همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

بخش رایتینگ آزمون آیلتس، یکی از چالش برانگیزترین بخش های این آزمون است؛ به طوری که حتی انگلیسی زبانان بومی هم که دایره لغتی بسیار گسترده و تسلط کاملی به گرامر این زبان دارند هم گاهی نتوانسته اند در بخش Writing به نمره دلخواه خود دست پیدا کنند.

 

بنابرین در ادامه مقاله همه چیز در مورد آزمون آیلتس، سعی دارم نگاهی دقیق تر به این بخش مهم آزمون آیلتس بیاندازم تا هم شما بیشتر با ساختار رایتینگ آیلتس آشنا بشید و هم یاد بگیرید که رایتینگ آیلتس چگونه تصحیح می شود.

 

همانطور که می دانید، در بخش رایتینگ آیلتس، توانایی نوشتاری شما در دو موضوع و سبک کاملاً متفاوت سنجیده می شود. برای ارزیابی مهارت رایتینگ در آزمون آیلتس، هر فرد متقاضی باید به 2 سوال رایتینگ در مدت زمان 60 دقیقه پاسخ دهد.

 

رایتینگ آیلتس، به دو بخش اصلی تقسیم می شود (Task 1 و Task 1 . (Task 2 در ماژول آکادمیک، معمولاً شامل یک جدول یا گراف است که با توجه به اطلاعات داخل آن باید یک توضیح بنویسید و در Task 2 هم باید درباره موضوع داده شده یک Essay بنویسید که در آن نظر و تحلیل خودتون رو ارائه می کنید.

 

نکته: سوال اول Task 1 برای متقاضیان شرکت در آزمون آیلتس General و Academic  متفاوت است.

 

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

 

رایتینگ آیلتس اکادمیک

 

Task 1 

داوطلبان آزمون آیلتس در تسک۱ در ماژول آکادمیک، باید اطلاعات تصویری که ممکن است در قالب یک شکل، جدول یا نمودار باشد را با حداقل ۱۵۰ کلمه و در مدت زمان حداکثر ۲۰ دقیقه توصیف کنند. در تسک ۱ رایتینگ آیلتس، نمودارها و جداولی در اختیار داوطلبان قرار داده می شود و از آن ها خواسته می شود که اطلاعات مرتبط را توصیف کنند. گاهی هم ممکن است نقشه یک ماشین یا دستگاه و یا حتی فرآیندی را به داوطلبان بدهند و بخواهند که مراحل رو توضیح دهد.

 

داوطلبان آیلتس نباید بیشتر از ۲۰ دقیقه روی تسک ۱ وقت بگذارند. همچنین نوشته آن ها باید حداقل دارای ۱۵۰ کلمه باشد، زیرا اگر کمتر از این مقدار نوشته شود، از نمره آن ها کاسته می شود. اگرچه بیش از ۱۵۰ کلمه نوشتن باعث کاهش نمره نمی شود؛ اما باید این نکته را در نظر داشت که فقط ۲۰ دقیقه فرصت دارند و اگر زمان بیشتری را به این تسک اختصاص دهند، وقت کمتری برای تسک ۲ خواهند داشت که از نظر اهمیت نمره دو برابر تسک یک اهمیت دارد.

 

داوطلبان باید با زبانی آکادمیک یا رسمی، تمامی نکات مهم و مرتبط را ذکر کنند. اگر داوطلبان اطلاعات بی ربط و خارج از موضوع (off-topic) بنویسند و به طور کامل به همه بخش ها پاسخ ندهند، از نمره آن ها کم می شود. همچنین اگر از جای دیگر بنویسند و سرقت ادبی دچار شوند به شدت از نمره آن ها کاسته می شود.

 

Task 2

در تسک دو رایتینگ آیلتس، از داوطلبان خواسته می شود که درباره موضوعی به روش آکادمیک یا رسمی بنویسند. پاسخ های داوطلبان باید مرتبط و بحث گونه نوشته شود. داوطلبان آزمون آیلتس باید سوالات را به خوبی مطالعه کنند و جواب ها را کامل و مرتبط بنویسند. مثلا اگر سوال درباره موضوعی خاص درباره کامپیوتر است، باید دقیق بنویسند نه اینکه به طور کلی درباره کامپیوتر متنی آماده کنند.

 

داوطلبان نباید بیش از ۴۰ دقیقه زمان صرف تسک ۲ رایتینگ آیلتس کنند. باید حداقل ۲۵۰ کلمه بنویسند و اگر کمتر از این مقدار نوشته شود، از نمره آن ها کاسته خواهد شد. اگر خیلی طولانی بنویسند، هم ممکن است زمان کافی برای خواندن و اصلاح نوشته خود نداشته باشند و هم احتمال دارد مطالب غیر مرتبط با موضوع بیان شود.

 

در این تسک هم اگر داوطلبان اطلاعات بی ربط و خارج موضوع بنویسند و به طور کامل به همه بخش ها پاسخ ندهند، از نمره آن ها کاسته می شود. اگر از جای دیگر بنویسند و سرقت ادبی دچار شوند به شدت از نمره آن ها کاسته می شود. نهایتاً دقت داشته باشید که نباید به طور مستقیم از جملات سوال استفاده کنید؛ چرا که اگر از سوال کپی برداری کنند، آن بخش تصحیح نخواهد شد.

 

سیستم نمره دهی رایتینگ آیلتس

ارزش نمره دهی Task 2 دقیقاً 2 برابر Task 1 می باشد. به عبارت دیگر و ساده تر، اگر می خواهید نمره 7 و بالاتر بگیرید، باید حتما روی گرفتن نمره بیشتر در Task 2 تمرکز کنید. حداقل نمره در این بخش 0 و حداکثر نمره 9 تعیین شده که توسط چهار معیار ارزیابی محاسبه خواهد شد. بهترین زمانبندی برای پاسخگویی به سوالات رایتینگ به این صورت است که شما ابتدا 40 دقیقه به تحریر Task 2 بپردازید و در ادامه 20 دقیقه باقی مانده را برای تحریر Task 1 صرف کنید.

 

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

 

ساختار رایتینگ  2 Task

اکثر نوشته های 2 Task از ساختار چهار پاراگرافی زیر پیروی می کنند:

۱. مقدمه

۲. پاراگراف 1 Body

۳. پاراگراف 2 Body

۴. نتیجه گیری

این پاراگراف ها، بزرگترین قسمت نوشته های شما را شامل می شوند و بنابراین جایی است که بیشتر نمره های خود را یا بدست خواهید آورد یا از دست خواهید داد.

نکته: دو پاراگراف Body خوب بنویسید و مطمئن باشید که نمره خوبی خواهید گرفت.

 

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

 

 

1. مقدمه:

 

مقدمه نوشته خود را به سه بخش تقسیم کنید:

جمله اول: نگارش تاپیک به بیان خودتان که به آن paraphrase کردن می گویند.

پارافریز کردن به این معنیست که سوال را به صورت دیگری بیان کنید، اما با کلمات متفاوت. این کار با استفاده از کلمات مترادف و تغییر ساختار جمله امکان پذیر می باشد.

 

جمله دوم: نگارش نظر خودتان که به آن thesis statement می گویند. 

این جمله مهمترین جمله در کل نوشته شما می باشد. این ایده اصلی شما می باشد و احساس شما در مورد کل موضوع را در قالب یک جمله نشان می دهد. این جمله به ممتحن اعلام می کند که شما سوال را متوجه شده اید و به یک نوشته واضح و قابل فهم ختم می شود.

 

جمله سوم : جمله پایانی که به آن جمله outline می گویند.

حالا که شما سوال را پارافریز کرده اید و نظر خود را در Thesis statementخود به ممتحن اعلام کرده اید، اکنون زمان این است که به ممتحن بگویید در پاراگراف های Body در چه مورد صحبت خواهید کرد. به عبارت دیگر، شما مشخص خواهید کرد که ممتحن در ادامه چه چیزهایی را خواهند خواند. این می تواند یک جمله باشد.

 

۲. پاراگراف 1 Body:

جمله اول: جمله موضوع که به آن topic sentence می گویند.

اولین جمله شما در پاراگراف های بادی ،Topic sentence می باشد. هر پاراگراف فقط و فقط باید یک ایده اصلی داشته باشد و Topic sentence به خواننده متن در مورد آن توضیح می دهد. این کار باعث می شود پاراگراف نوشته شده و کل نوشته شما واضح تر باشد و راحت تر خوانده شود.

 

جمله دوم: توضیح بیشتر درباره topic sentence

 

جمله سوم: آوردن مثال برای ساپورت کردن موضوع بیان شده

 

۳. پاراگراف 2 Body

جمله اول: جمله موضوع که به آن topic sentence می گویند.

 

جمله دوم: توضیح بیشتر درباره topic sentence

 

جمله سوم : آوردن مثال برای ساپورت کردن موضوع بیان شده

 

۴. نتیجه گیری

نتیجه گیری مقاله باید در دو جمله خلاصه شود و شما باید به صورت زیر عمل کنید:

– موضوع مقاله را مجدداً و در جمله بندی جدید بیان کنید.

– به اتفاقات احتمالی موضوع در آینده اشاره کنید.

 

انواع سوالات Task 2

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

در رایتینگ Task 2 هم تعداد محدودی از انواع سوال ها وجود دارد که باید حتماً قبل از شرکت در آزمون IELTS با آن ها آشنا باشید. البته سوال های Task 2 را می توان به روش های مختلفی طبقه بندی کرد. معمولاً سوال های Task 2 رایتینگ آیلتس آکادمیک در یکی از چهار دسته زیر طبقه بندی می شود:

– سوال های Discussion

– سوال های Argument یا opinion

– سوال های Advantages/Disadvantages

سوال های Cause & solution

هر کدام از این سوال ها ویژگی هایی دارند که در نوشتن رایتینگ باید به آن ها توجه کنید. بگذارید هر کدام از این سوال ها را به همراه نمونه هایی واقعی از سوال های آزمون آیلتس آکادمیک بیشتر بررسی کنیم:

 

1. سوال های Discussion

در سوال های Discussion شما بایستی هر دو نظر مطرح شده و دلایل شان را بررسی کنید و خود را جای افرادی که نظر اول را داشته اند بگذارید و بگویید چرا حق با آن هاست. و یک بار خود را جای افراد گروه مخالف بگذارید و بگویید چرا ممکن است حق با آن ها باشد و در نتیجه گیری، نظر شخصی خود را اعلام کنید. در همه این نوع سوال ها، شما با کلمه Discuss روبرو خواهید شد. پس، اگر سوالی Discuss داشت آن را از نوع Discussion  در نظر می گیریم.

 

نکته ای که در مورد سوال های Discussion نباید فراموش کنید این است که در انتهای همه سوال های Discussion رایتینگ آیلتس آکادمیک، از شما خواهند خواست که نظر خودتان را هم مطرح کنید. بنابراین، شما باید علاوه بر این که در رایتینگ خودتان دو طرف ماجرا را تحلیل می کنید، حتما به عقیده خودتان هم اشاره بکنید. شرط اخذ نمره خوب در این نوع رایتینگ این است که در آن، نظر هر دو گروه به خوبی و با دلایل محکم بررسی شده باشند. مثال:

 

Some people believe that punishment is the only purpose of the prison, while others believe that prison exists for various reasons: Discuss both views and give your opinion.

 

 

2. Argument یا opinion

این نوع سوال یکی از چالش برانگیز و بحث انگیزترین سوالات تسک۲ می باشد.

در سوال Argument، موضوعی مطرح می شود و کار ما، موافقت یا مخالفت با موضوع مطرح شده می باشد؛ البته در مقدمه مقاله. سپس در Body یا متن مقاله، با دلایل و مثال هایی موضع خود را ساپورت می کنیم. برای بسط دادن در مورد سوال Argument برای اخذ نمره بالا، نیاز به تمرین دارید و توصیه می شود تا از یک استاد کار کشته بخواهید که مقاله های شما را تصحیح کرده و روش های بسط دادن و supporting statements شما را به خوبی ارزیابی کند در این مورد به شما بازخورد دهد. مثال:

 

Governments have to place the same number of men and women in different fields of studies in universities. To what extent do you agree or disagree with this statement?

 

 

3. Advantages – Disadvantages

نوع دیگر تاپیک به گونه ایست که از شما می خواهد در مورد مزایا advantages و مضرات disadvantages یک موضوع نظر دهید. شما نیز در مقدمه باید بعد از بیان موضوع اذعان کنید که این امر دارای مزایا و مضراتی است که در این مقاله به آن ها توجه خواهیم کرد.

 

نکته: در قسمت تنه یا بادی، ما دو پارگراف خواهیم داشت. یکی pros و دیگری cons.

Young people are encouraged to travel or work for one year after high school and before university studies. Write the advantages and disadvantages of this matter.

 

  1. (Cause & solution (Problem & solution

در این نوع سوال از سوال های IELTS Writing ، یک موضوع از قبیل مشکلات جامعه – زیست محیطی و … مطرح خواهد شد و سوال از شما در مورد مشکلات (یا ریشه ها) و راه حل های ممکن و عملی خواهد بود. تجربه نشان داده است زبان آموزانی که سواد اجتماعی بالایی دارند و بیشتر خودشان را در معرض خواندن مقالات روزمره قرار می دهند، توانایی بالایی برای ارائه ایده ها و راه حل های کارآمد دارند.

Nowadays, the amount of garbage we produce is increasing and it becomes a global problem. Please say what are the reasons behind this? What can be done to solve this problem? Who should take more responsibility, companies or individuals?

 

 

 

معیارهای تصحیح و نمره دهی در رایتینگ آیلتس آکادمیک

برای موفقیت در رایتینگ آیلتس  (IELTS Writing) به چه مهارت هایی نیاز داریم؟

اشتباه اصلی بسیاری از داوطلبان این است که در بخش رایتینگ چیزی را می‌نویسند که به نظر خودشان خوب می‌آید؛ و کاری ندارند به اینکه آزمون گیرندگان (Examiner ها) چه ملاک‌ هایی برای نمره دادن دارند.

پس گام اول در موفقیت در رایتینگ آیلتس، آشنایی با انتظارات Examiner ها است:

Examiner ها برای همه بخش های آزمون از جمله بخش رایتینگ آیلتس جدولی دارند که مهارت‌های مورد انتظار در آن ها نوشته شده و مشخص شده که هر یک از آن ها با چه کیفیتی می‌تواند چه نمره‌ای (از 1 تا 9) بگیرد.

 

ممتحنین در نوشته های شما به دنبال چه چیزی هستند؟

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

 

رایتینگ آیلتس توسط  4 معیار با عنوان های

Task Response

Coherence and Cohesion

Lexical Resource

Grammatical Range and Accuracy

 

که هر یک دارای ارزش برابری می باشند. یک ممتحن آیلتس با استفاده از هر یک از معیار های فوق الذکر رایتینگ شما را مورد سنجش قرار داده و به هر یک از این معیار ها نمره ای بین 0 تا 9 خواهد داد که در نهایت نمره رایتینگ شما برابر میانگین نمرات کسب شده برای هر 4 معیار ارزیابی خواهد بود که به سمت پایین رند می شود.

به عنوان مثال:

Task Response = 6

Coherence and Cohesion = 7

Lexical Resource = 7

Grammatical Range and Accuracy = 7

Writing Band Score = (6 + 7 + 7 + 7) / 4 = 6.75 => 6.5

 

 

– معیار ارزیابی Task Response

سطح درک سوال و نحوه پاسخ دهی متقاضی توسط  Task Response  ارزیابی می شود. نمره گرفتن از این معیار در رایتینگ آیلتس کار دشواری نیست به شرطی که شما بخش ها مختلف سوال را به خوبی درک کنید و تمامی سعی خود را مصروف دارید تا جنبه های مختلف آن را در رایتینگ خود تحت پوشش قرار دهید و البته Off-Topic  ننویسید.

 

– معیار ارزیابی Coherence and Cohesion

ساختار رایتینگ شما از نظر پاراگراف بندی، ارتباط بین ایده ها در هر پاراگراف، وجود ایده مرکزی برای هر پاراگراف، نحوه صحیح استفاده از Linking Words   برای ایجاد ارتباط منطقی بین ایده کنترل می شود. توجه داشته باشید که بسیاری از متقاضیان به دلیل نداشتن ایده مرکزی در هر پاراگراف و یا عدم استفاده صحیح از Linking Words  نمی توانند نمره مطلوبی از این معیار کسب کنند.

 

– معیار ارزیابی Lexical Resource

سطح منابع لغوی متقاضی یا به عبارت دیگر میزان تسط ایشان بر لغات کمتر رایج (Less Common Words) زبان انگلیسی و لغات تخصصی مرتبط با هر موضوع سوال توسط معیار Lexical Resource  مورد سنجش قرار می گیرید. استفاده صحیح از لغات مترادف در یک نوشتار یک امتیاز مثبت تلقی خواهد شد. برای کسب نمره بالا  الزامی است که برای هر حوزه اطلاعاتی چندین لغت تخصصی را فرا گرفته و بتوانید در رایتینگ خود از آن بصورت صحیح استفاده کنید.

 

– معیار ارزیابی Grammatical Range and Accuracy

دانش گرامر و سطح تسلط متقاضی به انواع ساختار های گرامری ساده و پیچیده، توسط معیار Grammatical Range and Accuracy مورد سنجش قرار می گیرد. فرد متقاضی باید بتواند از محدوده گسترده ای از گرامر زبان انگلیسی در نوشتار خود به صورت صحیح استفاده کند. برای کسب نمره بالا از این معیار ارزیابی شما باید از ساختار های گرامری ساده و پیچیده به صورت صحیح و بدون اشتباه در رایتینگ خود استفاده کنید.

 

نکته: تصحیح کنندگان رایتینگ آیلتس، دوست دارند چهار نوع جمله را حتماً در نوشته ‌های داوطلبان ببینند:

  • جملات Complex
  • جملات سوالی
  • فعل های Modal (مثل could یا might)
  • جملات شرطی

منظور از جملات Complex این است که آن چه می‌نویسید بایستی از حالت ساده فاعل، فعل و مفعول درآمده و با استفاده از حروف ربط بتواند اطلاعاتی بیشتر مثل دلیل، هدف، توضیحات اضافی درباره یک کلمه، زمان‌ و مکان و … را برساند. به عبارت دیگر، اگر نتوانید از کلمات زیر به درستی در نوشته‌تان استفاده کنید احتمالا از نظر Grammar Range نمره بالاتر از 4 نمی‌گیرید:

 

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

 

تا آن جا که می‌توانید جملات ساده را از نوشته خود حذف کنید و با استفاده از کلمات بالا، آن ها را به فرم Complex درآورید.

در نوشته خود حداقل از 5 جمله Complex، یک جمله Passive، یک سوال و یک جمله شرطی (Conditional) استفاده کنید.

 

موضوعات رایج رایتینگ آیلتس

از سوالات پرتکرار داوطلبان آزمون آیلتس این است که: رایج ترین موضوعات تسک 2 رایتینگ چه هستند؟ و آیا سوالات این بخش پیرامون موضوعات مشخصی پرسیده می شود یا نه؟

بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده در سال های اخیر، حدود 50 موضوع مشخص است که در رایتینگ آیلتس تکرار می‌شوند. اگر زمان کافی دارید با این موضوعات و کلمات مرتبط به آن ها آشنا شوید.

 

۱۰ موضوع پرتکرار شامل:

Health

Environment

Education

Development

Globalisation

Public transportation

Criminal justice

Youth crime

Technology

Government

 

موضوعات مرتبط با Technology، Health و Education، از پرتکرار ترین موضوعات سال های اخیر بوده اند. داشتن مطالعه در این موضوعات، نه تنها به شما کمک می کند که دایره لغتی خود را گسترش دهید، بلکه سازماندهی بهتر ایده های شما را نیز بهبود می بخشد.

اکنون که با موضوعات رایج تسک 2 آیلتس آشنا شدید، 3 راه برای بهبود رایتینگ خود در خصوص این موضوعات دارید:

 

۱. برای هر موضوع، لیستی از کلمات ایجاد کنید:

داشتن لیست لغات انگلیسی مرتبط برای هر تاپیک، یک منفعت بزرگ محسوب می شود. 50 % مشکل زبان آموزان و داوطلبان هنگام رایتینگ این است که آن ها هیچ ایده‌ای برای گفتن چه از نظر فارسی و چه از نظر انگلیسی ندارند.

 

به همین دلیل اگر لغات مرتبط در رابطه با هر موضوع را بدانیم، به راحتی می توانیم آن ها را در کنار هم گذاشته و جملات مرتبی را ارائه دهیم.

 

یکی از تمرینات بسیار مناسب برای یادگیری لغت این است که هنگامی که در انجام تمرین ریدینگ با واژه جدید روبه رو می شویم، سریع به سراغ دیکشنری نرویم و ابتدا سعی کنیم معنی لغت را در متن حدس بزنیم، سپس حدس خود را با لغتنامه چک کنیم. در نهایت جمله و عبارتی که لغت جدید در آن قرار داشته را در دفتری مربوط به موضوع آن مطلب یادداشت کنیم.

 

همانطور که در مقاله 10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی اشاره کردیم، هرکسی شیوه‌ ای متفاوت برای یادگیری و به خاطر سپردن واژگان جدید دارد. بعضی از افراد دوست دارند تصویری را در کنار کلمه بکشند، برخی ترجیح می‌دهند کلمات را با متضاد و مترادف آن ها یاد بگیرند، بعضی دیگر با مثال زدن آن کلمه در جمله، و بعضی دیگر مایل به استفاده از نمودار فونیمیک برای نوشتن کلمه هستند. هر روشی که برایتان مناسب است، آن را انجام دهید.

 

البته این نکته نباید فراموش شود که مهمترین بخش یادگیری، مرور و دوره مطالب به صورت منظم است. 95% یادگیری عبارات و جملات، مربوط به مرور دوباره یادداشت ‌ها است. دانشجویان زیادی هستند که در یک هفته 1000 واژه جدید انگلیسی را می خوانند ولی هنگام امتحان همه را فراموش می کنند. چرا؟! چون دوره نمی کنند و فقط وقت خود را صرف یادگیری لغات جدید می کنند. پس بهتر است روز بعد از یادگیری کلمات، اولین دوره را انجام دهید. سپس یک هفته بعد و در آخر ماه بعدی، آن ها را مرور کنید.

 

۲. ریدینگ و لیسنینگ ‌هایی در رابطه با این موضوعات بیابید و تمرین کنید.

برای این که در آزمون آیلتس عملکرد بهتری داشته باشید، لازم است که حتماً حداقل روزی 60 دقیقه در منزل به تمرین مهارت ها بپردازید. تمرین صحیح نه تنها مهارت های چهارگانه شما را تقویت می کند و بهبود می بخشد، بلکه تمرینی برای یادگیری لغات و موضوعات مربوطه است.

 

اگر روزنامه‌های انگلیسی می‌خوانید، دنبال موضوعات رایج باشید و کلمات نا آشنا را هایلایت کنید. و اگر با گوش دادن به فایل های صوتی انگلیسی خوب یاد می گیرید، به دنبال فایل های صوتی باشید که در رابطه با موضوعات پر تکرار آیلتس هستند.

 

۳. مطالعاتی مرتبط با موضوعات پرتکرار انجام دهید.

این روش به قدری مفید واقع شده که امروزه اکثر موسسات آموزش انگلیسی و مدرسان زبان از آن استفاده می کنند.

 

قصد مطالعه یا تمرین دارید؟ آن را در زمینه ‌های مربوط به موضوعات پرتکرار انجام دهید. به طور مثال اگر با دوستتان در اسکایپ در حال صحبت هستید، چرا راجع به یکی از موضوعات بحث نمی‌ کنید؟ اگر قصد تمرین رایتینگ دارید، سوالی مرتبط به این موضوعات پیدا کرده و تمرین کنید.

 

آیا تنها با تمرکز بر این موضوعات می‌توان نمره‌ بالایی گرفت؟

مشخص است که فاکتورهای بسیاری به جز موضوع، برای گرفتن نمره‌ بالا مورد نیاز است؛ اما تمرکز بر روی این موضوعات به شما اجازه می‌دهد موثرتر و هوشمندتر مطالعه کنید.

نکته ای که باید درنظر گرفته شود، این است که مطالعات خود را به موضوعاتی اختصاص دهید که به آن ها علاقه مند هستید، زیرا وقتی پای علاقه در میان باشد، نه تنها مطالعه بسیار آسان تر می شود، بلکه احتمال کمتری دارد که آن را کنار بگذارید. پس زمانی را به خواندن، گوش دادن و نوشتن درباره موضوعات مورد علاقه خود اختصاص دهید. اگر فوتبال را دوست دارید، هر روز در مورد تیم مورد علاقه خود بخوانید. به عکاسی علاقه دارید و یا عشق مد هستید؟ برخی از وبلاگ های مرتبط با عکاسی و فشن را پیدا کنید و یا حتی درباره آن ها وبلاگ نویسی کنید.

 

چگونه در رایتینگ ایده پیدا کنیم؟

یکی دیگر از نگرانی های زبان آموزان این است که در مواجهه با سوال رایتینگ آیلتس تسک 2، هیچ گونه ایده ای نداشته باشند و یا ایده‌ های آن ها جذاب نیست و بسیار کسل کننده است.

بهتر است بدانید که ممتحن به دنبال افکار جذاب برای سرگرم شدن نیست، بلکه آن ها به دنبال سنجش شما در نوشتن مقاله و ساپورت کردن آن با مثال‌ها و مسائل مربوط هستند. شما می‌توانید کسل ترین ایده ها را در جهان داشته باشید و در عین حال نمره‌ 9 بگیرید. به این شرط که ایده‌ های شما مرتبط به موضوع باشند. هیچ نمره‌ای برای جذابیت ایده در نظر گرفته نمی‌شود!

 

ایده های خود را سازماندهی کنید:

 

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

همانطور که قبلاً نیز گفته شد، Writing شما نباید بیشتر از سه پاراگراف اصلی (بدنه مقاله) داشته باشد و هر پاراگراف توضیح یک ایده می باشد. بنابراین بیش‌تر از دو یا سه ایده لازم نیست. شما باید ایده ای را انتخاب کنید که مطمئن شوید کاملا با سوال مرتبط است، علاوه بر آن می توانید آن ایده را با دلیل و مثال توضیح دهید؛ حتی اگر بهترین ایده‌ شما نباشد. بنابراین قبل از این که نوشتن را شروع کنید، باید مشخص کنید که دقیقاً چه نوع ایده‌ هایی دارید.

راه حل های ساده ای برای پیدا کردن ایده های بهتر برای سوالات رایتینگ آیلتس تسک 2 وجود دارد که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم:

راه حل ها:

۱. آشنایی با موضوعات رایج

۲. طوفان ذهنی(کم اثرترین روش)

۳. نقشه ذهنی

۴. روش ۵ سوالی

۵. روش نظر شخصی(تاثیر گذارترین)

نکته مهمی که در مورد این مورد این تکنیک ها باید ذکر شود این است که هر تکنیکی برای هر فردی مناسب نمی باشد. بلکه شما باید هر کدام از این تکنیک ها را امتحان کنید تا ببینید که کدام یک از آن ها برای شما مناسب تر است. هنگامی که تمرین می کنید به خاطر داشته باشید که ممتحن به دنبال ایده های مرتبطی می باشد که شما توانسته اید آن ها را با توضیح دادن و مثال زدن ساپورت کنید.

 

شما همچنین باید از تکنیکی استفاده کنید که سریع تر به شما ایده های لازم برای نوشتن را می دهند. شما فقط ۲ یا ۳ دقیقه برای تولید ایده در شرایط امتحان زمان دارید. از این که تمرین این تکنیک ها وقت زیادی از شما بگیرند نگران نباشید، با گذشت زمان شما در این زمینه ماهر خواهید شد. یکی از روش های پایین را انتخاب کنید و یک زمان محدود برای خود در نظر بگیرید و یکی از سوالات امتحانات گذشته را تمرین کنید.

 

۱. آشنایی با موضوعات رایج

این تکنیک به این معنی می باشد که در مورد ۱۰ موضوع رایج که در امتحان آیلتس می آید تحقیق کنید و تعدادی از لغات مربوط به این موضوعات تکرارشده را یاد بگیرید. هر چه دایره لغات شما بیشتر باشد، برای شما آسان تر خواهد بود که به ایده ها فکر کنید. اگر به اندازه کافی وقت دارید، فقط به این ۱۰ موضوع رایج اکتفا نکنید و موضوعات بیشتری را مطالعه کنید.

 

در وقت های آزاد خود، به بعضی روزنامه های انگلیسی زبان نگاهی بیندازید و موضوعاتی که ممکن است در امتحان آیلتس بیاید را شناسایی کنید. هنگامی که این کار را انجام می دهید، شما می بایست دو کار را انجام دهید. اولین کاری که باید انجام دهید این است که لغاتی را که نمی دانید یادداشت کنید، تلاش کنید معنی کلمه را از طریق متن حدس بزنید و سپس برای اطمینان از طریق یک فرهنگ لغت، معنی آن را چک کنید. این کار خیلی به شما کمک خواهد کرد، نه تنها رایتینگ تسک ۲ شما قوی تر خواهد شد، بلکه بخش های دیگر امتحان شما نیز بهبود خواهد یافت.

 

۲. طوفان ذهنی

طوفان ذهنی یعنی اینکه به هر چه تعداد ایده ممکن که در ارتباط با موضوع سوال می باشد فکر کنید. این تکنیک شامل قرار دادن کلمات کلیدی در مرکز یک صفحه و نوشتن هر چه تعداد ایده ممکن در مورد آن ها می باشد.

 

بعضی زبان آموزان و بعضی از اساتید زبان از این روش خیلی استقبال می کنند. اگر این تکنیک برای شما کار می کند، از این تکنیک استفاده کنید، ولی یک سری ایرادات به این تکنیک وارد است. اولاً، بعضی از زبان آموزان زمان زیادی در این مرحله صرف می کنند و سعی می کنند به ایده های زیادی فکر کنند. دوماً، به خاطر این که آن ها خیلی کلی فکر می کنند، ایده هایشان مرتبط نمی باشند. این کار زمان بیشتری می خواهد تا ایده های مرتبط را از ایده های نا مرتبط جدا کنید، که شما در جلسه امتحان چنین وقتی ندارید.

 

۳. نقشه ذهنی

نقشه ذهنی، روشی برای سازمان دهی تصویری افکارتان برروی کاغذ می باشد. بعضی از زبان آموزان این روش را دوست دارند، زیرا این کار نشان می دهد که چگونه ذهن آن ها کار می کند و به آن ها اجازه می دهد تا افکارشان را سازمان دهی کنند. این کار نسبت به طوفان فکری سازمان یافته تر می باشد و بعد از این که آن را چندین بار برای چند سوال متفاوت انجام دهید، خیلی سریع می توانید این کار را تکرار کنید.

 

یک تکنیک خیلی خوب این است که کلمات کلیدی را در مرکز صفحه قرار دهید و سپس ریز کلمات کلیدی را در شاخه های این کلمات کلیدی قرار دهید. تنها مشکل این روش این است که بعضی زبان آموزان زمان زیادی برای خلق یک تصویر ذهنی کامل صرف می کنند. هیچ گونه امتیازی برای خلق تصاویر ذهنی زیبا در نظر گرفته نمی شود. آن ها فقط برای این ساخته می شوند که برای ایده پردازی به شما کمک کنند، پس سریعاً این کار را انجام دهید.

