یادگیری سریع لغات با آنکی

چطوری یادگیری سریع لغات با آنکی امکان پذیر است؟ اگر تا به حال برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی تلاش کرده باشید، پس حتماً با مشکلات یادگیری آن ها آشنا هستید. شاگردان من معمولاً از این موضوع شاکی اند که حافظه ضعیفی دارند و موارد خوانده شده را فراموش می کنند؛ و این موضوع کاملاً طبیعی است.

 

چرا؟ چون داده ها در آموزش زبان بسیار زیاد هستند. یعنی شما همیشه در حال یادگیری کلمه، عبارات و نکات جدید هستید، ولی یا آن ها را به طور مرتب مرور نمی کنید و یا به شیوه ای غیر اصولی و برنامه ریزی نشده مرور می کنید.

 

فراموش کردن مطالب خوانده شده به خاطر مشکلات حافظه ای نیستند. در واقع حافظه شما دارای ویژگی هایی است که باید به طریقی با آن ها کنار بیایید. مطالعه و یادگیری غیراصولی دیگر منسوخ شده و بیشتر در گذشته و زمانی استفاده می شد که تکنیک مناسبی برای آن نبوده است.

 

اما امروزه شیوه یادگیری بسیار متفاوت تر از قبل شده . شما می توانید با استفاده از نرم افزارهایی که بر اساس جعبه لایتنر طراحی شده اند، خیلی راحت و با تلاشی کمتر نتیجه ای چندین برابری بگیرید.

 

روش لایتنر که توسط سباستین لایتنر طراحی شده است، شیوه‌ای است که برای یادگیری و حفظ اطلاعات مختلف ازجمله لغات استفاده می‌شود. لایتنر معمولاً به‌صورت جعبه‌ای است که جعبه لایتنر نامیده می‌شود و پنج قسمت دارد. در این روش شما روی یک طرف فلش‌کارت مثلاً یک لغت انگلیسی را می‌نویسید و در پشت آن معنی فارسی آن لغت را یادداشت می‌کنید. تعدادی از این فلش‌کارت‌ها را آماده و شروع به مطالعه می‌کنید.

 

هر یک از لغات را که بلد باشید، به خانه‌ بعدی منتقل می‌کنید و اگر معنای آن را فراموش کرده باشید، آن را به خانه اول باز می‌گردانید. بدین صورت و با مرور مرتب، فواصل به یاد ماندن کلمه در ذهن شما زیاد و زیادتر می شود تا جایی که وارد حافظه بلند مدت شما می شوند.

 

روش لایتنر روز به روز پیشرفته تر می شود به نحوی که ابتدا به صورت جعبه فیزیکی بود، سپس نرم افزارهای کامپیوتری وارد عرصه شدند. این نرم افزارها ارتقاء پیدا کردند تا تبدیل به نرم افزاری شد که امروز می خواهم به شما معرفی کنم.

 

 

نرم افزار یادگیری آنکی

نرم افزار آنکی، یک نرم افزار استثنایی برای یادگیری سریع لغات است که به کمک آن می توانید حافظه ای شکست ناپذیر داشته باشید. حافظه ای که در آن هیچ کلمه، هیچ جمله، و هیچ نکته ای فراموش نمی شود. نرم افزار آنکی مطمئناً اگر بهترین نرم افزار برای آموزش زبان نباشد، قطعا یکی از پنج نرم افزاریست که باید در پروسه زبان آموزی خود از آن استفاده نمایید. شما با استفاده از برنامه آنکی می‌توانید خودتان هم فلش کارت بسازید و هم دسته ‌های لغوی ایجاد و اطلاعات خود را به آن ها اضافه کنید.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

نرم افزار یادگیری سریع لغات با آنکی قابلیت های زیادی دارد از جمله:

  1. مرور منظم و قابل تطبیق با توجه به سختی یک لغت برای هر فرد.
  2. امکان اضافه کردن صوت و تصویر.
  3. امکان استفاده از مجموعه های آماده شدن توسط دیگران.
  4. امکان اصلاح و ویرایش کارت ها با توجه به نیازهای هر فرد.
  5. امکان تایپ هر لغت.
  6. قابلیت همگام‌سازی (synchronize) بین دستگاه های مختلف.

 

مزایا و معایب نرم افزار یادگیری سریع لغات با آنکی 

 

مزایای آنکی عبارتند از:

1- صرفه جویی در وقت.

2-  در دسترس بودن سوابق مطالعه در هر زمان و مکان.

3- کمک به حفظ کردن راحت تر مطالب.

4- محدود نبودن به یک زمینه خاص.

5- رایگان بودن (به جز نسخه ios).

 

از معایب آنکی هم می توان به غیر رقابتی بودن و سرگرم کننده نبودن آن اشاره کرد که باعث می شود به مرور زمان کسل کننده شود.

 

شروع یادگیری زبان با آنکی

 

گام اول: نرم افزار آنکی را دانلود و نصب کنید.

برنامه آنکی در نسخه‌های وب، ویندوز، اندروید و آی‌اواس موجود است. شما می‌توانید با توجه به نیاز خود هر یک را دانلود کنید.

 

دانلود نسخه دسکتاپ  Anki (رایگان):

  https://apps.ankiweb.net/

 

 

دانلود نسخه اندروید Anki (رایگان):

https://play.google.com/store/apps/details?id=com.ichi2.anki

 

 

دانلود نسخه آی او اس Anki (پولی، 24.99$):

https://apps.apple.com/us/app/ankimobile-flashcards/id373493387?ign-mpt=uo%3D4

 

خوشبختانه می توانید از نرم افزار رایگان مشابه به آن به نام ankiapp برای نسخه ios استفاده کنید:

https://apps.apple.com/us/app/ankiapp-flashcards/id689185915

 

دانلود بسته‌های از پیش آماده شده:

https://ankiweb.net/shared/decks/english

 

پس از دانلود، مراحل نصب را دنبال ‌کنید تا برنامه آنکی روی دستگاه شما نصب شود.

 

 

گام دوم: اولین Deck خود را ایجاد کنید.

پس از نصب آنکی روی کامپیوتر، پنجره زیر ظاهر می شود:

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

برای ساخت فلش کارت، باید ابتدا یک deck ایجاد کنید. به همین دلیل مانند شکل بالا روی گزینه create deck کلیک کرده و نام deck مورد نظر خود را بنویسید.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

حال برای ایجاد فلش‌کارت جدید، کافیست در بالای پنجره باز شده، روی عبارت Add کلیک نمایید.

پس از کلیک روی Add، پنجره زیر باز می شود که دارای 5 بخش: (1)Type  (نوع کارت)، (2) Deck (دسته)، (3) Front  (روی کارت)، (4) Back (پشت کارت)، و (5) Tags (برچسب ها) است.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

اگر تازه آنکی را نصب کرده‌ باشید و هنوز دسته‌ای ایجاد نکرده‌ باشید، در قسمت deck عبارت Default انتخاب شده است. با انتخاب Type ، گزینه های زیر نشان داده خواهند شد:

 

Basic

کارت دو طرفه: یک طرف سؤال و یک طرف جواب دارد.

 

Basic (and reversed card)

کارت را از هر دو جهت ایجاد می کند.

کارت اول – روی کارت: “کتاب”، پشت کارت: “book”.

کارت دوم – روی کارت: “book”، پشت کارت: “کتاب”.

 

 

Basic (optional reversed card)

کارت Basic با گزینه برای انتخاب کارت معکوس.

 

Cloze

یک متن را انتخاب می کنید و قسمتی که می خواهید حفظ کنید را از آن پاک می کنید.

روی کارت: I ….. ice cream.

پشت کارت: I like ice cream.

 

 

نکته: پیشنهاد می کنم در ابتدا گزینه ها را ساده نگه دارید و بگذارید روی همان Basic بماند تا خیلی سردرگم و گیج نشوید.

 

و بخش آخر یعنی Tags. با استفاده از این بخش می توانید به فلش کارت های خود برچسب اضافه کنید تا پیدا کردن آن ها برایتان آسان تر باشد. به عنوان مثال: اگر برای deck گرامر زبان انگلیسی و مبحث if clause ها فلش کارت درست می کنید، می توانید از برچسب جملات شرطی برای آن استفاده کنید.

 

گام سوم: از دیگر قابلیت های آنکی استفاده کنید.

پس از ایجاد کارت و شروع مطالعه، می توانید از دیگر امکانات آنکی برای فلش کارت های خود استفاده کنید؛ مانند گذاشتن تصویر یا صوت روی آن ها (از طریق آیکون افزودن فایل که به شکل سنجاق است). من معمولاً برای کلمات و عبارت هایی که به خاطر سپاری آن ها دشوار است، از تصویر استفاده می کنم.

 

نکته: اگر تمایل داشتید کارتی را که اضافه کرده ‌اید ویرایش کنید، می ‌توانید بر روی دکمه‌ history (تاریخچه) کلیک کنید و پس از یافتن، آن را ویرایش نمایید.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

گام چهارم: فلش کارت ها را مرور کنید.

پس از نوشتن و افزودن فلش کارت ها، پنجره را ببندید و در صفحه اصلی آنکی روی گزینه “Study Now” کلیک کنید.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

اکنون می توانید مطالب خود را مرور نمایید. در تقویم خود بری مرور فلش کارت ها زمان مشخص کنید. بهتر است هر روز 20 الی 30 دقیقه از وقت خود را به مرور فلش کارت ها اختصاص دهید و هر ده روز، یک روز به خود استراحت دهید.

 

اصطلاحاتی که در زمان مرور فلش کارت ها با آن ها مواجه می شوید:

New: کارت هایی که تا به حال دیده نشده اند.

Learning: کارت هایی که در حال یادگیری آن ها هستید (امروز).

To Review:  کارت هایی که قبلاً مطالعه شده اند و امروز باید مرور شوند.

Again: شما کارت را یاد ندارید. با استفاده از این گزینه، کارت از مرحله مرور خارج شده و به گام اول “یادگیری” برمی گردد.

Hard: در صورتی که لغت را بلدید ولی دوست دارید بیشتر تکرار شود از این گزینه استفاده کنید.

Good: شما لغت را به خاطر داشتید ولی نه آسان بود نه سخت. این گزینه مورد نظر شماست.

Easy: شما کارت را به خاطر داشتید و برایتان خیلی آسان است. پس از Easy استفاده کنید.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

گام پنجم: نسخه ویندوز آنکی را با نسخه موبایل آن سینک (Sync) یا همگام سازی کنید.

 

شاید بخواهید فلش کارت های نسخه ویندوز آنکی را به موبایل خود و آنکی دروید منتقل کنید تا به اقتضای شرایطی که دارید و در بیرون از منزل، در ماشین یا اوقات آزاد خود آن ها را نیز مرور کنید.

برای انجام همگام سازی بین نسخه ویندوز انکی و انکی دروید، باید در سایت Ankiweb یک حساب کاربری ایجاد کنید. خوشبختانه ساخت حساب کاربری در Ankiweb رایگان است.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

پس از ساخت حساب و تأیید ایمیل دریافتی، روی گزینه Sync در صفحه اصلی آنکی کلیک کنید.

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

چنانچه بار اول است که این گزینه را می‌ زنید، باید ابتدا لاگین شوید. به همین دلیل، با زدن این دکمه برای بار اول، یک پنجره باز می‌شود که باید ایمیل و رمز حساب کاربری آنکی ‌وب خود را در آن وارد کنید.

پس از وارد کردن ایمیل و رمز حساب کاربری با پنجره زیر رو به رو می شوید:

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

روی گزینه Upload to AnkiWeb کلیک کنید تا از اطلاعات شما در سایت AnkiWeb  بک آپ گرفته شود و به راحتی بتوانید فلش کارت ها را به یک دستگاه دیگر منتقل کنید.

 

درست کردن اولین فلش کارت در آنکی دروید (نسخه موبایل آنکی):

زمانی که وارد برنامه آنکی‌دروید می‌ شوید، از  دکمه آبی + بزرگ در پایین صفحه می توانید برای اضافه کردن محتوای جدید در آنکی ‌دروید استفاده کنید.

پس از کلیک روی این دکمه، فهرستی باز می‌شود که شامل موارد زیر است:

1- ایجاد کردن دسته خالی (علامت پوشه)

2- دانلود به اشتراک گذاشته شده ها (علامت دانلود)

3- افزودن کارت (علامت +)

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

تفاوت نسخه موبایل با نسخه ویندوز آنکی این است که در نسخه موبایل می‌ توانید از دوربین، میکروفون و صفحه لمسی گوشی هم استفاده کنید و عکسی که می گیرید، صدایی که ضبط می‌کنید یا دست‌ نویس خود را به فلش‌کارت اضافه نمایید.

 

پرسش پاسخ در مورد یادگیری سریع لغات با آنکی

 

1- نحوه ادغام دو deck باهم و تبدیل آن ها به یک deck به چه صورت است؟

برای این کار به قسمت browse در صفحه اصلی آنکی بروید، دسته کارتی که می خواهید جابجا کنید را از لیست سمت چپ انتخاب نمایید. حال از لیست سمت راست تمامی لغات را انتخاب کنید و از منوی بالا روی change deck کلیک کنید. در پنجره باز شده دسته مورد نظر را انتخاب کنید و از پایین همان پنجره گزینه move cards را انتخاب نمایید.

 

2- چطور بسته های از پیش آماده را تهیه کنیم؟

اگر دوست دارید از فایل های دیگران استفاده کنید باید از گزینه Get Shared در پنجره اصلی آنکی استفاده کنید.

 

3- چطور می توان در آنکی تعداد فلش کارت های مروری را افزایش داد؟

آنکی به صورت پیش‌فرض، فقط ۲۰ عدد فلش‌کارت نشان می ‌دهد و نمایش بقیه را به روزهای بعد موکول می‌ کند. برای تغییر این تعداد، پنجره مربوط به تنظیمات دسته فلش‌ کارت‌ ها را باز کنید، و از قسمت New cards/ day تعداد مورد نظر خود را وارد نمایید.

 

4- چگونه می توان فلش کارت ها را Export کرد؟

برای انجام export، کافیست از منوی File در آنکی ویندوز، گزینه Export را انتخاب کنید. سپس در پنجره باز شده، روبروی گزینه include، دسته مورد نظر را انتخاب کنید و تیک دو گزینه بعدی را بزنید تا هم اطلاعات زمانی مربوط به مرور فلش کارت ها و هم عکس ها و صداهای فلش کارت ها نیز ذخیره شود.

 

5- چطور می توان فلش کارت های تهیه شده در اپلیکیشن های دیگر را به آنکی منتقل کرد؟:

اگر این فایل را در کامپیوتر دانلود کرده باشید، می‌توانید آن را از طریق گزینه import در منوی File وارد برنامه آنکی کنید.

و اگر این فایل در گوشی اندروید شماست،  فایل مورد نظر را داخل پوشه Ankidroid در حافظه داخلی گوشی کپی کنید. برنامه Ankidroid را اجرا کنید. با کلیک روی آیکون سه نقطه، در گوشه بالا-راست آنکی، یک فهرست یا منوی عمودی باز می‌شود. در این منو، گزینه import را بزنید.

 

سخن آخر

به کمک آنکی و اصول علمی به کار رفته در آن، می توانید مشکل فراموشی را حل ‌کنید و بخش زیادی از فرآیند یادگیری سریع لغات با آنکی را به کاری سرگرم‌کننده تبدیل نمایید. شما با استفاده از این روش می توانید تا 80 درصد کلمات یادگرفته شده را در ذهن خود ماندگار کنید. این روش تنها نیازمند تکرار روزانه است. اصلاً مهم نیست که وقت برای نوشتن هر روز فلش کارت ندارید، بلکه مهم این است که فلش کارت های خود را هر روز بخوانید و این کار برای شما به یک عادت روزمره تبدیل شود.

 

شاید ابتدای کار دانلود بسته ‌های بزرگ و جامع لغات پیشرفته وسوسه آمیز باشد. اما صبر داشته باشید و به این فکر کنید که آیا واقعاً در حال حاضر زمان یادگیری این لغات هست یا نه. اگر مبتدی هستید، سعی کنید در ابتدا کلمات متداول و پر کاربرد را یاد بگیرید. همین طور سعی کنید فیش های خود را به صورت مختصر بنویسید، زیرا در این صورت حوصله شما کمتر سر می رود و شانس ماندگاری آن مطلب در ذهن شما بیشتر خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

یادگیری سریع لغات با آنکی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

در این ویدیو 4 تا اپلیکیشن خفن بهتون معرفی می کنم که انگلیسی تون رو متحول می کنه. روی لینک های زیر کلیک کنید و دانلود نمایید. (مورد چهارم رو با فیلترشکن دنلود کنید)

 

1.  inshorts app

 

2. google podcasts

 

3. BBC Sounds app

 

4. English Conversation Practice

(حتما با فیلترشکن روی لینک کلیک کنید)

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی کدام است؟ اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و گوشی همراه هوشمند نیز در اختیاردارید فرصتی بزرگ فرا روی شماست تا در حال حرکت نیز از یادگیری زبان انگلیسی بهره‌مند شوید.

 

برای مثال می‌توانید از طریق آهنگ‌های انگلیسی، پادکست‌های انگلیسی و نیز اپلیکیشن های موبایل به یادگیری انگلیسی بپردازید. یادگیری با این اپلیکیشن ها بیشتر جنبه بازی دارد و هیچ شباهتی به تمرینات خسته‌کننده گرامر و لغت ندارد. شاید بخواهید بدانید قصد دارم 12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی به شما معرفی کنم و اولین آن‌ها کدام است. خب، در ادامه چند تا از بهترین اپلیکیشن های یادگیری زبان را به شما معرفی خواهیم کرد، با ما همراه باشید.

 

1.  اپلیکیشن Duolingo: Learn Languages Free

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسیاین اپلیکیشن قادر به آموزش زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیولی، آلمانی، پرتغالی، روسی، ترکی، ایتالیایی، سوئدی، نروژی، دانمارکی و در آینده بسیاری از زبان‌های دیگر می‌باشد. به‌ وسیله این اپلیکیشن با صرف روزانه ۲۰ دقیقه قادر خواهید بود جملات ساده را بیان کنید. اگر شما با یکی از این زبان‌ها آشنایی دارید با استفاده از اپلیکیشن و یا وب‌سایت Doulingo به راحتی می‌توانید سایر زبان‌های مهم را هم یاد بگیرید. این روش بسیار فوق‌العاده است.  Duolingo با تاکید بر مهارت های چهارگانه آموختن زبان این امر را به یک سرگرمی و بازی تبدیل کرده است.

 

اگرچه ممکن است همچنان مشکل فراموشی لغات وجود داشته باشد لیکن اپلیکیشن Duolingo بسیار هوشمندانه این مشکل را رفع می‌کند. لغات جدید معمولا به‌صورت تصاویر به شما آموزش داده می­‌شوند. به این صورت که بعد از حدوداً یک هفته بعد از یادگیری لغات جدید  از کلماتی که در آن‌ها ضعیف‌تر بوده‌اید تمرینات جدیدی ارائه می‌کند. به این طریق با چند بار انجام این‌گونه تمرینات مروری به خاطر سپردن این کلمات نیز ساده‌تر می‌شوند. و به‌این‌ترتیب با صرف روزانه ده تا بیست دقیقه می‌توانید به کمک این اپلیکیشن ظرف سه ماه  کلیه دروس را به اتمام برسانید. این اپلیکیشن را به‌شدت به افرادی که در زبان انگلیسی متوسط هستند و مایلند زبان های دیگر هم فرا بگیرند توصیه می‌کنم.

 

website: https://www.duolingo.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/duolingo/id570060128

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.duolingo&hl=en

قیمت: رایگان

 

2.  اپلیکیشن TED

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

تد یک مجموعه همایش جهانی است که در آن دانشمندان در آن در موضوعات مختلفی صحبت می‌کنند، شما با استفاده از این برنامه می‌توانید مهارت شنیداری خود را گسترش دهید، تقریباً شما در هر زمینه و موضوعی می‌توانید ویدیو و پادکست پیدا کنید، این برنامه مناسب کسانی است که سطح زبان مطلوبی دارند و قصد دارند که زبان خود را به صورت تخصصی گسترش دهند. همچنین اکثر ویدیوها در این برنامه دارای زیر نویس فارسی می‌باشند و در کنار یادگیری زبان، کلی اطلاعات می‌توانید در مورد موضوعات مختلف بدست آورید.

 

website: https://www.ted.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/ted/id376183339

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.ted.android&hl=en

قیمت: رایگان

 

3. اپلیکیشن Lingvist

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

یکی از ساده ترین برنامه ها برای یادگیری زبان هایی چون فرانسوی، روسی، آلمانی، اسپانیایی و … برنامه ی Lingvist می باشد. این برنامه دارای رابط کاربری خاصی نیست ، اما شامل فلش کارتها و مفاهیم جدید و رایجی است که می توانید با تکرار آن ها در طول روز، به بالاترین سطح تسلط برسید. گفته شده است که سازنده این اپلیکیشن قصد یادگیری زبان فرانسه را داشته ولی بعد از اینکه ابزارهای سنتی را خسته کننده می بیند، تصمیم می‌گیرد این مشکل را مانند یک معادله ریاضی برای خود حل کند و این برنامه را طراحی می کند.

 

این اپلیکیشن جملات مهمی که توسط متخصصان زبان ارائه شده را در برمی گیرد و بیش از چهار هزار لغت را با شما تمرین خواهد کرد. سرویس Lingvist دارای قابلیت تشخیص صوت نیز می باشد و می تواند کار شما را راحت تر کند. در این برنامه فهرستی از تمام کلماتی که یاد گرفته اید ثبت می شود و با پیشرفت و یادگیری کامل شما، برنامه مفاهیم مشکل تری را ارائه خواهد کرد؛ در واقع این برنامه است که تصمیم می گیرد چه زمانی کلمات جدید را بر مبنای رایج ترین کلمات در مکالمات روزمره و موقعیت های شغلی و تجاری، به شما آموزش دهد.

 

website: https://lingvist.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/lingvist-vocabulary-builder/id969093402

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=io.lingvist.android&hl=en

قیمت: رایگان

 

4. اپلیکیشن Quizlet

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

 

اپلیکیشن quizlet برای زبان‌آموزان مزایای بسیاری همراه دارد. در این اپلیکیشن، هم می‌توانید از فلش‌کارت‌های موجود استفاده کنید و هم اینکه یک مجموعه فلش‌کارت از موضوعات مورد علاقه خود درست کنید. در هر دو حالت شما در هر زمان امکان دسترسی و استفاده از آن‌ها را دارید. این اپلیکیشن، ابزاری مناسب برای استفاده بهینه از زمانی است که صرف انتظار در ادارات یا صف‌های طولانی خرید می‌کنید.

 

Quizlet بسیار سرگرم‌کننده است و روند به‌ خاطر ‌سپاری کلمات در آن شبیه به یک بازی است. این اپلیکیشن نحوه پیشرفت زبان‌آموزان را به آن‌ها نشان می‌دهد که این امر برای برخی از افراد باعث ایجاد تمایل بیشتر و عملکرد بهتر در هر دسته از کارت می‌شود.

 

گزینه‌های زیادی در استفاده از این اپلیکیشن وجود دارد. ویژگی‌های صوتی، به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا تلفظ صحیح کلمات و عبارات را بیاموزند. ویژگی‌های بازی گونه آن نیز به زبان‌آموزان این امکان را می‌دهد تا مهارت به ‌خاطر‌ سپاری خود را تست کنند.

 

فلش‌کارت‌ها در این اپلیکیشن، امکان اشتراک‌گذاری با سایر زبان‌آموزان را نیز دارند. امکان بارگزاری کلمات توسط هر فردی از زبان‌آموزان نیز وجود دارد که به همین خاطر، پتانسیل یادگیری عبارات و اصطلاحات محلی در آن بسیار عالی است.

 

website: https://quizlet.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/quizlet/id546473125

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.quizlet.quizletandroid&hl=en_US

قیمت: رایگان

 

5. اپلیکیشن Memrise

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسیاپلیکیشن ممرایز، یک سرویس آنلاین آموزشی است که بیش از صد زبان، از جمله فارسی را پشتیبانی می کند.

 

این اپلیکیشن برای آموزش زبان انگلیسی ساخته شد اما اکنون به جز آموزش زبان، آموزش های دیگری نظیر هنر، علوم، جعرافیا، تاریخ، ریاضی، تقویت حافظه و غیره را نیز در بر می گیرد.

 

با این حال هنوز هم سطح وسیع آموزشی در این اپلیکیشن، به زبان اختصاص داده شده است. یکی از ویژگی های جالب این برنامه این است که آموزش ها، در حوزه های مختلف، توسط کاربران توسعه پیدا می کند و اگر شما هم تخصص و علاقه در بخش خاصی دارید، می توانید به گسترش آموزش ها کمک کنید.

 

برنامه ممرایز از نظر پشتیبانی از آموزش های صوتی و تصویری مشابه برنامه دولینگو است، با این تفاوت که دولینگو بیشتر بر روی عبارات تمرکز دارد و ممرایز بر روی کلمات. یکی از نقاط قوت دولینگو نسبت به ممرایز ترتیب مناسب‌ تر در آموزش مفاهیم و دسته‌ بندی آموزش‌ هاست، دسته هایی مانند رنگ‌ها، غذاها، ورزش ها و …، که به یادگیری کاربر کمک شایانی می کند. شیوه عمل اپلیکیشن ممرایز را می توان تا حدودی شبیه به روش آموزشیِ فلش کارت ها دانست. ضمناً برای این که در یادگیری زبان انگیزه داشته باشید، ممرایز یک جدول رده بندی برای هر زبان دارد که در آن می توانید جایگاهتان را با هم دوره ای های خود مقایسه کرده و برای سبقت گرفتن از آن ها در یادگیری زبان بکوشید.

 

بنابراین اگر به جز یادگیری زبان ها مشتاق هستید تا اطلاعات خود را در دیگر حیطه ها افزایش دهید، پیشنهاد می کنیم این برنامه را حتماً امتحان کنید.

 

website: http://www.memrise.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/learn-languages-with-memrise/id635966718

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.memrise.android.memrisecompanion&hl=en

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه‌ای

 

6. اپلیکیشن Rosetta Stone

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

 

بهترین برنامه یادگیری زبان برای شروع کنندگان

شیوه آموزش اغلب اپلیکیشن ها به این صورت است که انگلیسی را با استفاده از زبان مادری آموزش می‌دهند. به ‌طور مثال اگر شما فرانسوی باشید توضیحات مربوط  به  گرامر انگلیسی را به زبان فرانسه مشاهده می‌کنید و یا ترجمه فرانسوی لغات انگلیسی را ملاحظه می نمایید.

 

تمرینات این اپلیکیشن به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌اند که قبل از پرداختن به عبارات و جملات طولانی  به آموزش لغات مقدماتی می‌پردازد. مثلاً کلماتی مثل “man”, “woman”, “park” را همراه با تصویر یاد می‌گیرید. در مرحله بعدی جمله‌ای به این صورت مشاهده می‌کنید: “A man and a woman is sitting in the park”. حالا شاید معنای کلمه “sit” را ندانید اما احتمال زیاد می‌توانید معنای آن را حدس بزنید. اگر مایلید انگلیسی را بدون استفاده از زبان فارسی بیاموزید- که البته این‌گونه هم باید باشد- این اپلیکیشن را به شما توصیه می‌کنم.

 

website: https://www.rosettastone.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/rosetta-stone-learn-languages/id435588892

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=air.com.rosettastone.mobile.CoursePlayer&hl=en

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه‌ای

 

7. اپلیکیشن Babbel

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

 

با Babbel  زبان انگلیسی را به راحتی یاد بگیرید.

یکی دیگر از اپلیکیشن های زبان انگلیسی که در نوع خود بسیار کاربردی می باشد اپلیکیشن زبان انگلیسی Babbel  می باشد. این اپلیکیشن برای اندروید و اپل طراحی شده است و یک اپلیکیشن رایگان به شمار می رود.

 

Babbel  به عنوان یک اپلیکیشن یادگیری زبان به عنوان یکی از اهداف اساسی و برنامه های دراز مدت خود متعهد شده است تا حوزه زبان آموزی خود را تا ۱۴ زبان معتبر بین المللی توسعه دهد که در نوع خود بی نظیر است.

 

اپلیکیشن Babbel بیشتر به زبان آموزان زبان انگلیسی کمک می کند تا در کسب مهارت های مختلف مکالمه تمرکز پیدا کنند. بدین معنی که بر خلاف سایر اپلیکیشن های موجود تمرکز این برنامه بیشتر بر جنبه های تقویت مکالمه می باشد.

 

این برنامه همچنین امکان یادگیری زبان انگلیسی را با تکمیل جملات و عبارات ناقص و تکرار لغات فراهم می سازد. این برنامه همچنین دارای چهار روش مختلف به منظور زبان آموزی از قبیل تشخیص صدا، تشخیص تصویر، نوشتار و تکمیل فرم های مختلف می باشد.

