.
1. If this bookshop doesn’t have the book I need, I’ll try __________.
a. elsewhere
b. gross
c. core
2. The baby monkey __________ to its mother as they move through the trees.
a. grimaces
b. gaslights
c. clings
3. Health experts __________ people to wash their hands frequently.
a. ghost
b. urge
c. gab
4. Our new policy aims to combat __________ in the workplace.
a. cacophony
b. ableism
c. phenomenon
5. After several friendly messages, he suddenly __________ her with no explanation.
a. ghosted
b. triggered
c. gabbed
6. She __________ to become a renowned artist one day.
a. grimaces
b. aspires
c. deliberates
7. The team leaders __________ to discuss the schedule for the morning meeting.
a. grimaced
b. aspired
c. huddled
8. The orchestra’s performance ended in a __________ of applause and cheers.
a. cacophony
b. deliberate
c. gross
answer
1.a 2. c 3. b 4.b 5. a 6. b 7. c 8. a
اگه می خوای تو 3 ماه به کل مکالمات عمومی و روزمره مسلط بشی این دوره برای شماست!

داشتن مدرک زبان بستگی به روشی داره که برای مهاجرت انتخاب می کنید، اما در اکثر موارد داشتن مدرک زبان مزیت بزرگی محسوب میشه و شانس شما رو برای پذیرش در کشور مورد نظرتان افزایش میده. اما به طور کلی، میتوان گفت که برای زندگی راحت در یک کشور انگلیسی زبان، به سطح متوسطی از مهارت زبانی در آن کشور نیاز دارید. این به معنای توانایی درک و صحبت کردن در مورد طیف گستردهای از موضوعات روزمره، مانند خرید، غذا […]
آیا برای مهاجرت حتما باید مدرک زبان داشته باشیم؟
داشتن مدرک زبان بستگی به روشی داره که برای مهاجرت انتخاب می کنید، اما در اکثر موارد داشتن مدرک زبان مزیت بزرگی محسوب میشه و شانس شما رو برای پذیرش در کشور مورد نظرتان افزایش میده. اما به طور کلی، میتوان گفت که برای زندگی راحت در یک کشور انگلیسی زبان، به سطح متوسطی از مهارت زبانی در آن کشور نیاز دارید. این به معنای توانایی درک و صحبت کردن در مورد طیف گستردهای از موضوعات روزمره، مانند خرید، غذا خوردن، حمل و نقل و معاشرت با دوستان و همکاران است.
در دوره کمربند مشکی مکالمه سریع در 3 ماه به تسلط بر مکالمات روزمره می رسید!
برای مهاجرت موارد زیر رو در نظر داشته باشید:
کشور مقصد: هر کشوری قوانین و الزامات خاص خود رو برای مهاجران داره. برخی از کشورها برای اکثر برنامههای مهاجرتی به مدرک زبان نیاز دارن، در حالی که برخی دیگر ممکنه برای موارد خاص یا روشهای مهاجرتی خاص، مدرک زبان رو الزامی ندونن.
کشورهایی که به طور کلی برای اکثر روش های مهاجرتی به مدرک زبان نیاز دارند:
- آلمان: اکثر مشاغل در آلمان به سطح B1 یا B2 زبان آلمانی نیاز دارند. برخی از مشاغل تخصصی ممکن است به سطح C1 یا C2 نیاز داشته باشند. برای سنجش سطح زبان آلمانی خود می توانید در آزمونهای زیر شرکت کنید:
آزمون TestDaF: این آزمون برای ارزیابی مهارتهای شما در درک مطلب، خواندن، نوشتن و صحبت کردن به زبان آلمانی در سطح دانشگاهی طراحی شده است.
آزمون DSH: این آزمون مشابه TestDaF است و برای ارزیابی مهارتهای شما در درک مطلب، خواندن، نوشتن و صحبت کردن به زبان آلمانی در سطح دانشگاهی طراحی شده است.
آزمون Goethe-Zertifikat: این آزمون در سطوح مختلف از A1 (مبتدی) تا C2 (مسلط) ارائه میشود و میتواند برای اهداف مختلفی از جمله مهاجرت، تحصیل و کار استفاده شود.
- فرانسه: برای ویزای کاری و تحصیلی به مدرک زبان فرانسوی در سطح TCF B2 یا DALF C1 نیاز است.
- ایتالیا: برای ویزای کاری به مدرک زبان ایتالیایی در سطح B1 و برای ویزای تحصیلی به سطح B2 نیاز است.
- اسپانیا: برای ویزای کاری و تحصیلی به مدرک زبان اسپانیایی در سطح DELE B2 نیاز است.
- انگلستان: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح UKVI Standard یا IELTS 5.5 نیاز است.
- ایالات متحده آمریکا: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح TOEFL IBT 80 یا IELTS 6.5 و برای ویزای تحصیلی به سطح TOEFL IBT 100 یا IELTS 7.0 نیاز است.
- کانادا: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی یا فرانسوی در سطح Canadian English Language Benchmarks (CELB) 7 یا IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح CELB 7 یا IELTS 6.5 نیاز است.
- استرالیا: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح IELTS 6.5 نیاز است.
- نیوزیلند: برای ویزای کاری به مدرک زبان انگلیسی در سطح IELTS 6.0 و برای ویزای تحصیلی به سطح IELTS 6.5 نیاز است.
کشورهای آرژانتین، برزیل، شیلی، پرتغال، یونان، ترکیه و امارات متحده عربی برای برنامه ویزای طلایی به مدرک زبان نیازی ندارند
روش مهاجرت: روشهای مختلفی برای مهاجرت وجود دارد، از جمله مهاجرت تحصیلی، کاری، سرمایهگذاری و خانوادگی. برخی از روشهای مهاجرت، مانند مهاجرت تحصیلی، به طور کلی به مدرک زبان قوی نیاز دارند، در حالی که برای روشهای دیگر ممکن است الزامی نباشد.
با این حال، به طور کلی میتوان گفت که روشهای مهاجرتی که به طور کلی به قویترین مدرک زبان نیاز دارند عبارتند از:
- مهاجرت تحصیلی: برای پذیرش در دانشگاههای اکثر کشورهای جهان، به مدرک زبان قوی مانند آیلتس یا تافل با نمره بالا نیاز دارید.
- مهاجرت کاری: برای دریافت ویزای کار در بسیاری از کشورها، به مدرک زبان قوی در سطح حداقل B1 یا B2 نیاز دارید.
- مهاجرت از طریق برنامههای امتیازمحور: برخی از کشورها برنامههای مهاجرتی امتیازمحور دارند که در آنها مدرک زبان یکی از عوامل مهم برای کسب امتیاز است. برای دریافت امتیاز بالا در این برنامهها، معمولاً به مدرک زبان قوی در سطح حداقل B2 یا C1 نیاز دارید.
از سوی دیگر، روشهای مهاجرتی که ممکن است به مدرک زبان قوی نیاز نداشته باشند عبارتند از:
- مهاجرت از طریق سرمایهگذاری: بسیاری از کشورها برنامههای مهاجرتی سرمایهگذاری دارند که به شما امکان میدهد با سرمایهگذاری در آن کشور، اقامت دائم را دریافت کنید. این برنامهها معمولاً الزامات زبانی سختی ندارند و ممکن است بتوانید با مدرک زبان در سطح پایه یا بدون مدرک زبان مهاجرت کنید.
- مهاجرت از طریق تمکن مالی: برخی از کشورها به افراد ثروتمند که میتوانند ثابت کنند میتوانند از خود و خانواده خود حمایت مالی کنند، اقامت دائم اعطا میکنند. این برنامهها معمولاً الزامات زبانی سختی ندارند و ممکن است بتوانید با مدرک زبان در سطح پایه یا بدون مدرک زبان مهاجرت کنید.
- مهاجرت از طریق پیوستن به خانواده: اگر یکی از اعضای خانواده شما در حال حاضر تابعیت کشور مورد نظر را داشته باشد، ممکن است بتوانید از طریق پیوستن به خانواده به آن کشور مهاجرت کنید. این روش معمولاً به مدرک زبان قوی نیاز ندارد، به خصوص اگر قبلاً با عضو خانواده خود به زبان مشترکی صحبت میکردید.
- مهارتها و شرایط شما: علاوه بر مدرک زبان، عوامل دیگری نیز وجود دارند که بر شانس شما برای مهاجرت تأثیر میگذارند، مانند مهارتها، تحصیلات، تجربه کاری و سابقه شغلی شما.
در اینجا چند نمونه از روشهای مهاجرت بدون نیاز به مدرک زبان آورده شده است:
- مهاجرت از طریق کارآفرینی: برخی از کشورها برنامههایی برای کارآفرینان دارند که به آنها اجازه میدهد با سرمایهگذاری در آن کشور، اقامت دائم را دریافت کنند. این برنامهها معمولاً به مدرک زبان نیاز ندارند.
مراحل کلی مهاجرت از طریق کارآفرینی به شرح زیر است:
- کشور مورد نظر خود را انتخاب کنید: اولین قدم انتخاب کشوری است که میخواهید به آن مهاجرت کنید. هر کشوری قوانین و الزامات خاص خود را برای برنامههای مهاجرت کارآفرینی دارد، بنابراین مهم است که کشوری را انتخاب کنید که برنامه آن با شرایط و اهداف شما مطابقت داشته باشد.
موارد زیر را هنگام انتخاب کشور در نظر بگیرید:
- شرایط اقتصادی: ثبات اقتصادی، نرخ رشد و فرصتهای تجاری در کشور را بررسی کنید.
- محیط کسب و کار: قوانین و مقررات مربوط به راه اندازی و اداره کسب و کار را بررسی کنید.
- حمایت از کارآفرینان: برنامههای حمایتی دولت برای کارآفرینان، مانند مشوقهای مالی و کمکهای مالی را بررسی کنید.
- هزینه زندگی: هزینه زندگی در کشور را بررسی کنید و مطمئن شوید که میتوانید از پس آن بربیایید.
- زبان: اگر به زبان رسمی کشور تسلط ندارید، در نظر بگیرید که آیا یادگیری آن برای شما امکانپذیر است یا خیر.
برخی از کشورهایی که برنامههای مهاجرت کارآفرینی محبوبی دارند عبارتند از:
- کانادا: کانادا به دلیل داشتن اقتصاد قوی، محیط کسب و کار پایدار و برنامههای حمایتی متعدد از کارآفرینان، کشوری محبوب برای مهاجران کارآفرین است.
- استرالیا: استرالیا کشوری دیگر با اقتصاد قوی و فرصتهای تجاری فراوان است. برنامههای مهاجرت کارآفرینی استرالیا امتیازات مختلفی را به کارآفرینان با تجربه و ایدههای تجاری نوآورانه ارائه میدهد.