 

۴. روش پنج سوالی

یکی از راه‌ های کاربردی برای رسیدن به ایده برای آزمون رایتینگ آیلتس، سوال پرسیدن از خودتان است. با استفاده از کلمه‌ های پرسشی پایه‌ای (چگونه، چه‌کسی، چه‌چیزی، چرا، چه‌موقع و کجا) از خودتان سوال بپرسید. جواب ‌های این سوالات به شما درباره‌ این که چه بگویید، قطعاً ایده می دهند. بنابراین بهترین توصیه این است که سعی کنید تا جایی که می توانید، انواع مختلف سوالات را از خود بپرسید. سوالاتی که با “چه‌ موقع” و “کجا” شروع می شوند، حتی اگر بدیهی نباشند، می توانند ایده‌ های جدیدی برای رایتینگ آیلتس به شما بدهند. این تکنیک مناسب کسانی می باشد که خیلی منطقی فکر می کنند و همچنین اطلاع کمی در مورد موضوع دارند.

بگذارید نگاهی به مثال زیر بیندازیم:

 

In some countries, young people are encouraged to work or travel for a year between finishing high school and starting university studies. Discuss the advantages and disadvantages for young people who decide to do this.

Why?- to gain work experience, to experience life in different countries, to understand different cultures, to make money before going to university, lazy, not mature.

Where?- tourist destinations, developing countries, local business, internship in big company.

How?- save money, permission from parents and university, apply for internship/job, travel to inexpensive countries.

 

همانطور که مشاهده می کنید، در عرض چند دقیقه، با پرسیدن ۳ سوال از ۵ سوال توانستیم ایده های زیادی تولید کنیم. تعداد این ایده ها بیش از آن چیزی است که برای پاسخ به سوال باشند. بنابراین به یاد داشته باشید که فقط ایده هایی را انتخاب کنید که می توانید به راحتی در مورد آن ها بنویسید.

 

۵. روش نظر شخصی ( یا روش کافی شاپ)

به نظر می رسد که این ، بهترین روش می باشد؛ زیرا زبان آموزان به سرعت می توانند ایده پردازی کنند و همچنین به آن ها کمک می کند تا برروی سوال تمرکز کنند. این روش بسیار ساده می باشد. از زبان آموزان خواسته می شود که تصور کنند که در یک کافی شاپ در کنار دیگر دوستان و اعضای خانواده خود نشسته اند و آن ها نظر شما را در مورد یک موضوع می پرسند. در شرایط امتحان، فشار بسیار زیادی برروی شما می باشد و برای شما سخت خواهد بود که فکر کنید. اما اگر فرض کنید که در یک محیط آرام در کنار دوستان تان نشسته اید به راحتی ایده خود را بیان خواهید کرد.

 

برای داشتن ایده های بیشتر، در نظر بگیرید که دوست تان در مورد موضوع با شما مخالف است و ایده هایشان را بنویسید. بگذارید نگاهی به مثال پایین بیندازیم:

دوست شما:

‘Do you think it’s a good idea that young people take a year off between school and university to work or travel?’

 

شما:

‘Yes. Many young people are not mature enough to go to university at 18 and travelling or working will help them mature. Working for a year could also allow them to save money and gain valuable work experience. If they go travelling, they will get to experience different cultures.

بنابراین شما تمامی ایده های لازم برای نوشتن در مورد موضوع را دارید. شما می توانید ایده های خود را یادداشت کنید ( این کار اکیدا پیشنهاد می شود) یا به مدت یک دقیقه در مورد آن ها فکر کنید.

 

ایده های تولید شده به این روش به شما کمک می کنند تا نظر شفافی در مورد سوال داشته باشید. همچنین کمک خواهند کرد تا یک رایتینگ کاملاً مرتبط، شفاف و معنادار بنویسید. همانند تمامی روش هایی که توضیح داده شدند، این روش هم نیاز به تمرین دارد.

 

 

پرسش پاسخ در مورد رایتینگ آیلتس

 

همه چیز در مورد رایتینگ آیلتس

 

1- مدت زمان رایتینگ آیلتس چقدر است؟

60 دقیقه

 

2- نمره رایتینگ آیلتس رند به بالا می شود یا به پایین؟

نمره رایتینگ آیلتس رند به پایین می شود.

 

3- زمان پاسخ دهی به هر Task چند دقیقه می باشد؟

شما باید 20 دقیقه را برای نوشتن Task 1 و 40 دقیقه را برای نوشتن Task 2 اختصاص دهید.

 

4- رایتینگ Task 2نمره بیشتری دارد یا رایتینگ Task 1؟

رایتینگ Task 2، نمره ای 2 برابر رایتینگ Task 1 دارد.

 

5- چگونه باید به سوالات پاسخ داد؟

به تعداد لغات خواسته شده در هر Task دقت کنید. اگر برای Task 1 کم‌تر از 150، و Task 2 کم‌تر از 250 لغت بنویسید، نمره از دست خواهید داد.

 

6- در آزمون رایتینگ آیلتس کدام Task را اول بنویسیم؟

حتماً به شما توصیه می کنیم که Task 2 را اول بنویسید، زیرا از لحاظ نمره دهی 2 برابر  Task 1 ارزش دارد.

 

7- تفاوت آزمون رایتینگ Task 2 در آکادمیک و جنرال چیست؟

تقریباً شبیه به هم می باشند و برای هر ۲ باید ۲۵۰ کلمه متن بنویسید، اما موضوعات آیلتس آکادمیک علمی تر می باشد.

 

8- آیا قالب نوشته حائز اهمیت است؟

همانطور که قبلاً نیز به طور کامل گفته شد، محتوای نوشته شما باید در قالب چندین پاراگراف سازمان دهی شود. هر پاراگراف باید یک ایده محوری (main point) داشته باشد. پیشنهاد می‌ شود مقاله خود را در 4 یا 5 پاراگراف سازماندهی کنید: یک پاراگراف برای مقدمه (introduction)، دو یا سه پاراگراف برای بدنه مقاله (body) و یک پاراگراف برای جمع‌بندی (conclusion).

 

در پاراگراف مقدمه، پیش‌ زمینه موضوع را بررسی کنید، موضع خود را به طور غیر مستقیم اعلام کنید و به طور خلاصه مواردی را که قرار است در مقاله بررسی شود نام ببرید. در پاراگراف ‌های بدنه مقاله، نکات کلیدی مورد نظر به همراه مثال‌ ها و دلایل کافی برای دفاع از موضع خود را بیان کنید. در پاراگراف جمع ‌بندی، نکات کلیدی مقاله را جمع‌بندی کنید و موضع خود را به طور مستقیم تکرار کنید.

 

9- چگونه برگه پاسخنامه را تکمیل کنیم؟

در این بخش می‌توانید از مداد و یا خودکار استفاده کنید.

 

10- آیا می توان در این بخش از جملات به صورت یادداشت و موردی استفاده کرد؟

جملات به کار رفته در این قسمت باید کامل باشند. جمله ‌هایی که به صورت یادداشت و موردی نوشته شوند، باعث کسر نمره می ‌شوند. بنابراین از نوشتن خلاصه ‌وار یا لیست کردن مطالب خودداری کنید.

 

11- آیا اشتباهات املایی باعث کسر نمره در این بخش می شود؟

به املای صحیح واژگان، ساختار به کار رفته و علائم گذاری دقت کنید. با اشتباه در هر یک از این موارد، نمره از دست خواهید داد.

 

12- آیا نوشتن با حروف کوچک یا بزرگ در پاسخنامه تفاوت دارد؟

در این بخش می ‌توانید کل متن را با حروف بزرگ بنویسید.

 

13-  آیا استفاده درست از علائم نگارشی مهم است؟

بله اما بهتر است به نقطه، کاما یا ویرگول و علامت سوال بسنده کنید و از : یا ;  استفاده نکنید چون معمولاً نیازی به آن ها نیست.

 

14-  آیا در Task 2  می توان از نظرات شخصی استفاده کرد؟

بله. اگر سوال به گونه ای باشد که نیاز به بیان نظرات شخصی و مثال داشته باشد، می توانید استفاده نمایید.

 

15-  آیا در Task 2 باید نتیجه گیری کنیم؟

بله. در Task 2 و کلاً در هر مقاله ای که بنویسید، نتیجه گیری یا conclusion از بخش های بسیار مهم آن می باشد.

 

16- اگر کاغذ اضافی لازم داشتم چه کنم؟

مشکلی نیست. صرفاً دستتان را بالا نگه دارید و از یکی از مراقبان آزمون برگه نوشتن اضافی درخواست کنید. یادتان باشد که همه برگه ها، حتی آن هایی که به عنوان چرک نویس گرفته اید، در پایان جلسه از شما پس گرفته خواهند شد. پس امیدوار نباشید که چیزی را با خود بیرون ببرید. اصولاً در مورد نوشتن آیلتس خیلی نیاز به کاغذ اضافی نخواهید داشت به شرطی که بدانید چگونه موثر بنویسید.

 

17- آیا یادداشت های قسمت خالی دفترچه در نمره دهی تاثیر دارند؟

می‌توانید از قسمت‌های خالی دفترچه سؤال برای یادداشت برداری استفاده کنید، ولی هیچ نوشتاری در این قسمت، ملاک ارزیابی و سنجش نیست.

 

 سخن آخر:

به طور فعال بخوانید. وقتی با کلمه ای مواجه می شوید که معنی آن را نمی دانید، آن را یادداشت و معنی و مترادف را آن را بیابید. طولی نخواهد کشید که یک دفترچه پر از کلمات جدید خواهید داشت که با مرور مداوم آن ها، دایره لغتی خود را گسترده تر می کنید. زیرا آن چه که در نهایت نمره شما را بیشتر از هر چیز دیگری افزایش خواهد داد، مهارت استفاده هوشمندانه از این واژه ها و ساختار ذهنی منظم داشتن است، نه هیچ چیز دیگر.

 

سعی کنید سوالات امتحان های گذشته آیلتس را در موضوعات پرتکرار با روش های ایده پردازی بیان شده در مقاله تمرین کنید، در آزمون آزمایشی آیلتس شرکت کنید تا با نقاط ضعف خود آشنا شده و بتوانید اشکالات خود را برطرف کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انگلیسی در فرودگاه

انگلیسی در فرودگاه جزو ضروریات در تعطیلات نوروزی است. احتمالا شما هم می خواهید بعد از یک سال کاری چند روزی رو به مسافرت و تجدید قوا اختصاص بدین. فرض کنین که چمدون هاتون رو بستین، پاسپورت و ویزاتون آماده است و قصد دارین برای مدتی از محل زندگی و محل اقامتتون دور بشین و برای دیدن جاذبه های گردشگری، رهسپار خارج از کشور بشین.

 

همانطور که می دونین، هواپیما و سفر هوایی، یکی از محبوب ترین و سریع ترین روش ها برای سفر به خارج از کشور هست.

 

اگرچه سفر کردن با هواپیما بسیار هیجان انگیره، اما به همان میزان هم میتونه برای بعضی افراد استرس زا باشه.

 

در هر فرودگاه خارجی قدم می گذارید، تمامی مکالمات انگلیسی در فرودگاه به زبان انگلیسی انجام می شه. و اینجاست که اهمیت یادگیری زبان انگلیسی بر شما بیشتر از پیش اثبات می شه. حالا فرض کنید خیلی هم انگلیسی بلد نیستین. بدیهیه که مشکلتون دو چندان خواهد بود.

 

ندونستن انگلیسی فرودگاه میتونه باعث سردرگمی و گیجی مسافران در فرودگاه بشه. مخصوصاً اگه در سفر خارج و در فرودگاه یک کشور دیگه باشید و با واژه های مربوط به سفرهای هوایی و اصطلاحات انگلیسی در فرودگاه آشنایی چندانی نداشته نباشید.

 

البته انگلیسی فرودگاه دیگه اونقدر رایج شدن که ممکنه حتی در سفرهای داخلی هم با اون ها مواجه بشید. اما شما با یادگیری اصطلاحات انگلیسی در فرودگاه، لطف بزرگی به خودتون می کنین و می تونین با خیال راحت در فرودگاه کارتون رو راه بندازین. جالبه بدونید که حتی اگه یک کلمه هم بلد باشید، باز هم می تونین مشکلتون رو در بسیاری از شرایط گیج‌کننده حل کنید؛ کما این که با یادگیری این لغات و اصطلاحات، اعتماد به نفس شما هم بالاتر میره و از میزان استرستون کاسته میشه.

 

به همین دلیل تصمیم گرفتم در این مقاله، اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در فرودگاه و هنگام سوار شدن به هواپیما رو بهتون معرفی کنم. با به خاطر سپردن این عبارات، اعتماد به نفس شما در سفرهای بعدی بالاتر خواهد رفت، در شرایط پر تنش قرار نخواهید گرفت و می تونین مثل یک مسافر حرفه ای رفتار کنین.

 

برای سهولت در یادگیری، این مقاله به چهار بخش اصلی تقسیم شده است:

1- مکالمات پیش از مراجعه به فرودگاه

2- لغات و اصطلاحات داخل فرودگاه و قبل از سوار شدن به هواپیما

3- لغات و اصطلاحات داخل هواپیما

4- لغات و اصطلاحات بعد از پیاده شدن از هواپیما

در نهایت هم  نمونه ای از مکالمات در فرودگاه به زبان انگلیسی آورده شده است.

 

اگه سفری در پیش دارید، امیدوارم بهتون خوش بگذره. همچنین امیدوارم مقاله انگلیسی در فرودگاه براتون مفید و سودمند باشه.

 

 

1- مکالمات پیش از مراجعه به فرودگاه:

 

در بعضی از خطوط هوایی نیاز هست که مسافران از چند روز قبل، تاریخ پرواز خودشون رو از طریق تماس با فرودگاه تأیید کنن. در این بخش، سوالاتی که از مسافران پرسیده می شه به همراه نمونه پاسخ هایی که میشه به اون ها داد براتون ارائه می کنم.

 

انگلیسی در فرودگاه

1. Confirming Flight Date  انگلیسی در فرودگاه

تأیید تاریخ پرواز

 

 

Passenger: I would like to confirm my flight.

مسافر: می خواهم پروازم رو تأیید کنم.

 

Airport: Can I get your ticket number?

فرودگاه: میتونم شماره بلیطتون رو بگیرم؟

 

Passenger: The number is 76-3-43.

مسافر: شماره 76-3-43 .

 

Airport: You are scheduled to depart on December 18th at 4:00 pm.  Is this correct?

فرودگاه: پرواز شما برای روز 18 دسامبر ساعت 4 بعدازظهر ثبت شده. درسته؟

 

Passenger: Yes, it is.

مسافر: بله، درسته.

 

Airport: Is anybody else traveling with you?

فرودگاه: آیا شخص دیگه ای شما رو در پرواز همراهی میکنه؟

 

Passenger: Yes, my son.

مسافر: بله پسرم.

 

Airport: Could I get your son’s ticket number too?

فرودگاه: میتونم شماره بلیط پسرتون رو هم بگیرم؟

 

Passenger: It is 76-3-44.

مسافر: شماره 76-3-44 .

 

Airport: Your tickets have been confirmed. Please arrive at the airport 2 hours before your flight departs. Thank you for calling.

فرودگاه: بلیط های شما تأیید شده اند. لطفاً 2 ساعت قبل از پرواز در فرودگاه حاضر باشید. از تماس شما سپاسگذاریم.

 

 

 

2. Changing Flight Date  انگلیسی در فرودگاه

تغییر تاریخ پرواز

 

در صورتی که بخواهید تاریخ پروازتون رو تغییر بدید، میتونین از جملات زیر برای این کار استفاده کنین:

 

I am scheduled to depart on December 15th.  Can I change this to a later date?

تاریخ پرواز من برای 15 دسامبر ثبت شده. میتونم این رو به یه تاریخ بعدتر تغییر بدم؟

 

I am scheduled to depart on December 15th.  I wish to see if there is an earlier flight available.

تاریخ پرواز من برای روز 15 دسامبر ثبت شده. می خواهم بدونم آیا پروازی قبل از این آزاد هست؟

 

در ابتدا در پاسخ به این سوالات، شماره بلیطتون پرسیده میشه و اگه امکان تغییر وجود داشته باشه، سوالات بیشتری نیز پرسیده می شه:

What date would you like to change it to?

می خواهید اون (تاریخ بلیط) رو به چه تاریخی تغییر بدید؟

 

When do you want to depart?

کی می خواهید عزیمت کنید؟

 

نمونه هایی از جواب هایی که به سوالات بالا داده می شه:

I would like to change it to December 19th if possible

اگر امکان داره می خواهم اونو به نوزدهم دسامبر تغییر بدم.

 

Is December 19th available?

آیا نوزدهم دسامبر آزاده؟

 

Can you check if December 19th is possible?

میتونید چک کنید ببینید آیا برای 19 دسامبر امکان پذیره؟

 

 

2- لغات و اصطلاحات داخل فرودگاه و قبل از سوار شدن به هواپیما

 

3. Travel agent (N)  انگلیسی در فرودگاه

آژانس مسافرتی

 

I tried looking for a flight online, but I couldn’t book it with my credit card.

سعی کردم از طریق اینترنت به دنبال یک پرواز بگردم، اما نتونستم با کارت اعتباریم یک بلیط رزرو کنم.

 

You should visit the travel agent in the mall, she is very good and they have great offers.

بهتره به آژانس مسافرتی داخل بازار سر بزنی. اون خیلی کمکت میکنه و پیشنهادهای فوق العاده ای دارند.

 

 

4. Visa (N)  انگلیسی در فرودگاه

ویزا

 

 

A: Could you tell me if a person from Albania needs a visa to travel to Italy?

میتونی بهم بگی که یک فرد آلبانیایی برای سفر به ایتالیا نیاز به ویزا داره یا نه؟

 

B: How long are you going for?

برای چه مدت داری میری؟

 

A: 3 weeks.

سه هفته.

 

B: No, you don’t require (need) a visa. Albanian citizens can travel up to 3 months without a visa to any EU country.

نه. به ویزا نیاز نداری. شهروندان آلبانی می تونن تا سه ماه بدون ویزا به هر کشور اتحادیه اروپا سفر کنند.

 

 

5. Airline (N)  انگلیسی در فرودگاه

خط هوایی / شرکت هواپیمایی

 

 

Passenger: I need to book a flight to Berlin next week. Which airline do you suggest I fly with?

مسافر: من باید هفته آینده یک پرواز به برلین رزرو کنم. پیشنهاد می کنید با کدوم یک از خط هوایی پرواز کنم؟

 

Travel agency: The cheapest airline that flies to Germany is Lufthansa. It’s a German carrier.

آژانس مسافرتی: ارزونترین خط هوایی که به آلمان پرواز می کنه، لوفتانزا است که یک شرکت هواپیمایی آلمانیه.

 

 

6. Book (a ticket) (V)  انگلیسی در فرودگاه

رزرو کردن (بلیط)

 

 

Travel agency: Hi, how can I help you?

آژانس مسافرتی: سلام. چطور میتونم کمکتون کنم؟

 

Passenger: I’d like to book a return ticket to Paris, please.

مسافر: من می خواهم یک بلیط رفت و برگشت به پاریس رزرو کنم، لطفاً.

 

 

 

7. One-way (ticket) (N)  انگلیسی در فرودگاه

بلیط رفت / بلیط یکسره

 

 

Passenger: Hi, I’d like to book a one-way ticket to Hong Kong.

مسافر: سلام. می خواهم یه بلیط رفت به هنگ کنگ رزرو کنم.

 

Travel agency: What’s your purpose (reason) for traveling?

آژانس مسافرتی: دلیل سفرتون چیه؟

 

Passenger: We’re emigrating (moving for a new life) there.

مسافر: ما داریم به اون جا مهاجرت می کنیم.

 

 

8. Buying a ticket  انگلیسی در فرودگاه

خریدن بلیط

 

 

Passenger: I’d like to reserve two seats to New York.

مسافر: می خواهم دو صندلی به مقصد نیویورک رزرو کنم.

 

Travel agency: Will that be one way or round trip?

آژانس مسافرتی: بلیطتتون یک طرفه باشه یا دو طرفه (رفت یا برگشت)؟

 

Passenger: How much is a round trip ticket?

مسافر: هزینه بلیط دو طرفه چند است؟

 

Travel agency: It’s $819. Will you pay by check or by credit card?

آژانس مسافرتی: 819 دلار. هزینه رو با چک پرداخت می کنید یا با کارت اعتباری؟

 

Passenger: Here’s my Visa Card. Can we get an aisle seat please?

مسافر: این ویزا کارتمه. می تونیم یک صندلی کنار راهرو داشته باشیم؟

 

Travel agency: You can choose your seat when you check in.

آژانس مسافرتی: صندلیتون رو می تونید وقتی پذیرش شدید، انتخاب کنید.

 

 

انگلیسی در فرودگاه

9. Economy class (N)  انگلیسی در فرودگاه

(بلیط) درجه دو / کلاس اکونومی

 

 

افراد غالبا با بلیط های کلاس اکونومی ارزون تره هستن. به همین دلیل اغلب افراد با این نوع بلیط ها سفر می کنن.

 

Passenger: I’d like to book an economy class ticket to Rome next Friday.

مسافر: می خواهم هفته آینده یک بلیط اکونومی به رم رزرو کنم.

 

Travel agency: Would you like to make it return or one-way?

آژانس مسافرتی: می خواهید بلیط رفت و برگشت رزرو کنید یا یک طرفه؟

 

Passenger: A return ticket. I’d like to come back the following Friday.

مسافر: یک بلیط رفت و برگشت. می خواهم جمعه بعدی برگردم.

 

Travel agency: Okay then, for one week?

آژانس مسافرتی: بسیار خب، پس برای یک هفته؟

 

 

 

10. Business class (N)  انگلیسی در فرودگاه

(بلیط) درجه یک / بیزنس کلاس

 

بیزنس کلاس بخشی از هواپیماست که مختص افرادیه که بیشتر جهت سفرهای تجاری عازم هستن. نوع پذیرایی و خدمات کمی متفاوت‌ تر از پرواز اکونومی و معمولی است و معمولاً در قسمت جلویی هواپیما قرار داره. قیمت این بلیط ها طبیعتا گرونتره!

 

We’d like to invite all our passengers flying in business class to start boarding.

از تمام مسافرانی که دارای بلیط بیزنس کلاس هستند دعوت می کنیم تا سوار هواپیما شوند.

 

 

11. First class (N)  انگلیسی در فرودگاه

(بلیط) درجه یک (از لحاظ امکاناتی که به مسافران داده می شود این نوع بلیط از دو نوع دیگه بهتره)

 

 

فرست کلس، گرون‌ترین بلیط هواپیماییه. به مسافرین این نوع بلیط خدمات بیشتری مثل فضای بسیار باز و راحت، صندلی های بزرگتر و سرویس های بهتر ارائه میشه.

 

A: Next time I want to fly first class.

می خواهم دفعه بعدی با بلیط درجه یک برم.

 

B: Why? It’s so expensive!

چرا؟ خیلی گرونه!

 

A: I’m just too tall. I have no leg room in economy.

قدم خیلی بلنده و در قسمت اکونومی فضا برای پاهام ندارم.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

12. Arrivals (N)  انگلیسی در فرودگاه

بخش پروازهای ورودی فرودگاه

 

بخشی از فرودگاه که خانواده و دوستانتون در آن جا منتظر شما هستن و شما بعد از زمین نشستن هواپیما، اونها رو در آنجا ملاقات می کنید.

 

Jane, I’ll meet you in the arrivals lounge. I’ll be holding a sign to tell you I’m looking for you.

جین، من در سالن انتظار پروازهای ورودی فرودگاه به پیشوازت خواهم اومد؛ در حالی که یه تابلو در دستانم نگه داشتم تا متوجه بشی که دنبالت می گردم.

 

 

13. Check in (V/N)  انگلیسی در فرودگاه

پذیرش / ورود به فرودگاه و ارائه بلیط / بازرسی کردن/ چک کردن ورودی

 

در این قسمت چمدان‌ های خودتون رو تحویل می‌ دین و boarding pass یا کارت پروازتون رو دریافت می کنید.

 

این مرحله، یکی از اصلی ترین مراحل سوار شدن به هواپیماست و ممکنه سوالات گوناگونی در این مرحله از شما پرسیده بشه. چند نمونه از سوالات احتمالی را در اینجا عنوان کرده ایم.

 

 

 

Check-in desk: How many passengers are checking in with you?

پیشخوان فرودگاه: چه تعداد مسافر به همراه شما حضور دارند؟

 

Passenger: It’s a large school group. We have 45 people in our party (group).

مسافر: این یک گروه بزرگ مدرسه ای است. گروه ما شامل 45 نفر است.

 

Check-in desk: Please be at the airport three hours before check in.

پیشخوان فرودگاه: لطفاً قبل از چک کردن بلیط ها در فرودگاه حاضر باشید.

 

 

 

14. Checking In  انگلیسی در فرودگاه

پذیرش شدن

 

 

 

Check-in desk: Can I see your ticket and passport, please?

پیشخوان فرودگاه: می تونم بلیط و پاسپورتتون رو ببینم، لطفاً؟

 

Passenger: Here they are. Can we get one seat near the aisle?

مسافر: بفرمایید. می تونیم یک صندلی کنار راهرو داشته باشیم؟

 

Check-in desk: Yes, that’s no problem. You’re in seats 27B and 27C.

پیشخوان فرودگاه: بله. مشکلی نیست. شماره های صندلی شما 27B و 27C است.

 

Passenger: Thanks. Where do we go next?

مسافر: متشکرم. بعد از این جا کجا بریم؟

 

Check-in desk: Go to Gate A8, straight ahead then turn left.

پیشخوان فرودگاه: مستقیم برید جلو بعد بپیچید سمت چپ گیت A8 .

 

 

 

15. Gate (N)  انگلیسی در فرودگاه

درب خروجی (به باند)

 

در قسمت Departure lounge (سالن خروج) فرودگاه تعداد زیادی درب خروجی وجود داره که مسافران رو به پروازهای مشخص و جداگانه ای هدایت می کنه.

 

Can you tell me where flight AZ672 to New York departs from, please?

می تونید لطفاً بهم بگید پرواز شماره AZ672 به مقصد نیویورک از کجا بلند میشه؟

 

Yes, it leaves from gate A27.

بله. از گیت A27 بلند میشه.

 

 

16. Identification (N)  انگلیسی در فرودگاه

اطلاعات (کارت) شناسایی

 

I’d like to book a flight to New Jersey for tomorrow.

می خواهم یک بلیط پرواز به نیوجرسی برای فردا رزرو کنم.

 

Certainly, can I see your ID please?

البته، می تونم کارت شناساییتون رو ببینم؟

 

 

انگلیسی در فرودگاه

 

17. Board (V)  انگلیسی در فرودگاه

سوار شدن مسافران به هواپیما

 

All passengers on Belle Air flight 2216 must go to the gate. The plane will begin boarding in 10 minutes.

تمامی مسافران پرواز شماره 2216 خط هوایی Belle باید به سمت گیت حرکت کنن. هواپیما تا ده دقیقه دیگه شروع به سوار کردن مسافرین می کنه.

 

 

 

18. Boarding pass (N)  انگلیسی در فرودگاه

کارت (بلیط) مخصوص سوار شدن به هواپیما

 

کارت پرواز یا Boarding pass شامل اطلاعاتی مثل شماره‌ گیت، شماره صندلی و زمان ورود به هواپیما هست.

 

Sir, this is your boarding pass. You will be boarding at gate 22 at 6.35.

این کارت پرواز شماست قربان. شما در ساعت 6:35 و از گیت (ورودی) 22 سوار خواهید شد.

 

 

 

19. Boarding time (N)  انگلیسی در فرودگاه

زمان ورود (به هواپیما)

 

Boarding time was changed due to a technical problem. We would like to apologize for the delay.

زمان ورود به هواپیما به خاطر مشکلات فنی تغییر کرد. از تأخیر پیش آمده عذرخواهی می کنیم.

 

 

 

20. Departures (N)  انگلیسی در فرودگاه

حرکت (وقتی که پرواز شما فرودگاه مبدا را ترک می کند)

 

All passengers flying to Istanbul are kindly requested to go to the departures lounge.

از مسافرانی که قصد پرواز به استانبول را دارند خواهشمندیم به سالن عزیمت مراجعه کنن.

 

 

21. On time (Adj)  انگلیسی در فرودگاه

به موقع / سر وقت

22. Delayed (Adj)  انگلیسی در فرودگاه

با تأخیر

 

Ladies and gentlemen, this is an announcement that flight NZ245 has been delayed. Your new departure time is 2.25.

خانم ها و آقایان، به اطلاع می رسانم که پرواز NZ245 با تأخیر انجام می شه. زمان جدید پرواز شما ساعت 2:25 است.

 

 

23. Carry on (luggage) (N) انگلیسی در فرودگاه

ساک مسافرتی کوچک

 

این چمدان ها معمولاً اندازه ای مشخص و وزنی کمتر از ۸ کیلوگرم دارند.

 

I’m sorry, but your carry on is too heavy. You will have to check it.

متأسفم، اما چمدان دستی شما خیلی سنگین است. باید اونو بررسی کنید.

 

 

24. Oversized baggage/Overweight baggage (N)  انگلیسی در فرودگاه

بارهای بزرگتر و سنگین تر از حد مجاز

 

 

 

هر مسافر مجازه بیست تا سی کیلوگرم بار با خودش حمل کنه و اگه مقدار باری که حمل می‌کنه بیشتر از حد مجاز باشه، قبل از Check in هزینه‌ اونو باید پرداخت کنه.

 

Check-in desk: I’m sorry madam, but your bag is overweight.

پیشخوان فرودگاه: متأسفم خانم، اما چمدان شما سنگین تر از حد مجازه.

 

Passenger: By how many kilos?

مسافر: چند کیلو اضافه وزن داره؟

 

Check-in desk: Two.

پیشخوان فرودگاه: دو کیلو.

 

Passenger: One minute, let me just take a few things out.

مسافر: یک دقیقه اجازه بدید تا چند تا از وسایل رو خالی کنم.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

25. departure lounge  انگلیسی در فرودگاه

سالن عزیمت (ترانزیت)

 

26. Runway  انگلیسی در فرودگاه

باند پرواز

 

27. Fragile (Adj)  انگلیسی در فرودگاه

(وسایل) شکستنی

 

28. Liquids (N)  انگلیسی در فرودگاه

مایعات

 

 

 

مایعات شامل عطر، اسپری و بطری آب می‌شه. هیچ فرودگاهی به مسافرین اجازه نمی‌ده که بیش از 100 میلی‌لیتر مایعات به همراه داشته باشن. تمام مایعات هم باید در یک کیسه‌ پلاستیکی حمل بشه.

 

Check-in desk: Are you traveling with any liquids?

پیشخوان فرودگاه: آیا در پرواز مایعات به همراه دارید؟

 

Passenger: Yes, I have this deodorant.

مسافر: بله. این دئودورانت رو همراه خودم دارم.

 

Checking in desk: I’m sorry, but that is too big. Each container must not exceed (go over) 100ml.

پیشخوان فرودگاه: متأسفم، اما این خیلی بزرگه. هر مسافر نباید بیشتر از 100 میلی لیتر مایعات همراه خودش داشته باشه.

 

 

29. Long-haul flight (N)  انگلیسی در فرودگاه

پرواز طولانی(دور برد)

 

 

I really don’t like long-haul flights and wished we had a stopover somewhere, but we really need to get back on that day and we don’t have time.

من واقعاً پروازهای طولانی مدت رو دوست ندارم و دلم می خواست بین راه در جایی توقف کنیم، اما باید تا اون روز برگردیم و وقت نداریم.

 

 

30. Stopover (N) انگلیسی در فرودگاه

توقف بین مسیر

 

اگه مسافت سفرتون طولانی باشه، هواپیما ابتدا در کشوری بین مبدا و مقصد برای مدت کوتاهی نشسته و دوباره پرواز می کنه. این کشور میانجی stopover یا layover نام داره.