 

قطعاً این برنامه بر کیفیت یادگیری شما تمرکز دارد و کمیت در آن هیچ نقشی ندارد. Babbel  به کاربران اجازه می دهد تا از طریق اهداف تعیین شده و سفارشی به تعیین معیارهای مشخصی برای یادگیری زبان انگلیسی می پردازد که با رعایت این قواعد می توانند در این زمینه به موفقیت های درخشانی دست پیدا کرده و به پیشرفت آن نظارت داشته باشند.

 

توصیه می کنیم در صورتی که قصد دارید واژگان جدید را به طور موثر یاد بگیرید، حتماً اپلیکیشن Babbel  را امتحان کنید.

 

شما با استفاده از این اپلیکیشن یاد می گیرید چطور خودتان را معرفی کنید، غذا سفارش دهید و یا به مسافرت بروید، به طوری که هر کلمه و عبارتی که مورد استفاده قرار می دهید در نهایت با توجه  یک هدف منطقی شکل گرفته باشد. اپلیکیشن Babbel به دانش آموزان این اطمینان را می دهد که می توانند بی درنگ  وارد محاورات و گفتگوهای واقعی و معنی دار شوند.

 

website: https://www.babbel.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/babbel-learn-languages-spanish/id829587759

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.babbel.mobile.android.en

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای

 

8. اپلیکیشن Drops

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

 

اپلیکیشن Drops مناسب کسانی است که قصد دارند دایره‌ی لغات خود را ارتقا دهند، این برنامه لغات را از طریق طراحی مینیمال اشکال و بازی به شما آموزش می‌دهد، در روز پنج دقیقه از وقتتان را به این برنامه اختصاص دهید تا چند کلمه یاد بگیرید. این برنامه توانسته از وب سایت‌های نقد و بررسی مانند Cnet نمرات بسیار خوبی دریافت کند. به شما پیشنهاد می‌کنیم که نسخه‌ مود شده‌ این برنامه را دریافت کنید تا به تمامی درس‌های این برنامه دسترسی پیدا کنید.

 

website: https://languagedrops.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/drops-language-learning/id939540371

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.languagedrops.drops.international&hl=en

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه‌ای

 

9. اپلیکیشن Busuu

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

Busuu نیز یکی دیگر از خارق العاده ترین اپلیکیشن های جهانی در یادگیری زبان انگلیسی است. اپلیکیشن Busuu از اپلیکیشن های قبلی اندکی متفاوت‌تر است. تمامی اپلیکیشن هایی که تا اینجا به‌منظور یادگیری زبان انگلیسی معرفی کردیم به ‌منظور استفاده‌های شخصی هستند. به این معنا که شما خودتان تصمیم می‌گیرید که چه درسی را بخوانید.

 

با استفاده از این اپلیکیشن می‌توانید برای تقویت مهارت اسپیکینگ خود با افراد انگلیسی‌زبان صحبت کنید. این اپلیکیشن شباهت بسیار زیادی با اپلیکیشن Open Language دارد. به این صورت که هر درس شامل تعدادی کلمه کلیدی، یک مکالمه، تمرین نوشتن، تمرین ضبط صدا (چند کلمه را با صدای بلند تلفظ می‌کنید)، مرور درس و در پایان ‌بخش تمرین اسپیکینگ با یک فرد انگلیسی‌زبان می‌شود.

 

به این طریق شما تمامی مهارت‌های زبان را که شامل خواندن، نوشتن، صحبت و شنیدن است می‌آموزید که روشی کاملاً متعادل در یادگیری زبان انگلیسی محسوب می‌شود. شما با نصب این نرم افزار بر روی گوشی های اندروید و یا اپل خود، می توانید در طی یک روز، به اندازه یک ترم از دوره های ترمیک انگلیسی به صورت خودآموز، انگلیسی را فرا بگیرید.

 

از ویژگی موثر Busuu این است که به کاربر امکان دستیابی به نتایج کار خود را می دهد و در واقع با ارائه یک برنامه ریزی اصولی، به آن ها خواهد گفت که در روزهای آتی قرار است که چه مواردی آموزش داده شود.

 

website: http://www.busuu.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/busuu-language-learning/id379968583

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.busuu.android.enc&hl=en

 

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه‌ای

 

10. اپلیکیشن Tandem

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

چیزی که این برنامه را از دیگر اپلیکیشن ها متمایز کرده ، ویژگی خاص و جالب آن است. شما به وسیله این برنامه می توانید زبان مورد نظر خود را با صحبت کردن با افراد بومیِ همان زبان تقویت کنید!

 

فراگیری زبان یک امر بسیار فرّار است؛ اگر کسی را نداشته باشید که با او مکالمه کنید و یا امکان سفر خارجی برایتان فراهم‌ نباشد، سریعتر از چیزی که فکر می کنید معانی لغات از یادتان خواهد رفت. سرویس Tandem دارای انجمنی با بیش از ۲ میلیون عضو است که می‌خواهند زبان خارجی مورد نظر خود را با کمک افراد زبان اصلی یاد بگیرند.

 

برنامه تندم از بیشترین زبان های دنیا پشتیبانی می کند و می توان آن را به عنوان یکی از بهترین ها معرفی کرد.

 

در واقع این برنامه شما را به کسی مرتبط خواهد کرد که تصمیم دارید زبان مادریش را فرا بگیرید و قطعاً هیچکس به اندازه چنین فردی نمی تواند اصطلاحات را برایتان شرح دهد. افرادی که از کلاس های مختلف و گذراندن دوره‌ هایی که هیچ تاثیری روی توانایی مکالمه و ترجمه آن‌ها نداشته، خسته شده اند، قطعاً از این برنامه جذاب لذت خواهند برد.

 

این اپلیکیشن قابلیت چت با امکان ارسال پیام‌ های صوتی و تصویری را برای شما فراهم خواهد کرد. در این برنامه، قابلیت چت سرویس واتس اپ و سرویس ترجمه همزمان گوگل بکار برده شده‌ است.

 

website: https://www.tandem.net/

ios: https://apps.apple.com/us/app/tandem-language-exchange/id959001619

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=net.tandem&hl=en

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای

 

 

11. اپلیکیشن HelloTalk

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

 

برنامه HELLOTALK روشی متفاوت و خلاقانه برای آموزش زبان در پیش گرفته. حتماً شما نیز شنیده اید تا زمانی که در محیط قرار نگیرید، نمی توانید به خوبی یک زبان دیگر را صحبت کنید. HELLOTALK نیز به این نکته توجه کرده و امکان صحبت کردن با ساکنان دیگر کشورها را فراهم نموده است.

 

پس از باز کردن اپلکیشن، باید مشخص کنید که اهل کجا هستید، به چه زبانی صحبت می کنید و قصد دارید چه زبانی را یاد بگیرید. خوشبختانه HELLOTALK کشور ایران و زبان فارسی را نیز در لیست خود قرار داده است. نکته جالب اینکه تقریبا تمامی زبان های دنیا در اپلیکیشن HELLOTALK قابل یادگیری هستند و محدودیتی از این بابت وجود ندارد.

 

برنامه 5 سطح پیش مبتدی، مبتدی، متوسط، پیشرفته و حرفه ای دارد؛ بنابراین می توانید از پایه همه چیز را یاد بگیرید. پس از انتخاب این گزینه ها، HELLOTALK فهرست افراد متناسب با توانایی های شما را نشان می دهد. این روش آموزش در نوع خود بسیار جالب و خلاقانه است. فرد مناسب خود را که پیدا کردید، HELLOTALK ویژگی ها و مشخصات او را به شما نشان می دهد.

 

website: https://www.hellotalk.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/hellotalk-language-learning/id557130558

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.hellotalk&hl=en

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای

 

 

12. اپلیکیشن 50 LANGUAGES؛ همه فن حریف!

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

 

همانطور که از نام اپلیکیشن پیداست، آموزش 50 زبان مختلف به رایگان کاری است که این اپلیکیشن انجام می دهد. آموزش هر کدام از زبان های این اپ (که فارسی هم شامل آنها می شود) طی 100 مرحله صورت می پذیرد و از آماتورها تا حرفه ای ها می توانند از آن بهره بگیرند.

 

روند آموزشی 50Languages  تقریباً مشابه کتاب های آموزش زبان در سفر است. بیشتر جملاتی که با آن یاد می گیرید استفاده روزانه دارند و اپلیکیشن بیش از آموزش قواعد دستور زبان، روی تقویت مکالمات کاربر تمرکز می کند.

 

برای این که با لهجه های مختلف آشنا شوید، در آرشیو 50Languages  می توانید هزاران فایل صوتی را به رایگان دانلود کرده و با تمرکز روی آنها مهارت های گوش کردن و صحبت کردن خود را ارتقا دهید.

 

website: https://www.50languages.com/

ios: https://apps.apple.com/us/app/50-languages/id487070134

android: https://play.google.com/store/apps/details?id=com.goethe.f50languages&hl=en

قیمت: رایگان، پرداخت درون برنامه ای

 

در حالی که یادگیری یک زبان جدید ممکن است کار سختی به نظر آید، اما با این وجود، زمانی که از رویکرد درست استفاده کنید، این کار می تواند بسیار آسان گردد. هر چند که می توانید در یک کلاس آموزش زبان ثبت نام کنید، اما این احتمال وجود دارد که نتوانید زمان کافی به یادگیری آن اختصاص دهید.

 

بعد از خواندن مقاله  12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی سعی کنید با توجه به نیاز خود یکی از آن ها را انتخاب نموده و در کنار حضور در کلاس های آموزش زبان انگلیسی، از آن ها استفاده نمایید. در قسمت کامنت ها برای ما بنویسید که شما برای یادگیری زبان از چه اپلیکیشنی استفاده می کنید و ‌در صورتی که فکر می‌کنید اپلیکیشن خوب دیگری هست که در این مطلب به آن نپرداخته‌ایم، حتما آن را با ما و خواننده‌های دکتر زبان به اشتراک بگذارید.

 

 

 

 

 

12 اپلیکیشن برتر اندروید و IOS برای یادگیری زبان انگلیسی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

در این مقاله قصد دارم در مورد فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی براتون بگم. فعل Need یک فعل نیمه مداله. به این معنا که هم نقش فعل اصلی رو داره هم نقش فعل کمکی.

در نقش فعل اصلی

در نقش فعل اصلی به معنای نیاز داشتن هست. و بعد از اون سه ساختار داریم:

۱. اسم

۲. مصدر با to

۳. فعل ing- دار

 

Do you need any help?

کمکی نیاز دارید؟

 

He needs our help.

اون به کمک ما نیاز داره.

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

You don’t really need a car.

واقعا به ماشین نیازی نداری.

 

Most people need to feel loved.

اغلب افراد نیاز به دوست داشته شدن دارند.

 

This room needs cleaning.

این اتاق به نظافت احتیاج داره.

 

 

نکته: وجود فعل ing- دار بعد از need مفهوم مجهول به جمله می دهد.

 

This room needs to be cleaned.

 این اتاق نیاز به تمیز کازی داره.

 

 

در نقش فعل کمکی

 

فعل need در نقش فعل ناقص به معنای “لازم بودن” ضرورت داشتن” هست و در زمانهای حال و آینده بکار می رود.

 

نکته 1: need در جملات مثبت و سوالی کمتر استفاده میشه. در عوض از need to استفاده می شود. مثال:

 

Does she need to go out for a walk?

آیا اون واقعا نیاز داره برای قدم زدن بیرون بره ؟

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

Mary needs you to help her with the cooking.

مری برای آشپزی به کمکت نیاز داره.

 

فرم منفی:

 

کاربرد need در جملات منفی خیلی متداول هست. در این جملات:

Needn’t = don’t/ doesn’t need to

 

You needn’t take off your shoes. (don’t need to)

نیازی نیست کفشهاتونو در بیارید.

 

He needn’t ask my permission. (doesn’t need to)

اون نیازی به اجازه من نداره.

 

They needn’t make such a fuss over it. (don’t need to)

نیازی نیست سر این موضوع این قدر قشقرق راه بندازن.

 

نکته 2: فعل Need بعد از فاعل سوم شخص به s- نیاز ندارد.

 

نکته 3: گاهی اوقات کلمه Need در نقش فعل کمکی همراه با hardly (به ندرت) به کار می رود. که معنای اون میشه “نیازی نیست که.

 

We need hardly say that we are very grateful.

نیازی نیست بگم که چقدر سپاسگزاریم.

 

I need hardly remind you that this information is confidential.

نیازی نیست بگم که این اطلاعات محرمانه است.

 

کلمه Need با only هم به کار میره. که معنیش میشه “فقط کافیه که.

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی

You need only sign this paper and I’ll do the rest.

کافیه این برگه رو امضا کنی من خودم بقیه اش رو انجام میدم.

 

 

در اغلب موارد در ابتدای جمله یکی از این عبارتهای منفی وجود دارد:

no one, nobody, nothing

 

Nobody need know the name of the person who made the complaint.

نیازی نیست کسی نام شخصی که شکایت کرده رو بدونه.

 

فرم سوالی:

 

در فرم رسمی Need در نقش فعل کمکی در ابتدای جمله قرار می گیرد و نیازی به افعال کمکی do/does/did نیست.

 

Need we wait any longer?

نیازی هست بیشتر از این منتظر بمونیم؟

 

نکته 4: در پاسخ مثبت  باید از must استفاده کنیم.

 

No, you needn’t.

Yes, you must.

 

البته اگر از need در نقش فعل اصلی استفاده کنیم در ابتدای جمله از افعال کمکی do/does/did استفاده می کنیم.

 

Need it be so dark in here? (formal)

آیا نیازه اینجا اینقدر تاریک باشه؟ (رسمی)

 

Does it need to be so dark in here? (Informal)

آیا نیازه اینجا اینقدر تاریک باشه؟ (غیر رسمی)

 

Need she go? (Formal)

نیازه که اون بره.

 

Does she need to go? (Informal)

نیازه که اون بره.

 

عدم اجبار در گذشته:

 

وقتی می خواهیم بگوییم برای انجام کاری در زمان گذشته اجبار نداشتیم از needed استفاده نمی کنیم. به جای آن از دو عبارت didn’t have to یا didn’t need to  استفاده می کنیم. مثلا:

 

فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی 

I didn’t need to buy any books. They were all in the library.

مجبور نبودم هیچ کتابی بخرم. کتابخانه همه شو داشت.

 

I didn’t have to buy any books. They were all in the library.

مجبور نبودم هیچ کتابی بخرم. کتابخانه همه شو داشت.

 

نکته 5: برای بیان کاری در گذشته که لزومی نداشته انجام شود اما انجام شده از ساختار زیر استفاده می کنیم.

 

Needn’t have +p.p

این دو جمله را با هم مقایسه کنید:

 

You needn’t have lost your temper (but you did).

نیازی نبود از کوره در بروی (ولی در رفتی).

 

You didn’t need to lose your temper (so you didn’t).

نیازی نبود از کوره در بروی (پس در نرفتی).

 

 

We needn’t have wasted our time and energy on that project. (but we did).

نیازی نبود وقت و انرژی مون رو روی اون پروژه هدر بدهیم (اما دادیم).

 

We didn’t need to waste our time and energy on that project (so we didn’t).

نیازی نبود وقت و انرژی مون رو روی اون پروژه هدر بدهیم (پس ندادیم).

 

 

Can I ask why you’ve changed your mind please?

میشه لطفا بپرسم چرا نظرتون عوض شد؟

 

The customers started pouring in, as soon as the doors opened!

به محض این که درها باز شد، مشتریها یهو ریختن داخل.

 

I couldn’t decide which one to buy, so I ended up buying both of them.

نمی تونستم تصمیم بگیرم کدوم رو بخرم. بلاخره تصمیم گرفتم هر دو را بخرم.

 

I need to buy a gift for my friend, his birthday is coming up.

باید برای دوستم یک کادو بخرم، تولدش نزدیکه.

 

 

امیدوارم از مقاله فعل need و کاربردهای آن در زبان انگلیسی لذت بده باشید. مطالب بیشتر گرامر رو از این قسمت ببینید. لطفا نظرتون رو در بخش نظرات برای من بنوییسد!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یادگیری انگلیسی با سوره قدر

یادگیری انگلیسی با سوره قدر می تواند ارزش این شب را دو چندان نماید. هم به این سفارش پیامبر عمل کرده ایم که فرموده “اطلبوا العلم من المهد الی الهد” (ز گهواره تا گور دانش بجوی). هم این که به بهانه یادگیری انگلیسی، در آیات ارزشمند این سوره بیشتر تعمق می کنیم.

 

از آنجایی که ارزش‌آفرینی و اندازه‌گیری  مقدّرات در شب قدر صورت می گیرد و ارزش این شب از هزار ماه بالاتر است، به همین خاطر تصمیم گرفتم در برنامه لایو بیست و دوم به آموزش نکات گرامری، لغات و اصطلاحات سوره ۹۷ قرآن (سوره قدر) و نیز اصطلاحاتی در خصوص ماه رمضان بپردازم.

 

امیدوارم از این آموزش لذت ببرید. لطفا نظرات خود را در مورد این آموزش برای من درج کنید.

 

He is a reciter of the Quran. He recites Quran every day.

اون قاری قرآنه. او هر روز قران تلاوت می کنه.

 

 

 

The Koran (Kor’an) is the sacred Book of Muslims.

قرآن کتاب مقدس مسلمانان است.

 

During Ramadan, Muslims fast (abstain from foods and drinks) from sunrise to sunset.

در ماه رمضان، مسلمانان از طلوع تا غروب خورشید روزه می گیرند.

 

They usually break their fast on sunset.

آنها معمولا غروب آفتاب افطار می کنند.

 

What meals should we eat for suhoor/ pre-dawn to keep our energy up and ensure an easier fast?

برای این که انرژی مون رو حفظ کنیم و راحت روزه بگیریم، سحری چی باید بخوریم؟

 

I’ve been up since the crack of dawn.

از کله سحر بیدارم.

 

  

In the name of God, the Compassionate, the Merciful.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

 

We sent it down on the Night of Destiny/ Decree.

﴿١﴾ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ

ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل كرديم.‏

 

But how would you know/ what will convey to you what the Night of Destiny/ Decree is?

﴿٢﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ

و تو چه دانی که شب قدر چیست؟

 

همانگونه که در این آیه می بینید،این جملات حالت سؤالی دارند یعنی بعد از کلمات پرسشی  ابتدا از فعل کمکی و سپس از فاعل استفاده شده است.

 

همانگونه که در این آیه می بینید،کلمه پرسشی را در وسط جمله بکار بردیم، ساختار جمله بعد از آن بصورت یک جمله خبری است، یعنی اینکه بعد از کلمه پرسشی ابتدا فاعل و سپس  فعل را می آوریم. مثال:

 

We know where they live.           

ما مي‌دانيم که آنها کجا زندگی مي‌کنند.

 

 I remember what she said

آنچه را که او گفت بخاطر می آورم.

 

The doctors wonder why he can’t sleep.

پزشکان متعجبند چرا او نمی تواند بخوابد.

                                    

I don’t know what did you study.   (غلط)

I don’t know what you studied.      (صحيح)

 

 

The Night of Destiny/ Decree is better than a thousand months.

 

﴿٣﴾ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است‏.

 

صفت تفضیلی: هرگاه دو شخص یا دو چیز را با همدیگرمقایسه کنیم و بخواهیم بگوییم یکی از آن دو شخص یا دو چیز  کیفیت یا صفتی را بیشتر از آن دیگری دارا است، از صفت تفضیلی استفاده میکنیم. صفت تفضیلی به دو شکل زیر ساخته می‌شود:

 

الف) صفات یک بخشی (مثل cold) یا صفات دو بخشی منتهی به y (مثل easy, busy ) یا صفات منتهی به er  (مثل clever) با ساختار زیر ساخته می‌شوند.

 

صفت + er + than

 

The Nile is longer than the Amazon.

رودخانه نیل از رود آمازون درازتر است.   

 

نکته: فرم‌های بی‌قاعده صفات: چهار صفت (good ,bad ,many/much) برای تبدیل شدن به صفت تفضیلی یا عالی از ساختارهای فوق پیروی نمی‌کنند و قواعد مخصوص به خود را دارند به این شرح:

 

یادگیری انگلیسی با سوره قدر

 

مثال:

 My English is better than my brother.

انگلیسی من از انگلیسی برادرم بهتر است.

 

یادگیری انگلیسی با سوره قدر

 

When I was a child I was the best swimmer in my school.

وقتی بچه بودم بهترین شناگر در مدرسه بودم.

 

My handwriting is worse than your handwriting.

دستخط من از دستخط تو بدتر است.

 

He is the worst student in the class.

او بدترین دانش آموز کلاس است.

 

Love is more important than money.

عشق از پول مهمتر است.

 

Tehran is the most expensive city in Iran.

تهران گران ترین شهر ایران است.

 

ب) صفات دوبخشي (مثل famous) یا صفات چند بخشی (مثل expensive) با ساختار زیر ساخته می‌شوند:   

 

more + صفت + than

 

An armchair ismore comfortable than a chair.

مبل از صندلی راحت تر است .

 

Imagination is more important than knowledge.

تخیّل از دانش مهمتر است.

 

نکته: پس از as یا than در صورتیکه نخواهیم از اسم استفاده کنیم حتماً باید یا از ضمیر مفعولی استفاد کنیم و یا از ضمیر فاعلی باضافه فعل کمکی. مثال:

She is taller than me. = She is taller than I am.

او از من قد بلند تر است.

          

She is taller than I.   (غلط)

 

In it descend the angels and the Spirit, by their Lord’s permission/ by the leave of their Lord, with every command.

﴿٤﴾ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ

در آن [شب‏] فرشتگان‏، با روح‏، به فرمان پروردگارشان‏، براي هر كاري [كه مقرّر شده است‏] فرود آيند.

 

Peace it is—until the break/ rise of dawn.

﴿٥﴾ سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ

آن شب‏ تا دمِ صبح‏، صلح و سلام است.

 

What would you like to eat?

میل داری چی بخوری؟

I feel like having hamburgers today./ Hamburgers it is.

امروز هوس خوردن همبرگر دارم. / قطعا همبرگر.

 

Where shall we go today?

امروز کجا بریم؟

To the beach./The beach it is.

ساحل. / قطعا ساحل.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پرش از سطح متوسط به سطح پیشرفته زبان انگلیسی

پرش از سطح متوسط به سطح پیشرفته زبان انگلیسی چگونه ممکن است؟

 

طی تجربه چندین ساله خود در حوزه آموزش زبان انگلیسی، زبان آموزان زیادی رو دیده ام. برخی از آن ها از سطح مناسبی از انگلیسی برخوردار بودن و برخی دیگر تا ترم های بالای کلاس های زبان شرکت کرده اند. اما بعد ناگهان به دلایلی یادگیری زبان رو رها کردن.

وقتی دلیلشو ازشون پرسیدم، گفتن که احساس می کردیم دیگه چیز جدید و تازه ای به اطلاعاتمون اضافه نمی شه و از اون جا به بعد همش تکراری هست.

 

شاید این صحبت ها برای شما هم آشنا باشه یا خودتون هم چنین حسی داشتین یا تو این موقعیت قرار دارین!

 

اگرچه این دلایل ممکنه در ظاهر درست باشن و تا حدودی سخت باشه که بشه مقدار پیشرفت رو بعد از رسیدن به سطح متوسطی از دانش زبانی به سه دلیل زیر اندازه گیری کرد؛ اما تو این مقاله راهکارها و راه حل هایی بهتون ارائه و پیشنهاد می شه، تا بتونین مقدار پیشرفتتون رو محاسبه و خیلی راحت سطح خودتون رو از متوسط به پیشرفته ارتقاء بدین! پس با من همراه باشین.

 

دلایل دشواری مشاهده پیشرفت و ترقی در یادگیری زبان انگلیسی:

 

1. پیشرفت ها به سختی دیده می شوند

وقتی برای اولین بار شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کنین، همه چیز براتون تازگی داره و جذاب هست و خیلی علاقه دارین تا سریع پیش برین تا به آخرش برسین. اما یادگیری زبان مثل یادگیری یک برنامه کامپیوتری نیست و هیچ پایانی در یادگیری اون وجود نداره؛ بلکه همیشه مطالب جدید و تازه ای برای یاد گرفتن هست.

 

پرش از سطح متوسط به سطح پیشرفته زبان انگلیسی

 

اما واقعیتی که هست اینه که اکثر افراد وقتی به سطح متوسطی از دانش زبانی می رسن، اینطور فکر می کنن که الان بیشتر قواعد گرامری رو می دونن و از این به بعد همش تکراری میشه! پس چرا وقتی که بعد از این پیشرفتی در خود نمی بینن، ادامه بدن؟ همین ناتوانی در اندازه گیری پیشرفت هست که باعث میشه افراد انگیزه خودشون رو برای ادامه یادگیری و رسیدن به سطح پیشرفته از دست بدن.

 

اما باید بدونین که شما دائماً در حال پیشرفت، هر چند کوچک و ناچیز در راه رسیدن به سطح پیشرفته هستین و این پیشرفت رو با سه روش زیر می تونین در خودتون مشاهده کنین:

  • کلمات passive بیشتری یاد دارین (می‌تونین متون را سریع‌تر بخونین و درک کنین)
  • راحت تر و سلیس تر صحبت می کنین (دیگر نیازی ندارین که هر بار بین صحبت هاتون توقف کنین و به چیزی که می خواین بگین، فکر کنین)
  • مهارت های شنیداری شما بهتر شده (به خصوص اگه به طور مرتب به زبان انگلیسی گوش کرده باشین)

 

2. سطح زبان انگلیسی شما همین الان برای بسیاری از موقعیت ها مناسب است

دومین دلیل که به خاطر اون فکر می کنین دیگه نیازی به ادامه یادگیری ندارین، این هست که شما می بینین با همون سطحی که دارین، می تونین خیلی خوب هرچند با اشتباهاتی، بخونین، بنویسین یا حتی صحبت کنین و کارهاتونو پیش ببرین و به هدفتون برسین،  پس چه نیازی هست تا یادگیریتون رو ادامه بدین؟

 

پرش از سطح متوسط به سطح پیشرفته زبان انگلیسی

 

اما اتفاقی که این جا میوفته و من هم بسیار شاهد اون بودم، این هست که شما دارین اشتباهاتتون رو بارها و بارها بدون این که متوجه باشین، تکرار می کنین و در آخر اون اشتباه ها تو ذهنتون نهادینه می شن، به طوری که بعداً اصلاحشون خیلی سخت میشه.

 

برای این که شاهد تفاوت چشمگیری در سطح زبانی خودتون باشین بهتره بدونین که با اصلاح همین اشکالات به ظاهر کم اهمیت و ناچیز و کار روی این سه مورد زیر به نتیجه مطلوبی خواهید رسید:

افعال و حروف اضافه

تفاوت مصدر با اسم مصدر

تفاوت زمان ساده با استمراری

 

3. دایره لغت شما در یک سطح محدود شده یا باقی مانده است.

مورد دیگه ای که خیلی باهاش برخورد داشتم، این بوده که اغلب زبان آموزها فکر می کنند که چون معنی فیلم هایی که می بینن و یا متونی که می خونن رو خوب متوجه می شن، پس دیگه نیازی ندارن که کلمات و اصطلاحات جدیدی یاد بگیرن و نتیجش میشه دو تا جمله پایین که اکثراً میگن:

“من همیشه از یک سری کلمات یکسان و همیشگی تو انگلیسی استفاده می کنم.”

“دانش لغتی من تو سطح پایه و ابتدایی گیر کرده.”

 

پرش از سطح متوسط به سطح پیشرفته زبان انگلیسی

 

ممکنه این موارد برای شما هم آشنا باشه؛ اما همین مورد به ظاهر ناچیز، اصلی ترین مانع رسیدن شما به سطح پیشرفته است. چرا؟ چون وقتی دارین صحبت می کنین، متوجه می شین که با این که دانش خوبی از زبان انگلیسی دارین، اما نمی تونین اونطور که باید و شاید از کلمات و جملات درست استفاده کنین و بعد از مدتی انگیزه و امیدتون به انگلیسی صحبت کردن رو از دست میدین.

 

اما خوشبختانه راهکارهای خیلی کاربردی برای رفع این سه مشکل عنوان شده وجود داره که در ادامه با اون ها آشنا می شین:

 

راه مستقیم گذر از سطح متوسط به سطح پیشرفته

راهکارهای زیر به شما برای رسیدن به سطح پیشرفته کمک می کنن؛ اما باید یادتون باشه که محکم، استوار و مصمم باشین  و در نیمه راه منصرف نشین. چون این راه به تلاش و پشتکار زیاد نیاز داره. البته اگه هدف قلبی و واقعیتون یادگیری زبان باشه، نه تنها راه سختی براتون نیست، بلکه جالب و سرگرم کننده هم خواهد بود.