- ایالات متحده آمریکا: ایالات متحده آمریکا به دلیل داشتن اقتصاد بزرگ و متنوع و همچنین مراکز متعدد استارتاپی، کشوری محبوب برای کارآفرینان است. با این حال، برنامههای مهاجرت کارآفرینی ایالات متحده میتواند پیچیده و رقابتی باشد.
- آلمان: آلمان کشوری با اقتصاد قوی و محیط کسب و کار پایدار است. برنامههای مهاجرت کارآفرینی آلمان به کارآفرینانی که میتوانند ثابت کنند ایدههای تجاری آنها پتانسیل ایجاد شغل و رشد اقتصادی را دارد، اقامت اعطا میکند.
- انگلستان: انگلستان کشوری با اقتصاد متنوع و مرکز مهم تجارت بینالمللی است. برنامههای مهاجرت کارآفرینی انگلستان به کارآفرینانی که میتوانند ثابت کنند سرمایه کافی برای سرمایهگذاری در یک کسب و کار در انگلستان را دارند، اقامت اعطا میکند.
- تحقیق در مورد برنامه مهاجرت کارآفرینی: پس از انتخاب کشور مورد نظر، باید در مورد برنامه مهاجرت کارآفرینی آن کشور به طور کامل تحقیق کنید. وب سایت دولت مربوطه را بررسی کنید و با یک وکیل مهاجرت یا مشاور باتجربه مشورت کنید تا مطمئن شوید که تمام الزامات را برآورده میکنید.
موارد زیر را هنگام تحقیق در مورد برنامه مهاجرت کارآفرینی در نظر بگیرید:
- شرایط واجد شرایط بودن: چه شرایطی را باید برای واجد شرایط بودن برای برنامه داشته باشید؟ این شرایط ممکن است شامل سن، تحصیلات، تجربه کاری، سابقه شغلی و منابع مالی شما باشد.
- فرآیند درخواست: فرآیند درخواست چگونه است؟ چه مدارکی باید ارائه دهید؟
- هزینهها: هزینههای مربوط به درخواست و دریافت ویزا چقدر است؟
- شرایط اقامت: پس از دریافت ویزا، چه شرایطی را باید برای حفظ اقامت خود در کشور برآورده کنید؟
- طرح کسب و کار خود را تهیه کنید: برای موفقیت در برنامه مهاجرت کارآفرینی، به یک طرح تجاری قوی نیاز دارید. طرح تجاری شما باید ایده کسب و کار شما، نحوه کسب درآمد، بازار هدف شما، برنامههای بازاریابی شما و پیشبینیهای مالی شما را شرح دهد.
طرح تجاری شما باید متقاعد کننده و به خوبی نوشته شده باشد و نشان دهد که ایده شما viable و دارای پتانسیل موفقیت در کشور مورد نظر است.
- تأمین مالی کسب و کار خود: بسیاری از برنامههای مهاجرت کارآفرینی نیاز به اثبات تمکن مالی شما دارند. این به این معنی است که باید
- مهاجرت از طریق تمکن مالی: برخی از کشورها به افراد ثروتمند که میتوانند ثابت کنند میتوانند از خود و خانواده خود حمایت مالی کنند، اقامت دائم اعطا میکنند. این برنامهها معمولاً به مدرک زبان نیاز ندارند.
شرایط مهاجرت از طریق تمکن مالی (که به آن اقامت سرمایهگذاری، اقامت خودحمایتی یا ویزای ثروتمندان نیز گفته میشود) در هر کشور متفاوت است، اما به طور کلی، متقاضیان باید شرایط زیر را داشته باشند:
- اثبات تمکن مالی: شما باید ثابت کنید که از نظر مالی توانایی حمایت از خود و خانواده خود را در کشور جدید دارید. این اثبات معمولاً از طریق ارائه صورتحسابهای بانکی، اسناد مالکیت املاک و مستغلات یا سایر مدارک مربوط به داراییهای شما انجام میشود.
- سرمایهگذاری: در برخی از کشورها، شما باید مبلغ مشخصی را در آن کشور سرمایهگذاری کنید. این سرمایهگذاری میتواند در قالب خرید ملک، راهاندازی کسب و کار، اوراق قرضه دولتی یا سایر ابزارهای سرمایهگذاری باشد.
- سابقه شغلی تمیز: برخی از کشورها ممکن است سابقه شغلی شما را بررسی کنند تا مطمئن شوند که در فعالیتهای غیرقانونی یا مجرمانه شرکت نداشتهاید.
- سلامت: شما باید از نظر جسمی و روحی سالم باشید و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر بگذارید.
- عدم سوء پیشینه: شما باید سابقه کیفری پاک داشته باشید.
- سن: برخی از کشورها برای متقاضیان برنامههای تمکن مالی محدودیت سنی قائل میشوند.
موارد زیر نمونههایی از الزامات تمکن مالی در برخی از کشورها است:
- پرتغال: متقاضیان باید 1 میلیون یورو در املاک و مستغلات، اوراق قرضه دولتی یا صندوقهای سرمایهگذاری پرتغالی سرمایهگذاری کنند.
- اسپانیا: متقاضیان باید 500000 یورو در املاک و مستغلات اسپانیا سرمایهگذاری کنند یا 2 میلیون یورو اوراق قرضه دولتی اسپانیا را خریداری کنند یا 1 میلیون یورو در یک شرکت اسپانیایی سرمایهگذاری کنند.
- یونان: متقاضیان باید 250000 یورو در املاک و مستغلات یونان سرمایهگذاری کنند یا 300000 یورو اوراق قرضه دولتی یونان را خریداری کنند.
- ایرلند: متقاضیان باید 2 میلیون یورو سرمایهگذاری واجد شرایط در ایرلند انجام دهند.
- امارات متحده عربی: متقاضیان باید 5 میلیون درهم (معادل 1.36 میلیون دلار آمریکا) در املاک و مستغلات دبی سرمایهگذاری کنند یا 10 میلیون درهم (معادل 2.72 میلیون دلار آمریکا) در اوراق قرضه دولتی امارات متحده عربی سرمایهگذاری کنند یا در یک کسب و کاری در امارات متحده عربی سرمایهگذاری کنند.
موارد ذکر شده فقط اطلاعات کلی هستند و ممکن است در شرایط خاص استثناهایی وجود داشته باشد. برای اطلاعات دقیق و به روز در مورد الزامات برنامه تمکن مالی در هر کشور خاص، همیشه باید با مقامات دولتی مربوطه یا یک وکیل مهاجرت مشورت کنید.
مزایای مهاجرت از طریق تمکن مالی:
- فرآیند نسبتاً سریع: برنامههای تمکن مالی معمولاً سریعتر از سایر روشهای مهاجرت مانند مهاجرت از طریق کار یا تحصیل پردازش میشوند.
- عدم نیاز به سابقه کار یا تحصیلات: برخلاف برنامههای مهاجرت مبتنی بر کار یا تحصیلات، برنامههای تمکن مالی نیازی به سابقه کار یا تحصیلات مرتبط ندارند.
- ثبات و امنیت: اقامت در یک کشور جدید از طریق برنامه تمکن مالی میتواند ثبات و امنیت بیشتری را برای شما و خانوادهتان به ارمغان بیاورد.
- دسترسی به آموزش و مراقبتهای بهداشتی: شما و خانوادهتان معمولاً به آموزش و مراقبتهای بهداشتی با کیفیت بالا در کشور جدید دسترسی خواهید داشت.
- فرصتهای تجاری: اقامت در یک کشور جدید میتواند فرصتهای تجاری جدیدی را برای شما باز کند.
معایب مهاجرت از طریق تمکن مالی:
- سرمایهگذاری اولیه بالا: برنامههای تمکن مالی معمولاً نیاز به سرمایهگذاری اولیه قابل توجهی دارند.
- عدم ضمانت موفقیت: هیچ تضمینی برای موفقیت در برنامه تمکن مالی وجود ندارد و ممکن است درخواست شما رد شود.
- مهاجرت از طریق پیوستن به خانواده: اگر یکی از اعضای خانواده شما در حال حاضر تابعیت کشور مورد نظر را داشته باشد، ممکن است بتوانید از طریق پیوستن به خانواده به آن کشور مهاجرت کنید. این روش معمولاً به مدرک زبان نیاز ندارد.
شرایط پیوستن به خانواده در برنامههای مهاجرت به کشور مقصد و وضعیت اقامتی حامی شما (فردی که در آن کشور زندگی میکند) بستگی دارد.
به طور کلی، الزامات کلی برای پیوستن به خانواده عبارتند از:
- رابطه خانوادگی: شما باید با حامی خود رابطه خانوادگی قانونی مانند همسر، فرزند، والدین یا در برخی موارد، پدربزرگ و مادربزرگ یا نوه داشته باشید.
- حمایت مالی: حامی شما باید ثابت کند که از نظر مالی توانایی حمایت از شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند را دارد.
- سلامت: شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند باید از نظر جسمی و روحی سالم باشید و معاینات پزشکی را با موفقیت پشت سر بگذارید.
- عدم سوء پیشینه: شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند باید سابقه کیفری پاک داشته باشید.
- اقامت: حامی شما باید اقامت دائم یا موقت در کشور مقصد داشته باشد.
مراحل کلی درخواست پیوستن به خانواده به شرح زیر است:
- حامی شما باید برای شما و هر یک از اعضای خانوادهتان که با شما زندگی میکنند، اسپانسر شود. این شامل تکمیل فرمهای درخواست، ارائه مدارک اثبات رابطه خانوادگی، ارائه مدارک اثبات توانایی مالی و پرداخت هزینههای مربوطه میشود.
- پس از تأیید درخواست شما، از شما خواسته میشود که برای ویزا یا مجوز اقامت اقدام کنید. این فرآیند ممکن است شامل مصاحبه با مقامات مهاجرت و ارائه مدارک اضافی باشد.
پس از دریافت ویزا یا مجوز اقامت، میتوانید به کشور مقصد سفر کنید و به حامی خود بپیوندید.
موارد زیر نمونههایی از الزامات خاص برای پیوستن به خانواده در برخی از کشورها است:
- کانادا: همسران، شرکای حقوقی، فرزندان وابسته و والدین واجد شرایط میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم کانادا درخواست دهند.
- استرالیا: همسران، شرکای حقوقی، فرزندان وابسته، والدین و در برخی موارد، پدربزرگ و مادربزرگ و نوهها میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم استرالیا درخواست دهند.
- ایالات متحده آمریکا: همسران، فرزندان مجرد زیر 21 سال، و در برخی موارد، والدین میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم ایالات متحده آمریکا درخواست دهند.