 

If you’re traveling from Europe to Australia, it’s recommended that you have a stopover either in Los Angeles or Dubai because the flight is very long otherwise.

اگه از اروپا به استرالیا سفر می کنید، توصیه میشه که یک توقف در لس آنجلس یا دبی داشته باشید؛ چون در غیر این صورت پرواز بسیار طولانی است.

 

We have a stop- over/ lay-over in Singapore. We’ll change planes there.

در سنگاپور توقف داریم . در اون جا هواپیما رو عوض می کنیم.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

31. flight schedule board  انگلیسی در فرودگاه

تابلوی برنامه پرواز

 

 

 

3- لغات و اصطلاحات داخل هواپیما

 

32. co- passenger  انگلیسی در فرودگاه

همسفر، هم قطار

 

33. Switch/Change seat انگلیسی در فرودگاه

تغییر دادن / عوض کردن صندلی

 

Passenger: Excuse me, would it be possible to switch/change seats with someone? My wife and I would like to sit together.

مسافر: ببخشید، امکانش هست صندلیهامون رو با شخص دیگه ‌ای عوض کنید؟ من و همسرم دوست داریم کنار هم بنشینیم.

 

 

34. Take your seat انگلیسی در فرودگاه

نشستن در صندلی (جای) خود

 

Flight attendant: Certainly, sir. For now, please take your seat, and once the plane takes off, I’ll help you with that.

مهماندار: حتماً قربان. فعلاٌ در جای خودتون بنشینید، بعد از بلند شدن هواپیما، کمکتون می کنم.

 

 

35. Overhead compartment  انگلیسی در فرودگاه

محفظه بالای سر ویژه چمدان

 

 

Passenger: Could you help me put this bag in the overhead compartment?

مسافر: می تونید کمکم کنید این کیف رو در محفظه بالا بگذارم؟

 

Flight attendant: Sure… there you go.

مهماندار: حتماً، بفرمایید.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

36. Customs and Immigration form  انگلیسی در فرودگاه

فرم گمرک و مهاجرت

 

 

 

Flight attendant: Would you like something to drink?

مهماندار: چیزی برای نوشیدن میل دارید؟

 

Passenger: Could I have Coke with no ice?

مسافر: میتونم نوشابه بدون یخ داشته باشم؟

 

Flight attendant: Here you are. Please fill out this form before the plane lands.

مهماندار: بفرمایید. لطفاً این فرم رو قبل از فرود هواپیما پر کنید.

 

Passenger: What is this form for?

مسافر: این فرم برای چیه؟

 

Flight attendant: It’s a Customs and Immigration form. You will use that in the airport before you can enter the country.

مهماندار: این فرم گمرک و مهاجرت است که از اون در فرودگاه و قبل از ورود به کشور استفاده خواهید کرد.

 

 (اگه فردی دیگه ای روی صندلی شما نشسته)

 

 

Passenger: I’m sorry, I think you’re in my seat.

مسافر: ببخشید، فکر می کنم شما جای من نشستید.

 

Other Passenger: Oh, let me check my boarding pass … Yes, I’m sorry, my mistake.

مسافر دیگر: بذارید بلیطم رو چک کنم… بله، ببخشید، اشتباه از من بود.

 

Passenger: No problem. I’m going to move anyway. My wife and I would like to sit together.

مسافر: مشکلی نیست. به هر حال من باید جامو تغییر بدم. من و همسرم می‌خواهیم کنار هم بنشینیم.

 

Other Passenger: Oh, well, I can switch places with your wife. That way you two can sit together.

مسافر دیگر: اوه.. خوبه. من می تونم جامو با همسرتون عوض کنم. بنابراین شما دو نفر می تونید کنار هم بنشینید.

 

Passenger: Really? That would be great! Thanks a lot.

مسافر: واقعاً عالی میشه. خیلی ممنونم.

 

 

 

4- لغات و اصطلاحات بعد از پیاده شدن از هواپیما

 

 

انگلیسی در فرودگاه

 

37. The Arrivals  انگلیسی در فرودگاه

تازه واردها

 

 

Flight attendant: Thank you for flying East West Airlines!

مهماندار: از شما به خاطر پرواز با خطوط هوایی East West سپاسگذاریم.

 

Passenger: I had a good trip. Thanks for your help.

مسافر: سفر خوبی داشتم. از کمکتون ممنون.

 

Flight attendant: It was our pleasure and we hope to see you again.

مهماندار: باعث افتخار ماست و امیدواریم دوباره شما رو ببینیم.

 

 

38. Getting your luggage  انگلیسی در فرودگاه

گرفتن بار و وسایل

 

 

A: At which carrousel will our luggage be?

چمدان های ما در کدام تسمه نقاله خواهند بود؟

 

B: At number 5, over there.

اونجا، در تسمه نقاله شماره 5.

 

A: Great! I’ll get a cart right away.

عالیه! همین الان یک چرخ دستی میارم.

 

B: Be sure you have your luggage ticket.

حتماً بلیط چمدان همراهتون باشه.

 

A: Yes, it’s right here attached to my plane ticket.

آره. همینجاست، به بلیط هواپیمام ضمیمه شده.

 

 

39. Conveyor belt/carousel/baggage claim (N)  انگلیسی در فرودگاه

نوار نقاله / غلتک بار در فرودگاه

 

All passengers arriving from New York can pick up their luggage from carousel 4.

تمام مسافرانی که از نیویورک وارد می شوند، می توانند وسایل خود را از تسمه نقاله شماره 4 بردارند.

 

40. Customs (N)  انگلیسی در فرودگاه

عوارض / هزینه گمرکی

 

بعد از زمین نشستن هواپیما در فرودگاه مقصد و قبل از اینکه به شما اجازه ورود به کشور مقصد داده بشه، باید از قسمت Customs آن کشور رد شده و افسر مربوطه شما را بازرسی می کنه. در اینجا از شما می پرسن:

 

Do you have anything to declare?

آیا چیزی دارید که اظهار کنید؟

 

و اگر شما چیز غیرقانونی به همراه نداشتید، باید پاسخ دهید ” no”

 

 

41. Getting through Customs  انگلیسی در فرودگاه

عبور از بخش گمرک

 

 

Customs officer: Do you have anything to declare?

مأمور گمرک: آیا موردی برای اعلام کردن دارید (آیا جنس گمرکی دارید)؟

 

Passenger: I just have one bottle of juice. It’s a gift for my friend.

مسافر: فقط یک بطری آبمیوه دارم. یک هدیه از طرف دوستمه.

 

Customs officer: How much juice is in the bottle?

مأمور گمرک: چه مقدار آبمیوه داخل بطری است؟

 

Passenger: It contains 750ml.

مسافر: 750 میلی لیتردارد.

 

Customs officer: That’s fine. Have a nice stay.

مأمور گمرک: مشکلی نیست. اقامت خوبی داشته باشید.

 

 

 

42. Going through Immigration  انگلیسی در فرودگاه

عبور از بخش مهاجرت

 

 

Customs officer: What’s in the small bag?

مأمور گمرک: داخل این کیف کوچک چیه؟

 

Passenger:I have a laptop computer and some books.

مسافر: داخلش یک لپ تاپ دارم و چند تا کتاب.

 

Customs officer: Could you open it please and turn on your computer.

مأمور گمرک: میشه لطفاً کیف رو باز و کامپیوترتون رو روشن کنید.

 

Passenger:Sure. It will take a few moments to boot up.

مسافر: حتماً. مقداری زمان میبره تا بالا بیاد.

 

Customs officer: Okay, everything seems okay. You can go.

مأمور گمرک: بسیار خب. به نظر همه چیز روبراهه. می تونید تشریف ببرید.

 

 

 

43. Lost and Found  انگلیسی در فرودگاه

بخش اشیاء و چمدان های گمشده و پیدا شده

 

44. Luggage storage  انگلیسی در فرودگاه

بخش امانات فرودگاه

 

اگر توقف چند مسیره دارید و قرار است چند ساعتی در فرودگاه باشید و می خواهید چمدان ها و وسایلتان را به جایی بسپرید، می توانید به بخش امانات فرودگاه مراجعه کنید. با تحویل چمدان ها به این بخش می توانید بدون حمل بار اضافی، به گردش در شهر و اطراف بپردازید.

 

45. Get out!  انگلیسی در فرودگاه

خارج شدن

 

 

Excuse me, where can I get a taxi?

ببخشید، از کجا میتونم یک تاکسی بگیرم؟

 

Go down to the end of the hall and the taxis are waiting just outside.

به انتهای سالن بروید، تاکسی ها دقیقاً اونجا در بیرون منتظر هستن.

 

Thank you!

متشکرم.

 

اشتباهات رایج در کلمات ضروری انگلیسی در سفر و فرودگاه

یکی از اشتباهاتی که معمولاً اشخاص غیر انگلیسی زبان انجام می دهند، این است که واژه های Luggage و Bag را اشتباهاً به جای یکدیگر استفاده می کنند. توجه داشته باشید که کلمه Bag قابل شمارش است؛ در حالی که luggage غیر قابل شمارش و به معنی اسباب و وسایل سفر است. اگر بخواهید این واژه را جمع ببندید، باید اونو با “…piece of ” به کار ببرید.

 

 

Check-in desk: How many pieces of luggage do you want to check in today sir?

پیشخوان فرودگاه: امروز می خواهید چه تعداد چمدان تحویل دهید قربان؟

 

Passenger: 2 pieces.

مسافر: دو عدد.

 

Check-i desk: Okay, that’s fine.

پیشخوان فرودگاه: بسیار خب. مشکلی نیست.

 

 

چند لغت مهم دیگه

 

46. pass through انگلیسی در فرودگاه

عبور کردن از

 

47. a metal detector  انگلیسی در فرودگاه

دستگاه فلزیاب

 

48. duty free shopping  انگلیسی در فرودگاه

فروشگاه معاف از عوارض گمرکی

 

49. Baggage claim  انگلیسی در فرودگاه

بخش تحویل بار

 

50. Steward  انگلیسی در فرودگاه

مهماندار مرد

 

51. Stewardess  انگلیسی در فرودگاه

 مهماندارخانم

 

راستی اگه می‌خواهید بدونید عبارت “سفر بخیر” به انگلیسی چی میشه، می تونید از این عبارت استفاده کنید:

 

52. Safe travels. Bon voyage!  انگلیسی در فرودگاه

سفر به سلامت. سفر بخیر!

 

 

چند عبارت پرکاربرد که به احتمال زیاد در سفر بعدی در فرودگاه با اونها مواجه می شید و می شنوین:

 

53. Check in  انگلیسی در فرودگاه

پذیرش

 

Can I see your passport?

می تونم پاسپورتتون رو ببینم؟

 

Would you like an aisle seat or a window seat?

صندلی کنار راهرو می خواهید یا کنار پنجره؟

 

How many bags do you have to check in?

چه تعداد چمدان برای تحویل دارید؟

 

Do you have any hand luggage?

آیا چمدان دستی همراه خود دارید؟

 


54. Airport announcements  انگلیسی در فرودگاه

اطلاعیه های انگلیسی در فرودگاه

 

Please proceed to gate number 8.

لطفاً به سمت گیت شماره 8 حرکت کنید.

 

Please do not leave any bags unattended.

لطفاً وسایل خود را بدون مراقب رها نکنید (لطفاً مراقب وسایل خود باشید).

 

Flight KM 106 is now boarding

پرواز KM 106 هم اکنون در حال سوار کردن مسافرینه.

 

Flight KM106 has been delayed

پرواز KM106 با تأخیر انجام می شه.

 

Flight KM 106 has been cancelled

پرواز KM106 لغو شده .

 

Would passenger Tom Smith please come to the information desk?

مسافر با نام تام اسمیت به بخش اطلاعات لطفاً.

 

This is the final call for flight BA204 to New York

این آخرین درخواست برای پرواز BA204 به مقصد نیویورک است.

 

 

و این هم یک نمونه از مکالمه انگلیسی در فرودگاه در فرودگاه 

 

انگلیسی در فرودگاه

 

 

 

 

 

Check-in desk: Welcome. Please can I see your tickets?

پیشخوان فرودگاه: می تونم بلیطتون رو ببینم لطفاً؟

 

Mr Mrs Jones: Yes here you are.

آقا و خانوم جونز: بفرمایید.

 

Check-in desk: Is it just you two traveling or is there anyone else?

پیشخوان فرودگاه: فقط شما دو نفر مسافرت می کنید یا کس دیگری هم همراهتون هست؟

 

Mr Mrs Jones: No. It’s just the two of us.

اقا و خانوم جونز: نه. فقط ما دو نفر.

 

Check-in desk: Do you both have your passports with you?

پیشخوان فرودگاه: آیا هر دوتون پاسپورتاتون رو با همراهتون دارید.

 

Mr Mrs Jones: Yes. Here they are.

آقا و خانوم جونز: بله بفرمایید پاسپورت ها رو.

 

Check-in desk: I will be going to ask some questions. Just answer with a simple yes or a no.

پیشخوان فرودگاه: می خوام ازتون چند تا سؤال بپرسم. فقط با بله یا خیر ساده جواب بدید.

 

Mr Mrs Jones: OK, no problem.

آقا و خانوم جونز: بسیار خب، اشکالی نداره.

 

Check-in desk: As anyone you don’t know asked you to take anything on the plane for them?

پیشخوان فرودگاه: آیا شخصی ناشناس از شما خواست که چیزی در هواپیما براشون ببرید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Checking in desk: Have you have sole possession of all your luggage since you packed?

پیشخوان فرودگاه: آیا از لحظه ای که ساکهاتون رو بستید، همه وسایل رو با خودتون داشتید؟

 

Mr Mrs Jones: Yes.

آقا و خانوم جونز: بله.

 

Check-in desk: Have you at any time left your luggage unattended while being in the airport?

پیشخوان فرودگاه: هنگامی که در فرودگاه بودید وسایلتون رو بدون مراقب رها کردید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Check-in desk: Do you have any weapons or firearms in your possession?

پیشخوان فرودگاه: تو وسایلتون سلاح یا اسلحه گرم دارید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Check-in desk: Have you any flammable material in your luggage?

پیشخوان فرودگاه: آیا ماده قابل اشتعال در ساکتون دارید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جونز: خیر.

 

Check-in desk: Do you have any perishable food items in your bags or suitcases?

پیشخوان فرودگاه: آیا ماده غذایی فاسد شونده در ساک یا کیف دستیتون دارید؟

 

Mr Mrs Jones: No.

آقا و خانوم جنز: خیر.

 

Check-in desk: That’s good. Can you put your luggage here please

پیشخوان فرودگاه: خوبه. می تونید ساکتون رو اینجا بزارید لطفاً؟

 

Mr Mrs Jones: OK.

آقا و خانوم جونز: بسیار خب.

 

Check-in desk: What seat would you like? an aisle seat or a window?

پیشخوان فرودگاه: چه نوع صندلی رو می خواهید؟ صندلی کنار راهرو یا صندلی کنار پنجره؟

 

Mr Mrs Jones: Can I have 2 seats near the emergency exit.

آقا و خانوم جونز: می تونیم 2 تا صندلی نزدیک خروج اضطراری داشته باشیم؟

 

Check-in desk: Wait I will check for you. Yes that’s OK, I am placing you two in 21A and 21B. The gate number is A22. You can start boarding the plane in 30 minutes and the plane will take off in 1 hour.

پیشخوان فرودگاه: صبر کنید چک می کنم. بله میشه. شما رو در صندلی 21A  و 21B  جا میدم. شماره گیت ورودی A22 است. می تونید 30 دقیقه دیگه وارد هواپیما بشید و هواپیما 1 ساعت دیگه پرواز می کنه.

 

Mr Mrs Jones: Can you tell me how to get to gate A22?

آقا و خانوم جونز: می تونید بهم بگید چجوری به گیت A22 بریم؟

 

Check-in desk: yes, go straight ahead and turn left at the end turn right and A22 is there. follow the signs for your gate number on the bottom of ticket.

پیشخوان فرودگاه: بله، مستقیم برید و به سمت چپ و در آخر به راست برگردید و A22 اونجاست. علامت ها رو برای گیت ورودیتون در پایین بلیطتون دنبال کنید.

 

Mr Mrs Jones: Thank you for all your help.

آقا و خانوم جونز: بابت تمام کمک هاتون ممنون.

 

انگلیسی در فرودگاه

 

 

 

امیدوارم ازمقاله انگلیسی در فرودگاه لذت برده باشید و مطالب اون مفید بوده باشه. برای من بنویسید آخرین سفر خارجی که داشتید کدوم کشور بوده و چند درصد این موارد رو استفاده کردید؟

دوست دارید سفر بعدی تون به کدوم کشور باشه؟ به نظرتون تعطیلات نوروزی برای سفر به خارج از ایران مناسبتره یا تعطیلات تابستون؟ لطفا نظرات خودتون در مورد مقاله انگلیسی در فرودگاه رو در همین صفحه برای ما بنویسید.

 

 

کتاب اسپیکینگ تیک آف

پرکاربردترین جملات انگلیسی در زندگی روزمره

 

 

 

 

همه چیز در مورد آزمون آیلتس

آیلتس چیست؟

IELTS مخفف (International English Language Testing System) است و توانایی افراد را در چهار بخش  لیسنینگ, ریدینگ, رایتینگ و اسپیکینگ ارزیابی می کند.  آیلتس در واقع آزمونی بریتانیایی بوده و از این نظر در برابر تافل، آزمون آمریکایی، قرار می‌گیرد. سالانه بیش از 2 میلیون نفر در این آزمون، که کمتر از 3 ساعت به طول می انجامد شرکت می کنند. این آزمون به دست دانشگاه کمبریج انگلستان، شورای فرهنگی بریتانیا و مرکز آیلتس استرالیا برگزار می‌شود متقاضیان اصلی این آزمون افرادی هستند که قصد مهاجرت و یا ادامه تحصیل در یکی از کشورهای بین المللی را دارند.

داشتن مدرک آیلتس، برای تحصیل در دانشگاه های معتبر لازم بوده و مدرکی مورد تأیید برای کار در بسیاری از کشورهای مهم به شمار می رود که از سوی کارفرماها شناخته و درخواست می شود.

 

چه کسانی باید IELTS بدهند؟

مدرک آیلتس از طرف بسیاری از دانشگاه ها و کارفرمایان بین الملی از جمله استرالیا، کانادا، ایرلند، نیوزلند، انگلستان و آمریکا پذیرفته می شود. بنابراین اگر قصد ادامه تحصیل و مهاجرت به کشورهای ذکر شده را دارید، می بایست در این آزمون شرکت کنید.

 

IELTS از چه بخش هایی تشکیل شده است؟

در این آزمون 4 مهارت اصلی سنجیده می شود که مهارت ها و زمان بندی پاسخ دهی به هر بخش به شرح زیر است:

  • Listening (مهارت شنیداری): دارای 4 بخش، 40 سوال و 30 دقیقه.

 

  • Speaking (مهارت صحبت کردن): مصاحبه، 15 دقیقه.

 

  • Reading (مهارت خواندن درک مطلب): 3 بخش، 40 سوال، 60 دقیقه.

 

  • Writing (مهارت نوشتاری): 2 بخش نوشتاری، 60 دقیقه.

 

کدام آزمون را انتخاب کنیم؟

آزمون آیلتس به سه شکل آکادمیک (Academic) ، جنرال (General Training) و یا درخواست ویزای بریتانیا (IELTS Life Skills) برگزار می شود که متقاضیان بنا به نیاز و هدف خود در آزمون مورد نیاز شرکت می کنند.

تفاوت آزمون آیلتس آکادمیک و آیلتس جنرال چیست؟

به طور کلی تفاوت آزمون آکادمیک و جنرال به این صورت می باشد:

 

  • مهارت‌های اسپیکینگ (Speaking) و لیسنینگ (Listening) در هر دو نوع آزمون مشترک و یکسان است.

 

  • کل زمان هر دو آزمون 2 ساعت و 45 دقیقه است.

 

  • بخش‌های اسپیکینگ، لیسنینگ و ریدینگ در یک روز و بدون وقفه برگزار می‌شوند، اما بخش اسپیکینگ در یک روز جداگانه برگزار می‌گردد.

 

  • تفاوت اصلی آیلتس آکادمیک و آیلتس جنرال در بخش‌های رایتینگ (Writing) و ریدینگ(Reading) است.

 

آیلتس آکادمیک (IELTS Academic)

آیلتس آکادمیک مختص داوطلبانی است که قصد ادامه تحصیل در مقاطع بالای دانشگاهی و یا گزینش در مشاغل حرفه ای در خارج از کشور را دارند. این آزمون برای ارزیابی مهارت و دانش شما در استفاده مؤثر از زبان انگلیسی در ارتباطات علمی و آکادمیک مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

چطور برای آزمون آیلتس آکادمیک آماده شویم؟
برای آمادگی در  آزمون آیلتس آکادمیک ابتدا باید نمره هدف خود را مشخص کنید. سیستم نمره دهی آزمون آیلتس آکادمیک بر اساس نمره (0 تا 9) در هر مهارت و نمره کلی است. بنابراین حتماً  آموزش خود را بر اساس نمره هدفی که در نظر دارید برنامه ریزی کنید. این برنامه ریزی از دو لحاظ اهمیت دارد.

 

اول این که، برنامه ریزی برای رسیدن به نمره هدف، بسیار وابسته به سطح نمره است. مثلا برنامه ریزی مناسب برای رسیدن به سطح آیلتس 5 overall تفاوت‌ زیادی با برنامه ریزی برای رسیدن به نمره 7 overall دارد.

 

دوم باید مشخص کنید که نوع نمره مورد درخواست از طرف مؤسسه مقصد به چه صورت است. زیرا این نمره معمولاً به دو صورت overall و یا per skills درخواست می‌شود. تفاوت بین این دو نوع محاسبه نمره نیز تأثیر زیادی در برنامه ریزی آموزشی در یادگیری هر مهارت دارد. زیرا نمره overall ، همان میانگین نمرات شما در چهار مهارت است و به عنوان مثال اگر حداقل نمره overall مورد درخواست از شما 7 باشد، شما می‌توانید با گرفتن نمره 8 در مهارتی که در آن قوی‌تر هستید و نمره 6 در مهارتی که در آن ضعف دارید، به نمره overall مورد نظر دست یابید. توجه کنید اگر از شما خواسته شده باشد که در هر مهارت (به صورت per skills) نمره 7 داشته باشید، باید با برنامه ریزی صحیح حداقل نمره 7 را کسب کنید و داشتن نمره 6 در یک مهارت، شما را از هدفتان دور می سازد.

 

آزمون جنرال آیلتس (IELTS General Training)

آزمون جنرال به نسبت آزمون آکادمیک، کمی آسان تر بوده و بیشتر در پرونده های مهاجرتی، آموزش های مرتبط با کار و عموماً برای رده های پایین تحصیلی در یکی از کشورهای انگلیسی زبان (استرالیا، کانادا، نیوزلند، بریتانیا) کاربرد دارد.

 

درخواست ویزای بریتانیا (IELTS Life Skills)

این نوع آزمون آیلتس مختص داوطلبانی است که قصد زندگی در بریتانیا را داشته و زبان اولشان انگلیسی نیست. در فرمت Life Skills فقط دو مهارت Speaking  و Listening  ارزیابی می شوند.

 

آزمون UKVI چیست؟

UKVI مدرک آیلتس مورد تأیید کشور انگلیس است. چنانچه هدف شما از شرکت در آزمون آیلتس آکادمیک تحصیل و یا کار در این کشور است، برای دریافت ویزای انگلستان حتماً باید این مدرک را دریافت کنید. توجه داشته باشید که UKVI یکی از انواع آزمون آیلتس نیست و نباید آن را با آزمون آیلتس لایف اسکیلز (Life Skills) اشتباه گرفت!

 

آیلتس UKVI تنها به مرکز برگزارکننده آزمون ارتباط دارد و  این مراکز بایستی مورد تأیید دولت انگلیس باشند. تا مدتی پیش با تعلیق فعالیت ‌های بخش کنسولی سفارت انگلستان، دریافت آیلتس UKVI منوط به شرکت در یکی از مراکز مورد تأیید در خارج از ایران بود، اما در حال حاضر مؤسسه ایرسافام مورد تأیید دولت انگلستان می ‌باشد و با انتخاب این آزمون در سایت ایرسافام و همچنین ثبت اطلاعات در سایت UKVI می توانید این نوع مدرک را برای تقاضای ویزای انگلستان دریافت کنید.

 

تفاوت آزمون های آیلتس آکادمیک و جنرال را به ترتیب در مهارت های اسپیکینگ، لیسنینگ، ریدینگ و رایتینگ به تفصیل در جداول زیر بررسی می کنیم.

بخش اسپیکینگ (مهارت مکالمه) آیلتس

سؤالات رایج با بخش اسپیکینگ آیلتس:

 

1. پاسخ‌های بلند یا کوتاه؟

از پاسخ های کوتاه و مختصر بپرهیزید. باید پاسخ‌های خود را  کامل بیان کنید. در بحث های دونفره باید بیشتر از ممتحن صحبت کنید.

 

 

2. اگر در مورد سؤال ممتحن ایده یا نظر خاصی نداشته باشیم، چه کنیم؟

ممتحن به درست یا غلط بودن آنچه بیان می کنید اهمیت نمی‌دهد. آنچه برای و اهمیت دارد “چگونه صحبت کردن” شما است. پس اگر درباره سوال ممتحن ایده‌ای به ذهنتان نرسید، بهتر است بحث را به سمت موضوعی بکشانید که توانایی بهتری برای صحبت  کردن در آن زمینه دارید.  در این حالت شاید به دلیل انحراف از موضوع مورد نظر ممتحن نمره لغت را از دست بدهید، اما در عوض فلوانسی و تسلط خود را در اسپیکینگ به رخ او می‌کشید.

 

3. آیا وجود مکث های زیاد در اسپیکینگ در نمره‌دهی تاثیر گذار است؟

بله، سعی کنید تا جایی که می‌توانید روان و بدون مکث صحبت کنید. صحبت کردن بدون مکث و البته حفظ آرامش و اعتماد به نفس در نمره شما تاثیری بسزا دارد.

 

4. آیا می ‌توان تقاضای تکرار سوال را از ممتحن نمود؟

بله. در صورت لزوم از ممتحن بخواهید که سؤال خود را تکرار کند. اگر سؤالی را متوجه نشدید، هرگز پاسخ بی ربط به موضوع ندهید، بلکه با سؤالات زیر از مصاحبه کننده بخواهید برای شما توضیح بیشتری بدهد:

 

 ?would you mind telling me what you exactly mean by –

?Would you explain the meaning of the word –

?Excuse me I didn’t quite get what you said would you repeat that –

 

5. آیا سؤالات این بخش قابل پیش بینی می ‌باشند و می‌توان پاسخ سؤال‌ های قابل پیش بینی را حفظ کرد؟

بله. سؤالات بخش اسپیکینگ تا حدی قابل پیش‌بینی هستند. پس از قبل تمرین کافی داشته باشید و صدای خود را ضبط کنید. در کتاب مکالمه بدون گرامر تمرینات متنوعی تحت عنوان اسپیکینگ چلنج ارائه شده که تمرین فوق العاده ای برای تقویت مهارت اسپیکینگ می باشد.

بخش لیسنینگ آیلتس

سؤالات مرتبط با بخش لیسنینگ آیلتس:

 

1. آیا قبل از پخش فایل صوتی فرصت کافی برای مطالعه سؤالات وجود دارد؟

بله، قبل از پخش و شنیدن فایل صوتی فرصت دارید تا با مطالعه و خواندن سؤالات، آمادگی بیشتری برای پاسخگویی داشته باشید.

 

2. نحوه پاسخگویی به سوالات چگونه است؟

هم زمان با گوش کردن به فایل صوتی می ‌توانید در دفترچه سؤالات پاسخ ها را مشخص کنید. پس از پایان آزمون ، 10 دقیقه فرصت دارید تا پاسخ ‌ها را در پاسخنامه وارد کنید. دقت کنید هیچ کدام از جواب ها در دفترچه سؤال مورد ارزیابی قرار نخواهد گرفت. پس سعی کنید حتما در مدت زمان تعیین شده، همه‌ جواب‌ ها را در پاسخنامه وارد کنید.

 

3. چند بار امکان پخش فایل صوتی وجود دارد؟

فایل صوتی فقط یک بار پخش می‌شود. پس سعی کنید تمرکز خود را در زمان پخش فایل صوتی حفظ کنید.

 

 

4. آیا باید پاسخ را همان گونه که عینا در فایل صوتی پخش می ‌شود نوشت؟

بله، کلمه مورد نظر را همان طور که می ‌شنوید، بنویسید.

 

5. چگونه برگه پاسخنامه را تکمیل کنیم؟

پاسخنامه حتما باید با مداد پر شود. پس با توجه به این که شما تنها یک بار برای پاسخگویی فرصت دارید، به اشتباه از خودکار و یا سایر موارد استفاده نکنید.

 

6. سؤالات جای خالی را چگونه باید پاسخ دهیم؟

هنگام پاسخ دادن به سؤالات جای خالی (کامل کردن خلاصه / جمله / یادداشت … ) به این موارد دقت کنید:

  • محدودیت تعداد واژگان را در نظر داشته باشید.

مثلا اگر از شما خواسته شده تا جمله ای را با بیش از دو واژه کامل نکنید (No more than two words)   و پاسخ صحیح “metal chair”  است، جواب به صورت “chair made of metal”  اشتباه است.

 

  • فقط کلمه لازم را در پاسخ نامه بنویسید.

مثلاً اگر باید عبارت “on the table“ را کامل کنید هنگامی که پاسخ صحیح “table” است، نوشتن عبارت “on the table” در پاسخ نامه، غلط محسوب می‌شود.

 

7. آیا اشتباهات املایی باعث کسر نمره در این بخش می‌شود؟

بله، اشتباه املایی باعث کسر نمره می‌گردد. پس دیکته کلمات را به خوبی تمرین کنید.

 

8. آیا فرقی می کند که در پاسخنامه با حروف  بزرگ بنویسیم یا با حروف کوچک؟

خیر، می‌ توانید جواب ها را با حروف بزرگ یا کوچک بنویسید.

بخش ریدینگ (مهارت خواندن درک مطلب) آیلتس

سؤالات مرتبط با بخش ریدینگ آیلتس:

 

1. آیا در بخش ریدینگ نیازی به تغییر دستوری کلمات است؟

خیر. پاسخ صحیح را همان گونه که در متن می‌بینید، بنویسید. نیازی به تغیر شکل دستوری کلمه نیست.

 

2. چگونه برگه پاسخنامه را تکمیل کنیم؟

جواب‌ها را باید با مداد بنویسید.

 

3. چگونه باید به سؤالات این بخش پاسخ داد؟

می‌توانید جواب ‌ها را بلافاصله در پاسخنامه بنویسید و یا در دفترچه سؤال جواب دهید و قبل از پایان آزمون خواندن و درک مطلب، به پاسخنامه منتقل کنید. دقت داشته باشید که در این بخش، زمان اضافی برای انتقال جواب‌ها به پاسخنامه نخواهید داشت. به جواب‌ های شما در دفترچه سؤال ترتیب اثر داده نخواهد شد.