 

1. به طور مداوم برای یادگیری، زمان اختصاص دهید

زمان، مهم ترین اصل پیشرفت در هر کاریه. وقتی به طور مستمر برای یه کار وقت می گذارین، نشون میده که به پیشرفت در اون کار واقعاً علاقه مند هستین. پیشنهاد من روزی ده دقیقه است؛ البته اگه بتونین اونو به بیست دقیقه افزایش بدین، عالی تر میشه و سعی کنین اوقاتی باشه که در اون احساس نشاط و سرزندگی می کنین.

 

2. روی اشکالات خود کار کنید

 

پرش از سطح متوسط به سطح پیشرفته زبان انگلیسی

 

بهتره که 30 دقیقه از وقت خودتون رو به شناسایی اشکالات و نقاط ضعف خودتون اختصاص بدین و سپس اون ها رو یکی پس از دیگری حذف کنین.

 

3. از اصلاحات و کلمات بومی زبان بیشتری استفاده کنید

سومین راهکار اینه که حین خوندن مطالب انگلیسی، اصطلاحات و کلماتی که بومی زبان های اون استفاده می کنن رو یادداشت و جمع آوری کنین و بعد سعی کنین از اون ها تو جملاتتون استفاده کنین.

 

یک راه خیلی آسون برای این کار اینه که از “قالب های” انگلیسی استفاده کنین.

 

“قالب ها”، همون عبارت ها، کالوکیشن ها و افعال عبارتی در انگلیسی هستن. خوبیه قالب ها این هست که وقتی از اون ها استفاده می کنین، دیگه لازم نیست موقع صحبت کردن صبر کنین و به چیزی که می خواین بگین فکر کنین و اونو تو ذهنتون به انگلیسی ترجمه کنین.

 

بلکه چون از درست بودن اون قالب مطمئن هستین، می تونین تمرکزتون رو به ادامه صحبت هاتون بذارین. پس استفاده از “قالب های” انگلیسی هم کمکتون می کنه که روان تر و بدون وقفه صحبت کنین و هم این که بیشتر شبیه افراد زبان اصلی باشین.

 

سخن آخر: هیچوقت انگیزتون در پیشرفت رو از دست ندین و همیشه دنبال راهی برای لذت بخش تر کردن یادگیری برای خودتون باشن. سعی کنین در مورد موضوعات مورد علاقتون صحبت کنین و از اصطلاحات جالب و جذابی که قبلاً جمع آوری کردین در اون استفاده کنین.

 

یادتون باشه رسیدن به سطح پیشرفته، یه پروسه بلند مدته و نیازمند مرور مداوم و همیشگی چیزهاییه که یاد گرفتین. پس از زمان غافل نشین. منتظر نظرات شما در مقاله پرش از سطح متوسط به سطح پیشرفته زبان انگلیسی هستم.

 

 

 

 

پکیج خودآموز انگلیسی واقعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مشاغل به انگلیسی

مشاغل به انگلیسی

مشاغل به انگلیسی چه هستند؟ اغلب ما بچه که بودیم وقتی از ما می‌پرسیدند که میخواهی در آینده چه کاره شوی معمولاً جواب میدادیم دکتر یا خلبان. هر چند همه ما خلبان و دکتر نشدیم، اما تصویر ذهنی ما از یک شغل در نهایت در تعیین مسیر شغلی ما تا حد بسیار زیادی  تاثیر داشته است.

 

کودکان سعی می کنند همواره از اهل فامیل و نیز شخصیت های مورد علاقه خود در کتاب ها و کارتون ها شغل مورد علاقه آینده خود را پیدا کنند. بنابراین بد نیست که از واژگان مربوط به مشاغل به انگلیسی را به آنها آموزش دهیم تا هم به گسترش دایره واژگان آنها کمک کنیم و هم اینکه آنها را نسبت به ایجاد احساس مسئولیت نسبت به کار متعهد بار بیاوریم.

 

البته تعداد شغل ها و حرفه ها به انگلیسی فراوان هستند اما در این مقاله به معرفی مهم ترین رایج ترین شغل ها می پردازیم. شما می توانید این لغات را به فرزندان خود آموزش دهید و همینطور در فعالیتها و بازیهای گروهی از آن ها استفاده کنید.

1. Civil servant/ Civil-service employee

کارمند دولتی

 

مشاغل به انگلیسی

 

2. Pharmacist

دارو فروش، دارو ساز

 

3. Judge

قاضی

 

4. Paramedic

پیراپزشک

 

5. Veterinary / Vet

دامپزشک

 

6. Plumber

لوله کش

 

7. Janitor

سرایدار

 

مشاغل به انگلیسی

 

8. Cashier

صندوقدار

 

9. Insurance agent

نماینده  بیمه

 

10. Hairdresser

آرایشگر

 

11. Cobbler

کفاش

 

12. Greengrocer

میوه فروش

 

 

13. Tailor

خیاط

مشاغل به انگلیسی

 

14. Electrician

برقکار

 

15. Surgeon

جراح

 

16. Secretary

منشی

 

17. Repairman

تعمیرکار

 

18. news anchor

گوینده

 

مشاغل به انگلیسی

 

19. Construction worker

کارگر ساختمان

 

20. Housekeeper

مستخدم، کلفت

 

21. Gardener

باغبان

 

22. Flight attendant

مهماندار هواپیما

 

23. Firefighter

آتش نشان

 

24. Engineer

مهندس

 

25. Carpenter

نجار

 

26. Architect

معمار

 

مشاغل به انگلیسی

 

27. Journalist

خبرنگار

 

28. Housewife

خانم خانه دار

 

 29. Masseur

ماساژور

 

30. Masseuse

 ماساژور زن

 

31. Florist

 گل فروش

 

32. Midwife

ماما

 

33. Glazier

 شیشه بر

 

مشاغل به انگلیسی

 

34. Chef

 سر آشپز

 

35. Dressmaker

 خیاط زنانه

 

36. Calligrapher

 خوشنویس

 

37. Clergyman

 روحانی

 

امیدوارم از مقاله مشاغل به انگلیسی لذت برده باشید. حالا نوبت شماست که به انگلیسی برای من بنویسید شغلتون چیه؟ می تونید حتی فراتر برید و شغل پدر، مادر و یا همسرتون رو هم بنویسید. راستی اگر شغلی هست که فکر می کنید باید به این لیست اضافه بشه، لطفا در بخش نظرات برای من بنویسید:)

 

 

 

 

کتاب مکالمه بدون گرامر

 

 

5 عادت مهلک در یادگیری زبان

5 عادت مهلک در یادگیری زبان

اگه سال ها است انگلیسی می خونید ولی هنوز پیشرفت قابل توجهی نداشتید، احتمال خیلی زیاد یکی از 5 عادت مهلک در یادگیری زبان زیر رو دارید و باید هر چه زودتر این عادات را ترک کنید!

 

عادت شماره 1:

سعی کنید هر بار دهها لغت رو حفظ کنید اما هیچ وقت از اونها در رایتینگ و اسپیکینگ استفاده نکنید!

 

5 عادت مهلک در یادگیری زبان

 

چرا این عادت بده؟ چون:

  • حفظ تعداد زیادی لغت در یک جلسه فقط باعث میشه اون اطلاعات به حافظه کوتاه مدت شما وارد بشه نه حافظه بلند مدت شما.
  • با این کار به مغزتون استرس وارد می کنید نه آرامش!

 

راه حل چیه؟

  • سعی کنید لغات را به صورت گروه های کوچک مثلا 5 یا 7 تایی حفظ کنید و با این کار یک عادت منظم ایجاد کنید
  • آرامش خودتون رو حفظ کنید و سعی کنید بر اساس توانایی خودتون آروم آروم یاد بگیرید و جلو برید.

 

عادت شماره 2:

بجای مکث کردن مدام هی بگین “اووم، هوووم”

 

چرا این عادت بده؟ چون:

  • باعث میشه موقع صحبت کردن به نظر مخاطبتون بی اعتماد به نفس به نظر برسید.
  • باعث  میشه مخاطب نسبت به حرفی که بهش می زنید بهتون شک کنه.

 

راه حل چیه؟

در صورت نیاز به صورت مخاطبتون نگاه کنید و مکث کنید.

از مخاطب سوال بپرسید و برای خودتون زمان بخرید. مثلا بپرسید “?What do you think” نظر شما چیه؟

 

عادت شماره 3:

به جای این که فقط صحبت کنید مدام از مخاطب عذر خواهی کنید.

 

چرا این عادت بده؟ چون:

  • باعث میشه افراد خیلی روی شما حساب نکنن. It makes people think less of you.
  • اثرگذاری سخنان شما رو کم می کنه. به عبارتی باعث میشه افراد خیلی به حرفتون اعتماد نکنن.

 

راه حل چیه؟

  • اصلا اهمیتی ندید که دیگران در موردتون چه فکری می کنن.
  • به راحتی حرفتون رو بزنید و نگران اشتباهات گرامری نباشید.

 

عادت شماره 4:

بجای این که خودتون رو برای پیشرفت کردن تشویق کنید مدام از خودتون انتقاد کنید.

 

5 عادت مهلک در یادگیری زبان

چرا این عادت بده؟ چون:

  • باعث میشه خودتون رو با دیگران مقایسه کنید و فکر کنید اونها از شما بهتر هستن.
  • هیچ وقت پیشرفتهای خودتون رو نمی بینید.

 

راه حل چیه؟

پیشرفتها و اهدافی که بهشون رسیدید رو بنویسید و مستند سازی کنید و ببینید چقدر رشد کردید.

 

عادت شماره 5:

مدام با زیرنویس فارسی فیلمها رو تماشا کنید.

 

چرا این عادت بده؟ چون:

  • این کار باعث میشه نتونید به انگلیسی فکر کنید.
  • هیچ وقت نتونید در موقعیتهای واقعی منظور خودتون رو موقع اسپیکینگ بیان کنید.

 

راه حل چیه؟

  • فیلمها رو با استفاده از زیرنویس انگلیسی ببینید و در صورت نیاز نت برداری کنید.
  • به نحوه استفاده از اصطلاحات در موقعیت های مختلف در یک فیلم توجه کنید.

 

عادت اشتباه شما در یادگیری زبان انگلیسی چیه؟ به نظرتون راه حل رفع این عادت اشتباه چیه؟ لطفا نظرت رو برای ما در زیر همین مقاله 5 عادت مهلک در یادگیری زبان بنویس!

 

 

 

سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به انگلیسی

در این مقاله می خوام سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به انگلیسی رو براتون بگم.

 

مصاحبه شغلی – interview، از اون قبیل مصاحبه هاست که معمولاً برای هر فردی در دوره کاری‌ اش اتفاق می‌افته. ماهیت مصاحبه شغلی به خودی خود استرس زاست و اگه فرد برای اولین بار هست که قصد داره در اون شرکت کنه و یا هیچ شناخت و ایده ای از روند مصاحبه شغلی نداره، نه تنها استرسش چندین برابر میشه، بلکه به کل گیج و سردرگم هم میشه.

 

اما اگه از قبل درباره روند شروع تا پایان مصاحبه اطلاع داشته باشید چی؟ باز هم استرس داره؟ البته که داره. اما تا حدودی از میزان سردرگمی و استرسش کاسته میشه و باعث میشه با اعتماد به نفس بیشتری سر قرار حاضر بشین.

 

از طرف دیگه، گاهی اوقات پیش میاد که مصاحبه شغلی – interview به زبان انگلیسی انجام میشه و نیاز هست که متقاضی به سوالاتی از قبیل سابقه کاری، توانایی هایی که داره و دلایلش برای انتخاب پستی که می خواد در اون مشغول به کار بشه، به زبان انگلیسی پاسخ بده. که بدیهی است تسلط به مکالمه انگلیسی است یکی از شروط لازم برای این منظور است.

 

برای همین تصمیم گرفتم در این مقاله، به عنوان یک راهنما از سیر تا پیاز روند آماده شدن برای مصاحبه شغلی (قبل از مصاحبه تا بعد از مصاحبه) رو باهاتون به اشتراک بگذارم تا هم با آمادگی و اعتماد به نفس بیشتری در جلسه مصاحبه حاضر بشین و هم مصاحبه کننده ها رو با جواب هاتون تحت تاثیر قرار بدین!

 

این مقاله شامل دو بخش میشه: بخش اول که روند کلی مصاحبه هست و متعاقب اون شرایط و ابهاماتی که ممکنه در روند مصاحبه داشته باشین و یا باهاشون روبرو بشین و همچنین نحوه برخورد با اون شرایط و پاسخ دادن به اون سوالات. و بخش دوم، رایج ترین پرسش هایی که به احتمال زیاد در مصاحبه شغلی ازتون پرسیده میشه، به همراه پاسخ های مربوطه رو براتون آوردم. امیدوارم مفید واقع بشه و به کارتون بیاد.

 

 

سوالات مربوط به قبل از مصاحبه

 

1- چه لباسی باید بپوشم؟

اگه بخواهید طبق باورهای قدیم برای مصاحبه شغلی آماده بشین، باید یک کت و شلوار تیره رنگ بپوشین، همراه با یه پیراهن یقه بسته و کفش های واکس زده و کاملاً براق! اما واقعیت اینه که نحوه لباس پوشیدن شما تا حد زیادی بستگی به نوع کاری داره که برای اون درخواست دادین.

 

مثلاً این نوع پوشش بیشتر برای محیط های سنتی و رسمی مثل بانک ها و شرکت های حقوقی مناسب هست، اما برای شرکت های استارت آپی و خلاقانه، لباسهای سبک اسپرت تمیز و مرتب (ترکیبی از لباس رسمی و غیر رسمی)، عالی جواب میده.

 

2- چه سوالاتی باید از قبل از مصاحبه کننده بپرسم؟

اینکه از تمام جزئیات کوچک اطلاع داشته باشین، در اعتماد به نفس شما در روز مصاحبه تاثیر بسزایی خواهد داشت. برای همین خیلی خوبه که اگه ابهام یا سوالی دارین، رفعش کنین. مثلاً بدونین که قراره با چه کسی یا کسانی ملاقات کنین، یا اینکه آیا باید از مسیر خاصی به محل مصاحبه برسین، مصاحبه چقدر طول میکشه و یا  آیا برای مصاحبه باید چیزی آماده کنین یا نه.

 

3- چه چیزهای باید همراه خودم ببرم؟

بهتره که سه تا کپی از رزومۀ خودتون، چند تا از بهترین نمونه کارهاتون (اگه موجود هست) دفترچه یادداشت، خودکار و وسایل معمول همیشگی (پول، گوشی سایلنت شده، قرص خوشوبوکننده دهان) همراهتون باشه.

 

از سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی

 

4- چه چیزهای باید برای مصاحبه آماده کنم؟

قطعاً قبل از شروع هر مصاحبه شغلی interview، نمونه سوالاتی که احتمال داره تیم استخدامی ازتون بپرسن رو جمع آوری و مرور می کنین. اما این نکته رو به خاطر داشته باشن که هیچ ضرورتی نداره که همون جواب هایی رو بدین که تو نمونه سوال ها آوردن. بلکه خیلی بهتره که خودتون باشین و جواب هاتون براساس تجربیاتی باشه که تا به حال به دست آوردین؛ چون باعث میشه آرامش و اعتماد به نفس بالاتری در روز مصاحبه داشته باشین.

 

5- چه اندازه باید در مورد شرکت تحقیق کنم؟

در یک کلمه، هرچقدر که می تونین. شما باید از عملکرد شرکت، پیشینه مصاحبه کنندگان، و هر رویداد و خبری که به شرکت مربوط میشه اطلاع کامل داشته باشین. همچنین می تونین از تجربیات موجود در سایت های استخدامی که کاربران مطرح کردن نیز استفاده کنین.

 

6- بهتر است چه وقت در محل مصاحبه حاضر باشم؟

هرچه زودتر، بهتر. شما باید ترافیک و عوامل دیگه رو در نظر بگیرین و نیم ساعت قبل از شروع مصاحبه اونجا حضور داشته باشین. نکته ای که در اینجا باید بخاطر داشت اینه که: اگه زودتر رسیدین، به منشی اطلاع ندین؛ بلکه روی یک صندلی بنشینین و افکار و جواب هایی که قرار هست بگید رو یک بار دیگه مرور کنین و پنج دقیقه مونده به شروع مصاحبه، به منشی اطلاع بدین. (از اون نکته ها بود:) )

 

7- اگر احتمال دارد دیرتر برسم، باید چیکار کنم؟

بخاطر همینه که میگیم زودتر حرکت کنین تا نیم ساعت قبل از شروع مصاحبه اونجا باشین. اما گاهی اوقات یکسری عوامل پیش بینی نشده هم اتفاق می افته که اجتناب ناپذیرن. اگه به هردلیلی ممکنه دیرتر به قرار مصاحبه برسین، با منشی تماس بگیرین و بپرسین که آیا برای رسیدن به محل مصاحبه، راه نزدیک تر و بدون تاخیر در ترافیک هست یا نه و اگه باز هم با تأخیر رسیدین، اصلاً به روی خودتون نیارین و خیلی عادی رفتار کنین.

 

8- اگر برای روز مصاحبه بیمار شده باشم، باید چیکار کنم؟ باید قرار را کنسل کنم؟

بهتره که از این اتفاق اجتناب بشه. اگه از قبل احساس کسالت داشتین و فکر کردین که نمی تونین در روز مصاحبه حاضر بشین، تماس بگیرین و بخواین تا قرار رو به یه روز دیگه موکول کنن. اما اگه در همون روز احساس بیماری کردین، از خودتون بپرسین که آیا واقعا می تونم امروز بهترین خودم رو ارائه کنم و تیم مصاحبه کننده رو تحت تاثیر عملکردم قرار بدم و روز موفقی خلق کنم یا نه؟ اگه جوابتون منفی بود، هرچه سریع تر تماس بگیرین و یا ایمیل بزنین و سعی کنین در نزدیکترین روز ممکن یه قرار جایگزین ترتیب بدین.

 

 

سوالات مربوط به هنگام مصاحبه

 

9- آیا من باید زودتر دست بدهم یا صبر کنم تا مصاحبه کننده اول دست بدهد؟

دست به کار شین و آغازگر ارتباط باشین. با این کار نشون میدین که شخصیتی خونگرم، محکم و قاطع دارین.

 

10- کجا باید بنشینم؟

بعد از اینکه با مصاحبه کننده ها دست دادین، منتظر شین تا اون ها جای شما رو بهتون نشون بدن و یا بپرسین که کجا باید بشینین. بعد از نشستن، وسایل شخصیتون از قبیل گوشی همراه، سوییچ ماشین و یا کیفتون رو روی میز قرار ندین. این موارد رو داخل کیفتون بگذارید و کیفتون رو کنار میز قرار بدید.

 

11- با چه حالتی باید بنشینم تا هم حرفه ای به نظر برسم و هم علاقه مند؟

از قدرت زبان بدن غافل نشین. صاف بنشینین، که نشون میده حرفه ای هستین، و کمی به جلو خم بشین تا این مفهوم رو برسونه که به موضوع علاقه مند هستین. دو تا پاهاتون رو روی زمین قرار بدین و یا یه پاتون رو بر روی پای دیگتون بندازین. اگه نمی خواین مضطرب و نگران به نظر برسین، دستاتون رو روی زانوهاتون قرار ندین؛ و بجای اون، با خیال راحت بازوهاتون رو روی صندلی قرار بدین.

 

12- اگر آب یا چای تعارف کردند، باید قبول کنم؟

صد در صد. حتی اگه تشنه نیستین، این کار رو انجام بدین، چون با اینکار می تونین برای پاسخ دادن به سوالات دشوار زمان بخرین و یا در صورت اضطراب، به خودتون مسلط بشین.

 

13-  اگر قرار مصاحبه در رستوران بود، بهتر است چه چیزی سفارش دهم؟

بهترین کاری که در اینگونه موقعیت ها می تونین انجام بدین، این هست که حق انتخاب رو به مصاحبه کننده ها بسپارین. با حالت خودمانی ازشون بپرسین آیا قبلاً هم به اون رستوران اومدن و اینکه به نظرشون بهتره چه غذایی سفارش بدین – با اینکار می تونین به درکی از محدوده قیمت مناسب برسین.

 

اگه باز هم چیزی دستگیرتون نشد، اجازه بدین مصاحبه کننده ها اول سفارش بدن و بعد شما هم چیزی در همون رنج قیمت سفارش بدین. حواستون باشه غذایی رو انتخاب کنین که خوردنش در حین صحبت کردن راحت باشه (مثلاً خوردن سالاد خیلی راحت تر از خوردن یک همبرگر بزرگه).

 

14- چند درصد از زمان رو باید به صحبت کردن و چند درصد رو باید به گوش دادن اختصاص بدم؟

باید بین این دو تعادل برقرار کنین. مکالمه باید طوری باشه که هم بتونین خودتون رو کامل معرفی کنین و هم صحبت های مصاحبه کننده رو در مورد موقعیت شغلی کامل بشنوین. یک مکالمه طبیعی و راحت. اگه فکر می کنین که ممکنه خیلی پرحرفی کنین، به هر سوال فقط با یک جواب یا ایده پاسخ بدین و بعد سکوت کنین. اما اگه به نظرتون ممکنه حرف کم بیارین، از قبل با دوستتون تمرین کنین و با پاسخ به چند سوال درباره خودتون و یا شرکت ببینید که بهتره جواب هاتون رو چطور گسترش بدین.

 

از سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی

 

15- چقدر حرفه ای و چقدر خونگرم به نظر برسم؟

بهتره ترکیبی از هردو رو داشته باشین. بدون شک تمایل دارین حرفه ای به نظر برسین، اما هیچکس دلش نمی خواد یه شخص عبوس و خشک رو استخدام کنه! به عبارت دیگه، خیلی خوبه که لبخند بزنین و به گونه ای رفتار کنین که نشون بده دارید از مصاحبه لذت می برین.

 

همچنین می تونین از حالت مصاحبه کننده هاتون کمک بگیرین- اگه خشک و جدی هستن، شما هم جدی باشین؛ اما اگه خنده رو هستن و شوخی میکنن، شما هم مقداری شوخ طبعی به جواباتون اضافه کنین. نتایج تحقیقات نشون میده که خونگرم و دوستانه بودن در اکثر مواقع میتونه کمک زیادی به موفقیت در مصاحبه داشته باشه.

 

16- چطور باید از شغلی که قصد ترک کردنش را دارم، صحبت کنم؟

یکی از سوالاتی که قطعاً ازتون پرسیده میشه اینه که: چرا قصد دارین کار قبلیتون رو ترک کنین؟ سعی کنین در جواب به اون مثبت نگر باشین – چون با بد گفتن از کارفرماهای قبلیتون، چیزی به دست نمیارین. پاسختون به این سوال به گونه ای باشه که نشون بده دلیلتون، علاقه مندی به فرصت های جدید هست و موقعیتی که برای اون درخواست دادین، مناسب تر از موقعیت فعلی یا قبلی شماست. مثلاً بگید: “من واقعاً دوست دارم عضوی از کل فرآیند توسعه محصول باشم، و می دونم که اینجا، این فرصت رو به دست خواهم آورد.”

 

17- آیا باید به کارفرما بگم که اخراج شدم؟

تا زمانی که ازتون نپرسیدن، لزومی نداره که مطرح کنین و اگه ازتون پرسیده شد، احتیاجی نیست که موضوع رو با تمام جزئیاتش تعریف کنین. جمله ای ساده در حد “متاسفانه، اخراج شدم” کافیست. بیشتر روی موضوعاتی از قبیل اینکه چطور رشد کرده اید و چگونه در نهایت به اهداف کاری و زندگی خودتون نزدیک شده اید مانور بدین- و بعد به اون موقعیت شغلی اشاره کنین و نقاط قوت خودتون رو به عنوان یک کاندید عنوان کنین.

 

18- اگر با سوالی دستپاچه کننده رو به رو شدم، باید چه کار کنم؟

اگه سوالی غیر منتظره ازتون پرسیده شد، باید کاری کنین تا برای پیدا کردن جواب مناسب به اون زمان بگیرین. بهتره قبل از شروع مصاحبه برای این مورد هم برنامه ریزی و عبارت هایی رو آماده کرده باشین تا در این مواقع از اون ها برای گرفتن زمان برای جمع کردن افکارتون استفاده کنین. دو تا استراتژی که اینجا به کارتون میاد این ها هستن که: خود سوال رو قبل از جواب دادن تکرار کنین و یا با طمأنینه بگین “خب، سوال خوبیه. فکر کنم که باید بگم …” اما اگه هنوز هم سردرگم بودین، ازشون بخواهید براتون یه لیوان آب بیارن یا یه کاغذ بهتون بدن و یا کمی زمان برای فکر کردن در اختیارتون قرار بدن.

 

19- اگر با سوالی خلاف و نامرتبط رو به رو شدم، چه عکس العملی باید نشان دهم؟

پاسخ به این سوال، بستگی به سوالی داره که ازتون پرسیده میشه. در کل، شما مجبور نیستین که به اینگونه سوالات جواب بدین، اما قطعاً هم نمی خواین که مصاحبه کننده رو ناراحت کنین. بهترین کار اینه که از مصاحبه کننده بپرسین که چرا این سوال رو می پرسه و آیا دلیل منطقی برای اون داره و از چیزی نگران هست؟ سپس جوابی متناسب با رفع اون نگرانی بیان کنین و ادامه صحبت هاتون رو برگردونین به نقاط قوتی که برای اون موقعیت شغلی دارین.

 

20- آیا باید مسائل مربوط به خانواده، فرزندان، سرگرمی و یا زندگی شخصی خودم را مطرح کنم؟

پاسخ به این سوال هم بستگی به مواردی از قبیل: نوع شرکتی که برای آن درخواست دادین، رابطه ای که با مصاحبه کننده برقرار کردین و جریان کلی مصاحبه داره که مشخص میکنه بهتره به این موارد اشاره کنین یا نه.

 

21- آیا می توانم یادداشت برداری کنم؟

بله حتماً. اما حواستون باشه در اینکار زیاده روی نکنین. احتیاجی نیست همه چیز رو یادداشت کنین. فقط مواردی رو که قصد دارین درباره اون ها سوال کنین یادداشت کنین. با اینکار نشون میدین که فردی با ملاحظه و مشتاق هستین.

 

22- چطور متوجه شوم که روند مصاحبه خوب پیش می رود یا نه؟

با دقت در حالات و رفتارهای مصاحبه کننده ها تا حدودی میشه متوجه شد که مصاحبه داره چطور پیش میره. اگه پاهاشون رو به زمین می کوبن، به ساعت نگاه می کنن و یا تمایلی به پرسیدن سوالات تکمیلی ندارن، نشونه هایی از خوب پیش رفتن روند مصاحبه نیست.

 

23- اگر شرایط خوب پیش نرفت، باید چه کار کنم؟

ابتدا یک بررسی سریع انجام بدین که چرا این اتفاق افتاده: آیا به این دلیل بوده که فقط به یک سوال پاسخ اشتباهی دادین، یا کار دیگه ای هم کردین؟ مثلاً پرحرفی کردین، به پایین نگاه کردین و یا فقط با یک مصاحبه کننده صحبت کردین؟ سعی کنین در یک لحظه خودتون رو جمع و جور کنین و روی خوب پیش رفتن مصاحبه تمرکز کنین – صاف بنشینین، با مصاحبه کننده ها ارتباط چشمی برقرار کنین، واضح، قاطع و مختصر و مفید صحبت کنین. اما اگه باز هم با رعایت تمام این موارد احساس کردین که مصاحبه خوب پیش نمیره، اصلاً نگران یا مأیوس نشین. بهترین خودتون رو ارائه بدین، خیلی بهش فکر نکنین و به این مصاحبه به عنوان یک مصاحبه تمرینی خوب برای مصاحبه های آتی نگاه کنین.

 

24- چند سوال باید بپرسم؟

اینکه باید چند سوال در روند مصاحبه پرسیده بشه، قاعده و قانون خاصی نداره. بلکه همه چی بستگی به طرف مقابلتون داره و اینکه چقدر زمان دارین. همونطور که می دونین، مصاحبه یه فرآیند دوطرفه است و اگه یه طرف مدام سوال کننده و طرف دیگه مدام پاسخ دهنده باشه، مصاحبه ای کسل کننده خواهد بود.

 

پس بهتره قبل از شروع مصاحبه، لیستی از سوال هایی که قصد دارین بپرسین رو آماده کنین. اما اون ها رو برای آخر مصاحبه نذارین؛ بلکه هروقت بحثش پیش اومد، شما هم سوال مرتبط خودتون رو مطرح کنین و در زمانی که مشغول جواب دادن به سوال شما هستن، سعی کنین فشاری که روتون هست رو کاهش بدین.

 

25- آیا می تونم درباره مراحل بعدی روند استخدام سوال کنم؟

قطعاً. صبر کنین تا مصاحبه تموم بشه و بعد بپرسین: “مراحل بعدی روند استخدام به چه صورت است؟” و یا “زمان بندی شما برای استخدام در این موقعیت شغلی چگونه است؟” با این سوالات، میزان علاقه خودتون رو نشون میدین؛ بدون اینکه فضول به نظر برسین.