- انگلستان: همسران، شرکای حقوقی، فرزندان وابسته و در برخی موارد، والدین و پدربزرگ و مادربزرگ میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم انگلستان درخواست دهند.
- آلمان: همسران، فرزندان وابسته و در برخی موارد، والدین میتوانند برای پیوستن به شهروندان یا دارندگان اقامت دائم آلمان درخواست دهند.
اگه قصدت رفتنه با تمام وجود کمکتون می کنیم تا در بهترین شرایط و در کمترین زمان مهاجرت کنید. کافیه فرم زیر رو پر کنی!
مهاجرت
منابع مفید:
- سازمان بینالمللی مهاجرت: https://www.iom.int/
- پناهندگان سازمان ملل: https://www.unhcr.org/
- شبکه جهانی مهاجران: https://www.globalmigrationlaw.com/

تاریخچه روز ولنتاین ریشه روز ولنتاین به جشن باستانی لوپرکالیا در روم باستان باز میگردد. این جشن در 15 فوریه برگزار میشد و به باروری و عشق تعلق داشت. در قرن پنجم میلادی، پاپ گلاسیوس اول این جشن را با روز ولنتاین، قدیسی که به خاطر عشاق جان خود را فدا کرده بود، جایگزین کرد. کپیبرداری روز ولنتاین از سپندارمزگان ایرانی روز ولنتاین، که به عنوان روز عشق یا روز عشاق نیز شناخته میشود، در […]
زیباترین جملات برای روز ولنتاین
تاریخچه روز ولنتاین
ریشه روز ولنتاین به جشن باستانی لوپرکالیا در روم باستان باز میگردد. این جشن در 15 فوریه برگزار میشد و به باروری و عشق تعلق داشت. در قرن پنجم میلادی، پاپ گلاسیوس اول این جشن را با روز ولنتاین، قدیسی که به خاطر عشاق جان خود را فدا کرده بود، جایگزین کرد.
کپیبرداری روز ولنتاین از سپندارمزگان ایرانی
روز ولنتاین، که به عنوان روز عشق یا روز عشاق نیز شناخته میشود، در ۱۴ فوریه هر سال (۲۵ بهمن) در سراسر جهان گرامی داشته میشود. این روز ریشه در تاریخ روم باستان دارد و به نام سنت ولنتاین، قدیسی که به خاطر عشاق جان خود را فدا کرد، نامگذاری شده است.
اما جالب است بدانید که جشنی مشابه روز ولنتاین با قدمتی بسیار بیشتر در فرهنگ ایرانی وجود دارد. این جشن “سپندارمزگان” نام دارد و در پنجم اسفند هر سال برگزار میشود. سپندارمزگان در واقع روز عشق و زمین در ایران باستان بوده است.
شباهتهای سپندارمزگان و روز ولنتاین
شباهتهای بسیاری بین سپندارمزگان و روز ولنتاین وجود دارد. در هر دو جشن، مردم به یکدیگر هدیه میدهند، ابراز عشق و محبت میکنند و از بودن با یکدیگر لذت میبرند.
تفاوتهای سپندارمزگان و روز ولنتاین
با وجود شباهتهای بسیاری که بین سپندارمزگان و روز ولنتاین وجود دارد، تفاوتهایی نیز بین این دو جشن دیده میشود. سپندارمزگان ریشه در فرهنگ و تاریخ ایران باستان دارد، در حالی که روز ولنتاین ریشه در تاریخ روم باستان دارد.
همچنین، در سپندارمزگان، علاوه بر عشق و محبت، به زمین و باروری نیز توجه میشود. در حالی که در روز ولنتاین، تمرکز بیشتر بر روی عشق و محبت بین زوجها است.
اهمیت سپندارمزگان
سپندارمزگان به عنوان یک جشن باستانی ایرانی، از اهمیت فرهنگی و تاریخی بسیاری برخوردار است. این جشن فرصتی برای یادآوری و گرامی داشتن عشق، محبت، زمین و باروری در فرهنگ ایرانی است.
نتیجهگیری
صرف نظر از اینکه روز ولنتاین از سپندارمزگان کپیبرداری شده باشد یا نه، هر دو جشن فرصتی برای یادآوری و گرامی داشتن عشق و محبت در زندگی ما هستند.
1. You are the love of my life, and I can’t imagine my life without you.
تو عشق زندگی منی.، و نمیتونم تصور کنم که یه روز بدون تو چیکار میکردم.
2. You make me feel like I can do anything.
تو بهم این حس رو میدی که میتونم هر کاری انجام بدم.
3. I love the way you make me laugh.
عاشق روشی ام که منو میخندونی.
4. You are my best friend, my lover, and my soulmate.
تو بهترین دوست، بهترین همسر، و بهترین همسفر منی.
5. I am so grateful to have you in my life.
خیلی سپاسگزارم که تو رو توی زندگیم دارم.
6. You are my everything.
تو همه ی دنیای منی.
7. I love you more than words can say.
بیشتر از چیزی که کلمات میتونن بیان کنن دوستت دارم.
8. You are my dream come true.
تو رویای منی که به حقیقت پیوسته.
9. I can’t wait to spend the rest of my life with you.
می خوام هر چه زودتر بقیه ی عمرم رو با تو بگذرونم.
10. You are the love of my life, and I will love you forever.
تو عشق زندگی منی، و تا ابد دوستت خواهم داشت.
11. You are my sunshine on a cloudy day.
تو آفتاب من توی یه روز ابری هستی.
12. You are my knight in shining armor.
تو شوالیه ی من توی یه زره ی درخشان هستی.
13. You are my everything and my only.
تو همه ی دنیای من و تنها عشق منی.
14. You are my happily ever after.
تو خوشبختی ابدی منی.
15. I love you more than words can say, and I will love you forever and always.
بیشتر از چیزی که کلمات میتونن بیان کنن دوستت دارم، و تا ابد و همیشه دوستت خواهم داشت.
16. You are my everything, my soulmate, my best friend, and the love of my life.
تو همه ی دنیای من، همسفرم، بهترین دوستم، و عشق زندگی منی.
17. I can’t imagine my life without you. You are my everything.
نمیتونم تصور کنم که یه روز بدون تو چیکار میکردم. تو همه ی دنیای منی.
18. You are my everything, and I will love you forever and always.
تو همه ی دنیای منی، و تا ابد و همیشه دوستت خواهم داشت.
19. You are the reason I smile every day.
تو دلیل لبخند هر روز منی.
20. I love you more than anything in the world.
بیشتر از هر چیزی توی دنیا دوستت دارم.
21. Our love is like a hot coffee on a cold winter day, warm and comforting.”
عشق ما مثل یه قهوه داغ توی یه روز سرد زمستونه، گرم و دلچسب.
22. You are like a piece of the moon in the dark night, my heart fills with light every time I see you.
تو مثل یه تیکه از ماه توی شب تاریکی، با هر بار دیدنت دلم غرق نور میشه.
23. You are like a beautiful painting, every day that passes I fall more in love with your colors.
تو مثل یه نقاشی قشنگی، هر روز که میگذره بیشتر عاشق رنگ و لعابت میشم.
24. My heart is like a shelf full of beautiful memories, and you are my most beautiful memory.
قلب من مثل یه قفسه پر از خاطرات قشنگه، و تو قشنگ ترین خاطره من هستی.
25. The world is more beautiful with you in it, like a garden full of flowers and you are the most beautiful flower of all.
دنیا با وجود تو قشنگ تر شده، مثل یه باغ پر از گل که تو گل سرسبدش هستی.
این جملات عاشقانه را به عزیزانتان در روز ولنتاین هدیه دهید و عشق و محبت خود را به آنها نشان دهید.
لغات تخصصی و حرفه ای ولنتاین رو حتما در مقاله 36 لغت انگلیسی روز ولنتاین بخونید!

اگه تا قبل از موعد مهاجرت خود زبان انگلیسی رو کامل یاد نگیرید، میتونید از روشهای زیر برای جبران این کمبود استفاده کنید: 1. دورههای فشرده زبان انگلیسی رو بگذرانید. این دورهها معمولاً در مدتزمان کوتاهی (مثلا دو هفته الی یک ماه) برگزار میشن و به شما کمک میکنند تا مهارتهای زبان انگلیسی خودتون رو در کوتاه ترین زمان ممکن بهتر کنید. مدت زمان لازم برای یادگیری زبان با دوره های فشرده به […]
اگه تا قبل از موعد مهاجرت زبان انگلیسی را کامل یاد نگیریم چیکار کنیم؟
اگه تا قبل از موعد مهاجرت خود زبان انگلیسی رو کامل یاد نگیرید، میتونید از روشهای زیر برای جبران این کمبود استفاده کنید:
1. دورههای فشرده زبان انگلیسی رو بگذرانید.
این دورهها معمولاً در مدتزمان کوتاهی (مثلا دو هفته الی یک ماه) برگزار میشن و به شما کمک میکنند تا مهارتهای زبان انگلیسی خودتون رو در کوتاه ترین زمان ممکن بهتر کنید.
مدت زمان لازم برای یادگیری زبان با دوره های فشرده به عوامل مختلفی بستگی داره، از جمله:
- سطح زبان فعلی شما: هر چقدر سطح زبان انگلیسی شما پایین باشه، مدت زمان بیشتری برای یادگیری نیاز دارید.
- هدف شما از یادگیری زبان: اگه میخواید زبان انگلیسی رو برای اهداف خاصی مثل تحصیل، کار یا مهاجرت یاد بگیرید، ممکنه نیاز داشته باشید که مهارتهای خاصی رو هم انجام بدید .
- روش یادگیری شما: روش یادگیری توی هر فردی متفاوته و فرق داره . بعضی از آدما به روشهای یادگیری فعال مثل تمرین مکالمه یا گوش دادن به پادکستهای انگلیسی واکنش بهتری نسبت به روش های یادگیری دیگه نشان میدن.
به طور کلی، دورههای فشرده زبان انگلیسی می تونه توی مدت زمان کوتاهی مهارتهای زبان انگلیسی شما رو بهتر کنه . دورههای فشرده معمولاً توی مدت زمان دو هفته تا یک ماه برگزار میشن و به شما این امکان رو میدن تا ، هر روز چندین ساعت به یادگیری زبان انگلیسی اختصاص بدید.
با این حال، مهمه که همیشه یادتون باشه که یادگیری زبان یه فرآیند مداومه ، حتی اگه توی دورههای فشرده هم شرکت کنید، باز هم باید بعد از تموم شدن دوره، به مطالعه و تمرین زبان انگلیسی ادامه بدیم تا مهارتهای خودمون رو حفظ کنیم و اونها رو بهتر کنیم .