 

4. سؤالات بخش ریدینگ به چه صورت است؟

انواع سؤالات این بخش به صورت زیر است:

Multiple choice

TRUE/FALSE/NOT GIVEN

YES/NO/NOT GIVEN

Matching information

Matching headings

Matching features

Matching sentence endings

Sentence completion

Summary completion

Note completion

Table completion

Flow-chart completion

Diagram label completion

Short answer questions

 

4. نحوه پاسخ دادن به سؤالات کامل کردنی چگونه است؟

هنگام پاسخ دادن به سؤالات کامل کردنی (کامل کردن خلاصه / جمله / یادداشت … ) به نکات زیر دقت کنید:

  • به محدودیت تعداد واژگان توجه داشته باشید. به عنوان مثال اگر از شما خواسته شده که جمله را با بیش از دو واژه کامل نکنید (No more than two words) و پاسخ صحیح “Leather  Coat”  است، جواب به صورت “Coat made of leather” اشتباه است.

 

  • فقط کلمه لازم را به پاسخنامه منتقل کنید. مثلاً اگر باید یادداشت زیر را کامل کنید:

“in the … “

و پاسخ صحیح “morning” است، نوشتن عبارت “in the morning” در پاسخنامه، غلط محسوب می‌شود.

 

5. آیا نوشتن با حروف کوچک یا بزرگ در پاسخنامه تفاوت دارد؟

خیر. شما می‌ توانید جواب ‌هایتان را با حروف بزرگ و یا کوچک بنویسید.

بخش رایتینگ (مهارت نوشتاری) آیلتس

سؤالات متداول در مورد بخش رایتینگ آیلتس:

 

1.  قالب نوشته تا چه میزان حائز اهمیت است؟

باید محتوای نوشته خود را در قالب چند پاراگراف سازمان دهی کنید. هر پاراگراف باید یک ایده اصلی (main point) داشته باشد. پیشنهاد می‌ کنیم مقاله خود را در چهار یا پنج پاراگراف سازماندهی کنید. یک پاراگراف برای مقدمه (introduction)، دو یا سه پاراگراف برای بدنه مقاله (body) و یک پاراگراف برای جمع‌ بندی (conclusion).

در مقدمه، ابتدا پیش ‌زمینه موضوع را بررسی کرده و موضع خود را به طور غیر مستقیم اعلام کرده و به طور خلاصه مواردی را که قرار است در مقاله بررسی کنید نام ببرید. در پاراگراف ‌های بدنه، نکات کلیدی مورد نظر به همراه مثال‌ ها و دلایل کافی برای دفاع از موضع خود را بیان کنید. در پاراگراف جمع ‌بندی، نکات کلیدی مقاله را جمع ‌بندی کرده و موضع خود را به طور مستقیم تکرار کنید.

 

2. زمان پاسخ ‌دهی به هر Task چند دقیقه می‌ باشد؟

برای Task 1 بیست دقیقه و برای Task 2 چهل دقیقه زمان اختصاص دهید.

 

 

3. آیا می‌ توان در این بخش جملات را به صورت خلاصه نوشت؟

خیر. نوشتن خلاصه ‌وار یا لیست کردن مطالب باعث کسر نمره می‌ شوند. پس، پاسخها را به صورت کامل بنویسید.

 

4. چگونه باید به سؤالات پاسخ دهیم؟

به تعداد لغات خواسته شده در هر Task توجه کنید. اگر برای Task 1 کم‌تر از 150، و Task 2 کم‌تر از 250 لغت بنویسید، نمره از دست خواهید داد.

 

5. چگونه برگه پاسخنامه را تکمیل کنیم؟

این بخش را می ‌توانید با مداد یا خودکار کامل کنید.

 

6. آیا اشتباهات املایی باعث کسر نمره در این بخش می‌شود؟

بله. به املای صحیح واژگان، ساختار به کار رفته و علامت گذاری ها توجه کنید. اشتباه در هر یک از این موارد، باعث کسر نمره خواهد شد.

 

7. آیا یادداشت‌ های قسمت ‌های خالی دفترچه در نمره دهی تأثیری دارند؟

خیر. می ‌توانید از قسمت‌ های خالی دفترچه سؤال برای یادداشت برداری استفاده کنید،

سیستم نمره دهی آزمون آیلتس چگونه است؟

آزمون آیلتس یک آزمون غَربال‌کننده برای تعیین سطح‌ مهارت‌های چهارگانه زبان انگلیسی است. نمره بندی آزمون IELTS از صفر تا 9 (شاملِ “9 دسته” یا اصطلاحا “۹ band بَند”) می باشد و نمره قبولی در این آزمون وجود ندارد. نمره 6 به بالا خوب تلقی می شود. کسب نمره نیم (مثلاً 6.5) نیز امکان پذیر است.  بَندِ 1 ضعیفترین و بَند 9 توانمندترین شرکت‌کنندگان در این آزمون را شامل می شود.

آزمون آیلتس یک آزمون رقابتی نیست. و عملکردِ شما مستقل از سایر شرکت‌کنندگان بررسی و امتیازدهی می‌شود و در نهایتِ «بَندِ شما» تعیین می‌گردد.

به عنوان مثال، اگر قصد پذیرفته شدن در دانشگاهی را داشته باشید که کفِ سطح زبان را «بَندِ ۶» می‌داند، نیاز دارید که این امتیاز را از این آزمون کسب کنید. و در صورت عدم موفقیت، مجددا باید هزینه آزمون را به طور کامل بپردازید و در این آزمون شرکت کنید.

هر نمره بیانگر سطح مشخصی از مهارت فرد در زبان انگلیسی می باشد که عبارت است از:

مراکز برگزاری، تاریخ برگزاری، هزینه آیلتس و …

مراکز برگزاری امتحان IELTS کجا هستند؟

امتحان آیلتس در مراکز معتبر این آزمون که در سرتاسر جهان وجود دارند، گرفته می شود. در حال حاضر بیش از ۵۰۰ مرکز در ۱۲۰ کشور جهان دایر شده است. متقاضی می تواند با مراجعه به وب سایت رسمی آزمون IELTS ، مرکز معتبر مربوطه به کشور و شهر خود را بیابد. در ایران، سازمان سنجش تنها مرجع صادرکننده مجوز فعالیت جهت برگزاری آزمون های بین المللی در ایران می باشد و فعالیت مراکزی که از این سازمان مجوز اخذ نکرده اند فاقد اعتبار و غیرقانونی می باشد.  مراکزی که مجوز برگزاری آزمون IELTS را از این سازمان دریافت کرده اند عبارتند از:

 

1. آیلتس تهران

http://www.ieltstehran.com

نشانی: فرمانیه، خیابان لواسانی، بعد از آقایی، ساختمان نامی، پلاک 118، طبقه 5
شماره تماس: 02191008007

 

2. دانشگاه آزاد اسلامی

http://english.iau.ac.ir/ielts

نشانی: تهران، خیابان حافظ، پایین تر از خیابان جمهوری، روبروی تالا بورس اوراق بهادار، ساختمان فرهیختگان، طبقه چهارم
شماره تماس: 66348856 و 66348862

 

3. موسسه آموزش عالی عصر دین و دانش

http://www.ieltsadd.ir

نشانی: تهران، خیابان ولی عصر ، ضلع شمالی پارک ساعی،کوچه ساعی یکم، بن بست دانش،موسسه آموزش عالی عصر دین و دانش
شماره تماس: 88644690 و 88644691

 

4. موسسه فرهنگی و هنری ایرسافام

http://ielts.irsafam.com

نشانی: تهران، شریعتی، بالاتر از پل صدر، خیابان شهید میرزاپور، قلندری شمالی، بن بست ساناز، پلاک 3
شماره تماس: 02175292

 

5. موسسه آموزش عالی آزاد پروشات نوین

http://www.proshotielts.com

نشانی: تهران، بزرگراه شهید مدرس شمال، خیابان شهید دستگردی (ظفر)، پلاک ۲۱۵، برج های طلایی کیش، طبقه اول
شماره تماس: ۰۲۱۲۲۹۲۱۵۲۴

 

6. موسسه پارسیان

http://www.ielts-parsian.ir

نشانی: تهران- خیابان کریمخان زند- خیابان خردمند شمالی- نبش کوچه اعرابی 2- ساختمان 97
شماره تماس: 53 2 53 710 021 – 86071660 021

 

7. موسسه شکوه تهران

http://ielts.shokouh.com

نشانی: تهران – جنت آباد شمالی – نرسیده به اتوبان نیایش – ساختمان بانک سینا – پلاک 268 – طبقه سوم
شماره تماس: 44899277

 

8. موسسه شکوه سمنان

http://www.semnan-ielts.ir

نشانی: سمنان، بلوار جمهوری، خیابان شانزدهم، پلاک 583
شماره تماس: 33457731 و 33447322

 

تاریخ برگزاری آزمون IELTS چه زمانی است؟

در مراکز برگزاری آزمون آیلتس در ایران این آزمون  یک بار در ماه یرگزار می شود.  برای اطلاع از تاریخ دقیق آزمون به یکی از این مراکز مراجعه کنید.

 

هزینه آزمون IELTS چقدر است ؟

هزینه این آزمون 233 دلار است که در ایران با احتساب قیمت دلار امسال می شود سه میلیون و پنجاه هزار تومان می­ باشد. پس با توجه به هزینه بالای این آزمون توصیه می­ کنم به هر پکیجی که به عنوان منبع آیلتس معرفی می شود اعتماد نکنید و حتما قبل از شرکت در آزمون اصلی در آزمون­های آزمایشی (IELTS MOCK) شرکت کنید تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید.

 

البته قیمت قطعی هر آزمون توسط سازمان سنجش محاسبه و اعلام می شود تا در صورت افزایش قیمت نسبت به مبلغ علی الحساب، داوطلبان مبلغ مابه التفاوت را به حساب مرکز مربوطه واریز کنند و چنانچه قیمت قطعی کمتر از قیمت علی الحساب باشد، مراکز می بایست مابه التفاوت را به ذینفعان مسترد کنند. لذا تا زمانی که سازمان سنجش اطلاعیه ای در این زمینه اعلام نکرده هزینه آزمون، همان هزینه علی الحساب اعلام شده خواهد بود.

 

با انتخاب هر یک از موسسات یاد شده و ثبت نام در سایت رسمی آن­ها تاریخ آزمون مشخص شده می ­توانید متقاضی این آزمون شوید. مدارک مورد نیاز برای ثبت نام در سایت­های رسمی نوشته شده است. شرکت کننده می­تواند از کشورهای همسایه نیز برای شرکت در آزمون ثبت نام کرده و شرکت کند.

 

چه مدارکی در روز برگزاری آزمون آیلتس مورد نیاز است؟

هویت شما در روز آزمون و قبل از شروع آزمون بخش اسپیکینگ احراز می گردد. باید مدرک شناسایی معتبری که با آن ثبت نام کرده اید ارائه کنید. عکس شما گرفته می شود و بعد برای TRF شما استفاده می گردد. به علاوه جهت ایمن سازی از هر گونه تقلب، انگشت نگاری نیز به عمل می آید.

 

نتایج آزمون آیلتس چه موقع اعلام می شود؟

نتایج آزمون، 13 روز به صورت حضوری و 28 روز به صورت آنلاین پس از برگزاری آزمون قابل مشاهده است. در بعضی از مراکز آزمون، شرکت کنندگان نتایج خود را شخصاً از مرکز برگزاری آزمون می خواهند و در برخی از مراکز دیگر، نتایج در روز سیزدهم برای شرکت کنندگان روی سایت نمایش داده می شود و سپس پست خواهد شد. برخی از مراکز مجاز برگزاری آزمون در ایران نتیجه را از طریق پیامک و ایمیل ارسال می کنند.

 

نتایج آنلاین فقط برای اطلاع شماست و اعتبار قانونی ندارد. نتیجه آزمون شما در سایت بین المللی IELTS Essentials نیز نمایش داده می شود. توجه کنید که فقط یک کپی از کارنامه خود را دریافت می کنید و امکان صدور مجدد آن وجود ندارد. پس، در نگهداری آن بکوشید. مراکز آزمون می توانند کارنامه شما را برای 5 سازمان به صورت رایگان ارسال کنند.

 

شرط موفقیت در آزمون آیلتس چیست؟

موفقیت در آزمون آیلتس دارای یک سری جزییات و شرایط است. یکی از شرایط، و احتمالا آخرین شرط، خواندن نمونه سوالات ielts و آشنایی با نحوه امتحان و دستورالعمل آن باشد اما مهمترین موضوع همان سطح دانش زبانی شماست. باید به اندازه کافی در مهارت های لیسنینگ، اسپیکینگ، ریدینگ و رایتینگ تسلط پیدا کنید. قطعا لازمه این امر آن است که سطح واژگان و گرامر ایلتس خود را تقویت کنید و  و با انتخاب منابع مفید آیلتس ساعتها تمرین کنید.

متاسفانه برخی افراد به دنبال آیلتس پولی و خرید مدرک ielts هستند. باید به این دسته دوستان بگویم که این موارد را کاملا فراموش کنید و سعی کنند دانش زبانی خود را تقویت کنید و به جای اینکه به دنبال راه هایی مانند آیلتس بدون آزمون برای اخذ مدرک آیلتس باشید به فکر ارتقاء سطح دانش خود باشند. هر چه باشد بلاخره وقتی در محیط واقعی قرار می گیرید، مدرک اصلی شما دانش زبانی شماست نه صرفا یک مدرک!!!

 

اعتبار مدرک آیتلس چقدر است؟

مدرک آیلتس تنها 2 سال اعتبار دارد و بعد از دو سال مورد تأیید هیچ سازمانی قرار نمی گیرد. مگر این که مدرکی داشته باشید که ثابت کند در این مدت به صورت مستمر در زمینه ارتقاء دانش زبانی خود فعالیت داشته اید.

 

شرکت مجدد در آزمون IELTS به چه صورت است؟

هیچ محدودیتی برای شرکت در آزمون IELTS وجود ندارد و شما هر زمان برای این آزمون آمادگی داشته باشید، می توانید در آن شرکت کنید.

 

چگونه می توان نسبت به نتایج آزمون آیلتس اعتراض کرد؟

اگر از نتیجه خود رضایت ندارید، فرم اعتراض خود را به مرکزی که آزمون داده اید بفرستید. اعتراض شما تا 6 هفته بعد از برگزاری آزمون قابل بررسی است. شما می توانید یک یا چند ماژول از آزمون را برای اعتراض انتخاب کنید. اعتراض به آزمون شامل هزینه می شود که در صورت ارتقاء نمره مبلغ به شما بازگردانده می شود. این فرآیند بین 6 تا 8 هفته زمان می برد.

منابع آزمون آیلتس

کتاب ها در کنار نرم افزار بهترین متریال ها برای یادگیری زبان انگلیسی هستند و در آزمون آیلتس هم همینطور هست. 6 کتاب زیر توسط آزمون دهندگان و معتبرترین موسسات آموزش آیلتس در دنیا بعنوان بهترین کتاب های حال حاضر برای آزمون آیلتس معرفی شده اند که 4 تای آنها به مهارت های 4 گانه بصورت همزمان می پردازند و نیازی به کتاب های دیگر برای تقویت مهارت ها بصورت جداگانه ندارید:

 

کتاب های Complete IETLS

این مجموعه عالی شامل سه سطح برای آموزش مهارت های آزمون آیلتس است و همراه با تمرین، مثال و پاسخ می باشد. با استفاده از این مجموعه سه سطحی زبان آموز به کمک موضوعات متنوع، برای کسب نمرات مختلف در آزمون آیلتس آماده می شود. هر سطح از این مجموعه شامل یک کتاب دانش آموز به همراه فایل صوتی است. هر جلد از این مجموعه، مهارت های زبان آموزان را در یکی از بازه های زیر تقویت می کند:

 

 

Complete IELTS Bands 4-5:

سطح اول این مجموعه که دارای 10 درس هست، برای رسیدن به سطح B1 و کسب نمره آیلتس 4 تا 5 مناسب می باشد.

 

Complete IELTS Bands 5-6.5:

سطح دوم این مجموعه نیز در قالب 10 درس برای رسیدن به سطح B2 و کسب نمره آیلتس 5 تا 6.5 مناسب است.

 

Complete IELTS Bands 6.5-7.5:

سطح سوم این مجموعه است و مانند دو جلد قبلی شامل 10 درس می باشد. با استفاده از این جلد زبان آموز به سطح C1 رسیده و می تواند در آزمون آیلتس نمره 6.5  تا 7.5 را کسب نماید.

 

کتاب استراتژی ها و تکنیک های آیلتس Kaplan IELTS Premier with 8 Practice Tests

 

این کتاب که معروف به کاپلان هست کتابی است که برای زبان آموزان بالاتر از سطح متوسط مناسب می باشد. تکنیک های ارایه شده در این کتاب در زمینه تقویت مهارتهای چهارگانه لیسنینگ، ریدینگ، رایتینگ و اسپیکینگ آیلتس بسیار کاربردی هستند.

 

 

کتاب تکنیک های آزمون آیلتس The Official Cambridge Guide to IELTS

این کتاب که یکی از کتابهای انتشارات کمبریج است نیز مثل کتاب کاپلان شامل تکنیک هایی بسیار کاربردی برای کسب نمره بهتر در آزمون آیلتس می باشد.

کتاب Mindset for IELTS

این مجموعه چهار جلدی توسط مدرسان اصلی آزمون ایلتس طراحی شده و مناسب سطوح Pre-intermediate تا Advanced برای کسب نمره 7.5 آزمون آیلتس است. دروس این مجموعه بر اساس موضوعات مختلف بوده و همه چهار مهارت اسپیکینگ، رایتینگ، لیسنینگ و ریدینگ را شامل می شود. این مجموعه اعتماد به نفس زبان اموزان را تضمین می کند و برای آزمون آکادمیک نیز مناسب می باشد.

 

کتاب نمونه سوالات آزمون (official IELTS Practice Materials  (۱ and 2

بی شک این کتاب یکی از بهترین کتاب های موجود در بازار از نوع نمونه سوالات آزمون آیلتس برای آمادگی آزمون آیلتس است.

 

کتاب واژگان ضروری Barron’s 

واژگان بخشی مهم از آزمون آیلتس را تشکیل می دهند. این کتاب یکی از معروف ترین کتاب های آمادگی لغت برای آزمون آیلتس است.
کتاب Barron’s essential words for the IELTS تمرینات متعددی در زمینه لغات و جملات انگلیسی ارائه می کند. از بین لغات کتاب روی ۶۰۰ لغت پرکاربرد از دسته بندی های مختلف که به صورت دوره ای در آزمون های آیلتس آمده است،تاکید بیشتری می شود. خلاصه این که تقریبا هر لغت مهمی که در آزمون با آن سر و کار دارید  در این کتاب وجود دارد.

 

 

کتاب واژگان تکمیلی Collins COBUILD 

کتاب Collins COBUILD یکی از بهترین منابع برای یادگیری لغات کلیدی IELTS محسوب می شود. این کتاب را به عنوان یک مکمل عالی برای کتاب بارونز در نظر بگیرید.

 

 

کتاب گرامر Cambridge

کتاب گرامر آیلتس انتشارات کمبریج یکی از بهترین کتابها در این حوزه و مناسب سطوح متوسط به بالا است.

سخن آخر

 

در این مقاله تلاش کردیم جزئیات کامل آزمون آیلتس را بررسی کنیم. اگر به منظور ادامه تحصیل و یا اقامت در کشورهای پیشرفته نیاز به گرفتن مدرک آیلتس دارید، پیشنهاد می کنم ابتدا منابع درست و اساتیدی را انتخاب کنید که واقعا در این حوزه تخصص لازم را دارند و با تمام تمرکز، خودتان را برای شرکت در این آزمون آماده کنید.

اگر سطح زبانتان مبتدی است، ابتدا حتما در دوره های موثر مکالمه شرکت کنید تا زیر ساخت دانش لازم برای شرکت در آزمون آیلتس را پایه ریزی کنید. ضمنا با تهیه پکیج هایی که مدعی هستند مناسب همه نیازهای زبانی هستند، وقت، پول و انرژی خود را هدر ندهید. همه ما می دانیم که یک نسخه واحد نمی تواند برای همه بیماران کارساز باشد!!

اگر می خواهید هر چهار مهارت اصلی را به صورت کاملا اصولی یاد بگیرید، پیشنهاد ما دوره مکالمه آنلاین فرمول یک می باشد. در این دوره دانش زبانی شرکت کنندگان از سطح مبتدی به سطح پیشرفته (نمره 7 آیلتس) می رسد. البته هر زبان آموز از سطح مناسب خود در این دوره شروع می کند و لازم نیست از سطح مبتدی یادگیری را شروع کند. بدیهی است پس از گذراندن این دوره زبان آموز به راحتی می تواند در دوره تکمیلی آیلتس شرکت کرده و با خیال راحت به نمره دلخواه خود برسد. شما می توانید نظرات شرکت کنندگان این دوره را نیز مشاهده کنید.

یادتان باشد آزمون آیتلس هیچگاه آزمون ارزانی نبوده است و البته گره خوردن هزینه این آزمون با قیمت دلار این گرانی را تشدید می کند. پس، هرگز بدون آمادگی در این آزمون شرکت نکنید. اگر پکیجی را تهیه و یا در دوره ای شرکت می کنید، با شرکت در آزمونهای ماک تست آیلتس می توانید بفهمید این پکیجها و دوره ها واقعا تا چه میزان اثر گذار بوده اند. فقط در این صورت می توانید از یک ریسک چند میلیون تومانی و اتلاف وقت و انرژی خود جلوگیری کنید.

اگر هنوز در مورد آزمون آیلتس ابهام  یا سؤالی  دارید که در این مقاله به آن پاسخ داده نشده، می توانید زیر همین پست آنرا از ما بپرسید. ضمنا لطفا نظر خود را در مورد این مقاله برای ما و سایر خوانندگان سایت درج کنید.

35 عبارت فعلی با Take

مطمئن ام 35 عبارت فعلی با Take لبخند رضایت به لبان همه زبان آموزان خواهد نشاند.

می دانید که عبارات فعلی در محاورات و مکاتبات انگلیسی نقش مهمی ایفا می کنند. یک گروه از عبارتهای فعلی پرکاربرد در زبان انگلیسی عبارتند عبارتهای فعلی که با Take همراه هستند. لذا در این مقاله به معرفی 35 عبارت فعلی پرکاربرد می پردازیم. سعی کنید این عبارات را تا جای ممکن در گفتار و نوشتار خود به کار ببرید.

 

مثلا با هر کدام حداقل دو جمله بنویسید و آن جملات را با صدای بلند تکرار کنید تا به خوبی به حافظه بلند مدت شما وارد شوند. در نتیجه هنگام صحبت می توانید به راحتی از آنها استفاده کنید. در انتهای این مقاله آزمونی برای شما ارایه کرده ایم که می توانید با شرکت در آن میزان یادگیری خود از مبحث عبارات فعلی با Take را بهتر بسنجید.

 

Take aback, Take after, Take against Meaning & Examples

 

1. Take aback: Surprise or shock; to discomfit

جا خوردن، یکه خوردن، متحیر ماندن؛ ناراحت و نگران شدن

 

The bad news took us aback.

آن خبر ناگوار ما رو شوکه کرد.

 

We were taken aback by the news.

خبر ما رو نگران و ناراحت کرده بود.

 

His voice was so loud that it took us aback at first.

صدای او به قدری بلند بود که ابتدا جا خوردیم.

 

2. Take after: To have similar character or personality to a family member

شباهت داشتن به کسی (در خانواده) از نظر اخلاق و رفتار

 

She takes after her mother.

اون شبیه مادرشه.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

She takes after her mother – they have the same green eyes and curly brown hair.

او شبیه مادرشه، هر دوشون مثل هم چشمای سبز و موهای قهوه ای فرفری دارن.

 

John is such a funny person. He takes after his grandfather, who was a comedian

“جان” آدم شوخ طبعیه. اون شبیه پدربزرگشه که یه کمدین بود.

 

Jamie really takes after his father.

“جیمی” واقعاً شبیه پدرشه.

 

She’s very funny. She takes after her mother.

او خیلی شوخ طبعه، به مادرش رفته.

 

He takes after his father’s side of the family

اون به طرف خانواده پدریش رفته.

 

3. Take against (UK): Stop liking someone; to become unfriendly toward

موضع گرفتن علیه کسی، غیر دوستانه رفتار کردن

 

He took against me when I was promoted over him.

وقتی موقعیت شغلی من از اون بالاتر شد، علیه من موضع گرفت.

 

 

Take apart, Take aside Meaning & Examples

 

4. Take apart: Separate something into its parts

از هم باز کردن، جداکردن

35 عبارت فعلی با Take

 

took the radio apart to find out what was wrong.

من رادیو رو باز کردم تا بفهمم مشکلش چیه.

 

The technician is taking apart the TV so that he can fix it.

تکنسین داره قطعات تلویزیون رو از هم جدا می کنه تا بتونه اون رو تعمیر کنه.

 

The technician has to take the machine apart to repair it.

تکنسین باید قطعات دستگاه رو از هم باز کنه تا اون رو تعمیر کنه.

 

He took my phone apart to fix it.

او تلفنم رو باز کرد تا تعمیرش کنه.

 

5.1. Take apart: Showing the weakness of an argument or an idea

نقد و بررسی کردن (یک ایده یا دلیل)

 

They will take our report apart and then give us feedback.

اون ها گزارش ما رو بررسی می کنن و بعد بازخوردش رو در اختیارمون قرار میدن.

 

5.2. Take apart: To criticize something (British English)

انتقاد کردن از چیزی

 

The reviewers took apart the new film.

منتقدان، فیلم جدید رو نقد کردن.

 

6. Take aside: Get someone alone to talk to them

کنار کشیدن (کنار کشیدن فردی برای گفتن چیزی به او)

 

I was immediately taken aside by the manager.

مدیر یه مرتبه من رو کنار کشید تا باهام حرف بزنه.

 

 

Take away, Take away from Meaning & Examples

 

 

7.1.  Take away: Remove something and put it in a different place

 بردن، گرفتن

 

Mother took our plates away and came back with some fruit for us to eat.

مادر بشقابهامون رو برد و برامون مقداری میوه آورد تا بخوریم.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

The doctor gave me tablets to take away the pain.

دکتر بهم قرص داد تا درد رو برطرف کنه.

 

Take that table away as we don’t need it in here.

اون میز رو بردار، چون این جا بهش احتیاجی نداریم.

 

7.2. Take away: Remove something, either material or abstract, so that a person no longer has it

چیزی را از کسی گرفتن

 

The teacher took my mobile phone away until the end of the lesson.

معلم تلفن همراه منو تا آخر کلاس ازم گرفت.

 

They took away my passport so I can’t travel.

اون ها پاسپورتم رو ازم گرفتن (باطل کردن)، بنابراین نمی تونم سفر کنم.

 

7.3. Take away: Subtract or diminish something

کم کردن، منها کردن

 

If I have five apples and you take away two, how many do I have left?

اگه من پنج تا سیب داشته باشم و شما دوتاشو برداری، چندتا برام باقی مونده؟

 

Six take away four is two.

شش منهای چهار میشه دو.

 

7.4. Take away: To buy food from a restaurant and eat it elsewhere

غذای بیرون بر

 

35 عبارت فعلی با Take

 

We ordered Chinese food to take away.

ما غذای چینی برای بردن سفارش دادیم.

 

Two beef curries to take away please.

دوتا خوراک کاری گوشت برای بردن، لطفاً.

 

7.5. Take away: Leave a memory or impression in one’s mind that you think about later

در ذهن جای گرفتن، برداشت کردن

 

I took away the impression that the play was under rehearsed.

من این برداشت رو کردم که اون نمایش، یک نمایش تمرینی بود.

 

What I took away from that film is that neither side wins in a war.

چیزی که من از فیلم برداشت کردم اینه که هیچ کدوم از طرفین، پیروز جنگ نمی شن.

 

7.6. Take away: Make someone leave a place and go somewhere else

به محلی دیگر بردن

 

The police took him away for questioning.

پلیس اون رو برای بازجویی به محل دیگه ای برد.

 

He became very aggressive so we called the police and they took him away.

او خیلی پرخاشگر شد، بنابراین به پلیس زنگ زدیم و اون رو به مکان دیگه ای بردن.

 

7.7. Take away: Prevent, or limit, someone from being somewhere, or from doing something

مانع شدن، بازداشتن

 

My job takes me away from home most weekends.

شغلم مانع از این میشه که اکثر آخر هفته ها خونه باشم.

 

7.8. Take away from: Make something seem not so good or interesting

از جذابیت چیزی کاستن

 

35 عبارت فعلی با Take

 

Even the rain couldn’t take away from the excitement of the match.

حتی بارون هم نتونست از هیجان بازی کم کنه.

 

The drunken fight after the party took away from the celebration.

دعوایی که بعد از مهمونی با حالت مستی اتفاق افتاد، از لذت جشن کم کرد.

 

 

Take back Meaning & Examples

 

8. Take back: Retract an earlier statement

پس گرفتن (حرف و ادعا)

 

No, you are not fat; I take it all back.

نه، تو چاق نیستی؛ حرفم رو پس می گیرم.

 

I’m sorry I said you were stupid. I take it back.

متأسفم که گفتم تو احمقی. حرفم رو پس می ‌گیرم.

 

You’re not selfish. I take that (comment) back.

تو خودخواه نیستی. من اون حرفم رو پس می گیرم.

 

take back what I said about cheating. I didn’t mean it.

چیزی که در مورد خیانت گفتم رو پس می‌گیرم. منظورم این نبود.

 

8.1. Take back: Cause to remember some past event or time

گذشته را به یاد آوردن

 

35 عبارت فعلی با Take

 

That tune takes me back to my childhood.

اون آهنگ من رو به دوران کودکیم برمی گردونه.

 

Playing that game took me back to my childhood.

انجام دادن اون بازی، من رو به دوران کودکی برگردوند.

 

8.2. Take back: Resume a relationship with someone

ادامه دادن رابطه

 

“Mary” has forgiven “John”, and taken him back.

“مری”، “جان” رو بخشیده و برگشته پیشش.

 

“Jack” cheated on “Alis” but she finally took him back.

“جک” به “آلیس” خیانت کرد، اما “آلیس” در نهایت رابطش رو باهاش ادامه داد.

 

8.3. Take back: Regain possession of something

برگرداندن

 

The wedding is off, and he has taken back the ring.

عروسی به هم خورده و او حلقه رو پس داده.

 

took back my jacket from Sarah.

من ژاکتم رو از “سارا” پس گرفتم.

 

8.4. Take back: Return something to a vendor for a refund

پس دادن (چیزی خریداری شده)

 

Take back faulty goods to the shop where you bought them.

اجناس معیوب رو به همون مغازه ای که اونارو خریدی برگردون.

 

The jeans I bought were too small, so I took them back and exchanged them for a larger size.

شلوار لی هایی که خریده بودم خیلی کوچک بودن، بنابراین برشون گردوندم و با سایز بزرگتر عوضشون کردم.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

The dress was too tight so I took it back to the shop.

لباس خیلی تنگ بود، برای همین به مغازه برگردوندمش.

 

We will take back the goods only if you can produce the receipt.

تنها در صورتی که قبض ارائه کنید، اجناس رو پس می گیریم.

 

 

Take care of Meaning & Example

 

9. Take care of: Look after

نگهداری کردن، مراقبت کردن

 

I’ll take care of your plants while you’re away.

من در مدت زمانی که این جا نیستی، از گیاهانت مراقبت می کنم.

 

 

Take down Meaning & Examples

 

10. Take down: Remove something from a wall or similar vertical surface to which it is fixed

پایین بردن

 

He took down the picture and replaced it with the framed photograph.

من عکس رو از روی دیوار پایین آوردم و اون رو با یه عکس قاب شده عوض کردم.

 

He took down the book from the top of the bookcase.

او کتاب رو از بالای قفسه کتاب پایین آورد.

 

10.1. Take down: Remove something from a hanging position

پایین کشیدن

 

We need to take down the curtains to be cleaned.