 

26- آیا باید درمورد میزان حقوق دریافتی هم سوال کنم؟

نه. هنوز زمان مناسبی برای پرسیدن این سوال نیست. سوالاتی از قبیل میزان حقوق دریافتی و یا مزایای شرکت در مراحل بعدی روند استخدام مطرح میشن. بهتره تا قبل از اینکه خود مصاحبه کننده اشاره نکرده، از پرسیدن سوالاتی که نشون میده مطمئن به گرفتن اون شغل هستین، اجتناب کنین.

 

سوالات مربوط به بعد از مصاحبه

 

27- آیا باید نامه تشکر بفرستم؟

بله. بعد از تموم شدن مصاحبه اینکار رو انجام بدین.

 

از سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی

 

28- بهتر است نامه تشکر از طریق ایمیل ارسال شود یا به صورت دست نوشته؟

هر فرد برای این کار روش مخصوص به خودش رو داره. اما پیشنهاد ما ایمیل زدنه؛ چون سرعت و امنیت بیشتری داره. اما اگه فکر می کنین که مصاحبه کننده شما فردی سنتی است و یا از اون قبیل افرادیست که علاقه بیشتری به نامه های دست نوشته داره، یک نامه دست نوشته هم برای اطمینان براش بنویسین.

 

29- آیا باید کسانی را به عنوان معرف پیشنهاد بدهم و یا اطلاعات تکمیلی بفرستم؟

تا زمانی که از شما خواسته نشده، کسی رو به عنوان معرف پیشنهاد ندین (قطعاً تیم استخدامی ازتون خواهند خواست که اشخاصی رو به عنوان معرف پیشنهاد بدین، اما معرفی اون ها قبل از درخواست، غیر منطقی و مطابق با روال کار نیست). اما فرستادن اطلاعات تکمیلی، یک فکر عالیست.

 

اگه ایده و یا راهکاری برای اون موقعیت شغلی دارین، در نامه تشکرتون مطرح کنین، نمونه کارهای مرتبط و یا هرچیزی که فکر می کنین شانس شما برای گرفتن آن موقعیت رو زیاد می کنه رو بفرستین.

 

30- اگر خبری از طرف آن ها دریافت نکردم، چه زمانی می ‌توانم پیگیری کنم؟

اگه از موعد زمانی که مصاحبه کننده برای تماس با شما تعیین کرده بود خبری نشد، بهتره با یک ایمیل کوتاه و مختصر وضعیت خودتون رو پیگیری کنین. اما اگه زمان مشخصی برای خبر دادن تعیین نکرده بودن، به طور معمول یک هفته بعد از فرستادن نامه تشکر، زمان مناسبی برای پیگیری است.

 

31- آیا اشکالی ندارد که برای پیگیری تماس هم بگیرم، یا تنها ایمیل زدن کافیست؟

تلفن کردن رو کنار بگذارید و فقط ایمیل بزنین. این کار به استخدام کننده فرصت میده که از تماس های آزاردهنده پی در پی دور باشه و نگاهی دقیق تر به اسناد و مدارک شما بیانداره. علاوه بر این، استخدام کنندگان علاقه چندانی به تماس های تلفنی ندارند.

 

32- اگر شغل را به دست نیاوردم، باید چه کارکنم؟

اگه در موقعیت شغلی استخدام  نشدین، یک نامه تشکر برای تیم استخدامی بنویسین و از اون ها تشکر کنین که این فرصت رو در اختیار شما قرار دادن. همچنین ازشون بخواهید که رزومه شما رو برای موقعیت های شغلی جدید آینده نزد خودشون نگه دارن. نا امید نشین. حتی اگه این تلاش شما با موفقیت همراه نباشه، یه موقعیت بهتر تا شش ماه آینده در انتظار شما خواهد بود. سعی کنین در مواجهه با موقعیت های مأیوس کننده، بهترین خودتون باشین و روی ویژگی های مثبتتون تمرکز کنین.

بسیار خب. تا اینجا با هم کارهایی رو که باید قبل، هنگام و بعد از مصاحبه انجام بدید، مرور کردیم. حالا میریم سراغ سوالاتی که به احتمال زیاد در مصاحبه ازتون پرسیده میشه. سعی کردم که برای چند پرسش مشترک، چندین پاسخ نمونه به عنوان راهنما ارائه بدم تا شما هم بهتر متوجه شین که جواب هاتون باید به چه صورت بیان بشه.

 

رایج ترین پرسش های مصاحبه شغلی همراه با جواب

 

بخش اول: سوالات دست‌ گرمی

 

همونطور که می دونین سوالات دست‌ گرمی معمولاً برای شکستن یخ رابطه بین مصاحبه ‌کننده و مصاحبه ‌شونده پرسیده میشن. بهتره در این مرحله، سوالات رو با جملات و عبارت های کوتاه جواب ندین و از این فرصت استفاده و با معرفی کردن خود به شیوه ای غیر مستقیم، تاثیر مثبتی روی مصاحبه کننده بذارین.

 

Question No 1:

How was your journey here today? 

اینجا را راحت پیدا کردی؟

 

جواب دادن به این سوال خیلی راحته، اما شما فقط به یک جواب بله یا خیر بسنده نکنین؛ بلکه بهش کمی شاخ و برگ بدین و به ویژگی های مثبتتون مثل منظم و وقت شناس بودن اشاره کنین.

 

Question No 2:

Why have you decided to apply for this job?

چرا تصمیم گرفتی برای این کار درخواست بدهی؟

 

قطعاً این سوال یکی از متداول ترین سوالاتیه که در مصاحبه‌های شغلی ازتون پرسیده میشه که باید با مهارت خاصی به اون جواب بدین. یادتون باشه که مصاحبه‌ کننده ها یا تیم استخدامی هر روز بارها و بارها جملاتی از قبیل “من از بچگی دوست داشتم اینکاره بشم.” یا “این کار خیلی برام جذابیت داره.” رو می‌شنون. پس پاسخ شما باید به گونه ای باشه که هم متمایز و منحصر به فرد باشه و هم برای اون ها جذابیت داشته باشه.

 

برای پاسخ به این سوال موارد زیر را رو رعایت کنین:

  • در جوابتون نشون بدین که درباره شرکت و کاری که انجام میده تحقیق کرده‎ اید و اطلاعات کاملی از جایگاه شغلی مورد نظرتون دارین.
  • سعی کنین تجربیات و مهارت‌ های‌ خودتون رو به صورت کلی در این پاسخ بگنجانید.

 

Sample Answers:

 

I would like to put into practice what I learned at university.

می خواهم آن چه را که در دانشگاه یاد گرفته ام، به صورت عملی تمرین کنم.

 

I would like to make use of the experience I have gained in the past ten years.

 می خواهم از تجربه ای که در ده سال گذشته به دست آورده ام، استفاده کنم.

 

I believe that your company will allow me to grow both professionally and as a person.

 معتقدم که شرکت شما این فرصت را به من خواهد داد تا در زمینه حرفه ای و همین طور شخصی پیشرفت کنم.

 

I’ve always been interested in E-Commerce / Marketing / Computer Programming and your company excels (is one of the best) in this field.

 من همیشه به تجارت الکترونیک / بازاریابی / برنامه ریزی کامپیوتری علاقه مند بوده ام و شرکت شما (یکی از بهترین ها) در این زمینه است.

 

 

بخش دوم: سوالات عمومی

 

حالا میریم سراغ سوالات اصلی مصاحبه. از اونجایی که تعداد این سوالات خیلی زیاد و بسته به جایگاه شغلی متقاضی نیز متفاوت هست، سعی می کنیم به سوالات کلی بپردازیم؛ برای بخش ‌های مهم توضیحی کوتاه اضافه کنیم و نمونه‌ ای از پاسخ ‌های انگلیسی مطلوب رو براتون ارائه بدیم.

 

از سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی

 Question No 1:

Tell me about yourself

درباره خودت بگو (شما چه شرایط و قابلیت هایی دارید؟)

 

برای پاسخ به این سوال، نیازی نیست تا از خانواده و آشنایان و سرگرمی های خودتون حرف بزنین! همونطور که می دونین اولین برخورد در مصاحبه از اهمیت بالایی برخورداره و اینجا هم آغاز مصاحبه است. پس باید مصاحبه‌ کننده رو با مهارت‌ ها و تجربیات مرتبط کاری و تخصصی خودتون تحت تأثیر قرار بدید.

 

Sample Answers:

I graduated in IT from the University of London.

من در رشته IT  از دانشگاه لندن فارغ التحصیل شدم.

 

I hold a master’s degree (MA) / a bachelor’s degree (BA) in Modern Languages from the University of New York.

من دارای مدرک کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) / مدرک لیسانس در زبان های مدرن از دانشگاه نیویورک هستم.

 

I took a one year accounting training program at Oxford College.

من یک دوره آموزشی یک ساله حسابداری در دانشگاه آکسفورد گذروندم.

 

I haven’t done any formal training for this job, but I have worked in similar positions and have ten years of experience in this field.

 من برای این شغل به صورت رسمی دوره آموزشی نگذرونده ام، اما در موقعیت های مشابه کار کرده ام و در این زمینه ده سال سابقه کار دارم.

 

Question No 2:

What are your strengths?

نقاط قوت / صفات مثبت شما چیست؟

 

در پاسخ به این سوال به تخصص شغلی و مهارت ‌های مرتبط با شغل درخواستی اشاره کنین. همچنین می تونین از مثال‌ ها و تجربیات واقعی گذشته برای اثبات ویژگی ‌های مثبتتون استفاده کنین.

 

Sample Answers:

I consider myself hardworking / reliable / dependable / helpful / outgoing / organised / honest/ cooperative.

من خودم رو سختکوش / قابل اعتماد / قابل اطمینان / مفید / اجتماعی / منظم / صادق / دارای روحیه همکاری با دیگران می دونم.

 

I’m a  an experienced team-leader / a seasoned (experienced) professional / a dedicated worker.

من یک رهبر تیم با تجربه / فرد زبده (کهنه کار) حرفه ای / کارگر متعهد هستم.

 

I’m good at dealing with people / handling stress.

من در برخورد با افراد / کنترل استرس مهارت دارم.

 

I pay attention to details.

من به جزئیات توجه می کنم.

 

I understand my customers’ needs.

من نیازهای مشتریانم را درک می کنم.

 

I learn quickly and take pride in my work.

من خیلی زود یاد می گیرم و به کارم افتخار می کنم.

 

I love challenges and getting the job done.

من عاشق چالش و به سرانجام رساندن کارها و وظایف هستم.

 

 

Question No 3:

What are your weaknesses?

نقاط ضعف / صفات منفی شما چیست؟

 

با خودتون روراست باشین. هیچکس اونقدر کامل نیست که هیچ نقطه ضعفی نداشته باشه! اما بهتره در جواب به این سوال کمی محتاطانه عمل کنین و نشون بدین که نسبت به نقاط ضعفتون آگاهید و برای رفع اون ها برنامه دارین و یا نقاط قوت زیادی درکنار نقاط ضعفتون دارین که اون ها رو پوشش میدن.

 

Sample Answers:

I’m a perfectionist and I may be too hard on myself or my co-workers sometimes.

 من آدم کمال گرایی هستم و ممکنه گاهی اوقات به خودم یا همکارانم خیلی سخت بگیرم.

 

I might need to learn to be more flexible when things are not going according to plan. This is something I’m working on at the moment.

شاید باید یاد بگیرم که وقتی اوضاع طبق برنامه پیش نمی ره انعطاف پذیرتر باشم. این مسئله ایه که در حال حاضر دارم روی اون کار می کنم.

 

I occasionally focus on details instead of looking at the bigger picture. I’m learning how to focus on the overall progress as well.

من گاهی اوقات به جای تمرکز روی تصویر بزرگتر، به جزئیات توجه می کنم. دارم یاد می گیرم که چطور روی پیشرفت کلی هم تمرکز کنم.

 

 

Question No 4:

What do you do in your current role?

در شغل کنونی خود چه وظایفی بر عهده دارید؟

 

Sample Answers:

I’m responsible for the day-to-day running of the business / for recording and conveying messages for the departments.

من مسئول دوندگی های روزمره شرکت / ثبت و انتقال پیام ها برای بخش ها هستم.

 

I ensure that high standard of customer care is maintained.

من مطمئن می شوم که استاندارهای بالای امور مشتریان رعایت می شود.

 

I liaise with the Business Development and Business Services Units.

من با واحد های توسعه کسب و کار و خدمات کسب و کار همکاری می کنم.

 

I deal with incoming calls and correspond with clients via e-mails.

 من با تماس های دریافتی سر و کار دارم و از طریق پست الکترونیکی با مشتریان ارتباط دارم.

 

I’m in charge of the high-priority accounts.

من مسئول گزارشات با اولویت بالا هستم.

 

 

 

Question No 5:

Why do you want to leave your current employment?

چرا می‌خواهی از کار فعلی خودت بیرون بیایی؟

 

همونطور که قبلاً هم گفتم، در پاسخ به این سوال به مشکلاتتون با مدیر، کارفرما، همکاران‌ و یا شرکتی که در اون کار می‌کنین اشاره نکنین. بهتره بگین چون دنبال چالش‌ ها و فرصت ‌های جدید هستین و فکر می‌کنین این شرکت و موقعیت شغلی، این امکان رو در اختیارتون قرار میده.

 

Sample Answers:

I was laid off / made redundant, because the company relocated / downsized / needed to cut costs.

 از کار بیکار شدم / تعدیل شدم، چون شرکت تغییر مکان داد / نیاز به کاهش نیروی کاری/ کاهش هزینه ها داشت.

 

I resigned from my previous position, because I didn’t have enough room to grow with my employers.

از سمت قبلی ام استعفا دادم، زیرا کارفرمایانم فرصت کافی برای رشد و پیشرفت در اختیارم قرار نمی دادن.

 

I wanted to focus on finding a job that is nearer to home / that represents new challenges / where I can grow professionally / that helps me advance my career.

می خواستم تمرکزم رو روی پیدا کردن شغلی بگذارم که / به خانه نزدیک تر است / چالش های جدیدی ارائه کنه / در اون بتونم به صورت حرفه ای پیشرفت کنم / به پیشرفت شغلی ام کمک کنه.

 

 

Question No 6:

Why should we give you the job?

چرا باید این کار را به شما بدهیم؟

 

در پاسخ به این سوال باید با دلایلی مصاحبه‌کننده رو قانع کنین که شما همون بهترین فردی هستین که میشه برای این شغل استخدام کرد. مثلاً:

 

Sample Answers:

I have worked as a Sales Representative for several years.

من چندین سال به عنوان نماینده فروش کار کرده ام.

 

I have good organizational skills as I have worked as an Event Organizer / Personal Assistant for the last six years.

 من مهارت های سازمانی خوبی دارم، چون طی شش سال گذشته به عنوان برگزار کننده رویداد / دستیار شخصی کار کرده ام.

 

I have great people skills: I’ve been working in Customer Service and been dealing with complaints for five years.

 من مهارت های ارتباطی فوق العاده ای دارم: به مدت 5 سال در بخش امور مشتریان مشغول به کار بوده ام و به شکایات رسیدگی می کرده ام.

 

 

Question No 7:

What do you know about this company?

 درباره این شرکت چی می‌ دونی؟

 

شما باید قبل از مصاحبه، وضعیت شرکت رو بررسی کنین. برای اینکار می تونین از وب ‌سایت و شبکه ‌های اجتماعی شرکت کمک بگیرین و اخباری که درباره اون منتشر میشه رو مطالعه و پیگیری کنین. از بررسی رقبا و بازار هدف شرکت نیز غافل نشین.

 

 

Question No 8:

Do you enjoy working in a team environment?

آیا از کار تیمی لذت می ‌بری؟

 

اگه برای موقعیتی درخواست دادین که لازمه همراه یک تیم کار کنین، جوابتون باید نشون بده که اهل کار تیمی هستین و اگه لازمه تنها کار کنین، نشون بدین که از تنهایی کار کردن لذت می برین. در کل بهترین استراتژی در پاسخ به این سوال این هست که نشون بدین با تمام شرایط کنار میاین.

 

Question No 9:

Are you a risk taker?

آیا اهل ریسک کردن هستی؟

 

برای جواب دادن به این سوال هم لازمه تا شرایط شرکت و نوع کارتون رو در نظر بگیرین و نشون بدین که تنها در صورتی ریسک می کنین که تمام شرایط و جوانب رو بررسی و احتمال شکست رو پایین ارزیابی کرده باشین.

 

Question No 10:

What are you like at time management?

در مدیریت چطور هستی؟

 

مهارت در مدیریت زمان، یکی از مهم ترین مهارت ها در هر شرکت و یا جایگاه شغلی است. برای پاسخ به این سوال از روش‌ ها و ابزارهایی حرف بزنین که برای مدیریت زمان استفاده می ‌کنین. همچنین نشون بدین که فردی انعطاف‌پذیر هستین و تغییر در برنامه هاتون، شما رو دچار آشفتگی نمی کنه.

 

 

Question No 11:

What are you like at taking criticism from senior managers?

در خصوص انتقاد پذیری از مدیران ارشد به چه صورت هستی؟

 

اشتباه کردن و به تبع اون مورد انتقاد قرار گرفتن، بخشی از زندگی کاری همه ماست. نکته ای که در جواب به این سوال باید در نظر بگیرین این هست که شما از انتقادات برای یاد گرفتن و پیشرفت استفاده می کنین و ماهیت منفی نقد و سرزنش، مانع پیشروی شما در کار نمیشه.

 

 

Question No 12:

Where do you see yourself in five years’ time?

خودت را در پنج سال آینده کجا می ‌بینی؟

 

این هم یکی دیگه از سوالات معمول مصاحبه است. بهتره در جواب دادن به این سوال هوشیارانه عمل کنین. برخی افراد میگن “نمی دونم. تا چی پیش بیاد” یا “میخوام جایی باشم که الان شما هستین”. اینگونه جواب ها اصلاً مناسب نیستن، چون در جواب اول این مفهوم رسونده میشه که شما برای آینده خودتون برنامه ای ندارین و فاقد انگیزه هستین؛ و جواب دوم تا حدودی اغراق آمیز به نظر میرسه. پس بهتره به شیوه ای جواب بدین که نشون بده نسبت به آینده مثبت نگر و واقع بین هستین.

 

 

Question No 13:

If you are successful at interview, how long do you plan staying with our company?

اگر در این مصاحبه قبول شدید، قصد دارید برای چند وقت در این شرکت بمانید؟

 

در پاسخ به این سوال بگین که تصمیم دارین برای مدت‌ زمان زیادی در اون شرکت کار کنین. به تحقیقاتی که درباره شرکت، آنجام داده ‎اید اشاره کنین و بگین که فکر می ‌کنین اینجا همون جاییه که قصد دارین آیندتون رو در اون سرمایه‌گذاری کنین.

 

 

Question No 14:

Can you tell us about a situation when you have had to work under pressure?

میشه در مورد یک موقعیتی بگی که مجبور شدی تحت فشار کار کنی؟

 

گاهی در بعضی از شغل‌ ها شرایطی پیش میاد که لازم هست تحت فشار کار کرد. بنابراین اگه تجربه قبلی در این زمینه داشتین، اون رو مطرح کنین و بگین که چطور تونستین کنترلش کنین. بدون شک اگه قبلاً از پس شرایط سخت براومدین، پس احتمالاً باز هم از پسش برمیاین.

 

 

Question No 15:

Can you tell me about a time when you have worked as part of a team to achieve a goal?

میشه در مورد یک موقعیتی بگی که به عنوان یکی از اعضای تیم برای رسیدن به یک هدف همکاری کردی؟

 

توانایی و داشتن مهارت به کار تیمی، یکی از ویژگی‌ هایی است که انتظار میره هر فرد متقاضی دارا باشه. بنابراین با دقت به این سوال پاسخ بدین و از تجربیات مثبتتون بگین.

 

 

Question No 16:

Can you provide us with an example of a project you have had to complete and the obstacles you had to overcome?

آیا تا به حال پروژه‌ای را به اتمام رسانده ‌ای؟ برای این کار بر چه مشکلاتی غلبه کرده‌ ای؟

 

یکی دیگه از ویژگی‌ هایی که مصاحبه ‌کننده ‌ها می‌خواهند در متقاضی ببینن، قدرت به پایان رساندن کارها و تمام کردن پروژه ‌هاست. چون افراد کمی قادر هستن از پس مشکلات بربیان و کارهاشون رو به سرانجام برسونن.

 

ابتدا برای جواب دادن به این سوال خوب فکر کنین و پروژه ‌ای رو پیدا کنین که با وجود مشکلات و موانع موجود، موفق شدین به پایان برسونیدش. حتی اگه چنین تجربه ‌ای رو در فضای کاری نداشتین، از تجربه‌ های دانشگاهی یا زندگی‌ که متناسب با جایگاه شغلیتون هست استفاده کنین.

 

 

Question No 17:

Can you tell us about a situation where you demonstrated leadership?

درباره موقعیتی بگو که تیمی را رهبری کردی؟

 

رهبری یعنی هنر انگیزه دادن به آدم ‌ها برای رسیدن به هدفی مشترک. بنابراین با دانستن این تعریف، اگه چنین موقعیت و تجربه ای هر چند ساده، در دوران کاریتون داشتین رو  عنوان کنین.

 

 

Question No 18:

What has been your biggest failure to date?

بزرگترین شکست شما تا به امروز چه چیزی بوده است؟

 

مسلماً هر انسانی در زندگی بارها با موانعی روبه‌رو میشه و شکست می‌خوره. اما مهم‌ ترین نکته، نحوه رویارویی شما با شکست و درسی است که از اون گرفته ‌اید.

 

 

Question No 19:

Do you need other people around to stimulate you, or are you self-motivated?

آیا برای با انگیزه بودن به افراد دیگر نیاز داری یا خودانگیخته‎ای؟

 

شک نکنین که مصاحبه ‌کننده ها دنبال کارمندان خودانگیخته هستن. آدم‌ هایی که برای انگیزه داشتن به دیگران نیازی ندارن، در هر شرایطی راه‌ خودشون رو پیدا می‌کنن و از موفقیت ها و یا شکست هاشون درس می‌گیرن. البته تنها گفتن اینکه آدم خودانگیخته‌ای هستین کافی نیست و مصاحبه ‌کننده منتظره تا شما با یکی دو مثال از زندگی واقعی و کاری، این ادعا رو ثابت کنین.

 

 

Question No 20:

Can you tell me about any achievements you have experienced during your life so far?

تا به حال در زندگی به چه موفقیت‌ هایی دست پیدا کردی؟

 

برای جواب دادن به این سوال، به چیزهایی اشاره کنین که در زندگی به اون ها افتخار می‌کنین. اهمیت دادن به موفقیت‌ هاتون نشون میده که شما فرد باانگیزه‌ای هستین و برای رسیدن به موفقیت ‌های بیشتر تلاش می ‌کنین.

 

 

Question No 21:

How would you feel about working for someone who is younger than yourself, or of the opposite sex?

کار کردن برای شخصی کوچک تر و یا جنس مخالف چه حسی دارد؟

 

مصاحبه ‌کننده ها با مطرح کردن این سوال قصد دارن متوجه بشن که آیا شما اهل تبعیض جنسیتی یا سنی هستین یا نه. چون این روزها در فضای کاری، ممکنه بارها پیش بیاد که لازم باشه برای فردی کار کنین که ازتون کوچک‌ تره یا جنسیتش با شما فرق داره. پس بهتره به وضوح نشون بدین که سن و جنسیت در کار براتون هیچ اهمیتی نداره و به تنها چیزی که فکر می‌کنین، درست کار کردنه.

 

 

Question No 22:

When can you commence employment with us?

چه زمانی می توانید کار خود را با ما شروع کنید؟

 

 (When can you start work?)

چه زمانی می توانید شروع به کار کنید؟

 

Sample Answers:

I will be available for work in January, next year.

در ژانویه سال آینده برای همکاری با شما آماده هستم.

 

I can start immediately.

بلافاصله می توانم شروع کنم.

 

I have to give three weeks’ notice to my current employer, so the earliest I can start is the first of February.

 من باید اخطار 3 هفته ای به مدیر فعلی خودم بدهم، بنابراین زودترین زمانی که می توانم شروع کنم، اول فوریه است.

 

از سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی

 

Question No 23:

What salary are you looking for?

حقوق درخواستی شما چقدر است؟

 

همیشه حقوقی متناسب با توانمندی ها‌ و جایگاه شغلی مورد نظر درخواست کنین. یادتون باشه که اگه مقداری کمتر از انتظارتون بگید، دیگه راهی برای مذاکره وجود نداره، پس بهتره همیشه بیشترین سطح درخواستیتون رو مطرح کنین.

 

 

Question No 24:

What didn’t you like about your last job?

در کار قبلی چه چیزهایی را دوست نداشتی؟

 

همونطور که گفتیم، بهترین پاسخ به این سوال اینه که از کسی بدگویی نکنین و نشون بدین که به دنبال چالش‌های تازه هستین.

 

 

Question No 25:

We think that you might be overqualified for this job. What do you think?

به نظر ما توانمندی‌ های شما از این کار بیشتر است، نظر شما چیست؟

 

هدف مصاحبه کننده از پرسیدن این سوال اینه که دوست نداره شما نسبت به کارتون بی انگیزه و بی حوصله باشین. بنابراین با دلایلی او رو قانع کنین که چالش های این شغل به شما انگیزه یادگیری و تلاش بیشتر رو میده.

 

 

Question No 26:

We presume that you have read the job description, so therefore which areas of the job appeal to you the least?

حتماً شرح وظایف شغلی را خوانده ‌ای، کدام یک از این وظایف برایت جذابیت کمتری داشت؟

 

حتماً قبل از مصاحبه نگاهی دقیق به وظایف موجود در شغل درخواستی بیاندازید و یک نسخه از اون رو در هنگام مصاحبه همراه خودتون داشته باشین. در پاسخ به این سوال از هیچ کدوم از وظایف موجود ابراز تنفر نکنین و بیشتر به مواردی اشاره کنین براتون جذابیت دارن.

 

 

Question No 27:

Here’s a pen; sell it to me!

به این خودکار نگاه کن؛ حالا آن را به من بفروش!

 

اگه برای شغل فروش درخواست داده باشین، این یکی از سوالاتی است که احتمالاً با اون روبه‌رو میشین. برای اینکار سعی کنین با حفظ تسلط و مهارت های ارتباطی، از مزایای خودکار تعریف کنین.

 

 

Question No 28:

What do you think of your current company?

نظر شما درباره شرکتی که در حال حاضر در آن مشغول به کار هستی، چیست؟

 

یکی از مهم ‌ترین مواردی که در استخدام کارمندان مطرح است، بحث وفاداری به سازمان است. به عنوان یک فرد حرفه ‌ای، هرگز درباره شرکت قبلتون بدگویی نکنین. به هیچ وجه اسرار شرکت رو فاش نکنین؛ در عوض به چیزهایی که در اون یاد گرفتین و ویژگی‌ های مثبتش اشاره کنین.

 

 

Question No 29:

We see here that you have only been with your current employer for six months. Why do you want to move so soon?

شما فقط ۶ ماه در شرکت قبلی مشغول بودی، چرا اینقدر زود از آنجا بیرون آمدی؟

 

اگه خیلی زود کارتون رو عوض کردین، پس احتمالاً حالتون در اون فضا خوب نبوده. بهترین روش برای جواب دادن به این سوال اینه که صادق باشین و به ویژگی ‌هایی اشاره کنین که در شغل جدید به دنبال اون هستین.

 

 

Question No 30:

We see there have been some gaps in your employment. Can you explain these?

شما در طول مدت کاری خود چندین خلاء کاری داشته اید، دلیلش چیست؟

 

برای پاسخ به این سوال از جواب‌ های حرفه ‌ای استفاده کنین که نشون بده در این مدت مشغول پرورش مهارت های خودتون بودید و مصاحبه ‌کننده قانع بشه که شما فرد مسئولیت پذیری هستین. با مواردی شبیه زیر، این شکاف موجود رو پوشش بدین:

– برای تکمیل دوره تحصیلی یا مهارتی

– سفر برای کسب تجربه در خصوص زبان و فرهنگ های مختلف

– کمک به بستگان و یا دوستان بیمار

– شرکت در یک کار داوطلبانه

 

Question No 31:

How do you define success?

موفقیت را چطور تعریف می کنی؟

 

از اینکه قراره تعریفی از موفقیت ارائه بدین دستپاچه نشین؛ از موفقیت‌‌ های کاریتون صحبت کنین تا نشون بدین که کارمندی خوب و بلند همت هستین.

 

 

Question No 32:

What are the main issues facing our industry today?

مهم‌ ترین مشکلات ما در این صنعت چیست؟

 

یکی از مهم ‌ترین ویژگی‌ های هر کارمند، احاطه به مسائل مختلف محیط کسب و کاری است که قصد داره در اون مشغول به کار بشه. حتماً قبل از مصاحبه، به درکی کلی از صنعتی که قراره در اون کار کنین و مشکلات و معضلاتی که با آن روبه‌رو خواهید بود برسید.