2. از کلاسهای خصوصی زبان انگلیسی استفاده کنید.
این کلاسها به شما این امکان رو میده تا بر اساس نیازها و نقاط ضعف خودتون، آموزش ببینید.البته یادگیری توی کلاس های خصوصی به عواملی هم بستگی داره ، از جمله :
- سطح زبان فعلی شما: اگه سطح زبان انگلیسی شما در حال حاضر پایین باشه، زمان بیشتری برای یادگیری نیاز دارید .
- تعداد جلسات کلاس خصوصی در هفته: هر چقدر تعداد جلسات کلاس های خصوصی در هفته بیشتر باشن ، می تونید توی مدت زمان کوتاه تری پیشرفت کنید.
به طور کلی، کلاسهای خصوصی زبان انگلیسی میتونن توی مدت زمان کوتاهی مهارتهای زبان انگلیسی شما رو بهتر کنن. با این حال، بازم این موضوع قابل توجه است که همیشه این موضوع رو یادتون باشه که یادگیری زبان یه فرآیند مداومه، حتی اگه توی کلاسهای خصوصی هم شرکت کنید، بازم باید بعد از تموم شدن کلاسها، به مطالعه و تمرین زبان انگلیسی ادامه بدید تا مهارتهای خودتون رو حفظ کنید و بهارش کنید .
حالا به چند تا نکته برای یادگیری زبان انگلیسی با کلاس های خصوصی بپردازیم :
- با یک استاد باتجربه و ماهر کار کنید .
یه استاد خوب می تونه به شما کمک کنه تا در کوتاه ترین زمان ممکن، پیشرفت کنید.
- روی مهارتهای ضروریتون تمرکز کنید .
برای رسیدن به سطح پیشرفته، نیاز دارید تا مهارتهای مکالمه، خواندن، نوشتن و شنیداری خودتون رو در حد بالایی یادبگیرید .
- از روشهای یادگیری فعال استفاده کنید .
سعی کنید زبان انگلیسی رو به صورت فعال یاد بگیرید. برای مثال، به جای اینکه فقط کتاب بخونید، داستانهای انگلیسی رو بلند بلند بخونید و صدای خودتون رو ضبط کنید.
- از تکرار استفاده کنید .
یکی از بهترین راهها برای یادگیری زبان جدید، تکرار است . سعی کنید هر روز یه زمانی رو به تکرار کلمات و عبارت های انگلیسی اختصاص بدید.
** با تلاش و پشتکار، می تونید حتی توی کوتاهترین زمان ممکن، زبان انگلیسی رو تا حد قابل قبولی یاد بگیرید و برای مهاجرتتون آماده بشید.
** در مورد شرایط خاصتون هم باید گفت که ، شما میتونید با یه مشاور زبان انگلیسی مشورت کنید تا با کمک اون بهترین راهکار رو برای خودتون پیدا کنید .
3. با یک زبانآموز بومی صحبت کنید .
بهترین راه برای تمرین زبان انگلیسی و تقویت مهارتهای مکالمه صحبت کردن با یه زبان آموز بومی است .
برای صحبت با بومی زبانها، می تونید از سایتهای مختلفی استفاده کنید .
دراینجا چند سایت محبوب برای صحبت با بومی زبانها آورده شده که میتونید ازشون استفاده کنید و زبانتون رو تقویت کنید :
- italki.com این سایت یه پلتفرم آنلاین برای ارتباط بین زبانآموزان و معلمان زبان است . توی این سایت زبان آموزان میتونن با معلمان بومی زبان، جلسه های مکالمه برقرار کنن.
- Hello Talk web این سایت یه شبکه اجتماعی برای زبانآموزان است . توی این سایت زبانآموزان می تونن با زبانآموز های دیگه از سراسر جهان ارتباط برقرار کرده و با همدیگه صحبت کنن.
- Tandem : این سایت هم یه شبکه اجتماعی برای زبانآموزان است . توی این سایت هم مثل سایت بالا زبان آموز ها می تونن با زبانآموزهای دیگه از سراسر جهان ارتباط برقرار کرده و با همدیگه صحبت کنن.
- Verbling : این سایت یه پلتفرم آنلاین برای ارتباط بین زبانآموزها و معلمان زبان است . توی این سایت زبانآموزها می تونن با معلمان بومی زبان، جلسه های مکالمه برقرار کنن.
این سایتها مزایای مختلفی دارن . برای مثال، بعضی از این سایتها به شما این امکان رو می دن تا با معلم های بومی زبان با قیمتهای مختلف ارتباط برقرار کنید و بعضی دیگه به شما این امکان رو میدن تا با زبان آموز های دیگه از سراسر جهان ارتباط برقرار کرده و با همدیگه صحبت کنید.
برای انتخاب بهترین سایت و برای صحبت کردن با بومی زبانها، باید به نیازهای خودتون توجه کنید .
اگه دنبال یه معلم بومی زبان هستید که به شما کمک کنه تا مهارتهای مکالمتون رو تقویت کنید، میتونید از سایتهایی مثل italki یا Verbling استفاده کنید و یا اگه دنبال یه دوست زبان برای تمرین مکالمه هستید، میتوانید از سایتهایی مثل Hello Talk یا Tandem استفاده کنید.
حالا به چندتا نکته درباره صحبت کردن با بومی زبان ها توی این سایت ها بپردازیم :
- در مورد خوتون و اهدافتون توضیح بدید .
به زبانآموز بومی بگید که اهل کجا هستید و از کجا با اون صحبت میکنید ، چی کار میکنید و چرا دنبال صحبت کردن با یه زبانآموز بومی هستید.
- در مورد علاقهمندیهایتون صحبت کنید .
صحبت کردن در مورد موضوع هایی که به اون ها علاقه دارید، باعث میشه که مکالمتون لذتبخشتر باشه.
- از اشتباه کردن نترسید .
همه زبانآموزهت توی اول راه اشتباه می کنن . مهم اینه که از اشتباه کردن نترسید و از اون به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنید.
- از زبانآموز بومی کمک بخواهید .
اگه چیزی رو متوجه نشدید یا توی استفاده کردن از یه عبارت یا کلمه تردید و شک دارید، از زبانآموز بومی کمک بخواهید.
* با تمرین و تکرار، میتونید به راحتی با بومی زبانها صحبت کنید و مهارتهای مکالمه خودتون رو تقویت کنید.
4. از منابع آموزشی آنلاین و آفلاین استفاده کنید.
این روزا منابع آموزشی زیادی به صورت های آنلاین و آفلاین ، برای یاد گرفتن زبان انگلیسی در دسترس هست که میتونید از اونها برای تقویت مهارتهای خودتون استفاده کنید.

در دو مقاله قبلی فیلمهای مناسب سطح مقدماتی و متوسط رو معرفی کردم و اما زبان آموزان سطح پیشرفته در تمام مهارت های زبانی، از جمله مهارت های شنیداری، گفتاری، خواندن و نوشتن، به سطح بالایی از مهارت دست یافته اند. آنها می توانند به راحتی مکالمات پیچیده را درک کرده و با آنها ارتباط برقرار کنند. همچنین می توانند متن های پیچیده را با دقت و روانی بخوانند و بنویسند. در ادامه، به برخی از ویژگی های […]
یادگیری انگلیسی با فیلم – سطح پیشرفته
در دو مقاله قبلی فیلمهای مناسب سطح مقدماتی و متوسط رو معرفی کردم و اما زبان آموزان سطح پیشرفته در تمام مهارت های زبانی، از جمله مهارت های شنیداری، گفتاری، خواندن و نوشتن، به سطح بالایی از مهارت دست یافته اند. آنها می توانند به راحتی مکالمات پیچیده را درک کرده و با آنها ارتباط برقرار کنند. همچنین می توانند متن های پیچیده را با دقت و روانی بخوانند و بنویسند.
در ادامه، به برخی از ویژگی های دانش زبانی زبان آموزان سطح پیشرفته اشاره می کنیم:
- مهارت شنیداری: زبان آموزان سطح پیشرفته می توانند طیف وسیعی از اصطلاحات و عبارات را درک کنند، حتی اگر به صورت سریع یا غیررسمی بیان شوند. آنها همچنین می توانند تفاوت های ظریف در لهجه ها و گویش ها را تشخیص دهند.
- مهارت گفتاری: زبان آموزان سطح پیشرفته می توانند به راحتی و روانی در مورد طیف وسیعی از موضوعات صحبت کنند. آنها می توانند از زبان پیچیده و دقیق استفاده کنند و مفاهیم پیچیده را به طور موثر بیان کنند.
- مهارت خواندن: زبان آموزان سطح پیشرفته می توانند متن های پیچیده را با دقت و روانی بخوانند. آنها می توانند معنای متن را به سرعت و به طور دقیق درک کنند و از زبان متن برای اهداف مختلف استفاده کنند.
- مهارت نوشتن: زبان آموزان سطح پیشرفته می توانند متن های پیچیده را با دقت و وضوح بنویسند. آنها می توانند از زبان متناسب با مخاطب و هدف نوشتار استفاده کنند و متنی روان و جذاب تولید کنند.
علاوه بر این، زبان آموزان سطح پیشرفته درک عمیقی از زبان دارند. آنها می توانند تفاوت های ظریف در معنی واژگان و ساختارهای دستوری را تشخیص دهند. همچنین می توانند از زبان به صورت خلاقانه و انعطاف پذیر استفاده کنند.
زبان آموزان سطح پیشرفته می توانند از دانش زبانی خود برای اهداف مختلفی استفاده کنند، مانند:
- تحصیل و کار در کشورهای انگلیسی زبان
- برقراری ارتباط با افراد انگلیسی زبان از سراسر جهان
- خواندن و نوشتن در مورد طیف وسیعی از موضوعات
- استفاده از زبان به صورت خلاقانه و انعطاف پذیر
در مجموع، زبان آموزان سطح پیشرفته به مهارت زبانی بالایی دست یافته اند که آنها را قادر می سازد تا در موقعیت های مختلف به طور موثر از زبان استفاده کنند.
زبان آموزان سطح پیشرفته زبان انگلیسی می توانند از فیلم های زیر برای تقویت مهارت های زبانی خود استفاده کنند:
- فیلم های مستقل: فیلم های مستقل معمولاً دیالوگ های پیچیده و ظریف تری نسبت به فیلم های جریان اصلی دارند و می توانند به زبان آموزان سطح پیشرفته کمک کنند تا مهارت های شنیداری و درک مطلب خود را به سطح بالاتری برسانند. برخی از فیلم های مستقل انگلیسی محبوب عبارتند از:
1) The Lobster
فیلم “خرچنگ” (The Lobster) داستانی در یک آیندهی دیستوپیایی روایت میکند که در آن، افراد مجرد مجبورند ظرف مدت ۴۵ روز یک شریک زندگی برای خود بیابند. اگر در طول این زمان در این امر موفق نشوند، به حیوان بدل میشوند و آنها را در جنگل رها میکنند.