ما باید پرده ها رو پایین بیاریم تا شسته بشن.

 

10.2. Take down: Write down as a note, especially to record something spoken

یادداشت کردن

 

35 عبارت فعلی با Take

 

If you have a pen, you can take down my phone number.

اگه خودکار دم دستته، می تونی شماره تلفنمو یادداشت کنی.

 

She took down my address and phone number and said she’d call me later.

او شماره تلفن و آدرسم رو یادداشت کرد و گفت بعداً باهام تماس می گیره.

 

She took down John’s number so she could call him back.

او شماره “جان” رو یادداشت کرد، بنابراین می تونه بهش زنگ بزنه.

 

10.3. Take down: Remove a temporary structure such as scaffolding

از هم باز کردن

 

When everything else is packed, we can take down the tent.

هر وقت که تمام وسایل جمع شد، می تونیم چادر رو باز کنیم.

 

After the circus was over, the workers took down the big tents.

بعد از این که فعالیت سیرک به پایان رسید، کارگرها خیمه های بزرگ رو از هم باز کردن.

 

After the music festival, they took down the stage.

آن ها بعد از جشنواره موسیقی، صحنه رو جمع کردن.

 

10.4. Take down: Lower an item of clothing without removing it

پایین کشیدن (شلوار و غیره)

 

The doctor asked me to take down my trousers.

دکتر ازم خواست که شلوارم رو پایین بکشم.

 

10.5. Take somebody down: To humble or humiliate someone, to lower/reduce in power

خوار کردن، خفیف کردن، پست کردن

 

The journalist took the politician down with her difficult questions.

روزنامه نگار با سؤالات سخت خود، وجهه سیاستمدار رو خراب کرد.

 

10.6. Take somebody down: To hit or shoot someone so they fall down

زمین گیر کردن، از پا در آوردن

 

35 عبارت فعلی با Take

 

My brother would easily take you down in a fight!

بردارم خیلی راحت تورو در مبارزه از پا در میاره.

 

10.7. Take somebody down: To remove a prisoner from where they stand in court (British)

پایین بردن از جایگاه (در انگلیسی بریتیش)

 

Court is adjourned. Take him down.

دادگاه به جلسه بعد موکول شده. زندانی رو از جایگاه پایین بیارید.

 

در انگلیسی بریتانیایی، به طور معمول عبارت هایی مثل ‘to take down a notch’ یا to take down a peg’ در مکالمه برای بیان ” باد کسی را خالی کردن، یا غرور یا جاه طلبی کسی را کم کردن” استفاده میشه. مثل “او خیلی مغرور و متکبره! میخوام روشو کم کنم”.

 

 

Take for Meaning & Examples

 

11. Take for: Regard as

پنداشتن، تصور کردن

 

Does he take me for a fool?

او من رو احمق تصور کرده؟

 

You took me for an idiot.

تو من رو یه احمق فرض کردی؟

 

She looks very mature so I took her for much older than 14.

او خیلی بالغ به نظر می رسه، برای همین فکر کردم که بیشتر از 14 سال سن داره.

 

11.2. Take for: Consider mistakenly

عوضی (به جای فرد دیگر) گرفتن

 

Sorry, I took you for someone else.

ببخشید، من تو رو به جای یه نفر دیگه اشتباه گرفتم.

 

11.3 Take for: Defraud; to rip off

گول زدن، فریب دادن، کلاهبرداری کردن

 

Pinkett angry that George betrayed trust, took him for $100K.

“پینکت” از این موضوع عصبانیه که “جورج” به اعتمادش خیانت کرد و مبلغ $100K ازش کلاهبرداری کرد.

 

 

Take in Meaning & Examples

 

12. Take in: Allow to stay in one’s home

سرپرستی کسی را به عهده گرفتن و به او جای زندگی دادن

 

My friend lost his job and his apartment, so I took him in for a month.

دوستم شغل و آپارتمانش رو از دست داد، برای همین من یک ماه به اون پناه دادم.

 

“Matt” had nowhere to go so “Lisa” took him in.

“مت” جایی برای رفتن نداشت، بنابراین “لیزا” بهش اجازه داد که در خونه اون بمونه.

 

The old lady next door is always taking in stray cats and dogs!

پیرزن همسایه همیشه سگ و گربه های ولگرد رو تو خونش راه میده.

 

12.1. Take in: When the police remove someone from their home in order to question them

بازداشت کردن

 

35 عبارت فعلی با Take

 

The police took him in for questioning about the robbery.

پلیس اون رو برای بازجویی در خصوص دزدی، بازداشت کرد.

 

12.2. Take in: Shorten (a garment) or make it smaller

کوچک کردن، کوتاه کردن

 

Try taking the skirt in a little around the waist.

سعی کن دور کمر این دامن رو کمی کوچک کنی.

 

I love this dress, but it’s a little too loose. Could you take it in an inch?

من عاشق این لباسم، ولی یکم گشاده. میشه یه مقدار کوچکش کنی؟

 

She took in her dress as it was too big.

او لباسش رو کوچک کرد، چون خیلی بزرگ بود.

 

12.3. Take in: Absorb or comprehend

درک کردن، فهمیدن

 

I was so sleepy that I hardly took in any of the lecture.

من اون قدر خواب آلود بودم که به سختی چیزی از سخنرانی فهمیدم.

 

The instructor spoke so fast that I couldn’t take in all the information.

مربی اون قدر سریع حرف زد که نتونستم تمام اطلاعات رو بگیرم.

 

The man immediately took in the scene and called the police.

مرد بلافاصله متوجه صحنه ارتکاب جرم شد و با پلیس تماس گرفت.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

It was a very good speech and I took it all in.

سخنرانی خیلی خوبی بود و من تمامش رو متوجه شدم.

 

12.4. Take in: See everything at the same time with just one look

با یک نگاه ثبت کردن

 

When she walked into the room she took it all in.

وقتی او وارد اتاق شده، با یک نگاه متوجه همه چیز شد.

 

Amanda took in every detail of her rival’s outfit.

“آماندا” تنها با یک نگاه، تمام جزئیات لباس رقیبش رو متوجه شد.

 

12.5. Take in: Allow something to enter your body, by breathing or swallowing

راه دادن، پذیرفتن، جذب کردن

 

Some plants take in a lot of water and can’t grow in dry places.

برخی از گیاهان آب زیادی به خود جذب می کنند و قادر نیستند در مناطق خشک رشد کنند.

 

12.6. Take in: The amount of money a business gets from people buying goods or services

کاسب شدن

 

It was a successful year as the company took in £1.5 million.

سال موفقیت آمیزی بود، به طوری که شرکت 1.5 میلیون پوندی کاسب شد.

 

12.7 Take in: To include or constitute something

شامل بودن، حاوی بودن

 

The book takes in the period between the First and Second World Wars.

مثال: این کتاب، دوره بین جنگ ‌های جهانی اول و دوم را در بر می‌گیره.

 

12.8. Take in: Deceive, give a false impression

گول زدن، فریب دادن

 

Everyone was taken in by his practical joke.

همه فریب شوخی اون رو خورده بودن.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

She lied! I can’t believe I was taken in by her.

او دروغ گفت. نمی تونم باور کنم که فریبش رو خورده بودم.

 

 

Take it away, Take it out in, Take it out on, Take it upon yourself Meaning & Examples

 

13. Take it away: Begin, especially used to launch a performance of some sort (usually imperative and/or exclamatory) I’d like to introduce Mumbo the

انجامش بده، شروع کن

 

We’ve brought in a very talented young band to entertain you this evening. Take it away, girls!

ما همراه خودمون یک گروه جوان بسیار با استعداد آوردیم که شما رو امشب سرگرم کنن. شروع کنین دخترا!

 

14. Take it out in: Accept as payment

پذیرفتن نحوه پرداخت

 

I convinced him to take it out in barter instead of cash.

من اون رو متقاعد کردم که پولش رو به جای وجه نقد، کالا بگیره.

 

15. Take it out on: Unleash one’s anger on [a person or thing other than the one that caused it]

تلافی کاری را سر شخص ثالث درآوردن

 

Don’t take it out on your husband if you had trouble with your boss at work.

اگه سر کار با رئیست مشکل داشتی، اون رو سر شوهرت تلافی نکن.

 

Hey, I know you had a terrible day at work – but don’t take it out on me!

هی، می دونم که سر کار یه روز وحشتناک داشتی- اما تلافیشو سر من درنیار.

 

16. Take it upon oneself: Assume personal responsibility for a task or action

مسئولیت کاری را پذیرفتن، به عهده گرفتن

 

She took it upon herself to manage the project.

او خودش مسئولیت مدیریت پروژه رو بر عهده گرفت.

 

 

Take off Meaning & Examples

 

17. Take off: To remove something, usually clothing or accessories

درآوردن (البسه)

 

It was hot so I took my jacket off.

هوا گرم بود، بنابراین ژاکتم رو درآوردم.

 

I always take off my shoes as soon as I get home.

من همیشه به محض این که می رسم خونه، کفش ‌هامو در میارم.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

It was hot in the room so he took off his jumper.

هوا در اتاق گرم بود، بنابراین او پلیورش رو درآورد.

 

May I take off my jacket? It’s warm in here.

می تونم ژاکتم رو دربیارم؟ هوای این جا گرمه.

 

17.1. Take off: Imitate, often in a satirical manner

ادای کسی درآوردن

 

They love to take off all the politicians’ mannerisms.

اون ها دوست دارن ادا و اطوارهای همه سایستمدارها رو تقلید کنن.

 

She takes off her mother so well.

او خیلی خوب ادای مادرش رو درمیاره.

 

17.2. Take off: Leave the ground and begin flight; to ascend into the air

بلند شدن هواپیما، اوج گرفتن

 

The plane has been cleared to take off from runway 3.

هواپیما برای بلند شدن از باند شماره 3 آماده شده است.

 

What time does the plane take off?

هواپیما چه ساعتی بلند میشه؟

 

The plane took off at 2pm.

هواپیما ساعت دو بعدازظهر پرواز کرد.

 

The plane took off at 7 o’clock.

هواپیما ساعت هفت بلند شد.

 

17.3. Take off: When a service is withdrawn

حذف کردن، پاک کردن

 

The program was taken off TV because it wasn’t very popular.

اون برنامه از تلویزیون پخش نشد، چون خیلی طرفدار نداشت.

 

17.4. Take off: Become successful, to flourish

موفق شدن، (کار و بار) گرفتن

 

The business has really taken off this year and has made quite a profit.

این کسب و کار در سال جاری واقعاً پیشرفت کرده و سود زیادی به دست آورده.

 

In the last few years, social media sites have taken off all over the world.

طی چند سال گذشته، شبکه های اجتماعی به سرعت در سرتاسر جهان محبوب شده اند.

 

Her career took off.

شغل او به شهرت و موفقیت رسید.

 

17.5. Take off: Depart

عزیمت کردن، رفتن

 

I’m going to take off now.

من الان می خوام برم.

 

He was at the party for about 15 minutes, and then he took off.

اون حدود 15 دقیقه در مهمونی موند و بعدش جیم شد.

 

He took off before I had a chance to say bye.

او قبل از این که من بتونم باهاش خداحافظی کنم رفت.

 

17.6. Take off: Quantify

سنجیدن، مقدار سنجی کردن

 

I’ll take off the concrete and steel for this construction project.

 من مقدار بتن و فولاد مورد نیاز برای این پروژه احداث رو تعیین می کنم.

 

17.7. Take off: Absent oneself from work or other responsibility, especially with permission

غایب شدن، غیبت کردن (کار یا مدرسه)، مرخصی گرفتن

 

If you take off for Thanksgiving you must work Christmas and vice versa.

اگه برای روز شکرگذاری غیبت کنی، باید بجاش کریسمس کار کنی و یا بالعکس.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

Jamie took three days off to go skiing in the mountains.

“جیمی” سه روز مرخصی گرفت تا به اسکی در کوهستان بره.

 

She took a week off to go and visit her family.

او یک هفته مرخصی گرفت تا بره و به خانوادش سر بزنه.

 

 

Take on Meaning & Examples

 

18. Take on: Acquire, bring in, or introduce

تحویل گرفتن، وارد کردن، استخدام کردن، به کار گرفتن

 

The ship took on cargo in Norfolk yesterday.

کشتی دیروز بار رو در نورفوک تحویل گرفت.

 

The company has taken on three new staff members.

شرکت، سه کارمند جدید استخدام کرده است.

 

I went for the interview last week and now they’ve decided to take me on.

من هفته پیش برای مصاحبه رفتم و الان اون ها تصمیم گرفتن که من رو استخدام کنن.

 

Business is good so the company is taking on extra staff.

اوضاع کسب و کار رو به راهه. بنابراین شرکت داره کارکنان بیشتری رو به کار می گیره.

 

18.1. Take on: Allowing people to get on a vehicle

سوار کردن

 

We can only take on five more passengers at the next stop.

ما فقط می تونیم 5 تا مسافر دیگه در ایستگاه بعدی سوار کنیم.

 

18.2. Take on: Begin to have or exhibit

به خود گرفتن، شکل گرفتن

 

In the dark, the teddy bear took on the appearance of a fearsome monster.

خرس تدی در تاریکی ظاهر یک هیولای ترسناک رو به خود گرفت.

 

The room took on a 1970s look.

اتاق، ظاهر دهه 1970 رو به خود گرفت.

 

18.3. Take on: Assume responsibility for

به عهده گرفتن، تقبل کردن

 

I’ll take on the project if no one else will.

اگه فرد دیگه ای پروژه رو نگیره، من مسئولیت اون رو به عهده می گیرم.

 

Do you have time to take on a new project?

آیا وقت داری یک پروژه جدید برداری؟

 

took on the project.

من پروژه رو قبول کردم.

 

18.4. Take on: Attempt to fight or compete with

به مبارزه طلبیدن، از پس کسی یا چیزی برآمدن، مقابله کردن

 

I don’t recommend taking on that bully, since he’s bigger than you are.

از اون جایی هیکل اون فرد قلدر از تو بزرگتره، توصیه نمی کنم که باهاش مبارزه کنی.

 

In tonight’s boxing match, Antonio will take on an undefeated boxer from Argentina.

در مسابقه مشت زنی امشب، “آنتونیو” با یک بوکسور شکست‌ ناپذیر از آرژانتین مبارزه خواهد کرد.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

Germany will take on Mexico in the first round of the World Cup.

آلمان در دور اول جام جهانی به مصاف مکزیک خواهد رفت.

 

 

Take out Meaning & Examples

 

19. Take out: Remove something from its place

بیرون کشیدن، پاک کردن، درآوردن

 

Please take out the trash before the whole house starts to smell.

لطفاً قبل از این که کل خونه بو بگیره، آشغال ها رو بیرون ببر.

 

took the letter out of the envelope.

من نامه رو از پاکت بیرون آوردم.

 

I got my wisdom tooth taken out.

من دندون عقلم رو درآوردم.

 

took out my wallet from my bag.

من کیف پولم رو از کیفم بیرون آوردم.

 

Try this. It should take out the stain.

این رو امتحان کن. این باید لکه رو پاک کنه.

 

Sam took out a pen to note down the supplier’s address.

“سم” خودکاری بیرون آورد تا آدرس تهیه کننده رو بنویسه.

 

19.1. Take out: Obtain something official, such as a loan, license or insurance policy

پر کردن درخواست یا تقاضا به منظور گرفتن ‌وام

 

She took out a loan from the bank.

او از بانک وام گرفت.

 

Many homeowners take out a mortgage when they buy property.

بسیاری از صاحب خانه ها موقع خرید ملک، درخواست وام مسکن می دهند.

 

19.2. Take out: Invite someone out socially, especially on a date

دعوت کردن، همراهی کردن

 

Let me take you out for dinner.

اجازه بده برای شام همراهیت کنم.

 

I’m taking my girlfriend out to dinner on our anniversary.

من قصد دارم دوست دخترم رو در سالگرد آشناییمون به شام دعوت کنم.

 

David took his girlfriend out for dinner.

“دیوید” دوست دخترش رو برای شام همراهی کرد.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

Her boyfriend took her out for a meal on her birthday.

دوست پسرش اون رو در روز تولدش برای غذا خوردن دعوت کرد.

 

19.3. Take out: Buy food from a restaurant and eat it elsewhere

غذای بیرون بر

 

Do you want that to eat in or take out?

غذا رو همین جا می خورید یا بیرون می برید؟

 

وقتی بحث غذا میاد وسط، هر دو عبارت ‘take out’ و ‘take away’  یک معنی رو میدن؛ خرید غذا از رستوران و خوردن اون در جای دیگه. اما ‘take away’  بیشتر در بریتانیا و ‘take out’  بیشتر در آمریکا رایج هست و استفاده میشه.

 

 

19.4. Take someone out: Kill or destroy someone/something

از بین بردن، نابود کردن

 

His entire army unit got taken out in Afghanistan.

تمام ارتش او در افغانستان کشته شدند.

 

20. Take it out of you: Something that requires a lot of effort and makes you tired

طاقت فرسا

 

The journey to work this morning was a nightmare! It really took it out of me.

سفر کاری امروز صبح ، یه تجربه وحشتناک بود! واقعاً انرژی زیادی ازم گرفت.

 

21. Take something out on someone: To treat someone badly because you feel upset or angry

دق دل سر کسی خالی کردن

 

Sorry, I was very upset yesterday and I took it out on you.

ببخشید، دیروز خیلی ناراحت بودم و اون رو سر تو خالی کردم.

 

Hey, I know you had a terrible day at work – but don’t take it out on me!

ببین، می دونم روز افتضاحی سر کار داشتی – اما دق و دلت رو سر من خالی نکن.

 

 

Take over Meaning & Examples

 

22. Take over: Adopt a responsibility or duty from someone else

به دست گرفتن، عهده دار شدن، کنترل (جایی یا چیزی) به دست کسی افتادن

 

He will take over the job permanently when the accountant retires.

وقتی که حسابدار بازنشست میشه، او کارش رو به طور دائم تحویل می گیره.

 

Germany took over several other countries during World War II.

آلمان در طول جنگ جهانی دوم، کنترل چندین کشور دیگر را به دست گرفت.

 

Susan is taking over from Anna as manager.

“سوزان” به جای “آنا” و به عنوان سرپرست، کنترل امور رو به دست گرفته.

 

22.1. Take over: Relieve someone temporarily

جایگزین شدن به صورت موقت

 

If you will take over driving, I’d like to get some sleep.

دوس دارم کمی بخوابم، البته اگه بتونی موقتاً به جای من رانندگی کنی.

 

22.2. Take over: Buy out the ownership of a business

خرید مالکیت یک کسب وکار

 

35 عبارت فعلی با Take

 

Facebook took over WhatsApp in 2014.

فیسبوک در سال 2014 ، مالکیت واتس آپ رو در اختیار گرفت.

 

22.3. Take over: Annex a territory by conquest or invasion

 تصرف کردن، تصاحب کردن (از سر قدرت و زورگویی)

 

Ancient Rome took over lands throughout the known world.

رم باستان، سرزمین های زیادی را در سرتاسر جهان به تصرف درآورد.

 

When the protests started the army took over.

وقتی اعتراضات شروع شد، ارتش قدرت رو به دست گرفت.

 

22.4. Take over: Become more successful (than someone or something else)

مسلط شدن، چیره شدن

 

Tiger Woods has taken over as the top golfer.

” Tiger Woods” لقب گلف باز برتر را از آن خود کرده است.

 

Her desire to win took over.

تمایل به برنده شدن، بر او چیره شد.

 

 

Take pity, Take to Meaning & Examples

 

23. Take pity: Show compassion (towards)

ترحم و دلسوزی کردن

 

Someone please take pity on that homeless man in the rain and give him a place to stay overnight.

لطفاً یه نفر به این مرد بی‌خانمان در بارون رحم کنه و یه جا برای موندن بهش بده.

 

24. Take to: Adapt to; to learn, grasp or master

عادت کردن، خوگرفتن، خیلی خوب آموختن

 

She took to swimming like a fish.

اون خیلی ماهرانه و مثل ماهی شنا می کرد.

 

It was only the teacher’s first class but the students really took to him.

این فقط اولین کلاس معلم بود، اما دانش آموزان واقعاً به او خو گرفتن.

 

My parents took to James immediately

والدینم خیلی زود به “جیمی” عادت کردن.

 

24.1. Take to: Enter; to go into or move towards

وارد شدن، پا گذاشتن

 

As the train rushed through, thousands of birds took to the air at once.

همچنان که قطار به سرعت عبور کرد، ناگهان هزاران پرنده در هوا به پرواز در اومدن.

 

24.2. Take to: Begin, as a new habit or practice

پرداختن، شروع کردن (به کار یا مطالعه و غیره)

 

After the third one was rejected, she took to asking the department to check the form before she submitted it.

او بعد از رد شدن سومین درخواستش، شروع کرد به پیگیری از دپارتمان تا قبل از فرستادن دوباره فرم، اون رو بررسی کنن.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

She’s taken to drinking green tea every morning.

او اخیراً هر روز صبح، چای سبز می نوشه.

 

He’s taken to walking in the park every morning.

او جدیداً هر روز صبح در پارک قدم می زنه.

 

 

Take up Meaning & Examples

 

25. Take up: Pick up

بلند کردن، بالابردن

 

The reel automatically took up the slack.

قرقره به طور اتوماتیک طناب شُل رو بالا برد.

 

25.1. Take up: Begin doing (an activity) on a regular basis

شروع کردن (اغلب به عنوان عادت یا سرگرمی)

 

I’ve taken up knitting.

من بافندگی رو شروع کردم.

 

I’ve recently taken up yoga.

من اخیراً به طور مرتب یوگا کار می کنم.

 

She took up swimming and started going twice a week.

او شروع کرد به شنا رفتن و اون رو از دوبار در هفته آغاز کرد.

 

My father took up golf when he retired.

پدرم بعد از بازنشستگی شروع کرد به گلف بازی.

 

25.2. Take up: Address (an issue)

مطرح کردن، عنوان کردن (یک موضوع)

 

Let’s take this up with the manager.

بیا این موضوع رو با مدیر مطرح کنیم.

 

If you don’t like the way I do my job, take it up with my manager.

اگر از روشی که من کارم رو انجام می دهم خوشت نمیاد، اون رو با سرپرستم عنوان کن.

 

When she read about the libraries closing, she took up the issue with her MP (Member of Parliament, local politician).

وقتی او درمورد بسته شدن کتابخانه ها مطلع شد، موضوع رو با عضو پارلمان مطرح کرد.

 

If you’re unhappy with the service, you’ll have to take it up with my manager.

اگه از نحوه رسیدگی راضی نیستی، باید اون رو با مدیر درمیون بگذاری.

 

25.3. Take up: Occupy; to consume (space or time)

وقت صرف کردن، جا پر کردن

 

The books on finance take up three shelves.

کتاب های امور مالی، سه قفسه رو پر کردن.

 

These books are taking up all the space in my room.

این کتاب ها تمام فضای اتاقم رو اشغال کردن.

 

Last month an urgent project took up all my spare time.

ماه گذشته یک پروژه فوری و ناگهانی تمام وقتم رو گرفت.

 

I know you’re busy so I won’t take up too much of your time.

می‌دونم که سرت شلوغه، پس زیاد وقتت رو نمی گیرم.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

There’s not much space here. The big table takes up too much room.

دیگه فضای خالی زیادی اینجا نداریم. این میز بزرگ بیش از حد اتاق رو اشغال کرده.

 

25.4. Take up: Shorten by hemming

تو گرفتن، کوتاه کردن (لباس و غیره)

 

If we take up the sleeves a bit, that shirt will look much better on you.

اگه آستین های این پیراهن رو کمی کوتاه کنیم، خیلی بهتر به نظر می رسه.

 

That skirt is too long for you. It will need to be taken up.

این دامن برات خیلی بلنده. لازمه که کوتاه بشه.

 

25.5. Take up: Accept (a proposal, offer, request, etc.) from

تأیید کردن، قبول کردن (پیشنهاد، درخواست و غیره)

 

Shall we take them up on their offer to help us move?

آیا باید پیشنهاد اون ها رو برای کمک به اسباب کشی قبول کنیم؟

 

“When you travel to China, you’re welcome to stay at my house.” “Really? I might take you up on that!”

“وقتی برای مسافرت به چین میای، خوشحال میشم که در خونه من بمونی.” “واقعاً؟ احتمالاً این پیشنهاد رو قبول کنم!”

 

He was offered a promotion at work and, although it was a lot more work, he took up the challenge.

به او پیشنهاد ترفیع در کار داده شد و اگرچه همراه با انجام وظایف بیشتر بود، اما اون رو قبول کرد.

 

I can show you round London if you like. – I’ll take you up on that (offer)!

اگه مایل باشی، من می تونم اطراف لندن رو بهت نشون بدم. – پیشنهادتو قبول می کنم.

 

25.6. Take up: Resume

ادامه دادن، از سر گرفتن

 

Let’s take up where we left off.

بیا کار رو دوباره از همون جایی که متوقف کردیم، از سر بگیریم.

 

When David left the police, Anna took up his unfinished case.

وقتی “دیوید” از نیروی پلیس خارج شد، “آنا” پرونده ناتموم اون رو ادامه داد.

 

She took up the story where Bill had left off.

او داستان رو از همون جایی که “بیل” قطع کرده بود، از سر گرفت.

 

25.7. Take up: Start working at a job

شروع کار تازه

 

He will take up his position next week.

او هفته آینده در پست جدیدش مشغول به کار میشه.

 

While writing his first book Tony took up a job as a teacher.

“تونی” در حالی که مشغول نوشتن اولین کتابش بود، شغل خود رو به عنوان معلم آغاز کرد.

 

25.8. Take up: Get into a particular position

جای گرفتن

 

She took up a position in the corner of the room.

او در گوشه ای از اتاق جای گرفت.

 

26. Take up with: Form a close relationship with (someone)

همدم و همنشین شدن با (کسی)، دوست کسی شدن

 

I hear that John has taken up with Jane.

شنیدم که “جان” با “جین” دوست شده.

 

 

Take upon oneself, Take through Meaning & Examples

 

27. Take upon oneself: Assume personal responsibility for

مسئولیت کاری را پذیرفتن، به عهده گرفتن

 

That’s an awful lot of work to take upon yourself.

این کار خیلی بزرگیه که خودت مسئولیت کارهات رو بر عهده بگیری.

 

He took it upon himself to show the guests around.

او خودش این مسئولیت رو بر عهده گرفت که اطراف رو به مهمان ها نشون بده.

 

took it upon myself to give him the bad news.

من مسئولیت رساندن اون خبر ناگوار رو به او برعهده گرفتم.

 

28. Take through: Explain something; give a tour of a place

توضیح دادن؛ بازدید از یک مکان

 

Stop by, and I’ll take you through the new headquarters.

صبر کن، من تو رو با مرکز جدید فرماندهی آشنا می کنم.

 

35 عبارت فعلی با Take

 

Let me take you through the procedure for operating this machine. First, you need to…

اجازه بده اصول کار با این دستگاه رو توضیح بدم. اول باید ….

 

Let me take you through the instructions for the exam.

اجازه بده راهنمایی های لازم برای امتحان رو برات توضیح بدم.

 

If you don’t understand what you’re meant to do, I can take you through it.

اگه متوجه نمیشی که باید چیکار کنی، من می تونم برات توضیح بدم.

 

 

برخی افعال عبارتی دارای معانی متفاوتی به صورت رسمی و غیر رسمی هستن و مفهوم و منظور اصلی رو فقط میشه از متن متوجه شد. مثلاً فعل ‘take in’  هم می تونه معنی “درک کردن و فهمیدن” بده و هم معنی “کوچک کردن لباس” رو داشته باشه. همچنین فعل take something back’  هم به معنی “پس دادن جنس به فروشگاه” هست و هم به معنی “پس گرفتن حرف یا ادعا” و یا فعل  ‘take off’ می تونه هم به معنی “بلند شدن هواپیما” باشه و هم به معنی “موفقیت و پیشرفت ناگهانی”.

 

افعال عبارتی در محاورات بومی زبانان انگلیسی بسیار رایج هستن. مثلاً از عبارت ‘take off’  برای زمانی استفاده کنین که میخواین ناگهان جایی رو ترک کنین، از ‘take up’  برای شروع یه فعالیت یا سرگرمی و از ‘take down’  برای بیان مغلوب و خوار کردن کسی. دفعه بعد وقتی یه برنامه یا فیلم به زبان انگلیسی نگاه کردین، سعی کنین افعال عبارتی که با ‘take’ میشنوین رو یادداشت کنین و ببینین که کجا استفاده میشن.

 

حالا که توضیحات کامل در مورد عبارات فعلی با take را بررسی کردیم، پیشنهاد می کنم در آزمون زیر شرکت کنید و میزان یادگیری خود را از این مطلب بسنجید!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

7 اصل مهم درک مطلب کنکور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یکی از مشکلات اساسی داوطلبان کنکور، پاسخگویی به سؤالات درک مطلب است.

هر داوطلبی باید به سؤالات دو متن در مدت زمانی اندک (5 دقیقه برای 4 سؤال هر متن) پاسخ دهد و این کار نیاز به مهارت و سرعت عمل دارد. در حال حاضر تعدادی کتاب درمورد درک مطلب در بازار موجود هستند که خواندن آن ها می تواند تا حدی مشکل گشا باشد، اما اکثر داوطلبان با توجه به حجم زیاد دیگر درس ها شاید فرصت تهیه و مطالعه این کتب را نداشته باشند.

دراین مقاله سعی می کنیم به طور خلاصه و مفید، به 7 اصل طلایی در درک مطلب اشاره کنیم. امیدوارم مورد توجه و استفاده شما عزیزان قرار بگیرد.

 

اصل اول:  ابتدا از سؤالات متن شروع می کنیم و زیر کلمه یا کلمات کلیدی آن ها خط می کشیم.

 

چرا؟ چون همان کلمه یا مشابه آن در متن موجود است، بنابراین این کار در یافتن سریع پاسخ مناسب در متن کمک زیادی به ما می کند. در این مرحله، از خواندن گزینه ها صرف نظر می کنیم چون زمان بر خواهد بود. ممکن است تشخیص کلمه مهم در ابتدا برایتان دشوار باشد، اما به مرور زمان و با تمرین، این کار راحت تر می شود.

مثال: در سؤالات زیر کدام کلمه از نظر شما کلمه کلیدی محسوب می شود؟

1. When the new crescent moon was seen in the sky at sunset ………………………… .

2. According to the passage, much of Adam’s work was done ………………………… .

پاسخ:

1. new crescent moon

2. Adam’s work

 

 

 

 

اصل دوم: به برخی از سؤالات باید نقداً و بلافاصله بعد از خواندن آن ها پاسخ داد.

 

یعنی صبر نمی کنیم که خواندن سؤالات تمام شود و بعد به سراغ آن ها برویم. این گروه از سؤالات نسبتاً ساده ترند و به 10 گروه زیر تقسیم می شوند:

 

1. مترادف کلمه دارای زیرخط در متن

اگر آن کلمه برایتان آشنا باشد، این تست مشابه تست های واژگان خواهد بود و پاسخ دادن به آن دردسری نخواهد داشت. اما اگر آن کلمه خارج از کتاب باشد، باید هر چهار گزینه را جایگزین آن کلمه در متن کنیم. هر گزینه که معنی جمله را کامل کند، پاسخ مورد نظر خواهد بود.

 

مثال:

3. If they painted, landscape, for instance, they were apt to go to distant places ………………………… .

(سراسری انسانی – 89)

  The word “apt” in line 3 is closest in meaning to ………………………… .