 

 

Question No 33:

Do you have any final questions for the panel?

سوال دیگری داری؟

 

حالا به انتهای مصاحبه رسیدین. در این لحظه، پرسیدن سوالاتی بی‌ربط و یا اشتباه میتونه کل مصاحبه رو خراب کنه. پس اگه می‌خواهید سوالی بپرسین، سوالی کوتاه و مرتبط انتخاب کنین،

 

Sample Answers:

این سوالات میزان اشتیاق شما را نشون می‌دن:

 

Yes I just have one question please. If I am to be successful, how soon would it be before I start?

بله. یک سوال دارم. اگه در مصاحبه قبول بشم، چقدر طول میکشه تا کارم رو شروع کنم؟

 

What would be the first project I’d be working on if I was offered the job?

اگه این کار به من پیشنهاد بشه، اولین پروژه ای که روی آن کار می کنم چیه؟

 

Who would I report to? Who would I be working closely with?

به کی گزارش می دهم؟ با چه کسی از نزدیک همکاری می کنم؟

 

سوالاتی شبیه زیر، نشون دهنده میزان علاقه شما به شرکت و تحقیقاتی است که درباره اون انجام دادین:

I noticed on your website that you have been running a campaign aimed at attracting more customers to your website. Has this been a success?

متوجه شدم که کمپینی راه اندازی کردین تا مشتریان رو به خرید و بازدید بیشتر از سایت ترغیب کنین. آیا موفق عمل کرده؟”

 

I notice that you have introduced a new exciting product range. Has this been a success?

متوجه شدم که یک محصول جدید و جالب معرفی کرده اید. آیا موفقیت آمیز بوده؟

 

و سوالی شبیه به این، نشون دهنده انگیزه و پشتکار شماست:

I appreciate that I am yet to find out whether or not I am successful, but is there anything I can read to prepare myself for the job, just in case I am successful?

درسته که هنوز نمیدونم در مصاحبه قبول شدم یا نه. اما اگه قبول بشم، موردی هست که برای آمادگی بیشتر برای کار باید مطالعه کنم؟

 

 

کلام آخر:

یادتون باشه برای موفقیت در هر چیزی، به نگرش، ایده، انگیزه و روحیه ای قوی نیاز دارین؛ پس با اعتماد به نفس کامل در جلسه مصاحبه حاضر بشید. به موقع سر جلسه حاضر شین، از قبل اطلاعات کاملی درباره شرکت داشته باشین. پاسخ سوالات رو حفظ نکنین؛ بلکه از قبل تمرین و بر اساس تجربیاتی که کسب کرده اید به سوالات جواب بدین. ممنون میشم نظرتون رو در مقاله سیر تا پیاز مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی داشته باشم.

 

 

 

 

کتاب اسپیکینگ تیک آف

یک کتاب ضروری برای تمام کسانی که قصد مسافرت و زندگی در خارج از کشور را دارند!

 

 

 

 

 

 

چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟

چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟

چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟  آیا ربطی به ژن دارد؟ آیا واقعا استعداد یادگیری نداریم؟ راستش موضوع هیچ ارتباطی به ژن یا استعداد ندارد. پاسخ این سوال را در 9 مورد خلاصه کرده ام تا ببینید دلیل آن چقدر ساده است.

 

شاید بعضی اوقات حس کنید که مهارت اسپیکینگ شما در حال بهتر شدن است. اغلب ایمیل هایی از افراد دریافت می کنم با این مضمون که می گویند:

 

“لطفا به من کمک کنید! خیلی وقته زبان می خونم اما احساس می کنم اصلا پیشرفت نمی کنم. پیشنهاد شما چیه؟ چه کار کنم؟”

 

حالا بیایید این 9 علت را با هم بررسی کنیم و ببینیم واقعا چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟

 

دلیل اول: به اندازه کافی برای یادگیری وقت نمی گذارید.

 

چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟

 

همین اول بگویم که افسانه هایی مثل یادگیری زبان در 10 جلسه و امثال این فریب ها را فراموش کنید. در مقاله “یادگیری انگلیسی در 10 جلسه؛ رویا یا واقعیت؟!” این موضوع را کاملا توضیح داده ام. یادگیری انگلیسی نیازمند زمان است. برای این منظور باید حداقل روزانه یک ساعت تمرین کنید. اگر فقط می خواهید آخر هر هفته کمی به تمرین بپردازید این پروسه بسیار بسیار طولانی خواهد شد. باید هر روز تمرین کنید. حتی اگر شده هر روز ده دقیقه تمرین کنید بهتر از این است که اصلا تمرین نکنید و در عوض آخر هر هفته  چندین ساعت تمرین کنید!

 

حتما این بیت سعدی بزرگ را بخاطر داشته باشید:

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود      رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

 

دلیل دوم: بیش از حد منفعل هستید.

شاید شما نیز آنقدر ساده باور باشید که گول برخی از افراد را می خورید و فکر می کنید صرفا با خوابیدن می توان انگلیسی را یاد گرفت! ولی واقعیت این است که یادگیری این چنین نیست.

 

صرفا با گوش کردن و منفعل بودن نمی توان زبان را یاد گرفت بلکه باید به صورت فعال به تمرین بپردازید. اسپیکینگ یکی از مهارتهایی است که به یادگیری فعال نیازمند است. اگر کسی را ندارید که با او تمرین کنید می توانید از این روشها تمرین کنید. سعی کنید حدس بزنید که یک فرد چگونه می خواهد جمله اش را تمام کند. لغات جدیدی را که می شنوید حفظ کنید و معانی آنها را در دیکشنری پیدا کنید. با خودتان حرف بزنید. هر لغت و اصطلاح جدیدی که یاد می گیرید در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

 

دلیل سوم: مرور نمی کنید.

 

چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟

 

بسیاری از زبان آموزان به اندازه کافی مطالب آموخته شده را مرور نمی کنند. وقتی مطلبی را قبل از فراموش شدن مرور می کنید با این کار به مغز خود پیام می دهید که این مطلب مهم است پس آن را به خاطر بسپار. پس هرگز مرور مطالب قبلی را فراموش نکنید.

 

دلیل چهارم: بیش از حد از زبان فارسی استفاده می کنید.

هیچگاه توضیحات جمله را به فارسی ننویسید. ترجمه لغات و اصطلاحات به فارسی صرفا دانش شما را زیاد می کند اما روش مناسبی برای تمرین کردن نیست.

 

دلیل پنجم: بیش از حد روی اشتباهاتتان تمرکز می کنید.

 

چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟

 

بسیاری از زبان آموزان اصرار دارند تا اشتباهات خود را بفهمند. زیرا فکر می کنند با تصحیح این اشتباهات زبانشان بی عیب و نقض خواهد شد. اما تمرکز روی اشتباهات کار نادرستی است. زیرا اولا تمرکز روی اشتباهات باعث می شود خجالت بکشید در نتیجه کمتر صحبت کنید. دوما برخی از اشتباهاتی که افراد به آن اشاره می کنند اساسا اشتباه نیستند.

 

دلیل ششم: جملات و عبارات را در کانتکس یاد نمی گیرید!

وقتی یک کلمه جدید را یاد می گیرید اولین چیزی که باید بفهمید معنای آن کلمه نیست بلکه باید ببینید چه موقع از آن کلمه باید استفاده کرد. کانتکس یا موقعیت کاربرد یک جمله بسیار مهم است. به همین دلیل در آموزش های یک دقیقه ای همیشه ابتدا به توضیح یک موقعیت می پردازم. همچنین به جای اینکه به آموزش تک تک کلمات بپردازم معمولا عبارات فعلی را به شما آموزش می دهم. باید ببینید که هر کلمه با چه کلمات دیگری جفت و جور می شود و معنای آن چیست؟ پس بر خلاف متدهای سنتی هیچ وقت کلمات را به صورت تک تک یاد نگیرید!

 

دلیل هفتم: واقعا نیازی به یادگیری انگلیسی احساس نمی کنید!

بعضی اوقات افرادی هستند که دوست دارند انگلیسی را یاد بگیرند اما واقعا نیازی به آن ندارند یا حداقل هنوز این نیاز را به طور جدی حس نکرده اند. مثلا افرادی به من پیام می دهند و می گویند: “در مهارت خواندن و نوشتن انگلیسی خوب هستم، اما می خواهم اسپیکینگم بهتر شود”. معمولا پاسخی که به این افراد می دهم این است که باید زمان بیشتری را برای اسپیکینگ اختصاص دهید.

 

بعد می گویند: “آخر کسی نیست که با آنها تمرین کنم”، پاسخ می دهم که در دوره مکالمه آنلاین فرمول یک شرکت کنید. و در آخر بهانه می آورند که “آخه وقتش را ندارم”. سوال من این است اگر واقعا برای صحبت کردن وقت ندارید آیا واقعا به انگلیسی نیاز دارید؟ اگر انگیزه شما برای یادگیری زبان به انذازه کافی قوی باشد، یادگیری آن زبان یا هر مهارت دیگر چندان دشوار نخواهد بود. نیچه جمله بسیار زیبایی دارد که می گوید: کسی که برای زندگی کردن دارای یک “چرا” است، می تواند تقریبا هر “چگونگی” را تاب بیاورد!

 

دلیل هشتم: سطح زبان شما مبتدی نیست.

وقتی یادگیری انگلیسی را آغاز می کنید، در ابتدا پیشرفت شما خیلی سریع خواهد بود. در واقع 75 درصد انگلیسی محاوره ای متشکل از 400 کلمه یا همین حدود است. بنابراین یادگیری این لغات و ساختارها خیلی ساده است. هر چه پیشرفت می کنید با عبارات و کلماتی آشنا می شوید که استفاده از آنها خیلی متدوال نیست. و یادگیری این کلمات و عبارات به کندی پیش می رود. در نتیجه طبیعی است که احساس کنید پیشرفت تان کند شده است و این نشانه خوبی است چون در واقع نشان می دهد شما در حال پیشرفت کردن هستید. متاسفانه از آنجایی که اغلب زبان آموزان از این راز آگاه نیستند، دقیقا همان زمان که در حال پیشروی هستند دست از تلاش بر می دارند!

 

دلیل نهم: حاضر نیستید برای یادگیری زبان هزینه کنید!

 

 

افراد پیشرو هر جامعه که 20 درصد یک جامعه را تشکیل می دهند؛ همواره اولویت خود را بر آموزش مدام خود می گذارند و برای این منظور هر ساله دهها و بلکه صدها میلیون تومان هزینه می کنند. قطعا صرف این مبالغ برای یادگیری از سر بی علاقگی آنها نسبت به پول نیست. بلکه بر عکس، این افراد به دلیل هوش بالا به این واقعیت پی برده اند که هر ریالی که برای رشد و آموزش خود هزینه می کنند، دهها و حتی صدها برابر آن را دریافت خواهند کرد.

 

چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟ یکی از دلایلی که عموم افراد هرگز زبان را یاد نمی گیرند این است حاضر نیستند برای این موضوع هزینه ای پرداخت کنند. آنها فکر می کنند می توانند به تنهایی و بدون دریافت کمک از دیگران زبان انگلیسی را به راحتی یاد بگیرند. به نظر این افراد، پرداخت هزینه برای یک دوره آموزشی مناسب و یا خرید محصولات آموزشی مناسب صرفا دور ریختن پول است. زیرا تصور می کنند همین مطالب را می توانند در صدها سایت رایگان پیدا کنند.

 

اولین بهانه این افراد برای نخریدن محصولات و یا دوره های آموزشی این است که این گونه دوره ها یا محصولات گران هستند.

 

بله، شاید این محصولات یا دوره ها گران باشند. اما فراموش نکنید هزینه ای که بابت ندانستن زبان انگلیسی خواهید پرداخت نسبت به هزینه ای که برای یادگیری انگلیسی می پردازید بسیار بسیار سنگین تر است! افراد بهانه جو به راحتی برای مواردی مثل رفتن به رستوران، خرید بازی های ویدیویی، رفتن به سینما، خرید گوشی جدیدتر و امثال آن هزینه می کنند. اما برای رشد و آموزش فردی خود خیر. زیرا اساسا یادگیری انگلیسی جزو اولویت های مهم آنها نیست.

 

پس اگر می خواهید جزو افراد پیشرو جامعه باشید، باید روی آموزش خودتان؛ از جمله یادگیری زبان سرمایه گذاری کنید. زیرا پرداخت پول برای این منظور نوعی سرمایه گذاری است نه هزینه! سرمایه گذاری که تا آخر عمرتان هزاران برابر آن را برداشت خواهید کرد.

 

خب، حالا کدام یک از دلایل ذکر شده جزو مهمترین دلایل شما برای یاد نگرفتن زبان انگلیسی است. آیا دلیل دیگری دارید که به این لیست اضافه کنیم؟

 

به من بگید چرا نمی توانیم انگلیسی یاد بگیریم؟ از این که نظر خود را در بخش نظرات برای ما درج می کنید از شما متشکرم!

 

 

 

 

کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی

 

 

 

 

 

 

 

 

اسپیکینگ آیلتس – پارت 1

در مقاله اسپیکینگ آیلتس – پارت 1 و در ادامه سری مقالات همه چیز درمورد آزمون آیلتس، قصد دارم اطلاعات جامع و کاملتری از آزمون اسپیکینگ آیلتس در اختیار شما قرار بدم تا از هم نحوه سنجش خودتون در این آزمون و هم با نمونه سوالات متداول اسپیکینگ آیلتس و نمونه پاسخ به آن ها مطلع و آشنا بشید. پس با ما همراه باشید.

 

قبل از هر چیز بهتره بدونید که آزمون اسپیکینگ در یک بازه هفت روزه قبل یا بعد از آزمون کتبی گرفته میشه. در بعضی مراکز خود داوطلب می تونه تاریخ آزمون اسپیکینگ رو مشخص کنه و در برخی مراکز دیگه، خود مرکز تاریخ رو مشخص می کنه.

 

آزمون اسپیکینگ آیلتس چگونه است؟

قطعاً می دونید که آزمون اسپیکینگ آیلتس، دارای 3 پارت یا بخش است:

 

 پارت 1 اسپیکینگ: سوالات این پارت به مراتب ساده تر از دو بخش دیگه هست، ولی به تمرکز بالایی نیاز داره. سوالات این بخش عمدتاً درباره شغل، اوقات فراغت، مطالعه، مد، آب و هوا، دوران کودکی … است. پاسخگویی به این بخش به شکل بحث گفتگو نیست، بلکه ممتحن یک سوال رو می پرسه و از شما انتظار پاسخ مرتبط رو داره. این بخش معمولاً 4 الی 5 دقیقه طول میکشه.

 

پارت 2 اسپیکینگ: در این بخش، یک Cue Card در اختیار دواطلب قرار میگیره و از او خواسته میشه تا در مورد موضوع نوشته شده در کارت و سوالاتی که درباره اون پرسیده شده، حدود دو دقیقه صحبت کنه. این بخش حدود 3 الی 4 دقیقه زمان میبره.

 

پارت 3 اسپیکینگ: در این بخش، تعدای سوال تکمیلی به دنبال موضوع بخش دوم، از داوطلب پرسیده میشه. این بخش یک فرصت عالی برای متقاضی هست تا با بسط دادن جواب ‌ها، تمام مهارت و توان گفتاری خودش رو به نمایش بگذاره و بالاترین نمره رو کسب کنه. به بخش سوم اسپیکینگ، Discussion هم می گویند. این بخش هم همانند بخش اول، 4 الی 5 دقیقه طول میکشه.

 

 

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

 

معیار نمره دهی آزمون اسپیکینگ آیلتس چیست؟

در کلاس اسپیکینگ آیلتس معمولا 4 بخش مورد توجه مدرسین قرار داره. چون در اسپیکینگ آیلتس چهار بخش اصلی سنجیده میشه و نمره داوطلبین بر همین اساس تعیین و مورد سنجش قرار می گیره:

Fluency

Vocabulary

Grammar

Pronunciation

 

هر کدوم از این موارد، 25 درصد نمره کل speaking شما رو دربر می گیره:

Fluency (25%)

Vocabulary (25%)

Grammar (25%)

Pronunciation (25%)

 

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

 

در Fluency یا روان بودن چه مواردی بررسی می شود؟

در صورتی که داوطلبین بتونن با سرعت مناسب و بدون مکث مکالمه کنن و در کنار اون، از قدرت خوبی برای کاربرد cohesive devices ها بهره مند باشن، از توانایی مناسب در کسب نمره در این بخش برخوردار خواهند بود.

-Long and well-explained answer

پاسخ های طولانی و البته مرتبط به سوال، همیشه نمره خوبی دارند. پاسخ های کوتاه یا پاسخهایی در حد بله/ خیر مسلماً نمره بالایی نخواهند داشت.

-Hesitation: ohhh, err, umm

مکث های طولانی که معمولاً با اصواتی همچون oh-errr-umm همراه می شوند، نیز جز نکات منفی محسوب می شوند و باعث پایین اومدن نمره می شوند.

-Silence

شاید سکوت در مواقع دیگه خوب باشه، اما در اسپیکینگ مثل سم عمل می کنه.

 

درVocabulary (لغت) چه مواردی بررسی می شوند؟

یکی دیگه از بخش های مهمی که مورد سنجش قرار می گیرد، کاربرد واژه ها و کلمات متعدد در بخش اسپیکینگ هست. در صورتی که داوطلبین بتونن چند واژه تخصصی مرتبط با موضوع مطرح شده در آزمون به کار ببرن، میتونن نمره مرتبط با این بخش رو هم بدون مشکل به صورت کامل کسب کنن. دقت کنید استفاده از Paraphrase و Synonym از مواردی هستند که نمره بیار هستند.

 

اشتباهاتی که باید دقت کنید در آزمون اسپیکینگ آیلتس نداشته باشید شامل کلمات اشتباه، کاربرد اشتباه اصطلاحات و Collocation ها، کاربرد اشتباه اسم به جای فعل، صفت به جای اسم، فعل به جای اسم، صفت به جای قید همچنین غلط های املایی است.

 

 

در Grammar  (گرامر) چه مواردی بررسی می شوند؟

از  بخش های مهم دیگه که مورد سنجش قرار می گیره، کاربرد گرامرهای مختلف و متنوع است. در صورتی که داوطلبین بتونن از گرامرهای مختلف به صورت صحیح در این آزمون استفاده کنن، کسب نمره مناسب در بخش Grammatical range and accuracy نیز دور از انتظار نیست.

مواردی که حتما در این بخش باید توجه داشته باشید شامل:

  • توانایی در کاربرد همه زمان ها و همه بخش های گرامری اعم از اسم، قید، …

 

  • اینکه در پاسخ ها بیشتر از چه جملاتی استفاده می کنیم: ساده، مرکب، پیچیده – مرکب

 

  • چه غلط های گرامری مرتکب میشیم. اگه مهم  هستند، باید خیلی اون ها رو جدی بگیریم و مجدداً مرورشون کنیم.

 

 

در Pronunciation (تلفظ) چه مواردی بررسی می شوند؟

تلفظ صحیح کلمات، یکی دیگه از بخش های مهم موجود در آزمون اسپیکینگ آیلتس هست.در صورتی که داوطلبان اشتباهات کمی در زمینه تلفظ صحیح لغات و همچنین بالا و پایین رفتن صدا داشته باشن، می تونن نمره مرتبط با این بخش را هم به راحتی کسب کنن.

– ادای درست حروف الفبای انگلیسی. مثلا: برخی دانشجوها تفاوت V و W را خیلی جدی نمی گیرند.

– تلفظ صحیح تک تک کلمات

آهنگ کلام جمله (intonation) یا همان تلفظ کلی جمله. آیا Flat صحبت می کنیم یا آهنگ کلام مناسب را داریم.

استرس.

 

 

نمونه سوالات اسپیکینگ آیلتس با جواب

در زیر به نمونه سوالاتی اشاره می کنیم که می توان آن ها را به عنوان نمونه اسپیکینگ آیلتس 7 در نظر گرفت.

همونطور که قبلاً نیز گفته شد، در این بخش از آزمون اسپیکینگ، شما باید به یکسری سوالات در خصوص خودتون پاسخ بدید، پس در خصوص جوابی که میدین راحت باشید و سعی کنین با حفظ آرامش بصورت کاملاً طبیعی و نه ساختگی یا از پیش تعیین شده، به سوالات مربوطه پاسخ بدید. جواب ‌های شما در این بخش نباید خیلی کوتاه یا خیلی طولانی باشه. پس بین دو تا سه جمله برای پاسخگویی به هر سوال کافیست. همچنین میتونین با ذکر مثال و دلیل، جواب‌ های خودتون رو کامل کنید.

 

شاید به دنبال نمونه مصاحبه اسپیکینگ آیلتس، دانلود اسپیکینگ آیلتس، سمپل اسپیکینگ آیلتس و یا متن اسپیکینگ آیلتس باشید ما سعی کردیم تا در این مقاله، حدود 10 موضوع رایج پارت 1 اسپیکینگ آیلتس به همراه جواب های مرتبط با اون رو در اختیار شما قرار بدیم. جواب ‌هایی که داده شده ‌اند، به عنوان نمونه هستن، سعی نکنین جواب ها رو حفظ کنین، بلکه میتونید از اون ها کمک بگیرید و جواب‌ های مدنظر خودتون رو بدید.

 

موضوع شماره 1 اسپیکینگ آیلتس: شغل

 

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1 

1. Do you work or study?

شاغل هستی یا محصل؟

 

I graduated a few years ago and I’m now in full-time employment.

من چند سال پیش فارغ التحصیل شدم و اکنون به صورت تمام وقت کار می کنم.

 

2. What is your job?

شغل شما چیست؟

 

I’m currently an English teacher working for the British Council in Ho Chi Minh City.

من درحال حاضر مدرس زبان انگلیسی هستم و برای British Council در شهر Ho Chi Minh کار می کنم.

 

3. Why did you choose that job?

چرا این شغل رو انتخاب کردی؟

 

I was previously a lawyer and found it to be really stressful and never had any free time, so after quitting that job I thought teaching might be the complete opposite of being a lawyer, you know not as stressful and more time off.

من قبلاً وکیل بودم، اما متوجه شدم که وکالت شغلی با استرس زیاد هست و هیچ وقت آزادی نداره. بنابراین پس از ترک شغل وکالت، به این فکر افتادم که شاید معلمی برعکس وکالت، میزان استرس کمتر و اوقات فراغت بیشتری داشته باشه.

 

4. Are there lots of English teachers in Ho Chi Minh City?

آیا شهر  Ho Chi Minh مدرسان انگلیسی زیادی داره؟

 

Oh yes! There is a such a big demand for English as a second language here and it’s also quite a cheap place to live compared to many other big cities in Asia.

بله، در اینجا تقاضای زیادی برای یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم وجود داره، همچنین این شهر، در مقایسه با اغلب شهرهای بزرگ آسیا، مکانی بسیار ارزان برای زندگیست.

 

5. Do you enjoy your job?

آیا از شغلت راضی هستی؟

 

Most of the time. It’s very rewarding to be able to help people every day and the students here are very hardworking and fun to teach, but you sometimes have lessons that do go so well.

بیشتر اوقات. خیلی با ارزشه که بتوان هر روز به مردم کمک کرد. دانش آموزان اینجا بسیار سخت کوش هستند و آموزش به اون ها سرگرم کننده است. اما گاهی اوقات هم همراه با تجربیاتی آموزنده است.

 

6. Do you get on well with your co-workers?

آیا رابطه دوستانه ای با همکاران خود داری؟

 

Yes, fine. I don’t really see work as part of my social life, so I don’t socialise with them, so I suppose I could be more friendly, but it’s just my nature to be a bit colder with colleagues. I think it’s more professional to be that way.

من به کار به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی نگاه نمی کنم، بنابراین خیلی با همکارانم صمیمی نمی شم. اگرچه فکر می کنم که باید تا حدودی معاشرت کنم و صمیمی باشم؛ اما شخصیت من به گونه ایست که کمی با همکارانم سرد برخورد کنم. همچنین فکر می کنم این نوع برخورد باعث میشه تا حرفه ای تر به نظر بیام.

 

7. What was your first day at work like?

اولین روز کاری ات چگونه بود؟

 

There were lots of teachers starting at the same time as me, 10 I think, so we all had a big induction day. The more senior teachers ran workshops with us to familarise us with the different systems they had and then we went for a team dinner in the evening.

معلم های زیادی بودند که همزمان با من شروع به کار می کردند. فکر می کنم 10 نفر بودیم. بنابراین یک روز معارفه بزرگ داشتیم. اکثر معلم های سابقه دار، کارگاه هایی برای ما برگزار کردند تا ما رو با سیستم های متفاوت آموزشی که تجربه کرده اند، آشنا کنند. و بعد، عصر رفتیم تا شام گروهی داشته باشیم.

 

8. What responsibilities do you have at work?

چه مسئولیت هایی در محل کار داری؟

 

All of the teachers main responsibility is to plan good lessons and then teach them to the best of our ability. On top of that we have several admin. tasks to carry out like mark homework, fill out attendance sheets and write reports.

وظیفه اصلی تمام معلم ها، تهیه یک طرح درس خوب و آموزش اون به دانش آموزان با حداکثر توانایی است. از طرف دیگه، چند مدیر داریم که انجام وظایفی مثل تصحیح تکالیف، پرکردن برگه های حضور و غیاب و نوشتن گزارش رو برعهده دارند.

 

9. Would you like to change your job in the future?

آیا قصد داری شغلت رو در آینده عوض کنی؟

 

Yes, as I said before, I like working by myself, so I would like to be my own boss. I’m currently developing my own website, so if it’s successful I will leave teaching and work on it full time.

بله. همانطور که قبلاً هم گفتم، من می خواهم برای خودم کار کنم و رئیس خودم باشم. درحال حاضر مشغول راه اندازی وب سایت خودم هستم. بنابراین اگه با موفقیت پیش بره، شغل معلمی رو ترک می کنم و تمام وقت روی اون کار می کنم.

 

10. What is your typical day like at work?

یک روز معمولی در محل کار چطور می گذرد؟

 

I normally have 2 or 3 classes in the evening and I start the day by doing all the planning at home. This normally takes between an hour or two depending on the lessons. I then take the rest of the day to spend with my family, before going to work around 3 to print off my materials and then I teach all evening.

من معمولاً 2 یا 3 کلاس در عصر دارم. بنابراین روزم رو با برنامه ریزی برای اون ها در خانه  شروع می کنم. که بسته به درس، یک یا 2 ساعت طول می کشه. سپس بقیه روز رو با خانواده ام می گذرانم و بعد حدود ساعت 3، مطالب لازم برای تدریس رو جمع آوری می کنم و تمام عصر رو مشغول درس دادن هستم.

 

11. What would you change about your job?

چه چیزی از شغلت رو می خواهی تغییر بدی؟

 

As with most English teachers, we have to teach what is on the curriculum and this can mean that you are teaching some things that are quite boring or not very useful for your students, so I would like to have more freedom to teach outside the syllabus.

ما هم مثل تمام معلم های انگلیسی، باید مطابق با آن چه که در برنامه تحصیلی آورده شده، تدریس کنیم و این بدین معنیست که داری مطالبی رو به دانش آموزان آموزش میدی که کاملاً خسته کننده و غیر کاربردی هستند. بنابراین، من می خوام آزادی عمل بیشتری داشته باشم تا مطالب خارج از برنامه درسی رو تدریس کنم.

 

 

موضوع شماره 2 اسپیکینگ آیلتس: تحصیل

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

 

1. Do you work or study?

شاغل هستی یا محصل؟

 

I’m currently a student at Queen’s University, Belfast.

من در حال حاضر دانشجوی دانشگاه کویینز در بلفاست هستم.

 

2. What do you study?

در چه رشته ای تحصیل می کنی؟

 

I study law because it’s a really well thought of degree and I’m hoping to pursue it as a career in the future.

من رشته حقوق می خوانم، چون یک رشته معتبره و امیدوارم که در آینده هم شغلی در این زمینه داشته باشم.

 

3. Is it a popular subject at your university?

آیا این رشته، یک رشته پرطرفدار در دانشگاه شماست؟

 

Very popular, in fact, it’s one of the most sought-after courses. I think there are about 350 people reading law at Queen’s. I think lots of student’s parents want them to study law so they can get a good job after they graduate.

خیلی پرطرفدار. درواقع این یکی از دوره های پرمتقاضی است. فکر می کنم حدود 350 نفر در دانشگاه کویینز مشغول تحصیل رشته حقوق هستند. به نظرم بسیاری از والدین دانش آموزان می خواهند که فرزندشان رشته حقوق بخواند تا بتونه بعد از تحصیل یک شغل خوب داشته باشه.

 

4. Do you enjoy studying it?

آیا از این که این رشته رو می خوانی راضی هستی؟

 

It’s such a huge subject that there will always be parts you like and parts you don’t like. I find Human Rights fascinating because it can really make a difference to peoples’ lives. On the other hand, modules like Land Law and Equity are really boring.