داستان فیلم با مردی به نام دیوید آغاز میشود که پس از جدایی از همسرش، به هتل ویژهی افراد مجرد فرستاده میشود. در این هتل، افراد مجرد با یکدیگر آشنا میشوند و سعی میکنند با یکدیگر جفت شوند.
2) The Grand Budapest Hotel
فیلم “هتل بزرگ بوداپست” (The Grand Budapest Hotel) داستانی در دههی ۱۹۳۰ در اروپای شرقی روایت میکند. داستان فیلم با مردی به نام گوستاو اچ. آغاز میشود که مدیر یک هتل مجلل در کشوری خیالی به نام زوبروکا است.
گوستاو اچ. مردی باهوش، جذاب و خوشگذران است که به هتل خود عشق میورزد. او با کمک دستیارش، زیرو مصطفی، از مهمانان هتل به بهترین نحو ممکن پذیرایی میکند.
یک روز، گوستاو اچ. با زنی ثروتمند به نام سینگر لامبرت آشنا میشود. سینگر لامبرت از گوستاو اچ. میخواهد که او را از دست شوهر خشن خود، هانس لامبرت، نجات دهد.
3) Call Me by Your Name
فیلم “مرا با نامت صدا کن” (Call Me by Your Name) داستانی در سال ۱۹۸۳ در شمال ایتالیا روایت میکند. داستان فیلم با پسری ۱۷ ساله بهنام الیو پرلمن (تیموتی شالامی) آغاز میشود که در خانوادهای ثروتمند و تحصیلکرده بزرگ شده است.
الیو در تابستان به همراه خانوادهاش به خانهی تابستانیشان در شمال ایتالیا میرود. در آنجا، الیو با دانشجوی آمریکایی ۲۴ ساله بهنام الیور (آرمی همر) آشنا میشود.
الیور مردی جذاب و باهوش است که الیو را مجذوب خود میکند. الیو و الیور به سرعت به یکدیگر نزدیک میشوند و رابطهی عاشقانهای را آغاز میکنند.
رابطهی الیو و الیور، الیو را به چالش میکشد. او باید با احساسات جدیدی روبرو شود و هویت جنسی خود را کشف کند.
4) The Irishman
فیلم “مرد ایرلندی” (The Irishman) داستانی در آمریکا روایت میکند. داستان فیلم با مردی به نام فرانک شیران (رابرت دنیرو) آغاز میشود که در دهه ۱۹۵۰ به عنوان راننده کامیون کار میکند.
شیران در یک بار با راسل بوفالینو (جو پشی)، رئیس اتحادیه کارگران، آشنا میشود. بوفالینو از شیران میخواهد که به عنوان محافظ او کار کند. شیران قبول میکند و به تدریج وارد دنیای مافیا میشود.
شیران سالها در کنار بوفالینو کار میکند و در جنایات زیادی شرکت میکند. او همچنین شاهد مرگ و نابودی بسیاری از دوستان و همکاران خود است.
در دهه ۱۹۷۰، بوفالینو به زندان میافتد و شیران مجبور میشود رهبری گروه را بر عهده بگیرد. شیران در این دوره نیز در جنایات زیادی شرکت میکند.
- فیلم های غیر انگلیسی زبان: تماشای فیلم های غیر انگلیسی زبان می تواند به زبان آموزان سطح پیشرفته کمک کند تا مهارت های شنیداری خود را در لهجه های مختلف بهبود بخشند. برخی از فیلم های غیر انگلیسی زبان انگلیسی محبوب عبارتند از:
1) Parasite کره ای
فیلم انگل (Parasite) یک فیلم کمدی-درام سیاه کرهای محصول سال ۲۰۱۹ است که توسط بونگ جون هو نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان خانوادهای فقیر را روایت میکند که با فریب یک خانواده ثروتمند، موفق میشوند به تدریج نفوذ خود را در زندگی آنها گسترش دهند.
داستان فیلم با خانوادهای فقیر به نام کیمها آغاز میشود که در یک زیرزمین کثیف و تاریک زندگی میکنند. کی تاک، پسر بزرگ خانواده، به عنوان معلم خصوصی زبان انگلیسی برای دختر خانواده پارکها استخدام میشود. پارکها خانوادهای ثروتمند و اشرافی هستند که در یک خانه بزرگ و مجلل زندگی میکنند.
کی تاک به تدریج با خانواده پارکها ارتباط برقرار میکند و موفق میشود خواهرش کی جونگ را نیز به عنوان پرستار کودک و پدرش کی تایک را نیز به عنوان راننده خانواده پارکها استخدام کند.
کیها به تدریج موقعیت خود را در خانه پارکها مستحکم میکنند و به زندگی مجلل و ثروتمندانه آنها عادت میکنند. اما این زندگی آرام و بیدغدغه برای همیشه دوام نخواهد داشت.
2) Lagaan هندی
فیلم “لاگان” (Lagaan) یک فیلم درام ورزشی هندی محصول سال ۲۰۰۱ است که توسط آکیرا کوروساوا و آشوتوش گواریکر نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان گروهی از روستاییان هندی را روایت میکند که با یک مقام مالیاتی انگلیسی شرطبندی میکنند که میتوانند یک مسابقه کریکت را در برابر تیم او برنده شوند.
داستان فیلم در سال ۱۸۹۳ در روستای کوچکی در هند آغاز میشود. این روستا سالهاست که تحت سلطه بریتانیا است و مردم روستا از مالیاتهای سنگینی که باید به دولت انگلیس بپردازند، رنج میبرند.
یک روز، یک مقام مالیاتی انگلیسی به نام چارلز بیچام (بن کینگسلی) به روستای میرسد و مالیاتها را افزایش میدهد. مردم روستا از این اقدام او عصبانی میشوند و تصمیم میگیرند با او شرطبندی کنند.
مردم روستا شرط میبندند که میتوانند یک مسابقه کریکت را در برابر تیم چارلز بیچام برنده شوند. اگر آنها برنده شوند، چارلز بیچام مالیاتها را کاهش میدهد. اما اگر بازنده شوند، مالیاتها به دو برابر افزایش مییابد.
3) Crouching Tiger, Hidden Dragon ( چینی)
فیلم “اژدهای پنهان” (Crouching Tiger, Hidden Dragon) یک فیلم اکشن-درام چینی-آمریکایی محصول سال ۲۰۰۳ است که توسط آنگ لی نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهی وو یینگ ژنگ ساخته شده است.
داستان فیلم در دورهی دودمان چینگ روایت میشود. در این دوره، چین تحت سلطهی امپراتوری چینگ است و هنرهای رزمی در بین مردم رواج دارد.
یک مبارز زن به نام لیمو (ژانگ زی یی) در یک درگیری با یک مبارز دیگر به نام چی یان (میشل یئو) شکست میخورد. چی یان، لیمو را از مرگ میبخشد و به او کمک میکند تا دوباره به مهارتهای خود بازگردد.
لیمو و چی یان به دوستان نزدیک تبدیل میشوند. اما زمانی که یک شمشیر افسانهای به نام “شمشیر اژدها” دزدیده میشود، آنها باید برای یافتن آن با هم همکاری کنند.
4) Roma اسپانیایی
فیلم «روما» (Roma) یک فیلم درام سیاهوسفید محصول سال ۲۰۱۸ است که توسط آلفونسو کوارون نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان یک خدمتکار مکزیکی به نام کلیو را روایت میکند که در دهه ۱۹۷۰ در مکزیکوسیتی کار میکند.
داستان فیلم با کلیو آغاز میشود که در حال کار در خانه یک خانواده ثروتمند مکزیکی است. خانواده متشکل از یک مادر، پدر و چهار فرزند است. کلیو وظیفه مراقبت از فرزندان خانواده را بر عهده دارد و به آنها مانند فرزندان خود عشق میورزد.
در طول فیلم، کلیو شاهد وقایع مختلفی در زندگی خانواده است. او شاهد مشکلات ازدواج والدین، اضطراب فرزندان و تغییرات اجتماعی در مکزیک است.
در نهایت، کلیو تصمیم میگیرد که شغل خود را ترک کند و زندگی جدیدی را شروع کند.
5) The Counterfeiters آلمانی
فیلم «جاعلان» (The Counterfeiters) یک فیلم درام تاریخی محصول سال ۲۰۰۷ است که توسط اشتفان روزویتسکی نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان یک گروه از جاعلان یهودی را روایت میکند که در اردوگاه کار اجباری زاکسنهاوزن در طول جنگ جهانی دوم مجبور به چاپ پول برای آلمان نازی میشوند.
داستان فیلم با سالومون سوروویچ (کارل مارکوویچ) آغاز میشود که یک جاعل ماهر است. سوروویچ در سال ۱۹۳۹ توسط نازیها دستگیر و به اردوگاه کار اجباری زاکسنهاوزن فرستاده میشود.
در اردوگاه، سوروویچ به گروهی از جاعلان دیگر میپیوندد. این گروه توسط سرگرد ارنست هولوپکا (آگوست دیهل) اداره میشود. هولوپکا از سوروویچ میخواهد که به او در چاپ پول جعلی کمک کند.
- فیلم های مستند: فیلم های مستند می توانند به زبان آموزان سطح پیشرفته کمک کنند تا واژگان و عبارات مربوط به موضوعات واقعی را یاد بگیرند. برخی از فیلم های مستند انگلیسی محبوب عبارتند از:
1) The Act of Killing
فیلم «عمل کشتن» (The Act of Killing) یک فیلم مستند محصول سال ۲۰۱۲ است که توسط جاشوآ اوپنهایمر نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان گروهی از قاتلان سابق در اندونزی را روایت میکند که در جریان قتلعام ۱۹۶۵-۱۹۶۶ در این کشور نقش داشتند.
داستان فیلم با آنتونی سوپاریو (Anton Suparyadi) آغاز میشود که یکی از قاتلان سابق است. سوپاریو در جریان قتلعام، بیش از ۱۰۰ نفر را کشته است.
اوپنهایمر از سوپاریو و دیگر قاتلان سابق دعوت میکند تا داستانهای خود را برای او تعریف کنند. آنها در فیلم، با افتخار از جنایاتی که مرتکب شدهاند صحبت میکنند.
فیلم «عمل کشتن» یک فیلم تکاندهنده و تأملبرانگیز است. این فیلم به خوبی نشان میدهد که چگونه جنایات میتوانند در حافظه جمعی جامعه گم شوند.