1) safe

2) calm

3) aware

4) ready

پاسخ: گزینه 4

 

 

2. مرجع ضمیر

مرجع ضمیر به احتمال زیاد در جمله یاجملات قبلی است، اما گاهی اوقات ممکن است در جمله بعدی موجود باشد. اگر جمله دارای ضمیر را معنی کنیم، در یافتن مرجع آن بهتر تصمیم گیری خواهیم کرد.

مثال:

4. And even while they are still quite young, children can do a lot of useful jobs on a small farm.

(سراسری زبان – 86)

The word “they” refers to ………………………… .

1) parents

2) people

3) family

4) children

 پاسخ: گزینه 4

 

 

3. ایده اصلی متن یا پاراگراف

ایده اصلی (mainly / main idea) معمولاً در سطر اول متن یا پاراگراف وجود دارد. برای اطمینان از درستی پاسخ، بهتر است سطرهای اول هر پاراگراف را بخوانید و همیشه پاسخی را انتخاب کنید که جامع تر از سایر گزینه ها باشد.

مثال:

5. The railway made it possible to carry goods and people overland for long distances at high

    speed ………………………… .

(سراسری ریاضی – 87)

 

The passage is mainly about ………………………… .

1) The railway engine

2) The wagon wheels

3) The Industrial Revolution

4) The development of railway

پاسخ: گزینه 4

 

 

4. سؤالاتی که دارای یک اسم خاص یا عدد هستند

یافتن اسم خاص که با حرف بزرگ شروع می شوند یا عدد در متن، کار بسیار راحتی است. با خواندن جمله ای از متن که آن عدد یا اسم خاص در آن آمده و یا جمله قبل و بعد از آن، به گزینه صحیح پی می بریم.

 

مثال:

In 1835 a group of American settlers in Texas revolted against Mexico. They wanted to set up an independent state of Texas ………………………… .

(سراسری خارج – 89)

 

6. The American settlers in Texas revolted against Mexico because they wanted ………………………… .

1) to build the castle of Alamo

2) to set up an independent state of Texas

3) to attach Mexico to the United States

4) to push Spain out of Mexico

پاسخ: گزینه 2

 

 

5. سؤالات ناقص

نیمی از جمله متن در سؤال آمده است، نیمه دیگر را در متن پیدا می کنیم و پاسخ صحیح را علامت می زنیم.

 

مثال:

This will depend on a very much wider acceptance of family planning and this, in turn, will mean basic changes in people’s ideas.

(سراسری زبان – 86)

 

7. the writer mentions that, before deciding upon family planning, ………………………… .

1) people in poor countries should be moved to urban areas

2) governments of poor countries should change people’s income and ideas

3) governments of developing countries must forbid parents from using child labor on farms

4) developed countries should help developing ones to improve their standards of living

پاسخ: گزینه 2

 

7 اصل مهم درک مطلب

 

 

 

6. سؤالات معلومات عمومی

برخی سؤالات از موضوعات کلی عمومی و اجتماعی یا از موضوعات مربوط به کتاب درسی طرح شده اند. برای پاسخگویی به این نوع سؤالات لازم نیست که به متن مراجعه کنیم؛ کافی است که چهار گزینه را بخوانیم و از بین آن ها، جواب منطقی را پیدا کنیم.

مثال:

8. According to the passage, special schools are only for ………………………… .

(سراسری انسانی – 87)

 

1) deaf and blind children

2) handicapped or talented children

3) children who have artistic and musical abilities

4) children who have mental and behavioral problems

پاسخ: گزینه 2

 

 

7. سؤالات دارای واژه Except (به جز) با گزینه های کوتاه یا تک کلمه ای

یکی از سؤالات رایج در درک مطلب کنکور عبارت است از: همه موارد زیر در متن آمده به جز (Except).

برای پاسخگویی به این سؤال، چهار گزینه را می خوانیم و در متن به دنبال یکی از آن ها می گردیم. به محض پیدا کردن یکی از آن چهار گزینه، به خطوط قبل و بعد از آن نگاه کرده و دو گزینه دیگر را که در نزدیکی آن گزینه هستند، پیدا می کنیم. با این روش ساده، گزینه ای که در متن نیامده یا با فاصله از آن سه گزینه در متن آمده است، مشخص می شود.

 

مثال:

9. Politics was not Shaw’s only interest, for he loved art, music, and theater and wrote about these subjects for newspapers and magazines.

(سراسری تجربی – 85)

 

The passage says that Bernard Shaw’s works were directly related to all of the following Except ………………………… .

1) plays

2) art of writing

3) art and music

4) theater

پاسخ: گزینه 2

 

 

8. سؤالات دارای واژه هایdefine  و یا definition

سؤالاتی که در این بخش مطرح می شود عبارت است از: کدامیک از گزینه های زیر در متن تعریف شده است؟

بعضی از کتاب های کنکور به دانش آموزان می گویند که چهار گزینه را در متن پیدا کنند تا متوجه شوند تعریف کدامیک در متن آمده است، اما این کار زمان بر است. راه ساده تر این است که به وجود علائم زیر در متن توجه کنیم:

7 اصل مهم درک مطلب

 

همانطور که می بینید، تعریف یک کلمه بین دو ویرگول، دو خط فاصله یا دو پرانتز می آید؛ گزینه مورد نظر درست قبل از این علائم قرار دارد.

 

مثال:

10. Poor countries cannot afford social services and old age pensions – the money they receive from the government when they become old and can’t work – and people’s incomes are so low they have nothing to save for the future.

(سراسری زبان – 86)

 

For which of the following has the writer given a definition?

1) pension

2) insurance

3) family planning

4) population increase

پاسخ: گزینه 1

 

 

9. یک سؤال دارای کلمه پرسشی (Wh-question)

این گونه سؤالات قطعاً کلماتی کلیدی دارند که در متن به راحتی پیدا می شوند.

 

مثال:

11. With the development of the steam engine, the way was open for the start of the railway age.

(سراسری ریاضی – 87)

 

What happened when the steam engine was made?

1) The railway age began.

2) L-shaped rails came into use to guide the wagon wheels.

3) The “plate ways” and “tram ways” were used in South Wales until 1804.

4) Richard Trevithick worked on a stream locomotive weighting 20 tones.

پاسخ: گزینه 1

 

 

10. عین جمله ای از متن، داخل علائم نقل قول در سؤال آمده است

در این مورد خاص، آن جمله را در متن پیدا می کنیم. اگر پاسخ در خود آن جمله نبود، به جملات قبل و بعد آن توجه می کنیم.

 

مثال:

12. Milton was born in London and went to St. Paul’s school, where he was so eager to learn, that said, “From the twelfth year of my age, I scare ever went to bed before midnight.”

(سراسری هنر – 89)

 

From the sentence “I scare ever went to bed before midnight” we conclude that Milton ………………………… .

1) had sleeping problems

2) stayed up studying

3) was not tired

4) loved the night time

 پاسخ: گزینه 2

 

اصل سوم: بعد از پاسخگویی به سؤالات ساده، به سراغ سؤالات دشوار می رویم.

 

این سؤالات فاقد کلمه کلیدی هستند، معمولاً گزینه های طولانی دارند و بسیار زمان بر می باشند. ما آن ها را به 7 گروه زیر تقسیم می کنیم:

 

1. بهترین عنوان برای متن (best title / topic / subject)

در این مورد گاهی می توان پاسخ را در سطر اول متن یافت. اگر در سطر اول موجود نبود، باید سطرهای اول هر پارگراف و سطر آخر متن را بخوانیم تا در مورد بهترین عنوان که جامع تر و کلی تر از سایر گزینه هاست، نتیجه گیری بهتری داشته باشیم.

 

مثال:

13. Studies show that rapid increase in population growth creates problems for developing countries.

(سراسری زبان – 86)

 

What is the best title for passage?

1) Reasons for population increase

2) Children’s function in poor countries

3) People’s income in developing countries

4) Family planning programs in developing countries

 پاسخ: گزینه 1

 

 

2. کدام گزینه صحیح / نادرست است (True / False questions)

در برخورد با این نوع سؤالات، باید ابتدا مشخص کنید که به دنبال گزینه درست (√) یا نادرست (×) هستید و با گذاشتن علائم √ و ×  کنار سؤال، این مسئله را از ابتدا برای خودتان مشخص کنید.

 

مثال:

√True

×False

×Not True

√Not False

×All True Except

√All False Except

 

سپس به گزینه هایی توجه می کنیم که دارای عدد یا اسم خاص هستند، چرا که یافتن این موارد در متن دشوار نیست و به زمان کمتری نیاز دارد. اگر چنین گزینه هایی وجود نداشتند، کلمات کلیدی آن ها را در متن پیدا می کنیم تا به درستی و نادرستی بودن آن ها پی ببریم. در ضمن باید توجه داشته باشیم که کلمات محدود کننده مانند never، none، only، just و … و نامحدود کننده مانند every، all، always و … معمولاً باعث می شوند که گزینه ای نادرست شود.

 

مثال:

14. Which sentence is correct according to this passage?

(سراسری زبان – 81)

 

1) That rope was used to obtain water from deep wells only.

2) That rope was used just to pull large stones.

3) That rope was used only to tie animals.

4) That rope was used for many different purposes.

 

پاسخ: گزینه 4

 

 

3. سؤالاتی که فاقد کلمه کلیدی هستند، مانند

 

According to the passage, ………………………… .

The passage points out that ………………………… .

 

برای پاسخگویی به این گونه سؤالات، به کلمات کلیدی گزینه ها توجه می کنیم و با یافتن آن ها در متن به صحت و سقم آن ها پی می بریم.

 

7 اصل مهم درک مطلب

 

 

 

4. متن به کدامیک از سؤالات زیر پاسخ می دهد؟

 

Which of the following questions does the passage answer?

 

این نوع سؤال، اولین بار در سال 1391 جزو سؤالات دشوار درک مطلب مطرح شد. برای پاسخگویی به این سؤال وقت گیر، همانند سؤالات دشوار قبلی باید به کلمات کلیدی گزینه ها توجه کنیم و با یافتن آن ها در متن، به گزینه صحیح پی ببریم.

 

 

5. وجود کلمه Except در سؤال به همراه گزینه های طولانی

در این جا هم باید به کلمات کلیدی گزینه ها توجه کنیم.

 

 

6. اگر متن ادامه پیدا کند، پاراگراف جدید در مورد چه موضوعی خواهد بود؟

پاسخ دادن به این سؤال نیاز به دقت فراوان دارد. بهترین روش این است که جمله آخر متن را بخوانیم و با توجه به آن، گزینه صحیح را علامت بزنیم.

 

 

7. سؤالات متفرقه

به عنوان مثال، نقش پاراگراف 3 در ارتباط با پاراگراف های قبلی چیست؟

دانستن تکنیک های قبلی و کمی خلاقیت در پاسخگویی به این نوع سؤالات کمک بسزایی می نماید. مثلاً وقتی صحبت از نقش یا function یک پاراگراف می شود، باید به جمله اول آن توجه کنیم تا به ارتباط آن با پاراگراف های قبلی پی ببریم.

 

 

اصل چهارم: اگر در حین خواندن متن به کلمات ناآشنا برخورد کردیم، باید از دو تکنیک زیر استفاده کنیم:

 

7 اصل مهم درک مطلب

 

 

1. حدس زدن (Guessing): حدس زدن معنی کلمه با استفاده از مفهوم کلمات قبل و بعد آن.

2. نادیده گرفتن (Ignoring): نادیده گرفتن کلمات دشوار و بسنده کردن به مفهوم کلی جملات.

 

اصل پنجم: برای خواندن متن، به کارگیری دو روش زیر سودمند خواهد بود:

 

7 اصل مهم درک مطلب

 

الف) Scanning: جستجوی سریع برای یافتن کلمه مورد نظر. اغلب سؤالات ساده را می توان با این روش پاسخ داد.

ب) Skimming: خواندن روزنامه وار، اجمالی و سریع متن برای پی بردن به مفهوم کلی.

 

اصل ششم: از ترجمه کردن متن که بسیار زمان بر است و دوباره خواندن آن که ناشی از وسواس ذهنی خواننده است، اجتناب کنید.

 

 

اصل هفتم: اگر به دنبال تضمین موفقیت خود در این بخش مهم از کنکور هستید، تا آن جا که امکان دارد تمرین کنید.

بهتر است که قبل از کنکور حداقل به 100 متن درک مطلب پاسخ دهید.

 

اصول هفتگانه درک مطلب را با شما در میان گذاشتم. اگر به دنبال نتیجه ای مطلوب هستید، به آن ها عمل کنید و خواندن این مقاله را به دوستانتان توصیه کنید.

 

نویسنده: کامران معتمدی

منبع: دکتر زبان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی

آیا می خواهید بدانید 10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی چه هستند؟ برای بسیاری از دانش آموزان کنکور همواره این سوال وجود دارد که چگونه سریع تر لغات را یاد بگیریم؟

 

من کامران معتمدی هستم  و در این مقاله قصد دارم راهکارهایی ساده ولی کاربردی را به شما دوست خوبم نشان دهم که با استفاده از آنها می توانید لغات را سریع تر به خاطر بسپارید.

 

این راهکارها هر چند ساده به نظر می رسند ولی حاصل تجربه بیش از دو دهه آموزش من در زمینه تدریس و نیز تالیف بیش از 22 جلد کتاب در حوزه کنکور هستند.

 

پس، اگر می خواهید سریع تر به واژگان زبان انگلیسی مسلّط شوید و آن ها را به حافظه درازمدت خود بسپارید، به روش های ارائه شده در زیر توجه بفرمایید و سعی کنید از آنها استفاده کنید.

 

1- از مثال استفاده کنید.

 

اگر لغات را با مثال بیاموزید، با کاربردشان در جمله هم آشنا می شوید. یادگیری هر واژه با کمک مثال، بهترین و مؤثرترین روش آموزش لغات محسوب می شود. مثال لزوماً یک جمله طولانی نیست؛ بلکه می تواند تنها یک عبارت کوتاه باشد.

 

مثلاً blood pressure (فشار خون) مثال خوبی برای هر دو واژه blood و pressure است. درک مثال ها نباید دشوار باشد. بهترین مرجع برای پیدا کردن مثال، دیکشنری انگلیسی به انگلیسی Oxford یا Longman است. می توانید جمله متنی که خوانده اید را عیناً به عنوان مثال بازنویسی کنید و یا این که از مثال های ساده شخصی استفاده کنید.

 

 

2- از مترادف / متضاد استفاده کنید.

 

10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی

 

بهتر است که هر کلمه انگلیسی را با مترادف یا متضاد آن یاد بگیریم. با این روش احتمال فراموش کردن کلمات کاهش می یابد. به عنوان مثال:

اتفاق افتادن = happen = take place = occur

جمع ≠ مفرد plural ≠ singular

 

پیدا کردن مترداف ها و متضاد ها کار دشواری نیست. کافی است به دیکشنری انگلیسی به انگلیسی Oxford یا Longman مراجعه کنید و یا این که یک فرهنگ مترادف و متضاد (dictionary of synonyms and antonyms) و یا فرهنگ موسوم به thesaurus خریداری نمایید.

 

 

3- از کلمات هم خانواده استفاده کنید.

 

وقتی به کلمه ای مانند Certain (مطمئن) برخورد می کنید، با کمک دیکشنری کلمات هم خانواده آن را هم یاد بگیرید: Certainly (مطمئناً) و Certainty (اطمینان). با این کار، با یک تیر چند هدف را نشان می زنید.

 

یعنی چند کلمه جدیدتر هم یاد می گیرید؛ ضمن این که ماندگاری و تثبیت آن کلمه را در ذهنتان عمیق تر و بیشتر خواهید کرد. یک کلید به راحتی گم می شود اما بعید است که یک دسته کلید را به یکباره گم کنید. یادگیری کلمات هم خانوده، حکم آن دسته کلید را دارد که امکان گم شدنش کمتر خواهد بود.

 

4- از پسوند، پیشوند و ریشه کلمات استفاده کنید.

 

10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی

 

تسلط به پسوندها، پیشوندها و ریشه کلمات، تسلط به واژگان بیشماری را برایتان میسر می سازد. مثلاً پسوند -less به معنی without (بدونِ) در واژه های زیر دیده می شود:

 

آواره = homeless

 بیشمار = countless

بی دقت = careless

بی سیم = wireless

نترس و دلیر = fearless

ناامید = hopeless

 

پیشوند pre- (پیش، قبل) در کلمات زیر به کار رفته است:

 

دوران قبل از جنگ = prewar period

پیش دانشگاهی = pre-university

پیشگویی کردن = predict

پیش پرداخت/ بیعانه = prepayment

 

به ریشه geo (زمین) در واژه های زیر دقت کنید:

 

هندسه = geometry

          (شناسی study = logy)   زمین شناسی = geology

گیتا شناسی/ جغرافی = geography

ژئوفیزیک = geophysics

 

لیست کامل پسوندها، پیشوندها و ریشه کلمات را می توانید در انتهای دیکشنری های معتبر یا از اینجا ببینید.

 

 

5- از کلمات مشابه استفاده کنید.

 

کلمات شبیه به هم برای زبان آموزان گیج کننده و دردسر آفرین هستند. آن ها را زیر هم بنویسید و به صورت گروهی یاد بگیرید تا ذهن شما تفاوت بین آن ها را درک کند. مثلاً:

 

پذیرفتن      accept

جنبه، وجه، لحاظ      aspect

انتظار داشتن      expect

به جز       except

لهجه       accent

احترام، احترام گذاشتن      respect

 

برای هر کدام یک مثال بنویسید تا آن ها را راحت تر به ذهن بسپارید. با توجه نشان دادن به این دسته کلمات، به کابوس یادگیری آنها پایان بدهید.

 

6- از روش تصویرسازی ذهنی استفاده کنید.

 

10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی

 

چینی ها ضرب المثلی دارند که می گوید: “یک تصویر از هزار کلمه قدرتمند تر است.” اگر تصویری از یک کلمه در ذهن ساخته نشود، آن کلمه محکوم به فراموشی خواهد بود. چون ذهن انسان ابر رایانه ای است که با تصاویر کار می کند. به یک مثال توجه بفرمایید.

 

واژه vessel به معنای “ظرف، کشتی و رگ” مربوط می شود و همانطور که می بینید، بین این معانی هیچ ارتباط منطقی وجود ندارد. اما با تصویرسازی ذهنی می توان آن ها را برای همیشه فرا گرفت و هیچ گاه فراموش نکرد!

 

یک کشتی بادبانی به رنگ مشکی را تصور کنید که در دریایی آرام با هوایی آفتابی حرکت می کند. کنجکاو می شویم که نام آن را بدانیم. وقتی اطراف بدنه کشتی را نظاره می کنیم، کلمه vessel را می بینیم که به رنگ سفید در قسمت جلو کشتی از پایین به بالا نوشته شده است. پس نام کشتی را پیدا کردیم: vessel . وقتی قدم به عرشه کشتی می گذاریم، از یک بلندگو اعلام می شود که به کشتی vessel خوش آمدید.

 

اما کسی در آن اطراف به چشم نمی خورد. وارد یکی از کابین ها می شویم. بر روی یک میز، ظرفی بزرگ وجود دارد که بر روی آن هم کلمه vessel به راحتی دیده می شود. کنجکاو می شویم که داخل ظرف را نگاه کنیم. یک صندلی پیدا می کنیم، روی صندلی می ایستیم و داخل ظرف را با زحمت نگاه می کنیم.

 

از وحشت جیغ می زنیم چون داخل آن ظرف پر از رگ است. ناگهان متوجه می شویم که آن کشتی متعلق به خون آشامانی است که رگ های قربانیان خود را در آن ظرف ها ریخته اند و با کشتی به جزیره ای مخوف می برند تا با آن برای کودکان گرسنه خود اسپاگتی درست کنند!

 

حال قبل از این که از شدت ترس بیهوش شویم، کلمه vessel را با سه معنی مختلف و بی ربط آن تکرار می کنیم: کشتی، ظرف، رگ. بعید می دانم که شما با این تصویرسازی، کلمه vessel را فراموش کنید. 🙂

 

 

7- از روش کدگذاری استفاده کنید.

 

کدگذاری به این معنی است که هر بخش از یک کلمه انگلیسی را به یک کلمه فارسی ربط دهیم و بعد از مجموع آن بخش ها، معنی آن کلمه را استنباط کنیم. مثلاً برای یادگیری کلمه bother به معنی “اذیت کردن” بگوییم: این کلمه شبیه به brother است و همانطور که می دانیم برادر مهربان است و هرگز اذیت نمی کند، مگر این که بی عار (بی r) باشد. به عبارت دیگر برادر (بی brother (r اذیت خواهد کرد. پس bother به معنی اذیت کردن است.

 

باید توجه داشت که نمی توان همه کلمات را با این روش یاد گرفت؛ چون گاهی داستانی که از آن کلمه نقل می کنیم، از معنی آن دور شده و پیچیدگی آن به حدی می رسد که اگر آن کلمه را بدون آن روایت یاد می گرفتیم، کارمان راحت تر بود.

 

متأسفانه عده ای سودجو به اسم استاد زبان، جلساتی ترتیب می دهند و به زبان آموزان وعده می دهند که ما در یک روز به شما لغات زیادی را با روش کدگذاری یاد می دهیم و از قِبَل این وعده پوچ و توخالی، ثروت هنگفتی به جیب خود سرازیر می کنند. باز هم تکرار می کنیم: تعداد کمی از واژه ها را می توان با این روش یاد گرفت اما چون روش تأثیرگذاری است، به آن اشاره کردیم.

 

8- از فلش کارت استفاده کنید.

 

یک ورق A4 را به هشت قسمت مساوی تقسیم کنید. برای این کار، آن را از وسط تا کنید و بعد از جدا کردن آن به دو نیمه، هر نیمه را مجدداً به دو قسمت تقسیم کنید. و این کار را مجدداً انجام دهید تا ورق شما به صورت 8 قسمت مساوی درآید. بر روی یکی از برگه ها، پنج کلمه انگلیسی مهم که اغلب فراموش می کنید را بنویسید.

 

سپس در پشت برگه، معانی فارسی آن ها را به ترتیب یادداشت کنید. این برگه ها را همه جا به همراه داشته باشید: در تاکسی، مترو، مطب دندانپزشکی، فرودگاه و … تا زمانی که نتوانسته اید معانی آن ها را بدون مراجعه به پشت برگه بگویید، آن برگه را دور نریزید. مثلاً:

 

توجه داشته باشید که: اولاً تعداد کلمات از 5 تا بیشتر نشود چون برای ذهن سردرگمی ایجاد می کند، ثانیاً فقط کلمات دشوار را روی این برگه ها یادداشت کنید؛ یعنی کلماتی که با روش های معمول جذب ذهنتان نمی شوند.

 

9- ساختن فایل صوتی از واژگان

 

10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی

 

شما می توانید از دبیر زبان یا دوستی که تسلط نسبی به واژگان زبان دارد بخواهید که از روی کلمات به همراه معانی آن ها با سرعتی آهسته بخوانند و شما با گوشی موبایلتان یک فایل صوتی از صدای آن ها بسازید و با استفاده از هدفون، هر کجا که می روید به آن کلمات گوش بدهید.

 

بعد از چند بار گوش کردن سعی کنید بلافاصله بعد از پخش آن کلمه از گوشی، معنی آن را جلوتر از گوینده بگویید. هرگاه توانستید بدون اشکال همه آن کلمات فایل صوتی را معنی کنید، مجاز خواهید بود که آن فایل را از حافظه گوشی پاک نمایید.

 

10- دفترچه لغات تهیه کنید.

 

یک دفتر 100 برگ یا 200 برگ معمولی را بردارید و هر صفحه آن را به سه ستون تقسیم کنید. در ستون سمت چپ، کلمه انگلیسی، درستون میانی، مترادف یا متضاد آن کلمه به همراه معانی فارسی و در ستون سمت راست، مثالی از آن کلمه را بنویسید. برای مثال به دو واژه زیر اشاره می کنیم:

 

10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی

 

 

بهتر است در ستون سمت چپ، تلفظ هر کلمه را به صورت IPA که در دیکشنری موجود است، جلوی آن بنویسید. در ضمن بهتر است هم خانواده ها هم حتی المقدور در زیر آن کلمه به صورت تفکیک شده نوشته شوند.

این دفترچه در حکم حساب بانکی شما در زبان انگلیسی است. هر لغتی که به آن اضافه می کنید، موجودی حسابتان را افزایش می دهد و سود حاصله، موجبات رضایت خاطرتان را فراهم می نماید.

 

و اما سخن آخر این که شما می توانید برای یاد گیری کلمات انگلیسی از مجموعه ای از این روش ها به صورت ترکیبی استفاده کنید. مثلاً برای یک کلمه هم مثال بزنید، هم مترادف و متضاد بیاورید و همچنین هم خانواده های آن را یاد بگیرید.

 

امید دارم که با خواندن مقاله 10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی، شوق وعلاقه تان برای یادگیری واژه های انگلیسی افزون شده باشد. تا این روش ها را در عمل اجرا نکنید، متوجه تأثیر آن ها در یادگیری تان نخواهید شد. پس چه بهتر که از همین امروز شروع کنید! و مطالعه این مقاله را به دوستانتان سفارش کنید. مؤید باشد.

 

از این که نظر خود را در انتهای مقاله 10 روش یادگیری لغات زبان انگلیسی برای ما و خوانندگان مان درج می کنید از شما بینهایت سپاسگزاریم.

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

آیا می دونید دونستن اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی به عنوان بخشی از حوزه واژگان یک ضرورت محسوب میشه؟  اگه بخواین به انگلیسی در مورد مد و سبک پوشش صحبت کنید چی می گین؟ از چه لغات و اصطلاحات مربوط به مد باید استفاده می کنید تا بتونید در مورد ظاهر و نحوه پوشش یک شخص صحبت کنید؟

 

این روزها و با توجه به تبلیغاتی که از تلویزیون و رسانه های مختلف میشه، روز به روز به تعداد افراد علاقه مند به صنعت مد و پوشاک افزوده میشه و خیلی از کلمه ها و اصطلاحات انگلیسی مربوط به اون وارد زبان ما شده و به کار میره.

 

اگه شما از اون دسته از افرادی هستین که به این صنعت علاقه دارین و می خواین اصطلاحات خوب و خیلی کاربردی مد و استایل رو به انگلیسی بدونین و از اون ها برای توصیف ظاهر خودتون یا اطرافیانتون استفاده کنین، پس تو این مقاله با من همراه باشین. از این کلمه ها و عبارات مربوط به مد استفاده کنید و سعی کنید مترادف های دیگه ای برای سبک پوشش یاد بگیرید.

 

تفاوت بین مد و استایل

خیلی از ما، مد و استایل رو با هم یکی می دونیم. اما واقعیت اینه که این دوتا کلمه با هم خیلی فرق دارن. میشه گفت که فشن، مد و استایل، از کلمه های کلیدی دنیای مد هستن و قطعاً اون ها رو بارها و بارها شنیدین. اما معنای دقیق اون ها و تفاوتشون با هم رو هم می دونین؟

الآن معنی دقیق هرکدوم رو توضیح می دم.

مد (فشن) سبکیه که تو یه دوران خاصی محبوب میشه و عده ای ازش استفاده می کنن؛ اما بعد از یه مدتی از تب و تاب می افته. اما استایل (سبک پوشش) روشی هست که شما با اون، ذائقه و سلیقه خودتون در لباس پوشیدن رو به بقیه نشون می دین.

 

اول چند تا کلمه مربوط به مد و استایل یاد بگیریم و ببینیم چندتاشو می دونستین یا شنیده بودین:

 

1. fashionable = someone who wears the newest clothes

مد روز

 

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

 

“That style of jeans isn’t very fashionable.” (Opposite – unfashionable / out of fashion)

“اون سبک شلوار جین خیلی مطابق مد روز نیست.”

 

2. in = if something is “in”, it’s fashionable

مُد روز

 

“Are skinny jeans still in?”

“آیا شلوار جین های تنگ و چسبان هنوز رو مد هستن؟”

 

3. a la mode = a French phrase to mean fashionable

مد روز (این لغت فرانسوی است.)

 

 “Vintage fashion is very a la mode at the moment.”

“در حال حاضر سبک لباس های وینتیج خیلی رو مد هستن.”

 

4. trendy (noun = trend) = fashionable

شیک (اسم = باب روز)

 

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

 

“All her daughters are very trendy.”

“همه دخترانش خیلی شیک و روی مد هستن.”

 

5. the latest (from the catwalk / runway) = the most recent fashion (from the fashion shows, and modelled on the catwalk / runway)

جدیدترین مد

“I like keeping up with the latest fashions.”

“من دوست دارم طبق جدیدترین مدهای روز پیش برم.”

 

6. all the rage = currently very fashionable

بسیار رایج

 

 “It’s all the rage to wear your trousers very low on your waist.”

“این که شلوارت رو خیلی پایین تر از کمرت بپوشی بسیار مد هست.”

 

7. fashion victim = someone who follows fashion but doesn’t think about if it looks good on them

مدپرست / مدگرا

 

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

 

“Why did she get those boots? They’re horrible! I think she’s a bit of a fashion victim.”

” چرا اون چکمه‌ها رو خرید؟ خیلی زشت هستن! به نظرم اون یه جورایی مدپرسته.”

 

کلمات مترادف استایل (سبک لباس پوشیدن)

 

اگه بخواین همیشه فقط کلمه style رو تو جملاتتون به کار ببرین، صحبت هاتون خیلی ساده و تکراری به نظر می رسه. پس چند تا کلمه مترادف با اونو یاد بگیرین تا جایگزین style کنین و دیگران رو با دانش واژگانی خودتون حسابی تحت تاثیر قرار بدین.

 

8. stylish = with style

شیک

“He wore a very stylish waistcoat.”

“اون جلیقه بسیار شیکی پوشید.”

 

9. chic = elegant

زیبا و شیک

 

 “Parisian women always look so chic.”

“زنان پاریس همیشه بسیار آراسته و شیک به نظر می رسن.”

 

نکته 1: برای مردان می توانید از کلمه “debonair (متمدن)” یا ” dapper (زنده دل)” استفاده کنید.

“I saw a very debonair man in the street.”

“یک مرد خیلی شیک و متمدن در خیابان دیدم.”

“Who’s that dapper gentleman over there?”

“اون جنتلمن زنده دلی که اونجاست، کیه؟”

 

نکته 2: (کلمه “dapper” معمولاً برای آقایون سن بالا استفاده می شه.)

 

10. classy = showing sophisticated taste

خیلی شیک

“She always wears classy jewellery – nothing you can find in the usual high street jewellers.”

“اون همیشه از جواهرات شیک و عالی استفاده می کنه – چیزی که توی خیابون های معمول جواهرفروشی نمی تونین پیدا کنین.”

 

11. snazzy = stylish

شیک و گیرا

“I like your new shoes. Very snazzy!”

“از کفش های جدیدت خوشم میاد. خیلی شیکن!”

 

12. a snappy dresser = a person who dresses with great attention to detail and who looks good

فرد شیک پوش

 

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

 

“Colin is a very snappy dresser. He always looks very well presented.”

“کالین یه آدم خیلی شیک پوشه. اون همیشه با ظاهر خیلی خوب دیده میشه.”

 

13. have a sense of style = know what makes you look good and stylish

داشتن درک از سلیقه و آراستگی

“Carla has such a good sense of style. She always looks fabulous.”

“کارلا درک خیلی خوبی از شیک پوشی داره. اون همیشه فوق‌العاده به نظر می رسه.”

 

14. a style icon = someone who is well known for their sense of style (and who people want to copy)

مظهر شیک پوشی

 

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

 

 “Audrey Hepburn is a style icon for millions of women.”