این که بعضی قسمت های یک چیز برایمان جذابیت داشته باشه و بعضی قسمت های دیگه اون رو دوست نداشته باشیم، یک موضوع خیلی معمول هست. برای من، قسمت های مرتبط با “حقوق بشر” بسیار جذاب هستند، چون می توانند در زندگی مردم تغییر ایجاد کنند. اما از طرف دیگه، واحد هایی مثل “قانون زمین” و واحد “انصاف”، واقعاً خسته کننده هستند.

 

5. Do you get along with your classmates?

آیا رابطه دوستانه ای با همکلاسی های خودت داری؟

 

Yes, they are all really great. Most people like to socialise together in the evenings and this makes us a very tight group. If you know someone socially, it is much easier to work together in class.

بله. همگی اون ها عالی هستند. اکثر مردم دوست دارند در هنگام عصر با همدیگه معاشرت کنند و این موضوع، ما رو به یک گروه محکم تبدیل می کنه. اگه با افراد از لحاظ اجتماعی آشنا باشی، راحت تر می تونی در کلاس با اون ها کار کنی.

 

6. If you could change to another subject, what would it be?

اگه می تونستی رشته تحصیلی ات رو تغییر بدی، به چه رشته ای تغییر می دادی؟

 

I planned to study medicine, but then when I went on work experience I fainted at the first sight of blood, so definitely not that. I’m a real history buff and read books about World War 2 all the time, so I suppose it would have to be Modern History.

من تصمیم داشتم پزشکی بخوانم، اما بعد از اینکه در دوره کارورزی با دیدن خون غش کردم، فهمیدم که نمی تونم. من شیفته تاریخ هستم و کتاب های مرتبط با جنگ جهانی دوم رو به طور مرتب مطالعه می کنم. بنابراین فکر می کنم اون رشته، تاریخ مدرن باشه.

 

7. Do you plan to use the subject you are studying in the future?

آیا تصمیم داری در آینده از اطلاعاتی که در این رشته یاد گرفتی، استفاده کنی؟

 

Yes, I’ve already started to apply for jobs as a lawyer. We normally have to secure a job a year before we graduate and then work very hard to get a high overall mark. After that, I will probably do a Masters in law to become a specialist in one particular area.

بله. من از قبل برای کار وکالت درخواست داده ام. ما معمولاً باید یکسال قبل از فارغ التحصیلی، یک شغل دست و پا کنیم و بعد به سختی کار کنیم تانمره کل بالایی بگیریم. احتمالاً بعد از اون، در کارشناسی ارشد حقوق شرکت می کنم تا در یک حوزه خاص متخصص بشم.

 

8. What is the most difficult part of your subject?

سخت ترین قسمت رشته تحصیلی ات چیست؟

 

You have to remember lots of legislation and cases and not only remember their names but also how the effect each part of the law and how they interact with each other. Physically it can also be exhausting because we have to read very dense texts for a few hours every day.

باید قوانین و مفاد بسیاری رو به خاطر سپرد و نه تنها اسامی اون ها، بلکه تاثیر هر قسمت از قانون و نحوه تعامل اون ها با یکدیگر رو نیز باید به یاد داشت. همچنین به این دلیل که ما باید روزانه چندین ساعت متون حجیم و فشرده ای بخوانیم، از لحاظ فیزیکی، خسته کننده و طاقت فرساست.

 

9. What would like to study in the future?

می خواهی در آینده در چه رشته ای تحصیل کنی؟

 

As I said before, my favourite type of law is Human Rights, so I would like to do a masters in International Human Rights Law. it’s right at the cutting edge of my field and there are also lots of very high profile cases in the media, so it’s really exciting and something I would like to become an expert in.

همونطور که قبلاً گفتم، “حقوق بشر”، محبوب ترین قسمت رشته حقوق برایم است. بنابراین می خواهم کارشناسی ارشد رشته “قانون بین‌المللی حقوق بشر” بگیرم، زیرا یک حوزه پیشگام در رشته من است. همچنین در رسانه ها بسیار مورد توجه و شناخته شده است. بنابراین بسیار هیجان انگیز است و حوزه ایست که می خواهم در اون تخصص کسب کنم.

 

10. Why did you choose your university?

چرا دانشگاه خودت رو انتخاب کردی؟

 

Mostly because it is close to my hometown and most of my friends were going there. I kind of regret it now. It’s a great university, but because it’s so close to home it doesn’t give you much of a chance to experience new things and meet new people. If I were to choose again, I’d study abroad.

بیشتر به خاطر اینکه به محل زندگی ام نزدیکه و اکثر دوستانم هم به اون جا رفته اند. اما الان تا حدودی پشیمونم. چون با این که دانشگاه خوبیه، اما به دلیل نزدیک بودن به محل زندگی، فرصتی برای تجربه چیزهای جدید و ملاقات با افراد جدید فراهم نمی کنه. اگه می تونستم دوباره انتخاب کنم، در خارج از کشور تحصیل می کردم.

 

 

موضوع شماره 3 اسپیکینگ آیلتس: محل زندگی

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

1. Where is your hometown?

زادگاه (محل زندگی) شما کجاست؟

 

My hometown is on the south-east coast of Northern Ireland. It’s called Dundrum and it’s about 1 hour south of the capital city.

زادگاه من در ساحل جنوب شرقی ایرلند شمالی قرار داره که به اون Dundrum گفته میشه و تقریباً 1 ساعت از پایتخت به سمت جنوب فاصله داره.

 

2. What do you like about it?

چه چیزی اون رو دوست داری؟

 

It’s an area of outstanding natural beauty and for me, one of the most beautiful places on earth. It has everything; fantastic beaches, dense forests and picturesque countryside.

اون منطقه ای با طبیعت بکر و یکی از زیباترین مکان های روی زمین برایم است. اون جا همه چیز داره: سواحل فوق العاده، جنگل های متراکم و دشت های بکر و خوش منظره.

 

3. What do you not like about it?

چه چیزی اون رو دوست نداری؟

 

It can be a little bit boring because it’s really tiny. There are only a few small shops! In the summer, it’s OK because you can enjoy the outdoors but it would be nice to have a few more indoor facilities for the winter.

اون جا تا حدودی خسته کننده است؛ چون یک محله واقعاً کوچکه و تنها چند مغازه کوچک داره! تابستان خوبی داره چون میشه از دشت و صحرا و هوای آزاد لذت برد، اما اگه امکانات سرپوشیده بیشتری برای فصل زمستان هم داشت، بهتر میشد.

 

4. How often do you visit your hometown?

هرچند وقت یکبار به زادگاه ات سر می زنی؟

 

Not as much as I should. I only get to visit about once a year now to see my family because I’m really busy with work and it’s quite far away, but I hope to visit more in the future.

نه خیلی زیاد. من تقریباً سالی یکبار برای دیدن خانواده ام به اون جا سر می زنم، چون واقعاً درگیر کار هستم و اون جا هم خیلی دوره. اما امیدوارم که در آینده بیشتر به اون جا برم.

 

5. Do many people visit your town?

آیا افراد زیادی از زادگاهت بازدید می کنند؟

 

Thousands of tourists visit every summer. They come from the capital city mostly to get away from the hustle and bustle and enjoy the peace and quiet. There are more and more international tourists visiting because lots of scenes from the TV show ‘Game of Thrones’ were shot just outside the village.

هر تابستان هزاران توریست به اون جا سر می زنند. اکثر اون ها از پایتخت و به خاطر دور شدن از شلوغی و هرج و مرج شهر و رسیدن به آرامش به اون جا می آیند. بازدید توریست های بین المللی از اون جا بیشتر و بیشتر میشه؛ چون صحنه های زیادی از برنامه تلویزیونی “بازی تاج و تخت” درست در خارج از روستا فیلمبرداری شده.

 

6. Is there any way your hometown could be made better?

آیا راهی هست که زادگاه ات به محل بهتری تبدیل شود؟

 

As I said before, the best thing about the town is its rural. If I had to say something, it would be to improve the roads, they are in a terrible state and cause a few car accidents every year.

همونطور که قبلاً گفتم، بهترین ویژگی زادگاه من، زیبایی بکر اون هست. اگه بخواهم به موضوعی اشاره کنم، اینه که وضعیت جاده ها بهتر بشن. جاده ها وضعیت بسیار بدی دارن و سالانه باعث چندین تصادف رانندگی میشن.

 

7. How has your hometown changed over the years?

زادگاه ات طی سال ها چطور تغییر کرده است؟

 

Since I was a child the town has almost doubled in size and population. It used to consist of just one main street, but now there are many new housing developments and apartments next to the water. With all these new people moving in, it has changed the character of the town a little bit, people are not as friendly as before.

از زمان کودکی من، شهر از لحاظ اندازه و جمعیت دو برابر شده. قبلاً فقط یک جاده اصلی داشت. اما الان ساخت و سازها و آپارتمان های زیادی در کنار رودخانه انجام شده. با این کار و با ورود افراد جدید، ماهیت شهر تا حدودی تغییر کرده و مردم مثل قبل با همدیگه صمیمی نیستند.

 

8. Are there good transportation links to your town?

آیا راه های ارتباطی و حمل و نقلی خوبی به شهر شما وجود دارد؟

 

The public transport system consists of just buses that pass through the town on an hourly basis. One bus goes north to the capital city which is really convenient if you need to do any shopping and the other bus goes south where you can switch buses and go across the border to the Republic of Ireland, so you could say we have international transport links which is not bad for a little town like ours.

سیستم حمل و نقل، شامل اتوبوس هایی میشه که به طور ساعتی از شهر عبور می کنند. یکی از اتوبوس ها به سمت شمال و پایتخت میره که اگه قصد خرید داشته باشید، خیلی راحته. اتوبوس دیگه به سمت جنوب میره که می توانید در اون جا اتوبوس خودتون رو عوض کنید و از مرز به جمهوری ایرلند بروید، بنابراین میشه گفت که راه های ارتباطی و حمل و نقل بین المللی داریم که برای شهر کوچکی مثل شهر ما چندان بد نیست.

 

9. Would you recommend the town to people with children?

آیا این شهر رو به افرادی که دارای فرزند هستند، پیشنهاد می کنی؟

 

Yes and no. It is obviously a great place to bring up kids because there are so many things for them to do like swim in the sea, play in the forest and run on the beach. However, the good schools are pretty far away and I remember having to get up really early every morning to catch a bus to school that was 20 miles away.

هم بله و هم نه. شکی نیست که اون جا یک مکان عالی برای بزرگ کردن بچه هاست، زیرا تفریحات زیادی می توانند اون جا داشته باشند، مثل شنا کردن در دریا، بازی کردن در جنگل و دویدن در ساحل. با این وجود، مدارس خوب از اون جا بسیار دور هستند و یادم می آید که باید صبح خیلی زود از خواب بیدار می شدیم تا به اتوبوس برای رفتن به مدرسه ای که 20 مایل دورتر بود، برسیم.

 

 

موضوع شماره 4 اسپیکینگ آیلتس: خانه

 

اسپیکینگ آیلتس - پارت 11. Where do you live?

شما کجا زندگی می کنی؟

 

I live on the outskirts of Ho Chi Minh City, in a district called Tan Phu, about 15 km from the city center.

من در حومه شهر Ho Chi Minh ، در منطقه ای به نام Tan Phu ، و در حدود 15 کیلومتری مرکز شهر زندگی می کنم.

 

2. Do you live in a house or a flat?

در خانه و یا در آپارتمان زندگی می کنی؟

 

I live in a 3 bedroom flat on the 11th floor of a big apartment building.

من در یک آپارتمان 3 خوابه در طبقه یازدهم یک ساختمان آپارتمانی زندگی می کنم.

 

3. Who do you live with?

با چه کسی زندگی می کنی؟

 

I live there with my wife and little baby son.

من در اون جا با همسر و پسر کوچکم زندگی می کنم.

 

4. Is it a big place?

آیا مکان بزرگی است؟

 

It’s pretty big for a flat. It has 3 large bedrooms, one for my wife and I and one for my son when he gets older. It also has a smaller bedroom that I use as a study and to store things in. The kitchen is small but it is part of a big open plan living room, so there is lots of space for the family.

به عنوان یک آپارتمان تقریباً بزرگ است. 3 اتاق خواب بزرگ داره. یکی برای من  همسرم و یکی برای پسرم وقتی که بزرگتر شد. همچنین یک اتاق خواب کوچکتر داره که من از اون برای مطالعه و انبار استفاده می کنم. آشپرخانه کوچکی داره، اما جزئی از یک اتاق نشیمن بزرگ هست. بنابراین فضای زیادی برای خانواده وجود داره.

 

5. What is your favourite room?

اتاق مورد علاقه ات کدام است؟

 

That would have to be my study because it’s the only room that I can get peace and quiet in. When I’m in there my wife knows I’m working, so she leaves me alone and I can concentrate on my work.

اتاق مطالعه، اتاق مورد علاقه منه، چون تنها اتاقی است که میتونم در اون آرامش داشته باشم. وقتی اون جا هستم، همسرم می دونه که من مشغول کار هستم، بنابراین من رو تنها می گذاره و میتونم روی کارم تمرکز کنم.

 

6. How is your apartment decorated?

چیدمان آپارتمان ات چطور است؟

 

The walls are all white and the furniture is also either white or black. There are very few ornaments or pictures because, I like to keep things quite minimal and I hate clutter.

دیوارها همگی سفید و مبلمان هم سفید و سیاه هستند. وسایل دکوری و تابلو های کمی وجود داره، چون دوست دارم همه چیز رو در حداقل نگه دارم و از درهم ریختگی متنفرم.

 

7. Is there anything you would like to change about your flat?

آیا موردی هست که دوست داری در آپارتمان ات تغییر بدی؟

 

I would like to have a big balcony. We have a sort of balcony at the moment, but we mainly use it for washing and drying clothes. It would be really nice to have some tables and chairs on a proper balcony, with maybe a few plants, so we could sit there in the evenings and relax.

من می خواهم یک بالکن بزرگ داشته باشم. در حال حاضر یک بالکن داریم که از اون برای شستن و خشک کردن لباس ها استفاده می کنیم. اگر تعدادی میز و صندلی یا شاید چند گیاه هم در بالکن داشتیم، واقعاً عالی می شد و می تونستیم عصر ها  اون جا بنشینیم و ریلکس کنیم.

 

8. Do you plan to live there for a long time?

آیا تصمیم داری برای مدت زیادی اون جا زندگی کنی؟

 

I really like where I live but it is really far from where I work in the centre of town. It takes around 45 minutes to drive there by motorbike and in the hot season and wet season it can be really uncomfortable, so we will consider moving closer to the centre in a year or so.

من واقعاً جایی که زندگی می کنم رو دوست دارم، اما خیلی از مرکز شهر و جایی که کار می کنم دوره. تقریباً 45 دقیقه با موتور طول می کشه تا به اون جا برسم و این موضوع در فصل های گرم سال آزار دهنده است. بنابراین، در نظر داریم تا طی یک سال یا بیشتر به محلی نزدیکتر به مرکز شهر نقل مکان کنیم.

 

9. Do you have a garden?

آیا فضای سبز دارید؟

 

That’s the best part of where we live, we have a huge garden. It takes around 40 minutes to walk around it. It has a few play parks for the kids, a number of gyms and four small lakes. We are really lucky to have it and I try to go for a walk around it every day, if I have time.

این بهترین قسمت از جایی است که زندگی می کنیم. ما یک فضای سبز بزرگ داریم که قدم زدن در اطراف اون حدود 40 دقیقه طول می کشه. اون جا چند شهر بازی برای بچه ها، چند سالن ورزشی و چهار دریاچه کوچک داره. ما واقعاً خوش شانسیم که اون فضای سبز رو داریم و و اگر وقت داشته باشم، سعی می کنم هر روز دور اون پیاده روی کنم.

 

10. Are there many amenities?

آیا امکانات رفاهی زیادی وجود دارد؟

 

Not really, because it is on the edge of town. If you want to go for a nice meal, use a swimming pool, go shopping, you really have to drive for about 30 minutes. That’s the major drawback, but if you are organised and buy everything when you are in the centre of town, it’s not so bad.

نه خیلی، چون در حاشیه شهر قرار داره. اگه بخواهید برای غذا بیرون بروید، از استخر استفاده کنید یا خرید کنید، باید حدود 30 دقیقه رانندگی کنید. این بزرگترین مشکله، اما اگه با برنامه باشید و وقتی در مرکز شهر هستید همه چیز بخرید، چندان هم بد نیست.

 

 

موضوع شماره 5 اسپیکینگ آیلتس: فشن

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

1. Do you care about fashion?

آیا به فشن اهمیت می دهی؟

 

I used to in my younger days, I remember always looking to see what my favourite musicians were wearing and then try to copy them, but now that I’m older I don’t really care.

قبلاً که جوانتر بودم، اهمیت می دادم. یادم می آید که همیشه نگاه می کردم که موسیقی دان های مورد علاقه ام چجوری لباس می پوشند و بعد سعی کردم از اون ها تقلید کنم، اما الان که بزرگتر شده ام، دیگه اهمیتی نمی دهم.

 

2. What kind of things do you normally wear?

معمولاً چه می پوشی؟

 

It depends what I’m doing really. If I’m working I always wear a dress shirt and trousers, but we don’t have to wear a tie. If I’m going out it will be more casual like a polo shirt and jeans and if I’m at home it will be really relaxed, just a t-shirt and shorts.

بستگی داره که مشغول چه کاری هستم. اگر در محل کار باشم، همیشه یک پیراهن و شلوار می ‌پوشم، اما مجبور نیستیم کراوات بزنیم. اگه قراره بیرون برم، بیشتر یک سبک کژوال مانند یک پیراهن آستین کوتاه و شلوار جین می پوشم و اگه در خانه هستم، لباس راحتی، فقط یک پیراهن و شلوار کوتاه می پوشم.

 

3. Are there any traditional clothes in your country?

آیا کشور شما دارای لباس سنتی است؟

 

I have no idea. There might be but I can’t recall ever hearing anyone talking about them or seeing someone wearing them.

نمی دونم. ممکنه داشته باشه. اما من به خاطر نمیارم که کسی در مورد اون ها حرفی زده باشد یا کسی اون ها رو پوشیده باشه.

 

4. Where do you usually purchase your clothes?

لباس هایت رو معمولاً از کجا می خری؟

 

I used to go to the trendy shops when I was a student, but now I’m older and have little time I just like to go to a big shopping centre or department store and buy everything there. It’s more convenient that way and it means I don’t have to run all over town just for a few clothes.

زمانی که دانشجو بودم، از مغازه هایی خرید می کردم که لباس های مطابق مد می فروخت. اما الان که بزرگتر شدم و وقت کمتری دارم، دوست دارم به یک مرکز خرید یا فروشگاه بزرگ برم و همه چیز رو از اون جا بخرم. این طوری راحت تره و معنیش اینه که مجبور نیستم تمام شهر رو فقط برای چند تکه لباس دور بزنم.

 

5. Have you ever bought clothes online?

آیا تابحال به صورت آنلاین لباس خریدی؟

 

No, because I don’t trust their clothes to always fit me. I know a few people who order lots of clothes online and order a few different sizes and then send the ones that don’t fit them back, but I can’t be bothered with all that. It’s much quicker to go into a proper shop and try the clothes on there and make sure they are a proper fit.

نه. چون مطمئن نیستم که لباس های اون ها همیشه اندازه ام باشند. چندین نفر رو می شناسم که لباس های زیادی رو در چند سایز مختلف سفارش می دهند و بعد لباس هایی که اندازه نیستند رو پس می دهند، اما من نمیتوانم این همه به خودم زحمت بدم. خیلی سریع تره که به یک فروشگاه مناسب رفت و لباس های اون جا رو پرو کرد و مطمئن شد که اندازه هستند.

 

6. Do people from your country think fashion is important?

آیا مردم کشور شما فکر می کنند که مد اهمیت دارد؟

 

More so these days. Our country wouldn’t be very high on the list of international fashion hot spots, but I notice people following certain trends more. Last year, there was a red trouser craze and everywhere you looked people had red trousers on.

این روزها بیشتر. کشور ما خیلی زیاد در لیست کانون های بین المللی فشن نبوده ، اما می دونم که مردم ترند های خاصی رو دنبال می کنند. سال گذشته، تب شلوار قرمز داغ بود و هرجا که نگاه می کردی، می دیدی که مردم شلوار قرمز پوشیده اند.

 

7. What is your favourite item of clothing?

لباس مورد علاقه ات چیست؟

 

Probably my leather jacket. It cost a fortune and it makes me feel really confident when I go out in it. I normally get a few compliments also because it is quite slimming.

احتمالاً کاپشن چرمم باشه. خیلی گرونه و وقتی می پوشمش، واقعاً باعث اعتماد به نفسم میشه و معمولاً ازم تعریف می کنند، چون باعث میشه لاغر تر دیده بشم.

 

 

موضوع شماره 6 اسپیکینگ آیلتس: اینترنت

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

1. How important is the internet to you?

اینترنت چقدر برایت مهم است؟

 

Extremely important. I depend on it for work, research, study, and entertainment, so without it I’d be completely lost.

بسیار مهمه. من برای انجام کار، تحقیق، تحصیل و برای اوقات فراغت به اینترنت نیاز دارم، بنابراین بدون اون، کاملاً از کار می افتم.

 

2. How often do you use the internet?

چقدر از اینترنت استفاده می کنی؟

 

I use it constantly throughout the day, every day. I check my emails when I get up in the morning, I use it for work all day and then I watch videos, read books or listen to music through it at night.

من مدام در طول روز از اون استفاده می‌ کنم. وقتی صبح از بیدار میشم، ایمیل هامو چک می کنم. تمام روز از اون برای کار استفاده می کنم و بعد در شب از طریق اون، ویدئو تماشا می‌ کنم، کتاب می ‌خوانم یا به موسیقی گوش می‌ دهم.

 

3. Do you use it more for work or in your free time?

آیا از اون بیشتر در کار استفاده می کنی یا در اوقات فراغتت؟

 

I’d say both really. About 50% of my job involves researching and writing on the internet so I would use it for about 4 hours a day. When I get home, I’m normally too tired to go to the gym or play sports so it is really easy to download a movie or stream some music and I normally do that until I fall asleep.

باید بگم هردو. حدود 50 درصد از وظایف شغلی من شامل انجام تحقیقات و نوشتن در اینترنت هست، بنابراین روزانه 4 ساعت از اینترنت به کار اختصاص داره. وقتی به خانه برمی گردم، معمولاً برای رفتن به باشگاه یا ورزش کردن بسیار خسته ام، پس خیلی آسونتره که یک فیلم دانلود کرد یا آنلاین آهنگ بخش کرد. این کار رو تا زمانی که به خواب برم، انجام می دهم.

 

4. What are your favourite websites?

وب سایت های مورد علاقه ات کدامند؟

 

For work, my two favourite sites are WordPress and Google. WordPress is a blogging tool that allows you to publish blogs easily and maintain a professional looking website. Google, of course, allows me to find the information I need quickly and accurately. In my spare time, I, of course, use Facebook like everyone else in the world, but my favourite site is The Guardian because it allows me to keep up to date with everything that’s happening.

“وردپرس” و “گوگل”، دوتا از وب سایت های مورد علاقه من برای کار هستند. وردپرس یک ابزار وبلاگ نویسی است که به شما این امکان رو میده تا بلاگ ها رو به راحتی منتشر کنید و یک وب سایت حرفه‌ ای داشته باشید. و گوگل هم به من این امکان رو میده تا  اطلاعاتی که نیاز دارم رو به سرعت و به دقت پیدا کنم. در اوقات فراغت هم مانند دیگر افراد دنیا از فیسبوک استفاده می کنم. اما سایت “گاردین”، وب سایت مورد علاقمه، چون از طریق اون میتونم درمورد هرآنچه که اتفاق میوفته، به روز باشم.

 

5. Do you use apps?

آیا از اپلیکیشن ها استفاده می کنی؟

 

I’m a bit of an app addict. My favourite app at the moment is one called Stitcher. It allows you to listen to podcasts and helps you discover new podcasts. You can download them and then listen to them whenever you have time.

من تاحدودی معتاد اپلیکیشن ها هستم. در حال حاضر یکی از اپلیکیشن های مورد علاقم Stitcher است. از طریق این اپلیکیشن می تونید به پادکست ها گوش کنید و از پادکست های جدید مطلع بشید. می تونید اون ها رو دانلود کنید و هر زمان که وقت داشتید، بهشون گوش کنید.

 

6. Do you think you use the internet too much?

آیا فکر می کنی که بیش از حد از اینترنت استفاده می کنی؟

 

I think most people do these days. My problem is that there are so many sites and apps that you end up checking them way too often and this wastes lots of time. It can also be a bit anti-social if you are checking your phone all the time when you are with other people.

فکر می کنم بیشتر مردم این روزها این کار رو می کنند. مشکل من اینه که سایت ها و اپلیکیشن های زیادی وجود دارند که مجبور به چک کردن چند باره اون ها هستیم و این باعث اتلاف وقت زیادی میشه. علاوه بر این، اگه تمام مدتی که با دیگران هستید، مدام گوشی موبایل رو چک کنید، غیر دوستانه به نظر می آید.

 

7. How will the internet develop in the future?

اینترنت در آینده چگونه توسعه پیدا خواهد کرد؟

 

I think it will be more on mobile phones than computers. Smartphones are becoming more powerful and more affordable all the time, so I think we will see a shift from people using the internet on desktop computers to mobiles and apps rather than traditional websites.

فکر می کنم تغییر اینترنت بیشتر بر گوشی های موبایل تاثیر می گذاره تا کامپیوترها. گوشی های هوشمند در طول زمان قدرتمندتر و مقرون به صرفه تر میشن، بنابراین فکر می کنم شاهد یک جهش در استفاده مردم از کامپیوترهای رومیزی به سمت موبایل ها و از اپلیکیشن ها به جای وب سایت های قدیمی خواهیم بود.

 

8. Are there any negative things about the internet?

آیا موارد منفی درباره اینترنت وجود دارد؟

 

Being connected all of the time is not a good thing. Now all people have to do is look at their phone and this is too much for me. I’ve been trying to leave my phone at home when I socialise with friends and family to stop myself from focusing too much on the phone rather than them.

همیشه وصل بودن به اینترنت چیز خوبی نیست. این روزها تنها کاری که افراد باید انجام بدن، نگاه کردن به گوشی هایشان است و همان کاری است که من هم بسیار انجام می دهم. من سعی می کردم زمانی که با دوستان یا خانواده ام وقت می گذرانم، موبایلم رو در خانه بگذارم تا بیشتر بر روی اون ها تمرکز کنم تا گوشی.

 

 

 

موضوع شماره 7 اسپیکینگ آیلتس: آب و هوا

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

1. How is the weather today?

امروز هوا چطور است؟

 

It’s really lovely today. There were a few showers this morning and it was a bit chilly, but it has brightened up this afternoon and I think it will stay that way for the rest of the day.

امروز واقعاً دل انگیزه. صبح مقداری بارون بارید و تا حدودی سرد بود، اما بعداز ظهر هوا روشن تر شد و فکر می کنم تا آخر روز همینطور بماند.

 

2. What’s your favourite kind of weather?

آب و هوای مورد علاقه ات چیست؟

 

It depends what I’m doing really. If I’m doing something outside, I like the weather to be sunny but not too hot because it gets a bit uncomfortable after a while. If I’m inside, I love listening to the rain beating against the window and the wind howling outside.

بستگی به این داره که مشغول چه کاری باشم. اگر مشغول انجام کار در بیرون باشم، دوست دارم هوا آفتابی باشه، اما نه خیلی گرم، چون بعد از مدتی غیر قابل تحمل میشه. اگر مشغول کار در داخل یا فضای سر پوشیده هستم، دوست دارم به صدای برخورد قطرات بارون به شیشه و وزش باد در بیرون گوش بدم.

 

3. What is the climate like in your country?

آب و هوای کشور شما چطور است؟

 

I’m from Ireland, so the thing people always complain about is the rain. It is right on the edge of Europe so we get lots of rain rolling in off the Atlantic. However, because we are an island it means that we don’t get very harsh winters and it hardly ever snows. I think temperate is the word to describe our climate- not too hot, not too cold.

من اهل ایرلند هستم، بنابراین چیزی که مردم همیشه از اون گلایه دارند، بارون هست. ایرلند در نوار اروپا قرار داره، بنابراین شاهد بارش های زیادی هستیم که از سمت آتلانتیک می آیند. با این وجود، یک جزیره هستیم و این یعنی زمستان های سختی نداریم و به ندرت برف می باره. به نظرم، معتدل، کلمه ای است که میتونه آب و هوای ما رو توصیف کنه – نه خیلی گرم و نه خیلی سرد.

 

4. Does the weather affect people’s lives in your country?

آیا در کشور شما، زندگی مردم تحت تاثیر وضعیت آب و هوا قرار می گیرد؟

 

Yes, very much so. In the winter it is really grey all the time and it gets dark very early in the afternoon. The lack of sunlight leads to some people getting a bit depressed.