2) American Movie
فیلم «فیلم آمریکایی» (American Movie) یک فیلم کمدی محصول سال ۱۹۹۹ است که توسط کریس مولیگان نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان یک فیلمساز مستقل به نام سم رایلی (جسی آیزنبرگ) را روایت میکند که در تلاش است تا فیلمی ترسناک به نام «درخشش شب» را بسازد.
سام یک فیلمساز مستقل جوان است که رویای ساخت فیلمی ترسناک را در سر میپروراند. او با کمک دوستان و خانوادهاش، فیلمنامهای برای فیلمی به نام «درخشش شب» مینویسد.
سام برای ساخت فیلم خود با مشکلات زیادی روبرو میشود. او بودجه کافی ندارد، بازیگران حرفهای ندارد و تجهیزات مناسب را در اختیار ندارد.
با وجود این مشکلات، سام مصمم است که فیلم خود را بسازد. او در طول فیلمبرداری، با مشکلات زیادی مواجه میشود، اما هرگز تسلیم نمیشود.
در نهایت، سام فیلم خود را به پایان میرساند. فیلم «درخشش شب» یک فیلم ترسناک ضعیف است، اما برای سام، یک دستاورد بزرگ است.
3) Man with a Movie Camera
فیلم «مرد با دوربین فیلمبرداری» (Man with a Movie Camera) یک فیلم مستند صامت محصول سال ۱۹۲۹ است که توسط ژیگا ورتوف نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم روایتی از یک روز در زندگی شهر اودسا و دیگر شهرهای اتحاد جماهیر شوروی است.
فیلم با یک نمای هوایی از شهر اودسا آغاز میشود. سپس، دوربین به خیابانهای شهر میرود و زندگی روزمره مردم را به تصویر میکشد.
در طول فیلم، دوربین به مکانهای مختلفی میرود و فعالیتهای مختلفی را به تصویر میکشد. از جمله این فعالیتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کار در کارخانهها و مزارع
- تحصیل در مدارس
- ورزش و تفریح
- هنر و فرهنگ
فیلم «مرد با دوربین فیلمبرداری» یک فیلم تجربی است که از تکنیکهای مختلفی مانند تدوین غیرخطی، حرکت دوربین و استفاده از نماهای غیرمعمول استفاده میکند.
4) The Fog of War
فیلم «مه جنگ» (The Fog of War: Eleven Lessons from the Life of Robert S. McNamara) یک فیلم مستند محصول سال ۲۰۰۳ است که توسط ارول موریس نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان رابرت مکنامارا، وزیر دفاع آمریکا بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۸، را روایت میکند.
داستان فیلم با مصاحبههای مکنامارا با موریس آغاز میشود. مکنامارا در این مصاحبهها، به بازگویی خاطرات خود از دوران وزارت دفاع خود میپردازد.
مکنامارا در طول فیلم، به موضوعات مختلفی مانند جنگ ویتنام، بحران موشکی کوبا و جنگ سرد میپردازد. او در این فیلم، از اشتباهات خود در دوران وزارت دفاع خود نیز سخن میگوید.
فیلم «مه جنگ» یک فیلم مستند بیوگرافی است که از تکنیکهای مختلفی مانند مصاحبه، آرشیو و موشن گرافیک استفاده میکند.
5) The Cove
فیلم «خلیج» (The Cove) یک فیلم مستند محصول سال ۲۰۰۹ است که توسط لویی سیهویوس نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان یک گروه از فعالان محیط زیست را روایت میکند که در تلاشند تا کشتار بیرحمانه دلفینها در خلیج تایجی ژاپن را فاش کنند.
داستان فیلم با ریک اوبری آغاز میشود که یک فعال محیط زیست و مربی دلفینها است. اوبری در سال ۲۰۰۳ متوجه میشود که در خلیج تایجی ژاپن، هر سال هزاران دلفین به طور غیرقانونی کشته میشوند. اوبری تصمیم میگیرد که به ژاپن برود و از این کشتار پرده بردارد.
اوبری با کمک گروهی از فعالان محیط زیست، یک دوربین مخفی در خلیج تایجی نصب میکند. این دوربین، تصاویری از کشتار دلفینها را ضبط میکند.
فیلم «خلیج» یک فیلم مستند تکاندهنده و تأملبرانگیز است. این فیلم به خوبی به موضوع کشتار دلفینها در خلیج تایجی ژاپن میپردازد.
فیلم «خلیج» با استقبال منتقدان و مخاطبان همراه بود و جوایز متعددی را از آن خود کرد. این فیلم در هشتاد و دومین مراسم اسکار برنده جایزه بهترین مستند بلند شد.
هنگام انتخاب فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی، به نکات زیر توجه کنید:
- سطح زبان خود را در نظر بگیرید. اگر سطح پیشرفته هستید، به دنبال فیلم هایی با دیالوگ های پیچیده و ظریف باشید.
- ژانر مورد علاقه خود را انتخاب کنید. تماشای فیلمی که از آن لذت می برید، می تواند انگیزه شما را برای یادگیری زبان افزایش دهد.
- با زیرنویس انگلیسی فیلم را تماشا کنید. زیرنویس انگلیسی می تواند به شما کمک کند تا دیالوگ ها را بهتر درک کنید.
- بعد از تماشای فیلم، دیالوگ ها را تمرین کنید. می توانید دیالوگ ها را با صدای بلند بخوانید یا آنها را با یک دوست یا معلم زبان انگلیسی تمرین کنید.
با تماشای فیلم های انگلیسی می توانید مهارت های زبانی خود را بهبود بخشید و از یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید.
در اینجا چند نکته اضافی برای استفاده از فیلم ها برای یادگیری زبان انگلیسی آورده شده است:
- قبل از تماشای فیلم، خلاصه ای از داستان را بخوانید. این کار به شما کمک می کند تا با شخصیت ها و خط داستانی آشنا شوید.
- در حین تماشای فیلم، به دیالوگ ها و حرکات بدن بازیگران توجه کنید. این کار به شما کمک می کند تا معنای دیالوگ ها را بهتر درک کنید.
- بعد از تماشای فیلم، واژگان و عبارات جدیدی را که یاد گرفته اید، یادداشت کنید. می توانید آنها را در یک دفترچه یادداشت یا برنامه زبانی ذخیره کنید.

در مقاله قبلی فیلمهایی که مناسب سطح مقدماتی بود رو بررسی کردیم! در این مقاله فیلمهایی که مناسب سطح متوسط هستند رو بهتون معرفی می کنم. زبان آموزان سطح متوسط زبان انگلیسی، که در استاندارد CEFR به عنوان B1 شناخته می شوند، دارای دانش و مهارت های زبانی زیر هستند: درک مطلب: می تونن متن های واقعی و ادبی ساده رو درک کنند، حتی اگه شامل اصطلاحات و عبارات جدید باشند. درک شنیداری: می تونن مکالمات […]
یادگیری انگلیسی با فیلم – سطح متوسط
در مقاله قبلی فیلمهایی که مناسب سطح مقدماتی بود رو بررسی کردیم! در این مقاله فیلمهایی که مناسب سطح متوسط هستند رو بهتون معرفی می کنم.
زبان آموزان سطح متوسط زبان انگلیسی، که در استاندارد CEFR به عنوان B1 شناخته می شوند، دارای دانش و مهارت های زبانی زیر هستند:
- درک مطلب: می تونن متن های واقعی و ادبی ساده رو درک کنند، حتی اگه شامل اصطلاحات و عبارات جدید باشند.
- درک شنیداری: می تونن مکالمات روزمره رو درک کنند، حتی اگه لهجه گویندگان ناآشنا باشد.
- مهارت گفتاری: می تونن در مورد موضوعات آشنا و روزمره به طور روان و واضح صحبت کنند.
- مهارت نوشتاری: می تونن متن های ساده و منسجم در مورد موضوعات آشنا بنویسند.
حالا ببینیم یک زبان آموز سطح متوسط چه فعالیت هایی رو می تونه انجام بده:
- درک مطلب: می تونه اخبار، مقالات، کتاب های داستانی و غیرداستانی، و دستورالعمل ها رو درک کنه.
- درک شنیداری: می تونه مکالمات روزمره، فیلم ها و سریال های تلویزیونی، و سخنرانی ها رو درک کنه.
- مهارت گفتاری: می تونه در مورد موضوعات آشنا، مانند خانواده، تحصیلات، شغل، و سرگرمی ها، به طور روان و واضح صحبت کنه.
- مهارت نوشتاری: می تونه نامه ها، ایمیل ها، گزارش ها، و مقالات کوتاه بنویسنه.
البته، سطح مهارت زبانی زبان آموزان سطح متوسط بسته به عوامل مختلفی مانند مدت زمان یادگیری، میزان تمرین، و هدف یادگیری اونها می تونه متفاوت باشد.
با توجه به سطحی که زبان آموزان در این لول دارن باید از فیلمهای استفاده کنن که معمولاً دیالوگهای روان و واضحی دارند و از لهجههای مختلف استفاده میکنند.
خوب حالا بریم ببینیم کدوم فیلمها با توجه به سطح زبان آموزان متوسط بهتره می تونه به تقویت زبان کمک کنه:
- فیلم های کلاسیک: فیلم های کلاسیک معمولاً دیالوگ های پیچیده تری نسبت به فیلم های مدرن دارند و می توانند به زبان آموزان سطح متوسط کمک کنند تا مهارت های شنیداری و درک مطلب خود را بهبود بخشند. برخی از فیلم های کلاسیک انگلیسی محبوب عبارتند از:
1) The Godfather
پدرخوانده یک فیلم جنایی آمریکایی محصول ۱۹۷۲ به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا است که فیلمنامهاش را به همراه ماریو پوزو نوشت. این فیلم بر پایهٔ رمان به همین نام نوشتهٔ پوزو ساخته شدهاست که پرفروشترین رمان ۱۹۶۹ شد. در این فیلم مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان، ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال، استرلینگ هایدن، جان مارلی، ریچارد کونته و دایان کیتن ایفای نقش میکنند.
2) The Shawshank Redemption
رستگاری در شاوشنک یک فیلم درام آمریکایی محصول ۱۹۹۴ به کارگردانی فرانک دارابونت و بر اساس رمان کوتاه ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک (۱۹۸۲) نوشتهٔ استیون کینگ ساخته شدهاست. در این فیلم تیم رابینز، مورگان فریمن، باب گانتون، ویلیام سدلر، کلنسی براون، گیل بیلاز و جیمز ویتمور ایفای نقش میکنند.