“آدری هپبورن برای میلیون ها زن، نماد و مظهر شیک پوشی است.”

 

15. to scrub up well = to look good when you make an effort with smart clothes

خوش ظاهر بودن

 

“I think we’ve scrubbed up pretty well for the wedding!”

“به نظرم به اندازه کافی برای عروسی خوش لباس شدیم!”

 

 

انواع استایل

به لباس هایی که پوشیدین نگاه کنین! می دونین تو انگلیسی به ترکیبی که الان پوشیدین چی میگن؟ این جا با چند تا کلمه و مثال براتون توضیح دادم:

 

16. formal / informal

رسمی / غیر رسمی

“He always wears formal clothes to work. He’s always in a suit.”

“اون همیشه لباس رسمی برای کار می پوشه و کت و شلوار به تن داره.”

 

17. smart casual = the clothes you can wear which are half way between formal and casual

اسمارت کژوال ( لباس هایی که بین رسمی وغیر رسمی هستند.)

 

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

 

 “The invitation says ‘smart casual’ so you don’t need to wear a suit.”

“تو دعوتنامه نوشته که سبک لباس اسمارت کژوال است، بنابراین نیازی نیست کت و شلوار بپوشی.”

 

18. leisure wear = clothes like tracksuits that you wear to be comfortable at home

لباس راحتی

 

 “We’re always in our ‘leisure wear’ on Sundays.”

“ما همیشه یکشنبه ها لباس راحتی مون رو می پوشیم.”

 

19. vintage = clothes from more than 30 years ago

وینتیج ( لباس های که متعلق به بیش از 30 سال پیش هستند.)

 

 “If you keep that leather jacket for another few years, it will be vintage!”

اگه چند سال دیگه هم اون کت چرمی رو نگه داری، دوباره مد میشه!”

 

(به جای کلمه vintage میشه از کلمه ” retro” به معنی “باز رواجی” استفاده کرد.)

 

عباراتی با “rag

 

کلمه “rag” هم از اون عبارت های عامیانه ای هست که برای “لباس و پوشاک” استفاده میشه. تو انگلیسی چند تا اصطلاح داریم که کلمه “rag” در اون ها به کار رفته که فارسی اون رو تا به حال خیلی شنیدین. مثل:

 

20. the rag trade = the clothing industry

صنعت پوشاک

 

 “Her grandparents worked in the rag trade in East London.”

“پدربزرگ و مادربزگش در صنعت پوشاک در شرق لندن کار می کردن.”

 

21. from rags to riches = a type of story where someone goes from being poor to very rich

از فرش به عرش ( اشاره به یک داستان که در آن شخصی از فقر به ثروت می رسه.)

 

 “Her new book is a typical rags to riches story.”

“کتاب جدید اون، نوعی داستان از فرش به عرش رسیدنه.”

 

22. glad rags = your best clothes

لباس پلوخوری

 

اصطلاحات مد و فشن در زبان انگلیسی

 

 “Look at this photo of us in our glad rags!”

“به این عکس که لباس های پلوخوریمونو پوشیدیم نگاه کن!”

 

امیدوارم که اگه اهل مد و شیک پوشیدن هستین  با استفاده از این کلمات و عبارت ها بتونین خودتون یا استایل و سلیقه خودتون در لباس پوشیدن رو پیدا کنین و خیلی راحت اونو توصیف کنین.

 

راستی! استایل شما چیه؟ ویژگی های سبک پوششتون رو در بخش نظرات در همین زیر برای ما و دوستان دیگه بنویسید!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

تابستان گرم از راه رسیده و بهترین فرصت مهیاست تا ضمن تفریح و مسافرت از درخشش خورشید زیبا لذت ببریم. “52  لغت و اصطلاح داغ تابستانی” به شما این فرصت را می دهد تا در کنار لذت بردن از فرصت تابستان به یادگیری زبان انگلیسی نیز بپردازید. البته شاید بخواهید برای یادگیری انگلیسی در تابستان در کلاسهای مکالمه شرکت کنید یا به طور خودآموز به یادگیری انگلیسی بپردازید.

 

به هر حال هدفتان هر چه که باشد نیکوست. لابد می دانید یادگیری واژگان و اصطلاحات ضروری در مورد تابستان مانند سایر اصطلاحات ضروری در انگلیسی برای یک زبان آموز لازم و ضروری می باشند. پس، از شما دعوت می کنم وسایل خود را جمع کنید، کرم  ضد آفتاب بزنید تا قبل از اتمام تابستان در این مسیر گرم و زیبا به راه بیافتیم!

قبل از هر چیز ابتدا ببینیم معنی تابستان به انگلیسی چیست؟

 

summer

تابستان، تابستان را در جایی گذراندن

 

summertime

هنگام تابستان

 

midsummer, dog days

وسط تابستان، چله تابستان

 

summery

تابستانی

 

 52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

 

1. to be off on your vacation

گذراندن تعطیلات

 

My friends are off on their vacation in Turkey at the moment.

دوستانم در حال گذراندن تعطیلات خود در ترکیه هستند.

 

 

2. travel on a shoestring

مسافرت کردن با حداقل بودجه ممکن / مسافرت کردن با بودجه بسیار کم

 

I really learned how to travel on a shoestring when I studied abroad.

وقتی در خارج تحصیل می کردم، یاد گرفتم که واقعا چطور با حداقل بودجه ممکن سفر کنم.

 

 

3. to take a shine to someone

از کسی خوش آمدن / (به کسی) علاقه مند شدن

 

My younger brother has really taken a shine to you.

برادر کوچکترم واقعاً به تو علاقمند شده است.

 

 

4. thrown in at the deep end

در عمل انجام شده قرار گرفتن

 

On my first day in this job, I was asked to give a report to the board of directors. I was really thrown in at the deep end!

در اولین روز کاری ام، از من خواستند که یک گزارش به هیئت مدیره ارائه بدم. واقعاً در عمل انجام شده قرار گرفتم.

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

 

5. to make hay while the sun shines

تا تنور داغ است نان را چسباندن / از فرصت استفاده کردن

 

 The tourists won’t be here forever, so we’d better make hay while the sun shines.

توریست ها همیشه این جا نمیان، پس بهتره از فرصت استفاده کنیم و تا تنور داغه، نان رو بچسبونیم.

 

 

6. a drop in the ocean

بسیار اندک / خیلی کم

 

5,000 new schools are to be built, but this is just a drop in the ocean for such a vast country.

پنج هزار مدرسه جدید در دست احداث است، اما این تعداد مدرسه برای چنین کشور بزرگی خیلی کم است.

 

 

7. like water off a duck’s back

آب در هاون کوبیدن / بیهوده، بی‌اثر

 

Tom always criticizes Larry, but he ignores it and the criticism is like water off a duck’s back.

«تام» همیشه از « لری» انتقاد می کنه، اما او توجهی نمی کنه و این انتقاد ها بی فایده هستند.

 

8. like a fish out of water

معذب / غریبی کردن

 

I went to an office party last night, and I really felt like a fish out of water. I have nothing in common with those people.

دیشب به مهمانی شرکت رفتم و واقعاً احساس غریبی می کردم. چون هیچ وجه اشتراکی با افراد حاضر در مهمانی نداشتم.

 

 

9. Indian summer

گرمای پاییزه

 

Indian summer has been unexpectedly long this year.

امسال، گرمای پاییزه به طور غیر منتظره ای طولانی شده است.

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

10. the dog days of summer

چله تابستان

 

During the dog days of summer it’s too hot to work outdoors.

هوا در چله تابستان این قدر گرمه که نمیشه بیرون از خانه کار کرد.

 

11. the lull (or calm) before the storm

آرامش قبل از طوفان

 

It was like the calm before the storm, as I knew difficult times were to come.

مثل آرامش قبل از طوفان بود، چون می دونستم که دوران سختی پیش رو است.

 

 

12. full of hot air

چرت و پرت گفتن

 

I did not believe a word she said. She was full of hot air.

 

حتی یک کلمه از حرف های او را باور نمی کنم، خیلی چرت و پرت می گوید.

 

 

13. under the sun

در جهان / در دنیا

 

London’s Oxford Street has every shop under the sun; it is always at its busiest on a Thursday.

در خیابان آکسفورد لندن همه نوع فروشگاههای جهان را شامل میشه و همیشه روزهای پنج شنبه در اوج شلوغیه.

 

 

14. a/(one’s) place in the sun

جایگاه یا موقعیت مطلوب

 

He was one of those people who was always looking for his place in the sun.

او یکی از کسانی بود که همیشه دنبال موقعیتی مطلوب می گشت.

 

Your place in the sun will be assured when you win this match.

وقتی در این مسابقه برنده بشین، جایگاه و موقعیت مطلوبتون قطعی خواهد شد.

 

 

15. a cold day in July

یک روز سرد در جولای (مرداد)، اتفاق محال

 

It’ll be a cold day in July before I buy you a new car.

از محالاته که یک ماشین جدید برات بخرم.

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

 

16. stay out of the sun

خودداری از قرارگرفتن در معرض آفتاب / دور ماندن از آفتاب

 

Be careful when you’re on holiday. Apply lots of sun cream, keep hydrated and keep out of the midday sun if you can.

وقتی در تعطیلات هستید مراقب باشید. از کرم ضد آفتاب به مقدار زیاد استفاده کنید، پوست خود را مرطوب نگه دارید و از قرار گرفتن در معرض آفتاب نیم روزی خودداری کنید.

 

 

17. sit in the sun

نشستن زیر نور آفتاب

 

I can’t sit in the sun for very long with my fair skin.

من نمی تونم مدت زمان زیادی با پوست زیبا و سفیدم زیر نور آفتاب بنشینم.

 

 

18. the sun is in your eyes

تابیدن نور آفتاب در چشم ها

 

The sun is in my eyes, I can’t see a thing.

نور خورشید توی چشمام می تابه، نمی تونم چیزی رو ببینم.

 

 

19. shield your eyes from the sun

محافظت از چشم ها دربرابر نور آفتاب

 

I wear a wide hat to shield my eyes from the sun.

من یک کلاه لبه پهن روی سرم می گذارم تا از چشمانم در برابر نور خورشید محافظت کنم.

 

 

20. a drop of rain

یک قطره باران

 

Their simple wedding ceremony couldn’t have been more perfect, and there wasn’t a drop of rain that day.

مراسم ازدواج ساده آن ها نمی توانست بهتر از این برگزار شود، در آن روز حتی یک قطره باران هم نبارید.

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

21. glorious weather

هوای عالی

 

Yesterday’s match was played in glorious weather with plenty of warm sunshine.

مسابقه دیروز در هوایی عالی و با تابش آفتابی گرم برگزار شد.

 

 

22. the best of the weather

بهترین شرایط آب و هوایی

 

It got clearer as I went north, so we must have got the best of the weather.

هرچه به سمت شمال حرکت کردم، هوا صاف تر شد. پس باید با بهترین شرایط آب و هوایی مواجه شویم.

 

 

23. feel the heat

احساس گرما کردن

 

 I could feel the heat of the sun on my back as I cycled through the park.

همان طور که در پارک می چرخیدم، می توانستم گرمای خورشید را روی پشتم احساس کنم.

 

 

24. escape from the heat

فرار کردن از گرما

 

In summer, many people leave the city for the seaside to escape from the heat.

بسیاری از مردم در تابستان و برای فرار از گرما، از شهر خارج می شوند و به ساحل می روند.

 

 

 

25. dive into water

شیرجه زدن در آب

 

He dove into the water and started swimming.

او در آب شیرجه زد و شروع کرد به شنا کردن.

 

 

 

26. get a suntan

برنزه شدن

 

She’s on the beach all day, trying to get a really deep suntan.

اون تمام روز توی ساحل بود و سعی می کرد تا تنش حسابی برنزه بشه.

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

 

27. cool off

خنک شدن

 

It can get hot in the summer so you may want to cool off with an ice dessert.

در فصل تابستان هوا بقدری داغ میشود که شاید بخواهید با یک دسر یخی خنک شوید.

 

 

 

28. floaties

بازوبند شنا

 

I used to hate wearing floaties when I was a kid. I just wanted to swim like all the adults.

وقتی بچه بودم، از پوشیدن بازوبند شنا متنفر بودم. فقط می خواستم مثل همه بزرگسالان شنا کنم.

 

29. life guard

غریق نجات

 

The life guard blew his whistle to tell the people they were swimming too far away.

غریق نجات سوت زد که به مردم بگوید آنها در فاصله خیلی دور در حال شنا کردن بودند.

 

 

30. popsicle

بستنی یخی

 

I have great memories of going to the beach with my grandparents when we were younger. They would always buy us popsicles.

من خاطرات بسیارخوبی از رفتن به ساحل با پدربزرگ و مادربزرگم دارم وقتی جوانتر بودیم، آنها همیشه برای ما بستنی یخی می خریدند.

 

 

31. take a dip

آب تنی کردن

 

I’m going to take a quick dip and then I’ll come home.

من قصد دارم یه آب تنی کنم و سپس به خانه بر گردم.

 

 

32. peak season

فصل اوج شلوغی

 

July and August are the peak season months. This is when everything becomes more expensive.

جولای و آگوست ماه های اوج شلوغی جمعیت هستند. این زمانی است که همه چیز گرانتر می شود.

 

 

33. rates

نرخ قیمت ها

 

The rates of the resort are always higher in the summer months.

نرخ اقامتگاه های تفریحی همیشه در ماه های تابستان بیشتر است.

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

 

34. sun lounger

تختخواب آفتابگیر

 

We had to wake up early to make sure we got the sun loungers we wanted by the pool.

برای اطمینان ازین که تخت های آفتابگیری را که در کنار استخرمیخواستیم گرفته ایم باید زود بیدار شویم.

 

 

35. flip flops

دمپایی لاشصتی

 

No one wears shoes when they go to the beach. You can only see people who are barefoot or wearing flip flops.

هیچ کس موقع رفتن به ساحل کفش نمی پوشه. کافیه یه نگاهی به افرادی که پابرهنه هستند یا دمپایی لاشصتی پوشیدند ببندازی.

 

 

36. tank top

 تیشرت بدون آستین

 

When you wear a tank top, your arms get nice and brown.

وقتی تیشرت بدون آستین می پوشی بازوهای زیبا و قهوه ای ات نمایان میشن.

 

 

37. blistering heat

گرمای شدید

 

No one stays in the city during the summer because of the blistering heat.

هیچ کس درطول تابستان به دلیل گرمای شدید در شهر نمی ماند.

 

 

38. breeze

نسیم

 

I love being by the sea because there’s always a breeze and I don’t get too hot.

عاشقاین هستم که کنار دریا بمانم چون آنجا همیشه نسیمی می وزه و خیلی گرمم نمیشه.

 

 

39. humid

مرطوب

 

In many parts of Europe it’s very humid in the summer and it’s easy to sweat.

در بسیاری از مناطق اروپا تابستان بسیار مرطوب است و براحتی عرق می کنی.

 

40. scorching hot

بسیار گرم و سوزان

 

It’s scorching hot today and every one is swimming in the pool.

امروز هوا خیلی گرم و سوزان است و همه در استخر شنا می کنند.

 

 

41. fishing rod 

چوب ماهیگیری

 

Tim just got a new fishing rod for his birthday and he hopes to go fishing this weekend.

تیم تازه برای جشن تولدش یک چوب ماهیگیری هدیه گرفته و امیدواره آخر این هفته به ماهیگیری برود.

 

 

42. hiking trail

مسیرپیاده روی مسیری که شما در هنگام پیاده روی بر روی آن راه میروید. 

 

We’re going to go on an easy (hiking) trail because it is our first time.

ما قصد داریم پیاده روی را در یک مسیر آسان ادامه دهیم چون این اولین بارمان است.

 

 

43. pitch

برپا کردن، زدن

 

We should pitch our tent here away from the water.

ما باید چادرمان را اینجا دور از آب برپا کنیم.

 

 

44. get away

به تعطیلات رفتن

 

I really need to get away this year.

امسال واقعا باید به تعطیلات برم.

 

52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی

 

45. check out

رفتن و بازدید کردن از

 

While we were in France, we checked out some of the food markets.

وقتی فرانسه بودیم، به بازارهای اغذیه رفتیم و دیدن کردیم.

 

 

46. kick back

استراحت کردن

 

All I did on holiday was kick back and take it easy.

در تعطیلات فقط استراحت کردم.

 

 

47. take in

وقت اختصاص دادن برای یک فعالیت

 

While we were there, we took in the sights. It’s such an interesting city.

وقتی اونجا بودیم وقت گذاشتیم و از نقاط دیدنی بازدید کردیم. عجب شهر قشنگی.

 

 

48. burn up

تب بالا داشتن

 

I asked to see a doctor because I was burning up.

درخواست کردم که پیش دکتر بروم چون داشتم از تب می سوختم.

 

 

49. come down with / go down with

مبتلا شدن به

 

He came down with food poisoning on holiday, so we stayed in the hotel most of the time!

او در سفر دچار مسمومیت غذایی شد، بنابراین بیشتر اوقات رو در هتل ماندیم.

 

 

50. come out in (spots / a rash) 

لکه/ کهیر زدن

 

“I bought a local sun cream, but I came out in a horrible rash.”

کرم ضد آفتاب محلی خریدم، اما به طور وحشتناکی کهیر زدم.

 

 

52. keep (something) down 

چیزی را در معده نگه داشتن

 

I got terrible food poisoning and I couldn’t keep anything down.

به شدت دچار مسمومیت غذایی شدم و نمی تونستم چیزی توی معده ام نگه دارم.

 

52. pick up

ویروس گرفتن

 

I think I picked up a bug when I was on holiday.

فکر کنم وقتی در تعطیلات بودم مبتلا به ویروس شدم.

 

 

از شما سپاسگزارم که مقاله 52 لغت و اصطلاح داغ تابستانی را مطالعه نمودید. برنامه شما برای این تابستان چیست؟ قصد دارید به کجا سفر کنید؟ در چه دوره آموزشی شرکت کنید؟ لطفا اگر لغت و اصطلاح دیگری را هم لازم می دانید به ما بگویید تا به این مقاله اضافه کنیم. ممنون خواهم شد اگر نظر ارزشمند خود را در زیر همین مقاله برای ما و خوانندگان گرامی سایت درج کنید.

 

 

 

 

 

مکالمه آنلاین فرمول 1

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

آشنایی با لغات و مکالمات مربوط به رستوران از جمله مواردی است که در یادگیری زبان انگلیسی برای هر زبان آموز لازم است. طبیعی است برای سفارش غذا در یک رستوران خارجی بایستی با یک دسته لغات و جملاتی آشنا باشیم.

 

بر این اساس در این مقاله با عنوان لغات و مکالمات مربوط به رستوران به معرفی گروهی از کلمات و جملات ضروری می پردازیم که برای رزرو کردن میز، منوی غذا، مشکلات مربوط به غذا و درخواست صورتحساب به آنها نیازمندیم.

 

ابتدا به معرفی لیست مربوط به لغات و مکالمات مربوط به رستوران می پردازیم.

 

اگر به مکالمه در خصوص غذا و دیگر موضوعات روزمره علاقه مند هستید پیشنهاد می کنیم حتما نگاهی به کتاب مکالمه بدون گرامر بیندازید. نتایج استفاده از این کتاب را  در صفحه محصول ببینید.

Meanings

Words

Meanings

Words

پیش‌غذا

 

appetizer


غذای رستوران که قیمت جداگانه دارد

 

à la carte

 

نوشیدنیbeverage

مغز پخت به اندازه کافیa point (French, pronunciation: /pwah)


صندلی کودکbooster seat

در آب جوش فرو کردن (به منظور سفید کردن یا پوست کندن و غیره)blanch

ریز ریز شدهchopped

غذا شامل برش های کوچک نان (سرخ شده در روغن)breaded

سرخ شده با روغن زیادdeep fried

شکایت کردن

(make a) complaint

تزئین غذا / تزئین کردنgarnish

کف

froth

برش لیموlemon wedge

پارچ

jug/ pitcher

گوشت چرخ کردهminced

گوشت بریده شده به شکل گرد یا بیضی (به ویژه گوشت گاو یا گوساله)

medallion

سرخ کردن در ماهیتابه با روغن کمpan fry

با یخ (نوشیدنی)

on the rocks

گوشت سرخ شده در دیگpot-roast

آب پز کردن

poach

تفت دادن در روغن یا کرهsauté

سادهplain

چاشنی / ادویهseason

خوش طعم / خوش مزهsavory

گوشت به سیخ کشیدن و کبابی کردنspit-roast

خوراک جانبی / مخلفاتside dish

خورشتstew

بخارپز کردنsteam

پرشده (از ماده‌ای) / شکم‌پر (غذا)stuffed

نی (برای نوشیدن)straw

چاشنی که روی یک غذا قرار می ریزند (به عنوان مثال، قارچ و ژامبون روی پیتزا)topping

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

آب شیر / آب لوله کشیtap water

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 بیش از حد پخته شدهoverdone

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

رزرو کردن

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

“I booked a table for two for … (8pm).

“من یه میز برای دو نفر برای ساعت … (8 بعدازظهر) رزرو کردم.”

“It’s under the name of …”
“A table for two please.”

“به نام …. یه میز برای دو نفر، لطفاً.”

 

جملاتی که کارمند رستوران می گوید:

 

“Of course. Please come this way.”

“البته . از این طرف لطفاً.”

 

Certainly. This way please. I’ll show you to your table.

حتماً. از این طرف لطفاً. من میزتون رو به شما نشون میدم.

 

Or…

یا

 

“Your table isn’t quite ready yet.”

“میزتون فعلاً  آماده نیست.”

 

I’m afraid you’ll have to wait. There will be a table for you in ten minutes.

متأسفم باید منتظر بمونید. ظرف ده دقیقه دیگه یه میز براتون خالی میشه.

 

“Would you like to wait in the bar?”

“مایلید توی بار منتظر بمونید؟”

“We’re fully booked at the moment. Could you come back a bit later?”

“الان تمام میزهامون پر هستند. می تونید کمی بعد برگردید؟”

 

Is this table OK for you?

این میز براتون مناسبه؟

 

Can I take your coats?

می تونم کتتون رو بگیرم؟

 

Do you need a booster seat for the child?

یه صندلی کودک برای فرزندتون احتیاج دارید؟

 

Do you need a high chair for the baby?

یه صندلی بلند برای کودکتون نیاز دارید؟

 

انواع سوال درباره منو

 

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 “What’s … exactly?”

“این غذای …. دقیقاً چی هست؟”

“Is this served with … (salad)?”

“این غذا با … (سالاد) سرو میشه؟”

“Does this have any … (seafood) in it?”

“آیا داخل این غذا … (غذای دریایی) هست؟”

“What do you recommend?”

“پیشنهاد شما چیه؟”

 

مکالمه شماره 1

 

 

Hello. Are you ready to order?

سلام. برای سفارش آماده اید؟

We’d like a little longer, please.

کمی بعد سفارش می دیم.

 

OK.

بسیار خب.

 

مکالمه شماره 2

 

 

Can I take your order?

می تونم سفارشتون رو بگیرم؟

 

Is there anything you recommend?

غذایی هست که پیشنهاد بدید؟

 

The chef’s special is very popular.

غذای مخصوص سرآشپز خیلی طرفدار داره.

 

سفارش دادن

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

سوالاتی که ممکن است پیشخدمت از شما بپرسد:

 

“Are you ready to order?”

“آماده سفارش هستید؟”

 

What would you like to start with?

مایلید با چی شروع کنید؟

“Can I take your order?”

“می تونم سفارشتون رو دریافت کنم؟”

“Here you are. Anything to drink?”

” خدمت شما. چیزی برای نوشیدن میل دارید؟”

 

Can I get you a drink?

می تونم براتون یه نوشیدنی بیارم؟

 

“Would you like … (chips) with that?”

“آیا همراه با غذاتون … (چیپس) میل دارید؟”

 

Can I get you anything else?

می تونم چیز دیگه ای براتون بیارم؟

 

Was everything alright with your meal?

همه چیز در سفارشتون درست بود؟

 

Would you like some dessert?

کمی دسر میل دارید؟

 

جملاتی که شما به عنوان مشتری می توانید استفاده کنید:

 

I’d like some mineral water with a lemon wedge, please.

کمی آب معدنی به همراه یک برش لیمو، لطفاً.

 

Just some tap water, please.

فقط کمی آب از شیر، لطفاً.

 

 I’ll have a Coke, please.

یه نوشابه می خواهم، لطفاً.

 

What non-alcoholic beverages do you have?

چه نوشیدنی های بدون الکلی دارید؟

“We’d like to order …”

“ما می خواهیم … سفارش بدیم.”

 

May I see the menu?

ممکنه منو رو ببینم؟

 

Can you recommend an appetizer?

می تونید یه پیش غذا پیشنهاد بدید؟

 

What’s the chef’s special?

غذای مخصوص سرآشپز چیه؟

 

What’s today’s special?

غذای مخصوص امروز چیه؟

 

Could I have the chicken à la carte?

می تونم مرغ رو جداگانه داشته باشم؟

 

Is there any seasoning on the chicken?

آیا به مرغ چاشنی زده اید؟

 

What’s in the ’Hearty Pasta Soup’?

چی داخل این سوپ پاستای خوشمزه و پر ملات هست؟

 

What side dishes can you recommend?

چه مخلفاتی با غذا می تونید پیشنهاد کنید؟

 

Is the salmon steamed or fried?

ماهی سالمون بخارپزه یا سرخ شده؟

 

 

اگر غذایی که سفارش داده اید تمام شده باشد، پیشخدمت می گوید:

 

“I don’t think we have any more … (lobster) left. I’ll check with the kitchen.”

“فکر می کنم … (خرچنگ دریایی) رو تموم کردیم. با آشپرخونه چک می کنم.”

“I’m sorry, but the king prawn soup is finished.”

“خیلی متأسفم، ولی سوپ شاه میگو تموم شده.”

 

 

مکالمه شماره 3- تغییر دادن سفارش

 

 

I’m sorry, but can I change my order?

عذر می خواهم، اما می تونم سفارشم رو عوض کنم؟

 

Of course. What would you like instead?

البته. بجاش چی میل دارید؟

 

The chicken salad.

سالاد مرغ

 

اشاره کردن به مشکلات در خصوص غذا:

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

مواردی که مشتری می تواند بگوید:

 

I’m sorry, but this isn’t what I’ve ordered.

متأسفم. اما این غذایی نیست که من سفارش دادم.

“I’m sorry, but this is cold.”

“شرمنده، اما این غذا سرده.”

 

This meat is overdone/ burnt.

این گوشت زیادی پخته شده / سوزانده شده.

 

“Can I change my order please?”

“می تونم سفارشمو عوض کنم؟”

 

مواردی که پیشخدمت می تواند بگوید:

 

 “I’m so sorry about that…”

“بابت این مسأله متاسفم که ….”

“Let me take it back for you.” (take it back = return it to the kitchen)

“اجازه بدید اون رو براتون برگردونم.”

“Let me change it for you.”

“اجازه بدید براتون عوضش کنم.”

 

 

مکالمه شماره 4 – حل و فصل مشکلات

 

 

Excuse me, but this is cold.

ببخشید، اما این غذا سرده.

 

Let me take it back for you Madam.

اجازه بدید اون رو براتون برگردونم خانوم.

 

Thank you.

ممنونم.

 

 

مکالمه شماره 5  حل و فصل مشکلات

 

 

Excuse me, but this isn’t what I ordered.

ببخشید، اما این غذایی نیست که من سفارش دادم.

Oh, I’m so sorry. I’ll change it for you straightaway.

اوه، خیلی عذر می خواهم. فوراً اون رو براتون عوض می کنم.

 

Thank you.

ممنونم.

 

درخواست صورتحساب

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

“Can we have the bill please?”

“می تونیم صورتحساب رو داشته باشیم؟”

“Could we get the bill?”

“میشه صورتحساب رو بگیریم؟”

“Could we pay please?”

“میشه صورتحساب رو پرداخت کنیم؟”

 

Is service included?

آیا شامل خدمات است؟

 

The rest is yours./ Keep the change.

بقیه پول برای خودتون.

 

I’m afraid there’s a mistake.

متأسفم اشتباهی پیش اومده.

 

There seems to be a mistake in the bill. We haven’t ordered any champagne.

به نظر می رسه در صورتحساب اشتباهی رخ داده باشه. ما شامپاین سفارش نداده ایم.

 

I’d like to speak to the manager. I want to make a complaint.

مایلم با مدیر صحبت کنم. می خواهم شکایت کنم.

 

نکته: کلمه صورتحساب در انگلیسی بریتانیایی bill و در انگلیسی آمریکایی chek گفته می شود.

 

 

مکالمه شماره 6 گرفتن صورتحساب

 

 

Can I help you?

می تونم کمکتون کنم؟

 

Yes, could we have the bill?

بله. میشه صورتحساب رو داشته باشم؟

Of course.

البته.

با شرکت در دوره مکالمه آنلاین فرمول یک روان تر به انگلیسی صحبت کنید!

در پایان مقاله لغات و مکالمات مربوط به رستوران به چند مکالمه کاربردی توجه کنید:

 

مکالمه شماره 7 –  انتخاب یک رستوران خوب

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Devi, have you thought about where would you like to go to dinner on Friday for your birthday?

دیو، آیا فکر کرده ای که روز جمعه برای شام جشن تولدت کجا می خواهی بری؟

 

B: I am not sure. I don’t know that many restaurants around here.

مطمئن نیستم. این اطراف خیلی رستوران های زیادی رو نمی شناسم.

 

A: You know, we could look online at the local Internet sites.

راستش، می تونیم به صورت آنلاین یه سری به سایت رستوران های محلی بزنیم.

 

B: Good. Let’s take a look!

خوبه. بیا یه نگاهی بندازیم!

 

A: What kind of food would you like for your birthday?

برای تولدت چه نوع غذایی دوست داری؟

 

B: I enjoy Thai or Japanese the best.

بیشتر تایوانی یا ژاپنی باب میلم هست.

 

A: This one, Shogun, looks good.

این یکی، رستوران شوگان، به نظر خوب میاد.

 

B: Oh yes, I’ve heard of that one. Everyone I’ve spoken with says that it is great!

اوه آره، قبلاً دربارش شنیده بودم. با هرکی که صحبت کردم، میگه رستوران عالی هست.

 

A: Would you like to go there then?

پس می خوای بری اونجا؟

 

B: I think that that would be a really good choice! Let’s call and make a reservation.

فکر می کنم انتخاب خیلی خوبی باشه. بیا زنگ بزنیم و یک جا رزرو کنیم.

 

مکالمه شماره 8 – جا رزرو کردن

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Hello, Shogun Restaurant.

سلام، رستوران شوگان بفرمایید.

 

B: Hi, I would like to make a dinner reservation.

سلام. می خواهم برای شام میز رزرو کنم.

 

A: Of course, what evening will you be joining us on?

البته، چه شبی تشریف میارید؟

 

B: We will need the reservation for Tuesday night.

ما رزرو رو برای سه شنبه شب لازم داریم.

 

A: What time would you like the reservation for?

رزرو برای چه ساعتی هست؟

 

B: We would prefer 7:00 or 7:30.

ساعت 7 یا 7:30 رو ترجیح می دیم.

 

A: How many people will you need the reservation for?

برای چند نفر میز رزرو می کنید؟

 

B: There will be 4 of us.

برای 4 نفر

 

A: Fine, I can seat you at 7:00 on Tuesday, if you would kindly give me your name.

بسیار خُب. اگه لطف کنید و اسمتون رو بگید، می تونم برای ساعت 7 روز سه شنبه به شما صندلی بدم.

 

B: Thank you. The last name is Foster.

ممنونم. با فامیلی فاستر.