بله. خیلی زیاد. آسمان در فصل زمستان تمام مدت تیره است و هوا در بعد از ظهر خیلی زود تاریک میشه. کمبود نور خورشید باعث میشه تا برخی افراد تا حدودی افسرده بشن.

 

5. Do people change in the summer?

آیا مردم در تابستان تغییر می ‌کنند؟

 

Absolutely, as soon as the sun starts to shine and it gets warmer, people start to have barbecues, do more outdoor activities and are generally happier. Unfortunately, it doesn’t last very long but people definitely make the most of it while the weather is good.

قطعاً. به محض اینکه خورشید شروع به تابیدن میکنه و هوا گرمتر میشه، مردم در بیرون از خانه مهمانی می گیرند، فعالیت های بیشتری در فضای باز انجام می دهند و در کل شادتر هستند. متاسفانه این روند خیلی طول نمیکشه، اما مردم قطعاً تا زمانی که هوا خوبه، بیشترین استفاده رو از اون می کنند.

 

6. Is there any type of weather you really don’t like?

آیا آب و هوایی هست که اصلاً دوست نداشته باشی؟

 

I don’t mind when it’s raining or windy and I don’t mind when it’s cold, but when it’s cold, windy and raining all that the same time, well that’s horrible, especially if you have to work or do something outside. I remember when we were at school we would have to go outside in horrible weather to do P.E. and I detested every minute of it.

برام مهم نیست که هوا بارونی باشه یا باد بیاد یا سرد باشه. اما وقتی هم سرده، هم باد میاد و هم بارون، بسیار ناخوشاینده؛ مخصوصاً اگه باید کاری رو در بیرون انجام داد. یادم میاد وقتی مدرسه بودیم، مجبور بودیم که در هوای بد ورزش کنیم و از هر دقیقه اش متنفر بودم.

 

7. Does bad weather ever affect transport in your country?

آیا تابحال در کشور شما، آب و هوای بد وضعیت حمل و نقل رو تحت تاثیر قرار داده است؟

 

As I said before, it rarely snows, but when it does the transportation system collapses. People are just not used to driving in the snow and the whole country pretty much grinds to a halt. Buses and trains normally stop running completely until the snow thaws.

همونطور که قبلاً گفتم، به ندرت برف می باره، اما زمانی هم که می باره، سیستم حمل و نقل از کار می افته. مردم قبلاً تجربه رانندگی در برف رو نداشته اند و کل کشور تقریباً متوقف میشه. اتوبوس ها و قطارها معمولاً تا آب شدن برف فعالیت نمی کنند.

 

 

موضوع شماره 8 اسپیکینگ آیلتس: تلویزیون

 

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

1. Do you like watching TV?

دوست داری تلویزیون تماشا کنی؟

 

I don’t get time really to watch TV and I don’t like the fact that you have no choice about what to watch, so no I would say I don’t really like watching normal TV, I much prefer streaming something on my iPad and watching it when I like.

من واقعاً برای تماشای تلویزیون وقت نمی گذارم و این موضوع برایم ناخوشاینده که هیچ حق انتخابی برای اون چه که تماشا میکنی، نداری. بنابراین، میگم نه. من واقعاً علاقه ای به تماشای معمول تلویزیون ندارم. بیشتر ترجیح میدم تا چیزی رو به صورت آنلاین روی آیپدم پخش کنم و وقتی دوست داشتم، اون رو نگاه کنم.

 

2. How often do you watch TV?

چقدر تلویزیون تماشا می کنی؟

 

I’d say maybe only a few times a month when there is a good football match on. I prefer watching football on TV with other people around because it’s a great atmosphere, but if it’s a normal TV show I will just watch it alone at home on my tablet.

باید بگم شاید فقط چندبار در ماه و وقتی یک مسابقه فوتبال خوب پخش میشه. من دوست دارم فوتبال رو در کنار افراد دیگه از تلویریون تماشا کنم، چون حس و حال عالی به آدم میده. اما اگه یک برنامه معمولی تلویزیونی باشه، اون رو تنها و در خانه از طریق تبلتم نگاه می کنم.

 

3. What kind of TV programmes do you like to watch?

دوست داری چه نوع برنامه های تلویزیونی رو تماشا کنی؟

 

I like dramas and thrillers. I don’t really like anything that is not set in the real world, so I’m not a big fan of sci-fi or fantasy. I also really like to watch documentaries about military history, especially anything to do with the Second World War.

من برنامه های درام و هیجان اگیز رو دوست دارم. واقعاً علاقه ای به برنامه هایی که برمبنای واقعیت نیستند، ندارم. بنابراین خیلی طرفدار برنامه های علمی تخیلی یا خیالی نیستم. همچنین علاقه زیادی به تماشای فیلم های مستند درباره تاریخ نظامی دارم، مخصوصاً هرچیزی که به جنگ جهانی دوم مربوط میشه.

 

4. What are the most popular TV shows in your country?

مجبوب ترین برنامه های تلویزیونی در کشور شما کدامند؟

 

TV series, live sports competitions, news programmes, talk shows, cooking shows, documentaries, reality TV shows and weather updates are some of the most popular programme types on the TV in my country.

در کشور من، سریال های تلویزیونی، مسابقات ورزشی زنده، برنامه های خبری، مناظره های تلویزیونی، برنامه های آشپزی، فیلم های مستند، برنامه های تلویزیونی زنده و اخبار هواشناسی، از محبوب ترین برنامه های تلویزیونی هستند.

 

5. Do you like watching TV shows from other countries?

آیا علاقه ای به تماشای برنامه های تلویزیونی سایر کشورها داری؟

 

Yes, most of the programmes I watch are from the United States. Networks like HBO and Netflix have the biggest budgets, can make some really high-quality shows. I don’t think Game of Thrones could be made without a huge budget and America is probably the only country that can make a TV show on that scale.

بله. بیشتر برنامه هایی که نگاه می کنم، از کشور آمریکا هستند. شبکه هایی مثل HBO و Netflix، که بیشترین بودجه رو دارند، می توانند برنامه هایی با کیفیت بسیار بالا تولید کنند. فکر نمی کنم سریال Game of Thrones می تونست بدون بودجه بسیار بالا تولید بشه و گویا آمریکا تنها کشوری است که میتونه یک برنامه تلویزیونی در اون حد تهیه کنه.

 

6. Has the internet affected your viewing habits?

آیا اینترنت روی عادت های تماشای تلویزیون شما تاثیر گذاشته است؟

 

Absolutely, I watch most TV shows on the internet now, rather than a normal TV. There are so many streaming services like Netflix offering on-demand TV and it suits me to be able to watch what I want when I want. I also like to binge-watch a series of TV shows, just watch a whole series in a day or two rather than waiting for the next episode.

قطعاً، من در حال حاضر اکثر برنامه های تلویزیونی رو به جای تلویزیون، از اینترنت تماشا می کنم. شرکت های زیادی هستند که خدمات تماشای آنلاین ارائه می دهند مثل Netflix که تسهیلات مورد نیاز رو در اختیار کاربران قرار میده و برای من هم مناسبه تا بتونم هر زمان، هر چیزی که می خواهم رو تماشا کنم. من همچنین دوست دارم بجای منتظر شدن برای قسمت ‌های بعدی یک سریال یا برنامه‌ تلویزیونی، اون رو پشت سرهم و در یک روز تماشا کنم.

 

7. What is your favourite TV show?

برنامه تلویزیونی مورد علاقه ات چیست؟

 

There was an American show called Fargo that I really loved. It was an adaptation of a film made about 15 years ago. The plot lines and characters were really interesting and the dialogue was well written. Unfortunately, there has only been one season of it so far, so I have to wait another year to see the next season.

یک برنامه تلویزیونی آمریکایی به نام “فارگو” بود که واقعاً عاشقش بودم. این برنامه، اقتباسی از یک فیلمه که حدود ۱۵ سال پیش ساخته شده‌. موضوع فیلم و شخصیت های اون واقعاً جالب توجه بودند و دیالوگ ها هم خیلی خوب نوشته شده بودند. متاسفانه  فقط تنها یک فصل از اون بیرون اومده و باید تا سال آینده برای دیدن فصل بعدیش منتظر باشم.

 

8. What was your favourite show when you were a child?

وقتی بچه بودی، برنامه مورد علاقه ‌ات چه بود؟

 

I was a bit of a strange child because I didn’t really like cartoons like most of the other kids. But there were a few shows I loved like Knight Rider, and Air Wolf. They were so cool and always had great action scenes. I was a bit obsessed with violent action films when I was a kid. When I think about them though they weren’t really all that violent compared to shows these days.

من بچه عجیبی بودم چون مانند دیگر بچه ها، علاقه ای به کارتون نداشتم. اما چند برنامه بودند که واقعاً علاقه داشتم مثل Knight Rider و Air Wolf. اون برنامه ها خیلی باحال بودند و صحنه های اکشن زیادی داشتند. وقتی بچه بودم،عاشق فیلم های اکشن بودم. البته الان که فکر می کنم، متوجه میشم که اون ها در مقایسه با فیلم های اکشن کنونی چندان هم خشن نبوده اند.

 

 

موضوع شماره 9 اسپیکینگ آیلتس: ورزش

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

1. Do you play any sports?

آیا ورزش می کنی؟

 

Not as much as I should. I’m really busy with my job these days, so I don’t get the chance to do as many sports as I would like. I try to play basketball on Saturdays for a couple or hours and I occasionally play golf.

نه اونقدر که باید. من اینروزها واقعاً درگیر کار هستم و فرصت نمی کنم تا اونقدر که می خواهم ورزش کنم. سعی می کنم در روزهای شنبه، دو یا چند ساعت بسکتبال بازی کنم و گاهی هم گلف بازی می کنم.

 

2. Have you played basketball for long?

آیا خیلی وقت است که بسکتبال بازی می کنی؟

 

Since I was about 10 years old. I remember playing a computer game about basketball when I was about 10 and it made me obsessed with the sport. From then on I played basketball every day until I went to university and then other things took priority, but I regret not maintaining it because it was something I loved doing.

از وقتی که 10 سالم بود. یادم میاد وقتی 10 ساله بودم، در کامپیوتر بسکتبال بازی می کردم و اون من رو مشتاق کرد تا به طور واقعی ورزش رو دنبال کنم. از اون موقع، هرروز بکستبال بازی کردم تا وقتی که به دانشگاه رفتم و بعد چیزهای دیگه اولویت پیدا کردند. اما افسوس می خورم که چرا ادامش ندادم چون چیزی بود که واقعاً بهش علاقه داشتم.

 

3. Do you watch sport on TV?

آیا از تلویزیون ورزش تماشا می کنی؟

 

Football is my favourite sport to watch on TV. I’m terrible at football but I love watching it on TV, especially big games like the Champions League.

فوتبال، ورزش مورد علاقه من برای تماشا از تلویزیون است. فوتبالم اصلاً خوب نیست، اما عاشق نگاه کردن اون از تلویزیونم؛ مخصوصاً بازی های بزرگ مثل لیگ قهرمانی.

 

4. What is the most popular sport in your country?

محبوب ترین ورزش در کشور شما کدام است؟

 

In my country, there are two dominant sports Gaelic Football and Hurling. Gaelic is a little like soccer but you are allowed to pick up the ball with your hands and you can kick the ball over the bar. Hurling is played with sticks and a smaller ball and involves hitting the ball over the bar or in the goal. Both of them are really fast-paced and a bit brutal at times.

در کشور من، “فوتبال گیلیک” و “هورلینگ” دو ورزش معروف هستند. “گیلیک” تقریبا شبیه فوتبال معمولی هست با این تفاوت که بازیکنان در اون می تونند توپ رو با دستاشون بردارند و از جایگاه به توپ ضربه بزنند.” هورلینگ” با دسته ای چوبی و یک توپ کوچکتر بازی میشه و شامل ضربه زدن به توپ از جایگاه یا از هدف هست. هر دو این ورزش ها سرعتی و تا حدودی خشن هستند.

 

5. How do people in your country stay fit?

مردم در کشور شما چگونه تناسب اندام خود را حفظ می کنند؟

 

We are blessed with beautiful countryside and a nice temperate climate so most people either go running or walking. Lots of young people play field sports, but more and more people are joining gyms. Gyms have really taken off recently as people worry more and more about their appearance.

ما خیلی خوش شانسیم که دارای دشت های زیبا و آب و هوای معتدل هستیم، به همین دلیل اکثر مردم برای دویدن یا پیاده روی بیرون می روند. بیشتر جوانان ورزش های میدانی انجام می دهند، اما تعداد افرادی که به باشگاه می روند، روز به روز در حال افزایش است. اخیراً باشگاه های زیادی افتتاح شده، زیرا مردم بیشتر و بیشتر به ظاهر اندام خود اهمیت می دهند.

 

6. Is it important for children to play sports?

آیا مهم است که بچه ها ورزش کنند؟

 

Definitely. Sport not only keeps them healthy, but it also teaches them discipline and keeps them out of trouble. For instance, in my school, the kids who were dedicated to sport also achieved the highest grades in school and went on to good universities where they continued to work hard.

بدون شک. ورزش کردن نه تنها اون ها رو سالم نگه می داره، بلکه به بچه ها نظم و ترتیب یاد میده و اون ها رو از مشکل هم دور نگه می داره. مثلاً وقتی من در مدرسه بودم، بچه هایی که مدام ورزش می کردند، نمرات بالاتری در مدرسه می گرفتند و به دانشگاه های خوبی رفتند تا به تلاش کردن ادامه دهند.

 

 

موضوع شماره 10 اسپیکینگ آیلتس: غذا

اسپیکینگ آیلتس - پارت 1

 

1. What’s your favourite food?

غذای مورد علاقه ات چیست؟

 

I would have to say that it’s definitely steak. It’s quite expensive, so it’s a real treat when I get the chance to have steak and I love all the things that come with it like pepper sauce, chips, mushrooms, and onions.

باید بگم که بدون شک استیک، غذای مورد علاقه ام است. غذای واقعاً گرونی است، پس وقتی شانس میارم و می تونم استیک بخورم، حسابی لذت می برم و تمام مخلفاتی که باهاش هستند رو هم واقعاً دوست دارم مثل سس فلفل، چیپس، قارچ و پیاز.

 

2. Have you always liked steak?

همیشه استیک دوست داشتی؟

 

I didn’t really like meat when I was younger. My mum said that I only liked to eat sweet things or breakfast cereal when I was a child.

وقتی جوانتر بودم، خیلی علاقه ای به گوشت نداشتم. مادرم میگه وقتی که بچه بودم دوست داشتم فقط چیزهای شیرین یا برای صبحانه فقط برشتوک بخورم.

 

3. Are there any foods you dislike?

غذایی هست که دوست نداشته باشی؟

 

I like most foods, but if I had to pick some I don’t like, it would have to be vegetables, especially green ones like broccoli or cabbage. They either taste of nothing at all or really bitter. Although, I try to force them down when I have to because they are very healthy.

من اکثر غذاها رو دوست دارم، اما اگه قرار باشه انتخاب کنم، باید بگم که به سبزیجات علاقه ای ندارم، مخصوصا ً سبزیجات سبز رنگ مثل بروکلی و کلم. اون ها یا اصلاً مزه خاصی ندارند یا تلخ هستند. البته سعی می کنم وقتی که لازمه مصرفشون کنم چون واقعاً برای سلامتی مفید هستند.

 

4. What are some traditional foods in your country?

غذاهای سنتی کشور شما چیست؟

 

Everything seems to revolve around the potato where I’m from. If you come to Ireland you have to try a full Irish breakfast. It’s made up of lots of fried meats, plus a range of bread like wheaten, soda and potato bread, of course.

در کشوری که من هستم، تقریباً در همه چیز سیب زمینی به کار رفته. اگه به ایرلند بیایید، باید صبحانه کامل ایرلندی رو امتحان کنید. اون از مقدار زیادی گوشت سرخ شده، به اضافه مقداری نان گندم، سودا و البته نان سیب زمینی درست شده است.

 

5. Do you have a healthy diet?

آیا شما رژیم غذایی سالمی دارید؟

 

No, not at all. I like all of the things that are unhealthy like sweets, fatty foods, and junk food. I don’t really have a lot of discipline when it comes to my diet, which is probably why I’m a little overweight.

نه، اصلاً. من همه چیزهایی که برای سلامتی مضر هستند رو دوست دارم مثل شیرینی، غذاهای چرب و غذاهای فست فودی ناسالم. وقتی بحث غذا میشه، خیلی رعایت نمی کنم و احتمالاً به همین دلیله که مقداری اضافه وزن دارم.

 

 

پرسش و پاسخ درمورد اسپسکینگ آیلتس – پارت 1

 

1. آیا باید پاسخ هایم را در اسپیکینگ آیلتس بسط دهم و تلگرافی صحبت نکنم؟

در پاسخ به هر سوالی که از شما پرسیده می شود، شما می بایست از جواب های تلگرافی بپرهیزید. برای گرفتن نمره ای بالاتر از فاکتور Fluency، ممتحن آیلتس می بایست ببیند که شما تمایل دارید جواب های طولانی تری با توضیحات بیشتری بدهید. فراموش نکنید که هرآنچه می گویید در ابتدا یک ادعا می باشد که حتی ممکن است واضح هم نباشد؛ پس باید ادعای خود را توضیح داده، شفاف سازی کنید و سپس به پشتیبانی از آن (مثلا با اوردن مثال) بپردازید.

 

2. آیا باید در بخش دوم Speaking آیلتس دو دقیقه صحبت کنم؟

گفته می شود که در بخش دوم، حدود یک الی دو دقیقه باید صحبت شود. توصیه می شود که اگر نمره ای حدود 4 الى 5.5  می خواهید، سعی کنید پاسخ سوالات نوشته شده در زیر برگه موضوع را داده و کمی بیشتر از یک دقیقه صحبت کنید؛ اما اگر نمره ای بالاتر از 6 می خواهید، حتماً بیشتر از یک دقیقه و نیم صحبت کرده و توانایی خود را در Fluency به همراه استفاده صحیح از ساختارهای گرامری و دامنه ای بزرگ و متنوع از واژگان انگلیسی نشان دهید.

 

3. آیا میتوانم بیشتر از زمان مشخص شده صحبت کنم و نمره خود را افزایش دهم؟

خیر. ممتحن پس از زمان مقرر صحبت شما را قطع کرده و قسمت بعد را آغاز می کند.

 

4. آیا در قسمت دوم در بخش Speaking، می توانم از ممتحن درخواست کنم تا موضوع من را عوض کند؟

خیر. ممتحن موضوع را انتخاب می کند و شما می بایست به همان موضوعی که به شما داده شده است پاسخ دهید. پس سعی کنید تمام تاپیک ها را مطالعه کرده و حرفی برای گفتن داشته باشید.

 

5. آیا اجباری است که به تمامی سوالات لیست شده روی Cue Card پاسخ دهم؟

اگر شما نمره ای زیر 6 می خواهید و در همان سطح هستید، توصیه می شود که به تمامی سوالات Cue Card پاسخ دهید. اما جوابگویی به آن ها الزامی و اجباری نیست (روی برگه از فعل کمکی should استفاده شده که برای پیشنهاد دادن است) و ممکن است برای نمرات بالاتر، صحبت های شما برد بزرگتری را نیز پوشش دهد.

 

6. آیا در قسمت دوم در بخش Speaking باید سوالات را به ترتیب پاسخ داد؟

خیر. انتخاب در ترتیب پاسخگویی با شماست.

 

7. تفاوت دیالوگ های بخش اول و سوم Speaking آیلتس در چیست؟

هر دو دیالوگ هستند، یعنی گفتگوی دو نفره ای بین IELTS Examiner و IELTS Candidate. بخش اول بیشتر شبیه به یک مصاحبه کاری می باشد و ممتحن آیلتس اطلاعاتی در رابطه با خود متقاضی، زندگی اش، تحصیلات و کارش، محل زندگی، شرایط زندگی، خانواده، دوستان، تفریحات و سرگرمی ها، برنامه های مورد علاقه، عادات، … از متقاضی می گیرد. اما در بخش سوم، بحث و گفتگویی در رابطه با موضوعات آکادمیک و انتزاعی (تجرید) وجود دارد. سوالات ریز تر، علمی تر، تخصصی تر، و پیچیده تر می باشند و پاسخ های متقاضی نیز می بایست وسیع تر و با جزییات بیشتری باشد.

 

8. مثال زدن در پاسخ دادن به سوالات Speaking آیلتس چه تاثیری دارد؟

در کل برای شفاف سازی در هر زمینه ای، آوردن مثال بسیار کمک کننده و روشنگرانه است. توصیه می شود هر کجا ادعایی می شود، سعی شود با آوردن یک مثال به شفاف سازی و پشتیبانی کردن آن ادعا پرداخته شود. این کار در بخش سوم مهارت گفتاری بسیار ضروری می باشد.

 

9. اگر در آزمون گفتاری آیلتس سوال را متوجه نشوم چه کاری می توانم انجام دهم؟

اگر سوالی را در بخش های اول و سوم مهارت گفتاری آیلتس متوجه نشدید، می توانید از ممتحن درخواست کنید سوال را دوباره از شما بپرسد، اما وی نمی تواند به شما کمک کرده و سوال را برای شما توضیح دهد. در بخش دوم هم سوال روی تکه کاغذی موسوم به Cue Card نوشته شده است و اگر آن را متوجه نمی شوید، نمی توانید چیزی از Examiner بپرسید.

 

10. اگر در رابطه با سوالات بخش سوم اسپیکینگ آیلتس هیچ جواب یا ایده ای نداشتم، چه باید بکنم؟

تصور کنید سوالی از شما پرسیده می شود که هیچ پاسخ و ایده ای برایش ندارید. همانطور که قبلا گفته شد، آزمون آیلتس نمی خواهد دانش و یا هوش شما را بسنجد؛ بلکه می خواهد توانایی شما در برقراری ارتباط در زبان انگلیسی را مورد ارزیابی قرار دهد. پس اگر سوالی این چنینی از شما پرسیده شد، به این شکل عمل کنید:

 

Examiner: Do you think that new technologies can help us solve nuclear power problems?

Candidate: Well, to tell you the truth, I don’t know much about problems and nuclear power itself, but I’m pretty sure that in every scientific field, as history has shown, technology development brings marvelous solutions to current issues. I don’t know what problems we are currently facing in terms of nuclear power but I can give you my word that every problem has a solution.

 

11. در بخش سوم چقدر زمان قبل از پاسخگویی برای فکر کردن دارم؟

هیچی! بلافاصله بعد از اینکه سوال از شما پرسیده شد، شما می بایست شروع به صحبت کردن کنید. در این قسمت می تواند برای اینکه برای خود چند ثانیه ای زمان بخرید از filter expression ها استفاده کنید:

Well, off the top of my head, that’s quite an interesting question. I believe that …

 

12. آیا داشتن لهجه ای خاص و غیر استاندارد، نمره من را در اسپیکینگ IELTS کم می کند؟

تا زمانی که لهجه ی شما در ارتباط شما با ممتحن خللی ایجاد نکند، اتفاق بدی نخواهد افتاد. اما اگر لهجه ی شما طوری باشد که ممتحن متوجه کلماتی که شما می گویید نشود، نمره ی شما به شدت افت پیدا خواهد کرد.

 

13. آیا در صورت متوجه نشدن سوال یا لغت و… میتوانم از ممتحن سوال کنم؟

ممتحن فقط در شرایط خاص توضیح بیشتر خواهد داد و سوال شما را پاسخ نمی دهد.

 

14. آیا در صورت متوجه نشدن بخشی از سوال (و یا سوال به صورت کامل) و درخواست تکرار سوال از ممتحن، نمره من کسر میشود؟

خیر. سعی کنید مکرر این درخواست را نکنید.

 

15. چرا ممتحن در زمان صحبت حرف من را قطع می کند؟

در سه حالت ممکن است این اتفاق بیافتد. اول، زمان پاسخگویی به آن سوال به اتمام رسیده است. دوم، ممتحن از پاسخ شما راضی است و می خواهد سریع تر به سوال بعدی برود تا بخش دیگری از توانایی زبانی شما را تست کند. سوم، پاسخ شما به بی راهه کشیده شده و بی ربط است و Examiner می خواهد با پرسیدن سوال دیگری شما را به اصل موضوع نزدیک کند. پس اگر ایشان صحبت شما را قطع کرد، نگران نباشید و با خیال راحت به سوال بعدی پاسخ دهید.

 

16. آیا می توانم با Examiner آیلتس گفتگو کنم و نظر او را هم بپرسم؟

خیر! در این آزمون قرار است توانایی شما ارزیابی شود، نه گپ و گفتگویی بین دو نفر!

 

17. آیا در صورت اشتباه کردن می توانم خودم را تصحیح کنم؟

اصلاح اشتباهات خود ( self – correction ) کار خوبی می باشد اما قطعا روی Fluency شما تاثیرگذار است و اگر به دفعات برسد تاثیر منفی می گذارد. اما تصحیح اشتباهات خود بسیار بهتر از نادیده گرفتن آنها است. با این کار به ممتحن نشان می دهید که خودتان متوجه اشتباه خود شده اید. این کاریست که حتی خود native speaker ها انجام می دهند. به صحبت کردن خودتان در زبان فارسی هم دقت کنید.

 

18.آیا داشتن Body-language (حرکت دست ها یا بدن) در زمان صحبت کردن اشکالی دارد؟

خیر. تنها سعی کنید غیر عادی به نظر نرسید.

 

در این مقاله، سوالات مرتبط با چند موضوع رایج از اسپیکینگ آیلتس پارت 1 و پاسخ های نمونه به آن ها برای شما آورده شد. در مقالات تکمیلی بعدی ، اطلاعات دقیق تر و جامع تری از پارت 2 و 3 اسپیکینگ در اختیارتون قرار میدیم.

 

مهمترین مسئله در هنگام آزمون Speaking این است که قبل از آزمون، آمادگی ذهنی داشته باشید؛ یعنی با نحوه و نوع سوالات به اندازه کافی آشنا باشید و سوالات مشابه را بارها و بارها پاسخ داده باشید و همینطور جملات کافی در ذهن برای ساختن سخنرانیتان آماده باشد. این کار باعث خواهد شد تا بسیار زیبا و شیوا صحبت کنید و بهترین نمره را بگیرید.

 

 

 

 

انگلیسی واقعی آمریکایی

 

 

 

 

کنکور زبان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اگه قصد دارین یادگیری زبان انگلیسی رو به صورت حرفه ای دنبال کنین و علاقه زیادی به تحصیل در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه دارین، خواندن این مقاله رو بهتون پیشنهاد میدم چون مختص شماست.

 

همونطور که گفتم، این مقاله مخصوص داوطلبانی طراحی شده که قصد دارن صرفاً در کنکور زبان انگلیسی شرکت کنن و یا در کنار یکی از کنکور های اصلی خود در رشته های علوم تجربی، ریاضی، علوم انسانی و هنر، در کنکور زبان انگلیسی هم شرکت کنن. این مقاله به شما کمک می کنه تا برنامه ریزی دقیق تر و کامل تری برای آماده سازی خود، شرکت و قبولی در این آزمون داشته باشید. پس با ما همراه باشید.

 

انتخاب رشته زبان انگلیسی و اطلاعاتی درباره آن:

کنکور زبان

 

انتخاب رشته زبان انگلیسی برای بسیاری از دانش آموزان سوال برانگیزه و حتی میشه گفت که اغلب متقاضیان، اطلاعات کمی در خصوص انتخاب رشته زبان انگلیسی دارن. قبل از هر چیز بهتره بدونید که:

 

” گروه آزمایشی زبان، یک گروه شناور است؛ یعنی می توان در کنار یک گروه آزمایشی اصلی، در این آزمون هم شرکت کرد.”

شاخه های رشته زبان انگلیسی شامل: رشته تربیت دبیر زبان انگلیسی، رشته زبان و ادبیات انگلیسی، رشته مترجمی زبان انگلیسی، رشته آموزش زبان انگلیسی و رشته کارشناسی مترجمی خبر انگلیسی هستند که پذیرفته شدگان بعد از قبولی در کنکور، بسته به رشته ای که در اون قبول شده اند، یک سری آموزش های اصولی در زمینه مخصوص به همون رشته یاد می گیرن. مثلاً در رشته literature  یا ادبیات زبان انگلیسی، نمایشنامه ها، رمان ها، شعرها، و مواردی از این دست به دانشجو آموزش داده میشه و در رشته های مترجمی و teaching، آموزش هایی در خصوص خواندن متون مطبوعاتی و زبان­شناسی و غیره آموزش داده میشه.

 

تصورات اشتباه از رشته زبان انگلیسی

این تصور که ساده ترین راه قبولی در کنکور سراسری، شرکت در آزمون زبان انگلیسی و قبولی در این آزمون هست، یک تصور بسیار اشتباه است. دسته ای از دانش آموزان با آگاهی، علاقه و هدفمند این رشته رو انتخاب می کنند و عده ای هم صرفاً به این دلیل که به ادامه تحصیل در این رشته علاقه دارند، دراین آزمون شرکت می کنند، اما متاسفأنه پس از قبولی و به دلیل نداشتن آگاهی کافی، با شرایط سختی در دوران تحصیل رو به رو میشن، و حتی در بسیاری موارد در دانشگاه مشروط و یا مجبور به انصراف از تحصیل میشن.