داستان فیلم در دهه ۱۹۴۰ اتفاق میافتد و به شرح حال اندی دوفرسن (رابینز)، یک بانکدار جوانی میپردازد که به اشتباه به جرم قتل همسرش و معشوقهاش به حبس ابد در زندان ایالتی شاوشنک محکوم میشود. او در زندان با الیس «رد» ردینگ (فریمن)، یک قاچاقچی مواد مخدر، دوست میشود. اندی به تدریج در زندان نفوذ مییابد و شروع به کار در کتابخانه زندان میکند. او همچنین با کمک رد، پولهای پنهان شدهٔ یک زندانی دیگر را پیدا میکند و با این پول، کتابخانه زندان را گسترش میدهد.
3) Casablanca
کازابلانکا یک فیلم درام آمریکایی محصول ۱۹۴۲ به کارگردانی مایکل کورتیز و نویسندگی جوئل فاربر و هنک مانکیویتز است. این فیلم بر اساس نمایشنامهای بر روی صحنه نرفته از مورای بورنت و جان آلیسون به نام همه به کافه ریک میآیند و با بازی همفری بوگارت، انگرید برگمن، پل هنرید، کلود رینس، کنراد وایت و ماریو لینس ساخته شدهاست.
داستان فیلم در طول جنگ جهانی دوم در شهر کازابلانکا مراکش اتفاق میافتد. ریک بلین (بوگارت)، صاحب یک کافه محبوب در کازابلانکا، با ایلسا لوند (برگمن)، عشق سابق خود، روبرو میشود. ایلسا اکنون با ویکتورت لازلو (هنری)، یک رهبر مقاومت چک، ازدواج کردهاست. لازلو به دنبال بلیط هواپیما برای فرار از کازابلانکا و پیوستن به نیروهای مقاومت است.
ریک که هنوز عاشق ایلسا است، موافقت میکند که به لازلو کمک کند. با این حال، زمانی که متوجه میشود ایلسا هنوز هم به او علاقه دارد، دچار شک و تردید میشود. در نهایت، ریک تصمیم میگیرد که به ایلسا و لازلو اجازه دهد به همراه هم فرار کنند.
4) The Silence of the Lambs
در فیلم ترسناک روانشناختی سکوت برهها، کلاریس استارلینگ، کارآموز افبیآی، از دکتر هانیبال لکتر، روانپزشک زندانی، که یک قاتل زنجیرهای آدمخوار و نابغه نیز هست، کمک میخواهد تا قاتل زنجیرهای دیگری را که به «بوفالو بیل» معروف است و زنان چاق را میکشد و پوستشان را میکند، دستگیر کند.
لکتر، که از عزم و هوش کلاریس متحیر شده است، به او سرنخهای رمزآلود در مورد هویت بوفالو بیل میدهد. در ازای آن، او از کلاریس میخواهد که کنجکاوی بیمارگونهاش را در مورد گذشته تروماتیک خود، از جمله تجربیات دوران کودکیاش، برآورده کند.
با ادامه تحقیقات کلاریس، او الگوهای وحشتناکی از قتلها را کشف میکند و متوجه میشود که بوفالو بیل زنانی را هدف قرار میدهد که شبیه دوست دختر دوران کودکیاش هستند. او همچنین با تماسهای تلفنی آزاردهنده از قاتل مواجه میشود که او را با سرنخهایی در مورد قربانی بعدیاش مسخره میکند.
5) Gone with the Wind
بر باد رفته یک فیلم حماسی عاشقانه آمریکایی محصول ۱۹۳۹ است که به کارگردانی ویکتور فلمینگ ساخته شده است. فیلمنامه توسط سیدنی هاوارد بر اساس رمانی به همین نام نوشته مارگارت میچل به رشته تحریر درآمده است. در این فیلم کلارک گیبل و ویوین لی ایفای نقش میکنند.
داستان فیلم در طول جنگ داخلی آمریکا و دوره بازسازی پس از جنگ اتفاق میافتد و به شرح حال دختری جنوبی به نام اسکارلت اوهارا (لی) میپردازد که در تلاش برای زنده ماندن و حفظ خانوادهاش است.
اسکارلت دختری سرسخت و جاهطلب است که آرزو دارد ثروتمند و خوشبخت شود. او با چارلز هاملین، پسر یک زمیندار ثروتمند ازدواج میکند، اما چارلز در جنگ کشته میشود. اسکارلت با رت باتلر (گیبل)، یک مرد خوشگذران و بیبندوبار، رابطه برقرار میکند. رت به اسکارلت کمک میکند تا پس از جنگ دوباره به پا خیزد، اما رابطه آنها پر از درگیری و تنش است.
در طول فیلم، اسکارلت با چالشهای زیادی روبرو میشود، از جمله جنگ، فقر و مرگ عزیزان. اما او همیشه با اراده و عزم خود، بر همه آنها غلبه میکند.
- فیلم های درام: فیلم های درام می توانند به زبان آموزان سطح متوسط کمک کنند تا واژگان و عبارات مربوط به احساسات و روابط را یاد بگیرند. برخی از فیلم های درام انگلیسی محبوب عبارتند از:
1) Schindler’s List
فیلم فهرست شیندلر یک فیلم درام تاریخی آمریکایی محصول ۱۹۹۳ به کارگردانی و تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ و نویسندگی استیون زایلیان است. این فیلم بر اساس رمان کشتی شیندلر نوشته توماس کنلی ساخته شدهاست. در این فیلم لیام نیسون در نقش اسکار شیندلر، تاجر آلمانی که در طول جنگ جهانی دوم بیش از هزار پناهنده یهودی لهستانی را با بهکارگیری آنها در کارخانههایش از هولوکاست نجات داد، بازی میکند. از دیگر بازیگران فیلم میتوان به رالف فاینس در نقش افسر اساس آمون گوت و بن کینگزلی در نقش حسابدار یهودی شیندلر، ایزاک اشترن، اشاره کرد.
داستان فیلم در کراکوف در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، جایی که نازیها یهودیان محلی لهستانی را به گتو کراکوف پرجمعیت میفرستند. اسکار شیندلر، عضو حزب نازی آلمان از چکسلواکی، به شهر میرسد و امیدوار است ثروت خود را به دست آورد. او با مقامات ورماخت (نیروهای مسلح آلمان) و اساس رشوه میدهد و کارخانهای برای تولید ظروف لعابی خریداری میکند. شیندلر ایزاک اشترن، یک مقام یهودی با ارتباطاتی در میان قاچاقچیان و جامعه تجاری یهودی، را استخدام میکند. اشترن امور اداری را انجام میدهد و به شیندلر در ترتیب تأمین مالی کمک میکند.
2) The Green Mile
جاده سبز یک فیلم درام آمریکایی محصول ۱۹۹۹ به کارگردانی فرانک دارابونت است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته استیون کینگ ساخته شدهاست. در این فیلم توماس هنکس، مایکل کلارک دانکن، بو بریدجز، جیمز کرومول و داریل هانا ایفای نقش میکنند.
داستان فیلم در سال ۱۹۳۵ در زندان ایالتی لوئیسانا اتفاق میافتد، جایی که یک گروه از نگهبانان زندان با زندانی سیاهپوستی به نام جان کوفی آشنا میشوند که ادعا میکند قدرت شفابخشی دارد. جان برای قتل دو دختر کوچک به اعدام محکوم شده است، اما نگهبانان به تدریج شروع به باور میکنند که او بیگناه است.
یکی از نگهبانان، پل اجکام، با جان دوست میشود و شروع به تحقیق در مورد پرونده او میکند. او متوجه میشود که جان ممکن است توسط یک نیروی خارقالعاده محافظت شود.
در همین حال، جان شروع به شفای بیماران و مجروحان میکند. او همچنین به نگهبانان کمک میکند تا با گذشته خود کنار بیایند.
3) The Pianist
پیانیست یک فیلم درام تاریخی آمریکایی محصول ۲۰۰۲ به کارگردانی رومن پولانسکی است که بر اساس خاطرات ویدیویی وامی ویلمز، نوازنده پیانو لهستانی-یهودی، ساخته شدهاست. در این فیلم ادوارد نورتون، تامی لی جونز، ماریون کوتیار و رزماری هیلتون ایفای نقش میکنند.
داستان فیلم در لهستان در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و به شرح حال وامی ویلمز، یک نوازنده پیانو جوان و مشهور، میپردازد که در تلاش برای زنده ماندن در جریان هولوکاست است.
ویلمز در ابتدا از جنگ در ورشو جان سالم به در میبرد، اما به زودی به گتو ورشو فرستاده میشود. او در آنجا با خانوادهاش زندگی میکند، اما آنها در نهایت در جریان یک عملیات پاکسازی کشته میشوند.
ویلمز تنها بازمانده خانوادهاش است و به عنوان کارگر اجباری در یک اردوگاه کار اجباری آلمانی به کار گرفته میشود. او علیرغم سختیها، همچنان به نواختن پیانو ادامه میدهد.
در نهایت، ویلمز از اردوگاه کار اجباری فرار میکند و به خانه یک خانواده لهستانی میرود که او را در طول جنگ پنهان میکنند.
4) Forrest Gump
فارست گامپ یک فیلم کمدی درام آمریکایی محصول ۱۹۹۴ به کارگردانی رابرت زمکیس و بر اساس رمانی به همین نام نوشته وینستون گروم ساخته شده است. در این فیلم تام هنکس، رابین رایت، گری سینایس، میکلتی ویلیامسون و سالی فیلد ایفای نقش می کنند.
داستان فیلم از کودکی فارست گامپ (با بازی تام هنکس) شروع می شود، مردی کند ذهن اما مهربان از آلاباما که شاهد چندین رویداد تاریخی مشخص در ایالات متحده در سده بیستم است و ناخواسته بر آنها تأثیر می گذارد.
فارست در کودکی از مادرش (با بازی سالی فیلد) می آموزد که «زندگی مثل یک جعبه شکلات است، هرگز نمی دانی چه چیزی نصیبت می شود». او با یک دوست دوران کودکی به نام جنی (با بازی رابین رایت) بزرگ می شود و عاشق او می شود. با این حال، جنی همیشه پریشان و ناآرام است و رابطه آنها را ترک می کند.
5) The Curious Case of Benjamin Button
مورد عجیب بنجامین باتن یک فیلم درام آمریکایی محصول ۲۰۰۸ به کارگردانی دیوید فینچر و بر اساس داستان کوتاهی به همین نام نوشته اف. اسکات فیتزجرالد ساخته شده است. در این فیلم برد پیت، کیت بلانشت، تارجی پی. هینسون، ماهرشالا علی، و تیلدا سوئنتون ایفای نقش می کنند.