 

A: See you at 7:00 this Tuesday, Mr. Foster.

ساعت 7 همین سه شنبه می بینمتون آقای فاستر.

 

B: Thank you so much. I appreciate your help.

خیلی متشکر. از کمکت ممنونم.

 

 

مکالمه شماره 9 – هدایت به سمت میز

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Good evening, sir, and welcome to Chez Attitude.

شبتون بخیر آقا، به ش اتیتود خوش آمدید.

 

B: We have a dinner reservation for four at 7:00 under the name of  Foster.

ما یه میز شام چهار نفره برای ساعت 7 به اسم فاستر رزرو کردیم.

 

A: Yes, Mr. Foster, if you would please be seated over in the waiting area, our hostess will be with you in a moment.

بله آقای فاستر، اگه لطف کنید و در محوطه انتظار بنشینید، مهماندارمون به زودی پیش شما میاد.

 

B: Thank you. Would it be OK if we have a cocktail while we are waiting?

ممنون. اشکالی نداره اگه برای زمانی که منتظر هستیم، یه کوکتل سفارش بدیم؟

 

A: Of course, I will tell her.

البته. به مهماندار میگم.

 

B: I would really prefer an outside table. Would that be possible?

من میز بیرون رو بیشتر ترجیح میدم. امکانش هست؟

 

A: Sure, if you would like one of those tables, I could seat you right away.

البته. اگه یکی از اون میزهای بیرون رو میخواهید، همین الان ترتیبشو میدم.

 

B: Sure, that would be great! Thank you!

بله البته، عالی میشه! ممنون.

 

A: Here are your menus and the beverage menu, and would you like to order your drinks now?

منو غذای اصلی و منو نوشیدنی ها خدمت شما، الان چیزی برای نوشیدن میخواهید سفارش بدید؟

 

B: Yes, I would like a fanta, please.

بله، یه فانتا میل دارم. لطفا.ً

 

A: Sure, no problem, sir.

بله آقا حتماً. مشکلی نیست.

B: Thank you very much.

بسیار ممنونم.

 

مکالمه شماره 10 – سفارش دادن غذا و نوشیدنی

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Can I start you off with anything to drink?

می تونم پذیراییتون رو با نوشیدنی شروع کنم؟

 

B: Yes, may I have some water, please?

بله، کمی آب می خواهم، لطفاً.

 

A: Sure, would you like any appetizers today?

البته. الان چیزی برای پیش غذا میل دارید؟

 

B: May I get an order of  barbeque wings?

میشه سفارش بال بریانی بدم؟

 

A: No problem, can I get you anything else?

مشکلی نیست، چیز دیگه ای هم می خواهید براتون بیارم؟

 

B: No, thank you, that’ll be all for now.

نه. ممنون. فعلاً همینا کافیه.

 

A: Let me know when you’re ready to order your food.

اجازه بدید بدونم چه موقع برای سفارش دادن آماده اید؟

 

B: I’m ready.

آماده ام.

 

A: What can I get you?

چی می تونم براتون بیارم؟

 

B: May I have the fettuccine Alfredo?

ممکنه غذای فتوچینی آلفردو سفارش بدم؟ (فتوچینی آلفردو: یک غذای ایتالیایی که با پاستا درست می شود.)

 

A: Will that be all?

همین کافیه؟

 

B: Yes, that’s it.

بله. همش همین.

 

 

مکالمه شماره 11 – سفارش دادن پیش غذا

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: I am your waitress, Mary.

من مری، پیشخدمت شما هستم.

 

B: Hello, Mary. We are all pretty hungry tonight!

سلام مری. ما امروز خیلی گرسنه هستیم.

 

A: While you are looking over the menu, can I interest you in an appetizer?

تا زمانی که به منو نگاه می ندازین، می تونم با پیش غذا ازتون پذیرایی کنم؟

 

B: An appetizer sounds good. Do you have a special menu?

پیش غذا فکر خوبیه. منو مخصوصی داری؟

 

A: They are listed on the first page of the menu.

پیش غذاها در صفحه اول منو لیست شدن.

 

B: The coconut shrimp looks good. Have you ever had that?

میگوی نارگیلی به نظر خوبه. تاحالا امتحانش کردی؟ (یک نوع پیش غذا که با میگو و نارگیل درست می­شود)

 

A: Yes, it is excellent!

بله. عالیه.

 

B: Good, I’ll take that then.

خوبه. پس همین رو سفارش میدم.

 

A: Would you like to split that and choose another appetizer for half price to share?

می خواهید که اون رو با یه پیش غذای دیگه و با نصف قیمت همراه کنید؟

 

B: Good. In that case, we’ll also take an order of onion rings. Thank you!

خوبه. پس سفارش پیاز حلقه‌ای سوخاری هم میدیم. ممنون

 

 

مکالمه شماره 12 – سفارش دادن غذای اصلی

 

لغات و مکالمات مربوط به رستوران

 

 

A: Have you had enough time to look over the menu?

وقت کافی برای نگاه کردن به منو داشتید؟

 

B: Yes, we are almost ready to order.

بله. تقریباً آماده سفارش دادن هستیم.

 

A: Let me remind you of the specials of the day, which are posted on the board.

اجازه بدید غذاهای مخصوص امروز رو بهتون یادآوری کنم؛ که روی تخته نوشته شدن.

 

B: Oh, that all sounds so good! Can we get the sauce on the side?

اوه، همشون خوب به نظر میان! می تونیم سس هم کنارشون داشته باشم؟

 

A: Yes, we would be happy to prepare the food to meet your special needs.

بله، باعث افتخاره تا غذایی رو آماده کنیم که خواسته های ویژه شما رو برآورده کنه.

 

B: I was wondering if you have any vegetarian choices.

می خواستم بدونم که آیا گزینه ای دیگه ای برای افراد گیاهخواری دارید؟

 

A: Yes, the roasted vegetable salad is good, and the portabella mushroom burger is also a good choice.

بله. سالاد سبزیجات سرخ شده خوبه، همبرگر قارچ دکمه ای هم گزینه خوبیه.

 

B: I think that I would like to order the broccoli noodles, please.

فکر می کنم نودل بروکلی میل داشته باشم، لطفاً.

 

A: That is an excellent choice, and I could bring you your salads now or bring them with your dinner.

انتخابتون عالی هست، سالادتون رو الان بیارم یا همراه با شام؟

 

B: Please bring our salads to us now. We are hungry!

لطفاً سالادمون رو الان بیارید. گرسنه هستیم.

 

 

حالا که با لغات و مکالمات مربوط به رستوران بیشتر آشنا شدید سعی کنید در اولین فرصت ممکن از آن ها استفاده کنید. یادتان باشد بهترین روش ماندگاری مطالب در ذهن استفاده از آن ها در نوشتار و گفتار روزمره است. پس همین امروز شروع کنید!

 

از اینکه نظر خود را در مورد موضوع لغات و مکالمات مربوط به رستوران برای ما درج می کنید از شما بی نهایت سپاسگزارم!

 

 

 

کتاب اسپیکینگ تیک آف

پرکاربردترین جملات انگلیسی در زندگی روزمره

 

 

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

این مقاله را در مجله موفقیت شماره 393 به چاپ رسانده ام!

 

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟ بله، احتمالا افراد یا سایتهایی را دیده اید که مدعی هستند که ظرف ۳۰ روز یا حتی ۱۰ روز به شما زبان انگلیسی را به طور کامل آموزش می‌دهند! و چه بسا افرادی که فریب این تبلیغات دروغین را می خورند!

 

بله، می توان ظرف ۳۰ روز سرعت صحبت کردن را افزایش داد، اما آیا ممکن است به زبان مسلط شد؟ پاسخ: اگر سطح شما مبتدی است قطعا خیر، اما اگر در سطح متوسط به بالا هستید، بله! شما می توانید سطح زبان خود را ظرف 30 روز تقویت کنید، اما هرگز نمی توانید ظرف این مدت به مرز تسلط به یک زبان برسید!

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

برای اثبات این مدعا علاوه بر تجربیات چند ده ساله ای که در حوزه آموزش زبان انگلیسی داشته ام، می خواهم به اصول اساسی یادگیری یک مهارت توسط مغز نیز استناد کنم. قبل از پرداختن به این اصول ابتدا به یک اصل مهم توجه کنید.

 

بسیاری از سازمانها را می بینید که به استخدام افراد مسلط به زبان می پردازند و سپس ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی مهارت های فنی را به این افراد آموزش می دهند. سوال این است که چرا این سازمانها تسلط به زبان انگلیسی را جزو شرایط مهم استخدامی خود قرار می دهند و بیخیال این موضوع نمی شوند؟

 

پاسخ ساده است. زیرا مهارت های فنی را می توان ظرف دو هفته از طریق برنامه های درون سازمانی آموزش داد، اما مهارت زبان انگلیسی را خیر! به یکی از توئیت های رند فیش کین مدیر عامل شرکت اسپارک تورو توجه کنید:

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

حالا می پردازیم به ارایه دو دلیل تا نشان دهیم چرا نمی توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت.

 

1. روزانه نمی توان بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی مطالعه کرد!

پیش فرض افرادی که مدعی می شوند می توان ظرف 30 روز یک زبان را در حد تسلط فرا گرفت این است که فراگیر روزانه بین 8 تا 10 ساعت انگلیسی بخواند!! طبیعی است که این پیش فرض فقط “سنگ بزرگ” است که علامت نزدن است! می پرسید چطور؟ بگذارید توضیح دهم.

 

الف) مغز انسان با بخش های کوچک یاد می گیرند نه بخش های بزرگ!

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

فکر می کنید اگر بخواهیم کل محتوای یک ترم دانشگاه را فقط ظرف یک ماه یاد بگیریم چه اتفاقی می‌افتد؟ قطعاً مغزمان هنگ خواهد کرد. زیرا برای پردازش هر ورودی به زمان نیاز داریم. تنها موقعی می‌توانیم اطلاعات را پردازش کنیم که مطالب را با حجم کم دریافت کنیم نه به صورت بهمنی از اطلاعات! دکتر جان مدینا مدیر دو موسسه مطالعه مغز و نویسنده کتاب قوانین ذهن در مورد بزرگترین اشتباه یادگیری می گوید:

 

“بزرگترین اشتباهات یادگیری چیست؟ این که حجم زیادی از اطلاعات را در مدت زمانی اندک وارد مغز کنیم و فرصت لازم را برای اتصال بین داده ها ایجاد نکنیم. هر چه میزان داده ها بیشتر باشد، امکان هضم مطالب کمتر خواهد شد. این روش به فراگیرانی که تحت نام “سرعت یادگیری” قربانی می شوند هیچ کمکی نمی کند. اغلب متخصصان آنقدر در مورد موضوع تدریس خود مسلط اند که گاهی فراموش می کنند مطالبی که تدریس می کنند برای یک فرد تازه کار چه مفهومی دارد.”

 

تزریق بیش از حد مطالب بدون در نظر گرفتن زمان برای هضم آنها و اتصال داده ها، صرفا منجر به برداشت نادرست مطالب و در نتیجه هدر دادن زمان یادگیری می شود. شاید شما هم بسیاری از دانشجویان به اصطلاح شب امتحانی را دیده باشید که شب های امتحان حجم زیادی از مطالب کتاب را بخاطر می سپارند، ولی بعد از چند روز اغلب مطالب از ذهنشان پاک می شود.

 

جمله آخر دکتر مدینا بسیار قابل تامل است. وی معتقد است که در اغلب موارد متخصصین فراموش می کنند که خودشان را به جای فراگیران تازه کار قرار دهند. در نتیجه قادر نیستند مشکل فراگیران را برای جذب مطالب آن هم با این سرعت زیاد درک کنند.

 

ب) بهبود یک مهارت ذاتا خسته کننده است و بنابراین نمی توانید روزانه بیش از یک میزان خاص به خودتان فشار بیاورید.

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

وقتی در حال یادگیری مطالب جدید هستیم، معمولا سعی می کنیم از تمام توان خود برای یادگیری (یا پیشرفت) استفاده کنیم زیرا با بسیاری از مطالب جدید مواجه هستیم. این روش بر خلاف زمانی که بدون تلاش تمرین می کنیم، دشوار بوده و مغز را آزار می دهد. در نتیجه ادامه به این نوع تمرین در طول یک روز بسیار دشوار است. دنییل کویل در کتاب خود با عنوان ”کد استعداد” می گوید:

 

“به نظر می رسد در خصوص این واقعیت که انسان تا چه اندازه می تواند در یک روز تمرین عمیق (تمرین همراه با تمرکز و پیشرفت) انجام دهد در کل دنیا نوعی محدودیت وجود دارد. تحقیقات اریکسون نشان می دهد که اکثر کارشناسان در سطح جهانی – از جمله پیانیست ها، شطرنج بازها، رمان نویس ها و ورزشکاران – روزانه  سه تا پنج ساعت تمرین می کنند و اصلا به این امر توجه نمی کنند که چه مهارتی را دنبال می کنند.”

 

من نمی گویم شما نیز مثل حرفه ای ها تمرین کنید، اما باید حداقل یکی از اصول اساسی افراد حرفه ای را مد نظر داشته باشید و آن این که مدام پیشرفت کرده و سطح فلوانسی (روان صحبت کردن) خود را افزایش دهید. تلاش برای ایجاد این پیشرفت بسیار سریعتر از زمانی که صرفا یک کار تکراری انجام می دهید شما را در مسیر پیشرفت قرار می دهد. (تجربه شما چه می گوید؟ چه موقع از لحاظ ذهنی سریع تر خسته می شوید – زمانی که در حال یادگیری چیزی جدید هستید یا زمانی که یک کار تکراری انجام می دهید؟) و البته فراموش نکنید که متخصصین در سطح جهانی یکی از با انگیزه ترین افراد برای رسیدن به اهداف خود هستند.

 

حتی تمرین روزانه 3 تا 5 ساعت نیز کشنده خواهد بود. به طور خلاصه اگر در حال تلاش برای بهبود یک مهارت هستید، بسیار بسیار دشوار است که بتوانید روزانه 8 تا 10 ساعت یادگیری موثر داشته باشید زیرا پیشرفت  بر خلاف یک کار تکراری، ذاتا دشوار و خسته کننده است.

 

اگر در طول این 30 روز به مدت 8 تا 10 ساعت در روز تمرین نکنید، آنگاه این ادعا که ظرف 30 روز می توان به یک زبان مسلط شد از اعتبار ساقط می گردد. مجددا تکرار می کنم، موضوع بحث ما صرفا در مورد انجام یک کار تکراری نیست که می توان به راحتی با 10 ساعت کار یاد گرفت.

 

2. ساخت مسیرهای عصبی جدید در مغز یعنی روشی که ما مهارت جدید را یاد می گیریم نیازمند زمان است.

 

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

الف) هنگامی که یک مهارت جدید را یاد می گیریم، نورون های مغز برای ساخت مسیرهای عصبی مجددا خود را تنظیم می کنند. مغز انسان حاوی حدود 100 میلیارد نورون است، که هر کدام به حدود  هزار نورون دیگر متصل است که در مجموع حدود یک تریلیون مسیر عصبی را ایجاد می کنند.

 

هنگامی که برای اولین بار یک فعالیت را انجام می دهیم (مثلا: صحبت کردن، راه رفتن، برنامه نویسی، یک بازی و غیره)، برخی از این نورونها برای ایجاد مجموعه ای جدید از مسیرهای عصبی که این فعالیت جدید را مدیریت می کنند، مجددا سازماندهی می شوند.

 

این ویدیو را تماشا کنید تا متوجه شوید که چگونه این مرتب سازی مجدد چگونه اتفاق می افتد. (زمان 2:03 دقیقه)

ب) قدرت این مسیر ها میزان مهارت شما را در انجام یک فعالیت تعیین می کند.

در دنیای فیزیکی چگونه عمل می کنیم؟

اگر بخواهیم راه برویم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که راه رفتن را کنترل می کنند ارسال می کند. اگر بخواهیم یک فعالیت پیچیده تر مانند تنیس را انجام دهیم، مغز ما سیگنال های الکتریکی را از طریق مسیرهای عصبی که وظیفه آنها کنترل انبوهی از حرکات مورد نیاز برای بازی تنیس است، ارسال می کند.

 

فاصله زمانی بین ارسال این سیگنالها و انجام یک حرکت آنقدر کوتاه است که ما متوجه این فرایند نمی شویم. بعضی از این عادات مانند راه رفتن طی چندین سال آنقدر در ما به صورت خودکار در آمده اند که شاید حتی نتوانیم تصور کنیم که روش کنترل این عادات نیز مانند یادگیری یک مهارت جدید است – یعنی ارسال سیگنال های الکتریکی از طریق مسیرهای عصبی مرتبط.

 

به یاد دارید زمانی که کودکی نو پا بودید حتی ایستادن برایتان دشوار بود چه برسد به راه رفتن؟ علتش این بود که مسیرهای عصبی مرتبط هنوز به اندازه کافی در مغز شما رشد نکرده بودند. اگر می خواهید در یادگیری یک مهارت بهتر شوید، ناچارید مسیرهای عصبی مربوط به آن مهارت را تقویت کنید تا سیگنالهای الکتریکی که از طریق آنها عبور می کنند قوی تر شوند.

 

ج) چگونه می توان مسیرهای عصبی را قوی کرد؟

پاسخ: با تمرین هر چه بیشتر یک مهارت! البته به شرطی که در کنار این تمرین پیشرفت را احساس کنید! (نکته کلیدی و مهم)

برای درک بهتر این موضوع به مثالی در مورد تقویت عضلات از طریق وزنه زدن دقت کنید. اگر  به تدریج وزنه ها را اضافه کنید (که البته این روش برای ساخت عضلات منطقی تر است)، سایز عضلات شما رشد می کنند. اما اگر وزنه ها را حد 30 کیلوگرم نگه دارید، عضلات شما نیز از رشد باز می مانند. اما این نکته نیز مهم است که بعد از آن باید وزنه 30 کیلوگرمی را حفظ کنید (این یعنی تمرین در یک سطح خاص) در غیر این صورت عضلات شما شروع به کوچک شدن می کنند.

 

حالا بر گردیم به موضوع یادگیری زبان. اگر سطح شما در انگلیسی مبتدی است، مسیرهای عصبی شما در ابتدا ضعیف هستند.

همچنان که پیشرفت می کنید، اطراف مسیرهای عصبی با ماده ای به نام میلین پوشیده می شوند. این ماده که به عنوان عایق در مسیرها عمل می کند مانع از نشت سیگنال های الکتریکی می شود. (تصور کنید میلین مثل روکش سیم های برق است که از نشت جریان برق جلوگیری می کند.)

یادگیری انگلیسی در 10 جلسه رویا یا واقعیت؟

 

هر چه میزان نشتی کمتر باشد، سیگنال ها قوی تر هستند. هر چقدر سیگنال ها قوی تر باشند شما می توانید آن مهارت را قوی تر و بهتر اجرا کنید. هر چه بیشتر در یک مهارت تقویت می شوید، میلین بیشتری در مسیرهای عصبی ذخیره می شود. (آیا تا بحال از خودتان پرسیده اید که چرا بسیاری از افراد با وجود این که سالها روی یک مهارت – مثل زبان انگلیسی – کار کرده اند همچنان در سطح متوسط باقی مانده اند ولی برخی دیگر درست ظرف همین بازه زمانی در همان مهارت به شکلی چشمگیر پیشرفت کرده اند؟ دلیلش این است که افراد گروه اول دایما یک سری تمرین را انجام می دهند بدون این که پیشرفت کنند. در واقع این افراد مسیرهای عصبی خود را به اندازه کافی با میلین عایق بندی نمی کنند. اما دسته دوم در مقابل، پذیرای رنج  شده اند تا پیشرفت کنند.)

 

حالا بیایید پس از این توضیحات ببینیم که: چرا تسلط به زبان انگلیسی ظرف  30 روز واقعا دشوار است؟

 

د) ساخت مسیرهای عصبی به زمان نیاز دارد.

تعدیل نورون ها، ساخت مسیرهای جدید و تقویت آنها از طریق عایق بندی با میلین یک شبه اتفاق نمی افتد. این روند بسته به سطح مهارت و سطح تخصصی که می خواهید به آن برسید، به ماه ها و سال ها زمان نیاز دارد. مثلا، یادگیری رانندگی نسبت به یادگیری تنیس به زمان کمتری نیاز دارد. همین طور یادگیری اصول رانندگی در بزرگراه ها نسبت به یادگیری رانندگی در خیابانهای شلوغ شهر نیازمند زمان کمتری است.

 

صحبت کردن به زبان انگلیسی، با تمام ظرایف و متغیرهای آن، مهارت پیچیده ای است. مثلا دو کلمه با دو دیکته مشابه دارای تلفظی متفاوت هستند. مثل  (cut vs. put) پیچیدگی های بسیار دیگری نیز در تلفظ، لغت و … وجود دارد. بعد از عبور از این سد مشکلات دیگری مانند فکر کردن به زبان مادری و سپس ترجمه به زبان انگلیسی برای زبان آموزان پیش می آید.

 

تسلط به زبان انگلیسی صرفا یاد گرفتن چند قاعده نیست که بتوان با یادگیری این قواعد به راحتی صحبت کرد. علاوه بر یادگیری قوانین، استثنائات و ظرایف گوناگون بایستی به اندام صوتی خود – زبان، گلو و لب ها –  فرصت کافی بدهید تا به تولید صداها به زبان انگلیسی عادت کنند. به همین دلیل است که برخی افراد علیرغم این که می توانند به راحتی به انگلیسی بخوانند، بنویسند و به مطالب گوش کنند و بفهمند، ولی قادر نیستند به راحتی به انگلیسی صحبت کنند.

 

نتیجه:

یادگیری زبان مهارتی بسیار پیچیده است. و بی شک مغز  شما برای عایق بندی مسیرهای عصبی با میلین به زمانی بسیار بسیار بیشتر از 30 روز نیاز دارد تا شما بتوانید به زبان انگلیسی مسلط شوید. باز هم اگر باور ندارید می توانید در دوره هایی که مدعی هستند ظرف 10 جلسه زبان انگلیسی را به شما به طور کامل آموزش می دهند شرکت کنید و خودتان بعد از پایان دوره نتیجه را ببینید و قضاوت کنید. انتخاب با خودتان است!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مکالمه آنلاین فرمول ۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

“گرسنه ام” به انگلیسی چی میشه؟

 

 

 

 

 

 

 

اصطلاحات فوق کاربردی مکالمات در زبان انگلیسی کدامند؟ خیلی وقتها هست که می خواهیم بدانیم معادل یک اصطلاح فارسی در انگلیسی دقیقا چیست. مثلا “گرسنه ام” به انگلیسی چی میشه؟ یا “آشتی کردن” به انگلیسی چی میشه؟

 

این ها دو نمونه از اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی هستند و هر زبان آموز باید با این دسته از جملات و اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی آشنایی داشته باشد. اگر به نمونه های بیشتری از این دسته اصطلاحات علاقه مند هستید، حتما به بخش اصطلاحات انگلیسی مراجعه کنید و با صدها نمونه آموزش ویدیویی رایگان که اغلب در انگلیسی واقعی کاربرد دارند آشنا شوید. ابتدا بیایید چند اسلنگ و لغت مرتبط با گرسنگی را بررسی کنیم.

وقتی می خواهیم بگوییم با حرص و ولع خوردن از سه اسلنگ زیر استفاده می کنیم:

 

 

wolf = wolf down = gobble

 

underfeed 

گرسنگی دادن

 

 undernourished, starveling 

دچار سوئ تغذیه، قحطی زده

 

starve, famish

گرسنگی دیدن

 

hunger, starvation

گرسنگی،  قحطی

 

ravenous

به شدت گرسنه

 

 

 

حالا ببینیم وقتی گرسنه هستیم، از چه جملاتی می توانیم استفاده کنیم.

 

I need food!

من غذا نیاز دارم.

 

I’m peckish (UK) 

کمی گرسنه ام.

 

 

I’m famished!

 خیلی گرسنه ام.

 

I’m starving!

از گرسنگی دارم می میرم.

 

I’m so hungry I could eat a scabby horse!

اینقدر گرسنه ام که میتونم یه اسب رو درسته بخورم!

 

I’m so hungry I could eat an ox! 

آنقدر گرسنه هستم که میتونم یک گاو نر رو بخورم.

 

I’m freaking hungry!

به طور عجیبی گرسنمه.

 

My tummy is talking to me.

شکمم داره باهام حرف میزنه.

 

 

 

I’m craving for some chocolate.

هوس شکلات کردم.

 

I’m hungry as a bear.

مثل یه خرس گرسنه ام.

 

My stomach feels like my throat’s been cut. 

خیلی خیلی گرسنمه.

 

My stomach is growling! 

شکمم داره قار و قور میکنه.

 

I’ve got the munchies!

از گشنگی دلم ضعف میره.

 

I’m hungry as a wolf!

مثل یه گرگ گرسنه ام.

 

 

I could eat the north end of a south bound bear.

اونقدر گرسنه ام که حاضرم هر چیزی رو بخورم.

 

I’m ravenous.  

بشدت گرسنه ام.

 

My belly is touching my back.

شکمم چسبیده به پشتم.

 

امیدوارم از خواندن این مقاله حسابی گرسنه شده باشید! خوردن غذای سالم را فراموش نکنید. راستی اولین نفری باشید که نظر خود را در مورد این مقاله برای ما و خوانندگان محبوبمان درج می کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بلایای طبیعی به انگلیسی

 

 

 

 

 

 

 

دانستن لغات مربوط به آب و هوا و بلایای طبیعی یکی از موضوعات کاربردی در یادگیری زبان انگلیسی است. از این رو برای تسلط بیشتر در مکالمه انگلیسی به معرفی پر کاربرد ترین لغات مربوط در این زمینه می پردازیم.

 

هر چند حوادثی مثل سیل، طوفان و زلزله ممکن است در هر نقطه ای از دنیا رخ دهند. این وقایع بخشی از زندگی روزمره ما هستند اما مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته می توان از شدت تلفات جانی و مالی کاست و آنها را به حداقل رساند. به عنوان مثال روش ساخت خانه ها در آمریکا به گونه ای است که منازل در برابر سیل، زلزله و آتش سوزی کاملا مقاوم هستند.

 

 

 

کشور ژاپن طی چندین سال با انجام تحقیقات علمی موفق به ساخت یکی از پیشرفته ترین سیستم های کنترل سیل گردیده است. این سیستم تا کنون دهها سیل مهیب را به راحتی کنترل کرده و جان هزاران انسان و منازل آنها را نجات داده است.

 

 

 

Rainbow 

رنگین کمان 

 

Life is like a rainbow. You don’t always know what’s on the other side, but you know it’s there.

زندگی مانند رنگین کمان است.همیشه نمیدونی طرف دیگه چه خبره،اما میدونی یک چیزی هست.

 

 

 

Snow 

برف

 

Her skin was as white as snow.

پوستش مثل برف سفید بود.

 

 

 

Snowstorm

برف و بوران/کولاک

 

Traffic was dislocated by the snowstorm.

بخاطر برف و بوران ترافیک دچار اختلال شد.

 

 

 

Avalanche 

بهمن

 

 

The avalanche struck the ski resort in the late afternoon.

در اواخر بعد از ظهر پیست اسکی دچار صانحه بهمن شد.

 

 

 

Flood

سیل/طوفان

 

The flood came about as a result of the heavy spring rains.

 سیل در نتیجه بارانهای بهاری شدیدی رخ داد.

 

 

جالب است بدانید در اتریش با استفاده از دیوارهای متحرک به راحتی سیل را کنترل کرده و از ورود سیل به شهر جلوگیری می کنند!

 

 

 

Lightening

رعد و برق

 

lightening splits the dark sky.

رعد و برق آسمان تیره را شکافت.

 

 

 

Earthquake/ Quake 

زلزله

 

Thousands of buildings collapsed in the earthquake.

هزاران ساختمان در زلزله ویران شدند.

 

 

 

Forest fire

جنگل سوزی

 

 

A cigarette spark started the forest fire.

آتش سوزی جنگل با آتش یک سیگار شروع شد.

 

 

 

Fog 

مِه

 

The fog was so thick that I could not see my way.

مِه آنقدر غلیظ بود که نتوانستم جایی را ببینم.

 

 

 

Storm 

طوفان

 

After a storm comes a calm.

بعد از طوفان آرامش فرا می رسد.

 

 

 

Volcanic eruption 

فوران آتشفشان

 

The place was recently visited by a serious volcanic eruption.

اخیرا در این مکان یک فوران آتشفشانی جدی ایجاد شد.

 

 

 

Drought 

خشکسالی

 

 

 The drought did a lot of harm to the crops.

خشکسالی به محصولات کشاورزی آسیب زیادی وارد کرد.

 

 

 

Rain

باران

 

There will be heavy rain in most parts of the country.

در اغلب نقاط کشور بارش باران سنگین خواهد بود.

 

 

 

Drizzle 

باران ریز/نم نم

 

The drizzle had now stopped and the sun was breaking through.

حالا نم نم باران  متوقف شده بود وخورشید داشت از بین ابرها بیرون می آمد.

 

 

 

Explosion 

انفجار

 

The explosion ripped through the hotel.

انفجار، هتل را نابود کرد.

 

 

 

Landslide/ Mudslide

 رانش زمین

 

 

The storm caused landslides and flooding in Golestan Province.

طوفان باعث رانش زمین و سیل در استان گلستان شد.

 

 

 

Blizzard 

 کولاک، طوفان برف

 

They got stuck in a blizzard.

آنها در کولاک، گیر کردند.

 

 

 

Tsunami

سونامی

 

In 1896, a tsunami on the Sanriku coast left 27,122 dead.

سونامی در سال 1896 در سانریکو 27122 کشته بر جای گذاشت.

 

 

 

Hurricane/ Typhoon 

 گردباد شدید

 

The state of Florida was hit by a hurricane that did serious damage.

گردباد، ایالت فلوریدا را در نوردید که خسارات جدی به آن وارد کرد.

 

 

 

Tornado

گردباد تورنادو، سیاه باد

 

At 9:45 p.m. the tornado hit the town.

ساعت 9:45 بعد از ظهر گردباد، شهر را در نوردید.

 

 

 

Hail 

تگرگ

 

There was some hail during the rainstorm last night.

در طول طوفان دیشب کمی تگرگ بارید.

 

 

 

Famine

قحطی

 

 

The four-year drought has caused widespread famine across Kenya.

خشکسالی چهار ساله موجب قحطی گسترده در سراسر کنیا شده است.

 

 

 

در پایان به منظور تمرین بیشتر مکالمه انگلیسی چند سوال کاربردی برای شما در نظر گرفته ایم. لطفاً پاسخهای خود را به این سوالات در بخش نظرات برای ما بنویسید.

 

 

1. How many types of natural disaster can you name? Which is the worst?

 

2. What natural disasters are common in your country?

 

3. Have you ever been through a natural disaster? Tell your group about your experience if it isn’t too traumatic.

 

4. What is the best / worst natural disaster movie you have seen?

 

5. Think of three natural disasters. What can you do to stay safe during and after those natural disasters?

 

6. Do you know that difference between a hurricane, a typhoon, and a cyclone?

 

7. Which country has the most natural disasters?

 

8. Would you ever volunteer to help after a natural disaster hit? If yes, What would you like to volunteer to do? If no, why not?

 

9. How can technology lessen the damage caused by natural disasters?

 

10. Can natural disasters ever be a good thing?

 

11. What do you think about people who follow tornadoes around to get data, video and photographs?

 

12. Can you think of any country that doesn’t have natural disasters?

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صفحه اصلی محصولات دوره ها حساب کاربری
Social media & sharing icons powered by UltimatelySocial