 

همچنین برخی متقاضیان رشته زبان انگلیسی به اشتباه تصور می کنن که در طول تحصیل، مکالمه هم با اون ها کار میشه و میتونن این مهارت رو در خودشون تقویت کنن. اما باید گفت که پس از قبولی در این آزمون، تمرکز چندانی روی آموزش این مهارت وجود نداره.

 

پس بهتره که قبل از شرکت در آزمون و چه بسا از سال اول یا دوم دبیرستان و پیش از قبولی در این رشته، روی مکالمه خودتون کار کنین و دوره های آموزشی مکالمه به زبان انگلیسی رو گذرونده باشین و تا حدودی به مکالمه مسلط باشید، چون معمولاً از ترم دوم به بعد باید بتونین حداقل تا حد upper intermediate  به زبان انگلیسی مکالمه کنید؛ درغیر این صورت متوجه آموزش های اساتید نمی شوید و در آماده کردن و قبل از آن نت برداری و یادگیری دروس دچار مشکل می شوید.

 

اهمیت شرکت در دوره آموزش یادگیری مکالمه انگلیسی:

 

داشتن مهارت مکالمه نه تنها باعث میشه در طول تحصیل، برتری بیشتری نسبت به سایر دانشجوها داشته باشید، بلکه بعدها و پس از فارغ التحصیلی و زمانی که می خواهید وارد بازارکار این رشته بشید، متوجه خواهید شد که این فاکتور یعنی داشتن مهارت مکالمه انگلیسی، چه تأثیر مثبتی در جذب سریع نیروی کار داره.

 

دو نفر رو تصور کنید که هر دو رتبه یکسانی در کنکور رشته زبان میارن و هر دو هم به تحصیل در این رشته علاقه دارن. به علاوه، هر دو با انگیزه، اراده و با سخت کوشی در این آزمون شرکت می کنن و قبول میشن. با این تفاوت که نفر اول با آگاهی و آینده نگری و پیش از شرکت در آزمون و حتی از سال های اول یا دوم دبیرستان، در دوره های آموزشی یادگیری مکالمه انگلیسی شرکت کرده، اما نفر دوم بدون این پیش نیاز در این رشته شروع به تحصیل میکنه.

 

درست متوجه شدید!!! نفر اول بی شک در دانشگاه و در یادگیری درس ها و آموزش های اساتید که به زبان انگلیسی تدریس میشن و حتی بعد از فارغ التحصیلی موفق تر عمل میکنه؛ در حالی که نفر دوم گیج و سردرگم در میان انبوهی از کتاب ها و آموز های انگلیسی قرار می گیره!!! یا درس ها رو پاس نمی کنه و مشروط میشه و یا مجبور به انصراف از تحصیل میشه حتی اگه شانس بیاره و به سختی فارغ التحصیل شه، تازه در اول راه قرار داره، چون برای جذب در بازار کار مثل شغل معلمی در یک موسسه آموزشی یا به عنوان یک مترجم در یک شرکت، تنها میتونه یک مدرک ارائه بده و به صورت عملی قادر به صحبت کردن و ارائه دانش زبانی که در دانشگاه آموخته، نیست. پس فکر نکنید که در دانشگاه مکالمه زبان انگلیسی رو یاد می گیرید.

 

ضریب درس های عمومی و تحصصی کنکور سراسری زبان

 

کنکور زبان

 

سوالات اختصاصی کنکور زبان شامل موارد زیر می باشد:

 

کنکور زبان

 

منابع کنکور رشته زبان انگلیسی: (عمومی، اختصاصی و کمک درسی)

الف) معرفی منابع عمومی

کنکور سراسری نظام جدید:

باید گفت که دروس عمومی نظام جدید در تمامی گروه های آزمایشی مشترک است.

 

کنکور زبان

 

کنکور سراسری نظام قدیم:

آخرین چاپ کتاب های نظام قدیم سال 96 – 97 مربوط به مقطع پیش دانشگاهی می باشد، بنابراین سوالات از همان کتاب ها طرح خواهد شد.

 

ب) منابع دروس اختصاصی کنکور زبان

بخش گرامر:

English Grammar in Use by Raymond Murphey – Upper Intermediate Level.

 

بخش واژگان:

504 Absolutely Essential Words.

Vocabulary for the High School Student by Harold Levine.

vocabulary in use

 

این‌ها هم یه سری منابع پیشنهادی هستن، که گرفتنشون خیلی واجبه.

 Longman Dictionary of Contemporary English (LDOCE) for Advanced Learners.

English Idioms in Use by Felicity O’Dell and Michael McCarthy.

 

ج)کتاب های کمک درسی و کنکور

1- استفاده از منابع تست ترجیحاً تست های آزمون سراسری و آزاد سال گذشته که به صورت کتاب در اختیار داوطلبان کنکور قرار گرفته است.

2- سوالات کنکور آزمون های آزمایشی که در ایران برگزار می شوند: سوالات آزمون سنجش و سوال های گزینه دو.

3- تست های تألیفی نیز در زمره کتاب های کمک درسی برای کنکور در اختیار زبان آموزان قرار گرفته، که میشه از اون ها هم استفاده کرد.

 

مدت زمان کل کنکور زبان،تعداد تست ها و اطلاعات مربوطه

کنکور رشته زبان خارجی، ساعت 3 عصر (ساعت 15) شروع می شود و درب های محل های برگزاری آزمون از ساعت 14:30دقیقه بسته می شود. مدت زمان کل کنکور زبان انگلیسی 180دقیقه یعنی 3ساعت می باشد.

مجموع سوالات دفترچه عمومی و اختصاصی در کنکور سراسری 170 تست است.

دفترچه عمومی شامل 100 تست و مدت زمان پاسخ گویی به سوالات این دفترچه 75 دقیقه است.

 

کنکور زبان

 

دفترچه اختصاصی شامل 70 تست و مدت زمان پاسخ گویی به سوالات این دفترچه 105 دقیقه است.

 

کنکور زبان

 

کنکور زبان

 

کدام درس ها بیشترین تاثیر را در تزاز ما دارند؟

دروس عمومی، نقش تعیین کننده ای در تراز شما دارن! بیشتر داوطلبان، دروس عمومی رو دست کم می گیرن.

 

این یک اشتباه بزرگه! به خصوص درس های عربی و ادبیات فارسی. دروس عمومی رو جدی بگیرید و از اون ها سرسری رد نشید! این درس ها رو خوب بخونید تا در روز آزمون درصد بالایی از این دروس را درست بزنید.

 

اگر میخواید در “کنکور منحصراً زبان انگلیسی”  موفق بشین، روی درس عربی حسابی کار کنید و درصدش رو بالا ببرید. حسابی تمرین کنین و با هر نمونه سوال و تست آشنا بشید تا ریزه کاریا دستتون بیاد.

 

بعد از درس عربی، مهمترین درس زبان و ادبیات فارسی هستش که باز هم تأکید می کنم درصد بالایی از تست ها رو درست بزنید.

 

تصور کنید: از عمومی ها، عربی و فارسی رو بالا بزنید و از زبان اختصاصی هم درصد بالایی رو بزنید، نتیجه میشه یه رتبه خوب در یک دانشگاه عالی.

 

نکاتی در خصوص پذیرش در کنکور منحصراً زبان انگلیسی

1- درس های با ضریب بالا مانند عربی و فارسی رو جدی بگیرید!!

صرفاً روی درس زبان انگلیسی متمرکز نشید و فراموش نکنید اگه میخواید رتبه بالایی بیارید، باید در درس های عمومی به خصوص عربی و فارسی، ضریب بالایی کسب کنید. چرا میگیم درس عربی؟ چون بسیاری از داوطلبان علاقه چندانی به درس عربی ندارن و به جای تمرکز روی این درس، روی بقیه درس ها مثل دین و زندگی تمرکز می کنن تا حداکثر امتیاز رو از اون درس ها بگیرن.

 

تصور کنید از یک درس ضریب بالا مثل عربی امتیاز بالایی کسب کنید و بر فرض در درس زبان عمومی امتیاز کمتری بدست بیارید، امتیاز و رتبه شما نسبت به اون داوطلبی که درست برعکس شما عمل کرده بالاتر میشه. (یعنی درس های عربی و فارسی رو کمتر تست زده و در درس ضریب پایین مثل زبان عمومی درصد بالایی از تست ها رو زده).

 

2- لغات بیشتری یاد بگیرید.

هرچقدر دانش واژگانی شما بیشتر باشه، میتونید به تست های بیشتری از بخش هایی مانند گرامر و درک مطلب پاسخ بدید. پس دامنه لغاتی خودتون رو افزایش بدید. تا می تونید، از منابع و کتاب های خوب برای تست زنی استفاده کنید. دامنه لغات بالا و تست زنی زیاد، از عوامل موفقیت در کنکور زبان انگلیسی هستند.

 

3- به گرامر زبان انگلیسی مسلط شوید.

گرامر، ریزه کاری های بسیار زیادی داره. فراموش نکنید برای شرکت در آزمون های مختلف زبان، یادگیری گرامر به صورت کتابی بسیار مهمه.

 

4- شیوه درست تست زدن رو یاد بگیرید.

باید بدونید چطور به سرعت یک تست رو بخوانید و به اون پاسخ بدید، یا اول سراغ کدوم سوالات برید. به علاوه اگر با فرم سوالات کنکور آشنا باشید، میتونید به سرعت و به سادگی تست بزنید. برای کسب امتیاز بالا از درسی مثل عربی یا فارسی، اهمیت این نکته یعنی شیوه صحیح تست زدن، اهمیت بالایی داره چون این درس ها، ریزه کاری های زیادی دارن و هرچی بیشتر تست بزنید، با نمونه های مختلف سوالات در این خصوص آشنا میشید.

 

آینده شغلی و بازار کار رشته زبان انگلیسی

فارغ التحصیلان رشته زبان انگلیسی با داشتن  مدرک زبان انگلیسی میتوانند برای استخدام در بانک، شرکت های بازرگانی، وزارت امور خارجه، دارالترجمه ها، استاد دانشگاه، آموزش و پرورش، آموزشگاه های تدریس زبان، مترجم یک شرکت و حتی برای ترجمه کتاب اقدام کنند. اما همونطور که در ابتدای مقاله هم گفتم، مشروط بر اینکه فارغ التحصیل این رشته قادر باشد به راحتی به زبان انگلیسی صحبت کنه.

 

 

سخنی با آن دسته از داوطلبانی که میخواهند در کنار کنکور اصلی خود یعنی کنکورهای ریاضی، تجربی، انسانی و یا هنر ، در کنکور زبان خارجی هم شرکت کنند:

 

1) این گروه از داوطلبان باید به حد کافی به زبان انگلیسی تسلط داشته باشند تا نیاز نباشد در طول مهلت پیش از کنکور روی مطالعه برای کنکور زبان تمرکز زیادی داشته باشند. چون دراین صورت فشار روحی و استرس زیادی را متحمل می شوند و از کنکور اصلی خود غافل می مانند و در میانه راه پشیمان می شوند که چرا در کنکور زبان شرکت کرده اند.

 

2) داوطلبانی که کنکور اصلی آن ها رشته تجربی است، باید در طول روزهای قبل از کنکور حتماً از نظر برنامه ریزی تحصیلی و تمریناتی برای اجرای دو آزمون در صبح و بعداز ظهر اقدامات لازم رو به عمل آورند تا به این شرایط عادت کنند و دچار خستگی ذهنی نشوند.

 

3) یک یا دو روز قبل از برگزاری آزمون از محل آزمون بازدید کنید.

 

 

سخن آخر:

در این مقاله سعی کردیم تا تمام نکات و مواردی که افراد علاقه مند به شرکت در کنکور زبان انگلیسی باید بدونن رو (از قبل از اقدام به ثبت نام در کنکور زبان، تا بعد از فارغ التحصیلی) کاملاً در اختیارتون قرار بدیم. در بخش کامنت ها برای ما بنویسید که به نظر شما تا چه حد تسلط به مکالمه زبان انگلیسی برای موفقیت در این رشته و بازار کار اون اهمیت داره؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

این مقاله برگرفته از کتاب انگلیسی واقعی آمریکایی است. استفاده از این مقاله با ذکر منبع بلامانع است!

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟ چرا باید انگلیسی واقعی را یاد بگیریم؟

ما در دوره های انگلیسی محاوره ای بیشتر بر یادگیری انگلیسی واقعی تاکید می کنیم نه انگلیسی کتابی. حالا ببینیم منظور از انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی دقیقا چیست و چرا یادگیری انگلیسی واقعی موثرتر از یادگیری انگلیسی کتابی است؟

 

به چند دلیل کلیدی می توان گفت که انگلیسی واقعی به خصوص در زمینه اسپیکینگ موثرتر از انگلیسی کتابی است.

 

1. بومی های انگلیسی زبان هیچ گاه با انگلیسی کتابی صحبت نمی کنند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

اگر کتاب های انگلیسی را خوانده باشید حتما اصطلاح “It is raining cats and dogs” (باران به شدت در حال باریدن است) را دیده اید. راستش هیچ یک از بومی های انگلیسی زبان در مکالمات واقعی چنین اصطلاحی را به کار نمی برند.

 

اگر هدف شما این است که اسپیکینگ مدرن را به صورت فلوئنت (روان) یاد بگیرید باید به تمرین مکالماتی بپردازید که توسط بومی های انگلیسی زبان هر روز استفاده می شوند. این منطقی ترین راه برای تقویت مهارت اسپیکینگ است.

 

 

2. اصطلاحات و اسلنگهای موجود در کتاب های انگلیسی غالبا قدیمی هستند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

به جز گرامر اغلب اصطلاحات، اسلنگ ها، عبارات فعلی و غیره که در کتاب های انگلیسی وجود دارند عموما در مکالمات روزمره  توسط بومی های انگلیسی زبان استفاده نمی شوند و خارج از رده هستند. پس چرا باید مطالبی را یاد بگیریم که قدیمی هستند و کاربردی هم ندارند. زبان یک موجود زنده است پس باید جدیدترین مطالب را در هر زبان یاد گرفت.

 

 

3. اغلب کتاب های انگلیسی بر گرامر تاکید می کنند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

اغلب کتاب های انگلیسی با ذهنیت گرامر و لغت نوشته می شوند به همین دلیل در هر بخش از این کتاب ها دایما با گرامر و لغت رو به رو هستیم.

 

واقعیت یادگیری انگلیسی یا هر زبان دیگر این است که اگر بخواهید فلوئنت (روان) به آن زبان صحبت کنید، هر چقدر هم که گرامر بخوانید باز هم کافی نیست. شما می توانید قواعد گرامر را یاد بگیرید اما اگر از آن ها استفاده نکنید به سرعت از ذهنتان پاک خواهند شد. برای تسلط به یک زبان باید گرامر، لغت، تلفظ، اصطلاحات و مهارت های مکالمه ای را با همدیگر ترکیب کرد. دوره مکالمه آنلاین فرمول 1 نیز بر همین مبنا طراحی شده است.

یادگیری مهارت اسپیکینگ مانند یادگیری رانندگی است. هیچ گاه نمی توانید با مطالعه در مورد قطعات اتومبیل یا تماشای فیلم رانندگان فرمول یک رانندگی را یاد بگیرید. فقط با انجام دادن می توانید یاد بگیرید!

4. اغلب کتاب های انگلیسی از متدهای حفظ کردن استفاده می کنند.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

نمی توان مهارت اسپیکینگ را با حفظ کردن هزاران قاعده یاد گرفت. مهارت اسپیکینگ در بهترین شکل خود از طریق مکالمات واقعی آموخته می شود. به همین ترتیب فقط از طریق گوش کردن دقیق به بومی های انگلیسی زبان و تکرار اصوات و کلمات دشوار می توان مهارت تلفظ را تقویت کرد.

 

کتاب های انگلیسی در این خصوص بسیار محدود هستند. زیرا این کتاب ها قادر نیستند مغز را به گونه ای تربیت کنند که به طور طبیعی صحبت کند. این کتاب ها با مجبور کردن مغز به حفظ کردن مطالب، سرعت آن را کاهش می دهد. در نتیجه کتاب های انگلیسی سرعت زبان آموزان را بسیار کند می کنند.

 

 

تفاوت انگلیسی کتابی و انگلیسی گفتاری چیست؟

 

بسیاری از زبان آموزان قادرند به راحتی بنویسند و بخوانند، اما در مهارت لیسنینگ و بویژه اسپیکینگ با مشکل روبرو هستند. بخشی از این مشکل به این علت است که ما هنگام لیسنینگ و اسپیکینگ، زمان خیلی کمی برای فکر کردن و تحلیل جملات فرد مقابل در اختیار داریم.

 

دانستن تفاوتهای انگلیسی گفتاری و انگلیسی نوشتاری به شما کمک می کند تا درک مطلب شنیداری خود را بهبود داده و اسپیکینگ خود را به بومی های انگلیسی زبان نزدیک تر سازید!

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

در اینجا به ذکر چهار مورد از تفاوتهای انگلیسی کتابی با انگلیسی گفتاری می پردازیم.

 

1. در انگلیسی گفتاری تقریبا همیشه از فرمهای مخفف استفاده می شود. (لیست کامل را در بخش ضمائم تلفظ ببینید.)

بومی های انگلیسی زبان هیچ گاه در محاورات روزمره فرم کامل جملات را به کار نمی برند. مثال:

 

I do not like it. = I don’t like it.

 

He is really smart. = He’s really smart.

 

I will call you. = I’ll call you.

 

What time is the party? = What time’s the party?

 

You would love this book. = You’d love this book.

 

We have already seen that movie. = We’ve already seen that movie.

 

They are not happy. = They’re not happy (or: They aren’t happy.)

 

I could not access the website. = I couldn’t access the website.

علاوه بر فرمهای بالا بومی های انگلیسی زبان، افعالی مثل is, are, has, have,  had, did, will, would را نیز مخفف می کنند.

 

How did you do that? = How’d you do that?

 

They might have gone out. = They might’ve gone out.

 

You should have called me. = You should’ve called me

 

That would be great! = That’d be great!

 

The road was closed because there had been an accident. = The road was closed because there’d been an accident.

 

What are you thinking about? = What’re you thinking about?

 

Where did she go? = Where’d she go?

 

Why is he angry? = Why’s he angry?

 

The food is delicious! = The food’s delicious!

 

My husband has been traveling a lot lately. = My husband’s been traveling a lot lately.

 

 

2. در انگلیسی گفتاری از عبارات فعلی به میزان فراوان استفاده می شود.

 

عبارات فعلی بخش اعظمی از انگلیسی محاوره ای را تشکیل می دهند. عبارات فعلی متشکل از دو یا سه بخش بوده و مرکب از یک فعل و معمولا یک حرف اضافه هستند. از آنجایی که عبارات فعلی معمولا بیش از یک معنی دارند لذا یادگیری آنها برای زبان آموزان تا حدی دشوار است. مثال:

 

to get off:  to dismount    پیاده شدن

 He got off the horse/bicycle/motorcycle.

او از اسب، دوچرخه، موتور سیکلت پیاده شد.

 

to make out:  to kiss passionately   بوسیدن

The newlyweds made out for two straight hours.

اون نو عروس و داماد دو ساعت مدام همدیگه را بوسیدند.

 

to tune out:  to ignore توجه نکردن به

 The boy tunes out his mom when she tells him to do his homework.

وقتی مادر اون پسر بهش گفت تکالیفتو انجام بده اون پسر توجه نکرد.

 

 “The price increased.” = “The price went up.”

 

 “I won’t tolerate this!” = “I won’t put up with this!”

 

 “He contracted pneumonia.” = “He came down with pneumonia.”

 

 “Can you discover the hotel’s phone number?” = “Can you find out the hotel’s phone number?”

 

 “He removed his jacket.” =  “He took off his jacket.”

 

 “She understood quickly.” = “She caught on quickly.”

 

3. در انگلیسی گفتاری گرامر چندان دقیق رعایت نمی شود.

 

نگرانی بسیاری از زبان در اسپیکینگ این است که مبادا اشتباه گرامری داشته باشند. اما حقیقت این است که گرامر در انگلیسی گفتاری نسبت به انگلیسی نوشتاری از اهمیت کمتری برخوردار است. پس لزومی ندارد بی عیب و نقص صحبت کنید … زیرا خود بومی های انگلیسی زبان نیز در محاورات روزمره چندان گرامر را به صورت دقیق رعایت نمی کنند!

 

به چند نمونه از اشتباهات گرامری که در اسپیکینگ چندان رعایت نمی شوند توجه کنید.

 

  • شروع جمله با “but” یا “and”و اتمام جمله با یک حرف اضافه. مثلا:

 

“To whom did you talk?” →  “And who did you talk to?”

“I don’t know what purpose that machine serves”  → “But I don’t know what that machine’s used for.”

 

 

  • استفاده از جملات ناقص و جملات پشت سرهم

در انگلیسی نوشتاری یک جمله حداقل باید دارای فاعل و فعل باشد. جمله ای که یکی از این دو مورد را نداشته باشد را جمله ناقص می گویند. استفاده از جملات ناقص در رایتینگ غیر قابل قبول است اما در انگلیسی گفتاری به هیچ وجه مشکل محسوب نمی شود. مثال:

 

You did a nice job on your presentation!” →  “Nice job on your presentation!”

 

“I’m gonna buy a new dress. And maybe I’ll buy a new pair of shoes, too.” → “ … And maybe a new pair of shoes, too.”

 

در انگلیسی گفتاری استفاده از جملات طولانی همراه با وقفه های متعدد بسیار متداول است. اما در انگلیسی نوشتاری این گونه جملات با نقطه گذاری دقیقا از هم دیگر تفکیک می شوند. مثال:

 

 “The first time I took an art class was in college, and I decided to try it because I felt like I was more of a… I dunno, I’d always been more interested in science, like, the more “practical” and analytical stuff, and I never had any interest in art – so I wanted to develop my creative side, because I think it’s important to be a well-rounded person, you know what I mean?”

 

 

  • در مکالمات دوستانه جملات سوالی کوتاه می شوند.

به این مثالها دقت کنید:

 

Are you hungry?” → “You hungry?” “Hungry?”

 

Did you sleep well?” → “Sleep well?”

 

Have you finished your work?” →  “Finished your work?”

 

Have you been waiting long?” → “Been waiting long?”

 

Is it OK if I make a quick phone call?” → “OK if I make a quick phone call?”

 

  • قیدحالت

قید حالت کلمه ای است که حالت انجام فعل را نشان داده و اغلب در پایان آن “ly” وجود دارد. مثال:

“He walked (verb) quickly (adverb).”

 

اما در اغلب موارد در انگلیسی گفتاری قید حالت استفاده نمی شود یا “ly” حذف می شود. مثال:

 

انگلیسی کتابی:

“She ate her lunch quickly.”

انگلیسی واقعی:

“The rabbit ran away quick.”

 

انگلیسی کتابی:

“That necklace is really pretty.”

انگلیسی واقعی:

 “But it is real expensive.”

 

یکی از رایج ترین اشتباهات در انگلیسی گفتاری استفاده از کلمه “good” بجای قید حالت “well” می باشد. مثال:

“He draws very good.”

بجای

 “He draws very well.”

 

انگلیسی کتابی:

 “She isn’t feeling well.”

انگلیسی واقعی:

 “She isn’t feeling good.”

 

  • استفاده از دو کلمه منفی ساز:

 

 “I didn’t say nothing

 

انگلیسی کتابی:

“I don’t have any complaints.”

انگلیسی واقعی:

“I don’t have no complaints.”

 

انگلیسی کتابی:

“He is not an idiot.”

انگلیسی واقعی:

“He ain’t no idiot.”

 

 توضیح: کلمه “ain’t” یک اسلنگ بوده و به عنوان مخفف برای این کلمات استفاده می شود:

 “am not”; “are not”; “is not”; “has not”; “have not”

 

  • کاربرد نادرست جمع و مفرد

 

 

انگلیسی کتابی:

“How many puppies can we see?”

انگلیسی واقعی:

 “How much puppies can we see?”

 

انگلیسی کتابی:

“He does not have many friends.”

انگلیسی واقعی:

 “He does not have much friends.”

 

انگلیسی کتابی:

“The toddlers have a lot of toys.”

انگلیسی واقعی:

 “The toddlers has a lot of toys.”

 

انگلیسی کتابی:

“The workers concentrate on their job.”

انگلیسی واقعی:

 “The workers concentrates on their job.”

 

  • صفات تفضیلی

 

انگلیسی کتابی:

“I liked the ending of this movie better than the ending of the other movie.”

انگلیسی واقعی:

 “I liked the ending of this movie better than the other movie.”

 

انگلیسی کتابی:

Jimmy’s handwriting is much neater than Edwardo’s handwriting.”

انگلیسی واقعی:

 “Jimmy’s handwriting is much neater than Edwardo.”

 

4. در انگلیسی گفتاری از اسلنگهای و اصطلاحات متعدد استفاده می شود.

 

انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

اسلنگ ها عبارتند از کلمات و یا عباراتی که معنای آنها با آنچه در دیکشنری وجود دارد کاملا متفاوت است. استفاده از اسلنگ ها در انگلیسی محاوره ای بسیار رایج است. مثال:

beat: really tired           خسته، کوفته

 I’ve been working all day so I’m beat.

تمام روز را کار کرده ام بنابراین خیلی خسته ام.

 

cut:  well-muscled            خوش اندام، خوش تراش

 That guy spent the summer at the gym getting cut.

اون تمام تابستون رو در باشگاه گذروند تا بدنش خوش اندام بشه.

 

laid back: relaxed         آروم، بیخیال

 My boss never yells at anyone because he’s really laid back.

رئیس ام هیچ وقت سر کسی داد نمی زنه چون خیلی آرومه.

 

توجه کنید که معانی اصطلاحات و اسلنگها را نمی توان از ظاهر کلمات تشخیص داد. مثال:

at the drop of a hat : instantly    فورا، بلافاصله

Don’t expect me to appear at the drop of a hat when you call me.

انتظار نداشته باش تا بهم زنگ میزنی یهو ظاهر بشم.

 

for a song: very inexpensive      خیلی ارزون، مفت

I got this car for a song because it was 10 years old.

این ماشین رو مفت خریدم چون 10 سال کار کرده بود.

 

به نمونه های بیشتری از این اصطلاحات توجه کنید.

 

 go-to  (مورد علاقه)

انگلیسی کتابی:

“What are your favorite places to visit around New York City?”

انگلیسی واقعی:

“What are your go-to spots around New York City?”

 

انگلیسی کتابی:

“When I visit that French cafe, I like to order a black coffee and banana muffin.”

انگلیسی واقعی:

“My go-to order at that French cafe is a black coffee and a banana muffin.”

 

What’s up?  (چه خبر؟)

انگلیسی کتابی:

“Why are you feeling sad today? Did something happen at school?”

انگلیسی واقعی:

What’s up? Did something happen at school?”

 

hit the  (رفتن به یک مکان)

انگلیسی کتابی:

“After work today I am going to the store, the gym, and the post office.”

انگلیسی واقعی:

“After work today I’m gonna hit the store, the gym, and the post office.”

 

close  (صمیمی)

انگلیسی کتابی:

“My sister and I have a strong emotional connection.”

انگلیسی واقعی:

 “My sister and I are close.”

 

What in the World?  (این دیگه چیه؟! آخه چطور ممکنه؟!!)

انگلیسی کتابی:

“Why did you get a tattoo of your dog’s face on your arm?”

انگلیسی واقعی:

“What in the world? *points to arm with tattoo*”

 

انگلیسی کتابی:

“This is all very curious and frightening, how did all the snakes escape?”

انگلیسی واقعی:

What in the world! How did all the snakes escape?”

 

I’m (name)  (نام من … است.)

 

انگلیسی کتابی:

“Hello. My name is Clara.”

انگلیسی واقعی:

“Hey. I’m Clara.

 

looking to  (قصد داشتن، خواستن)

انگلیسی کتابی:

“I want to sell my house, so I will put it on the market.”

انگلیسی واقعی:

“I’m looking to put my house on the market.”

انگلیسی واقعی:

“I’m looking into taking classes at my local university.”

 

on edge (کلافه و ناراحت)

انگلیسی کتابی:

“Being at this party with my enemies makes me feel uncomfortable and uneasy.”

انگلیسی واقعی:

“Being at this party is making me on edge.”

 

نکته ای که مهم است این است که نگذارید ترس از اشتباهات گرامری مانع صحبت کردن شما شود! با خیال راحت صحبت کنید! حالا شما به من بگید انگلیسی واقعی یا انگلیسی کتابی؟

 

بهترین کتاب آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان 

 

 

صفحه اصلی محصولات دوره ها حساب کاربری
Social media & sharing icons powered by UltimatelySocial