داستان فیلم در سال ۱۹۱۸ اتفاق می افتد، زمانی که بنجامین باتن (با بازی برد پیت) در روز پایان جنگ جهانی اول و در سن ۸۰ سالگی به عنوان یک پیرمرد به دنیا می آید. در حالی که دیگران پیرتر می شوند، او جوان تر می شود.
بنجامین در میان سالی عاشق دختری به نام دیزی (با بازی کیت بلانشت) می شود، اما آنها نمی توانند با هم باشند زیرا او خیلی جوان تر از او است.
بنجامین در طول زندگی خود با بسیاری از وقایع تاریخی مواجه می شود، از جمله رکود بزرگ، جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام. او همچنین شاهد پیشرفت های پزشکی و تکنولوژیکی است.
در نهایت، بنجامین به یک نوزاد تبدیل می شود و در آغوش دیزی می میرد.
- فیلم های جنایی: فیلم های جنایی می توانند به زبان آموزان سطح متوسط کمک کنند تا واژگان و عبارات مربوط به قانون و جرم را یاد بگیرند. برخی از فیلم های جنایی انگلیسی محبوب عبارتند از:
1) The Usual Suspects
مظنونین غیر عادی یک فیلم نوآر هیجان انگیز آمریکایی محصول ۱۹۹۵ به کارگردانی برایان سینگر و نویسندگی کریستوفر مک کوری است. در این فیلم کوین اسپیسی، استیون بالدوین، گابریل بیرن، بنیسیو دل تورو، کوین پولاک، چاز پالمینتری، پیت پاستویت و کوین اسپیسی ایفای نقش می کنند.
داستان فیلم با بازجویی وربال کینت (با بازی کوین اسپیسی)، یک کلاهبردار خرده پا، توسط اف بی آی آغاز می شود. کینت تنها بازمانده یک کشتار در یک کشتی در بندر لس آنجلس است. او به اف بی آی می گوید که این کشتار توسط یک جنایتکار بدنام به نام کایزر شوزه طراحی شده بود.
کینت داستانی باورنکردنی را تعریف می کند که در آن او و چهار جنایتکار دیگر، به نام های کایزر شوزه، دیکی کیتون، تاد هاکنی، مک منیس و هفنر، برای سرقت یک محموله الماس از کشتی یک کشتی بازرگانی متحده جمع می شوند. کینت ادعا می کند که این جنایت توسط کایزر شوزه برنامه ریزی شده بود، اما او در نهایت توسط کینت کشته شد.
2) Seven
هفت یک فیلم جنایی آمریکایی محصول ۱۹۹۵ به کارگردانی دیوید فینچر و نویسندگی اندرو کوین واکر است. در این فیلم برد پیت، مورگان فریمن، کوین اسپیسی، گوئینت پالترو و جان کریستوفر مکگینلی ایفای نقش میکنند.
داستان فیلم در یک شهر جنایتآمیز و نامعلوم اتفاق میافتد، جایی که دو کارآگاه، ویلیام سامرست (با بازی مورگان فریمن)، که بهزودی بازنشسته میشود و دیوید میلز (با بازی برد پیت)، که بهتازگی انتقالی گرفتهاند، تلاش میکنند تا یک قاتل زنجیرهای را از اجرای یک سری قتلها منع کنند. منظور از هفت اشاره به هفت گناه کبیره است.
قاتل، که خود را «جون دوو» (با بازی کوین اسپیسی) مینامد، قربانیان خود را بر اساس هفت گناه کبیره انتخاب میکند و جنایات خود را به گونهای طراحی میکند که گناهان آنها را به نمایش بگذارد.
3) Inception
تلقین یک فیلم علمی تخیلی هیجان انگیز آمریکایی محصول ۲۰۱۰ به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان است. در این فیلم لئوناردو دی کاپریو، کن واتانابه، جوزف گوردون-لویت، ماریون کوتیار، الیوت پیج، تام هاردی، دیلیپ رائو، کیلین مورفی، تام برنگر و مایکل کین ایفای نقش می کنند.
داستان فیلم درباره کاب (با بازی لئوناردو دی کاپریو)، یک دزد حرفه ای است که با استفاده از یک فناوری به نام «تلقین» افکار افراد را می دزدد. او در حال حاضر در ایالات متحده تحت تعقیب قانونی است، اما با پیشنهاد پاک شدن سابقه اش در ازای یک کار که غیرممکن به نظر می رسد، روبهرو می شود: تلقین یک ایده به ضمیر ناخودآگاه یک شخص.
4) The Departed
رفتگان یک فیلم جنایی آمریکایی محصول ۲۰۰۶ به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و نویسندگی ویليام موناهان است. در این فیلم لئوناردو دی کاپریو، مت دیمون، مارک والبرگ و جک نیکلسون ایفای نقش می کنند.
داستان فیلم در شهر بوستون اتفاق می افتد و در مورد دو جاسوس است که در دو دنیای متفاوت زندگی می کنند. بیلی کوستیگان (با بازی لئوناردو دی کاپریو) یک افسر پلیس است که به عنوان یک جاسوس در یک باند مافیای ایرلندی به نام خانواده کاستلو نفوذ می کند. کولین سولین (با بازی مت دیمون) یک عضو خانواده کاستلو است که به عنوان یک جاسوس در اداره پلیس بوستون نفوذ می کند.
هر دو جاسوس به تدریج در دنیای جدید خود غرق می شوند و به سختی می توانند بین واقعیت و نقش خود تمایز قائل شوند.
- فیلم های تاریخی: فیلم های تاریخی می توانند به زبان آموزان سطح متوسط کمک کنند تا اطلاعات تاریخی و واژگان مربوط به آن را یاد بگیرند. برخی از فیلم های تاریخی انگلیسی محبوب عبارتند از:
1) Braveheart
شجاع دل یک فیلم حماسی درام آمریکایی به کارگردانی و بازیگری مل گیبسون، محصول سال ۱۹۹۵پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. مل گیبسون در نقش ویلیام والاس ظاهر میشود؛ جنگجویی اسکاتلندی که رهبری اسکاتلندیها را در اولین جنگ استقلالطلبی علیه ادوارد یکم بر عهده دارد. این فیلم نامزد ده جایزه اسکار در مراسم شصت و هشتمین جوایز اسکار شد، و توانست پنج جایزه، شامل اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمبرداری، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین صدا، و بهترین چهرهپردازی را از آن خود کند.
داستان فیلم در اسکاتلند قرن سیزدهم اتفاق میافتد. ویلیام والاس (با بازی مل گیبسون) یک جوان اسکاتلندی است که پس از کشته شدن پدر و برادرش به دست نیروهای انگلیسی، به رهبری قیامی علیه سلطه انگلستان بر اسکاتلند میپردازد.
2) The Patriot
میهنپرست در سال ۱۷۷۶ و در جریان جنگ انقلاب آمریکا روایت میشود. بنجامین مارتین (با بازی مل گیبسون) یک کشاورز صلحطلب در کارولینای جنوبی است که هفت فرزند دارد. پسر بزرگ او، گابریل (با بازی هث لجر)، برخلاف میل پدرش به ارتش آمریکا میپیوندد.
در جریان جنگ، سربازان انگلیسی به خانه مارتینها حمله میکنند و دو پسر دیگر او را به قتل میرسانند. این اتفاق باعث میشود که بنجامین نیز به ارتش آمریکا بپیوندد و علیه سربازان انگلیسی بجنگد.
3) The Gladiator
گلادیاتور در قرن دوم میلادی و در دوران امپراتوری روم روایت میشود. ماکسیموس دیسیموس میريديوس (با بازی راسل کرو) یک سردار رومی است که به عنوان فرمانده ارتش روم به پیروزیهای زیادی دست مییابد.
امپراتور مارکوس اورلیوس (با بازی ریچارد هریس) که یک مرد خردمند و عادل است، ماکسیموس را به عنوان جانشین خود انتخاب میکند. اما پسر امپراتور، کومودوس (با بازی واکین فینیکس)، مردی فاسد و جاهطلب است. او از این که ماکسیموس جانشین پدرش خواهد شد، خشمگین میشود و پدرش را به قتل میرساند.
کومودوس سپس ماکسیموس را به قتل میرساند، اما او به طرز معجزهآسایی زنده میماند. او به بردگی فروخته میشود و به یک گلادیاتور تبدیل میشود.
4) The Lord of the Rings
ارباب حلقهها در سرزمین میانه (Middle-earth) روایت میشود، دنیایی خیالی که توسط جی. آر. آر. تالکین خلق شده است. داستان فیلم دربارهی فرودو بگینز (Frodo Baggins)، یک هابیت (Hobbit) است که از عمویش، بیبلو (Bilbo)، حلقهی یگانه را به ارث میبرد. حلقهی یگانه توسط ارباب تاریکی سائورون (Sauron) ساخته شده است تا بتواند سایر حلقههای قدرت را کنترل کند. سائورون میخواهد حلقهی یگانه را پس بگیرد و از آن برای فتح سرزمین میانه استفاده کند.
هنگام انتخاب فیلم برای یادگیری زبان انگلیسی، به نکات زیر توجه کنید:
- سطح زبان خود را در نظر بگیرید. اگر سطح متوسط هستید، به دنبال فیلم هایی با دیالوگ های پیچیده تر باشید.
- ژانر مورد علاقه خود را انتخاب کنید. تماشای فیلمی که از آن لذت می برید، می تواند انگیزه شما را برای یادگیری زبان افزایش دهد.
- با زیرنویس انگلیسی فیلم را تماشا کنید. زیرنویس انگلیسی می تواند به شما کمک کند تا دیالوگ ها را بهتر درک کنید.
- بعد از تماشای فیلم، دیالوگ ها را تمرین کنید. می توانید دیالوگ ها را با صدای بلند بخوانید یا آنها را با یک دوست یا معلم زبان انگلیسی تمرین کنید.
با تماشای فیلم های انگلیسی می توانید مهارت های زبانی خود را بهبود بخشید و از یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید.
در اینجا چند نکته اضافی برای استفاده از فیلم ها برای یادگیری زبان انگلیسی آورده شده است:
- قبل از تماشای فیلم، خلاصه ای از داستان را بخوانید. این کار به شما کمک می کند تا با شخصیت ها و خط داستانی آشنا شوید.
- در حین تماشای فیلم، به دیالوگ ها و حرکات بدن بازیگران توجه کنید. این کار به شما کمک می کند تا معنای دیالوگ ها را بهتر درک کنید.
- بعد از تماشای فیلم، واژگان و عبارات جدیدی را که یاد گرفته اید، یادداشت کنید. می توانید آنها را در یک دفترچه یادداشت یا برنامه زبانی ذخیره کنید.
با استفاده از این نکات، می توانید از تماشای فیلم ها برای یادگیری زبان انگلیسی نهایت استفاده را ببرید.